emamian

emamian

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
 
خیلی خوش‌ آمدید برادران عزیز، دوستان خوبِ نیروی فعّال و پُرتحرّک هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران! شرایط نامساعد کرونا نگذاشت که ما آن طوری که مایل بودیم این جلسه را برگزار کنیم. دوست میداشتیم جمع بیشتری از شما عزیزان را اینجا ملاقات کنیم و راحت‌تر و بهتر صحبت کنیم، منتها من مقیّدم به شیوه‌نامه‌هایی که پزشکان اعلام میکنند؛ بنده تقیّد دارم، یعنی وظیفه میدانم برای خودم که آنها را عمل کنم، و عمل میکنم؛ اصرار روی ماسک دارند؛ و نوبت سوّم تزریق این واکسن را هم من انجام داده‌ام؛ البتّه مدّتها قبل -چند ماه قبل این کار را [انجام دادم]- یعنی هر آنچه پزشکان محترم مصلحت بدانند، لازم بدانند، بنده مقیّدم که انجام بدهم. توصیه هم میکنم به مردم عزیزمان که به حرف متخصّصین و صاحب‌نظران این رشته توجّه کنند و گوش کنند و آنچه آنها صلاح میدانند و لازم میدانند انجام بدهند. به هر حال جلسه به این شکلی که امروز هست، تشکیل شد. خیلی خوش‌آمدید؛ امیدواریم که ان‌شاءالله خداوند همه‌ی شما را موفّق بدارد.

خب، ایّام ماه رجب است. اوّلین عرض من به شما این است که قدر این ماه را و این روزها را بدانیم؛ ماه رجب، ماه توسّل است، ماه تضرّع است، ماه دعا است، ماه تصفیه‌ی روانی و معنوی است؛ دلها را به خدا باید نزدیک کرد؛ بخصوص جوانهای شما، جوانهایی که در جلسه و در سطح نیرو هستید. به این تقویت ارتباط با خداوند همه‌ی ما احتیاج داریم؛ در لحظه‌لحظه‌ی عمرمان به این تقویت ارتباط با خدا احتیاج داریم و این ایّام ماه رجب متناسب با این [احتیاج] است و زمینه‌ی فیوضات الهی و فیوضات معنوی است.

خب امروز روز نوزدهم بهمن است؛ یعنی روز بیعت شگفتی‌ساز نیروی هوایی؛ روز یک حرکت تاریخی و نقطه‌ی عطف از سوی نیروی هوایی. شاید از نسل کنونی نیروی هوایی هیچ کس در آن روز حاضر نبوده؛ بسیاری از جوانها که آن روز شاید به دنیا هم نیامده بودند ولیکن معتقدم که همه‌ی آن کسانی که امروز در نیروی هوایی با احساس مسئولیّت کار میکنند، در آن اعلامِ پیوستگی شریکند؛ همین شماها که آن روز هم نبودید، یا شاید در نیرو نبودید -یعنی اغلب سابقه‌ی کاری‌تان هم این مقدار نیست- لکن در آن حرکتی که آن روز انجام گرفت، در افتخار آن روز و در فضیلت آن روز شریکید؛ چرا؟ برای خاطر اینکه آن روز آن جوانهایی که آمدند -افسر و درجه‌دار و عمدتاً همافران- و در آن جلسه و در آن دیدار عجیب شرکت کردند و بیعت کردند، این بیعت، بیعت با شخص نبود؛ این بیعت، بیعت با هدفها بود، بیعت با آرمانها بود؛ بیعت با آن جهاد مقدّسی بود که امام فرمانده مقتدر آن جهاد بود. اینها آمدند نیروی هوایی را آوردند زیر چتر این فرماندهیِ مقتدر و باعظمت و شگفتی‌آفرین. این کار یک کار معنوی بود، لذا این کار جریان دارد؛ این کار یک قضیّه‌ای نبود که حالا آن روز اتّفاق افتاد و تمام شد؛ نه، این کار در جریان است. هر کس در هر دوره‌ای در مسیر آن آرمانها حرکت کند، در واقع در این حرکت سهیم و شریک است. بنابراین، شما هم جزو کسانی هستید که از افتخارات نوزدهم بهمن بهره‌مند هستید.

حرکت آن روزِ نیروی هوایی ضربه‌ی آخری بود که بر پیکر پوسیده‌ی رژیم پهلوی وارد شد و خیمه‌ی منحوس رژیم پهلوی را خواباند، نابود کرد. این حرکت، حرکت تأثیرگذاری بود؛ بسیار تأثیرگذار بود این حرکت. همان روز امام (رضوان الله علیه) در صحبتشان خطاب به همان جمعی که آمده بودند(۲) فرمودند که شما ارتش را آزاد کردید، ارتش را از خدمت طاغوت به خدمت اسلام درآوردید؛ تا امروز در خدمت طاغوت بودید، حالا آوردید در خدمت امام قرار دادید. آنها شعار میدادند «ما همه سرباز توایم»، امام فرمودند شما سرباز امام زمانید، سرباز قرآن و اسلام هستید و آمده‌اید در این راه دارید حرکت میکنید. واقعش هم همین بود.

چند نکته در این زمینه وجود دارد. یک نکته این است که این حرکت، نیاز لحظه بود. من روی این قضیّه خیلی تکیه میکنم و بارها تکیه کرده‌ام.(۳) ما همیشه باید در کارهای خودمان نیاز لحظه را درک کنیم. یک کارهایی وجود دارد که شما اگر الان انجام دادید، این به هدف اصابت میکند؛ همین کار را اگر چنانچه در غیر این وقت انجام دادید، آن فایده را ندارد. باید تشخیص داد که نیاز لحظه چیست؛ شما همیشه این کار را میتوانید انجام بدهید. [مثلاً] در نیروی هوایی، ببینید امروز نیروی هوایی به چه کاری نیاز دارد، آن کار را در لحظه انجام بدهید. به نظر من یکی از مهم‌ترین کارهای هوشمندانه‌ی آن جمع این بود؛ وَالّا اگر چنانچه آنها میگذاشتند مثلاً فرض کنید که ده روز بعد، بیست روز بعد این کار را انجام میدادند، اصلاً این اثر را نداشت؛ آن روز این اثر را داشت؛ نیاز لحظه را تشخیص دادند. این درسی است برای ما.

یک نکته[ی دیگر] که نکته‌ی عبرت‌آموزی است و از این هم بایستی عبرت گرفت و درس آموخت، این است که در این حرکت نیروی هوایی، رژیم طاغوت از جایی ضربه خورد که گمانش را نداشت، محاسبه نمیکرد که از اینجا ضربه بخورد. مثل همان که در قرآن و در سوره‌ی حشر در مورد قبایل یهود [آمده]: «فَاَتاهُمُ اللهُ مِن حَیثُ لَم یَحتَسِبوا»؛(۴) از جایی که خیال نمیکردند، خدای متعال به اینها ضربه را وارد کرد؛ این جوری بود. از دستگاه رژیم طاغوت، کسی خیال نمیکرد که از ارتش، آن هم از نیروی هوایی ارتش ضربه بخورند. اینها روی نیروی هوایی ارتش خیلی سرمایه‌گذاری کرده بودند. حامیان آمریکایی‌شان هم تعجّب کردند. آمریکایی‌ها هایزر(۵) را که یک ژنرال آمریکایی بود و آن روز نفر دوّم ناتو بود، فرستادند به تهران برای اینکه بیاید اینجا ارتش را جمع‌وجور کند و با هر وسیله‌ای هست، با یک کودتای خونین، نگذارد که رژیم ساقط بشود؛ یعنی او تصمیم گرفته بود که اگر لازم شد، صدها هزار نفر را در تهران به قتل برساند؛ یعنی هایزر با این نیّت آمده بود تهران که البتّه ناکام شد و بدبخت شد و برگشت رفت. این هایزر در خاطراتش مینویسد -من البتّه خودم ندیدم این کتاب را، برای من نقل کردند- که نیروی هوایی جایی بود که ما حتّی انتظار کمترین ناآرامی را در آن نداشتیم؛ زیرا از نظر فرماندهی و آموزش با آمریکا ارتباط نزدیکی داشت. شاید خیلی از همان کسانی که آن روز در آن جریان عظیم تاریخی شرکت کردند، عمدتاً کسانی بودند که تحصیلاتشان در آمریکا انجام گرفته بود و آنجا با فرهنگ آمریکایی آشنا بودند؛ امّا اینها از آنجا ضربه خوردند. خب این نشانه‌ی این است که وعده‌ی الهی صادق است؛ خداوند فرمود: اِنَّهُم یَکیدونَ کَیدًا. وَ اَکیدُ کَیدًا؛(۶) دشمنان ترفند میزنند، و من هم در مقابلشان به آنها ترفند میزنم. در یک جای دیگر [میفرماید]: فَالَّذینَ کَفَروا هُمُ المَکیدون‌؛(۷) در قضیّه‌ی جبهه‌ی حقّ و باطل، جبهه‌ی باطل است که ضربه میخورد؛ و همیشه همین ‌جور است؛ یعنی در این قضیّه، محاسبات آمریکایی‌ها غلط از آب در آمد؛ یعنی آنها روی نیروی هوایی ارتش طاغوت یک محاسبه‌ای کرده بودند، این محاسبه غلط از آب در‌ آمد؛ فکرش را نمیکردند که این جوری [از آب] در بیاید.

من این را میخواهم بگویم که هر جایی که نیروی حق، نیروی اسلام در مقابل کفر وارد میدان بشود، دشمنان با همه‌ی جلال و جبروت ظاهری که باطن و مغز ندارد در محاسباتشان اشتباه میکنند؛ همیشه همین ‌جور است. در مورد خود انقلاب همین ‌جور است دیگر؛ هم در اوّل [انقلاب] این اتّفاق افتاد، هم در این چهل‌و‌چند سال همین ‌جور اتّفاق افتاده که همیشه محاسبه کردند، همیشه فکر کردند که ضربه‌ی آخر را دارند میزنند، [امّا] خودشان ضربه خوردند. اگر شما در میدان جهاد -هر جهادی؛ در هر دوره‌ای یک‌ جور جهاد لازم است؛ جهاد نظامی داریم، جهاد علمی داریم، جهاد تحقیقاتی داریم؛ همه‌ جور جهادی- حضور داشته باشید و فعّال باشید، دشمن را شکست خواهید داد؛ چرا؟ چون خدای متعال این ‌جور قرار داده که محاسبات دشمن غلط از آب در می‌آید، درست نمیتواند محاسبه کند، درست نمیتواند برآورد کند. امروز خود آمریکا هم دچار این مشکل «فَاَتاهُمُ اللهُ مِن حَیثُ لَم یَحتَسِبوا» است؛ امروز آمریکا از جایی دارد ضربه میخورد که اصلاً‌ هرگز این را محاسبه نمیکرده. امروز دو رئیس‌جمهور آمریکا، [یعنی] رئیس‌جمهور قبلی(۸) و رئیس‌جمهور فعلی،(۹) دست به دست هم داده‌اند که تتمّه‌ی آبروی آمریکا را ببرند! و دارند میبرند؛ او یک‌ جور، این یک‌ جور؛ این را محاسبه میکردند؟ به این فکر میکردند؟ روزبه‌روز خودهاشان دارند خودشان را تضعیف میکنند و این ادامه خواهد داشت. بنابراین این هم نکته‌ی مهمّی است که بدانیم اگر شما در میدان حضور داشته باشید، زنده باشید، فعّال باشید، با امید تلاش کنید، قطعاً غلبه و پیروزی و پیشرفت با شما است.

یک نکته‌ی دیگر این است که کسی خیال نکند که حرکت آن روزِ این جوانها بر اساس احساسات زودگذر و هیجانی بود؛ این ‌جوری نبود. بله، احساسات قطعاً در این کارها دخیل است لکن پشت داشت، عمق داشت، هدایت شده بود. حالا بنده که خاطرات زیادی در این زمینه دارم لکن نشانه‌ی عمقش این است که این حرکت در نیروی هوایی ادامه پیدا کرد؛ اگر یک حرکت دفعی بود ادامه پیدا نمیکرد. این حرکت در نیروی هوایی ادامه پیدا کرد. در همان اوایل پیروزی انقلاب، حرکت این واحد جهاد خودکفائی نیروها در نیروی هوایی به وجود آمد، [در حالی که] هنوز هیچ جای ارتش و هیچ جای کشور، هیچ سازمانی جهاد خودکفائی نداشت؛ بچّه‌ها و جوانهای متدیّن و انقلابی نیروی هوایی، جهاد خودکفائی را تشکیل دادند و از همان روز اوّل شروع کردند به کار کردن و تلاش کردن که تا امروز خب کارهای بزرگی هم انجام گرفته. غیر از این، نیروهای جهادیِ نیروی هوایی، در خود نیروی هوایی کارهای بزرگی را انجام دادند.

