emamian

emamian

بسم الله الرّحمن الرّحیم (۱)

 

و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و‌ آله ‌الطّاهرین و لعنة ‌الله علی اعدائهم اجمعین.

 

 برای من این جلسه، جلسه‌ی خیلی شیرین و مطلوبی است؛ به مناسبت اینکه فعّالان این جلسه، سخنگویان این جلسه، شاخصهای این جلسه همان عناصری هستند که چشم امید بنده به آنها است برای آینده‌ی این کشور و آینده‌ی انقلاب؛ یعنی جوانان پُرانگیزه و مؤمن.

 

 خوشبختانه من در اظهاراتی که شماها کردید، نشانه‌های عمق و ژرف‌نگری را مشاهده کردم؛ یعنی دیدم حرفها، حرفهای برخاسته‌ی از یک فکر و خردورزی و عقلانیّت است. این خیلی برای ما مهم است. برای من خیلی مهم است که ببینم جوانهای ما فکر میکنند و از روی فکر و تدقیق حرف میزنند. و بسیاری از این مطالبی هم که گفته شد مورد قبول من است؛ حالا من فعلاً دارم در مورد مسائل شما عزیزان جوان مدال‌آور حرف میزنم؛ راجع به عزیزان والیبالیست هم ان‌شاء‌الله بعد چند کلمه‌ای عرض خواهم کرد.

 

 اوّلاً من تشکّر میکنم از اینکه مدال‌هایتان را لطف کردید و به من اهدا کردید که البتّه این اهدای به شخص نیست، من کاملاً توجّه دارم؛ این اهدای به یک نماد است، به یک نظام است، به یک حقیقت است. در واقع یک حقیقتی را شما تصوّر کردید، دارید تأیید میکنید آن حقیقت را با اهدای مدال‌ها. من البتّه تشکّر میکنم؛ این هدیه‌ی با ارزش و بسیار مهم را از شما عزیزان میپذیرم، بعد هم مدال‌ها را برمیگردانم، [چون] دلم میخواهد اینها را شماها نگه دارید، داشته باشید، پیش خودتان باشد. ما به افتخار کردن شما افتخار میکنیم، به سرافرازی شما سرافراز میشویم، این را شما بدانید. در هر عرصه‌ای، در هر میدانی که جوانهای ما امروز خودی نشان بدهند و سربلند باشند، کشور سربلند میشود، نظام سربلند میشود، علاقه‌مندان به نظام سربلند میشوند؛ آنهایی که برای تشکیل این نظام کاری کرده‌اند، زحمتی کشیده‌اند، تلاشی کرده‌اند، عمری گذرانده‌اند، سربلند میشوند؛ سربلندی شما مایه‌ی سربلندی ملّت و همه‌ی ما است.

 

 من فقط دو سه نکته‌ی کوتاه را عرض میکنم. اوّلاً از مطالبی که شما گفتید، آن چیزی را که در آن پیشنهادی باشد یا یک دقّت ‌نظر فکری‌ای باشد -که بود در بین این صحبتها- ما ان‌شاء‌الله دنبال میکنیم؛ هم پیشنهادها را و هم آن دقّتهای مورد نظر شما را. اگر باید به کسانی سفارش کنیم، دستور بدهیم، این کار را حتماً میکنیم ان‌شاء‌الله؛ یعنی گفته‌های شما، اظهارات شما، نوشته‌های شما بی‌پاسخ نمیماند به امید خدا.

 

 دو سه نکته را عرض میکنم: یکی اینکه راه نخبگی یک راه بی‌انتها است. این جور نیست که ما بگوییم این جوان از لحاظ فکری، ذهنی نخبه است، حالا هم یک مدال گرفت و قضیّه تمام شد؛ نه، این مدال یکی از نشانه‌های حرکت شما در یک مسیر است؛ مسیر نخبگانی، مسیر تلاشی که برخاسته‌ی از یک ظرفیّت و استعداد و توانایی خاص است؛ در این مسیر باید شما حرکت کنید، باید تلاش کنید. خب وقتی که به مدال میرسید، نشان‌دهنده‌ی این است که در این مسیر یک مقداری پیش رفته‌اید [امّا] در هر رشته‌ای که هستید باید این پیشرفت را ادامه بدهید، باید کار کنید، تلاش کنید، فکر کنید. نگذارید که این ظرفیّت و استعداد در همین حد پنهان و تمام بشود و در واقع سر این چشمه‌ی جوشان گرفته بشود؛ نگذارید این کار اتّفاق بیفتد. عقیده‌‌ی من این است که توان انسان، ظرفیّت انسان -همه‌ی انسانها، حتّی غیرنخبه‌ها- یک ظرفیّت فوق‌العادّه‌ای است منتها یکی ممکن است در یک جنبه‌ی زندگی ظرفیّت بی‌پایانی داشته باشد، دیگری در یک جنبه‌ی دیگری امّا همه‌ این ظرفیّتها را دارند؛ مجموعه، مجموعه‌ی ظرفیّتها را دارد. این ظرفیّتها بی‌پایان است؛ نگذارید که وسط راه بمانید و ادامه ندهید کار را، و راه را.

 

 عزیزان من! ما خیلی هنوز کار داریم. ببینید، ما یک روزی در تاریخ از لحاظ دانش ملّی و عمومی، در دنیا سرآمد بودیم؛ یک روزگاری این‌ جور بوده؛ بعد یواش‌یواش یک تنزّلی پیدا شده؛ این تنزّل، خیلی جای ایراد و اشکال نیست. خب کشورها، ملّتها، تمدّنها بالا و پایین رفتن و فراز و فرود دارند، نمیشود توقّع داشت؛ یک وقت تنزّل میکنند، یک وقت پیش میروند لکن در این یکی دو قرن اخیر که پای خارجی‌ها و اِعمال سیاستهای آنها در کشور باز شده، انسان احساس میکند این تنزّل و این عقب‌رفت، دیگر یک امر طبیعی نیست [بلکه] این عقب‌رفت، تحمیل شده به ما. من نمیدانم شماها چقدر علاقه دارید و دوست دارید تاریخ را بدانید؛ توصیه‌ام این است که حتماً لااقل با تاریخ این یکی دو قرن اخیر آشنا بشوید؛ حقایق زیادی برای شما روشن خواهد شد. ما را به معنای واقعی کلمه عقب نگه داشتند؛ در دوران حکومت قاجار یک‌ جور، در دوران حکومت پهلوی یک‌ جور دیگر؛ ما عقب ‌نگه ‌داشته شدیم. استعداد ایرانی از متوسّط استعداد جهانی بالاتر است. من یک وقتی سالها پیش این را میگفتم، احساس میکردم که بعضی‌ها تردید دارند؛ امروز این حرف در دنیا دارد تکرار میشود و گفته میشود که استعداد ایرانی استعداد بالاتر است.  بنابراین عقب‌ نگه داشته شدیم، عقب ماندیم؛ دنیا پیش رفته، دانش بشری پیش رفته. با همه‌ی تحرّکی که بعد از انقلاب، بخصوص در این حدود بیست سال اخیر پیش آمده که یک تحرّک علمی خیلی خوبی شده و کارهای زیادی انجام گرفته، هنوز نتوانستیم مرزهای دانش را جلو ببریم، مرزهای فنّاوری را جلو ببریم؛ هنوز نتوانسته‌ایم. این کار را باید بکنیم؛ چه کسی باید بکند؟ غیر از شماها چه کسی باید بکند؟ نسل شما و نسل بعد از شما کسانی هستید که بایستی تولید کنید، بسازید.

