مهندسي فرهنگ عاشورا
مقدمه:
عاشورا هم اوج حماسه است و هم اوج تراژدي، چشم تاريخ چنين حماسه شکوهبار و چنين تراژدي خونرنگي را ، در سراسر حيات بشر، هرگز نديده است.
عاشورا، حماسه است؛ از آن رو که امام حسين (ع) يک تنه و بي سلاح ، روياروي حکومتي سفاک ايستاد. به يزيد دست بيعت نداد و گفت: کسي مانند من ، با کسي مانند يزيد، بيعت نخواهد کرد. در مقابل زور ، گردن خم نکرد و تن به ذلت نداد و آشکارا گفت: مرگ با عزت بهتر است از زندگي با ذلت. ايستاد، جنگيد، زخم برداشت، کشته شد ؛ اما همه زخمها در جلو بدنش بود. بدان رو که به دشمن پشت نکرد.
حرکت امام حسين (ع) که منجر به حادثه عاشورا گرديد ، چيزي جز يک انقلاب اسلامي و تلاش در راستاي تحول اصلاح جامعه اسلامي نبود. انقلاب ديني امام حسين (ع) به عنوان مهمترين عامل برقراري اسلام راستين و کوبنده تحريفات ديني، همواره در طول تاريخ مورد بغض دشمنان اسلام و ديانت بوده است. در کنار دشمنان خارجي، همواره دوستان نادان متن جامعه اسلامي و مسلمانان ناآگاه نيز، خواسته يا ناخواسته، ضربه هاي هولناکي به اين حادثه بزرگ وارد کرده اند.
فرهنگ عاشورا در طول تاريخ همواره براي جامعه اسلامي و مؤمنين الهام بخش بوده و به تعبير روايت ، حرارتي در دلهاي مؤمنين ايجاد كرده كه هرگز به سردي نمي گرايد.
جلوه هاي اين الهام بخشي را در طول تاريخ و خصوصاً در دوران اخير در پيروزي انقلاب اسلامي، حماسه آفريني هاي 8 سال دفاع مقدس ، و پيروزي جنگ 33 روزه لبنان در مصاف با اسرائيل غاصب و ... به وضوح مي توان مشاهده نمود.
اما به رغم تمامي آثار ايجابي و خيرات و بركاتي كه فرهنگ عاشورا داشته است در مقام عمل جهت پاسداشت و بزرگداشت حماسه هاي حسيني و عاشورايي از يك سو بعضي از اعمال و آئينهايي كه در اين راستا توسط عزاداران اجرا مي گردد ما را از فرهنگ واقعي عاشورا دور كرده و خداي ناكرده موجب وهن اسلام مي شود. از طرف ديگر دشمنان اسلام كه آثار و كاركرد بالاي اين فرهنگ را ديده اند با تمامي وجود تلاش مي كنند تا از قدرت حقيقي و نقش سازنده مجالس و آئين هاي عزاداري بكاهند كه در اين رابطه بحث مهندسي فرهنگ عاشورا ميتواند مانعي بزرگ بر سر راه دشمنان قسم خورده اسلام باشد و توطئه هاي آنان را نيز خنثي نمايد.لذا ضرورت تبيين تحريفات و راهكارهاي برون رفت از آسيبها و آفات اين فرهنگ مقدس از اولويتهاي فرهنگي محسوب مي شود .
اولين گام براي مهندسي فرهنگ عاشورا رصد فرهنگي است . در رصد فرهنگ عاشورا مي بايست وضعيت فرهنگي كشور را با يك نگاه عينيت گرا بررسي كرد، هم در سطح فرهنگي عمومي و هم در سطح خرده فرهنگهاي موجود در جامعه و با كالبد شكافي فرهنگي جامعه شناخت عميق از فضاي فرهنگي كشور انجام گيرد.
رصد فرهنگي فرهنگ عاشورا نوعي مسئله يابي و مسئله سنجي فرهنگي است كه بايد در سطوح مختلف ، به لحاظ مقاطع زماني گذشته ، حال و آينده مورد مداقه قرارگيرد.
تا ما شناختي از گذشته نداشته باشيم، حال را نمي فهميم ، و تا حال را نشناسيم ، آينده را نمي توانيم ترسيم كنيم . ضمن اينكه تأثير محيطهاي خارجي و متغير هاي بيروني بايد به دقت لحاظ شود.
فرهنگ متعالي عاشورا در طول تاريخ و هم اكنون عامل هويت بخشي و مقاومت پذيري جامعه ما است . ما نياز داريم به طور دائمي اين فرهنگ را رصد كنيم و با شناخت از روندهاي موجود ، كاستي ها و فرآيندهاي شكل گيري ، پردازش و نمودهاي عملي رفتاري ، زمينه مهندسي فرهنگ عاشورا را فراهم كنيم .تعاريف و اصطلاحات:
آسيب شناسي
آسيب شناسي، اصطلاحي است در علم پزشكي كه به حالت آسيب زا در سلولهاي زنده اشاره دارد . اين اصطلاح در علوم انساني و علوم اجتماعي در بحث انحرافات اجتماعي به كار رفته است . آسيب شناسي گرچه واژه اي است كه از علوم طبيعي به عاريت گرفته شده اما در علوم انساني نوعي رويكرد پزشكي - اجتماعي براي درمان بيماريهاي متعددي است كه نتيجه اجتناب ناپذير زندگي اجتماعي و تعامل ساير عوامل آن با يكديگر است.
