Print this page

دانستنی هایی درباره حج

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
دانستنی هایی درباره حج

اشاره

قرن‏ها پیش مرد و زن و کودکی تنها، چند قطعه سنگ سیاهِ ساده را از دل کوهی در کنار مکه بریدند و بی‏هیچ ترکیب و تزئینی بر هم نهادند؛ یک مکعب که نامش کعبه شد. داستان حج به همین سادگی شروع می‏شود. کعبه، قلب جهان است؛ نقطه ثابتی که همه پیرامونش دایره‏وار در گردشند. درست مثل کهکشان‏ها که تسبیح‏گوی دایره‏وار خداوندند. حج، نشانه است؛ تبلور منظومه ستایش کیهان در برابر خداوند، قرار گرفتن یک بی‏نهایت کوچک در برابر یک بی‏نهایت بزرگ و... . حج، داستانی بلند از همین رمزها و رازهاست .

واژه حج

واژه حج (به فتح حاء) در لغت به معنی قصدِ همراه با حرکت است و واژه «مَحَجَّة» به معنای راهِ همواره و مستقیمی است که انسان را به مقصد می‏رساند. نظر به این که در زیارتِ کعبه و انجام مراسم آن، قصدِ سفر و حرکت نهفته است، آن را حجّ نام نهاده‏اند. بنابر این، قبل از آن که حج حرکتی صوری، و سفری ظاهری باشد، حرکتی درونی و سیر و سیاحتی باطنی است. فقط پرواز جسم نیست، بلکه پرواز جسم مقدّمه‏ای برای پرواز روح است.

تفاوت حَجّ و حِج

واژه «حَجّ» به معنای قصد زیارت خانه خدا است، ولی واژه «حِجّ» به معنای نتیجه قصد است؛ یعنی تنها قصد زیارت کافی نیست، بلکه باید زیارت مقصود و مورد نظر به دست آید. بنابراین، حَجّ مقدمه و پیش‏زمینه حِجّ است، و هدف اصلی، رسیدن به مقصود و اهداف حَجّ است. باید حَجّ حساب شده و با محتوا به جا آورد نه حجّ تهی و بی‏محتوا. بر همین اساس، امام محمدباقر علیه‏السلام در کنار کعبه به یکی از شاگردانش به نام ابوبصیر، که حاجیان را زیاد، و گریه‏کنندگانِ گرد کعبه را بزرگ شمرد، فرمود: «بلکه گریه‏کنندگان بسیار، و حاجیان اندکند».

میهمان خدا

کسانی که به حج یا عمره مشرّف می‏شوند میهمان خدایند؛ آن هم میهمانی که با دعوت صاحب‏خانه آمده است. بدیهی است که اگر صاحب‏خانه کریم باشد، فضل و کرم خود را از میهمان دریغ نخواهد کرد. امام صادق علیه‏السلام فرمود: «حاجی و عمره‏گزار میهمان خدایند. اگر از او درخواست کنند، به آنها می‏بخشد و اگر او را بخوانند اجابتشان می‏کند و اگر شفاعت خواهند شفیعشان می‏کند».

بهره حجاج در سفر حج

بدون شک پاداش و بهره‏ای که حجاج از سفر معنوی حج می‏برند با یکدیگر برابر نیست و هرکسی به اندازه ظرفیت خود و درجه‏ای که از درک حضور پروردگار دارد، بهره‏مند خواهد شد. امام صادق علیه‏السلام می‏فرماید: «حاجی‏ها در بازگشت سه دسته‏اند: عده‏ای از آتش نجات می‏یابند، عده‏ای از گناهان خود خارج می‏شوند همانند روزی که از مادر متولد شده‏اند و عده‏ای خانواده و مالشان محفوظ می‏ماند و این کم‏ترین بهره‏ای است که حاجی‏ها می‏برند».

ضرورت فراگیری مسایل نماز برای حاجیان

نماز از پایه‏های اساسی دین اسلام است و از آن‏جا که نماز یک تکلیف شبانه‏روزی برای تمام مکلّفان است و محدود به زمان و مکان خاصی نمی‏باشد، فرا گرفتن بسیاری از مسائل آن واجب و ضروری است و بر همه افرادی که به سن بلوغ می‏رسند لازم است نسبت به آموختن مسائل نماز و تصحیح قرائت آن اقدام کنند. امّا این وظیفه نسبت به افرادی که عازم حج‏اند، ضرورت بیشتر می‏یابد؛ چرا که علاوه بر تکالیف پنجگانه شبانه‏روزی یکی از اعمال عمره و حج، نماز طواف است و در مجموعه اعمال عمره و حج سه نماز واجب وجود دارد که باید به طور صحیح خوانده شود و گاه صحیح نبودن آن موجب مشکلات بسیاری برای حجاج خواهد شد. لذا بر حجاج عزیز لازم است که قبل از عزیمت به حج نسبت به تصحیح قرائت نماز و آموختن مسایل آن اقدام کنند، تا خدای‏ناکرده در انجام دادن اعمال دچار اشکال نشوند.

حُجّاج و پرداخت حقوق واجب مالی

از مسایل مهم حج، مباح بودن لباس احرام است. لباسی که درحال طواف و نماز بر تن دارند، باید از هرگونه حقوق مالی دیگران اعم از حقوق مالی اشخاص معین و مالیات‏های اسلامی مانند خمس و زکات پاک باشد. چنانچه شخصی در امور اقتصادی خود نظم و حساب معینی نداشته باشد و حقوق مالی فقرا و مساکین را نپرداخته باشد، بسیاری از اموال و دارایی‏اش آمیخته به حرام خواهد بود. لذا بر حجاج محترم است که اگر تاکنون نسبت به محاسبه و پرداخت وجوه شرعی خود اقدام نکرده‏اند، قبل از عزیمت به حج با مراجعه به اهل اطلاع و اجازه، نسبت به حساب‏رسی اموال و پرداخت واجبات خود اقدام کنند.