جزو اوّلین کارهایی که در سال ۵۸ انجام گرفت، خنثی کردنِ توطئه در پایگاه تبریز بود. آن وقت شهید فکوری فرمانده پایگاه تبریز بود؛ در پایگاه تبریز یک توطئه‌ای راه افتاد، حتّی آن افراد اخلالگر، این شهید را هم به یک نحوی محاصره کرده بودند، شبیه دستگیر کردن؛ بچّه‌های انقلابیِ خودِ نیرو بدون اینکه از جایی کمک بخواهند، رفتند آنها را متفرّق کردند و شهید فکوری را برداشتند آوردند تهران؛ این جزو مسائل اوایل سال ۵۸ است.

در قضیّه‌ی کودتای پایگاه همدان -پایگاه شهید نوژه- آن کسی که موجب شد این کودتایی که همه چیزش آماده بود -همه‌ی جزئیّات این کودتا را به کمک آمریکایی‌ها محاسبه کرده بودند- خنثی بشود، یک افسر جوان بود که آمد اطّلاع داد و بلافاصله دستگاه‌های مربوط به این کار -بچّه‌های سپاه و بچّه‌های امنیّتی و بچّه‌های [امثال] اینها- به کار افتادند، توطئه را خنثی کردند و کودتا را از بین بردند. خود بچّه‌های نیروی هوایی این کار را [کردند]؛ یک افسر جوان، یک خلبان جوان آمد اطّلاع داد. یعنی خود بچّه‌های نیرو، خود نیرو این کار را انجام داد. در مسائل دیگر هم همین ‌طور.

 در اوّل دفاع مقدّس، در همان روزهای اوّل دفاع مقدّس برجسته‌ترین کار را نیروی هوایی ارتش کرد؛ یعنی سورتی‌های پروازی که در ظرف چند روز از طرف نیروی هوایی انجام گرفت، بی‌نظیر بود. بنده آن وقت نماینده‌ی مجلس بودم و نماینده‌ی امام در نیروهای مسلّح هم بودم. رفتم مجلس گزارش دادم، همه از اهمّیّت این گزارش متحیّر ماندند. در ظرف سه چهار روز چندصد سورتی‌پرواز از طرف نیروی هوایی ارتش انجام گرفت. دستگاه‌های دیگر، مجموعه‌های دیگر هنوز درست به خود نیامده بودند که اصلاً چه خبر است و چه کار باید بکنند؛ اوّل، نیروی هوایی وارد شد.

اینها استمرار همان حرکت اوّل است. اینکه من میگویم این حرکت، حرکت هیجانی نبود، به خاطر این است که این حرکت استمرار پیدا کرد و ادامه پیدا کرد در داخل نیروی هوایی. آن وقت همین روحیه و بصیرت موجب میشود که هم در نیرو و هم در کلّ ارتش، شهیدان برجسته‌ای چهره‌ی خودشان را بنمایانند: شهید صیّادشیرازی، شهید بابایی، شهید ستّاری، شهید کلاهدوز و امثال اینها و هزاران شهدای دیگر -حالا برجسته‌هایشان [اینها هستند]؛ افراد زیادی هستند که برجسته‌اند- حتّی در داخل ارتش، کسانی از افسران دوران طاغوت هم در صف شهدا قرار بگیرند؛ [مانند] شهید فلّاحی. فلّاحی سرتیپ ارتش دوران طاغوت بود، امّا وضع انقلاب و وضع ارتش و آن تحوّل عظیم موجب شد که شهید فلّاحی بشود «شهید»؛ شهید فلّاحی. شهید فکوری همین ‌جور؛ اینها افسرهای ارشد قبل از انقلاب بودند. خب، پس این، بصیرت بود. این که موجب شد این جمع بیایند آن کار بزرگ را، آن بیعت تاریخی را انجام بدهند، یک عمقی وجود داشت، بصیرتی وجود داشت که این کار انجام گرفت.

حالا عامل این بصیرت چه بود؟ چرا دیگران این بصیرت را نداشتند؟ عوامل گوناگونی را برایش میشود فرض کرد، امّا احتمالاً یک عامل عمده‌ی این بصیرت این بود که بچّه‌های نیروی هوایی از نزدیک شاهد دیکتاتوری مستشاران آمریکایی و تسلّط آنها بودند. [در] هیچ جای ارتش نیروهای آمریکایی این ‌جور تسلّطی [نداشتند]؛ ده‌ها هزار مشاور بودند دیگر؛ نزدیک پنجاه هزار مستشار نظامی در ایران بود؛ اینها در نیروی هوایی لانه کرده بودند؛ حالا تسلّطشان، تحقیر کردن فرماندهان، به حساب نیاوردن عنصر ایرانی -اصلاً به حساب نمی‌آوردند؛ با درباری‌ها ارتباط داشتند و اصلاً اینها را حساب نمیکردند- تجهیزات را میفروختند، اجازه‌ی شناخت این تجهیزات را به عناصر فنّی نمیدادند؛ نه به افسرهای فنّی و درجه‌دارهای فنّی و نه به همافرها که مخصوص این کار بودند، اجازه‌ی شناخت ابزار را نمیدادند، اجازه‌ی تعمیر قطعات یدکی را نمیدادند. قطعه‌ی یدکی را که متشکّل از چندین قطعه بود، نمیگذاشتند باز بشود؛ سوار هواپیما میکردند میبردند آمریکا، عوض میکردند، یکی دیگر می‌آوردند، پولش را برمیداشتند؛ یعنی این ‌جور تحقیر میکردند ایرانی را. [اینها] از نزدیک شاهد این بودند. حالا فسادهای اخلاقی هم وجود دارد که آنها گفتنی نیست؛ کارهای عجیبی که آنها داشتند که واقعاً یک داستان غم‌انگیزی است حضور آمریکایی‌ها در ارتش.

خب اینها را جوانهای ما احتمالاً نمیدانند که آمریکا و انگلیس بارها از ارتش ما برای سرکوب ملّتهای دیگر استفاده کردند؛ از جمله در ویتنام. هواپیماهای ما را بردند ویتنام که ویت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنگ‌هایی(۱۰) را که با آمریکای مهاجم، با آمریکای متجاوز مبارزه میکردند، در جنگلهای ویتنام بمباران کنند؛ این جوری بود. جاهای دیگر هم بود. حتّی گفته شد برای من -که البتّه من این را از نزدیک اطّلاع ندارم- که سندهای موثّقی وجود دارد که فانتوم‌های ایران در اختیار رژیم صهیونیستی هم قرار میگرفتند؛ خب چه استفاده‌ای میخواست بکند؟ لابد برای سرکوب فلسطینی‌ها دیگر، یا برای مقابله‌ی با دولتهای آن روزِ مقاومت عرب، دولتهای مصر و سوریه و امثال اینها دیگر؛ یعنی دستگاه‌هایی که متعلّق به ایران و به اسلام بود، در خدمت آمریکا و اهداف آمریکا برای سرکوب مظلوم و کمک به ظالم مورد استفاده قرار میگرفت. خب اینها مسائل واقعاً مهمّی است که باید دانست. حالا خیانتهای رژیم پهلوی یکی دو مورد که نیست، امّا این هم یکی از قلمهای مهمّ خیانتهای رژیم است؛ هم خیانت به ارتش بود، هم خیانت به ملّت بود -چون سرمایه‌های ملّت را صرف خدمت به آمریکا میکردند- هم جنایت در حقّ ملّتهای مسلمان دیگر بود.

مطلبی که من بیشتر میخواهم روی آن تکیه بکنم و توجّه شما و دیگرانی که این صحبت را می‌شنوند جلب کنم، «جهاد تبیین» است که من این را مکرّر تکرار کرده‌ام.(۱۱) من میخواهم بگویم آن روز که این حرکت تاریخی نوزدهم بهمن در برابر امام انجام گرفت، اگر آن عکسی که از این واقعه منتشر شد منتشر نمیشد، یعنی این کار تبیینی اگر انجام نمیگرفت، این حادثه نه این جور ماندگار میشد، نه اثرگذار میشد؛ یک حادثه‌ای بود مثل حوادث فراوان دیگری که اتّفاق می‌افتد و فراموش میشود. عامل ماندگاری و اثرگذاری این حادثه عبارت بود از همان قاب تصویر هنرمندانه‌ای که از این منتشر شد؛ تبیین، این است، تبلیغ کردن و نشان دادن، این است. به برکت یک کار محدود و کوچک رسانه‌ای -آن روز امکانات رسانه‌ای مثل امروز نبود، خیلی محدود بود- یک حرکت مثل حرکت بیعت نیروی هوایی در روز نوزدهم بهمن میشود تاریخ‌ساز، میشود ماندگار، میشود اثرگذار، میشود تحوّل‌بخش؛ مسئله‌ی «روایت درست» این است؛ این مسئله‌ی «روایت درست حوادث» که بنده تأکید میکنم، این است که امروز با گسترش رسانه‌ها -که حالا امروز نسبت به آن روز اگر نگاه کنیم، نمیشود گفت صدها برابر، شاید هزارها برابرِ آن روز با این فضای مجازی و این ماهواره‌ها و این چیزهایی که امروز هست و آن روز نبود، قضیّه تفاوت کرده- اهمّیّت مسئله هم به همین اندازه زیاد شده.

امروز یک سیاست قطعیِ رسانه‌های معاند جمهوری اسلامی و معاند اسلام این است که واقعیّتها را تحریف کنند، و مشغولند؛ دائم دارند کار تحویل میدهند در تحریف واقعیّتها و دروغ‌پردازی؛ خبرهای مربوط به جمهوری اسلامی را با انواع و اقسام دروغها -دروغهای حرفه‌ای، دروغهایی که نشسته‌اند و روی آن کار کرده‌اند و حساب کرده‌اند- مَشوب(۱۲) میکنند و آمیخته میکنند و چهره‌ی زشت و فاسد رژیم طاغوت را بزک میکنند و آرایش میدهند، و هزاران جنایت و خیانتی را که آنها کردند پوشیده نگه‌ میدارند.

ساواکِ رژیمِ طاغوت محلّی بود که انواع و اقسام شکنجه‌های سازمانهای اطّلاعاتی اسرائیل و آمریکا را در آنجا اِعمال میکردند؛ بعضی‌ها را شاید آزمایش میکردند -به صورت آزمایشی- و خیلی از آنها را اِعمال میکردند که عدّه‌ی بسیاری از آن کسانی که آن شکنجه‌ها را تحمّل کردند، الان زنده‌اند و آثار آن شکنجه‌ها هنوز در جسم آنها باقی است، و دارند رنج میبرند. این چهره‌ی خبیث و زشت و سرتاپا جنایتِ ساواک را هم حتّی میخواهند تزیین کنند و آرایش کنند و به شکل دیگری نشان بدهند! یعنی مأمورِ آن روز ساواک که شاید بدنام‌ترین چهره در کشور بود، خاطره‌نویسی میکند و جوری حرف میزند که کأنّه ساواک -[یعنی] مرکز شکنجه و مرکز ظلم و مانند اینها- یک چهره‌ی روشنِ منوّری دارد. متقابلاً در مورد انقلاب، هر چه میتوانند چهره‌ی انقلاب را، چهره‌ی امام را، فعّالیّتهای این چهل سال را مخدوش میکنند؛ تا آنجایی که از عهده‌شان بر می‌آید سعی میکنند این را مخدوش کنند. از پیشرفتها، از نقاط مثبت، نقاط قوّت، مطلقاً نشانه‌ای در این مجموعه‌ی امپراتوری رسانه‌ای غرب شما مشاهده نمیکنید؛ کتمان حقایق. متقابلاً اگر یک نقطه‌ضعفی وجود دارد -که البتّه وجود دارد؛ هیچ کشوری و هیچ نظامی بدون نقطه‌ضعف نیست- یک نقطه‌ضعف کوچک را صد برابر بزرگ میکنند و نشان میدهند؛ این یک کار عجیبی است که امروز انجام میگیرد. به همین جهت است که «جهاد تبیین» یک فریضه است. «جهاد تبیین» یک فریضه‌ی قطعی و یک فریضه‌ی فوری است و هر کسی که میتواند[باید اقدام کند]؛ و حالا عرض خواهم کرد که مسئولین در این زمینه بیشتر موظّفند.

