emamian

emamian

دیدار پایانی دولت سیزدهم(۱)

بسم الله الرّحمن الرّحیم

والحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهر گرامی. این جلسه، طبق معمول همه‌ی دولتهای دیگر، جلسه‌ی تشکّر بنده از مسئولین و دوستان و اعضای دولت است. البتّه جای آقای رئیسی عزیزمان خالی است؛ ولی خب طبق اعتقادات ما، ارواح طیّبه‌ی مؤمنین، بخصوص شهدا، ناظرند، حاضرند، می‌بینند، می‌شنوند؛ در واقع، ایشان هم از تشکّر ما و از قدردانی ما از ایشان مطّلع میشوند.

جلسه برای تشکّر است و امیدواریم ان‌شاءالله خدای متعال از شماها این زحماتتان را قبول کند. و آنچه انجام دادید یک طرف، آنچه نیّت انجامش را هم داشتید یک طرف؛ آن هم همینجور اهمّیّت دارد؛ یعنی تصمیم شما این بود که در ادامه‌ی دولت، کارهایی را، برنامه‌هایی را اجرا کنید؛ آنها هم پیش خدای متعال اجر دارد. ان‌شاءالله خداوند شماها را موفّق بدارد و کمکتان کند که بتوانید استمرار بدهید این خدمات را. البتّه طبعاً تشکیلات دولت تغییراتی خواهد داشت، شکّی نیست؛ لکن خدمتگزاری افراد نباید فقط در چهارچوب این عناوین مشخّص مدیریّتهای خاص باشد؛ باید در همه‌ی شرایط، در همه‌ی موارد، آماده باشند برای کار و خدمتگزاری. و خدمت کنید به کشور، کار کنید برای کشور و میتوانید الحمدلله.

دولت مرحوم آقای رئیسی (رضوان الله علیه) دولت کار بود، دولت امید بود، دولت حرکت در بخشهای داخلی و خارجی بود. اگرچه این عناوین را شاید خود ایشان یا اعضای دولت به کار نمیبردند، امّا عملاً اینجور دیده میشد و فهمیده میشد؛ ایشان واقعاً امیدوار بود، واقعاً خوش‌بین بود به آینده ــ البتّه حق هم با ایشان بود ــ و تصمیم داشت که به آن هدفها خودش را برساند با همکاری شماها. من یک مطلب درباره‌ی خصوصیّات مرحوم آقای رئیسی (رضوان الله علیه) که در ذهنم برجسته است عرض میکنم. البتّه آقای مخبر انصافاً خیلی خوب بیان کردند؛ بسیاری جوانب مهم را ایشان ذکر کردند، بنده هم چند مورد را عرض میکنم.

به نظر من یکی از مهمترین خصوصیّات آقای رئیسی مردمی بودن بود. برای همه‌ی ماها، برای دولتها و رؤسای دولتها، برای اعضای دولتها، این باید الگو باشد. ایشان به مردم اعتنا میکرد، برای مردم احترام قائل بود، در بین مردم حضور پیدا میکرد، لمس میکرد حقایق را با حضور در میان مردم، حرفهای آنها را میشنید و نیازهای آنها را محور برنامه‌ریزیهای خودش قرار میداد؛ ایشان این‌جوری بود. محور برنامه‌ریزی‌ها و اقدامها و کارها و شاخصهایی که مورد نظر ایشان بود، حلّ مشکلات مردم بود. حالا ممکن بود بعضی به نتیجه برسد، بعضی نرسد، امّا محور کارهای ایشان اینها بود؛ آنچه ما همیشه در مذاکرات جلساتمان با آن مواجه بودیم.

این درست همان چیزی است که مورد نظر اسلام است؛ یعنی با مردم بودن. در این نامه‌ی معروف و فرمان معروف امیرالمؤمنین (علیه السّلام) به مالک اشتر، ایشان میفرمایند بهترین و محبوبترین کارها در نزد تو باید این چند چیز باشد؛ دو سه چیز را ذکر میکنند، از جمله: اَجمَعُها لِرِضَی الرَّعِیَّة؛ محبوبترین کارها در نظر تو باید آن کاری باشد که مایه‌ی خشنودی توده‌های مردم است؛ دنبال این باش. مراد از «رعیّت» ــ که گاهی در کلمات امیرالمؤمنین تعبیر میشود به «رعیّت»، گاهی تعبیر میشود به «عامّه» ــ توده‌ی مردم است در مقابل نورچشمیها، که حضرت از آن مجموعه‌ی نورچشمی‌ها و آن ویژه‌خوارها تعبیر میکنند به «خاصّه». میگویند بهترین کارها و محبوبترین کارها آن است که مورد نظر توده‌ی مردم باشد، آنها را خشنود کند، آنها را راضی کند، هماهنگ با رضایت آنها باشد.

بعد، در دو سه فِقره بعد میفرمایند: وَ اِنَّما عِمادُ الدّینِ وَ جِماعُ المُسلِمینَ وَ العُدَّةُ لِلاَعداءِ العامَّةُ مِنَ الاُمَّة؛(۲) آن که به درد تو میخورد در مقابل دشمن،‌ آن که میتواند وحدت ایجاد کند، یکپارچگی به وجود بیاورد در کشور، همین توده‌ی مردمند؛ اینها هستند که اگر باهم باشند، کشور یکپارچه میشود؛ وَالّا نورچشمی‌ها هر کدام انگیزه‌های خودشان را دارند، برای خودشان کار میکنند. طبعاً اهواء(۳) وقتی که متخالف بود، با همدیگر برخورد میکند ــ در این شکّی نیست ــ یعنی «اجتماع» اصلاً دیگر معنا پیدا نمیکند. امّا مردم چرا؛ آحاد مردم، توده‌ی مردم، میتوانند اجتماع کنند و عُدّه‌ی للاعداء [باشند]؛ برای مواجههی با دشمن، در هر میدانی، مردم به کار می‌آیند.

