
emamian
صفات یاوران حضرت مهدی(عج) در آخر الزمان
دوران آخرالزمان حساسترین مقطع تاریخ بشریت است. طبق روایات، این دوران به دو مقطع تقسیمبندی میشود:
1. پس از رسالت حضرت ختمیمرتبت پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و آله که تاکنون ادامه دارد. در این دوران شاهدیم که فساد و تباهی در قالب هلاکت نسل و نابودی حرث، عالم را فرا میگیرد. (بقره: 205)
2. دورانی که عالم دستخوش حوادث عجیب و غریب میشود؛ خروج موجوداتی مثل یأجوج و مأجوج، بروز عذاب دُخان، وقوع بادهای سیاه و صیحههای سهمگین آسمانی از جمله این موارد است. (انعام: 65، دخان: 10)
اما یکی از موضوعات مرتبط با فضای آخرالزمان، مسئله دستهجات یاوران حضرت صاحب الزمان امام عصر عجّل الله تعالی فرجه است؛ آنچه خداوند در قرآن بهعنوان شاخصههای یاوران مهدی عجّل الله تعالی فرجه معرفی میکند، با آنچه در جامعه و بین برخی اندیشمندان دینی با عناوینی مثل "مهدییاوری" مطرح میشود، بسیار متفاوت است. در قرآن عناوین و صفاتی مثل انصارالله، صاحبان قوای شدید (أُولی بَأْسٍ شَدیدٍ)، رکن شدید، حزبالله، امت معدوده و اصحاب صراط سَویِّ، به یاوران امام عصر عجّل الله تعالی فرجه نسبت داده شده است. خداوند هرکدام از این گروهها را در هر دورهای و بهاقتضای پیشبرد برنامههای خود روی کار میآورد،
بهعنوان نمونه خداوند در آیه 5 سوره اسراء از گروهی سخن میگوید که طبق سیاق آیات قبل، مأموریت نابودی اول بنیاسرائیل را بهعهده دارند. این گروه با عنوان «أُولی بَأْسٍ شَدیدٍ» یا صاحبان توان سخت شناخته میشوند: «فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَیْکُمْ عِباداً لَنا أُولی بَأْسٍ شَدیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ وَ کانَ وَعْداً مَفْعُولا» یعنی آنگاه که وعده [تحقق] نخستین آن دو (فساد اول بنیاسرائیل (صهونیستها)) فرا رسد، بندگانى از خود را که سخت نیرومندند، بر شما میگماریم، تا میان خانهها [یتان براى قتل و غارت شما] به جستوجو درآیند و این ماجرا تحققیافتنى است. خداوند این رویداد را بهعنوان وعدهای غیر قابل تخلف معرفی میکند.
در روایتی از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام نقل است که درباره این قوم فرمود «قَوْماً یَبْعَثُهُمْ اللَّهُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ(ع) لَایَدَعُونَ وَتْراً لِآلِمُحَمَّدٍ إِلَّا أَحْرَقُوهُ ـ وَ کانَ وَعْداً مَفْعُولا»؛ یعنی قومی هستند که خداوند قبل از قیام قائم آنها را مبعوث میکند تا برای آل محمد صلى الله علیه و آله تظلمخواهی کنند تا اینکه آنها را بسوزانند؛ و این وعدهای است که محقق میشود (کامل الزیارات، ص63)
نکتهای که در این آیات و روایات وجود دارد، ماهیت قوم بنیاسرائیل است که در هر دورهای خود را در پوششی نمایان میکند. حال، این قوم طی سده اخیر در قالب صهیونیستها شناخته میشوند و مشغول به فساد و تباهی در دنیا هستند؛ خداوند وقتی از این قوم در قرآن سخن میگوید، با همین خصلت فساد و تباهی از آنها یاد میکند؛ یکی از این آیات، آیه 205 بقره است، آنجا که فرمود «سَعى فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فیها وَ یُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ...» یعنی آنها در زمین سعیِ در فساد میکنند و بنا را بر هلاکت حرث و نسل میگذارند. یا در آیه 64 مائده وقتی از امت یهود سخن میگوید، آنها را مفسدان فی الارض معرفی میکند و میفرماید «وَ یَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسادا»؛ البته در عمده آیات قرآن، خداوند وقتی از یهود میگوید، منظورش همان یهودیت جاهل و کافری است که در صدر اسلام نیز برای رسول خدا صلی الله علیه و آله دردسرساز بودند.
نکته بعد درباره گروهی است که عامل نابودی بنیاسرائیل میشوند که روایت از آنها با عنوان «قوم» یاد میکند؛ بنابراین تقابلی بین این دو امت صورت میگیرد که در نهایت سبب نابودی صهیونیستها میشود؛ همانها که دشمنیِ اصلیشان با آموزههای اسلام، سنت نبوی و ولایت عترت بهویژه امام عصر عجّل الله تعالی فرجه بهعنوان منجی عالم است و بارها در طول تاریخ بر این دشمنیشان صحه گذاشتند؛ همچنان که اکنون مشاهده میکنیم حجم بالایی از تولیدات سینمایی در غرب و هالیوود با مضمون منجیستیزی است.
محافل ارشد امنیتی اسرائیل: ایران ثابت کرد توانایی پاسخ دادن به تلآویو با هر ابزاری را دارد
بعد از حمله موشکی اخیر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران به مقر جاسوسی موساد اسرائیل در اربیل عراق، رسانههای صهیونیستی اعلام کردند که ارتش این رژیم از ترس حملات پهپادی ایران طی روزهای آینده همچنان در حالت آمادهباش خواهد بود.
این درحالی است که صهیونیستها رو گذشته از حمله سایبری گسترده به نهادهای رسمی و وزارتخانههای این رژیم خبر داده و اعلام کردند که سایتهای وابسته به این نهادها دچار اختلال شده و دسترسی به آنها ممکن نیست.
در همین زمینه روزنامه فرامنطقهای رایالیوم با انتشار مقالهای اعلام کرد، مقامات رسمی و رسانههای رژیم صهیونیستی همچنان در موضع گیری خود نسبت به حمله موشکی اخیر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران به مقر جاسوسی صهیونیستها در اقلیم کردستان عراق، سردرگم هستند. در حالی که جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده که سرویس جاسوسی موساد اسرائیل را در اربیل عراق مورد هدف قرار داده است، تلویزیون رسمی رژیم صهیونیستی به نقل از منابع ارشد امنیتی این رژیم گزارش داد که موساد صحت این خبر را نه تایید و نه تکذیب میکند.
رای الیوم افزود، در این شرایط صهیونیستها همچنان مشغول اختراع یک روایت جدید درباره این ضربه موشکی هستند که از ایران دریافت کردند؛ روایتی که برای شهرکنشینان صهیونیست و کل جهان قابل قبول باشد که البته به گفته رسانههای صهیونیستی این امر بسیار دشوار است.
با وجود این که حدود چهار روز از حمله موشکی ایران به مقر جاسوسی رژیم صهیونیستی در اقلیم کردستان عراق میگذرد؛ اما این مسئله همچنان در راس اولویتهای منابع و رسانههای رژیم صهیونیستی قرار دارد. رسانههای صهیونیستی که طبق قوانین سختگیرانه این رژیم و بر اساس سانسور نظامی فعالیت میکنند در تلاش هستند تا این حمله موشکی ایران را در قالب یک تحول استراتژیک در جنگ با ایران در چندین جبهه توصیف کنند.
در این زمینه وب سایت صهیونیستی والا روز سه شنبه به نقل از محافل ارشد امنیتی رژیم صهیونیستی اعلام کرد: ایران ثابت کرده است که میتواند با ابزارهای مختلف از جمله موشکها و پهپادها و حملات مسلحانه پاسخ اسرائیل را بدهد.
در همین راستا «امیر بوحبوط» کارشناس نظامی صهیونیست با انتشار مقالهای به نقل از منابع ارشد امنیتی این رژیم اعلام کرد که حمله موشکی ایران به اربیل عراق در ادامه تهدیدات ایران در سالهای اخیر برای گرفتن انتقام خون سربازان و افسران ایرانی در سوریه بود. ایرانیها هرگز نبرد نامحدود با اسرائیل را رها نخواهند کرد و وقایع میدانی صحت این ارزیابیها و همچنین کارآمدی توانمندیهای ایران را ثابت کرده است.
این کارشناس صهیونیست ادامه داد، ایران ثابت کرده که می تواند با ابزارها و روشهای مختلف پاسخ اسرائیل را بدهد.
در ادامه مقاله رایالیوم آمده است: نکته قابل توجه در همه گزارشها و ارزیابیهای رژیم صهیونیستی درباره حمله موشکی جمهوری اسلامی ایران به مقر جاسوسی این رژیم در اربیل عراق این است که رژیم اشغالگر در واکنش به این حمله، تلاش میکند تاریخچهای از عملیاتهای قدیمی خود علیه مقاومت را یادآوری کند.
بر اساس این گزارش، در واقع این تلاش صهیونیستها در راستای توجیه شکستهای این رژیم مقابل افکار عمومی شهرکنشینان صهیونیست صورت میگیرد و مقامات صهیونیست تلاش دارند به شهرکنشینان بگویند که اسرائیل در «جنگ بین جنگها» قرار دارد و معادله این جنگ امروز تغییر کرده است.
به نوشته این رسانه، همچنین هنوز مشخص نیست بعد از حمله موشکی که پایگاه موساد در اربیل عراق را مورد هدف قرار داد، ایرانیها به همین حمله اکتفا کنند و ممکن است حملات دیگری در امتداد آن انجام بگیرد. این حمله ممکن است در طول مرزهای فلسطین اشغالی از ارتفاعات جولان و یا در عرصه هوایی برای ضربه زدن به هواپیماهای اسرائیلی باشد.
رایالیوم نوشت: در پایان باید به این نکته توجه کنیم فارغ از هر اتفاقی که افتاده و یا خواهد افتاد، در این میان رژیم صهیونیستی اعتراف کرد که ارتش آن برای مقابله با تهدیدات ایران مجبور است هوشیاری خود را در دریا و زمین و آسمان بالا برده و در بالاترین سطح آمادهباش قرار بگیرد. این حمله موشکی ایران همچنین بار دیگر ارزیابیهای اشتباه مسئولان امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی را فاش کرد؛ جایی که آنها مدعی بودند ایران در شرایط حساسی قرار دارد و برای دادن پاسخ اسرائیل عجله نخواهد کرد؛ اما اتفاقی که افتاد همه ارزیابیها و محاسبات صهیونیستها را به هم ریخت.
رئیسی: ترکمنستان همیشه میتواند به دوستی بلندمدت با ایران تکیه کند
آیتالله سید ابراهیم رئیسی رئیسجمهور شامگاه سهشنبه در پاسخ به تماس تلفنی «قربانقلی بردی محمداف» رئیس شورای ملی ترکمنستان با وی، ضمن تبریک برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در این کشور و همچنین تبریک ایام نوروز بر توسعه روابط با کشورهای آسیای مرکزی به ویژه ترکمنستان تأکید کرد.