خب، قدرتهای غربی معروف به دیکتاتوری هستند دیگر، یعنی همینهایی که حالا به خیال خودشان، به ادّعای خودشان با دیکتاتوری‌های دنیا میخواهند مقابله کنند، خودشان دیکتاتورترین‌ها هستند؛ در زمینه‌ی سیاسی، در زمینه‌ی اقتصادی، نسبت به همه‌ی دنیا دیکتاتوری به خرج میدهند. [امروز] یک قلم بر این دیکتاتوری‌ها افزوده‌اند و آن، دیکتاتوری رسانه‌ای است؛ دیکتاتوری رسانه‌ای. یعنی مثلاً فرض کنید که شما در مجموعه‌ی فضای مجازی اسم شهید سلیمانی را نمیتوانید بیاورید، حذف میکنند. در فضای مجازی که کلیدش دست آنها است و زیر کلید آنها است، تحمّل اسم شهید سلیمانی را ندارند، تحمّل عکس او را ندارند؛ امروز این جور است. البتّه قبلاً هم این دیکتاتوری‌ها بود. مرحوم حاج احمد آقا (رضوان ‌الله ‌علیه) برای ما نقل میکرد که امام یک پیام مفصّلی -به نظرم پیام حج بود- داده بودند؛ حاج احمد آقا گفت من به فکر افتادم در آمریکا که میگویند آزادی بیان هست، این پیام امام را در یکی از مطبوعات آنجا پخش کنیم. میگفت پیغام دادم به دوستانمان که آنجا بودند، گفتم هر چه پول لازم باشد من در مقابل این میدهم [تا چاپ شود] -مثل اطّلاعیّه که پول میدهند پخش میکنن- گفت هیچ نشریه‌ای حاضر نشد این را چاپ کند. [علی‌رغم ادّعای] آزادی بیان، بیان حقایق! حاضر نشدند اعلامیّه‌ی امام را چاپ کنند. نویسنده‌ی کتابی درباره‌ی لانه‌ی جاسوسی که تفصیلات لانه‌ی جاسوسی را نوشته و جزو خود عناصر آنجا بوده، گفت ما در آمریکا با هر ناشری تماس گرفتیم که این را چاپ کند قبول نکرد، هیچ ناشری قبول نکرد؛ تا بالاخره رفتیم کانادا آنجا یک ناشری را پیدا کردیم او قبول کرد، بعد داشتند پشیمانش میکردند؛ دائم تلفن، تهدید و مانند این چیزها. دیکتاتوری رسانه‌ای یعنی این؛ آن وقت ادّعا میکنند که ما طرف‌دار آزادی بیان هستیم! امروز هر چیزی و هر کلمه‌ای که در ارتباط با سیاستهای غرب، معارض آن باشد یا همراه آن نباشد، ممنوع‌التّصویر و ممنوع‌الانتشار است. آن وقت از همین فضا برای بزرگ‌نمایی مشکلات در جمهوری اسلامی یا درباره‌ی اسلام، درباره‌ی مفاهیم اسلامی، معانی معارف اسلامی، برای تخریب اینها و مخدوش کردن اینها حدّاکثر استفاده را میکنند و خب این یک واقعیّت تلخی است، و وظیفه‌ای را بر دوش همه میگذارد.

عرض کردم متولّیان رسانه‌ها در درجه‌ی اوّل مسئولند؛ چه رسانه‌ی ملّی و چه سایر رسانه‌های گوناگون، چه فضای مجازی، چه مجموعه‌ی مطبوعات، همه موظّفند در این زمینه وارد این میدان بشوند و هر کسی که یک مرکزی و منبری برای حرف زدن با افکار عمومی جامعه دارد، در این زمینه موظّف است. در کشور هزاران حماسه به وجود می‌آید؛ در طول این سالها، در طول این چهار دهه در کشور چقدر کارهای بزرگ انجام گرفته، چقدر کارهای حماسه‌آمیز انجام گرفته! خب اینها بایستی بیان بشود؛ اینها را دشمن کتمان میکند، دشمن اجازه نمیدهد [پخش بشود]. در عرصه‌های اجتماعی، در عرصه‌های اقتصادی، در عرصه‌های عمرانی، در عرصه‌های آموزشی، در عرصه‌های بهداشت و درمان، در صنعت، در صنعت! آن روز یک جمعی از فعّالان صنعتی اینجا بودند،(۱۳) گزارش میدادند -تعداد معدودی از آنها گزارش دادند- همراه گزارش آنها تصویرِ این فعّالیّتها هم نشان داده میشد اینجا در این حسینیّه؛ حیرت‌آور بود؛ واقعاً حیرت‌آور است؛ هیچ خبری از اینها در مجموعه‌ی رسانه‌ای کشور نیست؛ این خیلی چیز عجیبی است. این همه کار دارد انجام میگیرد، این همه کارهای مهم، کارهای مفید، همه‌ی اینها حماسه است. در عرصه‌های عمرانی، در عرصه‌های دینی و فرهنگی، در عرصه‌های دفاعی و امنیّتی، در عرصه‌های دفاعی و امنیّتی.

حالا شما خودتان با مسائل و پیشرفتهای نیروی هوایی آشنا هستید دیگر، کارهایی را تولید کرده‌اید، کارهایی را ساخته‌اید، کدام از اینها در جامعه درست منعکس است؟ خب ما کم‌کاری داریم؛ در این زمینه‌ها واقعاً کم‌کاری داریم. و همینهایی که من الان گفتم -زمینه‌های اجتماعی، زمینه‌های فعّالیّتهای اقتصادی، فعّالیّتهای دیپلماسی و سیاسی، فعّالیّتهای عمرانی؛ این همه کار عمرانی در کشور- هر کدام از این سرفصل‌ها میتواند یک عنوانی باشد برای فعّالیّت جهاد تبیین. و نباید گذاشت که برخی از مشکلات -خب کشور مشکلاتی دارد؛ مشکلات اقتصادی هست، مشکلات معیشتی هست- بر روی این حماسه‌ها گرد و غبار بنشاند و آنها را از چشم مردم پنهان کند. این مشکلات به جای خود محفوظ، و باید تلاش بشود تا مشکلات برطرف بشود؛ شکّی نیست امّا آن کارهای مهم و پیشرفتهای مهم، ساخت ‌و سازهای مهم، فعّالیّتهای ارزشمند در زمینه‌های گوناگون نبایستی فراموش بشود.

حرف آخر من این است که دشمنان ما، جبهه‌ی دشمن -چون دشمن یک جبهه است؛ یک جبهه‌ی عظیم است- امروز دست زده به یک تهاجم ترکیبی؛ تهاجم دشمن یک تهاجم ترکیبی است؛ یعنی جنبه‌ی اقتصادی در آن هست، جنبه‌ی سیاسی در آن هست، جنبه‌ی امنیّتی در آن هست، جنبه‌ی رسانه‌ای در آن هست، جنبه‌ی دیپلماسی در آن هست -از همه جهت یک حمله‌ی ترکیبیِ دسته‌جمعی را شروع کرده‌اند- ما هم در مقابل بایستی حرکتمان حرکت ترکیبی باشد؛ از همه جهت بایستی تلاش کنیم. البتّه دفاع باید بکنیم امّا همیشه در موضع دفاعی نمیتوانیم بمانیم؛ این را باید توجّه داشت. این که من میگویم باید دفاع کنیم، خب دفاع یک کار لازم است امّا همیشه نمیشود در موضع دفاعی ماند؛ دشمن تهاجم میکند، ما هم باید تهاجم داشته باشیم؛ در زمینه‌های مختلف؛ هم در زمینه‌های رسانه‌ای، هم در زمینه‌های اقتصادی، هم در زمینه‌های امنیّتی. اهل فکر در این زمینه‌ها مسئولند؛ کسانی که اهل فکرند، ‌اهل کار و اقدامند، بخصوص مسئولان، در هر کدام از این عرصه‌ها که میتوانند بایستی تلاش کنند و ان‌شاءالله همچنان که بر خلاف خواسته‌ی دشمن و بر خلاف گمانهای آشفته‌ی دشمن، جمهوری اسلامی بیش از چهار دهه، با قدرت پیش رفته و روزبه‌روز بحمدالله مستحکم‌تر و ریشه‌دارتر شده، در آینده هم همین حرکت ادامه پیدا خواهد کرد؛ به نظر من و ان‌شاءالله به توفیق الهی از گذشته هم بهتر حرکت خواهیم کرد و پیش خواهیم رفت و دشمن ناکام خواهد شد؛ منتها باید هر کدام وظیفه‌ی خودمان را در هر بخشی بدانیم.

شما در نیروی هوایی کارهای زیادی دارید، کارهای مهمّی دارید که باید انجام بدهید؛ هم در زمینه‌ی اداری، هم در زمینه‌ی آموزشی، هم در زمینه‌ی عملیّاتی؛ در زمینه‌های مختلف وظایف زیادی هست که باید اینها را ان‌شاءالله انجام بدهید. من بعضی را به فرمانده‌ محترم گفته‌ام و در میان گذاشته‌ام و ان‌شاء‌الله دنبال خواهید کرد و فردای کشور از امروز کشور ان‌شاء‌الله بمراتب بهتر خواهد بود.

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
 
۱) در ابتدای این دیدار، سرتیپ حمید واحدی (فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران) گزارشی ارائه کرد.
۲) صحیفه‌ی امام، ج ۶، ص ۱۰۱؛ سخنرانی در جمع همافران (۱۳۵۷/۱۱/۱۹)
۳) از جمله، بیانات در دیدار جمعی از مردم آذربایجان شرقی به مناسبت سالروز قیام بیست‌ونهم بهمن مردم تبریز (۱۳۹۷/۱۱/۲۹)
۴) سوره‌ی حشر، بخشی از آیه‌ی ۲؛ «... و[لى] خدا از آنجایى که تصوّر نمىکردند بر آنان درآمد. ...»
۵) ژنرال هایزر، ژنرال نیروی هوایی ارتش آمریکا بود که در چهاردهم دی‌ ماه ۱۳۵۷ به منظور انجام کودتا و رهبری ارتش شاهنشاهی برای جلوگیری از پیروزی انقلاب اسلامی وارد ایران شد و یک ماه بعد، با شکست پروژه‌ی کودتا از ایران گریخت.
۶) سوره‌ی طارق، آیات ۱۵ و ۱۶
۷) سوره‌ی طور، بخشی از آیه‌ی ۴۲
۸) دونالد ترامپ
۹) جو بایدن
۱۰) جبهه‌ی آزادی‌بخش ویتنام
۱۱) از جمله، بیانات در دیدار مدّاحان اهل‌بیت (۱۴۰۰/۱۱/۳)
۱۲) مخلوط
۱۳) دیدار تولیدکنندگان و فعّالان صنعتی و اقتصادی کشور (۱۴۰۰/۱۱/۱۰)

1- تولد امام جواد ـ عليه السّلام

تولد مبارك امام جواد ـ عليه السّلام ـ نه تنها پايان بخش نگرانی هاي شيعيان و افشاي نيت فرصت طلبان و سود جوياني چون فرقه واقفيه ودیگر دشمنان شیعه بود، بلكه آغاز فصل نويني از تاريخ تشيع است ؛ ازاینرو تولدش با برکت ترین ولادتهاست؛ خیلی گمان می کردند که امام رضا(ع) فرزندی ندارد وامامت پس از ایشان به نسلی دیگر منتقل خواهد گردید ؛ تردیدهایی نیز درباره امامت حضرت توسط برخی از شبهه افکنان ایجاد می شد ؛

شيخ طوسي از احمد بن محمد عياشي در انوار البهيه 10 رجب سال 195 هجري را روز ولادت حضرت دانسته است. این قول مشهور ومورد تایید متون ماثور می باشد ؛بنابراین دهم ماه رجب ولادت امام جواد علیه السلام است چنانکه دراین دعا آمده است : «اللهم اني اسألك بالمولودين في رجب محمد بن علي الثاني ...»[1]

امام رضا (علیه السلام) درباره ولادت ابوجعفر محمد بن علی  الجواد فرمود :«هذالمولود الذی لم یولد مولود اعظم علی شیعتنا برکه منه »[2]

2- كودكي امام جواد ـ عليه السّلام ـ

آگاهي هاي تاريخي درباره زندگي امام جواد ـ عليه السّلام ـ چندان گسترده نيست؛ زيرا افزون بر آنكه محدوديتهاي سياسي همواره مانع از انتشار اخبار به امامان معصوم ـ عليهم السّلام ـ مي‌ گرديد، تقيه و شيوه هاي پنهاني مبارزه كه براي «حفظ امام و شيعيان از فشار حاكميت» بود، عامل مؤثري در عدم نقل اخبار در منابع تاريخي است. ولي شكي نيست كه دوران كودكي امام جواد ـ عليه السّلام ـ از مهمترين دوران زندگي آن حضرت به شمار مي‌ رود چرا كه اولين كودكي بود كه در چنين سني به امامت رسید و معادلات فكري سياسي حكمرانان را آشفته کرد بابروز وظهور که از علم امام در عرصه علمی جامعه آنروز واقع گردید ومناظراتی که حضرت درآن علمای بزرگ دربار عباسی را به چالش کشید ؛ امامت درخششی نو از خود نشان داد ؛

3- اهمیت ولادت وروی دادها ی فرهنگی، علمی وسیاسی معا صرامام جواد (علیه السلام) :

1-  در خانواده امام رضا ـ عليه السّلام ـ در محافل شيعه، از حضرت جواد ـ عليه السّلام ـ به عنوان مولودي پر خير و بركت ياد مي‌ شد. از امام رضا ـ عليه السّلام ـدراین باره فرمودند: «اين مولودي است كه براي شيعيان ما، با بركت‎تر از او زاده نشده است»[3].