حالا حضرت در دنباله‌اش حرفهای خیلی جالبی دارند که من در جلسات نهج‌البلاغه که برای دوستان دولتی در طول سالها گاهی داشتم، یک تکّه‌هایی از اینها را شرح کرده‌ام. حضرت میگویند این نورچشمی‌ها از همه توقّعشان بیشتر است، از همه صبرشان کمتر است، از همه کمکشان ضعیفتر و ناقابل‌تر است؛ وقت توقّع از همه بیشتر توقّع دارند، وقتی که بنا است یک کاری ارائه بدهند از همه کمتر وارد میدان میشوند، وقتی جنگی پیش بیاید حضورشان محسوس نیست؛ بر خلاف توده‌ی مردم که خب نمونه‌هایش را دیگر همه‌ی شماها دیده‌اید در میدان دفاع مقدّس، در دفاع حرم و دیگر امور. ببینید، این یک خطّ روشنی است که امیرالمؤمنین (علیه السّلام) ترسیم کرده‌اند. آقای رئیسی این خط را حرکت میکرد، دنبال این بود؛ این خیلی باارزش است، این خیلی خوب است، این واقعاً‌ الگو است، باید همه‌ی ماها یاد بگیریم این کار را. این یک نقطه از نقاط ویژه‌ی ایشان بود.

نقطه‌ی دوّم این بود که ایشان به توانایی‌های داخلی واقعاً اعتقاد داشت. خب ما با خیلی از مسئولین در نشستوبرخاستها روی این مسئله‌ی توانایی‌های داخلی و ظرفیّتهای داخلی در موارد متعدّد صحبت میکنیم، هیچ کس از آنها هم مخالفت نمیکند، امّا آدم میفهمد چه کسی عمیقاً و از بن دندان به این توانایی‌ها باور دارد، چه کسی نه. ایشان واقعاً باور داشت؛ یعنی قبول داشت که ما خیلی از مشکلات کشور را یا اکثر مشکلات کشور را یا به یک صورت همه‌ی مشکلات کشور را میتوانیم با تکیه‌ی به ظرفیّتهای داخلی حل کنیم؛ و لذا دنبال این کارها هم بود. این از خطوط مهم و اصلی‌ای [بود] که ایشان دنبال میکرد.

یک نقطهی برجسته‌ی دیگری که در ایشان وجود داشت صراحت در اعلام مواضع انقلابی و دینی بود. دوپهلو حرف زدن و ملاحظه‌ی این را کردن که اگر ما مواضع انقلابی‌مان را صریح بیان کنیم، فلان آدم، فلان دسته، فلان شخصیّت ممکن است ناراحت بشوند، این ملاحظات را ایشان نداشت؛ یعنی مواضع انقلابی خودش را، همان که به آن معتقد و پابند بود، ایشان صریح بیان میکرد. در اوّلین مصاحبه‌ای که ایشان کرد، از او راجع به ارتباط با فلان کشور پرسیدند که شما ارتباط برقرار میکنید، ایشان گفت خیر! صریح؛ یعنی بی هیچ ملاحظه و حاشیه و لابه‌لا [چیزی گفتن]؛ نخیر، ایشان صریح بود. در همه‌ی موارد، آنجور که ما دیده بودیم، ایشان همینجور بود.

خصوصیّت دیگر ایشان که خب این را همه میدانند، همه میفهمند و دیدهاند، خستگیناپذیری از کار بود. من مکرّر ایشان را توصیه میکردم به اینکه یک قدری استراحت کند. مثال میزدم از یک مواردی که [اشخاص] استراحت نکردند، بعد دچار مشکل شدند. میگفتم شما برای آینده‌ی کاریِ خودت هم که شده یک قدری استراحت کن، وَالّا یک وقت میاُفتی و دیگر نمیتوانی کار کنی! مکرّر [میگفتم]. ایشان همیشه میگفت من از کار خسته نمیشوم، واقعاً هم کأنّه خسته نمیشد؛ آدم تعجّب میکرد. نصفهشب از سفر خارجی برگشته، صبح در فلان نقطه‌ی مثلاً کرج یا فلان جا با مردم دیدار عمومی دارد یا جلسه میگذارد برای مسائل مختلف! اینها کارهای خیلی مهمّی است.

یک نقطهی برجسته‌ی دیگر از ایشان، مأیوس نشدن از زخمزبانها بود. این نقطهضعفِ خیلی از ماها است که تا یک کسی زبانش به انتقاد از ما میچرخد، فوراً یا دلمان میشکند یا اوقاتمان تلخ میشود یا بدمان می‌آید که چرا مثلاً از ما ناسپاسی شد، و از کار میمانیم؛ خیلی اوقات اینجور است؛ همیشه دوست داریم از ما تعریف کنند. ایشان نه؛ زخمزبان هم زیاد به ایشان میزدند، [امّا] مأیوس نمیشد. البتّه نمیشود گفت که رنج نمیکشید؛ چرا، رنج هم میکشید، گاهی پیش بنده شکایت هم میکرد، لکن مأیوس نمیشد و سرد نمیشد از کار کردن و دنبال‌گیری کردن. این هم یکی از خصوصیّات برجسته‌ی ایشان بود.

یک نقطهی برجسته‌ی دیگری که در ایشان وجود داشت این است که در سیاست خارجی دو خصوصیّت را ایشان با هم و در کنار هم رعایت میکرد: یکی تعامل، یکی عزّت‌مداری و عزّتمندی. ایشان اهل تعامل بود. اینجا با فلان رئیس‌جمهورِ اروپایی گاهی یک ساعت یا یک ساعت و نیم تلفنی صحبت میکردند! واقعاً فرض کنید که یک ساعت و نیم مثلاً تلفنی حرف میزد. اهل تعامل بود، امّا از موضع عزّت؛ نه آنچنان تند و بهاصطلاح دورکننده که [ارتباط] قطع بشود، نه بیخودی امتیاز دادن و دست پایین گرفتن و مانند اینها؛ نه، از موضع عزّت، امّا در عین ‌حال با تعامل. این موجب شد که بعد از شهادت ایشان، من دیدم چند نفر از سران برجسته‌ی دنیا که حالا در دنیای امروز جزو چهره‌‌های برجسته و درجهی یک محسوب میشوند، در پیامهایی که به بنده راجع به ایشان دادند از ایشان به عنوان یک چهره‌ی برجسته تمجید کردند؛ این خیلی مهم است؛ یعنی نه به عنوان یک سیاستمدار معمولی، [بلکه] به عنوان یک سیاستمدار برجسته از ایشان تعبیر کردند و اسم آوردند. به اصل ارتباط، ایشان عقیده داشت. ما سالها بود آفریقا را کنار گذاشته بودیم، با همه‌ی سفارشهایی که راجع به آفریقا میشد؛ ایشان با آفریقا ارتباط برقرار کرد، رفتوآمد کرد، تعامل کرد. [به ارتباط] با کشورهای گوناگون، با همه‌ی کشورهایی که زمینه‌ی ارتباط با آنها وجود داشت و باید ارتباط برقرار میشد، ایشان معتقد بود و ارتباط برقرار میکرد. اولویّتها را در این زمینه رعایت میکرد؛ مثلاً یکی از اولویّتها همسایگی بود که ایشان به مسئله‌ی همسایگی اهمّیّت میداد.

