
emamian
بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
خیلی خوش آمدید جناب آقای رئیسجمهور و آقایان محترم، برادران و خواهر محترممان. از گزارشهایتان استفاده کردیم. من حرفی هم نداشتم اگر قرار بود دیگران هم گزارش بدهند، لکن حالا آقایان فرمودید، ما یک چند جملهای عرض میکنیم.
هفتهی دولت، در واقع، حلقهی وصل یک فصل از عمر دولت به یک فصل دیگر است؛ یعنی شما در این هفته یک نگاه به سالی که گذشت دارید، یک نگاه [هم] به سالی که در پیش است دارید؛ میتوانید مقایسه کنید، میتوانید تجربهاندوزی کنید، عبرتآموزی کنید. این هفته مزیّن است به نام دو شهید بزرگوار: شهید رجائی و شهید باهنر. یک نکتهای اینجا وجود دارد [و آن اینکه] ما از این دو شهید، چه نمادی در ذهن داریم که بخواهیم وزرای ما و مسئولین و مدیران ارشد ما در هدایت به سمت آن نماد پیش بروند؟ [آن نماد] چیست؟ کارکرد اینها که جلوی چشم ما نیست؛ فرصتی نشد؛ شهید رجائی حدود یک ماه رئیسجمهور بود، شهید باهنر [هم] در همین مدّت نخستوزیر بود؛ شهید رجائی چند ماه هم نخستوزیر بود، با آن شرایط سختی که آن روز داشت. بنابراین، کارکرد این دو بزرگوار مورد نظر نیست و هیچ نشانهای و اثری از کارکرد اینها نداریم. پس مسئله چیست؟ نکتهی مطرح شدن این دو نفر چیست؟ نکته در نیّت آنها است، در جهتگیری آنها است. جهتگیری این دو نفر شهید عزیز، جهتگیری انقلابی و الهی بود. آن کسانی که این دو نفر را از نزدیک میشناختند تصدیق میکنند این عرض ما را که این دو نفر چیزی را طلب میکردند که همهی شهدا و مجاهدین راه خدا آن را طلب میکنند؛ دنبال این بودند؛ یعنی زندگی آنها درست منطبق بود با سرنوشت آنها؛ یعنی دنبال رضای الهی بودند، همچنان که همهی شهدای ما و همهی مجاهدین فیسبیلالله که مخلصانه در کار جهاد هستند، هدفشان رضای الهی است؛ رضای الهی و کار برای مردم که این هم مشمول رضای الهی است؛ یعنی خدای متعال این را از ماها خواسته که برای مردم کار کنیم.
خب، پس این مهم است؛ یعنی اسم رمز دولتهای ما باید این باشد: کسب رضای الهی و کار برای مردم؛ اصلاً باید هدف را در این دو جمله خلاصه کنیم. اگر رضای الهی هدف انسان شد، این در همهی فعّالیّتهای ما، در همهی اقدامهای ما، در نوع کارکرد ما اثر خواهد گذاشت. آن وقتی که شما در خانه دارید فکر میکنید برای کاری که بر عهدهی شما است یا کار وزارت را که سنگین بوده، ناچار شدید شب ببرید خانه و در خانه روی آن کار کنید، هیچ کس نمیفهمد، هیچ کس به شما احسنت نمیگوید برای این کار، کسی اطّلاع ندارد، امّا شما این کار را میکنید؛ برای چه؟ برای رضای الهی؛ این درست است؛ در کارکرد ما اثر میگذارد، در انتصابات ما اثر میگذارد. یک جملهای در صحیفهی سجّادیّه هست دربارهی همین مسئلهی رضای الهی؛ عرض میکند به خدای متعال، میفرماید: مُؤثِراً لِرِضاکَ عَلىٰ ما سِواهُما فِی الاَولِیاءِ وَ الاَعداء؛ من رضای تو را ترجیح بدهم بر هر انگیزهی دیگری؛ اگر این شد، حَتّىٰ یَأمَنَ عَدُوّی مِن ظُلمی وَ جَوری وَ یَیأَسَ وَلِیّی مِن مَیلی وَ انحِطاطِ هَوای؛(۲) این خیلی مهم است. اگر چنانچه رضای الهی هدف من شد، دشمن من خاطرش جمع است که من به او ظلم نخواهم کرد؛ دشمن است، امّا مطمئن است که من به او ظلم نمیکنم؛ رفیق من و دوست من هم مطمئن است که من برای او یک امتیاز رفاقتی قائل نمیشوم. ما در انتصاباتمان طبعاً اینجور هستیم، اگر چنانچه رضای الهی را در نظر داشته باشیم؛ مراقب هستیم کسی را که شایسته است سر کار بگذاریم، نه آن کسی را که با ما رفیق است، با ما دوست است، به خاطر دوستی، بدون صلاحیّت. خصوصیّت رضای الهی این است. مرحوم شهید رجائی و مرحوم شهید باهنر واقعاً اینجوری بودند؛ یعنی واقعاً هدفشان رضای الهی بود. ما خب سالها اینها را از نزدیک میشناختیم، رفتارشان را دیده بودیم. هفتهی دولت مزیّن به نام اینها است. این شد دستورالعمل و بهاصطلاح آن پرچمی که روی آن، اسم این دولت نوشته شده؛ باید این را در نظر داشته باشید.
دربارهی مسائلی که من با شما امروز مطرح میکنم، دو بخش را در نظر گرفتهام: یک بخش کوتاهی نظر و قضاوت خودم دربارهی دولت را عرض خواهم کرد، یک بخش هم یک تذکّراتی است که برای دوستان عرض میکنم تا توجّه داشته باشند.
امّا راجع به قضاوت خودم، خب بنده از همهی دولتها در این سی و چند سال حمایت کردم؛ از همهی این دولتهای مختلف، با گرایشهای مختلف، با توانهای مختلف، بنده حمایت کردم؛ دلیلش هم واضح است: شرایط کشور و اهدافی که ما برای خودمان ترسیم کردهایم در جمهوری اسلامی، اقتضا میکند که همه به قوّهی مجریه ــ که وسط میدان است ــ کمک کنند؛ رهبری کمک کند، مردم کمک کنند، روشنفکرها کمک کنند، نخبگان کمک کنند؛ قاعدهاش این است. همهی دولتها مستحقّ این کمک همهجانبه هستند و ما به همهی دولتها کمک کردیم. لکن در مورد این دولت، علاوهی بر کمک، بنده با نگاه به این دوساله میخواهم تمجید هم بکنم؛ یعنی آنچه تا امروز در این دو سالی که این دولت بر سر کار بوده از عملکرد دولت مشاهده کردهایم، مستوجب این است که ما تقدیر کنیم و تمجید کنیم از دولت. در بخشهایی، دولت خوب و قوی ظاهر شده که این بخشها هم بخشهای مهمّی است؛ من حالا یک اجمالی عرض میکنم. علّت اینکه من اینها را میگویم این است که زبان دولت در بیان آنچه انجام گرفته متأسّفانه زبان رسایی نیست؛ اتّفاقات خوبی که افتاده، به آن اندازهای که شایسته و حقّش است، در نظر مردم و ذهن مردم منعکس نشده. بنده میخواهم یک مقداری بگویم تا شاید کمک بشود به اینکه حقایق و واقعیّتهایی که در مورد دولت هست، برای آحاد مردم و افرادی که نظر و غرضی ندارند بیشتر آشکار بشود. حالا من در چند بخش اشاره میکنم.
در بخش اقتصاد، کارهای خوبی در دولت انجام گرفته که حالا تفاصیلش را، هم آقای رئیسجمهور گفتند، هم آقای معاوناوّل تا حدودی تبیین کردند. آنچه من میخواهم [به آن] تکیه کنم این است که تعداد قابل توجّهی از شاخصهای اقتصاد کلان، رشد را نشان میدهد، پیشرفت را نشان میدهد، تغییرات مثبت را نشان میدهد. البتّه تا مسائل مربوط به اقتصاد کلان برسد به معیشت مردم و زندگی مردم یک مقداری فاصله وجود دارد؛ یعنی زمان باید بگذرد. طبیعت بعضی از دولتها این است که فردا را قربانِ امروز میکنند؛ این دولت این کار را نکرده؛ کارهای بزرگ و زیربنائی را انجام داده که اثرش ممکن است امروز به طور کامل ظاهر نشود، امّا بالاخره ظاهر خواهد شد. چند قلم را من ذکر میکنم، [امّا] گزارشی که به من داده شده خیلی بیش از اینها است؛ شاید نزدیک به پنجاه مورد اتّفاقات مثبتی که در زمینهی اقتصاد رخ داده در آن گزارش هست. حالا من تعداد محدودی از آنها را عرض میکنم.
افزایش رشد اقتصادی، بخصوص در بخش صنعت؛ این مهم است. افزایش رشد سرمایهگذاری که جزو مهمترین مسائل اقتصادی ما است و مشکل اساسی ما در بعضی از دورههای گذشته، مسئلهی سرمایهگذاری بود که رشدش منفی بوده؛ به تعبیر رایج، به آن میگویند «رشد منفی»، در حالی که اسمش رشد نیست، عقبگرد است. کاهش رشد نقدینگی که در بیانات آقایان هم بود. کاهش بیکاری، کاهش ضریب جینی، رشد قابل توجّه صادرات کالا، تقویت نظام مالیاتی که درآمدهای مالیاتیِ دولت توانسته بخش قابل توجّهی از بودجهِی جاری دولت را تأمین کند. رشد قابل توجّه تولید محصولات پتروشیمی که این مسئلهی محصولات پتروشیمی جزو چیزهای مهمّ کشور است. اقدامات ارزندهای در زمینهی نفت و گاز که یکی همین مرحلهی یازدهم پارس جنوبی بود که اخیراً آقای رئیسجمهور آن را افتتاح کرد.(۳) راهاندازی کارگاههای تعطیلشده یا نیمهتعطیل که عددی که ذکر کردند عدد بالایی است، چند هزار است؛ چند هزار کارخانهی تعطیل یا نیمهتعطیل راه افتاده؛ این خیلی مهم است. فعّالیّتهای مهم در زمینهی آبرسانی یا شبکههای آبیاری و زهکشی در جاهای مختلف که در گزارشات آقایان هم بود.
عرض کردم نزدیک به پنجاه قلم از این قبیل اقدامات به ما گزارش شده که اتّفاق افتاده ــ که اینها خیلی باارزش و مهم است ــ منتها دیده نمیشود. اوّلاً به خاطر اینکه کار اطّلاعرسانی در دولت متأسّفانه ضعیف است؛ یعنی آن کار اساسی برای اطّلاعرسانی نمیشود. اینکه یک نفر بیاید در تلویزیون حرف بزند و به مردم بگوید این کارها شده، این اطّلاعرسانی نیست؛ اطّلاعرسانی یک هنر است، یک کار هنری باید انجام بگیرد تا اینکه درست اطّلاعرسانی بشود. یکی این است، یکی هم چون مشکلات معیشتی الان در مردم وجود دارد ــ گرانی هست، بخصوص در بخشی از موادّ غذائی گرانیهای زیادی هست یا در مسکن گرانیهای زیادی هست ــ و اینها مسائل روزمرّهی مردم است، مردم اینها را میبینند و از کارهای مهم و باارزش اقتصادی طبعاً غفلت پیدا میشود؛ یعنی اینها غباری میشود که جلوی کارهای اساسی را میگیرد؛ یک فکر جدّی و عاجلی باید روی این مسئله بشود انشاءالله. خب، این در زمینهی کارهایی که در بخش اقتصادی انجام گرفته.
در بخش مدیریّتی هم کارهای بسیار خوبی در دولت انجام گرفته که برای من، در چشم من، ارزش این کارها کمتر از کارهای اقتصادی و پیشرفتهای اقتصادی نیست. یکی از آنها حضور در بین مردم و مواجههی مستقیم با مشکلات مردم است. اینکه شما میروید در بین مردم، از مردم میشنوید، به آنها پاسخ میدهید، مطرح میکنند مشکلاتشان را، این کار خیلی خوبی است، این کار بسیار مفیدی است. از چند جهت مفید است؛ یکی این است که شما اطّلاعات دستِاوّل پیدا میکنید، فواید دیگر هم دارد. ارتباط نزدیک و متواضعانه و صمیمی با مردم؛ این خیلی مهم است. ما حق نداریم با مردم از جایگاه استعلاء و استکبار برخورد کنیم و حرف بزنیم؛ ما کسی نیستیم؛ آنچه هست متعلّق به مردم است؛ اگر شأنی، شغلی، مقامی هم به ما داده شده، اوّلاً مردم دادهاند، ثانیاً داده شده برای اینکه به مردم خدمت بکنیم. سادهزیستی و کاهش تشریفات در سلوک شخصی و حکومتی دولت، بخصوص شخص آقای رئیسجمهور، برای من چشمگیر است و چیز مهم و قابل توجّهی است. مواضع انقلابیای که در دولت گرفته میشود؛ روحیهی جهادیای که نشان داده میشود در بخشی از کارها که حالا در گزارش آقایان هم بود؛ بهکارگیری جوانان در ردههای گوناگون مدیریّتی که بسیار چیز مهمّی است، چیز لازمی است و بحمدالله در این دولت انجام گرفته. بنابراین، در بخش مدیریّتی هم کارهای خوب و قابل تحسین و خرسندکنندهای وجود دارد.
در بخش سیاست خارجی؛ تحرّک دولت در باب سیاست خارجی تحرّک بسیار خوبی است. این سیاستی که شما اتّخاذ کردهاید که عبارت است از ارتباط با همسایگان، بسیار سیاست خوبی است، این را باید دنبال کرد. ما باید با هیچ یک از همسایگانمان مناقشه نداشته باشیم؛ باید سعی کنیم مناقشهای وجود نداشته باشد. هرچه مناقشه هست، تبدیل بشود به همکاری؛ این کاری ممکن است که خب یک مقداری انجام گرفته، بعد از این هم باید انجام بگیرد. یا ارتباط با همهی دولتهایی در دنیا که مایل به ارتباط با ما هستند، با یک استثنای محدودی که حالا مشخّص است. ارتباط با قارّههای مختلف؛ آمریکای جنوبی، آفریقا، آسیا، شرق آسیا، همه جا. این سیاستِ ارتباطِ متعدّد و متنوّع با کشورهای مختلف، با خصوصیّاتی که دارند از لحاظ سیاسی، از لحاظ اقلیمی، از لحاظ امکانات اقتصادی، فرهنگی و غیره، کار درستی است. عضویّت در دو پیمان مهمّ بینالمللی(۴) در فاصلهی کوتاه، موفّقیّت خیلی خوبی بود که خود این نه فقط مفید برای کشور است، بلکه حکایت از یک حقایقی و واقعیّاتی هم میکند. کشورهای دنیا عاشق چشم و ابروی کسی نیستند که بگویند آقا شما بفرمایید اینجا عضو بشوید؛ یک محاسبهای دارند که این حرف را میزنند، یک محاسبهای دارند که میپذیرند یک دولت را؛ این محاسبه خیلی مهم است؛ این نشاندهندهی این است که کشور در وضعی قرار دارد، در حدّی قرار دارد که مشترکان و مؤسّسان این پیمانهای بینالمللی راغبند، مایلند و بلکه گاهی مصرّند که کشور عزیزمان جزو آنها بشود.
در بخش فرهنگی هم کارهای خوبی شده که البتّه باید در کم و کیف هم افزایش پیدا کند. و [همچنین] در بخشهای مختلف که دیگر جزئیّات را خود شماها میدانید.
توصیهی من این است که آنچه در کارکردهای دولت وجود دارد که میتواند مردم را خوشحال کند، اینها را بتوانید به مردم منتقل کنید. فاصلهی بین واقعیّتها و تلقّی مردم از واقعیّتها الان خیلی زیاد است؛ یعنی واقعاً تلقّی از واقعیّتها با آن واقعیّت خیلی فاصله دارد؛ این فاصله را کم کنید، مردم واقعیّتها را بیشتر پیدا کنند. این احتیاج دارد به کار؛ یعنی یک کارِ سادهی روانِ معمولی نیست؛ این کار به تأمّل احتیاج دارد و کارشناسی لازم دارد که باید کارشناسها انجام بدهند.
امّا تذکّرات. خب، ما مکرّر گفتهایم(۵) که اولویّت اصلی کشور عبارت است از اقتصاد و فرهنگ؛ این دو اولویّتهای اصلیاند. در مورد اقتصاد هم، امسال ما شعاری که مطرح کردیم دو بخش داشت: یکی مهار تورّم، یکی رشد تولید. در مورد مهار تورّم هم بنده در صحبت و سخنرانی اوّل سال گفتم(۶) که مهار تورّم هم با رشد تولید حاصل میشود؛ یعنی مهمترین کاری که برای مهار تورّم میشود انجام داد این است که ما تولید کشور را بتوانیم بالا ببریم و افزایش بدهیم. پس تولید شد محور. اگر محور تولید است و باید رشد پیدا کند، باید ببینیم چگونه میتوان تولید را رشد داد. دو نکته اینجا وجود دارد: یکی اینکه ما حمایت کنیم، دوّم اینکه موانعِ سرِ راه را برداریم. حمایت یعنی چه؟ یعنی اوّلاً حمایت قانونی؛ مقرّرات جوری باشد که تولید برای تولیدکننده، هم آسان بشود، هم باصرفه بشود. بعد، حمایتهای مالی، در آن مقداری که به عهدهی دستگاههای دولتی است؛ تأمین منابع ارزی و ریالی در آن حدّی که جزو وظایف است. و همچنین حمایتهای فرهنگی از تولید داخلی. حمایت فرهنگی از تولید داخلی یعنی اینکه ما به مردم تفهیم کنیم که محصول داخلی باید مصرف بشود؛ یعنی آنجایی که محصول داخلی وجود دارد باید مردم به سمت محصول داخلی بروند؛ این مهمترین حمایت فرهنگی از تولید است. البتّه مکمّل این حمایتها مراقبت از عدم انحراف است؛ ما دورههایی داشتیم که منابع ارزی و ریالی در اختیار کسانی برای تولید قرار گرفته و برای تولید مصرف نشده! بحثِ یک ذرّه و دو ذرّه هم نیست، مبالغ هم مبالغ بسیار کلانی بوده؛ اینجا تقلّب شده؛ باید مراقبت کنیم که این اتّفاق و امثال این اتّفاقات نیفتد. کسانی هستند که با مسائل اقتصاد بلدند خوب بازی کنند؛ یعنی واقعاً آدم نگاه میکند میبیند کسی [هست که] از آن مسئول ارشد ما در این بخش، اطّلاع و آگاهیاش به پیچوخمها بیشتر است؛ پیچوخمها را میشناسد، گریزگاهها را میشناسند و میرود عمل میکند و سودهای کلانِ نامشروع میبرد؛ سودِ مشروع هیچ اشکالی ندارد، سودِ کلانِ نامشروع [اشکال دارد]. اینها را باید مراقبت کرد؛ اینکه میگوییم تولید کمک بشود و حمایت بشود، مکمّلش این است که مراقب باشیم از این طرف هم دچار انحراف نشویم.
