emamian

emamian

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیامی در پی فاجعه‌ی انفجار دردناک بندر بیروت، با مردم لبنان ابراز همدردی کردند.

متن کامل پیام رهبر انقلاب اسلامی که در حساب توئیتر پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR منتشر شد به شرح زیر است:

«در فاجعه دردناک انفجار بندر بیروت -که منجر به کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از مردم و خسارات شدید شده- با شهروندان عزیز لبنانی همدردیم و در کنار آنان هستیم. صبر در برابر این حادثه، برگ زرینی از افتخارات لبنان خواهد بود.»

حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی روز پنجشنبه در گفت‌وگوی تلفنی با میشل عون رئیس جمهور لبنان، ضمن ابراز همدردی از سوی دولت و ملت ایران با دولت و ملت لبنان، گفت: حادثه انفجار بندر بیروت برای ایرانیان نیز بسیار غم‌انگیز و اندوهبار بود و مردم ایران شریک درد ملت لبنان هستند.

حجت الاسلام والمسلمین روحانی اظهار داشت: وزرای امور خارجه و بهداشت و درمان ایران و همچنین رئیس سازمان هلال احمر موظف شده‌اند تا با همتایان خود، به شکل مستمر در تماس باشند تا بتوانیم هر گونه نیازمندی و کمک به مردم و کشور دوست و برادرمان لبنان را به سرعت پاسخ دهیم.

در این گفت‌و‌گو رئیس جمهور برای جانباختگان حادثه انفجار در بندر بیروت رحمت و غفران الهی و برای آسیب دیدگان صبر و شفای عاجل از خداوند مسالت کرد و به رئیس جمهور لبنان اطمینان داد که هر زمان نیاز به هر گونه کمک و پشتیبانی داشته باشید، ملت و دولت ایران در کنار شما حضور داشته و از هیچ گونه همیاری و همراهی با ملت لبنان دریغ نداشته و نخواهد داشت.

میشل عون رئیس جمهور لبنان نیز در این گفتگوی تلفنی ضمن قدردانی از ابراز همدردی دولت و ملت ایران در حادثه انفجار بندر بیروت، گفت: ملت لبنان همواره قدردان توجه و محبت ملت و دولت ایران به خود بوده و هست.

رئیس جمهور لبنان افزود: طبیعتا بررسی همه ابعاد این حادثه و جمع بندی خسارات و کمک های مورد نیاز زمان‌بر است، اما تاریخ روابط و دوستی دو ملت ایران و لبنان گواه آن است که هر گاه دولت و ملت لبنان نیاز به کمک داشته، ملت و دولت ایران از هیچ یاری و کمکی دریغ نداشته اند و عمیقا از احساسات برادرانه و دوستانه ایرانیان نسبت به خود سپاسگزاری می کنیم.

رسول خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله (در روز غدیر) فرمودند:
ای مسلمانان! حاضران به غایبان برسانند:

کسی که به من ایمان آورده و مرا تصدیق کرده است، را به ولایت علی سفارش می‌کنم.
آگاه باشید ولایت علی، ولایت من است و ولایت من، ولایت خدای من است. این عهد و پیمانی بود از طرف پروردگارم که فرمانم داد تا به شما برسانم.



متن حدیث:



قال رسول الله صلی الله علیه و آله: یا معشر المسلمین لیبلغ الشاهد الغائب، اوصی من آمن بی و صدقنی بولایة علی، الا ان ولایة علی ولایتی و ولایتی ولایة ربی، عهدا عهده الی ربی و امرنی ان ابلغکموه.

 

 

«بحارالانوار، جلد 37، صفحه 141، ح 35»

پنج شنبه, 16 مرداد 1399 18:42

متن کامل خطبه پيامبر(ص) در غدیر خم

خطبه غدیر سخنرانی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است که در حجة الوداع در محل معروف غدیر خم ایراد شد.

 

متن کامل خطبه غدیر به همراه معنی فارسی

حجه الوداع؛ آخرین حج پیامبر خاتم (ص) در آخرین سال زندیگیشان بود. در سال دهم هجرت، پیامبر اکرم (ص) در آیین حج رو به مردم فرمودند: «ای مردم؛ مناسک حج را از من بیاموزید که شاید دیگر مرا نبینید».

یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ ۖ. وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ. این آیه‌ای است که در این سفر بر پیامبر (ص) وحی شد و از آن با عنوان آیه تبلیغ یاد می‌شود.

در این آیه خداوند متعال می‌فرماید:‌ ای پیامبر! آنچه را از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شد، ابلاغ کن و اگر چنین نکنی، پیامش را نرسانده‌ای.

در واقع از مفهوم این آیه بر می‌آید که تکلیفی است بر دوش پیامبر خدا که پساز خود امانت دین و هدایت مردم بر دوش فردی امین قرار دهد؛ و چه کسی بهتر از امام علی (ع). همو که اولین ایمان آورنده به رسالت پیامبر خدا بود، او که در شب لیله المبیت برای اینکه گزندی به پیامبر خدا از سوی مشرکان نرسد در جایگاه ایشان خوابید؛ جان بر کف و بی ترس و واهمه.

در روز روز هجدهم ذی الحجه پیامبر اکرم (ص) در میان خیل کثیری از مسلمانان جانشینی حضرت علی (ع) را اعلام کرد.

در این روز مردم دسته دسته از هر گروه و قبیله با حضرت علی (ع) بیعت کردند.

واقعه غدیر از مهم‌ترین وقایع تاریخ اسلام است که در آن، پیامبر اسلام ص) هنگام بازگشت از حجةالوداع ۱۸ ذی‌الحجه سال دهم قمری در مکانی به نام غدیر خم، امام علی (ع) را، ولی و جانشین خود معرفی کرد. حاضران در آن واقعه که بزرگان صحابه نیز در میان‌شان بودند، با امام علی (ع) بیعت کردند.

خطبه غدیر سخنرانی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است که در محل معروف غدیر خم ایرادشد. در اجتماع پر شور آن روز بیش از یک صد و بیست هزار نفر حضور داشتند.

خطبه غدیر خم از حمد و ثنا خداوند شروع و به امامت امام علی (ع)، فرزندانش و معرفی امامت ختم می‌شود.

 

بخش اول خطبه غدیر: حمد و ثنای الهی

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی عَلا فی تَوَحُّدِهِ وَ دَنا فی تَفَرُّدِهِ وَجَلَّ فی سُلْطانِهِ وَعَظُمَ فی اَرْکانِهِ، وَاَحاطَ بِکُلِّ شَیءٍ عِلْماً وَ هُوَ فی مَکانِهِ وَ قَهَرَ جَمیعَ الْخَلْقِ بِقُدْرَتِهِ وَ بُرْهانِهِ، حَمیداً لَمْ یَزَلْ، مَحْموداً لایَزالُ (وَ مَجیداً لایَزولُ، وَمُبْدِئاً وَمُعیداً وَ کُلُّ أَمْرٍ إِلَیْهِ یَعُودُ). بارِئُ الْمَسْمُوکاتِ وَداحِی الْمَدْحُوّاتِ وَجَبّارُ الْأَرَضینَ وَ السّماواتِ، قُدُّوسٌ سُبُّوحٌ، رَبُّ الْمَلائکَةِ وَالرُّوحِ، مُتَفَضِّلٌ عَلی جَمیعِ مَنْ بَرَأَهُ، مُتَطَوِّلٌ عَلی جَمیعِ مَنْ أَنْشَأَهُ. یَلْحَظُ کُلَّ عَیْنٍ وَالْعُیُونُ لاتَراهُ.

ستایش خدای را سزاست که در یگانگی اش بلند مرتبه و در تنهایی اش به آفریدگان نزدیک است؛ سلطنتش پرجلال و در ارکان آفرینش اش بزرگ است. بی آنکه مکان گیرد و جابه جا شود، بر همه چیز احاطه دارد و بر تمامی آفریدگان به قدرت و برهان خود چیره است.

همواره ستوده بوده و خواهد بود و مجد و بزرگی او را پایانی نیست. آغاز و انجام از او و برگشت تمامی امور به سوی اوست.

اوست آفریننده آسمان ها و گستراننده زمین ها و حکمران آن ها. دور و منزه از خصایص آفریده هاست و در منزه بودن خود نیز از تقدیس همگان برتر است. هموست پروردگار فرشتگان و روح؛ افزونی بخش آفریده ها و نعمت ده ایجاد شده هاست. به یک نیم نگاه دیده ها را ببیند و دیده ها هرگز او را نبینند.

کَریمٌ حَلیمٌ ذُوأَناتٍ، قَدْ وَسِعَ کُلَّ شَیءٍ رَحْمَتُهُ وَ مَنَّ عَلَیْهِمْ بِنِعْمَتِهِ. لا یَعْجَلُ بِانْتِقامِهِ، وَلایُبادِرُ إِلَیْهِمْ بِمَا اسْتَحَقُّوا مِنْ عَذابِهِ. قَدْفَهِمَ السَّرائِرَ وَ عَلِمَ الضَّمائِرَ، وَلَمْ تَخْفَ عَلَیْهِ اَلْمَکْنوناتُ ولا اشْتَبَهَتْ عَلَیْهِ الْخَفِیّاتُ. لَهُ الْإِحاطَةُ بِکُلِّ شَیءٍ، والغَلَبَةُ علی کُلِّ شَیءٍ والقُوَّةُ فی کُلِّ شَئٍ والقُدْرَةُ عَلی کُلِّ شَئٍ وَلَیْسَ مِثْلَهُ شَیءٌ. وَ هُوَ مُنْشِئُ الشَّیءِ حینَ لاشَیءَ دائمٌ حَی وَقائمٌ بِالْقِسْطِ، لاإِلاهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزیزُالْحَکیمُ.

جَلَّ عَنْ أَنْ تُدْرِکَهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ وَ هُوَاللَّطیفُ الْخَبیرُ. لایَلْحَقُ أَحَدٌ وَصْفَهُ مِنْ مُعایَنَةٍ، وَلایَجِدُ أَحَدٌ کَیْفَ هُوَمِنْ سِرٍ وَ عَلانِیَةٍ إِلاّ بِمادَلَّ عَزَّوَجَلَّ عَلی نَفْسِهِ.

کریم و بردبار و شکیباست. رحمت اش جهان شمول و عطایش منّت گذار. در انتقام بی شتاب و در کیفر سزاواران عذاب، صبور و شکیباست. بر نهان ها آگاه و بر درون ها دانا. پوشیده ها بر او آشکار و پنهان ها بر او روشن است. او راست فراگیری و چیرگی بر هر هستی. نیروی آفریدگان از او و توانایی بر هر پدیده ویژه اوست. او را همانندی نیست و هموست ایجادگر هر موجود در تاریکستان لاشیء. جاودانه و زنده و عدل گستر. جز او خداوندی نباشد و اوست ارجمند و حکیم.

دیده ها را بر او راهی نیست و اوست دریابنده دیده ها. بر پنهانی ها آگاه و بر کارها داناست. کسی از دیدن به وصف او نرسد و بر چگونگی او از نهان و آشکار دست نیابد مگر، او - عزّوجلّ - خود، راه نماید و بشناساند.

وَأَشْهَدُ أَنَّهُ الله ألَّذی مَلَأَ الدَّهْرَ قُدْسُهُ، وَالَّذی یَغْشَی الْأَبَدَ نُورُهُ، وَالَّذی یُنْفِذُ أَمْرَهُ بِلامُشاوَرَةِ مُشیرٍ وَلامَعَهُ شَریکٌ فی تَقْدیرِهِ وَلایُعاوَنُ فی تَدْبیرِهِ. صَوَّرَ مَا ابْتَدَعَ عَلی غَیْرِ مِثالٍ، وَ خَلَقَ ما خَلَقَ بِلامَعُونَةٍ مِنْ أَحَدٍ وَلا تَکَلُّفٍ وَلاَ احْتِیالٍ. أَنْشَأَها فَکانَتْ وَ بَرَأَها فَبانَتْ.

فَهُوَالله الَّذی لا إِلاهَ إِلاَّ هُوالمُتْقِنُ الصَّنْعَةَ، اَلْحَسَنُ الصَّنیعَةِ، الْعَدْلُ الَّذی لایَجُوُر، وَالْأَکْرَمُ الَّذی تَرْجِعُ إِلَیْهِ الْأُمُورُ.

وَأَشْهَدُ أَنَّهُ الله الَّذی تَواضَعَ کُلُّ شَیءٍ لِعَظَمَتِهِ، وَذَلَّ کُلُّ شَیءٍ لِعِزَّتِهِ، وَاسْتَسْلَمَ کُلُّ شَیءٍ لِقُدْرَتِهِ، وَخَضَعَ کُلُّ شَیءٍ لِهَیْبَتِهِ. مَلِکُ الْاَمْلاکِ وَ مُفَلِّکُ الْأَفْلاکِ وَمُسَخِّرُالشَّمْسِ وَالْقَمَرِ، کُلٌّ یَجْری لاَِجَلٍ مُسَمّی. یُکَوِّرُالَّلیْلَ عَلَی النَّهارِ وَیُکَوِّرُالنَّهارَ عَلَی الَّلیْلِ یَطْلُبُهُ حَثیثاً. قاصِمُ کُلِّ جَبّارٍ عَنیدٍ وَ مُهْلِکُ کُلِّ شَیْطانٍ مَریدٍ.

و گواهی می دهم که او «الله» است. همو که تنزّهش سراسر روزگاران را فراگیر و نورش ابدیت را شامل است. بی مشاور، فرمانش را اجرا، بی شریک تقدیرش را امضا و بی یاور سامان دهی فرماید. صورت آفرینش او را الگویی نبوده و آفریدگان را بدون یاور و رنج و چاره جویی، هستی بخشیده است. جهان با ایجاد او موجود و با آفرینش او پدیدار شده است.

پس اوست «الله» که معبودی به جز او نیست. همو که صُنعش استوار است و ساختمان آفرینشش زیبا. دادگری است که ستم روا نمی دارد و کریمی که کارهابه او بازمی گردد.

و گواهی می دهم که او «الله» است که آفریدگان در برابر بزرگی اش فروتن و در مقابل عزّتش رام و به توانایی اش تسلیم و به هیبت و بزرگی اش فروتن اند. پادشاه هستی ها و چرخاننده سپهرها و رام کننده آفتاب و ماه که هریک تا اَجَل معین جریان یابند. او پردی شب را به روز و پردی روز را - که شتابان در پی شب است - به شب پیچد. اوست شکنندی هر ستمگر سرکش و نابودکنندی هر شیطان رانده شده.

لَمْ یَکُنْ لَهُ ضِدٌّ وَلا مَعَهُ نِدٌّ أَحَدٌ صَمَدٌ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفْواً أَحَدٌ. إلاهٌ واحِدٌ وَرَبٌّ ماجِدٌ یَشاءُ فَیُمْضی، وَیُریدُ فَیَقْضی، وَیَعْلَمُ فَیُحْصی، وَیُمیتُ وَیُحْیی، وَیُفْقِرُ وَیُغْنی، وَیُضْحِکُ وَیُبْکی، (وَیُدْنی وَ یُقْصی) وَیَمْنَعُ وَ یُعْطی، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ، بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَ هُوَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ.

یُولِجُ الَّلیْلَ فِی النَّهارِ وَیُولِجُ النَّهارَ فی الَّلیْلِ، لاإِلاهَ إِلاّهُوَالْعَزیزُ الْغَفّارُ. مُسْتَجیبُ الدُّعاءِ وَمُجْزِلُ الْعَطاءِ، مُحْصِی الْأَنْفاسِ وَ رَبُّ الْجِنَّةِ وَالنّاسِ، الَّذی لایُشْکِلُ عَلَیْهِ شَیءٌ، وَ لایُضجِرُهُ صُراخُ الْمُسْتَصْرِخینَ وَلایُبْرِمُهُ إِلْحاحُ الْمُلِحّینَ.

اَلْعاصِمُ لِلصّالِحینَ، وَالْمُوَفِّقُ لِلْمُفْلِحینَ، وَ مَوْلَی الْمُؤْمِنینَ وَرَبُّ الْعالَمینَ. الَّذِی اسْتَحَقَّ مِنْ کُلِّ مَنْ خَلَقَ أَنْ یَشْکُرَهُ وَیَحْمَدَهُ (عَلی کُلِّ حالٍ)

نه او را ناسازی باشد و نه برایش انباز و مانندی. یکتا و بی نیاز، نه زاده و نه زاییده شده، او را همتایی نبوده، خداوند یگانه و پروردگار بزرگوار است. بخواهد و به انجام رساند. اراده کند و حکم نماید. بداند و بشمارد. بمیراند و زنده کند. نیازمند و بی نیاز گرداند. بخنداند و بگریاند. نزدیک آورد و دور برد. بازدارد و عطا کند. او راست پادشاهی و ستایش. به دست توانی اوست تمام نیکی. و هموست بر هر چیز توانا.

شب را در روز و روز را در شب فرو برد. معبودی جز او نیست؛ گران مایه و آمرزنده؛ اجابت کنندی دعا و افزایندی عطا، بر شمارندی نفَس ها؛ پروردگار پری و انسان. چیزی بر او مشکل ننماید، فریاد فریادکنندگان او را آزرده نکند و اصرارِ اصرارکنندگان او را به ستوه نیاورد.

نیکوکاران را نگاهدار، رستگاران را یار، مؤمنان را صاحب اختیار و جهانیان را پروردگار است؛ آن که در همه احوال سزاوار سپاس و ستایش آفریدگان است.

أَحْمَدُهُ کَثیراً وَأَشْکُرُهُ دائماً عَلَی السَّرّاءِ والضَّرّاءِ وَالشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ، وَأُومِنُ بِهِ و بِمَلائکَتِهِ وکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ. أَسْمَعُ لاَِمْرِهِ وَاُطیعُ وَأُبادِرُ إِلی کُلِّ مایَرْضاهُ وَأَسْتَسْلِمُ لِماقَضاهُ، رَغْبَةً فی طاعَتِهِ وَ خَوْفاً مِنْ عُقُوبَتِهِ، لاَِنَّهُ الله الَّذی لایُؤْمَنُ مَکْرُهُ وَلایُخافُ جَورُهُ.

او را ستایش فراوان و سپاس جاودانه می گویم بر شادی و رنج و بر آسایش و سختی و به او و فرشتگان و نبشته ها و فرستاده هایش ایمان داشته، فرمان او را گردن می گذارم و اطاعت می کنم؛ و به سوی خشنودی او می شتابم و به حکم او تسلیمم؛ چرا که به فرمانبری او شائق و از کیفر او ترسانم. زیرا او خدایی است که کسی از مکرش در امان نبوده و از بی عدالتیش ترسان نباشد (زیرا او را ستمی نیست).

 

بخش دوم خطبه غدیر: فرمان الهی برای مطلبی مهم

وَأُقِرُّلَهُ عَلی نَفْسی بِالْعُبُودِیَّةِ وَ أَشْهَدُ لَهُ بِالرُّبُوبِیَّةِ، وَأُؤَدّی ما أَوْحی بِهِ إِلَی حَذَراً مِنْ أَنْ لا أَفْعَلَ فَتَحِلَّ بی مِنْهُ قارِعَةٌ لایَدْفَعُها عَنّی أَحَدٌ وَإِنْ عَظُمَتْ حیلَتُهُ وَصَفَتْ خُلَّتُهُ

- لاإِلاهَ إِلاَّهُوَ - لاَِنَّهُ قَدْأَعْلَمَنی أَنِّی إِنْ لَمْ أُبَلِّغْ ما أَنْزَلَ إِلَی (فی حَقِّ عَلِی) فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ، وَقَدْ ضَمِنَ لی تَبارَکَ وَتَعالَی الْعِصْمَةَ (مِنَ النّاسِ) وَ هُوَالله الْکافِی الْکَریمُ.

و اکنون به عبودیت خویش و پروردگاری او گواهی می دهم. و وظیفه خود را در آن چه وحی شده انجام می دهم مباد که از سوی او عذابی فرود آید که کسی یاری دورساختن آن از من نباشد. هر چند توانش بسیار و دوستی اش (با من) خالص باشد.

- معبودی جز او نیست - چرا که اعلام فرموده که اگر آن چه (درباره ی علی) نازل کرده به مردم نرسانم، وظیفه رسالتش را انجام نداده ام؛ و خداوند تبارک و تعالی امنیت از [آزار] مردم را برایم تضمین کرده و البته که او بسنده و بخشنده است.

فَأَوْحی إِلَی: (بِسْمِ الله الرَّحْمانِ الرَّحیمِ، یا أَیُهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ - فی عَلِی یَعْنی فِی الْخِلاَفَةِ لِعَلِی بْنِ أَبی طالِبٍ - وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَالله یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ).

مَعاشِرَالنّاسِ، ما قَصَّرْتُ فی تَبْلیغِ ما أَنْزَلَ الله تَعالی إِلَی، وَ أَنَا أُبَیِّنُ لَکُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآیَةِ: إِنَّ جَبْرئیلَ هَبَطَ إِلَی مِراراً ثَلاثاً یَأْمُرُنی عَنِ السَّلامِ رَبّی - وَ هُوالسَّلامُ - أَنْ أَقُومَ فی هذَا الْمَشْهَدِ فَأُعْلِمَ کُلَّ أَبْیَضَ وَأَسْوَدَ: أَنَّ عَلِی بْنَ أَبی طالِبٍ أَخی وَ وَصِیّی وَ خَلیفَتی (عَلی أُمَّتی) وَالْإِمامُ مِنْ بَعْدی، الَّذی مَحَلُّهُ مِنّی مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسی إِلاَّ أَنَّهُ لانَبِی بَعْدی وَهُوَ وَلِیُّکُمْ بَعْدَالله وَ رَسُولِهِ.

وَقَدْ أَنْزَلَ الله تَبارَکَ وَ تَعالی عَلَی بِذالِکَ آیَةً مِنْ کِتابِهِ (هِی): (إِنَّما وَلِیُّکُمُ الله وَ رَسُولُهُ وَالَّذینَ آمَنُواالَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَیُؤْتونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ)، وَ عَلِی بْنُ أَبی طالِبٍ الَّذی أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَی الزَّکاةَ وَهُوَ راکِعٌ یُریدُالله عَزَّوَجَلَّ فی کُلِّ حالٍ.

پس آنگاه خداوند چنین وحی ام فرستاد: «به نام خداوند همه مهرِ مهرورز. ای فرستادی ما! آن چه از سوی پروردگارت درباری علی و خلافت او بر تو فرود آمده بر مردم ابلاغ کن، وگرنه رسالت خداوندی را به انجام نرسانده ای؛ و او تو را از آسیب مردمان نگاه می دارد.»