اتخاذ اين رويكرد در فرهنگ عاشورا و عزاداري حسيني (ع) ناظر به آسيبهايي است كه مي توان در فاكتورها، روشها و محتواي فرهنگ عزاداران حسيني (ع) و يا قرائت گروه هاي مرجع از فرهنگ عاشورا ملاحظه نمود لذا جهت شناخت، درمان و پيشگيري از هر گونه بدعتها ، تحريفات و نارسائيها در اين حوزه ما نياز مند درك درست از فرهنگ عاشورا و تاريخچه و عوامل تحريفات و مصاديق معاصر آن مي باشيم.
آسيب شناسي در حوزه مادي فرهنگ به پديده هاي محسوس و عيني که قابل اندازه گيري با قوانين و معيارهاي کمي و آماري باشند مانند ابزارآلات ، لباس و ... گفته ميشود و در حوزه معنوي فرهنگ شامل افکار، آرا و عقايد، باورها و نگرشها، ادبيات و ... که هر چند قابل اندازه گيري با موازين کمي و آماري نمي باشد مطرح ميگردد.گروه هاي مرجع
به افرادي گويند كه گفتار و كردار آنها در جامعه به عنوان الگو براي مردم و به ويژه جوانان و نوجوانان قرار مي گيرد و از تأثير گذاري فراواني در سطح جامعه برخوردار است.فرهنگ عاشورا
مقصود از فرهنگ عاشورا، مجموعه مفاهيم، سخنان، اهداف و انگيزه ها ، شيوه هاي عمل، روحيات و اخلاقيات والايي است که در نهضت کربلا گفته شده يا به آنها عمل شده يا در حوادث آن نهضت، تجسم يافته است. اين ارزشها باورها هم در کلمات سيدالشهدا (ع) و اصحاب و فرزندان حضرت متجلي است.
فرهنگ عاشورا همان زيربناي عقيدتي و فکري است که در امام حسين (ع) و شهداي کربلا و اسراي اهل بيت (ع) بود و سبب پيدايش آن حماسه و ماندگاري آن قيام شد.
مجموعه آن باورها و ارزشها و مفاهيم را مي توان در عنوان هاي زير خلاصه کرد: مقابله با تحريف ديني، مبارزه با ستم طاغوتها، و جور حکومتها، عزت و شرافت انسان، ترويج مرگ سرخ بر زندگي ذلت بار ، پيروزي خون بر شمشير و شهادت بر فاجعه، شهادت طلبي و آمادگي براي مرگ، احياي فريضه امر به معروف و نهي از منکر و سنتهاي اسلامي ، فتوت و جوانمردي حتي در برخورد با دشمن، نفي سازش با جور يا رضايت به ستم، اصلاح طلبي در جامعه، عمل به تکليف به خاطر رضاي خدا، تکليف گرايي چه به صورت فتح يا کشته شدن، جهاد و فداکاري همه جانبه، قرباني کردن خود در راه احياي دين، آميختن عرفان با حماسه و جهاد با گريه، قيام خالصانه براي خدا، نماز اول وقت، شجاعت و شهامت در برابر دشمن، صبر و مقاومت در راه هدف تا مرز جان ، ايثار ، وفا، پيروزي گروه اندک ولي حق بر انبوه گروه باطل، هواداري از امام حق و برائت و بيزاري از حکام جور، حفظ کرامت امت اسلامي، لبيک گويي به فرياد استغاثه مظلومان، فدا شدن لبيک گويي به فرياد استغاثه مظلومان، فدا شدن انسان ها در راه ارزشها و ... [1]تحريف هاي عاشورا
الف) معني تحريف
تحريف از ريشه «حرف» است. در لغت نامه هاي فارسي ذيل واژه تحريف اين معاني آمده است : تغيير دادن ، تبديل كردن، وارونه ساختن، جابه جا نمودن ، كم و زياد كردن ، از حالت اصلي درآوردن و به طرز و وضع ديگري انداختن، كج ساختن ، تقلب كردن و ... [2]
تحريف در اصطلاح ، تحريف كلام آن است كه آن را در گوشه اي از احتمال قرار بدهي؛ آنچنان كه بتوان بيش از يك معنا (يك معني اصلي) را به آن باز نمود .[3]
ب ) انواع تحريف
« تحريف انواعي دارد و از همه مهمتر اين است که تحريف يا لفظي است و يا معنوي. تحريف لفظي اين است که ظاهر يک چيز را عوض کنند، مثلاً شخصي سخني به شما گفته است، شما يک چيزي از گفته او کم کنيد، يک چيزي روي گفته او بگذاريد، يا جمله هاي او را پس و پيش کنيد که معني ا ش فرق کند. بالاخره در ظاهر و در لفظ سخن او تصرف کنيد، اين را مي گويند «تحريف لفظي». اما تحريف معنوي اين است که شما در لفظ تصرف نميکنيد، لفظ همين است که هست، ولي اين لفظ را طوري مي شود معني کرد که همان معني صاف و راست و مستقيم آن است، مقصود گوينده هم همين بوده است، و طور ديگري مي توان معني کرد که خلاف مقصد و مقصود گوينده است. وقتي که مي خواهيد اين کلام را براي او شرح بدهيد آن را طوري معني مي کنيد که مطابق مقصود خود شما باشد نه مطابق مقصد اصلي گوينده. اين را مي گويند تحريف معنوي». تحريفهاي عاشورا، برخي به «محتوا» بر مي گردد، برخي به «شکل» و برخي به «افراد».