نکتهی بعدی در مورد تجارت کشور است. تجارت باید پشتیبان تولید باشد. تجارت خارجی ما فقط برای تنظیم بازار نیست؛ یک بخش تنظیم بازار است، یک بخش افزایش تولید است. تجارت باید به تولید کمک کند؛ یعنی در این تفاهمها و تعاملهای اقتصادیای که ما با دنیا داریم، باید آن چیزی که تهِ کار درمیآید عبارت باشد از اینکه محصول داخلی برود بیرون و سرمایهی بیرون بیاید داخل؛ حالا «سرمایهی بیرون بیاید داخل» گاهی به صورت سرمایهگذاری است، گاهی به صورت کالای سرمایهای است که احتیاج داریم؛ خیلی از ماشینآلات هست [که نیاز داریم]. همهی دنیا هم اینجور هستند؛ یعنی اینجور نیست که در کشورهای گوناگون دنیا همهی نیازهای خودشان را در داخل تولید کنند؛ چیزهایی را از بیرون میآورند. مثلاً ما کالای سرمایهای را از بیرون بیاوریم و محصول داخلی را ببریم بیرون؛ اگر چنانچه این اتّفاق افتاد، یعنی تعامل اقتصادی به این نتیجه رسید، طبعاً تولید رشد پیدا میکند؛ یعنی این مهمترین کمک به تولید است و تجارت پشتیبان تولید میشود.
یک نکتهی دیگر این است که ما نیازهای داخلی کشور را بهنگام تشخیص بدهیم. گاهی اوقات هست که ما نیاز کشور را در وقت خودش تشخیص نمیدهیم، بعد که نزدیک به آن مرحلهی بحرانی شدیم، دستپاچه و باعجله رو میکنیم به واردات و از اینجا و آنجا وارد میکنیم و طبعاً دچار مشکل میشویم. تولیدکنندهی داخلی میتواند نیاز داخلی ما را در عمدهی مسائل کشور تأمین کند، همچنان که جنابعالی(۷) اشاره کردید ما امسال بالای ده میلیون تُن گندم توانستیم [از داخل] بخریم؛ خب مصرف کشور هم تقریباً همین است ــ حالا خیلی دقیق نمیشود گفت، امّا مصرف گندم کشور تقریباً در همین حدود است ــ یعنی به واردات گندم هیچ احتیاج نداریم و خودکفایی است؛ خب این چیز خیلی خوبی است. همه چیز همینجور است؛ اگر در باب کشاورزی، در باب صنعت، در باب معدن، در باب خدمات گوناگون کمک بشود، حمایت بشود، همه چیز همینجور است، میتواند در داخل تأمین بشود؛ مشروط بر اینکه نیازها در هنگام لازم و بهنگام تشخیص داده بشود.
یک نکتهی مهمّی وجود دارد و آن، این است که در برنامهی هفتم، تکالیف زیادی بر عهدهی دولت گذاشته شده که باید انشاءالله برنامهریزی بشود تا برای هر کدام از اینها کارهایی انجام بگیرد؛ لکن شما در این برنامه چند نقطهی مهم را در مدّ نظر قرار بدهید و در همهی کارها و تصمیمات اقتصادیای که میخواهید بگیرید و اقدام بکنید، این چند نقطه را رعایت کنید. حالا مثلاً فرض کنید مسئلهی عدالت و کاهش فاصلهی طبقاتی؛ این یک نقطهی مهم است. هر تصمیمی میخواهید بگیرید در زمینهی مسائل اقتصادی، نگاه کنید ببینید تأثیرش روی مسئلهی فاصلهی طبقاتی چگونه است، تأثیر مثبت است یا تأثیر منفی است؛ محاسبه کنید این را. یا مثلاً فرض کنید ثبات بازار، کاهش تورّم، ثبات نرخ ارز، رشد تولید؛ اینها نقاط برجسته است. همهی این نقاط هم نقاط کمّی است؛ یعنی قابل اندازهگیری است، قابل سنجش است، چیزهایی نیست که نشود اینها را اندازهگیری کرد. در همهی تصمیمها ببینید این تصمیم اقتصادیای که میخواهید بگیرید چه اثری روی این شاخصها میگذارد؛ با توجّه به آن اثری که روی شاخصها میگذارد، [ببینید باید] تصمیم بگیرید یا نگیرید. این هم مهم است.
یک مسئله هم که مسئلهی آخر در این زمینه است، مسئلهی معیشت مردم است. مسئلهی معیشت خیلی مهم است. عرض کردم وقتی که مشکلاتی در باب معیشت به وجود میآید، مثل همین گرانیِ خانه و اجارهی خانه و مانند اینها که خب یک عدّهای را واقعاً مستأصل میکند، همهی کارهای خوبی که شما میکنید تحتالشّعاع قرار میگیرد؛ یعنی همهی اقدامات مثبتی که با این زحمت انجام میگیرد، با مشکلات در معیشت مردم از چشمها دور میماند؛ واقعاً حیف است! روی این کار کنید. عمدهی هدفِ تحریمهایی که تحمیل شده همین معیشت مردم است؛ یعنی خواستهاند معیشت مردم را گروگان بگیرند. باید برای خنثی کردن تحریمها تلاش کرد. حالا البتّه کارهایی انجام میگیرد، برای رفع تحریم مذاکراتی میشود، آنها به جای خود محفوظ و کارهای درستی هم هست، امّا در کنار آن باید خطّ موازی عبارت باشد از خنثی کردن تحریمها. یکی از مهمترین شاخصهای خنثی کردن تحریمها هم یقیناً این است که تورّم را کاهش بدهید؛ یعنی تلاش بشود بر روی کاهش رشد تورّم. حالا این مقداری که گفته شد که [تورّم] از فلان مقدار درصد به فلان مقدار رسیده، خوب است امّا کافی نیست؛ یعنی تداومِ رشدِ تورّمِ دورقمی در چند سالِ پیدرپی کاملاً چیز نامطلوبی است؛ باید کاری کنید که این تورّم هرچه ممکن است پایینتر بیاید. به من اینجور گزارش شد که برخی از کارها هست که تأثیرش در کاهش تورّم تأثیر نسبتاً سریعی است، از جمله به سرانجام رساندن کارهای نیمهکاره، این طرحهای نیمهتمامی که وجود دارد که خیلی هم زیاد است؛ اینها را اگر به سرانجام برسانید، تأثیر سریعی را در کاهش تورّم میگذارد، آنطوری که افراد صاحبنظر به ما گفتهاند. یا مسئلهی ناترازی بانکها که اشاره کردید، از این قبیل است. مقابلهی با این دلّالبازیها و واسطهبازیها؛ میوه در باغ با زحمتی که باغبان میکشد یک قیمت دارد، به وسیلهی دلّال میآید در جایگاه مصرف، گاهی قیمتش ده برابر یا بیشتر افزایش پیدا میکند. اینها را باید یک جوری علاج کرد که کمک فراوانی میکند به کاهش تورّم و به مسئلهی کمک به معیشت مردم.
در باب تعاملات خارجی و سیاستهای بینالمللی هم من دو سه سفارش میکنم که خب دولت در این زمینه بحمدالله فعّال است؛ یعنی کارهای خوبی انجام گرفته که قبلاً اشاره کردیم. نکتهی مهم این است که ما در ارتباطات با کشورهای مختلف فرصتهایی داریم؛ این فرصتها را بشناسیم و از این فرصتها بهوقت استفاده کنیم. گاهی هست که یک ارتباطی با یک کشوری داریم، میتوانیم هم بهرهبرداری کنیم، [ولی] بیتوجّهی صورت میگیرد. [مراقب باشید] این اتّفاق نیفتد؛ یعنی فرصتها شناخته بشود و از فرصتها استفاده بشود. دوّم [اینکه] تفاهمنامههایی که انجام میگیرد، سندهای همکاریای که انجام میگیرد و امضا میشود، روی کاغذ نماند. الان دولت با بعضی از کشورها سندهای همکاری طولانیمدّت دارد؛ خب حالا کو؟ نتیجهاش چیست؟ نگذاریم این تفاهمنامه و سند همکاری صرفاً روی کاغذ باقی بماند؛ این مهم است.
یک نکتهی دیگر این است که وقتی میگوییم «تعامل با دنیا»، بعضی از عناصر سیاسی کشور «دنیا» را عبارت میدانند از چند کشور عمدتاً غربی، [فکر میکنند] «دنیا» یعنی این! اگر با آنها ارتباط داشتیم و همکاری گرم و صمیمانه داشتیم، ارتباط با دنیا داریم؛ اگر با آنها یک خرده ارتباطمان کم شد، کأنّه با دنیا ارتباط نداریم. این غلط است؛ این نگاه، نگاه ارتجاعی است؛ این نگاه، نگاه صد سال پیش است. بله، صد سال پیش همینجور بود؛ چند کشور اروپایی بودند که اینها همهکارهی دنیا بودند و ارتباط با آنها به معنای ارتباط با همهی دنیا بود. صد سال از آن روزگار گذشته؛ این نگاه مرتجعانه و کهنه را باید رها کرد. «ارتباط با دنیا» یعنی ارتباط با آفریقا، ارتباط با آمریکای لاتین، ارتباط با آسیا. آسیا منبع عظیم ثروت انسانی و طبیعی است، آفریقا هم همینجور. کشورهای غربی عمدتاً از ناحیهی فشار بر آفریقا و کشورهای اینجوری ثروتمند شدند. در واقع، اروپا ثروت خودش را به یک معنا اصلاً از ناحیهی به سرقت بردن ثروتهای [کشورهای] آفریقایی و بعضی از کشورهای آسیایی به دست آورده. ما از اینها غفلت نکنیم؛ ارتباط با اینها لازم است. پس بنابراین، ملاک ارتباطات بینالمللی منافع ملّی و عزّت ملّی است. این هم مهم است؛ عزّت ملّی خیلی مهم است و بایستی در این ارتباطات، هم سلطهپذیری وجود نداشته باشد و هم سلطهگری؛ یعنی ما، هم با سلطهگری مخالفیم، هم با سلطهپذیری مخالفیم.
چند تذکّر دیگر هم عرض کنم. یک تذکّر این است که این زیّ(۸) مردمی را حفظ کنید؛ این خیلی چیز باارزشی است. اینکه با مردم، صمیمی و خصوصی و متواضعانه حرف میزنید، رفتوآمد میکنید، داخل خانههایشان میروید، روی فرششان مینشینید، خیلی چیز خوبی است؛ این را از دست ندهید، این فرصت خوبی است.
دوّم: گفتگو با نخبگان را هرچه میتوانید پی بگیرید؛ [این] چیز باارزشی است. نخبگان کشور صاحبان فکرند، صاحبان طرحند، راهنماییهای خوبی میکنند، نکات خوبی به نظرشان میرسد؛ ارتباط با نخبگان را حتماً دنبال کنید و بخشهای مختلف دنبال کنند و داشته باشند.
نکتهی بعدی: حضور در دانشگاهها یکی از کارهای لازم است؛ بخصوص دانشگاهها؛ چه در میان دانشجویان، چه در میان اساتید، حضور پیدا کردن، حرفهای آنها را شنیدن و نکات لازم را به آنها گفتن. [اینها] از خیلی چیزها مطّلع نیستند؛ بله، دانشجو است، استاد است، روشنفکر است، آگاه است، امّا خیلی از چیزها را نمیداند. همین «راهیان پیشرفت»(۹) که راه افتاده و میروند میبینند چیزهایی را، برای همهی آنها چیز جالب و جدیدی است. خب این همه کار در کشور انجام گرفته، دانشجوی ما از آن مطّلع نیست، وقتی میبیند تعجّب میکند؛ استاد هم همینجور است. بنده یک وقتی گفتم یک تور گردشگری بگذاریم برای [بازدید از] امکانات دفاعی کشور؛(۱۰) حالا میخواهم عرض بکنم این گردشگری را برای همهی پیشرفتهای کشور بگذارید تا نخبگان بروند ببینند و از نزدیک مطّلع باشند. این هم این مسئله که بسیار کمک میکند برای مقابلهی با ستیزهگری دشمن. یکی از نقاط ستیزهگری دشمن که به آن امید دارد دانشگاهها است؛ حضور شما در دانشگاه این را خنثی میکند.
یک نکتهی دیگر و توصیهی دیگر مسئلهی کارآمدسازی فعّالیّتهای رسانهای دولت است که قبلاً هم اشاره کردم. به نظر من برای هر اقدامی یک پیوست تبلیغی لازم است؛ هر اقدام مهمّی که میخواهید انجام بدهید، یک پیوستِ تبلیغیِ روشن [داشته باشد]. فرض کنید حالا در مورد آن ارز ترجیحی که برطرف کردید ــ که کار لازمی هم بود ــ این باید به طور روشن برای مردم تبیین میشد که علّت اینکه ما این کار را میکنیم این است، این است، این است، فوایدش این است، [موجب] جلوگیری از این ضررها است. هر اقدامی که انجام میگیرد، به طور مشخّص یک پیوست تبلیغی داشته باشد.
یک توصیهی دیگر این است که در گفتارها، وعدهها، آماردهیهای ناشی از افراد دولت، انسجام وجود داشته باشد؛ یعنی اینجور نباشد که مثلاً یک دستگاهی یک آماری بدهد، بعد فردا یک دستگاهی آن آمار را رد کند یا یک آمار متضادّی بدهد یا مِنباب مثال این یک وعدهای بدهد، آن یکی بگوید این وعده عملی نیست؛ بالاخره اگر عملی است یا عملی نیست، قبلاً در دولت مشخّص بشود که ببینیم وعده را بدهیم یا ندهیم. از خِرد جمعی استفاده بشود، در کارها دقت بشود، تأمّل بشود و خردورزی بشود.
آخرین مطلب هم همین است که آقای رئیسجمهور هم اشاره کردند: به جوسازیها و حاشیهسازیها اعتنا نکنید، کار خودتان را بکنید. گاهی شما یک تصمیمی گرفتهاید، تصمیم درستی است، یک عدّه خوششان نمیآید، جنجال میکنند؛ حالا که دیگر فضای مجازی هم هست، هزار متن در فضای مجازی تولید میکنند علیه آن اقدام شما؛ اگر اقدامتان اقدام سنجیده و اندیشیدهای است و روی فکر تصمیمگیری شده، اعتنا نکنید، کار خودتان را انجام بدهید. گاهی اوقات میخواهند یک اقدامی را تحمیل کنند بر دولت که این کار را بکنید؛ باز آنجا یک وقت میبینید در فضای مجازی مثلاً چند هزار نوشته، نامه، متن منتشر میشود برای اینکه [شما را] وادار کنند؛ اینها گروههای فشارند؛ به اینها توجّه نکنید. کار را با فکر انجام بدهید، اندیشیده و سنجیده انجام بدهید، وقتی که تصمیم گرفتید، فَاِذا عَزَمتَ فَتَوَکَّل عَلَى الله؛(۱۱) به خدا توکّل کنید، گامهایتان را محکم بردارید. پیگیری را ــ که تأکید بنده همیشه بر پیگیری است ــ مجدّداً عرض میکنم؛ کارها را نیمهکاره رها نکنید. گاهی انسان یک کاری را با انگیزهی فراوان شروع میکند، منتها یک چند قدمی که جلو رفت، انگیزهاش کم میشود؛ این درست نیست. انگیزه را حفظ کنید تا کار به آن نهایت برسد و انشاءالله تمام بشود.
امیدواریم انشاءالله خدای متعال از شما راضی باشد و بهتان توفیق بدهد و مدّت باقیماندهِی مسئولیّتتان هم با موفّقیّتهای مضاعفی انشاءالله همراه باشد که مورد قبول پروردگار و رضای حضرت ولیّعصر (ارواحنا فداه) باشد، روح مطهّر امام از شما راضی باشد و انشاءالله ارواح مطهّرهی شهدا از شما راضی و خشنود باشد.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
توصیهای کلیدی از امام رضا (ع) برای آخرت
امام رضا علیه السلام:
مَـنْ فَـرَّجَ عـَنْ مُـؤمِنٍ فَرَّجَ اللّه ُ عَنْ قَلْبِهِ یَوْمَ الْقِیامَةِ
کسی که گِره از کار مؤمنی بگشاید و شادش کند، خداوند هم در روز قیامت، کارِ بسته او را می گشاید.
اصول کافی، ج ۲، ص ۲۰۰
تاملی بر حملات توپخانهای جمهوری آذربایجان به قره باغ کوهستانی
خبرگزاری دولتی آذرتاج به نقل از وزارت دفاع جمهوری آذربایجان گزارش داد، در واکنش به عملیات مین گذاری ارمنستان در خطوط تماس، امروز سه شنبه 19 سپتامبر مواضع نیروهای ارمنی را در این منطقه هدف قرار داده است.
در گزارش وزارت دفاع جمهوری آذربایجان، اقدام مین گذاری ارمنستان، نقض توافق سه جانبه مسکو از سوی دولت ایروان خوانده شده و آمده است: عملیات مین گذاری در جاده فضولی توسط ارامنه صورت گرفت که دو غیرنظامی آذری کشته شدند.
باکو با متهم کردن نیروهای ارمنی به وحشت آفرینی و کاشت مین اعلام کرد: عملیات ضدتروریستی محلی برای سرکوب اقدامات تحریک آمیز و خلع سلاح و خروج نیروهای مسلح ارمنستان از اراضی جمهوری آذربایجان آغاز شده و هدف از عملیات نظامی، نابودی تاسیسات نظامی ارمنستان در قره باغ است.
در گزارش وزارت دفاع جمهوری آذربایجان آمده است، فرماندهی نیروهای صلحبان روسیه در جریان اقدامات جاری قرار گرفته است.
در واکنش به اتهام های دولت الهام علی اف، وزارت دفاع ارمنستان در بیانیهای اعلام کرد: هیچ واحد نظامی در منطقه قرهباغ نداریم و اظهارات جمهوری آذربایجان در این زمینه گمراه کننده است. وزارت امور خارجه ارمنستان هم از شورای امنیت سازمان ملل و صلحبانان روس خواست مانع از اقدامات نظامی جمهوری آذربایجان در قرهباغ شوند.
به رغم مداخلات کشورهای منطقه و جهان و همچنین نهادهای بین المللی، حل و فصل مناقشه آذری- ارمنی در شرایط فعلی بی نتیجه است. ضمن اینکه تشدید عملیات نظامی باکو در منطقه مورد مناقشه، پس از اعلام به رسمیت شناختن اراضی جمهوری آذربایجان و تعلق قره باغ کوهستانی به این کشور از سوی «نیکول پاشینیان» نخست وزیر ارمنستان صورت گرفته است.
مقام های دولت الهام علی اف می گویند، حق دارند در اراضی خود هر گونه نیروی نظامی مستقر کرده و مانور نظامی انجام دهند. اما مقام های دولت ایروان تاکید می کنند که دولت الهام علی اف باید درباره ارامنه مقیم قره باغ تضمین های لازم را به ارمنستان ارائه دهد.
بدیهی است که در این شرایط پایان دادن به مناقشه اراضی جمهوری آذربایجان و ارمنستان بعید به نظر می رسد. در این زمینه، علی الخصوص رزمایش مشترک جاری ارمنستان با آمریکا مشکلات دولت ایروان را دو چندان کرده است. «میکائیل زولیان» تحلیلگر سیاسی ارمنستان می گوید:«فکر میکنم که ممکن است که نخست وزیر ارمنستان پیامهایی از غرب دریافت کرده باشد. این پیامها او را نیز بر آن داشت که در روابط خود با روسها جسورتر عمل کند».
«نیکولای سیلایف» تحلیلگر سیاست خارجی در موسسه دولتی روابط بینالملل مسکو نیز با این ایده معتقد است:«تصور پاشینیان این است که برای بهبود روابط با غرب باید کاری کند که روسیه را عصبانی کند. از نظر روسیه، این یک انتقال به غرب به نظر میرسد.»
روسیه به شدت نگران تحرکات اخیر دولت ایروان و برگزاری رزمایش مشترک با آمریکا است. در این شرایط، وزارت امور خارجه روسیه اعلام کرد، مسکو در حال برقراری تماس با جمهوری آذربایجان و ارمنستان در مورد وضعیت قرهباغ است.
