قرآن کریم میفرماید: «فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّی لَکُمْ مِنْهُ نَذیرٌ مُبینٌ» (الذاریات/۵۰) مفسرین گفته اند که مقصود در این آیه همان حج است، که توجه به دوری از نفسانیات دنیا و توجه به حق دارد. ظاهر حج همان رفتن به سوی خانه خدا و باطن آن دیدن خداست.
حجت الاسلام و المسلمین علی محمد امرالهی بیوکی از روحانیون کاروانهای حج و عمره، ضمن بیان مطلب فوق اظهار کرد: حج یک عمل عبادی است که از نظر فروع دین بودن با دیگر اعمال تفاوتی نمیکند، اما از آن حجت که جامع دیگر اعمال عبادی است، با دیگر فرائض تفاوت دارد، در حج؛ نماز، امساک، جهاد، انفاق و… هست؛ لذا جامع همه عبادات است و همچون دیگر عبادات از یک پوسته (ظاهر) و مغز (باطن) تشکیل شده است.
وی در تشریح ظاهر و باطن اعمال گفت: در هنگام اقامه نماز دست به یک سری حرکات ظاهری مانند وضو، قرائت، سجده، رکوع، قنوت و… میزنیم که در واقع اینها ظاهر عمل است یا همان پوسته که اشاره به یک باطن دارد که معنای باطنی آن همان «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر» (عنکبوت/۴۵) است، روزه نیز از این قاعده مستثنی نیست باطن روزه رسیدن به مقام تقوای الهی است آنجا که میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُون» (البقره/۱۸۳) این مسئله در حج نیز ساری و جاری است.
این روحانی کاروانهای حج و عمره در پاسخ به این سؤال که باطن حج چیست؟ تصریح کرد: تعابیر مختلفی درباره حج در قرآن کریم بیان شده است اما محور سخنان را در این آیه شریفه قرار میدهم که میفرماید: «فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّی لَکُمْ مِنْهُ نَذیرٌ مُبینٌ» (الذاریات/۵۰) مفسرین گفته اند که مقصود در این آیه همان حج است، ظاهر حج همان رفتن به سوی خانه خدا و باطن آن دیدن خداست.
حجت الاسلام بیوکی افزود: این باطن در همه اعمال حج مشهود است و باطن تمامی این مناسک، سیر الی الله است، ظاهرش رفتن به میقات و محرم شدن است اما باطن آن سیر الی الله است، طواف، نماز طواف، سعی، قربانی، همه و همه سیر الی الله و به عبارتی رفتن به سوی خدا و در همه حال او را دیدن است.
وی با طرح این مسئله که چرا احرام از میقات است؟ تبیین کرد: میقات جایگاهی است که خدا وعده کرده تا بنده در این مکان جهت حرکت ظاهری و باطنی دست در دست خدا بگذارد و با خدا همراه شود، میقات همان میعاد با خداست، اینکه میگویند: «حج را نه قسمت است و نه همت، بلکه دعوت است.» سخن درستی است، خداوند متعال از قبل (پیش از رسیدن به بیت الله الحرام) در میقات به پیشواز بنده میآید تا بنده احساس کند که دستش در دست خداست.
این متخصص در حوزه حج و زیارت با تأکید بر این نکته که برای درک حقیقت حج باید به ظواهر نیز توجه داست، عنوان کرد: در احرام بستن مییابید که انسان باید همه لباسها را رها کرده و تنها لباسی سفید و پاک بر تن کند که در واقع این نشان از آن است که از این مکان به بعد باید لباسی را که در آن گناه کردی از تن کنده و لباس دعوت به سوی خدا را که پاک و بی آلایش است بر تن کنی، جالب این است که در همه اعمال عبادی انسان وارد در اعمال میشود اما در مسئله حج انسان منفعل بوده و به دعوت پاسخ میگوید؛ چرا که لبیک؛ یعنی پاسخ به یک دعوت قبلی.
حجت الاسلام امرالهی افزود: از میقات که همراه شدید در واقع اعلام میکنید که خدایا نه تنها دست در دست تو گذاشتم بلکه آمده ام دور تو بگردم؛ نه دور سنگ بلکه دور تو کعبه نشانی است که ره گم نشود همسو با فرشتگان که در بیت معمور به دور تو میگردند من نیز در زمین دور تو خواهم گشت که در واقع همه اینها در باطن همان سیر الی الله است؛ زیرا دور چیزی گشتن به معنای قربان و فدای آن شدن است حال که دور خدا میگردی باید دور بندگان برگزیده او نیز بگردی؛ زیرا حجر اسماعیل نیز جزو مطاف است.
وی با بیان اینکه بعد از طواف باید نهایت عبودیت که همان سجده در نماز است را به نمایش بگذاری، گفت: به همین هم اکتفا نمیکنیم بلکه بعد از نماز باید سعی نمود؛ زیرا که سیر الی الله بدون سعی معنا ندارد و برای اینکه نشان دهیم که از خود بی خود شدیم، مقداری از موی سر که نشان از زیبایی انسان است را تقصیر میکنیم، اینها نیز همه اش به معنای رسیدن به حقیقت خداست.
روحانی کاروانهای حج و عمره، عرفات را نیز محل عرفان دانست و به عبارات ادعیه این مکان توجه داد و عنوان کرد: در عرفات نهایت بندگی را انجام میدهیم و خدا را با عالیترین صفاتش ثنا گفته و اعتراف به ضعیفترین موجود بودن خود داریم و در پی آن در مشعر آنچه را از این حقیقت یافتیم فهمیده و وصل به این حقیقت میشویم و در واقع شعار عرفات را به شعور در مشعر تبدیل میکنیم و پس از آنکه این حاصل شد پا به عرصه آرزوها در منا گذاشته، آن هم آرزوهایی که جدای از این معرفت نیست آرزویی که توجه به همان کمال وجودی انسان دارد و سبب خدایی شدن انسان میشود.
وی افزود: بنده وقتی ذوب در الله شد، خدایی شده و به دریا وصل میشود و آن عظمت در وجودش متجلی میشود، قطره به خودی خود دیده نشده و گم میشود ولی وقتی حقیقتش دریایی شد، شاید قطره پیدا نباشد اما آن حقیقت الهی پیداست، در اعمال منا حاجی تولی و تبری را نیز به نمایش میگذارد، با سنگ زدن به شیطان تبری از دشمن جسته و با رو سوی خدا آوردن تولی را به نمایش میگذارد، قربانی نیز نمادی است که بیان کنیم از همه علایق دنیایی خود گذشتیم و بعد حلق یا تقصیر و باز میگردیم به همان اعمالی که در ابتدای راه انجام دادیم تا عنوان کنیم آنچه در شروع هست در خاتمه نیز همان است و آن سیر الی الله است.
وی در پایان عنوان کرد: پس در آیه ففروا، فرار کردن از نفسانیات دنیا و رو به سوی خدا نمودن مطرح شده است و فرار نیز به همین معناست که از چیزی دور شده و به چیز دیگری نزدیک شوی.