یک نقطه‌ی دیگرِ ایشان ــ که آقای مخبر هم بحق اشاره کردند ــ اهتمام به طرحهای بزرگ بود. به طرحهای سنگین اهتمام داشت؛ مثلاً فرض کنید مثل همین انتقال آب از دریا به چند نقطه یا مثلاً در همین مسئله‌ی آب، انتقال آب از راه‌های دور به شهرهایی که مدّتها بود در انتظار آب بودند؛ ایشان مسئله‌ی شُرب اینها و کشاورزی اینها را حل کرد. طرحهای گوناگونی از این قبیل داشت. این هم یک نقطه‌ی برجسته در خصوصیّات رئیس‌جمهور عزیزمان.

یک نکته‌ی دیگر هم منش اخلاقی ایشان بود؛ جدّاً متواضع بود، جدّاً بردبار بود. آدم صبوری بود، آدم بردباری بود، اهل مدارا بود با کسانی که اختلاف نظر داشتند؛ چه اختلاف نظری، چه اختلافات نظری‌ای که منتهی میشد به اختلاف عملی در عرصه. خب میدانید در اداره‌ی کشور این چیزها وجود دارد دیگر؛ ایشان می‌‌آمد به بنده هم میگفت، مطرح میکرد، مواردی را ذکر میکرد، اوقاتش هم تلخ میشد، امّا در عین حال ایشان با آن طرفهای مورد نظر با مدارا رفتار میکرد. ایشان در یک موردی یک اختلافی با یک جایی داشتند، من گفتم شما اصلاً عکس‌العمل نشان ندهید؛ خیلی سخت بود برایش، [امّا] اصلاً عکس‌العمل نشان نداد، یعنی واقعاً مدارا کرد؛ [در حالی] که اگر ایشان مثلاً این صبر و این تحمّل را نداشت، بنا بود یک دعوای بزرگی در کشور راه بیفتد. ایشان این‌جوری بود.

یک خصوصیّت دیگر هم این است که ایشان اهل ذکر و توسّل و دعا بود که ایشان(۴) [هم] اشاره کردند. حالا خصوصیّاتِ این دعاهایی را که ایشان گفتند من نمیدانم، امّا میدانم ایشان اهل دعا بود، اهل ذکر بود، اهل توسّل بود، اهل گریه بود و دلش روشن بود و قلباً با عالم غیب مرتبط بود؛ و همینها است که انسان را نجات میدهد، انسان را پیش میبرد.

خدا ان‌شاء‌الله درجات ایشان را زیاد کند. من این موارد را گفتم برای اینکه اینها ثبت بشود به عنوان یک الگو؛ معلوم بشود کسی که رئیس قوّه‌ی مجریه‌ی یک کشور است، میتواند مجموعه‌ی این خصوصیّات عملی و فکری و قلبی و مانند اینها را با همدیگر داشته باشد و دنبال کند ــ میشود، میتواند ــ که ایشان بحمدالله داشت.

از آقایان وزرا هم تشکّر میکنیم؛ همکاری کردید، تلاش کردید در طول این چند سال و کمک کردید به رئیس‌جمهور. اگر چنانچه همکاری دوستانش نبود، ایشان قطعاً نمیتوانست این امکانات را [فراهم بکند]. انسان، دست‌تنها نمیتواند این کارها را انجام بدهد؛ این احتیاج به مجموعه‌ای دارد که آن مجموعه شماها هستید و بحمدالله کمک کردید. بخصوص از شخص آقای مخبر من بایستی تشکّر ویژه بکنم؛ هم به خاطر همکاری‌شان با آقای رئیسی در طول این سه سال ــ که البتّه یک روضه‌ی مفصّل هم باید برای آقای مخبر بخوانیم [بابت] سختیهایی که ایشان کشید و مشکلاتی که ایشان تحمّل کرد؛ واقعاً ایشان خیلی مشکل تحمّل کردند، امّا خوب همکاری کردند با مرحوم آقای رئیسی و با دولت ــ و هم برای این چهل پنجاه روز اخیر که ایشان در موضع «سرپرست ریاست جمهوری» حقّاً و انصافاً خیلی خوب کار کردند، خوب تلاش کردند، کارها را دنبال گرفتند، دنبال کردند. اینکه گفته شده بود «تا روز آخر، همه‌ی کارها انجام بگیرد» را ایشان به معنای واقعی کلمه جدّی گرفتند. شما دوستان هم همینطور؛ شما هم بحمدالله همه مشغول هستید، باز هم بایست تا همان لحظه‌ی آخر ادامه بدهید کارها را. این خصوصیّات برای دولتها، برای رؤسا، برای وزرا، همه الگو است؛ ان‌شاءالله که از این الگو همه استفاده کنند، همه‌ی ما استفاده کنیم، بنده هم استفاده کنم.

من در پایان، یک بار دیگر از مردم به خاطر انتخابات(۵) تشکّر میکنم. از مسئولین دولتی و وزارت کشور و صداوسیما و نیروهای انتظامی و مراقبتِ امنیّتی به خاطر برگزاری خوب این انتخابات، بنده صمیمانه متشکّرم. همه کار کردند، همه تلاش کردند و بحمدالله محصول تلاش این شد که یک انتخاباتِ سراسریِ بی‌حادثه رخ داد؛ این خیلی مهم است. در اغلب جاهای دنیا ــ حالا نمیگوییم همه جا؛ ما از همه جا خبر نداریم ــ با اختلافات سیاسی و نظری‌ای که وجود دارد، انتخابات غالباً با دعوا و با یقه‌گیری و با زدن و احیاناً کشتن و امثال اینها همراه است؛ اینجا بحمدالله با امنیّت این کار انجام گرفت. این هنر شماها بود که توانستید این انتخابات را به بهترین وجهی به انجام برسانید.

