با امام حسين(ع) در سايه قرآن
پيامبـر اكرم(ص) فرمـود: ((مـن دو چيز گرانمايه در ميان شما به يادگار مى نهم:
كتاب خدا و خاندانـم. ايـن دو هرگز از يكديگر جدا نمـى شـوند تا آنكه در قيامت كنار حوض كوثر بر مـن وارد آيند.)) ايـن حديث به حـديث ثقليـن معروف شـد و تمـام فـرقه هاى مسلميـن آن را در كتب معتبر خويـش نقل كردند; اما به فرموده خمينى كبير ((خودخـواهان و طاغوتيان قرآن كريـم را وسيله اى ساختند براى تداوم بخشيدن به حكومتهاى غاصب و ضد قرآنى خويـش و مفسران حقيقى قرآن و آشنايان به حقايق آن را, كه سراسـر قـرآن را از پيامبـر اكرم(ص) دريافت كرده بـودند, با بهانه هاى گونه گـون عقب زدنـد و با تـوطئه كثيف خـود, در حقيقت قـرآن را از صحنه خـارج كـردنـد.)) ممكـن است بپرسيد: آيا فهم قرآن تنها در تـوان معصومان (عليهم السلام) است و ديگـر مردم حق ندارنـد, بـدون مـراجعه به روايات اهل بيت, از قـرآن بهره گيـرنـد؟ در پاسخ بايـد گفت: ما ماننـد اخبـارىها نيستيـم كه فهم قـرآن را يكسـره مخصــوص اهل بيت (عليهم السلام) بدانيـم; بخشى از آيات محكمات و بينات ناميده مى شـود و هر كـس, به شرطـى كه با زبان عربـى و شاءن نزولها و يك سلسله مباحث لازم ديگر به طـور صحيح آشنايى كافى داشته باشد مى تـواند از آن بهره گيـرد; امـا مـى دانيـم كه آيـات قـرآن دو دسته انـد: محكمــات و متشابهات. براى فهم آيات متشابه جز تمسك به راسخان در علـم اهل بيت (عليهم السلام) راهى نيست.
طبق تصريح شيعه و سنـى, قرآن كريـم در مـوارد متعددى به مقام و مـوقعيت اهل بيت (عليهم السلام) و عصمت و طهارت و ولايت آنها اشاره كرده است. در ايـن فرصت, آن دسته از روايات سالار شهيـدان حضرت ابى عبدالله الحسيـن(ع) در باره برخى از آيات قرآن كريـم, كه در خصـوص اهل بيت عصمت (عليهم السلام) وارد شده, مـورد تـوجه قرار مى دهيم و جانهاى خـود را با كلمات نـورانى آن فاتح اقليـم وجود جلايى ديگر مى بخشيم. 1زبان مـن زبون و خامه ام خام1چه گويـم در مقام آن دلارام1 بايـد تـوجه داشت كه در برخـى از روايات, آن حضـرت تنها راوى حـديث است كه از پيـامبـر اكـرم(ص) يــا اميـرمـومنان(ع) نقل مـى كنـد; ولـى ما تنها به رواياتـى اشـاره مى كنيـم كه در آن امام(ع) خـود سخنى فرمـوده يا پرده از حقيقتى بـرداشته است. البته ايـن سخـن با نقل مـواردى كه آن حضرت از رسـول اكرم يا اميرمومنان مطلبى پرسيده و سپـس پرسـش و پاسخ را باز گفته است, منافات ندارد; زيرا به هر حال خـود حضرت در متـن جريان حضـور داشته است. به هر ترتيب امام حسين(ع) در ايـن دسته از روايات به تبييـن بطنـى از بطـون قرآن پـرداخته, از تاءويل, تفسيـر يا شـاءن نزول آيات پـرده بـرمـى دارد و گـاه بـراى بيان حقيقتى به آيه استدلال مى كند.
