emamian

emamian

از شگفتیهای مراسم زیارت خانه خدا جمع میان بعد معنوی و عرفانی و ابعاد اجتماعی و فرهنگی است که آن را در میان عبادات ، بی مانند ساخته است. عبادت، رابطه نیرومند میان خلق و خالق است و هنگامی به اوج خود می رسد که عبادت کننده غرق صفات جمال و جلال حق شود و براستی زیارت خانه خدا برای آگاهان بیدار دل چنین است.

در شهر مکه و مدینه ، مکان هایی که طبق روایات وارده در آنجاها دعاها مستجاب می شوند، به طور خلاصه به آنها اشاره می کنیم:

یکی از شریف ترین مساجد دنیا، مسجد النبی در مدینه می باشد که طبق فرمایش رسول خدا (صلّی الله علیه و آله)، یک رکعت نماز در آنجا بهتر از هزار رکعت نماز در دیگر مساجد است. در داخل این مسجد محل های خاصی وجود دارد که دعا در آنجاها مستجاب می شود:

  1. روضه شریفه: قسمتی از مسجد النبی است که در ناحیه جنوب شرقی قرار دارد و به نام روضه مطهره و روضه شریفه شناخته می شود. این قسمت فضیلت زیادی دارد، چرا که در حدیث رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) به عنوان روضه ای بهشتی معرفی شده است. «ما بین بیتی و منبری روضه من ریاض الجنه» پس این منطقه شامل مرقد مطهر پیامبر (صلّی الله علیه و آله)، منبر و محراب آن حضرت می باشد که هر کدام از قداست خاصی برخوردارند و ما بین منبر و قبر پیامبر که همان روضه بهشتی است، از مکانهایی است که دعا در آن مکان مستجاب می شود.(۱)
  2. ستون توبه: این ستون یادآور خاطره ای است درباره یکی از اصحاب رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) به نام ابولبابه که در جریان جنگ خندق بر علیه مسلمانان اقدامی کرد ولی زود متوجه خطای خویش شد و مستقیم به سوی مسجد رفت و خود را به این ستون بست و شروع به گریه و زاری کرد تا اینکه خداوند ضمن آیاتی توبه او را پذیرفت. به همین علت این ستون به نام ستون توبه معروف است و دعا و توبه در کنار این ستون مورد قبول حق تعالی قرار می گیرد.

لازم به ذکر است که مکانهای مقدس دیگر در شهر مدینه و مسجد النبی وجود دارد که اگر انسان با خلوص نیت و طهارت باطنی در آن مکانها متوسل به حضرت حق بشود حتما مورد رحمت خداوند قرار می گیرد. جاهایی مثل قبرستان شریف بقیع، مقام جبرئیل و…

شهر مکه نیز دارای فضایل بی شماری است. به ویژه خداوند در استجابت دعای حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ حرمت فراوانی برای این شهر و اهل آن به عنوان اهل الله قائل شده است. عظمت و قداست خانه خدا «کعبه» آن قدر است که وقتی چشم انسان برای اولین بار به آن می افتد ناخودآگاه به سجده افتاده و در مقابل این عظمت تاب و توان خود را از دست می دهد، اما در مسجد الحرام و اطراف این خانه نیز مکان های خاصی وجود دارد که دعا و نماز در آنجا مورد قبول حق تعالی واقع می شود.

۱و۲٫ رکن یمانی و رکن اسود: چهار زاویه کعبه به عنوان چهار رکن شناخته می شود از میان این چهار رکن، فضیلت رکن یمانی و رکن اسود از بقیه بیشتر است. روایات زیادی از شیعه و سنی درباره فضیلت و اهمیت این رکن ها وارد شده است. در روایتی از امام صادق ـ علیه السّلام ـ آمده که «رکن یمانی دری از درهای بهشت است و از روز گشوده شدنش، بسته نشده است» همچنین در بعضی روایات رکن یمانی از موارد استجابت دعا ذکر شده است.(۲)

  1. ملتزم: قسمتی از دیوار کعبه را که در یک سوی آن حجر الاسود و در سوی دیگرش درب کعبه قرار دارد، «ملتزم» می نامند. این محل از آن روی ملتزم نامیده شده که مردم در آن قسمت به دیوار ملتزم می شوند و دعا می خوانند. در روایتی آمده است که رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) صورت و دستهای خود را بر روی این قسمت دیوار قرار می داد. همچنین از پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نقل شده که فرمودند: ملتزم محلی است که دعا در آنجا مستجاب می شود و هیچ بنده ای نیست که در آنجا خدا را بخواند و خداوند دعایش را مستجاب نکند.
  2. مستجار: در سوی دیگر کعبه، دیوار کنار رکن یمانی را «مستجار» می نامند، اینجا نیز از مکانهای استجابت دعا شمرده شده و محلی است که مردم بدان جا پناه می آورند، به همین دلیل مستجارش می نامند.
  3. حطیم: یکی از محل های مقدس مسجد الحرام، و در کنار کعبه، جایی است که آن را «حطیم» می نامند. حطیم از آغاز مورد توجه مسلمانان بوده و مردم برای استغاثه و دعا در آنجا جمع می شدند. خواندن نماز و دعا در این محل بسیار سفارش شده و دارای فضیلت بسیار می باشد.

مباهله پیامبر(ص) با مسیحیان نجران، در روز بیست و چهارم ذی‌الحجه سال دهم هجری اتفاق افتاد. پیامبر (ص) طی نامه‌ای ساکنان مسیحی نجران را به آیین اسلام دعوت کرد.