رسم ما این است که در این دیدار آخر، به هر کدام از آقایان یک جلد کلام‌الله مجید هدیه میکنیم؛ این را هم من هدیه میکنم به جناب آقای مخبر. خدا ان‌شاءالله حفظتان کند، خدا ان‌شاءالله همه‌ی شما را موفّق بدارد و مؤیّد بدارد و کمکتان کند.

والسّلام علیکم و رحمة‌الله و‌ برکاته

 
در ابتدای این دیدار، آقای محمّد مخبر (سرپرست ریاست جمهوری) مطالبی بیان کرد.
نهج‌البلاغه، نامه‌ی ۵۳
آرزوها، خواستها
آقای محمّد مخبر
انتخابات چهاردهمین دوره‌ی ریاست جمهوری که در دو مرحله در هشتم و پانزدهم تیرماه سال جاری برگزار شد.

خبرنگار: بسم الله الرّحمن الرّحیم. به محضر شریف و مبارک رهبر معظّم، معزّز و فرزانهی انقلاب اسلامی عرض سلام و ادب و احترام دارم. صبح حضرت مستطاب عالی به خیر و نیکی انشاءالله و قرین به صحّت و سلامت و عافیت. با توجّه به اینکه در دقایق ابتدائی آغاز فرایند رأیگیری در مرحلهی دوّم انتخابات چهاردهمین دورهی ریاست جمهوری قرار داریم، برای ملّت شریف ایران چه توصیهای دارید؟

بسم الله الرّحمن الرّحیم
بحمدالله روز خوبی است؛ روز حضور مردم، روز شرکت مردم، روز فعّال شدن مردم عزیزمان در یک امر مهمّ سیاسی کشور است، یعنی انتخابات. شنیدم که شوق و علاقهی مردم بیشتر از قبل است؛ خدا کند اینجور باشد و اگر اینجور باشد، خرسندکننده است.

و انشاءالله مردم عزیزمان موفّق بشوند رأی بدهند و بهترین را انتخاب بکنند. در این مرحله قاعدتاً باید همّت مردم بیشتر باشد، برای اینکه کار را تمام میکنند تا فردا ما انشاءالله رئیسجمهورمان را داشته باشیم.

خداوند انشاءالله ملّت را موفّق کند و کشور را آباد کند و همهی کسانی را که در این راه زحمت میکشند، مشمول لطف و رحمت خودش قرار بدهد.

والسّلام علیکم و رحمة‌الله و‌ برکاته

شنبه, 17 شهریور 1403 11:18

روزی خود را اینگونه زیاد کنید

أمیرالمؤمنین علی علیه السلام:

مُواساةُ الأخِ فی اللّهِ عزّ و جلّ تَزِیدُ فی الرِّزقِ

کمک مالی کردن به برادر دینی، روزی را زیاد می کند.

 

بحارالأنوار : ۷۴/۳۹۵/ ۲۲

تربیت بر این چهار پایه استوار است.

به پدرها و مادرها یادآور می‌شوم که این چهار تا پایه، سقف خانۀ ما را نگه می‌دارد.

شما چهار تا ستون دارید و تربیت بر این چهار ستون استوار است:

 

ستون اول: «آگاهی دادن به بچه»؛

 

ستون دوم: «احترام گذاشتن به بچه»؛

 

ستون سوم: «محبت کردن به بچه»؛ یعنی در چشم پدر و مادر عزیز باشد؛

 

ستون چهارم: «اینکه به بچه اعتماد کنند و قبولش داشته باشند و از او مسئولیت بخواهند».

 

اینها عناصر تربیت صحیح فرزند است.

کمبود غذا یا در اصطلاح عامیانه کمبود سوخت می‌تواند به طرق مختلف بر ما تاثیر بگذارد و همه این عواقب مربوط به رژیم غذایی نیست. این قابل درک است که نمی‌توان همیشه احساس سیری داشت، اما برخی کارها وجود دارد که هرگز نباید با معده خالی یا زمانی که مدتی است غذا نخورده‌اید انجام دهید.

قهوه نخورید

نوشیدن قهوه با معده خالی توصیه نمی‌شود. این کار نه تنها می‌تواند باعث سوزش قلب شود، بلکه حتی منجر به مشکلات گوارشی نیز می‌شود. اکثر مردم حتی بعد از یک فنجان قهوه صبحانه خود را حذف می‌کنند که این اوضاع را بدتر می‌کند.

موز نخورید

ما اغلب موز را برای صبحانه مصرف می‌کنیم، جای تعجب است که این موز تا زمانی که برای صبحانه مصرف نشود، میوه مفیدی است. این میوه خوشمزه سرشار از منیزیم است، بنابراین پردازش آن‌ با معده خالی بسیار سریعتر از حد معمول است. اثر این اتفاق افزایش فشار بر سیستم قلبی و عروقی است.

مرکبات نخورید

آب مرکبات تازه فشرده در اوایل صبح شما را احیا می‌کند اما اگر با معده خالی مصرف شود ممکن است خطرناک باشد. مرکبات حاوی اسید هستند که می‌تواند باعث سوزش سر دل، آلرژی، ورم معده و حتی زخم شود. بنابراین، بهتر است این بمب ویتامینه را برای بعد از صبحانه و زمانی که به سر کار می روید نگه دارید.

محصولات تخمیری تازه پخته شده نخورید

مقاومت در برابر نان‌های تازه پخته شده یا کیک‌های کوچک پخته شده در فر وسوسه انگیز است. مصرف مکرر آن‌ها به عنوان صبحانه ممکن است منجر به مشکلات سلامتی مانند درد شکم و گاز معده شود. دلیل این امر مخمر موجود در ترکیب این محصولات است.