 

 امروز مسئله‌ی تلاش ما ادامه‌ی موفّقیّت‌آمیز در راهی است که دیگران آن راه را باز کردند؛ ما امروز در نانو مثلاً جزو پنج شش کشور اوّل دنیا هستیم؛ در این شکّی نیست؛ امّا نانو را چه کسی کشف کرد؟ این مهم است؛ من میخواهم شما دَه‌ها، صدها [امثال] نانو کشف کنید؛ مایلم دَه‌ها، صدها پدیده‌های علمیِ زیست‌فنّاوری را کشف کنید. دنیا خیلی بزرگ است، عالم طبیعت خیلی دارای عمق است، خیلی چیزها برای کشف کردن وجود دارد که ما کشف نکرده‌ایم؛ کما اینکه هزاران سال، این نیروی برق در دنیا بود، در طبیعت بود و انسانها کشف نکرده بودند آن را؛ بعد کشف کردند. امروز ممکن است میلیون‌ها پدیده که در زندگی بشر تأثیر دارد -مثل نیروی برق- در طبیعت وجود داشته باشد که اینها کشف‌نشده است؛ باید اینها کشف بشود؛ کشف کنید اینها را، دنبال کنید، پیشرفت کنید. این احتیاج دارد به اینکه این جوهر نخبگی در شما تعالی پیدا کند؛ این نباید متوقّف بشود.  شما نخبه‌اید، عزیزید و ارجمندید به خاطر نخبگی‌تان؛ در این هیچ تردیدی نیست. حالا گیرم به قول آن جوان عزیزمان قدر ندانند و به نخبگیِ شماها اهمّیّت ندهند ولی خب شما نخبه‌اید، بدون شک؛ امّا معنایش این نیست که راه شما همین‌ جا تمام شد؛ «یعنی بنابراین شما دیگر احتیاج به اینکه بیشتر تلاش کنید ندارید [چون] نخبه هستید»؛ نخیر، بایستی تلاش کنید، باید کار کنید، باید بر ظرفیّت وجودی خودتان بیفزایید؛ در همه‌ی رشته‌ها ما این نیاز را داریم و باید پیش برویم. پس بنابراین این توصیه‌ی اوّل: ادامه‌ی حرکت و ادامه‌ی کار.

 

 مسئله‌ی دوم این است که شما اگر بخواهید برای کشورتان به معنای واقعی کلمه مفید باشید، باید نگاه انقلابی را، نگاه و نگرش انقلابِ بنیانی‌ای را که مبتنی بر تفکّر اسلامی است، در خودتان حفظ کنید و تقویت کنید. امروز خوشبختانه میبینم [با توجّه به] آنچه در حرفهایتان احساس میشود، این نگاه در شما هست؛ این را هر چه میتوانید تقویت کنید. بصیرت که بنده روی آن این همه تکیه کرده‌ام و بحث کرده‌ام، به خاطر همین است؛ اگر چنانچه ما این نگاه انقلابی را دنبال نکنیم، عقب خواهیم ماند، پیشرفتِ ما متوقّف خواهد شد؛ اگر پیشرفتی هم در اشخاص ما و افراد ما به وجود بیاید، به سود کشور نخواهد بود کما اینکه در گذشته، در دوران طاغوت همین‌ جور بود. آن روز هم ما نخبگانی داشتیم امّا این نخبه‌ها به کار کشور نمی‌آمدند؛ حالا علاوه بر اینکه ظرفیّتها بُروز نمیکرد و استعدادها بُروز و ظهور نمیکرد، آن مقدار اندکی هم که بُروز میکرد، به نفع دیگران تمام میشد، در خدمت دیگران قرار میگرفت. فکر انقلابی، نگاه انقلابی را حتماً در خودتان تقویت کنید، حفظ کنید.

 

 و توکّل به خدا را و استمداد از پروردگار را هم فراموش نکنید؛ این توصیه‌ی مؤکّد من است؛ خداوند توفیق میدهد. البتّه قرآن به ما میگوید هر کس تلاش کند، خدا کمکش میکند: کُـلًّا نُمِدُّ؛ یعنی کمک خدا صرفاً مال مؤمنین نیست؛ حتّی خدای متعال آن کسانی را هم که برای دنیا دارند کار میکنند، وقتی تلاش بکنند، به خاطر تلاششان کمک میکند. کُلًّا نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هؤُلاءِ؛(۲) امّا کمکهای ویژه‌ی الهی مال مؤمنین است و آنجایی که کسی با خدا ارتباط دارد. دلهای شما دلهای پاکیزه‌ای است، شما جوانید، دلهایتان پاکیزه است؛ ارتباط شما با خدای متعال و توکّل شما به خدای متعال و استمداد شما از خدای متعال، به شما کمک میکند که بتوانید بهتر پیش بروید، راحت‌تر مشکلات را پشت سر بگذارید و امیدوارانه‌تر با مشکلات دسته و پنجه نرم کنید و پیش بروید؛ این هم نکته‌ی بسیار مهمّی است. و این ارتباط قلبی با خدا را که من همیشه به جوانها توصیه میکنم و به شما هم توصیه میکنم: در درجه‌ی اوّل، اجتناب از گناه، آشنایی دل با خدای متعال، توجّه به نماز، توجّه به ذکر؛ اینها توصیه‌های حتمی ما است که ان‌شاء‌الله به شما کمک میکند و شما را در این راه پیش میبرد؛ و امیدواریم که خداوند به شماها توفیق بدهد. بله، من هم حتماً دعا میکنم شما را و امیدوارم که دعای من هم درباره‌ی شماها مستجاب بشود. شماها فرزندان این کشور و نورچشمان این کشور هستید و ان‌شاء‌الله چشم کشور به شما روشن خواهد شد.

 

 در مورد [موفّقیّت‌] جوانهای والیبالیست ما و ورزشکارهای ما که خب واقعاً بنده را خوشحال میکند. حالا گفتند فلانی در والیبال وارد است؛ نه، من ورودی ندارم، فقط بچّگی‌ها ما در کوچه والیبال بازی میکردیم، یعنی همین اندازه؛ و در دوره‌ی جوانی، مجال و فرصت بازی کردن واقعاً نبود برای ما وَالّا دوست میداشتیم. ما وسط کوچه نخ می‌بستیم -آرزوی تور واقعی داشتیم که گیرمان نمی‌آمد- و والیبال بازی میکردیم. والیبال، بازی خیلی خوبی است؛ یعنی واقعاً جزو بازی‌های بسیار خوب است؛ حالا من نمیخواهم اسم از بازی‌های دیگر بیاورم که اهانت به [رشته‌ی دیگری] نشود؛ امّا به‌ هر حال والیبال خیلی خوب است.

 

 خب الحمدلله جوانهای ما توانستند افتخار بیافرینند؛ آن هم کجا، در کدام کشور! همین‌ طور که ایشان(۳) گفت، آنجایی که(۴) البتّه مردمش با ما خیلی خوبند؛(۵) مردمِ آنجا طرف‌دار شما هستند، دوستدار شما هستند و برای شما، هم کف میزنند، هم صلوات میفرستند، از این کارها میکنند؛ منتها حکومتشان خب بله، بدند. شما آنجا رفتید در قلّه‌ی والیبال جهان ایستادید؛ این خیلی چیز باارزشی است و مردم خوشحال شدند و بنده، هم خودم خوشحال شدم، هم از خوشحالیِ مردم خوشحال شدم؛ و از هر دو جهت از شماها تشکّر کردم، باز هم تشکّر میکنم. ان‌شاء‌الله موفّق باشید.  این یک نکته.

 

 نکته‌ی دوّم، این نکته‌ای است که این برادر عزیزمان، جوان عزیزمان گفتند(۶) که در ذهن من هم بود و آن، [اهمّیّت] سرمربّی ایرانی است؛ اعتقاد من همیشه این بوده. یک وقتی هم برای فوتبال یک سرمربّی ایرانی بود [که وقتی] آمدند پیش من، تشکّر کردم از اینکه یک سرمربّی ایرانی گذاشته شده؛ واقعاً هم عقیده‌ام این است. من حالا وارد نمیشوم در این مسائل، یعنی کارهای اجرائی است، مربوط به مسئولین خودش است، بنده دخالتی نمیکنم که بگویم این کار بشود، این کار نشود؛ امّا واقعاً معتقدم که شایسته است برای کشور ما که در ورزش، سرمربّی‌های باشگاه‌ها، [مسئولین] فدراسیون‌ها و مجموعه‌ها ایرانی باشند. یعنی واقعاً لزومی ندارد؛ حالا بعضی‌ها بیخودی احساس لزوم میکنند و میخواهند این را اثبات کنند [امّا] بنده توی کَتم نمیرود که این واقعاً یک چیز لازمی است؛ نه نخیر، از اینکه الحمدلله یک سرمربّیِ ایرانی و [همکارانش] توانسته‌اند‌ این جوانها را به اینجا برسانند، من خیلی خوشحال هستم. ان‌شاء‌الله موفّق باشید و پیشرفت کنید.

 

 آن موارد مطرح‌شده را هم من بررسی میکنم دیگر؛ به دفتر میدهم تا بررسی کنند ببینند چه کار ما باید انجام بدهیم. [چون] شما که اسم سربازی می‌آورید فوراً [بقیّه] هم میگویند سربازی؛ یعنی همه [میگویند]، در حالی که واقعاً اگر یک جمع نخبه‌ی این ‌جوری بروند در محیط سربازی، اصلاً یک تحوّل در محیط نیروهای مسلّح ما به وجود می‌آوردند،(۷) یعنی واقعاً وجود اینها خیلی مغتنم است؛ البتّه این هم باز به معنای قضاوت نیست، نمیخواهیم قضاوت کنیم.