کانون حضور

حج بزرگ‏ترین کنگره جهانی است که مؤمنان و دلدادگان به اللّه با پاسخ در فراخوان خداوند و با حضور در سرزمین وحی، گسترده‏ترین و بزرگ‏ترین اجتماع بشری را شکل می‏دهند. بدین‏سان مسلمانان در این سرزمین، از رازهای دل یکدیگر آگاه می‏شوند، مسائل مهم جهان اسلام را مطرح می‏کنند، راه‏حل‏ها را باز می‏جویند، و برای گشودن گره‏های اجتماعی می‏کوشند. به فرموده مقام معظم رهبری «حج جای تظاهر، تشاور و تعاهد است. در حج مسلمانان باید یکدیگر را پیدا کنند. نه فقط اجسام یکدیگر را بلکه دل‏ها و فکرهای یکدیگر را پیدا کنند».

ثواب رسیدگی به خانواده حاجی در نبود او

کسی که بعد از رفتن حاجی به حج یا عمره، به جای او کارهای خانه‏اش را سروسامان دهد، مثل اجر حاجی را خواهد داشت. رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم در یکی از خطبه‏هایش ضمن بر شمردن اجر و مزد حجاج خانه خدا فرمود: «هرکه، حاجی یا عمره‏گزاری را بعد از [رفتن] او، به خوبی در اهل [و خانواده‏اش] جانشینی کند، مثل اجر کامل حاجی را دارد، بدون این که از اجر حاجی چیزی کم شود». طبیعی است که خانواده بسیاری از حاجیان پس از رفتن آنها در انجام دادن کارهای بیرون از منزل و بروز مشکلاتی چون مریضی در تنگنا قرار می‏گیرند. اهمیت رسیدگی به وضع آنها با ثوابی که برای این کار بیان شده است نمایان می‏شود.

ملاقات با زائر خانه خدا

یکی از اعمال پسندیده و آداب اسلامی، رفتن به زیارت کسی است که از زیارت یکی از مشاهد مشرّفه یا خانه خدا برگشته است. امام صادق علیه‏السلام درباره اهمیت ملاقات با زائری که تازه از حج برگشته است، فرمود: «کسی که با حاجی ملاقات کند و با او دست دهد، مثل کسی است که دست به حجرالاسود رسانده است» و نیز امام زین‏العابدین علیه‏السلام فرمود: «ای کسانی که حج بجا نیاورده‏اید، بشارت بر شما باد به حاجی‏ها هنگامی که بر می‏گردند. پس با آنها دست دهید و آنها را بزرگ دارید که این کار بر شما لازم است و در اجر آنها شریک خواهید شد».

حج، میعادگاه عاشقان

حج در کنار نماز، روزه، زکات و ولایت، از پایه‏های پنجگانه اسلام است. حج مایه زوال فقر، بخشایش گناه، ایجاد فروتنی و در هم شکستن تکبر و استکبار، آشنایی بیشتر مسلمانان با یکدیگر، به یاد سِپاری آثار رسول خدا و فراموش نشدن آنها و از بهترین وسایلی است که سالکان برای رسیدن به خدا به آن چنگ می‏زنند. حج میعادگاه عاشقان الهی از آدم تا خاتم و محل دیدار با جانِ جانان و محبوب دلدادگان، حضرت ولی عصر، عجل‏اللّه تعالی فرجه، در دوران غیبت است. در روایت آمده است که «حضرت صاحب امر(عج) هر سال در موسم حج حاضر می‏شد، مردم را می‏بیند و می‏شناسد و مردم اورا می‏بینند، ولی نمی‏شناسند».

ابراهیم علیه‏السلام ، بزرگ معلم برائت

ابراهیم علیه‏السلام با در هم شکستن بتکده مشرکان، سنت قویم شرک‏ستیزی را استوار ساخت و با تیغ «لا» اندیشه‏های شرک‏آلود را گردن زد، و با نقش جمله شکوهمند «لا اله الّا اللّه» برای اولین بار بر پرچم توحیدیان، برائت از مشرکان را چونان مشعلی بر معبر تاریخ برافراشت و بدین سان ابراهیم، بزرگْ معلم برائت از مشرکان و اسوه ستیز با جریان شرک، نماد مقاومت در مقابل شرک شد.
این سنّت قویم با فریادهای رعدآسای آخرین حلقه سلسله توحیدیان، پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم استوارتر گشت و با گسیل داشتن قهرمان تعبّد و رزم‏آور آوردگاههای توحید، علی بن ابی‏طالب علیه‏السلام در سال نهم هجرت که آیتِ بت‏سرنگون‏کن «ان اللّه بری‏ءٌ من المشرکین و رسوله» را بر مردم فرو خواند و خانه توحید را از زشتی‏ها و پلشتی‏های بتان بپیراست، چونان سنتی عظیم در حج و سرزمین مکه، بر رواق تاریخ نقش بست.

امام خمینی، احیاگر سنت ابراهیمی

حضرت امام خمینی(ره) بزرگ‏ترین احیاگر دین اسلام در قرآن معاصر و فریادگر بی‏بدیل مظلومیت انسان که محتوای عظیم و سازنده کنگره بزرگ حج را به آن بازگرداند و چهره اصیلش را بازسازی کرد، برای احیای سنت ابراهیمی علیه‏السلام و محمّدی صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم ، بی‏تردید گامی بلند برداشت و فریاد برآورد: «حجّ بی‏برائت حج نیست». «فریاد برائت ما فریاد مردم مسلمان آفریقاست، فریاد برادران و خواهران دینی ما که به جرم سیاه بودن، تازیانه ستمِ سیه‏روزان بی‏فرهنگِ نژادپرست را می‏خورند. فریاد برائت ما، فریاد برائت مردم لبنان و فلسطین و همه ملت‏ها و کشورهای دیگری است که... آمریکا و اسرائیل به آنان چشم طمع دوخته‏اند و سرمایه آنان را به غارت برده‏اند...».

