emamian

emamian

حجت الاسلام والمسلمین سید علیرضا تراشیون در نشست تربیتی که در دفتر مقام معظم رهبری در قم برگزار شد، به نکاتی مهم پیرامون خواب فرزندان پرداخت که مشروح آن بدین شرح است:

 

یکی از عوامل مهم در تربیت، سبک زندگی است؛ یعنی اگر ما بتوانیم سبک زندگی فرزندانمان را بر اساس معیارهایی که اسلام عزیز بیان داشته تنظیم کنیم، بهتر می توانیم آنها را در مسیر تربیت دینی قرار دهیم؛ چون اسلام یک منظومه است و ما باید باور داشته باشیم که هر نکته ای که اسلام بیان می کند، حتما یک دلیلی در پشتوانه آن وجود دارد.

امروز موضوع خیلی مهم و مبتلابه در سبک زندگی با محوریت فرزندان را عرض میکنم و با شما به اشتراک میگذاریم به نحوی که خواهید دید تا حالا به موضو عی شاید به این سادگی از این زاویه نگاه نشده بوده و از طرفی بی توجهی به آن چقدر آسیب‌زاست.

موضوعی که عرض خواهیم کرد، موضوع مهم خواب و ارتباط آن با تربیت است.

سبک زندگی در تربیت بسیار مؤثر است. وقتی سخن از تربیت می‌شود باید روی سبک زندگی هم کار شود. یکی از مسائل مهم در سبک زندگی بحث نیازهای زیستی است. خواب و خوراک از این نیازهای زیستی به حساب می آیند.

 

بخش اول: پیامدهای اختلال خواب

 

  1. بداخلاقی

نه صرفا بچه ها، بلکه بزرگترها نیز وقتی ساعت خوابشان دیر می شود، آستانه تحملشان کم می شود. چنانچه وجود خانم ها ریحانه ای است و مثل گل هستند، بچه ها ریحانه‌ای‌تر بوده و جنسشان خیلی لطیف است. خیلی زود متأثر از عدم توجه به نیازهایشان می شوند؛ لذا بچه ای که اختلال در خواب دارد، اولین پیامد آن، بدخلقی است.

 

  1. پرخاشگری

علاوه بر بداخلاقی، گاهی پرخاشگر نیز می شوند، یعنی واکنش به اتفاقات بیرونی انجام می دهد. خوابش دیر شده، دارد مشق هم می نویسد، خواهرش به طور ناخواسته پای او را لگد می کند، بلند می شود یک واکنشی نشان میدهد.

الان هم این دعواها خیلی زیاد شده و ما می گوییم بخشی از دعواهای بچه ها طبیعی است، ولی یک بخشی از آن خیلی زیاد شده است. گاهی سلام و علیکشان هم شده لگد زدن به همدیگر! اصلا نمی تواند بنشیند. اینها علتی دارد که باید بررسی شود، یکی از علتها اختلال در خواب است.

 

  1. افسردگی

روایتی هست از امام باقرعلیه السلام، حضرت می فرمایند خواب ابتدای روز، افسردگی می آورد.

در روایت دیگر می فرمایند: خواب قبل از مغرب حماقت می آورد. یعنی قبل مغرب بخوابد و مغرب بیدار شود.

خواب خوب در طول روز، خواب قبل از اذان صبح است.

در روایتی می فرمایند خواب قبل از ظهر نعمت است. متأسفانه ما عمدتا قبل از ظهر نمی خوابیم. چه اینکه صبح تا دیر وقت خواب بودیم، طبیعتا قبل از ظهر خوابمان نمی برد، بعد فعالیت می کنیم دم مغرب می خوابیم!

 

  1. کاهش یادگیری

به یادگیری باید توجه ویژه داشت. یک بخشی از یادگیری در سیستم آموزشی کشور است، اما همه یادیگری آن نیست. بچه ها در لحظه به لحظه زندگیشان حتی قبل از مدرسه دارند یاد می گیرند.

بخشی از یادیگری در محیط روزمره زندگی محقق می گردد. همینطور که دارد زندگی می کند، یاد هم می گیرد؛ از تلویزیون، از والدین یا مثلا از خرید رفتن با پدرش.

بچه ای که کسالت از کم‌خوابی و بدخوابی دارد، نمی تواند هشیار عمل کند و این واقعا ظلم است.

 

  1. کاهش تمرکز و توجه

این مورد نیز آسیب فراگیری در نسل امروز ماست. مثلا می نشیند مطالعه کند، بعد از مطالعه سه خط، بلند می شود می رود!

کاهش تمرکز عوامل دیگر هم دارد اما یکی از عوامل همین اختلال خواب است. یا در مدرسه حواس بچه جمع نیست، مدام حواسش پرت می شود. یکی از دلائل همین خواب است.

 

  1. کاهش حافظه

مثلا به خانه می آید، یک مرتبه می بیند کیف مدرسه را نیاورده است! حافظه اش همراهی نمی کند که کیف را از خانه برده و باید به خانه برگرداند. حتی مشاهده شده با یک لنگه کفش برگشته خانه! هم تمرکز و توجه پایین است هم حافظه آن نظم لازم را ندارد که الان می خواهم برگردم خانه، کیفم، کفشم، لباسم، چادرم را بردارم. هم توجه و هم حافظه توأم با هم.

 

  1. کاهش قدرت تفکر

اگر بخواهم تعبیری به کار ببرم این است که عنان این بچه ها جلوتر از فکرشان است و مدام در کارهایشان خرابکاری می کنند؛ به این دلیل که پشتوانه کارهایش تحلیل و توجه نیست.

پدری می گفت هر کاری به بچه ام بسپارم باید انتظار این را داشت که خرابکاری کند. حتی در مواردی که به ذهن آدم نمی‌رسد که ممکن است در آن مورد خرابکاری پیش بیاید، باز خرابکاری می کند. این موارد از عدم تحلیل و توجه و تفکر حاصل می آید.

 

  1. کاهش سرعت عمل

مثلا تکالیف، کاردستی و سائر کارهایشان را در مدت بیشتری نسبت به سایر بچه‌ها انجام می‌دهند.

 

  1. کاهش قدرت تکلم

منظورشان را خوب نمی توانند برسانند. آدمی که خواب‌آلود است، می گویند پرت و پلا می گوید! این حالت شدید است.

بچه هایی که اختلال خواب دارند مانند افراد خواب آلود هستند که فقط پرت و پلای ضعیف تری دارند! معمولا خوب حرف می زند اما می بینید به طور غیر طبیعی گاهی اشتباهات و خطاهای کلامی بالایی دارد، این می تواند ناشی از اختلال خواب باشد.

 

  1. به‌هم‌ریختگی رفتاری

به تعبیری خودشان هم نمی دانند از لحاظ رفتاری چه می کنند. مثل آدمهای سردرگم.

از مدرسه می آید؛ میروم تکالیفم را انجام دهم، نه بروم ناهار بخورم! الان بروم اتاق، الان یک حمام بروم و.... قدرت تنظیم رفتاریشان کاهش پیدا میکند.

 

بخش دوم: راهکارهای کاربردی کردن سبک زندگی در تنظیم خواب

 

نکته اول: انواع اختلال

نیمی از کودکان اختلال خواب دارند. در مورد بیش‌فعالی میگوییم از هر پنج بچه یک نفر بیش‌فعال است؛ اما اختلال خواب شیوع بیشتری دارد؛ به نحوی که از هر دو بچه، یک نفر اقلا اختلال خواب دارد و اگر تدبیری برای این اختلال اندیشیده نشود، نمی توان از ظرفیت آنان به درستی استفاده کرد؛ به نحوی که همه بخش های زندگی بچه ها متأثر از این اختلال می شود.

اختلال به دو نحو است. اختلال موقت و اختلال دائمی.

اختلال موقت زمانی است که در هفته یکی دو مرتبه ساعت خواب نامنظم وجود داشته باشند و اختلال دائمی زمانی است که اکثر ایام هفته، بی نظمی در خواب وجود داشته باشد.

 

نکته دوم: میزان ساعت خواب مناسب

بچه ها از ۵ تا ۷ سالگی به ۱۰ ساعت خواب در شبانه روز نیاز دارند.

از ۷ تا ۱۲ سالگی ۹ ساعت و از ۱۲ تا ۲۰ سالگی ۸ ساعت خواب در شبانه روز مورد نیاز افراد می باشد و منظور صرفا خواب شبانه نیست.

وقتی می گوییم ده ساعت شبانه‌روز، یعنی اگر در بین روز یک ساعت خوابیده باشند، ۹ ساعت خواب شبانه برای او کافی است.