هان مردمان! آنچه بر من فرود آمده، در تبلیغ آن کوتاهی نکرده ام و حال برایتان سبب نزول آیه را بیان می کنم: همانا جبرئیل سه مرتبه بر من فرود آمد از سوی سلام، پروردگارم - که تنها او سلام است - فرمانی آورد که در این مکان به پا خیزم و به هر سفید و سیاهی اعلام کنم که علی بن ابی طالب برادر، وصی و جانشین من در میان امّت و امام پس از من بوده. جایگاه او نسبت به من به سان هارون نسبت به موسی است، لیکن پیامبری پس از من نخواهد بود او (علی)، صاحب اختیارتان پس از خدا و رسول است؛

و پروردگارم آیه ای بر من نازل فرموده که: «همانا ولی، صاحب اختیار و سرپرست شما، خدا و پیامبر او و ایمانیانی هستند که نماز به پا می دارند و در حال رکوع زکات می پردازند.» و هر آینه علی بن ابی طالب نماز به پا داشته و در رکوع زکات پرداخته و پیوسته خداخواه است.

وَسَأَلْتُ جَبْرَئیلَ أَنْ یَسْتَعْفِی لِی (السَّلامَ) عَنْ تَبْلیغِ ذالِکَ إِلیْکُمْ - أَیُّهَاالنّاسُ - لِعِلْمی بِقِلَّةِ الْمُتَّقینَ وَکَثْرَةِ الْمُنافِقینَ وَإِدغالِ اللّائمینَ وَ حِیَلِ الْمُسْتَهْزِئینَ بِالْإِسْلامِ، الَّذینَ وَصَفَهُمُ الله فی کِتابِهِ بِأَنَّهُمْ یَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مالَیْسَ فی قُلوبِهِمْ، وَیَحْسَبُونَهُ هَیِّناً وَ هُوَ عِنْدَالله عَظیمٌ.

وَکَثْرَةِ أَذاهُمْ لی غَیْرَ مَرَّةٍ حَتّی سَمَّونی أُذُناً وَ زَعَمُوا أَنِّی کَذالِکَ لِکَثْرَةِ مُلازَمَتِهِ إِیّی وَ إِقْبالی عَلَیْهِ (وَ هَواهُ وَ قَبُولِهِ مِنِّی) حَتّی أَنْزَلَ الله عَزَّوَجَلَّ فی ذالِکَ (وَ مِنْهُمُ الَّذینَ یُؤْذونَ النَّبِی وَ یَقولونَ هُوَ أُذُنٌ، قُلْ أُذُنُ - (عَلَی الَّذینَ یَزْعُمونَ أَنَّهُ أُذُنٌ) - خَیْرٍ لَکُمْ، یُؤْمِنُ بِالله وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنینَ) الآیَةُ.

و من از جبرئیل درخواستم که از خداوند سلام اجازه کند و مرا از این مأموریت معاف فرماید. زیرا کمی پرهیزگاران و فزونی منافقان و دسیسی ملامت گران و مکر مسخره کنندگان اسلام را می دانم؛ همانان که خداوند در کتاب خود در وصفشان فرموده: «به زبان آن را می گویند که در دل هایشان نیست و آن را اندک و آسان می شمارند حال آن که نزد خداوند بس بزرگ است.»

و نیز از آن روی که منافقان بارها مرا آزار رسانیده تا بدانجا که مرا اُذُن [سخن شنو و زودباور ]نامیده اند، به خاطر همراهی افزون علی با من و رویکرد من به او و تمایل و پذیرش او از من، تا بدانجا که خداوند در این موضوع آیه ای فرو فرستاده: « و از آنانند کسانی که پیامبر خدا را می آزارند و می گویند: او سخن شنو و زودباور است. بگو: آری سخن شنو است. - بر علیه آنان که گمان می کنند او تنها سخن می شنود - لیکن به خیر شماست، او (پیامبر صلی الله علیه و آله) به خدا ایمان دارد و مؤمنان را تصدیق می کند و راستگو می انگارد.»

وَلَوْشِئْتُ أَنْ أُسَمِّی الْقائلینَ بِذالِکَ بِأَسْمائهِمْ لَسَمَّیْتُ وَأَنْ أُوْمِئَ إِلَیْهِمْ بِأَعْیانِهِمْ لَأَوْمَأْتُ وَأَنْ أَدُلَّ عَلَیْهِمُ لَدَلَلْتُ، وَلکِنِّی وَالله فی أُمورِهمْ قَدْ تَکَرَّمْتُ. وَکُلُّ ذالِکَ لایَرْضَی الله مِنّی إِلاّ أَنْ أُبَلِّغَ ما أَنْزَلَ الله إِلَی (فی حَقِّ عَلِی)، ثُمَّ تلا: (یا أَیُّهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ - فی حَقِّ عَلِی - وَ انْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَالله یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ).

و اگر می خواستم نام گویندگان چنین سخنی را بر زبان آورم و یا به آنان اشارت کنم و یا مردمان را به سویشان هدایت کنم [که آنان را شناسایی کنند] می توانستم. لیکن سوگند به خدا در کارشان کرامت نموده لب فروبستم. با این حال خداوند از من خشنود نخواهد گشت مگر این که آن چه در حق علی عیه السّلام فرو فرستاده به گوش شما برسانم. سپس پیامبر صلّی الله علیه و آله چنین خواند: «ی پیامبر ما! آن چه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده - در حقّ علی - ابلاغ کن؛ وگرنه کار رسالتش را انجام نداده ای. و البته خداوند تو را از آسیب مردمان نگاه می دارد.»

 

بخش سوم خطبه غدیر: اعلان رسمی ولایت و امامت دوازده امام علیهم السلام

فَاعْلَمُوا مَعاشِرَ النّاسِ (ذالِکَ فیهِ وَافْهَموهُ وَاعْلَمُوا) أَنَّ الله قَدْ نَصَبَهُ لَکُمْ وَلِیّاً وَإِماماً فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَی الْمُهاجِرینَ وَالْأَنْصارِ وَ عَلَی التّابِعینَ لَهُمْ بِإِحْسانٍ، وَ عَلَی الْبادی وَالْحاضِرِ، وَ عَلَی الْعَجَمِی وَالْعَرَبی، وَالْحُرِّ وَالْمَمْلوکِ وَالصَّغیرِ وَالْکَبیرِ، وَ عَلَی الْأَبْیَضِ وَالأَسْوَدِ، وَ عَلی کُلِّ مُوَحِّدٍ.

ماضٍ حُکْمُهُ، جازٍ قَوْلُهُ، نافِذٌ أَمْرُهُ، مَلْعونٌ مَنْ خالَفَهُ، مَرْحومٌ مَنْ تَبِعَهُ وَ صَدَّقَهُ، فَقَدْ غَفَرَالله لَهُ وَلِمَنْ سَمِعَ مِنْهُ وَ أَطاعَ لَهُ.

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ آخِرُ مَقامٍ أَقُومُهُ فی هذا الْمَشْهَدِ، فَاسْمَعوا وَ أَطیعوا وَانْقادوا لاَِمْرِ(الله) رَبِّکُمْ، فَإِنَّ الله عَزَّوَجَلَّ هُوَ مَوْلاکُمْ وَإِلاهُکُمْ، ثُمَّ مِنْ دونِهِ رَسولُهُ وَنَبِیُهُ الُْمخاطِبُ لَکُمْ، ثُمَّ مِنْ بَعْدی عَلی وَلِیُّکُمْ وَ إِمامُکُمْ بِأَمْرِالله رَبِّکُمْ، ثُمَّ الْإِمامَةُ فی ذُرِّیَّتی مِنْ وُلْدِهِ إِلی یَوْمٍ تَلْقَوْنَ الله وَرَسولَهُ.

هان مردمان! بدانید این آیه درباری اوست. ژرفی آن را فهم کنید و بدانید که خداوند او را برایتان صاحب اختیار و امام قرار داده، پیروی او را بر مهاجران و انصار و آنان که به نیکی از ایشان پیروی می کنند و بر صحرانشینان و شهروندان و بر عجم و عرب و آزاد و برده و بر کوچک و بزرگ و سفید و سیاه و بر هر یکتاپرست لازم شمرده است.

[هشدار که] اجرای فرمان و گفتار او لازم و امرش نافذ است. ناسازگارش رانده، پیرو و باورکننده اش در مهر و شفقت است. هر آینه خداوند، او و شنوایان سخن او و پیروان راهش را آمرزیده است.

هان مردمان! آخرین بار است که در این اجتماع به پا ایستاده ام. پس بشنوید و فرمان حق را گردن گذارید؛ چرا که خداوند عزّوجلّ صاحب اختیار و ولی و معبود شماست؛ و پس از خداوند ولی شما، فرستاده و پیامبر اوست که اکنون در برابر شماست و با شما سخن می گوید. و پس از من به فرمان پروردگار، علی ولی و صاحب اختیار و امام شماست. آن گاه امامت در فرزندان من از نسل علی خواهد بود. این قانون تا برپایی رستاخیز که خدا و رسول او را دیدار کنید دوام دارد.

لاحَلالَ إِلاّ ما أَحَلَّهُ الله وَ رَسُولُهُ وَهُمْ، وَلاحَرامَ إِلاّ ما حَرَّمَهُ الله (عَلَیْکُمْ) وَ رَسُولُهُ وَ هُمْ، وَالله عَزَّوَجَلَّ عَرَّفَنِی الْحَلالَ وَالْحَرامَ وَأَنَا أَفْضَیْتُ بِما عَلَّمَنی رَبِّی مِنْ کِتابِهِ وَحَلالِهِ وَ حَرامِهِ إِلَیْهِ.

مَعاشِرَالنّاسِ، علی (فَضِّلُوهُ). مامِنْ عِلْمٍ إِلاَّ وَقَدْ أَحْصاهُ الله فِی، وَ کُلُّ عِلْمٍ عُلِّمْتُ فَقَدْ أَحْصَیْتُهُ فی إِمامِ الْمُتَّقینَ، وَما مِنْ عِلْمٍ إِلاّ وَقَدْ عَلَّمْتُهُ عَلِیّاً، وَ هُوَ الْإِمامُ الْمُبینُ (الَّذی ذَکَرَهُ الله فی سُورَةِ یس: (وَ کُلَّ شَیءٍ أَحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ).

مَعاشِرَالنَّاسِ، لاتَضِلُّوا عَنْهُ وَلاتَنْفِرُوا مِنْهُ، وَلاتَسْتَنْکِفُوا عَنْ وِلایَتِهِ، فَهُوَالَّذی یَهدی إِلَی الْحَقِّ وَیَعْمَلُ بِهِ، وَیُزْهِقُ الْباطِلَ وَیَنْهی عَنْهُ، وَلاتَأْخُذُهُ فِی الله لَوْمَةُ لائِمٍ. أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِالله وَ رَسُولِهِ (لَمْ یَسْبِقْهُ إِلَی الْایمانِ بی أَحَدٌ)، وَالَّذی فَدی رَسُولَ الله بِنَفْسِهِ، وَالَّذی کانَ مَعَ رَسُولِ الله وَلا أَحَدَ یَعْبُدُالله مَعَ رَسُولِهِ مِنَ الرِّجالِ غَیْرُهُ.

(أَوَّلُ النّاسِ صَلاةً وَ أَوَّلُ مَنْ عَبَدَالله مَعی. أَمَرْتُهُ عَنِ الله أَنْ یَنامَ فی مَضْجَعی، فَفَعَلَ فادِیاً لی بِنَفْسِهِ).

روا نیست، مگر آن چه خدا و رسول او و امامان روا دانند؛ و ناروا نیست مگر آن چه آنان ناروا دانند. خداوند عزوجل، هم روا و هم ناروا را برای من بیان فرموده و آن چه پروردگارم از کتاب خویش و حلال و حرامش به من آموخته در اختیار علی نهاده ام.

هان مردمان! او را برتر بدانید. چرا که هیچ دانشی نیست مگر اینکه خداوند آن را در جان من نبشته و من نیز آن را در جان پیشوای پرهیزکاران، علی، ضبط کرده ام. او (علی) پیشوای روشنگر است که خداوند او را در سوری یاسین یاد کرده که: «و دانش هر چیز را در امام روشنگر برشمرده ایم...»

هان مردمان! از علی رو برنتابید. و از امامتش نگریزید. و از سرپرستی اش رو برنگردانید. او [شما را] به درستی و راستی خوانده و [خود نیز] بدان عمل نماید. او نادرستی را نابود کند و از آن بازدارد. در راه خدا نکوهش نکوهش گران او را از کار باز ندارد. او نخستین مؤمن به خدا و رسول اوست و کسی در ایمان، به او سبقت نجسته. و همو جان خود را فدای رسول الله نموده و با او همراه بوده است تنها اوست که همراه رسول خدا عبادت خداوند می کرد و جز او کسی چنین نبود.

اولین نمازگزار و پرستشگر خدا به همراه من است. از سوی خداوند به او فرمان دادم تا [در شب هجرت] در بستر من بیارامد و او نیز فرمان برده، پذیرفت که جان خود را فدای من کند.

مَعاشِرَالنّاسِ، فَضِّلُوهُ فَقَدْ فَضَّلَهُ الله، وَاقْبَلُوهُ فَقَدْ نَصَبَهُ الله.

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ إِمامٌ مِنَ الله، وَلَنْ یَتُوبَ الله عَلی أَحَدٍ أَنْکَرَ وِلایَتَهُ وَلَنْ یَغْفِرَ لَهُ، حَتْماً عَلَی الله أَنْ یَفْعَلَ ذالِکَ بِمَنْ خالَفَ أَمْرَهُ وَأَنْ یُعَذِّبَهُ عَذاباً نُکْراً أَبَدَا الْآبادِ وَ دَهْرَ الدُّهورِ. فَاحْذَرُوا أَنْ تُخالِفوهُ. فَتَصْلُوا ناراً وَقودُهَا النَّاسُ وَالْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرینَ.

هان مردمان! او رابرتر دانید، که خداوند او را برگزیده؛ و پیشوایی او را بپذیرید، که خداوند او را برپا کرده است.

هان مردمان! او از سوی خدا امام است و هرگز خداوند توبه منکر او را نپذیرد و او را نیامرزد. این است روش قطعی خداوند درباره ناسازگار علی و هرآینه او را به عذاب دردناک پایدار کیفر کند. از مخالفت او بهراسید و گرنه در آتشی درخواهید شد که آتش گیری آن مردمانند؛ و سنگ، که برای حق ستیزان آماده شده است.

مَعاشِرَالنّاسِ، بی - وَالله - بَشَّرَالْأَوَّلُونَ مِنَ النَّبِیِّینَ وَالْمُرْسَلینَ، وَأَنَا - (وَالله) - خاتَمُ الْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ والْحُجَّةُ عَلی جَمیعِ الَْمخْلوقینَ مِنْ أَهْلِ السَّماواتِ وَالْأَرَضینَ. فَمَنْ شَکَّ فی ذالِکَ فَقَدْ کَفَرَ کُفْرَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولی وَ مَنْ شَکَّ فی شَیءٍ مِنْ قَوْلی هذا فَقَدْ شَکَّ فی کُلِّ ما أُنْزِلَ إِلَی، وَمَنْ شَکَّ فی واحِدٍ مِنَ الْأَئمَّةِ فَقَدْ شَکَّ فِی الْکُلِّ مِنْهُمْ، وَالشَاکُّ فینا فِی النّارِ.

مَعاشِرَالنّاسِ، حَبانِی الله عَزَّوَجَلَّ بِهذِهِ الْفَضیلَةِ مَنّاً مِنْهُ عَلَی وَ إِحْساناً مِنْهُ إِلَی وَلا إِلاهَ إِلاّهُوَ، أَلا لَهُ الْحَمْدُ مِنِّی أَبَدَ الْآبِدینَ وَدَهْرَالدّاهِرینَ وَ عَلی کُلِّ حالٍ.

هان مردمان! به خدا سوگند که پیامبران پیشین به ظهورم مژده داده اند و اکنون من فرجام پیامبران و برهان بر آفریدگان آسمانیان و زمینیانم. آن کس که راستی و درستی مرا باور نکند به کفر جاهلی درآمده و تردید در سخنان امروزم همسنگ تردید در تمامی محتوای رسالت من است، و شک و ناباوری در امامت یکی از امامان، به سان شک و ناباوری در تمامی آنان است. و هرآینه جایگاه ناباوران ما آتش دوزخ خواهد بود.

هان مردمان! خداوند عزّوجلّ از روی منّت و احسان خویش این برتری را به من پیشکش کرد و البته که خدایی جز او نیست. آگاه باشید: تمامی ستایش ها در همه روزگاران و در هر حال و مقام ویژی اوست.

مَعاشِرَالنّاسِ، فَضِّلُوا عَلِیّاً فَإِنَّهُ أَفْضَلُ النَّاسِ بَعْدی مِنْ ذَکَرٍ و أُنْثی ما أَنْزَلَ الله الرِّزْقَ وَبَقِی الْخَلْقُ.

مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ، مَغْضُوبٌ مَغْضُوبٌ مَنْ رَدَّ عَلَی قَوْلی هذا وَلَمْ یُوافِقْهُ.

أَلا إِنَّ جَبْرئیلَ خَبَّرنی عَنِ الله تَعالی بِذالِکَ وَیَقُولُ: «مَنْ عادی عَلِیّاً وَلَمْ یَتَوَلَّهُ فَعَلَیْهِ لَعْنَتی وَ غَضَبی»، (وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوالله - أَنْ تُخالِفُوهُ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها - إِنَّ الله خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ).

مَعاشِرَ النَّاسِ، إِنَّهُ جَنْبُ الله الَّذی ذَکَرَ فی کِتابِهِ العَزیزِ، فَقالَ تعالی (مُخْبِراً عَمَّنْ یُخالِفُهُ): (أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتا عَلی ما فَرَّطْتُ فی جَنْبِ الله).

هان مردمان! عل را برتر دانید؛ که او برترین مردمان از مرد و زن پس از من است؛ تا آن هنگام که آفریدگان پایدارند و روزی شان فرود آید.

دور دورباد از درگاه مهر خداوند و خشم خشم باد بر آن که این گفته را نپذیرد و با من سازگار نباشد!

هان! بدانید جبرئیل از سوی خداوند خبرم داد: «هر آن که با علی بستیزد و بر ولایت او گردن نگذارد، نفرین و خشم من بر او باد!» البته بایست که هر کس بنگرد که برای فردای رستاخیز خود چه پیش فرستاده. [هان!] تقوا پیشه کنید و از ناسازگاری با علی بپرهیزید. مباد که گام هایتان پس از استواری درلغزد. که خداوند بر کردارتان آگاه است.

هان مردمان! همانا او هم جوار و همسایه خداوند است که در نبشته ی عزیز خود او را یاد کرده و درباری ستیزندگان با او فرموده: «تا آنکه مبادا کسی در روز رستخیز بگوید: افسوس که درباری همجوار و همسایه ی خدا کوتاهی کردم...»

مَعاشِرَالنّاسِ، تَدَبَّرُوا الْقُرْآنَ وَ افْهَمُوا آیاتِهِ وَانْظُرُوا إِلی مُحْکَماتِهِ وَلاتَتَّبِعوا مُتَشابِهَهُ، فَوَالله لَنْ یُبَیِّنَ لَکُمْ زواجِرَهُ وَلَنْ یُوضِحَ لَکُمْ تَفْسیرَهُ إِلاَّ الَّذی أَنَا آخِذٌ بِیَدِهِ وَمُصْعِدُهُ إِلی وَشائلٌ بِعَضُدِهِ (وَ رافِعُهُ بِیَدَی) وَ مُعْلِمُکُمْ: أَنَّ مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِی مَوْلاهُ، وَ هُوَ عَلِی بْنُ أَبی طالِبٍ أَخی وَ وَصِیّی، وَ مُوالاتُهُ مِنَ الله عَزَّوَجَلَّ أَنْزَلَها عَلَی.

هان مردمان! در قرآن اندیشه کنید و ژرفی آیات آن را دریابید و بر محکماتش نظر کنید و از متشابهاتش پیروی ننمایید. پس به خدا سوگند که باطن ها و تفسیر آن را آشکار نمی کند مگر همین که دست و بازوی او را گرفته و بالا آورده ام و اعلام می دارم که: هر آن که من سرپرست اویم، این علی سرپرست اوست. و او علی بن ابی طالب است؛ برادر و وصی من که سرپرستی و ولایت او حکمی است از سوی خدا که بر من فرستاده شده است.

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ عَلِیّاً وَالطَّیِّبینَ مِنْ وُلْدی (مِنْ صُلْبِهِ) هُمُ الثِّقْلُ الْأَصْغَرُ، وَالْقُرْآنُ الثِّقْلُ الْأَکْبَرُ، فَکُلُّ واحِدٍ مِنْهُما مُنْبِئٌ عَنْ صاحِبِهِ وَ مُوافِقٌ لَهُ، لَنْ یَفْتَرِقا حَتّی یَرِدا عَلَی الْحَوْضَ.

أَلا إِنَّهُمْ أُمَناءُ الله فی خَلْقِهِ وَ حُکّامُهُ فی أَرْضِهِ. أَلاوَقَدْ أَدَّیْتُ.

أَلا وَقَدْ بَلَّغْتُ، أَلاوَقَدْ أَسْمَعْتُ، أَلاوَقَدْ أَوْضَحْتُ، أَلا وَ إِنَّ الله عَزَّوَجَلَّ قالَ وَ أَنَا قُلْتُ عَنِ الله عَزَّوَجَلَّ، أَلاإِنَّهُ لا «أَمیرَالْمُؤْمِنینَ» غَیْرَ أَخی هذا، أَلا لاتَحِلُّ إِمْرَةُ الْمُؤْمِنینَ بَعْدی لاَِحَدٍ غَیْرِهِ.

هان مردمان! همانا علی و پاکان از فرزندانم از نسل او، یادگار گران سنگ کوچک ترند و قرآن یادگار گران سنگ بزرگ تر. هر یک از این دو از دیگر همراه خود خبر می دهد و با آن سازگار است. آن دو هرگز از هم جدا نخواهند شد تا در حوض کوثر بر من وارد شوند.

هان! بدانید که آنان امانتداران خداوند در میان آفریدگان و حاکمان او در زمین اویند.

هشدار که من وظیفه ی خود را ادا کردم. هشدار که من آن چه بر عهده ام بود ابلاغ کردم و به گوشتان رساندم و روشن نمودم. بدانید که این سخن خدا بود و من از سوی او سخن گفتم. هشدار که هرگز به جز این برادرم کسی نباید امیرالمؤمنین خوانده شود. هشدار که پس از من امارت مؤمنان بری کسی جز او روا نباشد.