ذخیره‏ای عظیم

رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت اللّه خامنه‏ای مدظله‏العالی، از حج به عنوان ذخیره‏ای بزرگ برای دنیای اسلام، نام می‏برد و اهمیت ابعاد معنوی، اجتماعی، سیاسی و بین‏المللی حج و هم‏چنین نیاز امروز جهان اسلام را به منافع عظیم این اجتماع بزرگ این‏گونه بیان می‏فرمایند: «حج، ذخیره‏ای بزرگ برای دنیای اسلام است و استفاده صحیح از آن می‏تواند منافع لازم و حیاتی امت اسلام را تأمین کند. تعیین ایامی خاص برای برگزاری مراسم حج، با این هدف مهم صورت گرفته است که مسلمانانِ اقصی نقاط جهان بتوانند با استفاده از این فرصت استثنایی با یکدیگر تماس و ارتباط برقرار کنند و با هم‏فکری و تبادل نظر، راه علاج مسائل و مشکلات خود را بیابند».

مکّه، شهر آکنده از خاطره‏ه

زایر عزیز، اینک عازم مکه‏ای؛ شهر آکنده از خاطره‏ها؛ دیاری که سینه‏اش انباشته است از هزاران هزار حادثه؛ شهری شگفت که پیرامونش یک‏سر کوه و هر کوی و برزن و خیابان و کوچه‏اش در دره‏ای و شکاف کوهی است. شهر مکه دستخوش دیگر سانی‏هاست و از آن همه میراث‏های جاویدان و نمادهای عشق و ایثار و مظاهر راستی و رادی و یادگارهای تاریخی آغازین روزهای اسلام اکنون چندان اثری نیست، امّا تو به ژرفی بنگر که اگر با «اشارت‏ها» آشنا باشی در پس این همه، آن همه را خواهی دید. مکّه همان خانه دیرپای ایستاده بر معبر تاریخ و فروزان چونان مشعل، بر رواق زمان است. پس روح عبودیت، تعبّد، پذیرش و تسلیم را در جانت بریز و خویشتن را یک‏سره به ابدیت پیوند بزن.

سعی، حرکتی هدفمند

سعی، تلاش است؛ حرکتی پر شتاب، جستجوگرانه و هدفدار؛ پاس‏داشت تلاش یک زن، تجدید خاطره شکوهمند حرکت سختکوشانه و تلاش جستجوگرانه بنده وارسته خداوند، «هاجر».
پس تو ای زایر گرامی، گام‏هایت را استوار دار و حرکت را پرشتاب کن. دل به خدا بسپار و یاد خدای را در جانت زنده کن. در او غرق شو و خود را فراموش کن. اینک به خدا بیندیش و تلاش و توکّل تا جباریت‏های جانت فرو ریزد و از آخرین بقایای ناخالصی پیراسته شود.

مِنا، سرزمین عرفان

تو ای زائر گران‏قدر، وقتی به منا رسیدی، بی‏درنگ به سوی دشمن بتاز، آخرین نماد شیطان و دشمن را سنگ‏باران کن، آگاه باش که به گفته امامت، آن احیاگر حج ابراهیمی، «شیطان را رجم کنید و شیطان از شما بگریزد، و رجم شیطان را در موارد مختلف با دستورهای الهی تکرار کنید که شیطان و شیطان‏زادگان همه گریزان شوند».
وقتی از نبرد با دشمن بازگشتی، با تیغ آگاهی، ایمان و اخلاص رگ طمع را بزن، و هوای نفست را در پیشگاه خداوند در قالب گوسفندی به مسلخ شب را بفرست. بیتوته کن و یاد خدای را در جانت زنده دار. با خدا زمزمه کن. از او نیروی عشق و عرفان بطلب و روز به سوی دشمن بشتاب و با او درآمیز، و بیزاری و برائت و خشم و نفرتت را با آخرین قدرت بر سینه‏اش بزن که تو در چهره اصیل‏ترین مؤمن، پیرو ابراهیم خلیل، آن نماد عشق و عرفان، ستیز و جهاد، توحید و تعبّد، و مهر و کین می‏باشی.

حج، کانون اصلی تبادل فکری

یکی از ارتباطات که در کنگره جهانی حج باید تحقق عینی و عملی داشته باشد، روابط متقابل مذاهب و فِرَق گوناگون اسلامی است؛ زیرا حج کانون اصلی تبادل فکری و بهترین مرکز تقریب بین مذاهب بوده و اکنون نیز می‏تواند باشد؛ به طوری که تبادل افکار ادیان اسلامی در طول تاریخ بشر و مناظره‏های اعتقادی، فلسفی وکلامی در زمان پیامبر خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم و ائمه معصومین علیهم‏السلام در شهر مکه و مرکز وحی انجام می‏گرفت و در قرن حاضر کنگره جهانی حج در ام‏القرای جهان اسلام می‏تواند راه‏کارهای مناظره فکری، علمی و فلسفی میان علما و فلاسفه و فقهای اسلامی را فراهم سازد تا در یک جدال احسن و مناظره نیکو به سرانجام شایسته بینجامد.

