مقدمه
حج در فرهنگ اسلامی، صحنة آموزش و فراگیری آموزهها و معارف ناب مکتب نبوی و علوی است و غیر از مناسک و اعمال ظاهری معروف و معین، یک سلسله درسها و آموزههای دیگری دارد که تنها با انجام دادن مناسک نمیتوان به آنها رسید. بلکه باید با تفکر و تأمل در راز و رمزهای این مناسک به آنها دست یافت؛ درسهایی که مناسک حج، صورتهایی از آن سیرتهاست.
حج، زمینة فرصتهای مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، عبادی و حتی اقتصادی را برای جهان اسلام فراهم میسازد؛ اجتماعی ایجاد میکند که ملل مختلف غیر مرتبط با یکدیگر را که نه یک نژاد دارند و نه یک زبان و نه یک حکومت و نه یک ملیت، در یک سرزمین جمع میکند؛ اجتماعی که از نظر کمّی و کیفی یقیناً بینظیر است؛ زیرا انسانهایی از سراسر جهان با انگیزههای الهی و بدون احساس فشار بیرونی، از مال، فرزند و اشتغالات اجتماعی صرف نظر میکنند تا خود را به این مرکز توحید برسانند و از فضای معنوی سرزمین وحی و موقعیت زمانی حج بهرهبرداری کنند.
یکی از ابعاد مهم و اساسی حج، بُعد عرفانی و اخلاقی آن است. اسرار و راز و رمزهایی که در حج و اعمال آن نهفته است، میتواند در زائری که با شناخت و معرفت به این سفر اعزام میشود، ایجاد کند. به فرموده مقام معظم رهبری :
«از اینکه خداوند در طول عمر انسان فقط یکبار این عمل را بر بندگان خود واجب کرده است، معلوم میشود انسان بیش از یکبار به این سفر و انجام دادن مناسک آن نیاز ندارد و اگر با دقت و تأمل انجام دهد، همین یکبار او را به
سر منزل مقصود میرساند (خامنهای، 1387 ج2، صص150ـ 149).
شرط اساسی ایجاد یک تحول عظیم که تا پایان عمر توشة زائر باشد، آشنایی با اسرار و راز و رمزهای حج است؛ همانطور که گفته شده، امام سجاد، علی بن حسین(ع) به شبلی فرمودند:
«در ورای هر یک از اعمال و مناسک، به دنبال حقایق آن باش و آنها را جستوجو کن؛ در غیر این صورت نه احرام بستهای و نه لبیک گفتهای و نه به طواف رفتهای.» (نوری، 1408ق، ج10، صص167ـ166).
با وجود نقش سازندهای که حج در ابعاد مختلف زندگی مسلمانان، به ویژه اخلاق فردی و اجتماعی، مواسات، آشنایی با دردها و مشکلات مسلمانان میتواند داشته باشد، قرنها این فریضه به یک عمل فردی کم تأثیر و حتی بیتأثیر در سرنوشت فردی و اجتماعی مسلمانان تبدیل شد.
هر سال جمع کثیری از مسلمانان با تلاشهای فراوان در این سرزمین جمع میشدند، ولی غافل از آنچه در سایهسار این عبادت سیاسی، اجتماعی و عرفانی باید بهدست آورند، به کشورهای خود باز میگشتند. در قرن اخیر، مردی از شاگردان مکتب اهلبیت: ، اسلام را از غربت بیرون آورد و آن را در زوایای مختلف زندگی مردم مسلمان ایران جاری ساخت و مسلمانان را با فلسفة بسیاری از احکام اسلام آشنا کرد؛ احکامی که یا تعطیل شده بود یا اگر انجام میگرفت، بیروح و بیحقیقت بود. یکی از احکام اسلام که بهوسیلة امام خمینی1 احیا گردید و به سوی جایگاه حقیقی خود هدایت شد، «حج»
و مناسک آن بود. ایشان با انتخاب امیرالحاج و توصیههای مشفقانه به مسئولان و دستاندرکاران حج و زیارت و زائران عازم سرزمین وحی و یادآوری بعضی نکات اخلاقی، عرفانی و سیاسی قبل از سفر و صدور پیامهای غنی و پرمحتوا از معارف اسلام برای کنگرة جهانی حج، تحولی عظیم در ابعاد فردی و اجتماعی در حج ایجاد کرد. اما استکبار جهانی و مزدوران مرتجعش تحمل چنین حجی را نیاوردند و مردم ایران را از حج و پیامهای آن پیر طریقت که به مناسبت حج صادر میکرد و زائران را با راز و رمزهای آن آشنا میساخت، محروم کردند.
بعد از رحلت امام، زمینة بهرهگیری از حج بهوسیلة جانشین فرزانة او؛ مقام معظم رهبری فراهم شد و آن سنت حسنه بهوسیلة شاگرد او، حضرت آیتالله خامنهای ـ مدظله العالی ـ ادامه یافت. ایشان هر ساله با فرا رسیدن ایام حج در ملاقاتهای عمومی و خصوصی که قبل و بعد از سفر با مسئولان و کارگزاران حج دارند و همچنین پیامهایی که به مناسبت کنگرة جهانی حج صادر میکند، ابعاد مختلف این عبادت جمعی و نقشی را که این اجتماع عظیم در سرنوشت فردی و اجتماعی و سیاسی مسلمانان دارد، تبیین میکند و مسلمانان را با وظیفة سنگینشان آشنا میسازد و آنان را به بهرهبرداری از فرصتگرانبهایی که حج برای مسلمانان فراهم میآورد، تشویق میکند، تا در جهت خودسازی فردی و رفع مشکلات جهان اسلام بکوشند.
یکی از ابعاد مهم پیامها و سخنان رهبرکبیر انقلاب و مقام معظم رهبری دربارة حج، بعد فرصتسازیهای حج است. در این مقاله به فرصتسازی حج در ابعاد اخلاقی و سیاسی و اجتماعی از دیدگاه ایشان پرداخته میشود و با بهرهگیری از آیات و روایات، دیدگاه آنان در این زمینه تحلیل و تبیین میشود.
درک فرصتها
اگر انسان قدری در مورد سرمایههای ارزشمندی که بیهیچ هزینهای بهدست آورده، بیندیشد و اندکی ذهنش را از تعلقات دنیوی دور کند و در این سرمایهای که هیچ بهایی برایش وجود ندارد، بیندیشد و از سوی دیگر، هدف اصلی آفرینش خود را دریابد که باید برای رسیدن به معراج و قرب الهی تلاش کرد، روش بهرهگیری از فرصتها را خواهد آموخت.
هر فرد در زندگی خود با موقعیتهای ویژهای مواجه میشود که لازم است آنها را غنیمت بشمارد. پیامبرخدا(ص) میفرماید:
«ای مردم، بدون شک در زندگی شما لحظاتی فرا میرسد، پس در کمین آن لحظات طلایی باشید و به آنها پشت نکنید که نسیم حیاتبخش رحمانی از آنها میوزد.» (کلینی، 1407ق، ج7، ص650).
از فرصتهایی که برای بعضی از افراد جامعه به وجود میآید، حضور در سرزمین وحی است. این فرصت برای افراد اندکی از مردم و آنهم برای بسیاری، یکبار در عمر حاصل میشود.
از سوی دیگر خود حج ویژگیهایی دارد که در سایر عبادات به صورت جمعی یافت نمیشود. از این رو، باید این فرصت به خوبی درک شود.
نگاه به حج باید نگاه به یک نعمت و فرصت بزرگ الهی باشد... این پدیدة عجیبی است که ما به آن عادت کردهایم و اهمیت و عظمت آن را درست متوجه نمیشویم. همة مسلمانان جمع شوند، متوجه به یک مرکز، به یک نقطه، خاشع در مقابل این نقطه. با این چشم به حج نگاه کنیم (خامنهای، بیانات در دیدار کارگزاران حج، 4/8/1388).[1]
علی(ع) میفرماید:
«الفُرصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَحابِ فَانتَهِزُوا فُرَصَ الخیرِ» (حر عاملی، 1409ق، ج16، ص84).
«فرصتها مانند ابر بهاری درگذرند. پس بکوشید از فرصتهای خیر بهره بگیرید.»