ثم قال: «ایهاالنَّاسُ، مَنْ اَوْلی بِکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ؟ قالوا: الله و رَسُولُهُ. فَقالَ: اَلا من کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلی مَوْلاهُ، اللهمَّ والِ مَنْ والاهُ و عادِ مَنْ عاداهُ وَانْصُرْمَنْ نَصَرَهُ واخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ.

سپس فرمود: مردمان! کیست سزاوارتر از شما به شما؟ گفتند خداوند و پیامبر او! سپس فرمود آگاه باشید! آن که من سرپرست اویم، پس این علی سرپرست اوست! خداوندا دوست بدار آن را که سرپرستی او را بپذیرد و دشمن بدار هر آن که او را دشمن دارد و یاری کن یار او را؛ و تنها گذار آن را که او را تنها بگذارد.

 

بخش چهارم خطبه غدیر: بلند کردن امیرالمومنین علیه السلام بدست رسول خداصلی الله علیه و آله

مَعاشِرَالنّاسِ، هذا عَلِی أخی وَ وَصیی وَ واعی عِلْمی، وَ خَلیفَتی فی اُمَّتی عَلی مَنْ آمَنَ بی وَعَلی تَفْسیرِ کِتابِ الله عَزَّوَجَلَّ وَالدّاعی إِلَیْهِ وَالْعامِلُ بِمایَرْضاهُ وَالُْمحارِبُ لاَِعْدائهِ وَالْمُوالی عَلی طاعَتِهِ وَالنّاهی عَنْ مَعْصِیَتِهِ. إِنَّهُ خَلیفَةُ رَسُولِ الله وَ أَمیرُالْمُؤْمِنینَ وَالْإمامُ الْهادی مِنَ الله، وَ قاتِلُ النّاکِثینَ وَالْقاسِطینَ وَالْمارِقینَ بِأَمْرِالله. یَقُولُ الله: (مایُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَی).

بِأَمْرِکَ یارَبِّ أَقولُ: اَلَّلهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ (وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ) وَالْعَنْ مَنْ أَنْکَرَهُ وَاغْضِبْ عَلی مَنْ جَحَدَ حَقَّهُ.

هان مردمان! این علی است برادر و وصی و نگاهبان دانش من. و هموست جانشین من در میان امّت و بر گروندگان به من و بر تفسیر کتاب خدا که مردمان را به سوی او بخواند و به آن چه موجب خشنودی اوست عمل کند و با دشمنانش ستیز نماید. او پشتیبان فرمانبرداری خداوند و بازدارنده از نافرمانی او باشد. همانا اوست جانشین رسول الله و فرمانروای ایمانیان و پیشوای هدایتگر از سوی خدا و کسی که به فرمان خدا با پیمان شکنان، رویگردانان از راستی و درستی و به دررفتگان از دین پیکار کند. خداوند فرماید: «فرمان من دگرگون نخواهدشد.»

پروردگارا! اکنون به فرمان تو چنین می گویم: خداوندا! دوستداران او را دوست دار. و دشمنان او را دشمن دار. پشتیبانان او را پشتیبانی کن. یارانش را یاری نما. خودداری کنندگان از یاری اش را به خود رها کن. ناباورانش را از مهرت بران و بر آنان خشم خود را فرود آور.

اللهمَّ إِنَّکَ أَنْزَلْتَ الْآیَةَ فی عَلِی وَلِیِّکَ عِنْدَتَبْیینِ ذالِکَ وَنَصْبِکَ إِیّاهُ لِهذَا الْیَوْمِ: (الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً)، (وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَالْإِسْلامِ دیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرینَ). اللهمَّ إِنِّی أُشْهِدُکَ أَنِّی قَدْ بَلَّغْتُ.

معبودا! تو خود در هنگام برپاداشتن او و بیان ولایتش نازل فرمودی که: «امروز آیین شما را به کمال، و نعمت خود را بر شما به اتمام رساندم، و اسلام را به عنوان دین شما پسندیدم.» «و آن که به جز اسلام دینی را بجوید، از او پذیرفته نبوده، در جهان دیگر در شمار زیانکاران خواهد بود.» خداوندا، تو را گواه می گیرم که پیام تو را به مردمان رساندم.

 

بخش پنجم خطبه غدیر: تاکید بر توجه امت به مسئله امامت

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّما أَکْمَلَ الله عَزَّوَجَلَّ دینَکُمْ بِإِمامَتِهِ. فَمَنْ لَمْ یَأْتَمَّ بِهِ وَبِمَنْ یَقُومُ مَقامَهُ مِنْ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ وَالْعَرْضِ عَلَی الله عَزَّوَجَلَّ فَأُولئِکَ الَّذینَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ (فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ) وَ فِی النّارِهُمْ خالِدُونَ، (لایُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَلاهُمْ یُنْظَرونَ).

هان مردمان! خداوند عزّوجلّ دین را با امامت علی تکمیل فرمود. اینک آنان که از او و جانشینانش از فرزندان من و از نسل او - تا برپایی رستاخیز و عرضه ی بر خدا - پیروی نکنند، در دو جهان کرده هایشان بیهوده بوده در آتش دوزخ ابدی خواهند بود، به گونه ی که نه از عذابشان کاسته و نه برایشان فرصتی خواهد بود.

مَعاشِرَالنّاسِ، هذا عَلِی، أَنْصَرُکُمْ لی وَأَحَقُّکُمْ بی وَأَقْرَبُکُمْ إِلَی وَأَعَزُّکُمْ عَلَی، وَالله عَزَّوَجَلَّ وَأَنَاعَنْهُ راضِیانِ. وَ مانَزَلَتْ آیَةُ رِضاً (فی الْقُرْآنِ) إِلاّ فیهِ، وَلا خاطَبَ الله الَّذینَ آمَنُوا إِلاّبَدَأ بِهِ، وَلانَزَلَتْ آیَةُ مَدْحٍ فِی الْقُرْآنِ إِلاّ فیهِ، وَلاشَهِدَ الله بِالْجَنَّةِ فی (هَلْ أَتی عَلَی الْاِنْسانِ) إِلاّلَهُ، وَلا أَنْزَلَها فی سِواهُ وَلامَدَحَ بِها غَیْرَهُ.

هان مردمان! این علی یاورترین، سزاوارترین و نزدیک ترین و عزیزترین شما نسبت به من است. خداوند عزّوجلّ و من از او خشنودیم. آیه رضایتی در قرآن نیست مگر این که درباره ی اوست. و خدا هرگاه ایمان آوردگان را خطابی نموده به او آغاز کرده [و او اولین شخص مورد نظر خدی متعال بوده است ] . و آیه ی ستایشی نازل نگشته مگر درباره ی او. و خداوند در سوره ی «هل أتی علی الإنسان» گواهی بر بهشت [رفتن ] نداده مگر بری او، و آن را در حق غیر او نازل نکرده و به آن جز او را نستوده است.

مَعاشِرَالنّاسِ، هُوَ ناصِرُ دینِ الله وَالُْمجادِلُ عَنْ رَسُولِ الله، وَ هُوَالتَّقِی النَّقِی الْهادِی الْمَهْدِی. نَبِیُّکُمْ خَیْرُ نَبی وَ وَصِیُّکُمْ خَیْرُ وَصِی (وَبَنُوهُ خَیْرُالْأَوْصِیاءِ).

مَعاشِرَالنّاسِ، ذُرِّیَّةُ کُلِّ نَبِی مِنْ صُلْبِهِ، وَ ذُرِّیَّتی مِنْ صُلْبِ (أَمیرِالْمُؤْمِنینَ) عَلِی.

مَعاشِرَ النّاسِ، إِنَّ إِبْلیسَ أَخْرَجَ آدَمَ مِنَ الْجَنَّةِ بِالْحَسَدِ، فَلاتَحْسُدُوهُ فَتَحْبِطَ أَعْمالُکُمْ وَتَزِلَّ أَقْدامُکُمْ، فَإِنَّ آدَمَ أُهْبِطَ إِلَی الْأَرضِ بِخَطیئَةٍ واحِدَةٍ، وَهُوَ صَفْوَةُالله عَزَّوَجَلَّ، وَکَیْفَ بِکُمْ وَأَنْتُمْ أَنْتُمْ وَ مِنْکُمْ أَعْداءُالله،

أَلا وَ إِنَّهُ لایُبْغِضُ عَلِیّاً إِلاّشَقِی، وَ لایُوالی عَلِیّاً إِلاَّ تَقِی، وَ لایُؤْمِنُ بِهِ إِلاّ مُؤْمِنٌ مُخْلِصٌ.

هان مردمان! او یاور دین خدا و دفاع کننده ی از رسول اوست. او پرهیزکار پاکیزه و رهنمی ارشاد شده [به دست خود خدا] است. پیامبرتان برترین پیامبر، وصی او برترین وصی و فرزندان او برترین اوصیایند.

هان مردمان! فرزندان هرپیامبر از نسل اویند و فرزندان من از صلب و نسل امیرالمؤمنین علی است.

هان مردمان! به راستی که شیطانِ اغواگر، آدم را با رشک از بهشت رانده مبادا شما به علی رشک ورزید که کرده هایتان نابود و گام هایتان لغزان خواهدشد. آدم به خاطر یک اشتباه به زمین هبوط کرد و حال آن که برگزیده ی خدی عزّوجلّ بود. پس چگونه خواهید بود شما و حال آن که شما شمایید و دشمنان خدا نیز از میان شمایند.

آگاه باشید! که با علی نمی ستیزد مگر بی سعادت. و سرپرستی او را نمی پذیرد مگر رستگار پرهیزگار. و به او نمی گرود مگر ایمان دار بی آلایش.

وَ فی عَلِی - وَالله - نَزَلَتْ سُورَةُ الْعَصْر: (بِسْمِ الله الرَّحْمانِ الرَّحیمِ، وَالْعَصْرِ، إِنَّ الْإِنْسانَ لَفی خُسْرٍ) (إِلاّ عَلیّاً الّذی آمَنَ وَ رَضِی بِالْحَقِّ وَالصَّبْرِ).

مَعاشِرَالنّاسِ، قَدِ اسْتَشْهَدْتُ الله وَبَلَّغْتُکُمْ رِسالَتی وَ ما عَلَی الرَّسُولِ إِلاَّالْبَلاغُ الْمُبینُ.

مَعاشِرَالنّاسِ، (إتَّقُوالله حَقَّ تُقاتِهِ وَلاتَموتُنَّ إِلاّ وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ).

و سوگند به خدا که سوره ی والعصر درباره ی اوست: «به نام خداوند همه مهر مهر ورز. قسم به زمان که انسان در زیان است.» مگر علی که ایمان آورده و به درستی و شکیبایی آراسته است.

هان مردمان! خدا را گواه گرفتم و پیام او را به شما رسانیدم. و بر فرستاده وظیفه ی جز بیان و ابلاغ روشن نباشد!

هان مردمان! تقوا پیشه کنید همان گونه که بایسته است. و نمیرید جز با شرفِ اسلام.

 

بخش ششم خطبه غدیر: اشاره به کارشکنی های منافقین

مَعاشِرَالنّاسِ، (آمِنُوا بِالله وَ رَسُولِهِ وَالنَّورِ الَّذی أُنْزِلَ مَعَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلی أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ کَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ). (بالله ما عَنی بِهذِهِ الْآیَةِ إِلاَّ قَوْماً مِنْ أَصْحابی أَعْرِفُهُمْ بِأَسْمائِهِمْ وَأَنْسابِهِمْ، وَقَدْ أُمِرْتُ بِالصَّفْحِ عَنْهُمْ فَلْیَعْمَلْ کُلُّ امْرِئٍ عَلی مایَجِدُ لِعَلِی فی قَلْبِهِ مِنَ الْحُبِّ وَالْبُغْضِ).

مَعاشِرَالنّاسِ، النُّورُ مِنَ الله عَزَّوَجَلَّ مَسْلوکٌ فِی ثُمَّ فی عَلِی بْنِ أَبی طالِبٍ، ثُمَّ فِی النَّسْلِ مِنْهُ إِلَی الْقائِمِ الْمَهْدِی الَّذی یَأْخُذُ بِحَقِّ الله وَ بِکُلِّ حَقّ هُوَ لَنا، لاَِنَّ الله عَزَّوَجَلَّ قَدْ جَعَلَنا حُجَّةً عَلَی الْمُقَصِّرینَ وَالْمعُانِدینَ وَالُْمخالِفینَ وَالْخائِنینَ وَالْآثِمینَ وَالّظَالِمینَ وَالْغاصِبینَ مِنْ جَمیعِ الْعالَمینَ.

هان مردمان! «به خدا و رسول و نور همراهش ایمان آورید پیش از آن که چهره ها را تباه و باژگونه کنیم یا چونان اصحاب روز شنبه [یهودیانی که بر خدا نیرنگ آوردند] رانده شوید.«به خدا سوگند که مقصود خداوند از این آیه گروهی از صحابه اند که آنان را با نام و نَسَب می شناسم لیکن به پرده پوشی کارشان مأمورم. آنک هر کس پایه کار خویش را مهر و یا خشم علی در دل قرار دهد [و بداند که ارزش عمل او وابسته به آن است.] .

مردمان! نور از سوی خداوند عزّوجل در جان من، سپس در جان علی بن ابی طالب، آن گاه در نسل او تا قائم مهدی - که حق خدا و ما را می ستاند - جی گرفته. چرا که خداوند عزّوجل ما را بر کوتاهی کنندگان، ستیزه گران، ناسازگاران، خائنان و گنهکاران و ستمکاران و غاصبان از تمامی جهانیان دلیل و راهنما و حجت آورده است.

مَعاشِرَالنّاسِ، أُنْذِرُکُمْ أَنّی رَسُولُ الله قَدْخَلَتْ مِنْ قَبْلِی الرُّسُلُ، أَفَإِنْ مِتُّ أَوْقُتِلْتُ انْقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقابِکُمْ؟ وَمَنْ یَنْقَلِبْ عَلی عَقِبَیْهِ فَلَنْهان یَضُرَّالله شَیْئاً وَسَیَجْزِی الله الشّاکِرینَ (الصّابِرینَ). أَلاوَإِنَّ عَلِیّاً هُوَالْمَوْصُوفُ بِالصَّبْرِ وَالشُّکْرِ، ثُمَّ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ.

مَعاشِرَالنّاسِ، لاتَمُنُّوا عَلَی بِإِسْلامِکُمْ، بَلْ لاتَمُنُّوا عَلَی الله فَیُحْبِطَ عَمَلَکُمْ وَیَسْخَطَ عَلَیْکُمْ وَ یَبْتَلِیَکُمْ بِشُواظٍ مِنْ نارٍ وَنُحاسٍ، إِنَّ رَبَّکُمْ لَبِا الْمِرْصادِ.

هان مردمان! هشدارتان می دهم: همانا من رسول خدایم. پیش از من نیز رسولانی آمده و سپری گشته اند. آیا اگر من بمیرم یا کشته شوم، به جاهلیت عقب گرد می کنید؟ آن که به قهقرا برگردد، هرگز خدا را زیانی نخواهد رسانید و خداوند سپاسگزاران شکیباگر را پاداش خواهد داد. بدانید که علی و پس از او فرزندان من از نسل او، داری کمال شکیبایی و سپاسگزاری اند.

هان مردمان! اسلامتان را بر من منت نگذارید؛ که اعمال شما را بیهوده و تباه خواهد کرد و خداوند بر شما خشم خواهد گرفت و سپس شما را به شعله ی از آتش و مس گداخته گرفتار خواهد نمود. همانا پروردگار شما در کمین گاه است.

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ سَیَکُونُ مِنْ بَعْدی أَئمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی النّارِ وَیَوْمَ الْقِیامَةِ لایُنْصَرونَ. مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ الله وَأَنَا بَریئانِ مِنْهُمْ.

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُمْ وَأَنْصارَهُمْ وَأَتْباعَهُمْ وَأَشْیاعَهُمْ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النّارِ وَلَبِئْسَ مَثْوَی الْمُتَکَبِّرِینَ. أَلا إِنَّهُمْ أَصْحابُ الصَّحیفَةِ، فَلْیَنْظُرْ أَحَدُکُمْ فی صَحیفَتِهِ!!

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنِّی أَدَعُها إِمامَةً وَ وِراثَةً (فی عَقِبی إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ)، وَقَدْ بَلَّغْتُ ما أُمِرتُ بِتَبْلیغِهِهان حُجَّةً عَلی کُلِّ حاضِرٍ وَغائبٍ وَ عَلی کُلِّ أَحَدٍ مِمَّنْ شَهِدَ أَوْلَمْ یَشْهَدْ، وُلِدَ أَوْلَمْ یُولَدْ، فَلْیُبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ وَالْوالِدُ الْوَلَدَ إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ. وَسَیَجْعَلُونَ الْإِمامَةَ بَعْدی مُلْکاً وَ اغْتِصاباً، (أَلا لَعَنَ الله الْغاصِبینَ الْمُغْتَصبینَ)، وَعِنْدَها سَیَفْرُغُ لَکُمْ أَیُّهَا الثَّقَلانِ (مَنْ یَفْرَغُ) وَیُرْسِلُ عَلَیْکُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَنُحاسٌ فَلاتَنْتَصِرانِ.

مردمان! به زودی پس از من پیشوایانی خواهند بود که شما را به سوی آتش می خوانند و در روز رستاخیز تنها وبدون یاور خواهند ماند.

هان مردمان! خداوند و من از آنان بیزاریم.

هان مردمان! آنان و یاران و پیروانشان در بدترین جی جهنم، جایگاه متکبّران خواهند بود. بدانید آنان اصحاب صحیفه اند. اکنون هر کس در صحیفه ی خود نظر کند.

هان مردمان! اینک جانشینی خود را به عنوان امامت و وراثت به امانت به جی می گذارم در نسل خود تا برپایی روز رستاخیز. و حال، مأموریت تبلیغی خود را انجام می دهم تا برهان بر هر شاهد و غایب و بر آنان که زاده شده یا نشده اند و بر تمامی مردمان باشد. پس بایسته است این سخن را حاضران به غایبان و پدران به فرزندان تا برپایی رستاخیز برسانند.

آگاه باشید! به زودی پس از من امامت را با پادشاهی جابه جا نموده. آن را غصب کرده و به تصرف خویش درآورند.

هان! نفرین و خشم خدا بر غاصبان و چپاول گران! و البته در آن هنگام خداوند آتش عذاب - شعله هی آتش و مس گداخته - بر سر شما جن و انس خواهد ریخت. آن جاست که دیگر یاری نخواهید شد.

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ الله عَزَّوَجَلَّ لَمْ یَکُنْ لِیَذَرَکُمْ عَلی ما أَنْتُمْ عَلَیْهِ حَتّی یَمیزَالْخَبیثَ مِنَ الطَّیِّبِ، وَ ما کانَ الله لِیُطْلِعَکُمْ عَلَی الْغَیْبِ.

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ ما مِنْ قَرْیَةٍ إِلاّ وَالله مُهْلِکُها بِتَکْذیبِها قَبْلَ یَوْمِ الْقِیامَةِ وَ مُمَلِّکُهَا الْإِمامَ الْمَهْدِی وَالله مُصَدِّقٌ وَعْدَهُ.

مَعاشِرَالنّاسِ، قَدْ ضَلَّ قَبْلَکُمْ أَکْثَرُالْأَوَّلینَ، وَالله لَقَدْ أَهْلَکَ الْأَوَّلینَ، وَهُوَ مُهْلِکُ الْآخِرینَ.

هان مردمان! هر آینه خداوند عزوجل شما را به حالتان رها نخواهد کرد تا ناپاک را ازپاک جدا کند. و خداوند نمی خواهد شما را بر غیب آگاه گرداند. (اشاره به آیه ی 179 / آل عمران است.)

هان مردمان! هیچ سرزمینی نیست مگر این که خداوند به خاطر تکذیب اهل آن [حق را] ، آنان را پیش از روز رستاخیز نابود خواهد فرمود و به امام مهدی خواهد سپرد. و هر آینه خداوند وعده ی خود را انجام خواهد داد.

هان مردمان! پیش از شما، شمار فزونی از گذشتگان گمراه شدند و خداوند آنان را نابود کرد. و همو نابودکننده ی آیندگان است.

قالَ الله تَعالی: (أَلَمْ نُهْلِکِ الْأَوَّلینَ، ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرینَ، کذالِکَ نَفْعَلُ بِالُْمجْرِمینَ، وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبینَ).

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ الله قَدْ أَمَرَنی وَنَهانی، وَقَدْ أَمَرْتُ عَلِیّاً وَنَهَیْتُهُ (بِأَمْرِهِ). فَعِلْمُ الْأَمْرِ وَالنَّهُی لَدَیْهِ، فَاسْمَعُوا لاَِمْرِهِ تَسْلَمُوا وَأَطیعُوهُ تَهْتَدُوا وَانْتَهُوا لِنَهْیِهِ تَرشُدُوا، (وَصیرُوا إِلی مُرادِهِ) وَلا تَتَفَرَّقْ بِکُمُ السُّبُلُ عَنْ سَبیلِهِ.

او خود در کتابش آورده: «آیا پیشینیان را تباه نکردیم و به دنبال آنان آیندگان را گرفتار نساختیم؟ با مجرمان این چنین کنیم. وی بر ناباوران!»

هان مردمان! همانا خداوند امر و نهی خود را به من فرموده و من نیز به دستور او دانش آن را نزد علی نهادم. پس فرمان او را بشنوید و گردن نهید و پیرویش نمایید و از آنچه بازتان دارد خودداری کنید تا راه یابید. به سوی هدف او حرکت کنید. راه هی گونه گون شما را از راه او بازندارد!

 

بخش هفتم خطبه غدیر: پیروان اهل بیت علیهم السلام و دشمنان ایشان

مَعاشِرَالنّاسِ، أَنَا صِراطُ الله الْمُسْتَقیمُ الَّذی أَمَرَکُمْ بِاتِّباعِهِ، ثُمَّ عَلِی مِنْ بَعْدی. ثُمَّ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ أَئِمَّةُ (الْهُدی)، یَهْدونَ إِلَی الْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلونَ.

ثُمَّ قَرَأَ: «بِسْمِ الله الرَّحْمانِ الرَّحیمِ الْحَمْدُلِلَّهِ رَبِ الْعالَمینَ...» إِلی آخِرِها،

هان مردمان! صراط مستقیم خداوند منم که شما را به پیروی آن امر فرموده. و پس از من علی است و آن گاه فرزندانم از نسل او، پیشوایان راه راستند که به درستی و راستی راهنمایند و به آن حکم و دعوت کنند.

سپس پیامبر صلّی الله علیه و آله قرائت فرمود: «بسم الله الرّحمن الرّحیم الحمدللّه ربّ العالمین الرّحمن الرّحیم» - تا آخر سوره.