 

 امروز برای من روز خیلی خوبی بود، دیدار شماها، دیدار بسیار شیرینی بود برای من، و امیدوارم که خداوند [شما را] کمک کند. این هم جالب بود که این خانم محترمِ مدال‌آور،(۸) بچّه‌ی کوچکش را هم با خودش آورده و الحمدلله پیدا است که میشود با داشتن همسر و فرزند و مانند اینها [هم] مدال آورد؛ این کار بنابراین ممکن است. اینکه بعضی‌ها فکر میکنند که نمیشود این کارها را کرد، نه، این ‌جور نیست، میشود. خداوند ان‌شاء‌الله همه‌ی شما را موفّق بدارد.

 

والسّلام علیکم و‌ رحمة‌الله

شأن، شخصیت، عظمت، کمال، علم و .... امام محمد باقر(ع) مورد اجماع بزرگان اهل سنت بوده و در گفتار آنان مشخص و مبین است. با نگاهی به مطالب و سخنانی که بزرگان اهل‌سنت درباره ایشان گفته‌اند بیش از پیش به عظمت مقام آن امام همام پی می‌بریم.

حضرت امام محمد باقر علیه السلام پنجمین امام شیعیان است که در اول رجب سال 57 هجری قمری در مدینه متولد شد. پدر بزرگوارش امام سجاد علیه السلام و مادر والامقامش ام‌عبدالله است. ایشان اولین شخصی هستند که نسب پدر و مادرشان به حضرت فاطمه زهرا علی‌ها السلام می‌رسد. پیشوایی امام باقر علیه السلام از صدر اسلام روشن و مسلم بود و نص بر امامت آن امام همراه با تعاریف رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم، فراوان به ما رسیده است.

 

اکثر روایات کتب روایی از امام باقر (ع) است

با توجه به اینکه امام باقر علیه السلام در اواخر دوران حکومت بنی‌امیه به‌سر می‌برد، از ضعف قدرت حاکمه استفاده نمود و در نشر معارف اسلامی، تلاش گسترده‌ای کرد و با مخالفین و صاحبان عقاید مختلف، مناظرات مفصّلی داشت و به سؤالات شیعیان و مخالفین پاسخ داد. لذا از آن امام در تمام مسائل فقهی و اجتماعی و حکومتی روایات فراوانی نقل شده است، به‌طوری‌که تقریباً هیچ کتاب روایی نیست مگر اینکه از امام باقر علیه السلام در موارد مختلف روایتی ذکر شده است. امام باقر علیه السلام با صحابی بزرگ رسول خدا، جابربن عبدالله انصاری روابط صمیمانه‌ای داشت و برای او احترام خاصی قائل بود.

برای آن امام، غیر از جابر، اصحاب و راویان زیادی نام می‌برند که بین آن‌ها جابربن یزید جعفی و محمّدبن مسلم و زراره و حمران، بسیار معروفند. شاعر معروف امام نیز کمیت نام دارد.

 

نگاهی به دیدگاه‌های بزرگان اهل سنت

در اینجا به بررسی نظرات و دیدگاه‌های بزرگان وعلمای مذاهب مختلف اسلامی درباره جایگاه علمی، مقام و منزلت و عظمت اخلاقی، علمی و زندگانی کریمانه و سیره آن برزگواران می‌پردازیم که این واکاوی از جهاتی قابل توجه و مهم است و نشان می‌دهد که ابعاد تاثیرگذاری ائمه معصومین (ع) تنها محصور و محدود به جمع شیفتگان و هم‌مذهبان خویش نبوده بلکه پیروان دیگر مذاهب را نیز به سخن وا داشته است. در ادامه به بیان دیدگاه‌های بزرگان اهل سنت درباره این امام همام و شأن و شخصیت، عظمت، کمال، علم و.... امام باقر (ع) می‌پردازیم که مورد اجماع بزرگان اهل سنت بوده و در گفتار آنان مشخص و مبین است.

با نگاهی به سخنان اعاظم اهل سنت درباره این امام همام مشخص می‌شود که آنحضرت از چه جایگاه علمی، اخلاقی، رفتاری و... برخوردار بودند.

شمس الدین ذهبی از بزرگان اهل سنت متوفی 748 هجری قمری، در کتاب «العِبر فی خبر من غبر» امام باقر (ع) را این گونه توصیف می‌کند:

«کان من فقهاء المدینه/ امام باقر (ع) از فقهای مدینه بوده‌اند».

 

ابن حجر عسقلانی در کتاب تقریب التهذیب در معرفی پیشوای پنجم شیعیان می‌نویسد:

«محمد باقر (ع) به اندازه‌ای رموز و اسرار علوم و دانش‌ها را آشکار ساخت و حقایق احکام، حکمت‌ها و لطایف دانش‌ها را بیان نموده که جز کوردلان و تاریک باطنان، کسی نمی‌تواند آن‌ها را انکار کند و از این رو شکافنده مشکلات علم و برافرازنده دانش لقب یافته است.»

 

احمد بن حجر هیثمی مکی که متوفی 974 هجری قمری است در کتاب خود آورده است:

«وارثه منهم عبادة وعلما و زهادة ابوجعفر محمّد الباقر... فلذ لک هو اظهر من مخبّات کنوز المعارف و حقائق الاحکام و الحکم و اللطائف/...... وارث علی بن الحسین در عبادت و علم و زهد، ابوجعفر محمّد باقر بود. او را به جهت شکافتن علم باقر نامیدند... به همین دلیل است که او گنج‌های معارف و حقایق احکام و حِکم و لطایف را آشکار ساخت...».

 

بررسی نظر و دیدگاه ابن تیمیه شخصیت تند رو و سلفی افراطی و بنیان‌گذار مسلک وهابیت درباره امام محمد باقر (ع) نیز در نوع خود جلب توجه است. او که در ردّ شیعه کتاب نوشته در عبارت کوتاهی از امام باقر (ع) چنین یاد کرده است: «ابوجعفر محمدبن علی از برگزیدگان اهل علم و دین است و گفته شده که او را به آن دلیل باقر نامیدند که شکافنده علوم بود.»

 

محمد بن سعد زهری متوفی 230 هجری قمری درباره پیشوای پنجم شیعیان گفته است:

«محمد من الطبقة الثالثة من التابعین من المدینة، کان عابدا عالما ثقة/ محمد از طبقه سوم از تابعین مدینه است. او مردی عابد، عالم و ثقه بود» و همچنین در جای دیگر می‌گوید: «کان ثقة کثیر الحدیث/ او ثقة و کثیر الحدیث بود».

 

«جاحظ» دیگر دانشمند برجسته اهل سنّت، متوفی 250 هجری قمری، آفاق زیبا و بلندای کلام حکیمانه امام باقر (ع) را این گونه ترسیم می‌کند:

«قد جَمَع محمّد ابن علی ابن الحسین علیهم السلام صلاح حال الدّنیا بِحذافیر‌ها فی کلمتین فقال: صلاح جمیع المعایش وَ التّعاشر مِلأمکیال: ثلثان فِطْنَة و ثُلُثُه تغافلٌ/ محمّد ابن علیّ ابن الحسین مصلحت تمامی زندگی دنیا را در دو کلمه جمع نموده و فرمود: صلاح همه زندگی‌ها و روابط و معاشرت «با دیگران» در پر نمودن پیمانه‌ای است که دو سوّم آن هوش و فراست و زیرکی و یک سوّم آن تغافل و خود را به غفلت زدن در بعضی از امور است».

 

حافظ ابونعیم احمد بن عبدالله اصفهانی متوفی 430 ه-ق در کتاب حلیه الاولیاء و طبقات الاوصیاء می‌نویسد:

«از جمله شخصیت‌های مورد استناد در منابع حدیثی ابوجعفر محمدبن علی الباقر است. او از خاندان نبوت بود و میان موقعیت‌های والای دینی و جایگاه رفیع اجتماعی جمع کرده و در زمینه رخداد‌ها و مسائل مستحدثه و نیز موضوعات خطیر مهم صاحب‌نظر و در راستای بندگی و عبادت خدا اشک‌ها ریخت و از درگیری‌های لفظی و برتری جویی‌ها باز می‌داشت.»

 

فخر رازی از علمای اهل سنّت متوفی 604 درباره معنای کوثر در تفسیر خود در بیان نظرهای گوناگون راجع به معنای کوثر می‌‏نویسد:

«سومین نظر در معنای کوثر این است که منظور از آن، فرزندان پیامبر اسلام (ص) بوده و این به آن جهت است که این سوره در ردّ کسانی نازل شده که از آن حضرت به خاطر نداشتن فرزند عیب‌جویی می‌‏کردند، در این صورت معنای آن این است که خداوند تو را فرزندان و نسلی عطا می‌‏کند که در طول تاریخ برقرار خواهند ماند.»