رئیسی با اشاره بر گسترش روابط تهران ـ عشقآباد در دوره ریاست جمهوری «قربانقلی بردی محمداف»، اظهار داشت: همیشه اراده جمهوری اسلامی ایران بر توسعه همکاریهای دو کشور در حوزههای انرژی، سیاسی و امنیتی بوده که نقشآفرینی شما در رسیدن به این اهداف قابل تقدیر است.
وی با اشاره به سفر خود به ترکمنستان و دیدار با رئیس جمهور این کشور گفت: همیشه میتوانید بر دوستی بلندمدت و صمیمانه با جمهوری اسلامی ایران تکیه کنید.
«قربانقلی بردی محمداف» رئیس شورای ملی ترکمنستان نیز در این تماس تلفنی از اقدامات آیتالله رئیسی برای توسعه روابط دوجانبه میان دو کشور تشکر کرد.
«سردار بردی محمداف» رئیس جمهور جدید ترکمنستان نیز در اولین تماس تلفنی با آیتالله رئیسی پس از مشخص شدن نتایج انتخابات این کشور، ضمن تشکر از پیام تبریک رئیس جمهور کشورمان، با تأکید بر لزوم گسترش همکاریهای همه جانبه دو کشور، گفت: آمادگی کامل برای توسعه روابط میان تهران ـ عشقآباد در همه زمینههای دو جانبه، چند جانبه و منطقهای و بینالمللی را اعلام میکنم.
رئیسی نیز در پاسخ به این تماس تلفنی، گفت: ملتهای ایران و ترکمنستان در کنار همسایگی خویشاوند هستند.
وی با اشاره به اهمیت کریدور شمال ـ جنوب، تأکید کرد: امیدواریم در دوره جدید ریاست جمهوری در ترکمنستان شاهد همکاری و فعال شدن بیش از پیش ظرفیتهای اقتصادی دو کشور باشیم.
پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی رحلت آیتالله محمدعلی علویگرگانی
به نقل از دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای، رهبر انقلاب اسلامی در پیامی رحلت عالم ربانی آیةالله آقای حاج سید محمدعلی علویگرگانی را تسلیت گفتند.
متن این پیام بهشرح زیر است:
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
رحلت عالم ربّانی آیةالله آقای حاج سید محمدعلی علویگرگانی رضواناللهعلیه را به حوزهی علمیهی قم و به همهی شاگردان و ارادتمندان و مقلدان ایشان بهخصوص به مردم مؤمن گلستان که ارادت ویژه به این بزرگوار و والد محترمشان مرحوم آیةالله آقای حاج سیدسجاد علوی داشتند، و بالاخص به خاندان گرامی و فرزندان مکرّمشان تسلیت عرض میکنم. این مرجع معظم در قضایای گوناگون انقلاب و مسائل کشور همواره وفادارانه در کنار مردم و پشتیبان نظام مقدس بودند و خدمات ارزشمندی کردهاند که موجب فیض و رحمت الهی است انشاءالله. از خداوند متعال علو درجات ایشان را مسئلت میکنم و امیدوارم با اجداد طاهرینشان محشور گردند.
چرا آمریکا علیرغم نیاز به برجام در مذاکرات دمدمیمزاج عمل میکند؟
نوسانات رفتاری و ارسال سیگنالهای متناقض درباره مذاکرات وین را میتوان یکی از اصلیترین مشخصههای عملکرد کشورهای غربی حاضر در این گفتوگوها در ماههای گذشته دانست،
مثلاً ضلع غربی مذاکرات وین ـ و در رأس آنها آمریکا ـ در همان حال که هتل کوبورگ را برای تعطیلات کریسمس ترک میکردند ایران را بابت کندی در پیشرفت گفتوگوها مورد انتقاد قرار داده برای زمان توافق، ضربالاجل میگذاشتند؛ یا در عین اذعان به شکست سیاست «فشار حداکثری» و ادعای کنار گذاشتن آن، عملاً تمامی مؤلفههای آن را بیکموکاست اجرا میکردند.
پروپاگاندای غربی
مصداقهای چنین رفتارهایی فراوانند؛ و تازهترین نمونه آن، تغییر لحن ناگهانی طرفهای غربی درباره نتیجه مذاکرات وین بعد از آغاز درگیریها در اوکراین بود. در حالی که مقامها و رسانههای آمریکا تا قبل از آغاز جنگ معمولاً بر احتمال شکست مذاکرات وین در صورت عدم انجام اقداماتی از سوی ایران تأکید میکردند، بعد از جنگ بهناگاه پیامهایشان را بیشتر بر این محور متمرکز کردند که متن توافق آماده است و طی چند روز آینده میتواند امضا شود.
هرچند این تغییر لحن میتوانست از پیشرفتهای واقعی در مسائل محل بحث در وین هم انعکاس گرفته باشد اما در نظر گرفتن این نکته که مواضع جدید کشورهای غربی علیرغم حل نشدن چندین گره مهم در مذاکرات صورت میگرفت، این احتمال را که خوشبینی جدید غربیها از عوامل و متغیرهای دیگری نشئت میگرفت تقویت میکرد.
قطعه بعدی این پازل که تصویر روشنتری از نیت احتمالی غربیها ارائه کرد زمانی پیدا شد که «سرگئی لاوروف»، وزیر امور خارجه روسیه خواستار اخذ تضمینهایی برای عدم تحریم همکاریهای روسیه با ایران بعد از نهایی شدن سند وین شد، از اینجا به بعد، محور پیامرسانیهای طرفهای غربی بهویژه آمریکا بر این قرار گرفت که متن توافق، نهایی شده و بهروی میز قرار گرفته است و رسیدن به نتیجه در گروی اتخاذ تصمیمگیری سیاسی از سوی تهران و مسکو است.
در واقع، طرفهای غربی از آنجا که پیشبینی میکردند روسیه با توجه به تحریمهای اعمالشده علیه این کشور ممکن است سؤالات و مسائلی را درباره نحوه همکاریها پس از توافق وین مطرح کند پیشدستی کرده و با القای این گزاره که همه مسائل توافق نهایی شدهاند زمینه را برای به حاشیه بردن مسئولیت کشورهای غربی فراهم کرده بودند.
با آنکه بدیهی بود که ماجرای تحریمهای روسیه و درخواست مسکو برای عدم تحریم همکاریهایش با ایران میتوانست به پیچیدگیهای مذاکرات وین اضافه کند اما بهخلاف تبلیغات کشورهای غربی مسئله درخواست روسیه نه تنها موضوع باقیمانده روی میز بود و نه نخستین گرهی که باید گشوده میشد.
در همین راستا روز پنجشنبه خبرگزاری تسنیم بهنقل از منابع آگاه گزارش داده بود که همچنان سه تا چهار مسئله اصلی و فرعی در مذاکرات باقی ماندهاند که باید حل شوند. این منبع گفت: «در حوزه راستیآزمایی گامهایی برداشته شده است اما راجع به مسئله تضمینها و بهویژه تحریمها همچنان مسائل مهمی روی میز است که طرف غربی باید اقدامات لازم را انجام دهد.»
مضاف بر آن، از برخی شواهد هم اینطور برمیآمد که آمریکاییها هم در روزهای قبلتر با انجام برخی اقدامات و طرح خواستههای جدید پیچیدگیهای جدیدی به گفتوگوها اضافه کرده بودند، بهعنوان مثال، پایگاه میدلایستآی ساعاتی بعد از آنکه مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا وقفه در مذاکرات وین را اعلام کرد گزارش داده بود که طرح خواستههای جدید از سوی آمریکا باعث عصبانیت و شگفتی تیم ایران شده است.
مطالبات جدید آمریکا مسئلهای بود که در گفتوگوی تلفنی میان «حسین امیرعبداللهیان»، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران و «جوزپ بورل»، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در روز 19 اسفند هم مورد اشاره قرار گرفت. عبداللهیان در آن تماس تلفنی تصریح کرده بود «طرح برخی درخواستهای جدید از سوی آمریکا هیچ گونه توجیه منطقی نداشته و با مواضع این کشور در مورد دستیابی سریع به توافق در تناقض است.»
دلیل چنین رفتارهایی از سوی هیئت آمریکایی، آن هم در شرایطی که شواهد متعددی گواه میدهند که آمریکا بهدلیل نداشتن هیچ راهکار جایگزین بهجای برجام بسیار بیشتر از همه طرفها خواستار توافق در وین است، چیست؟ پاسخ به این سؤال را باید تا حد زیادی در نوع نگاه دولت جو بایدن به برجام و هدفهایی که دولت آمریکا برای رسیدن به آنها از طریق این توافق برنامهریزی کرده جست. برای توضیح درباره این نگاه و اهداف آمریکا از برجام لازم است قدری به عقب برگردیم؛ یعنی سال 2015 که برجام در دولت «باراک اوباما ت جو بایدن» بر مبنای فلسفه و نگاه راهبردی خاصی شکل گرفت.
مانور تحریمی
هنگامی که توافق برجام در سال 2015 میان ایران و قدرتهای جهانی منعقد شد دولت آمریکا بهصراحت اعلام میکرد که هدفش از برجام متوقف به این توافق نیست بلکه قصد دارد آن را بهعنوان ابزاری برای تنظیم رفتار جمهوری اسلامی ایران بهکار بگیرد. دولت «باراک اوباما» که برجام در دولت او معماری شد، بهطور مشخص اعلام میکرد که محدود کردن برنامههای موشکی و منطقهای ایران، هدفهایی نهایی هستند که برجام قرار است بهعنوان سکویی برای رسیدن به آنها عمل کند.
نیل به چنین هدفی، به در پیش گرفتن سیاستهای خاصی از سوی دولت آمریکا و بهویژه، به سبک خاصی از مانور با ابزار تحریم نیاز داشت، به این صورت که رفع تحریمها نباید بهگونهای صورت میگرفت که به عادیسازی تجارت با ایران و انتفاع اقتصادی کامل ایران منجر میشد.
اصطلاح «شیرینیهای آدامسی» که برخی از تحلیلگران برای توضیح درباره نوع رفتار آمریکا در رفع تحریمها علیه ایران بعد از اجرای برجام بهکار گرفتند در واقع ناظر به همین نوع سیاست آمریکا در قبال تحریمها بود. مطابق این تاکتیک، رفع تحریمها باید به شیرینیهای زودگذر و موقتی مانند آزادسازی بخش اندکی از داراییهای ایران و یا خرید چند هواپیما محدود میشد، اما هرگاه تهران در جستوجوی دائمی کردن آن تجارب شیرین برمیآمد باید از او تغییر رفتار در حوزههای دیگر خواسته میشد.
ایجاد هراس در بانکها درباره انجام تراکنشهای مربوط به ایران، تمدید 10ساله «قانون تحریمهای ایران»، امضای قانون ویزا برای هراساندن تجار از ورود به ایران و گره زدن انتفاع اقتصادی ایران به مسائل غیرهستهای تنها بخشی از اقداماتی بود که در دوران ریاستجمهوری «باراک اوباما» برای ایجاد هراس در فضای بینالمللی از تجارت با ایران و محدود کردن منافع اقتصادی ایران انجام شد.
