حج و ولایت

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
حج و ولایت

حج که از فرایض بزرگ اسلام و اعظم شعائر دین و ارزشمندترین اعمال برای قرب به خدا است، رکن وثیق و حبل متینی است که میراث فرشتگان و پیامبران و شجره طوبای ابراهیم در طور سینای مکه است. فرزند برومندش اسماعیل(ع) نیز عهده‌دار وظیفه‌ای می‌شود تا همگان به این میقات آیند و در جای جای آن حرم و حریم پاک و کانون نور، با پیوند با روح آن، یعنی «ولایت»، ضمن پذیرفته شدن آن اعمال و نائل شدن به کمال، جان تشنه را سیراب و رخسار خسته را طراوت بخشند. حج با وجودی که یک عبادت بود، جامع چندین عبادت است و هیچ عمل و عبادتی همپایه او نیست و بهایی جز رضوان و بهشت جاوید ندارد، با این حال، اگر شخصی همه عمرش را در به جا آوردن آن سپری کند، به روح آن آگاه نباشد، حج او فاقد ارزش و اعتبار است.

 

اصولاً ارکان و احکام دین، دارای شرایطی است که رعایت آنها، سبب صحت آنها می‌شود. حج نیز چنین است. انسان برای صحیح بودن حجش باید شرایط آن را رعایت کند، ولی نسبت به روح آن، یعنی معرفت امام، همواره باید ملتزم باشد.

 

بنابراین، حج بدون «ولایت»، طواف بدون «امامت» حضور در عرفات بدون «معرفت»، قربانی در منا بدون فداکاری در راه «ولی زمان»، رمی جمره بدون دور کردن صفات رذیله مخالف با راه «امام زمان»، سعی بین صفا و مروه بدون سعی در صراط صفا و مروت و بی کوشش در شناخت بهتر و اطاعت امام، ‌بی حاصل است و سودی ندارد. ساده‌ترین عمل در حرم امن الهی، نظر به کعبه است که ثواب نیز دارد، لکن براساس این که کلمه توحید به شرط ولایت حصن امن و دژ نجات است، نگاه هماهنگ با ولایت و عارفانه به کعبه نیز مایه بخشش گناه و پایه نیل به مقامات است. امام صادق(علیه‌السلام) می‌فرماید: من نظر الی الکعبه فعرف من حقنا و حرمتنا مثل الذی عرف من حقها و حرمتها غفرالله ذنوبه و کفاه هم الدنیا و الاخره؛ هر کس با معرفت و شناخت به کعبه بنگرد و حق و حرمت ما را مثل همان که از حق و حرمت کعبه می‌شناسد بشناسد، خداوند، گناهانش را می‌آمرزد و او را از اندوه دنیا و آخرت کفایت می‌کند.

 

از این رهگذر، معنای حدیثی که درباره محبوبیت سرزمین مکه و همه آنچه در فضای آن،‌ اعم از خاک و سنگ و درخت و کوه و آب است،‌روشن خواهد شد؛ یعنی منطقه حرم که ادراک حق و حرمت آن آمیخته به عرفان حق ولایت و امتثال آثار ولا است، محبوب‌ترین چیزها خواهد بود و چیزی همتای محبوبیت آن نیست.

 

به عبارت دیگر، کعبه و حرمتش، زمزم و شرفش، صفا و مروه و صفایش، قربانگاه و تقوای قربانی‌اش، رمی جمرات و طرد شیطانش، عرفات و نیایش خالصانه‌اش، سرزمین حرم با همه برکاتش در پرتو ولایت و امامت رسول خدا و اهل بیت(ع) است. اگر کعبه به همه شرافت‌ها مزین است، روح عمل و مناسک آن، ولایت و امامت و شناخت امام و خضوع در برابر او است.

 

از این رو، آنگاه که فضایل امیر مؤمنان امام علی(علیه‌السلام) مطرح شد و عده‌ای خود را برتر می‌پنداشتند، خداوند در بیان برتری آن حضرت به عنوان برجسته‌ترین مصداق اهل ایمان و جهاد فرمود:

 

«اجعلتم سقایه الحاج و عماره المسجدالحرام کمن امن بالله و الیوم الاخر و جاهد فی سبیل الله لا یستوون عندالله» آیا سیراب کردن حاجیان و آباد کردن مسجدالحرام را همانند کسی پنداشته‌اید که به خدا و روز بازپسین ایمان آورده و در راه خدا جهاد می‌کند؟ [نه، ‌این دو] نزد خدا یکسان نیستند.

 

بنابراین، علم و عمل به این مطالب بسیار مغتنم است. یعنی کسانی که به حج مشرف می‌شوند، باید بدانند که حج، اسراری دارد و یکی از آن اسرار، هماهنگ بودن افکار و اعمال با امام زمان(عج) است تا حج کاملی انجام دهند و روح‌شان متعالی گردد.

 

چنین نیست که اگر مستطیعی به مکه رود و حج گزارد، بدون آگاهی از اسرار آن، حج واقعی و کاملی را اقامه کرده باشد! امام سجاد(علیه‌السلام) به «شبلی» که از اسرار بی خبر بود، فرمود: «... بنابراین، تو نه به میقات رفته‌ای، نه احرام بسته‌ای...»

 

در این روایت، سخن از نفی «کمال» است نه نفی «صحت». ممکن است حج چنین کسی صحیح باشد و قضا کردن نخواهد و در ظاهر ذمه‌اش بری شده باشد لکن به جهت بی خبری از اسرار، در همان سیرت متعالی نشده، ‌باقی مانده باشد.

 

بنابراین، روح آهنگ و قصد خانه‌ای که به سوی آن ره می‌سپاری، «ولایت» است و میان آن دو، پیوندی عمیق است و زائر در تمام نقاط این حرم،‌ خصوصاً کعبه و تمام لحظه‌های به جای آوردن مناسک آن، بالاخص طواف، شمیم دلنواز و جان‌افزای عطر امامت و ولایت را با جان احساس می‌کند.

خوانده شده 420 مرتبه