بهرهگیری از موقعیتهای بهدست آمده به شناخت افراد از آن موقعیت بستگی دارد. اگر آن را فرصت بدانند، تلاش میکنند آن را از دست ندهند و به نحو احسن از آن بهرهبرداری کنند. اما اگر آن را فرصت ندانند، به راحتی آن را از دست میدهند. رهبر کبیر انقلاب حتی قبل از انقلاب نیز فرصت بودن حج را به مردم ایران گوشزد میکردند:
بر شما ملت عزیز اسلام که برای ادای مناسک حج در این سرزمین وحی اجتماع کردهاید، لازم است از فرصت استفاده کرده، به فکر چاره باشید. (خمینی، 1378ش، ج1، ص11).
مقام معظم رهبری نیز برای ایجاد شناخت صحیح از حج میفرماید:
«با این چشم به حج نگاه کنیم؛ به عنوان یک فرصت. اگر به چشم فرصت نگاه کردیم، آن وقت دید ما باز خواهد شد، وظایف خودمان را بیشتر توجه خواهیم کرد. شما این فرصت را پیدا میکنید که در خانة خدا در کنار بقیة مسلمانان اظهار عبودیت کنید. این اولین نقطة این فرصت است. اگر به چشم فرصت نگاه شود، آن وقت لازمهاش این است که انسان این را به هیچ قیمتی از دست ندهد.» (خامنهای، بیانات در دیدار کارگزاران و دستاندرکاران حج، 4/8/1388).
فرصتشناسی در منابع اسلامی جایگاه ویژهای دارد. تا شناخت حاصل نشود، بهرهگیری از موقعیت محقق نمیشود. امیر مؤمنان، علی(ع) میفرماید: «ِفَاغْتَنِمُوا الفُرَصَ وَکُونُوا أَبناءَ اَلْوَقْتِ» (ابن ابیالحدید، 1404ق، ج19، ص255)؛ «فرصتها را غنیمت بشمارید و فرزندان زمان خود باشید.»
براساس دیدگاه رهبر کبیر انقلاب، یکی از وظایف بزرگ مسلمانان پی بردن به این واقعیت است که چرا باید همواره بخشی از امکانات مادی و معنوی خود را برای برپایی حج صرف کنند (خمینی، 1387ش، ج1، ص250).
مقام معظم رهبری درباره مغتنم شمردن فضای معنوی حج میفرماید:
حیف است که انسان در مکة مکرمه یا مدینة منوره، در مجاورت مرقد پیامبر اعظم9 و مراقد ائمة هدی: و مرقد بزرگان صحابه و شهدای احد و بقیة بزرگان که در تاریخ مثل خورشید میدرخشند، باشد و به جای توجه و تذکر، به فکر دنیا باشد... در آن قطعة زمانی اکسیری که هر دقیقهاش، هر ساعتش آنقدر ارزش دارد و آنقدر فرصت است (خامنهای، بیانات در دیدار کارگزاران حج، 4/8/1388).
در این بخش به بعضی فرصتهای سیاسی ـ اجتماعی حج میپردازیم که در سخنان و پیامهای رهبر کبیر انقلاب و مقام معظم رهبری مورد توجه قرار گرفته است:
- فرصتسازیهای سیاسی حج
حج و اجتماع میلیونی مسلمانان در سرزمین وحی، هم فرصت است و هم فرصتآفرین. اکنون فرصتهای سیاسی را که در حج برای حجگزاران فراهم میشود، بررسی میکنیم:
الف) معرفی انقلاب و جمهوری اسلامی
حج این فرصت را برای سایر مسلمانان حاضر در سرزمین وحی فراهم میکند که با چهرة واقعی انقلاب اسلامی بیشتر آشنا شوند. همچنین برای زائران ایران این فرصت را ایجاد میکند که تجارب خود از انقلاب را به سایر مسلمانان انتقال دهند. در حج، افراد بسیاری از کشورهای گوناگون با فرهنگها و آداب و سنن مختلف حضور دارند. این افراد کم و بیش از رسانههای کشورهایشان در مورد ایران، انقلاب اسلامی و مسائل مرتبط با ایران شنیدهاند. بدیهی است این افراد موسم حج را بهترین زمان برای سنجش شنیدههایشان بدانند و زائران ایرانی، به خصوص نخبگان، روحانیون و کارگزاران حج میتوانند از این فرصت بهترین بهره را ببرند.
از نگاه امام و رهبری، حج یکی از فرصتهای با برکت برای معرفی انقلاب اسلامی است و انقلاب هدیهای است الهی برای جهان اسلام؛ انقلابی که معرفی درست آن، زنده کردن اسلام و نقش احیاگر آن در اذهان فسرده و خمودة مسلمانان است.
امام خمینی(ره) در یکی از پیامهای خود به کنگرة حج، خطاب به فرهیختگان حجگزار میگوید:
«بر روحانیون محترم و نویسندگان و گویندگان متعهد لازم است که در فرصتهاى مناسب و در محضر مسلمانان، به جبران تبلیغات مسمومى که از وسائل ارتباط جمعى وابسته به امریکا و اسرائیل، به شایعه افکنى و دروغپردازى بر ضد اسلام و جمهورى اسلامى ایران اشتغال دارند، از اسلام و انقلاب اسلامى ایران دفاع نمایند، و چهره واقعى آن را به جهانیان معرفى نمایند.» (خمینی، 1387ش، ج1، ص108).
از منظر مقام معظم رهبری، معرفی صحیح انقلاب اسلامی معرفی حقیقت اسلام است؛ زیرا این انقلاب از معارف بلند اسلام برخاسته است:
«آنچه مهم است، این است که ما در حج باید چیزی را منعکس کنیم که لُب
و مغز انقلاب و لُب و مغز هویت ماست. آن چیست؟ آن تصمیم قاطع بر تحقق اسلام است.» (خامنهای، 1387ش، ج2، ص267).
ایشان یکی از مسؤلیتهای مهم کارگزاران حج و مردم مسلمان ایران را، معرفیِ پیامهای بزرگ انقلاب اسلامی میداند که همان ایستادگی در مقابل استکبار است و از کارگزاران حج و زائران خانة خدا میخواهد که با اعمال خود معرّف و سفیر انقلاب باشند:
«در درجة اول، کارگزاران حج، در درجة بعد، آحاد حجگزار، همه با رفتار، با گفتار و با عملشان نشان دهند که زُبر الحدیدی در اینجا وجود دارد که عازم است حرکت خودش را ادامه بدهد. این، امید میبخشد. این بزرگترین پیام اسلام و انقلاب است که باید در همة نوشتهها، در همة گفتهها، در نشریة زائر... در همه چیز منعکس شود. بر این باید اصرار باشد.» (خامنهای، 1387ش، ج2، ص 268).
امام و رهبری، انقلاب اسلامی را عامل عزت مسلمانان میدانند و مسلمانان را تشنة آشنایی بیشتر با انقلاب اسلامی میشمارند. امام در این زمینه میفرماید:
«شما نمایندگانِ مردمی هستید که انقلاب اسلامیشان... توانسته است ندای اسلام را، هر چند ضعیف، به گوش جهانیان رسانده و نظر آنان را به خود جلب کند. شما حجاج محترم بیت الله الحرام، حامل پیام این ملت و نمایندگان این کشور هستید.» (خمینی، 1387ش، ج1، ص139).
مقام معظم رهبری هم در موقعیتهای مختلف، حجگزاران را به برافراشته نگهداشتن پرچم انقلاب اسلامی در حج سفارش کرده است. ایشان میفرماید:
«امروز شما به دنیای اسلام عزت دادهاید. ملت ایران با برافراشتن پرچم اسلام به یکایک مسلمانان در دنیا عزت داده است. لذا مسلمانان کشورهای دیگر هم میخواهند دنبال این الگو حرکت کنند... در حج، نگذارید این پرچم از دست شما بیفتد. در مذاکرات خصوصی و در اجتماعات عمومی نشان بدهید که ملت ایران
به برکت اسلام، عزیز و سرافراز شده است و این عزت را تا آخرین نفس از دست نخواهد داد.» (خامنهای، بیانات در دیدار مسؤلان و کارگزاران حج، 15/8/1387).
ایشان استفاده از فرصتِ حج، برای تبیین ماهیت واقعی جمهوری اسلامی را، تکلیف کارگزاران حج میداند و به آنان سفارش میکند، در ارتباط با سایر مسلمانان، اهداف بلند انقلاب اسلامی را تبیین کنید و دلهای مسلمانان را که در سراسر جهان برای انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی میتپد، شاد سازید.