وزارت امور خارجه روسیه در ادامه تصریح کرد: توافقات مربوط به قره باغ باید برای حل و فصل مناقشات میان ارمنستان و آذربایجان به جای تشدید اوضاع اجرا شوند. مسکو از جمهوری آذربایجان و ارمنستان می خواهد که اقدامات نظامی علیه یکدیگر را متوقف کنند و به حل و فصل دیپلماتیک باز گردند.
«ماریا زاخارووا» سخنگوی وزارت امورخارجه روسیه نیز اعلام کرد:«روسیه به همکاری با ارمنستان متعهد است. مسکو از افزایش تنش در قره باغ نگران است و هر دو طرف را به توقف خونریزی دعوت می کند.»
در یک جمعبندی کلی، باید گفت: ارمنستان و جمهوری آذربایجان هر دو کشور همسایه و متخاصم به کمک نیروهای نظامی بیگانه چشم دو خته اند. دولت ارمنستان کمی علنی تر با روسیه مخالفت کرده و جمهوری آذربایجان در پشت پرده، با دیپلمات های وابسته به استکبار جهانی و صهیونیسم بین الملل و جران خطرناک ترک گرایی رابطه برقرار، و به حمایت های بیگانگان دل خوش کرده است. در حالی که هر دو کشور صرفا با حمایت های داخلی می توانند از توانمندی های نظامی سخن به میان آورند و وابستگی به بیگانگان نمی تواند از مشکلات طرفین مناقشه بکاهد.
رهبران جهان و سازمان ملل احترام به جایگاه اصیل خانواده را در صدر دستور کار خود قرار دهند
دکتر سید ابراهیم رئیسی بعد از ظهر سهشنبه به وقت محلی، در دومین روز سفر خود به نیویورک، در هفتاد و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد، قدرت جمهوری اسلامی ایران را قدرتی امنیتساز دانست که با حذف گزینههای جنگ، اشغالگری و تجزیهی کشورها از روی میز قدرتهای سلطهگر، افقهای جدیدی را برای منطقه گشوده است و اظهار داشت: جمهوری اسلامی ایران باور دارد که اولویت منطقه، وحدت اسلامی و توسعه جمعی است؛ بدون تردید، پایدارسازی امنیت منوط به توسعه جمعی بوده و این تنها راه سعادت غرب آسیا است.
متن کامل سخنرانی رئیس جمهور به شرح زیر است؛
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمد و آله الطاهرین و صحبه المنتجبین
فَبَشِّر عِبادِ الذینَ یَستَمِعونَ القول فَیتبعونَ أحسَنَهُ
(قرآن کریم – سوره زمر – آیه 17 و 18)
آقای رئیس؛
انتخاب جنابعالی را به ریاست هفتاد و هشتمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد تبریک میگویم.
از سال قبل که من از این تریبون با شما سخن گفتم، جهان دستخوش تحولات مهم تلخ و شیرینی بوده است.
قریب به هشت دهه پس از تأسیس سازمان ملل، اجلاس جدید مجمع عمومی در حالی آغاز میشود که جهان، تحولات بیسابقه و تاریخسازی را تجربه میکند.
در این میان آنچه تضمین کننده آیندهای روشن برای جامعه بشری است، توجه به ارزشهای والایی است که انسان را به سمت کمال و کرامت سوق میدهد؛ و چه چیزی بهتر از کلام پروردگار، میتواند انسانیت و ارزشهای تعالیبخش انسانی را تعریف کند.
حضار گرامی؛ خانمها و آقایان؛
قرآن کلام خداوند و کتابی است که انسان را به عقلانیت، معنویت، عدالت، اخلاق و حقباوری دعوت میکند. سه رکن اساسی در قرآن، توحید، عدالت و کرامت انسانی است که تامین کننده سعادت بشر است. مگر قرآن چه فرموده است که کینههای مستکبرین و ارباب قدرت و ثروت را برانگیخته است؟
قرآن میفرماید ای بشر؛ ستم و تفرقه را نپذیر. با این رهنمود میتوان جهانی از کرامت و عظمت ساخت. قرآن از وحدت بشر میگوید و اینکه همه ساکنان زمین، همچون خواهر و برادرند و از یک پدر و مادر؛ قرآن انسان را نماینده خداوند، و زن و مرد را با وجود تفاوتهای طبیعی، مکمل یکدیگر و مساوی در محضر خداوند میداند؛ قرآن از حریم خانواده دفاع میکند و کودک را امانت خدا میداند؛
وفای به عهد و پیمان، راستگویی و امانتداری، صداقت در مراودات و معاملات، خدمت به محرومان و مبارزه با فقر و فحشا و بیعدالتی... آری اینهاست محتوای قرآن شریف؛
آیا این نخستین بار است که کلمات خداوند را میسوزانند و گمان میکنند، صدای ملکوت را برای همیشه قطع میکنند؟ آیا نمرود و فرعون و قارون بر ابراهیم و موسی و عیسی پیروز شدند؟
قرآن، توهین به عقاید و باورها را منع کرده، و احترام به ابراهیم و موسی و عیسی را احترام به محمد(ص) میداند.
وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَالنَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ (قرآن کریم سوره آل عمران- آیه 84)
این مفاهیم وحدت بخش و تعالیم متعالی، الهامبخش، انسانساز، جامعهساز و تمدنساز انبیا برای جوامع بشری، ابدیاند و هرگز نمیسوزند. آتش توهین و تحریف، هرگز حریف «حقیقت» نخواهد شد.
آقای رئیس؛
اسلامستیزی و آپارتاید فرهنگی، در صورتهای مختلف خود ازجمله سوزاندن کتاب مقدس قرآن تا منع حجاب در مدارس و دهها تبعیض شرمآور دیگر، شایسته پیشرفت های انسان معاصر نیست.
پشت پردهی این نفرتپراکنیها، طراحی بزرگتری وجود دارد و تقلیل آن به مقولهی آزادیِ بیان، گمراهکننده است. غرب که اینک با بحران هویتی و کارکردی مواجه شده است، جهان را جنگل و خود را باغی زیبا میبیند. برخی جریانهای شوم ولی قدرتمند، راهحل را در بحرانسازی و دشمنتراشی میبینند. این آپارتاید فرهنگی، جامعه مسلمانان و بخصوص مهاجران را هدف گرفته است؛ مهاجرانی که خود قربانیان سیاستهای استعمار هستند.
ما نیز همچون همه مؤمنان و آزادیخواهان بر این باوریم که احترام به ادیان الهی باید جزو دستورکارهای بین المللی قرار گیرد و سازمان ملل نیز با طراحی سازوکاری، احترام به ادیان الهی را تضمین نماید.
در کنار جنگ علیه اسلام، شاهد جنگ علیه خانواده نیز هستیم. خانواده اصیل ترین، دیرپاترین، بنیادی ترین و فطری ترین نهاد بشری است که امروز در معرض تهدید قرار گرفته است.
امروز جنایت علیه بشریت، فقط اشغال سرزمین ها و کشتار بی گناهان و استعمار ملت ها نیست بلکه هجوم به پناهگاه فطری و طبیعی بشر یعنی خانواده نیز جنایت علیه بشریت است. حفاظت از حریم خانواده و ازدواج، که از وصلت یک زن و یک مرد شکل میگیرد، یک واقعیت جهانی است که باید به دستور کار مشترک جهانی تبدیل شود. آموزش، توسعه و تعالی انسانی جز در چارچوب ارزشهای خانوادگی به کمال نمیرسد. روایتهای ساختگی از زوجیت و جنسیت، در حقیقت تلاش برای حذف مفاهیم متعالی نظیر مادر، پدر و خانواده طبیعی است؛ اقداماتی که میتوان آن را مصادیق جنایت علیه بشریت و موجب انقطاع نسل بشر دانست. مقابله با چنین رویکردهایی وظیفه انسانی ماست. ما امروز نیازمند جنبش جهانی تعهد به خانواده هستیم تا همه اعضای خانواده زندگی گرم در کنار یکدیگر را تجربه کنند.
ما از همه رهبران جهان و رهبران ادیان الهی میخواهیم به وظیفه تاریخی خود در حمایت از جایگاه اصیل مفهوم خانواده و مقابله با روایتهای ساختگی عمل نمایند. ما از سازمان ملل انتظار داریم که احترام به جایگاه والا و اصیل خانواده را در صدر دستورکار خود قرار دهد.
خانمها و آقایان؛
ما در یک دوره سرنوشتساز تاریخی قرار گرفتهایم. جهان در حال تغییر و گذار به نظم بینالمللی نوظهور است و این مسیر غیرقابل بازگشت است.
معادله سلطه غربی برای جهان، دیگر جواب نمیدهد.
نظم کهنه لیبرال که در خدمت منافع سلطهگران و سرمایهداران سیریناپذیر بود کنار زده شده؛ و در یک کلام، پروژه آمریکایی کردن جهان شکست خورده است.
ملت ایران افتخار دارد که به مدد انقلاب شکوهمند اسلامی خود، بیشترین روشنگری را در برانداختن نقاب از چهره سلطهگران شرق و غرب انجام داده و با همراهی دیگر ملتهای غرب آسیا، نقش تعیینکنندهای در ناکامی نظام سلطه داشته است.
اینک که مقاومت و بیداری ملتهای جهان از همیشه بیشتر شده و قدرتهای نوظهور سر بر آوردهاند، امید است که نظمی جدید و عادلانه بر جهان حاکم شود.
آنچه برای نظم بینالمللی جدید کلیدی است کنار گذاشتن سلطه ی جهانی و جایگزینی آن با نظمها و همکاریهای منطقهای است.
جمهوری اسلامی ایران از حداکثر همگرایی اقتصادی و سیاسی درون و میانمنطقهای حمایت میکند و علاقمند است تا براساس عدالت، با همه جهان، تعامل داشته باشد.
با این حال، اینک که کشورهای مستقل جهان در مسیر همکاری و همگرایی بیشتر قدم برمیدارند، شاهد تلاش برخی قدرتها برای شعلهور کردن آتش درگیری در مناطق مختلف هستیم. آنها با داشتن ذهنیت جنگ سرد، به دنبال بلوکبندی مجدد جهان هستند. این حرکت، ارتجاعی و به ضرر امنیت و رفاه ملتهاست.
جمهوری اسلامی ایران قاطعانه بر این باور است که نباید اجازه داد شرق و غرب جدیدی شکل بگیرد.
ناامن کردن کریدورهای تجاری، تنزل درجه کشورها از متحد به وابسته، ممانعت از رشد اقتصادی کشورهای مستقل، و ایجاد جنگهای نیابتی در آسیا و اروپا بخشی از همین زنجیره شوم است.
طنز ماجرا آن است که این اقدامات را به اسم دفاع از دموکراسی مطرح میکنند؛ اما همه جهان از جمله ملتهای ما، در غرب آسیا معنای واقعی دموکراسی غربی را لمس کردهاند و می دانند که صرفاً اسم رمزی است برای کودتا، اشغالگری و جنگ.
تکلیف دنیا با پروژه و مکتب لیبرال دموکراسی مشخص است چرا که میدانند چیزی نیست جز یک دستکش مخملی که زیر آن دستی چدنی قرار دارد. اینک مکتبی که میخواست الگوی جهان باشد به درس عبرت تبدیل و به پایان راه خود نزدیک شده است.
خانمها و آقایان؛
درست در زمانی که برخی قدرتها، جهان را به سوی جنگهای بیشتر پیش میبرند، جمهوری اسلامی ایران سیاست «همسایگی و همگرایی» را مطرح کرده است.
سیاست همسایگی، سیاستی خیرخواهانه برای منطقه است و بر این اساس، همکاریهای گسترده اقتصادی و تقویت پیوندهای زیرساختی در صدر دستور کار منطقهای قرار میگیرد. جمهوری اسلامی هر دستی را که برای دوستی دراز شود، به گرمی میفشارد. همسایه مستقل و قدرتمند برای منطقه فرصت است.
اینک که منطقه ما از دو دهه تنش و بحران تحمیلی عبور کرده و مقاومت ملتهای آزاده در ایران و عراق و یمن و لبنان و سوریه و فلسطین و افغانستان، به ثمر نشسته است، چشمانداز فراروی منطقه را صرفاً میتوان با تعمیق اعتماد سیاسی متقابل، همکاریهای اقتصادی گسترده و امنیت درونزا تضمین کرد.
بر این اساس، ایران، فصل نوینی از روابط سودمند با کشورهای همسایه، همسو و هماندیش را رقم زده است؛ با عضویت در ساز و کارهای منطقهای و بینالمللی، ظرفیتهای خود را برای شکلدهی به نظمی عادلانه به اشتراک گذاشته است؛ و با اولویت دادن به تکمیل راهگذرهای تجاری از جمله راه گذر شمال – جنوب که پیونددهنده جهان شمال با جهان جنوب است، منافع پایدار اقتصادی را برای همه ملتهای منطقه تضمین میکند.
همچنین جمهوری اسلامی ایران آمادگی دارد به منظور کاهش و مدیریت آثار مخرب تغییر اقلیم، ظرفیتهای بینظیر طبیعی و فنی خود را در حوزه تولید و انتقال انرژیهای پاک با دیگر کشورها به اشتراک گذارد.
در سطح امنیتی، سیاست همسایگی به دنبال تضمین امنیت پایدار از طریق همکاریهای درون منطقهای و ممانعت از مداخله خارجی است. از قفقاز تا خلیج فارس، هرگونه حضور بیگانه، نه تنها بخشی از راهحل نیست بلکه خود مشکل است. ما امنیت همسایگان را امنیت خود؛ و هرگونه ناامنی برای آنها را ناامنی برای خود میدانیم.
ما با جدیت و حسن نیت، ابتکاراتی را در منطقه رقم زدیم. با این حال، پیوند سیاست و امنیت، نیازمند تحکیم است و تنها زمانی پایدار میشود که با همکاریهای اقتصادی معنادار، ترکیب شود.
منطقه غرب آسیا بخاطر تجربه طولانی استعمار و تجاوزات نظامی مکرر، فرصتهای زیادی را برای توسعه و پیشرفت از دست داده است. اینک که با هدایت رهبر معظم انقلاب اسلامی امام خامنه ای، دکترین مقاومت، امواج اشغالگری و تروریسم را با موفقیت به عقب رانده، فرصت و عصر جدیدی برای منطقه رقم خورده است.
قدرت جمهوری اسلامی قدرتی امنیتساز است و با حذف گزینههای جنگ، اشغالگری و تجزیهی کشورها از روی میز قدرتهای سلطهگر، افقهای جدیدی را برای منطقه گشوده است. جمهوری اسلامی ایران بر این باور است که اولویت منطقه، وحدت اسلامی و توسعه جمعی است. بدون تردید، پایدارسازی امنیت منوط به توسعه جمعی است و این تنها راه سعادت غرب آسیا است.
سرزمین ایران فرصتهای بینظیری برای سرمایهگذاری دارد و اولویت دادن جمهوری اسلامی به همکاریهای اقتصادی، فرصتی برای کشورهای منطقه و جهان محسوب میشود.
جناب آقای رئیس؛
سال گذشته، سال پیروزی ملت ایران بود. برخی از کشورهای غربی و سرویس های اطلاعاتی آنها در سال گذشته دچار اشتباه محاسباتی شدند و یکبار دیگر قدرت ملت ایران را دست کم گرفتند.
از زمان پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی، دشمنان ملت ایران با "بحرانسازیهای پیاپی"، انواع جنگ و تحریم و فشار حداکثری را بر مردم ما تحمیل کردند. چهل و پنج سال است که این سیاستها شکست خورده و ملت ایران به "پیروزیهای پیاپی" دست یافته است. اکنون آنها با جمهوری اسلامیای مواجه هستند که به پشتوانه پیوند عمیق با ملت خود، هم مقاومت کرده و هم پیشرفت.
در سال گذشته نیز ملت ایران آماج بزرگترین حمله رسانهای و جنگ روانی تاریخ قرار گرفت. آیا آمریکا که خود، بزرگترین زندان مادران در جهان است می تواند صادقانه نگران حقوق زنان باشد؟ در این مدت، تصویری که از ایران به جهان مخابره میشد، محصول سرکوب اطلاعات معتبر و اشاعه اطلاعات نامعتبر بود.
با وجود تولید و انتشار دهها هزار خبر و گزارش دروغ درباره ایران، واقعیتهای مهمی از ایران در سراسر جهان سانسور می شود:
- آیا شما تاکنون چیزی درباره بمباران شیمیایی مردم ایران شنیدهاید؟ آن سلاح های شیمیایی را برخی از اروپایی ها به صدام داده بودند.
آیا تصویر مصدومان شیمیایی را که هنوز زنده اند ولی حدود 35 سال است که در بیمارستان بستری هستند و درد می کشند، دیده اید؟
آیا تصویر کودکان مبتلا به بیماری پروانه ای که بخاطر تحریم دارو توسط آمریکا و برخی کشورهای غربی، درد می کشند، از قاب رسانه های اصلی به دنیا مخابره شده است؟
آیا تصاویر جلوه های صبر و مقاومت و ایثار و شهادت در مردم مقاوم ایران اسلامی دیده اید؟
آیا از حرکت بیبدیل و 22 میلیونی مردم کشورهای مختلف در راهپیمایی عظیم اربعین حسینی در عراق چیزی شنیده اید؟
آیا جلوه های صبر و مقاومت و ایثار و شهادت انقلاب اسلامی ملت ایران را دیده اید؟
امنیت امروز اقلیم کردستان مدیون مجاهدت های سردار شهید قاسم سلیمانی، فرمانده مبارزه با تروریسم است وگرنه در آتش داعش می سوخت. اما آیا چیزی از این رشادتها در رسانهها و هالیوود به شما نشان داده یا خواهند داد؟
تشییع جنازه 25 میلیونی فرمانده مبارزه با تروریسم سردار حاج قاسم سلیمانی سانسور شد. اندوه و خشم و حس انتقام 85 میلیونی ملت ایران و امت اسلامی سانسور شد.
ترور شهید قاسم سلیمانی جایزه به داعشی بود که به گفته مقامات سابق آمریکا ساخته دست خودشان بود. به همین خاطر، بجای آنکه از آن فرمانده شجاع، تقدیر کنند او را ترور کردند.
اما جمهوری اسلامی ایران با استفاده از همه ابزارها و ظرفیتها برای اجرای عدالت و محاکمه عاملین و مباشرین این تروریسم دولتی تا حصول نتیجه قطعی از پای نخواهد نشست.
خون مظلوم پایمال نخواهد شد و دامان ظالم را خواهد گرفت.
رؤسای محترم دولتها و هیأت ها
اشغالگری، تروریسم و افراطگرایی از جمله مهمترین تهدیدهای جدی در غرب آسیا هستند که بر هم زننده هر نظم مبتنی بر منافع ملتهای منطقه است.
ریشهکنی تروریسم در گرو مبارزه فراگیر و هدفمند با ریشهها و جلوههای آن و مجازات بدون تبعیض تروریستها در سراسر جهان است.
استفاده برخی دولتهای غربی از تروریسم به عنوان ابزار سیاست خارجی، مبارزه کشورهای منطقه علیه تروریسم را خنثی می کند.
مدیریت و بهرهبرداری برخی از سرویسهای امنیتی غربی از بستر گروههای افراطی و به ویژه جابجایی هدفمند نیروهای جنگجوی خارجی در حوزه های مختلف جغرافیایی نیز به این نگرانیها دامن میزند.
برخی از کشورهای اروپایی باید پاسخ دهند که چرا در عین ادعای مبارزه با تروریسم، به پناهگاه امن گروه تروریستیای تبدیل شده که تاکنون بیش از 17 هزار نفر از شهروندان ایرانی را در کوچه و خیابان ترور کرده است؟
تبعیض در مبارزه با تروریسم به معنای چراغ سبز به تروریستها است.
ایران که خود بزرگترین قربانی تروریسم است پیشقراول مبارزه با تروریسم در منطقه می باشد.