کتابهايي که عنوان مقتل نوشته شد و روضه هايي که براي عاشورا گفته و خوانده شد، گاهي چون با انگيزه گرياندن مستمعين بود، آميخته به مطالب ضعيف، غير مستند و احياناً دروغ گشت. علاقه اي که به چهره هاي عاشورايي وجود داشت، سبب شد در حوادث آن حماسه، غلوها و مبالغه هايي نقل شود که غير عقلي و باور نکردني است. آمار و ارقام کشته ها و برخي حوادثي که بهظاهر غم انگيز و سوزناک بود، بر اصل واقعه افزوده شد.
انگيزه آن حماسه اجتماعي و خونين نيز، گاهي تا حد «کشته شدن براي شفاعت از گناهکاران امت» تنزل يافت. نوع برخوردهاي امام حسين (ع)، زينب و امام سجاد (ع) و کودکان و اهل بيت، گاهي به صورت عجز و لابه و ذلت و حقارت در برابر فاسقاني چون يزيد و عمر سعد و ابن زياد و شمر و ... درآمد و خواسته بزرگ امام در اين ميدان حماسه، که در بيعت با حکومت جور بود، به درخواست جرعه اي آب براي لب عطشان خويش يا گلوي خشک علي اصغر در آمد.
در روضه هايي که خوانده مي شد و تعزيه هايي که بر پا مي گشت و شعرها و نوحه هايي که سروده و اجرا مي شد، از زينب و امام سجاد و مسلم بن عقيل و سکينه و ... چهره هايي ارائه گشت که با روح بلند وعزتمند و بزرگوار آن خاندان شرف و کرامت، ناسازگار بود.
حتي خصومت ديرين امويان با اساس ديني و وحي و نبوت، به دشمني شخصي حسين (ع) و يزيد تبديل شد. رسالت ياري رساندن به جبهه گسترده حسين (ع) در طول تاريخ، تنها به سطح گريستن بر تشنگي ومظلوميت آل عبا پايين آمد و بيش از روضه فکر امام حسين (ع) ، روضه جسم پاره پاره او و بيش از پيام خونين سيدالشهدا ،حلقوم بريده اباعبدالله مطرح شد».
تحريف در يک حادثه تاريخي که اين حادثه از نظر اجتماع يک سند است،سند اجتماعي است، پشتوانه اخلاقي است، پشتوانه تربيت است، اين ديگر چقدر اهميت دارد! واي به حال آنکه تحريفات ، چه تعريف لفظي و چه تعريف معنوي، در موضوعاتي صورت بگيرد که آن موضوعات موضوع عادي نيست.
حال بحث اين است که در نقل و بازگو کردن حادثه عاشورا ما هزاران تحريف وارد کرديم، هم تحريفهاي لفظي - يعني شکلي و ظاهري - راجع به اصل قضايا ، مقدمات قضايا ، متن و حواشي مطلب، و هم [ تحريفهاي معنوي که ] در تفسير اين حادثه ما تحريف کرده ايم . با کمال تأسف اين حادثه، هم دچار تحريف هاي لفظي است و هم دچار تحريفهاي معنوي.»[4]هيئت هاي پاپ :
تحولات جامعه مدرن زندگي سبك نويني در شهرهاي بزرگ و صنعتي خصوصاً در بين جوانان به وجود آورده كه با اصل زندگي سنتي در فرم و ماهيت اساساً تفاوت داشت. اين سبك زندگي خود بستر ساز فرهنگ متفاوتي شد كه متفاوت از جامعه سنتي و بي اعتنا به استانداردها و شاخصهاي جامعه سنتي ؛در جامعه امروز ما به نظر مي رسد با توجه به مشخصات فرهنگ پاپ توده اي و عامه پسند مي توان از پديده منحصر به فردي هم در عرصه سبك مداحي و عزاداري در ايام محرم سخن گفت و آنرا يكي از مظاهر سبك زندگي جديد قشري از جوانان شهرنشين ايراني و فرهنگ پاپ دانست . «هيئت هاي پاپ» هيئت هايي كه از آنها به «پاپ» تعبير مي كنيم گونه جديدي از هيئات مذهبي هستند كه در سالهاي اخير، و در برخي از شهرهاي بزرگ و صنعتي كشور ظهور كرده و با سرعت چشمگيري روند توسعه و گسترش را در پيش گرفتند. به طور كلي مي توان سادگي و انعطاف، جوان پسندي، تنوع ، ساختار شكني و هنجار شكني - چه در قالب و چه در درون مايه - را از مشخصه هاي اين هيئت ها برشمرد .