شما که کارگزار حجاید، شما که دلتان لبالب از اعتقاد و ایمان به نظام جمهوری اسلامی است، در حج در کنار این برادر مسلمانی که در معرض این تبلیغات قرار گرفته است، تکلیف اولتان چیست؟ تبیین. معارف اسلامی و معارف نظام اسلامی را تبیین کنید. جمهوری اسلامی، جمهوری «اسلامی» است.» (خامنهای، بیانات در دیدار مسؤلان و کارگزاران حج، 15/8/1387).
از نظر ایشان، تبیین واقعیات و افشای دروغها و تهمتهایی که به جمهوری اسلامی زده میشود در حج ممکن است. ایشان حج را از فرصتهای بابرکتی میدانند که برای جمهوری اسلامی و کارگزاران حج فراهم میشود:
«در کشورهای اسلامی، چه در آفریقا، چه در آسیا، در همة مناطق دنیا، حتی در قلب آن کشور که بیشترین دشمنی را با ما کرده است ـ یعنی ایالات متحدة آمریکا ـ مسلمانانی هستند که شیعه نیستند، اما دلشان لبریز از محبت جمهوری اسلامی و محبت امام و محبت این ملت بزرگ با عزم و اراده است؛ چون جمهوری، جمهوری اسلامی بود. اینها این را تحریف میکنند، تبدیل میکنند
و میخواهند به دروغ مارک دشمنی با فِرق اسلامی را به سینة جمهوری اسلامی بزنند. بروید اینها را تبیین کنید.» (خامنهای، بیانات در دیدار مسؤلان و کارگزاران حج، 15/8/1387).
حضرت امام(ره) با توجه دادن حجاج به مسئولیت بزرگ آنان در معرفی انقلاب اسلامی و خاموش کردن بوقهای استکبار جهانی میگویند:
«شما حجاج محترم بیت اللَّه الحرام حامل پیام این ملت و نمایندگان این کشور هستید. در این صورت موقعیت شما بسیار حساس و وظیفة شما سنگین است. انشاءاللَّه، چنانچه انتظار میرود، با رفتار شایسته و اخلاق اسلامى و انقلابى خود، نظر همگان را جلب کرده و چهرة انقلاب اسلامى را آنگونه که هست به نمایش ملتهاى جهان مىگذارید و توجه آنان را با برخوردهاى برادرانه و محبتآمیز، به انقلاب بزرگ ایران جلب مىنمایید و عملاً تبلیغات فاسد مغرضانه بوقهاى تبلیغاتى را خنثا مىنمایید.» (خمینی، 1387، ج1، صص140ـ 139).
ب) آگاهی از وضعیت مسلمانان
حج مظهر نیروی متراکم جهان اسلام است که میتواند با اجتماع عظیم مسلمانان در مکه و مدینه، بزرگترین مشکلات را از سر راه مسلمین بردارد. اجتماع مسلمانان در سرزمین وحی میتواند افکار آنان را به سوی مشکلات متوجه سازد و راه حلهایی که از این اجتماع میتواند برای مسلمانان حاصل شود، در هیچ اجتماعی بهدست نخواهد آمد. امام خمینی با اشاره به این موضوع میفرماید:
«باید در این اجتماع عظیم الهى که هیچ قدرتى جز قدرت لایزال خداوند نمىتواند آن را فراهم کند. مسلمانان به بررسى مشکلات عمومى مسلمین پرداخته و در راه رفع آنها با مشورت همگانى کوشش کنند.» (خمینی، 1387ش، ج1، ص74).
ایام حج، فرصت مناسبی است که مسلمانان در کنار هم به عوامل عقبماندگی خود بپردازند و راههای پیشرفت علمی، فرهنگی و اقتصادی خود را بشناسند. تاریخ حج، گویای آن است که در صدر اسلام و در سدههای میانی، مکه بهترین جایگاه برای تبادل اندیشه و نظر دربارة آموزههای اسلام بوده و بسیاری از مناظرهها و پژوهشهای علمی دربارة مباحث علمی و فرهنگی در مکه انجام گرفته است.
«تاریخ باید سرمشق ما باشد و ما وقتى که تاریخ را نگاه مىکنیم، تحولاتى که پیدا شده است در اسلام و در مسلمین، هر جا که قوّت ایمان در کار بوده است و مردم و مسلمین به قوّت ایمان حرکت مىکردند، نصر با آنها همراه بوده است.» (خمینی، 1387ش، ج1، صص21 ـ 20).
توجه به مشکلات جهان اسلام و مسلمانان در حج، از مهمترین دغدغههای امام و رهبری بوده و هست که مکرر در بیانات و پیامهای خود بدان اشاره کردهاند و کمتر پیامی از این دو احیاگر حج ابراهیمی وجود دارد که به این موضوع اشاره نشده باشد. امام خمینی در اولین پیام به حجگزاران بعد از انقلاب میگوید:
«برادران و خواهران مسلمان من! آگاهید که تمام منافع مادى و معنوى همگى ما را ابرقدرتهاى شرق و غرب مىبرند و ما را در فقر و وابستگى سیاسى، اقتصادى، فرهنگى و نظامى قرار دادهاند. به خود آیید و شخصیت اسلامى خود را بیابید.» (خمینى، 1387ش، ج1، ص26).
مقام معظم رهبری با توجه به همین مشکل در پیام خود به زائران بیتالله الحرام میفرماید:
«کشورهای اسلامی، در یک قرن اخیر، ضایعات جبرانناپذیری را تحمل کردهاند. موج استعمار و کشورگشایی غربیان، بیشترین آسیب را به ملتهای مسلمان زد که ثروتها و منابع مادیشان، آنان را آماج تهاجمهای همه جانبة دول استعمارگر ساخته بود. حاصل این دستاندازیها برای مسلمانان... عقب افتادگی علمی و مادی بود.» (خامنهای، 1387ش، ج2، ص300).
ایشان به دردهای مزمنی که جهان اسلام را از هر سو مورد هجوم قرار داده است، اشاره کرده، میگوید:
«امروز جهان اسلام دچار دردهاى مزمنى است. شاید مهمترین آنها این دردهاى دهگانه است : منازعات سیاسى و مذهبى، سست شدن رشتههاى اخلاق و ایمان، عقبماندگى علمى و صنعتى، وابستگى سیاسى و اقتصادى، اسراف و اشرافیگرى و غرور درکنار فقر وگرسنگى و ذلّت، ضعیف شدن اعتماد به نفس وامید به آینده
در سران، منزوى کردن دین و گسستن آن از سیاست و زندگى، بىابتکارىدر آفرینش مفاهیم نو که قرآن منبع بیزوال آن است، تسلیم در برابر تهاجم فرهنگ تحمیلى غرب، و بالاخره، پایمال شدن عزّت ملتهاى مسلمان با ذلّتپذیرى و طمعکارى برخى سران سیاسى...» (خامنهای، 1387ش، ج2، ص 259).
ایشان برای درمان این معضلات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اسلام، یک راهکار مهم پیشنهاد میکنند و آن بهرهبرداری از فرصت حج است.
«اگر مسلمانان قدر حج را بشناسند و از این نقطة التقا و مرکز اجتماع همه ساله
به درستی بهره ببرند، بخش مهمی از این حصار نومیدی وتلقین ضعف که برگرد ملتها کشیده شده است، ویران خواهد شد.» (خامنهای، 1387ش، ج2، ص260).
از نظر امام خمینی و مقام معظم رهبری، کمکی که حج میتواند در رفع مشکلات مسلمانان کند، اینگونه است:
«حجاج محترم بیتاللَّه الحرام... در مواقف ومشاعر محترمه، دستهجمعى براى پیروزى اسلام بر کفر جهانى دعا کنند و براى بیدارى مسلمانان و حکومتهاى آنان فریاد کنند و دعاى بلیغ نمایند. شاید به برکت دعا در محیط وحى و محل کسرِ اصنامِ (شکستن بتها) جاهلیت، خداوند تبارک و تعالى بر مسلمین تفضل کند و مجد و عظمت صدر اسلام را بهآنان برگرداند.» (خمینی، 1387ش، ج1، ص122).
«موسم حج، میتواند عظمت و تنوع و اقتدار معنوی و انسانیِ دنیای اسلام را هرساله بهطور محسوس در برابر چشم مردمی از همة کشورهای مسلمان بگذارد و ارتباط و شناسایی و تبادل نظر را در میان برگزیدگان هر ملت برقرار سازد.