کنگره حج و تأسیس بازار مشترک اسلامی

با توجه به ابعاد گوناگون سلطه‏خارجی بر بازار مسلمین و آثار سوء ناشی از واردات و مصرف کالا و خدمات بیگانه در جوامع اسلامی، ضرورت تجدید نظر در روابط تجاری ـ بازرگانی با کشورهای استثمارگر کاملاً احساس می‏شود و این موضوع می‏تواند در کنگره عبادی ـ سیاسی حج مورد بررسی و گفتگو میان کشورهای اسلامی قرار گیرد تا زمینه‏های تفاهم و همکاری میان کشورهای مسلمان برای مبادلات متقابل و تأسیس بازار مشترک اسلامی فراهم گردد. اصولاً یکی از منافع عظیم و بلندمدت حج، مطالعه روش‏های مناسب برای قطع سلطه و استثمار کفار از جامعه مسلمین است و بهترین موقعیت برای تبادل نظر و تصمیم‏گیری مناسب، ایام برگزاری حج است که اعمال و مناسک حج را با فلسفه و اهداف واقعی آن ـ که مبارزه علمی و مستمر با استکبار جهانی و قطع سلطه کفار بر مسلمین است ـ همراه سازیم.

عرفات وادی ندبه

و اینک عرفات سرزمین معرفت و اشک و صحرای پر ندبه‏ای که آدم در آن ناله سر دادو عذر تقصیر به پیشگاه خداوندی آورد؛ عرفاتی که وادی ندبه حسین است. آن هنگام که قصد سفر به دیار شهادت داشت. اینک ای زایر مقیم عرفات، بدان که در این دیار، تنها نیستی. حسین و یارانش با تواند و در سمت چپت جبل‏الرحمة، زیر سقف آسمان دعا می‏کند و اشک چون باران از دیدگان فرو می‏بارد. تو تنها نیستی؛ حجت خدا نیز همراه توست. اباصالح المهدی(عج) در این هنگام تو را همراهی می‏کند. از این‏رو، بر مهدی فاطمه سلام کن و هم‏صدا با حسین علیه‏السلام در میانه روز دست به تضرع بردار؛ شاید که پذیرایت شود.

خودشناسی در عرفات

امام صادق علیه‏السلام می‏فرماید: « یک ساعت اندیشیدن بهتر از عبادت یک سال است». یکی از شاخه‏های شناخت، خودشناسی است و حاجی در عرفات، به خود متوجه می‏شود. حال و وضع و کارهای خود را محاسبه می‏کند و اگر خطایی در خود دید، توبه حقیقی می‏کند. در آن‏جا در پیش‏گاه خدا به گناهانش اعتراف می‏کند و تصمیم می‏گیرد دیگر گناه نکند و خود را همیشه از شیطان و شیطنت‏ها دور نگه دارد، به این ترتیب با شناخت خود و با قرائت دعاهایی که وارد شده به ویژه دعای معروف امام حسین علیه‏السلام و امام سجّاد علیه‏السلام در مدرسه عالی عرفات، نام‏نویسی می‏کند. آری عرفات در برنامه‏های حج، هم‏چون روح حج است؛ آن‏قدر مهم است که امام صادق علیه‏السلام درنگ کردن در عرفه را حجّ اکبر خوانده است. و کسی که آن را درک کند، حج را درک کرده است.

دشمن‏شناسی در عرفات

یکی از شناخت‏ها در بیابان عرفات، دشمن‏شناسی و نفرین بر دشمن است. از این‏رو در دعای پرمحتوای امام حسین علیه‏السلام که در صحرای عرفات قرائت فرمود، چنین آمده است: «خدایا مرا بر آن کسی که به من ظلم کند، پیروز گردان و انتقامم را از او بگیر و آرزوهایم را در مورد سرنگونی او برآور و با این کار چشم و دلم را شاد گردان». امام حسین علیه‏السلام با این نحوه شناخت به سوی منا حرکت کرد و به مصاف با نمادهای شیطان (جمرات) رفت، و چنین بود که نهضت عظیم و ماندگار عاشورا را آفرید که از آن نهضت عظیم، نهضت‏های دیگر آفریده شد و می‏شود. راز شعارها و فریادهای ضدآمریکایی حاجیان ایرانی در آن سرزمین، نیز در همین امر نهفته است؛ چرا که شیطان را در آنجا شناخته‏اند. در آنجا آماده می‏شوند تا با عزمی راسخ به سرزمین منا بیایند و نمادهای شیطان را سنگ‏باران کنند، و عملاً در جبهه پیکار شدید با مظاهر شیطانی قرار گیرند؛ چرا که فهمیده‏اند تا شیطان را نکشند هرگز به سعادت ابدی ـ که هدف اصلی حج است ـ نخواهند رسید.

حج، مکتب عرفان

حج، رمز یقین، عشق و ایمان است. حج نمایشگر قدرت، عظمت، شکوه و جلال مسلمین است. حج بیانگر تعبد، تسلیم و اطاعت محض است. حج مرکز تشکل، انسجام، نظم و وحدت است. حج تمرین و اعلام «همیشه آماده‏باش» است. حج درس پیکار و جنگ با شیطان‏ها و طاغوت‏هاست. حج تجدید خاطره قربانی، ایثار و فداکاری است. حج نشان حکومت عدل و صلح، و امن و آرامش است. حج آیین برادری، یک‏رنگی، بی‏رنگی و یگانگی است. حج فریاد علیه تبعیض، اختلاف، بیداد است. حج انقطاع و بریدن از همه تعلقات و گسستن از باطل است. حج مدرسه محبت و پیوند اخوت و برادری است. حج گسستن انواع زنجیرها و اسارت‏ها و بردگی‏هاست. حج بریدن از همه قدرت‏های کاذب و طاغوتی است. حج همراهی شعار و شعور است و حج مکتب زهد و عرفان و جبهه خون و قربان است.