سپس می‌‏گوید:

«ببین که چقدر انسان‏‌ها از اهل بیت پیامبر (ص) به شهادت رسیده‏اند؛ اما جهان همچنان شاهد رونق فزاینده‏ آنان است. آن‌گاه بنگر که چه تعداد از بزرگان اندیشمند مانند امام باقر، امام صادق، امام کاظم، امام رضا (علیهم‏السلام) و محمّد نفس زکیّه در میان آن‏‌ها جلوه‏‌گر شده است.»

 

احمدبن محمد معروف به ابن خلکان (608 – 681 ه-ق) از مشهور‌ترین تاریخ نگاران و قضات و علمای قرن هفتم هجری است که در اصول اشعری و در فروع شافعی مذهب بوده، وی در کتاب معروفش «وفیات الاعیان و انباء ابناءالزمان» با همه تعصبی که نسبت به اهل سنت دارد، درباره حضرت باقر (ع) چنین می‌گوید:

«ابوجعفر محمد بن زین العابدین ملقب به باقر یکی از ائمه شیعیان اثنی عشری، پدر امام جعفرصادق (ع) است. باقر عالم بزرگ و سید عظیمی بود و به این جهت او را باقر گفته‌اند که وی علوم را می‌شکافت و به او توسعه و رشد می‌داد.»

 

محمد ابو زهره از بزرگان علمی مصر نیز اشاره داشت و گفت: او در کتاب «الامام الصادق» درباره امام باقر (ع) نقل کرده است:

«وکان محمّد ابنه وریثه فی الامامة العلم و نیل الهدایة، و لذا کان مقصد العلماء من کل البلاد الاسلامیة، و ما زار احد المدینة الّاعرج علی بیت محمّد الباقر یاخذ عنه/ محمد فرزند زین العابدین وارث او در امامت علم و نیل به هدایت بود. و لذا مقصد علمای همه سرزمین‌های اسلامی بود. هیچ کس به زیارت مدینه نمی‌آمد جز آنکه وارد خانه او شده و از آن حضرت اخذ علم می‌نمود».

 

ابن کثیر در کتاب «البدایه و النهایه» نیز می‌نویسد:

«محمد بن علی بن الحسین، ابوجعفرالباقر است. مادرش‌ام عبدالله دختر حسن بن علی می‌باشد. وی از تابعان والامقام و بسیار بلند مرتبه و یکی از شخصیت‌های بارز امت اسلامی در جنبه علم و عمل و سیادت و شرف به شمار می‌آید و از جمله ائمه دوازده گانه‌ای است که شیعه امامیه به امامت آنان اعتقاد دارد.»

 

امتیازات فقه امام باقر (ع) از نگاه علمای اهل سنت

مصطفی عبدالرزاق که از اهل سنت است در باب فقاهت امام باقر (ع) در کتاب خود آورده است: «و من المعقول ان یکون الشروع الی تدوین الفقه کان أسرع الی الشیعة لانَّ اعتقادهم العصمة فی أئمَّتهم أو ما یشبه العصمة کان حریّاً الی تدوین أقْضِیَتِهِمْ و فتاویهم/ پذیرفتن این‌که تدوین فقه شیعه زود‌تر از فرق دیگر اسلامی شروع شده عاقلانه است؛ زیرا اعتقاد آنان به عصمت یا معانی شبیه آن در مورد ائمه‌شان چنین اقتضا می‌کرده که قضاوت‌ها و فتاوای آن‌ها به وسیله‌ پیروانشان تدوین گردد».

اتصال فقه امام باقر (ع) به نبی مکرم اسلام (ص)، انعطاف پذیری فقه این امام همام و قابل انطباق بودن با تمام عصر‌ها، باز شدن باب اجتهاد در فقه ایشان، رجوع به حکم عقل، عرفی بودن و موافقت با قرآن از امتیازات فقه ایشان است.

رهبر انقلاب اسلامی در دیدار مدال‌آوران المپیادهای علمی و اعضای تیم ملی والیبال جوانان:

به نخبگی قانع نباشید باید مرزهای دانش و فناوری را به پیش ببرید

 

رهبر انقلاب با تشکر از اقدام جوانان نخبه در اهدای مدال های خود به ایشان، خاطرنشان کردند: این اقدام، اهداء به شخص نیست بلکه اهداء به یک نماد است و من ضمن پذیرش این مدال ها، آنها را به جوانان عزیز و نخبه باز خواهم گرداند تا نزد خودشان باقی بماند.

 

حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار جمعی از جوانان نخبه و صاحب مدال در المپیادهای علمیِ جهانی و همچنین اعضای تیم ملی والیبال جوانان کشور که بر بام قهرمانی جهان ایستادند با تجلیل از ژرف نگری، خردورزی و عقلانیت جوانان نخبه، راه نخبگی را راهی بی‌انتها دانستند و گفتند: پیشرفت علمی سودمند برای کشور، با نگاه انقلابی و مبتنی بر تفکر اسلامی امکان‌پذیر است و باید جوانان نخبه، هدف اصلی خود را رسیدن به مرزهای دانش و فناوری و جلو بردن این مرزها، قرار دهند.

 

رهبر انقلاب اسلامی دیدار با جوانان نخبه و ورزشکار را که امیدهای آینده انقلاب و کشور هستند، دیداری بسیار شیرین خواندند و افزودند: صحبت‌های جوانان نخبه در این دیدار حاکی از وجود یک فکر و دقت نظر و نگاه ژرف به مسائل بود که بسیار مهم و مایه خرسندی است.

 

حضرت آیت الله خامنه‌ای با تشکر از اقدام جوانان نخبه در اهدای مدال های خود به ایشان، خاطرنشان کردند: این اقدام، اهداء به شخص نیست بلکه اهداء به یک نماد است و من ضمن پذیرش این مدال ها، آنها را به جوانان عزیز و نخبه باز خواهم گرداند تا نزد خودشان باقی بماند.

 

ایشان خطاب به جوانان نخبه افزودند: ما به افتخار کردن شما، افتخار می‌کنیم و به سرافرازی شما سرافراز می شویم و سربلندی شما، سربلندی ملت و همه علاقمندان به نظام است.

 

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به سخنان جوانان نخبه و برخی مطالب و پیشنهادهای آنان، بر بررسی و پیگیری این پیشنهادها تأکید کردند و گفتند: مسیر نخبگانی، مسیر بی‌انتهای تلاش و پیشرفت است، بنابراین کسب مدال نباید به عنوان پایان این راه و متوقف شدن ظرفیت‌ها و استعدادهای نخبه، تلقی شود.

 

حضرت آیت الله خامنه‌ای به عقب ماندگی‌های تحمیل شده به ملت ایران در یکی دو قرن اخیر در دوران قاجار و پهلوی اشاره کردند و افزودند: با همه تلاشهایی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به‌ویژه در بیست سال اخیر در خصوص حرکت علمی و فناوری انجام شده است ولی ما هنوز عقب‌ماندگی زیادی داریم و مهمترین وظیفه نسل جوان نخبه، علاوه بر ادامه پرشتاب مسیر موفقیت آمیز علمی، جلو بردن مرزهای دانش و فناوری است.

 

ایشان با اشاره به  قرار گرفتن ایران در رتبه های بالای فناوری نانو، تأکید کردند: اکنون انتظار این است که جوانان نخبه و نسل بعدی، صدها مورد مانند نانو و پدیده های ناشناخته علمی زیست فناوری را کشف کنند و فقط به ادامه مسیر پیشرفت علمی بسنده نشود.

 

رهبر انقلاب اسلامی لازمه رسیدن به این مرحله را حفظ و تعالی جوهر نخبگی و قانع نشدن به شرایط فعلی دانستند و افزودند: باید جوانان نخبه با کار و تلاش و پشت سر گذاشتن مشکلات، بر ظرفیت وجودی خود بیفزایند و بدون توقف، مسیر پیشرفت را ادامه دهند.

 

حضرت آیت الله خامنه ای همچنین لازمه سودمند بودن جوان نخبه برای کشور و ملت را نگاه انقلابی برشمردند و افزودند: تفکر انقلابی و اسلامی و بصیرت را در خود تقویت کنید چرا که بدون این نگاه، پیشرفتی به سود کشور ایجاد نخواهد شد. همچنین ارتباط قلبی با خداوند و توکل و استمداد از او را فراموش نکنید.