بچه هایی که در بدو تولد هستند، گاهی تا ۲۳-۲۲ ساعت در روز باید بخوابند؛ چون بخشی از رشدشان در خواب است. مثلا اگر روده بچه های نوزاد را ببینید مثل پوست نازک روی پیاز است.

این بچه باید بخوابد و بخشی از رشدش را در سال اول خصوصا در ماه های اول تجربه کند؛ لذاست که می بینید بچه هایی که در ماه های اول بد عنق هستند از رشد خوبی برخوردار نیستند و این بچه ها ممکن است حتی مریضی و مشکلات جسمی بیشتری داشته باشند.

اگر بخواهید بچه در ماه های اول، خواب خوبی داشته باشد، مادر باید بارداری خوبی داشته باشد.

مادران بچه هایی که در ماه های اول مشکلاتی پیدا می کنند، بارداری خوبی نداشتند؛ یا پرتنش است که از لحاظ روحی روانی است، یا مادر بیماری هایی می گیرد و به علل مختلف بارداری خوبی ندارد.

بچه باید در رحم سیر خوبی داشته باشد، وقتی متولد می شود با مراقبت های اولیه، ماه های اول خوبی هم در پی خواهند داشت.

 

نکته سوم: کاهش یا عدم تربیت‌پذیری

نتیجه اختلال خواب یا بدخوابی فرزندان، کاهش یا عدم تربیت‌پذیری است. شک نکنید بچه هایی که اختلال در خواب دارند، تربیت‎پذیریشان کاهش پیدا می کند. یک جایی می خواهید یک موضوع تربیتی به او بگویید نمی توانید.

 

نکته چهارم: شروع زمان خواب

این خیلی مهم است. درست است می گوییم بچه ها ۹ ساعت، ۱۰ ساعت باید بخوابند؛ ولی آیا هر زمان؟! مثلا الان جمعه است، ۱۲ شب بخوابد، ۹ صبح یا ۱۰ صبح بلند شود خوب است؟ می گوییم نه.

شروع و آغاز در خواب هم مهم است.

دلائل علمی این مطلب در کتاب آرامش طوفان ها ذکر شده که می توانید مراجعه کنید.

بهترین زمان برای آغاز خواب بین ۱۰-۹ شب است.

اختلال خواب یعنی چه؟ یعنی بچه ی شما به جای اینکه ساعت ۹ شب بخوابد، ۱۲ شب می خوابد. این بچه دچار اختلال خواب شده است. ممکن است به اندازه هم بخوابد، ولی قطعا روز بعد روی رفتارش مؤثر است. این مطلب دلایل جدی دارد.

می دانید برخی مکانیزم‌های بدن انسان با زمان روز و شب و ساعات روز و شب گره خورده است؛ مثلا شما می دانید که معمولا افراد باید بین ساعت دوازده تا یک شب در خواب عمیق باشند. خواب عمیق نیز اول خواب اتفاق نمی افتد، زمان می برد.

یکی از دلایل کم‌خونی این است که فعالیت مغز استخوان در خواب سنگین انجام می پذیرد.

در یک زمان خاص، معمولا می گویند بین یک تا سه نیمه شب این را انجام می دهد. خیلی از خانم‌ها در آن زمان هنوز به خواب عمیق نرفتند، چه اینکه دیر می خوابند؛ یعنی در سبک زندگیتان یک رخنه ایجاد شده که باید ترمیم شود.

بچه ها نیز چنین هستند. مثلا می بیند شب جمعه است، می گویند بیدار باش! چقدر بچه ها خصوصا جوانها تا دیروقت بیدار هستند.

برخی مادران میگویند بچه من اذان صبح می خوابد. تا صبح این سایت و آن سایت و این شبکه مجازی و آن شبکه.

جدای از آسیب هایی که رسانه دارد، آسیب خود این زمان خواب چقدر زیاد است.

بعد سؤال می شود چرا اینقدر سرطان زیاد شده، چرا اینقدر مشکلات زندگی زیاد شده، چرا حوصله ها کم شده، چرا ناامیدی ها افزایش پیدا کرده، چرا افسردگی ها زیاد شده و!.... خب به همین موارد نیز برمی‌گردد.

همیشه که متأثر از عوامل بیرونی نیست! مشکلات همیشه بوده است. اینکه آستانه تحمل کم شده به سبک زندگی برمی گردد که خودش دارای آفاتی است.

 

نکته پنجم: زمان بیدار شدن

همانطور که زمان خوابیدن مهم است، زمان بیدار شدن نیز مهم است. زمان بیدار شدن زمان طلایی می باشد. زمان طلایی یعنی سپری شدن مدت زمان مورد نیاز برای خواب. یعنی خواب باید یکپارچه صورت بگیرد. مثلا بچه من ساعت ۹ شب میخوابد. کلاس دوم ابتدایی است و ۹ ساعت خواب برای او کافی است. اگر این بچه ۹ شب میخوابد باید ۶ صبح بیدار شود.

ویژگی کودکان این است که سیر خواب باید برایشان تکمیل شود.

اگر بچه ای به جای ۹ ساعت، ۱۱ ساعت می خوابد نیز باید نگران او بود. اگر بچه ای خیلی میخوابد نیز عللی دارد.

 

نکته ششم: کیفیت خواب

خواب خوب چه برای کودکان چه بزرگسالان چهار مرحله دارد. اگر این چهار مرحله وجود ندارد باید خواب اصلاح گردد که مراکزی برای این امر اختصاص داده شده است.

خواب سبک:

۱۰% خواب، خواب سبک است. اصلا خوب نیست بچه ای برود در بسترش و خوابش نبرد و با خود کلنجار برود. خصوصا در بچه های نوجوان این آسیب ها مثل سم است که گاهی منجر به اختلالات جنسی در پسران می شود.

اگر شما از جنس خانمهایی هستید که خوابتان دائم سبک است و به اشاره ای بیدار می شوید، مشکل خواب دارید و باید به مشاور مراجعه کرد.

نیمه عمیق:

۵۰% خواب باید نیمه عمیق باشد.

عمیق:

۲۰% خواب باید عمیق باشد.

رؤیا:

۲۰% خواب، رؤیا یا خواب دیدن است. باز اگر از خانم هایی هستید که اصلا خواب نمی بینید معلوم است که خوابتان با کیفیت نیست.

بله ممکن است انسان صبح بیدار شود، به خاطر نیاورد چه خوابی دیده، ولی می داند خواب دیده است. این فرق می کند با کسی که می گوید من اصلا خواب نمی بینم.

معمولا کسانی که خواب نمی بینند معلوم نیست خوابشان هم عمیق شده باشد.

گاهی گفته می شود اگر چراغ سالن خانه روشن شود، در اتاق از خواب بیدار می شوم! این خیلی مشکل جدی ای است. این فرد قطعا به همسر و فرزندان، به عبادت و فعالیت های روزانه اش آسیب میزند و باید در پی اصلاح باشد.

برای همین است که ما برای تربیت فرزندانمان می گوییم باید تدابیری بیندیشیم.

بچه هایی که می خواهند به یک سبک زندگی عادت کنند، باید برنامه باشد.

مثلا برای خواب نباید یک دفعه اقدام کرد. تلویزیون روشن است، چراغ روشن است، صحبت می کنیم، می خندیم، یک دفعه میگوییم برویم بخوابیم!

شروع خواب باید مثل فرود یک هواپیما باشد. یعنی اوج گرفته شود، آرام آرام بیاید روی باند تا متوقف شود.

 

نکته هفتم: عدم لزوم خواب عصرگاهی

خواب عصرگاهی واجب و لازم نیست. برخی خانواده ها به نحوی روی این خواب اصرار دارند که گویا واجب است! نه واجب است نه مستحب.

خواب قیلوله خوب است؛ خواب قبل از ظهر مستحب است؛ اما هیچ توصیه ای به خواب عصرگاهی نشده است.

گاهی می گویند اگر عصر نخوابد، سر شب می خوابد! سر شب خوابیدن بهتر این است که به خواب شبانگاهی او آسیب برسد.

در بالا بیان شد که بهترین ساعت خواب، ۱۰-۹ شب است؛ قانون این است که خواب عصرگاهی باید هفت ساعت قبل از خواب شبانگاهی به اتمام رسیده باشد. بچه ای که می خواهد ساعت ۱۰ بخوابد، باید ساعت سه بعدازظهر، خواب عصرگاهی‌اش تمام شده باشد.

در پایان عرض می کنم که خیلی نسبت به خواب بچه ها دقت کنید.