پیام‏رسانی و نقل اخبار ائمه علیه‏السلام در حج

در روایات پیشوایان دین آمده است که یکی از هدف‏های عالی حج، آشنایی بیشتر و عمیق‏تر مردم با مسایل اسلامی و انتقال اخبار و پیام‏های رهبران آسمانی است. در زمانی که خلفای ستمگر برای خاموش کردن صدای حق‏طلبانه رهبران حق از هیچ ظلمی دریغ نمی‏کردند، بهترین مکان برای شنیدن و گرفتن پیام‏های روح‏بخش اولیای خدا، مکه بود. لذا در حدیث می‏خوانیم: «در حج، تفقه و آشنایی با دین و نقل اخبار ائمه علیهم‏السلام به سایر نقاط جهان نهفته است».

حج، بسیجی دیگر

حج، بسیج توحید است؛ بسیج علیه مرزهای ساختگی میان مسلمانان؛ بسیج علیه تفرقه و امتیازات پوچ؛ بسیج علیه کفر و شرک؛ بسیج برای اعلام برائت از دشمنان خدا؛ و بسیج برای طرد شیطان. حج، نمایشی از عظمت و قدرت است؛ هماهنگی با عالم بالاست؛ هم‏سانی خاکیان با افلاکیان و هم‏شکلی فرشیان با عرشیان است؛ طواف اهل زمین گرد کعبه در مقابل طواف فرشتگان، به دور بیت‏المعمور در آسمان است.

بعد فرهنگی حج

حج می‏تواند مؤثرترین عامل مبادله فرهنگی و فکری و محلّی برای طرح فرهنگ اصیل اسلامی، در همه زمینه‏های زندگی باشد. در روایات اسلامی یکی از فوائد حج نشر اخبار و آثار رسول اللّه صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم به تمام بلاد اسلامی ذکر شده است. هشام بن حکم از یاران امام صادق علیه‏السلام می‏گوید: از آن حضرت درباره فلسفه حج و طواف کعبه سؤال کردم. ایشان فرمود: «خداوند این بندگان را آفرید... و دستورهایی برای مصلحت دین و دنیا به آنها داد و از جمله اجتماع مردمِ شرق وغرب را در آیین حج مقرّر داشت، تا مسلمانان یکدیگر را به خوبی بشناسند و ازحال هم آگاه شوند و هر گروهی سرمایه‏های تجاری را از شهری به شهر دیگر منتقل کند... و آثار پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم و اخبار او شناخته شود، و مردم آنها را به خاطر آورند و هرگز فراموششان نکنند». حج از این نظر می‏تواند به یک کنگره فرهنگی و مرکزی برای تبادل نظر اندیشمندان و متفکران اسلامی تبدیل شود. متفکران اسلام در ایام حضور در حج باید گرد هم آیند و افکار و ابتکارات خویش را به هم عرضه کنند.

منظومه بندگی

حج، شهری است بزرگ که کعبه، کانون و مرکز آن است و مناسک، آیین‏نامه زیستن در این شهر قانون‏مند. در اینجا هر تخلفی قربانی می‏خواهد. حج، شهری است آباد و آزاد که وطنِ هر موحد است و زادگاه دین و خاستگاه قرآن و هر که اهل این دیار است، حاجی است. اینجا حاکم خداست و آن‏که به این مکان گام می‏نهد، وارد منظومه بندگی می‏شود.
حج، دریایی است موج‏خیز و گهرساز. هر که به ژرفای معارفش فرو رود و در اعماق حکمت‏هایش غواصی کند، مرواریدهای گران‏بها و بی‏بدیل به چنگ می‏آورد و هر که بر ساحل به تماشا بایستد، هر چند به گوهر نرسد، ولی تلاطم امواج و نسیم ساحل این دریا، روحش را شاداب می‏کند.
حج، ندایی است پیچیده در گوش زمان، برخاسته از حنجره ابراهیم و نشسته بر گوش جان میلیون‏ها موحد ابراهیمی؛ ندایی است که از هر دیار دور و نزدیک، از هر شهر و روستا، از هر فراز و فرود، مهمان می‏طلبد. ضیافتی با مهمانی خدا و سفره‏ای گشوده تا ابدیت، تا آخرت، تا بهشت، تا رضوان و رحمت تا عفو و مغفرت که آهنگ ملکوت دارد و نغمه خلد برین.

سابقه تاریخی کعبه

کعبه، این فرودگاه فرشتگان الهی، برخلاف تصور رایج مردم، پیشینه‏ای فراتر از عصر ابراهیم خلیل و فرزندش اسماعیل دارد. روایات اسلامی از پیشینه تاریخی شهر مکه و ارزش والای این سرزمین سخنان بسیار به میان آورده‏اند. بی‏شک، کعبه اولین پایگاه توحید و نخستین خانه‏ای است که به منظور عبادت بندگان بنا شده است. در آیه 96 سوره آل عمران، قرآن کریم در اشاره به این حقیقت مهم آمده است: «نخستین خانه‏ای که برای مردم (و نیایش خداوند) قرار داده شد، همان است که در سرزمین مکه است؛ که پربرکت و مایه هدایت جهانیان است.» همچنین وقتی یهود از تغییر قبله مسلمانان خشمگین شدند و پشت کردن به بیت المقدس را نوعی بی‏احترامی به این شهر کهن و معبد پرسابقه تلقی کردند، قرآن، آنان را متوجه پیشینه تاریخی کعبه ساخت و کعبه را دارای پیشینه‏ای بیشتر و ارزشی کهن‏تر معرفی کرد و آن را بیت عتیق، خانه کهن و دیرپای و سابقه‏دار خواند.