ملتهای منطقه، ایران را شریکی مطمئن برای امنیت خود و رژیم اشغالگر قدس را عامل اصلی ناامنی، بی ثباتی و ترویج خشونت در منطقه میدانند.
آیا وقت آن نرسیده که به 75 سال اشغال سرزمین فلسطین و ظلم به آن ملت مظلوم و کشتار زنان و کودکان پایان داده شود و حقوق ملت فلسطین به رسمیت شناخته شود؟
تداوم اشغال فلسطین و بخشهایی از خاک لبنان و سوریه توسط رژیم صهیونیستی و محروم ساختن ملت مظلوم فلسطین از حقوق مسلم و ذاتی خود، بویژه در تشکیل دولت فلسطینی به پایتختی بیتالمقدس منجر به تشدید جنایات این رژیم و گسترش دامنهی تجاوز و تهدید به سایر کشورهای منطقه شده است.
تنها حکومت مبتنی بر آپارتاید و تبعیض نژادی باقیمانده در جهان که بر مبنای جنگ، اشغال، تروریسم و نقض حقوق ملتها پایهگذاری شده و بر همین مبنا و روش ادامه حیات میدهد، نمیتواند شریک صلح باشد.
وضعیت امروز افغانستان نمودی دیگر از آثار مداخله غرب در منطقه است که به کشتار بیش از 170 هزار تن از زنان و مردان و کودکان انجامید. در افغانستان، ایران بر دولت فراگیر و ضرورت رعایت حقوق همه طوایف، قومیت ها و مذاهب این کشور تأکید دارد. در عین حال اقدام عاجل بین المللی برای رسیدگی به بحران فوری پناهجویان خارج شده از این کشور بخصوص در ایران ضروری است.
در قضیه جنگ اوکراین و روسیه نیز مایلم بار دیگر بر موضع جمهوری اسلامی ایران در ردّ جنگ به عنوان راه حلی برای هرگونه مخاصمه تاکید کنم. ما جنگ در اروپا را به نفع هیچ طرف اروپایی نمی دانیم. رد کردن هر طرح آتش بس در جنگ اوکراین از سوی آمریکایی ها نشان می دهد که آمریکا برای تضعیف اروپا برنامه بلندمدت دارد.
ما از هر ابتکاری برای پایان جنگ و آغاز روند سیاسی حمایت می کنیم و آمادگی خود را برای نقش آفرینی سازنده در این عرصه اعلام می کنیم.
آقای رئیس؛
خروج آمریکا از برجام، نقض اصل مسلّم وفای به عهد بود. دولت آمریکا همچنان با نقض صریح مفاد قطعنامه 2231 شورای امنیت، از عمل به تعهدات خود ذیل برجام اجتناب می کند.
با این رفتار، آمریکا عملاً و برخلاف تمام ادعاهایش، قانونگریزی و زورگویی را به جای همکاری تجویز کرده است. آمریکا باید با اعتمادسازی اثبات کند که دارای حسن نیت است و ارادهی واقعی برای عمل به تعهدات خود و نهایی کردن مسیر را دارد. اروپایی ها نیز که در پی سال ها عدم پایبندی به تعهدات خود از جمله در لغو تحریم ها، اکنون برجام و قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل را نقض می کنند، باید درک کنند که با سرعت گرفتن در مسیر پرهزینه تقابل، بازنده خواهند شد.
سلاح هسته ای هیچ جایگاهی در دکترین دفاعی جمهوری اسلامی ایران ندارد. گزارش های رسمی مراجع ذیربط بین المللی و حتی جوامع اطلاعاتی غربی نیز بارها بر صحت این ادعا تاکید کرده اند. جمهوری اسلامی ایران همانند دو دهه گذشته به هیچ عنوان از حقوق مسلم ملت خود برای بهرهمندی صلحآمیز از فناوری هستهای کوتاه نخواهد آمد. تنها مجرم اتمی جهان، نه تنها به تعهدات خود ذیل ان.پی.تی مبنی بر خلع سلاح اتمی عمل نمی کند بلکه با اعمال تحریمهای یکجانبهی غیرقانونی، اصول مسلم حقوق بینالملل و منشور ملل متحد را نقض و حقوق ملت ها را پایمال می کند. اما این تحریمها بر عزم قاطع ملت ما در مسیر پیشرفت کشور، بیتأثیر بوده است. وقت آن رسیده که آمریکا به بحران تصمیم گیری خود پایان دهد و مسیر صحیح را انتخاب کند.
خانمها و آقایان؛
بشر در حال ورود به مدار جدیدی است. قدرتهای کهنه، در حال افولاند. آنها «گذشته» هستند و ما «آینده»ایم. تکرار میکنم که آنها «گذشته» هستند و ما «آینده»ایم.
نگاه ما به آینده امیدوارانه است. جهان در انتظار منجی است که ادیان الهی آن را وعده داده اند. این منجی وجود و حضور دارد. مؤمنانه باور داریم که بر مبنای مشیت و اراده الهی، همانطور که پیامبران الهی وعده داده اند، عدالت، جهانی خواهد شد و حکومت بندگان صالح پروردگار در سراسر زمین، حکمفرما و بشریت با رشد آگاهی و نابودی جهل، رستگار میشود. جهان در انتظار روزی است که حرمان به فرجام رسد.
از توجه شما سپاسگزارم.
زردچوبه در درمان سوءهاضمه موثر است
یافته محققان نشان میدهد شرکت کنندگان پس از مصرف مکملهای زردچوبه به مدت ۲۸ روز، کاهش قابل توجهی در شدت علائم سو هاضمه را تجربه کردند.
کورکومین، ماده موجود در زردچوبه، دارای خواص ضد التهابی است که باعث کاهش التهاب میشود.
زردچوبه را میتوان در چای و خورش، یا به صورت مکمل استفاده کرد.
تحقیقات جدید نشان داده است که کورکومین ممکن است به اندازه امپرازول- دارویی که برای مهار اسید معده اضافی استفاده میشود- در تسکین سوءهاضمه در افرادی که مبتلا به سوءهاضمه هستند مؤثر باشد.
محققان دانشکده پزشکی دانشگاه چولالانگ کورن در بانکوک تایلند، به طور تصادفی ۱۵۱ بیمار ۱۸-۷۰ ساله را به مدت ۲۸ روز به یکی از سه گروه درمانی تقسیم کردند.
گروه اول دو کپسول بزرگ ۲۵۰ میلی گرم کورکومین چهار بار در روز و یک کپسول دارونما کوچک دریافت کردند. گروه دوم روزانه یک کپسول ۲۰ میلی گرم امپرازول و دو کپسول بزرگ دارونما چهار بار در روز مصرف کردند. سرانجام، به گروه سوم زردچوبه به علاوه امپرازول داده شد.
در آغاز مطالعه، شرکت کنندگان در هر سه گروه خصوصیات بالینی و نمرات سو هاضمه مشابه داشتند.
در پایان مطالعه، کاهش قابل توجهی در شدت علائم در روز ۲۸ برای درد و سایر علائم برای افراد در گروههای ترکیبی، کورکومین به تنهایی و امپرازول به تنهایی مشاهده شد.
این پیشرفت حتی بعد از ۵۶ روز قویتر بود.
نتایج این مطالعه، زردچوبه را به عنوان یک درمان سوءهاضمه نشان میدهد، اما محققان معتقدند انتخاب بین زردچوبه و امپرازول در نهایت به شدت علائم، ترجیحات فردی و توصیههای یک متخصص مراقبتهای بهداشتی بستگی دارد.
در نهایت، محققان تاکید میکنند مردم نباید مصرف داروهای PPI مانند امپرازول را بدون مشورت با پزشک خود کنار بگذارند، به ویژه که ممکن است هنگام ترک این داروها، ریفلاکس اسید را تجربه کنند.
بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین (ارواحنا فداه).
خیلی خوش آمدید. امروز برای بنده هم روز بسیار خرسندکننده و دلنشین در دیدار شما عزیزان، شما مردان انقلاب و مردان پاسداری از حق و حقیقت است. از بیانات فرمانده محترم سپاه و نمایندهی محترم تشکّر میکنم؛ بیانات بسیار خوبی را بیان کردند.
یک قسمت از عرایض بنده یک اجمالی دربارهی سپاه است. مایلم مطالبی را دربارهی سپاه عرض بکنم که این مطالب شاید بارها گفته شده، لکن در عین حال، مردم ما، جوانهای ما و جوانهای خود سپاه احتیاج دارند این مطالب را بشنوند. ما باید شناسنامهی خودمان را فراموش نکنیم. یکی از اهداف شیاطین عالم، خودفراموشیِ ما است؛ نباید بگذاریم. یک مختصری ــ البتّه کوتاه ــ در زمینهی سپاه عرض میکنم، یک جمله هم دربارهی انقلاب که سپاه رسالت پاسداری از آن را متعلّق به خودش میداند. این انقلابی که شما سپاهِ پاسدارانِ آن هستید، چه خصوصیّاتی دارد؟ چند جملهای هم در این زمینه عرض میکنم.
دربارهی سپاه، چند نکته را یادداشت کردهام که عرض بکنم. نکتهی اوّل این است که تشکیل سپاه در ابتدای انقلاب، یک پدیدهی منحصربهفرد در بین انقلابهای بزرگ تاریخ بود. در انقلابهای بزرگی مثل انقلاب فرانسه یا انقلاب بُلشویکی شوروی، گروههایی پیدا شدند که در اوایل انقلاب به عنوان طرفداری از انقلاب سر بلند کردند، اقداماتی کردند، لکن سپاه مطلقاً قابل مقایسهی با آن گروهها و آن جمعیّتها نبود؛ آنها ویرانگر بودند، خودسر بودند، بیانضباط بودند، بدون پایبندی به مبانی و اصول بودند، سپاه نه؛ سپاه از اوّل تشکیل ــ اینها مهم است ــ زیر نظر مرکزیّت انقلاب تشکیل شد؛ فرماندهی و سازماندهیاش متمرکز بود؛ شورای مدیریّت و فرماندهی بود؛ از اوّل، یک فرماندهی متمرکزی وجود داشت. [فرماندهی سپاه] در مرکز بود؛ در همه جای کشور حضور داشت، امّا مرکزیّت به معنای واقعی کلمه فرماندهی میکرد.
از اوّلِ تشکیل سپاه، افراد سپاه و عناصر سپاه برخوردار بودند از ارزشهای دین و انقلاب، مثل ایثار، مثل فداکاری، مثل حضور جهادی دائمی و شبانهروزی، مثل اطاعت و تسلیم در مقابل امام بزرگوار؛ مطلقاً غیر از این دیده نشد. ما از اوّل ناظر و حاضر بودیم، مسائل سپاه را میدیدیم؛ یعنی یک پدیدهای بود منحصربهفرد. افراد دارای طهارت بودند، دارای تقوا بودند. بنده نمیخواهم مبالغه کنم، بالاخره نقص و ضعف در همهی افراد هست؛ نقصهایی وجود داشت، ضعفهایی وجود داشت، امّا بر حسب قرائن، در تاریخ کشور ما تا آن روز، شاید هیچ مجموعهی نظامی با این اندازه سلامت دیده نشده بود؛ سلامت انسانی و سلامت خدایی. در طول تاریخ کشور، تا آنجایی که بنده اطّلاع دارم، نمیشناسیم هیچ مجموعهی نظامی را که تا این حد از سلامت معنوی و اخلاقی و سیاسی برخوردار باشند؛ این یک نکته است. تشکیل سپاه یک پدیدهی اینچنینی بود.
نکتهی بعدی، مسئلهی رشد و زایش درونی سپاه است؛ این هم یک پدیدهی بینظیر است. سپاه در آغاز تشکیل خودش از یک مجموعهی چندصدنفری تشکیل شد امّا در یک مدّتی، کمتر از دو سال، تبدیل شد به یک سازمان نظامی گسترده، با تشکیلات منظّم، با سازماندهی یگانهای تیپی که این خیلی چیز مهمّی بود؛ توانست مجموعههای نظامی را سازماندهی تیپی بکند؛ یعنی از مجموعههای کوچک بیاسم تا گروهانها، تا گردانها فراتر برود و تیپها را درست کند؛ در کمتر از دو سال این اتّفاق افتاد. همین موجب شد که بعد از مدّت کوتاهی بتواند در همراهی و همکاری با ارتش چند عملیّات بزرگ و تعیینکننده را به سامان برساند؛ عملیّات ثامنالائمّه، طریقالقدس، فتحالمبین، و بیتالمقدّس. یعنی آن روزی که مثلاً یک عملیّات عظیمی مثل فتحالمبین با شرکت تعیینکننده و سرنوشتساز سپاه به وجود آمد، یعنی فروردین سال ۶۱، از تشکیل سپاه تا آن روز دو سال و خردهای میگذشت؛ یعنی یکچنین رشد، یکچنین زایش با آن فرماندهیها، با آن حرکتهای اعجابانگیز [وجود داشت] که من عقیدهام این است هنوز هم با اینهمه نوشتههایی که ما در این زمینه داریم، جزئیّات مسائل و عظمت کار درست روشن نیست، درست تبیین نشده. سپاه توانست با فداکاری ــ اینجا، هم آمادگیهای ذهنی و فکری و روحی بود، هم فداکاریهای عملی ــ قدرت عظیم دفاع نظامی انقلاب را به دشمن نشان بدهد، که این تعیینکننده بود:
نهد جان در یکی تیر و رهانَد
ز ننگ تیرهروزی کشوری را(۲)
یک چنین حالتی به وجود آمد. این حرکت، این زایش و استحکام بینظیر است؛ این یک پدیدهی بینظیری است؛ ما [مثل این را] نداریم. و این پدیدهی بینظیرِ استثنائی ادامه پیدا کرد، متوقّف نشد؛ یعنی اینجور نبود که یک حرکتی را شروع کنند، یک رشدی بکنند بعد متوقّف بشوند؛ نه، این تا امروز ادامه پیدا کرده، به طوری که ما با گذشت حدود چهار دهه، یک کانون عظیم و کاملاً مجهّز دفاعی و نظامی و بزرگترین سازمان ضدّ تروریستی دنیا را داریم. امروز سپاه بزرگترین سازمان ضدّ تروریستی در همهی دنیا است؛ یک سازمان مجهّز نظامی است؛ یک سازمان کارآمد و مستقلّی است که کارهایی میتواند انجام دهد که خیلی از ارتشهای بزرگ دنیا نمیتوانند انجام بدهند. این هم در مورد رشد و زایش [سپاه].
یک نکتهی دیگر مربوط به عملکرد سپاه است؛ این هم یک پدیدهی جذّاب و چندوجهی است. اوّلاً یکی از مهمترین کارهایی که سپاه از روز اوّل تا امروز انجام داده، مواجهه با بحرانهای دستساز دشمن است؛ این خیلی مهم است. من یک سابقهی تاریخی را مطرح کنم؛ مدّت کوتاهی، تقریباً یک ماه قبل از پیروزی انقلاب، یعنی به طور دقیق در نیمههای دیماه سال ۵۷، سران چهار کشور آمریکا، انگلیس، فرانسه، و آلمان جمع شدند در یک کنفرانسی ــ به تعبیر خودشان یک گردهماییای ــ در یک جزیرهی فرانسوی به نام گوادلوپ که بعدها به کنفرانس گوادلوپ معروف شد. موضوع بحث در این کنفرانس، انقلاب بود، انقلاب ایران بود، انقلاب اسلامی بود. نشستند بحث کنند که «چه کار کنیم؟ چه چاره کنیم در مقابل این انقلاب؟»؛ میدیدند که [انقلاب] دارد پیروز میشود دیگر. به این نتیجه رسیدند که نجات رژیم دستنشاندهی پهلوی ناممکن است؛ این نتیجهی اوّل؛ گفتند این کار شدنی نیست؛ نمیشود. نتیجهی دوّم این بود که به خودشان مژده دادند، گفتند بله، این انقلاب پیروز خواهد شد، لکن بحرانهایی برای این انقلاب پیش میآید ــ این را اسناد منتشرشدهی این کنفرانس میگوید ــ که هیچ دولتی که بعد از انقلاب سر کار بیاید، قادر به مواجههی با آن بحرانها نیست؛ به این نتیجه رسیدند. یعنی آن مقداری که از این کنفرانس گفته شده، این است. گفتند هر دولتی که بعد از انقلاب سر کار بیاید با این بحرانها از پای در خواهد آمد و نمیتوانند ادامه بدهند. بعدها اسناد لانهی جاسوسی درآمد؛ در اسناد لانهی جاسوسی این معنا تصریح شده بود که غربیها برای اینکه این انقلاب پا نگیرد و قابل تداوم نباشد، یک سیاست راهبردی را طرّاحی کردند؛ آن سیاست راهبردی عبارت بود از بحرانهای پیاپی، حوادث پیدرپی. ببینید! ما اوایل انقلاب در غرب کشور مسئله داشتیم، در شمال غربی مسئله داشتیم، در شمال شرقی تقریباً مسئله داشتیم، در جنوب مسئله داشتیم، در جنوب شرقی مسئله داشتیم؛ یعنی اطراف کشور دائماً بحران بود. این خبر، تفسیر این حوادث را برای ما روشن میکند که این حوادث چه بود؛ این حوادث خودجوش نبود؛ اینها همان بحرانهای پیدرپی است. بعد از مدّتی هم که جنگ و حملهی صدّام شروع شد. چه کسی توانست این بحرانها، این حوادث و اغتشاشها را سرکوب کند و کشور را از دست اینها نجات بدهد؟ چه کسی توانست مردم کردستان را، مردم بلوچستان را، مردم مناطق گوناگون کشور را از شرّ این اغتشاشها نجات بدهد؟ چه کسی توانست در تهران آحاد مردم را از هجمهی تروریستی گسترده نجات بدهد؟ سپاه؛ سپاه بود. آن سازمانی که این سیاست بحرانهای پیدرپی را که نشسته بودند طرّاحی کرده بودند برای زمینگیر کردن انقلاب، شکست داد، سپاه بود؛ این آتش را آنها بودند که خاموش کردند. هدف دشمن این بود که با این بحرانها رمق انقلاب را بگیرند، بعد که انقلاب ضعیف شد، یک کودتایی مثل کودتای بیستوهشتم مرداد درست کنند و قضیّه را تمام کنند. سپاه جلوی بیستوهشتم مردادها را گرفت؛ سپاه نگذاشت حرکت صحیحی را که کشور آغاز کرده بود، با سیاست دشمن خنثی بشود. اینکه شما میبینید غربیها اینقدر با سپاه بدند، نام سپاه همیشه با بغض و کینه از طرف آنها ادا میشود، علّتش این است. خب، این هم یک بخشی از عملکرد سپاه بود.
عملکرد سپاه در دفاع مقدّس یک فصل جداگانه و بسیار مهم و مبسوطی است که خب دربارهی آن چیزهایی نوشته شده و کتابها و گزارشهای بسیار خوبی تهیّه شده که وارد آن نمیشویم؛ [چون] خودش یک فصل مجزّا و طولانی است.