سهولت شكل گيري يك هيئت پاپ و ديگري مداحي پاپ با شاخصهايي نظير : جذابيت زياد ، جوان پسند بودن و نوآوري در ارائه سبكهاي پر هيجان و جذاب سينه زني را مي توان دو عامل دروني در گسترش آن دخيل دانست. كاركرد حفاظتي، جامعه پذير ، تخليه رواني و پاسخ به غرايز دوران جواني را مي توان به عنوان كاركردهاي فرعي آن برشمرد.
رواج قرائت اسلام عرفي را نيز مي توان از جمله شاخص هاي گسترش اين فرهنگ دانست، زيرا اسلام عرفي ، قرائتي است فارغ از حجيت عقل ، اسطوره محور ، تصوف زده و صوفي منش ، منفك از سياست و شريعت ، سهل و منعطف ، فردي و عوام زده ، از بعضي مقولات شيعي نظير: حب اهل بيت (ع) .
مداحي پاپ ، پديده نويني ميباشد كه اين شاخصها را داراست :
تقليد در آهنگ ، پديده شيفتگي ، پديده ستاره شدن ، پديده بازار ، بهرهگيري از تكنولوژي صوتي روز ، پديده شهري ، بهره مندي از سيستم توزيع گسترده و فضا سازي مجازي .
مهمترين مشخصات فرهنگ عبارت است از : بهره گيري از عبارتهاي عربي ، ادبيات سلطنتي ، واژه ها و ادبيات پهلواني و اسطوره اي ، ادبيات شكسته و محاوره اي .
در اين فرهنگ شعر و ادبيات در قالب كلاسيك نظير: غزل ، مثنوي و قصيده چندان كاربردي ندارند و قالب نو پديد «ترانه» جايگزين آنها شده است . آهنگين بودن و قابليت سر زبان افتادن و زمزمه شدن، خصلت عمومي و شاكله كلي تشكيل دهنده نوحه هاي هيئت هاي پاپ است. درون مايه ادبيات هيئتهاي پاپ شاخصهايي دارد از جمله : اسطوره گرايي ، بهره گيري از ادبيات منسوب به «غاليان» ، تأكيد بر جنون مندي و بي اعتباري «عقلانيت» ، بهره گيري و تأكيد بر مفهوم عشق براي توصيف محبت به اهل بيت ، تأكيد بر شخصي كردن دين و رواج نوعي لاابالي گري و بي خيالي و بهره گيري از واژه ها ي دور از شأن ائمه شيعه.
وسعت دامنه شعاع اين فرهنگ بيش و پيش از هر چيز ، «خصلت رسانه اي آن است و اين كه مخاطبانشان صرفاً به اعضا و حضار هيئت منحصر نميشود . وجود مخاطبان بيروني ،(مخاطبان محصولات هيئت ها : لوح هاي فشرده،فيلم و... ) پديده جديدي است كه فقط در اين فرهنگ شاهد آن هستيم.
قابل ذكر مي باشد كه بسياري از مواردي كه امروزه تحت عنوان آسيبهاي جريان مداحي كشور از آنها نام برده مي شود و تقصير آنها را جملگي به هيئت هاي پاپ و هوادارانشان نسبت مي دهند، در هيئت هاي سنتي مسبوق به سابقه بوده اند نظير : غلو كردن، استفاده از واژه هايي چون شاه و سگ ، قلاده انداختن و خود زني مداح و...
بايد توجه داشت پيدايش هيئت هاي پاپ پيش از آنكه يك جريان انحرافي محسوب شود يانه ،ممكن است يك پديده طبيعي متأثر از تغيير و تحولات فضاي فرهنگي اجتماعي جامعه در سالهاي اخير، در كنار اقتضائات و خصوصيات زندگي شهري بستري را فراهم آورده كه دير يا زود اين شكاف يا تحول صورت مي پذيرفت كه در جاي خود نياز به آسيب شناسي و آفت زدايي دارد.پيشينه موضوع:
دو تن از عالمان بزرگ شيعه درصد سال پيش ضرورت اصلاح روضه خواني و عزاداري از خرافات و تحريفات و بدعتها را مطرح نمودند، که عبارتند از : ميرزا حسين نوري طبرسي، صاحب کتاب مستدرک الوسائل، در سال 1391 قمري، با تأليف کتاب لؤلؤ و مرجان در شرط پله اول و دوم منبر روضه خوانان، عهده دار پاکسازي روضه خواني شد و «اخلاص» و «صدق» را پله اول و دوم روضه خواني خواند و پرده از چهره ريا و دروغ برداشت. همچنين علامه سيد محسن امين عاملي، صاحب کتاب اعيان الشيعه، در سال 1346 با تأليف کتاب التنزيه في اعمال الشبيه ، عهده دار پاکسازي عزاداري شد و قمه زني و شبيه خواني را تحريم کرد.
