Print this page

ارزش علم‌آموزی در نگاه اهل بیت(ع) و سیره علما

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
ارزش علم‌آموزی در نگاه اهل بیت(ع) و سیره علما

علم برترین فضیلت و وسیله هدایت معرفی شده است، سیره بزرگان دین نیز نشان می‌دهد که آنان با تحمل رنج‌های فراوان، سال‌ها در راه دانش‌افزایی تلاش کرده و آن را از مهم‌ترین مسئولیت‌های خود می‌دانستند.

به گزارش خبرگزاری حوزه، در نگاه اهل بیت (ع)، علم سرچشمه کمال و مایه هدایت انسان است و آموختن آن وظیفه‌ای همگانی شمرده شده است. علمای دین نیز با پشتکار و سخت‌کوشی، عمر خویش را وقف گسترش دانش و تربیت شاگردان کردند.

 

ارزش علم آموزی و جایگاه عالم در روایات اهل بیت

 

کمال دین

امام علی(ع) : «ایهَا الناس اَعْلَمُوا أَنَّ کمالَ الدین طَلبُ العِلْمِ وَالعَمَلُ بِهِ ألا وَ اِنَّ طَلَبَ العِلْمِ اَوْجَبُ علیکم من طلب المالِ»

ای مردم! بدانید که کمال دین، در آموختن دانش و عمل کردن به آن است. آگاه باشید که دانش آموزی، بر شما واجب تر است از کسب مال».۱

 

گنجایش ظرف دانش

امام علی(ع) : «کلُّ وِعاءٍ یضیقُ بِما جُعِلَ فیهِ اِلّا وِعاءَ الْعِلمِ فَاِنَّهُ یتَّسِعُ»

گنجایش هر ظرفی با آنچه در آن می گذارند، تنگ می شود و جز ظرف دانش که هرچه در آن می گذارند، گسترده تر می شود».۲

 

عالم، برتر از عابد

امام باقر(ع) : «عالِمُ ینْتَفَعُ بِعِلْمِهِ افضَلُ مِنْ سَبْعَینِْ اَْلفَ عابِد»

دانشمندی که از دانش او بهره ببرند، از هفتاد هزار عابد برتر است».۳

 

اکرام عالم معادل اکرام خدا و پیامبر

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم: مَن‌ْ أکرَمَ عالِماً فَقَد أکرَمَنی وَ مَن أکرَمَنی فَقَد أکرَمَ اللهَ و مَنْ أکرَمَ الله فَمَصیرُهُ الی الجَنَّةِ. ۴

هر کس عالمی را گرامی بدارد، مرا گرامی داشته و هرکس مرا گرامی بدارد و اکرام کند، خدا را گرامی داشته و اکرام نموده و هرکس خدا را اکرام کند، به سوی بهشت روانه خواهد شد.

 

اکرام عالم معادل اکرام خدا و پیامبر

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم: مَن‌ْ أکرَمَ عالِماً فَقَد أکرَمَنی وَ مَن أکرَمَنی فَقَد أکرَمَ اللهَ و مَنْ أکرَمَ الله فَمَصیرُهُ الی الجَنَّةِ. ۴

هر کس عالمی را گرامی بدارد، مرا گرامی داشته و هرکس مرا گرامی بدارد و اکرام کند، خدا را گرامی داشته و اکرام نموده و هرکس خدا را اکرام کند، به سوی بهشت روانه خواهد شد

 

داستان هایی از سیره بزرگان در تحصیل علم

 

آیت الله بهجت(ره)

روزی آیت الله بهجت(ره) در مسیر خود از خانه به سمت حرم، به چند نفر از طلاب که در خدمتشان بودند، فرمود: «این چه نعمتی است که خداوند شما را در مسیر طلب علم قرار داده است! علم نعمت بزرگی است.» پس علم و مال دنیا را با هم مقایسه کرد و فرمود: «علم و مال دنیا این تفاوت را با هم دارند که شما باید از مال محافظت کنید، اما علم، شما را محافظت می کند. فرق دیگر اینکه اگر مال را انفاق کنیم، کم می شود، اما هرچه علم را انفاق کنیم، رو به افزایش خواهد بود».
آیت الله بهجت، با این سخنان، طلاب را به تحصیل علم تشویق می کرد. ۵

 

شدت علاقه خواجه نصیر الدین طوسی به کسب علم

نوشته اند مرحوم خواجه نصیر الدین طوسی آنچنان به تحصیل علوم عقلی و دینی علاقه داشت که شبها کمتر به خواب میرفت و کتب متنوع و گوناگون در نزد خود می گذاشت.

اگر از یکی خسته می شد به دیگری می پرداخت و برای آنکه کسالت را از خود دور سازد همیشه شبها نزد خود آب داشت و با آن رفع کسالت و خواب می کرد.

