Print this page

مقایسه کلمه مولی در حدیث غدیر و آیات متعدد قرآن

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
مقایسه کلمه مولی در حدیث غدیر و آیات متعدد قرآن

کلمه «مولی» در سوره‌های حدید (۱۵)، محمد (۱۱)، نساء (۳۳)، مریم (۵) و دخان (۴۱) به معانی متفاوتی (یاور، سزاوار، و ارث، خویش، دوست) آمده، در اینجا این کلمه را در این آیات  جهت مقایسه آن با کلمه «مولی» در حدیث غدیر مورد بررسی قرار می دهیم:

۱ . سوره‌ حدید، آیه‌ ۱۵ می‌فرماید: فَالْیوْمَ لا یؤْخَذُ مِنْكُمْ فِدْیةٌ وَ لا مِنَ الَّذِینَ كَفَرُوا مَأْواكُمُ النَّارُ هِی مَوْلاكُمْ وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ پس امروز نه از شما فدیه‌ای پذیرفته می‌شود و نه از كافران، و جایگاهتان آتش است و همان سرپرستتان می‌باشد، و چه بد جایگاهی است!

مولی در این آیه شریفه به یاور،(۱) سرپرست(۲) و سزاوار و مسلط(۳) معنی شده است، و برخی روایات ناظر به معنای سزاوار می‌باشند.(۴)

۲ . آیه‌ ۱۱ سوره‌ محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ می‌فرماید: ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَی الَّذِینَ آمَنُوا وَ أَنَّ الْكافِرِینَ لا مَوْلی لَهُم در این آیه واژه‌ی مولی به مالك و یاور،(۵) سرپرست،(۶) و حفظ‌كننده(۷) معنی شده است.

۳ . آیه‌ ۳۳ سوره‌ نساء: وَ لِكُلٍّ جَعَلْنا مَوالِی «۱» مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُون برای هر كس وارثانی قرار دادیم كه از میراث پدر و مادر و نزدیكان ارث ببرند، واژه‌ی مولی در این آیه‌ی شریفه به سزاوارتر(۸) و سرپرست(۹) معنی شده است.

۴ . سوره‌ی مریم آیه‌ی ۵: وَ إِنِّی خِفْتُ الْمَوالِی مِنْ وَرائِی وَ كانَتِ امْرَأَتِی عاقِراً فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْكَ وَلِیا و من از بستگانم بعد از خودم بیمناكم (كه حقّ پاسداری از آیین تو را نگاه ندارند)، و (از طرفی) همسرم نازا و عقیم است، تو از نزد خود جانشینی به من ببخش، در این آیه، واژه‌ مولی را به معنای خویشاوند (عموها و پسر عموها) گرفته‌اند،(۱۰) كه صاحب اختیار میراث و اموال زكریا(۱۱)، و سزاوار و اولی معنی شده است.(۱۲)

۵ . سورة دخان آیه‌ ۴۱: یوْمَ لا یغْنِی مَوْلًی عَنْ مَوْلًی شَیئاً وَ لا هُمْ ینْصَرُون روزی كه هیچ دوستی كمترین كمكی به دوستش نمی‌كند و از هیچ سو یاری نمی شوند، در این آیه واژه‌ی مولی به معنای دوست،(۱۳) كسی كه حق دارد در امور دیگری تصرف كند می باشد، و همچنین به معنای كسی كه وی نسبت به او ولایت دارد گرفته شده است.

یك واژه و چندین معنا

در زبان عربی واژه‌ها و لغاتی داریم كه دارای معانی متعددی می‌باشند، مانند همین ماده‌ی «ولی» كه در صیغه‌ و شكل‌های مختلف بیش از ۲۰۰ مرتبه در قرآن ذكر شده است، كه در معانی مختلفی استعمال می‌شوند، از این رو برای انتخاب یكی از معانی متعدد آن، باید قرینه‌ای در كلام پیدا كرد كه متناسب با آن معنا باشد، و این قرینه هم می‌تواند سیاق و محتوای خود آیه و یا آیات قبل و بعد باشد، در این مثال‌ها «ولی» دارای معانی متعددی است كه از جمله آنها می‌توان به موارد ذیل اشاره كرد:

ناصر و یاور، مولی و سرپرست، مالك و صاحب اختیار، دوست، اولی و سزاوار، آزاد كننده و سید، آزاد شده و غلام، هم‌سوگند، وارث و خویشاوند. البته با دقت در این معانی می‌توان به یك وجه مشتركی رسید و آن، اولویت داشتن و سزاوارتر بودن است،(۱۴) چرا كه «مولی» از ماده‌ی «ولاء» می‌باشد كه در اصل به معنای ارتباط دو چیز با یكدیگر است، به طوری كه بیگانه‌ای در بین نباشد و برای آن مصداق‌های زیادی است،(۱۵) به عنوان مثال، دوست در یاری رساندن به دوستِ خود، اولی و سزاوارتر از دیگران است همان‌گونه كه وارثان و خویشاوندان در ارث بردن و ولایت بر میراث داشتن، سزاوارتر از دیگران می‌باشند.

و مانند اینكه مولی و سید نسبت به اداره‌ امور عبد و غلام خود، از دیگران سزاوارتر است، همان طوری كه مشركین وكافران نسبت به داخل شدن در آتش دوزخ، از دیگران سزاوارتر هستند، لذا در تمام معانی «ولی» می‌توان معنای سزاوارتر بودن در ولایت، و اولویت داشتن در آن ولایتی كه متناسب با سیاق آیات است را درنظر گرفت، پس بین معانی متعدد «ولی» تضاد و اختلاف نیست.

واژه‌ی مولی در حدیث غدیر

برای روشن‌تر شدن مطلب، مروری كوتاه بر واقعه‌ی غدیر خم می شود، و شرایط و ویژگی‌های آن را بررسی می نماییم.

 ۱ . اعلان كردن به مسلمانان كه این آخرین حج پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ می‌باشد، لذا مسلمانان به هر صورتی كه بود سعی كردند تا در آخرین حج پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ همراه ایشان باشند.

۲ . نازل شدن دستور الهی بر پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ : ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، كاملاً (به مردم) برسان، و اگر نكنی، رسالت او را انجام نداده‌ای،(۱۶) یعنی ای پیامبر اگر این مأموریت آخر را به انجام نرسانی، مانند این است كه ۲۳ سال زحمت خود را از بین برده‌ای.

۳ . دستور به توقف نمودن همراهان، و ماندن تا رسیدن بقیه‌ی مسلمان‌ها و اعلان بازگشت به كسانی كه جلوتر رفته‌اند، آن هم در آن بیابان خشك و گرمای سوزان وسط روز.

۴ . ایراد خطبه‌ای طولانی و بیان به یادگار گذاردن، دو میراث گرانبها یعنی قرآن و عترت.

۵ .  شهادت دادن به یگانگی و وحدانیت خداوند، و اقرار گرفتن از مردم به یگانگی خداوند، و شهادت به رسالت خویش، و سؤال نمودن از مردم، كه چه كسی اولی و سزاوار بر شماست؟ و جواب دادن مردم به آن حضرت كه خدا و رسولش داناترند، سپس حضرت فرمودند: خداوند اولی و سزاوار بر من است و من اولی و سزاوار بر شما هستم. كما اینكه خداوند متعال در سوره‌ی احزاب آیه‌ی ۶ می‌فرماید:

النَّبِی أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِم پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر (و نزدیك‌تر) است، سپس بالا بردن دست حضرت علی ـ علیه السلام ـ و سه مرتبه تكرار نمودن این جمله: «فمن كنت مولاه فعلی مولاه»، هر كس من مولای او هستم پس علی ـ علیه السلام ـ هم مولای اوست، سپس دعا در حق دوستان او، و نفرین در حق دشمنان او كردند و فرمودند: حاضرین به غایبین خبر دهند.