یک بخش دیگر از عملکرد سپاه مسئلهی تواناییهای روزافزون است. سپاه در درون خودش متوقّف نماند، تواناییهای خودش را روزبهروز افزایش داد؛ هم با همّت درونی خود سپاه، هم با همکاری فراسازمانیای که انجام گرفت. این افزایش توانمندیها را فقط به چشم اینکه ما سلاح ذخیره میکنیم و سلاح زیاد میکنیم و نوآوری میکنیم نباید دید؛ معنایش بازدارندگی کشور است، معنایش حفظ امنیّت کشور است. دشمن وقتی احساس کند شما ضعیفید، تشویق میشود به حمله؛ وقتی احساس کند شما نیرومند هستید، اگر قصد حمله هم داشته باشد، مجبور میشود تجدید نظر کند. لذا میفرماید: تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَهِ وَ عَدُوَّکُم؛(۳) این اِعداد و استعدادی که در قرآن بر آن تأکید شده «تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَه» است، ایجاد امنیّت برای کشور است. لذا شما میبینید یک مدّتی مکرّراً میگفتند که «گزینهی نظامی روی میز است»، [حالا] مدّتی است که این حرف دیگر تکرار نمیشود، سبک شده، بیارزش شده، میفهمند که این حرف بیمعنا است. این به خاطر تواناییهای شما است؛ تواناییها را در درون وقتی افزایش میدهید، نتیجهاش اینجا ظاهر میشود.
یک بخش دیگر در مورد عملکرد [سپاه] مسئلهی سازندگیهای سپاه در حوزههای گوناگون است؛ این فصل درخشانی است، بحث بسیار مهمّی است، از این نمیشود آسان گذشت. در امور زیربنائی، سپاه حرف اوّل را دارد میزند؛ کمتر دستگاهی را ما داریم که در مسائل زیربنائی کشور ــ راهها، بزرگراهها، سدها، پالایشگاهها و امثال اینها ــ توانسته باشد به قدر سپاه، این مقدار کار را با هزینههای کمتر از معمول و با سرعت بیشتر از معمول انجام بدهد. این یک فصل افتخارآفرین بسیار مهمّی است.
یک فصل دیگر مسئلهی خدمات عمومی سپاه است. سپاه، در بخشهای مختلف، در کنار مردم قرار گرفت. در بخش سلامت ــ که بسیار مهم است ــ سپاه توانست کارهای بزرگ انجام بدهد. در حوادث طبیعی و بلیّاتی مثل زلزله و سیل و کرونا و امثال اینها کمکهای اساسی کرد. رفع محرومیّت؛ یکی از بخشهایی که همچنان ناشناخته است، همچنان گزارش درستوحسابیای از آن به مردم داده نشده، حرکات سپاه و اقدامهای سپاه در رفع محرومیّت اقشار ضعیف مردم است؛ [در این بخش] کارهای بزرگی انجام گرفته، کارهایی گستردهای انجام گرفته.
یک فصل مهمّ دیگر در زمینهی عملکرد که این هم باید مورد توجّه قرار بگیرد، اثرگذاری سپاه در فضای عمومی کشور است. طبیعی است یک مجموعهای مثل سپاه با این خصوصیّاتی که گفته شد، برای نسل جوان میتواند جذّاب باشد و واقعاً جذّاب است. نیروی جوان نگاه میکند میبیند در این مجموعه، علم و عمل در هم تنیده است؛ قدرت سخت و قدرت نرم در هم تنیده است. قدرت سخت موشک و پهپاد و امثال اینها است، قدرت نرم حضور در بین مردم، حرف زدن با مردم، کمک به مردم؛ اینها هر دو [هست]. نگاه به آرمانها در کنار توجّه به واقعیّتها و پرداختن به واقعیّتها در سپاه وجود دارد. ارتباط با مردم، حضور بسیجی در کنار مردم؛ اینها را وقتی نیروی جوان در یک مجموعه نگاه میکند، مجذوب میشود؛ اینها جذّاب است برای نیروهای جوان. اگر این شرح حال شهدای دفاع از حرم و مانند اینها را شما نگاه کنید ــ شهدای دفاع از حرم، شهدای امنیّت که در طول این سالها به شهادت رسیدهاند ــ شرح حال اینها را که انسان میخواند، میبیند جاذبهی حضور سپاه و سابقهی سپاه مهمترین عامل و مؤثّر در این زایش، در این حرکت، در پدید آمدن این شخصیّتها است. جوانها الگو میگیرند، اثر میپذیرند. یک مجموعهای که هم رسالتمحور است، هم آرمانطلب است، هم در میدان حاضر است، هم در عمل پایبیند به ارزشها است، یک چنین مجموعهای میشود جذّاب. نه فقط سازمان جذّاب است، [بلکه] آدمهایش و افرادش هم جذّابند، افرادش هم برای هر دل سالمی جذّاب است. سردار بلندمرتبهاش مثل شهید سلیمانی یک جور، جوان فداکارش مثل شهید حججی یک جور، پاسدار بیپیرایه و دلاوری مثل ابراهیم هادی یک جور؛ اینها همه جذّابند؛ هر کدام از اینها یک الگویند، یک الگوی تمامنشدنی. این هم یک بخشی از عملکرد سپاه است.
حالا اگر وارد بخش فراتر از مرزهای کشور بشویم، که بحث خیلی طولانی است؛ تأثیراتی که حرکت سپاه و وجود سپاه و آرمانهای سپاه و نوع جهتگیری و اقدام سپاه در جوانهای کشورهای دیگر گذاشته که اگر وارد این قضیّه بشویم، بحث خیلی طولانی میشود و من هم مایل نیستم در آن بحث وارد بشوم؛ ولی خیلی مهم است. خب، این یک گوشهای راجع به سپاه.
حالا شما ملاحظه کنید؛ یکی از بخشهای مهمّ فعّالیّت دشمن مخدوش کردن چهرهی سپاه است، مخدوش کردن چهرهی بسیج است؛ چرا؟ به همین علّت؛ چون سپاه جذّاب است، چون بسیج جذّاب است؛ این جذّابیّت، آنها را نگران میکند، آنها را سراسیمه میکند، مجبورند مخدوش کنند. با خبر دروغ، با شایعهی دروغ، با انواع و اقسام حیلهها و شگردها میخواهند این الگوگیری وجود نداشته باشد، این یادگیریها وجود نداشته باشد، این یارگیریها وجود نداشته باشد. خب این هم یک سرفصل که سرفصل عملکرد سپاه است. پس پیدایش سپاه، رشد و افزایش سپاه، و عملکرد سپاه؛ این سه سرفصل را عرض کردیم.
یک سرفصل مهم در مورد سپاه، مسئلهی پاسداری است، نه از انقلاب، [بلکه] از خود. قبل از آنکه راجع به پاسداری سپاه از انقلاب اهتمام بورزیم و بحث کنیم و توجّه کنیم، به پاسداری سپاه از خود باید توجّه کنیم. همهی انسانها در معرض لغزشند. همهی سازمانها در معرض لغزشند، در معرض کسالت و تنبلی و مغرور شدن و گرایشهای گوناگون گمراهکننده و [مانند] اینها هستند؛ همه اینجورند، غیر از معصومین. همهی رؤسا، همهی مدیران، همهی رهبران، همهی فرماندهان، همهی ماها، همهی ماها در معرضیم، پس نیازمندیم به خودحفاظتی؛ در درجهی اوّل نیازمندیم به پاسداری از خویش. این پاسداری از خویش در فرهنگ قرآنی اسمش «تقوا» است. تقوا یعنی همین، یعنی پاسداری از خویش؛ مراقب خودمان باشیم؛ این وظیفهی سازمان به عنوان سازمان است؛ وظیفهی شخصی به عنوان یکایک ماها است؛ من، شما، [همه]. یکی از کارهای مهمّی که همواره باید مورد توجّه ما باشد، همین حفاظت از خود است. ما ضعفهایی داریم. هر انسانی در درون شخصیّت خودش یک ضعفی دارد. گاهی اوقات این ضعفها در لایههای درونی ذهن انسان و وجود انسان و روح انسان پنهان میماند؛ یک جا فرصت بُروز پیدا میکند و بُروز میکند؛ بعضیمان عشق به پول داریم، بعضیمان عشق به مقام داریم؛ انواع و اقسام شهوات گوناگون، ما را مجذوب خودش میکند. گاهی از اینها غافلیم، خیلی اوقات از این خصوصیّات غافلیم؛ یک جا یک موقعیّتی به وجود میآید، این بُروز پیدا میکند، ما را مغلوب خودش میکند؛ اگر مبارزه نکنیم، ما را مغلوب خودش میکند، ما را زمین میزند. باید از خودمان پاسداری کنیم.
ارزشهای سپاه، برجستگیهای سپاه خیلی ارزشمندند؛ از اینها باید حراست کرد؛ از اینها باید حفاظت کرد؛ مسئولانِ رتبههای مختلفِ سپاه موظّفند در این زمینهها فعّال باشند، حسّاس باشند، مراقب باشند، نگران باشند؛ اگر از یاد خدا غفلت پیدا شد، این خطر تشدید میشود؛ اگر انگیزههای جهادی به هر دلیلی کاهش پیدا کرد، این خطر تشدید پیدا میکند؛ اگر دستاوردها ما را مغرور کرد، این خطر افزایش پیدا میکند. عوامل خطرزا اینها است: غفلت از خدا، مغرور شدن به دستاوردها، خسته شدن از کار جهادی، بیتوجّهی به نعمتهای الهی؛ [اینکه] از نعمتهای عظیم الهی که خدا به ما داده غفلت کنیم و تا یک نابسامانی در مقابل ما قرار گرفت ما را مأیوس کند. یک مشکلی که پیش میآید یادمان میرود که خدای متعال صد مشکل ما را حل کرده، حالا این هم یک مشکل؛ [این] چه اهمّیّتی دارد. در دعاها به ما یاد دادهاند: اَللهُمَّ تَمَّ نُورُکَ فَهَدَیتَ فَلَکَ الحَمدُ رَبَّنا و بَسَطتَ یَدَکَ فَاَعطَیتَ فَلَکَ الحَمدُ رَبَّنا وَ عَظُمَ حِلمُکَ فَعَفَوتَ فَلَکَ الحَمدُ رَبَّنا؛(۴) به یاد بیاورید نعمتهای الهی را. به مجرّد اینکه یک سنگی سر راه پیدا شد یادمان میرود که صخرههای عظیمی در مقابل پای ما بود برطرف شد و خدا برطرف کرد؛ فراموش میکنیم؛ دچار تردید میشویم، دچار شک میشویم، دچار کسالت میشویم، ناامید میشویم. اینها بیماریهایی مهلک است؛ مراقب این بیماریها باید بود.
در همین زمینه توجّه کنیم که بعضی از قشرها هستند که اگر خطایی از آنها سر بزند خدای متعال، آن را دو خطا حساب میکند؛ ما معمّمین از این قبیل هستیم؛ [یک] خطای ما دو خطا است. خدای متعال به زنهای پیغمبر میفرماید: یا نِساءَ النَّبیِّ مَن یَأتِ مِنکُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ یُضاعَف لَهَا العَذابُ ضِعفَین؛(۵) به زنهای پیغمبر! زنهای پیغمبر امّالمؤمنینند، مقامشان این قدر بالا است؛ [آن وقت] خدای متعال به همین خانمهای محترم میگوید اگر شما خطا کردید، یُضاعَف لَهَا العَذابُ ضِعفَین؛ دو برابر شما را عذاب میکنیم، مؤاخذه میکنیم. البتّه «وَ مَن یَقنُت مِنکُنَّ لِلّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تعمَل صالِحاً نُؤتِها اَجرَها مَرَّتَین»؛(۶) اگر کار خوب هم بکنید دو برابر به شما پاداش میدهیم. شما سپاهیها هم همینجور هستید؛ اگر چنانچه شما هم کار خوب بکنید دو برابر پاداش میگیرید؛ یکی پاداش خود آن کار خوب، یکی پاداش الگو شدن برای دیگران. ما معمّمین هم همینجور هستیم: دو برابر. از آن طرف اگر چنانچه خطائی از ما سر بزند هم همینجور: یک گناه، خود گناه و یک گناه [هم] برای آثار بیرونیای که این گناه ما دارد؛ به این باید توجّه کرد.
من به نسلهای جدید سپاه ــ که خب بحمدالله امروز دهها هزار جوان در طول این سالها وارد سپاه شدهاند و هدفهای بزرگ را دنبال کردهاند و افتخار آفریدهاند و کارهای بزرگی را همین جوانها انجام دادهاند ــ سفارش مؤکّد میکنم که سعی کنید آراستگی معنوی و علمی و عملی خودتان را از گذشتگانتان بالاتر ببرید. گذشتگانتان مردمان خوبی بودند؛ آنهایی که در دوران جوانی از دانشگاه و از مناطق مختلف آمدند وارد میدان جنگ شدند، جانشان را در کف دست گرفتند، در روزی که امید پیروزی نبود. امید پیروزی واقعاً نبود؛ آن وقتی که دفاع مقدّس شروع شد، بعد از مثلاً مدّت کوتاهی، به مناطق جنگی که انسان میرفت، جز حزن، جز غم، جز تاریکی و تیرگی چیزی نمیدید؛ در این فضا، این جوانها از جان خودشان گذشتند آمدند وارد میدان شدند، ثابتقدم ایستادند و توانستند صفحه را برگردانند، توانستند هدایت الهی و پیروزی پروردگار را جلب کنند. وَ الَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنا؛(۷) کسانی که جهاد کنند، خدای متعال هدایتش را، کمکش را، نصرتش را به آنها عنایت میکند.
همین آیاتی که تلاوت کردند ــ «تُؤمِنونَ بِاللَهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجاهِدونَ فی سَبیلِ اللَهِ بِاَموالِکُم وَ اَنفُسِکُم» تا «یُدخِلکُم جَنّاتٍ تَجری مِن تَحتِهَا الاَنهارُ ... وَ اُخرىٰ تُحِبّونَها نَصرٌ مِنَ اللَهِ وَ فَتحٌ قَریب»(۸) ــ [میفرماید] تلاش میکنیم، خدای متعال نصرش را میفرستد؛ از آن طرف اگر خطا بکنیم، اثرش را در لحظهی خطر در صف مقدّم فوراً میبینیم: اِنَّ الَّذینَ تَوَلَّوا مِنکُم یَومَ التَقَى الجَمعانِ اِنَّمَا استَزَلَّهُمُ الشَّیطانُ بِبَعضِ ما کَسَبوا؛(۹) در جنگ اُحد، آنهایی که پایشان لغزید و صحنهی پیروزی را تبدیل به شکست کردند و آن خسارت بزرگ را به جبههی حق وارد کردند، اِنَّمَا استَزَلَّهُمُ الشَّیطانُ بِبَعضِ ما کَسَبوا، مشکل مالِ قبل بود؛ رفتارشان با خودشان رفتار خوبی نبوده، اثرش در جبهه، در آن منطقهی حسّاس، در آن پیچ حسّاس ظاهر میشود. بنابراین، این سرفصل، سرفصل مهمّی است؛ سرفصل حفاظت از خود، پاسداری از خود.
خب، حالا برسیم به پاسداری از انقلاب: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی». اوّلین سؤالی که پیش میآید این است که در انقلاب اسلامی، چه خصوصیّتی هست که آن را آماج حملهی دشمن قرار میدهد که احتیاج پیدا میشود به اینکه یک پاسداری وجود داشته باشد تا از آن پاسداری کنید؟ کجای انقلاب اسلامی است که موجب این است که دشمنان، پیدا و پنهان صفآرایی کنند و ما ناچار بشویم برایش پاسدار فراهم کنیم که از انقلاب حفاظت کند و حراست کند؟ جواب این سؤال جواب روشنی است؛ جواب این است: حاکمیّت سیاسی انقلاب. اسلام خیلی جاها در دنیا هست؛ اسلامی که به گاو و گوسفند استعمارگر و استثمارگر و مستکبر و کمپانیهای آنچنانی هم کاری ندارد، اینها هم کاری با آن ندارند؛ اگرچه حالا با همانها خیلی دلشان صاف نیست امّا خب به آنها هم خیلی اهمّیّت نمیدهند. آن چیزی که دشمن را بسیج میکند در مقابل اسلام بِایستد، حاکمیّت سیاسی اسلام است؛ این چیزی است که به همّت ملّت ایران، با رهبری آن مرد بینظیر ــ امام بزرگوار به معنای واقعی کلمه بینظیر بود ــ در اینجا تحقّق پیدا کرد، و دشمنها را در مقابلش به صفآرایی وادار کرد: حاکمیّت سیاسی اسلام.
خب، سؤال بعدی این است که حاکمیّت سیاسی اسلام مگر چه خصوصیّتی دارد که آنها را حسّاس میکند، آنها را وادار به عکسالعمل و واکنش میکند؛ این چیست؟ این مهم است؛ باید روی این تعمّق کنیم؛ اینجا است که هر چه فهم ما از انقلاب اسلامی عمیقتر باشد، دقیقتر باشد، روشنتر باشد، همّتمان برای پاسداری بیشتر خواهد شد. البتّه در این زمینه دیگر اگر آدم بخواهد بحث کند، بحث یک ساعت و دو ساعت نیست؛ خصوصیّتی که در نظام اسلامی و جامعهی اسلامی و سیاست اسلامی هست، اینها خب بحثهای طولانی است. من چند نقطه را فقط اشاره میکنم.
نظام سیاسی اسلام با ظلم مخالف است، با ظالم مخالف است؛ خیلی ساده. دستور دارد «کونا لِلظّالِمِ خَصماً»؛ به ما گفتهاند «کونا لِلظّالِمِ خَصماً». امیرالمؤمنین، مظهر اسلام واقعی، وصیّتش به عزیزترین عناصر عالم یعنی دو فرزندش این است که با ظالم دشمن باشید؛ با ظالم خصومت کنید؛ وَ لِلمَظلومِ عَوناً؛(۱۰) این اوّل. خب اگر یک سیاستی در دنیا، یک دستگاهی در دنیا، یک قدرتی در دنیا بر اساس ظلم بنا شده، خب معلوم است با این نظام مخالف است؛ چون میداند این [نظام] خصمش است. بنای رژیم صهیونیستی بر ظلم است، اصلاً مبتنی بر ظلم است؛ یک ملّت را از خانه و زندگیشان بیرون کردهاند، [آن هم] نه با پول و درخواست، [بلکه] با تفنگ و با شکنجه و با باتوم، و جای آنها نشستهاند. مبنایش ظلم است. خب این رژیم قهراً با نظامی که «کونا لِلظّالِمِ خَصماً» را تابلو کرده و بالای سرش نگه داشته مخالف است؛ طبیعی است.
نظام اسلامی با دستدرازی کردن به منافع ملّتها مخالف است. حتّی اگر در عقیده و رفتار همسان هم نباشند. وَ لَا یَجرِمَنَّکُم شَنَآنُ قَومٍ عَلَىٰ اَلّا تَعدِلُوا؛(۱۱) در مواجههی با ملّتها، با دادگری و عدالت رفتار بکنید، حتّی اگر چنانچه با شما همعقیده نیستند. شَنَآنُ قَومٍ، یعنی با شما حتّی مخالفت هم دارند، امّا در برخورد با آنها بیعدالتی نباید بکنید. خب، رژیمهایی که مبنای کارشان بیعدالتی است، اینها طبعاً مخالفند. انگلیس یک روزی ثروتمندترین کشور اروپا بود. از کجا آورده بود؟ از هندوستان، از منطقهی شرقیِ بعد از شبهقارّهی هند، از سرزمینهای آمریکا آن وقتی که در اشغال انگلیسها بود. ثروت با غارت منافع دیگران به دست آمده. فرانسه کشور ثروتمندی شد، توانست کارهای علمی بکند؛ [ثروتش را] از کجا به دست آورده بود؟ از الجزائر، از مراکش، از تونس، از مناطق فرانسوینشین آفریقا یا آمریکای لاتین؛ بقیّه هم همینجور. بنای کار اینها بر استثمار بوده؛ چون کشتیرانی بلد بودند، کنار دریا بودند، میتوانستند به اینجا و آنجا بروند، اوّل با حیله و فریب، بعد هم که تفنگ به دست آوردند، با تفنگ توانستند منافع ملّتها را بزور از حلقشان بیرون بکشند. خب پیداست که این دولتها، این قدرتها، این رژیمها با یک نظامی که اساسش بر عدم ظلم به ملّتها و عدم دخالت در کار ملّتها است، با این مخالفند؛ این[جور] است دیگر. حالا فلان بهاصطلاح تحلیلگر سیاسی مینشیند تحلیل میکند که انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، جمهوری اسلامی چهکار کرده که فلان کشور و فلان کشور و فلان کشور با آن مخالفند؛ تحلیل میخواهد؟ خب معلوم است. مسئله این است: دستگاه اهریمنی استعمار نمیتواند با نظامی مثل نظام اسلامی خوب باشد.
