عزاداري معصومين بر امام حسين(ع)
عزاداري و اقامه عزا و گريه كردن بر عزيزان از دست رفته، از جانب معصومين(ع) رايج بوده است، چنانكه حضرت فاطمه زهرا(س) به خاطر گريه شبانه روزي براي پدربزرگوارش، مورد اعتراض قرار گرفت و به ناچار بيت الاحزان را به وجود آورده، دست حسن و حسين(ع) را مي گرفت و براي عزاداري و گريه به آنجا مي رفت. ائمه اطهار(ع) نيز براي امام حسين(ع) عزاداري و سوگواري مي كردند.
اما درباره چگونگي عزاداري آنها و اين كه آيا اين عزاداري در ايام محرم بوده است يا خير، لازم است در سيره ائمه معصومين(ع) و چگونگي سوگواري آنها تحقيق و بررسي لازم انجام گيرد. در اين زمينه، سيره امام سجاد(ع) و امامان پس از او را به اجمال بررسي خواهيم كرد:
1. عزاداري امام سجاد(ع): از آنجاييكه حضرت امام زين العابدين(ع) هنگام شهادت پدربزگوارش، در كربلا حضور داشت و از عمق فاجعه آگاه و چگونگي شهادت آن عزيزان را مشاهده كرده بود؛ بنابراين بر اساس روايات معتبر، آن حضرت تمام عمر باقيمانده خويش را عزادار بود و بر شهداي كربلا گريه مي كرد، چنانكه اگر غذايي را خدمت حضرت سجاد(ع) قرار مي دادند، اشك از چشمان مباركشان جاري مي شد، تا جايي كه گاه غلامي از او مي پرسيد: آيا حزن و اندوه شما تمام نمي شود؟ حضرت مي فرمودند: واي بر تو همانا يعقوب(ع) دوازده فرزند داشت، يكي از آنها ناپديد شد و يعقوب از شدت اندوه چشمانش سفيد(نابينا) شد، در حاليكه فرزندش يوسف(ع) زنده بود. ولي من پدر، برادر، عمو و هفده نفر از اهل بيتم و تعدادي از ياران پدرم را ديدم كه ذبح شده و به خون آغشته بودند؛ پس چگونه حزن و اندوهم تمام شود؟(1)
در المجالس السنيه آمده است كه امام صادق(ع) درباره جدش امام سجاد(ع) فرمود: او چهل سال بر پدرش گريه كرد، در حاليكه روزها روزه مي گرفت و شب ها شب زنده داري مي كرد و هنگامي كه زمان افطار فرا مي رسيد و يكي از غلامانش براي او غذا مي آورد و عرض مي كرد: اي مولاي من! ميل كنيد؛ حضرت مي فرمود: فرزند رسول خدا گرسنه شهيد شد، فرزند رسول خدا تشنه شهيد شد، و همين طور اين كلام را تكرار و گريه مي كرد تا اين كه غذا و آب با اشك چشمش مخلوط مي شد و اين وضعيت همچنان ادامه داشت تا اين كه خداي خويش را ملاقات كرد و به ديدار حق شتافت.(2)
2. عزاداري امام باقر(ع): در كتاب "نهضه الحسين" (ص 152) آمده است با آمدن محرم، حزن و اندوه در اهل بيت نبوي(ع) ظاهر مي گشت و آنان از شعرا مي خواستند تا براي جدشان- امام حسين(ع)- مرثيه سرايي كنند.(3)
همچنين در كامل الزيارات ابن قولويه آمده است كه امام باقر(ع) در روز عاشورا به سوگواري براي امام حسين(ع) امر فرموده، و در خانه خويش مجلس عزا اقامه مي كرد و ... (4)
3. عزاداري امام صادق(ع): در باره عزاداري امام صادق(ع) نيز روايات زيادي وارد شده است كه از شاعران درخواست مي نمود براي جدش مرثيه سرايي كنند و آنان را بر اين امر مقدس تشويق مي كرد و اهل بيت او از پس پرده به مرثيه سرايي شاعران گوش مي دادند و گريه و ناله مي كردند.(5)