 

در آن زمان بخش با صفای نجران، با هفتاد دهکده تابع خود، در نقطه مرزی حجاز و یمن قرار گرفته بود. در آغاز طلوع اسلام این مکان، تنها نقطه مسیحی‌نشین حجاز بود که مردمِ آن به عللی از بت‌پرستی دست کشیده و به آیین مسیحیت گرویده بودند. پیامبر اکرم (ص) برای گذاردن رسالت خویش و ابلاغ پیام الهی، به بسیاری از ممالک و کشورها نامه نوشت یا نماینده فرستاد تا ندای حق‌پرستی و یکتاپرستی را به گوش جهانیان برساند. همچنین نامه‌ای به اسقف نجران، «ابوحارثه»، نوشت و طی آن نامه ساکنان نجران را به آیین اسلام دعوت کردند.

 

اما مردم نجران که حاضر به پذیرفتن اسلام نبودند بر ادعای خود اصرار داشتند و دلیل الوهیت مسیح را، تولد عیسی(ع) بدون واسطه پدر می‌دانستند نمایندگان خود را به مدینه فرستادند و پیامبر(ص) آنان را به امر خدا به مباهله دعوت کرد.

 

مباهله این گونه است افرادی که درباره مسئله مذهبی مهمی گفتگو دارند در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا تضرع کنند و از او بخواهند که دروغگو را رسوا سازد و مجازات کند.

 

همچنین خداوند در آیه ۶۱ سوره آل عمران می‌فرماید: «هرگاه بعد از دانشی که به تو رسیده، کسانی با تو به محاجه و ستیز برخیزند، به آنها بگو بیایید فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان، و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم؛ سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغ گویان قرار دهیم».

 

در روایات اسلامی آمده است که چون موضوع مباهله مطرح شد، نمایندگان مسیحی نجران از پیامبر(ص) مهلت خواستند تا در این کار بیندیشند و با بزرگان خود به شور بپردازند.

 

نتیجه مشاوره آنان که از ملاحظه‌ای روان شناسانه سرچشمه می‌گرفت این بود که به افراد خود دستور دادند اگر مشاهده کردید محمد (ص) با سر و صدا و جمعیت و جار و جنجال به مباهله آمد با او مباهله کنید و نترسید؛ زیرا در آن صورت حقیقتی در کار او نیست که متوسل به جاروجنجال شده است و اگر با نفرات بسیار محدودی از نزدیکان و فرزندان خردسالش به میعادگاه آمد، بدانید که او پیامبر خداست و از مباهله با او بپرهیزید که خطرناک است.

 

در روز مباهله مسیحی‌ها با اسب‌های زینت شده به طلا در محل حاضر شدند در صورتی‌ که پیامبر(ص) با حضرت علی (ع)، حضرت فاطمه(س) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) آمده بودند که در این هنگام وقتی مسیحیان دیدند پیامبر(ص) نزدیک‌ترین خویشانش را برای مباهله حاضر کرده‌اند به حقانیت آنها گواه دادند و به پیامبر(ص) اعلام کردند که مباهله نمی‌کنیم.

 

پیامبر(ص) نیز از آنها درخواست کردند یا اسلام آورند و یا در پناه اسلام باشند و برای مسلمانان توطئه‌چینی نکنند و آنها را آزار ندهند، در این هنگام مسیحیان پذیرفتند زیر پرچم اسلام قرار گیرند.

 

 نزول آیه تطهیر در روز مباهله

 

روزی که پیامبر خدا (ص) قصد مباهله کرد، قبل از آن عبا بر دوش مبارک انداخت و حضرت امیرالمومنین و فاطمه و حسن و حسین (ع) را در زیر عبای مبارک جمع کرد و گفت: «پروردگارا، هر پیغمبری را اهل بیتی بوده است که مخصوص‌ترین خلق به او بوده‌اند. خداوندا، اینها اهل بیت‌منند. پس شک و گناه را از ایشان برطرف کن و ایشان را پاک پاک کن. »

 

در این هنگام جبرئیل نازل شد و آیه تطهیر را در شان ایشان فرود آورد: "همانا خداوند اراده فرمود از شما اهل بیت پلیدی را برطرف فرماید و شما را پاک پاک کند. " و در این روز نیز حضرت امیرالمؤمنین(ع) در حال رکوع انگشتری خود را به سائل داد و آیه «اِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ» در شان ایشان نازل شد.

 

 اعمال و دعای روز مباهله

 

علاوه بر استحباب غسل و روزه در روز ۲۴ ذی الحجه خواندن نماز نیز توصیه شده است؛ به این کیفیت که نزدیک زوال غسل کند و دو رکعت نماز بگذارد و در هر رکعت پس از حمد، سوره توحید، آیة الکرسی و سوره قدر، هر کدام را ده بار بخواند. همچنین دعای مباهله که شبیه به دعای سحرهای ماه رمضان است و در مفاتیح الجنان ذکر شده است، خوانده شود.  بعد از قرائت دعای مذکور، قرائت دو رکعت نماز و ۷۰ مرتبه استغفار و اوّل آن اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمینَ، صدقه دادن به جهت تأسی به حضرت امیرالمؤمنین (ع)، زیارت کردن امام علی(ع) و خواندن زیارت جامعه از جمله اعمال روز مباهله ذکر شده است.

مباهله پیامبر (ص) با مسیحیان نجران، در روز بیست و چهارم ذی الحجّه سال دهم هجری روی داد.

مباهله در تاریخ اسلام

مباهله نقطه عطفی در تاریخ اسلام است. در آن روز بار ديگر نور اسلام در افاق هستی درخشیدن گرفت و عالمیان در سال نهم هجرت، حقانیت نبوت پیغمبر( ص) و اهل بیت آن حضرت را براي چندمین بار به تماشا نشستند و روز مباهله، بعنوان یکی ديگر از روزهای دعا وشکرگزاری در تاریخ اسلام ثبت شد.


معنای لغوی مباهله
مباهله اساسا از« بَهل» به معنی رها کردن و برداشتن قید و بند از چیزی است، ولی مباهله به معنای لعنت کردن یکدیگر و نفرین کردن است.