در حج، همة ملتها میتوانند خبرهای حقیقی از حال برادران را به دست آورند و حجاب تبلیغات خصمانة دشمنان جهان اسلامی را درنوردند، و با بهرهگیری از فضای معنوی بیتاللَّهالحرام، خود را برای حرکتی هماهنگ و مخلصانه در راهِ بازگشت به حاکمیت اسلام و کسب عزّت و استقلال و تلاش برای تحوّلی اساسی در کشورهای خود آماده سازند...» (خامنهای، 1387ش، ج2، ص260).
ج) کمک به مظلومان
سیرة پیشوایان دینی، دفاع از ستمدیدگان و بیپناهان است. آنان از پیروان خود میخواستند که یاور ستمدیدگان و دشمن ستمکاران باشند. یکی از مهمترین وظایف انسانها، جلوگیری از ستم است. بسیاری از مظلومان توانایی بهدست آوردن حق مشروع خود را ندارند و تنها با کمک و همیاری دیگران میتوانند به این مهم دست یابند. کسانی که قدرت دارند، نباید در این کار کوتاهی کنند. اگر کسی بتواند در راه احقاق حق ستمدیدگان گامی بردارد ولی در آن کوتاهی کند، در پیشگاه خدا و وجدانش پاسخی نخواهد داشت. حضرت علی(ع) میفرماید:
«کُونا لِلظّالِمِ خَصمَاً وَلِلمظلُومِ عَوناً» (ابن ابیالحدید، 1404ق، ج17، ص5).
معمار کبیر انقلاب، پایهگذار این تفکر ناب علوی به عنوان یکی از سیاستهای جمهوری اسلامی ایران بود و خلف صالحش آن را ادامه داده و کمک به مظلومان عالم را از اصول خدشهناپذیر نظام معرفی کرده است. ایشان همة مسلمانان را به این امر مهم دعوت میکند و حج را بهترین جایگاه برای این کار میداند:
«آنان که به صدق و درستی فرمودة حضرت رسول(ص) که فرمود: «مَنْ أَصْبَحَ لَا یَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِم» (کلینی، 1407ق، ج2، ص63) باور و عقیده
دارند، آیا برای بروز دادن این اهتمام، جایی بهتر از حج بیت الله و زمانی مناسبتر از ایام معلومات سراغ دارند؟... آری، حج، فریضهای است که مهمترین گرفتاریهای سیاسی امت اسلامی در آن و با آن قابل حلّ است.» (خامنهای، 1387ش، ج2، ص145).
رهبر کبیر انقلاب و مقام معظم رهبری در همة پیامهایی که برای حج فرستادهاند، بدون استثنا به ظلمستیزی و کمک به مظلومان، به خصوص مسلمانان بیپناه فلسطین، افغانستان، لبنان، عراق و کشمیر اشاره کردهاند:
امروز قبلة اول مسلمین (مسجدالاقصى) به دست اسرائیل، این غدة سرطانى خاورمیانه افتاده است. امروز برادران فلسطینى و لبنانى عزیز ما را با تمام قدرت مىکوبد و به خاک و خون مىکشد.... امروز کشورهاى آفریقایى مسلمان ما زیر یوغ آمریکا و سایر اجانب و سرسپردگان آنان دست و پا مىزنند. امروز آفریقاى مسلمان صداى فریاد مظلومانة خود را هر چه بیشتر بلند مىکند. فلسفة حج باید جوابگوى این فریادهاى مظلومانه باشد. گردش به دور خانة خدا نشاندهندة این است که به غیر از خدا گِرد دیگرى نگردید.» (خمینی، 1387ش، ج1، ص26).
رهبری دربارة استفاده از زمان حج برای کمک به ستمدیدگان و آگاه کردن مسلمانان از ظلمی که به جهان اسلام میرود، فرمودهاند:
«امروز هرکس وضع دشوار ملتهای مسلمان و تسلط دولت جبار ایالات متحده بر آنان را بداند، هرکس از جنایات صهیونیستها و توطئههای پنهان آنان علیه کشورهای مسلمان آگاه باشد، هرکس از پیشرفت این غدة بدخیم سرطانی در ارکان اقتصادی و سیاسی دولتهای منطقه احساس خطر کند، هر کس وضع تیرة ملت فلسطین را ببیند... هرکس از وضع جنوب لبنان و مناطق دائماً در معرض تهاجم آن با خبر باشد... هرکس از افغانستان وکشمیر... مطلع باشد، آری هرکس که این حقایق را دانسته و از غیرت اسلامی و احساس وظیفة دینی برخوردار باشد، تردید نخواهد کرد که از دست دادن ذخیرة عظیم حج و ضایع کردن این پشتوانة مستحکم الهی برای اسلام و مسلمین خسارتی بیجبران و گناهی بیغفران است (خامنهای، 1387ش، ج2، ص191).
د) دشمنشناسی در حج
دشمنان انسان از ترفندهای گوناگونی بهره میگیرند. گاهی با نقاب دوستی و دلسوزی، مکارانه، احساس همدردی میکنند و انسان خوشباور ممکن است تحت تأثیر این برخوردِ به ظاهر دوستانه قرار گیرد و به او اعتماد کند. علی(ع) در سخنی حکیمانه و هشداردهنده میفرماید:
«لا تَامَنْ عَدُواً وَاِنْ شَکَرَ» (آمدی، 1410ق، ج6، ص268).
«به دشمن خود هرگز اعتماد نکن؛ اگر چه تشکر کند».
چنین دشمنانی بسیار خطرناکاند؛ زیرا با مکر و حیله رفتار میکنند و خود را دوست ما نشان میدهند. بنا بر نقل اهلسنت از امیرالمؤمنین7 حضرت فرمود:
«اَکبَرُ الاَ عدَاءِ اَخفَاهُمْ مَکِیدةً» (جاحظ، 1396، ص23، کلمه 44).
«بزرگترین دشمن آن است که مکر و حیلهاش مخفیتر باشد.»
امروز جهان اسلام گرفتار دشمنانی است که از در حیله و مکر به غارت منابع مسلمانان مشغولند و در مقابل، فرهنگ مبتذل خود را به مسلمانان تحمیل میکنند و آنان را از فرهنگ ناب محمدی دور میسازند. آنان با الفاظ فریبندهای؛ مانند دموکراسی، حقوق بشر و آزادی، مسلمانان را با معارف اسلام بیگانه میسازند. مسلمانان باید نقشههای پلید دشمنان خود را بشناسند و برای دفع آنها برنامهریزی کنند. سرزمین وحی و مناسک حج، بهترین عرصه برای شناخت دشمن و انتقال تجارب دشمنشناسی و مبارزه با دستهای پنهان
و آشکار آنان است.
رهبر کبیر انقلاب با اشاره به جایگاه حج در شناخت دشمنان میفرماید:
«از آنجا که حج و انجام این فریضة بزرگ الهى از مسائل مهم اسلامى و اجتماعات بزرگ سیاسى ـ مذهبى جامعة مسلمانان مىباشد و باید در انجام هر چه با شکوهتر
و بهرهبردارى هر چه بیشتر از این اجتماع عظیم دینى سعى کافى مبذول شود... این حقیقت را به همگان گوشزد کنند که دشمنان اسلام با تمام قوا سعى در ایجاد تفرقه
و اختلاف میان جوامع اسلامى دارند و به هر نام و هر وسیله که شده، مىکوشند تا با ]ایجاد[ درگیرى میان مسلمانان، زمینه را براى تسلط کامل و مجدد خود بر همة کشورهاى اسلامى و چپاول و غارتگرى خود مساعد سازند.» (خمینی، 1387ش ، ج1، ص71).
مقام معظم رهبری نیز در این باره میفرماید:
«تشریع فریضة حج و ترتیب مناسک آن، هم نشانه عظمت است و هم آیت رحمت. با این شناخت است که دلها به مشاهدة کعبة شریف در مسجدالحرام منقلب میشود و بیراههها به صراط مستقیم میپیوندد و انسانها دگرگونه میشوند [و] شناخت دشمن، محصول همة آن شناختها و متمم و مکمل آنهاست و بدون آن، دل و ذهن مسلمان، مخزنی بیحصار است که از دستبرد راهزن و خائن غارتگر، مصون نیست. در خود اعمال حج، رمی جمرات، نماد دشمنشناسی
و دشمنستیزی است.» (خامنهای، 1387ش، ج2، ص223).