۶ . قبل از متفرق شدن جمعیت، آیه‌ی اكمال دین نازل شد، و خداوند فرمود: امروز كافران از (زوال) آیین شما مأیوس شدند، بنابراین، از آن‌ها نترسید و از (مخالفت) من بترسید، امروز دین شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم.(۱۷)

با درنظر گرفتن این موارد، آیا شایسته است كه پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در آن شرایط بخواهند اعلان نمایند كه ای مردم هر كس من دوست او هستم؟ علی ـ علیه السلام ـ هم دوست او است، یا هر كس من یاور او هستم علی ـ علیه السلام ـ هم یاور اوست؟ در صورتی كه مسأله‌ی دوست بودن و یاری نمودن مؤمنان، با مؤمنان دیگر، قبلاً از طرف خداوند اعلان شده بود، چرا كه خداوند در سوره‌ی توبه آیه‌ی ۷۱ می‌فرماید: وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْض مردان و زنان با ایمان ، دوستان یكدیگرند.

از طرف دیگر، مسأله‌ی دیگر، مسأله‌ی دوست داشتن علی ـ علیه السلام ـ برای همه روشن بود و همه از علاقه‌ی شدید و محبت وافر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نسبت به حضرت علی ـ علیه السلام ـ با اطلاع بودند و نیازی به این همه مقدّمه‌چینی نداشت، پس چه مسئله‌ای است كه مایه‌ی اكمال دین بوده و هم وزن رسالت ۲۳ ساله‌ی پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ می‌باشد و موجب می‌شود كه پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ رسالت خویش را به نحو احسن به اتمام رسانده باشد؟ آیا چیزی غیر از ولایت و جانشینی حضرت علی ـ علیه السلام ـ است؟ زیرا پس از پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ چه كسی می‌خواهد شریعت آورده شده را تبلیغ كند و آن را از انحراف نجات دهد و روش صحیح آن را به مردم بفهماند؟

آیا كسی سزاوراتر و اولی‌تر از علی بن ابی طالب ـ علیه السلام ـ بر سرپرستی و ولایت امری جانشینی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ وجود دارد؟ لذا اگر ولایت حضرت علی ـ علیه السلام ـ در ادامه‌ی رسالت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نباشد، تمام زحمات ۲۳ ساله‌ی حضرت از بین می رفت و رسالت ناتمام می‌ماند، چرا كه ولایت ائمه ـ علیهم السلام ـ ادامه‌ی رسالت پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ می‌باشد، لذا پس از اعلان ولایت امری و جانشینی حضرت علی ـ علیه السلام ـ توسط پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ ، خداوند فرمود: «الیوم اكملت لكم دینكم».

پی نوشتها

۱. طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ج ۱۹، ص ۲۷۷.

۲. مكارم شیرازی، ناصر و همكاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالكتب الاسلامیه، ج ۲۳، ص ۳۳۴.

۳. عبدالحسین طیب، اطیب البیان، تهران، انتشارات اسلام، چاپ سوم، ج ۱۲، ص ۴۲۹.

۴. عبدعلی العروسی الحویزی، نورالثقلین، قم، مطبعه العلمیه، چاپ دوم، ج ۵، ص ۲۴۱.

۵. تفسیر المیزان، ج ۱۸، ص ۳۴۸.

۶. تفسیر نمونه، ج ۲۱، ص ۴۲۹.

۷. اطیب البیان، ج ۱۲، ص ۱۷۱.

۸. ابوعلی الطبرسی، مجمع البیان، ترجمه ابراهیم میرباقری و… ، تهران، انتشارات فراهانی، چاپ اول، ج ۵، ص ۱۲۸.

۹. تفسیر المیزان، ج ۴، ص ۵۰۴.

۱۰. المیزان، ج ۱۴، ص ۸.

۱۱. تفسیر نمونه، ج ۱۳، ص ۸.

۱۲. اطیب البیان، ج ۸، ص ۴۱۸.

۱۳. ترجمه‌ی مجمع البیان، ج ۲۲، ص ۳۱۵.

۱۴. ترجمه‌ی تفسیر مجمع البیان، ج ۵، ص ۱۲۸ و تفسیر اطیب البیان، ج ۴، ص ۶۹.

۱۵. تفسیر نمونه، ج ۲۱، ص ۱۹۹.

۱۶. مائده: ۶۷.

۱۷. مائده: ۵.

خوانده شده 1217 مرتبه