 

رهبر انقلاب اسلامی در ادامه با اشاره به قهرمانی تیم ملی والیبال جوانان کشور گفتند: به لطف خداوند، جوانان والیبالیست ما توانستند افتخار بیافرینند و بر قله والیبال جهان بایستند که این موفقیت بسیار با ارزش است و موجب خوشحالی مردم شد و من هم ضمن آنکه شخصاً خوشحال شدم، از خوشحالی مردم نیز خوشحال شدم.

 

حضرت آیت الله خامنه ای، کسب این موفقیت بزرگ را با سر مربی ایرانی بسیار خرسند کننده و مهم دانستند و تأکید کردند: من همواره معتقد بوده‌ام که مجموعه های ورزشی کشور شایسته است، سرمربی ایرانی داشته باشند.

رهبر انقلاب اسلامی همچنین با اشاره به حضور یکی از خانم های مدال آور نخبه با فرزند خردسال خود گفتند: حضور این خانم محترم به همراه همسر و فرزند خود، نشان می دهد خانمها با داشتن همسر و فرزند نیز می توانند به موفقیت های بزرگ دست یابند.

 

حضرت آیت الله خامنه ای در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به صحبتهای یکی از جوانان نخبه که از مشکلات موجود بر سر راه نخبگان و عملکرد دستگاهها گلایه داشت، خاطرنشان کردند: مشکلات نباید جوان را متوقف و ناامید کند، زیرا ناامیدی، سمّ است و اگر نسل های قبل متوقف و ناامید می شدند، ما باید همچنان در همان دوران فساد و طاغوت می ماندیم ولی اکنون به برکت همان جوانان نسل قبل، در کشور شرایطی فراهم شده است که استعدادهای جوان نخبه بروز و ظهور پیدا می کند و می تواند با صراحت بایستد و حرفهای خود را بزند.

 

رهبر انقلاب اسلامی همچنین با اشاره به سخنان یکی دیگر از جوانان نخبه که معتقد بود اجرای نامناسب اجرای اصل ۴۴ و خصوصی سازی ناشی از ابلاغیه سیاستهای کلی است، گفتند: در قضیه اصل ۴۴، تفسیریه علت نتیجه نامناسب آن نیست بلکه علت اصلی، عملکردها است و من همواره مهمترین منتقد آن عملکردها بوده‌ام و در بسیاری از موارد هم در مقابل اشکالها ایستاده و آنها را باز گردانده‌ام.

 

حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: آن تفسیر یک نیاز قطعی کشور بود و در همان زمان بسیاری از اساتید و کارشناسان اقتصادی بر ضرورت چنین تفسیری برای اصل ۴۴ تأکید داشتند اما متأسفانه دولتها در این خصوص خوب عمل نکردند و من دائماً پیگیر این موضوع هستم.

 

پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، شش تن از مدال‌آوران المپیادهای علمی و دو تن از اعضای تیم ملی والیبال به بیان دیدگاهها و نقطه نظرات خود پرداختند. آقایان:

-    علیرضا کریمی دارنده مدال نقره المپیاد شیمی

-    یوسف شلّاگه دانشجوی پزشکی و دارنده مدال طلای المپیاد نانو

-    علیرضا شریف دانشجوی رشته ریاضی و دارنده مدال طلای المپیاد جهانی فیزیک

-    رضا کیانی‌پور دانشجوی پزشکی و دارنده مدال طلای المپیاد زیست

-    نیما رجبی دارنده مدال برنز نجوم

-    و خانم زهرا هدایتی متین دارنده مدال طلای المپیاد ادبیات دانش‌آموزی

به این موارد در سخنان خود اشاره کردند:

-    گزارش اقدامات کانون دانش‌پژوهان نخبه مبتنی بر گسترش فعالیتهای علمی در مساجد بویژه در مناطق محروم

-    لزوم حفظ نخبگان در داخل کشور با هدف سپردن حل مسائل به دست آنان

-    ضرورت تقویت نگاه مأموریت‌گرایی در محیطهای علمی برای حل مشکلات اصلی کشور

-    لزوم صیانت از روحیه تعهد و انقلابی‌گری در نخبگان

-    ضرورت برگزاری المپیاد در شاخه‌های مختلف علوم انسانی از جمله فلسفه

-    انتقاد از کم‌توجهی به نیازهای نخبگان و لزوم جلوگیری از ایجاد ناامیدی در آنان

-    لزوم اجرای دقیق قانون خدمت وظیفه عمومی در بخش پرداختها به افسران وظیفه

-     انتقاد از شیوه نادرست اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی

 

همچنین آقایان بهروز عطائی سرمربی تیم ملی والیبال جوانان و امیرحسین اسفندیار کاپیتان تیم، با تشکر از توجه رهبر انقلاب اسلامی به ورزش والیبال و پیام تبریک ایشان، قهرمانی تیم ملی والیبال جوانان را یک رویداد تاریخ‌ساز برشمردند و دستیابی به این قهرمانی با کادر کاملاً ایرانی را مایه افتخار خواندند.

وزیر امور خارجه گفت: قدرت جمهوری اسلامی در این است که گفتمان دیگری را به جهان معرفی کرده است؛ گفتمانی که مبنای قدرت، مشروعیت، امنیت، پیشرفت و استقلال خود را مردمش می داند نه یک قدرت خارجی.

محمدجواد ظریف روز چهارشنبه در همایش بزرگداشت روز جهانی حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی که در مرکز همایش های صداوسیما برگزار شد، افزود: ما هیچ وقت امنیت نمی خریم و هیچ وقت امنیت نمی فروشیم زیرا امنیت، پیشرفت و مشروعیتِ خود را از مردم می گیریم.

وی ادامه داد: آنها(غربی‌ها) ما را تحریم می‌کنند؛ البته تحریم لغت غلطی است و نباید از آن استفاده کنیم زیرا تحریم در لغت به معنای ابزار اجرای قانون است.آنچه آنها انجام می دهند تروریسم است و هدف تحریم ها مردم و انسان ها هستند.

وزیر امور خارجه گفت: گروهی از کشورها آینده  و امنیت خود را در گروی وابستگی می بینند و امنیت را قابل خریداری تصور و فکر می‌کنند با پرداخت پول و خرید اسلحه می توانند امنیت خود را حفظ کنند و از تاریخ نیز درس نمی گیرند.  هم آنکه دوست خود را تبدیل به دشمن و او را محکوم، تحریم و متهم به نقض حقوق بشر کرده و هم آن طرف که دید پول برایش امنیت نمی آورد.

ظریف اضافه کرد: مگر عربستان  75 میلیون دلار در اختیار رژیم صدام قرار نداد که علیه ایران مبارزه کند و مردم ایران را به خاک و خون بکشد؟ چرا نفهمید پول، امنیت نمی آورد و بعد از این، صدام همان سلاح را علیه عربستان به کار برد. آن‌ها هنوز هم امید دارند که رژیم صهیونیستی که 70 سال است خانه برادران و خواهرانشان را اشغال کرده  و امروز گنبد آهنین‌اش نمی‌تواند حتی در برابر موشک های حماس مقاومت کند، در برابر دریوزگی‌شان از آن‌ها حمایت کند.

وی ادامه داد: چه تفاوتی است میان رژیم صهیونیستی که امروز هزینه ورودش را به جامعه بین‌المللی می‌پردازید. امروز برای آنکه رژیم صهیونیستی را توجیه کنید، کنفرانس ورشو تشکیل می‌دهید و میلیاردها خرج می‌کنید ولی کسی در آن کنفرانس حاضر نمی‌شود چون دنیا به افول این گفتمان توجه می‌کند؛ افول گفتمان حذف، زورمداری، قانون‌گریزی، یکجانبه‌گرایی، ترجیح منافع یک گروه بر منافع جمع و افول گفتمان وابستگی. 

رئیس دستگاه دیپلماسی افزود: اینها یک گفتمان و  نگرش نسبت به انسان، روابط اجتماعی، روابط بشری و روابط بین‌المللی است.

وزیر امور خارجه افزود: دیروز هفتاد و چهارمین سالگرد بمباران هیروشیما و هفتاد و چهارمین سالگرد استفاده از سلاح هسته ای در طول تاریخ بود؛ سلاح هسته ای، سلاح کشتار جمعی و غیرنظامیان است. تفکری که معتقد است برای حتی خاتمه دادن به یک جنگ می‌تواند صدها هزار انسان را به نابودی بکشاند.