وَقالَ: فِی نَزَلَتْ وَفیهِمْ (وَالله) نَزَلَتْ، وَلَهُمْ عَمَّتْ وَإِیَّاهُمْ خَصَّتْ، أُولئکَ أَوْلِیاءُالله الَّذینَ لاخَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاهُمْ یَحْزَنونَ، أَلا إِنَّ حِزْبَ الله هُمُ الْغالِبُونَ. أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمْ هُمُ السُّفَهاءُالْغاوُونَ إِخْوانُ الشَّیاطینِ یوحی بَعْضُهُمْ إِلی بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُروراً. أَلا إِنَّ أَوْلِیائَهُمُ الَّذینَ ذَکَرَهُمُ الله فی کِتابِهِ، فَقالَ عَزَّوَجَلَّ: (لاتَجِدُ قَوْماً یُؤمِنُونَ بِالله وَالْیَوْمِ الْآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حادَّالله وَ رَسُولَهُ وَلَوْکانُوا آبائَهُمْ أَوْأَبْنائَهُمْ أَوْإِخْوانَهُمْ أَوْعَشیرَتَهُمْ، أُولئِکَ کَتَبَ فی قُلوبِهِمُ الْإیمانَ) إِلی آخِرالآیَةِ.

هان! به خدا سوگند این سوره درباره ی من نازل شده و شامل امامان می باشد و به آنان اختصاص دارد. آنان اولیی خدایند که ترس و اندوهی برایشان نیست، آگاه باشید: البته حزب خدا چیره و غالب خواهد بود. هشدار که: ستیزندگان با امامان، گمراه و همکاران شیاطین اند. بری گمراهی مردمان، سخنان بیهوده و پوچ را به یکدیگر می رسانند. بدانید که خداوند از دوستان امامان در کتاب خود چنین یاد کرده: «[ی پیامبر ما] نمی یابی ایمانیان به خدا و روز بازپسین، که ستیزه گران خدا و رسول را دوست ندارند، گرچه آنان پدران، برادران و خویشانشان باشند. آنان [که چنین اند] خداوند ایمان را در دل هایشان نبشته است.» - تا آخر آیه.

أَلا إِنَّ أَوْلِیائَهُمُ الْمُؤْمِنونَ الَّذینَ وَصَفَهُمُ الله عَزَّوَجَلَّ فَقالَ: (الَّذینَ آمَنُوا وَلَمْ یَلْبِسُوا إیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدونَ).

(أَلا إِنَّ أَوْلِیائَهُمُ الَّذینَ آمَنُوا وَلَمْ یَرْتابوا).

أَلا إِنَّ أَوْلِیائَهُمُ الَّذینَ یدْخُلونَ الْجَنَّةَ بِسَلامٍ آمِنینَ، تَتَلَقّاهُمُ الْمَلائِکَةُ بِالتَّسْلیمِ یَقُولونَ: سَلامٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلوها خالِدینَ.

أَلا إِنَّ أَوْلِیائَهُمْ، لَهُمُ الْجَنَّةُ یُرْزَقونَ فیها بِغَیْرِ حِسابٍ. أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذینَ یَصْلَونَ سَعیراً.

أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذینَ یَسْمَعونَ لِجَهَنَّمَ شَهیقاً وَ هِی تَفورُ وَ یَرَوْنَ لَهازَفیراً.

أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذینَ قالَ الله فیهِمْ: (کُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها) الآیة.

أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذینَ قالَ الله عَزَّوَجَلَّ: (کُلَّما أُلْقِی فیها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَلَمْ یَأتِکُمْ نَذیرٌ، قالوا بَلی قَدْ جاءَنا نَذیرٌ فَکَذَّبْنا وَ قُلنا مانَزَّلَ الله مِنْ شَیءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلاّ فی ضَلالٍ کَبیرٍ) إِلی قَوله: (أَلافَسُحْقاً لاَِصْحابِ السَّعیرِ). أَلا إِنَّ أَوْلِیائَهُمُ الَّذینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ، لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ کَبیرٌ.

هان! دوستداران امامان ایمانیان اند که قرآن چنان توصیف فرموده: «آنان که ایمان آورده و باور خود را به شرک نیالوده اند، در امان و در راه راست هستند.»

هشدار! یاران پیشوایان کسانی هستند که به باور رسیده و از تردید و انکار دور خواهند بود.

هشدار! اولیی امامان آنانند که با آرامش و سلام به بهشت درخواهند شد و فرشتگان با سلام آنان را پذیرفته، خواهند گفت: «درود بر شما که پاک شده اید. اینک داخل شوید که در بهشت، جاودانه خواهید بود.»

هان! بهشت پاداش اولیی آنان است و در آن بی حساب روزی داده خواهند شد.

هان! دشمنان آنان آن کسانی اند که در آتش درآیند. و همانا ناله ی افروزش جهنم

را می شنوند در حالی که شعله هی آتش زبانه می کشد و زفیر (صدی بازدم) جهنم را نیز درمی یابند.

هان! خداوند درباره ی ستیزگران با آنان فرموده: «هرگاه امتی داخل جهنم شود همتی خود را نفرین کند.»

هشدار! که دشمنان امامان همانانند که خداوند درباره ی آنان فرموده: «هر گروهی از آنان داخل جهنم شود نگاهبانان می پرسند: مگر برایتان ترساننده ی نیامد؟! می گویند: چرا ترساننده آمد لیکن تکذیب کردیم و گفتیم: خداوند وحی نفرستاده و شما نیستید مگر در گمراهی بزرگ!» تا آن جا که فرماید: «هان! نابود باد دوزخیان!»

هان! یاران امامان در نهان، از پروردگار خویش ترسانند، آمرزش و پاداش بزرگ بری آنان خواهد بود.

هان مردمان! چه بسیارراه است میان آتش و پاداش بزرگ!

مَعاشِرَالنَاسِ، شَتّانَ مابَیْنَ السَّعیرِ وَالْأَجْرِ الْکَبیرِ.

(مَعاشِرَالنّاسِ)، عَدُوُّنا مَنْ ذَمَّهُ الله وَلَعَنَهُ، وَ وَلِیُّنا (کُلُّ) مَنْ مَدَحَهُ الله وَ أَحَبَّهُ.

مَعاشِرَ النّاسِ، أَلاوَإِنّی (أَنَا) النَّذیرُ و عَلِی الْبَشیرُ.

(مَعاشِرَالنّاسِ)، أَلا وَ إِنِّی مُنْذِرٌ وَ عَلِی هادٍ.

مَعاشِرَ النّاس (أَلا) وَ إِنّی نَبی وَ عَلِی وَصِیّی.

(مَعاشِرَالنّاسِ، أَلاوَإِنِّی رَسولٌ وَ عَلِی الْإِمامُ وَالْوَصِی مِنْ بَعْدی، وَالْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدُهُ. أَلاوَإِنّی والِدُهُمْ وَهُمْ یَخْرُجونَ مِنْ صُلْبِهِ).

هان مردمان! خداوند ستیزه جویان ما را ناستوده و نفرین فرموده و دوستان ما را ستوده و دوست دارد.

هان مردمان! بدانید که همانا من انذارگرم و علی مژده دهنده.

هان! که من بیم دهنده ام و علی راهنما.

هان مردمان! بدانید که من پیامبرم و علی وصی من است.

هان مردمان! بدانید که همانا من فرستاده و علی امام و وصی پس از من است. و امامان پس از او فرزندان اویند.

آگاه باشید! من والد آنانم ولی ایشان از نسل علی خواهند بود.

 

بخش هشتم خطبه غدیر: حضرت مهدی عجل الله فرجه الشریف

أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِی.

أَلا إِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَی الدِّینِ.

أَلا إِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمینَ.

أَلا إِنَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَهادِمُها.

أَلا إِنَّهُ غالِبُ کُلِّ قَبیلَةٍ مِنْ أَهْلِ الشِّرْکِ وَهادیها.

أَلاإِنَّهُ الْمُدْرِکُ بِکُلِّ ثارٍ لاَِوْلِیاءِالله.

أَلا إِنَّهُ النّاصِرُ لِدینِ الله.

أَلا إِنَّهُ الْغَرّافُ مِنْ بَحْرٍ عَمیقٍ.

أَلا إِنَّهُ یَسِمُ کُلَّ ذی فَضْلٍ بِفَضْلِهِ وَ کُلَّ ذی جَهْلٍ بِجَهْلِهِ.

أَلا إِنَّهُ خِیَرَةُالله وَ مُخْتارُهُ.

أَلا إِنَّهُ وارِثُ کُلِّ عِلْمٍ وَالُْمحیطُ بِکُلِّ فَهْمٍ.

أَلا إِنَّهُ الُْمخْبِرُ عَنْ رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْمُشَیِّدُ لاَِمْرِ آیاتِهِ.

أَلا إِنَّهُ الرَّشیدُ السَّدیدُ.

أَلا إِنَّهُ الْمُفَوَّضُ إِلَیْهِ.

أَلا إِنَّهُ قَدْ بَشَّرَ بِهِ مَنْ سَلَفَ مِنَ الْقُرونِ بَیْنَ یَدَیْهِ.

أَلا إِنَّهُ الْباقی حُجَّةً وَلاحُجَّةَ بَعْدَهُ وَلا حَقَّ إِلاّ مَعَهُ وَلانُورَ إِلاّعِنْدَهُ.

أَلا إِنَّهُ لاغالِبَ لَهُ وَلامَنْصورَ عَلَیْهِ.

أَلاوَإِنَّهُ وَلِی الله فی أَرْضِهِ، وَحَکَمُهُ فی خَلْقِهِ، وَأَمینُهُ فی سِرِّهِ وَ علانِیَتِهِ.

آگاه باشید! همانا آخرین امام، قائم مهدی از ماست. هان! او بر تمامی ادیان چیره خواهد بود.

هشدار! که اوست انتقام گیرنده از ستمکاران.

هشدار! که اوست فاتح دژها و منهدم کننده ی آنها.

هشدار! که اوست چیره بر تمامی قبایل مشرکان و راهنمی آنان.

هشدار! که او خونخواه تمام اولیی خداست.

آگاه باشید! اوست یاور دین خدا.

هشدار! که از دریایی ژرف پیمانه هایی افزون گیرد.

هشدار! که او به هر ارزشمندی به اندازه ی ارزش او، و به هر نادان و بی ارزشی به اندازه ی نادانی اش نیکی کند.

هشدار! که او نیکو و برگزیده ی خداوند است.

هشدار! که او وارث دانش ها و حاکم بر ادراک هاست.

هان! بدانید که او از سوی پروردگارش سخن می گوید و آیات و نشانه هی او را برپا کند. بدانید همانا اوست بالیده و استوار.

بیدار باشید! هموست که [اختیار امور جهانیان و آیین آنان ] به او واگذار شده است.

آگاه باشید! که تمامی گذشتگان ظهور او را پیشگویی کرده اند.

آگاه باشید! که اوست حجّت پایدار و پس از او حجّتی نخواهد بود.(2) درستی و راستی و نور و روشنایی تنها نزد اوست.

هان! کسی بر او پیروز نخواهد شد و ستیزنده ی او یاری نخواهد گشت.

آگاه باشید که او ولی خدا در زمین، داور او در میان مردم و امانتدار امور آشکار و نهان است.

2) این تعبیر به عنوان حجّت و امامت است و نظری به رجعت دیگر امامان ندارد زیرا آنان حجّت های پیشین اند که دوباره رجعت خواهند نمود.

 

بخش نهم خطبه غدیر: مطرح کردن بیعت

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنّی قَدْبَیَّنْتُ لَکُمْ وَأَفْهَمْتُکُمْ، وَ هذا عَلِی یُفْهِمُکُمْ بَعْدی. أَلاوَإِنِّی عِنْدَ انْقِضاءِ خُطْبَتی أَدْعُوکُمْ إِلی مُصافَقَتی عَلی بَیْعَتِهِ وَ الإِقْرارِبِهِ، ثُمَّ مُصافَقَتِهِ بَعْدی. أَلاوَإِنَّی قَدْ بایَعْتُ الله وَ عَلِی قَدْ بایَعَنی. وَأَنَا آخِذُکُمْ بِالْبَیْعَةِ لَهُ عَنِ الله عَزَّوَجَلَّ. (إِنَّ الَّذینَ یُبایِعُونَکَ إِنَّما یُبایِعُونَ الله، یَدُالله فَوْقَ أَیْدیهِمْ. فَمَنْ نَکَثَ فَإِنَّما یَنْکُثُ عَلی نَفْسِهِ، وَ مَنْ أَوْفی بِما عاهَدَ عَلَیْهُ الله فَسَیُؤْتیهِ أَجْراً عَظیماً).

هان مردمان! من پیام خدا را برایتان آشکار کرده تفهیم نمودم. و این علی است که پس از من شما را آگاه می کند. اینک شما را می خوانم که پس از پایان خطبه با من و سپس با علی دست دهید تا با او بیعت کرده به امامت او اقرار نمایید. آگاه باشید من با خداوند و علی با من پیمان بسته و من اکنون از سوی خدی عزّوجل بری امامت او پیمان می گیرم. «[ی پیامبر ]آنان که با تو بیعت کنند هر آینه با خدا بیعت کرده اند. دست خدا بالی دستان آنان است. و هر کس بیعت شکند، بر زیان خود شکسته، و آن کس که بر پیمان خداوند استوار و باوفا باشد، خداوند به او پاداش بزرگی خواهد داد.

 

بخش دهم خطبه غدیر: حلال و حرام، واجبات و محرمات

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ مِنْ شَعائرِالله، (فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِاعْتَمَرَ فَلاجُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما) الآیَة.

مَعاشِرَالنّاسِ، حُجُّواالْبَیْتَ، فَماوَرَدَهُ أَهْلُ بَیْتٍ إِلاَّ اسْتَغْنَوْا وَ أُبْشِروا، وَلاتَخَلَّفوا عَنْهُ إِلاّبَتَرُوا وَ افْتَقَرُوا.

مَعاشِرَالنّاسِ، ماوَقَفَ بِالْمَوْقِفِ مُؤْمِنٌ إِلاَّغَفَرَالله لَهُ ماسَلَفَ مِنْ ذَنْبِهِ إِلی وَقْتِهِ ذالِکَ، فَإِذا انْقَضَتْ حَجَّتُهُ اسْتَأْنَفَ عَمَلَهُ.

مَعاشِرَالنَّاسِ، الْحُجّاجُ مُعانُونَ وَ نَفَقاتُهُمْ مُخَلَّفَةٌ عَلَیْهِمْ وَالله لایُضیعُ أَجْرَالُْمحْسِنینَ.

مَعاشِرَالنّاسِ، حُجُّوا الْبَیْتَ بِکَمالِ الدّینِ وَالتَّفَقُّهِ، وَلاتَنْصَرِفُوا عَنِ الْمشَاهِدِإِلاّ بِتَوْبَةٍ وَ إِقْلاعٍ.

مَعاشِرَالنّاسِ، أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ کَما أَمَرَکُمُ الله عَزَّوَجَلَّ، فَإِنْ طالَ عَلَیْکُمُ الْأَمَدُ فَقَصَّرْتُمْ أَوْنَسِیتُمْ فَعَلِی وَلِیُّکُمْ وَمُبَیِّنٌ لَکُمْ، الَّذی نَصَبَهُ الله عَزَّوَجَلَّ لَکُمْ بَعْدی أَمینَ خَلْقِهِ. إِنَّهُ مِنِّی وَ أَنَا مِنْهُ، وَ هُوَ وَ مَنْ تَخْلُفُ مِنْ ذُرِّیَّتی یُخْبِرونَکُمْ بِماتَسْأَلوُنَ عَنْهُ وَیُبَیِّنُونَ لَکُمْ ما لاتَعْلَمُونَ.

هان مردمان! همانا حج و عمره از شعائر و آداب و رسوم خدایی است. پس زائران خانه ی خدا و عمره کنندگان بر صفا و مروه بسیار طواف کنند.

هان مردمان! در خانه ی خدا حج گزارید؛ که هیچ خاندانی داخل آن نشد مگر بی نیاز شد و مژده گرفت، و کسی از آن روی برنگردانید مگر بی بهره و نیازمند گردید.

هان مردمان! مؤمنی در موقف (عرفات، مشعر، منا) نمانَد مگر این که خدا گناهان گذشته ی او را بیامرزد و بایسته است که پس از پایان اعمال حج [با پرونده ی پاک ] کار خود را از سر گیرد.

هان مردمان! حاجیان دستگیری شده اند و هزینه هی سفرشان جبران می شود و جایگزین آن به آنان خواهد رسید. و البته خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نخواهد کرد.

هان مردمان! خانه ی خدا را با دین کامل و دانش ژرفی آن دیدار کنید و از زیارتگاهها جز با توبه و بازایستادن [از گناهان ] برنگردید.

هان مردمان! نماز را به پا دارید و زکات بپردازید همان سان که خداوند عزّوجل امر فرموده. پس اگر زمان بر شما دراز شد و کوتاهی کردید یا از یاد بردید، علی صاحب اختیار و تبیین کننده ی بر شماست. خداوند عزّوجل او راپس از من امانتدار خویش در میان آفریدگانش نهاده. همانا او از من و من از اویم. و او و فرزندان من از جانشینان او، پرسش هی شما راپاسخ دهند و آن چه را نمی دانید به شما می آموزند.

أَلا إِنَّ الْحَلالَ وَالْحَرامَ أَکْثَرُمِنْ أَنْ أُحصِیَهُما وَأُعَرِّفَهُما فَآمُرَ بِالْحَلالِ وَ اَنهَی عَنِ الْحَرامِ فی مَقامٍ واحِدٍ، فَأُمِرْتُ أَنْ آخُذَ الْبَیْعَةَ مِنْکُمْ وَالصَّفْقَةَ لَکُمْ بِقَبُولِ ماجِئْتُ بِهِ عَنِ الله عَزَّوَجَلَّ فی عَلِی أمیرِالْمُؤْمِنینَ وَالأَوْصِیاءِ مِنْ بَعْدِهِ الَّذینَ هُمْ مِنِّی وَمِنْهُ إمامَةٌ فیهِمْ قائِمَةٌ، خاتِمُها الْمَهْدی إِلی یَوْمٍ یَلْقَی الله الَّذی یُقَدِّرُ وَ یَقْضی.

مَعاشِرَالنّاسِ، وَ کُلُّ حَلالٍ دَلَلْتُکُمْ عَلَیْهِ وَکُلُّ حَرامٍ نَهَیْتُکُمْ عَنْهُ فَإِنِّی لَمْ أَرْجِعْ عَنْ ذالِکَ وَ لَمْ أُبَدِّلْ. أَلا فَاذْکُرُوا ذالِکَ وَاحْفَظُوهُ وَ تَواصَوْابِهِ، وَلا تُبَدِّلُوهُ وَلاتُغَیِّرُوهُ. أَلا وَ إِنِّی اُجَدِّدُالْقَوْلَ: أَلا فَأَقیمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّکاةَ وَأْمُرُوا بِالْمَعْروفِ وَانْهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ.

هان! روا و ناروا بیش از آن است که من شمارش کنم و بشناسانم و در این جا یکباره به روا فرمان دهم و از ناروا بازدارم. از این روی مأمورم از شما بیعت بگیرم که دست در دست من نهید در مورد پذیرش آن چه از سوی خداوند آورده ام درباری علی امیرالمؤمنین و اوصیای پس از او که آنان از من و اویند. و این امامت به وراثت پایدار است و فرجام امامان، مهدی است و استواری امامت تا روزی است که او با خداوند قدر و قضا دیدار کند.

هان مردمان! شما را به هرگونه روا و ناروا راهنمایی کردم و از آن هرگز برنمی گردم. بدانید و آگاه باشید! آن ها را یاد کنید و نگه دارید و یکدیگر را به آن توصیه نمایید و در آن [احکام خدا] دگرگونی راه ندهید. هشدار که دوباره می گویم: بیدار باشید! نماز را به پا دارید. و زکات بپردازید. و امر به معروف کنید و از منکر بازدارید.

أَلاوَإِنَّ رَأْسَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ أَنْ تَنْتَهُوا إِلی قَوْلی وَتُبَلِّغُوهُ مَنْ لَمْ یَحْضُرْ وَ تَأْمُروُهُ بِقَبُولِهِ عَنِّی وَتَنْهَوْهُ عَنْ مُخالَفَتِهِ، فَإِنَّهُ أَمْرٌ مِنَ الله عَزَّوَجَلَّ وَمِنِّی. وَلا أَمْرَ بِمَعْروفٍ وَلا نَهْی عَنْ مُنْکَرٍ إِلاَّمَعَ إِمامٍ مَعْصومٍ.

مَعاشِرَالنّاسِ، الْقُرْآنُ یُعَرِّفُکُمْ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدُهُ، وَعَرَّفْتُکُمْ إِنَّهُمْ مِنِّی وَمِنْهُ، حَیْثُ یَقُولُ الله فی کِتابِهِ: (وَ جَعَلَها کَلِمَةً باقِیَةً فی عَقِبِهِ). وَقُلْتُ: «لَنْ تَضِلُّوا ما إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِما&raquo.

مَعاشِرَالنّاسِ، التَّقْوی، التَّقْوی، وَاحْذَرُوا السّاعَةَ کَما قالَ الله عَزَّوَجَلَّ: (إِنَّ زَلْزَلَةَ السّاعَةِ شَیءٌ عَظیمٌ). اُذْکُرُوا الْمَماتَ (وَالْمَعادَ) وَالْحِسابَ وَالْمَوازینَ وَالُْمحاسَبَةَ بَیْنَ یَدَی رَبِّ الْعالَمینَ وَالثَّوابَ وَالْعِقابَ. فَمَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ أُثیبَ عَلَیْها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلَیْسَ لَهُ فِی الجِنانِ نَصیبٌ.

و بدانید که ریشه ی امر به معروف این است که به گفته ی من [درباره ی امامت ] برسید و سخن مرا به دیگران برسانید و غایبان را به پذیرش فرمان من توصیه کنید و آنان را از ناسازگاری سخنان من بازدارید؛ همانا سخن من فرمان خدا و من است و هیچ امر به معروف و نهی از منکری جز با امام معصوم تحقق و کمال نمی یابد.

هان مردمان! قرآن بر شما روشن می کند که امامان پس از علی فرزندان اویند و من به شما شناساندم که آنان از او و از من اند. چرا که خداوند در کتاب خود می گوید: «امامت را فرمانی پایدار در نسل او قرار داد...» و من نیز گفته ام که: «مادام که به قرآن و امامان تمسک کنید، گمراه نخواهید شد.»