نمی خواهم بگویم وسواس به خرج بدهید. فضای خانه را به گونه ای طراحی کنید که بچه ها به موقع بخوابند. البته شما نیاز به این مقدار خواب ندارید و شش هفت ساعت خواب برای شما کافی است. یعنی دو سه ساعت کمتر از بچه ها به خواب نیاز دارید.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای جلسه امروز را بسیار شیرین دانستند و با قدردانی از عزم و اراده و سخت‌کوشی مدال‌آوران گفتند: هم‌چنین از آن بانوی محترمی که با حجاب کامل پرچمدار کاروان ایران در بازی‌های آسیایی شد و آن بانوی ورزشکاری که هنگام اهدای مدال حاضر نشد با مرد نامحرم دست بدهد و نیز آن بانویی که با کودک خود روی سکوی مدال‌آوری رفت و با حرکت نمادین خود، احترام به خانواده و مادر را در دنیا برجسته کرد، صمیمانه تشکر می‌کنم.

ایشان اینگونه رفتارها را دارای ارزشی معادل خود ورزش خواندند و افزودند: سجده کردن، دست به دعا برداشتن، بوسه بر پرچم و کارهای دیگری که تشخص ورزشکار ایرانی – اسلامی و چهره «شاخص دارای منطق و اعتماد به نفس» ملت ایران را به جهانیان نشان می‌دهد، شایسته قدردانی حقیقی است.

رهبر انقلاب با تشکر از تیم ملی فوتبال که به نشانه دفاع از مظلوم در مسابقات چهارجانبه فوتبال در اردن با چفیه به میدان رفت گفتند: هم‌چنین از ورزشکارانی که مدال‌های خود را به کودکان غزه و شهیدان فاجعه‌آفرینی صهیونیست‌ها در یک بیمارستان اهدا کردند و ورزشکارانی که از رویارویی با ورزشکاران رژیم صهیونیستی خودداری می‌کنند تقدیر و تشکر می‌کنم.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای اینگونه رفتارهای تحسین برانگیز را بخشی از قدرت ملی ایران برشمردند و گفتند: ورزشکاران اغلب کشورها برای ملت خود افتخارآفرینی می‌کنند، اما این رفتارهای زیبا و پرمعنا بالاتر از افتخارات ورزشی است چرا که افتخارات انسانی است.

رهبر انقلاب به خاطر شاد کردن دل ملت نیز از قهرمانان تشکر ویژه کردند و گفتند: برای من خیلی مهم است که شما با مدال‌های رنگارنگ خود ملت را شاد و سرافراز می‌کنید.

حضرت آیت الله خامنه‌ای با تاکید بر اینکه ایران قوی باید ورزش قوی داشته باشد به توصیه‌های خود در جلسات عمومی و یا خصوصی با مسئولان ورزش اشاره کردند و افزودند: آن مسائل و نکاتی که وزیر ورزش در این جلسه گفت باید یک به یک پیگیری جدی شوند.

رهبر انقلاب اتخاذ تدابیر درست در انتخاب مربی و ترکیب تیم‌های ملی و مراقبت برای جلوگیری از بروز آفاتی نظیر «فساد اقتصادی، تشکل مافیای داخلی و مشکلات اخلاقی» را از وظایف مسئولان ورزشی کشور خواندند.

ایشان افزودند: رفع مشکلات ورزشی و پاسخ به سوالات قدیمی مانند نقش دولت در ورزش، خصوصی سازی، قراردادهای ورزشی و مربی خارجی، به برنامه‌ریزی مبتنی بر اصول حرفه‌ای نیاز دارد تا یکبار برای همیشه پاسخ این سوالات مشخص شود.

رسیدگی به وضع زندگی ورزشکاران نکته دیگر مورد تاکید رهبر انقلاب در این دیدار بود. 
ایشان گفتند: نمی‌شود که از ورزشکاران، برای افتخار آفرینی در مسابقات جهانی توقع داشت اما با نیازهای آنان رفتار مناسبی نداشت بنابراین مسئولان به گونه‌ای عمل کنند که ورزشکاران در سطح قابل قبولی درباره زندگی خود اطمینان خاطر داشته باشند که مهم‌ترین آنها مسکن و اشتغال است.

نشست و برخاست صمیمانه با ورزشکاران رشته‌های مختلف، شنیدن درد دل‌ها و پاسخگویی به آنان توصیه دیگر رهبری به مسئولان ورزشی کشور بود.

رهبر انقلاب در ادامه، ورزشکاران را مخاطب توصیه‌های خود قرار دادند و با تأکید بر اینکه محبوبیت و شهرت، مسئولیت سنگینی به دنبال می‌آورد، گفتند: گفتار، رفتار و نوع زندگی چهره‌های ورزشی برای بسیاری از جوانان الگو است و می‌تواند بر آنان تأثیر سازنده‌ای بگذارد، اگرچه عکس آن هم ممکن است، بنابراین ورزشکاران باید در این زمینه کاملاً مراقبت کنند.

ایشان در توصیه‌ای دیگر، ورزشکاران را به قدردانی و شکر نعمت خدادادی توانایی جسمی و قدرت عزم و اراده، فراخواندند و گفتند: شکر این نعمت‌های الهی موجب افزایش آنها خواهد شد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش پایانی سخنانشان، به بیان نوعی جمع‌بندی از حوادث اخیر غزه در قالب یک تعبیر ورزشی پرداختند و گفتند: رژیم صهیونیستی در حادثه طوفان‌الاقصی ضربه فنی شد و حماس نه به‌عنوان یک دولت و کشورِ با امکانات زیاد، بلکه به‌عنوان یک گروه مبارز توانست رژیم غاصب صهیونیست را با آن‌همه امکانات ضربه فنی کند.

ایشان با اشاره به ناتوانی صهیونیست‌ها برای خارج شدن از زیر بار فشار و ننگ این شکست مفتضحانه، افزودند: آنها برای جبران، در بیمارستان‌ها و مدارس غزه قدرت‌نمایی می‌کنند اما این کار مشابه کار ورزشکاری است که در میدان شکست خورده  اما برای تلافی با حمله به طرفداران تیم مقابل، به آنها فحاشی و کتک‌کاری می‌کند.

رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه باخت سنگین رژیم صهیونیستی با این جنایات جبران نخواهد شد، گفتند: بدانند که این ظلم و بی‌رحمی‌ها بی‌پاسخ نخواهد ماند و بمباران‌ها عمر رژیم غاصب را کوتاه‌تر خواهد کرد.

ایشان با اشاره به خودداری تحسین‌برانگیز ورزشکاران ایرانی از مسابقه با نمایندگان رژیم صهیونیستی، افزودند: امروز همه دنیا علت این کار ورزشکاران ما را فهمیده‌اند چون آن افراد برای یک رژیم جنایتکار و تروریست و جنایتکار به میدان می‌آیند. 

ایشان در بخش دیگری از سخنانشان با انتقاد شدید از مسئولان مراکز جهانی ورزش که تحت تسلط قدرت‌های مستکبر قرار دارند افزودند: آنان که در اقدامی سیاسی به بهانه جنگ، یک کشور را از حضور در همه میدان‌های ورزشی محروم می‌کنند، اکنون حدود ۵ هزار کودک شهید فلسطینی را نادیده می‌گیرند و به بهانه پرهیز از دخالت سیاست در ورزش، رژیم صهیونیستی را به علت نسل‌کشی و جنایات جنگی محکوم و محروم نمی‌کنند که امیدواریم روزی به این اقدامات تبعیض‌آمیز رسیدگی عادلانه شود. 

ایشان هم‌چنین با تشکر از ورزش باستانی زیبای تعدادی از نوجوانان و جوانان در آغاز این دیدار گفتند: همان‌گونه که سال‌های قبل به مسئولان ورزشی گفته شد، ورزش باستانی ظرفیت تبدیل به یک ورزش بین‌المللی را دارد و باید در این مسیر تلاش شود.

در ابتدای این دیدار، وزیر ورزش و جوانان با اشاره به جلوه‌هایی از دفاع ورزشکاران کشورمان در میادین جهانی از مظلومان غزه و همچنین نمونه‌هایی از اقدامات نمادین و معنوی آنها، گزارشی از مدال‌آوری کاروان‌های ایران بیان کرد و دستیابی به جایگاه دوم در بازی‌های پاراآسیایی با کسب ۱۳۱ مدال را کار کارستان ورزشکاران جانباز و توان‌یاب کشورمان دانست.

