صله رحـم
صـله در لغـت بـه مـعـنـای احـسـان و دوسـتـی آمـده اسـت و مـراد از رحـِم، خویشاوندان و بستگان می بـاشـد. (۲۸۴) در اصـطـلاح، صـله رحـم مـحـبـت و سـلوک داشـتن باخویشان و اقربا است. (۲۸۵)
در شـرع مـقـدّس اسـلام و آیـات و روایات، معنای خاصی برای رحم ذکر نشده است. از اینجا می فـهـمـیـم کـه ایـن کـلمـه نـیـز مـانـنـد سـایـر کـلمـات، حـمـل بـر مـعـنـای عـرفـی متداول می شود.
شاید رحم به معنای خویشاوندانی باشند که از طرف پدر و مادر و نیز فرزندان به یکدیگر وابسته باشند، هر چند که این وابستگی به چند واسطه باشد.
عروة بن یزید از امام صادق علیه السلام درباره تفسیر آیه (وَالَّذینَ یَصِلُونَ ما اَمَرَاللّهُ بِهِ اَنْ یُوصَلَ) (۲۸۶) پرسید. آن حضرت پاسخ داد:
مراد از کسانی که خداوند پیوستن به آنان را فرمان داده، خویشاوندان توست. (۲۸۷)
بـنـابـرایـن صـله رحـم پـیوند با تمام خویشان می باشد، خواه محرم باشد و خواه نامحرم، بدیهی است که خویشاوند هر قدر به انسان نزدیکتر باشد. وظیفه او در حفظ پیوند، شدیدتر و لازمتر است.
جایگاه صله رحم در اسلام
پـیـش از پـرداخـتـن به اهمیت صله در اسلام، بجاست که نگاهی گذرا به روابط خویشاوندی و درجـه احـساسات و عواطف خانوادگی در غرب داشته باشیم، چنین روابطی در غرب، بی ارزش تـلقـی مـی شـود؛ بـدیـن مـعنا که فرزندان، بعد از رسیدن به سن رشد از پدر و مادر جدا می شـونـد. ایـن جـدایـی هـمـراه بـا سـردی روابـط اسـت؛ بـگـونـه ای کـه بـطـور معمول سالها از یکدیگر بی خبرند و گاه حتی از مرگ پدر و مادر غمگین نمی شوند.
وجـود چـنین روابط عاطفی بین بستگان، پیامدهای بسیار ناهنجاری در جامعه های غربی داشته و دارد کـه از جـمـله آنـهـا می توان به وجود آسایشگاههای سالمندان، پرورشگاهها و خوابگاههای شـبـانـه روزی و نـیـز رشـد و تـربـیـت فـرزنـدان بـدون عـاطـفـه کـه سـبـب افـزایـش آمـار قتل، جنایت و فحشا در بین نوجوانان و جوانان غربی است، اشاره کرد.
وقتی روابط عاطفی بین بستگان درجه اول چنین باشد، طبیعی است که این گونه روابط عاطفی مـیـان خویشاوندان درجه دو و سه ضعیفتر خواهد بود و در نهایت، نبودن روابط سالم عاطفی در خانواده ها، موجبات از هم گسیختگی جامعه های غربی را به وجود آورده است.
مـتـأسفانه، بر اثر هجوم فرهنگ غرب در کشورهای اسلامی و بخصوص در میان افراد مرفّه، گاهی شاهد بروز چنین روحیه هایی هستیم.
اسـلام تـحـکـیـم پـیـونـدهای خویشاوندی و استحکام روابط خانوادگی را بشدت مورد تأکید و تـوجـه قـرار داده اسـت. از ایـن رو، صـله رحـم و رسـیدگی به بستگان را به عنوان یک ارزش اسـلامـی مـقـرّر کـرده اسـت. رسـیـدگـی بـه خـویـشـان بـقـدری اهـمـیـت دارد کـه خـدای متعال آن را در ردیف پرستش خویش قرار داده، می فرماید:
(وَاعـْبـُدُوا اللّهَ وَ لا تـُشـْرِکـُوا بـِهِ شـَیـْئاً وَ بـِالْوالِدَیـْنِ اِحـْسـانـاً وِ بـِذِی الْقـُرْبـی ...)(۲۸۸)
و خدا را بپرستید و هیچ چیز را شریک او قرار ندهید و به پدر و مادر و خویشان نیکی کنید.
در جای دیگر می فرماید:
(وَاتَّقُوا اللّهَ الَّذی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الاَْرْحامَ اِنَّ اللّهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقیباً) (۲۸۹)
بترسید از آن خدایی که به نام او از یکدیگر درخواست می کنید و درباره ارحام کوتاهی نکنید، همانا خداوند مراقب شماست.
رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره اهمیت آن فرمود:
(اُوصـِی الشـّاهـِدَ مـِنْ اُمَّتـی وَالْغـائِبَ مـِنْهُمْ وَ مَنْ فی اَصْلابِ الرِّجالِ وَ اَرْحامِ النِّساءِ اِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ اَنْ یَصِلَ الرَّحِمَ وَ اِنْ کانَتْ مِنْهُ عَلی مَسیرَةِ سَنَةٍ فَاِنَّ ذلِکَ مِنَ الّدینِ) (۲۹۰)
بـه آنـان کـه حـاضـرند و آنان که غایبند و آنان که از صلبهای مردان و رحِم های زنان تا روز قـیـامـت بـه دنـیـا مـی آیـنـد، سـفـارش مـی کـنـم کـه صـله رحم نمایند، گرچه مستلزم پیمودن یک سال راه باشد، زیرا صله رحم (یکی) از (مسائل مهم) دین است.
امیرمؤمنان صلوات الله علیه نیز به فرزندش چنین سفارش می کند:
(اَکْرِمْ عَشیرَتَکَ، فَاِنَّهُمْ جَناحُکَ الَّذی بِهِ تَطیرُ، وَ اَصْلُکَ الَّذی اِلَیْهِ تَصیرُ، وَ یَدُکَ الَّتی بِها تَصُولُ) (۲۹۱)
خـویـشـانـت را گـرامـی بـدار، زیـرا آنـان بـال و پـَرِ تـو هـسـتند که با آنان پرواز می کنی و اصـل و ریـشـه تـو مـی بـاشـنـد که به ایشان باز می گردی (از آنان کمک گرفته و به آنها سـرفـرازی) و دسـت (یـاور) تـو هـستند که با آنها (به دشمن) حمله می کنی (و به پیروز می شوی).
این همه تأکید و سفارش نسبت به صله رحم در قرآن و احادیث، بیانگر ضرورت و نقش حیاتی آن است.
در منابع فقهی ما نیز چنین آمده است : (صله رحم مطلقا واجب است هر چند که خویشاوندان انـسـان مـرتـد یـا کـافـر بـاشـنـد.)(۲۹۲) به عبارت دیگر کفر و فسق سبب سقوط حق خـویـشـاونـدی نمی شود، بلکه صله رحم در این گونه موارد نیز امری پسندیده است و چه بسا موجب هدایت و نجات آنها از گمراهی شود.
راوی می گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم : (کسانی با من خویشاوندی دارند، امّا با من هم عقیده نیستند، آیا برای آنان بر عهده ام حقی است؟ فرمود:
بـلی؛ حـق خـویشاوندی را چیزی قطع نمی کند و اگر با تو هم عقیده باشند، برای آنان دو حق است؛ یکی حق خویشاوندی و دیگری حق اسلام. (۲۹۳)
روشهای رسیدگی به خویشان
برخی از روشهای صله رحم و حمایت از خویشاوندان عبارتند از:
۱ ـ کـمـک جانی:
می توان گفت که بزرگترین مرتبه صله رحم، رسیدگی جانی به خویشان اسـت و آن در جـایـی اسـت کـه جـان یـکی از بستگان انسان در خطر باشد که در این صورت وی بـایـد تـا پـای جـان بـایستد و از خویشاوندان خود ـ در چارچوب اسلام و معیارهای مکتبی ـ دفاع کند، تا ضرر را از او دفع نماید.
رسول خدا(ص) فرمود:
(مـَنْ مـَشـی اِلی ذی قـَرابـَةٍ بـِنـَفـْسـِهِ وَ مـالِهِ لِیـَصـِلَ رَحـِمـَهُ اَعـْطـاهُ اللّهُ عـَزَّوَجـَلَّ اَجـْرَ مـِاءَةِ شَهیدٍ) (۲۹۴)
هر کس با جان و مالش، صله رحم کند، خدای متعال اجر صد شهید به او می دهد.
۲ ـ کمک مالی:
اگر در مواردی میان بستگان انسان افراد نیازمند وجود دارد، رسیدگی مالی به ایـشـان لازم و از درجـه اهـمـیـت بـالایـی بـرخـوردار اسـت.
ایـن گـونـه مسائل ریشه در فطرت انسان دارد و اسلام نسبت به آن تأکید فراوانی دارد، تا آنجا که قرآن کـمـک بـه بستگان را جزءِ حقوق مالی محسوب می کند و آنجا که سخن از کمک اقوام به میان آمده، آن را به عنوان یک حق واجب ذکر کرده، می فرماید:
(وَ آتِ ذَاالْقُرْبی حَقَّهُ وَالْمِسْکینَ) (۲۹۵) حقوق خویشاوندان و مسکین را ادا کن.
امیرمؤمنان علی علیه السلام نیز می فرماید:
(فَمَنْ اَتاهُ اللّهُ مالاً فَلْیَصِلْ بِهِ قَرابَتَهُ) (۲۹۶)
کـسـی کـه از سـوی خـدا ثروتی به دست آورد، باید بستگان خویش را به وسیله آن دستگیری کند.