هان مردمان! تقوا را، تقوا را رعایت کرده از سختی رستخیز بهراسید همان گونه که خداوند عزّوجل فرمود: «البته زمین لرزه ی روز رستاخیز حادثه ی بزرگ است...»

مرگ، قیامت، و حساب و میزان و محاسبه ی در برابر پروردگار جهانیان و پاداش کیفر را یاد کنید. آن که نیکی آورد، پاداش گیرد. و آن که بدی کرد، بهره ی از بهشت نخواهد برد.

 

بخش یازدهم خطبه غدیر: بیعت گرفتن رسمی

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّکُمْ أَکْثَرُ مِنْ أَنْ تُصافِقُونی بِکَفٍّ واحِدٍ فی وَقْتٍ واحِدٍ، وَقَدْ أَمَرَنِی الله عَزَّوَجَلَّ أَنْ آخُذَ مِنْ أَلْسِنَتِکُمُ الْإِقْرارَ بِما عَقَّدْتُ لِعَلِی أَمیرِالْمُؤْمنینَ، وَلِمَنْ جاءَ بَعْدَهُ مِنَ الْأَئِمَّةِ مِنّی وَ مِنْهُ، عَلی ما أَعْلَمْتُکُمْ أَنَّ ذُرِّیَّتی مِنْ صُلْبِهِ.

فَقُولُوا بِأَجْمَعِکُمْ: «إِنّا سامِعُونَ مُطیعُونَ راضُونَ مُنْقادُونَ لِما بَلَّغْتَ عَنْ رَبِّنا وَرَبِّکَ فی أَمْرِ إِمامِنا عَلِی أَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَ مَنْ وُلِدَ مِنْ صُلْبِهِ مِنَ الْأَئِمَّةِ. نُبایِعُکَ عَلی ذالِکَ بِقُلوُبِنا وَأَنْفُسِنا وَأَلْسِنَتِنا وَأَیْدینا. علی ذالِکَ نَحْیی وَ عَلَیْهِ نَموتُ وَ عَلَیْهِ نُبْعَثُ. وَلانُغَیِّرُ وَلانُبَدِّلُ، وَلا نَشُکُّ (وَلانَجْحَدُ) وَلانَرْتابُ، وَلا نَرْجِعُ عَنِ الْعَهْدِ وَلا نَنْقُضُ الْمیثاقَ.

هان مردمان! شما بیش از آنید که در یک زمان با یک دست من بیعت نمایید. از این روی خداوند عزّوجل به من دستور داده که از زبان شما اقرار بگیرم و پیمان ولایت علی امیرالمؤمنین را محکم کنم و نیز بر امامان پس از او که از نسل من و اویند؛ همان گونه که اعلام کردم که ذرّیّه من از نسل اوست.

پس همگان بگویید:

«البتّه که سخنان تو را شنیده پیروی می کنیم و از آن ها خشنودیم و بر آن گردن گذار و بر آن چه از سوی پروردگارمان در امامت اماممان علی امیرالمؤمنین و امامان دیگر - از صلب او - به ما ابلاغ کردی، با تو پیمان می بندیم با دل و جان و زبان و دست هایمان. با این پیمان زنده ایم و با آن خواهیم مرد و با آن اعتقاد برانگیخته می شویم. و هرگز آن را دگرگون نکرده شکّ و انکار نخواهیم داشت و از عهد و پیمان خود برنمی گردیم.

وَعَظْتَنا بِوَعْظِ الله فی عَلِی أَمیرِالْمؤْمِنینَ وَالْأَئِمَّةِ الَّذینَ ذَکَرْتَ مِنْ ذُرِّیتِکَ مِنْ وُلْدِهِ بَعْدَهُ، الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ وَ مَنْ نَصَبَهُ الله بَعْدَهُما. فَالْعَهْدُ وَالْمیثاقُ لَهُمْ مَأْخُوذٌ مِنَّا، مِنْ قُلُوبِنا وَأَنْفُسِنا وَأَلْسِنَتِنا وَضَمائِرِنا وَأَیْدینا. مَنْ أَدْرَکَها بِیَدِهِ وَ إِلاَّ فَقَدْ أَقَرَّ بِلِسانِهِ، وَلا نَبْتَغی بِذالِکَ بَدَلاً وَلایَرَی الله مِنْ أَنْفُسِنا حِوَلاً. نَحْنُ نُؤَدّی ذالِکَ عَنْکَ الّدانی والقاصی مِنْ اَوْلادِنا واَهالینا، وَ نُشْهِدُالله بِذالِکَ وَ کَفی بِالله شَهیداً وَأَنْتَ عَلَیْنا بِهِ شَهیدٌ

مَعاشِرَالنّاسِ، ماتَقُولونَ؟ فَإِنَّ الله یَعْلَمُ کُلَّ صَوْتٍ وَ خافِیَةَ کُلِّ نَفْسٍ، (فَمَنِ اهْتَدی فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما یَضِلُّ عَلَیْها)، وَمَنْ بایَعَ فَإِنَّما یُبایِعُ الله، (یَدُالله فَوْقَ أَیْدیهِمْ).

مَعاشِرَالنّاسِ، فَبایِعُوا الله وَ بایِعُونی وَبایِعُوا عَلِیّاً أَمیرَالْمُؤْمِنینَ وَالْحَسَنَ وَالْحُسَیْنَ وَالْأَئِمَّةَ (مِنْهُمْ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ) کَلِمَةً باقِیَةً.

[ی رسول خدا] ما را به فرمان خدا پند دادی درباره ی علی امیرالمؤمنین و امامان از نسل خود و او، که حسن و حسین و آنان که خداوند پس از آنان برپا کرده است. پس عهد و پیمان از ما گرفته شد از دل و جان و زبان و روح و دستانمان. هر کس توانست با دست وگرنه با زبان پیمان بست. و هرگز پیمانمان را دگرگون نخواهیم کرد و خداوند از ما شکست عهد نبیند. و نیز فرمان تو را به نزدیک و دور از فرزندان و خویشان خود خواهیم رسانید و خداوند را بر آن گواه خواهیم گرفت. و هر آینه خداوند بر گواهی کافی است و تو نیز بر ما گواه باش.»

هان مردمان! چه می گویید؟ همانا خداوند هر صدایی را می شنود و آن را که از دل ها می گذرد می داند. «هر آن کس هدایت پذیرفت، به خیر خویش پذیرفته. و آن که گمراه شد، به زیان خود رفته.» و هر کس بیعت کند، هر آینه با خداوند پیمان بسته؛ که «دست خدا بالی دستان آن هاست.»

هان مردمان! اینک با خداوند بیعت کنید و با من پیمان بندید و با علی امیرالمؤمنین و حسن و حسین و امامان پس از آنان از نسل آنان که نشانه ی پایدارند در دنیا و آخرت.

یُهْلِکُ الله مَنْ غَدَرَ وَ یَرْحَمُ مَنْ وَ فی، (وَ مَنْ نَکَثَ فَإِنَّما یَنْکُثُ عَلی نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفی بِما عاهَدَ عَلَیْهُ الله فَسَیُؤْتیهِ أَجْراً عَظیماً).

مَعاشِرَالنّاسِ، قُولُوا الَّذی قُلْتُ لَکُمْ وَسَلِّمُوا عَلی عَلی بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنینَ، وَقُولُوا: (سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَکَ رَبَّنا وَ إِلَیْکَ الْمَصیرُ)، وَ قُولوا: (اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی هَدانا لِهذا وَ ما کُنّا لِنَهْتَدِی لَوْلا أَنْ هَدانَا الله) الآیة.

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ فَضائِلَ عَلی بْنِ أَبی طالِبٍ عِنْدَالله عَزَّوَجَلَّ - وَ قَدْ أَنْزَلَهافِی الْقُرْآنِ - أَکْثَرُ مِنْ أَنْ أُحْصِیَها فی مَقامٍ واحِدٍ، فَمَنْ أَنْبَاَکُمْ بِها وَ عَرَفَها فَصَدِّقُوهُ.

مَعاشِرَالنّاسِ، مَنْ یُطِعِ الله وَ رَسُولَهُ وَ عَلِیّاً وَ الْأَئِمَةَ الَّذینَ ذَکرْتُهُمْ فَقَدْ فازَفَوْزاً عَظیماً.

خداوند مکّاران را تباه می کند و به باوفایان مهر می ورزد. «هر که پیمان شکند»

جز این نیست که به زیان خود گام برداشته، و هر که بر عهدی که با خدا بسته پابرجا ماند، به زودی خدا او را پاداش بزرگی خواهد داد.»

هان مردمان! آن چه بر شما برگفتم بگویید و به علی با لقب امیرالمؤمنین سلام کنید و بگویید: «شنیدیم و فرمان می بریم پروردگارا، آمرزشت خواهیم و بازگشت به سوی تو است.» و نیز بگویید: «تمام سپاس و ستایش خدایی راست که ما را به این راهنمایی فرمود وگرنه راه نمی یافتیم» - تا آخر آیه.

هان مردمان! هر آینه برتری هی علی بن ابی طالب نزد خداوند عزّوجل - که در قرآن نازل فرموده - بیش از آن است که من یکباره برشمارم. پس هر کس از مقامات او خبر داد و آن ها را شناخت او را تصدیق و تأیید کنید.

هان مردمان! آن کس که از خدا و رسولش و علی و امامانی که نام بردم پیروی کند، به رستگاری بزرگی دست یافته است.

مَعاشِرَالنَّاسِ، السّابِقُونَ إِلی مُبایَعَتِهِ وَ مُوالاتِهِ وَ التَّسْلیمِ عَلَیْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنینَ أُولئکَ هُمُ الْفائزُونَ فی جَنّاتِ النَّعیمِ.

مَعاشِرَالنّاسِ، قُولُوا ما یَرْضَی الله بِهِ عَنْکُمْ مِنَ الْقَوْلِ، فَإِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمیعاً فَلَنْ یَضُرَّالله شَیْئاً.

اللهمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ (بِما أَدَّیْتُ وَأَمَرْتُ) وَاغْضِبْ عَلَی (الْجاحِدینَ) الْکافِرینَ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ.

هان مردمان! سبقت جویان به بیعت و پیمان و سرپرستی او و سلام بر او با لقب امیرالمؤمنین، رستگارانند و در بهشت هی پربهره خواهند بود.

هان مردمان! آن چه خدا را خشنود کند بگویید. پس اگر شما و تمامی زمینیان کفران ورزند، خدا را زیانی نخواهد رسانید.

پروردگارا، آنان را که به آن چه ادا کردم و فرمان دادم ایمان آوردند، بیامرز. و بر منکران کافر خشم گیر! و الحمدللّه ربّ العالمین.

دو انفجار بزرگ عصر سه‌شنبه بیروت، پایتخت لبنان را لرزاند.

وزارت بهداشت لبنان برآورد اولیه از میزان تلفات این انفجارها را دست‌کم ۲۷ کشته و ۲۵۰۰ زخمی اعلام کرده است.

این انفجارها در نزدیکی بندر بیروت روی داد. منشاء این انفجار هنوز روشن نیست. با این حال برخی منابع به نقل از مقام‌های امنیتی گزارش کردند که ممکن است مواد منفجره پنهان شده، عامل این انفجارها بوده باشد.

خبرگزاری فرانسه به نقل از یک منبع امنیتی و خبرنگاران خود در لبنان، گزارش کرد انفجار دومی هم در همین منطقه روی داده است.

ویدیوهای منتشر شده، به ویژه از دوربین‌های قایق‌ها نشان می‌دهد که در حالی که دود از محل وقوع انفجار اول بر می‌خیزد، انفجار دوم حجم انبوهی از آب دریا در هوا پراکنده می‌کند.

پس از وقوع این انفجار بسیاری از چهره‌های سیاسی در کشورهای مختلف با مردم بیروت ابراز همدردی کرده و آمادگی خود را برای کمک به لبنان اعلام کردند.

رسانه‌های محلی به نقل از مقام‌های دولت لبنان گزارش کردند دست‌کم ده نفر بر اثر این انفجار‌ها کشته و صدها نفر دیگر زخمی‌ شده اند. نیروهای امداد و نجات و شمار بسیاری آمبولانس برای کمک به مجروحان به محل حادثه اعزام شده اند.

ویدیوهای منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی نشانگر آسیب دیدن ساختمان‌ها، خیابان‌ها و خودروها در خیابان‌های بیروت است.

شدت انفجار باعث شکسته شدن پنجره بسیاری از ساختمان‌های این منطقه شده و خسارات فراوانی را به ساختمان‌ها وارد کرده است.

مقامات لبنانی حجم خسارات را زیاد عنوان کردند

 «مروان عبود» استاندار بیروت سخنانی را پیرامون وقوع انفجار مهیب در بندر این استان مطرح کرد.

بر اساس این گزارش، وی گفت: بیروت شهری فاجعه‌زده و حجم خسارت‌ها در آن بسیار سنگین است.

عبود همچنین اشاره کرد که این حادثه انفجاری مشابه آنچه در هیروشیما و ناکازاکی رخ داده بود.

خبر دیگر اینکه نزار نجاریان، دبیرکل حزب الکتائب اللبنانیة در جریان انفجار بندر بیروت کشته شده است.

از سوی دیگر، جورج کتانی، دبیرکل صلیب سرخ لبنان اعلام کرده است که یک فاجعه واقعی در بیروت رخ داده است.

وی گفت: آمار نهایی قربانیان و زخمی‌ها هنوز مشخص نشده است. قربانیان و زخمی‌ها در بسیاری از خیابان‌های دور و نزدیک در اطراف بندر بیروت به چشم می خورَند.

دبیرکل صلیب سرخ لبنان اظهار داشت: آنچه می‌توانیم بگوییم این است که شمار قربانیان در پی این فاجعه بسیار بالاست.

حزب الله لبنان حمله هوایی اسرائیل را تکذیب کرد

شبکه تلویزیونی OTV لبنان به نقل از منابع نزدیک به حزب‌الله لبنان گزارش داد برخی شایعات درباره حمله رژیم صهیونیستی به انبار تسلیحاتی حزب‌الله در بیروت صحت ندارد.

در این حال استاندار بیروت هم در بازدید از محل انفجار روایت رسمی مربوط به انفجار وسایل آتش بازی را هم غیر قابل قبول اعلام و تاکید کرد این حریق بزرگ حاصل آتش سوزی در موادی بسیار قابل انفجار که سال ها پیش مصادره شده بود صورت گرفته است.

مروان عبود استاندار بیروت با اشاره به انفجار ساعتی پیش در بیروت  به شبکه خبری المنار گفت: تقریبا نیمی از بخش های اداری بیروت به میزان زیادی تخریب شده است.

خبرگزاری غربی رویترز به نقل از یک مسئول امنیتی رژیم صهیونیستی اعلام کرد ما دخالتی در این انفجار نداشتیم .

نخستین واکنش ایران

«محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه ایران در پیامی به دو زبان عربی و انگلیس با خانواده قربانیان حادثه انفجار عصر امروز لبنان ابراز همدردی کرد.

وی در پیام توئیتری خود به زبان عربی نوشت: «قلب‌های ما در این فاجعه بزرگ با ملت لبنان است. شهدا مورد رحمت قرار بگیرند و صبر و آرامش برای خانوده قربانیان و مجروحان نیز شفا یابند. سلام و درور خدا به این کشور غرورآفرین.

ظریف در پیام خود به زبان انگلیسی نیز نوشت: «ایران همانند همیشه آماده است به هر نحوی که ضروری باشد کمک رسانی کند. لبنان قوی بمان

همچنین سید عباس موسوی سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران انفجار شدید عصر امروز (سه‌شنبه) در بندر بیروت و کشته و زخمی شدن صدها تن در این حادثه دلخراش را تاسف آور و نگران کننده خواند و اظهار داشت: با اندوه بسیار این حادثه و اخبار آن را دنبال می‌کنیم.

وی ضمن اعلام همدردی و تسلیت ملت و دولت جمهوری اسلامی ایران با ملت و دولت لبنان،  بر آمادگی کشورمان برای کمک به برادران و خواهران لبنانی تأکید کرد.

سخنگوی وزارت امور خارجه همچنین بر همبستگی باب دولت و ملت لبنان در این شرایط سخت و طاقت فرسا تأکید کرد.

ابراز همدردی پوتین در تماس تلفنی با رئیس جمهور لبنان

«ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه شامگاه سه‌شنبه در تماس تلفنی با همتای لبنانی خود مراتب همدردی خود درباره قربانیان حادثه انفجار مهیب بیروت را ابراز داشت.

اعلام آمادگی یمن برای کمک به لبنان

شورای عالی سیاسی یمن ضمن ابراز همدردی با مردم و دولت لبنان در پی حادثه دلخراش انفجار در بندر بیروت که ده‌ها کشته و صدها مجروح برجای گذاشت، گفت: یمن در این موقعیت سخت در کنار دولت و ملت لبنان قرار داشته و آمادگی خود را برای هرگونه کمک اعلام می‌کند.

بر اساس گزارش شبکه المسیره، «محمد علی الحوثی» عضو شورای عالی سیاسی یمن با صدور بیانیه‌ای با بازماندگان قربانیان این حادثه تاسف بار ابراز همدردی و برای تمامی مجروحان آرزوی بهبودی و سلامتی کرد.

در این بیانیه آمده است: یمن حاضر است در حد توان به برادر خود در کشور لبنان کمک کند.

شخصیت های عراقی واکنش نشان دادند

 رئیس جریان حکمت ملی و رهبر جریان صدر در عراق حادثه دلخراش امروز وقوع انفجار در بندر بیروت را تسلیت گفتند.

«عمار الحکیم» رئیس جریان حکمت ملی عراق در توئیتر گفت: ما با نگرانی زیاد پیامدهای انفجارهایی را که امروز بیروت پایتخت لبنان را به لرزه درآورد، دنبال می‌کنیم که علاوه بر تخریب‌های سنگینی که در محل انفجار ایجاد شده شمار زیادی هم قربانی گرفته است.

وی افزود: ما به دولت و ملت برادرمان لبنان در پی این حادثه تسلیت عرض می‌کنیم، با خانواده‌های قربانیان ابراز همدردی می‌کنیم و از جامعه بین المللی می‌خواهیم در این مصیبت در کنار لبنان باشد و از آن حمایت کند.

«مقتدی الصدر» هم در توئیتی در حساب کاربری خود در توئیتر گفت: از خداوند متعال می‌خواهیم تا بیروت عزیز را از هرگونه آسیب در امان نگه دارد.

نخست وزیر لبنان: بدون مجازات عاملان این فاجعه از آن نخواهیم گذشت

«حسان دیاب» نخست وزیر لبنان در سخنرانی پس از انفجار مهیب عصر امروز در بیروت گفت که بدون مجازات عاملان این فاجعه از آن نخواهیم گذشت.

وی با اشاره به این موضوع که لبنان با یک مصیبت مواجه شده، گفت که انباری که امروز در بندر بیروت منفجر شد از سال 2014 وجود داشته است.

نخست وزیر لبنان از تمامی کشورهای دوست درخواست کرد که در کنار لبنان ایستاده و به این کشور کمک کنند و از شهروندان این کشور نیز خواست تا در این مصیبت یکپارچگی خود را حفظ کنند.

وی تاکید کرد که پیش از تکمیل شدن تحقیقات هیچگونه گمانه‌زنی نخواهد کرد اما گفت که کسانی که مسئول این فاجعه بودن حتما مجازات خواهند شد و بهای آن را می‌پردازند.

سازمان ملل: امیدواریم به مردم لبنان آسیبی نرسیده باشد

«فرحان حق» معاون سخنگوی دبیرکل سازمان ملل متحد در نشست خبری روزانه در پاسخ به این پرسش که آیا در انفجار مهیب روز سه شنبه به دفتر نمایندگی سازمان ملل یا نیروهای آن در لبنان آسیبی رسیده است، گفت: «تاکنون هیچ اطلاعاتی از انفجار لبنان به دستمان نرسیده است».

وی در ادامه افزود: «هنوز گزارشی از آسیب دیدن نیروهای سازمان ملل متحد در آن کشور به دست ما نرسیده است اما امیدواریم آنها و مردم لبنان در این حادثه در سلامت باشند. آنچه برای ما اهمیت دارد آن است که مطمئن شویم ایمنی مردم لبنان تأمین می شود و آسیبی به آنها نمی رسد

کشورهای منطقه با لبنان ابراز همدردی کردند

امیر قطر در جریان تماس تلفنی با رئیس جمهور لبنان از آمادگی دوحه برای مستقر ساختن بیمارستان‌های میدانی در بیروت خبر داد.

رئیس جمهور مصر نیز به دنبال وقوع انفجار مهیب در بندر بیروت به دولت و ملت لبنان تسلیت گفت.

سخنگوی ریاست جمهوری ترکیه هم اعلام کرد که آنکارا آمادگی دارد هر نوع کمکی را به لبنان ارائه دهد.

وزیر خارجه اردن نیز از آمادگی کشورش برای ارائه کمک به لبنان پس از حادثه انفجار در بندر بیروت خبر داد.

روزی سلطان محمّد خدابنده بر همسر خود خشم گرفت و در یک جلسه او را سه طلاقه کرد؛ ولی به دلیل علاقۀ بسیاری که به وی داشت, خیلی زود از کردارِ خویش پشیمان شد و به همین خاطر عالمان سنی را دعوت نمود و از آنان مشورت خواست. آنها گفتند: هیچ راهی وجود ندارد، مگر این که نخست فرد محلّل (فردی غیر از سلطان) با او ازدواج کند, سپس مجدداً سلطان میتواند با او ازدواج کند.
سلطان گفت: برای من پذیرشِ این امر، بسیار سخت است. آیا راه دیگری وجود ندارد؟ شما علما در بسیاری از مسائل با یکدیگر اختلافِ نظر دارید , فقط در همین یک مسئله همه باهم اتفاق نظر دارید؟! گفتند : بله.
در این هنگام یکی از مشاوران اجازۀ سخن خواست و اظهار داشت:  جناب سلطان! در شهر علامه ای زندگی میکند که چنین طلاقی را باطل میداند، خوب است او را نیز احضار نموده و نظر او را جویا شوید.(منظورِ وی، علامه حلی بود.)
 
