شادی، ضامن سلامت

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
شادی، ضامن سلامت

نشاط و شادی، از نیازهای اولیۀ فطری و ضروری انسان به‌شمار می‌آید و می‌توان آن را از مهم‌ترین عوامل سلامت جسم و روح فرد، خانواده و جامعه شمرد.[1] روح امید و تلاش، و پیشرفت و حرکت تنها در پرتو یک زندگی شاد و بانشاط تحقق می‌یابد. ازاین‌رو امیر بیان علی علیه‌السلام می‌فرماید: «شادی، روح را باز می‌کند و نشاط را برمی‌انگیزد».[2] همچنین می‌فرماید: «دل‌ها همانند بدن‌ها خسته و افسرده می‌شوند و نیازمند استراحت‌اند. در این حال نکته‌های زیبا و نشاط‌انگیز برای آن‌ها انتخاب کنید».[3]

این سخنان گهربار نشان می‌دهد دلی که افسرده و خسته است، نشاط کار و تلاش از آن گرفته می‌شود. در چنین حالتی است که روح، افسرده می‌شود، عقل ناتوان می‌گردد و جامعه به سوی رکود فکری می‌رود. ده‌ها آیه و روایت وجود دارد که جامعه ایمانی را به سوی شادی و نشاط و شاد کردن دیگران رهنمون می‌سازد؛ نشاطی که ثمره آن به اندوه‌زدایی از فرد، خانه، خانواده و جامعه ختم می‌شود .

نشاط و شادی نشانه ایمان
در ادبیات قرآنی و روایی، نشاط و شادی از نشانه‌های همیشگی اهل ایمان شمرده شده است: «...هَشّاشاً بَشّاشاً»؛ «[مؤمن] شاد و بانشاط، و خوش و خرم است».[4] امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام در اوصاف مؤمن به همام فرمود: «همام، مؤمن از تنبلی به دور است، فعال و پرنشاط، و کم‌آرزو و زنده‌دل است».[5]

در آینه آیات و روایات، شاد بودن ریشه در فضل پروردگار عالم دارد. اگر انسان فضل و رحمت الهی را ببیند باید شاد باشد: «قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَٰلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ»؛[6] «بگو: به فضل و رحمت خدا باید خوشحال شوند؛ که این، از تمام آنچه گردآوری کرده‌اند، بهتر است!»

نشاط و شادی که دین، جامعه ایمانی را به آن دعوت می‌کند باید همیشگی باشد. استمرار و پیوستگی شادی است که می‌تواند سلامت جسم و جان، خانه و جامعه را تضمین کند. حضرت علی علیه‌السلام از نشانه‌های اهل تقوا را «شادمانه شب را به صبح رساندن» توصیف نموده است.[7] پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله نیز در این‌باره می‌فرماید: «مؤمن، شوخ و شنگ است و منافق، ترش‌رو و خشمگین».[8]

عوامل نشاط‌ آفرینی
عوامل مختلفی می‌تواند در آفرینش نشاط در محیط خانه و خانواده تأثیرگذار باشد؛ از جمله:

1. یاد خدا
آیات و روایات زیادی آرامش روح و جان را در گرو یاد خدا می‌داند: «الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»؛[9] «آنها کسانی هستند که ایمان آورده‌اند و دل‌هایشان به یاد خدا مطمئن [و آرام] است. آگاه باشید، تنها با یاد خدا دل‌ها آرامش می‌یابد!». در روایتی نیز خداوند متعال به داوود وحی کرد: «ای داوود! به یاد من شادمان باش و با یاد من لذت ببر و با مناجات من بهره‌مند شو!».[10]

2. دعا: از مهم‌ترین اسباب تولید شادی و نشاط در زندگی است. دعاهای فراوانی وجود دارد که نشان می‌دهد انسان باید از خداوند بخواهد تا غم و غصه‌ها و مشکلات یإس‌آورِ زندگی او را که مانع بزرگی برای نشاط‌ آفرینی است، برطرف کند. برای نمونه: «یا شَفیقُ یا رَفیقُ، فُکَّنی‏ مِنْ حَلَقِ الْمَضیقِ، وَاصْرِفْ عَنّی‏ کُلَّ هَمٍّ وَغَمٍّ وَضیقٍ»؛[11] «ای مهربان ای رفیق، آزادم کن‏ از حلقه‏‌های تنگ (روزگار) و از من هر غم و اندوه و فشاری را برطرف کن».

3. ولایت اهل بیت‌علیهم‌السلام و اتصال به اولیای الهی: پیوند با اهل‌بیت علیهم‌السلام در قالب زیارت و انس با فرامین آن‌ها غم را می‌زداید و شادی و نشاط را به جان انسان تزریق می‌کند؛ نشاطی که زندگی را معراجی، روح را ملکوتی و انسان را صاحب عزت و آبرو می‌کند؛ برای نمونه پیامبر اکرم درباره زیارت امام رضا علیه‌السلام می‌فرماید: «مَا زَارَهَا مکروب الَّا نَفَّسَ اللَّهُ کربته»؛[12] «هيچ گرفتاری او را زيارت نمی‌کند، جز اينکه خداوند پريشانی را از او می‌‏زدايد».
امام صادق علیه‌السلام نیز درباره زیارت امام حسین علیه‌السلام می‌فرماید: «إِنَّ اَلْحُسَيْنَ عَلَيْهِ‌السَّلاَمُ قُتِلَ مَكْرُوباً وَ حَقِيقٌ عَلَى اَللَّهِ أَنْ لاَ يَأْتِيَهُ مَكْرُوبٌ إِلاَّ رَدَّهُ اَللَّهُ مَسْرُوراً»؛[13] «امام حسین علیه‌السلام با حالی حزین و اندوه کشته شد. بر خداوند سزاوار است که هیچ اندوهگینی به زیارت او نرود، مگر آنکه خداوند او را مسرور و شادمان [به اهلش] برگرداند».

رهیافت: بنابراین شادی و نشاط یک اصل فطری، و پدیده پسندیده و مثبتی است که می‌تواند در سعادت و پیشرفت افراد و جامعه تأثیر بسزایی بگذارد.

پی‌نوشت:
[1]. فرحزاد، نشاط و شادی، ص122.
[2]. تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ح2023.
[3]. سید رضی، نهج‌البلاغه، حکمت91و197.
[4]. مجلسی، بحارالانوار، ج64، ص311.
[5]. همان، ج75، ص26.
[6]. یونس: 58.
[7]. سید رضی، نهج‌البلاغه، خطبه193.
[8]. حرانی، تحف‌العقول، ص49.
[9]. رعد: 28.
[10]. مجلسی، بحارالانوار، ج14، ص34.
[11]. مفاتیح‌الجنان، دعای مشلول.
[12]. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج10 ص437.
[13]. نوری، مستدرک‌الوسائل و مستنبط‌ المسائل، ج10، ص239.

خوانده شده 362 مرتبه