ایشان یکی از سیاستهای دشمنان اسلام را ایجاد روحیة یأس و ناامیدی در مسلمانان معرفی میکند و شناخت دستهای دشمن را در حج ممکن میشمارد:
«شناخت دشمن در حج، به معنای شناخت ]این[ روشها و انگیزههای آن،
و برائت در حج، به معنای افشای توطئة دشمن و اعلام بیزاری از آن است (خامنهای، 1387، ج2، ص225).
هـ) برائت از مشرکین
یکی از واقعیتهای حج که در اعصار مختلف مغفول مانده، برائت از مشرکان است. این بُعد حج از تصریحات قرآن کریم است:
(بَراءَةٌ مِنَ اللِه وَ رَسُولِهِ إِلَى الَّذِینَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْـرِکِینَ... وَ أَذانٌ مِنَ اللِه وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الْأَکْبَرِ أَنَّ اللِهَ بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ وَ رَسُولُه) (توبه : 1و 3).
امام خمینی(ره) دربارة اهمیت برائت از مشرکین میفرماید:
«در این مقطع زمانى، تکلیف الهى حجاج است... برائت از کفار و سردمداران آنان را از وظایف خود در مواقف کریمه بدانند؛ تا حج آنها حج ابراهیمى ابو الأنبیا
ـ صلوات اللَّه علیه ـ باشد و حج محمدى ـ صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم ـ و الاّ «ما أکْثَرَ الضَّجِیجَ وَ أَقَلَّ الحجِیجَ»[2] دربارة آنها صادق است. (خمینی، 1387ش، ج1، ص142).
رهبرمعظم انقلاب هم در بارة جایگاه برائت از مشرکین در مجموعة حج میفرماید:
«برائت، حقیقتاً از ارکان حج است؛ بالاتر از ارکان حج است؛ روح حج است؛ معنا و هدف و جهت حج است.» (خامنهای، 1387ش، ج2، ص92).
ایشان در تبیین حقیقت برائت از مشرکین فرمودهاند:
«برائت، البته یک امر واجب در حج است. منظور ما آن نیست که برائت از واجباتی است که اگر کسی عمداً ترک کرد، حجش باطل شود؛ نه! اهل معرفت میفهمند که مراد از وجوب آن چیست؛ قطعاً واجب است؛ به این بیانی که عرض میکنیم، اما نه مثل بقیه واجبات حج؛ مانند وقوف در عرفات یا در مشعر و یا طواف؛ نه، نوعی دیگر از وجوب است که آن نوع دیگر، گاهی اوقات اهمیتش بیشتر از واجبات این سبکی غیرسیاسی میشود. (همان، 1387ش، ج 2، ص92).
این سخنان امام و رهبری از حقیقتی پرده برمیدارد که قرآن کریم در آیات مختلف به آن اشاره کرده است، ولی سالها در حج فراموش شده بود. اما انقلاب اسلامی ایران این واجب حج را زنده کرد.
از آنجا که هیچ کمالی بالاتر از نیل به توحید ناب نیست و وصل به آن بدون نزاهت از هرگونه شرک میسر نخواهد بود، ازاینرو خداوند، کعبه را که خانة توحید و مرکز گردهمایی مسلمانان عالم است، محور تبری از هر تباهی دانست و مقدمات مناسب آن را چنین فراهم فرمود:
«اولاً؛ بعد از اتمام بنای بیت طاهر و عتیق و مساوات و مواسات و بعد از تأمین حرم و تشریع امنیت برای مهمانان و زائران و راکعان و ساجدان و عاکفان، به پیامبر خویش دستور داد: (وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالاً وَ عَلى کُلِّ ضامِرٍ یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ) ( حج، 27). و هدف از این اعلان عمومی ابراهیم، فراخوانی کسانی بود که توان حضور را به طور متعارف دارند.»
ثانیاً؛ وقتی همگان از باختر و خاور، از شمال و جنوب و از دور و نزدیک آمدند و در گردهمایی سراسری شرکت کردند تا شاهد منافع معنوی و مادی خود باشند، آنگاه نوبت به اذان و اعلان محمدی9 فرامیرسد. ازاینرو، فرمود:
(وَ أَذانٌ مِنَ الله وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الأَْکْبَرِ أَنَّ اللهَ بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْـرِکِینَ
وَ رَسُولُه) (توبه : 3) (جوادی آملی، 1388ش، ص126).
«در واقع هدف غایی ساختن بیتالله به دست منادی توحید، رسیدن به توحید ناب است. رسیدن به این هدف بزرگ بدون برائت از هرگونه شرک و مشرکان میسور نیست. ازاینرو، پیامبرگرامی9 موظف میشود تا به وسیلة جان خود، علی بن ابیطالب(ع) ، در روز «حج اکبر»؛ یعنی زمانیکه همة زائران در سرزمین وحی حضور دارند، اعلان برائت کند تا این سنت برای همیشه جزو مهمترین وظایف حج باقی بماند (خمینی، 1387، ج1، ص142).
ولیّ امر مسلمین، برائت را برخاسته از متن آیات قرآن و احکام دین میداند و راه
و سیرة امام را در همین مسیر تحلیل و تبیین میکند:
«مسئله، برائت و اقامة حج اسلامی و اقامة حج نبوی و اقامة حجی بر اساس «قِیاماً لِلنَّاسِ» و «مَنافِعَ لَهُمْ»... است. امام، برای این تلاش میکردند؛ والاّ ایشان آدمی نبودند که بخواهند مسئله و موضوعی را که از دین نیست، به دین اضافه کنند... صریح میگفتند که برائت جزو حج است؛ برائت واجب حج است؛ حج بیبرائت حج نیست.» (خامنهای، 1387ش، ج2، ص143).
- فرصتسازیهای اخلاقی ـ عرفانی حج
یکی دیگر از فرصتهایی که حج برای حجگزاران فراهم میکند، فرصت خودسازی و تزکیه نفس و پالایش درون از رذائل، و آماده شدن نفس برای دریافت جلوههای رحمت پروردگار است. در این بخش مقاله به بررسی فرصتهای اخلاقی ـ عرفانی حج میپردازیم.
الف) خودشناسی
خودشناسی مقدمة خداشناسی است؛ «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ» (جعفربن محمد الصادق، 1400ق، ص13). از جمله ویژگیهای حج، فراهم ساختن زمینه برای خودشناسی است. انسان در زندگی خود معمولاً اسیر روزمرگی میشود و به آنچه در اطراف او میگذرد عادت میکند؛ از همینرو از حقایق و واقعیات دیگر حیات خود غافل میشود. جداشدن انسان از وضعیت عادی و روزمرة زندگی، این موقعیت را برای انسان فراهم میسازد که به خود و پیرامون خود توجه کند.
مناسک حج، از احرام تا تقصیر و از عرفات تا جمرات، مرحله به مرحله از تعلقات و خودخواهیها رها شدن، به خود واقعی اندیشیدن و خود را یافتن است. آنگاه که حجگزار لباس دوخته از تن بیرون میآورد و لباس بندگی و طاعت را بر تن میکند، هویت جدیدی مییابد و این پس از آن است که علایق مادی و دنیوی را قطع میکند و در کسوت احرام قرار میگیرد.
مقام معظم رهبری شناخت خود را جوهر همة عبادات و مناجاتها معرفی میکند و رسیدن به این شناخت را در سایهسار حج امکانپذیر میداند:
«این شناخت اساسیکه جوهر همة عبادات و مضمون همة مناجاتها و راز و نیازهای اولیای خداست، آدمی را صیقل و صفا میبخشد و او را برای دیگر شناختها مستعد، و بر پیمودن همة راههای کمال، توانا میسازد. در زندگی عادی، گرفتاریهای دنیوی، دل را غافل و مشغول میسازد و او را از این معرفت روشن باز داشته و حج علاج قاطع این گرفتاری است.» (خامنهای، 1387ش، ج2، ص220).
تفکر در آفاق و انفس، بهترین راه برای رسیدن به خودشناسی است و عرصة حج و سرزمین وحی، این فرصت را فراهم میکند؛ عظمت کعبه و سرزمین وحی، حضور هزاران انسان موحد با رنگها و زبانهای متفاوت، هر انسانی را به تفکر وامیدارد. همچنین جدا شدن از تعلقات مادی و شخصیتی و احرام بستن در لباسی مانند لباس آخرت، راه رسیدن به معرفت به ویژه معرفتالنفس را فراهم میسازد.