این نوع استفاده از تحریم هم بهاقتضای برخی ویژگیهای خود تحریمها صورت میگرفت و هم بهاقتضای راهبرد کلی آمریکا در قبال ایران، مثلاً یک ویژگی ابزار تحریم که چنین رویکردی را میطلبید این بود که تحریمها ذاتاً اثراتشان را بهمرور زمان از دست میدهند و هیچگاه نمیتوان از آنها بدون آنکه بخش زیادی از کارکردشان را از دست بدهند علیه کشورهای هدف استفاده کرد.
اوباما بارها به منتقدانی که به او بابت کاستن از فشار تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران خرده میگرفتند توضیح میداد که "تحریم سلاحی نیست که تا ابد کارگر باشد و با گذشت زمان دچار سیر افولی میشود، بنابراین باید آنها را بهتناسب رفتار طرف مقابل بالا و پایین کرد و تا زمانی که فشار آنها پابرجاست آنها را از طریق مذاکره به امتیاز تبدیل کرد"، مثلاً او در مصاحبهای در تاریخ 5 اوت 2015 اذعان کرده بود که تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران قابل ادامه نبودهاند و لازم بوده که آمریکا آنها را بهازای ایجاد پارهای تغییرات در رفتارهای هستهای ایران کاهش دهد تا تحریم قابلیت سلاحبودنش را از دست ندهد.
درباره ویژگیهای تحریمها و روش استفاده دولت آمریکا از آنها برای تغییر رفتار کشورهای هدف در کتاب «ریچارد نفیو» بهنام «هنر تحریمها» توضیحات بیشتری ارائه شده است. نفیو که از او بهعنوان یکی از اصلیترین طراحان تحریمها علیه ایران یاد میشود در آن کتاب بر اینکه تحریمها باید بهگونهای بهکار گرفته شوند که قابلیت «افزایش تدریجی» داشته باشند تأکید میکند. از توضیحات نفیو در آن کتاب و در مقالههای دیگر او چنین برمیآید که هیچ چیز بهاندازه «تحریم حداکثری»، ابزار تحریم را مستهلک و فرسوده و دست آمریکا را از گزینههای لازم در برابر رفتارهای «طرفهای متخاصم» تهی نمیکند زیرا اقتصاد کشور هدف با تحریم سازگار میشود و آمریکا، پس از آن نمیتواند برای اخذ رفتار مطلوب از طرف مقابل به تهدید به تحریم متوسل شود.
جدا از ویژگیهای تحریمها، سبک خاص آمریکا در رفع تحریم علیه ایران از راهبرد کلان آمریکا در قبال ایران هم نشئت گرفته بود. از منظر نظام حاکمیتی آمریکا چنانچه تحریمها علیه ایران بهطور کامل لغو میشد جمهوری اسلامی از مذاکره در پروندههای دیگر بینیاز میشد و یا اینکه، سرازیر شدن پول زیاد به اقتصاد ایران در نتیجه برداشتن تحریمها میتوانست قدرت تهران در زمینههای موشکی و منطقهای را چنان بالا ببرد که یا کشور را از مذاکرات هدفگذاریشده بعدی بینیاز کند و یا دستش را بهشدت در آن گفتوگوهای مفروض بالا ببرد.
فشار هوشمند
«جو بایدن» در شرایطی وارد کاخ سفید شد که دولت سلف او، «دونالد ترامپ» با بیاعتنایی به هشدارهای تمامی کارشناسان رویکرد «فشار حداکثری» علیه ایران را در پیش گرفت و عملاً نهفقط قابلیت اثرگذاری تحریمها علیه ایران بلکه جایگاه آمریکا را در نظم تجارت جهانی که پشتوانه اصلی تحریمها هستند به خطر انداخته بود. وزارت خزانهداری دولت بایدن در یک گزارش ارزیابی در اکتبر 2021 به آغاز روند کند شدن تحریمها اذعان کرده و نوشته بود که حتی برخی از متحدان آمریکا هم کاهش استفاده از دلار در تراکنشهای بینالمللی و کاهش عبور از نظام مالی آمریکا را شروع کردهاند.
وزارت خزانهداری آمریکا برای حل این معضل پیشنهاد کرده بود که لازم است «دولت آمریکا روشهای عملیاتی را که زیربنای بهکارگیری تحریمها هستند نوسازی و اصلاح کند. اعمال چنین تغییراتی برای همساز شدن با معماری مالی جهان که اثرات عمیقی بر کارآیی تحریمهای مالی آمریکا دارند ضروری است.»، بهطور خلاصه، دولت بایدن ضمن اذعان به اینکه تحریمها در حال از دست دادن اثرگذاریشان هستند خواستار آن شده بود که شکلِ بازی با تحریم و فشار بهگونهای عوض شود تا تحریمها کارآیی رو به افول خودشان را مجدداً به دست بیاورند.
برای ایران، پیامد کاسته شدن از کارآمدی تحریمهای آمریکا این بود که دولت بایدن عملاً قدرت مانور خود در برابر پیشرفتهای برنامه هستهای ایران را از دست داده بود، به همین جهت بود که بایدن اعلام کرد که قصد دارد بهجای فشار حداکثری سیاست «فشار هوشمند» را علیه ایران در دستور کار قرار دهد.
هرچند دولت بایدن علناً درباره ویژگیهای «فشار هوشمند» توضیح نداده است اما از مجموعه تحولات گفتهشده تاکنون و رفتارهای آمریکا در قبال ایران میتوان استنباط کرد که یکی از مهمترین جنبههای چنین راهبردی را بازی با عنصر تحریمها در جهت بازسازی آن و جلوگیری از کند شدن اثرگذاری آنها تشکیل میدهد.
مقصدی که قرار است فشار هوشمند، دولت بایدن را به آن رهنمون کند همان مقصد اعلامشده از سوی اوباما است؛ آوردن ایران پای میز مذاکره برای توافقهای جدیدی که بتواند در نهایت به محدودسازی مؤلفههای قدرت جمهوری اسلامی در زمینههای موشکی و منطقهای منتهی شود، در واقع، مقامهای دولت بایدن بارها در اظهارات علنیشان این را اعلام کردهاند قصدشان از بازگشت به برجام، همسو شدن با متحدان اروپایی آمریکا برای حرکت بهسمت «توافقی قویتر و طولانی» است.
آمریکا بهخصوص در جریان مذاکرات وین رفتارهایش را حول محور این اصل سازماندهی کرده است که تنظیم هر پدیده مرتبط با مذاکرات (اعم از زمان آغاز و پایان گفتوگوها، اقدامات و موضعگیریها در قبال ایران، ابراز خوشبینی یا بدبینی درباره مذاکرات، نقشهراه رفع تحریمها در آینده، اثرگذاری هر تحول جهانی بر مسائل وین و...) باید بهگونهای باشد که سوئیچ روشن و خاموش کردن تحریمها را در اختیار آمریکا قرار دهد نه ایران؛ تا واشنگتن بتواند از طریق تنظیم فشار تحریمها، رفتار ایران را مطابق با اهداف خودش تنظیم کند.
بنابراین طبیعی است در مذاکرات وین هم هر گاه آمریکا احساس کرده ورودش به برجام به گونهای خواهد بود که میتواند در اصل فوق خلل وارد کند در احیای توافق کارشکنی کرده و به جنگ رسانهای-روانی برای مقصرنمایی طرفهای دیگر روی آورده است. اینکه آمریکا در حین جاری بودن مذاکرات وین چندین بار تیمهایی را روانه چین کرده تا بتواند جلوی فروش نفت ایران را بگیرد و یا اینکه در حین مذاکرات به توقیف نفتکشهای ایران روی آورده را هم میتوان در همین بستر دید و تحلیل کرد.
نوسانات رفتاری آمریکا در مذاکرات وین بعد از حمله روسیه به اوکراین را نیز میتوان بر اساس همین اصل تحلیل کرد.
تحولات اوکراین و مذاکرات وین
از منظر آمریکا، تحولات اوکراین و افزایش قیمت نفت خام در بازارهای جهانی رویدادی است که باعث دست برتر ایران در مذاکرات میشود. ایالات متحده به دلایلی که شرح آن در بالا رفت نمیخواهد در چنین شرایطی توافق نهایی شود بلکه ترجیح میدهد قبل از توافق در وین موازنه داده و ستانده را به نفع خود و به ضرر ایران تغییر دهد.
هر چند آمریکا برای تنظیم قیمت انرژی در بازارهای جهانی روی نفت ایران حساب باز کرده اما به نظر میرسد ترجیح واشنگتن در حال حاضر آن است که برای جلوگیری از سرازیر شدن ثروت به ایران در شرایط کنونی، تا آنجا که میتواند ابتدا به کمک نفت ونزوئلا یا عربستان سعودی تا اندازهای در بازار انرژی ثبات حاصل کند و سپس وارد توافق با ایران شود. (این البته ایدهآلترین اتفاق برای آمریکا است، اما باید دید دولت بایدن تا چه اندازه با توجه به مسائل مختلف از جمله تحولات جنگ اوکراین در رسیدن به آن موفق خواهد شد.)
در روزهای گذشته، مقامهای کاخ سفید هم بارها به این مسئله اشاره کردهاند که اولویت اصلی آمریکا در احیای برجام تأمین نیازهای انرژی نیست. جن ساکی، سخنگوی کاخ سفید در نشست خبری هفته گذشته در پاسخ به این سوالی در همین باره گفت: «حیاتیترین و مهمترین دلیلی که ما در حال انجام این رایزنیها با ایران و شریکانمان در 1+5 هستیم این است که نگرانیها درباره برنامه هستهای ایران را برطرف کنیم. رایزنی درباره نفت بخشی از این مذاکرات است اما دلیل اصلی ما از انجام این مذاکرات جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح اتمی است.»
هر چند که آمریکا به برجام نیاز دارد اما به نظر میرسد ورود به توافقی را هم که با ایجاد انتفاع اقتصادی برای ایران امکان مانور با سلاح تحریم را از واشنگتن سلب میکند به صلاح نمیداند. این دستکم یکی از دلایل تردید آمریکاییها در ماههای گذشته برای توافق در وین بوده است.
با این حال، تصمیمگیری آمریکا در قبال مذاکرات وین تنها بر اساس ایدهآلهای مطلوب این کشور انجام نخواهد شد. در حال حاضر بر همکنش پیچیده متغیرهای بسیار متعددی اعم از وضعیت بازار انرژی، جنگ اوکراین، سیاستها و منافع دائماً در حال تغییر هر یک از بازیگران و ... بر تصمیمگیری هر یک از طرفها در میز مذاکرات اثرگذار است و باید دید آمریکا سرانجام در چه شرایطی چه تصمیمی خواهد گرفت.
بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
خیلی خوش آمدید آقایان محترم، برادران عزیز! این برای بنده جای خرسندی و خوشوقتی است که بحمدالله این جلسهی بسیار مهم در موعد مقرّر تشکیل میشود و همهی دوستان شرکت میکنید و آن طور که جناب آقای رئیسی گزارش کردند، بحثها با جدّیّت دنبال میشود. خداوند انشاءالله به شما کمک کند و این زحمات را از شما قبول کند. تبریک عرض میکنم اعیاد شعبانیّه را، بخصوص عید نیمهی شعبان را که روز شکوفایی آرزوهای همهی بشریّت در طول تاریخ است، که امیدواریم انشاءالله خدای متعال آن روز را، روز فرج را، روز ظهور را به ما نشان بدهد و هر چه زودتر انشاءالله اتّفاق بیفتد.
ماه شعبان با قطع نظر از این اعیاد هم ماه بسیار مهمّی است؛ اَلَّذى کانَ رَسولُ اللَهِ صَلَّى اللَهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ یَداَبُ فى صیامِهِ وَ قیامِهِ فى لَیالیهِ وَ اَیّامِهِ بُخوعاً لَکَ فى اِکرامِهِ وَ اِعظامِهِ اِلىٰ مَحَلِّ حِمامِه؛ پیغمبر تا آخر عمر با این ماه این جور رفتار میکردند. بعد هم [از خدا میخواهیم] که «فَاَعِنّا عَلَى الاِستِنانِ بِسُنَّتِهِ فیه».(۲) خود این مناجات شورانگیزی هم که روایت شده است و نقل شده است در این ماه، شاهد بر عظمت این ماه است. این فقراتی که در این مناجات شریف و عزیز وجود دارد، در کمتر [جایی هست]. البتّه همهی دعاهای در اختیار ما که مأثور از ائمّه (علیهم السّلام) است، دعاهای پُرمضمونِ پُرمحتوای فوقالعاده است، همه فوقالعاده است ــ آنهایی که حالا مأثور است و معلوم است ــ لکن مثل این مناجات انصافاً کم داریم. من یک وقتی از امام (رضوان الله علیه) سؤال کردم، گفتم شما در بین این دعاهایی که هست، به کدام دعا بیشتر علاقه دارید یا بیشتر اُنس دارید ــ حالا تعبیر خودم یادم نیست؛ یک سؤالِ این جوری کردم ــ ایشان یک تأمّل مختصری کردند، گفتند دعای کمیل و مناجات شعبانیّه. اتّفاقاً این دو دعا ــ دعای کمیل هم واقعاً یک مناجات عجیبی است ــ خیلی نزدیکند به هم از لحاظ مضامین، حتّی از لحاظ بعضی از فقرات خیلی به هم نزدیک هستند؛ خود این دعا هم واقعاً یک فرصتی است. اِلٰهی هَب لی قَلباً یُدنیهِ مِنکَ شَوقُهُ وَ لِساناً یَرفَعُ اِلَیکَ صِدقُهُ وَ نَظَراً یُقَرِّبُهُ مِنکَ حَقُّه. واقعاً این جور حرف زدن با خدای متعال و عرض حاجت کردن و عرض شوق کردن به حضرت حقّ متعال، چیز خیلی فوقالعادهای است، خیلی عالی است؛ یا این فقرهی «اِلٰهی بِکَ عَلَیکَ اِلّا اَلحَقتَنى بِمَحَلِّ اَهلِ طاعَتِکَ وَ المَثوَى الصّالِحِ مِن مَرضاتِک»؛ یا این فقرهی اوج این دعا که امام (رضوان الله علیه) مکرّر این فقره را در بیاناتشان ذکر میکردند: اِلٰهى هَب لى کَمالَ الاِنقِطاعِ اِلَیکَ وَ اَنِر اَبصارَ قُلوبِنا بِضیاءِ نَظَرِها اِلَیکَ حَتَّى تَخرِقَ اَبصارُ القُلوبِ حُجُبَ النّور.(۳) ماها واقعاً چه جوری میتوانیم اینها را بگوییم؟ جلوی ما حجب ظلمانی هم یکی پس از دیگری هست؛ آن وقت درخواست این دعا این است که: حَتّىٰ تَخرِقَ اَبصارُ القُلوبِ حُجُبَ النّور.
خب حالا اینها دیگر یک معالم(۴) فوقالعادهای است که خوشا به حال آن کسانی که دسترسی دارند و فهمشان، قلبشان، روحشان آشنای با این مضامین است و درست درک میکند این مفاهیم را؛ خوشا به حالشان! خداوند انشاءالله به ما هم بدهد. به هر حال این ماه پُربرکتی است و انشاءالله بتوانیم از این ماه هر چه میتوانیم و تا هر جایی که ممکن است استفاده کنیم.
مجلس خبرگان یکی از نهادهای قانونیای است که در استحکام نظام اسلامی نقش فراوانی دارد؛ البتّه همهی نهادهای قانونی ــ دولت، مجلس، نیروهای مسلّح، مجمع تشخیص، شورای نگهبان و امثال اینها؛ همهی اینها ــ هر کدام به نحوی در استحکام نظام اسلامی نقش دارند، لکن [نقش] بعضی بیشتر است، بعضی کمتر است. به نظر من مجلس خبرگان جزو آن دارای نقشترین نهادها در نظام جمهوری اسلامی است که البتّه شرط تأثیرگذاری همهی این نهادهای قانونی این است که طبق ضابطه، طبق حدودی که در قانون اساسی برایشان معیّن شده عمل کنند؛ شما هم همین جور؛ یعنی واقعاً باید همان چیزهایی که از مجلس خبرگان خواسته شده، چه نسبت به کسی که فعلاً در جایگاه رهبری است، چه نسبت به کسی که بعدها به وسیلهی شما انتخاب خواهد شد و وارد این میدان خواهد شد، و آن ضوابط دقیق قانونی را دربارهی اینها رعایت بکنید؛ مجلس هم همین جور، دولت هم همین جور. دولت حدود قانونی مشخّصی دارد؛ از همهی قوانین مجلس باید تبعیّت کند؛ مجلس حدود قانونی مشخّصی دارد؛ در کار اجرا مطلقاً نباید دخالت کند و وارد بشود؛ باید قانونگذاری کند؛ و امثال اینهایی که وجود دارد.
خب ضرورت این استحکام نظام که عرض کردیم که این مجلس و سایر نهادها تأثیر دارند در استحکام نظام، از آنجا است که اگر این استحکام وجود داشته باشد، «قدرت ملّی» و «قوّت ملّی» تحقّق پیدا خواهد کرد؛ قدرت ملّی و قوّت ملّی. و قدرت ملّی برای یک ملّت حیاتی است؛ یعنی یک ملّت اگر چنانچه بخواهد مستقل باشد، سرافراز باشد، از منابع حیاتی خودش به میل خودش و به سود خودش استفاده کند، رأی خودش را در مسائل اساسی خودش به کار ببندد و مجبور به پیروی از رأی این و آن نباشد، نگران طمعورزی بیگانگان نباشد، همیشه در ترس و لرز زندگی نکند، اگر این چیزها را یک ملّتی بخواهد، باید چه کار کند؟ باید قوی باشد. قدرت ملّی و قوّت ملّی حیاتی است برای یک ملّت. اگر چنانچه قدرت ملّی نبود و ملّتی قوی نبود، این چیزهایی که عرض کردیم که اینها اساسیترین و مهمترین مسائل یک ملّت است، برایش تحقّق پیدا نخواهد کرد؛ همیشه نگران، همیشه در حال ضعف و ذلت، بیگانگان مسلّط [بر او] و امثال اینها. خب پس بنابراین استحکام نظام لازم است؛ قدرت ملّی و قوّت ملّی لازم است.
قدرت ملّی که میگوییم یک امر مرکّب است، یک مجموعه است؛ یک مجموعهی بههمپیوسته است. قدرت ملّی را در یک نقطهی خاصّی، در یک جریان و حرکت خاصّی نباید دید، [بلکه] یک امری است که مجموعهای از عناصر وجود دارد که اگر اینها جمع شد، قدرت ملّی به وجود میآید که حالا من چند مورد از اینها را ذکر میکنم.
یک رکن قدرت ملّی، علم و فنّاوری است؛ یعنی یک بخشی از این [قدرت] علم و فنّاوری است. یک رکن، فکر و اندیشهورزی است. دارای فکر بودن فرق میکند با دارای علم بودن؛ باید فکر باشد. این آزادفکری که ما شعارش را میدهیم و هر کس شعارش را بدهد ما قبول میکنیم، اثرش همین پیشرفت فکری است؛ یعنی اگر پیشرفت فکری نباشد، علم و مانند اینها هم اگر گیر یک ملّتی بیاید، به دردش نخواهد خورد؛ فکر باید کار کند، حرکت کند و پیشرفت داشته باشد در مجموعِ ملّت، که این هم جز با آزادی فکر اصلاً امکانپذیر نیست؛ یعنی بدون آزادی فکری، پیشرفت فکری امکانپذیر نیست.
یک عنصر دیگر، امنیّت و قدرت دفاعی است؛ یک ملّت بتواند خاطرجمع باشد که در مواقع اضطرار میتواند از خودش دفاع کند. یک بخش دیگر، مسئلهی اقتصاد و رفاه عمومی است؛ این هم بسیار مؤثّر است که مردم از لحاظ معیشت دچار آسایش خاطر باشند. یک رکن دیگر، سیاست و قدرت چانهزنی سیاسی و دیپلماسی است؛ این هم یک بخشی از قدرت ملّی است که یک کشوری و یک ملّتی برگزیدگان و خبرگانی داشته باشد که در میدانهای سیاست و دیپلماسی بتوانند چانهزنی کنند، مذاکره کنند، منافع ملّت را تثبیت کنند و به دست بیاورند. یک رکن دیگر، فرهنگ و سبک زندگی است؛ این هم یک رکن قدرت است. اگر چنانچه [یک ملّت] از لحاظ سبک زندگی، تابع و اسیر دیگران و تابعِ بدونِ رأی و نظرِ دیگران باشند و فرهنگ مستقرّ خودشان را نداشته باشند، طبعاً این ضعف شدیدی در قدرت ملّی است.
یک رکن دیگر، منطق جذّابی است که روی ملّتهای دیگر اثر بگذارد و عمق راهبردی برای کشور درست کند. اینکه شما یک منطق جذّابی در جمهوری اسلامی داشته باشید که این را وقتی بدون حاجب و واسطه با ملّتهای دیگر مطرح کنید، برای آنها جذّاب است و کشش دارد و قبول میکنند، این میشود عمق راهبردی شما. همهی این چیزها جزو مجموعهی بههمپیوستهی قدرت ملّی است. البتّه عناصر دیگری هم هست که حالا من به بعضی از آنها که مورد بحث ما است، بعداً باز برمیگردم و اشاره میکنم.