۳ ـ کـمـک فـکـری:
رسـیدگی فکری در جایی است که یکی از بستگان انسان برای هدایت شدن نـیـاز بـه راهـنـمـایـی دارد. بـه عـنـوان مـثـال : یـکـی از اقـوام انـسـان اهل نماز و روزه نیست، اگر نزد او رفتن و راهنمایی کردن، از فضیلت نماز و روزه سخن گفتن و تـرسـانـدن از پـیامدهای ترک نماز و روزه در او مؤثر می شود، بر انسان لازم است که نزدش رفته و به او کمک فکری کند که امر به معروف و نهی از منکر است.
به استفتایی در این زمینه توجه فرمایید:
(آیا انسان می تواند از نظر شرعی با خویشاوندانی که بی تقوا و بی نماز و ضد انقلابند از قبیل پدر، مادر، خواهر و غیره قطع رحم نماید؟
جواب: قطع رحم جایز نیست، ولی باید آنها را با مراعات موازین امر به معروف و نهی از منکر کند.)(۲۹۷)
۴ ـ کـمـک عاطفی:
شاید برخی تصور کنند که اصرار و تأکید اسلام درباره صله رحم برای افـرادی اسـت کـه تـمـکـّن مـالی دارنـد و اشـخـاصـی کـه از نـظـر مـالی در تنگنا هستند و توان رسیدگی به دیگران را ندارند، برایشان لازم نیست.
این تصور نادرستی است، زیرا هدف از صـله رحـم بـرقـرار کـردن ارتباط و پیوند عاطفی با خویشاوندان است و این ارتباط از راههای گـونـاگـونی امکان پذیر است. گاهی رفتن به منازل خویشان، سلام و احوالپرسی، تلفن زدن و نامه نوشتن، محبت ایجاد می کند و سبب دلجویی از خویشان می شود.
امیرمؤمنان علیه السلام فرمود:
(صِلُوا اَرْحامَکُمْ وَ لَوْ بِالتَّسْلیمِ) (۲۹۸) با بستگان خود صله رحم کنید، گرچه با سلام کردن (به آنان) باشد.
امام صادق علیه السلام نیز می فرماید:
پیوند میان برادران آن گاه که پیش هم هستند، دیدار همدیگر است و در مسافرت نامه نوشتن به یکدیگر. (۲۹۹)
گـاهی نیز شرکت در غم و شادی خویشان از موارد صله رحم است؛ شرکت در مراسم تشییع جنازه و مـجالس ترحیم و دلجویی از بازماندگان آنان، و نیز شرکت در مجالس جشن و سرور آنان، رسیدگی عاطفی به آنان بوده، در تقویت و تحکیم رابطه خویشاوندی نقش مؤثری دارد.
۵ ـ ترک آزار:
یکی از بهترین روشهای صله رحم با خویشاوندان، ترک اذیت و آزار آنان است. بـدیـن معنا که پرهیز از غیبت، تهمت، زخم زبان و شماتت آنان، دخالت نکردن در زندگی آنها به عناوین مختلف، عیبجویی نکردن از آنان و ...از بهترین موارد صله رحم است. اگر کسی نمی تواند به بستگان خود کمک مالی کند، لااقل باید زمینه اذیّت و آزار آنان را فراهم نکند.
امام صادق علیه السلام در این باره فرمود:
(... اَفْضَلُ ما تُوصَلُ بِهِ الرَّحِمُ کَفُّ الاَْذی عَنْها) (۳۰۰)
بهترین چیزی که به آن صله رحم می شود، خودداری کردن از اذیت و آزار آنان است.
پی نوشت ها:
۲۸۵- لغت نامه دهخدا، واژه صله رحم.
۲۸۶- رعـد (۱۳)، آیـه ۲۱ (و آنـان کـه آنچه را خدا به پیوستن آن فرمان داده، پیوند می دهند.)
۲۸۷- اصول کافی، ج ۲، ص ۱۵۶ .
۲۸۸- نساء (۴)، آیه ۳۶ .
۲۸۹- نساء (۴)، آیه ۱ .
۲۹۰- بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۰۵، بیروت.
۲۹۱- نهج البلاغه، نامه ۳۱، ص ۹۳۹ .
۲۹۲- استفتاآت، ج ۱، ص ۴۸۷، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
۲۹۳- بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۳۱ .
۲۹۴- وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۲۸۷ .
۲۹۵- اسراء (۱۷)، آیه ۲۶ .
۲۹۶- نهج البلاغه، خطبه ۱۴۲، ص ۴۳۲ .
۲۹۷- ر. ک : استفتاآت، ج ۱، ص ۴۸۸ .
۲۹۸- اصول کافی، ج ۲، ص ۱۵۵ .
۲۹۹- همان، ص ۶۷۰ .
۳۰۰- همان، ص ۱۵۱ .