مقام معظم رهبری با توجه به این حقیقت، خودشناسی را یکی از هدیههای حج میشمارد و به حجگزاران و عمرهگزاران سفارش میکند که از این فرصت فراهمشده، بالاترین بهره را برگیرند که مجموعة شناختهایی که در حج حاصل میشود، در هیچ موقعیت و عبادت دیگری یکجا به دست نمیآید:
«نخستین هدیة حج به کسی که مایل است چشم خود را به حقایق بگشاید و از نیروی خدادادة «فهم پدیدهها» بهره بگیرد، همان معرفت و شناخت منحصر به فردی است که عادتاً جز در حج در اختیار خیل عظیم مسلمانان قرار نمیگیرد و هیچ پدیدة دیگری نمیتواند مجموعة شناختهایی را که در مراسم حج قابل وصول است، یکجا در اختیار ملت اسلامی قرار دهد. این معرفت، شناخت خود [است].» (همان، 1387ش، ج2، ص 219).
ب) غفلت زدایی
بهطور طبیعی اولین شرط برای اینکه انسان حرکت تکاملی خودش را در جهت قرب الی الله آغاز کند، این است که به این مسئله توجه پیدا کند و از «غفلت» و بیخبری در مورد آن بیرون بیاید. تا زمانی که انسان پرده غفلت را کنار نزده باشد، نه تنها تزکیهای رخ نخواهد داد، بلکه اساساً انسان جایگاه خود را در جغرافیای هستی در نخواهد یافت. به همین دلیل است که برخی از آیات، علت محرومیت انسان از سعادت و گرفتار شدنش به شقاوت را «غفلت» معرفی کردهاند:
(وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثِیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ) (اعراف : 179).
«به یقین، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم. آنها دلهایی (عقلهایی) دارند که با آن ]اندیشه نمیکنند و[ نمیفهمند و چشمانی که با آن نمیبینند و گوشهایی که با آن نمیشنوند. آنها همچون چهارپایاناند؛ بلکه گمراهتر! اینان همان غافلانند ]چرا که با داشتن همهگونه امکانات هدایت، باز هم گمراهند[.
صحنة حج فضای بسیار خوبی است که انسانها از غفلت بیرون آیند از روزمرگی و عادت که آنها را از حقایق و واقعیات دیگر حیات غافل کرده جدا شوند.
حج، دل کندن از وابستگیهای معمول و وارد شدن به فضایی است که ابزارهای شناخت را بهکارگیرد؛ با چشم آثار و نشانههای عظمت پروردگار را در سرزمین وحی مشاهده کند، با گوش خود پیام پروردگار را در سرزمین توحید بشنود و قلب خود را برای ادراک آنها بهکار اندازد و با عریان شدن از همة تشخّصهای اعتباری با احرام، و از هروله کردن در صفا و مروه و رفت و آمد با خوف و رجا برای راه یافتن به بارگاه ملکوتی پروردگار، به هوشیاری برسد و از غفلت آزاد شود.
مقام معظم رهبری غفلت را عامل سقوط و انحرافات اخلاقی و انهدام تمدنها معرفی کرده و حج را یکی از بهترین روشهای غفلتزدایی فردی و اجتماعی دانسته و در این زمینه فرموده است:
«حج یکی از برترین تدابیر اسلام در غفلتزدایی است. بینالمللی بودن این مراسم، گویا این پیام را میرساند که امت اسلامی در هویت جمعی خود نیز، جدا از وظیفة فردی مسلمان، موظف به غفلتزدایی از خویشتن است.» (خامنهای، 1387ش، ج2، پیام به حجاج بیت الله الحرام، 19/10/1384).
ایشان مناسک حج را نوعی مبارزه با عوامل غفلتزا شمرده و فرموده است:
«عبادات و مناسک حج، فرصت میدهد که ما اسارت و وابستگی غفلتبار خود به لذتطلبی و هوس و تنآسایی را موقتاً ترک کنیم. احرام و طواف و نماز و سعی و وقوف، ما را از یاد خدا سرشار، و به حریم الهی نزدیک میکند و لذت انس با خدا را در کامها مینشاند.» (خامنهای، 1387ش، ج2، پیام به حجاج بیت الله الحرام، 19/10/1384).
ج) خودسازی
خودسازی و تزکیه و تهذیب نفس گامی اساسی برای دوری از گناهان و پیراستن درون از رذایل اخلاقی است و سفر روحانی حج دستیابی به خودسازی و تزکیه نفس را آسانتر میکند. حجگزاران در این سفر برای کسب اخلاق پسندیده و آمادهسازی درون برای از خود گذشتگی، عطوفت و مهرورزی، ادب و احترام به دیگران، صداقت و درستی، احسان و انفاق و... به تمرین میپردازند و خود را به فضایل اخلاقی میآرایند.
قرآن کریم در مورد محرمات حج میفرماید:
(فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِی الْحَجِّ) ( بقره : 197)
«در حج، آمیزش جنسی با زنان، و گناه و جدال نیست.»
این آیه به سه مورد از محرمات حج اشاره دارد که هر یک در تطهیر و پاکسازی درون نقش دارد؛ «فَلا رَفَثَ»، یعنی پاککردن قوّه شهوی؛ «وَ لا فُسُوقَ»، یعنی تطهیر قوة غضب؛ «لا جِدالَ»، یعنی تهذیب قوای فکری.
امام رضا(ع) میفرماید:
«عِلَّةُ الْحَجِّ الْوِفَادَةُ إِلَى اللهِ... وَالخُروجُ مِنْ کُلِّ مَا اقْتَرفَ... وَ حَظْرِهَا عَنِ الشَّهَوَات وَ اللَّذاتِ» (شیخ صدوق، 1385ش، ص404).
«علت وجوب حج، مهمانی به سوی خداست... و خارج شدن از هرچه گناه است و بازداشتن نفس از خواستههای شهوی و لذتهای مادی.»
آن حضرت در بخش دیگری از کلام خود میفرماید:
« وَ مِنْهُ تَرْکُ قَسَاوَةِ الْقَلْبِ وَ خَسَاسَةِ الْأَنْفُس... ِ وَ حَظْرُ الْأَنْفُسِ عَنِ الْفَسَادِ وَ...» (همانجا).
«و از آثار حج، ترک قساوت قلب و پستی نفس و دوری نفس از فساد است.»
از این بیانات استفاده میشود که حجگزار با قرارگرفتن در فضای معنوی حج و ارتباط با صالحان، انگیزة خودسازی مییابد و تزکیه درون برای او آسانتر و جدیتر میشود. این موضوع در پیامهای امام و رهبری به حجگزاران، جایگاه ویژهای دارد. مقام معظم رهبری در یکی از پیامهای خود به حجگزاران، ضرورت خودسازی و تزکیه نفس را در عرصه حج یادآوری میکند و میگوید:
«برای فراهم شدن زندگی سعادتمندانه و مطلوب انسان، تزکیة اخلاقی فرد که گوهر او را از زشتیها و آلودگیها برهاند... ضروری و حتمی است.» (خامنهای، 1387ش، ج2، ص240).
ایشان در فرازی دیگر از پیام خود میگوید:
«حج در آیینی پر راز و رمز، و در آمیزة شگفتآوری از شکوه و خاکساری
و اقتدار و فروتنی، و حرکت و تلاش درونی و برونی، نمادی از مبارزه و جهاد نفسانی... در راه تحقق حیات طیبة انسانی را در برابر چشم آدمی میگذارد
و حجگزار را به تمرین عملی وظایف بزرگ خود وادار میسازد.» (همانجا).
مقام معظم رهبری با توجه به فرصت مناسب حج، به زائران توصیه میکند از این فرصت طلایی برای تزکیه نفس بهرهگیری کنند. ایشان میفرماید:
«به حجاج محترم ایرانی توصیه میکنم که از این فرصت ارزشمند برای تزکیه نفس ... و تحصیل رستگاری روحی، حداکثر استفاده را بکنند و از دعا و تضرع و تفکر و تصفیة روح، لحظهای غفلت نکنند.» (همان، 1387ش، ج2، ص104).
ایشان شرط توفیق در دیگرسازی و جهانسازی را خودسازی معرفی میکند و میفرماید:
«خودسازی مقدمه و شرط اساسی برای دیگرسازی و جهانسازی و ایجاد تحول و پیمودن راههای دشوار است.» (همان، 1387ش، ج2، ص88).