2-  شبهه واقفيه با ولادتش ازبین رفت ـ [4]: (واقفيه كساني بودند كه در امامت امام موسي كاظم ـ عليه السّلام ـ توقف كرده بودند.)اینان موجی از نگرانی در میان شیعه درباره امامت ایجاد کرده بود برخی از شخصیتها درانکار اصل امامت ویا انتقال آن ویا تردید در امامت امام رضا (ع) ایجاد کرده وخود مردد شده بودند ؛درواقع این روی دادها خود امتحانی بزرگ برای شیعه بود که برخی نتوانستند از این موج وپیچ تاریخ امامت با عقیده سالم عبور کنند.

3-  تثبیت عقاید شیعه وترفیع جایگاه امامت وشیعیان از نظر عقیدتی در میان جامعه اسلامی با  پاسخهای امام جواد(ع) درزمینه ی امامت وچیره شدن حضرت در مناظره یحی بن اکثم که تمام اهل سنت وفرقه های آن را به چالش کشید که مساوی بود با لرزیدن تخت سلطنت عباسیان ومشروعیت خلافت آنان ؛

4-  از جمله امتيازهاي امام جواد ـ عليه السّلام ـ اظهار علم اهل بيت(ع) است دردوره ای که عقاید اسلامی آماج شبهات گوناگون بود؛ در عصر آن حضرت علم گراییی وگسترش علم وترجمه ی علوم دیگر از زبانهای مختلف به زبان عربی وشیوع شبهات عقیدتی وفکری از طریق این متون دراوج بود دراین زمان بود که وجود حضرت وشخصیتش با سن خردسالی درخششی بی مانند داشت ؛ ازاینرو وجودش وامامتش درشرایط خاص خرد سالی به نبوت حضرت عیسی(ع) تشبیه شده است ؛ [5]

5- پس ازشهادت امام رضا ـ عليه السّلام ـ عده اي از بزرگان و علما به مدينه آمدند و سي هزار مسئله در چند روز از حضرت سئوال نمودند و حضرت بدون تأمل ودرنگ همه را جواب دادند در حالي كه ده سال بيشتر نداشتند[6].

6-  مناظره علمي با گروهي از معتزله و نيز با دانشمندان نامدار زمان مأمون از جمله يحيي بن اكثم وچیره شدن بر او يحيي از طرح فروعات زيادي در مورد  مسائل فقهی وحج توسط امام ـ عليه السّلام ـ[7]

7- تزويج توطئه‎آميز ام الفضل به امام ـ عليه السّلام ـ توسط مأمون؛ اين ازدواج كه مأمون بر آن اصرار داشت، كاملا جنبه سياسي داشت و اهداف شومي را دنبال مي‌ كرد که دررسیدن به آنها ناکام ماند.

8-پایه گزاری شبكه ارتباطي وكالت با وجودموانع سیاسی واختناق شدید موجود،امام ازاین ابزار جهت حفظ انسجام شیعه وتقویت علمی وفکری شیعه، ارتباط خود را با شيعيان  مستمر نمود وپیوستگی شیعه با امامت را تامین وبرنامه های آینده ی شیعه را نیزبا تدبیر خاص سامان داد و از تجزيه وتفرقه ی شيعه پیشگیری کرد ؛ برای دوره غیبت نیز امام جواد (ع) تدابیری بی مانندی ریخت وبنیان وکالت خاص برای دوره غیبت صغری (نواب اربعه) وعام برای دوره غیبت کبری (مرجعیت) را به بهترین روش طراحی نمود ؛

9- علم بی مانند،وکوششهای فرهنگي ومواضع سياسي ـ اجتماعي، امام جواد ـ عليه السّلام ـ كه تمام دانشمندان بزرگ معاصرش  را به حيرت واداشت، وجریان علمی که امام رضا (ع) با محوریت اهل بیت(ع)، برجسته ودرمیان ملل ورهبران ادیان معرفی کرده بود استمرار بخشید.این دوره با وجود امام جواد برای شیعه نقطه ی عطف وگذار از انشعابات گسترده وتجزیه بزرگ وتفرقه بود ؛ امام جواد (ع) با اقدامات ویژه تمام کارهای علمی وفرهنگی وسیاسی که امام رضا (ع) شروع کرد همه را ادامه داد وبه نتیجه رساند ؛ یکی از این مهمترین اقدامات تکمیلی رسمیت دادن به شیعه از نظر علمی وتثبیت برجستگی علمی مدرسه امامت بر تمام مدارس ومدرسه خلافت بود ؛ 

10- تربيت شاگردان و انتشار علوم اهل بیت ؛بوسیله ی شاگردان گرچه دوره امام جواد ـ عليه السّلام ـ به دليل فشارهاي سياسي و كنترل شديد فعاليت آن حضرت از طرف دربار خلافت، گستره ی فعاليت بسيار محدود داشت با اين حال تربيت شاگرد ولو به صورت غیر حضوری (به اصطلاح امروزی)ازبرنامه های مهم امام بود ؛ تعداد شاگردانش که برخی مشترک بین ائمه قبل بودـ درحدود ،صد و ده نفر بود[8] و حدود 250 سخن گهربار از آن حضرت گزارش شده چون امام تحت نظربودو از طرفی بيش از بيست و پنج سال عمر نكرد.[9]

 

[1] .مصباح، ج2،ص 805

[2] .ارشاد،ج2،ص279

[3] . طبرسي، اعلام الوري، المكتبة الاسلامي، چاپ سوم، بي تا، ص 347.

[4] . علي بن عيسي الإربلي، كشف الغمه، مكتبة بني هاشمي تبريز، 1381 هـ.ق، ج 2، ص 142.

[5] .ارشاد،ج2،ص279

[6] . كليني، اصول كافي، چاپ و نشر اسوه ، قم، چاپ اول، 1418 هـ.ق، ج 1، ص 566.

[7] . شيخ مفيد، الإختصاص، تعليق: علي اكبر غفاري، انتشارات جامعه مدرسين، قم، بي تا، ص 99.

[8] . شيخ طوسي، رجال، منشورات المكتبة الحيدريه، چاپ اول، نجف، 1381 هـ.ق ، ص 397ـ409.

[9] . شيخ مفيد، الارشاد، ترجمه رسولي محلاتي، انتشارات علميه اسلاميه، تهران، بي تا، ج 2، ص 284.

دانش وعلم امام جواد (ع) قدرت بی نظیر

يکي از ويژگيهاي مهم امام در اعتقاد شيعه، دانش گسترده و علوم خاص او است؛ علومي که از طرق عادي کسب دانش هاي بشري به دست نمي آيد و از اين رو به آن لدُني يا خدادادي مي گويند؛ زيرا آگاهي جامع از تمام رموز و اسرار قرآن و وقوف کامل بر شريعت و تمام احکام و قوانين ديني (حتي احکام موضوعات جديد و مستحدث) و آمادگي کامل براي پاسخگويي به شبهات، همگي مستلزم آن اند که امام از علوم ويژه اي برخوردار باشد، اگر دانش امام تنها از منابع عادي تأمين شود، هيچ تضميني براي پاسخگويي به پرسشهاي ديني گسترده و متنوع مردم وجود نخواهد داشت و اين به معناي نقض غرض خداوند از تشريع دين است.

روايات و گزارشاتي از زندگي امام جواد(ع) حاکي از آن است که آن حضرت در موارد فراوان از ضماير، افکار و درون افرادي خبر داده و در بسا موارد از امور آينده يا حوادث اتفاق افتاده در غير مرئي و مسمع اش سخن گفته و همه اين اقوال درست و صائب بوده است. هم چنان که از ساير پيشوايان ديني نيز چنين اموري به وفور نقل شده است که اين مسأله در اعتقاد شيعه اماميه نه تنها امر اعجاب انگيز نيست، بلکه از شرايط امامت شمرده مي شود که از آن به "علم لدن" تعبير مي شود؛ اما هضم اين مطلب براي بسياري از متفکرين غير شيعي همواره با مشکل مواجه بوده است. برخي از آنها با تکيه بر عموميات  قرآن بدون توجه به آيات مخصص گفته اند علم غيب محصور و مخصوص خداوند است و احدي را در اين گنجينه راهي نيست و لذا اعتقاد به علم غيب براي غير خدا را پندار نادرست و گزاف پنداشته اند و دسته ي ديگر با نگاه به مجموع آيات بينات قرآني، علم غيب را براي پيامبر امر ثابت و غير قابل ترديد دانسته، ولي آن را براي امام قابل قبول ندانسته اند. چنانچه ابن ابي الحديد معتزلي مي گويد: "ما منکر وجود افرادي که خبر از غيب داده و مي دهند نيستيم، ولي آن را مستند به خداوند باري تعالي مي دانيم که با قدرت و تمکين و آمادگي اسباب آن، به آنان عطا نموده است.

در اين ارتباط بايد گفت اولاً غيب بر دو قسم است: غيب مطلق و غيب نسبي؛ غيب مطلق اموري است که به هيچ صورت و در هيچ زمان و مکاني قابل ديد و درک نيست مانند ذات واجب الوجود که رؤيت آن براي همه و هميشه منتفي است و لذا به آن غيب الغيوب گفته مي شود اما غيب نسبي امور و مسايلي است که براي افراد خاصي يا تحت شرايط ويژه اي هر چند به غير حواس ظاهري قابل درک و دريافت است. نوع اول مخصوص مقام اعظم ربوبي است و بدون شک که احدي از مخلوقات توان ادراک آن ها را ندارد اما قسم دوم ممکن است به وسيله وحي، الهام يا به طرق ديگر براي انبيا و اوليا واقع و حاصل گردد؛ چنانچه آيات فراواني در اين زمينه وجود دارد که به طور مثال به چند نمونه اشاره مي شود:

1- خداوند در سوره جن مي فرمايد: "عالم الغيب فلا يظهر علي غيبه احداً الا من ارتضي من رسول ... ؛ او (خداوند) داناي غيب است و هيچ کس به عالم غيب او آگاه نيست جز پيامبري که از او خوشنود باشد." ( جن/ 26 و 27)

2- در سوره آل عمران از قول حضرت عيسي(ع) مي فرمايد: و أنبئُکم بما تأکلون و ما تدخرون في بيوتکم؛ و به شما خبر مي دهم که در خانه هاي تان چه مي خوريد و چه مي اندوزيد." (آل عمران/ 44)

3- در سوره قصص مي فرمايد: "و اوحينا الي ام موسي أن ارضعيه فاذا خفتِ عليه فألقيه في اليم و لا تخافي و لا تحزني انّا رادّوه اليک و جاعلوه من المرسلين؛ به مادر موسي وحي کرديم که طفلت(موسي) را شير ده  چون (از آسيب فرعونيان) بر او ترسان شوي به دريا افکن و ديگر بر او هر گز مترس و محزون مباش که ما اورا به تو باز آوريم و هم از پيامبران مرسلش قرار دهيم.(قصص/ 7)

4- در سوره مائده مي فرمايد: و اذ اوحيتُ الي الحواريين أن آمنوا و برسولي قالو آمنا و اشهد بأننا مسلمون؛ هنگامي که به حواريين(اصحاب حضرت عيسي) وحي کرديم که به من و رسول من ايمان آريد! (حواريون) گفتند: ايمان آورديم، خدايا گواه باش که ما تسليم امر توييم." (مائده/ 111)

چنانچه ملاحظه شد در نخستين آيه شريفه خداوند بزرگ، از امکان دسترسي پيامبر مورد رضايت به امور غيبي خبر داده و در آيه بعدي از آگاهي حضرت عيسي(ع) از امور غائبه سخن گفته و در آيات سوم و چهارم از اطلاع يافتن شماري از اوليا به امور غيبي پرده برداشته است که در مجموع، اين آيات هم امکان برخورداري از علم غيب را براي انبيا و اوليا به روشني اثبات مي کند و هم وقوع و تحقق آن را.