شیرینی و شکلات نخورید

این بسیار ناسالم است که روز خود را با شیرینی و شکلات شروع کنید. پانکراس شما نمی‌تواند مقدار انسولین مورد نیاز برای آن مقدار قند را با معده خالی تکرار کند. این می‌تواند تعادل اسید و باز بدن را از بین ببرد. به جای اینکه شیرینی و شکلات را به عنوان صبحانه بخورید آن‌ها را به محل کار ببرید و زمانی که احساس کمبود انرژی کردید مصرف کنید.

آدامس نجویید

آیا اغلب اشتباه می کنید که آدامس را بیش از حد می‌جویید؟ و آیا آن را با معده خالی می خورید؟ اگر پاسخ به این سؤال بله است، این می‌تواند منجر به التهاب در معده شود. هرگز آدامس را بیش از ۱۰-۱۵ دقیقه نجوید

داروهای ضد التهاب مصرف نکنید

به طور معمول نباید داروها را با معده خالی مصرف کنید، به خصوص داروهای ضد التهاب. در صورت وجود هرگونه توصیه غذایی قبلی، با پزشک خود نیز مشورت کنید.

نخوابید

باید بین آخرین وعده غذایی تا زمان خواب ۲ تا ۳ ساعت فاصله دهید، اما این به این معنا نیست که با احساس گرسنگی چرت بزنید. قبل از خواب یک لیوان شیر یا یک سیب میل کنید.

تصمیم‌گیری نکنید

تصمیم گیری با شکم خالی ممکن است عملکرد شما را تغییر دهد و ممکن است بعدا احساس پشیمانی کنید.

ورزش شدید انجام ندهید

ورزش با معده خالی ممکن است بر عملکرد شما تاثیر بگذارد و ممکن است نتوانید به حداکثر پتانسیل خود برسید زیرا بدن شما انرژی کمتری احساس می کند. بنابراین، بهتر است قبل از رفتن به باشگاه یک میوه یا مقداری آجیل بخورید.

مشاجره نکنید

زمانی که ناشتا هستید و معده‌تان خالی است در واقع چارچوب ذهنی درستی ندارید. این وضعیت ممکن است اوضاع را بدتر کند.

مذاکره نکنید

اگر معده‌تان خالی باشد یا کم غذا خورده باشید، نمی‌توانید هیچ نوع مذاکراتی را به بهترین شکل ممکن انجام دهید و امکان دارد نتوانید به اهداف خود مطابق با آنچه در ذهن داشته‌اید دست پیدا کنید.

مواد غذایی نخرید

خرید مواد غذایی با معده خالی اشتباه بزرگی است. در نهایت بیشتر از آنچه نیاز دارید خرید خواهید کرد و خواهید دید که اشتباه انتخاب میان وعده‌های ناسالم نسبت به میان وعده‌های سالم مرتکب را خواهید شد. در نهایت غذاهای پر کربوهیدرات و قند بالا را انتخاب خواهید کرد.

حتما بسیاری از افراد را ملاقات کردید که مدام در مورد خواب آلودگی خود شکایت دارند و از شما می پرسند که چرا همش احساس خواب آلودگی دارند. هنوز نمی توان علت دقیقی بیان کرد اما معمولاً زندگی های پرمشغله و رژیم غذایی ناصحیح باعث شده که افراد حس خواب آلودگی داشته باشند. فردی که احساس خواب آلودگی دارد، نباید برچسب تنبل بودن به او بخورد زیرا ممکن است به دلایل پزشکی، افسردگی و خستگی و... غلبه کرده باشد در این مطلب دلایل خواب آلودگی و بی حالی همیشگی را به شما معرفی خواهیم کرد.

غذا نخوردن صحیح

اگر زندگی پر مشغله ای دارید یا استرس مداوم بر شما غلبه کرده، باید از کافئین و چیزهای شیرین در طول روز برای انرژی بیشتر استفاده کنید. مصرف زیاد کافئین و شکر بر عکس عمل می کند و شما را خسته و خواب آلوده خواهد کرد. بیشتر آب بنوشید و میوه و سبزیجات بخورید.

کمبود ورزش

کمبود ورزش یکی دیگر از دلایل خواب آلودگی است. متخصصان پیشنهاد می کنند که ۴ روز در هفته حداقل ۴۰ دقیقه ورزش کنید. بدن شما مانند یک ماشین می باشد و اگر فقط استراحت کند، هم خراب خواهد شد. تمرین ورزشی مناسب انرژی بدن را تامین می کند. ۳۰ دقیقه ورزش روزانه به شدت در میزان خواب شما تفاوت ایجاد خواهد کرد.

خواب به هم ریخته

بعضی افراد به اندازه کافی نمی خوابند و علت آن هم برنامه شلوغ آن ها در طول روز است. در نتیجه مدام احساس خواب آلودگی دارند. خواب کافی باید یکی از اولویت های ما در زندگی باشد. خواب کم تر از ۶ ساعت در شبانه روز به صورت مداوم یکی از علت های خواب آلودگی شماست. پس باید آن را به ۸ ساعت خواب برسانید. البته بدن خانم ها بیشتر از آقایان به خواب نیاز دارند.

کم خونی

افرادی که از کم خونی رنج می برند، به طور منظم احساس ضعف و خستگی دارند و دوست دارند بخوابند. کم خونی می تواند از کمبود آهن نشأت بگیرد و به فرد احساس شبیه سنگین بودن عضلات و ضعیف بودن بدن می دهد. کم خونی برای خانم های باردار و خانم هایی که قاعدگی های سنگین دارند، هم رایج و شایع است.

بیماری سلیاک

بیماری سلیاک اساساً ناپایداری بدن به گلوتن است. افرادی که به این بیماری مبتلا هستند نمی توانند نان، کیک و غذاهای گندم دار بخورند که ردپایی از گلوتن دارد. این بیماری باعث کاهش وزن، کم خونی، خستگی و احساس خواب آلودگی می شود.

سندروم خستگی مزمن

سندروم خستگی مزمن یک نوع خستگی شدید است و معمولاً بیشتر از ۶ ماه طول می کشد. فرد مبتلا به این سندروم معمولاً احساس خواب آلودگی و خستگی را تجربه خواهد کرد.