نقطهی بعدی؛ نظام اسلامی معتقد به کرامت انسان است؛ انسان بماهو انسان، نه انسان فلان منطقه، انسان فلان نژاد، انسان فلان رنگ. وَ لَقَد کَرَّمنا بَنی آدَم؛(۱۲) ما بنی آدم را تکریم کردیم؛ این قرآن است؛ سیاهِ منطقهی سیاهپوست هم «بَنی آدَم» است؛ هیچ فرقی ندارد. این منطقِ تبعیضی که غربیها این منطق را به شکل فضاحتباری گسترش دادند و عمل کردند و تا امروز هم دارند ادامه میدهند، صد درصد ضدّ قرآن و ضدّ اسلام است؛ نظام اسلامی با این مخالف است. خب شما میخواهید آمریکا، که هنوز که هنوز است بعد از گذشت دویست سیصد سال، سیصد چهارصد سال از آغاز ورود غربیها به آمریکا، [که] هنوز مسئلهی تبعیض نژادی در آنجا وجود دارد، شما میخواهید این رژیم، این نظام با نظام اسلامی مهربان باشد؟ خب نظام اسلامی مخالف با این چیزها است. این هم یک خصوصیّت.
یکی دیگر از خصوصیّات نظام اسلامی، [این است که] نظام اسلامی معتقد است که اگر یک کشوری، یک دولتی بنای بر مخاصمهی با او ندارد، بنای بر دشمنی با او ندارد و میگوید بیایید با هم جنگ نکنیم، نظام اسلامی باید قبول کند؛ وَ اِن جَنَحوا لِلسَّلمِ فَاجنَح لَها وَ تَوَکَّل عَلَى اللَه.(۱۳) طرف، یک دولتی است که همفکر و همعقیده با شما هم نیست امّا بنای مخاصمه ندارد، میگوید بیایید با هم باشیم، با هم با مسالمت رفت و آمد کنیم؛ اشکال ندارد. لا یَنهاکُمُ اللَهُ عَنِ الَّذِینَ لَم یُقاتِلوکُم فِی الدّینِ وَ لَم یُخرِجوکُم مِن دِیارِکُم اَن تَبَرّوهُم وَ تُقسِطوا اِلَیهِم»؛(۱۴) [اگر] با شما نجنگیدند، شما را از خانه و دیارتان بیرون نکردند، معارضهای با شما ندارند، قبول کنید؛ امّا اگر دیدید که طرف، مورد اطمینان نیست، دروغ میگوید، حیله میکند، نه؛ لا تَهِنوا وَ تَدعوا اِلَى السَّلم؛(۱۵) اگر اینجوری است حق ندارید؛ اگر احساس کردید، فهمیدید، قرینهها نشان دادند که طرف [مقابل] صادق نیست، دروغ میگوید، در ظاهر این دست را جلو آورده که با شما دست بدهد امّا با آن دست دیگرش، پشت سر یک خنجر زهرآلود را قبضه کرده و گرفته، فَلا تَهِنوا وَ تَدعوا اِلَى السَّلم؛ هرگز قبول نکنید. یا اگر چنانچه پیمانی بستید، وَ اِن نَکَثوا اَیمانَهُم مِن بَعدِ عَهدِهِم،(۱۶) شما هم با آنها مقابلهبهمثل کنید؛ پیمان شکستند، پیمانشان را بشکنید. ببینید! اینها درسهای نظام اسلامی است. خب این درسها در مقابلهی با اهریمنان، دشمنساز است. بله! آدمهایی که اهریمن نیستند، خباثت ندارند، رذالت ندارند برایشان قابل قبول است، امّا آن دشمنی که خباثت دارد، رذالت دارد، کینهورز است، عهدشکن است، دروغگو است، قهراً دشمن میشود دیگر. پس چیزهایی که در نظام اسلامی هست و دشمنساز است اینها است؛ و از این قبیل.
تهاجم از طرف کیست؟ از طرف کسانی که با این خصوصیّات مخالفند؛ پس دشمن را شناختیم. ما وقتی این تعمّق را میکنیم، هم انگیزه برای پاسداری پیدا میکنیم، هم میفهمیم که در مقابل چه کسی باید از انقلابمان پاسداری کنیم؛ طرف را میشناسیم و اشتباه نمیکنیم. یکی از گرفتاریهایی که گاهی ما به آن مبتلا شدهایم و باید مراقب باشیم مبتلا نشویم، این است که در شناخت دشمن اشتباه نکنیم. گاهی اوقات انسان در شناخت دشمن اشتباه میکند. امام (رضوان الله علیه) با آن چشم بصیرت ــ یعنی واقعاً هیچ تعبیری بهتر از این دیگر در مقابل آن مرد نمیشود گفت، بصیرت به معنای واقعی کلمه ــ که در لایههای پنهان نفوذ پیدا میکرد و چیزهایی را میدید، گفت: «هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بزنید».(۱۷) پس معلوم شد که علّت اینکه با این انقلاب دشمنی وجود دارد چیست و آن کسانی که دشمنی دارند چه کسانی هستند.
یک نکتهی دیگر هم در باب این دشمنیها وجود دارد؛ اگر جمهوری اسلامی الگو نمیشد، باز این دشمنیها کمتر بود امّا جمهوری اسلامی الگو شده، پیشگام شده؛ جمهوری اسلامی پیشران حرکتهای مقاومتی در این منطقهی حسّاس شده؛ مسئله این است. این هم یکی از چیزهای مهم است. ببینید! تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی این رژیم حقیر صهیونیستی میتوانست در ظرف شش روز ارتش چند کشور نسبتاً قوی دُور و بَر خودش را زمینگیر کند؛ مصر را، سوریه را، اردن را. در ۱۹۶۷ در جنگ ششروزه، ارتش صهیونیست توانست ارتشهای مجهّزِ این سه کشور را زمینگیر کند و مبالغ زیادی از خاک اینها را هم تصرّف کند؛ صدها کیلومتر مربّع از خاک این سه کشور را گرفت. عین همین قضیّه در سال ۱۹۷۳ اتّفاق افتاد؛ آنجا این کشورهای مصر و سوریه توانستند از یک غافلگیری استفاده کنند، اوّلِ کار یک حرکتی انجام بدهند؛ ولی بلافاصله باز توانست آنها را محاصره کند، باز هم آنها را شکست داد؛ یعنی رژیم صهیونیستی جوری بود که سه کشور، با همهی ارتششان حریف او نمیشدند و او در ظرف ۶ روز آنها را زمینگیر میکرد. بعد از انقلاب اسلامی، کار به جایی رسید که همین رژیم ۳۳ روز همهی تلاش خودش را کرد که حزبالله را در لبنان شکست بدهد، نتوانست و مجبور شد با فضاحت فرار کند؛ در مقابل حزبالله نتوانست مقاومت بکند. فاصلهی قبل از انقلاب و انقلاب، فاصلهی جنگ ششروزه و جنگ سیوسهروزه است. امروز کار به جایی رسیده که در داخل سرزمینهای اشغالی فلسطین، در منطقهی غرب رود اردن، خود جوانها جوری حرکت میکنند، جوری حمله میکنند که رژیم صهیونیستی را عاجز میکنند و عاجز کردهاند. انقلاب این است؛ خب قهراً دشمنی پیدا میشود دیگر.
خب، نکتهی آخر را هم من عرض بکنم. پیشرفتها زیاد است، کارهای خوب فراوان است، تواناییها روزافزون است ــ فرمانده محترم سپاه بیانات خوبی کردند دربارهی تواناییها و در بیان توصیف آنچه وجود دارد ــ همهی اینها هست، شاید خیلی چیزهای دیگر هم هست که طبعاً در گزارشها نمیآید، لکن من عرض میکنم به تواناییها و پیشرفتها مغرور نشوید؛ مراقب باشید غرّه نشویم به آنچه داریم؛ قدرش را بدانیم، اهمّیّتش را درک کنیم، بدانیم که آن سیاستِ راهبردیِ [ایجادِ] بحرانهای پیدرپی که در کنفرانس گوادلوپ تصویب شد، هنوز جریان دارد، آن سیاست هنوز در حال جریان است، از آن سیاست دست برنداشتهاند. [میخواهند] در داخل نظام جمهوری اسلامی، کشور عزیز ما، دائماً بحران ایجاد کنند؛ یک روز به بهانهی انتخابات، یک روز به بهانهی بنزین، یک روز به بهانهی زن، به بهانههای گوناگون، [میخواهند] بحرانسازی کنند و میکنند. ابزارها هم امروز ابزارهای پیشرفتهتری است؛ معلوم است. هدف دشمن هم از این بحرانها، در درجهی اوّل، این است که امنیّت کشور را از بین ببرد؛ امنیّت که نبود، اقتصاد هم نیست؛ امنیّت که نبود، علم نیست، دانشگاه نیست، مراکز تحقیقاتی نیست؛ امنیّت که نبود، اشتغال نیست؛ امنیّت که نبود، کارهای زیرساختسازی هم نیست؛ امنیّت که نبود، راهاندازی کارخانههای تعطیلشده هم نیست؛ امنیّت اصل است. هدف از این بحرانسازیها مخدوش کردن امنیّت کشور است؛ این را به عنوان یک حقیقت باید بدانیم و وظیفهی خودمان را در قبال آن مشخّص بکنیم. دشمن میخواهد در امنیّت کشور تصرّف کند، در زندگی مردم اختلال ایجاد کند؛ حرکت دشمن این است. خب عامل اصلی البتّه معلوم است؛ عامل اصلی همین دستگاههای جاسوسی سیا و موساد و امآی۶ و مانند اینها هستند دیگر؛ اصل اینها هستند، منتها پادوهایی هم دارند: پادوهای داخلی، پادوهای خارجی، عناصر غربگرا، عناصر بیتوجّه؛ اینها هم پادویی میکنند، امّا اصل قضیّه آنجا است؛ سَر قضیّه آنجا است.
امروز وظیفهی ما مراقبت دائمی از انقلاب است؛ وظیفهمان امروز وحدت ملّی است؛ وحدت ملّی مهم است؛ وظیفهمان امروز مشارکت دادن مردم است؛ کمک کردن به آحاد مردم بخصوص به طبقات ضعیف است؛ وظیفهمان امروز کار جهادی مسئولان است؛ این دیگر مربوط به خصوصِ سپاه نیست، همهی مسئولان کشور امروز موظّفند کار جهادی کنند، شبانهروزی کار کنند، خستگی نشناسند. ما فصل مُشبعی(۱۸) را حرکت کردهایم؛ این سربالایی، این شیب تند را عبور کردهایم، به قلّهها نزدیک شدهایم. نباید خسته بشویم. امروز روز خسته شدن نیست، روز ناامید شدن نیست؛ امروز روز شوق است، روز امید است، روز حرکت است؛ مسئولین کشور در بخشهای مختلف باید با این روحیه حرکت کنند. اعتماد باید وجود داشته باشد، نمیگویم انتقاد نباشد؛ انتقاد همراه با اعتماد. میخواهند انتقاد بکنند، اشکال ندارد، امّا اعتماد داشته باشند. مسئولین دارند کار میکنند؛ با اخلاص، با علاقهمندی، با شوق، با توکّل به خدا، با همهی توان؛ اعتماد بشود به آنها، انتقاد هم اگر لازم بود، [بشود]؛ من مخالفتی با انتقاد ندارم. اگر این راه را دنبال کردیم و بحمدالله تا امروز دنبال شده و بعد از این هم به فضل الهی، به توفیق الهی دنبال خواهد شد، پیروزی بر دشمن قطعی است.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
بیانات در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره ملی شهدای استان اردبیل
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفیٰ محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین (ارواحنا فداه).
خیلی خوش آمدید. خاطرهی ما از اردبیل و مردم اردبیل و روحیهی اردبیلیها با زیارت شماها و بیانات شافی و وافی این آقایان بحمدالله تجدید شد. همواره از روحیهی مردم اردبیل و فعّالیّتهای مخلصانهی آنها ذهن ما بحمدالله با مشاهدات متعدّدی همراه بوده.
من دو سه مطلب عرض میکنم: یک مطلب دربارهی همین مسئلهی اردبیل است. بنده اصرار دارم در دیدار با مردم و اهالی هر منطقهای، هر شهری، هر استانی برجستگیهایی از آن استان را مطرح کنم تا همه بشنوند، همهی مردم ایران بفهمند و خود آن مردم هم قدردان این خصوصیّات باشند. اردبیل یکی از آن نقاطی است که در تاریخ ما برجستگیهایی دارد؛ اردبیل حقّ بزرگی بر گردن ایران دارد. من در دیدار با مردم اردبیل چند سال پیش از این، آنجا خطاب به برادران و خواهران عرض کردم که اردبیلیها دو کار بزرگ برای ایران کردهاند؛ یکی یک کار ملّی است، یکی یک کار مذهبی است.(۲)
کار ملّی عبارت بود از وحدت کشور؛ یعنی این یکپارچگی و وحدتی که شما امروز در ایران میبینید، کار صفویّه است؛ این از اردبیل شروع شد، از زمان شاه اسماعیل این شروع شد. قبل از روی کار آمدن صفویّه در کشور، کشور ایران ملوکالطّوایفی بود، هر گوشهای از آن دست یک کسی بود. این مجموعهای که به نام ایران شناخته میشود، که البتّه آن وقت وسعت و گسترش بیشتری از امروز داشت، به این صورتِ متّحد و یکپارچه وجود نداشت. صفویّه از اردبیل برخاستند و این کشور را یکپارچه کردند که تا امروز هم باقی است. بنابراین، ما امروز یکپارچگی کشورمان را [به سبب] این کار ملّی و تاریخیای که انجام گرفت، مدیون اردبیلیم.
کار مذهبی هم اشاعهی مذهب اهلبیت بود. البتّه ایرانیها از قدیم به اهلبیت (علیهم السّلام) ارادت داشتند، علاقه داشتند، لکن مذهب اهلبیت رایج نبود، در غربت بود. در بعضی از نقاط کشور وجود داشت، در بسیاری از نقاط کشور نبود. خدمت بزرگی که صفویّه به کشور کردند، این بود که مذهب اهلبیت را در سرتاسر کشور ایران منتشر کردند. این محبّتی که امروز شما به اهلبیت دارید، این ارادتی که دارید، این درسی که ما از مکتب اهلبیت در همهی زمینههای سیاسی و اجتماعی و مذهبی و غیره میگیریم، به برکت آنها است.
بنابراین، با نگاه تاریخی که نگاه میکنیم، اینجوری است که دو نقطهی برجسته و مهم در تعامل مردم منطقهی شما با کشور ایران وجود داشته است: یکی ملّی است، یکی اسلامی است. در ادامه هم همینجور بوده است؛ یعنی چه از همان زمان صفویّه که ملّای بزرگی مثل محقّق اردبیلی (رضوان الله علیه) در نجف محور علم و فقه شد که علمای بزرگ از راههای دور، از شامات و غیره میآمدند نجف و پیش ایشان تحصیل میکردند و مرحوم آقا باقر بهبهانی (رضوان الله علیه) که یکی از اَعلام بزرگ تاریخ فقه شیعه است، ایشان را «شیخالطّائفه» اسم میگذارد ــ «شیخالطّائفه» تعبیری است که راجع به شیخ طوسی گفته میشود؛ مرحوم آقا باقر بهبهانی میگوید محقّق اردبیلی «شیخالطّائفه» است؛ در مورد ایشان تعبیر «شیخالطّائفه» دارد ــ تا دوران اندکی قبل از ما، علمای بزرگ و برجسته در خود اردبیل [مثل] مرحوم آمیرزا علیاکبر آقای اردبیلی، ملّای متنفّذ و فعّال، که مسجد ایشان امروز معروف است و وجود دارد، تا زمان ما، در مشهدِ ما مرحوم آقای آسیّد یونس اردبیلی، که مرجع تقلید بود و عالِم درجهی یک مشهد ایشان بود ــ علما زیاد بودند امّا آن کسی که در رأس همه قرار داشت، مرحوم آسیّد یونس اردبیلی بود ــ و همینطور علمای گوناگونی در بخشهای مختلف حضور داشتند.
در مسئلهی جهاد و حضور در میدان مجاهدت هم اردبیلیها انصافاً جزو صفوف مقدّمند، که خب تفاصیلش را آقایان اشاره کردند و گفتند. اینکه در حدود ۳۵ هزار رزمنده از اردبیل روانهی جبههها شده، رقم خوبی است، رقم بالایی است. این منطقه حدود ۳۴۰۰ یا بیشتر شهید داده و جانبازهای فراوان و خانوادههای معظّم شهیدان [دارد]؛ اینها را باید حفظ کرد؛ شناسنامهی اردبیل اینها است. ما در شناخت شهرها و استانهای خودمان نمیتوانیم به حدود جغرافیایی و مسائل اقلیمی و بقیّهی چیزها اکتفا کنیم؛ عمده اینها است؛ شناسنامهی اردبیل اینها است: سابقهی علمی، سابقهی جهاد، سابقهی شهادت و حضور در میدانهایی که حیات ملّی در این میدانها تجدید شده، چه حیات سیاسی و جهادی و استقلال و مانند اینها، و چه حیات علمی؛ اینها خیلی مهمّند.