هیچ کدام از این بازوهای قدرت نباید به نفع بازوهای دیگر قطع بشود؛ به این توجّه داشته باشید. ما حق نداریم هیچ کدام از این عناصر قدرت را به خیال اینکه مثلاً با فلان عنصر دیگر منافی است، قطع کنیم؛ نخیر، همهی اینها باید با همدیگر به پیش برود که این هم ممکن است. واقعاً ناشیانه است اگر کسی پیشنهاد کند که ما قدرت دفاعیمان را کم کنیم که دشمنها روی ما حسّاس نشوند! به نظر بنده دیگر از این ناشیانهتر و سادهلوحانهتر چیزی نیست که آدم یک چنین حرفی بزند که برای اینکه روی ما حسّاس نشوند، ما قدرت دفاعی خودمان و توان امنیّت خارجی خودمان را کم کنیم یا کاهش بدهیم. یا فرض بفرمایید که حضور در مسائل منطقه نداشته باشیم برای اینکه فلان قدرت بزرگ بدش نیاید یا علیه ما بهانهگیری نکند؛ نه، این حضور در مسائل منطقه، عمق راهبردی ما است؛ خود این، وسیلهی استحکام نظام است، وسیلهی قدرت نظام است؛ چطور این را ما از دست بدهیم وقتی یک چنین چیزی را میتوانیم داشته باشیم و باید داشته باشیم؟
یا انصراف از پیشرفت علمی! که بعضیها [میگویند] «آقا، مسئلهی هستهای را کنار بگذارید؛ مسئلهی هستهای این همه حسّاسیّت درست کرده یا مشکل درست کرده». خب مسئلهی هستهای یک مسئلهی علمی است؛ مسئلهی پیشرفت علمی و فنّاوری آیندهی ما است. ما بزودی ــ نه خیلی دیر ــ تا چند سال دیگر نیازمند محصول انرژی هستهای خواهیم بود؛ یعنی به طور کامل نیازمند خواهیم بود؛ به چه کسی مراجعه کنیم؟ کِی شروع کنیم که بتوانیم [به دست بیاوریم]؟ بنابراین صرفنظر کردن و بیاعتنائی کردنِ به اینها [درست نیست]. یا مثلاً کوتاه آمدن در مقابل آمریکا یا هر قدرت دیگری برای اینکه از تحریم مصون بمانیم! یعنی آن بازوی سیاست خودمان و چانهزنی سیاسی را قطع کنیم، در مقابل اینها کوتاه بیاییم تا مثلاً فرض کنید که نبادا اگر یک خردهای سرسختی کردیم، تحریم را بر ما تحمیل کنند. اینها به نظر من خطاهایی است، اشتباهاتی است که البتّه بعضیها گفتهاند؛ این چیزها را در طول زمان داشتهایم؛ با استدلالهای سست، با استدلالهای قابل خدشه و دارای ایراد به صورت فکرپردازی در روزنامه و اینجا و آنجا از این حرفها گاهی زده شده؛ با اینکه همهی استدلالهای اینها ابطالپذیر بود و ابطال شد و اصرارشان فایدهای نداشت.
اگر در طول این سالها اجازه داده میشد به کسانی که میخواستند برخی از این بازوهای قدرت را قطع کنند که این کار را بکنند، امروز کشور مواجه با یک خطرات بزرگی میشد. خدای متعال اراده فرمود و کمک کرد و امکان پیدا نکردند که این کارها را انجام بدهند. این هم این مطلب.
خب حالا من گفتم که به بعضی از این ارکان اقتدار ملّی برمیگردم. یک رکن مهمّ اقتدار ملّی، آن چیزهایی است که به طور مستقیم به تودهی ملّت برمیگردد؛ مثل اتّحاد ملّی، مثل اعتماد ملّی، مثل امید ملّی، امید عمومی، مثل اعتماد به نفْس ملّی. یک وقت هست جنابعالی که مسئول فلان بخش دستگاه ادارهی کشور هستید، آدم دارای اعتماد به نفْسی هستید امّا یک کاری میخواهید انجام بدهید که احتیاج به کمک مردم دارد؛ [اگر] مردم این اعتماد به نفْس را نداشته باشند، شما نمیتوانید این کار را انجام بدهید؛ که بنده مفصّل راجع به این اعتماد به نفْس ملّی یک وقتی صحبت کردم.(۵) یا استحکام ایمان ملّی؛ یک اصولی وجود دارد که ملّت ما به این اصول مؤمن است؛ این ایمان موجب شد که در آن وقتی که در دست مردم هیچ اسلحهای نبود، حتّی سنگ هم خیلی اوقات نبود، توانستند در مقابل گلولهی نظامیان رژیم طاغوت بِایستند و او را سرنگون کنند؛ [این] بر اثر ایمان بود. این ایمان ملّی خیلی سرمایهی ارزشمندی است؛ حفظ ایمان ملّی، یکی از این سرمایهها است که به مردم ارتباط پیدا میکند. یا مسئلهی معیشت عمومی یا مسئلهی روان بودن مسائل اجتماعی.
حالا آقای رئیسجمهور شرح دادند بیانات شما آقایان را. یکی از مسائل مهم در ادارهی کشور و زندگی عمومی مردم این است که مسائل مردم روان باشد؛ دچار مشکل و عایق و مانع [نباشد]؛ مثل همین که حالا اخیراً مسئولین محترم تصمیم گرفتند که پنجرهی واحدی برای سرمایهگذاری و مانند اینها باز کنند؛(۶) شبیه این چیزها؛ کارها روان انجام بگیرد، آسان انجام بگیرد. اینها یک چیزهایی است که به مردم مرتبط میشود. اگر این چیزها تأمین شد، حضور مردم در صحنه تأمین خواهد شد؛ یعنی اگر ما توانستیم این مسائلی را که مستقیم به خود مردم ارتباط پیدا میکند تأمین کنیم، حضور مردم در صحنه صد درصد خواهد بود. البتّه بحمدالله الان هم با اینکه ما در بعضی از این مسائل مشکل داریم [مردم در صحنهاند]. حتّی در دههی ۶۰، در دوران دفاع مقدّس هم [با اینکه] مشکلات زیادی وجود داشت، مردم حضور داشتند در صحنه، در این تردید نیست امّا اگر چنانچه این چیزها تأمین باشد، مردم یکپارچه در صحنه حضور خواهند داشت و وقتی مردم حضور داشته باشند، یک کشور و یک ملّت هیچ غمی نخواهد داشت، هیچ هراسی از کسی نخواهد داشت.
لذا به همین دلیل که چون حضور مردم بسیار مهم است و حضور مردم هم وابستهی به این چیزها است، شما میبینید که شیاطین کوچک و بزرگ در صدد اغوای مردمند؛ [همان جور] که رئیسشان گفت «لَاُغوِیَنَّهُم اَجمَعین»،(۷) دائم مشغول اغواء [هستند]؛ به وسیلهی این رسانههایی که امروز دیگر خیلی آسان کرده رساندن هر حرفی را، هر دروغی را و تزیین کردن و توجیه کردن هر حرف غلطی را، دائم به اعماق ذهنیّات جامعه چیزهایی را میرسانند. اغواء میکنند دیگر؛ لَاُغوِیَنَّهُم اَجمَعین؛ برای اینکه بتوانند مردم را از آن ایمان، از آن اعتماد، از آن امید، از آن اعتماد به نفْس، از این چیزهایی که گفتیم منصرف کنند و آنها را مأیوس کنند، اعتماد به نفْس آنها را سلب کنند، اعتماد به مسئولین را از آنها سلب کنند، اتّحاد ملّی را تضعیف کنند؛ دائم در حال یک چنین کارهایی هستند؛ و این کاری است که دشمن میکند.
البتّه هدف این است که تودههای مردم مورد اغوا قرار بگیرند امّا وسیلهی اغوای تودههای مردم، اغوای خواص است. امروز یکی از کارهای مهم، اغوای خواصّ جامعه است، [یعنی] کسانی که عنوانی دارند و امکانی دارند و احیاناً سوادی دارند و مانند اینها. چون وقتی خواص اغوا شدند، اگر به این خواصّ اغواشده فرصت داده بشود و امکان داده بشود، راحت تودهی مردم را اغوا خواهند کرد. یکی از سنگینترین جنگهای نرم تاریخ کشور ما امروز در همین زمینه در جریان است. دارند دائم با مزدورپروری، با حرامخوارسازی، با لطایفالحیل افرادی را حرامخوار میکنند؛ وقتی حرامخوار شد، مثل حیوان جلّال،(۸) دیگر خیلی مشکل میشود او را از حرامخواری دور کرد. و مزدورپروری میکنند؛ بعضیها را با تهدید، بعضیها را با تطمیع و انواع و اقسام این چیزها. خب بنابراین الان یک جنگ نرم سختی وجود دارد.
البتّه من این را عرض بکنم: چرا امروز جنگ نرم علیه ما این قدر سخت است؟ علّت، این است که ما قوی شدهایم؛ ما قوی شدهایم. امروز جبههی حق از لحاظ زیرساختها، از لحاظ امکانات قوی شده. امروز چالش دشمن با جبههی حق آسان نیست، کار دشواری است؛ لذاست که به جنگ نرم متوسّل میشوند و همهی تلاش خودشان را میکنند که ذهنیّات را خراب کنند؛ این به خاطر قدرت و قوّت ما است. البتّه گفتیم خواص آماجند لکن در بین خواص عدّهی زیادی، مجموعههای عظیمی از خواص بحمدالله امروز هستند ــ از پروردگانِ حوزه و دانشگاه، بخصوص جوانها ــ که اینها هم بابصیرتند، هم پُرانگیزه هستند و میتوانند به معنای واقعی کلمه یک ستونی باشند، یک استوانهی مستحکمی باشند. البتّه دشمن هم بشدّت در حال تلاش است، بشدّت در حال اثرگذاری و نفوذ است.
خب حالا چه کار کنیم در مقابل این حرکت دشمن؟ جهاد تبیین؛ همین که شماها هم در بیاناتتان در این دو روز، مکرّر گفتید؛ بنده هم قبلاً چند بار تا حالا تکرار کردهام و بحث جهاد تبیین را گفتهام. خب حالا چرا میگوییم جهاد، جهاد تبیین؟ این گرفته شده است از کلام امیرالمؤمنین (علیه السّلام)؛ امیرالمؤمنین در آن وصیّت معروف خودشان به حَسنین (علیهما السّلام) ــ که خطاب به آنها است، منتها میفرمایند «وَ مَن بَلَغَهُ کِتَابِی»؛ یعنی بنده و شما هم مخاطب این وصیّت هستیم ــ از جملهی چیزهایی که میفرمایند [این است]: «وَ اللَهَ اللَهَ فِی الجِهَادِ بِاَموَالِکُم وَ اَنفُسِکُم وَ اَلسِنَتِکُم فِی سَبِیلِ اللَه»؛(۹) جهاد با السنة.(۱۰) حالا خوشبختانه [از میان] ملّت ما، کسانی که میتوانستند، وارد بودند، با اموالشان، با انفسشان جهاد کردند؛ الان هم دارند جهاد میکنند؛ با السنه هم باید جهاد کرد که کسانی در این بخش هم میتوانند واقعاً فعّال باشند و جهاد کنند.