آپنه خواب

در این وضعیت هنگامی که فرد خوابیده، گلو بسته می شود و یا باریک می گردد که عاملی برای تنگی نفس است. در نتیجه سطح اکسیژن در خون کاهش پیدا کرده و باعث خواب آلودگی خواهد شد.

تیروئید کم‌کار

تیروئید کم کار به معنای این است که تیروکسین یا هورمون تیروئید در بدن کم است. در نتیجه اضافه وزن ایجاد می شود و احساس خستگی و خواب آلودگی را ایجاد می کند.

دیابت

دیابت به معنای قند خون بالا است و باعث کاهش انرژی می شود و فرد احساس خستگی و خواب آلودگی خواهد کرد.

افسردگی و اضطراب

افسردگی و اضطراب یکی از دلایل رایج خستگی و ضعف بدن است. خستگی ذهن و بدن با یکدیگر مرتبط هستند و عاملی برای خواب آلودگی می باشند.

تب غده ای

تب غده ای یکی از دلایل رایج خستگی در نوجوانان است و علائم دیگر آن شامل تب، گلو درد و ورم غده هاست. این تب حدوداً ۴ الی ۶ هفته طول می کشد و خستگی را مدت زمان زیادی روی بدن فرد باقی می گذارد.

پای بی‌قرار

احساس ناراحتی و بی قراری در بدن در طول شب یکی از وضعیت هایی است که به آن پای بیقرار می گویند. این احساس باعث می شود که فرد در قسمت پا احساس راحتی داشته باشد و درد به او غلبه کند. این افراد معمولا پای خود را مدام تکان می دهند تا درد کمتر شود و در نتیجه خواب آن ها به هم می ریزد و در طول روز احساس خواب آلودگی خواهند داشت.

برخی از شایع‌ترین علل سیاهی رفتن چشم‌ها عبارتند از:

۱- کاهش فشار خون

یکی از رایج‌ترین دلایل تیره شدن جلوی چشم‌ها کاهش فشار خون در مغز است.

وقتی فشار خون به هر دلیلی کاهش می‌یابد، مغز نمی‌تواند مواد مغذی و اکسیژن کافی دریافت کند و در نتیجه نمی‌تواند اطلاعات دریافتی از اندام‌های بینایی را به درستی پردازش کند.

۲- کم آبی بدن

نوشیدن آب کافی برای حفظ فشار خون و عملکرد صحیح مغز ضروری است. کم‌آبی می‌تواند منجر به افت فشار خون و سیاهی رفتن چشم شود.

۳- گرمای بیش از حد

قرار گرفتن در محیط‌های گرم یا انجام فعالیت‌های شدید می‌تواند باعث کاهش فشار خون و تار شدن دید شود.

۴- افت قند خون

افت ناگهانی قند خون می‌تواند منجر به ضعف و تاری دید شود. این مشکل در افراد دیابتی شایع‌تر است.

۵- پرخوری

بعد از یک وعده غذایی سنگین، خون به سمت دستگاه گوارش هجوم می‌برد و ممکن است باعث افت فشار خون در مغز و سیاهی رفتن چشم‌ها شود.

۶- کم خونی

کمبود گلبول‌های قرمز و هموگلوبین می‌تواند باعث کاهش اکسیژن‌رسانی به مغز و تیره شدن دید شود. این وضعیت به ویژه در افراد مبتلا به فقر آهن یا سایر اشکال کم‌خونی شایع است.

۷- بارداری

تغییرات هورمونی و افزایش نیاز‌های بدن در دوران بارداری ممکن است منجر به افت فشار خون و تیره و تار شدن جلوی چشم‌ها شود.

۸- نوشیدن بیش از حد الکل

الکل می‌تواند باعث افت فشار خون و اختلال در عملکرد مغز شود. مصرف زیاد الکل همچنین می‌تواند باعث کم آبی بدن شود که به نوبه خود به تاری دید منجر می‌شود.

۹- مسمومیت

مصرف مواد سمی یا دارو‌های خاص می‌تواند باعث کاهش فشار خون و تیره شدن دید شود. این حالت ممکن است در اثر مصرف بیش از حد دارو‌های ضد اضطراب، آرام‌بخش‌ها یا دارو‌های فشار خون رخ دهد.

درمان سیاهی رفتن چشم‌ها

برخی از راه‌های درمانی فوری سیاهی رفتن چشم‌ها به شرح زیر است:

۱- دراز کشیدن و بالا نگه داشتن پا‌ها

اگر جلوی چشمانتان تیره و تار شد، بهترین اقدام این است که سریعا دراز بکشید و پا‌های خود را بالا نگه دارید. این کار باعث می‌شود خون به سمت مغز جریان یابد، فشار خون به حالت عادی بازگردد و شما احساس بهتری داشته باشید.

۲- نوشیدن آب

در صورت کم آبی، نوشیدن آب می‌تواند کمک کند تا فشار خون به حالت طبیعی بازگردد.

۳- خوردن مواد قندی

اگر کاهش سطح قند خون علت تاری دید باشد، خوردن مواد قندی مثل آبمیوه یا شکلات می‌تواند مفید باشد.

۴- رفتن به محیط خنک‌تر

اگر گرما عامل این حالت باشد، استراحت در یک محیط خنک می‌تواند کمک‌کننده باشد.

۵- تنفس عمیق

تنفس عمیق و آرام می‌تواند به اکسیژن‌رسانی بهتر به مغز و کاهش سرگیجه و سیاهی چشم‌ها کمک کند.

عبدالملک الحوثی رهبر جنبش انصارالله یمن در سخنرانی امروز خود تاکید کرد: مسلمانان به بررسی و الگو گرفتن از شخصیت پیامبر اکرم (ص) به شدت نیاز دارند. امت اسلامی باید امروزه به عملکرد و سنت پیامبر بازگردد. ضعف ارتباط امت اسلامی با پیامبر و قرآن باعث شده امروزه به این شرایط دچار شود و زمینه را برای شرارت‌های یهودیان مهیا سازد.

وی در ادامه افزود: مسلمانان در نوار غزه از حملات وحشیانه و نسل کشی رنج می برند و این روند باعث شد وجدان های انسانی در کشورهای غیرمسلمان بیدار شود. در کنار این بیداری وجدان، تمام مسلمانان یک مسئولیت اخلاقی و دینی در برابر حملات رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه و کرانه باختری دارند.