التنزيه ، به لحاظ خرافه زدايي، مانند کتاب لؤلؤ و مرجان است. همان گونه که ميرزا حسين نوري در لؤلؤ و مرجان عهدهدار خرافهزدايي از روضه خواني و پاکسازي آن شده است با اين تفاوت که اولاً فضل تقدم در خرافه زدايي از آن نويسنده لؤلؤ و مرجان است. ثانياً لؤلؤ و مرجان تقريباً مقبول واقع شد، اما التنزيه مورد مناقشه قرار گرفت و بر آن رديه هاي متعددي نوشته شد.
در عصر معاصر متفکر شهيد استاد مرتضي مطهري در کتاب حماسه حسيني و تحريفات عاشورا بسيار نقادانه و عميق پيرامون موضوع پرداخته اند.
مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنه اي طي سالهاي اخير بهطور جامع و مبسوط در بيانات خود به تحليل موضوع تحريفات و بدعتهاي عاشورا و ضرورت پرهيز از شبهات و بدعتها و تحريفات پرداخته اند، که اخيراً دفتر نشر فرهنگ اسلامي تحت عنوان «نسيم مبارک عاشورا مروري بر نهضت خونين محرم» مجموعه بيانات و رهنمودهاي مقام معظم رهبري را در اين خصوص به چاپ رسانده است.لزوم اصلاحات بر محور دين
در هر صورت يکي از وظايف بزرگ مصلحان ديني، مبارزه با آفت ها و انحرافات معنوي و تاريخي حادثه عاشورا است، چرا که بدون ترديد با انحراف در اين جريان ديني، حادثه عاشورا تحول سازي و عبرت انگيز بودن خود را از دست داده و تنها به عنوان چيزي از تاريخي که گذشت، محسوب مي شود؛ در حاليکه مهمترين هدف عاشورا اصلاح ديني در طول تاريخ اسلام است.
همانگونه که امام حسين (ع) از آغاز حرکت خويش از مدينه تا روز حماسه عاشورا، همواره به آفتها وصدماتي که به دين وارد شده، اشاره کرده و هدف از قيام خود را اصلاح اين آسيب ها معرفي نموده است.
امام در بخش هاي مختلفي به اين نکته تصريح کرده که چند نمونه از فرمايشهاي حضرت نقل مي شود:
1. الا ترون ان الحق لا يعمل به و ان الباطل لا يتناهي عنه .
آيا نمي بينيد که به حق عمل نمي شود و از باطل جلوگيري نمي گردد؟
2. انما خرجت لطلب الا صلاح في امه جدي اريد ان امر بالمعرف و انهي عن المنکر و اسير بسيره جدي و ابي علي بن ابي طالب.
قصد من از خروج، فقط اصلاح امت جدم است. مي خواهم امر به معروف و نهي از منکر کنم و به سيره جدم و پدرم حضرت اميرالمومنين عمل کنم.
بي ترديد قيام عاشورا يک انقلاب ديني بود، انقلاب بر محور ديني اسلام و ناشي از آسيب هايي که بعد از رسول اکرم (ص) تا آن زمان به مرور زمان بر دين تحميل گشت. هدف حضرت اصلاح و درمان آن آسيب ها بود.تهديدات دشمنان :
1. نشر فرهنگ تحريفات و بدعتها و شبهات.
2. تحريف فرهنگ حماسه عاشورا.
3. جا به جايي فرهنگ الگوها.
4. وهن شعائر ديني.
5. تبليغات منفي و القاي شبهات دشمنان در ناکارآمد جلوه دادن فرهنگ عاشورا.راهبردهاي فرهنگ عاشورا پژوهي
شناخت تاريخ و سيره اهل بيت (ع)
تاريخ را مي توان از ديدگاه هاي مختلف مورد تجزيه و تحليل و تقسيم بندي قرارداد، از وقايع نگاري تا واقع نمايي و كشف علل و عوامل و انگيزه ها و تحليل فلسفه حوادث تاريخي، بنابراين اقسام تاريخ به طور كلي عبارتند از :
1. تاريخ نقلي
2. تاريخ تحليلي
3. فلسفه تاريخ
تاريخ نقلي عبارت است از تحرير و به تصوير كشيدن وقايع و حوادث. ويژگيهاي تاريخ نقلي عبارت است از جزئي نگري علم به نقليات و علم به بودنها و به گذشته تعلق دارد، نه به حال و آينده. تاريخ نقلي از آن جهت داراي اهميت بالا است كه در بيان و نقد وقايع و رخدادهاي تاريخي مؤثر است. تاريخ تحليلي يا تاريخ علمي بر اساس تاريخ نقلي استوار است. رابطه تاريخ نقلي و تحليلي ، مطالعه تاريخ نقلي براي بهدست آوردن تجربيات و تحليل وقايع در حكم مواد خام و منابع اصلي و اوليه اند كه هر چه صحيح تر و دقيق تر نقد و بررسي شود نتايج بهتري مي دهد .