این سخن رهبری به حدیث شریف علوی اشاره دارد که فرمود:
«مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَعَلَیْهِ أَنْ یَبْدَأَ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِهِ وَ لْیَکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ» (مجلسی، 1403ق، ج2، ص56).
«کسیکه خودش را امام برای دیگران قرار میدهد، باید ابتدا به تربیت خود بپردازد، قبل از پرداختن به تربیت دیگری و باید تربیتش به عمل، قبل از تربیت به زبان باشد.»
هنگامی که زائر خانة خدا به شهر خود بر میگردد، خانواده، دوستان، همکاران و اهل محل نگاه دیگری به او دارند. او دیگر حاجی است. انتظاراتی از او میرود که شاید قبلاً چنین انتظاری از او نمیرفت. ازاینرو، باید خود را به اخلاقی زیبا و پسندیده بیاراید.
د) انس با قرآن
قرآن، کتاب هدایت و برنامه انسانسازی است و هر کس باید بر اساس توانایی خود، از قرائت، درک مفاهیم، تفسیر و عمل به آیات آن در زندگی فردی و اجتماعی خود بهره گیرد. قرآن کریم سفارش میکند که مسلمانان در هر حال و به هر اندازه که میتوانند باید در تلاوت قرآن بکوشند:
(فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّـرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَیَکُونُ مِنْکُمْ مَرْضى وَ آخَرُونَ یَضْـرِبُونَ فِی الْأَرْضِ یَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللهِ وَ آخَرُونَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللهِ فَاقْرَؤُا مَا تَیَسّـَرَ مِنْهُ) (مزمل : 20).
«آنچه برای شما میسر است قرآن بخوانید. او میداند به زودی گروهی از شما بیمار میشوند و گروهی دیگر برای به دست آوردن فضل الهی ]و کسب روزی[ به سفر میروند و گروهی دیگر در راه خدا جهاد میکنند ]و از تلاوت قرآن باز میمانند[. پس به اندازهای که برای شما ممکن است، از آن تلاوت کنید.»
تلاوت قرآن در بعضی فضاها و مکانها اهمیت بیشتری مییابد؛ مثلاً تلاوت یک آیه از قرآن در ماه مبارک رمضان، برابر است با یک ختم قرآن در سایر ماهها (خویی، 1400 ق، ج7، ص428).
همچنین تلاوت قرآن در سرزمین وحی اهمیت ویژهای دارد. امام باقر(ع) فرمود:
«مَنْ خَتَمَ القُرآنَ بِمَکّةَ لَم یَمُتْ حَتّى یَرى رَسُولَ اللهِ(ص) وَیَرى مَنزِلَهُ مِنَ الجَنَّةِ» (شیخ صدوق، 1413ق، ج2، ص227).
«کسیکه قرآن را در مکه ختم کند، نمیمیرد تا اینکه پیامبرخدا(ص) را میبیند و جایگاه خود را در بهشت مشاهده میکند.»
امام خمینی و مقام معظم رهبری با بهرهگیری از این معارف بلند اسلامی، به زائران سفارش میکنند که در سفر معنوی حج، انس با قرآن و بهرهگیری از این کتاب الهی را مورد توجه قرار دهند:
«به زائران محترم تذکر مىدهم که در این مواقف معظمه و در طول سفر به مکه مکرمه و مدینه منوره، از انس با قرآن کریم، این صحیفه الهى و کتاب هدایت، غفلت نورزند که مسلمانان هر چه دارند و خواهند داشت در طول تاریخ گذشته و آینده از برکات سرشار این کتاب مقدس است. و از همین فرصت از تمامی علمای اعلام و فرزندان قرآن و دانشمندان ارجمند تقاضا دارم که از کتاب مقدسی که تِبْیان کُلِّ شَیْء [3] است و صادر از مقام جمع الهى به قلب نور اول و ظهور جمعالجمع تابیده است، غفلت نفرمایند.» (خمینی، 1387ش، ج1، ص187).
مقام معظم رهبری نیز با اشاره به اهمیت مکانی و زمانی حج، به زائران خانة خدا سفارش میکند که از این فرصت، بهترین بهره را بگیرند و با قرآن بیشتر انس پیدا کنند:
«هرچه میتوانید، در ایّام حج از این ذخیره استفاده کنید. این اوقات، هم روزها و زمان، متبرک است و هم مکان، متبرک است. هم از لحاظ زمان، در اوج حرمت ماههای حرام قرار دارد؛ هم از لحاظ مکان، در نقطة اعلای مناطق متبرک ـ که خانة خدا و مرکز توحید و توجه نفوس همة مسلمانان در همة شبانهروزهاست ـ قرار دارد. حاجی در آنجا باید رابطة خود را با خدا قوی و مستحکم کند؛ با قرآن انس پیدا کند.» ( خامنهای، دیدار با دستاندرکاران مراسم حج، 25/12/1382).
ایشان دربارة اهمیت تلاوت قرآن در این سفر و ایجاد عادت همیشگی در زندگی خود میفرماید:
«چقدر خوب است حجاج ما خود را موظف بدانند که وقتی مشرّف میشوند، در مکه و همچنین در مدینه ـ آنجایی که منزل وحی و محل آغاز رحمت عظیم بیمنتهای الهی؛ یعنی قرآن است ـ یک ختم قرآن به جا آورند و از آن بهره بگیرند، این بشود یک عادت و یک سنّت... باید به خواندن قرآن و توجه به مفاهیم آن نیز اهمیت دهیم.» (همانجا).
هـ) توجه به دعا و مناجات
بیشک کسیکه به عظمت خداوند واقف است و مقام رحمانیت و نعمتهای پروردگار را میشناسد، لذت مناجات و گفتوگوی خصوصی با خدا را درک میکند و همواره در پی آن است که موقعیتی مناسب و فضایی معنوی فراهم شود، تا با خدای خود رازهای نگفته را نجوا کند و از اینگذر، پیوند عاشقانه را با معبود خویش استوارتر سازد.
مؤمنان راستین، از لذت مناجات با خدا آگاهند و میدانند کسی که با دعوت پروردگار در فضای عرفانی مدینةالنبى و مسجدالحرام و صحرای عرفات حاضر شده و توفیق خلوت با معبود و گفتوگوی خصوصی و عاشقانه برای او فراهم آمده، به چه مقام و منزلتی نایل شده است. ازاینروست که سفارش به بهرهبرداری از موقعیتهای زمانی و مکانی و دعا
و تضرّع و انابه به درگاه پروردگار، در اکثر پیامهای مقام ولایت اولین توصیه به زائران
خانة خدا، بهرهگیری از فضای تضرع و ارتباط با پروردگار است. ایشان در ستایش کسانی که از این فرصت بهره میبرند، میفرماید:
«سلام بر زائران خانة خدا، میهمانان سرای دوست، و لبیکگویان دعوت او. و درود ویژه بر دلهایی که از یاد خدا طراوت یافته و بر فیض و رحمت بیدریغ او در گشودهاند. در این روزها و شبها و ساعتهای اِکسیرگون، چه بسیارند آنها که قدرشناسانه، خود را به جذبة معنویت سپردند و با انابه و توبه، دل و جان را نورانیت بخشیدند، زنگار گناه و شرک را از خود ستردند. سلام خدا بر این دلها و بر این صاحبدلان و پاکان.» (خامنهای، پیام به مناسبت کنگره عظیم حج، 29/9/91).
توصیة ایشان به زائران این است که از فرصت حج استفاده کنند و با دعا، رابطة خود را با پروردگار قوی نمایند و با ارادة مصمم باز گردند:
«همة برادران و خواهران شایسته است به چنین دستاوردی بیندیشند و این فرصت بزرگ را مغتنم شمارند. نگذارند در اینجا نیز دلمشغولیهای زندگی مادی، که گرفتاری همیشگی ماست، دلها را به خود سرگرم کند. با یاد خدا، با انابه و تضرّع... با کمک خواستن از خداوند، دل مشتاق خود را در فضای توحید و معنویت ناب به پرواز در آورند و برای پایداری در راه خدا و صراط مستقیم، توشه بگیرند.» (همانجا).
ایشان برگزاری دعاهای مأثور و دستهجمعی؛ مانند دعای کمیل را از بسیاری از کارهایی که تحت عنوان فرهنگی صورت میگیرد، مؤثرتر دانستهاند:
«مقدسترین کارها برگزاری مراسم دعای کمیل است... . اثر همه جانبة دعای کمیل شاید از بسیاری از کارهایی که آنجا میکنیم و دلمان به آنها خوش است، بیشتر است.» (خامنهای، بیانات در دیدار دستاندرکاران مراسم حج، 5/12/82).