ظریف ادامه داد: امروز هم وزیر خارجه‌اش اعلام می‌کند مردم ایران باید تصمیم بگیرند که آیا نان می‌خواهند یا ادامه سیاست های کنونی. این، همان سیاست است و تفاوتی در آن نگرش و دیدگاه به وجود نیامده است. آیا این مردم از نظر شما حقوق و کرامت انسانی دارند؟

وی با بیان اینکه تروریسم یعنی استفاده از ابزار زورمدارانه برای تحمیل روش‌های سیاسی مورد نظر، افزود: پمپمئو می‌گوید ما آن قدر بر مردم ایران فشار وارد می کنیم و امیدواریم خودشان دولتشان را تغییر دهند. اگر این تروریسم نیست پس چیست؟ تروریسمی که 82 میلیون انسان را هدف قرار داده  و قرار است با فشار اقتصادی مردم ایران را از منابع و امکانات خود محروم کند.

ظریف تصریح کرد: این سیاستی است که گفتمانش بر مبنای تحمیل، حذف، کشورگشایی و قانون گریزی است. گروهی هم هستند که با تکیه بر این گفتمان می خواهند پیشرفت، اقتدار و سربلندی بخرند. آیا نوکری با سربلندی یکی است؟

طبق فتوای رهبر معظم انقلاب از سلاح های هسته ای استفاده نمی کنیم

ظریف افزود: وحشت از ایران به خاطر سلاح هسته ای و حضور منطقه ای نیست بلکه از گفتمان و نگرش ماست. گرچه براساس فتوای رهبر معظم انقلاب از سلاح های هسته ای استفاده نمی کنیم اما هر توانی را که نیاز باشد برای تقویت این گفتمان ایجاد می کنیم. از حرف و ارائه نظر ما می‌ترسند تا اجازه ندهند ما با مردم‌شان صحبت کنیم زیرا از گفتمان و نگرش ما هراس دارند.

وی تاکید کرد: قدر این نگرش، گفتمان و جهت گیری را باید دانست. چرا خانم هاشمی را زندان کردند؟ چکار کرده بود؟ جز مشارکت در برنامه تلویزیونی که آنها ادعای آزادی مطبوعات دارند چه گناهی کرده بود؟ چون مبنای امنیت، پیشرفت و توسعه سیاسی و اقتصادی خود را بر مبنای مردم گذاشتیم هر چه کردند، ما جلوتر رفتیم. البته به طور حتم وظیفه ما این است که این فشار را کم کنیم و هر چه کم کاری کردم در برابر ملت عذرخواه هستم.

ظریف اضافه کرد: گفتند صدام می تواند از انواع سلاح ها علیه شما استفاده کند و یک رژیم بین المللی کنترل صدور تسلیحات را درست کردند. این کمیته نامش برای منع صدور تسلیحات بود اما در اصل فقط ایران را تحریم کردند و بانیان نظام کنترل تسلیحات از کمک به عراق کم نگذاشتند.

وی گفت: در جنگ تحمیلی ما برای دفاع از خودمان یک وسیله درست نداشتیم اما مقاومت کردیم و جنگ تمام شد. امروز دارای سلاح هایی هستیم که خودمان می سازیم. شکایت می کنند که چرا سلاح می سازید. مگر توقع دارید امنیت‌مان را به شما واگذار کنیم. اگر به شما واگذار می کردیم که امنیت نداشتیم.

وزیر امور خارجه افزود: یک راکتور هسته ای برای ایران در دهه 50 میلادی بر اساس طرح آیزن هاور ساختند. در آن زمان برای این راکتور سوخت 90 درصد در نظر گرفتند. بعد از انقلاب به 20 درصد تبدیل کردند و در سال 90 میلادی به ما گفتند نمی توانید از ما اورانیوم غنی سازی 20 درصد بخرید. خواستیم از یک کشور دیگر بخریم مانع شدند. خیال کردند ما چشم می گوییم چون عادت به این گفتمان دارند.

ظریف تصریح کرد: علت اینکه از ما دلخور هستند این است که این گفتمان را نپذیرفتیم. خیال کردند ایران هم چشم می گوید. اگر چشم می گفتیم که الان اینجا نبودیم.

حقوق بشر را ضرورت امنیت ملی خود می دانیم

وی گفت: البته دوست داریم همکاری کنیم و نشان دادیم که حاضر به همکاری هستیم. نشان دادیم که دنبال درگیری نیستیم اما نمی توانیم گفتمان خود را تغییر دهیم. گفتمانی که حقوق بشر را فقط یک وظیفه الهی نمی داند بلکه حقوق بشر را ضرورت امنیت ملی خود می دانیم چون امنیت خود را با وابستگی فراهم نکردیم و امنیت ملی ما وابسته به همین مردم است.

غرب باید بعد از قتل قاشقچی مطلقا سکوت کند

ظریف اضافه کرد: حقوق بشر برای ما اصالت ذاتی دارد و ابزار نیست. حق الناس بودن رای مردم و ولی نعمت بودن مردم اصالت دارد نه مانند فراموش شدن قتل قاشقچی. به نظر من بعد از قتل قاشقچی غرب باید مطلقا سکوت کند.

وزیر امور خارجه گفت: روی ایران فشار می آورند و می خواهند فروش نفت را صفر کنند. امروز اعلام می کنیم که ما غذای مردم خود را تامین خواهیم کرد و شما فردا به ما ایراد خواهید گرفت که چرا اینگونه غذای مردم را تامین کردید اما همینجا می گویم که مشکل از شماست.

وی ادامه داد: اجازه نمی دهیم مردم بی غذا و بی دارو باشند. شما علی رغم دستور صریح دیوان بین المللی دادگستری افراد را به جرم خرید قطعات هواپیمای غیر نظامی زندان می کنید. همین چند روز پیش یک ایرانی را در یکی از کشورهای اروپایی فقط به این اتهام که برای ایران تلاش کرده است قطعات هواپیمای غیرنظامی بخرد زندانی کرده اند تا به آمریکا بفرستند.

ظریف گفت: غذای مردم خود را تامین می کنیم زیرا یاد گرفتیم نمی توانیم با اتکای به شما پیش برویم. ما خواهان تعامل سازنده هستیم اما بر اساس گفتمان خودمان و اگر گفتمان خود را از دست بدهیم، هویت مان را از دست داده‌ایم.

- سؤال

آیا انحصار یاران حضرت مهدی علیه‌السلام در ۳۱۳ نفر، یک نوع تبعیض نیست؟ اگر بر فرض، تعداد بیشتری از انسان‌ها آمادگی یاری آن حضرت را داشته باشند، چرا فقط ۳۱۳ نفر از آنها انتخاب خواهند شد؟

 

- جواب

باید توجه داشت که یاران حضرت مهدی علیه‌السلام، منحصر در ۳۱۳ نفر نیست؛ چرا که یاران حضرت، به سه ‌گروه تقسیم می‌شوند: گروه اول ۳۱۳ نفرند؛ آنها فرماندهان و بزرگان لشکر حضرت مهدی علیه‌السلام خواهند بود.

طبیعی است که هر سپاهی، تعداد محدودی فرمانده داشته باشد و باقی افراد، تحت نظر آنها، حاکم را یاری کنند؛ لذا این نوع انحصار، تبعیض نیست.

گروه دوم را لشکر ده هزار نفری و گروه سوم را عموم مؤمنان تشکیل می‌‎دهند.

در اینکه چرا یاران گروه اول، ۳۱۳ نفر هستند، دلیل خاصی نیامده است؛ شاید بتوان گفت: اینکه تعداد یاران حضرت مهدی علیه‌السلام همچون یاران پیامبر اکرم در جنگ بدر، ۳۱۳ نفر می‌باشد، برای آن است که یاد و خاطره جنگ بدر زنده شود؛ جنگی که مسلمانان، نه تعداد و نه تجهیزات کافی داشتند، ولی با تکیه بر خدا و ایمان به او، وارد معرکه جنگ شدند؛ هدفْ، حفظ اسلام و دین بود و امدادهای خاص و ویژه الهی نازل شد، چنانچه در ابتدای سوره انفال (آیات ۱۴ـ۷) به آن اشاره شده است؛ جنگی که همه گروه‌های مسلمانِ آن زمان، در آن حضور داشتند؛ افراد سپاه، از همه اقشار و سنین مختلف تشکیل شده بود و پیروزی قاطع مسلمانان در آن رقم خورد و بسیاری از سران مشرک و کافر سپاه مکه کشته شدند؛ پیروزی در این جنگ، سرآغاز بسیار زیبایی برای شروع حرکت اسلام بود.

«هارش وارزان شرینگلا»، سفیر هند در آمریکا سه‌شنبه گفته تصمیم آمریکا در امتناع از صدور معافیت‌های تحریمی برای خریداران نفت ایران به منافع هند ضربه است و دهلی‌نو امیدوار است که واشنگتن در این خصوص انعطاف‌پذیری نشان دهد.