يك مورخ تحليلگر بسان يك شيميدان است كه مواد خام را همواره با روابط علي و معلولي بررسي مي كند تا قوانين كلي و ضوابط عمومي را بهدست آورد. با اينكار گذشته را به زمان حال مرتبط مي سازد و عوامل آن را تعميم مي دهد، پس اگر در مواد خام و منابع اصلي و اوليه كه از مطالعه تاريخ نقلي بهدست مي آيد تحريفاتي انجام شود طبعاً تاريخ تحليلي نيز دچار خدشه خواهد شد و از اين جهت مي توان يكي از عوامل مهم تحريفات عاشورا را تاريخ نقلي كه متأثر از جريانات سياسي اموي و عباسي و... است دانست .بنابر اين اولين عنصر مهم و محتوايي در فرهنگ عاشورا پژوهي تسلط بر تاريخ مي باشد. ارزش «شناخت تاريخ» و نحوه برخورد با آن، يعني شيوه هاي كاربرد تاريخ و استفاده از منابع معتبر تاريخي در فرهنگ عاشورا بسيار حائز اهميت مي باشد.
يكي از عواملي كه از بعد محتوايي در كار پيام آوران فرهنگ عاشورا محسوب مي شود مداقه «تاريخ اهل بيت (ع)» است، يعني اينكه در فرهنگ عاشورا پژوهي مي بايست در صدد ارائه سيره اهل بيت (ع) براساس منابع معتبر تاريخي برآمد و در اين راه ، بايد كتابهاي تاريخي را درست شناخت و مستند ترين و جامع ترين آنها را مورد مطالعه و بهره برداري قرار داد .
به عبارت ديگر «مرجع شناسي » خود را تقويت نمود تا بتوان ميان نقلهاي تاريخي «صحيح»، «مشكوك» و «غلط» تمييز قائل شد .آنگاه كه منابع مستند تاريخي مورد شناسايي قرار گرفت و بهترين آنها انتخاب گرديد لازم است كتابها را از چند جنبه مختلف مطالعه نمود:
الف) مطالعه تاريخ اهل بيت (ع) و آگاهي از جنبه هاي مختلف سيره نظري و عملي ائمه اطهار (ع)، شناخت جريانات سياسي و فرق و مذاهب كلامي و حاكميت سياسي زمان ائمه(ع) . اين آشنايي ، كه پيام آور فرهنگ عاشورا لازم است از آن بهرهمند باشند تا در جريان كلي زندگي و سيره عملي و نظري ائمه اطهار (ع) قرار گيرند و زمينه هاي ذهني براي تحليل و بررسي صحيح سيره ايشان را فراهم نمايند.
ب) تحقيق و تتبع در تاريخ ، جهت شناخت سيره اهل بيت (ع)، با توجه به تحريفات تاريخي كه متأثر از حب و بغض بعضي تاريخ نگاران به دلايلي حقيقت را با غرضها آلوده اند به همين دليل نمي توان به همه آنچه در تاريخ مي خوانيم اعتماد كنيم و لازم است براي درك حقيقت از ابزارهاي ديگري چون «كتاب خدا»، «سنت اهل بيت (ع)» و «عقل » كمك بگيريم و نقلهاي تاريخي در مورد اهل بيت (ع) و فرهنگ عاشورا را با اتكا به سه مورد ياد شده «قبول» يا «رد» كنيم.
مقتل شناسي
«مقتل نگاري» بخشي از تاريخ نگاري از صدر اسلام محسوب مي شده اما تنها تاريخ نگاري نيست. ترسيم لحظه به لحظه يك واقعه عظيم انساني - اسلامي است كه به انگيزه كشف تمام جوانب عقيدتي ، اخلاقي، سياسي و اجتماعي آن صورت مي گيرد.
همان ملاحظاتي كه در خصوص مرجع شناسي و شناخت تاريخ در مبحث تاريخ ذكر گرديد در موضوع مقتل شناسي قابل تعميم مي باشد كه مي بايست مورد مداقه و تحقيق و پس از شناسايي مقاتل مستند مورد بهره برداري در فرهنگ عاشورا پژوهي قرار گيرد .