حج؛ از آدم تا خاتم

حج و انجام مراسم عبادی آن، پیشینه‏ای به درازنای تاریخ زمین دارد. بر اساس برخی از روایات، نخستین کسی که کعبه را بنا نهاد و اولین حج‏گزار، حضرت آدم علیه‏السلام بود. آن حضرت پس از خروج از بهشت، برای جبران گذشته و کمال گرفتن از محضر رب، به راهنمایی فرشته خدا به گزاردن مراسم حج هدایت شد. بعدها حضرت نوح علیه‏السلام آن هنگام که کشتی‏اش گرفتار توفان سهمگین بود، مراسم حج را به جای آورد. کعبه قبل از تجدید بنا به دست حضرت ابراهیم علیه‏السلام نیز عبادت‏گاه مردمان بود، اما دیوارهای آن به مرور زمان فرسوده شده و رو به نابودی رفت. ازاین‏رو، حضرت ابراهیم علیه‏السلام به امر خدا پایه‏های آن را از نو برافراشت و سپس خود مناسک حج را انجام داد. در روایات اسلامی از حج دیگر پیامبران همچون حضرت موسی، یونس، عیسی، داوود و سلیمان نیز سخن به میان آمده است. ازاین‏رو، می‏توان با اطمینان از رسالت جاودانه و جهانی حج و اینکه همه پیامبران الهی سیادت این سرزمین را باور داشته و به پاس‏داشت آن مأمور بوده‏اند، سخن گفت.

حج در قرآن

بیست و دومین سوره قرآن را حج نامیده‏اند. افزون بر هشت آیه از این سوره، آیاتی از سوره‏های بقره، آل عمران، مائده و توبه نیز به اهمیت، فلسفه و احکام حج اشاره کرده‏اند. تلاوت این آیات و تأمل در آنها، روشن‏گر عظمت حج و گستردگی ابعاد آن است:
کعبه، خانه‏ای است که به فرمان خداوند و به دست ابراهیم تجدید بنا شد و برای عبادت خدا و خودسازی مهیا گشت.
حج منافع و برکات معنوی و مادی و فواید فردی و اجتماعی و آثار سیاسی و اقتصادی و اخلاقی دارد.

همه مردم در این مکانِ عبادت یکسانند.

صفا و مروه، دو نشانه‏ای است که انسان را به یاد خدا می‏اندازد.
حج و عمره، برنامه انسان‏سازی است که حدود و شرایطی دارد و بهترین حاصل آن تقواست.

شرافت زمانی و مکانی

از امتیازهای ویژه حج که برتری آن را بر بسیاری از اعمال عبادی دیگر نشان می‏دهد، جمع شرافت و فضیلت، هم از جهت مکان و هم از بُعد زمان است. از نظر زمان برای هر یک از دو ماه ذیقعده و ذیحجه که به ماه‏های حج مشهورند، فضیلت بسیار گفته‏اند. مثلاً در روایت آمده است که بنای کعبه در 25 ذیقعده بود و در آن روز حضرت آدم هبوط کرد و ابراهیم خلیل و حضرت عیسی به دنیا آمدند، و رحمت در آن روز نشر یافت. همچنین بخش اعظم مناسک حج در دهه اول ذیحجه انجام می‏شود که بر پایه آیه 44 سوره حج، جزو «ایام معلومات» است. اربعینِ عبادتی نیز که موسای کلیم با خداوند وعده داشت، از اول ذی‏قعده شروع شد و با دهه اول ذیحجه پایان یافت که محصول این چله‏نشینی، دریافت تورات بود. درباره شرافت مکانی حج نیز سخن بی‏کرانه است. سرزمین مکه در قداست و فضیلت بی‏همتاست؛ چرا که کعبه، نخستین خانه مبارک برای خلق و مشعل هدایت برای جهانیان خوانده شده است. این سرزمین، از نشانه‏هایِ روشنِ خداوند است و صفا و مروه که از شعایر الهی است، در آن قرار دارد.

حج؛ تجلی وحدت

اجتماع شکوه‏مند مسلمانان در همایش بزرگ حج، افزون بر پاس‏داشت عبادتی توحیدی و برافراشتن پرچم دین‏داری در جهان، نمایش قدرتمند ابهتِ امت اسلام است. مسافران حج، همه در لوای یک نام و آرمان، یک قبله و قرآن و با ره‏نمایی یک پیامبر، سرود همدلی و همراهی می‏خوانند. مجموعه‏های گوناگونی که از سرتاسر جغرافیای گسترده جهان اسلام گرد هم آمده‏اند، سهمی مشترک از یک تاریخ پرافتخار دارند. گفت‏و گو و ارتباط اینان و تأمل در محور واحدی که اسلام و قرآن و سنت باشد، عامل بسیار توان‏مندی برای وحدت و هم‏بستگی مسلمانان جهان شمرده می‏شود. این آهنگ یک‏پارچگی، اگر به درستی ساز شود، به حس مشترکی از توان‏زایی و سرانجام باور قدرتمندی در رویارویی با اسلام ستیزان و مستکبران جهان می‏انجامد و بدین روست که حج را می‏توان کنگره عظیم وحدت مسلمانان دانست.

زیباترین فصل مشترک

در تقسیم‏بندی‏های مرسوم حقوقی، اجتماعی و سیاسی جهان، ملاک تقسیم‏ها، یا مردم یک سرزمین هستند که آن را ناسیونالیسم یا ملت‏گرایی می‏نامند، یا نژاد، معیار تقسیم است که به آن راسیسم یا نژادگرایی گفته می‏شود، یا مرزِ هم‏گرایی، منافع مشترک مادی و اقتصادی یا اتحادیه‏های دفاعی است که نام‏ها و عنوان‏های گوناگون می‏گیرد. در اسلام، هیچ‏یک از این ملاک‏ها پذیرفته نیست و مرز دسته‏بندی انسان‏ها، تنها عقیده آنان درباره خدا و جهان و حقوق و هویت انسان است. قرآن به این گروه‏ها «امت» می‏گوید و امت اسلامی را گروهی از مردم می‏داند که در مدار عقیده به خدای یکتا و پیامبران فرستاده او وحدت و هماهنگی دارند. این باور ارزشمند و این معیار اعتقادی، بیش از هر عبادت دیگری در حج تجلی می‏یابد؛ آنجا که مرزهای جغرافیایی رنگ می‏بازد و سیاه و سپید و زرد و سرخ، پادشاه و فقیر، عالم و جاهل و قدرتمند و ضعیف، همه با یک تن‏پوش ساده، دور از هیاهوی اختلاف، در ضیافت حج، مهمان می‏شوند. این وحدت اعتقاد، زیباترین فصل مشترک تمامی مسلمانان گیتی و نیازمند تأمل و پاس‏داری است.