و) شیطانستیزی
میدان جهاد با شیطان و ابزار اغوای او بسیار وسیع است و غنیمت یا غرامتی که در این جنگ نصیب یا دامنگیر انسان میشود، بسیار مهم است. هر جنگی در جهان طبیعت رخ دهد، هم غنیمتهایش محدود است و هم غرامتهایش. ولی غنیمتهای جهاد با شیطان و نفس اماره نامحدود و غرامتهایش نیز جبرانناپذیر است؛ زیرا انسان در نبرد با شیطان، یا شرف و شرع را حفظ میکند، یا آنها را از دست میدهد. از این جهت این جنگ، جهاد اکبر است و برای انسانی که ورزیده نیست، جنگ با دشمن درون، گرچه ضعیف باشد، دشوار است؛ وگرنه به لحاظ دشمن اگر سنجیده شود، جنگ بزرگی نیست. انسانی که عقل دارد و به وحی تکیه کرده و به رکن وثیق عنایت الهی وابسته شده، شکست نمیخورد؛ بلکه بر شیطان فائق میآید. امیر مؤمنان، علی7 میفرماید:
«صَافُّوا الشَّیْطَانَ بِالْمُجَاهَدَةِ وَ اغْلِبُوهُ بِالْمُخَالَفَةِ» ( آمدی، 1410، ج4، ص217).
«با شیطان به وسیلة جهاد با نفس مصاف کنید و با مخالفت با خواستههایش بر او غالب شوید.»
به فرمودة امام علی(ع) ، سادهترین راه شکست شیطان، جهاد با نفس و مخالفت با خواستههای اوست. در این صورت است که کید شیطان مؤثر واقع نخواهد شد:
(إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعِیفاً) (نساء، 76).
جوهره و ذات بعضی عبادات بهگونهای تنظیم شده که به تمامی جهاد با شیطان و هوای نفس است. یکی از این عبادات حج است. به فرمودة مقام معظم رهبری:
«حج در جوهر و ذات خود دارای دو عنصر اصلی است؛ تقرّب بهخدا در اندیشه وعمل، و اجتناب از طاغوت و شیطان با جسم و جان. همة اعمال و تروک حج، برای این دو و در جهت آن و تأمین ابزارها و مقدمات آن است، و این در حقیقت خلاصهای از اسلام و همة دعوتهای الهی نیز هست...» (خامنهای، 1387ش، ج 2، ص164).
رهبر کبیر انقلاب نیز همة مناسک حج را برای ستیز با شیاطین انس و جن دانسته و در بخشهای مختلف پیام خود به کنگرة جهانی حج این نکته را به حاجیان یادآوری میکرده و فرموده است:
«در فریضة حج که لبیک به حق است و هجرت به سوى حق تعالى به برکت ابراهیم و محمد است، مقام «نه» بر همة بتها و طاغوتهاست و شیطانها و شیطان زادههاست...
و در لمس «حَجَر الأسود» بیعت با خدا بندید، که با دشمنان او و رسولانش و صالحان و آزادگان دشمن باشید و به اطاعت و بندگى آنان، هرکه باشد و هر جا باشد، سر ننهید و خوف و زبونى را از دل بزدایید که دشمنان خدا و در رأس آنان شیطان بزرگ زبونند...» (خمینى، 1387ش، ج1، ص184).
و در سعى بین صفا و مروه، با صدق و صفا سعى در یافتن محبوب کنید که با یافتن او همه یافتهاى دنیاوى گسسته شود و همه شکها و تردیدها فرو ریزد و همه خوف و رجاهاى حیوانى زایل شود و همه دلبستگیهاى مادى گسسته شود و آزادگیها شکفته گردد و قید و بند شیطان و طاغوت که بندگان خدا را به اسارت و اطاعت کشند، در هم ریزد. و با حال شعور و عرفان به مشعر الحرام و عرفات روید و در هر موقف به اطمینان قلب بر وعدههاى حق و حکومت مستضعفان بیفزایید و با سکوت و سکون تفکر در آیات حق کنید و به فکر نجات محرومان و مستضعفان از چنگال استکبار جهانى باشید و راههاى نجات را از حق، در آن مواقف کریمه طلب کنید.
پس به منا روید و آرزوهاى حقانى را در آنجا دریابید که آن قربانى نمودن محبوبترین چیز خویش در راه محبوب مطلق است. و بدانید تا از این محبوبها که بالاترینش حب نفس است و حب دنیا تابع آن است، نگذرید به محبوب مطلق نرسید و در این حال است که شیطان را رجم کنید و شیطان از شما بگریزد. (خمینى، 1387ش، ج1، ص185ـ 184).
مقام معظم رهبری نبرد با شیطان را در حرکت دستهجمعی و همراهی و همدلی و در سایة رعایت محرمات حج برای حاجی میسر میشمارد و میفرماید:
«اجتناب از شیطان و طاغوت، دل کندن از شهوات و هوسهای خوار کننده
وکمک گرفتن از نیروی صبر و ارادة خود و نیز نیروی عظیم امت اسلامی را لازم دارد که همانا در حرکت دستجمعی و همراهی و همدلی و همگامی و همزبانی همگان در طواف وسعی، و وقوف در عرفات و مشعر و منا، و هدف گرفتن دستجمعی جمرات شیطان و رمی از همه جا و همه سو به آن و ابراز برائت عمومی از آن، حاصل میشود.» (خامنهای، 1387ش، ج2، ص164).
ولی امر مسلمین، دوری از شیطان و شکست اهداف فریبندة او را یکی از ثمرات اساسی حج میداند و به حجگزاران همچنین سفارش میکند:
«من به همة برادران و خواهران مسلمان که در محشر عظیم حج گرد آمدهاند، متواضعانه توصیه میکنم که در حج تدبر کنند و آن دو نکتة اصلی را ـ یعنی دل سپردن به خدا از یک سو و اجتناب و برحذر بودن از شیطانها ـ برای خود تأمین کنند و با روحی مجهز به تقوا و دلی سرشار از اعتماد به خدا و روحی لبریز از امید به آینده... به دیار خود باز گردند.» (خامنهای، پیام به حجاج بیت الله الحرام، 14/4/1374)
نتیجه گیری
- از سخنان و پیامهای امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب روشن میشود که حج، نعمت و فرصتی بی بدیل و ویژه برای مسلمانان است که بدون پرداخت هیچ هزینهای خداوند برای آنان فراهم کرده است و بنا بر روایات معصومین: باید از فرصتها به خوبی استفاده کرد وگرنه فرصتها از دست میروند و نتیجه آن افسوس و ندامت است.
- یکی از فرصتهایی که حج برای مسلمانان فراهم میسازد، ایجاد زمینه فعالیتهای سیاسی است. این فریضه به حجگزاران ایرانی فرصت میدهد که انقلاب اسلامی را معرفی کنند و به سایر مسلمانان فرصت میدهد که بدون واسطه بوقهای تبلیغاتی استکباری سخن انقلاب اسلامی را که همان سخن اسلام است بشنوند، با مشکلات مسلمانان آشنا شوند و برای رفع مشکلات جهان اسلام چارهاندیشی کنند؛ دستهای دشمنان مستکبر را در عقب نگهداشتن مسلمانان، به یکدیگر بشناسانند و از آنان اعلان برائت کنند.
- یکی دیگر از فرصتهای بیمانندی که حج برای حجگزاران فراهم میکند، ایجاد فرصتی برای پرداختن به خود و تهذیب نفس است. راز و رمزهای حج زمینهساز خودشناسی و غفلتزدایی را فراهم میسازد و فضای معنوی مکه و مدینه و مشاهد مشرفه سرزمین وحی، انس با قرآن و ادعیه را آسان میکند و موجب میشود زائر با شیطان درون به جهاد اکبر بپردازد.
[1]. از آنجا که پیامهای رهبری برای کنگره جهانی حج تا سال 1381 در کتاب مستقلی به نام صحیفه حج جمع آوری شده، در آدرسدهی به آن کتاب ارجاع داده شده است. اما در مورد بقیه سالها به تاریخ سخنرانی و پیام آدرس داده شده است.
[2]. چه بسیارند ناله و فریادکنندگان، و چه اندکاند حجگزاران.
[3]. اشاره است به آیة 89 سورة نحل.