روز« مباهله» چه روزی است؟
بیست و چهارم ذیحجه را روز مُباهله گویند.

شرح اجمالی واقعه مباهله
مباهله پیامبر (ص) با مسیحیان نجران، در روز بیست و چهارم ذی الحجّه سال دهم هجری روی داد. رسول اکرم( ص) طی نامه ای اهالی مسیحی نجران را به آئین اسلام دعوت کرد اما مردم نجران حاضر به پذیرفتن اسلام نبودند به همین دلیل گروهی از مسیحیان نجران همراه با چند تن از علما و اسقفهایشان مثل« عاقب» و« سید» براي تحقيق پیرامون حضرت محمد صلی الله علیه و آله و گفتگو و مناظره با وی به مدینه آمدند.

 

آن ها به خدمت پیغمبر رسیدند و مباحثه را آغاز کردند، آن ها طی صحبت های خود عیسی (ع) را پسر خدا معرفی نمودند و دلیل آن ها همان تولد عیسی بدون پدر بود. خداوند در جواب آن ها اظهار می دارد که داستان عیسی پیش خداوند مانند داستان آدم است که وی را از خاک آفرید، یعنی درصورتی که عیسی پدر نداشت آدم هم پدر و مادر نداشت و درصورتی که بنا باشد که عیسی را بخاطر آن خصوصیت پسر خدا بدانند، باید در مورد آدم هم چنين اعتقادی داشته باشید، بلکه آدم اولی است. درحالی که هر دو نفر مخلوق خدا هستند و خداوند با قدرت خود آن ها را بطور غیر معمول افریده است.

 

 انجام غسل، گرفتن روزه و خواندن نماز در روز مباهله سفارش شده است


وفد نجران این جواب را که حقیقتاً مستدل و منطقی بود نپذیرفتند و بنابراین پیغمبر به فرمان خداوند، آن ها را به« مباهله» دعوت کرد. به این صورت که آن ها دوستان خود مثل فرزندان و زنان و جانهایشان را بخوانند و اینها هم چنين کنند و روبروی هم قرار بگیرند و هر دو گروه دست به دعا بردارند و در پیشگاه خدا گریه و زاری نمایند و طرف ديگر را نفرین کنند و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار بدهند.

هنگامی که پیغمبر آن ها را به مباهله دعوت کرد و آن ها اطمینان خاطر و ثبات قدم پیغمبر را دیدند از وی یک شب زمان خواستند تا در این مورد بیندیشند. آن ها به قرارگاه خود برگشتند و درباره پیشنهاد پیغمبر با هم‌دیگر مشورت کردند. اسقف بزرگ آن ها گفت: فردا بنگرید درصورتی که محمد با نزدیکان و خانواده خود براي مباهله آمد، از مباهله با وی جلوگیری کنید ولی درصورتی که با اصحاب خود آمد با وی مباهله کنید.

در روز 24 ذی الحجه پیغمبر قبل از آنکه مباهله کند، عبا بر دُوش مبارک گرفت و حضرت امیرالمؤمنین و فاطمه و حَسَن و حسین عَلیهمُ السلام را داخل در زیر عبا نمود و گفت: پروردگارا هر پیغمبرى را اهل بیتى بوده است که مخصوص ترین خلق بوده اند به او، خداوندا اینها اهل بیت من هستند پس از ایشان برطرف کن شک و گناه را و پاک کن ایشان را پاک کردنى. پس جبرئیل نازل شد و آیه تطهیر در شأن ایشان آورد. پس حضرت رسول( ص) آن چهار بزرگوار را بیرون برد از براى مباهله زیرا نگاه نصارى بر ایشان افتاد و حقّیّت آن حضرت و آثار نزول عذاب مشاهده کردند جُرأت مُباهله ننمودند و استدعاى صلح و قبول جزیه نمودند و در این روز هم حضرت امیرالمؤمنین( ع) در حال رکوع انگشترى خود را به سائل داد و آیه اِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ در شانش نازل شد.


فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ
پس هر که با تو، پس از علم و دانشی که به تو رسیده است، در مورد او( عیسی) به ستیز و محاجّه برخیزد (و از قبول حقّ شانه خالی کند) بگو: بیائید پسرانمان وپسرانتان وزنانمان وزنانتان وخودمان را (کسی که به منزله خودمان است) و خودتان را بخوانیم، بعد( به درگاه خدا) مباهله و زاری کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم. واژۀ« نَبتَهل» از ریشۀ« ابتهال» به معنای بازکردن دست ها و ارنج ها براي دعا، بسوی اسمان است. این آیه، به آیۀ مباهله معروف گشته است. مباهله، یعنی توجّه و تضرّع دو گروه مخالف یکدیگر، به درگاه خدا و تقاضای لعنت و هلاکت براي طرف مقابل که از نظر وی اهل باطل است.


اعمال و نماز روز مباهله
علاوه بر استحباب غسل و روزه در روز24 ذی الحجه. خواندن نماز هم سفارش شده است؛ به این کیفیت که نزديک زوال غسل کند و دو رکعت نماز بگذارد و در هر رکعت بعد از حمد، سوره توحید، آیة الکرسی و سوره قدر، هر کدام را ده بار بخواند. همچنين خواندن دعاى مباهله که شبیه به دعاى سحرهاى ماه رمضان است و در مفاتیح الجنان ذکر شده است. همچنين بعد قرائت دعای مذکور، قرائت دو رکعت نماز و 70 دفعه استغفار و اوّل آن اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمینَ، صدقه دادن به جهت تأسی به حضرت امیرالمؤمنین( ع)، زیارت کردن امام علی( ع) و خواندن زیارت جامعه از اعمال روز مباهله ذکر شده است.

احتجاج‌های تاریخی به واقعه مباهله

احتجاج به این واقعه، در سخنان امیر مؤمنان(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و سایر ائمه(ع) و حتی برخی اصحاب پیامبر یافت می‌شود.