منابع دانش امام

 علوم امام از منابع گوناگوني سرچشمه مي گيرد که عبارتند از:

الف) قرآن؛ يکي از سرچشمه هاي علم امام، قرآن کريم است. هر چند آيات قرآن در دسترس همگان قرار دارد، امام به فضل و انعام الهي، دانشي سرشار به کتاب خدا دارد؛  به گونه اي که به محکم و متشابه ، عام و خاص، مطلق ومقيد، ناسخ و منسوخ، اسباب نزول آيات و ديگر ابعاد گسترده اين کتاب آسماني به طور کامل آگاه است و به پشتوانه اين آگاهي مي تواند مردم را از تفسير آيات و رموز و اسرار قرآن آگاه کند.

ب) وراثت از پيامبر؛ دومين منبع علوم امام، علوم پيامبر(ص) است که به گونه اي (که حقيقت آن بر ما روشن نيست) به امام منتقل مي گردد. در حديث آمده است که پيامبر بزرگوار اسلام(ص) هزار باب علم را به علي(ع) آموخت به نحوي که از هر بابي، هزار باب ديگر گشوده شد.

آنگونه که در فوق نيز آورديم، حضرت امام رضا(ع)  به يکي  از ياران خود به نام "معمر بن خلاد" فرمود: من {ابو}جعفر را در جاي خود نشاندم و جانشين خود قرار دادم، ما خانداني هستيم که کوچکتران ما مو به مو از بزرگتران ما ارث مي برند.

ج) ارتباط با فرشتگان الهي و روح القدس؛ سومين سر چشمه علوم امام، الهامات الهي است که به واسطه فرشتگان الهي يا روح مقدسي به نام "روح القدس" به امام انتقال مي يابد. البته اين الهامات با وحيي که بر پيامبران فرو مي آيد تفاوت دارد. در شماري از روايات به اين حقيقت اشاره شده است که امامان مُحدَّث{به فتح دال} اند. در حديثي از امام صادق(ع) آمده است که در توضيح محدَّث فرمود: " انه يستمع الصوت و لايري الشخص؛ او ( شخص محدَّث) صداي {فرشته} را مي شنود ولي او را نمي بيند.

بدين ترتيب امام از طريق الهام الهي و شنيدن صداي فرشتگان بر پاره اي حقايق آگاهي مي يابد. البته سخن گفتن خداوند يا فرشتگان با غير پيامبران، مطلب غريبي نيست و آيات متعددي از قرآن آن را تأييد مي کند.

جان کلام در اين باب اين است که همه امور و اطلاعات عالم و آدم در نزد خدا است و هرآنچه را که آن ذات با عظمت صلاح بداند مي تواند از هر طريق در اختيار بندگان برگزيده اش قرار دهد، لذا استبعاد در علم غيب انبيا و امامان، ازشک در قدرت خداوند يا عدم شناخت اين مقامات الهي، ناشي مي شود. 

در روايتي آمده است که عمر بن فَرَج رجحي(از عُمال و کارگزاران متوکل عباسي) مي گويد: با امام محمد تقي جواد(ع) در کنار دجله (دريا) اي بوديم، من به آن حضرت گفتم: شيعيان شما ادعا دارند که شما به تمامي آبهاي دجله و وزن آن ها آگاهي داريد( آيا اين درست و معقول است؟!) حضرت فرمود: آيا حق تعالي قدرت دارد که علم آن را از ميان مخلوقاتش به پشه اي تفويض نمايد،  يانه؟ گفتم: قدرت دارد!. آنگاه امام (ع) فرمود: من (نه تنها) از پشه (بلکه) از بيشتر خلق خدا در نزد او گرامي ترم

محورهاي فعالیتهای علمی :

براي شناخت مقام و شخصيت علمي امام جواد(ع) و آگاهي از دانش گسترده آن حضرت ضروري است تا محورهاي فعاليت فرهنگي و افاضات علمي آن حضرت مورد توجه قرار گيرد تا بتوان  به نتايجي هرچند اجمالي دست يافته و با چهره و بعد علمي آن امام همام آشنا شد.

در يک نگاه کلي، فعاليت ها و افادات علمي آن حضرت را مي توان در چهار محور مورد بررسي قرار داد که به اختصار به آنها مي پردازيم:

الف) اخبار غيبي؛ روايات زيادي در دست است که آن حضرت در مواقع لازم با استفاده از دانش و بصيرت خاصه مقام امامت، از ضماير و افکار اشخاص يا امور آينده خبر داده است که اين امر جهت تثبيت عقايد و باورهاي ديني افراد و يا زدودن شک و شبهه و باطل  از ذهن و ضمير آنان بوده است. حسين مکاري روايت مي‌کند که روزي در بغداد به مجلس حضرت امام جواد(ع) مشرف شدم و نهايت تعظيم و تکريم(ظاهري) خليفه را نسبت به وي مشاهده نمودم و با خود گفتم که آقا هرگز به وطن خود بر نمي گردد چرا که در اين ديار و دربار از آسايش و رفاه خوبي برخور دار است. چون اين فکر از خاطرم گذشت، ديدم که رنگ رخسار آن حضرت دگرگون شد و لحظه اي سر را پايين انداخت و بعد سر را بلند نموده به من فرمود: اي حسين! به خدا قسم که نزد من خوردن نان جوين با نمک سوده و سرنهادن بر روضه جدم در مدينه، خوشتر و گواراتر از اين زندگي است که اکنون مشاهده مي کني بلکه اين حال براي من از مکروه ترين احوال است.

ب) مناظرات يا پاسخگویی به شبهات؛ با آغاز امامت امام جواد (ع) سيلي از سوالات متوجه آن حضرت گرديد و اين پرسشها از دو ناحيه مطرح مي شد:

نخست از سوي شيعيان و پيروان مکتب اهل بيت(ع) که به خاطر سن کم آن حضرت دچار تشويش و تحير شده بودند و لذا آن حضرت را در مقابل انواع پرسشها قرار داده و از اين طريق او را به آزمايش و آزمون مي‌گرفتند تا با اثبات دانش گسترده و علم خدادادي او، به امامتش معتقد و مطمئن شوند و بدين منظور جلسات متعددي تشکيل مي شد. چنانچه در يکي از منابع آمده است: " ... در هنگام شهادت امام رضا(ع) آن جناب(امام جواد) در مدينه بود و بعضي از شيعيان از صغر سن آن جناب تأملي داشتند تا آنکه علما و افاضل و اشراف و امائل شيعه از اطراف عالم متوجه حج گرديدند و بعد از فراغت از مناسک حج به خدمت آن حضرت رسيدند و از وفور مشاهده معجزات و کرامات و علوم و کمالات، اقرار به امامت آن منبع سعادت نمودند و زنگ شک و شبهه از آيينه خاطرهاي خود زدودند حتي آنکه شيخ کليني و ديگران روايت کرده اند که در يک مجلس يا در چند روز متوالي، هزار مسأله از غوامض مسائل، از آن معدن علوم و فضائل سوال کردند و از همه جواب شافي شنيدند...

دوم از (سوي) حکومت، به ويژه مأمون و معتصم دو خليفه معاصر آن حضرت . از آن جا که شيعيان مدعي علم الهي براي امامان خود بودند، خلفا مي کوشيدند تا با تشکيل مجالس مناظره، آنان را رو در روي برخي از دانشمندان بنام زمان قرار دهند تا شايد در پاسخ برخي از پرسشها درمانده شوند و شيعيان از اين رهگذر، در اعتقاد خود ( وجود علم الهي نزد ائمه اهل بيت) دچار مشکل شوند و از پيروي آن ها خود داري کنند... افزون بر اين ها علاقه شخصي مأمون در بر پايي اين مناظرات بي تأثير نبوده است. او شهرت به علم دوستي داشت و فيلسوف خلفاي عباسي شناخته مي شد.

   بهر صورت دستگاه خلافت عباسي چندين بار مجالس مناظره با امام را ترتيب داد که يکي از آنها در نخستين روزهاي ورود و حضور امام در بغداد بود که مأمون در پي مخالفت هاي عباسيان با طرح ازدواج  دختر خليفه با امام جواد(ع)، مجلسي را آماده کرد و علماي برجسته عباسي را خواست و مقرر شد که يحيي بن اکثم مسايل علمي سختي را از امام بپرسد، تا ميزان فضل و کمال آن حضرت براي آنان روشن گردد، در اين جلسه مناظره، يحيي بن اکثم از پاسخ سوالي که امام مطرح کرد باز ماند و برجستگي علمي امام براي آنان آشکار گرديد.  این مناظره ها در انسجام شیعه وهدایت آنها راه بردی بسیار کارآمد ومهم بود که توانست شیعه را از بحرانهای مختلف فکری وعلمی واجتماعی نجات دهد .

ج) روایات وارده از امام راه بردی فرهنگی برای شیعه :

 بخشي ديگر از فعاليت هاي امام جواد(ع) مربوط به احاديثي است که در زمينه هاي مختلف فقهي، اعتقادي، اخلاقي و... از ايشان به يادگار مانده است. برخي تعداد اين احاديث را در حدود 250 مورد مي دانند که از طريق 120 راوي نقل شده و به ما رسيده است.

اگرچه اين تعداد روايت اندک مي نمايد، اما اگر عوامل مختلفي چون محدوديت هاي دوران امام جواد(ع) در ارتباط داشتن با شيعيان و کم بودن طول عمر ايشان را در نظر بگيريم، خواهيم ديد که همين مقدار حديث از ايشان حجم قابل توجهي خواهد بود. ضمن آن که اين مقدار رواياتي است که به دست ما رسيده و موجود است و به طور طبيعي به دلايلي که ذکر شد، قطعاً روايات ديگري نيز از سوي آن حضرت نقل شده، اما از ميان رفته و به دست ما نرسيده است. افزون بر اين بسياري از پرسشها و پاسخها از طريق نامه و به شکل مکتوب بين شيعيان و آن حضرت انجام شده اند که بسياري از آنها نيز به دست ما نرسيده است؛ اما آنچه به دست رسیده است در هدایت شیعه وفرهنگ شیعه تاثیر بزرگی داشت.

د)تربیت  شاگردان نیز مولفه ای مهم در رهبری شیعه ؛

بر اساس تحقيقات دانشمند بزرگ شيعه مرحوم شيخ طوسي در رجال، راويان و شاگردان امام جواد(ع) صدو نُه تن مي باشند. این صد ونه نفر میراث اهل بیت را زنده داشتند وبه مردم ابلاغ وبرخی تدریس می کردند ؛ همین شاگردان بودند که حلقه اتصال مردم با مکتب اهل بیت را حفظ کردند.

هرچند به خاطر مراقبت ها و اعمال محدوديت ها و ايجاد  موانع از سوي حکومت، باعث شده که فعاليت هاي علمي آن حضرت در ميان شيعيان به خصوص در زمينه تربيت محدثان و دانشمندان برجسته به حد اقل برسد اما اهتمام و درايت و مديريت معصومانه آن حضرت فرهيختگاني را در خدمت جامعه اسلامي قرار داد که علي رغم محدوديت کمي از لحاظ کيفيت و ميزان تأثير گذاري و خدمت رساني بسيار قابل توجه مي باشند؛ نخبگان و فرهيختگاني چون حضرت عبدالعظيم حسني، ابوهاشم جعفري، علي بن مهزيار، احمد بن محمد بزنطي، محمد بن عبدالله بن مهران، زکريا بن آدم، محمد بن اسماعيل، حسين بن سعيد اهوازي، احمد بن محمد برقي، ابراهيم بن محمد همداني، معاويه بن حکيم، خيران الخادم و... که هر کدام در عرصه هاي علمي، فرهنگي و مذهبي از چهره‌هاي برجسته و مطرح  شمرده مي شوند.

26 نفر از شاگردان امام جواد (ع) مجموعاً 78 اثر (حديثي) نوشته اند که يکي از آن ها علي بن مهزيار است که 35 اثر تأليف کرده، ديگري محمد بن عبدالله بن مهران است که داراي هفت اثر مي باشد و سومي معاويه بن حکيم است با هفت اثر.

البته آنچه در فوق به آمار و اسامي شان اشاره شد مربوط به شاگردان و راويان آن حضرت از ميان پيروان و شيعيان آن حضرت است، اما افادات و افاضات امام جواد(ع) هرگز  منحصر و مخصوص شيعه نمي شود بلکه شمار زيادي از نخبگان و فرهيختگان اهل سنت نيز معارف و حقايقي از اسلام را از محضر آن حضرت دريافته و نقل کرده اند؛ چنانچه محدثان و دانشمنداني چون خطيب بغدادي، حافظ عبدالعزيز بن اخضر جنابذي، ابوبکر احمد بن ثابت، ابواسحاق ثعلبي، محمد بن منده بن مهربذ و... هرکدام در آثار شان روايات و احاديثي را با سند خود از آن حضرت نقل کرده اند.