توسل به اهل بيت
در ذيل آيه 62 سـوره بقره امام(ع) فرمود: اگر آنها[ يهوديان]با نيتـى صادق و عقيده اى درست از عمق جان خـداى را به ((محمد و آل پاكـش)) مى خواندند تا نگاهشان دارد ... حتما خداوند با كرمش به آنها پـاسخ مـى داد; امـا كـوتـاهـى كـردنـد ...
سرزنش دشمنان اهل بيت
در ذيل آيه 97 سـوره بقره امام(ع) مى فرمايد: همانگونه كه يهود را به جهت دشمنـى با جبـرئيل(ع), مـورد مذمت قرار داده; دشمنان ((اهل بيت)) را نيز مشمول سرزنـش خـويـش گردانيده است. زيرا به اعتقـاد آنان نيز جبـرئيل(ع) و فـرشتگان مقـرب خـدا بـراى يارى رسـانـدن به محمـد(ص) و علـى(ع) فـرود مـىآمـدنـد ...
پيروى از اهل بيت
امـام(ع) به اشـاره پـدر گـرامـى اش حضـرت اميـرمـومنــان(ع) در تـوضيح مراد از ((ناس)), در آيه 199 سوره بقره مى فرمايد: مقصود از آن, ما اهل بيت هستيـم و به هميـن جهت, خداوند مى فرمايد: از همان جايـى كه مردم (ناس) كوچ مـى كنند, كـوچ كنيد[ .و پيروى از اهل بيت را پيشه خويـش سازيد] در آيه 75 سوره انفال مى خوانيـم: ... و خـويشاوندان نسبت به يكديگر در احكامى كه خدا مقرر داشته [از ديگران] سزاوارترنـد. امام(ع) فرمـود: هنگامـى كه ايـن آيه نازل شـد, از رسـول خـدا(ص) در باره تاءويل آن پـرسيـدم. رسـول خدا(ص) فرمـود: به خـدا سـوگند, جز شما كـس ديگرى را قصد نكرده است و شما همان خـويشاونـدان من هستيد. پـس هر گاه مـن از دنيا رفتـم, پدرت علـى(ع) نسبت به من و جانشينى مـن سزاوارتر است; و هر گاه پدرت از دنيا برود, برادرت حسـن(ع) بـدان سزاوارتر است; و آنگاه كه حسـن(ع) از دنيا بـرود, تـو بـدان مقام سزاوارتـرى. گفتـم: اى رسـول خـدا, بعد از مـن چه كسـى شايسته آن مقام است؟ فرمـود: پسرت على. به هميـن ترتيب نام يكايك ائمه اطهار (عليهم السلام) را بـرشمرد; هر كـدام را بعد از ديگرى شايسته تر به خلافت دانست و در پايان فرمـود: غيبت در زمان نهميـن فرزندت به وقـوع مى پيوندد. ايـن ائمه نسل تواند, خداوند علم و فهم مرا به ايشان عطا كرده است و سرشت آنها از سرشت مـن است. خدايا ايـن مردم را چه مى شود كه با آزار خاندانم مرا مىآزارند؟! خداوند شفاعتـم را نصيب ايشان نگرداند.