یک جملهای را آقای عاملی اشاره کردند، گفتند «ما در بزرگداشت شهیدان، در این جلسه و بزرگداشت و مانند اینها متوقّف نمیمانیم»؛ بله، همین درست است. این کارهایی که دارید میکنید ــ حالا عرض خواهم کرد ــ کارهای لازم است و خیلی مهم است، لکن آنچه این کارها مقدّمهی آن است، عبارت است از اینکه ما راه شهیدان را دنبال کنیم، درس شهیدان را فرابگیریم و عمل بکنیم؛ این مهم است. دربارهی مسئلهی شهادت، خب واقعاً زبان ما قاصر است از اینکه بخواهیم دربارهی رتبهی شهادت و مرتبهی شهیدان عرضی بکنیم. این آیاتی که تلاوت کردند: اِنَّ اللهَ اشتَرىٰ مِنَ المُؤمِنینَ اَنفُسَهُم وَ اَموالَهُم بِاَنَّ لَهُمُ الجَنَّة، [نشان میدهد که] این معاملهی با خدا است. یُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللهِ فَیَقتُلونَ وَ یُقتَلون؛ هر دو ــ هم نابود کردن دشمن، هم کشته شدن در این راه ــ ارزش است؛ این معامله با خدای متعال است. شهید جان خودش را داده است و رضای الهی را که بالاترین ارزشهای عالم وجود، رضای الهی است کسب کرده. بعد هم خدای متعال میفرماید: وَعداً عَلَیهِ حَقًّا فِی التَّوراةِ وَ الاِنجیلِ وَ القُرآن؛(۳) یعنی این جزو معارف مشترک همهی ادیان الهی است، مخصوص اسلام نیست. در همهی ادیان الهی، فداکاری در راه خدا، جان دادن در راه خدا، این ارزش والا را دارد. این آیهی سورهی توبه بود، آیهی سورهی مبارکهی آلعمران هم خیلی مهم است: وَ لا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللهِ اَمواتًا. شبیه این آیه در سورهی بقره هم هست: وَ لا تَقولوا لِمَن یُقتَلُ فی سَبیلِ اللهِ اَموات،(۴) لکن تأکیدی که در این آیهی شریفه هست ــ لا تَحسَبَنَّ ــ تأکید خیلی واضحی است یعنی خیلی مؤکّد بیان میکند. اوّلاً با فعل «حَسِبَ» [بیان میکند، یعنی] حتّی تصوّر نکنید، به ذهنتان خطور ندهید که شهدا مرده هستند؛ ثانیاً با نونِ تأکید [بیان میکند]. بَل اَحیاءٌ؛ زندهاند. نوع زندگی اینها را خدای متعال برای ما شرح نداده که چگونه است لکن [میفرماید:] «اَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم»؛ در حریم ربوبیّتند، در حریم الوهیّت قرار دارند. این بالاتر از این حرفهایی است که ما در باب زنده بودن به عقلمان میرسد؛ یک چیزی فراتر و بالاتر از این حرفها است. هم مقام اینها را نشان میدهد که «بَل اَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقون»؛(۵) رزق الهی به اینها میرسد. این رزق الهی چیست؟ خب برای مؤمنین ارزاقی در بهشت وجود دارد و این در قرآن هست [لکن] این «یُرزَقون» غیر از آنها است؛ انسان اینجور میفهمد؛ یک رزق دیگری است، یک رزق بالاتری است. یکی این مسئله است که مقام اینها را نشان میدهد، بعد پیام اینها را [بیان میکند که] «وَ یَستَبشِرونَ بِالَّذینَ لَم یَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون»؛(۶) در این راه بیم و اندوه نیست؛ این راه، راه مسرّت، راه انفتاح، راه خشنودی و خوشدلی است. این پیامِ اینها است؛ یعنی شهدا ما را تشویق میکنند، به ما میگویند در این راهی که ما رفتیم شما هم دنبال ما بیایید، حرکت کنید. مقام شهدا اینجوری است و اگر چنانچه انسان آیات قرآن را دربارهی محنتهای قیامت و برزخ تأمّل کند، مورد تدّبر قرار بدهد ــ آن حسرتها، آن سختیها، آن فشارها را ــ آن وقت میفهمد که این رزق الهی و حضور در حریم ربوبیّت چقدر اهمّیّت دارد، چقدر ارزش دارد!
خب، حالا فقط یک نکتهای من عرض کنم به شما برادران عزیز و خواهران عزیز. ما با شهدا معاصر بودیم، از نزدیک دیدیم شهدا را؛ هم جهادشان را دیدیم، هم شهادتشان را دیدیم. شما این نوجوانِ سیزده چهارده ساله(۷) را خودتان دیدید، شهادتِ او را دیدید، شناختید، فهمیدید، همه چیز جلوی چشم شما است. نسل بعدی با این بداهت و با این وضوح این مسئله را نمیبیند؛ به فکر او باید بود. ما دیدیم شهدا چطور توانستند گرههای بزرگ را باز کنند؛ ما دیدیم که همهی قدرتهای نظامیِ فعّال و پیشرفتهی دنیا با هم جمع شدند و ریختند سر کشوری که تازه انقلاب کرده بود، دچار مشکلات فراوان بود، مواریثِ تلخِ دورانِ طاغوت همه جا را فرا گرفته بود، برای اینکه آن را از بین ببرند و نابود کنند، و شهدا توانستند جلوی این بِایستند و این حملهی همهجانبه را خنثی کنند؛ این شوخی نیست، این خیلی مسئلهی مهمّی است. این هشت سال دفاع مقدّس، نقش رزمندگان ما را، نقش مجاهدتهای ما و شهدای ما را در گشودنِ گرهها آشکار کرد. بعد از آن هم همین جور تا امروز؛ بعد از جنگ، بعد از دوران دفاع هشتساله، جنگ نظامی ما تمام شد امّا جنگ شناختی، جنگ معرفتی، جنگ اقتصادی، جنگ سیاسی، جنگ امنیّتی روزبهروز شدّت پیدا کرده، تا همین امروز. همهی اینها به برکت ایستادگیها، به برکت مقاومتها، به برکت شهادتها خنثی شده.
پس بنابراین، راه برای ما روشن است. راه، راه مجاهدت است، راه ایستادگی است، راه استقامت است. این راهی است که ما باید برای هموار کردن آن تلاش کنیم، فکر کنیم؛ علما یک جور، روشنفکران یک جور، دانشگاهیها یک جور، صاحبانِ مناصبِ گوناگونِ دولتی هر کدام یک جور باید تلاش کنند. این کاری است که ما باید انجام بدهیم؛ خدای متعال هم برکت میدهد، کمااینکه به خون شهدا برکت داد. شما ملاحظه کنید، مثلاً فرض کنید شهیدی مثل شهید سلیمانی در راه خدا به شهادت میرسد، یک ملّت تکان میخورد، یک ملّت حرکت میکند و تمام این خطوط توهّمیای که بین آحاد ملّت هست به هم میریزد و ملّت یکپارچه راه میافتند؛ این برکتی است که خدا به خون شهید داده. بارزترین مثال؛ خون مطهّر اباعبدالله (علیه الصّلاة و السّلام) است؛ امسال دشمن چه تلاشی کرد تا شاید بتواند رونق محرّم را کم کند؛ نتوانست و بعکس شد، عکس آنچه او میخواست اتّفاق افتاد. امسال محرّم و دههی عاشورا گرمتر، پُرشورتر، پُرمعناتر، معرفتبرانگیزتر از همهی سالهای قبل بود؛ این، کار خدا است که حادثهی کربلا که در یک بیابان، تقریباً در یک نصفهروز یا در یک روز انجام گرفت، اینجور در تاریخ روزبهروز بیشتر اشتعال پیدا کند و عشق حسینی، مسلمان و غیر مسلمان نشناسد. شما الان میبینید فِرَق مختلف مسلمان به امام حسین اظهار عشق میکنند؛ غیر مسلمانها [هم همینطور؛] مسیحی، زرتشتی، هندو. این راهپیمایی اربعین را شما مشاهده کنید و ببینید! اینها همه نشاندهندهی ارزشگذاری خداوند بر روی شهادت و خون شهید و راه شهدا است؛ این را باید حفظ کرد، این را باید نگه داشت. در واقع امروز مسئولیّت شما که این کار بزرگ را دارید انجام میدهید و نام شهدا را احیا میکنید، شبیه کار امام سجّاد (علیه السّلام) و حضرت زینب است. آنها هم حادثهی عاشورا را حفظ کردند، نگه داشتند، تثبیت کردند و در تاریخ ماندگار کردند؛ نگذاشتند از صفحهی تاریخ محو بشود، پاک بشود؛ شما هم همین کار را دارید میکنید؛ یعنی ارزش کار شما برای حفظ آثار شهدا این است.
امیدواریم انشاءالله خدای متعال به شماها توفیق بدهد که برای حفظ نام شهیدان، یاد شهیدان، خاطرهی شهیدان، حوادث شهادتهای اینها، داستانهای اینها، همهی روشهای لازم را دنبال کنید؛ از همه مهمتر هم روشهای هنری است؛ شیوههای هنری را هر چه بیشتر به کار بگیرید. انشاءالله خدای متعال شما را مأجور خواهد داشت و این راه ادامه پیدا خواهد کرد.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
بیانات در دیدار کارکنان و خانوادههای ناوگروه ۸۶ نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفیٰ محمّد و علی آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
خوشامد عرض میکنم به یکایک شما عزیزان؛ برادران عزیز، خواهران عزیز، فرزندان مایهی افتخار ملّت ایران؛ انشاءالله که همه موفّق و مؤیّد باشید.
هدف از این جلسه تشکّر و تقدیر است؛ صمیمانه از یکایک شما تشکّر میکنم؛ هم از مجموعهی ناوگروه ۸۶ که مأموریّت بزرگی را انجام دادند و پیرامون کرهی زمین را با موفّقیّت گردش کردند،(۲) کاری که در طول تاریخ دریانوردی کشورمان اتفاق نیفتاده بود؛ همچنین تشکّر میکنم از خانوادههای شما که دربارهی خانوادهها بعد یک کلمهای عرض خواهم کرد؛ همچنین از فرمانده محترم نیروی دریایی؛ همچنین از قرارگاه راهبردیای که در ارتش تشکیل شد، [یعنی] قرارگاه راهبردی ذوالفقار که به طور مستمر با ناوگروه در ارتباط بودند که بنده چند بار استفسار کردم، دیدم کاملاً مطّلعند از خصوصیّات ناوگروه. همچنین تشکّر میکنم از دستگاههایی که پشتیبانی کردند ــ چه دستگاههای فنّی، چه ستاد یا قرارگاه اقلیمشناسی و امثال اینها ــ که این کار بزرگ با شراکت مجموعهای از افراد انجام بگیرد و شما کارکنان و اعضای ناوگروه ۸۶ بتوانید این موفّقیّت را، این عملیّات بزرگ را با افتخار انشاءالله به انجام برسانید که رساندید.
من به همین مناسبت لازم میدانم یادی کنم از شهیدان نیروی دریایی، شهیدان ناوچهی پیکان(۳) که آنها هم جوانهایی بودند و مردان باگذشتی بودند [و نیز] شهدای ارتش سرافراز جمهوری اسلامی؛ همهی ما مدیون آنها و خانوادههایشان هستیم. عزیزان من، اقدامهای گذشتگان شما در دوران حوادث مهمّ انقلاب تا امروز، زمینهی موفّقیّت امروز شما است؛ باید قدردان آنها باشید. ارتش و سپاه در دریا فداکاریهای زیادی کردند و این فداکاریها به ثمر نشست؛ شما گلِ دمیدهی از گیاه سرسبزی هستید که آنها به وجود آوردند، میوهی شیرین از درختی هستید که آنها نشاندند. امروز، ما در نقطهی افتخارآمیزی ایستادهایم که اگرچه فرمانده محترم نیرو و فرمانده محترم ناوگروه بیانات خوبی را بیان کردند، در تلویزیون هم تا حدودی مطالبی گفته شد، امّا نه، ماجرای حرکت شما اینجوری تمام نمیشود؛ شرح و تفصیلِ بیشتر و داستان مفصّلتری دارد که باید تبیین بشود، باید بیان بشود. این نقطه، نقطهی افتخارآمیزی است؛ این نقطه را ما به برکت تلاشها و مجاهدتهای قبلی داریم.
خب، کار بزرگی که ناوگروه ۸۶ انجام دادند، یک افتخاری است که برای اوّلینبار در تاریخ دریانوردیِ کشور ما اتّفاق افتاده. حالا [اگر] این سالهای نکبتبار حاکمیّت پهلویها و قاجاریها را کنار بگذاریم، قبلش ما دریانوردی داشتهایم، بد هم نبوده، لکن آن چیزی که قبلاً داشتیم با این کاری که شما کردید فاصلهاش خیلی زیاد است؛ این یک افتخار بزرگی بود که ناوگروه شما ایجاد کردند؛ یک مجموعهی سیصدوپنجاهنفری، با یک فرمانده مجرّب و کاردان، بتوانند ۶۵ هزار کیلومتر را طی کنند ــ یک دُور دنیا است ــ مسیر آبی را بگذرانند و نزدیک هشت ماه روی آب بمانند، دقیقاً ۲۳۲ روز؛ اینها کارهای بزرگی است. نیروهای دریاییِ معروفِ دنیا، و کسانی که این کار را میتوانند انجام بدهند و انجام میدهند، معدودند؛ شما انجام دادید؛ سه اقیانوس را درنوردیدید و سرافراز به میهن برگشتید. آنچه شما کردید، یک کار خیلی پُرمعنایی است، بهآسانی نمیشود این را به چشم یک حادثهی دریانوردی یا نظامی نگاه کرد؛ این کار شما عمق دارد. من یک اشارهای به این عمق میخواهم بکنم.
اوّلاً این حرکت بزرگ حاکی است که در میان نیروهای نظامی ما، هم همّت بلند هست، هم قدرت اراده هست، هم اعتماد به نفس هست؛ اینها خیلی [مهمّند]. سه عامل مهم: همّت گماشتن و ارادهی راسخ را پشتِ کار قرار دادن و بعد اعتماد به نفس، یعنی همان «ما میتوانیم»؛ این یک طرف قضیّه است؛ یک طرف دیگر قضیّه، دانش نظامی است، قدرت طرّاحی است. اینطور عملیّات، یک بخش بسیار مهمّش طرّاحی است؛ اینکه بتواند یک مجموعهای یک طرّاحیِ اینجوری بکند، این خیلی مهم است. و بعد دانش نظامی؛ بعد یک ضلع دیگر: شجاعت، استقامت، قدرت تحمّل سختیها.
ما حالا [بهسادگی] میگوییم هشت ماه روی آب؛ کسانی که دو روز، سه روز، روی آب رفتهاند میفهمند هشت ماه روی آب یعنی چه! این سختیها را تحمّل کردن چیز خیلی مهمّی است. ببینید، کار شما حاکی از این حقایق است؛ این حقایق هر یک دانهاش درخور اهتمام است؛ یعنی خود اینکه مثلاً فرض کنید یک مجموعهی نظامی بتواند قدرت طرّاحی یک چنین کاری را، عملیّاتی را به دست بیاورد، یک چیز مهمّی است. خودباوری و اعتماد به نفس یک چیز مهمّی است و از این قبیل.
مدیریّت کارآمد هم که همراه با مهارت است، نکتهی دیگری است. مدیریّت توانا و کارآمد و ماهر هم خیلی مهم است. این در مجموعهی خطّ مقدّم عملیّات. پشت صحنه، تشکیل همین قرارگاه راهبردی که من اشاره کردم و ارتباط مستمرّ فرمانده نیرو و مسئولین ارتش با مجموعهای که در دریاها دارند حرکت میکنند، این هم یک بخش خیلی مهم از قضیّه است. آنطوری که در گزارشها بود ــ من حالا یادداشت نکردم ــ به نظرم مثلاً فرض کنید که حدود هشتاد جلسه در این چند ماه در آن قرارگاه تشکیل شده؛ اینها همه درخور تحسین است و کارهای مهمّی است. این یک بخش از اهمّیّت کار شما است [و همان طور] که حالا بعد خواهم گفت، این کار باید تبیین بشود؛ تبیینش هم راه دارد که من اشاره خواهم کرد.
یک مسئلهی دیگر نقش خانوادهها است. حالا این خانم محترم چند کلمهای را گفتند، [ولی] بیش از اینها است. این دلنگرانیها [چیز کمی نیست]؛ عزیز شما روی آب، در دریا، هشت ماه! نگرانی، دلهره، دلواپسی، دلتنگی، جواب بچّهها را دادن؛ پدرها و مادرها یک جور، همسرها یک جور؛ اینها صبر کردند، تحمّل کردند، احساس افتخار کردند. وقتی که ناوگروه آمدند، به ساحلِ ما رسیدند و وارد شدند، من فیلمِ تصویر خانوادهها را دیدم. آدم احساس میکند که خانمها، همسران، پدرها، مادرها از اینکه جوانشان این کار بزرگ را انجام داده احساس افتخار میکنند؛ این احساس افتخار خیلی مهم است. این احساس افتخار است که انگیزه میدهد، هم به خود شما، هم به دیگران، که این کارهای بزرگ را انجام بدهند. اگر خانوادهها نق میزدند، اظهار ناراحتی میکردند، اظهار نارضایتی میکردند، همان [کسی] هم که رفته بود پشیمان میشد. بحمدالله خانوادههایتان امتحان خوبی دادند، صبر خوبی کردند، احساس افتخار کردند، این افتخار را نشان دادند.
من لازم میدانم همین جا یاد کنم و تعظیم کنم در مقابل خانوادههای شهیدان عزیز. بحمدالله عزیزان شما خانوادهها برگشتند، آنها را در آغوش گرفتید، آنها را دیدید؛ خانوادههای شهدا جای خالی عزیزانشان پُر نشد؛ هر چه داریم، از این گذشتها داریم؛ هر چه داریم، از این بزرگمنشیها داریم؛ همه مرهونیم. من هر بار در ملاقات خانوادهی شهدا میگویم خدا سایهی شما را از سر ملّت ایران کم نکند.
چند نکته را در باب این اقدام بزرگ نیروی دریایی عرض میکنم. نکتهی اوّل این است که این کار شما مصداق آیهی شریفهی «وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَ مِن رِباطِ الخَیل»(۴) بود. قرآن صریحاً، یعنی بدون تأویل، دستور داده که «اَعِدّوا لَهُم»، در مقابل دشمنان آمادهسازی کنید؛ «مَا استَطَعتُم»، هر چه میتوانید. ببینید، این قرآن است. این دیگر یک احتمال دینی، [یک] روایت ضعیف نیست، صریح قرآن است. «وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم»؛ هر چه میتوانید باید آمادگیها را افزایش بدهید. این کار شما مصداق این آیهی شریفه بود؛ آمادگیها را افزایش دادید، تواناییها را به رخ کشیدید. این اقدام شما، اگرچه محصول تلاشهایی بود که قبل از شما انجام شده بود، امّا خود این یک قاعدهای شد، یک زمینهای شد برای کارهای بزرگتری که بعد از این انجام خواهد گرفت؛ این[طور] است. این اِعداد(۵) را شما انجام دادید. بنابراین این نکتهی اوّل که حرکت ناوگروه ۸۶ مصداق آیهی «وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم» بود.
این کار شما اعتماد به نفس نیروهای ما را ارتقا داد، سطح تواناییهای نظامی ما را بالا برد، «ما میتوانیم» را که بنمایهی پیشرفت است ــ پیشرفت متّکی به اعتقاد به «ما میتوانیم» است ــ در ذهنها تقویت کرد. دشمن هم وقتی که این را میبیند، مجبور میشود دست و پایش را جمع کند؛ به طور طبیعی اینجور است. در همین آیه هم دارد: تُرهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَه؛ شما آمادهسازیتان را زیاد کنید تا دشمن احساس کند که شما آمادهاید. یکی از چیزهایی که دشمنان را تشویق میکند به تهاجم و حمله، این است که احساس کنند طرف منفعل است، دچار ضعف است، دچار تردید است؛ این، دشمن را تشویق میکند به اقدام؛ [امّا] وقتی دیدند نه، شماها بیدارید، آمادهاید، توانایید، دانایید، طبعاً حساب خودشان را میکنند.
نکتهی بعدی این است که این کار شما یک تجربههای ارزشمندی را در عرصهی دریانوردی به نیروی دریایی و به نیروهای نظامی تقدیم کرد؛ یعنی یک تجربههای جدیدی به وجود آمد: عبور از عرض اقیانوس آرام؛ این کار تا حالا برای دریانوردی ما اتّفاق نیفتاده بود. گذر از تنگهها و آبراههای دشوار؛ که یک اشارهای کردند. گذر از بعضی از این تنگهها، کار دشوار و فنّی و محتاج مهارت است؛ این کار را شماها انجام دادید؛ بدون حادثه توانستید از این تنگهها و راههای دشوار عبور کنید. مواجهه با عوارض دریایی در راههای دور؛ آنجایی که هزاران کیلومتر با خانهی خودتان فاصله دارید، مسائل گوناگونی برایتان پیش آمد، مواجهه پیدا کردید و مقابله کردید. تجربهی خودکفایی در سوخت، در برق، در امکانات بهداشتی و درمانی؛ یعنی شما در این سفر پُرماجرا، توانستید هم در سوخت خودکفا باشید، هم در برق و انرژی خودکفا باشید، هم در سلامت ــ چه بهداشت، چه درمان ــ خودکفا باشید، عمل جرّاحی بکنید؛ اینها تجربههای خیلی ارزشمندی است. در ارتباط با مرکز هم توانستید تجربههای جدیدی را به دست بیاورید. آنچه اتّفاق افتاد، خود این ارتباط، یک نقطهی خیلی مهمّی است؛ توانایی ارتباطگیری. این تجربههای شما بود؛ اینها ذخیرههای علمی است؛ این چیزهایی که عرض کردم، این دستاوردها، همه ذخیرههای علمی است و در دانشگاهها باید تدریس بشود؛ در دانشگاههای نیروی دریایی و مربوط به این کار، این چیزها میتواند به عنوان مادّهی درسی مطرح بشود.