 

شرینگلا در مصاحبه‌ای با خبرگزاری اسپوتنیک، در خصوص تصمیم آمریکا گفت: «این، اولویت مهمی برای آمریکا بود و ما با آن کنار آمدیم؛ اما ما هم انتظار داریم وقتی که اولویت‌های ما مطرح است ایالات متحده هم انعطاف‌پذیری مشابهی نشان دهد.»

 

دیپلمات هندی تأکید کرد: «یافتن منابع جایگزین نفت، با همان قیمت و کیفیت برای ما به چالش تبدیل شده و روی سود و زیان‌های ما در هند اثرگذاشته است.»

 

او با بیان اینکه تصمیم هند برای حمایت از تحریم‌های آمریکا بر اهمیت روابط دو کشور مبتنی بوده است خاطرنشان کرد: «هر دو طرف باید این را درک کنند.»

 

 دولت آمریکا بعد از خروج از توافق هسته‌ای برجام اعمال همه تحریم‌هایی که ذیل این توافق علیه ایران رفع شده بود، از جمله تحریم‌های بخش نفت را مجدداً از سر گرفت.

 

واشنگتن در نخستین گام‌ بعد از اجرای تحریم‌های نفتی علیه ایران برای هشت مشتری عمده نفت ایران، شامل کشورهای چین، یونان، هند، ایتالیا، ژاپن، کره جنوبی، تایوان و ترکیه معافیت از تحریم صادر کرد تا این کشورها اجازه خرید محدود نفت از ایران را داشته باشند.

 

دولت آمریکا گفت که این کشورها موافقت کرده‌اند واردات نفت خود از ایران را به نحو محسوس کاهش دهند و به دنبال منابعی دیگر برای جایگزین کردن نفت ایران باشند.

 

مقام‌های دولت «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا ماه آوریل اعلام کردند قصد ندارند این معافیت‌ها را بعد از اتمام آنها در روز ۲ مه برای مشتری‌های نفت ایران تمدید کنند. 

تقوا پیشه کنید و در راهی که برگزیده اید از پارسایی و تلاش در اطاعت فرامین الهی کمک بجویید، چنین فردی وقتی به سر حدّ آخرت برسد می بیند که نعمت و کرامت از طرف خداوند به وی رو نموده است.

 

امام باقر علیه السلام:

اِتَّقُوا اللّه َ وَ اسْتَعینوا عَلی ما اَنْتُمْ عَلَیْهِ بِالْوَرَعِ وَ الاِْجْتِهادِ فی طاعَةِ اللّه ِفَاِنَّ اَشَدَّ ما یَکونُ اَحَدُکُمْ اغْتباطا ما هُوَ عَلَیْهِ لَوْ قَدْ صارَ فی حَدِّ الآْخِرَةِ وَ انْقَطَعَتِالدُّنْیا عَنْهُ فَاِذا کانَ فی ذلِکَ الحَدِّ عَرَفَ اَنَّهُ قَدِ اسْتَقْبَلَ النَّعیمَ وَ الْکَرامَةَ مِنَ اللّه ِ وَالْبُشْری بِالْجَنَّةِ وَ اَمِنَ مِمَّنْ کانَ یَخافُ وَ اَیْقَنَ اَنَّ الَّذی کانَ عَلَیْهِ هُوَ الْحَقُّ وَ اَنَّ مَنْخالَفَ دینَهُ عَلی باطِلٍ هالِکٍ.

 

امام محمد باقر علیه‌السلام:

تقوای الهی پیشه کنید و در راهی که برگزیده اید از پارسایی و تلاش در اطاعت فرامین الهی کمک بجویید، که اگر چنین کردید بیشترین غبطه به حال یکی از شما آنگاه خواهد بود که به سر حدّ آخرت برسد و ارتباط وی از دنیا قطع شده باشد، پس آنگاه که به چنین منزلگاهی رسید می فهمد (می بیند) که نعمت و کرامت از طرف خداوند به وی رو نموده و بشارت بهشت به وی داده می شود و ایمن می شود از آنچه می ترسید.

 

و یقین می‌کند که راهش بر حق بوده و هر کس بر خلاف راه او بوده بر باطلی هلاک کننده بوده است.

 

"محاسن، جلد ۱، صفحه ۱۷۷"

رهبر معظم انقلاب ضمن اشاره به بخش‌هایی از سبک زندگی امیرالمؤمنین(ع) با حضرت زهرا(ع) درباره سادگی ازدواج و مهریه می‌گوید.

 

کمترین گزاره‌ای که یک شیعه باید نسبت به آن تقید داشته باشد، پیروی از سبک زندگی ائمه و پیشوایان(ع) خود است، چرا که شیعه در یک معنا یعنی مشایعت‌کننده. فرد یا خانواده‌ای که با توجیهات و بهانه‌های مختلف از سبک و سیره این بزرگواران پیروی نمی‌کند، به همان میزان خود و اطرافیان خویش را در بهره از این انوار مقدس الهی بی‌بهره می‌کند، اما در مقابل، فردی که حداکثر سعی خویش را در جامه عمل پوشاندن به سبک و روش زندگی اهل‌بیت(ع) به‌کار می‌گیرد، به زندگی خویش صفا و نورانیت می‌بخشد.

 

پدران و مادران نسبت به مقدمات غیرلازمِ ازدواج سخت‌گیری نکنند

ازدواج‌ها در دوران انقلاب و به‌برکت آن آسان شد؛ چون تشریفات و سخت‌گیری‌ها کم شد. نگذارید دوباره به خانه‌ی اول برگردیم. پدران و مادران، نسبت به مقدمات غیرلازمِ ازدواج سخت‌گیری نکنند؛ جوانان که سخت‌گیری‌ای ندارند. بگذارند ازدواج اسلامی انجام بگیرد. بگذارند ازدواج برای دختر مسلمان و زن جوانی که در محیط اسلامی است، مثل ازدواج فاطمه‌ی زهرا(ع) باشد؛ ازدواجی با پیوند عشقی معنوی و الهی و جوششی بی‌نظیر میان زن و مرد مؤمن و مسلمان و همکاری و همسری به‌معنای واقعی بین دو عنصر الهی و شریف، اما بیگانه از همه‌ی تشریفات و زر و زیور‌های پوچ و بی‌محتوای ظاهری، این است ازدواج درست زن مسلمان و تربیت فرزند و اداره‌ی محیط خانه و البته اندیشیدن و پرداختن به همه چیز جامعه و دین و دانش و فعالیت اجتماعی و سیاسی. اسلام، این است. (بیانات در دیدار با جمع کثیری از بانوان 26 دی 1368)

 

سادگی ازدواج و مهریه فاطمه زهرا(ع)

در دوران پس از هجرت، در آغاز سنین تکلیف، وقتی فاطمه‌ی زهرا سلام اللّه علیها با علی‌بن ابی‌طالب علیه الصّلاة و السّلام، ازدواج می‌کند، آن مهریه و آن جهیزیه‌ی اوست که همه شاید می‌دانید که با چه‌سادگی و وضع فقیرانه‌ای، دختر اول شخص دنیای اسلام، ازدواج خود را برگزار می‌کند. زندگی فاطمه‌ی زهرا سلام اللّه علیها از همه‌ی ابعاد، زندگی‌ای همراه با کار و تلاش و تکامل و تعالی روحی یک انسان است. (بیانات در دیدار جمعی از زنان 25 آذر 1371)

 

ما باید شایستگی خود را ثابت کنیم. مگر نمی‌گوییم که جهیزیه‌ی آن بزرگوار چیز‌هایی بود که انسان با شنیدن آن‌ها اشکش جاری می‌شود؟ مگر نمی‌گوییم که این زن والامقام، برای دنیا و زیور دنیا هیچ ارزشی قائل نبود؟ مگر می‌شود که روزبه‌روز تشریفات و تجمل‌گرایی و زر و زیور و چیز‌های پوچ زندگی را بیشتر کنیم و مهریه‌ی دخترانمان را زیادتر کنیم؟! (بیانات در دیدار جمعی از مداحان 5 دی 1370)

 

تعامل زیبای علی(ع) با زهرا(ع) در زندگی

مگر هر کسی می‌تواند همسر امیرالمؤمنین باشد؟ عظمت علی آن‌گونه است که کوه‌های عظیم را در مقابل خود آب می‌کند. نَفْسِ همسری امیرالمؤمنین، یک نشانه‌ی بزرگ عظمت است؛ لیکن شما ببینید تعامل این زن و شوهر چگونه است و دو بزرگِ خارج از ابعاد ذهن انسان، چگونه با هم حرف می‌زنند؛ چگونه زندگی می‌کنند؛ چگونه این زندگیِ الگو و نمونه‌ی تاریخ را اداره می‌کنند و چگونه هرکدام نقشی به‌عهده می‌گیرند. (بیانات در دیدار جمعی از مداحان 19 مهر 1377)