نکتهی دوّم این است که در جنگهای سخت با سلاحهای قدیمی دیگر نمیشود جنگید. امروز با شمشیر و با نیزه و با این چیزها، نمیشود به جنگِ توپ و موشک و مانند اینها رفت. در جهاد تبیین هم همین جور است؛ با شیوههای قدیمی [نمیشود کار کرد]. البتّه بعضی از شیوههای قدیمی جایگزین ندارد، مثل منبر، مثل مدّاحی؛ اینها قدیمی است امّا اینها جایگزین ندارد؛ اینها همچنان اثرگذار است و هیچ چیز دیگری جای اینها را نمیگیرد، لکن از لحاظ ابزارهای گوناگون بایستی بِهروز حرکت کرد. البتّه ما امروز در این زمینه سلاحهای سختافزاریمان خوب است؛ یعنی بخش فضای مجازی و امثال اینها بالاخره فعّالند و کار میکنند و اگر چه فضای مجازی مشکلاتی دارد ــ که انشاءالله جناب آقای رئیسی و دوستانشان باید همّت کنند و هر چه زودتر باید این مشکلات برطرف بشود ــ لکن به هر حال در دسترس است؛ کارهایی که بایستی انجام بگیرد، از لحاظ سختافزاری در دسترس است؛ مهم بخش نرمافزاری قضیّه است. سلاح تبیین یک بخش نرمافزاری مهمّی دارد؛ در اینجا بایستی نوآوری صورت بگیرد، بایستی سخن نو گفته بشود و شیوهی نو در بیان ذکر بشود.
و به نظر من امروز آن چیزی که میتواند به بهترین وجهی به صورت یک سلاح مؤثّری عمل کند، تبیین مفاهیم عالی اسلامی است در زمینههای مختلف. ما در زمینهی مسائل معرفتی، مسائل معارفی، حرفهای نگفته زیاد داریم؛ حرفهای قابل گفتنی که برای دنیا جذّاب و شیرین است، زیاد داریم. در زمینهی مسائل مربوط به سبک زندگی اسلامی، ما خیلی حرفِ نگفته داریم. فرض کنید حالا یک قلم، بحث محیط زیست است، یک قلم بحث معاملهی(۱۱) با حیوانات است، یک قلم بحث خانواده است؛ اینها سبک زندگی است دیگر. در همهی اینها اسلام حرفهای جذّاب دارد؛ معارف اسلامیای که اینها را میشود از درون متون اسلامی تخلیص کرد و تجرید کرد و در اختیار همه گذاشت.
یا در زمینهی آئین حکمرانی اسلامی؛ یکی از موضوعاتی که بسیار مهم است و میتوان این را مطرح کرد، مسئلهی حکمرانی اسلامی است. حکمرانی در منطق اسلام از بن و بنیاد با حکمرانیهای رایج جهان متفاوت است؛ نه شبیه سلطنت است، نه شبیه ریاستجمهوریهای امروز دنیا است، نه شبیه فرماندهیها است، نه شبیه رؤسای کودتاگر است؛ شبیه هیچ کدام از اینها نیست؛ یک چیز خاصّی است متّکی به مبانی معنوی. سبک حکمرانی اسلامی این است: مردمی بودن، دینی بودن، اعتقادی بودن، اَشرافی نبودن، مسرف نبودن، ظالم نبودن؛ نه ظالم [و نه مظلوم]: لا اُظلَمَنَّ وَ اَنتَ مُطیقٌ لِلدَّفعِ عَنّی وَ لا اَظلِمَنَّ وَ اَنتَ القادِرُ عَلَى القَبضِ مِنّی.(۱۲) در این دعاهای صحیفهی سجّادیّه [هست]؛ اینها هر کلمهکلمهاش مبانی مهمّ معرفتی است؛ اینها چیزهایی است که سلاحهای جدید ما است، باید از اینها استفاده کرد.
نکتهی سوّمی که در باب جهاد تبیین عرض میکنیم، این است که بایستی در جهاد تبیین، راه پیشرفت و تعالی مادّی ملّت از بیراههها و کجراههها جدا بشود؛ یکی از مسائل مهم این است. ما یک روزی سالها پیش در خطبهی نماز جمعه(۱۳) گفتیم «خودیها و غیر خودیها»، جنجال شد که «چرا تقسیم میکنید به خودی و غیر خودی»، در حالی که همان حضراتی که این مسئله را مطرح میکردند، بارها و بارها خودشان خودی و غیر خودی را در مسائل گوناگون اِعمال کردند. بحث «خودی و غیر خودی» یک بحث اساسی است؛ نه خودیِ به معنای خویشاوند یا هممسلک یا همحزب یا همفکر در مسائل گروه؛ نه، خودی در اعتقاد به راه اسلام، در اعتقاد به نظر قرآن، در اعتقاد به ایمان اسلامی و حرکت عظیم جمهوری اسلامی که این همه برای آن هزینه شده. این مهم است؛ این راه صحیح از کجراهه و بیراهه بایستی جدا بشود، روشن بشود؛ در جهاد تبیین، این معنا مهم است.
و نکتهی پایانی در باب جهاد تبیین این است ــ که این تحذیر خود ما است، تهدید خود ما است ــ که بدانیم که اگر جهاد تبیین بدرستی صورت نگیرد، دنیامداران حتّی دین را هم وسیلهی هوسرانی و شهوترانی خودشان قرار خواهند داد؛ یعنی اگر من و شما کارمان را درست انجام ندهیم، آن که برایش صرفاً دنیا مطرح است ــ دنیای شخص خودش، یعنی هوسهای خودش، آرزوهای خودش، خواستههای شخصی خودش ــ حتّی دین را هم در خدمت خواهد گرفت. این جمله در نامهی معروف امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) به جناب مالک اشتر است. (۱۴) حضرت شرح میدهند که کسانی را انتخاب کن که این خصوصیّات را داشته باشد؛ [به طور] مفصّل خصوصیّاتی را ذکر میکنند، میگویند اینها را برای همکاری خودت انتخاب کن؛ بعد که آن خصوصیّات را بیان میکنند میفرمایند: فَانظُر فی ذٰلِکَ نَظَراً بَلیغا؛ با دقّت نگاه کن، با دقّت نظر کن؛ فَاِنَّ هٰذَا الدّینَ قَد کانَ اَسیراً فی اَیدِی الاَشرار. عجیب است! این را امیرالمؤمنین به مالک اشتر میگوید؛ یعنی بیست و چند سال بعد از رحلت پیغمبر؛ این اشارهی به همین تسلّط بنیامیّه و عناصر آنچنانی است دیگر؛ آن کسانی که نماز صبح را چهار رکعت یا شش رکعت میخواندند، بعد هم میگفتند که حالمان خوب است، خوش است، اگر بخواهید، بیشتر هم برایتان میخوانیم. فَاِنَّ هٰذَا الدّینَ قَد کانَ اَسیراً فی اَیدِی الاَشرارِ یُعمَلُ فیهِ بِا لهَوىٰ وَ تُطلَبُ بِهِ الدُّنیا؛ دین را وسیلهی به دست آوردن دنیا و اطفاء شهوات خودشان قرار بدهند. به خدای متعال پناه میبریم از اینکه در این دامهای سخت شیطان قرار بگیریم؛ چه خودمان، چه مردممان. و امیدواریم که از این حرفهایی که زدیم، انشاءالله خودمان در درجهی اوّل متّعظ(۱۵) بشویم؛ بعد هم این حرفها اثر کند.
پروردگارا! به حقّ محمّد و آل محمّد، این ماه شعبان را برای همهی امّت اسلامی، برای ملّت عزیز ایران مبارک بفرما. پروردگارا! قلب مقدّس ولیّعصر را از ما راضی و خشنود کن؛ ما را از دعا و رضای آن بزرگوار برخوردار بفرما؛ و سلام و ارادت ما را هم به ایشان ابلاغ بفرما.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
بیانات پس از کاشت نهال در روز درختکاری
به مناسبت روز درختکاری و هفتهی منابع طبیعی
بسم الله الرّحمن الرّحیم
والحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.
اوّلاً عید سعید ولادت حضرت اباعبداللهالحسین (علیه الصّلاة و السّلام) را به همهی ملّت ایران و همهی کسانی که این سخن ما را میشنوند تبریک عرض میکنم. وجود شریف حسینبنعلی (سلام الله علیه و صلوات الله علیه) کانون عشق ملّت ایران و همهی ملّتهای مسلمان، اعمّ از شیعه و غیر شیعه است و امیدواریم این روز برای ملّت ایران روز مبارکی باشد و انشاءالله نبیّ مکرّم اسلام و امیرالمؤمنین و صدّیقهی طاهره (سلام الله علیهم) به ملّت ایران و همهی ملّتهای مسلمان، امروز عیدی بدهند.
خب امروز روز درختکاری است؛ بحمدالله توفیق پیدا کردیم، مثل سالهای دیگر دو اصله نهال غرس کنیم و این کاری را که از ما در این مورد برمیآمد، انجام بدهیم. این را همهی برادران و خواهران عزیز ما بدانند که کاشت درخت یک حرکت دینی و انقلابی است؛ کاری است که منشأ دینی دارد و منشأ انقلابی دارد و امروز هر کسی که در این زمینه فعّال است، بداند که دارد یک کار انقلابی انجام میدهد و یک کار دینی انجام میدهد. البتّه کاشتن، مرحلهی اوّل کار است، نگهداری هم مرحلهی بعدی است؛ یعنی نگهداشتن درختان و حفظ درختان هم بسیار مهم است که بایستی رعایت بشود.
خدای متعال گیاه زنده را منبع رزقِ همهجانبهی آحاد مردم قرار داده؛ یعنی گیاه، هم منشأ خوراک است، هم منشأ دارو است، هم منشأ تنفّس است، هم منشأ جمال و زیبایی طبیعت و چشمنواز و دلنواز است؛ آسایشدهندهی روح و نگهدارندهی جسم انسان است؛ گیاه این [طور] است.
بنابراین ایجاد گیاه زنده و حفظ گیاه زنده یک وظیفهی عمومیِ همهی انسانها است، چون انسانها همه به گیاه وابسته هستند. به همین جهت است که تأکید میکنیم، همیشه هم تأکید کردهایم که تخریب جنگلها، تخریب محیط زیست و نابود کردن رویشهای گیاهی و درخت و سبزهی روی زمین، تخریب منابع ملّی است و ضربهی به منافع عمومی جامعه است؛ همه بدانند، این که یک بخشی از جنگل را تخریب کنند، ویران کنند برای اینکه فرض کنید یک ساختمانی، یک مرکزی بسازند، این قطعاً به ضرر است. در یک موارد اضطراری البتّه اشکال ندارد، امّا به طور طبیعی این بدون شک ضرر به ملّت و ضرر به منافع ملّی است.