4. عزاداري امام موسي كاظم(ع): در اين باره امام رضا(ع) مي فرمايد: هنگامي كه محرم فرا مي رسيد، پدرم هرگز با حالت خنده و تبسم ديده نمي شد و ده روز اول محرم به همين شكل بود تا اين كه روز دهم و روز عاشورا فرا مي رسيد و اين روز، روز مصيبت و حزن و گريه او بود و مي فرمود: عاشورا روزي است كه جدم حسين(ع) را شهيد كردند.(6)
5. عزاداري امام رضا(ع): دعبل خزايي مي گويد: در ايام دهه محرم به محضر آقا و مولاي خود، علي بن موسي(ع)، در مرو شرفياب شدم و آن حضرت را در حالي كه اصحابش دور او نشسته بودند، محزون يافتم. وقتي حضرت مرا ديد فرمود: مرحبا بر تو دعبل! مرحبا بر كسي كه با دست و زبانش ما را ياري مي كند؛ سپس حضرت مرا در كنار خودش جاي داد و فرمود: اي دعبل! دوست داري شعر بخواني؛ زيرا اين روزها ايام غم و اندوه بر ما اهل بيت و روز شادي دشمنان ما، به ويژه بني اميه است؛ سپس برخاست و پرده اي بين ما و اهل بيتش زد و آنان را پشت پرده نشاند تا بر مصيبت جدش حسين(ع) گريه كنند؛ آن گاه رو به من كرد و فرمود: اي دعبل! مرثيه بخوان! تو ياور ما و مرثيه سراي ما هستي، تا زماني كه زنده اي.(7) در اين هنگام دعبل مرثيه سرايي را آغاز كرد.(8)
6. عزاداري در زمان چهار امام ديگر: در آن زمانها عزاداري گاه سير صعودي و گاه سير نزولي داشته است؛ مثلا در زمان امام جواد(ع)، تا حدي امكان عزاداري براي شيعيان فراهم بود و اين حالت تا زمان معتصم ادامه داشت؛ اما پس از آن، سير نزولي يافت و شيعه براي عزاداري و احياي شعائر حسيني در فشار بود.(9) در اين دوران نيز عزاداري در ايام محرم نسبت به ماه ها و ايام ديگر بيشتر بود.
با توجه به بررسي سيره امامان معصوم(ع)، عزاداري سيدالشهدا در طول سال در مناسبت هاي ويژه برپا بود، ولي در ايام محرم، مجالس سوگواري هر روز برپا مي شد و برخي از آنها، مانند امام سجاد(ع)، در ايام محرم سياه پوش نيز بودند.(10)پي نوشت ها:
(1) - تاريخ النياحه علي الامام الشهيد الحسين بن علي(ع)، السيد صالح الشهرستاني، تحقيق و اعداد الشيخ نبيل رضا علوان، ص118، بيروت: دارالزهراء، چاپ اول، 1419قمري و مناقب ابن شهرآشوب، ج4، ص166.
(2) - المجالس السنيه، سيد محسن امين، بيروت: دارالتعارف، چاپ ششم، 1398قمري، ج1، ص155.
(3) - كامل الزيارات ابن قولويه قمي ، ص 111-114، تهران: چاپ صدوق، چاپ اول، سال 1375شمسي.
(4) - ر ك: تاريخ النياحه علي الامام الشهيد الحسين بن علي(ع)، السيد صالح الشهرستاني، تحقيق و اعداد الشيخ نبيل رضا علوان، ص120، و المجالس السنيه، ج5، ص123.
(5) - تاريخ سيدالشهدا، عباس صفايي حائري، ص56، قم: انتشارات مسجد مقدس جمكران، چاپ اول، سال 1379شمسي و امالي صدوق، مجلسي، ص205.
(6) - تاريخ النياحه علي الامام الشهيد الحسين بن علي(ع)، همان، ص132 و امالي صدوق، ج2، ص111.
(7) - بحارالانوار، ج40، ص257.
(8) - بحارالانوار، ج40، ص157.
(9) - بحارالانوار، ج40، ص136-137.
(10) - سياه پوش در سوگ ائمه نور، علي ابوالحسني، منذر، ص127 و ص128، قم: مؤلف،چاپ اول، سال 1375شمسي و براي آگاهي بيشتر رجوع كنيدبه: مناقب ابن شهر آشوب، ج4، ص166 و امالي صدوق، مجلسي، ج6، ص205.حجت الاسلام علي جديدبناب