قطع طواف به دلیل برآوردن حاجت مؤمن

از نکته‏های شگرف آیین اسلام، پاس‏داشت احکام اجتماعی و سفارش‏های ویژه به تکریم حقوق مردم است. مرز این توجه و احترام تا بدانجاست که حتی در پاره‏ای از امور و هنگام تعارض آنها با عبادت‏های بزرگ معنوی، احترام به حقوق مردم و برآوردن نیاز آنها اولویت می‏یابد. در این‏باره روایت اَبان بن تَغلب از امام صادق علیه‏السلام بسیار درس‏آموز است:
ابان می‏گوید: همراه امام صادق علیه‏السلام در حال انجام طواف بودم. در همان هنگام، مردی نزدم آمد و در حالی که از صورتش پریشانی نمایان بود، از من خواست برای رفع گرفتاری‏اش به دنبالش بروم. حضرت صادق علیه‏السلام متوجه من شده و پرسید: ای ابان! این مرد کیست و چه می‏گوید؟ عرض کردم: شخصی از شیعیان شما و مسلمانی است که مشکلی دارد و از من تقاضای رفتن به دنبال رفع گرفتاری‏اش را دارد. حضرت فرمود: «شایسته است طواف را قطع کنی و همراه او بروی.» من با شگفتی گفتم: اما ای پسر رسول خدا! من هنوز طوافم را به پایان نرسانده‏ام. حضرت فرمود: «مانعی ندارد. آنچه از طواف به جا آورده‏ای، به خاطر بسپار و پس از بازگشت، دنباله آن را به جا آور». ابان می‏گوید: پرسیدم: آیا اگر طواف واجب هم باشد، جایز است؟ حضرت فرمود: آری.

حج و فلسفه آن

در قرآن کریم از برنامه معنوی ج به شیوه‏های گوناگونی یاد شده است؛ از جمله می‏فرماید: «خداوند زیارت این خانه [کعبه] را بر کسانی که توانایی رفتن به آن را دارند واجب کرده است». یا در مورد دیگر می‏فرماید: «حج و عمراه را برای خدا کامل گردانید». در مجموعه روایات نیز در مورد فضیلت و فلسفه و آثار حج، بحث‏های زیادی صورت گرفته است؛ از جمله آمده است: «حج، آرامش بخش دل هاست». امام سجاد علیه‏السلام نیز می‏فرماید: «حج و عمره به جای آورید تا بدن هایتان سالم بماند و روزی هایتان زیاد شود و ایمان‏تان استوار گردد». امیرمؤمنان علی علیه‏السلام فرموده است: «به جا آوردن حج و عمره، ناداری را از بین می‏برد و گناهان را پاک می‏کند». حتی آن حضرت در وصیت خود فرمود: «خدا را، خدا را در حق خانه، پروردگارتان در نظر بگیرید و تا زنده هستید آن را ترک نکنید که در صورت کوتاهی، از عذاب الهی در امان نمی‏مانید». در کلام دیگر، امام صادق علیه‏السلام به صورت کلی می‏فرماید: «همواره این خانه را زیارت کنید که زیارت‏های پیوسته شما از آن، ناخوشی‏های دنیا و سختی‏ها و هراس‏های روز رستاخیز را از شما دور می‏کند».

فضیلت حج

قرآن کریم در کنار یقین تکلیف حج، تأکید دارد که این کار هم همانند دیگر اعمال عبادی، حتما با نیت پاک و فقط برای خدا انجام گیرد: «حج و عمره را برای خدا کامل انجام دهید» بدون تردید فواید کامل حج زمانی به انسان می‏رسد که با انگیزه الهی انجام گیرد. در روایات اهل بیت علیهم‏السلام در اشاره به فضیلت و برکات حج، به امور بسیاری اشاره کرده‏اند؛ از جمله آنهاست: «زائر حج و عمره میهمان خداست و خداوند به او آمرزش هدیه می‏کند». «حج، جهاد هر ناتوان است». رسول اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله هم می‏فرماید: «حج، فقر و تهیدستی را از بین می‏برد» و در جای دیگر می‏فرماید، «حج به جای اورید تا بی‏نیاز شوید». امام سجاد علیه‏السلام می‏فرماید: «حق حج بر تو این است که بدانی بدان وسیله به پروردگارت وارد می‏شوی، و از گناهانت به سوی آن می‏گریزی، و به وسیله آن توبه‏ات پذیرفته می‏شود، و تکلیفی را که خدا بر تو واجب کرده است، ادا می‏کنی».