در این شبها و در این موقع بود که به کشف معضلات و مشکلات علمی نائل می آمد و از شدت فرح و انبساطی که در آن حالت وی را رخ میداد فریاد میزد: «این ابناء الملوک من هذه اللذه»
شاید خواجه نصیر در دو بیت شعر مشهور خود اشاره به همین دوران شیرین زندگانی خود نموده که در خصوص اعتزال از لذائذ زندگی و بی اعتنائی به وجود و عدم آن و تمرکز افکار در یک نقطه و هدف عالی یعنی مطالعه و درس، میفرماید:

لذات دنیوی همه هیچ است نزد من در خاطر از تغییر آن هیچ ترس نیست
روز تنعم و شب عیش و طرب مرا غیر از شب مطالعه و روز درس نیست

 

شهید مدرس و دو روز کارگری در هفته!

شهید مدرس در اوائل جوانی که در مدرسه علمیه اصفهان دوران طلبگی و تحصیل خود را می گذراند روزهای پنجشنبه و جمعه به کارگری می رفت و مزد این دو روز را صرف هزینه پنج روز تحصیل خود می نمود.

 

بیهوشی در پای درس

در پاورقی کتاب تعلیم و تعلم صفحه ۷۶ آمده است:
از شادروان استاد جلال همائی نقل شده که در مصاحبه رادیوئی می گفت :

من با مرحوم آیة الله حاج شیخ هاشم قزوینی که از اساتید حوزه علمیه مشهد بود در دوران جوانی در اصفهان همدرس بودیم روزی در اثنای مباحثه ناگهان حال ایشان منقلب شد و بیهوش بر زمین افتاد.
ما با وحشت و اضطراب طبیبی را به بالین او آوردیم ، طبیب پس از معاینه لازم دستور داد به او شربت قند دادیم خوشبختانه مفید واقع شد بیمار چشمان خود را باز کرد بلافاصله کتاب را برداشت و پرسید از کجا ماند!؟

جالب تر آنکه طبیب چون از حجره بیرون رفت مرا با اشاره به نزد خویش طلبید و محرمانه به من گفت بیهوشی شیخ از گرسنگی است هر چه زودتر غذائی به او برسانید.
چون ما تحقیق کردیم معلوم شد دو روز بوده ایشان غذا نخورده بود.


آیت الله مصباح
آیت الله مصباح می فرماید: «در طول مدتی که مشغول تحصیل علوم طلبگی بودم، تا اواخری که حتی به عنوان تحقیق در دروس فقه و اصول شرکت می کردم، از دروس غیر حوزوی هم استفاده می کردم. در طول این مدت، وقت زیادی صرف فراگیری زبان انگلیسی، ریاضیات، فیزیک، شیمی، فیزیولوژی، بیولوژی، جامعه شناسی، روان شناسی و دیگر علومی که در دانشگاه ها مطرح بود، می کردم. در انگلیسی، ریاضیات، فیزیک، شیمی و حتی اقتصاد، استادانی داشتم که بعد از انقلاب، به مقام وزارت رسیدند. منظورم این است که در عین اشتغال به دروس حوزوی، از این دروس هم غافل نبودم. هم علاقه شخصی داشتم و هم احساس می کردم یک روحانی که بخواهد مؤثر باشد، لازم است با این علوم هم آشنا گردد».۶
ایشان در کلامی دیگر می فرماید: «در دوران تحصیل، یک روز پول هایم تمام شد. تصمیم گرفتم مقداری پول قرض کنم تا خرج تحصیلم دربیاید، ولی کسی را نداشتم که از او قرض کنم. به خدا گفتم: خدایا! می خواهم درس بخوانم، هر طوری که خودت می دانی، روزی مان را برسان! بعد از آن زمان که وقت ناهار هم بود، ما چیزی برای خوردن نداشتیم، گرسنه وارد حیاط مدرسه شدم و قدم زدم. [ناگهان] پستچی آمد و نامه طلبه ها را به آنها داد. من که کسی را برای نامه نوشتن نداشتم، بی اعتنا گذشتم، ولی پستچی صدایم کرد و گفت: محمد تقی یزدی کیه؟ هرچه دقت کردم، نفهمیدم امضای نامه از کیست. بعد از آن، حواله ای را که در نامه بود نقد کردم. حواله ای به مبلغ ۲۰ تومان بود و من دوباره پول دستم آمد تا تحصیل کنم. بعدها فهمیدم این حواله از طرف کسی است که من هیچ ارتباطی با او نداشتم؛ یکی از علمای یزد که من اصلاً انتظار نداشتم برایم چیزی بفرستد».۷

 

 

پی نوشت ها :

۱. عوالی الئالی، ج ۱، ص ۲۹۲.

۲. نهج البلاغه، حکمت ۲۰۵.

۳. اصول کافی، ج ۱، ص ۳۵.

۴. جامع الاخبار، ص ۱۱۱

۵. رضا باقی زاده، بهجت عارفان، ص ۲۰۳

۶. حسین علی عربی، اندیشه ماندگار، ص ۳۱.

۷. همان، ص ۲۷و ۲۸.

خوانده شده 7 مرتبه