آقای کیومرث هاشمی هم‌چنین از برنامه‌ریزی برای بهبود وضعیت رفاه و معیشت قهرمانان، گسترش ورزش همگانی، توسعه عدالت‌محور امکانات و تجهیزات ورزشی و تدوین سند ملی ورزش کشور خبر داد.

در این دیدار هم‌چنین معصومه زارعی کاپیتان تیم ملی والیبال نشسته بانوان ایران و امیرحسین زارع قهرمان ملی‌پوش کشتی آزاد، به بیان دغدغه‌هایی در خصوص حل مشکل مسکن ورزشکاران، توسعه زیرساخت‌های ورزشی و افزایش اعتبارات حوزه ورزش پرداختند.

رویترز به نقل از دفتر نتانیاهو اعلام کرد که این رژیم به توافق آتش‌بس رای مثبت داده که طبق این توافق ۵۰ زن و کودک ظرف ۴ روز آزاد می‌شوند و در طی آن درگیری‌ها متوقف می‌شود.

 حماس اعلام کرد پس از مذاکرات دشوار و پیچیده، اعلام می‌کنیم که به یک آتش‌بس ۴ روز رسیده‌ایم. بر اساس این توافق صدها کامیون کمک‌های بشردوستانه، پزشکی و سوختی به تمام مناطق نوار غزه ارسال خواهد شد.

طی این توافق تمام اقدامات نظامی دو طرف متوقف شده و ۵۰ زن و کودک اسرائیلی در ازای آزادی ۱۵۰ زن و کودک مردم ما آزاد می‌شوند.

علاوه بر این‌ها حرکت خودروهای نظامی اشغالگران به سمت نوار غزه و پرواز جنگنده‌هایشان متوقف خواهد شد، همچنین اشغالگران متعهد شده‌اند که به کسی حمله یا کسی را دستگیر نکنند.

مفاد توافقنامه مطابق با دیدگاه مقاومت تدوین شده که هدف آن خدمت به مردم و تقویت پایداری آن‌ها در برابر تجاوز است.

در حالی که ما رسیدن به توافق آتش‌بس را اعلام می‌کنیم، تاکید می‌کنیم که دست‌مان روی ماشه باقی خواهد ماند و گردان‌های ما برای دفاع از مردم‌مان مواظب خواهند بود.

محمد شیاع السودانی عصر سه‌شنبه در تماس تلفنی با پدرو سانچز نخست‌وزیر اسپانیا بر لزوم مداخله فوری همه کشورهای موثر اروپایی برای توقف پیامدهای حوادث ناشی از جنگ غم انگیز که غیرنظامیان در غزه را هدف قرار می‌دهد، تاکید کرد و گفت که برای رساندن کمک‌های بشردوستانه به غیرنظامیان محاصره شده باید تلاش بیشتری صورت گیرد.

بنابر این گزارش طرفین در این تماس تلفنی همچنین درباره روابط دوجانبه میان دو کشور دوست و راه‌های توسعه آن در همه زمینه‌ها به‌ویژه در زمینه‌های اقتصادی، کشاورزی و توسعه رایزنی کردند.

ارتش رژیم اشغالگر صهیونیستی در ادامه جنایت‌ها علیه غزه، مدرسه الفاخوره در اردوگاه جبالیا را برای دومین بار بمباران کرد که در این جنایت دست‌کم 200 نفر شهید شده‌اند که اغلب شهدا از کودکان هستند.

مطابق همه گزارش‌هایی که تلفات و آسیب‌های انسانی در غزه منتشر می‌شود، کودکان قربانیان اصلی جنایت رژیم اشغال‌گر قدس هستند. نگاهی به آمارها این موضوع را ثابت می‌کند. بیش از 12 هزار و 300 نفر در اثر حملات رژیم صهیونیستی شهید شده‌اند که بیش از 5 هزار و 100 کودک در زمره شهدا هستند یعنی معادل 42 درصد شهدا را کودکان تشکیل می‌دهند. بیش از 30 هزار نفر زخمی شده‌اند که 70 درصد آنها از کودکان و زنان هستند. 3750 نفر در زمره مفقودین هستند که 1800 نفر از آنها را کودک تشکیل می‌دهند. آژانس امداد و کاریابی سازمان ملل متحد برای آوارگان فلسطینی (آنروا) اعلام کرد به طور میانگین هر 10 دقیقه یک کودک در غزه جان خود را از دست می‌دهد و 2 کودک هم مجروح می‌شود.علاوه بر این، ده‌ها نوزاد نارس نیز به دلیل نبود سوخت در بیمارستان‌ها با مرگ روبه‌رو هستند.

نکته حائز اهمیت این است که رژیم صهیونیستی آگاهانه مدارس را در غزه هدف بمباران قرار می‌دهد. تنها طی کمتر از 24 ساعت 3 مدرسه هدف بمباران قرار گرفته‌اند. ارتش رژیم صهیونیستی جمعه‌شب گذشته مدرسه الفلاح در جنوب باریکه غزه را هدف قرار داد. روز شنبه نیز مدرسه الفاخوره در شمال غزه هدف قرار گرفت که دست‌کم 200 شهید داشته است که شمار زیادی از شهدا از کودکان هستند. همزمان با مدرسه الفاخوره، مدرسه تل الزعتر در شمال غزه نیز بمباران شد. این رخدادها ثابت می‌کند رژیم صهیونیستی که از هدف قرار دادن بیمارستان‌ها و مراکز درمانی غزه به هدف خود نرسید و در زیر بیمارستان‌ها خبری از اسرای اسرائیلی و تونل‌های حماس نبود، اکنون مدارس را نوک حملات خود قرار داده است.

موضوع مهم دیگر این است که حمله عامدانه به مدرسه الفاخوره در اردوگاه جبالیا در شرایطی انجام شد که این مدرسه وابسته به آژانس امداد و کاریابی سازمان ملل متحد برای آوارگان فلسطینی (آنروا) است و این آژانس نیز اعلام کرد که به شکل روزانه مدارس و مراکز آوارگان را به اطلاع ارتش رژیم صهیونیستی می‌رساند تا از حملات مصون بمانند. «عنان ابوحسنه»، سخنگوی آنروا در باریکه غزه هفته گذشته اعلام کرد 50 مدرسه وابسته به این آژانس بمباران شده‌‌اند.

علاوه بر اینکه کودکان فلسطینی خود از قربانیان اصلی جنگ و جنایت صهیونیست‌ها هستند، شمار زیادی از کودکانی که زنده مانده‌اند در اثر این جنگ والدین و اعضای خانواده خود را از دست می‌دهند. شمار زیادی با بیماری مواجه هستند و امکان درمان به دلایل مختلف از جمله تعطیلی مراکز درمانی در اثر بمباران و نبود سوخت، وجود ندارد. بدون تردید، حتی اگر همین الان نیز جنگ علیه غزه خاتمه یابد، باز هم شمار شهدای کودک افزایش زیادی خواهد داشت. این در حالی است که جامعه جهانی همچنان صرفاً نظاره‌گر است و به دلیل حمایت همه‌جانبه آمریکا، فرانسه، انگلیس و آلمان از رژیم صهیونیستی عملاً امکان اقدامی علیه صهیونیست‌ها و متوقف کردن کودک‌کشی وجود ندارد.

نویسنده: سید رضی عمادی

معمولاً با آغاز فصول سرد سال، یکی از بیماری‌های شایع "سرماخوردگی" است لذا دانستن شیوه‌های درمانی ساده طب سنتی برای درمان سرماخوردگی ضروریست و از سویی افرادی که با این روش‌ها و دستورالعمل‌ها آشنایی دارند، به راحتی به جای مصرف داروهای شیمیایی و انواع آنتی‌بیونیک‌ها که عوارض مختلفی به همراه دارند، می‌توانند اقدام به درمان سرماخوردگی خود کنند.

یکی از ترکیباتی که برای بهبود سرماخوردگی بسیار موثر و مفید است و در عین حال علاوه بر از بین بردن عفونت‌ها، در تقویت سیستم ایمنی بدن شما نیز مفید است "معجون شلغم و عسل" است.

برای تهیه این معجون مفید، ابتدا سر شلغم را با چاقو ببرید و داخلش را با یک قاشق یا چاقو خالی کنید و در ادامه  ٢ قاشق غذاخوری عسل داخل آن بریزید و این شلغم را داخل یک ظرف دربسته قرار دهید و تا صبح در یک جای نسبتاً گرم اجازه استراحت به آن بدهید!

آب شلغم در طول مدت استراحت با عسل ترکیب شده و حجم مایع داخلش زیاد می‌شود؛ حالا معجون سرماخوردگی شما آماده شده و می‌توانید آن را میل کنید و از فواید و اثرات متعدد آن بهره‌مند شوید.