این را باید همه توجّه داشته باشیم که مسئلهی محیط زیست یک مسئلهی تشریفاتی و تزئینی نیست؛ بعضی خیال میکنند مسئلهی محیط زیست یک مسئلهی تزئینی است و در حاشیهی کارهای بعد و در درجهی دوّم کارهای اساسی کشور است؛ این جور نیست. حفظ محیط زیست جزو اساسیترین و لازمترین کارهای کشور و مؤسّسات کشور است.
یکی از کارهای جدّیِ حفاظت از محیط زیست، مسئلهی آب و خاک است. خیلیها غافلند از اینکه آب و خاک دو ثروت عظیم ملّی است، دو ذخیرهی حیاتی همهی ملّتها است در همهی کشورهای عالم؛ نباید با اینها مسرفانه برخورد کرد و نباید خاک را تخریب و نابود کرد. بنابراین، رفتار مسرفانهی با آب و خاک مطمئنّاً ضربهی به منافع ملّی است. البتّه سیاستها و روشهای فراوانی وجود دارد برای استفادهی بهینهی از آب و استفادهی بهینهی از خاک؛ اینها معلوم است برای اهلش؛ کسانی که در این زمینه سررشته دارند بایستی مسئولین را هدایت کنند، کمک کنند و مسئولین به این مسئله توجّه کنند.
یک موضوع دیگری که در باب حفاظت از محیط زیست مورد نظر است، مسئلهی حفاظت از حیات وحش است. اینکه نسبت به حیات وحش و حیواناتی که در سرتاسر کشور در جنگلها، در بیابانها، در دشتها متفرّقند، بیتفاوت باشیم، قطعاً به ضرر منافع ملّی است. مسئلهی شکار غیر قانونی را باید جدّی گرفت. در شرع مقدّس اسلام، شکار فقط در صورتی که کسی برای تغذیه نیاز به شکار داشته باشد مجاز است؛ در غیر این مورد، اصلاً شکار مجاز نیست، شرعاً اجازهی شکار داده نشده. شما در کتابهای فقهی که نگاه کنید، میگویند نماز در سفری که برای شکار انجام میگیرد تمام است؛ یعنی سفر، سفر حرام است؛ معنایش این است دیگر؛ یعنی این کار یک کار خلاف است. این را باید توجّه کرد؛ بحث حیات وحش بسیار مهم است.
یک نکتهی دیگری که باز آن هم مربوط به سازمان حفاظت محیط زیست است، جلوگیری از تبدیل زمینهای کشاورزی است که شنفته میشود در یک موارد زیادی زمینهای کشاورزی را در اطراف شهرها، در نزدیکی شهرها، در بعضی از دشتها تبدیل میکنند به بناهای دیگری؛ جلوی این [کار] باید گرفته بشود، این قطعاً به زیان منافع ملّی است. باید زمینهای کشاورزی توسعه داده بشود که این البتّه فقط کار [سازمان حفاظت] محیط زیست نیست؛ وزارت کشاورزی و بعضی دستگاههای دیگر هم در این [قضیّه] تأثیر دارند.
یک موضوع دیگری که آن هم مربوط میشود به محیط زیست، توسعهی انرژیهای غیر فسیلی است؛ یعنی انرژیهایی که متّکی به نفت نیستند، مثل انرژی هستهای که امروز در دنیا روزبهروز بیشتر دارد رواج پیدا میکند و در اطراف ما کشورهای مختلف دارند به سمت انرژی هستهای حرکت میکنند. انرژی خورشیدی، انرژی بادی و مانند اینها چیزهای لازمی است که البتّه محیط زیست در این زمینه تأثیر دارد، لکن دستگاههای دیگر مثل وزارت نیرو و دیگران هم نقش بسیار مهمّی در این مورد دارند که همه بایستی به این وظیفه عمل کنند.
بنابراین، کار در زمینهی مسائل مربوط به محیط زیست یک کار اساسی است، یک کار کشوری است، کاری است مربوط به منافع ملّی و وظیفهی همه است، مسئولین دولتی هم [باید] به این توجّه کنند که انشاءالله این کار را خواهند کرد. البتّه همهی کارهای مهم با پشتیبانی ملّت انجام میگیرد. حالا امروز روز درختکاری است که آحاد ملّت میتوانند در این زمینه تأثیر داشته باشند به معنای واقعی کلمه؛ یعنی درخت بکارند و درخت را حفظ کنند و از محو درختها و محو باغهایی که در شهرها یا اطراف شهرها هست جلوگیری کنند و کمک کنند به اینکه گیاهها و روییدنیهای سبز و مفید برای کشور انشاءالله روزبهروز گسترش پیدا کند. این کار، کار مردم است؛ میتوانند کاملاً شرکت کنند، کاملاً به دولت و مسئولین کمک کنند و انشاءالله که این کار را انجام بدهند.
مجدّداً روز عید را به همهی مردم عزیزمان، به همهی مخاطبان این سخن و شنوندگان این سخن تبریک عرض میکنم، و سلامت همه را از خدای متعال مسئلت میکنم.
ولایتمداری «حضرت علی اکبر (ع)
علی اکبر تمام هستی خود را در راه ولای امامت فدا کرد ؛ او یک جوان بود واختیار داشت و می توانست از کاروان پدر جدا شود ومانند دیگر خویشاوندان امام که با امام همراهی نکردند به زندگی با رفاه وآسایش ادامه دهد ؛ انتخاب این راه آسان نیست، انتخاب راهی که قطعا به زندگی و کامیابی های زندگی آسیب می زند سخت است ؛ علی اکبر راه پدر وراه ولی وامام زمانش را به همه ترجیح داد ؛ می توانست مثل برادرامام حسین (ع) محمد حنفیه یا ابن عباس و...اما راهی انتخاب کرد که نامش به نیکی ودرزیارت نامه امام حسین (ع) جاودانه بماند.
سیره شخصیتی «حضرت علی اکبر (ع)
علی اکبر (ع ) از نظر شخصیتی دارای نجابت و اصالت واز مادری نجیب بود ؛ نام مادر علی، لیلی دختر ابی مرّه بن عروة بن مسعود ثقفی بوده است.
درباره سیره وشخصیت آن حضرت اگرچه منابع مطالب زیاد گزارش ننموده اند به جهاتی همچون حضورش در کربلا در کنار پدر و مخالف جریان اموی ؛ با وجود کاستی گزارش در زمینه شخصیت علی اکبر گزاره های کوتاه هست که با آن جمله می توان دریایی از سیره وشخصیت او را تفسیر وتحلیل نمود ؛ « اشبه الناس خلقا وخلقا ومنطقا برسول الله » این جمله ای بود که امام حسین (ع) هنگام روانه کردن او به میدان شهادت گفت ؛ اما شباهت علی اکبرعلیه السّلام به پیامبر اکرم صلّ الله علیه و آله از جهات مختلف منظور امام از شباهت در منطق، شباهت در نطق و بیان گفتار و کردار و جامع تر از آن سیره و همه ی جلوه های رفتاری است ، چنانکه می دانید پیامبر اکرم(ص) بیانی بسیار زیبا و فصیح داشت و بسیار روشن و واضح سخن می گفت، خوش بیان، خوش لحن و خوش صدا بود چون تمام کمالات بشری در آن حضرت نمایان بود، لذا از این حیث، حضرت علی اکبر(ع) در این خصوصیات از جدش رسول خدا ارث برده بود و کاملاً شبیه جدش و مثل جدش سخن می گفت؛ درباره وصف پیامبر(ص)این جمله را نوشته اند : «ان خلقه القرآن » شباهت کامل این شخصیت به رسول الله (ص) یعنی تجسم مکرر قرآن در شخصیت علی اکبر (ع) که به دست شیعیان ابو سفیان به شهادت رسید .
بنابر نقل برخی از مورخان و محققان پس از شهادت اصحاب امام حسین، علی اکبر نخستین کسی بود که از بنی هاشم به میدان جنگ رفت و به شهادت رسید. او با دیدن تنهایی پدر برای اجازه از پدر در حال سوار بر اسب به حضورش رسید و از آن حضرت اجازه خواست و امام حسین علیه السّلام او را بدرقه کرد و در حین بدرقه در حالیکه زیباترین و نیکوخوترین مردم را با چشمان اشک بار به میدان جنگ می فرستاد چنین فرمود: خدایا گواه باش که جوانی به مبارزه ایشان می فرستم که از همه ی مردم از نظراخلاق و سیما و گفتارش به رسول خدا(ص) شبیه تر است ما هر وقت شوق دیدار پیامبرت را داشتیم به او می نگریستیم ......»
امام حسین(ع) در توصیف و معرفی علی اکبر (ع) فرمود: علی اکبر جلوه ای از رخ و رفتار زیبای رسول خدا است : «..... اَشبه الناس خلقاً و خلقاً و منطقاً برسولک ....» یعنی شبیه ترین مردم از نظر رفتار و خلق و خوی و از نظر گفتار به پیامبرست. این جمله امام حسین علیه السّلام سه شباهت علی اکبر به پیامبر را بیان می نماید.
آنچه از این روایت استفاده می شود این است که حضرت علی اکبر(ع) اخلاقی بسیار نیکو و پسندیده داشت و در این نیک خلقی به پیامبر اکرم صلّ الله علیه و آله که قرآن از خلق آن حضرت تحسین می نماید، شباهت داشت.
حسن اخلاق پیامبر(ص) با اعجاب و حیرت در قرآن کریم بیان شده است چنانکه می فرماید: «انک لعلی خلق عظیم ....» و همین حسن خلق و نوع برخورد پیامبر(ص) با مردم بود که اسلام با سرعت چشمگیری رونق و گسترش یافت چنانکه قرآن در این باره سخن گفته است.
با این اوصاف اخلاق علی اکبر(ع) شباهت کامل به پیامبر(ص) داشت که امام حسین علیه السّلام آن را اظهار می نماید. شباهت دیگری که مورد توجه امام بوده است شباهت ظاهری و جسمانی است که با عبارت«خَلقاً» در روایت مطرح شده بنابر اظهار امام، حضرت علی اکبر از نظر قیافه و شمایل و سیمای ظاهر ی نیز به پیامبر اکرم صلّ الله علیه و آله شباهت کامل داشته است، این شباهت نیز در بین اصحاب پیامبر(ص) که آن جناب را دیده بودند معروفیت داشت و تمام بنی هاشم و اصحاب پیامبر(ص) که یاد پیامبر می افتادند به زیارت علی اکبر می رفتند ؛ چنانکه از عبارت حدیث امام حسین(ع) این مطلب روشن می شود.
امام حسین (ع) درمعرفی وتبیین شخصیت فرزند برومندش اورا جلوه ای تمام نما از رفتار و کردار پیامبر(ص) معرفی کرد و به مخاطبان آن روز وآیندگان اعلام نمود که ای مردم دنیا بدانید بنی امیه و پیروان آنها چه کسی را در کربلا برای رسیدن به قدرت وسلطنت وحکومت به قتل رساندند .