احتجاج سعد بن ابی وقاص

عامر بن سعد بن ابی وقاص از پدرش نقل می‌کند که معاویه به سعد گفت: چرا تو علی را سب نمی‌کنی؟ سعد گفت:

مادامی که سه مطلب را به خاطر دارم هرگز او را سب نخواهم نمود، که اگر یکی از آن سه مطلب مربوط به من بود، آن را بیش از اینکه شتران سرخ‌مو داشته باشم دوست داشتم. در ادامه وی سه مطلب را در توصیف امیرالمؤمنین (ع) ذکر می‌کند از جمله اینکه: چون آیه مباهله نازل شد رسول خدا(ص) علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) را خواند و گفت: اَللهُمَّ هؤلاءِ اَهلُ بَیتی یعنی خدایا اینان اهل‌بیت من هستند.[۱۲]

احتجاج امام کاظم(ع)

هارون عباسی به امام کاظم(ع) گفت: شما چگونه می‌گویید ما نسل پیامبریم، در حالی که پیامبر(ص) نسلی ندارد، زیرا نسل صرفاًَ از طریق فرزند پسر است نه دختر، و شما فرزندان دختر پیامبرید.

امام کاظم(ع) گفت: مرا از پاسخ به این سؤال، معاف دار.

هارون گفت:‌ تو را معاف نمی‌کنم تا اینکه دلیلی از قرآن بیاوری. شما فرزندان علی(ع) ادعا می‌کنید که هیچ حرفی از قرآن نیست مگر اینکه تأویلش نزد شماست، و استدلال می‌کنید به این آیه که: ...مَّا فَرَّطْنَا فِی الْكِتَابِ مِن شَیءٍ ۚ...﴿۳۸﴾ (ترجمه: ...ما هیچ چیزی را در كتاب فروگذار نكرده‌ایم؛...)[ انعام–۳۸] ، و [بدین طریق] خود را از رأی علماء و قیاس، بی‌نیاز می‌دانید.

امام کاظم(ع) گفت: اجازه جواب را به من می‌دهی؟ هارون گفت: بگو. امام(ع) فرمود:

وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیعْقُوبَ ۚ کلًّا هَدَینَا ۚ وَنُوحًا هَدَینَا مِن قَبْلُ ۖ وَمِن ذُرِّیتِهِ دَاوُودَ وَسُلَیمَانَ وَأَیوبَ وَیوسُفَ وَمُوسَیٰ وَهَارُونَ ۚ وَکذَٰلِک نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿۸۴﴾ وَزَکرِیا وَیحْییٰ وَعِیسَیٰ وَإِلْیاسَ ۖ کلٌّ مِّنَ الصَّالِحِینَ ﴿۸۵﴾ (ترجمه: و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم، و همه را به راه راست درآوردیم، و نوح(ع) را از پیش راه نمودیم، و از نسل او داوود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را [هدایت کردیم] و این گونه، نیکوکاران را پاداش می‌دهیم. (۸۴) و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را که همه از شایستگان بودند، (۸۵))(سوره انعام/ آیات۸۵-۸۴)

پدر عیسی کیست؟

هارون گفت: پدر ندارد. امام(ع) فرمود:

پس خداوند صرفاً از طریق مریم او را ملحق به نسل پیامبران کرده است، و ما را نیز این‌چنین از طریق مادرمان فاطمه(س)، به نسل پیامبر(ص)، ملحق کرده است. باز هم بگویم؟

هارون گفت: بگو.

در این هنگام، امام آیه مباهله را تلاوت فرموده، سپس گفت:

هیچ کس نگفته است که پیامبر(ص) هنگام مباهله با نصاری، به جز علی بن ابی طالب و فاطمه و حسن و حسین، شخص دیگری را به همراه آورده است، پس مراد از «فرزندانمان» حسن و حسین، و مراد از «زنانمان» فاطمه، و مراد از «جان‌هایمان» علی بن ابی طالب است.[۱۳] بنابراین، خداوند در آیه مباهله، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را فرزند پیامبر(ص) خطاب کرده است، و این صریح‌ترین دلیل است بر اینکه اهل بیت، نسل و ذریه پیامبر(ص) هستند.

احتجاج امام رضا(ع)

روزی مأمون به امام رضا(ع) گفت: بزرگ‌ترین فضیلت امام علی(ع) را که قرآن بر آن دلالت دارد به من بگو. امام رضا (ع) فرمود: فضیلت او در مباهله. سپس آیه مباهله را قرائت کرد و گفت:

رسول خدا(ص)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را دعوت کرد که پسرانش بودند، و حضرت فاطمه(س) را دعوت کرد که در اینجا مصداق کلمه زنان است و امام علی(ع) را دعوت نمود که به حکم خداوند عزّ و جلّ، نفس [= جان] پیامبر(ص) است. هیچ آفریده‌ای برتر از پیامبر(ص) نیست؛ پس به حکم خداوند، بایستی کسی برتر از نَفْس[جان] پیامبر(ص) نباشد.

سخن امام(ع) که به اینجا رسید، مأمون گفت: خداوند «فرزندان» را به لفظ جمع آورده است در حالی که پیامبر(ص) فقط دو پسرش را آورده است، و زنان نیز به لفظ جمع آمده است در حالی که پیامبر(ص) فقط دخترش را آورده است، پس چرا نگوییم که دعوت از نفس [جان] نیز در حقیقت، مرادش خود پیامبر(ص) باشد، و در این صورت، فضیلتی را که برای امیرالمؤمنین(ع) بیان کردی، ساقط می‌شود؟ امام رضا(ع) در پاسخ فرمود:

آنچه گفتی درست نیست، زیرا دعوت کننده، کسی غیر از خودش را دعوت می‌کند، هم چنان که آمِر، به غیر خودش دستور می‌دهد، و درست نیست که کسی خودش را حقیقتاً دعوت کند، هم چنان که کسی حقیقتاً نمی‌تواند به خودش دستور دهد. رسول خدا(ص) مردی را در مباهله غیر از امیرالمؤمنین(ع) دعوت نکرد، پس ثابت می‌شود که وی، نفسی است که مقصود خداوند در کتابش است و حکم آن را در قرآن قرار داده است.