هروقت کسی می شنود که سرما خورده اید قطع به یقین به شما توصیه می کند که آب لیموشیرین و پرتقال بخورید. همه ما نیز به اندازه کافی در مورد خواص این دو میوه برای بهبود سرماخوردگی می‌دانیم، اما آیا می دانستید که نارنگی، یک رقیب جدی برای آن دوتای دیگر است؟ خیلی ها در طب سنتی از نارنگی به عنوان شربت اکسپکتورانت طبیعی یاد می کنند. بله همان شربت تلخی که وقتی سرفه هایتان شدید می‌شود، آن را سر می‌کشید و دلتان می خواهد هرچه زودتر شما را از شر سرفه نجات دهد.

به واقع، نارنگی خلط آور است و می تواند کمک زیادی برای خروج خلط از گلویتان بکند. البته مصرف نارنگی شیرین برای چنین مواقعی توصیه می شود، چون نارنگی ترش ممکن است تحریک سرفه را به همراه داشته باشد و شاهد نتیجه عکس باشید.

این میوه خوش خوراک که تقریبا فقط درفصل پاییز مهمان ماست، دارای مقادیر بسیارزیادی ویتامین سی است که درست مثل همه میوه های دیگری که به شما توصیه کردیم، هم سیستم ایمنی را تقویت می کند، هم به مبارزه عفونت های ویروسی می آید و هم هیستامین بدن را کاهش می دهد.

نارنگی همچنین ادرارآور است و سرگیجه و تهوع که معمولا در دوران سرماخوردگی به سراغمان می آید را نیز از بین می برد. راستی اگر مثل خیلی ها درگیر آنفلوآنزا هستید، دمنوش نعناع و نارنگی را فراموش نکنید. این دمنوش برای کاهش علایم بیماری بسیاری موثر است. حالا که نگاهتان به نارنگی محترمانه تر شده، لطفا این میوه پرخاصیت و خوش خوراک پاییزی را فراموش نکنید.

یکی از بزرگ‌ترین دغدغه‌ها در زندگی امروزی، بیماری‌های قلبی و عروقی است. انار به دلیل داشتن آنتی‌اکسیدان‌های قوی، می‌تواند در پیشگیری از این بیماری‌ها نقش مهمی ایفا کند.

خوردن انار در شب می‌تواند فشار خون را کاهش دهد، عروق را آزاد کند و به جلوگیری از تراکم کلسترول کمک کند.

منبع غنی ویتامین C

ویتامین C یکی از مهم‌ترین ویتامین‌ها برای بدن است که انار به صورت غنی آن را ارائه می‌دهد.

با خوردن یک عدد انار قبل از خواب، نیاز بدن به ویتامین C برطرف می‌شود و این به تقویت سیستم ایمنی کمک می‌کند.

دکتر سید ابراهیم رئیسی در اجلاس مجازی سران بریکس در خصوص بحران غزه، آنچه این روزها در غزه می‌گذرد را نشانه آشکار ناعادلانه بودن نظام بین‌الملل غربی دانست و با تاکید بر اینکه رژیم جنایتکار صهیونیستی که مسلح به انواع تسلیحات شیمیایی، کشتار جمعی و بمب‌های اتمی مجهز است، تهدیدی علیه صلح و امنیت منطقه‌ای و بین‌المللی است، از همه اعضای بریکس و همه دولت‌های مستقل جهان خواست که برای حفظ انسانیت و برپایی عدالت در جهان به پا خیزند و از تمام توان سیاسی و اقتصادی خود برای فشار بر رژیم صهیونیستی و حامیان غربی‌اش استفاده کنند.

متن کامل سخنرانی رئیس جمهور در اجلاس مجازی سران بریکس در خصوص بحران غزه به شرح زیر است‌:

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمد و آله الطاهرین و صحبه المنتجبین

جناب آقای رئیس؛
اعضای محترم بریکس؛
در ابتدا از رئیس محترم جمهوری آفریقای جنوبی که زحمت تشکیل این نشست مجازی را کشیدند و ارتباط بین کشورها را برقرار کردند صمیمانه تشکر می‌کنم؛
امروز در حالی گرد هم آمده‌ایم که جهان بصورت زنده شاهد خشونت و جنایتی بی‌سابقه بر علیه ملت فلسطین در غزه است. آنچه این روزها در غزه می‌گذرد ناعادلانه بودن نظام بین‌الملل غربی را آشکارا نشان می‌دهد. مساله غزه، مساله انسانیت و عدالت است. رژیم صهیونیستی و حامیانش نه تنها، انسانیت، اخلاق و حقوق را زیر پا گذاشته‌اند بلکه با سرکوب اطلاعات معتبر و اشاعه اطلاعات نامعتبر سعی می‌کنند افکار عمومی جهان را فریب دهند.
تأکید بر روز 7 اکتبر به عنوان آغاز جنگ، تحریف واقعیت و روایت موضوع از پله چندم است. بجز تاریخ 75 ساله اشغالگری و ترور و تجاوز در یکسال اخیر نیز درگیری‌های متعددی در کرانه باختری جریان داشت. در این یکسال مقاومت فلسطین حدود 200 شهید داده است. آنجا مگر کسی موشک داشت؟ هدف رژیم پاکسازی کرانه و انتقال جمعیت آن به اردن و مصر و اشغال آن بود. حماس در واقع در دفاع از قدس شریف و کرانه غربی و هتک حرمت مسجد الاقصی و در مقابل گسترش شهرک‌سازی و توسعه‌طلبی صهیونیست‌ها عملیات کرد.
یادمان نرود که ریشه جنگ در تداوم اشغال است. بر خلاف تحریف تبلیغاتی اسرائیل دفاع مشروع، اقدام وحشیانه آنها نیست، بلکه دفاع مشروع طبق کنوانسیون‌های بین‌المللی دفاع در مقابل اشغالگری است.
رژیم صهیونیستی به عنوان یک رژیم اشغالگر، با چراغ سبز و حمایت‌های همه جانبه آمریکا، علیه مردم تحت اشغال اعلام جنگ کرده و در ثبت جنایات جنگی رکورد زده است. سران سیاسی و نظامی این رژیم آشکارا از نسل‌کشی فلسطینیان سخن می‌گویند.
رئیس جمهور رژیم جعلی اسرائیل اعلام کرده که «در غزه هیچ غیرنظامی بی‌گناهی وجود ندارد»؛ نخست وزیر رژیم می‌گوید «حتی کودکان اهداف نظامی مشروع هستند»؛ سخنگوی ارتش رژیم می‌گوید «هدف از حملات، نابودی حداکثری است نه دقت در حملات»؛ وزیر دفاع رژیم، مردم را به عنوان «حیوانات انسان‌نما» خطاب می‌کند؛ و وزیر میراث فرهنگی آن رژیم جعلی می‌گوید «حمله اتمی به غزه گزینه مناسبی برای نابودی مردم آنجاست».
چنین رژیمی که مسلح به انواع تسلیحات شیمیایی کشتار جمعی و بمب‌های اتمی است، قطعاً تهدیدی علیه صلح و امنیت منطقه‌ای و بین‌المللی است.

روسای محترم دولت‌ها
بدتر از هر چیزی، حمایت همه جانبه آمریکا و غرب از نسل‌کشی و کودک‌کشی فلسطینیان است و تاکنون بیش از 14 هزار نفر از مردم غزه از جمله حدود 5 هزار و 500 کودک مظلوم به خاک و خون کشیده شده‌اند بالغ بر 41 هزار واحد مسکونی به طور کامل و 60 درصد از منطقه نوار غزه به شکل جدی آسیب دیده ‌است. چه ظلمی از این بالاتر که آمریکا، انگلیس، آلمان و فرانسه به عنوان قدرت‌های غربی روزانه به اسرائیل انواع تسلیحات و بمب‌ها را ارسال و همزمان با آتش‌بس مخالفت می‌کنند. آمریکا در کنار اسرائیل همه مسیرهای کمک به مردم غزه را بسته و شورای امنیت سازمان ملل را فلج کرده است.
امروز غرب رسوا شده و دروغین بودن ارزش‌ها و شعارهای غربی آشکار شده است. غزه نماد سقوط اخلاقی غرب است.
در عین حال، غزه آزمون بزرگ اراده دولت‌های مستقل برای بنیان‌گذاری یک نظام بین‌المللی مبتنی بر انسانیت و عدالت است. امروز روز برخاستن قدرت‌های جهانی به نفع ارزش‌هایی است که ما را متحد ساخته است. امروز روز نقش‌آفرینی بریکس است.