رهبر جنبش انصارالله یمن اضافه کرد: همکاری برخی از رژیم ها با دشمن صهیونیستی و سرسپردگی آنها به تل آویو دیگر بر همگان آشکار شده و این شرایط، ذلت بار است. بسیاری از افراد امت و دولت ها، کاملا روحیه جهادی خود را از دست داده اند. این خمودگی و نداشتن روحیه جهادی یک خطر واقعی برای امت اسلامی به شمار می رود و باعث می شود نتوانیم به سیره پیامبر اقتدا کنیم که همین مسأله نتایج خطرناکی به دنبال خواهد داشت.

وی بیان کرد: ما به غیر از انجام عبادات، وظایفی از قبیل امر به معروف و نهی از منکر و جهاد در راه خدا نیز داریم. ترک جهاد در راه خدا در سایه حملات گسترده علیه امت اسلامی از سوی دشمنان پیامدهای خطرناکی به دنبال دارد. قرآن برخی از این افراد را منافق توصیف می کند. مهم ترین نقش منافقان، ارتباط گرفتن با کافران و منصرف کردن مسلمانان از مسیر جهاد با ترساندن آنها بود. ساکنان مدینه منوره که ۵ هزار نفر بودند عذری برای ترک جهاد نداشتند چه برسد به ۳۰۰ میلیون عرب که از حمایت از فلسطین شانه خالی می کنند.

رهبر جنبش انصارالله یمن اضافه کرد: کشورهای عربی تنها نظاره گر جنایات رژیم صهیونیستی علیه فلسطینی ها، هتک حرمت آنها و سوختن مساجد و قرآن ها هستند بدون آن که موضع گیری خاصی در این زمینه داشته باشند. امت اسلامی در صورت از دست دادن روحیه جهادی خود، عزت و استقلالش را نیز از دست می دهد. برخی از کشورها و رژیم ها برای خشنود کردن دشمن و امتیاز دادن به آن تلاش می کنند تا در مقابل از حمایتشان برخوردار شوند.

وی همچنین تاکید کرد: برخی از رژیم های عربی هر چقدر هم که برای دشمن خوش خدمتی کنند، زمانی که دیگر نیازی به آنها نباشد کنار گذاشته می شوند. بزرگترین رسوایی در قبال مسأله فلسطین، اقدامات تکفیری ها است که مسیر را کاملا منحرف کرده اند. مفهوم جهاد نزد آنها تنها به معنی نابود کردن امت و فتنه انگیزی های مذهبی و طایفه ای است.

در جریان دیدار رمضانی امسال شاعران با رهبر انقلاب در فروردین‌ ماه ۱۴۰۳، حجت‌الاسلام انصاری‌نژاد از شعرای برجسته کشور که به تازگی کتابی با عنوان «امین شعر انقلاب» تدوین و منتشر کرده، از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درخواست کرد تا غزل منتشر نشده‌ای از سروده‌هایشان را برای انتشار در چاپ جدید این کتاب در اختیار وی قرار دهند.

رهبر انقلاب نیز با تقدیر از آقای انصاری‌نژاد با این پیشنهاد موافقت و غزلی از سروده‌های معظم‌له در اختیار این شاعر قرار گرفت.

بر اساس اعلام رسانه KHAMENEI.IR، متن غزل حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به شرح زیر است:

«شرح حال»
گامی به راه و گامی در انتظار دارم
سرگشته روزگاری پَرگارـ‌وار دارم

دلبسته‌ی امیدی در سنگلاخ گیتی
رَه بی‌شکیب پویم، دل بی‌قرار دارم

یک عمر میزدم لاف از اختیار و اینک
چون شمع، اشک و آهی بی‌اختیار دارم

گو ابرِ غم ببارد تا همنشین عشقم
از غم چه باک دارم کاین غمگسار دارم

نبود روا که گیرم جا در حضیض پَستی
سیلم که هستی خود از کوهسار دارم

سرشارم از جوانی هر چند پیر دهرم
چون سرو در خزان نیز رنگ بهار دارم

از خاک پاک مشهد نقشی است بر جبینم
شادم «امین» که از دوست، این یادگار دارم

سیّدعلی خامنه‌ای

آیت الله جوادی آملی با بیان این مطلب که وجود مبارک رسول گرامی اسلام(ص) جلوه‌ای از صفات رحمت و رئوفیت خدای سبحان است، بیان داشت: وجود مبارک رسول گرامی را که ذات اقدس الهی در قرآن معرفی می‌کند او را شاگرد لَدنّی می‌داند که کلّ جهان را با کتاب خود هدایت می‌کند. ذات اقدس الهی وقتی از رسولش یاد می‌کند او را به عنوان رحمت جهانیان، رحمت عالمیان معرفی می‌کند.

ایشان با اشاره به بیان قرآن کریم از حضرت رسول(ص) ابراز داشت: قرآن از صدر تا ساقه پیامبر را معرفی می‌کند و به ما می‌فرماید شما در بخش نازلِ رسالت آن رسول قرار دارید آن بخش والایی رسالت رسول در دسترس شما نیست اینکه گفته شد خُلق رسول گرامی، قرآن کریم است؛ یعنی قرآن شناسنامه آن حضرت است اگر وجود مبارک رسول گرامی بخواهد به صورت یک کتاب در بیاید می‌شود قرآن و اگر قرآن بخواهد به صورت یک انسان متمثّل بشود، می‌شود رسول گرامی(ص).

وی اظهار داشت: تاریخ زندگی رسول خدا را ذات اقدس الهی باید تبیین کند و کرد! و کتاب تاریخی آن حضرت باید قرآن کریم باشد، چه اینکه هست! و اهل بیت عصمت و طهارت که مفسّران اصیل و راسخان در علم‌ هستند، باید رسالت رسول گرامی را تبیین کنند که کردند! وظیفه ما دو چیز است؛ یکی فهم و درک شأن نزول رسالت و برنامهٴ آن حضرت است و دوم تطبیق کارهای خودمان بر سیره و سنّت آن حضرت می‌باشد.

