Print this page

اهمیت و حکمت اذان

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
اهمیت و حکمت اذان

 

اذان از نظر لغوی به معنی «آگاه کردن»، «آگاهانیدن» و «خبر به گوش رساندن» است، در این مطلب بیشتر با فلسفه اذان آشنا می شویم.

هر جمعیت و ملتی برای مراسم دسته جمعی و شعار ملی، از سرود یا وسیله ای ویژه استفاده می کنند. ناقوس کلیسا در مسیحیت، سرود ملی، شلیک تیر و توپ از آن جمله است.

 

در اسلام نیز اذان تشریع شد تا اعلامی برای تجمع مردم و آمادگی آنان برای نماز باشد با این تفاوت که «اذان» دارای محتوایی بس عمیق است که حتی تکرار آن در نمازهای فرادا، انسان را از غفلت بیدار کرده و او را به توحید و عقاید اساسی اسلام هشیار می سازد.

 

امام رضا علیه السلام درباره فلسفه و حکمت اذان می فرماید:

1- آن کس را که فراموش کار است، یاد آور باشد و آن کس را که غافل است هشیار سازد.

2- اعلام وقت نماز.

3- ترغیب و تشویق مردم به پرستش خالق یکتا.

4- اذان گو، اقرار به توحید دارد و ایمان را آشکار می سازد و اسلام را اعلان می کند[1].

 

بنابراین اذان شعاری سکوت شکن، موزون، کوتاه، پرمحتوا و سازنده است که دربردارنده اساسی ترین پایه های اعتقادی و جهت گیری عملی مسلمانان است.

 

اذان، اعلام موجودیت اسلام، معرفی عقاید و اعمال مسلمانان و فریاد علیه معبودهای خیالی است.

 

اذان، نشانه باز بودن فضای تبلیغات و اعلام مواضع فکری مسلمانان به صورت روشن و صریح است و همیشه نشانه هشیاری و بیداری از غفلت است.

 

اذان، آماده ساختن روح، دل و جان برای ورود به «نماز» و فریادی است که طنین ملکوتی آن در فضا، دل مؤمنان را به سوی خدا می کشد و بر وحشت و خشم کافران می افزاید. هم چنان که این وحشت را در جملات «گلادستون» سیاست مدار و صهیونیست انگلیسی مشاهده می کنیم. وی در پارلمان می گوید:

 

«تا هنگامی که نام محمد صلی الله علیه و آله در مأذنه ها بلند است و کعبه پابرجا است و قرآن رهنما و پیشوای مسلمانان است امکان ندارد پایه های سیاست ما در سرزمین های اسلامی استوار و برقرار گردد»[2].

 

اما درباره تکرار فرازهای اذان، امام رضا علیه السلام چنین می فرمایند: «در آغاز اذان؛ تکبیرهای چهارگانه برای آگاهی شنوندگان و آمادگی آنها برای شنیدن فرازهای بعدی است و دوبار تکرار فرازهای بعدی برای تأکید و یادآوری دوباره است»[3].

 

 

پی نوشت ها:

[1] . علل الشرائع، ترجمه ذهنى تهرانى، ج 1، ص 821 ..

[2] . تفسیر نمونه، ج 4، ص 438 ..

[3] . علل الشرائع، ترجمه ذهنى تهرانى، ج 1، ص 821 ..

خوانده شده 1036 مرتبه