ادبيات آئيني
استفاده از شعر به عنوان يكي از راهكارهاي اساسي انتقال احساس و انديشه ، سابقه طولاني دارد و همواره مورد استفاده بوده است. يكي از اين حوزه ها كه شعر به خوبي توانسته در آن عرصه وارد شود و به انتقال بار عظيم انديشه و احساس بپردازد، مقوله عاشورا است ، شعر آئيني همواره در مراسم مختلف مذهبي و به ويژه در انتقال حماسه عظيم عاشورا مورد استفاده قرارگرفته است و سرايش شعر در اين باره، هميشه مورد توجه شاعران بوده است.
پس از واقعه عاشورا حدود سه قرن شعر آئيني و مذهبي در سكوت و خفقان ناشي از حكومتهاي جور قرار مي گيرد، پس از اين مدت معزالدوله احمد بن ديلمي كه بر بخشهايي از عراق، خوزستان و فارس حكومت مي رانده است، فرماني صادر مي كند كه به موجب آن از عاشوراي آن سال تمام بخشهاي حكومتي تحت سيطره او براي عزاداري حسيني (ع) در ملأ عام ، آزادي عمل بهدست ميآورند.
از اين سال به بعد عزاداري براي سيدالشهدا نه تنها جرم محسوب نمي شود بلكه به شكل يك فرمان فراگير به همه جا ساري مي شود. از اين زمان به بعد مرثيه سرايي و نوحه خواني در سوگ سالار شهيدان به شكلي مبسوط و بدون رعب و وحشت آغاز مي شود بدين ترتيب وقتي تاريخ و پيشينه شعر عاشورايي را بررسي مي كنيم ، اولين شاعري كه اشعار او به شكل مكتوب به دست ما رسيده است ، كسايي مروزي است .
با وجود اين بايد گفت يافتن خط سيري منطقي براي شاعران مرثيه سرا در تاريخ ادبيات فارسي كار دشواري است .اما اين روند از قرن نهم كه حكومت شيعي مذهب صفويان روي كار مي آيد تغيير مي كند، به طوري كه اظهار تشيع در اشعار و سرودن نوحه و مرثيه در سوگ امامان شيعه به ويژه امام حسين (ع) در ديوانها به طرزي چشمگير افزايش مي يابد. از جمله شاعران بزرگ مرثيه سرا مي توان به محتشم كاشاني و وصال شيرازي اشاره كرد . دوازده بند محتشم كاشاني نيز در اين عصر سرآغاز حركتي بالنده در مسير شعر عاشورايي شد و شاعران بسياري را به استقبال از اين اشعار فرا خواند. وحشي بافقي ، حزين ، عاشق اصفهاني و بسياري ديگر از شاعران از آن دوران تاكنون تركيب بند محتشم را به عنوان الگويي بي نقص از شعر عاشورايي الگوي كار خود قرار داده اند .
با نگاهي به تاريخ ادبيات ايران درمي يابيم كه مقوله شعر عاشورا فقط منحصر به شيعيان نيست و درواقع در اين بررسي نگاه ، به اشعاري از علماي اهل تسنن برمي خوريم كه با بياني استوار و تعابيري نغز واقعه كربلا و مظلوميت امام حسين (ع) را تصوير كرده اند همچنان كه شاه عبدالعزيز دهلوي، يكي از بزرگان اهل سنت هرگاه به داستان كربلا مي رسد، زيبا ترين تعابير عرفاني را در باب اين واقعه به كار مي گيرد.
علامه اميني در كتاب الغدير در خصوص تأثير واقعه عاشورا در شعر و ادبيات مي گويد :« وقتي يك واقعه تاريخي مهم تلقي مي شود و حتي ارزش اعتقادي و قرآني پيدا مي كند ، بي گمان شاعران و اديبان تحت تأثير اين واقعه قرار مي گيرند و سعي مي كنند آن را به صورتهاي مختلف به جهانيان عرضه كنند . شعر عاشورايي و واقعه عاشورا هم حقيقتي جز اين ندارد .
اين روزها به تمام زبانهاي زنده دنيا در باب واقعه عاشورا شعر سروده مي شود، عربي ، تركي، فارسي ، انگليسي و اردو ، اما در واقع اين اشعار به هر زباني كه سروده مي شود ناظر بر مضامين و مفاهيم عظيمي هستند كه در واقعه كربلا به آنها اشاره شده است .»
در تعريف شعر عاشورا بايد به اين نكته مهم توجه داشت كه هر چند اين نوع شعر موضوعاً در خصوص ابعاد وجودي قيام حسيني (ع) و وقايع عاشورا مربوط مي شود اما بايد ميان آثاري كه به نثر يا به نظم صرفاً از نگاه احساسي و عاطفي كربلا پرداخته اند و آثاري كه از نگاه ارزشي و حماسي عاشورايي با توجه به فلسفه وجودي قيام امام حسين (ع) و نهضت عظيم كربلا پرداخته اند تفاوت قائل شد. بر اين اساس مي توان گفت شعر عاشورايي شعري است كه در مقام بيان ارزشها و حماسه نهضت عظيم حسيني است .