بنابراین شخصیت و سیره علی اکبر (ع) باید در شخصیت وسیره نبوی جست واز آن درسها والهامات متعالی گرفت .
نقش علی اکبر (ع)در حادثه کربلا
علی اکبر(ع) در کنار پدر سربازی فداکار بود ؛ جوانی رشید و بسیار خوش خلق که بعنوان پاسداری از حریم اهل بیت است ؛ در کنار عموی خود عباس چندین بار به سوی آب رفته و به خیمه ها آب رسانی نمودند ؛ پیش قراول سپاه امام در کربلا بود در برخی مقاتل نوشته موذن کاروان امام نیز بود ودر هنگام نماز اذان می گفت به امر پدر ؛ در روز عاشور امام اورا بعنوان اولین شهید هاشمی به میدان فرستاد ؛وآن حضرت دفاع سختی نمود وسرانجا در محاصره خیل سپاه عظیم مجروه و به شهادت رسید.
درس از شخصیت علی اکبر (ع)
الگو سازی برای جوانان یک رسالت فرهنگی است که باید پیرامون شخصیت های دینی وقهرمانان کاراساسی صورت پذیرفته وبرای جوانان الگوهای دینی وقهرمانان معرفی شوند تا دنبال قهرمانان دیگر والگوهای شخصیتی منحرف جذب نشوند ؛
شناخت شخصیت علی اکبر (ع) قبل از الگو بودن مهم است ؛ لذا ابتدا باید شخصیت اورا شناخت ؛ نکته دیگر اینکه در بیان جامعیت تبیین امام حسین(ع) این نکته نیز وجود دارد که برای شناخت حضرت علی اکبر (ع) باید از آیات قرآن نیز کمک گرفت چون درروایاتی ذکر شده که وجود شریف پیامبر( صلّی الله علیه و آله) تجلی قرآن است.وجود علی اکبر(ع) درکربلا درکنار امام با معرفی شخصیت او از سوی امام به تاریخ وآیندگان بیانگر این است که راه درست اسلام در مسیر امامت است وراه باطل همان راه مدعیان خلافت واصحاب سقیفه؛ امام با این پیام رسا فرمود که درهمیشه تاریخ قدرت طلبانی هستند که برای مطامع دنیوی جلوه های حق را به قتل رسانده وبه اسارت می برند .
جوانان پس از شناخت شخصیت او می توانند از او الگو بگیرند که در کنار امام زمان جان خود را در راه دفاع از دین و حریم امامت نثار نمود .
درس آزادگی ورشد معنوی درس ایثار وفداکاری و وفاداری به امام خود و احترام پدر وشناخت جایگاه ومنزلت پدر از جمله نکات درس آموز است ؛ این روز را بعنوان روز جوان نامیده تا جوانان به الگو گیری از شخصیت علی اکبر ادامه دهنده راه علی اکبر باشند ؛ علی اکبر شریک نهضت عاشوراست و هرآنچه در این مکتب است یکی از ستونهای این خیمه به نام علی اکبر است.
سپاه: "مرکز راهبردی و شرارت صهیونیستها" مورد هدف موشکهای نقطهزن ما قرار گرفت
در پی شرارتهای اخیر رژیم صهیونیستی و هدف قرار گرفتن "مرکز راهبردی توطئه و شرارت صهیونیستها"، "روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی" بیانیهای صادر کرد.
متن بیانیه به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
در پی جنایات اخیر رژیم جعلی صهیونیستی و اعلان قبلی مبنی بر بیپاسخ نگذاردن جنایتها و شرارتهای این رژیم منحوس، شب گذشته "مرکز راهبردی توطئه و شرارت صهیونیستها" مورد هدف موشکهای قدرتمند و نقطهزن "سپاه پاسداران انقلاب اسلامی" قرار گرفت.
بار دیگر به رژیم جنایتکار صهیونیستی هشدار میدهیم، تکرار هرگونه شرارت با پاسخهای سخت، قاطع و ویرانگر مواجه خواهد شد.
به ملت عظیمالشأن ایران نیز اطمینان میدهیم امنیت و آرامش میهن اسلامی، خط قرمز نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران بوده و به احدی اجازه تهدید و تعرض به آن را نخواهند داد.
روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
نقره داغ شدن اسرائیل با موشکهاى فاتح/ شلیک سپاه به "چشم فتنه"
بامداد روز یکشنبه 22 اسفند 1400 خبرهایی از وقوع انفجارهای مهیبی در حوالی شهر اربیل در منطقه کردستان عراق منتشر شد. دقایقی بعد فیلمهای کوتاهی از اصابت موشکهایی به اشتراک گذاشته شد. فیلم لحظات نهایی قبل از برخورد و شدت انفجار این گمانه را تقویت می کرد که موشک بالستیک در این حمله حضور داشته و اخبار منبی بر شلیک شدن راکتهای 122 میلیمتری گراد صحیح نیست. اخباری از داخل کشور هم منتشر می شد که شلیک موشکهایی از سمت ایران را نشان می داد که مهمترین آنها فیلم شلیک چند موشک از منطقه ای در حوالی شمال غرب به سمت عراق بود.
بیانیه رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که ساعاتی پیش منتشر شد نشان داد که این حمله در پاسخ به جنایت اخیر رژیم صهیونیستی در هفتههای گذشته صورت گرفته است.
اربیل، چشم فتنه
رژیم صهیونیستی از چند دهه پیش ارتباطات گستردهای را با افراد مختلفی در اقلیم کردستان عراق برقرار و افرادی را نیز در این رهگذر جذب دستگاه جاسوسی خود کرده است. در نتیجه به واسطه فعالیت این عده و پشتیبانی همه جانبه صهیونیستها این منطقه همواره کانون بروز شرارت علیه جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت بوده است. تحریک گروهکهای تجزیه طلب بر محور اختلافات قومی و تسلیح و آموزش آنها برای اجرای عملیاتهای تروریستی مختلف همواره از مقرهای سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی در اقلیم کردستان عراق پشتیبانی شده است.
در نتیجه رصد دقیق این فعالیتها بارها از مبادی رسمی و غیررسمی نسبت به این موارد به مسئولان اقلیم و دولت مرکزی عراق اطلاع رسانی شده و مراتب اعتراض منتقل شده اما هیچ گونه عمل مثبتی از سوی این افراد برای رفع این مشکلات مشاهده نشد.
سوابق عملیات علیه تروریستها در اقلیم کردستان عراق
پس از پایان جنگ تحمیلی در چند نوبت جمهوری اسلامی ایران اقدام به عملیات نظامی در شمال عراق برای پاکسازی گروهکهای تروریستی و رفع تهدید از این مناطق اقدام کرد. یکی از اولین و مؤثرترین آنها به فرماندهی شهید احمد کاظمی و برپایه حضور نیروی زمینی سپاه صورت گرفت. یکی از آخرین موارد هم حمله موشکی به جلسه مشترک گروهکهای تروریستی در کردستان عراق بود که با موشکهای بالستیک فاتح 110 صورت گرفت و محل جلسه در قلعه دموکرات در منطقه کوی سنجر هدف قرار گرفته و چندین نفر از افراد کلیدی احزاب معاند مسلح به هلاکت رسیدند.
در زمان حمله به عین الاسد و از آن زمان تاکنون هم اخبار متعددی از حمله به اهداف وابسته به رژیم صهیونیستی و آمریکا در منطقه کردستان عراق و خصوصاً اربیل منتشر شده که اغلب از مبادی رسمی تأیید نشده است.
کدام موشکها ضرب شصت ایران را نشان دادند؟
بنا بر اطلاعات موجود بخشی یا تمام حمله موشکی بامداد امروز از شمال غرب کشور صورت گرفته است. فاصله این منطقه تا اربیل عراق در حدود 270 الی 280 کیلومتر است؛ اما تعداد موشکهای گزارش شده توسط شاهدان عینی از این منطقه با تعدادی که اصابت آنها به هدف گزارش شده متفاوت است. شلیک چند موشک از منطقه مذکور در یک ویدیوی کوتاه مشاهده شده در حالی که منابعی در عراق اصابت 12 موشک را گزارش کرده اند اما یک منبع آگاه در گفت وگو با تسنیم از شلیک 10 موشک در حمله اخیر خبر داد.
با توجه به بعد مسافت، سپاه از موشکهای خانواده فاتح ازجمله 10 موشک فاتح 110 برای این حمله استفاده کرده است. در حمله شهریور 1397 به کوی سنجر هم از همین موشکها استفاده شده بود. فاتح 110 که یادگار شهید گرانقدر حسن طهرانی مقدم فرمانده وقت موشکی سپاه و کار مشترک چندین صنعت از وزارت دفاع و دانشگاههای مختلف بود با 5 میلیون نفر ساعت کار به ثمر رسیده و در حوالی سال 1381 برای اولین بار آزمایش شد.
تصویری از موشک فاتح 110
این موشک تا لحظه اصابت به هدف قابلیت هدایت دارد و به مرور تا نسل چهارم دقت آن افزایش یافته و به توان نقطه زنی دست پیدا کرد. حمله دقیق دیشب به اهدافی که فاصله خیلی زیادی با مراکز جمعیتی ندارند نشان داد که این موشکها تا چه حد قابل اطمینان هستند.
سوابق حملات موشکی اخیر
برای اولین بار پس از نزدیک به دو دهه از آخرین عملیات موشکی سپاه که علیه منافقین انجام شده بود، در پاسخ به عملیات گروه تروریستی داعش در تهران در تابستان سال 1396 عملیات لیله القدر انجام شد که اهدافی در منطقه دیروالزور در شرق سوریه هدف قرار گرفت. سال بعد پس از عملیات شهریور ماه علیه گروهکهای تروریستی در کردستان عراق در مهر ماه پاسخ موشکی به جنایت تروریستها در رژه 31 شهریور ماه در اهواز باز هم در شرق سوریه این بار به صورت عملیات ترکیبی موشکی و پهپادی صورت گرفت. در دی 1398 و در پاسخ به شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی سپاه مستقیماً به اهداف آمریکایی در پایگاه عین الاسد حمله کرد که اولین حمله سنگین به نیروهای آمریکایی بعد از حدود 70 سال بود.
تصویر هوایی از اصابت موشکها در عملیاتهای قبلی سپاه
این حملات موشکی علاوه بر نشان دادن توانمندی بومی صنعت دفاعی کشور در ساخت موشکهای نقطه زن و قدرتمند که هیچ گونه وابستگی علمی و فنی به خارج از کشور و قدرتهای بزرگ موشکی غرب و شرق ندارد میزان بالای دقت آنها را در عملیات نظامی واقعی و نه در یک رزمایش به رخ دشمن کشید. از آن مهمتر نشان داد که جمهوری اسلامی ایران با وجود تلاش حداکثری در راهبرد بازدارندگی، اراده استفاده از سلاح خود را نیز دارد و در این زمینه تنها امنیت ملی را مبنای عمل خود قرار میدهد.