پاداش پيروى از اهل بيت
در آيه 29 سوره رعد مى خـوانيـم: ((آنان كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادنـد, طـوبـى و بهتـريـن سـرانجامها در انتظارشان است.)) امام(ع) مـى فرمايـد: ايـن آيه در مورد اميرمـومنان نازل شده است. ((طـوبى)) درختى است در خانه وى در بهشت و هيچ ميوه اى در هيچ خانه اى از خانه هاى بهشت نيست; مگـر آنكه شاخه اى از ايـن درخت در آن وجـود دارد. خداوند در آيه 71 سوره اسراء مى فرمايد: ((روزى كه هر گروهى را با پيشوا و امام خويـش مى خـوانيـم ...)) امام(ع) فرمـود: آرى, پيشـوايان دو دسته اند; امامـى كه مردم را به هـدايت دعوت مى كند و مـردم از وى پيروى مـى كننـد و به سعادت مى رسند و امامى كه مردم را به گمراهى فرا مـى خـواند و مردم نيز از وى پيروى مى كنند[.و در تباهـى غوطه ور مـى گردنـد] 2پـرسـش از ولايت اهل بيت در قيـامت2 خـداونـد در آيه 36 سـوره اســراء مـى فـرمايـد: ((چشـم و گـوش و دل, تمامـى اينها مـورد پـرسـش و بازخـواست قـرار مـى گيرنـد.)) امام(ع) فـرمـود[ :رسـول خـدا(ص) فرمـود]: ... به عزت پروردگارم سـوگنـد, تمامـى امت مـن در روز قيامت باز داشته مـى شـونـد و از ولايت اميرمـومنان(ع) بازخـواست مى گردند.
احترام به اهل بيت
در آيه 82 سـوره كهف مـى خـوانيـم: ((... و امـا آن ديــوار, از آن دو يتيـم در آن شهر بـود و زير آن گنجـى متعلق بدانها وجـود داشت و پدرشان مردى نيكـوكار بـود. پروردگارت مى خـواست آنها به حد بلـوغ برسند و گنج خـود را بيرون آورند...)) امام به يكى از منحرفان مى فرمايد: به خاطر احترام چه كسـى آن ديـوار براى ايـن دو يتيـم محفـوظ مانـد؟ مرد گفت: پدرشان امام فرمـود: آيا پـدر آنها بهتر بود يا رسول خدا؟ آن مرد بديـن وسيله به مقام و عظمت آن خـانـدان پـى بـرد و سـرافكنـده و شـرمسـار گـرديـد.
جدال ميان اهل بيت و بنى اميه
شخصـى از آن حضـرت در بـاره آيه 19 سـوره حج پـرسيــد. خداوند در اين آيه مى فرمايد: ((اينان دو گروهند (دشمـن يكديگر) كه در باره پروردگارشان به جـدال و نزاع برخاستند.)) امام پاسخ داد: ما و بنى اميه هستيـم كه در باره خداى ـ عزوجل ـ به جدال و مخـاصمه پـرداخته ايـم; مـا مـى گـوييـم خـداى راست گفت; و آنـان مـى گـويند: خـداى دروغ گفت: پـس ما و ايشان تا روز قيامت[ نيز] دشمن يكديگريم.
اهل بيت, حكمرانان الهى
در آيه 41 سوره حج مى خوانيم: [))ياران خدا] كسانى هستند كه اگر در زميـن بدانها قدرت و مكنت بخشيـم, نماز را بـرپا داشته و زكات را مـى پـردازنـد و امـر به معروف و نهى از منكر مـى كنند و ...)) امام(ع) فرمـود: ايـن آيه در شـاءن مـا اهل بيت فـرو فـرستـاده شـده است.
طهارت و عصمت اهل بيت
خداوند در آيه 33 سـوره احزاب مـى فرمايد: ((خـداوند اراده كرده است كه پليـدى و گناه را تنها از شما اهل بيت دور سـازد و شمـا را پاك گرداند[ .و به مقام عصمت رساند])) آن حضرت فرمود: رسـول خـدا(ص) در منزل ام سلمه بـود كه بـرايـش[ غذايـى به نام] حريره آوردند. آن حضرت على و فاطمه و حسـن و حسيـن(ع) را فرا خواند و همگى از آن خـوردند. سپـس عباى خيبرى بر آنها افكند و آيه فـوق را تلاوت فرمود.
اهل بيت منبع علوم
خـداونـد در آيه 12 سـورء يـس مـى فـرمـايـد: ((و همه چيز را در امام آشكار كننـده اى برشمرده ايـم.)) آن حضرت فرمود: ... حضرت رسـول خـدا(ص) فرمـود: مراد از ((امام مبيـن)) اميرالمـومنيـن(ع) است, بـى ترديد او همان امامـى است كه خداى ـ تبارك و تعالـى ـ در وى علـم هر چيزى را به شماره درآورده است.