پس مأمون گفت: با آمدن پاسخ، سؤال، برکنده شد.[۱۴]

 

و هر کس بر حسین گریسته دست او را می‌گیریم و در بهشت در می‌آوریم. ای فاطمه همه چشم ها در قیامت گریان است مگر چشمی که بر حسین گریسته باشد.

 

فی البحار قال:

رایت بعض تالیفات بعض الثقات من المعاصرین یروی انّه: لما اخبر النَبی(صلی الله علیه و آله) ابنته فاطمه بقتل ولدها الحسین و ما یجری علیه من المحن بکت فاطمه بکاءً شدیداً و قالت: یا ابه، متی یکون ذلک؟ قال: فی زمان خال منی و منک و من علی. فاشتدّ بکائها و قالت: یا ابه فمن یبکی علیه و من یلتزم باقامة العزاءِ له؟
فقال النبی: یافاطمه، ان النساء امتی یبکین علی نساء اهل بیتی، و رجالهم یبکون علی رجال اهل بیتی، و یجددون العزاء جیلاً بعد جیل فی کل سنة، فاذا کان یوم القیامةتشفعین انت للنساء و انا اشفع للرجال و کلْ من بکی منهم علی مصائب الحسین اخذنا بیده و ادخلناه الجنة.
یا فا طمه، کل عین باکیة یوم القیامة، الا عین بکت علی مصائب الحسین فاّنها ضاحکة مستبشرة بنعیم الجنة.

 

"بحار الانوار ، ج44 ، ص292"

 

 چون رسول خدا صلی الله علیه و آله خبر داد فاطمه سلام الله علیها را از شهادت حسین علیه السلام و مصائبی که بر او وارد می‌شود ، فاطمه-سلام الله علیها-سخت گریست و عرض کرد: ای پدر، این حادثه کی واقع می شود؟


فرمود: وقتی که نه من باشم و نه تو و نه علی. فاطمه بر شدت گریه بیفزود و بیشتر گریست و عرض کرد:  ای پدر: پس چه کسی برای فرزندم گریه می‌کند و مجلس عزا و مصیبت او را برپا می‌کند؟

رسول خدا فرمود:ای فاطمه زنان امت من می‌گریند بر زن های اهل بیت من و مردان امت من می‌گریند بر مردان اهل بیت من و عزای فرزند مرا هر سال طایفه ای بعد از طایفه ای تازه می‌کنند.


پس چون روز قیامت شود تو شفاعت زنان را می‌کنی و من شفیع می‌شوم مردان را، و هر کس بر حسین گریسته دست او را می‌گیریم و در بهشت در می‌آوریم.

ای فاطمه همه چشم ها در قیامت گریان است مگر چشمی که بر حسین گریسته باشد. او خندان و شادمان به نعیم بهشت خواهد بود.





پنج شنبه, 23 مرداد 1399 13:10

دورى از شيطان به وسيله ى نماز

(ما أَرْغَمَ أَنْفَ الشَّيْطانِ أَفْضَلُ مِنَ الصَّلاةِ، فَصَلِّها وَأَرْغِمْ أَنْفَ الشَّيْطانِ)[16]
هيچ چيز به مانند نماز، بينى شيطان را به خاك نمى سايد، پس نماز بگذار و بينى ابليس را به خاك بمال.
شرح
اين كلام از پاسخ هايى است كه از ناحيه ى مقدّس امام زمان(عليه السلام)، در جواب مسائل ابى الحسين جعفر بن محمّد اسدى، صادر شده است. از اين حديث استفاده مى شود كه به خاك ماليدن بينى شيطان (غلبه بر شيطان) اسباب متعدّدى دارد كه بهترين آنها نماز است; زيرا نماز، مشتمل بر انقطاع از خلق و توجه تامّ به خداوند متعال و ذكر و ياد اوست. خداوند متعال مى فرمايد:
(أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري)[17]; نماز را براى ياد من برپا دار.
نمازى كه چنين باشد، انسان را از فحشا و منكرات باز مى دارد، و در نتيجه، انسان بر هواى نفس و شيطان غالب مى گردد.

[16]. كمال الدين، ج2، ص520، ح49 ; فقيه، ج1، ص498، ح1427 ; تهذيب الأحكام، ج2، ص175، ح155 ; الإستبصار، ج1، ص291، ح10 ; الغيبة، طوسى، ص296، ح250 ; احتجاج، ج2، ص298 ; بحارالأنوار، ج53، ص182، ح11 ; وسائل الشيعة، ج4، ص236، ح5023 .
[17]. سوره ى طه، آيه ى 14 .

سید جمال الدین اسدآبادی، از دیگر طلایهداران وحدت و بیداری اسلامی و فریادگر احیای عظمت اسلام ناب محمدی است که سر سلسله جریان فکری استبداد داخلی و استعمار خارجی را در جوامع اسلامی تشخیص داد و با این دو مسئله به شدت مبارزه و بیدار سازی را در این جوامع آغاز کرد و با همه توان مترصد آن شد با قدرت و توانایی راه نجات مسلمانان را به عالمان دینی آنان بشناساند و غبار نشسته بر دین را از چهره اسلام دور کند.

این مصلح بزرگ که هدف اصلی‌اش وحدت و اتحاد مسلمین و استعمار ستیزی بود پس از سالها فعالیت با طرح مبارزه با استعمار و استبداد و تلاش در احیای اسلام و عزت مسلمین تحول و انقلابی عظیم را خلق کرد.