روسای محترم دولت‌ها!
بی‌گمان سوخت ماشین جنگی و پشتیبانی همه‌جانبه این ستمگری را آمریکا تأمین می‌کند. آمریکا همه سازمان‌های بین‌المللی را بی‌خاصیت و بی‌هویت کرده است. جمهوری اسلامی ایران از همه اعضای بریکس و همه دولت‌های مستقل جهان می‌خواهد که برای حفظ انسانیت و برپایی عدالت و مبارزه با تبعیض نژادی در جهان به پا خیزند و از تمام توان سیاسی و اقتصادی خود برای فشار بر رژیم صهیونیستی و حامیان غربی‌اش استفاده کنند.

روسای محترم دولت‌های عضو بریکس
آمریکا و کشورهای غربی که مخالف آتش‌بس در غزه هستند دیگر اعتباری نزد مردم جهان ندارند. امروز کشورهای عضو بریکس مسئولیت تاریخی دارند تا اثبات کنند ارزش‌های انسانی را نمی‌توان قربانی منافع سیاسی کرد. بر این اساس تمایل دارم برای توقف جنایت و کمک به مردم غزه بر این پیشنهادها تأکید کنم.
1- با توجه به ناتوانی شورای امنیت سازمان ملل در اجرای مأموریت خود برای ایجاد صلح و امنیت؛ و کارشکنی آمریکا برای صدور قطعنامه الزام‌آور جهت آتش‌بس؛ لازم است کشورهای عضو بریکس، در چارچوب مکانیسم «اتحاد برای صلح» بانی قطعنامه‌ی الزام‌آور در مجمع عمومی سازمان ملل علیه رژیم صهیونیستی و با هدف توقف جنایات علیه مردم غزه شوند.
2- حملات مستمر رژیم صهیونیستی به بیمارستان‌ها و مراکز درمانی، اماکن مذهبی، کشتار زنان و کودکان، پزشکان، پرستاران و خبرنگاران در غزه، همه اقدام تروریستی هستند. لازم است آن رژیم جعلی به عنوان رژیم تروریستی و ارتش آن به عنوان یک سازمان تروریستی شناسایی شوند.
3- جمهوری اسلامی ایران از اقدام برخی دولت‌ها از اجرای جنایات اسرائیل غاصب در غزه به دیوان کیفری بین‌المللی حمایت می‌کند و اعتقاد دارد که علاوه بر اسرائیل آمریکا نیز باید در دادگاه‌های بین‌المللی به جرم جنایت علیه بشریت، نسل‌کشی و کودک‌کشی محاکمه و به سرعت مجازات شود.
4- لزوم اقدام جمعی اعضای بریکس برای شکستن محاصره غزه و ایجاد مسیر دائمی و امن برای ارسال کمک‌های بشردوستانه به غزه. در این راستا بازگشایی دائمی گذرگاه رفح مورد تأکید جدی است.
5- با توجه به جنایات بی‌سابقه و بمباران‌های چندین هزار تن تسلیحات بخصوص تسلیحات ممنوعه مثل فسفر سفید در غزه، لازم است اعضای بریکس با ایجاد یک مأموریت ویژه بین‌المللی این جنایت را سریعاً  بررسی و گزارش آن را بصورت عمومی منتشر کنند تا زمینه کیفر آمران و مباشران این رژیم فراهم گردد.
6- با توجه به جنایت‌های مستمر و ماهیت نژادپرستانه رژیم جعلی اسرائیل انتظار ملت‌های آزاده از تمام دولت‌ها بویژه اعضای بریکس آن است که قطع کامل روابط سیاسی و اقتصادی و نظامی خود را با رژیم صهیونیستی سریعاً در دستور کار قرار دهند. تداوم تعاملات با رژیم جعلی اسرائیل، بخصوص در حوزه نظامی و اقتصادی به معنی کمک به تداوم جنایات و کشتار زنان و کودکان است که مورد مذمت و سرزنش همه ملت‌هاست.
7- شناسایی حق ملت فلسطین در دفاع از خود و مجاهدت آنها برای آزادسازی مناطق اشغالی مورد حمایت همه دولت‌ها و ملت‌های آزاده است. حمایت قاطعانه بریکس از این حق نشان می‌دهد که ما به وظیفه انسانی و اخلاقی خود عمل کردیم و دشمنان فلسطین در برابر وجدان بشری و تاریخ سرافکنده خواهند شد.
جمهوری اسلامی ایران بر این باور است که راه‌حل نهایی که منجر به صلح و ثبات پایدار در غرب آسیا و جهان خواهد شد، تشکیل دولت واحد فلسطینی پس از برگزاری یک همه‌پرسی مبتنی بر اصل دموکراتیک «هر فلسطینی یک رأی» می‌باشد. قرار گرفتن در مسیر طرح‌های شکست خورده‌ی سابق برای صلح نتیجه‌ای جز تکرار جنگ و ناامنی نخواهد داشت.
آمریکا و رژیم صهیونیستی نیز باید بدانند که نمی‌توانند در برابر اراده ملت‌ها بایستند و در نظم عادلانه جدید بین‌المللی اشغالگری و نسل‌کشی جایی نخواهد داشت.
در پایان بار دیگر از رئیس محترم جمهوری آفریقای جنوبی برای برگزاری این اجلاس قدردانی می‌کنم و امیدوارم این نشست تأثیر جدی بر توقف فوری حملات به غزه مظلوم و مقتدر و ورود کمک‌های بشردوستانه و رفع کامل محاصره و مقابله با کوچ اجباری و آغاز روند بازسازی در این منطقه شود.

بسیار متشکرم
والسلام علیکم و رحمه الله

حضرت زینب در طول عمر خود انواع مصائب و بلایا را با چشم خود دیده و صبر پیشه کرده بود. همچنین از القاب آن حضرت صدیقه صغری، عصمت صغری و عقیله بنی‏هاشم بود. عقیله، زنِ کریمه‏ای را گویند که میان خانواده و خویشان بسیار عزیز و محترم و در خاندان خود ارجمند باشد.
در میان رخدادهای شگفت، رخداد «طف» است که در روز دهم سال 61 هجری در سرزمین سوزان نینوا در ناحیه کربلا اتفاق افتاد. جایگاه زینب‌کبری(س) را در این واقعه کمی تشریح كنيد.
این حماسه از زاویه دیدها و منظرهای مختلف تحلیل و بررسی و گزارش شده است. برخی از زاویه حماسی، برخی سیاسی، برخی نظامی و برخی دیگر عرفانی و بعضي از بعد زیباشناختی به این رخداد نگریسته و به گزارش بخشی از آنها پرداخته‌اند...

در این میان به نظر می‌رسد که حماسه و عرفان یا عرفان حماسی یا حماسه عرفان از جهات مهمی است که به شکل‌های مختلف بدان پرداخته شده و جلوه‌های زیبایی از این حادثه برای دیگران گزارش، نقل و تحلیل شده است. شاید علت مهمی که محققان و اندیشوران را به این سو کشانده است، خاستگاه روایی است که این حوزه داشته و نخستین تحلیلی که پس از عاشورا از واقعه طف از سوی معصوم(ع) یا خاندان عصمت و طهارت(ع) ارائه شده گزارش از عرفان حماسی یا حماسه عرفان ناب است.
در برابر تحلیل‌هایی که همان روزهای آغازین پس از رخداد از سوی دوست و دشمن بیان می‌شد، از سوی خاندان عصمت و طهارت(ع) و حضرت زینب کبری(س) یا حتی زینب صغری (ام کلثوم)(س) این تحلیل مطرح می‌شود که عاشورا حماسه عرفان و اوج آن است.

از این رو گزارشگران راستین این رخداد در تحلیل خویش آن را به حماسه عرفان نسبت می‌دهند و به دور از همه تحلیل‌های نظامی و سیاسی و مانند آن به مساله دلدادگی حماسه‌سازان اشاره می‌کنند. به عنوان نمونه حضرت زینب(س) در نخستین واکنش منفی که از سوی تحلیلگران دشمن ارائه می‌شود به مقابله برمی‌خیزد و با اشاره به عرفان حسینی بیان می‌کند که آنچه در عاشورا و طف اتفاق افتاد چیزی جز اوج زیبایی‌ها نبوده است. اگر برای دشمن اوج رذالت‌ها و سر زدن کینه‌های باقیمانده از واپسین لحظات آغاز آفرینش و خلافت الهی آدم(ع) بوده که این گونه نسبت به انسان کامل و اوج انسانیت رخ داده برای حسینیان و عاشوراییان، اوج عشق و محبت و زیبایی بوده است. آنان در رخداد به ظاهر تلخ کربلا زیبایی‌ها دیده‌اند و اگر برای عشق و محبت به خدا تجسم و تمثل دنیوی امکانپذیر بوده در حادثه کربلا آن تجسم و تمثل امکان وقوع یافته است.