ایشان با اشاره به آیاتی از سوره مبارکه احزاب، ادامه داد: خدای سبحان آن حرمتی را که برای رسول خدا داشت، مرحلهٴ نازله آن را برای امت اسلامی و مؤمنان نیز قرار داد؛ در سورهٴ مبارک «احزاب»، این اصل ادب و احترامی نسبت به حضرت را به ما آموخت، فرمود: ﴿إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یصَلُّونَ عَلَی النَّبِی یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً﴾،[۱] این اِجلال و تکریم بی‌سابقه را ذات اقدس الهی نسبت به رسول خود روا داشت؛ فرمود خدا و همه فرشتگانی که در صحابت رحمت الهی‌ هستند، با هم بر آن حضرت درود می‌فرستند و شما هم به این سنّت الهی «ائتساء» و «اقتداء» کنید. در همان سورهٴ مبارکه «احزاب»، درباره مؤمنان به آن حضرت هم چنین عنایتی را مبذول کرد، فرمود: ﴿هُوَ الَّذی یصَلِّی عَلَیکُمْ وَ مَلائِکَتُهُ لِیخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ﴾؛[۲] خدا بر مؤمنین صلوات می‌فرستد و ملائکه خدا هم بر مؤمنین صلوات می‌فرستند تا شما را نورانی کنند، گرچه تفاوت عمیقی بین این دو صلوات هست و ما آن شأنیت را نداریم که خدا با آن جلال و شکوهی که بر پیغمبر صلوات می‌فرستد بر ما صلوات بفرستد، اما در هر حال نشان می دهد که این ظرفیت هست که انسان و جامعه با طی کردن راه پیغمبر، نورانی شود!

ایشان خاطرنشان کرد: خداوند بخشی از برنامه‌های رسول گرامی را در پایان سوره مبارکه «اعراف» بیان کرد؛ فرمود او آمده که شما را آزاد کند، او آمده تا این قیود و زنجیرهایی که با آنها دست و پای خودتان را بستید، را باز کند؛ برخی از زنجیرها را شما با دست خودتان بستید، برخی از زنجیرها را دیگران بر دست و پا و گردن شما آویختند؛ این تشریفات زاید، این تمنّیات زاید، این غرور و خودخواهی، اینها همه زنجیرهایی است که انسان به خود بسته است و رسول خدا آمده تا ﴿وَ یضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتی‏ کانَتْ عَلَیهِمْ﴾.[۳]

آیت الله جوادی آملی به روایتی از حضرت امیر علیه السلام در خصوص رحلت پیامبر اشاره کرد و بیان داشت: امیرالمؤمنین(سَلَامُ اللَّهِ عَلَیه) بعد از رحلت وجود مبارک پیامبر(ص)، وقتی به حضرت عرض کردند که چرا خضاب نمی‌کنید؟، فرمود: «نَحْنُ قَوْمٌ فِی مُصِیبَةٍ»؛[۴] ما مصیبت‌زده‌ هستیم؛ در بخشی از نهج‌البلاغه آمده است «لَقَدِ انْقَطَعَ بِمَوْتِکَ مَا لَمْ ینْقَطِعْ بِمَوْتِ غَیرِک‏»،[۵] درست است که هر عالِمی، هر دانشمندی، هر امام و پیامبری رحلت کند یک حادثه سنگینی است، اما حادثه‌ای که مشابه حادثه رحلت رسول اکرم باشد نیست؛ زیرا با رحلت شما چیزی از ما قطع شده است که جبران‌ناپذیر است، با رحلت شما آن وحی الهی که می‌آمد قطع شد، لذا ما قومی مصیبت‌زده‌ هستیم.

وی ادامه داد: فضای نزول قرآن و فضای بعثت رسول خدا(عَلَیهِ وَ عَلیٰ آلِهِ آلَافُ التَّحِیةِ وَ الثَّنَاء)، را وجود مبارک حضرت امیر(ع) در همان خطبه‌های اوّلیه نهج‌البلاغه مشخص کرد؛ فرمود جهان در عصر بعثت این بود که برخی «مُلحد» بودند، بعضی «مُشرک» بودند و «صَنم» و «وَثَن» خدای آنها بود، بهداشت نداشتند، آب سالم نداشتند،[۶] رحم و مروّت درونی نداشتند، اقتصاد سالم نداشتند و رسول خدا آمد الحاد را برداشت، شرک را برداشت آن اختلاف را برداشت، اتحاد را به جای اختلاف گذاشت، توحید را به جای شرک گذاشت، «وَثَن» و «صَنَم» را برداشت، فرمود: «طَرَائِقُ مُتَشَتِّتَةٌ بَینَ مُشَبِّهٍ لِلَّهِ بِخَلْقِهِ أَوْ مُلْحِدٍ فِی اسْمِهِ»،[۷] این بیان مبسوط را وجود مبارک حضرت امیر به عنوان شأن نزول رسالت و شأن نزول اصل قرآن بیان کرده است.

منبع: آرشیو سخنرانی آیت الله جوادی آملی

پاورقی:

.[۱] سوره احزاب، آیه۵۶.

.[۲] سوره احزاب، آیه۴۳.

.[۳] سوره اعراف، آیه۱۵۷.

.[۴] نهج البلاغة(للصبحی صالح)، حکمت۴۷۳.

.[۵] نهج البلاغة(للصبحی صالح)، خطبه۲۳۵.

.[۶] نهج البلاغة(للصبحی صالح)، خطبه۲۶؛ «...وَ أَنْتُمْ مَعْشَرَ الْعَرَبِ عَلَی شَرِّ دِینٍ وَ فِی شَرِّ دَارٍ مُنِیخُونَ بَیْنَ حِجَارَةٍ خُشْنٍ وَ حَیَّاتٍ صُمٍّ تَشْرَبُونَ الْکَدِرَ وَ تَأْکُلُونَ الْجَشِبَ وَ تَسْفِکُونَ دِمَاءَکُمْ وَ تَقْطَعُونَ أَرْحَامَکُمْ الْأَصْنَامُ فِیکُمْ مَنْصُوبَةٌ وَ الْآثَامُ بِکُمْ مَعْصُوبَة».

.[۷] نهج البلاغة(للصبحی صالح)، خطبه۱