سیدجمال در مجله عروه الوثقی آورده است: « اگر مسلمانی حاضر نباشد سخن حق برادر دینی خود را بشنود چون هم مذهب او نیست و حتی از او، بیش از دشمنی اصلی و مشترک بگریزد و دشمنی با وی را در دل گیرد؛ اسلام با چنین تعصبی به شدت مخالفت کرده است.

چه مصیبت ­هایی که از این­گونه تعصبات بر مسلمان وارد آمد، چه خون­ هایی که ریخته شد، چه شمشیرهایی که به جای کشید شدن به روی دشمن به روی برادر کشیده شد، چه بسیار نیروهایی که به جای جنگ با استعمار و کفر در راه جنگ با فرزندان توحید به کار رفته است و در پی آن بود که جامعه مستحکم اسلام تجزیه گشت و به افراد تقسیم شد؛ هر کدام آنها دارای فرقه­‌ای شدند و هر فرقه به­ دنبال خواسته­ ها و تمایلات خود رفت.

عده‌ای به سوی ملک و حکومت و ‌عده­ای به جانب مذهب، ‌به تدریج آثار آن عقاید و ایمانی که مسلمانان اولیه را به سوی وحدت و یگانگی دعوت می­‌کرد و مردم را برای استحکام وحدت جامعه اسلامی برمی­انگیخت، از روان مسلمانان زایل گشت و آنچه که از ایمان و عقاید مذهبی در ذهن آنان باقی ماند، تبدیل به یک سلسله صورت­ های ذهنی شد که فقط در گنجینه خیال آنان حفظ می­شد و حافظه آنها هنگام نشان دادن معلومات نفسانی خویش به آن صورت­ ها توجه می­کرد».

پنج شنبه, 23 مرداد 1399 13:03

حج؛ بزرگترین کنفرانس وحدت اسلامی

"شیخ مصطفی نوری" امام جمعه گله دار (فارس)  بیان نمود: اخوت انگیزترین برنامه حج تجلی وحدت امت اسلام ، مظهر بارز نماد وحدت مسلمین ، اعلان وحدت خط انبیا ،   کلام الله ، معجزه جاوید حبل الله المتین است؛ مهمترین و اساسی ترین مصدر وحدت مسلمانان حج است که موسمی و راهی براي وحدت مسلمین می باشد زیرا امت اسلام را از اقصی نقاط عالم به سوی خانه خود فرا می خواند «اذن فی الناس بالحج»؛ همگان به ندای پرودگار عالم لبیک می گویند و همه دلها به شوق رفتن به آن دیار و سرزمین الهی بی صبرانه انتظار می کشند.

شیخ نوری وحدت و اتحاد را از فلسفه های حج و از رهنمودهای نبی خدا و از ارزشهای اسلام دانست و گفت: یکی از آثار و پیامهای حج ایجاد وحدت و همگرایی است؛ از ملیت ها و مذاهب متعدد در میقات های حج یک ذکر را که همانا «لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ إِنَّ الْحَمْدَ وَالنِّعْمَةَ لَكَ وَالْمُلْكَ، لَا شَرِيكَ لَكَ» را تکرار می کنند و این یک رنگی باید در تمام عرصه ها تجلی یابد، حضور انسانها از رنگ ها، نژادها، کشورها و ملیت های مختلف در روزها و مکان های معین برای انجام عملی مشخص بسیار جذاب و عمیق می باشد که حضور حجاج در سرزمین عرفه سرزمین شناخت و آَشنایی دارای مدلول واضح اجتماعی است.

"آخوند گلدی کمالی" مدیر مدرسه خادمیه (خراسان شمالی) نیز پیرامون فضیلت عشر ذی الحجه و جایگاه این ماه مبارک در اسلام، اذعان داشت: تمام مسلمانان جهان به فضیلت و جایگاه این ماه عظیم آشنایی دارند، خداوند متعال در قرآن کریم به حضرت موسی علیه السلام در زمانی که به مناجات در کوه طور مشغول بودند فرمود: « وَوَاعَدْنَا مُوسَىٰ ثَلَاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ۚ وَقَالَ مُوسَىٰ لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ»؛ و ما با موسی سی شب وعده قرار دادیم و ده شب دیگر بر آن افزودیم تا آنکه زمان وعده پروردگارش به چهل شب تکمیل شد و موسی به برادر خود هارون گفت: تو اکنون جانشین من در قوم من باش و راه صلاح پیش گیر و پیرو راه اهل فساد مباش.

آخوند کمالی تصریح کرد: مسلمانان باید اتحاد و همدلی خود را حفظ کنند و در تمام امور خویش وحدت را یکی از مولفه های اساسی خود در نظر بگیرند، الحمدلله مجمع تقریب توانسته ذیل عنایت مقام معظم رهبری این سنت حسنه را احیا کند و اتحاد و اخوت مذاهب اسلامی را تقویت نموده و دشمنان را همواره مایوس گرداند، انشاءالله بتوانیم همگان "وحدت کلمه" را بیش از گذشته سرلوحه امور خویش قرار دهیم.

"مولوي غلام حیدر فاروقی" مدیر حوزه علميه الصدیق و امام جمعه اهل سنت بیرجند گفت: حج یکی از ارکان پنج گانه اسلام یعنی (توحید ، نماز ، زکات ، روزه و حج) است، حج یکی از فرائض واجب در اسلام می باشد که در ماه ذی الحجه مسلمانان جهان را در مکانی مقدس گردهم جمع می کند و علاوه بر اجتماع عظیم امت اسلام در مکه مکرمه؛ کنفرانس عظیم اسلامی شکل خواهد گرفت.

وی افزود: در واقع مسلمانان در مراسم حج گردهم جمع می شوند تا در این اجتماع عظیم به تبادل نظرات و طرح مشکلات جهان اسلام بپردازند و راهکارهای مناسب را جهت حل مشکلات امت اسلام بیان کنند، از فواید این اجتماع رسیدن به راه حل های عملی برای عزت و شوکت امت اسلام است.