قطعا در رخداد عاشورا بود که عشق معنای درست یافته و محبت میان محبوب و محب خود را نشان داده است. از این رو عاشورا را میدان عشق‌بازی دانسته و عاشوراییان را عشق‌بازان رندی خوانده‌اند که اوج زیبایی‌های عشق و عاشقی را به تصویر که نه به تجسم کشیده‌اند و خود نه در آن بازی یا بازیگری، بلکه حضور واقعی داشته‌اند.

اگر برای مراتب علم سه مرتبه علم الیقین و عین الیقین و حق الیقین گفته‌اند برای مراتب عشق و معرفت عاشقان نیز سه مرتبه از این دست گفته‌اند. عاشوراییان در کربلا نخست در کنار شمع جمال الهی گرد آمدند و آنگاه دیوانه‌وار خود را هرازگاهی به آتش شمع وجود جمال زدند و لذت شهود چشیده و زخم‌های خونین برداشتند تا آنکه در نهایت خود را در شعله فروزان عشق الهی سوزاندند و پروانه‌وار در آتش آن محو شدند و چون از ایشان نام و نشانی نماند و هر آنچه ماند وجه الله بود دیگر فنا به ایشان راه نیافت و این گونه شد که آنان «کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذوالجلال والاکرام» را به تاویل بردند و به آن صورت تجسمی و تمثلی در عالم ماده بخشیدند. عاشوراییان چنان در «جنب الله» ماندند که در رستاخیز جز وجه‌الله و جنب‌الله برای ایشان نماند و دیگر مانند دیگران انگشت حسرت نگزیدند که چرا کوتاهی و تقصیر کردند؛ «آن تقول نفس یا حسرتی علی ما فرطت فی جنب الله و ان کنت لمن الساخرین». بر این اساس نخستین گزارشگر و تحلیلگر واقعی و راستین این حلقه رندان عشق درباره ایشان می‌فرماید: ما رایت الاجمیلا؛ ما از خدا جز زیبایی ندیدیم. (بحارالانوار، ج45، ص116)
معراج انسانی زینب :

اگر میدان کربلا را اوج معراج مردان بدانیم در کربلا،کوفه و شام است که زینب(س) چند بار به معراج انسانی می‌رود و در این راه جامعه‌ای را به رشد اجتماعی می‌برد و آنان را که در شهوت دنیا راه را گم کرده‌اند به تازیانه کلام برمی‌انگیزد. این گونه است که هر مجلسی برای زینب(س) معراج می‌شود و جامعه می‌تواند هم از خود او و هم از سخنان وی که سخنان معراجی است درس‌ها بیاموزد. آنگاه که می‌فرماید «ما رایت الا جمیلا» یادآور کلام معصومان مورد ستایش قرآن در سوره انسان است که جز به وجه الله کاری را انجام نمی‌دهند. اکنون او دوباره الگوسازی می‌کند که ما جز وجه و رضای الهی نمی‌خواهیم و جز او نمی‌جوییم. اینها نشانگر آن است که آن شخصیت، پیش از آنکه به کربلا برسد، کمال انسانی را پیموده بود. در روانشناسی اثبات شده که آدمی هنگام خشم و در زمان فرو ریزش عواطف و احساسات تند، هر آنچه را در ذات و شاکله وجودی‌اش است، نمایان می‌سازد.
این گونه است که زینب(س) این چنین در اوج زخم‌ها و زخمه‌ها سخن از جمال و جمیل می‌گوید. اگر از آن همه تاریخ گفته و ناگفته تنها همین قطعه از بهشت زینبی بود، همان ما را بس که این بخش را برترین‌ و اوج‌ الگو قرار دهیم و بدانیم که در پس این زن کربلایی چه زن کاملی نشسته است.
یکى از روشن‌ترین و بارزترین نکاتى که در بررسى شخصیت آن ‏حضرت است اعطای مقام نیابت‏ خاصه از سوى حضرت اباعبدالله بود.

از مرحوم شیخ صدوق‏ رحمهًْ‌الله‏ علیه نقل شده که زینب داراى مقام نیابت ‏خاصه از سوى حضرت ابا عبدالله بود و مردم در حلال و حرام به ایشان مراجعه مى‏کردند تا وقتى که امام زین‏العابدین کاملا بهبود یافتند.
برعهده گرفتن وظایف و مسؤولیت‌هاى یک امام معصوم، حاکى از ظرفیت وجودى بیکران ایشان است. روایت دیگرى که علامه جعفر نقدى از کتاب «اکمال الدین و اتمام النعمه» نقل مى‏کند حاکى از آن است که امام حسین(ع) حضرت را بر اسرار امامت، امین دانسته و آن را در اختیار ایشان نهادند و این شرافتى است که هیچ چیز دیگر با آن برابرى نمى‏کند.

نقش سرنوشت‏سازى که حضرت در احیا و مساعدت دین ایفا کردند، از آغاز خلقت تاکنون نظیر ندارد. این مخدره جلیله علاوه بر آنکه همراه کاروان برادر بود، ریاست کاروان و تدبیر امور را نیز برعهده داشت، فرزندانش را نیز فدایى راه امام زمانش ساخت و عرض کرد: جدم خلیل از خداوند، قبول فدا کرد، شما هم این قربانى را از من بپذیر. به روایت ‏بسیارى از کتب معتبر از علیا مخدره سکینه خاتون نقل شده است که حضرت زینب (س) در ضمن بعضى از کلماتشان فرمودند: لیتهم یقنعون بالفداء؛ اى کاش دشمنان حاضر مى‏شدند من به جاى برادر کشته شوم. نکته مهم دیگر این‌که فرماندهى حرکت عظیم سازندگى فکرى و فرهنگى جامعه اسلامى بر عهده حضرت زینب(س) بود، همانطور که اشاره رفت ‏بدعت‏ها و انحرافاتى که امویان در دین ایجاد کرده بودند تا حدود زیادى با خون مقدس اباعبدالله‌الحسین و یارانش شسته شده بود اما تکمیل آن و بعد جایگزینى ارزش‌هاى اصیل اسلامى نیازمند حرکت توفنده و حساب شده‏اى که متمم جریان عاشورا باشد، بود و رهبران این حرکت زینب کبرى و امام سجاد بودند. با توجه به بیمارى امام سجاد، عمده سنگینى این مسؤولیت ‏بر دوش حضرت زینب(س) بود.

زینب (س) الگوی راه دشوارومدیریت بحران :

بانوان امروز به‌مراتب بیشتر نیازمند وجود الگو هستند در مواجه با مشکلات هستند  در مدیریت بحرانهای امروزین خانواده و نا آرامی های محیط خانواده ؛ زن در فرهنگ اسلام، مظهر رافت، رحمانیت و ربوبیت‏حق است. قرآن وسیره رسول خدا به زن جایگاهی داده است که در هیچ مکتب و اندیشه ای سراغ ندارریم ؛ زن در قرآن کریم و روایات به عنوان انسانى که توان نیل به مقام خلافت اللهى را دارد، داراى ارج و منزلتى بس والاست. به‌علاوه زن در جایگاه «همسر» و «مادر» نقش بسیار مؤثرى در رشد و اعتلای جامعه به سمت هدف نهایى خلقت دارد. در بعد نظرى، آنچه از سرچشمه قرآن و سنت تراوش می‌شود، راه کمال و نیل به عالی‌ترین درجات معنوى را براى مرد و زن به‌طور یکسان گشوده است، البته در بعضى موارد به جهت تفاوت‌هاى فیزیکى و جایگاه ویژه‏اى که زن و مرد دارند، راه رسیدن به این هدف براى مرد و زن متفاوت است و روشن است که اختلافات ظاهرى موجب برترى یا نقص نیست. قرآن‏کریم به ‌کرات تقوا، ایمان، عمل صالح، علم و دانش، سعى فى سبیل‏الله و... را به عنوان ملاک برترى افراد اعلام کرده و سخن از «زن و مرد بودن» به میان نیاورده است، بلکه براى اینکه هیچ شبهه‏اى در اذهان راه نیابد، در موارد متعددی تصریح کرده که مذکر و مؤنث‏ بودن در پیمودن این راه و دستیابى به اهداف دخالتى ندارد. در سه جریان مهم تاریخ اسلام یعنى بعثت پیامبر اکرم، جریان ولایت و امامت على(ع) و واقعه سرنوشت‏ساز عاشورا به وضوح نقش برجسته سه زن یعنى حضرت خدیجه، فاطمه و زینب(س) را مشاهده مى‏کنیم و اصولا قرآن کریم در تثبیت ادیان الهى بر جایگاه ویژه زن تأکید دارد. نمونه آن حضرت مریم(س)، مادر حضرت موسى(ع) و آسیه(س) همسر فرعون است.