عالمان سنی بر آشفتند و گفتند: آن عالم، رافضی مذهب بوده و رافضیان, افرادی کم عقل و بی خِرَد میباشند و اصلا در شأنِ سلطان نیست که چنین فردی را به حضور بپذیرد.
سلطان گفت: به هر حال دیدن او خالی از فایده نیست و دستور داد علامه حلی را در محضر او احضار نمایند.
وقتی علامه وارد مجلس سلطان محمّد خدابنده شد, علمای مذاهب چهارگانه ی اهل سنت نیز در آن جلسه حاضر بودند.
علامه بدون هیچ ترس و واهمه ای نعلینِ (کفش) خود را به دست گرفت و خطاب به همۀ حاضران سلام کرد و آنگاه یک راست به سمت سلطان رفت و در کنار او نشست. عالمان سنی رو به سلطان کرده و گفتند :   دیدید؟ ما نگفتیم شیعیان, افرادی سبک سر و بی عقل میباشند؟! سلطان گفت: او عالِم است.
دربارۀ رفتار او از خودش سؤال کنید. آنها به علامه گفتند: چرا به سلطان سجده نکردی و آداب تشریفاتِ حضور را به جا نیاوردی؟ علامه گفت: رسولِ خدا از هر سلطانی برتر و بالاتر بود و کسی بر او سجده نکرد، بلکه فقط به آن حضرت سلام میکردند و خدای تعالی نیز فرموده است :
 
(چون داخل خانه ای شدید به یکدیگر سلام کنید، سلام و درودی که نزد خداوند مبارک و پاک است.)
 
از سوی دیگر به اتفاق ما و شما، سجده برای غیر خدا حرام است.
پرسیدند: چرا جسارت کردی و کنار سلطان نشستی؟ علامه پاسخ داد: چون جای دیگری برای  نشستن نبود و از طرفی سلطان و غیرسلطان با یکدیگر مساوی اند و این جسارت به محضر سلطان نیست. پرسیدند: چرا کفش های خود را به داخل مجلس آوردی؟ آیا هیچ آدم عاقلی در محضرِ سلطان و چنین مجلسی این گونه رفتار میکند؟علامه گفت: ترسیدم حَنَفی ها کفش هایم را بدزدند همانگونه که ابوحنیفه، نعلینِ رسول اکرم را دزدید. علمای حنفیِ حاضر در آن مجلس برآشفتند و فریاد زدند : چرا دروغ میگویی؟ این تهمت است. ابوحنیفه کجا و زمان پیامبر کجا؟ ابوحنیفه صد سال پس از پیامبر تازه به دنیا آمد. علامه گفت: ببخشید اشتباه از من بود.
احتمالا شافعی , نعلینِ پیامبر را سرقت کرده است. این بار صدای شافعی ها درآمد که شافعی در روز مرگِ ابوحنیفه و دویست سال پس از شهادت پیامبر دیده به جهان گشوده است
علامه گفت: چه میدانم! شاید کار مالِک بوده است. علمای مالکی هم مثل حنفی ها و شافعی ها و به همان شیوه اعتراض کردند. علامه گفت:  
پس فقط احمد بن حنبل میماند.قطعا سارق احمد بن حَنبل است. حنبلی ها هم برآشفتند و به اعتراض و انکار پرداختند.
 در این لحظه علامه رو به سلطان کرد و گفت : جناب سلطان! ملاحظه کردید که اینان اقرار کردند هیچ یک از رؤسای این مذاهبِ چهارگانۀ اهل سنت در زمان حیات رسول خدا حاضر نبوده اند و حتی صحابۀ آن حضرت را هم ندیده اند...
سلطان گفت: آیا این حرف صحیح است؟ عالمان سنی گفتند: بله هیچ یک از این چهار نفری (که رئیس مذاهب اهل سنت میباشند), رسول خدا و صحابۀ آن حضرت را درک نکرده اند. آنگاه علامه گفت : ولی ما شیعیان , پیرو آن آقایی هستیم که به منزلۀ نَفس و جانِ رسول خدا بود و از کودکی در دامان پیامبر پرورش یافت و بارها و بارها از سوی آن حضرت به عنوان وصی و جانشین رسول خدا معرفی شد.
سلطان که متوجه حقانیت مذهب شیعه شده بود  پرسید: نظر شیعه دربارۀ این طلاق چیست؟ علامه پرسدید: آیا جنابعالی طلاق را در سه مجلس و در محضر دو نفرِ عادل , جاری نموده اید؟ سلطان گفت: نه! علامه گفت:   در این صورت طلاق باطل میباشد چون فاقد شرایط صحت است. آنگاه سلطان محمّد خدابنده به دست علامه شیعه شد و به حاکمان شهرهای تحت فرمانش نامه نوشت که از این پس با نام ائمۀ دوازدهگانه ی شیعه خطبه بخوانند و به نام ائمە ی اطهار , سکه ضرب کنند و نام آنان را بر در و دیوار مساجد و مشاهد مشرفه حک نمایند.

چهارشنبه, 15 مرداد 1399 13:45

شواهد قرآنی حدیث غدیر

ولایت و امامت اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ به ویژه حضرت امام علی ـ علیه السّلام ـ در آیات متعدد قرآن كریم مورد تأكید و سفارش قرار گرفته است، در آیه‌ی ۶۷ سوره‌ مائده ـ كه به آیه تبلیغ معروف است ـ خداوند متعال به پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ دستور ابلاغ امامت و ولایت حضرت علی بن ابی طالب را پس از خویش می‌دهد، و می‌فرماید: یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یهْدِی الْقَوْمَ الْكافِرِین ای پیامبر! آنچه را از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است كاملاً (به مردم) برسان و اگر نكنی، رسالت او را انجام نداده‌ای، خداوند تو را از (خطرات احتمالی) مردم، نگاه می‌دارد و خداوند جمعیت كافران (لجوج) را هدایت نمی‌كند.

حضرت امام صادق ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: خداوند متعال به پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ وحی كرده بود كه علی را جانشین خود گرداند، ولی نگران بود كه این كار بر گروهی گران آید، تا اینكه این آیه نازل شد ...(۱)

بنابراین، آیه یاد شده به مناسبت ولایت امام علی ـ علیه السّلام ـ و دستور ابلاغ آن به پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نازل شده است، برخی از مفسران اهل تسنن معتقدند كه آیه‌ی یاد شده درباره‌ی روز غدیر خم به مناسبت ولایت و امامت امام علی ـ علیه السّلام ـ بر پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نازل شده است.(۲)

همه‌ مفسران شیعه نیز معتقدند كه بر اساس روایات فراوان، آیه‌ یاد شده درباره‌ روز غدیر و به مناسبت ولایت و امامت حضرت امام علی ـ علیه السّلام ـ بر پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نازل شده است.(۳)

از جمله آیات دیگر مورد اشاره، آیه‌ سوم سوره‌ مائده است كه معروف و مشهور به آیه اكمال می‌باشد، خداوند متعال در آیه‌ی یاد شده می‌فرماید: ... الْیوْمَ یئِسَ الَّذِینَ كَفَرُوا مِنْ دِینِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِینَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیكُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِینا... امروز كافران از (زوال) آیین شما، مأیوس شدند، بنابراین از آنها نترسید و از (مخالفت) من بترسید، امروز دین شما را كامل كردم، و نعمت خود را بر شما تمام نمودم، و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم ... .

كافران و منافقان اسلام را قائم به شخص پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‌دیدند، و منتظر بودند كه با از میان رفتن آن حضرت، وضعیت به حالت قبل از اسلام برگردد، هنگامی كه دیدند با معرفی مردی كه از نظر علم و تقوا و شجاعت و عدالت و قدرت و ... بعد از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ بی‌نظیر بود، مأیوس شدند.

بر اساس عقیده‌ تمام مفسران شیعه، و برخی از مفسران اهل تسنّن آیه ۳ سوره‌ی مائده (آیه‌ی اكمال) در روز غدیر‌خم و به مناسبت معرفی امامت و ولایت امام علی ـ علیه السّلام ـ بر پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نازل شده است، چنان كه خطیب بغدادی در «تاریخ بغداد» معتقد است كه آیه‌ ۳ سوره‌ مائده درباره‌ ولایت حضرت علی ـ علیه السّلام ـ نازل شده است، و پس از معرّفی آن حضرت به وسیله‌ پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ خلیفه‌ دوم خدمت حضرت علی ـ علیه السّلام ـ رسید و عرض كرد: بخ، بخ لك یابن ابی طالب اصبحت مولای و مولی كل مسلم ... مبارك باد، مبارك باد ای پسر ابی طالب مولای من و مولای همه‌ی مسلمانان گردیدی ...(۴)

در جریان غدیر خم در گرمای شدید، پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ مردم را برای امر مهمی دعوت به توقّف كرد، و بعد از خواندن خطبه‌ای با صدایی رسا و بلند فرمود: چه كسی از همه‌ی مردم نسبت به مسلمانان از خود آنان سزاوارتر است؟ گفتند: خدا و پیامبر داناتر است.

پیامبر فرمود: خدا ولی و رهبر من است، و من مولا و رهبر مؤمنانم و نسبت به آنها از خودشان سزاوارترم، سپس فرمود: فمن كنت مولاه فعلی مولاه، هر كس من مولا و رهبر او هستم، پس علی مولا و رهبر او است، و این سخن را سه بار فرمود، سپس به آسمان نگاه كرد و فرمود: خداوندا! دوستان او را دوست بدار و دشمنانش را دشمن، محبوب بدار آن كسی كه او را محبوب دارد، و مبغوض بدار آن كسی كه او را مبغوض می‌دارد، یارانش را یاری كن و ....

سپس فرمود: همه‌ی حاضران این خبر را به غائبان برسانند، هنوز جمعیت متفرق نشده بود كه فرشته‌ی وحی نازل شده و آیه‌ی ۳ سوره‌ی مائده را بر پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ خواند.

پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: الله اكبر، همان خدایی كه آیین خود را كامل كرد، و نعمت خود را بر ما تمام كرد و از نبوت و رسالت من و ولایت علی ـ علیه السّلام ـ پس از من راضی و خشنود گشت، در این هنگام جمعیت از جمله خلیفه‌ی اول و دوم به امیر مؤمنان تبریك گفتند.(۵)

بنابراین، بر اساس روایات فراوان، در منابع اهل تسنن و تشیع، آیه‌  سوم و آیه شصت و هفتم سوره‌‌  مائده، به مناسبت روز غدیر خم و جانشینی و ولایت حضرت علی ـ علیه السّلام ـ نازل شده است، و شاهد گویایی بر امامت و ولایت حضرت علی ـ علیه السّلام ـ بعد از رحلت پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ هستند.(۶)

پی نوشتها

۱. ر.ك: طبرسی، مجمع البیان، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۹ ق، ج ۲، ص ۲۲۲.

۲. ر.ك: جلال الدین السیوطی، الدر المنثور، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، ۱۳۶۵ ق، ج ۲، ص ۲۹۸.

۳. ر.ك: طبرسی، مجمع البیان، همان، الجمعة العروس الحویزی، قم، نور الثقلین، مطبعة العلمیه، ج۱، ص ۶۵۲، طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دار الكتب الاسلامیه، ۱۳۷۹ ق، ج ۶، ص ۴۲ و ...

۴. ر.ك: ابوبكر احمد بن علی الخطیب البغدادی، تاریخ بغداد، بیروت، دار الكتب العلمیه، ج۸، ص ۲۸۴.

۵. ر.ك: كلینی، محمّد بن یعقوب، الكافی، تهران، دار الكتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ ش، ج۱، ص ۴۲۰.

۶. برای آگاهی بیشتر ر.ك: الذهبی، سیر اعلام النبلاء، الطبعة التاسعه، ۱۴۱۳ ق، ج ۱۹، ص ۳۲۸، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، قم، مؤسسه و نشر فرهنگ اهل بیت، بی‌تا، ج ۲، ص ۳۹، مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۴ ق، ج۳۰، ص ۱۲.

کلمه «مولی» در سوره‌های حدید (۱۵)، محمد (۱۱)، نساء (۳۳)، مریم (۵) و دخان (۴۱) به معانی متفاوتی (یاور، سزاوار، و ارث، خویش، دوست) آمده، در اینجا این کلمه را در این آیات  جهت مقایسه آن با کلمه «مولی» در حدیث غدیر مورد بررسی قرار می دهیم:

۱ . سوره‌ حدید، آیه‌ ۱۵ می‌فرماید: فَالْیوْمَ لا یؤْخَذُ مِنْكُمْ فِدْیةٌ وَ لا مِنَ الَّذِینَ كَفَرُوا مَأْواكُمُ النَّارُ هِی مَوْلاكُمْ وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ پس امروز نه از شما فدیه‌ای پذیرفته می‌شود و نه از كافران، و جایگاهتان آتش است و همان سرپرستتان می‌باشد، و چه بد جایگاهی است!

مولی در این آیه شریفه به یاور،(۱) سرپرست(۲) و سزاوار و مسلط(۳) معنی شده است، و برخی روایات ناظر به معنای سزاوار می‌باشند.(۴)

۲ . آیه‌ ۱۱ سوره‌ محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ می‌فرماید: ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَی الَّذِینَ آمَنُوا وَ أَنَّ الْكافِرِینَ لا مَوْلی لَهُم در این آیه واژه‌ی مولی به مالك و یاور،(۵) سرپرست،(۶) و حفظ‌كننده(۷) معنی شده است.

۳ . آیه‌ ۳۳ سوره‌ نساء: وَ لِكُلٍّ جَعَلْنا مَوالِی «۱» مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُون برای هر كس وارثانی قرار دادیم كه از میراث پدر و مادر و نزدیكان ارث ببرند، واژه‌ی مولی در این آیه‌ی شریفه به سزاوارتر(۸) و سرپرست(۹) معنی شده است.

۴ . سوره‌ی مریم آیه‌ی ۵: وَ إِنِّی خِفْتُ الْمَوالِی مِنْ وَرائِی وَ كانَتِ امْرَأَتِی عاقِراً فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْكَ وَلِیا و من از بستگانم بعد از خودم بیمناكم (كه حقّ پاسداری از آیین تو را نگاه ندارند)، و (از طرفی) همسرم نازا و عقیم است، تو از نزد خود جانشینی به من ببخش، در این آیه، واژه‌ مولی را به معنای خویشاوند (عموها و پسر عموها) گرفته‌اند،(۱۰) كه صاحب اختیار میراث و اموال زكریا(۱۱)، و سزاوار و اولی معنی شده است.(۱۲)

۵ . سورة دخان آیه‌ ۴۱: یوْمَ لا یغْنِی مَوْلًی عَنْ مَوْلًی شَیئاً وَ لا هُمْ ینْصَرُون روزی كه هیچ دوستی كمترین كمكی به دوستش نمی‌كند و از هیچ سو یاری نمی شوند، در این آیه واژه‌ی مولی به معنای دوست،(۱۳) كسی كه حق دارد در امور دیگری تصرف كند می باشد، و همچنین به معنای كسی كه وی نسبت به او ولایت دارد گرفته شده است.

یك واژه و چندین معنا

در زبان عربی واژه‌ها و لغاتی داریم كه دارای معانی متعددی می‌باشند، مانند همین ماده‌ی «ولی» كه در صیغه‌ و شكل‌های مختلف بیش از ۲۰۰ مرتبه در قرآن ذكر شده است، كه در معانی مختلفی استعمال می‌شوند، از این رو برای انتخاب یكی از معانی متعدد آن، باید قرینه‌ای در كلام پیدا كرد كه متناسب با آن معنا باشد، و این قرینه هم می‌تواند سیاق و محتوای خود آیه و یا آیات قبل و بعد باشد، در این مثال‌ها «ولی» دارای معانی متعددی است كه از جمله آنها می‌توان به موارد ذیل اشاره كرد:

ناصر و یاور، مولی و سرپرست، مالك و صاحب اختیار، دوست، اولی و سزاوار، آزاد كننده و سید، آزاد شده و غلام، هم‌سوگند، وارث و خویشاوند. البته با دقت در این معانی می‌توان به یك وجه مشتركی رسید و آن، اولویت داشتن و سزاوارتر بودن است،(۱۴) چرا كه «مولی» از ماده‌ی «ولاء» می‌باشد كه در اصل به معنای ارتباط دو چیز با یكدیگر است، به طوری كه بیگانه‌ای در بین نباشد و برای آن مصداق‌های زیادی است،(۱۵) به عنوان مثال، دوست در یاری رساندن به دوستِ خود، اولی و سزاوارتر از دیگران است همان‌گونه كه وارثان و خویشاوندان در ارث بردن و ولایت بر میراث داشتن، سزاوارتر از دیگران می‌باشند.

و مانند اینكه مولی و سید نسبت به اداره‌ امور عبد و غلام خود، از دیگران سزاوارتر است، همان طوری كه مشركین وكافران نسبت به داخل شدن در آتش دوزخ، از دیگران سزاوارتر هستند، لذا در تمام معانی «ولی» می‌توان معنای سزاوارتر بودن در ولایت، و اولویت داشتن در آن ولایتی كه متناسب با سیاق آیات است را درنظر گرفت، پس بین معانی متعدد «ولی» تضاد و اختلاف نیست.

واژه‌ی مولی در حدیث غدیر

برای روشن‌تر شدن مطلب، مروری كوتاه بر واقعه‌ی غدیر خم می شود، و شرایط و ویژگی‌های آن را بررسی می نماییم.

 ۱ . اعلان كردن به مسلمانان كه این آخرین حج پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ می‌باشد، لذا مسلمانان به هر صورتی كه بود سعی كردند تا در آخرین حج پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ همراه ایشان باشند.

۲ . نازل شدن دستور الهی بر پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ : ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، كاملاً (به مردم) برسان، و اگر نكنی، رسالت او را انجام نداده‌ای،(۱۶) یعنی ای پیامبر اگر این مأموریت آخر را به انجام نرسانی، مانند این است كه ۲۳ سال زحمت خود را از بین برده‌ای.

۳ . دستور به توقف نمودن همراهان، و ماندن تا رسیدن بقیه‌ی مسلمان‌ها و اعلان بازگشت به كسانی كه جلوتر رفته‌اند، آن هم در آن بیابان خشك و گرمای سوزان وسط روز.

۴ . ایراد خطبه‌ای طولانی و بیان به یادگار گذاردن، دو میراث گرانبها یعنی قرآن و عترت.

۵ .  شهادت دادن به یگانگی و وحدانیت خداوند، و اقرار گرفتن از مردم به یگانگی خداوند، و شهادت به رسالت خویش، و سؤال نمودن از مردم، كه چه كسی اولی و سزاوار بر شماست؟ و جواب دادن مردم به آن حضرت كه خدا و رسولش داناترند، سپس حضرت فرمودند: خداوند اولی و سزاوار بر من است و من اولی و سزاوار بر شما هستم. كما اینكه خداوند متعال در سوره‌ی احزاب آیه‌ی ۶ می‌فرماید:

النَّبِی أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِم پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر (و نزدیك‌تر) است، سپس بالا بردن دست حضرت علی ـ علیه السلام ـ و سه مرتبه تكرار نمودن این جمله: «فمن كنت مولاه فعلی مولاه»، هر كس من مولای او هستم پس علی ـ علیه السلام ـ هم مولای اوست، سپس دعا در حق دوستان او، و نفرین در حق دشمنان او كردند و فرمودند: حاضرین به غایبین خبر دهند.

۶ . قبل از متفرق شدن جمعیت، آیه‌ی اكمال دین نازل شد، و خداوند فرمود: امروز كافران از (زوال) آیین شما مأیوس شدند، بنابراین، از آن‌ها نترسید و از (مخالفت) من بترسید، امروز دین شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم.(۱۷)

با درنظر گرفتن این موارد، آیا شایسته است كه پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در آن شرایط بخواهند اعلان نمایند كه ای مردم هر كس من دوست او هستم؟ علی ـ علیه السلام ـ هم دوست او است، یا هر كس من یاور او هستم علی ـ علیه السلام ـ هم یاور اوست؟ در صورتی كه مسأله‌ی دوست بودن و یاری نمودن مؤمنان، با مؤمنان دیگر، قبلاً از طرف خداوند اعلان شده بود، چرا كه خداوند در سوره‌ی توبه آیه‌ی ۷۱ می‌فرماید: وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْض مردان و زنان با ایمان ، دوستان یكدیگرند.

از طرف دیگر، مسأله‌ی دیگر، مسأله‌ی دوست داشتن علی ـ علیه السلام ـ برای همه روشن بود و همه از علاقه‌ی شدید و محبت وافر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نسبت به حضرت علی ـ علیه السلام ـ با اطلاع بودند و نیازی به این همه مقدّمه‌چینی نداشت، پس چه مسئله‌ای است كه مایه‌ی اكمال دین بوده و هم وزن رسالت ۲۳ ساله‌ی پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ می‌باشد و موجب می‌شود كه پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ رسالت خویش را به نحو احسن به اتمام رسانده باشد؟ آیا چیزی غیر از ولایت و جانشینی حضرت علی ـ علیه السلام ـ است؟ زیرا پس از پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ چه كسی می‌خواهد شریعت آورده شده را تبلیغ كند و آن را از انحراف نجات دهد و روش صحیح آن را به مردم بفهماند؟

آیا كسی سزاوراتر و اولی‌تر از علی بن ابی طالب ـ علیه السلام ـ بر سرپرستی و ولایت امری جانشینی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ وجود دارد؟ لذا اگر ولایت حضرت علی ـ علیه السلام ـ در ادامه‌ی رسالت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نباشد، تمام زحمات ۲۳ ساله‌ی حضرت از بین می رفت و رسالت ناتمام می‌ماند، چرا كه ولایت ائمه ـ علیهم السلام ـ ادامه‌ی رسالت پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ می‌باشد، لذا پس از اعلان ولایت امری و جانشینی حضرت علی ـ علیه السلام ـ توسط پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ ، خداوند فرمود: «الیوم اكملت لكم دینكم».

پی نوشتها

۱. طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ج ۱۹، ص ۲۷۷.

۲. مكارم شیرازی، ناصر و همكاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالكتب الاسلامیه، ج ۲۳، ص ۳۳۴.

۳. عبدالحسین طیب، اطیب البیان، تهران، انتشارات اسلام، چاپ سوم، ج ۱۲، ص ۴۲۹.

۴. عبدعلی العروسی الحویزی، نورالثقلین، قم، مطبعه العلمیه، چاپ دوم، ج ۵، ص ۲۴۱.

۵. تفسیر المیزان، ج ۱۸، ص ۳۴۸.

۶. تفسیر نمونه، ج ۲۱، ص ۴۲۹.

۷. اطیب البیان، ج ۱۲، ص ۱۷۱.

۸. ابوعلی الطبرسی، مجمع البیان، ترجمه ابراهیم میرباقری و… ، تهران، انتشارات فراهانی، چاپ اول، ج ۵، ص ۱۲۸.

۹. تفسیر المیزان، ج ۴، ص ۵۰۴.

۱۰. المیزان، ج ۱۴، ص ۸.

۱۱. تفسیر نمونه، ج ۱۳، ص ۸.

۱۲. اطیب البیان، ج ۸، ص ۴۱۸.