پيـوستـن به اهل بيت و دوستـى بـا ايشان
در آيه 23 سوره شورى مى خوانيم:
[((اى رسول ما, به امت] بگو: مـن از شما اجرى نمى خواهم جز دوست داشتـن نزديكانـم. )) امام حسيـن(ع) فرمـود: آن خـويشاونـدى كه خداوند پيـوند بدانها را فرمان داده و حق آنان را گرامـى داشته و خـوبـى را در ايشان نهاده است, خـويشـاونـدى ما اهل بيت است. خـداونـد حق مـا را بـر هـر مسلمـانـى واجب كـرده است.اهل بيت هماره در حال عبادت
خـداونـد در آيه 29 سـوره فتح مـى فـرمـايــد: ((... آنان[ كسانـى كه با رسـول خـدا(ص) در برابر كفار سرسخت و در ميان خـود مهربانند] را مـى بينـى كه پيـوسته در حال ركـوع و سجـودنـد ...)) امام(ع) فرمـود: ايـن آيه در باره علـى بـن ابـى طالب(ع) نازل شده است.
اهل بيت سرچشمه روشنايى ها
در آيات آغازيـن سوره شمس مى خوانيـم: ((سوگند به خورشيد و تابش و گسترش نـور آن در هنگام بالا آمـدن ...; و سـوگنـد به ماه, آن هنگام كه در پى خورشيد برآيد و سوگند به روز آن هنگام كه زميـن را روشنايـى مـى بخشد.)) امام(ع) فرمـود: مراد از خـورشيد, محمد رسـول خدا است; و مراد از ماه اميرمومنيـن على است كه به دنبال محمد(ص) مـىآيد و مراد از روز قائم آل محمد است كه زميـن را از قسط و عدل پر مى سازد.
نعمت ديندارى و ولايت اهل بيت
در آيه 11 سوره ضحى مى خوانيـم: ((... و اما نعمت پروردگارت را, پس بازگو كـن.)) امام(ع) فرمود: مراد از نعمت, دين و اعتقاد به ولايت اهل بيت (عليهم السلام) است.
اهل بيت و آگـاهـى از رويـدادهـاى آينـده
اميرالمومنين(ع) سـوره قـدر را تلاوت مـى فرمـود. حسيـن(ع) گفت: پدر, گـويا ايـن سـوره[ كه]از دهان شما[ شنيده مـى شـود] شيرينى خاصـى دارد! حضرت فرمـود: اى فرزند رسـول خدا و فرزندم, مـن از اين سوره چيزى مى دانم كه تو نمى دانى. هنگامى كه ايـن سوره نازل شد, جـدت رسـول خـدا(ص) مرا فرا خـواند. وقتـى به محضرش شرفياب شدم] آن را برايـم قرائت فرمود; سپـس بر شانه راستـم زد و گفت: اى برادر من و وصـى من و سرپرست و والى امتـم بعد از مـن, و اى دشمن دشمنان مـن تا روزى كه همگان برانگيخته شـوند, ايـن سـوره بعد از مـن براى تـو است و بعد از تـو بـراى فـرزنـدانت[ .آرى] جبرئيل(ع) برادر فرشته ام, حـوادث امتـم را در سنت خويـش برايـم گفته است و همانها را براى تـو نيز بازگو خواهد كرد. ايـن سوره در جان قدسى تو و جانشينان[ مـن و تو] تا آن هنگام كه طلوع فجر قـائم(ع) سـرزنـد همـاره نـوربخـش خـواهـد بــود.
اللهم عجل فرج قائم آل محمد(ع)
سيدعليرضا جعفرى
برگرفته شده از كوثر - ش 21