انقلاب اسلامى تا حدود زیادى ارزش و منزلت واقعى زن را تبیین کرده و رهبر کبیر انقلاب وظیفه الهى زنان را به‌کرات گوشزد کرده و شخصیت و هویت واقعى آنان را متذکر شده‏اند و آرمان‌هاى والایى را ارائه داده‏اند که برگرفته از زلال معارف اهل بیت(ع) است؛ چنانکه فرموده‏اند: «زن مبدا همه سعادت‌ها و خیرات است»، «بانوان رهبر نهضت ما هستند»، «زن مظهر تحقق آمال بشر است و از دامن زن مرد به معراج مى‏رود».

اکنون با عنایت ‏به نقش خطیر زن در صلاح و فساد جامعه باید گفت زنان مسلمان ما باید دقیقاً توجیه شوند که چگونه وجود پر برکت ‏بانویى چون زینب کبرى(س) مى‏تواند از وراى 14 قرن، چونان خورشیدى تابناک بر زوایاى زندگى آنها بتابد و دریچه‏هاى نور و سعادت را به رویشان بگشاید و از مکاتب و افکار بیگانه بى‏نیازشان کند. در جهان کنونى که بشریت ‏بیش از هر زمان دیگر دچار تعارضات فکرى، اخلاقى و مذهبى است و بى‌وقفه در پى آن است تا راهى به سوى سعادت حقیقى بیابد، زن امروز نیز هدفش را در رهایى از اسارت متمرکز ساخته است، اما نمى‏داند چگونه خود را از منجلاب فریب، فساد، انحراف و ملعبه بودن نجات دهد، رسالت ماست که این حقیقت روشن را بر همگان عرضه کنیم؛ «آنچه آزادى واقعى را براى زنان به ارمغان مى‏آورد و سعادت و کمال را آشکارا فرارویشان قرار مى‏دهد، قوانین مکتب حیاتبخش اسلام است که تجسم عینى آن در شخصیت فرزانگانى چون زینب کبرى‏(س‏)، مشاهده مى‏شود».

از آنجا که اشتغال انسان به کار، زندگی و مسؤولیت‌های اجتماعی، گاه موجب غفلت می‌شود و توجه به کار، گاه انسان را از توجه به هدف باز می‌دارد و انسان به نسیان و فراموشی می‌افتد، رسالت بزرگ که عبادت خالق است نیز فراموش شده و خودسازی و تزکیه بر این امر نیز واجب می‌شود، در نتیجه بازگشت به معنویت شرط اساسی این رسالت است.

حضرت زینب (س) در کربلا چهره واقعی زن مسلمان را به تصویر کشید [1]

حضرت زینب (س) نخستین مفسر قرآن و دانشمند بانوان اسلام است. ایشان در سایه پدر بزرگوارشان فعالیت فرهنگی می‌کردند و تا قبل از واقعه عاشورا کانون خانواده پرمهری داشتند. ایشان دارای فرزندان بزرگواری بود که وفا، ایمان، ادب، ایثار و شجاعت را از مادرشان تعلیم دیده بودند.

ایشان تا قبل از واقعه عاشورا مصیبت‌های بزرگی چون رحلت جدش رسول خدا (ص)، شهادت مادری بی‌مانند و پدری چون علی(ع) را چشیده بودند و چه بسا حضرت زینب (س) قبل از وقوع واقعه عاشورا نسلی را برای آن ایام تربیت می‌کردند. امام‌حسین(ع) به حضرت زینب (س) فرمود: «خواهرم هرگز بی‌قراری نکن و صبرت را از دست نده تو در برابر خدا ماموریتی سخت و آزمایشی بزرگ داری»، حضرت زینب (س) با فرزندانشان به همراه برادر بزرگوارشان عازم حج و از آنجا رهسپار کوفه شدند. وقتی لشکر حر در مقابل آنان قرار گرفت، ایشان قدری نگران و آشفته شدند که برادر بزرگوارش امام حسین(ع) ایشان را به صبر دعوت کرد و پس از آن دیگر هیچ ناشکیبایی از زینب (س) و دیگر بانوان و دختران دیده نشد بلکه همه آنها هماهنگ و مطیع حضرت زینب (س) بودند و ایشان با نظارت امام زین‌العابدین (ع) مدیریت بسیار مدبرانه‌ای را انجام دادند و کاروان عاشورا را در این بحران مدیریت ‌کردند.
حضرت زینب (س) در واقعه عاشورا عهده‌دار مراقبت از حضرت سجاد (ع) نیز بودند، حضرت زینب (س) شب بعد از عاشورا که شبی بسیار غمناک و غمبار بود پسران و دختران کاروان را که از وحشت هجوم دشمنان و سوختن خیام اهل بیت (ع) به بیابان‌های اطراف پراکنده شده بودند در زیر چادرهای نیمه‌سوخته جمع و آنها را آرام کردند و از امام زین‌العابدین (ع) نیز مراقبت می‌کردند.
ظهر عاشورا قبل از شهادت امام حسین (ع)، حضرت زینب (س) برای ایشان نقش مادر و خواهری بسیار شجاع و مهربان را ایفا ‌کردند و با صبر، امام حسین(ع) را به سوی میدان بدرقه کردند و حتی افسار اسب را خود به دست برادرش دادند چرا که او نسبت به عظمت نهضت برادرشان وقوف کامل داشتند و خردمندانه و به دور از عواطف باطنی خود را آماده مدیریت شرایط بحران کردند و همه حوادث را پیش‌بینی می‌کردند. مدیریت حضرت زینب (س) در شرایط حساس واقعه عاشورا به حدی قوی بود که هیچیک از بانوان حاضر بدون اذن او سخن نگفتند و این نوع مدیریت مورد تایید امام معصوم نیز بود. ایشان حتی در شب شهادت، نماز شب‌شان را با عشق و شور خاصی می‌خواند و نه‌تنها لحظه‌ای از این پیشامد ناسپاسی نکردند بلکه بعد از دیدن مصائب بسیار به دلیل داشتن معرفت و درک شهودی بالا همه حوادث را شیرین معرفی می‌کنند.

معرفت و درک عمیق از قضایا و بلایای ظاهری دلیل استواری حضرت زینب (س) در مقابل بلایای ناگوار است. حضرت زینب(س) با آمادگی کامل از شرایط استقبال می‌کردند و در شرایطی که برادران بزرگوارشان را از دست داده بودند با روحی قهرمانانه و علی‌وار با حوادث مواجه می‌شدند و وظیفه خطیر امامت تا زمانی که امام سجاد (ع) بیمار بودند به دست ایشان بود.

حضرت زینب (س) در طول این رخدادها چهره واقعی زن مومن و کارآمدی را نشان دادند که در مدیریت نهضت‌ها کمتر از مردان نیست.

در صحنه عاشورا مثال‌های بسیاری از زنان مومن و صبور دیده می‌شود و همه اینها نشان می‌دهد که زن در رشد علوم و ترقی جامعه می‌تواند اساسی‌ترین مدیریت ها و نقش‌ها را عهده‌دار باشد؛ لذا با داشتن چنین اسوه‌ها و الگوهایی از شیرزنان جامعه اسلامی باید در برنامه‌ریزی و مهندسی فرهنگی خود به بانوان توجه بیشتری داشته باشد چرا که اساس مهندسی فرهنگی به تربیت نسل‌ها بستگی دارد و مسؤولان فرهنگی کشور باید با در نظر گرفتن نقش بانوان در این مهم به آنان و مسائلشان توجه کرده و رویکرد اساسی نشان دهند.

امروز بانوان فلسطین وغزه عینا نقشی که زینب دختر رسول خدا (ص)  ایفا نمود در مدیریت بحران دوباره عینیت داده اند و سخت ترین مصیبتها را دیده ولی صبورانه تحمل نموده اند ؛ به یقین اسوه والگویشان زینب دختر رسول الله (ص) هست ؛ جنس مبارزه و سنخیت مقابله آنها با ظلم نیز از سنخ مقاومت دلیرانه زینب است .