مولوی فاروقی به دیگر ویژگی های حج ابراهیمی اشاره نمود و اذعان داشت: از دیگر ویژگی های حج می توان به وحدت و انسجام امت اسلام و به رخ کشیدن آن به جهانیان اشاره نمود و در این فریضه عظیم افراد از هر ملیت و مذاهب اسلامی ، فقیر و غنی و پست و جایگاه  با مساوات و عدالت گردهم می آیند.

"شیخ محمد عزیز حنیفی" عضو شورای برنامه ریزی مدارس علوم دینی اهل سنت با اشاره به هدف اسلام از دعوت مسلمانان به وحدت و اتحاد، اذعان داشت: خداوند متعال با اجتماعات گوناگونی مسلمانان را دعوت به وحدت و تقریب می نماید، از دلایل این دعوت می توان به عزتمندی و قدرت مسلمانان در جهان اشاره نمود که نتیجه آن وحشت و رعب در دل دشمنان اسلام است.

شیخ حنیفی تصریح کرد: مراسم حج و این سنت ابراهیمی که گام به گام و کلمه به کلمه یک دین فراگیر است و به همین جهت یک عبادت عظیم و یک اجتماع بزرگ در دین مبین اسلام به حساب می آید.

وی در پایان تاکید کرد: هر قسمت از مناسک حج دارای جلوه هایی از وحدت و اتحاد مسلمانان است از رمی جمرات تا عرفات که همه و همه دعوت به توحید و یکتاپرستی و نماد وحدت امت اسلام است و مسلمانان جهان باید این موهبت الهی را ارزش قائل شوند و در انجام آن از یکدیگر سبقت گیرند.

پنج شنبه, 23 مرداد 1399 12:55

قدرت اسلام در وحدت مسلمین است

"شیخ مسعود راهبر" امام جمعه اهل سنت بخش شیبکوه شهرستان بندر لنگه (چارک) و دبیر شورای روحانیت این شهر پیرامون محوریت حج در وحدت امت اسلام اظهار داشت: یکی از راه حل هایی که امت اسلام را می تواند از مشکلات و اختلافات به دور گرداند محور قرار دادن حج است، خداوند متعال در اهمیت این مسئله سوره ای را در قرآن کریم به نام "حج" نام گذاری کرده است « وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَىٰ كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ» و در میان مردم به (اداء مناسک) حج اعلام کن تا خلق پیاده و سواره بر شتران لاغر اندام تیزرو از هر راه دور به سوی تو جمع آیند.

شیخ راهبر این ظرفیت عظیم را نقطه عطفی برای از بین بردن اختلافات مذاهب اسلامی دانست و گفت: این مراسم بزرگ می تواند در جهت تشکیل امت واحده و ید واحده امت اسلام نقش بسزایی را ایفا کند، دشمنان و کسانی که این فریضه عظیم را مشاهده می کنند به خود میلرزند و این خود نقطه قوت اسلام می باشد که محوری قدرتمند به نام "حج" را برای نهادینه کردن در فرهنگ نسل ها ، جوانان و مبلغین برای جهان اسلام پرورش دهند.
 
"ماموستا محمدامین راستی" عضو شورای برنامه ریزی علوم دینی اهل سنت و امام جمعه موقت سنندج در ارتباط با انجام فریضه حج توسط مسلمانان، این فریضه را امری واجب برای مسلمانانی که مستطیع شده اند دانست و گفت: حج یکی از شعائر مهم دین مبین اسلام است و از نتایج مهم آن دور ساختن شیطان درون و بیرون انسان ها است و از سوی دیگر باعث یکپارچگی ، یکدلی و  یکنوایی عالم اسلام خواهد شد.

ماموستا راستی با اشاره به حدیث « لا رأسَ مالِ الغرب ينفعنا ولا فوضى شيوعيٍّ أجيرٍ أبلد» بیان نمود: در واقع نه سرمایه دار غربی و نه کمونیست های فاجر دروغگو که به زباله دان تاریخ پیوسته اند نمی توانند بر مسلمانان حکومت کنند، اکنون جهان اسلام از اسلام ناب محمدی پیروی می کند و راه نجات عالم را در این تبعیت می بیند.

وی در پایان تاکید کرد: در مراسم حج مسلمانان از مذاهب مختلف اسلامی گردهم جمع می شوند و مانند انگشتان یک دست از حنفی ، حنبلی ، شافعی ، مالکی و جعفری و.. محکم و استوار متحد می شوند و دشمنان اسلام را به زانو در می آورند زیرا این وعده خداوند متعال است که زمانی جهان بدست صالحین خواهد افتاد و بر زمین حکومت خواهند کرد.

بر اساس گزارش تارنمای اپ ((app.com) دونالد ترامپ در 9 آگوست 2020 (19 مرداد 1399) وعده توافق با ایران ظرف چهار هفته را به حامیان خود داده است. ترامپ در یک محفل خصوصی در شهر لانگ برنچ ایالت نیوجرسی این وعده را مطرح می کند و به طرفداران خود می‌گوید در صورت پیروز در انتخابات سوم نوامبر 2020 (13 آبان 1399) ظرف چهار هفته با ایران به توافق خواهد رسید.