شعر عاشورا شعر سوز و شعور ، احساس و حماسه ، دفاع از مباني فرهنگ عاشورا به بيان عاطفي و نيز حماسي واقعه كربلا ميپردازد.
بنابراين مي بايست درخصوص منابع ادبيات آئيني نيز همچون منابع تاريخي و مقتل دقت لازم و توجه نسبت به بهره برداري از آن به عمل آيد . هر چند كه شعر عاشورايي در دو دهه اخير توفيق داشته است كه حامل مفاهيم ارزشي اعم از عاطفي و حماسي باشد خصوصاًَدر سالهاي دفاع مقدس كه شاعران هويت و مقاومت پذيري رزمندگان را با اهداف قيام حسيني (ع) و روحيه شهادت طلبي گره زدند .راهکارهاي عملي زدودن خرافات و بدعتها از چهره مقدس فرهنگ عاشورا
1. تحليل تکوين و ساختاري و کاربردي و آينده نگر فلسفه قيام عاشورا در ابعاد فرهنگي، تاريخي، اجتماعي و سياسي تعميق، بسط و گسترش آن.
2. استفاده متناسب از تکنولوژي آموزشي در مراکز آموزشي اعم از متوسطه و عالي و رسانه هاي جمعي خصوصاً صدا و سيما و مطبوعات به گونه اي که هم متضمن ارتقاي سطح معلومات مخاطبين و هم حداکثر بهره گيري از منابع غني و مستند باشد.
3. اتخاذ سياستهاي تشويقي و انگيزش در چارچوب هدفهاي برنامه توسعه چهارم اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران در زمينه «توسعه مشارکتهاي مردمي در عرصه فرهنگ ديني»، برنامه ريزي و اقدامهاي لازم براي حمايت از هيئتهاي مذهبي و تشکلهاي ديني با رويکرد بهبود کيفيت فعاليت ها و پرهيز از خرافات و انحرافات » باشد.
4. ايجاد زنجيره اي همگون از گروه هاي مرجع تأثيرگذار و تأثيرپذير که در تعامل با يکديگر بدون بوجود آوردن بحران ناشي از حساسيت در جهت گسترش فرهنگ اصيل عاشورا و «پرهيز از خرافات و بدعت ها» رهنمون شوند.
5. توسعه و حمايت آموزشي و پژوهشي از زير ساخت هاي فکري و مولد فرهنگ اصيل عاشورايي .
6. رويکرد آموزشي و فرهنگي به مقوله خرافات و بدعتها و شناخت ماهيت آسيب ها و مصاديق آن و تبيين روش هاي مناسب جهت کاهش خرافات و بدعتها و ترميم آسيب ها با استفاده از منابع معتبر و غني.
7. توجه به ارتباط سيستمي سير مقتل نگاري، با توجه به اينکه «مقتل نويسي، شعبه اي از دانش تاريخ اسلام است که ابتداي عصر نوين علوم مورد عنايت جامعه تاريخدانان مسلمان بوده است».
8. منابع شناسي در حوزه هاي مقتل شناسي و ادبيات آئيني.
9. تحليل نگرش هاي فکري، فلسفي و کلامي درخصوص واقعه عاشورا.
10. تبيين نقش عوامل فرهنگي، تاريخي، کلامي و سياسي در زمينه پيدايش تحريفات و بدعتها.
11. بازشناسي نشانه هاي بدعت ها و تحريفات در حوزه اشکال و نمادهاي فرهنگ عاشورا.
12. ريشه يابي و بررسي پيامدهاي تحريفات و بدعتها در فرهنگ ديني جامعه.
13. تعامل با مخاطبين در زمينه شناخت آسيب ها.
14. تعميق و عمق بخشيدن سطح معلومات و اطلاعات مخاطبين در حوزه فرهنگ عاشورا.
15. تعريف روشهاي فرهنگي مقابله با تحريفات و بدعتها.رويکرد رفتاري مخاطبين
1. التزام عملي مخاطبين نسبت به ضرورت پرهيز از طرح مباحث داراي شبهات و بدعتها که موجب وهن شعائر ديني مي شود.
2. استفاده بهينه مخاطبين از منابع و مآخذ معتبر و مستند.
3. نهادينه نمودن آموزه هاي شعائر عاشورايي (مضامين ارزشي ، معرفتي و حماسي و مفاهيم کليدي) در راستاي فرهنگ سازي جامعه.
4. ساماندهي فکري و فرهنگي منابع نيروي انساني در حوزه فرهنگ عاشورايي.
5. پيشگيري از بدعتها و تحريفات جديد در عرصه فرهنگ عاشورايي.
6. ايجاد وحدت رويه مخاطبين در مقابله فرهنگي با خرافات و انحرافات.
پينوشت ها
1- فرهنگ عاشورا ، جواد محدثي
2- لغت نامه دهخدا، فرهنگ عميد ، فرهنگ معين
3- المفردات قاموس قرآن، زير ماده حرفعليرضا مزروعي