 

جهاد آن بزرگوار در میدان‌های مختلف، یک جهاد نمونه است؛ در دفاع از اسلام؛ در دفاع از امامت و ولایت؛ در حمایت از پیغمبر؛ در نگهداری بزرگ‌ترین سردار اسلام، یعنی امیرالمؤمنین که شوهر او بود. امیرالمؤمنین درباره‌ی فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها فرمود: «ما أغضَبَنی و لاخَرَجَ مِن أمری.»؛ یک‌بار این زن در طول دوران زناشویی، مرا به‌خشم نیاورد و یک‌بار از دستور من سرپیچی نکرد. فاطمه‌ی زهرا سلام اللّه علیها با آن عظمت و جلالت، در محیط خانه، یک همسر و یک زن است؛ آن‌گونه که اسلام می‌گوید. (بیانات در دیدار جمعی از زنان 25 آذر 1371)

امام صادق (ع) در حدیثی به نتیجه عدم ازدواج به دلیل ترس از فقر اشاره کرده است.

 

«وَأَنكِحُوا الْأَیَامَى مِنكُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِن یَكُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ؛ مردان و زنان بی‌همسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی‌نیاز می‌‌کند؛ خداوند گشایش‌دهنده و آگاه است». خداوند متعال چقدر زیبا در آیه 32 سوره نور «امید» را در دل کسانی که از ترس فقر و نداری برای ازدواج پیش‌قدم نمی‌شوند، زنده کرده و آنان را به سوی این امر مقدس ترغیب کرده است.

 

این یک وعده‌‌ الهى است؛ ما باید به این وعده، مثل بقیه‌‌ وعده‌‌هاى الهى که به آن وعده‌‌ها اطمینان می‌کنیم، اطمینان کنیم «إِنَّ اللَّهَ لا یُخْلِفُ الْمیعادَ». ما باید این باور را در خودمان تقویت کنیم که ازدواج و تشکیل خانواده، نه تنها موجب تنگی و سختی وضع معیشتی نمی‌شود، بلکه خداوند با این کار گشایش‌های بسیاری را بر بندگانش جاری می‌کند.

 

از طرف دیگر باید بدانیم اینگونه تفکرات که ازدواج تنگی و سختی معیشت می‌آورد یا از ترس فقر و نداری نباید برای ازدواج پیش‌‌قدم شد و ...، القائاتی از سوی ابلیس است. در حدیث داریم: هیچ جوانی نیست که در دوره جوانی خود ازدواج کند، مگر آن که شیطان فریاد برآورد که: «وای بر او! وای بر او! دو سوم دینش را از (گزند) من حفظ کرد» بنابراین، انسان باید برای حفظ یک سوم دیگر، تقوای خدا در پیش گیرد.

 

امام صادق (ع) می‌فرماید: «من ترک التزویج مخافة الفقر فقد اساء الظن بالله عزوجل؛ ان الله عزوجل یقول: «إن یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله؛ هرکس از ترس فقر ازدواج نکند، نسبت‌ به لطف خداوند بدگمان شده است؛ چراکه خداوند می‌فرماید: اگر آنان فقیر باشند خداوند از فضل و کرم خود بی نیازشان می‌کند». (من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 251)

چهارشنبه, 16 مرداد 1398 12:46

اهمیت کوچک نشمردن کار خیر

بر اساس فرمایش امیرالمؤمنین (ع)‌ هیچ کار خیرى را هر چند کم و کوچک باشد نباید نادیده گرفت. همان گونه که شر کوچک را نباید کوچک شمرد.

امیرالمؤمنین (ع)  در روایتی در تشویق به انجام کار خیر فرمود: «کار نیک را به جاى بیاورید و آن خرد نشمارید، زیرا کار نیک هر چند در نظر کوچک آید، بزرگ باشد و هر چند اندک نماید، بسیار باشد. نباید یکى از شما بگوید که فلان در انجام دادن کارهاى نیک سزاوارتر از من است. به خدا سوگند، بسا که چنین شود. زیرا گروهى اهل خیرند و گروهى اهل شر؛ هرگاه کار خیر یا کار شر را شما رها کنید، اهل آن به جاى شما به آن پردازند؛ إفْعَلُوا الْخَیْرَ وَ لَا تَحْقِرُوا مِنْهُ شَیْئاً، فَإِنَّ صَغِیرَهُ کَبِیرٌ وَ قَلِیلَهُ کَثِیرٌ. وَ لَا یَقُولَنَّ أَحَدُکُمْ إِنَّ أَحَداً أَوْلَى بِفِعْلِ الْخَیْرِ مِنِّی، فَیَکُونَ وَ اللَّهِ کَذَلِکَ؛ إِنَّ لِلْخَیْرِ وَ الشَّرِّ أَهْلًا، فَمَهْمَا تَرَکْتُمُوهُ مِنْهُمَا، کَفَاکُمُوهُ أَهْلُهُ.»‌ (حکمت422 نهج‌البلاغه)

امام علیه‌السلام در ابتدای این گفتار حکیمانه مى‌فرماید: «کار نیک انجام دهید و هیچ مقدار از آن را کم نشمارید زیرا کوچک آن بزرگ و کمش بسیار است». بسیارند اشخاصى که وقتى به کارهاى نیک کوچک برخورد مى‌کنند، بى‌اعتنا از کنار آن مى‌گذرند در حالى که گاهى همین کارهاى کوچک، سرنوشت‌ساز است; ممکن است جرعه آبى تشنه‌اى را از مرگ نجات دهد یا مقدار کمى دوا مایه نجات انسانى از مرگ شود.

اضافه بر این اگر تمام مردم حتى به کارهاى نیک کوچک اهمیت دهند، قطره قطره جمع مى‌شود و تبدیل به دریایى از خیر و خیرات مى‌شود. از این گذشته هرگاه کار خیر به نیت اطاعت فرمان خدا انجام گیرد، بزرگ خواهد بود همان گونه که گناه، هرقدر کوچک باشد به دلیل جایگاه عظیم پروردگار، بزرگ خواهد بود.

همچنین رفتن به سوى کارهاى خیر کوچک انسان را به تدریج آماده براى خیرات بزرگ مى‌کند و این خود نکته مهمى است. در حکمت 95 نیز به این نکته اشاره شده است: «لاَ یقِلُّ عَمَلٌ مَعَ التَّقْوَى وَکَیفَ یقِلُّ مَا یتَقَبَّلُ; هیچ عملى اگر با تقوا (و قصد قربت) همراه باشد کم نیست و چگونه کم خواهد بود عملى که مقبول درگاه خداوند است».

با توجه به این چهار نکته هیچ کار خیرى را هر چند کم و کوچک باشد نباید نادیده گرفت. همان گونه که شر کوچک را نباید کوچک شمرد که گاه از کار شر کوچکى آتشى بى پایان برمى‌خیزد; مى‌توان با یک کبریت شهر بزرگى را آتش زد و در تاریخ نیز خوانده‌ایم که حادثه قتل یک شاهزاده در اروپا جرقه جنگ جهانى را زد و به دنبال آن تمام اروپا در آتش سوخت. (پیام امام امیر المؤمنین ( شرح آیت‌الله مکارم شیرازی بر نهج‌البلاغه)

نکته‌ حائز اهمیت در این نکته است که خداوند در آیه‌ای از قرآن برای هرگونه کار خیر با هر کیفیت و کمیت، ارزش فراوانی قائل شده است. در آیه110 سوره بقره می‌خوانیم: «وَ أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ و ما تُقَدِّمُوا لِاَنفُسِکُم مِن خَیرٍ تَجِدُوهُ عندَاللّه إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصیر؛ آنچه از کار نیک براى خود پیش فرستید آن را نزد خدا خواهید یافت. مسلماً خدا به آنچه انجام مى‌‏دهید بیناست‏». در این آیه عبارت «مِن خیرٍ» به صورت نکره عام و به معنای هر کار خیری آمده است. به این ترتیب حتی ثواب کوچک‌ترین کار خیر نزد خدا محفوظ است. 

آن گاه نهى کرده است از این که کسى بگوید که دیگرى از وى به کار نیک سزاوارتر است و این کنایه از آن است که شخصى کار را به این حساب که دیگرى بر آن سزاوارتر از اوست ترک کند.  (شرح ابن میثم بحرانی ( ترجمه محمدی مقدم )