۱۳. ترجمه‌ی مجمع البیان، ج ۲۲، ص ۳۱۵.

۱۴. ترجمه‌ی تفسیر مجمع البیان، ج ۵، ص ۱۲۸ و تفسیر اطیب البیان، ج ۴، ص ۶۹.

۱۵. تفسیر نمونه، ج ۲۱، ص ۱۹۹.

۱۶. مائده: ۶۷.

۱۷. مائده: ۵.

ولایت و امامت اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ به ویژه حضرت امام علی ـ علیه السّلام ـ در آیات متعدد قرآن كریم مورد تأكید و سفارش قرار گرفته است، در آیه‌ی ۶۷ سوره‌ی مائده ـ كه به آیه تبلیغ معروف است ـ خداوند متعال به پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ دستور ابلاغ امامت و ولایت حضرت علی بن ابی طالب را پس از خویش می‌دهد، و می‌فرماید: «یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یهْدِی الْقَوْمَ الْكافِرِین؛ ای پیامبر! آنچه را از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است كاملاً (به مردم) برسان و اگر نكنی، رسالت او را انجام نداده‌ای، خداوند تو را از (خطرات احتمالی) مردم، نگاه می‌دارد و خداوند جمعیت كافران (لجوج) را هدایت نمی‌كند».

حضرت امام صادق ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: خداوند متعال به پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ وحی كرده بود كه علی را جانشین خود گرداند، ولی نگران بود كه این كار بر گروهی گران آید، تا اینكه این آیه نازل شد ...(۱)

بنابراین، آیه یاد شده به مناسبت ولایت امام علی ـ علیه السّلام ـ و دستور ابلاغ آن به پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نازل شده است، برخی از مفسران اهل تسنن معتقدند كه آیه‌ی یاد شده درباره‌ی روز غدیر خم به مناسبت ولایت و امامت امام علی ـ علیه السّلام ـ بر پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نازل شده است.(۲)

همۀ‌ مفسران شیعه نیز معتقدند كه بر اساس روایات فراوان، آیه‌ی یاد شده دربارۀ روز غدیر و به مناسبت ولایت و امامت حضرت امام علی ـ علیه السّلام ـ بر پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نازل شده است.(۳)

از جمله آیات دیگر مورد اشاره، آیه‌ی سوم سورۀ مائده است كه معروف و مشهور به آیه اكمال می‌باشد، خداوند متعال در آیۀ یاد شده می‌فرماید: «... الْیوْمَ یئِسَ الَّذِینَ كَفَرُوا مِنْ دِینِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِینَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیكُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِینا...؛ امروز كافران از (زوال) آیین شما، مأیوس شدند، بنابراین از آنها نترسید و از (مخالفت) من بترسید، امروز دین شما را كامل كردم، و نعمت خود را بر شما تمام نمودم، و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم ...» .

كافران و منافقان اسلام را قائم به شخص پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‌دیدند، و منتظر بودند كه با از میان رفتن آن حضرت، وضعیت به حالت قبل از اسلام برگردد، هنگامی كه دیدند با معرفی مردی كه از نظر علم و تقوا و شجاعت و عدالت و قدرت و ... بعد از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ بی‌نظیر بود، مأیوس شدند.

بر اساس عقیدۀ تمام مفسران شیعه، و برخی از مفسران اهل تسنّن آیه ۳ سوره‌ی مائده (آیه‌ی اكمال) در روز غدیر‌خم و به مناسبت معرفی امامت و ولایت امام علی ـ علیه السّلام ـ بر پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نازل شده است، چنان كه خطیب بغدادی در «تاریخ بغداد» معتقد است كه آیه‌ ۳ سورۀ مائده دربارۀ ولایت حضرت علی ـ علیه السّلام ـ نازل شده است و پس از معرّفی آن حضرت به وسیلۀ پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ خلیفۀ دوم خدمت حضرت علی ـ علیه السّلام ـ رسید و عرض كرد: بخ، بخ لك یابن ابی طالب اصبحت مولای و مولی كل مسلم ... مبارك باد، مبارك باد ای پسر ابی طالب مولای من و مولای همه‌ی مسلمانان گردیدی ...(۴)

در جریان غدیر خم در گرمای شدید، پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ مردم را برای امر مهمی دعوت به توقّف كرد، و بعد از خواندن خطبه‌ای با صدایی رسا و بلند فرمود: چه كسی از همه‌ی مردم نسبت به مسلمانان از خود آنان سزاوارتر است؟ گفتند: خدا و پیامبر داناتر است.

پیامبر فرمود: خدا ولی و رهبر من است، و من مولا و رهبر مؤمنانم و نسبت به آنها از خودشان سزاوارترم، سپس فرمود: فمن كنت مولاه فعلی مولاه، هر كس من مولا و رهبر او هستم، پس علی مولا و رهبر او است، و این سخن را سه بار فرمود، سپس به آسمان نگاه كرد و فرمود: خداوندا! دوستان او را دوست بدار و دشمنانش را دشمن، محبوب بدار آن كسی كه او را محبوب دارد، و مبغوض بدار آن كسی كه او را مبغوض می‌دارد، یارانش را یاری كن و ....

سپس فرمود: همه‌ی حاضران این خبر را به غائبان برسانند، هنوز جمعیت متفرق نشده بود كه فرشته‌ی وحی نازل شده و آیه‌ی ۳ سوره‌ی مائده را بر پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ خواند.

پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: الله اكبر، همان خدایی كه آیین خود را كامل كرد، و نعمت خود را بر ما تمام كرد و از نبوت و رسالت من و ولایت علی ـ علیه السّلام ـ پس از من راضی و خشنود گشت، در این هنگام جمعیت از جمله خلیفه‌ی اول و دوم به امیر مؤمنان تبریك گفتند.(۵)

بنابراین، بر اساس روایات فراوان، در منابع اهل تسنن و تشیع، آیۀ سوم و آیه شصت و هفتم سورۀ مائده، به مناسبت روز غدیر خم و جانشینی و ولایت حضرت علی ـ علیه السّلام ـ نازل شده است، و شاهد گویایی بر، به امامت و ولایت رسیدن حضرت علی ـ علیه السّلام ـ بعد از رحلت پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‌باشند.(۶)

پی نوشتها:

۱. ر.ك: طبرسی، مجمع البیان، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۹ ق، ج ۲، ص ۲۲۲.

۲. ر.ك: جلال الدین السیوطی، الدر المنثور، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، ۱۳۶۵ ق، ج ۲، ص ۲۹۸.

۳. ر.ك: طبرسی، مجمع البیان، همان، الجمعة العروس الحویزی، قم، نور الثقلین، مطبعة العلمیه، ج۱، ص ۶۵۲، طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دار الكتب الاسلامیه، ۱۳۷۹ ق، ج ۶، ص ۴۲ و ...

۴. ر.ك: ابوبكر احمد بن علی الخطیب البغدادی، تاریخ بغداد، بیروت، دار الكتب العلمیه، ج۸، ص ۲۸۴.

۵. ر.ك: كلینی، محمّد بن یعقوب، الكافی، تهران، دار الكتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ ش، ج۱، ص ۴۲۰.

۶. برای آگاهی بیشتر ر.ك: الذهبی، سیر اعلام النبلاء، الطبعة التاسعه، ۱۴۱۳ ق، ج ۱۹، ص ۳۲۸، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، قم، مؤسسه و نشر فرهنگ اهل بیت، بی‌تا، ج ۲، ص ۳۹، مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۴ ق، ج۳۰، ص ۱۲.

 

چهارشنبه, 15 مرداد 1399 13:38

چهل حدیث درباره غدیر

سال دهم هجرت که مسلمانان همراه پیامبر اکرم(ص) مراسم حج را به پایان رساندند و آن سال، بعدا «حجه الوداع‏» نام گرفت، پیامبر اکرم(ص) عازم مدینه گردید.

فرمان حرکت صادر شد.هنگامى که کاروان به سرزمین «رابغ‏» در سه میلى جحفه که میقات حجاج است، رسید امین وحى در مکانى به نام «غدیرخم‏» فرود آمد.

آیه:«یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس‏».نازل شد که اى پیامبر، آنچه از طرف خدا فرستاده شده، به مردم ابلاغ کن.

اگر این کار را نکنى، رسالت‏خود را تکمیل نکرده‏اى و خداوند تو را از گزند مردم حفظ خواهد کرد.سوره مائده، آیه دستور توقف در آن مکان صادر شد.

همه مردم ایستادند.وقت ظهر هوا، بشدت گرم بود. پیامبر اکرم(ص) نماز ظهر را با جماعت ‏خواند سپس در حالى که مردم دور او را گرفته بودند، بر روى نقطه بلندى که از جهاز شتران برپا شد، قرار گرفت و با صداى رسا خطبه خواند و سپس فرمود:«مردم نزدیک است من دعوت حق را لبیک گویم و از میان شما بروم من مسؤولم و شما هم مسؤولید».

سپس مطالبى گرانبها بیان کرد و فرمود: «من دو چیز نفیس در میان شما به امانت گذاردم، یکى کتاب خدا و دیگرى عترت و اهل بیت من، این دو هرگز از هم جدا نشوند.

مردم بر قرآن و عترت من پیشى نگیرید و در عمل به آنها کوتاهى نورزید که هلاک مى ‏شوید».

در این هنگام دست على(ع) را گرفت و او را بلند کرد و به همه مردم معرفى نمود، سپس فرمود: «سزاوارتر بر مؤمنان از خود آنان کیست؟ همگى گفتند: خدا و پیامبر او داناترند».

پیامبر اکرم(ص) فرمود:«خدا، مولاى من و من، مولاى مؤمنانم و من بر آنها از خودشان اولى و سزاوارترم‏».

بعد فرمود:« من کنت مولاه فهذا على مولاه‏ اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و… »«اى مردم هرکس من مولاى اویم، على مولاى اوست، خداوندا کسانى را که على را دوست دارند، دوست بدار و کسانى که او را دشمن دارند، دشمن دار و…»

سپس فرشته وحى نازل شد و آیه «الیوم اکملت لکم دینکم…» را نازل فرمود و آن روز در تاریخ اسلام جاودانه و حماسه ‏ساز شد.

آرى غدیر، روز حماسه جاوید، روز ولایت، روز امامت، روز وصایت، روز اخوت، روز رشادت و شجاعت و شهامت و حفاظت و رضایت و صراحت ‏شناخته شد.

روز نعمت، روز شکرگزارى، روز پیام رسانى، روز تبریک و تهنیت، روز سرور و شادى و هدیه فرستادن، روز عهد و پیمان و تجدید میثاق، روز تکمیل دین و بیان حق، روز راندن شیطان، روز معرفى راه و رهبر، روز آزمون، روز یاس دشمن و امیدوارى دوست و خلاصه روز اسلام و قرآن و عترت، روزى که پیروان واقعى مکتب حیات‏بخش اسلام آن را گرامى مى ‏دارند و به همدیگر تبریک مى‏ گویند.

از احادیث بر مى‏ آید که ائمه:آن روز را جشن مى‏ گرفتند و در آن روز مراسم ویژه‏اى داشتند، شبیه مراسمى که ما ایرانیان امروز در عید نوروز داریم از فیاض بن محمد طوسى نقل شده:روز غدیر به حضور امام هشتم(ع) رسید.

دید گروهى از افراد ویژه در خدمت ‏حضرت هستند که امام آنان را براى افطار در خانه‏اش نگهداشت و به منزل آنان غذا و لباس و کفش و انگشتر و هدایاى دیگر فرستاد و آن روز وضع او و اطرافیان او کاملا عوض شده بود و فضائل آن روز را براى آنان یادآورى مى‏ کرد.(بحار الانوار، ۹۷: ۱۱۲، ح ۸٫ )

در حدیث دیگرى است:روزى از روزهاى خلافت على(ع) جمعه و عید غدیر به یک روز افتاد.

امام(ع) خطبه مفصلى خواند و فرمود:«این مجمع اکنون به پایان مى ‏رسد و شما همگى به خانه ‏هایتان بر مى‏ گردید، بروید – خداى بر شما رحمت فرستد – و بر خانواده خود فراخ گیرید و به برادران خود نیکى کنید.

خداوند را بر این نعمت که شما را بخشیده است، سپاس گزارید.

متحد شوید تا خدا کمکتان کند.

نیکویى کنید تا خدا دوستیتان را پایدار کند. از نعمتهاى خداداد، یکدیگر را هدیه فرستید.

خداوند در این روز چندین برابر دیگر عیدها پاداش دهد.

این گونه پاداش جز در این روز (غدیر) دیگر نخواهید یافت.

نیکویى ‏کردن در این روز مال را بسیار کند و عمر را زیاد.

مهربانى کردن باعث رحمت‏ خدا شود و مهربانى او.

در این روز به برادران و خاندان از مال خدا داده ببخشید، هر اندازه که بتوانید.

همواره چهره خندان دارید.

چون به یکدیگر رسیدید، شادمانى کنید، و خدا را بر نعمتهایش سپاس گوئید.

بروید و به آنان که امیدشان به شماست، نیکى بسیار کنید در خورد و خوراک، خود و زیردستانتان یکسان باشید.

این یکسانى و مساوات را تا جایى که توانایى دارید عملى سازید، که پاداش یک درهم در این روز، صد هزار درهم است و برکت به دست‏خداست.

روزه این روز را نیز خداوند مستحب قرار داده است و در برابر آن پاداشى بس بزرگ نهاده.

اگر کسى در این روز، نیاز برادران خود را برآورد – پیش از تمنا و درخواست – و با میل و غبت‏خوبى کند، پاداش او چنان باشد که این روز را روزه داشته است و شب آن را با عبادت به بامداد رسانیده.

و هرکس در این روز به روزه‏دارى افطارى دهد، چنان است که گویى دسته دسته مردم را افطارى داده است…

همین که به یکدیگر رسیدید همراه سلام، مصافحه کنید و نعمتى را که در این روز نصیبتان شده است به یکدیگر تبریک گویید.

باید این سخنان را آن که بود و شنید به آن که نبود و نشنید، برساند.

باید توانگران به سراغ مستمندان روند و قدرتمندان به دنبال ضعیفان، پیامبر(ص) مرا به این چیزها امر کرده است‏».

(ترجمه این روایت تا اینجا از استاد محمدرضا حکیمى است که از حماسه غدیر، ص ۷۱ گرفته شده است.)

بعد امام(ع) خطبه جمعه را خواند و نماز جمعه را نماز عیدش قرار داد، بعد با فرزند و شیعیانش به منزل امام حسین(ع) برگشت که غذا آماده کرده بودند و آن شیعیان نیازمند و بى‏نیاز با هدایاى او به طرف خانواده خود برگشتند. (بحار الانوار ۹۷: ۱۱۷٫)

به امید روزى که همه مسلمانان بویژه مردم مسلمان ایران روز عید غدیر را بزرگترین عید خود قرار داده و این روزه آنطور که بایسته و شایسته آن است، گرامى بدارند.

غدیر در قرآن

الیوم اکملت لکم دینکم‏و اتممت علیکم نعمتى ‏و رضیت لکم الاسلام دینا.مائده: ۳٫

امروز (روز غدیر خم) دین شما را به حد کمال رساندم و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را بعنوان دین براى شما پسندیدم.

فصل اول

جایگاه عید غدیر در مکتب

۱- عید خلافت و ولایت

روى زیاد بن محمد قال: دخلت على ابى عبد الله(ع) فقلت: للمسلمین عید غیر یوم الجمعه والفطر والاضحى؟ قال: نعم، الیوم الذى نصب فیه رسول‏الله(ص) امیرالمؤمنین(ع).

مصباح المتهجد: ۷۳۶٫زیاد بن محمد گوید:بر امام صادق(ع) وارد شدم و گفتم: آیا مسلمانان عیدى غیر از عید قربان و عید فطر و جمعه دارند؟ امام(ع) فرمود:

آرى، روزى که رسول خدا(ص) امیرمؤمنان(ع) را (به خلافت و ولایت) منصوب کرد.

۲- برترین عید امت

قال رسول الله(ص): یوم غدیر خم افضل اعیاد امتى و هو الیوم الذى امرنى الله تعالى ذکره فیه بنصب اخى على بن ابى طالب علما لامتى، یهتدون به من بعدى و هو الیوم الذى اکمل الله فیه الدین و اتم على امتى فیه النعمه و رضى لهم الاسلام دینا.امالى صدوق: ۱۲۵، ح ۸٫

رسول خدا(ص) فرمود:روز غدیر خم برترین عیدهاى امت من است و آن روزى است که خداوند بزرگ دستور داد; آن روز برادرم على بن ابى طالب را به عنوان پرچمدار (و فرمانده) امتم منصوب کنم، تا بعد از من مردم توسط او هدایت‏ شوند، و آن روزى است که خداوند در آن روز دین را تکمیل و نعمت را بر امت من تمام کرد و اسلام را به عنوان دین براى آنان پسندید.

۳- عید بزرگ خدا

عن الصادق(ع) قال: هو عید الله الاکبر،و ما بعث الله نبیا الا و تعید فى هذا الیوم و عرف حرمته و اسمه فى السماء یوم العهد المعهود و فى الارض یوم المیثاق الماخوذ و الجمع المشهود.

وسائل الشیعه، ۵: ۲۲۴، ح ۱٫

امام صادق(ع) فرمود:

روز غدیر خم عید بزرگ خداست، خدا پیامبرى مبعوث نکرده، مگر اینکه این روز را عید گرفته و عظمت آن را شناخته و نام این روز در آسمان، روز عهد و پیمان و در زمین، روز پیمان محکم و حضور همگانى است.

۴- عید ولایت

قیل لابى عبد الله(ع): للمؤمنین من الاعیاد غیر العیدین و الجمعه؟
قال: نعم لهم ما هو اعظم من هذا، یوم اقیم امیرالمؤمنین(ع) فعقد له رسول الله الولایه فى ‏اعناق الرجال والنساء بغدیر خم.وسائل الشیعه، ۷: ۳۲۵، ح ۵٫

به امام صادق(ع) گفته شد:

آیا مؤمنان غیر از عید فطر و قربان و جمعه عید دیگرى دارند؟ فرمود: آرى، آنان عید بزرگتر از اینها هم دارند و آن روزى است که امیرالمؤمنین(ع) در غدیر خم بالا برده شد و رسول خدا مساله ولایت را بر گردن زنان و مردان قرار داد.

۵- روز تجدید بیعت

عن عمار بن حریز قال دخلت على ابى عبد الله(ع) فى ‏یوم الثامن عشر من ذى الحجه فوجدته صائما فقال لى: هذا یوم عظیم عظم الله حرمته على المؤمنین و اکمل لهم فیه الدین و تمم علیهم النعمه و جدد لهم ما اخذ علیهم من العهد والمیثاق.

مصباح المتهجد: ۷۳۷٫

عمار بن حریز گوید:روز هجدهم ماه ذی حجه خدمت امام صادق(ع) رسیدم و آن حضرت را روزه یافتم امام به من فرمود:امروز، روز بزرگى است، خداوند به آن عظمت داده و آن روز دین مؤمنان را کامل ساخت و نعمت را بر آنان تمام نمود و عهد و پیمان قبلى را تجدید کرد.

۶- عید آسمانى

قال الرضا(ع): حدثنى ابى، عن ابیه(ع) قال: ان یوم الغدیر فى السماءاشهر منه فى الارض.مصباح المتهجد: ۷۳۷٫

امام رضا(ع) فرمود:

پدرم به نقل از پدرش (امام صادق(ع)) نقل کرد که فرمود: روز غدیر در آسمان مشهورتر از زمین است.

۷- عید بى ‏نظیر

قال على (ع): ان هذا یوم عظیم الشان،فیه وقع الفرج، ورفعت الدرج و وضحت الحجج وهو یوم الایضاح والافصاح من المقام الصراح،ویوم کمال الدین و یوم العهد المعهود…بحارالانوار، ۹۷: ۱۱۶٫

على(ع) فرمود:امروز (عید غدیر) روز بس بزرگى است.

در این روز گشایش رسیده و منزلت (کسانى که شایسته آن بودند) بلندى گرفت و برهان‏هاى خدا روشن شد و از مقام پاک با صراحت‏سخن گفته شد و امروز روز کامل شدن دین و روز عهد و پیمان است.

۸- عید پربرکت

عن الصادق(ع): والله لو عرف الناس فضل هذا الیوم بحقیقته لصافحتهم الملائکه فى کل یوم عشر مرات… وما اعطى الله لمن عرفه ما لایحصى بعدد.مصباح المتهجد: ۷۳۸٫

امام صادق(ع) فرمود:به خدا قسم اگر مردم فضیلت واقعى «روز غدیر» را مى ‏شناختند، فرشتگان روزى ده‏ بار با آنان مصافحه مى‏ کردند و بخششهاى خدابه‏ کسى ‏که‏ آن روز را شناخته، قابل ‏شمارش نیست.

۹- عید فروزان

قال ابو عبد الله(ع): … و یوم غدیر بین الفطر والاضحى ‏و یوم الجمعه کالقمر بین الکواکب.اقبال سید بن طاووس: ۴۶۶٫

امام صادق(ع) فرمود:… روز غدیر خم در میان روزهاى عید فطر و قربان و جمعه همانند ماه در میان ستارگان است.

۱۰- یکى ‏از چهار عید الهى

قال ابو عبد الله(ع): اذا کان یوم القیامه زفت اربعه ایام الى ‏الله‏ عز و جل کما تزف العروس الى خدرها: یوم الفطر و یوم الاضحى و یوم الجمعه‏و یوم غدیر خم.اقبال سید بن طاووس: ۴۶۶٫

امام صادق(ع) فرمود:هنگامى که روز قیامت برپا شود چهار روز بسرعت بسوى خدا مى‏ شتابند همانطور که عروس به حجله‏ اش بسرعت مى‏ رود.

آن روزها عبارتند از:روز عید فطر و قربان و جمعه و روز غدیر خم.

فصل دوم شایسته‏ ها و بایسته‏ هاى غدیر

۱۱- روز پیام و ولایت

قال رسول الله(ص): یا معشر المسلمین لیبلغ الشاهد الغائب، اوصى من آمن بى و صدقنى بولایه على، الا ان ولایه على ولایتى و ولایتى ولایه ربى، عهدا عهده الى ربى و امرنى ان ابلغ کموه.بحارالانوار ۳۷: ۱۴۱، ح ۳۵٫

رسول خدا(ص) (در روز غدیر) فرمود:اى مسلمانان! حاضران به غایبان برسانند: کسى را که به من ایمان آورده و مرا تصدیق کرده است، به ولایت على سفارش مى‏ کنم، آگاه باشید ولایت على، ولایت من است و ولایت من، ولایت‏خداى من است.این عهد و پیمانى بود از طرف پروردگارم که فرمانم داد تا به شما برسانم.