نتيجه:

1-  از آنجا که منصب امامت، مقامي است الهي و انتصابي، لذا نمي توان محدوده سني را در آن معتبر و مشروط دانست؛ چرا که اين امر در حيطه فرمان الهي است که شخصي را در سنين کودکي بدين مقام برگزيند يا در ايام جواني و بزرگسالي. آن گونه که در سلسله انبياء(ع) نيز مواردي وجود دارد که شماري از آنان در خردسالي به نبوت و پيامبري رسيده اند لذا با ايمان و اطمينان بايد گفت: الله اعلم حيث يجعل رسالته(انعام/124).

2-  دانش امامت همانند علوم و فنون بشري از طريق آموزش هاي معمول و متداول در ميان مردم قابل فراگيري نيست بلکه امام براي دريافت معلومات و آگاهي هاي لازم، منابع مخصوصي در اختيار دارد که اين زمينه ها و منابع علمي امور فوق العاده بوده و از دسترس افراد و اشخاص عادي بيرون است.

3-  با توجه به نکات فوق، نهمين رهبر معصوم بشريت، حضرت امام محمد تقي جواد(ع) هر چند در سنين خردسالي به مقام عظماي ولايت و امامت نائل شد؛ اما کمی سن هرگز فرايند رهبري معصومانه ي او را تحت تأثير قرار نداده و آن حضرت با کمال دانايي و توانايي، رسالت الهي اش را در قبال جامعه به انجام رسانيد که در لا بلاي نوشتار به گستره فعاليت ها و محورهاي مديريتي آن حضرت به صورت گذرا اشاره گرديد.   

مسأله مهدویت و امر ظهور از جمله مسائلی است که در بخش امامت مورد توجّه امام جواد علیه‌السلام قرار گرفت.

از مهم‌ترین مسائلی که در حوزه مهدویت شناسی امام به تبیین آن پرداخت، می‌توان از ترویج فرهنگ انتظار، تبیین چگونگی دوران غیبت، بداء در امر ظهور و دستاوردهای عصر ظهور یاد کرد؛ هرچند روایاتی که از امام جواد علیه‌السلام در این زمینه واردشده، محدود است اما محتوای این روایات به‌گونه‌ای است که یک دوره معرفت‌شناسی را نسبت به امام عصر برای جوامع شیعی به یادگار گذاشته است. در ادامه، این ابعاد در چند محور اساسی مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد.

 

یک: ترویج فرهنگ انتظار

فرهنگ انتظار از مهم‌ترین عوامل امیدآفرینی در جوامع شیعی بوده است. این فرهنگ اولین بار توسط پیامبر اکرم (ص) مطرح و پس از آن در دوران ائمه علیهم‌السلام به‌صورت گسترده ترویج داده شد .[۱]

امام جواد علیه‌السلام در دورانی به امامت رسید که جریان‌های الحادی و مذاهب کلامی و نحله‌های فکری علیه دستگاه امامت و مهدویت فعال بوده و مردم را نسبت به این دو اصل عقیدتی شیعی دچار شک و تردید کرده بودند ازاین‌رو امام علیه‌السلام برای جلوگیری از نشر چنین اندیشه‌های اشتباهی وارد میدان شد و با روشنگری و هدایت‌گری و تبیین مبانی امامت و مهدویت جامعه شیعی را از این تفکرات مسموم نجات داده و امید را در آن گسترش دادند.

در روایتی از عبدالعظیم حسنی آمده که بر امام جواد علیه‌السلام وارد شدم و می‌خواستم از قائم پرسش کنم که آیا مهدی همان قائم است یا غیر او؟ حضرت فرمود: «قائم از ما (اهل‌بیت) همان مهدی (ع) است که انتظار او در زمان غیبتش لازم و در زمان ظهورش فرمان‌بری از او ضروری است. او سوّمین از فرزندان من است.» در ادامه امام به عبدالعظیم حسنی فرمود: «سوگند به کسی که محمد (ص) را به نبوّت مبعوث کرد و ما را به امامت مخصوص گردانید! اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، خداوند آن روز را طولانی گرداند تا در آن قیام نماید و زمین را پر از عدل و داد کند، هم‌چنان که آکنده از ظلم و جور باشد.»

در پایان نیز امام علیه‌السلام فرهنگ انتظار را برای شیعیان از مهم‌ترین اعمال شمرده و فرمودند: «برترین اعمال شیعیان ما انتظار فرج است .»[۲] این روایت از روایات مشهور و متواتری است که در تمام دوران تاریخ ائمه علیهم‌السلام در جوامع شیعی مطرح بوده است .[۳]

 

دو: توصیف عصر غیبت

روایات امام جواد علیه‌السلام نشان می‌دهد که دوران غیبت برای شیعیان دوران بسیار سختی است به‌گونه‌ای که برخی بر اصول عقیدتی خود نسبت به امام قائم باقی می‌ماند و برخی دیگر امر غیبت را به فراموشی می‌سپارند و از امر امامت، که از بنیادی‌ترین اصول عقیدتی در نزد شیعه شمرده می‌شود، بر می‌گردند.

در روایتی از آن حضرت که در این باره واردشده آمده است که «برای او غیبتی است که مدّتش زیاد شود و زمانش طولانی گردد. پس مخلصان در انتظار قیامش باشند و شکاکان انکارش کنند و منکران یادش را استهزا کنند و تعیین‌کنندگان وقت ظهورش دروغ گویند و شتاب کنندگان (به ظهورش) هلاک شوند و تسلیم شوندگان در آن نجات یابند .»[۴]

 

سه: بداء در امر ظهور

بَداء اصطلاحی در کلام شیعه است که به‌معنای آشکار شدن امری از ناحیه خداوند برخلاف آنچه مورد انتظار بندگان بوده است.

در بداء خداوند در واقع آنچه مورد انتظار بوده را محو و امری جدید را اثبات می‌کند در حالی که به هر دو حادثه آگاه است .[۵] از جمله مسائل در حوزه مهدویت شناسی که در دوران امام جواد علیه‌السلام مورد سوال قرار گرفت، بحث بداء در امر ظهور بود. بدین معنا که آیا خداوند می‌تواند امر ظهور را با اینکه حتمی است در وقت خود به تأخیر بیندازد؟ آن حضرت بداء در امر ظهور را غیر ممکن و ظهور را در وقت خود حتمی دانست.

در روایتی از داوود بن قاسم جعفری نقل‌شده که می‌گوید: از امام جواد (ع) پرسیدم: آیا برای خدا بداء در محتوم و امر حتمی نیز وجود دارد؟ امام علیه‌السلام فرمودند: «بله» به آن حضرت گفتم: می‌ترسیدم که در امر قائم برای خدا بداء حاصل شود (و از این امر حتمی برگردد و امام ظهور نکند). پس حضرت فرمود: «به‌راستی (قیام) قائم از وعده (های الهی) است و خداوند وعده خود را تخلّف نمی‌کند .»[۶]

 

معلوم می‌شود که یکی از تفاوت‌های وعده و وعید (وعده عذاب دادن) این است که وعده‌های الهی هرگز تخلّف بردار نیست، ولی وعیدهای الهی قابل تخلّف است، یعنی ممکن است خداوند کسانی را که در مقابل گناهان، وعید عذاب داده، ببخشد و به جهنّم نبرد، ولی وعده‌های الهی مانند اینکه نیکان را به بهشت بشارت داده، هرگز تخلّف بردار نیست. قیام حضرت مهدی (ع) یکی از وعده‌هایی است که خداوند به تمام بشریت داده و لذا تخلّف در آن محال است.

 

چهار: پیامدها و دستاوردهای دوران ظهور

روایاتی که از امام جواد علیه‌السلام واردشده نشان می‌دهد ظهور حضرت مهدی (عج) دستاوردهای بزرگی را برای نظام بشری به ارمغان خواهد آورد و همه انسان‌ها از این دستاوردها استفاده خواهد نمود.

از مهم‌ترین این دستاوردها می‌توان از گسترش عدالت، نابودی مستکبران و کافران، از بین رفتن سختی‌ها، تشکیل لشکری قدرتمند متشکل از ۳۱۳ فرمانده و ده هزار نیروی زبده و آماده، نابودی بت‌ها و بتکده‌ها و … نام برد.

در بخشی از یک حدیث طولانی که عبدالعظیم حسنی (ع) از امام جواد (ع) نقل کرده، آمده است: «… و لکن قائمی که خدای عزیز و جلیل به توسط او زمین را از اهل کفر و انکار پاک سازد و آن را پر از عدل و داد نماید، کسی است که ولادتش مخفی می‌باشد…؛ او کسی است که زمین برایش پیچیده شود و هر دشواری برایش هموار گردد و از اصحابش سیصد و سیزده تن به تعداد اصحاب بدر از دورترین نقاط زمین به گرد او جمع می‌شوند و این همان سخن خدای عزیز و جلیل است که فرمود: هر جا باشید خدا شما را جمع می‌کند، زیرا او بر هر چیزی قادر است …»[۷]

 

از جمع‌بندی مطالب نتیجه می‌شود که امام جواد علیه‌السلام در مدت کوتاه امامت خود توانست در حوزه مهدویت شناسی و ترویج فرهنگ مهدوی قدم‌های اساسی و بزرگی را برای جوامع شیعی بردارد.

 

پی‌نوشت ها:

۱. کمال‌الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۴۴؛ عیون اخبار الرضا (ع)، ج ۲، ص ۳۶.

۲. کفایة الاثر، ص ۲۸۰ - ۲۸۱.

۳. الامامة و التبصرة من الحیرة، ص ۱۳.

۴. کفایة الاثر، ص ۲۸۰ - ۲۸۱.

۵. المیزان، ج ۱۱، ص ۳۸۱.

۶. الغیبة نعمانی، ص ۳۰۲.

۷. کفایة الاثر، ص ۲۸۲.

در راهپیمایی خودرویی و موتوری یوم الله ۲۲ بهمن، قطعنامه سراسری این راهپیمایی در ۶ بند قرائت شد.


متن قطعنامه راهپیمایان ۲۲ بهمن ۱۴۰۰ به این شرح است:


بسم الله الرحمن الرحیم


فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَی السَّلْمِ وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَ اللَّهُ مَعَکُمْ وَ لَنْ یَتِرَکُمْ أَعْمالَکُمْ (سوره محمد آیه ۳۵)


پس هرگز سست نشوید و دشمنان را به صلح ذلّت‌بار دعوت نکنید در حالی که شما برترید.


و خداوند با شماست و چیزی از ثواب اعمالتان را کم نمی‌کند!


حمد و سپاس ذات اقدس احدیّت جلّ و علا را که چنین روزی به نام مقدس «یوم‌الله» آراسته گردید و نظام جمهوری اسلامی ایران، با قیام قیامت‌گونه ملت، نخستین حکومت در عصر غیبت بر مبنای قرآن را ایجاد و در سایه‌ی نعمت اسلام و ولایت و رهبری پیامبرگونه حضرت امام خمینی (قدس سره الشریف) حماسه‌ای بی‌نظیر برپا، و در پرتو آن محرومان و مستضعفان را فلاح و رستگاری بخشید و ۲۲ بهمن را به فجر رهایی مبدل و الگوی نجات‌بخش سایر ملل قرار داد.


اینک در طلیعه چهل و چهارمین بهار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی که گفتمان انقلاب اسلامی با گسترش محور مقاومت و مقابله با نظام استکبار و ایادی آن، فصل نوینی را در پیش روی جهانیان قرار داده و هندسه قدرت را تغییر و فتح دروازه تمدن نوین اسلامی را با رهبری آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای (مد ظله العالی) مژده می‌دهد، ما شرکت‌کنندگان در مراسم ۲۲ بهمن به نمایندگی از تمام مردم حق‌جو و حق‌گوی ایران اسلامی و پیروان راه و مرام شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی، ضمن تجدید میثاق با ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب اسلامی و بیعت با، ولی فقیه و مقتدای عظیم‌الشان انقلاب اسلامی و همچنین ارواح طیبه شهدای این مسیر نورانی به شکرانه سالگشتِ پیروزی انقلاب از عید ولادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) تا ولادت امیرالمومنین علی (علیه السلام) را جشن گرفته و یوم الله ۲۲ بهمن را در قامت یک جشن بزرگ ملی گرامی داشته و با بانگ رسای توحیدی «الله اکبر خامنه‌ای رهبر» و فریاد کوبنده «مرگ بر آمریکا، مرگ بر انگلیس و مرگ بر اسرائیل» اعلام می‌کنیم:


۱- ملت شهید پرور و خداجوی ایران اسلامی، تحت هدایت و رهبری هوشمندانه مقام معظم رهبری و بر حسب بینش انقلابی خود، نیک دریافته است که دشمن کژ اندیش و اهرمن خوی می‌کوشد که با تهاجم ترکیبی و با بهره‌گیری از دیکتاتوری رسانه‌ای، اقدامات فخرآفرین و حماسه‌های بزرگ پیشرفت در عرصه‌های گوناگون را کم‌رنگ و بی‌اهمیت نشان دهد؛ از این رو، از تمامی دستگاه‌های ذیربط بخصوص رسانه ملی و همچنین اندیشمندان، اهل قلم و افسران جنگ نرم می‌خواهیم که در جهاد گسترده تبیین، ترفندهای دشمنان را نقش بر آب کرده و مردم ایران، نسل جوان و نیز افکار عمومی مسلمانان و جهانیان را از دستاوردهای بزرگ ملت ایران در پرتو انقلاب اسلامی آگاه سازند.