بُعد فرهنگی و اخلاقی حج

از جمله ابعادی که برای حج ذکر شده، بعد فرهنگی و اخلاقی ان است. مردم با بستن احرام، به کلی از امتیازات ظاهری، لباس‏های رنگارنگ و زر و زیور دور می‏شوند و با تحریم لذت‏ها و پرداختن به خودسازی که از وظایف هر حاجی محرم است، از جهان مادی جدا می‏شوند و در عالم معنویت قرار می‏گیرند. مجموعه اعمال حج و یادآوری خاطرات انبیا و اولیا در آن مکان شریف، زمینه انقلابی اخلاقی را در دل‏ها فراهم یم کند. بی‏جهت نیست که در روایات می‏خوانیم: «کس یکه حج را به طور کامل انجام دهد، از گناهان بیرون می‏آید و همانند روزی که از مادر متولد شده است، پاک می‏گردد». افزون بر این، اندیشمندان همه جوامع با جمع شدن در مکه، به تبادل افکار و انیدشه می‏پردازند که این مسئله، زمینه تحول و انقلابی فرهنگی ـ علمی را فراهم ی آورد. هشام بن کم می‏گوید: از امام صادق علیه‏السلام درباره فلسفه ج پرسیدم، فرمود: «خداوند بندگان را آفرید... و فرمان‏هایی برای مصلحت دین و دنیا به آنها داد. از جمله اجتماع مردم شرق و غرب در مکه در آیین حج مقرر شد تا مسلمانان به خوبی یکدیگر را بشناسند و برای اینکه آثار پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و اخبار او شناخته شود، آنها رابه خاطر آورند و فراموش نکنند». می‏توان گفت آیه «خداوند کعبه، بیت اللّه‏ الحرام را برای قوام کار مردم قرار داد» بر همه این امور دلالت دارد.

بُعد سیاسی فریضه حج

یکی از تکالیفی که در اسلام با شرایط خاص برای مؤمنان واجب شده، انجام اعمال حج است. این عمل همانند همه تکالیف دیگر، مصلحت‏های دارد و از جمله آنها، جنبه سیاسی آن است. امام علی علیه‏السلام در اشاره به فلسفه حج می‏فرماید: «خداوند مراسم حج را برای تقویت آیین اسلام تشریع کرد». از دقت در اعمال حج، به خوبی معلوم می‏گردد که بسیاری از جنبه‏های آن، افزون بر عبادی بودن، رنگ سیاسی هم دارد. برای مثال، حج، عامل مؤثری در ایجاد وحدت در صفوف مسلمانان است و تبعیض‏های ملی و نژادی و نیز محدود شدن در حصار مرزای جغرافیایی را از بین می‏برد. حج، سانسورها و اختناق‏ها را از راه تبادل اخبار حاجی‏های سرزمین مختلف اسلامی از بین می‏برد. به همین دلیل، در طول تاریخ حاکمان ستمگر از حضور حاجیان در جوامع گوناگون در مکه نگران می‏شوند. قرآن کریم در آیات مختلف، بر توجه به حج و انجام کامل این فریضه تأکید می‏کند؛ از جمله می‏فرماید: «خداوند زیارت این خانه را بر کسانی که توانایی رفتن به آن را دارند واجب کرده است». بر این اساس به پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله دستور داده شده است: «مردم رابه حج فرا خوان، تا پیاده یا سوار بر اشتران،... از راه‏های دور نزد تو آیند».

سزای ترک حج

انجام فریضه حج، در صورت بودن شرایط برای افراد واجب می‏شود و ترک آن جایز نیست. قرآن کریم در این باره می‏فرماید: «زیارت کعبه برای کسانی که توانایی رفتن به حج را دارند، حق خدا بر مردم است و هر کس ناسپاسی کرده، از رفتن به آن خودداری می‏کند [زیانی متوجه خداوند نمی‏کند؛ زیرا] همانا خداوند از جهانیان بی‏نیاز است». رسول اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله درمورد کسانی که بدون دلیل از حج خودداری می‏کنند، خطاب به علی علیه‏السلام می‏فرماید: «ای علی! ده کس از این امت به خدای بزرگ کفر ورزیده‏اند، یکی از آنها کسی است که توانایی حج داشته باشد، ولی تا زنده است از رفتن به حج خودداری می‏کند». آن حضرت در جایدیگر می‏فرماید: «هر کس در رفتن به حج آنقدر تعلل ورزد که مرگش فرا رسد، خداوند او را در روز رستاخیز یهودی یا نصرانی محشور می‏کند». امام صادق علیه‏السلام درباره تفسیر آیه‏ای که می‏فرماید: «هر کس در این دنیا کور باشد، در سرای آخرت نیز کور است»، فرموده است: «او کسی است که حج واجب را به تأخیر اندازد و بگوید امسال حج می‏روم، سال دیر حج می‏روم و...، تا آنکه مرگش فرا می‏رسد و نمی‏تواند به حج برود».

حج، از اسارت تا آزادی

حج که بزرگ‏ترین و باشکوه‏ترین نمایش قدرت جهان اسلام است، اگر در چارچوب ظاهرش گرفتار شود و از اصالت ناب و رسالت عظیم خویش دور افتد، خالی از تأثیر و طراوت و جوشش‏آفرینی است. مِنا و مَشعر و سعی و صفا، عرفات و حَلق و تقصیر و رَمی جمرات، همه در ورای ظاهر خود باطنی شکوه‏مند از معنا دارند. با این حال، آنچه امروز افسوس‏زاست، نشناختن این باطن و پرداختن به صرف آن ظاهر است. ناصر خسرو قبادیانی، قرن‏ها پیش این، بانگ بیدارباش را به حاجیان نهیب زده است:
شاد گشتم بدانکه حج کردی
چون تو کس نیست اندر این اقلیم
بازگو تا چگونه داشته‏ای
حرمت آن بزرگوار حریم
جمله بر خود حرام کرده بُدی
هر چه مادون کردگار عظیم؟
گفت نی، گفتمش چو در عرفات
ایستادی و یافتی تقدیم
عارف حق شدی و منکر خویش
به تو از معرفت رسید نسیم؟
گفت نی؟ گفتمش چو سنگ جمار
همی انداختی به دیو رجیم
از خود انداختی برون یک‏سو
همه عادات و فعل‏های ذمیم؟
و ناصر خسرو در آخر می‏افزاید:
گفتم ای دوست پس نکردی حج نشدی در مقام محوْ مقیم
رفته و مکه دیده آمده باز
محنت بادیه خریده به سیم
گر تو خواهی که حج کنی پس از این
این چنین کن که کردمت تعلیم

خوانده شده 1211 مرتبه