۱۲- روز اطعام

قال ابو عبد الله(ع): … و انه الیوم الذى اقام رسول الله(ص) علیا(ع) للناس علما و ابان فیه فضله و وصیه فصام شکرا لله عزوجل ذلک الیوم و انه لیوم صیام و اطعام و صله الاخوان و فیه مرضاه الرحمن، و مرغمه الشیطان.وسائل الشیعه ۷: ۳۲۸، ضمن حدیث ۱۲٫

امام صادق(ع) فرمود:

عید غدیر، روزى است که رسول خدا(ص) على(ع) را بعنوان پرچمدار براى مردم برافراشت و فضیلت او را در این روز آشکار کرد و جانشین خود را معرفى کرد، بعد بعنوان سپاسگزارى از خداى بزرگ آن روزه را روزه گرفت و آن روز، روز روزه‏دارى و عبادت و طعام دادن و به دیدار برادران دینى رفتن است.

آنروز روز کسب خشنودى خداى مهربان و به خاک مالیدن بینى شیطان است.

۱۳- روز هدیه

عن امیر المؤمنین(ع) قال: … اذا تلاقیتم فتصافحوا بالتسلیم و تهابوا النعمه فى ‏هذا الیوم، و لیبلغ الحاضر الغائب، والشاهد الباین، ولیعد الغنى الفقیر والقوى على الضعیف امرنى رسول‏الله(ص) بذلک.وسائل الشیعه ۷: ۳۲۷٫

امیر المؤمنین(ع) (در خطبه روز عید غدیر) فرمود:وقتى که به همدیگر رسیدید همراه سلام، مصافحه کنید، و در این روز به یکدیگر هدیه بدهید، این سخنان را هر که بود و شنید، به آن که نبود برساند، توانگر به سراغ مستمند برود، و قدرتمند به یارى ضعیف، پیامبر مرا به این چیزها امر کرده است.

۱۴- روز کفالت

عن امیر المؤمنین(ع) قال: … فکیف بمن تکفل عددا من المؤمنین والمؤمنات وانا ضمینه على‏ الله تعالى الامان من ‏الکفر والفقر .وسائل الشیعه ۷: ۳۲۷٫

امیر مؤمنان(ع) فرمود:

… چگونه خواهد بود حال کسى که عهده‏ دار هزینه زندگى تعدادى از مردان و زنان مؤمن (در روز غدیر) باشد، در صورتى که من پیش خدا ضامنم که از کفر و تنگدستى در امان باشد.

۱۵- روز سپاس و شادى

قال ابو عبد الله(ع): … هو یوم عباده و صلوه و شکر لله و حمد له،و سرور لما من الله به علیکم من ولایتنا،و انى احب لکم ان تصوموه.وسائل الشیعه ۷: ۳۲۸، ح ۱۳٫

امام صادق(ع) فرمود:

عید غدیر، روز عبادت و نماز و سپاس و ستایش خداست و روز سرور و شادى است به خاطر ولایت ما خاندان که خدابر شما منت گذارد و من دوست دارم که شما آن روز را روزه بگیرید.

۱۶- روز نیکوکارى

عن الصادق(ع): … و لدرهم فیه بالف درهم لاخوانک العارفین،فافضل على اخوانک فى هذا الیوم‏و سر فیه کل مؤمن و مؤمنه.مصباح المتهجد: ۷۳۷٫

از امام صادق(ع) نقل شده که فرمود: یک درهم به برادران با ایمان و معرفت، دادن در روز عید غدیر برابر هزار درهم است، بنابراین در این روز به برادرانت انفاق کن و هر مرد و زن مؤمن را شاد گردان.

۱۷- روز سرور و شادى

قال ابو عبد الله(ع): انه یوم عید و فرح و سرورو یوم صوم شکرا لله تعالى.وسائل الشیعه ۷: ۳۲۶، ح ۱۰٫

امام صادق(ع) فرمود:عید غدیر، روز عید و خوشى و شادى است و روز روزه‏ دارى به عنوان سپاس نعمت الهى است.

۱۸- روز تبریک و تهنیت

قال على(ع): عودوا رحمکم الله بعد انقضاء مجمعکم بالتوسعه على عیالکم، والبر باخوانکم والشکر لله عزوجل على ما منحکم، واجتمعوا یجمع الله شملکم، و تباروا یصل الله الفتکم، و تهانؤا نعمه الله کما هنا کم الله بالثواب فیه على اضعاف الاعیاد قبله و بعده الا فى مثله…بحارالانوار ۹۷: ۱۱۷٫

على(ع) فرمود:بعد از پایان گردهم آیى خود (در روز غدیر) به خانه برگردید، خدا بر شما رحمت فرستد.

به خانواده خود گشایش و توسعه دهید، به برادران خود نیکى کنید، خداوند را بر این نعمت که شما را بخشیده است، سپاس گزارید، متحد شوید تا خدا به شما وحدت بخشد، نیکویى کنید تا خدا دوستیتان را پایدار کند، به همدیگر نعمت‏خدا را تبریک بگوئید، همانطور که خداوند در این روز با چندین برابر عیدهاى دیگر پاداش دادن به شما تبریک گفته، این گونه پاداشها جز در روز عید غدیر نخواهد بود.

۱۹- روز درود و برائت

روى الحسن بن راشد عن ابى عبد الله(ع) قال: قلت: جعلت فداک، للمسلمین عید غیرالعیدین؟ قال: نعم، یا حسن! اعظمهما و اشرفهما، قال: قلت له: و اى یوم هو؟
قال: یوم نصب امیرالمؤمنین(ع) فیه علما للناس.
قلت له: جعلت فداک وما ینبغى لنا ان نصنع فیه؟
قال: تصومه یا حسن و تکثر الصلوه على محمد و آله فیه و تتبرا الى الله، ممن ظلمهم،فان الانبیاء کانت تامر الاوصیاء بالیوم ‏الذى کان یقام فیه الوصى ان یتخذ عیدا.مصباح المتهجد: ۶۸۰٫

حسن بن راشد گوید:به امام صادق(ع) گفتم: آیا مسلمانان بجز آن دو عید، عید دیگرى هم دارند؟ فرمود: بله، بزرگترین و بهترین عید.

گفتم:کدام روز است؟فرمود:روزى که امیرمؤمنان بعنوان پرچمدار مردم منصوب شد.

گفتم:فدایت‏شوم در آن روز سزاوار است، چه کنیم؟ فرمود: روزه‏ بگیر و درود برمحمد و آل‏او بفرست و از ستمگران به آنان برائت بجوى، زیرا پیامبران به جانشینان دستور مى ‏دادند که روزى را که جانشین انتخاب مى‏ شود، عید بگیرند.

۲۰- عید اوصیاء

عن ابى عبد الله(ع) قال: … تذکرون الله عز ذکره فیه بالصیام والعباده والذکر لمحمد و آل محمد، فان رسول الله(ص) اوصى امیرالمؤمنین ان یتخذ ذلک الیوم عیدا، و کذلک کانت الانبیاء تفعل، کانوا یوصون اوصیائهم بذلک فیتخذونه عیدا.وسائل الشیعه ۷: ۳۲۷، ح ۱٫

امام صادق(ع) فرمود:در روز عید غدیر، خدا را با روزه و عبادت و یاد پیامبر و خاندان او یادآورى کنید، زیرا رسول خدا به امیرالمؤمنین سفارش کرد که آن روز را عید بگیرد، همینطور پیامبران هم به جانشینان خود سفارش مى‏ کردند که آن روز را عید بگیرند، آنان هم چنین مى‏ کردند.

۲۱- روز گشایش و درود

عن ابى عبد الله(ع) قال: والعمل فیه یعدل ثمانین شهرا، و ینبغى ان یکثر فیه ذکر الله عزوجل، والصلوه على النبى(ص) ، ویوسع الرجل فیه على عیاله.وسائل الشیعه ۷: ۳۲۵، ح ۶٫

امام صادق(ع) فرمود:

ارزش عمل در آن روز (عید غدیر) برابر با هشتاد ماه است، و شایسته است آن روز ذکر خدا و درود بر پیامبر(ص) زیاد شود، و مرد، بر خانواده خود توسعه دهد.

۲۲- روز دیدار رهبرى

عن مولانا ابى ‏الحسن على بن محمد(ع) قال لابى اسحاق: و یوم الغدیر فیه اقام النبى(ص) اخاه علیا علما للناس و اماما من بعده،[قال] قلت: صدقت جعلت فداک، لذلک قصدت، اشهد انک حجه الله على خلقه.وسائل الشیعه ۷: ۳۲۴، ح ۳٫

امام هادى(ع) به ابواسحاق فرمود:

در روز غدیر پیامبر اکرم(ص) برادرش على(ع) را بلند کرد و به عنوان پرچمدار (و فرمانده) مردم و پیشواى بعد از خودش معرفى کرد.

ابواسحاق گفت:عرض کردم، فدایت‏شوم راست فرمودى.به خاطر همین به زیارت و دیدار شما آمدم، گواهى مى ‏دهم که تو حجت‏ خدا بر مردم هستى.

۲۳- روز تکبیر

عن على بن موسى الرضا(ع) : من زار فیه مؤمنا ادخل‏الله قبره سبعین نورا و وسع فى قبره و یزور قبره کل یوم سبعون الف ملک ویبشرونه بالجنه.اقبال الاعمال: ۷۷۸٫

امام رضا(ع) فرمود:

کسى که در روز (غدیر) مؤمنى را دیدار کند، خداوند هفتاد نور بر قبر او وارد مى کند و قبرش را توسعه مى‏ دهد و هر روز هفتاد هزار فرشته قبر او را زیارت مى‏ کنند و او را به بهشت بشارت مى ‏دهند.

۲۴- روز دیدار و نیکى

قال الصادق(ع): ینبغى لکم ان تتقربوا الى الله تعالى بالبر والصوم والصلوه و صله الرحم و صله الاخوان، فان الانبیاء علیهم السلام کانوا اذا اقاموا اوصیاءهم فعلوا ذلک و امروا به. مصباح المتهجد: ۷۳۶٫

امام صادق(ع) فرمود:

شایسته است با نیکى کردن به دیگران و روزه و نماز و بجا آوردن صله رحم و دیدار برادران ایمانى به خدا نزدیک شوید، زیرا پیامبران زمانى که جانشینان خود را نصب مى‏ کردند، چنین مى ‏کردند و به آن توصیه مى ‏فرمودند.

۲۵- نماز در مسجد غدیر

عن ابى عبد الله(ع) قال: انه تستحب الصلوه فى مسجد الغدیرلان النبى(ص) اقام فیه امیر المؤمنین(ع)و هو موضع اظهرالله عزوجل فیه الحق.وسائل الشیعه ۳: ۵۴۹٫

امام صادق(ع) فرمود:نماز خواندن در مسجد غدیر مستحب است، چون پیامبر اکرم(ص) در آنجا امیرمؤمنان(ع) را معرفى و منصوب کرد.و آنجایى است که خداى بزرگ، حق را آشکار کرد.

۲۶- نماز روز غدیر

عن ابى عبد الله(ع) قال: و من صلى فیه رکعتین اى وقت‏شاء و افضله قرب الزوال و هى الساعه التى اقیم فیها امیرالمؤمنین(ع) بغدیر خم علما للناس و… کان کمن حضر ذلک الیوم…وسائل الشیعه ۵: ۲۲۵، ح ۲٫

امام صادق(ع) فرمود:

کسى که در روز عید غدیر هر ساعتى که خواست، دو رکعت نماز بخواند و بهتر این است که نزدیک ظهر باشد که آن ساعتى است که امیرالمؤمنین(ع) در آن ساعت در غدیر خم به امامت منصوب شد، (هر که چنین کند) همانند کسى است که در آن روز حضور پیدا کرده است…

۲۷- روزه غدیر

قال الصادق(ع): صیام یوم غدیر خم یعدل صیام عمر الدنیا لو عاش انسان ثم صام ما عمرت الدنیا لکان له ثواب ذلک.وسائل الشیعه ۷: ۳۲۴، ح ۴٫

امام صادق(ع) فرمود:روزه روز غدیر خم با روزه تمام عمر جهان برابر است. یعنى اگر انسانى همیشه زنده باشد و همه عمر را روزه بگیرد، ثواب او به اندازه ثواب روزه عید غدیر است.

۲۸- روز تبریک و تبسم

عن الرضا(ع) قال: … و هو یوم التهنئه یهنئ بعضکم بعضا،فاذا لقى المؤمن اخاه یقول: «الحمد لله الذى جعلنا من المتمسکین ‏بولایه امیر المؤمنین و الائمه(ع)» و هو یوم التبسم فى وجوه الناس‏ من اهل الایمان…اقبال: ۴۶۴٫

امام رضا(ع) فرمود:عید غدیر روز تبریک و تهنیت است.هر یک به دیگرى تبریک بگوید، هر وقت مؤمنى برادرش را ملاقات کرد، چنین بگوید: «حمد و ستایش خدایى را که به ما توفیق چنگ زدن به ولایت امیرمؤمنان و پیشوایان عطا کرد» آرى عید غدیر روز لبخند زدن به چهره مردم با ایمان است…

فصل سوم ولایت در غدیر

۲۹- پیامبر و ولایت على(ع)

عن ابى سعید قال: لما کان یوم غدیر خم امر رسول الله(ص) منادیا فنادى: الصلوه جامعه، فاخذ بید على(ع) و قال: اللهم من کنت مولاه فعلى مولاه،اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه.

بحارالانوار ۳۷: ۱۱۲، ح ۴٫

ابو سعید گوید:در روز غدیر خم رسول خدا(ص) دستور داد: منادى ندا دهد که: براى نماز جمع شوید.

بعد دست على(ع) را گرفت و بلند کرد و فرمود:خدایا کسى که من مولاى اویم پس على هم مولاى اوست، خدایا دوست بدار کسى را که على را دوست بدارد و دشمن بدار کسى را که با على دشمنى کند.

۳۰- زندگى پیامبرگونه

قال رسول الله(ص): من یرید ان یحیى حیاتى، و یموت مماتى،ویسکن جنه الخلد التى وعدنى ربى‏ فلیتول على ابن ابى طالب،(ع)فانه لن یخرجکم من هدى،ولن یدخلکم فى ضلاله.الغدیر ۱۰: ۲۷۸٫

رسول خدا(ص) فرمود:کسى که مى‏ خواهد زندگى و مرگش همانند من باشد و در بهشت جاودانه‏اى که پروردگارم به من وعده کرده، ساکن شود، ولایت على بن ابى طالب(ع) را انتخاب کند، زیرا او هرگز شما را از راه هدایت بیرون نبرده، به گمراهى نمى‏ کشاند.

۳۱- پیامبر و امامت على(ع)

عن جابر بن عبد الله الانصارى قال: سمعت‏ رسول الله(ص) یقول لعلى بن ابى طالب(ع): یا على! انت اخى و وصیى و وارثى‏ وخلیفتى على‏ امتى فى ‏حیوتى و بعد وفاتى ‏محبک محبى و مبغضک مبغضى ‏و عدوک عدوى.امالى صدوق: ۱۲۴، ح ۵٫

جابربن عبد الله انصارى مى ‏گوید:از رسول خدا(ص) شنیدم که به على بن ابى ‏طالب(ع) فرمود: اى على، تو برادر و وصى و وارث و جانشین من در میان امت من در زمان حیات و بعد از مرگ منى. دوستدار تو دوستدار من و دشمن و کینه ‏توز تو دشمن من است.

۳۲- پایه‏ هاى اسلام

عن ابى جعفر(ع) قال: بنى الاسلام على خمس: الصلوه و الزکوه و الصوم و الحج و الولایه‏و لم یناد بشى‏ء ما نودى بالولایه یوم الغدیر.کافى ۲، ۲۱، ح ۸٫

امام باقر(ع) فرمود:اسلام بر پنج پایه استوار شده است:نماز، زکات، روزه، حج و ولایت و به هیچ چیز به اندازه آنچه در روز غدیر به ولایت تاکید شده، ندا نشده است.

۳۳- ولایت جاودانه

عن ابى الحسن(ع) قال: ولایه على(ع) مکتوبه فى صحف جمیع الانبیاء ولن یبعث‏الله رسولا الا بنبوه محمد ووصیه على(ع).سفینه البحار ۲: ۶۹۱٫

امام کاظم(ع) فرمود:ولایت على(ع) در کتابهاى همه پیامبران ثبت‏شده است و هیچ پیامبرى مبعوث نشد، مگر با میثاق نبوت محمد(ص) و امامت على(ع).

۳۴- ولایت و توحید

قال رسول الله(ص): ولایه على بن ابى طالب ولایه الله ‏و حبه عباده الله و اتباعه فریضه الله‏ و اولیاؤه اولیاء الله و اعداؤه اعداء الله‏ و حربه حرب الله و سلمه سلم الله عز و جل.امالى صدوق: ۳۲٫

رسول خدا(ص) فرمود:ولایت على بن ابیطالب(ع) ولایت ‏خداست، دوست داشتن او عبادت خداست، پیروى کردن او واجب الهى است و دوستان او دوستان خدا و دشمنان او دشمنان خدایند، جنگ با او، جنگ با خدا و صلح با او، صلح با خداى متعال است.

۳۵- روز ناله نومیدى شیطان

عن جعفر، عن ابیه(ص) قال: ان ابلیس عدوالله رن اربع رنات: یوم لعن، و یوم اهبط الى الارض،و یوم بعث النبى(ص) و یوم الغدیر.قرب الاسناد: ۱۰٫

امام باقر(ع) از پدر بزرگوارش امام صادق(ع) نقل کرد که فرمود: شیطان دشمن خدا چهار بار ناله کرد: روزى که مورد لعن خدا واقع شد و روزى که به زمین هبوط کرد و روزى که پیامبر اکرم(ص) مبعوث شد و روز عید غدیر.

۳۶- ولایت علوى دژ توحید

عن النبى(ص): یقول الله تبارک و تعالى: ولایه على بن ابى طالب حصنى،فمن دخل حصنى امن من نارى.جامع الاخبار: ۵۲، ح ۷٫

پیامبر اکرم(ص) فرمود:خداوند مى‏ فرماید: ولایت على بن ابیطالب دژ محکم من است، پس هر کس داخل قلعه من گردد، از آتش دوزخم محفوظ خواهد بود.

۳۷- جانشین پیامبر

قال رسول الله(ص): یا على انا مدینه العلم و انت بابها و لن تؤتى المدینه الا من قبل الباب… انت امام امتى و خلیفتى علیها بعدى، سعد من اطاعک و شقى من عصاک، و ربح من تولاک و خسر من عاداک.جامع الاخبار: ۵۲، ح ۹٫

رسول خدا(ص) فرمود:اى على من شهر علمم و تو درب آن هستى، به شهر جز از راه درب آن وارد نشوند. … تو پیشواى امت من و جانشین من در این شهرى، کسى که اطاعت تو کند سعادتمند است، و کسى که تو را نافرمانى کند، بدبخت است، و دوستدار تو سود برده و دشمن تو زیان کرده است.

۳۸- اسلام در سایه ولایت

قال الصادق(ع): اثافى الاسلام ثلاثه: الصلوه و الزکوه و الولایه،لا تصح واحده منهن الا بصاحبتیها.کافى: ۲، ص ۱۸٫

امام صادق(ع) فرمود:سنگهاى زیربناى اسلام سه چیز است: نماز، زکات و ولایت که هیچ یک از آنهابدون دیگرى درست نمى ‏شود.

۳۹- ده هزار شاهد

قال ابو عبد الله(ع): العجب یا حفص لما لقى على بن ابى ‏طالب!! انه کان له عشره الاف شاهد لم یقدر على اخذ حقه و الرجل یاخذ حقه بشاهدین.بحار الانوار: ۳۷، ۱۴۰٫

امام صادق(ع) فرمود:اى حفص! شگفتا از آنچه على بن ابى طالب(ع) با آن مواجه شد! او با ده هزار شاهد و گواه (در روز غدیر) نتوانست‏ حق خود را بگیرد، در حالى که شخص با دو شاهد حق خود را مى ‏گیرد.

۴۰- على(ع)، مفسر قرآن

عن النبى(ص) فى احتجاجه یوم الغدیر: على تفسیر کتاب الله، و الداعى الیه، الا و ان الحلال و الحرام اکثر من ان احصیهما و اعرفهما، فآمر بالحلال و انهى عن الحرام فى مقام واحد، فامرت ان آخذ البیعه علیکم و الصفقه منکم، بقبول ما جئت به عن الله عز و جل فى على امیر المؤمنین و الائمه من بعده، معاشر الناس تدبروا و افهموا آیاته، و انظروا فى محکماته و لا تتبعوا متشابهه، فو الله لن یبین لکم زواجره، و لا یوضع لکم عن تفسیره الا الذى انا آخذ بیده.وسایل الشیعه: ۱۸، ۱۴۲، ح ۴۳٫

پیامبر اکرم (ص) روز عید غدیر فرمود:على(ع) تفسیر کتاب خدا، و دعوت کننده به سوى خداست، آگاه باشید که حلال و حرام بیش از آنست که من معرفى و به آنها امر و نهى کنم و بشمارم. پس دستور داشتم که از شما عهد و پیمان بگیرم که آنچه را در مورد على امیرمؤمنان، و پیشوایان بعد او از طرف خداوند بزرگ آوردم، بپذیرید.

اى مردم! اندیشه کنید و آیات الهى را بفهمید، در محکمات آن دقت کنید و متشابهات آن را دنبال نکنید.

به خدا قسم هرگز کسى نداهاى قرآن را نمى‏ تواند بیان کند و تفسیر آن را روشن کند، جز آن کسى که من دست او را گرفته ‏ام (و او را معرفى کردم).

منابع
۱- قرآن کریم .
۲- امالى شیخ صدوق، کتابخانه اسلامیه.
۳- قرب الاسناد، عبد الله جعفر الحمیرى، آل البیت.
۴- مصباح المتهجد، شیخ طوسى، مؤسسه فقه الشیعه.
۵- وسایل الشیعه، شیخ حر عاملى، مکتبه الاسلامیه.
۶- سفینه البحار، شیخ عباس قمى، اسوه.
۷- جامع الاخبار، محمد سبزوارى، آل البیت.
۸- بحار الانوار، علامه مجلسى، دار الکتب الاسلامیه.
۹- حماسه غدیر، محمدرضاحکیمى، مؤلف.
۱۰- اقبال الاعمال، سید بن طاووس مؤسسه الاعلمى.
۱۱- اصول کافى، کلینى، دار الکتب الاسلامیه.
۱۲- الغدیر، علامه امینى دار الکتب الاسلامیه.