نکته قابل توجه این است که ترامپ این ادعاها را تنها در فاصله سه ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری مطرح می‌کند و تا کنون هیچ گونه شواهدی مبنی بر گام برداشتن او در چنین زمینه‌ای وجود ندارد. لذا اکنون این پرسش قابل طرح است که چرا او در مقطع کنونی، بحث توافق با ایران ظرف چهار هفته را مطرح کرده و تا چه اندازه می‌توان اظهارات او را واقع‌بینانه مورد ارزیابی قرار داد؟ 

 

توهم چهار هفته ای پس از رویابافی چهار ساله 

طرح زمان چهار هفته برای کشاندن ایران پای میز مذاکره در شرایطی است که در 4 سال ریاست ترامپ بر کاخ سفید، هیچ مذاکره‌ای با ایران صورت نگرفت. طی این چهار سال البته ترامپ بارها از خواست خود برای مذاکره و توافق با ایران سخن به میان آورد اما آن‌چه در کنش عملی دیده می‌شد فرسخ‌ها با یک تنش‌زدایی راستین فاصله داشت. در این میان نکته قابل تامل پیرامون اظهارات ترامپ این است که او حتی دو ماه پیش تهران را به پرداخت هزینه بالاتر برای مذاکره بعد از پیروزی در انتخابات ماه نوامبر تهدید کرده بود. او در جمع طرفداران خود در ایالت اوکلاهاما گفته بود که در انتخابات پیروز خواهد شد و در آن شرایط هزینه توافق برای تهران بسیار بالاتر خواهد رفت.

علاوه بر این تناقض اکنون این مساله قابل طرح است ترامپ در چهار سال دوران ریاست جمهور خود نتوانست هیچ گونه توافقی با تهران امضا کند اما چگونه بعد از انتخابات قصد دارد ظرف یک ماه به این دستاورد برسد؟ واقعیت امر این است که ترامپ بعد از به قدرت رسیدن، در 8 می 2018 ( 18 اردیبهشت 1397) از برجام خارج و بازگشت تمامی تحریم‌ها علیه ایران را اعلام کرد. در ادامه وزارت خارجه و خزانه‌داری آمریکا نیز با اعلام «سیاست فشار حداکثری» انواع تحریم‌ها را علیه ایران اعمال کردند که البته بخشی از آن‌ها کم سابقه و غیرمعمول بود. همانند تحریم وزیر امور خارجه ایران و نیز ترحیم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که بخشی از نیروهای مسلح یک کشور مستقل محسوب می‌شوند. در چند ماه گذشته نیز آمریکا تلاش دارد تحریم‌های تسلیحاتی شورای امنیت را علیه ایران تمدید کند و طی این روزها به شدت درگیری در راضی کردن اعضای شورای امنیت سازمان ملل برای رای دادن ب پیشنویس قطعنامه تمدید تحریم تسلیحاتی ایران است.

با تمام این اقدامات به عنوان بخشهای مختلف کارزار فشار حداکثری علیه ایران، از یکسو تهران نه تنها حاضر به پذیرش مذاکره با واشنگتن نشد بلکه گام‌های متقابلی را در زمینه کاهش تعهدات هسته ای خود برداشته است. از سوی دیگر هفته گذشته نیز وزارت خارجه آمریکا از استعفای برایان هوک مسئول پرونده ایران در وزارت خارجه و مغزمتفکر کارزار فشار حداکثری خبر داد. امری که دلالت بر شکست سیاست فشار بر تهران برای آمدن بر پای مذاکره می کند. در این شرایط اینکه چگونه تهران حاضر خواهد شد پس از گذار از پیک تحریمها تسلیم خواسته های نامشروع کاخ سفید شود پرسشی است که حتی خوشبین ترین طرفداران ترامپ را نیز متقاعد نخواهد کرد. لذا باید اظهارات ترامپ را پاسخی سبکسرانه به انتقادات جدی درمورد نبودن استراتژی مشخصی در میان رهبران کاخ سفید در مقابل تهران دانست.

 

نیازمندی آمریکا به مذاکره با ایران  

یکی از نکاتی که پیرامون گفته‌های دونالد ترامپ برای مذاکره با ایران بعد از انتخابات 13 آبان می‌بایست مورد توجه قرار داد، این است که استراتژیست‌های هر دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه متفق‌القول هستند که بعد از انتخابات باید با ایران مذاکره شود. اما در این میان به نظر می‌رسد ایران حتی در صورت پیروزی ترامپ در انتخابات به آسانی حاضر به مذاکره نخواهد شد. هر چند هیچگاه ایران مذاکره در قالب احترام متقابل و بازگشت وضعیت به شرایط قبل از حصول برجام را رد نکرده است.

واقعیت امر این است که قراردادهای همکاری راهبردی ایران با قدرت‌های بین‌الملل‌ای همچون چین و روسیه، فشاری بزرگ را بر آمریکایی‌ها وارد کرده و آن‌ها به شدت نگران هستند که یک ائتلاف فرامنطقه‌ای علیه آمریکا شکل بگیرد. از طرف دیگر در رقابت ژئوپلتیکی با محور مقاومت آمریکا و متحدان آن یکی پس دیگری در حال وا نهادن عرصه ها می باشند. پرونده سوریه، مسأله تلاشها برای اخراج نیروهای آمریکایی از عراق، به نتیجه نرسیدن جنگ یمن و زمینگیر شدن عربستان در این جنگ با وجود حمایت های واشنگتن، ناکام ماندن پرونده معامله قرن با بازیگری محور مقاومت، شکست در جنگ افغانستان جملگی مسائلی است که واشنگتن را ناچار به پذیرش نقش و توان بازیگر مهمی چون ایران کرده است به صورتی که آمریکا فهمیده است که برای رهایی از این چالشها راهی جز مذاکره با تهران وجود ندارد. در واقع ترامپ که تمرکز سیاست خارجی خود را بر شرق و مسأله چین قرار داده است و از طرفی نیز آینده نامشخص هرگونه ماجراجویی نظامی گسترده علیه ایران را می داند، برای خروجی آبرومندانه از منطقه در دور دوم ریاست جمهوری خود نیازمند مذاکره تهران می‌باشد. بنابراین 4 هفته در اساس به معنای مدت زمانی است که ترامپ هنر معامله گری خود را اینبار باید برای دادن امتیاز و عقب نشینی بکار گیرد.