۲- ادامه مسیر پر فروغ انقلاب اسلامی، درس‌آموزی و عمل به بیانیه گام دوم انقلاب است و با جهاد تبیین به عنوان فریضه قطعی و فوری می‌توان به بلندای تشخیص نیاز لحظه و قله‌های رفیع آن دست یافت و ارتقای روز افزون حوزه‌های علمی و فناوری، اقتصادی و نظامی و بویژه استیفای کامل حقوق هسته‌ای ملت ایران و تقویت روز افزون بنیه صنایع بازدارنده دفاعی و موشکی را مطالبه همگان دانسته و ضمن محکوم نمودن مواضع مقامات ارشد غربی درباره مبانی دفاعی ایران، با تقدیر از تلاش‌های تیم مذاکره‌کننده، خواهان تبعیت از منویات، ولی امر مسلمین و توجه به قوانین مجلس شورای اسلامی با تکیه بر عزم خلل‌ناپذیر جوانان مؤمن انقلابی کشور در فتح قله‌های پیشرفت و توسعه کشور هستیم.


۳- تحقق اقتصاد مقاومتی در سایه جهش و جهاد تولید را تنها راهکار حل مشکلات اقتصادی کشور دانسته و ضمن مطالبه جدی و تاکید بر اهتمام مضاعف مسئولان، نهادهای قانون‌گذار و دستگاه‌های اجرایی به منظور پشتیبانی‌ها و مانع‌زدایی‌ها، ارتقای کیفیت محصولات داخلی را از تولید کنندگان خواستاریم و این مهم را در سایه توجه به افسران و رزمندگان جنگ اقتصادی، یعنی کارآفرینان و کارگران، قابل تحقق می‌دانیم. ما شرکت‌کنندگان در این حماسه ملی، خود را ملزم به استفاده از کالاهای بومی با هدف حمایت از اشتغال و رفع بیکاری جوانان دانسته و از هموطنان عزیزمان دعوت می‌نمائیم با رعایت اصلاح الگوی مصرف و حمایت از کار و کالای ایرانی، در جهت تحقق نظام پیشرفته اسلامی قدم بردارند.


۴- بار دیگر بر حفظ وحدت ملی و دوری از هرگونه اقدام و عمل تفرقه‌افکنانه و فتنه‌گرایانه جریان‌های داخلی و خارجی تاکید و بر حمایت همه جانبه خود از همبستگی جهان اسلام و جبهه مقاومت دفاع از فلسطین و قدس اشغالی به عنوان مساله اول مسلمین تصریح و همچنین جنایات وحشیانه رژیم مرتجع آل سعود و هم‌پیمانان آن در یمن و سکوت مجامع بین‌المللی و مدعی حقوق بشر را محکوم می‌نمائیم.


۵- با تقدیر از تلاش‌های دولت مردمی و خدمت‌گذار، مجلس انقلابی و قوه قضائیه عدالت محور، بر پیگیری مطالبات و انتظارات بر حق مردم، مبارزه با فساد، مسدود نمودن روزنه‌های تبعیض، رانت‌خواری و جلوگیری از حاکم نمودن جو یأس و ناامیدی در کشور و رفع مشکلات معیشتی تاکید می‌نماییم.


۶- ما ملت انقلابی و استکبارستیز ضمن حمایت از رویکرد جدید دولت بر ایجاد تعادل و توازن در تعامل با کشورها و وقوف کامل به نقشه‌های شوم شیطان بزرگ آمریکای جنایتکار و آگاهی از جنگِ شناختی و رسانه‌ای دشمن، هرگونه مداخله و شبه‌افکنی و تخریب چهره نظام مقدس جمهوری اسلامی را خیال خام دانسته و از پیشرفت‌ها و دستاوردهای بزرگ در حوزه علم و فن‌آوری، نظامی، امنیتی و سیاسی حمایت قاطع نموده و آمادگی خود را برای جان‌فشانی و دفاع در مقابل هرگونه تهدید احتمالی اعلام می‌نمائیم.


والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته


بیست و دوم بهمن ۱۴۰۰

 

 

شیخ صهیب حبلی، رئیس جمعیت الفة التقریب لبنان در خطبه‌های نماز جمعه دیروز (22 بهمن ماه) تصریح کرد: ما امروز در مناسبت بزرگی قرار داریم که برخی فکر می‌کنند، این مناسبت به گروه، کشور و یا مذهبی خاص، تعلق دارد در حالی که پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به معنای، پیروزی امت اسلام و آزادگان جهان است. 

وی با بیان این که امام خمینی (ره)، پیروزی انقلاب اسلامی را به خود نسبت نداد و آن را نتیجه تاییدات الهی عنوان کرد، گفت: همین امر موجب شد خداوند این انقلاب را یاری کند و به جایگاهی که اکنون در آن قرار دارد، برساند.

رئیس جمعیت الفة التقریب لبنان در ادامه خاطرنشان کرد: امام خمینی (ره)، از همان ابتدا مصلحت همه امت اسلامی را در نظر گرفت به گونه‌ای که در نخستین اقدام، سفارت اسرائیل را تعطیل و آن را به سفارت فلسطین تبدیل کرد.

وی از بازگرداندن آرمان فلسطین که اعراب آن را فراموش کرده بودند، به صحنه بین‌الملل، تعیین روز جهانی قدس، برگزاری هفته وحدت، اجازه اقامه نماز پشت امام جماعت مکه مکرمه و اجازه اعطای خمس برای کمک به فلسطین به عنوان دیگر اقدامات امام (ره) در راستای منافع امت اسلامی نام برد.

شیخ حبلی تاکیدکرد: امام خمینی(ره) با بصیرت از حوادث جهان اسلام، سخن می‌گفت و تفرقه را موجب شکست این امت می‌خواند و من معتقدم کسی که در برابر خداوند متعال، خضوع داشته باشد، خداوند او را بالا می‌برد.

وی پیروزی لبنان و پیروزی مقاومت فلسطین را از ثمرات انقلاب ایران خواند و اظهار داشت: دستاوردهای این انقلاب هنوز هم در حال نمایان شدن است.

رئیس جمعیت الفة التقریب لبنان با بیان این که متاسفانه برخی تلاش می‌کنند، چهره این انقلاب را زشت جلوه داده و امام خمینی را متهم سازند، خاطرنشان کرد: شبیه‌ترین مردم، رهبران و مراجع به رسول خدا(ص) در جهان امروز، امام خامنه‌ای است.

وی ادامه داد: امروز دو راه بیشتر وجود ندارد، یا باید با آمریکا و اسرائیل باشیم یا با مقاومت و ایران؛ و من به عنوان یک مسلمان بدون شک با ایران اسلامی خواهم بود که همواره از وحدت مسلمانان حمایت کرده و امت اسلامی را سربلندکرده است.

در جریان تحولات انقلاب اسلامی ایران تا پيروزی برخی جریان ها در میانة راه و حتی بهتر بگوئيم روزهای آخر به خیل عظيم مردم انقلابی پیوستند، با این حال این حضور در مقایسه و نسبت به حضور انبوه و مؤثر نیروهای مذهبی و نیز حضور گسترده مردم به رهبری علما و روحانيت، چندان مؤثر و تأثیر گذار نبود، چرا که سابقه فعالیت های پراکنده این گروه ها به خصوص جریان های غیرمذهبی به علت عدم استقبال مردم و نیز سرکوب رژيم و متلاشی شدن این گروه ها، به گونه ای بود که آنان ديگر چندان قدرت ابراز وجود و يا توانایی ابتکار عمل در جریان انقلاب را نداشتند، به همين دلیل نیروهای پراکنده آنان که در گام های آخر به حرکت گسترده مردم انقلابی پیوستند در يک عمل انجام شده قرار گرفته و ناگزیر باید هدايت و رهبری امام را می پذیرفتند و پیوستن برخی جامانده های این جریان ها به انقلاب، آن هم در مراحل و روزهای مشرف به پيروزی  و نيز مطرح شدن آنان در برخی رسانه ها نمی توانست در هدایت سير انقلاب چندان کارساز باشد، چرا که با توجه به حضور انبوه نیروی های مذهبی به رهبری امام خمینی(ره) ديگر امکان و فرصتی برای برخی از مدعیان نبود و ديگر اين که انقلاب اسلامی حاصل تجربه چند حرکت پیشین خود بود، یعنی تجربه شکست جریان مشروطه و نیز حرکت ملی شدن صنعت نفت و همچنین سرکوب قیام پانزده خرداد و همین تجربیات نیز می توانست برای مدیریت و هدايت انقلاب و نیز در اختیار گرفتن ابتکار عمل توسط رهبری انقلاب، بسيار مفید و کارساز باشد، به عبارتی بی مهری جریان های متمایل به غرب در مشروطه و نیز ملی شدن صنعت نفت موجب گردید تا مردم و نیروهای مذهبی در انقلاب سال پنجاه و هفت برای این که همچون دو حرکت پیشين با انحراف در مسير مواجه نگردند، نسبت به اين گروه ها و جریان ها اعتماد نداشته باشند و هدایت جریان انقلاب را به آنان نسپارند.  

به هر حال برخی از این جریان ها و گروه ها به دلیل این که به صورت جریان های وابسته به بیگانه در کشور ظاهر شدند، با اقبال مردمی رو به رو نشدند، آن ها حتی کوشيدند با ارائه قرائت مذهبی و دینی از خود وارد عرصه شوند، ولی مردم استقبال چندانی نکردند، افزون بر وابستگی برخی از این گروه ها، ناهمگونی گفتمان موجود در این گروه ها با هویت فرهنگی جامعه ایران سبب شد که دامنه فعالیت آنان بسيار محدود گردد، گروه هایی که تحت گفتمان مارکسيستی و يا سوسيالیستی قرار می گرفتند چنین وضعيتی داشتند، بنابراین مهم ترین ضعف آن ها را می توان نداشتن پایگاه و جایگاه مردمی دانست، جریان های فکری ناسيونال لیبرال به دلیل این که موضع گیری مخالف خویش را در چهارچوب قانون اساسی قرار داده بودند و به هيچ وجه به دنبال انقلاب و براندازی حکومت شاه نبودند صرفاً به اصلاحات بر مبنای قانون اساسی بسنده کردند و در نهایت امیدشان به دولت شاپور بختیار بود که از آن طرفی نبستند و از این روی سوار شدن برخی از آنان در قطار انقلاب آن هم در ایستگاه آخر نمی توانست برای آنان جايگاهی نزد مردم ترسيم نماید.

همینطور جریان های التقاطی لیبرال هم که اساساً با سلطنت مشکلی نداشته و نیز نسبت به انقلاب و يا براندازی نظام شاهنشاهی به عنوان يک خواسته اصلی و بنیادین مردم انقلابی تمایلی نداشتند از قافله عقب افتاده و دیرهنگام به سیل خروشان مردم پیوستند، افزون بر این که خاستگاه اجتماعی اين گروه ها از جايگاه و پایگاه و مقبولیت مردمی بر خوردار نبود و با وجود این که آنان به ناگزیر در زمان اوجگیری مبارزات با امواج خروشان مردمی همراه شدند ولی وابستگی فکری آنان به غرب و خوش بینی آنان به قدرت های جهانی به ويژه آمریکا موجب گردید همراهی آنان با مردم انقلابی چندان دوام نداشته باشد، چون جریان های  لیبرال از جمله نهضت آزادی به دلیل خاستگاه فکری که داشتند غالباً متمایل به غرب بودند و همانگونه که خود معترف و معتقد بودند: زندگی که ما امروز داریم همه اش فرنگی است، طرز فکر ما ..... تمام ارمغان غرب است،[1] برای همین به رغم ادعایی که درباره اصل بی طرفی در روابط و سیاست خارجی مطرح می کردند، ولی همچنان خواهان حمایت و رابطه نزدیک با بلوک غرب بودند و حتی درک آن ها از استقلال همان سیاست موازنه منفی دکتر مصدق بود که به معنای نفی غرب و یا غرب زدایی نبود، آنان حتی پیش از پیروزی انقلاب معتقد بودند که حمله همزمان به استبداد و استعمار، مصلحت نیست و ما نباید با آمریکا مخالفت کنیم؛ چرا که آن ها سد محکمی در مقابل کمونیست های ملحد هستند، از این روی آن ها علیرغم این که اذعان داشتند آمریکایی ها موجبات کودتای بیست و هشتم مرداد سی و دو را فراهم کردند، ولی به حفظ و ادامه روابط نزدیک با آمریکا معتقد بودند و حتی بنابر نوشته ویلیام سولیوان آخرین سفیر آمریکا در ایران، آن ها با تعلیق مأموریت هیأت مستشاری نظامی و خروج کلیه اعضای آن از ایران موافق نبوده و خواهان ادامه همکاری نظامی آمریکا با ایران، به خصوص در نیروی هوایی بودند.[2]

در عین حال با پیروزی انقلاب اسلامی جریان ها و گروه های مختلف در فضای آزاد و رهایی يافته از استبداد، فرصت های زیادی برای ابراز وجود پیدا کردند؛ رهبری انقلاب در فضای بعد از پیروزی اين امکان و فرصت را فراهم کرد تا اگر آنان ادعای خدمت به مردم دارند، بیشتر برای مردم محک زده شوند، به عنوان نمونه رهبري انقلاب به سران جبهة ملي فرصت داد با اينكه پرونده آنان در نهضت ملي نفت و ديگر برهه‎هاي تاريخ براي امام (ره) روشن بود، ملّت ایران به خوبی یاد دارد که پس از پیروزی انقلاب براي نهضت به اصطلاح آزادي و هم مسلكان آنان فرصت های زیادی فراهم گردید، به گونه ای که آنان دولت موقت را در اختيار داشتند امّا براي این ملت خداجوي چه كردند؟ جز اينكه با داعيه داران تجزيه‎طلبي و قوميت‎گرايي در مناطق مختلف ايران از تركمن صحرا گرفته تا كردستان به مماشات پرداخته و درصدد تقويت آن برآمدند و امنيت ملي و تماميت ارضي كشور را به مخاطره انداختند، ما می بینيم در همين زمان است كه طرح خودمختاري توسط سران گروه‎هاي مدعی دفاع از خلق كُرد تسليم دولت گردیده و تماميت ارضي كشور به حراج گذاشته می شود، به راستي در صورت محقق شدن خواسته های این مدعیان تجزیه طلبی، چه كسي در برابر تاريخ می بایست پاسخ‎گو باشد، ناگفته نماند که روحيه  و تمایلات غربگرايانه اعضای نهضت آزادی تا جایی پیش رفت که در نهایت اسم و نام برخی از این افراد سر از اسناد لانه جاسوسي آمريكا درآورد که گواه خوبي در اين باره می باشد، در جنگ تحميلي نیز همينها بودند كه بر عليه دفاع مشروع ملت مسلمان و انقلابي اعلاميه پراكني کرده و در صدد تضعيف صفوف مجاهدين اسلام گام برداشتند، در اين میان افرادی چون بني‎صدر را داریم كه داعية مليت و ملي‎گرايي را داشتند که با توجه به اقبال مردمی به ایشان، امام خمينی(ره) امکان و فرصت‎های خدمت به مردم را برای وی فراهم نمودند و به رغم این که نفوذ كلام امام (ره) مي‎توانست به بستن پرونده او در همان ابتدا منجر شود، ولی ایشان همچنان بزرگوارانه فرصت را تا فرماندهي كل قوا براي او فراهم نمودند لکن ديري نپاييد كه خيانت‎هاي او در واقعه طبس و همينطور در واگذاري اراضي ميهن اسلامي به دشمن براي مردم روشن گرديد و همین باعث شد تا خود مردم او را پس زده و رأي‎شان را بازپس گرفتند، در تاريخ انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی از این نمونه فرصت ها و امکان ها برای این گروه ها و نیز این مدعیان به کرّات قابل مشاهده است که به خوبی نشان می دهد پس از پیروزی انقلاب فضای خدمت به مردم برای آن ها مهيا گشته است ولی کارنامه این گروه ها و مدعیان وابسته به این گروه ها نمايانگر این واقعیت است که عملکردشان ديگر جایی برای اعتماد مردم باقی نگذاشته است.   

در مجموع می توان گفت؛ انقلاب مردم ما در سال پنجاه و هفت در واقع انقلابی است با صبغه دینی که با هدایت و رهبری امام خمينی(ره) به پیروزی رسيد، رهبری پر قدرتی که توانست خیل عظيمی از مردم را به صحنه آورد و با يک حضور فراگير مردمی انقلاب را به ثمر رساند، با توجه به همین حضور فراگير و هدایت و رهبری بلامنازع آن و نيز نبود پايگاه مردمی برای برخی جریان ها و گروه های مدعی می توان گفت؛ اين گروه ها و جریانات سياسی چندان نقش مؤثری در خصوص به ثمر رساندن انقلاب نداشته و به عبارتی آنان از اين حرکت عظيم مردمی جامانده اند و بعد از پیروزی انقلاب باوجود این که برای این گروه ها و جریان ها، امکان و فرصت های ظهور و بروز در راستای خدمت به مردم فراهم گردید، ولی متأسفانه آن ها با عملکرد خود نشان دادند که بر خلاف ادعاهای خویش چندان دغدغه خدمت به مردم را ندارند، از این روی با نبود مقبولیت های مردمی مواجه گردیده و بالطبع محلی برای پاسخ به سهم خواهی آنان باقی نماند و اگر آنان در صحنه هم باقی می ماندند با توجه به کارنامه ای که دارند، راه را به راحتی برای بازگشت و نيز تسلط بیگانگان بر کشور را فراهم می کردند.    

 

[1]. مواضع نهضت آزادی در برابر انقلاب اسلامی، نهضت زنان مسلمان، 1361، ص24

[2]. سوليوان، ماموريت در تهران، ص 189 و رک به اسناد لانه جاسوسی ، ج 9و 10، ص91-92

آخوند حاج عبدالحی میرزاعلی امام جمعه آق قلا ضمن تبریک به مناسبت فرارسیدن ایام الله دهه فجر و سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، بیان نمود: انقلاب اسلامی با محوریت تفکر و اندیشه بنیان‌گذار خود  یعنی حضرت امام خمینی (ره) ، وحدت و تقریب را یک تاکتیک و یا ابزار مصلحتی برای پیشبرد اهداف و مقاصد سیاسی نمی‌بیند، بلکه وحدت را یک اصل مسلم دینی میان مسلمانان جهان مي داند.
 
وی افزود: وقوع انقلاب اسلامی در ایران به رهبری حضرت امام خمينی(ره) یکی از رخدادهای بزرگ قرن و منشأ  تحولات فراوان در کشورهای منطقه و نیز ساختار قدرت جهانی شد.

امام جمعه آق قلا ادامه داد: این تأثیرگذاری به طور عمده در پیشبرد روند بیداری و آگاهی مسلمانان و افزایش فعالیت‌های مؤثر دینی در کشورهای اسلامی قابل مشاهده است که یکی از عمده‌ترین توجهات این انقلاب از بدو پیروزی توجه به جهان اسلام و مسائل مسلمانان است.

وی اظهار داشت: به برکت پیروزی انقلاب اسلامی انديشه تقریب مذاهب اسلامی ميان مسلمانان جان تازه ای به خود گرفت و با همت و هوشمندی بنیانگذار فرزانه خود دچار تحولات بنیادی و هدفمند شد.

امام جمعه آق قلا عنوان کرد: یکی از عوامل مجد و عظمت اسلام و ایجاد وحدت و همبستگی میان مسلمانان پیروزی‌ انقلاب اسلامی است.

وی در پایان تاکید کرد: خداوند منان را شکرگزاریم که  امروز همه طوایف و اقوام ایران اسلامی اعم از تشیع و تسنّن در کنار هم برای پیاده کردن احکام اسلام و در جهت‌ پيشبرد اهداف متعالی اسلام تلاش‌ می‏ کنند و امروز وظیفه همه امت اسلامی است که قدر اين انقلاب را بدانيم و از اين انقلاب‌ حمايت و حراست نماییم ودر جهت‌ ترويج آن‌ بیشتر تلاش‌ نمائيم.

آخوند حاج عبدالجبار میرابی مدیر حوزه علمیه اهل سنت حامد قره تپه ترکمن استان گلستان ضمن تبریک به مناسبت فرارسیدن ایام الله دهه فجر و سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، بیان نمود: از دستاوردهای انقلاب اسلامی، ایجاد وحدت ، برادری و اخوت ، همبستگی و یکپارچگی میان علمای فریقین است که بحمدلله در عمل نیز این موضوع را به جهانیان ثابت کردیم  و این الگوی صحیح را پایه گذاری کردیم.

وی افزود: خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: "وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَةَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا"؛ اگر بخواهيد نعمت هاي خدا را بشماريد، نمي توانيد شمارش كنيد؛ انقلاب اسلامی نعمات فراوانی را به ما هدیه کرده است که به دلیل ازدیاد، شمارش آن از وسع ما خارج است.

آخوند میرابی ادامه داد: به عنوان نمونه از نعمات بیکران الهی می توان به تقویت پتانسیل روحیه انقلابی در جوانان این مرز و بوم اشاره کرد که با شعار "ما می توانیم" به دنبال علم و پژوهش حرکت کردند و به علومی پیشرفته دست یافتند و آن را در تمام عرصه های بین المللی و دانشگاهی به نمایش گذاشتند.

وی اظهار داشت: در این راستا انقلاب اسلامی به دنیا ثابت کرد که با وحدت و همبستگی می توان از کشور و وطن خود به خوبی محافظت کرد و با کار آفرینی و تلاش این کشتی را به ساحل آرامش رساند.
 
آخوند میرابی در پایان تاکید کرد: باید به این نکته توجه داشت که علی رقم منفی بافی های مستکبرین عالم دراین امر مهم، تنها کشور ایران اسلامی توانست به این نعمت وحدت و تقریب به خوبی عمل نماید؛ البته ایران اسلامی بسیار تلاش دارد با ارسال سفیران  و علمای خود به کشورهای مختلف میان اهل سنت و تشیع در کشورهای اسلامی ایجاد وحدت و انسجام نماید که به فضل الهی با بیانات و رهنمودهای مقام معظم رهبری و کتب و مقالات گوناگون این افتخار نصیب امت ایران گردیده است که گامی موثر در وحدت امت اسلامی داشته باشند.

«ماموستا امجد محمودی » امام جمعه موقت شهرک بهاران مریوان ، ضمن تبریک چهل و سومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به آحاد ملت ایران اسلامی بخصوص مردم بابصیرت کردستان، اظهار داشت: چهل و سه سال از شروع انقلاب تا کنون گذشت، اما عدم وابستگی به استکبار جهانی یعنی آمریکایی خیانتکار موجب شد تا به برکت انقلاب اسلامی و  با اتحاد و همدلی ملت عزیز و مدافعان خون شهداء از لحاظ فناورهای هسته ای، نانو و نظامی جزء ابر قدرتمندترین کشورها در جهان باشیم.
 
وی با اشاره به این مطلب که انقلاب اسلامی ایران بی شک پدیده ای نوظهور در قرن حاضر می باشد؛ عنوان کرد: انقلاب اسلامی یک ایدئولوژی است که ساختار آن آزادی و هویت بخشی به انسانهای آزاده و آزدیخواه است که نمونه آن در کشورهای منطقه مشاهده می کنیم.
 
«ماموستا امجد محمودی» با بیان اینکه ملت ایران اسلامی با پشت سر گذاشتن آزمونهای مختلفی از جمله هشت سال دوران دفاع مقدس، ترور دانشمندان هسته ای، تحریم ظالمانه  و جنگ های بی امان فرهنگی از سوی رسانه های دشمن، جبهه استکبار نتوانست یاس و ناامیدی را در دل ما ملت مسلمان ایران ایجاد کند چون ما رهبری داریم که با تفکر و آینده نگری خویش به ما خط استقامت و درس دشمن شناسی داده اند و با پیروی از این رهبر فرزانه در کمال افتخار و آرامش زندگی می کنیم و به آینده روشن امیدواریم.
 
امام جمعه موقت شهرک بهاران مریوان  در پایان خاطرنشان کرد: امیدوارم که دولت سیزدهم بتواند با تدابیر خوب خود تورم را کنترل ، مبارزه با مفسدان اقتصادی و اخلال گران نظم و امنیت را سرلوحه خویش قرار دهد.

احادیث