نکتهی دیگری که در این کار شما وجود دارد این است که این اقدام شما توانست وجههی بینالمللی ایران را بالا ببرد و ارتقاء ببخشد. من میخواهم این را بگویم: ارزش سیاسی کار شما از ارزش نظامیاش کمتر نبود، اگر نگوییم بیشتر هم بود. نفْس اینکه شما توانستید یک حرکت بزرگ اینچنینی را روی دریا انجام بدهید، [اینکه] ایران اینقدر نیرو داشت، اینقدر جوان، اینقدر توانایی علمی، اینقدر مهارت که توانست این کار بزرگ را انجام بدهد، این برای کشور وجههی بینالمللی ایجاد کرد.
نکتهی بعدی این است که این دریانوردیِ شما چند تا درس داشت؛ درسهایی داشت که این درسها قابل توجّه است. درس اوّلش درس خداشناسی بود. دریا یکی از نشانههای بارز وجود خداوند است. در دعا میخوانیم «یا مَن فِی البِحارِ عَجائِبُه»؛(۶) دریا مرکز عجایب و شگفتیهای آفرینش است. عظمت دریا، بیکرانگی اقیانوسها، زیباییهای مناظر گوناگون دریا، در یک جاهایی خشم دریا، لطف دریا، موجودات دریایی شگفتآور، اینها همه آیات الهی است، اینها همه نشانههای خدا است. دریا در واقع یک نمایشگاهی است از آیات پروردگار. پس اوّلین درس این دریانوردی خداشناسی است؛ اعتقاد آدم به خدا تقویت میشود، آیات الهی را به چشم میبیند.
درس دوّم درس انقلاب است. این دریانوردی ارزش و اهمّیّت انقلاب اسلامی ایران را برای خود ما، برای شما، برای هر کسی که از ماجرای شما مطّلع بشود روشن کرد؛ چرا؟ چون این دانایی، این توانایی، این اعتماد به نفْس را انقلاب به ما داد؛ این همّت را، این جسارت اقدام به یک چنین کار بزرگ را انقلاب به ما داد. قبل از انقلاب این خبرها نبود؛ در دورهی ننگین پهلویها و قاجاریها، ما با اینهمه ساحل دریایی، با اینهمه امکانات دریایی، دریا را نمیشناختیم، بلد نبودیم، نیروی دریایی ما هم سرش به کارهای دیگری گرم بود. خوشبختانه شماها آن روزها را درک نکردید. در میان آنها، کسانی که مردمان باانصاف و پاکطینتی بودند، برای ما شرح میدادند که در نیروی دریاییِ آن روز چه خبر بود. خبری از این کارهای بزرگ وجود نداشت. این کار را انقلاب اهدا کرد، تقدیم کرد به نیروهای ما که توانستند این کار را بکنند. پس درس بعدی، درس انقلاب بود. انقلاب دریا را از تعطیلی درآورد، دریانوردی را از فراموشی خارج کرد.
درس بعدیِ این حرکت شما حضور امنیّتساز بود. این حضور شما در مناطق دوردست، در اقصیٰ نقاط اقیانوس آرام و اقیانوس اطلس، کمک به امنیّت کشور بود. شما نشان دادید که دریا مال همه است، دریاهای آزاد مخصوص کسی نیست. این ابرقدرتها اگر بتوانند، اقیانوسها را هم به اسم خودشان سند میزنند تا دست دیگران کوتاه بشود. ویژهخواریِ در مسائل عمومیِ مربوط به بشریّت، جزو خصوصیّات ابرقدرتها است، جزو خصوصیّات آمریکا است؛ شما این را نقض کردید. اگرچه در همین سفر هم البتّه علیه شما اقدامات خصمانهای انجام دادند، کارهایی کردند برای اینکه حرکت شما را نیمهکاره بگذارند یا خراب کنند؛ [امّا] شما بر آنها چیره شدید؛ شما ثابت کردید که دریاهای آزاد متعلّق به همه است. یکی از نتایج روشن کار شما این بود که نشان دادید دریای آزاد متعلّق به همه است. [اینکه] «ما اجازه نمیدهیم فلان کشتیها از فلان تنگهها عبور کنند» غلط زیادی است؛ چرا؟ دریای آزاد مال همه است؛ باید همه عبور کنند؛ باید همه بتوانند بروند و بیایند. دریا و هوا باید برای همهی ملّتها آزاد باشد. امنیّت کشتیرانی و حمل و نقل دریایی باید برای همهی کشورها تأمین بشود. امروز آمریکاییها به نفتکشها تعرّض میکنند، به باندهای قاچاق دریایی کمک میکنند؛ این تخلّف بزرگ آنها است؛ در منطقهی ما این کار انجام میگیرد؛ در جاهای دیگر هم کم و بیش اطّلاع داریم که انجام میدهند. اینها نقض یک قانون بشریِ بینالمللیِ غیر قابل اغماض است. شما عملاً این قانون امنیّت همگانیِ دریا برای همه را اجرا کردید. این هم درس دیگر.
خب، از همهی این درسهایی که گفتیم و آنچه راجع به این حرکت شما عرض کردیم، باید یک نتیجه گرفت و آن اینکه همه بدانیم موفّقیّتهای بشر، کمالات بزرگ، پیشرفتهای گوناگون، امیدهای برآوردهشده، همه از بطن تلاشها زاییده میشود، از بطن سختیها به وجود میآید. با راحتطلبی و نشستن یک گوشه و تماشا کردن و حسرت خوردن و آه کشیدن و احیاناً نِق زدن، کاری پیش نمیرود. باید سختی را تحمّل کرد، باید تلاش کرد، باید کار کرد تا به موفّقیّت رسید. اینکه آدم به قلّهی یک کوه که یک عدّهای آن بالا رفتهاند، نگاه کند، بگوید ما هم میخواهیم آنجا باشیم، کافی نیست. اگر میخواهید به آنجا برسید، باید رنج حرکت از این مسیر را بر خودتان هموار کنید؛ وَالّا به آنجا نمیرسید. این را شما نشان دادید و این درس مهمّی است.
خب، حالا دو نکتهی کوتاه دیگر در آخر مطالبم عرض میکنم. یک نکته اینکه داستان این سفر هشتماههی شما میتواند بنمایهی یک کار خوب تلویزیونی و سینمایی بشود؛ هنرمندها به میدان بیایند. قضایای اتّفاقافتادهی برای شما در این مدّت چیزی نیست که در یک گزارش چندصفحهای یا در سخنرانی چنددقیقهای بگنجد. هر جزئی از حوادث شما ــ شما ۳۵۰ نفر آدم بودید ــ هر کدام احساسی داشتید، کاری داشتید، فکری داشتید، حرکتی انجام دادید، خوشیها و ناخوشیهایی وجود داشته، همهی اینها در مجموع، یک داستان بلند و آموزنده و پُرمعنا است. برای اینکه این کار معرّفی بشود، میتواند در یک قالب هنری، در یک قالب سینمایی، تلویزیونی ارائه بشود؛ اینجا دیگر کار هنرمندها است که این کار را انجام بدهند.
نکتهی آخر که این دیگر مربوط به مسئولین کشور است، توجّه به دریا است. ما به دریا همچنان توجّه لازم را نداریم. امروز نود درصدِ تجارت دنیا از طریق دریا انجام میگیرد. حمل و نقل دریایی، مهمترین بخش حمل و نقل بینالمللی است. ما هم از کشورهایی هستیم که خوشبختانه چند هزار کیلومتر مرز دریایی داریم؛ آن هم دریاهای متنوّع. در شمال کشور دریا داریم، در جنوب کشور دریا داریم، اقیانوس داریم؛ باید خیلی استفاده کنیم، از دریا باید خیلی استفاده کرد. مسئولین محترم بخشهای مربوط باید بنشینند روی این مسئله فکر کنند، برنامهریزی کنند، طرّاحی کنند. البتّه چندی است که یک حرکتی برای این کار آغاز شده امّا باید وسیعتر حرکت کرد؛ ما از دریا باید خیلی استفاده کنیم.
کشورهایی هستند که محصور در خشکیاند؛ در واقع گاهی یک کشور بین چند کشور دیگر زندانی است و هر جا بخواهد برود باید از این کشورها اجازهی عبور بگیرد؛ دریا ندارند. زمان ریاست جمهوری من، در یکی از مجامع بینالمللی، رئیس یک کشوری خواست با ما ملاقات کند، آمد پهلوی من نشست؛ جزو اوّلین سؤالهایش این بود که شما دریا دارید؟ گفتم بله، خوبش را هم داریم، الحمدلله زیاد هم داریم. گفت خوش به حالتان! ما دریا نداریم؛ مشکلش این بود. جزو اوّلین مسائلی که مطرح کرد، مسئلهی دریا نداشتن و دریا داشتن بود؛ واقعش هم همین است. از دریا بایستی استفاده کرد؛ ما [باید] از مرزهای دریایی متنوّع و طولانیمان استفاده کنیم و برای منافع ملّی روی این مسئله کار کنیم.
امسال به برکت توجّهات حضرت بقیّةالله (ارواحنا فداه) محرّم پُرشوری بود. دشمنها سعی کردند، تلاش کردند که محرّم را بیرونق کنند، [امّا] درست نقطهی مقابل آنچه آنها میخواستند اتّفاق افتاد. دههی عاشورای امسال از دهههای عاشورای سالهای قبل پُرشورتر، پُرحرکتتر، پُررونقتر و پُرفایدهتر بود. کار خدا اینجوری است؛ کاری که برای خدا انجام بگیرد و در خطّ اهداف الهی باشد، خدای متعال به آن کمک میکند.
امیدواریم انشاءالله همیشه شماها موفّق باشید، سربلند باشید. شماها به معنای واقعی کلمه فرزندان من هستید؛ دعایتان میکنم و امیدوارم انشاءالله در همهی حوادث زندگی، در همهی امتحانهای بزرگ زندگی، مثل این امتحان، موفّق و مؤیّد باشید.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
خواص عسل برای درمان زخم معده/ درمان زخمهای دیابتی و سوختگی با عسل
عسل به دلیل داشتن ویتامینها، مواد معدنی، پروتئینها و خواص آنتی اکسیدانی به عنوان یک درمان طبیعی برای انواع بیماریها از التیام زخم و تسکین مشکلات گوارشی گرفته تا تسکین گلودرد و بهبود مشکلات پوستی استفاده میشود.
عسل حاوی ویتامینهای B و C و کلسیم آهن، منیزیم، منگنز، فسفر، پتاسیم، سدیم، روی و اسیدهای آمینه است.
یکی از روشهای درمان زخم از قدیم، استفاده از عسل توسط مصریان باستان برای سرعت بخشیدن به روند التیام بافت آسیب دیده بوده است.
تاکنون بیش از 500 گزارش علمی درباره درمان موفقیتآمیز زخمها با عسل گزارش شده است.
چرا عسل باعث التیام زخم میشود؟
عسل یک مخلوط اشباع از مونوساکاریدهای فروکتوز و گلوکز است و به دلیل داشتن پیاچ 3.2 تا 4.5 خاصیت ضدباکتریایی دارد همچنین مادهای به نام "پراکسید هیدروژن" باعث ایجاد خواص ضدمیکروبی در عسل میشود.
آنتیاکسیدانهای موجود در عسل باعث پیشگیری از بروز التهاب میشوند و این اثر ضدالتهابی، ورم و بوی بد زخم را کاهش میدهد.
تأثیر شگرف عسل بر درمان زخم معده
در یک مطالعه که روی موشها انجام شد، اختلاف معنیداری در بهبودی زخم معده موشهایی که در رژیم غذاییشان عسل وجود داشت با آنهایی که فاقد عسل بود، مشاهده شد که این مسئله نشانگر تأثیر شگرف عسل بر درمان زخم معده است. افراد مبتلا به زخم معده میتوانند با ترکیب کردن عسل و آب ولرم، وضعیت معده خود را بهبود ببخشند.
همچنین این افراد میتوانند مقداری آویشن را در یک لیوان آب جوش دم کرده و پس از ولرم شدن، آن را با عسل ترکیب و مصرف کنند.
عسل برای درمان دردهای ناشی از جراحی لوزه
نتایج یک مطالعه نشان داده که تجویز خوراکی عسل پس از جراحی لوزه در کودکان، درد را تسکین داده و نیاز به مسکن را کاهش میدهد و بنابراین مصرف آن پس از انجام این جراحی میتواند مفید باشد.
اثر عسل بر تسریع درمان سوختگی
عسل برای درمان سوختگیهای سطحی مفید است و اثر مضری بر بافت سوختهشده ندارد؛ در یک مطالعه که در ایران انجام شده، قرار دادن عسل روی یک بافت سوخته، باعث کاهش هفت روزه مدت درمان سوختگی شد. در این مطالعه مشخص شد که عسل باعث تسریع ساخت کلاژن شده و فاز تجدید ساختار را سرعت میبخشد.
برای افزایش قدرت عسل در درمان سوختگی باید آن را روغن زیتون خالص و طبیعی، مخلوط کرد و این ترکیب را بر روی موضع سوختگی قرار داد؛ این ترکیب، قدرت فوقالعادهای در بهبود سوختگیهای عمیق و شدید دارد.
همچنین عسل باعث افزایش رگزایی شده و مواد غذایی و اکسیژن بیشتری را به محل زخم میرساند که این امر منجر به بهبود ترمیم بافت میشود.
تأثیر عسل بر خراشها و زخمهای روی پوست
در یک مطالعه که در سال 87 در ایران انجام شد، پژوهشگران تأثیر عسل را روی زخم پوست موشهای صحرایی بررسی کردند. یافتهها نشان داد که کاربرد موضعی و یک روز درمیان عسل در محل زخم، باعث تسریع بهبودی و کوتاه شدن فاز التهابی شده و تجدید ساختار بافت زخمشده را سرعت میبخشد.
برای ترمیم زخم با عسل میتوانید مقداری عسل را روی گاز استریل قرار دهید و روی زخم را با آن بپوشانید و هرروز پانسمان را عوض کنید.
اثر عسل بر ترمیم زخم بستر
زخم بستر یکی از مشکلاتی است که در بیماران بستری یا بدون تحرک، رخ میدهد و سبب تحمیل عوارض جسمی و هزینههای درمانی زیادی به بیماران میشود. یک مطالعه که در دو بیمارستان در کرمانشاه انجام شد، نشان داده که استفاده از پانسمان عسل در بیماران مبتلا به زخم فشاری و زخم بستر، باعث تسریع روند بهبودی زخم آنها میشود. علاوه بر این، تهیه پانسمان عسل آسانتر و مقرونبهصرفهتر از داروهای شیمیایی است.
تأثیر ترکیب عسل و روغن زیتون بر زخم پای دیابتی
شایعترین تظاهر پوستی در دیابت، تأخیر در التیام زخمها و جراحات پوستی است همچنین زخمهای عفونی در ناحیه پا در افراد مبتلا به قند خون بالا، شایعتر است و با توجه به اینکه بسیاری از عوامل بیماریزا در محل زخمها ممکن است به آنتیبیوتیکها مقاوم شده باشند، بهترین روش برای درمان زخم پای دیابتی، استفاده از روشهای غیرآنتیبیوتیکی است.
یک مطالعه درباره تأثیر عسل بر زخم پای فرد مبتلا به دیابت نشان داده است که عسل روی بهبود این نوع زخم، اثر بسیار خوبی دارد. در این مطالعه، پژوهشگران از ترکیب عسل و روغن زیتون برای درمان زخم پای دیابتی استفاده کردند و نتایج نشان داد که این ترکیب میتواند باعث تسریع روند درمان زخم پا شود.
برای تهیه این پانسمان ابتدا باید محل زخم با سرم شستشو داده شود؛ ترکیب عسل و روغن زیتون را روی یک گاز استریل بگذارید و هر 24 ساعت پانسمان را تعویض کنید.
فواید زیتون برای افزایش طول عمر و پیشگیری از انواع سرطانها
"زیتون" یکی از میوههای محبوب در جهان است که در نواحی مدیترانه، آسیای مرکزی و بخشهایی از آفریقا کشت میشود.
انواع زیتون و تفاوت زیتون سبز و سیاه
رنگ زیتون هنگام رسیدن از سبز کمرنگ (زیتون سبز) به بنفش و سپس مشکی متمایل میشود. تفاوت زیتون سبز و سیاه، در خاستگاه این دو میوه و میزان روغن آنهاست؛ میزان روغن موجود در زیتون سیاه بیش از زیتون سبز است، همچنین اولئوروپین موجود در زیتون که عامل بسیاری از فواید سلامتبخش این میوه است، در زیتون سیاه بیشتر از زیتون سبز است.
ترکیبات زیتون
زیتون حاوی آب، پروتئین، کربوهیدات، فیبر و چربی است؛ زیتون حاوی 11 تا 15 درصد چربی است که 74 درصد آن "اسید اولئیک" است که نوعی اسید چرب غیراشباع است. کربوهیدراتها 4 تا 6 درصد از زیتون را تشکیل میدهند و بنابراین زیتون میوهای کمکربوهیدرات محسوب میشود.
ویتامینها و مواد معدنی موجود در زیتون شامل ویتامین E، آهن، مس، کلسیم، پتاسیم و سدیم است.
آنتیاکسیدانهای موجود در زیتون
زیتون غنی از بسیاری از ترکیبات گیاهی است؛ آنتی اکسیدانهای موجود در زیتون از بروز بسیاری از بیماریهای قلبی ـ عروقی، فشار خون، دیابت، انواع سرطانها و آسیب به بافتها در اثر رادیکالهای آزاد محافظت میکنند. این ترکیبات آنتیاکسیدانی شامل "اولوروپین"، "هیدروکسی تیروزول"، "تیروزول"، "اسید اولئانولیک" و "کوئرستین" است.
خواص زیتون برای پیشگیری از بیماریهای مزمن و افزایش طول عمر
زیتون سرشار از آنتیاکسیدان است و فواید سلامتی آن از مبارزه با التهاب تا کاهش رشد میکروارگانیسمها را شامل میشود؛ زیتون بهدلیل داشتن این آنتیاکسیدانها، سیستم ایمنی بدن را تقویت و از آن در مقابل ابتلا به بیماریهای واگیر و غیرواگیر، محافظت میکند. پتاسیم و کلسیم فراوانترین مواد معدنی موجود در زیتون هستند که کمبود این فلزات در بدن انسان باعث بروز بسیاری از بیماریهای مزمن میشود و طول عمر را افزایش میدهد.
خواص زیتون برای فشار خون
فشار خون یکی از شایعترین بیماریهای جهان و از عوامل مرگومیر بیماران در جهان بهشمار میرود. پلیفنلهای موجود در زیتون با داشتن ویژگیهای آنتیاکسیدانی و ضدالتهابی، باعث کاهش میزان فشار خون میشود. مطالعات مختلفی ثابت کرده است که مصرف روزانه روغن زیتون در رژیم غذایی باعث کاهش چشمگیر سطح فشار خون افراد میشود.
خواص زیتون برای پیشگیری از بیماریهای قلبی و مغزی
متخصصان پیشبینی کردهاند که تا 30 سال آینده، بیماریهای قلبی و عروقی عامل یکسوم مرگومیرهای جهانی خواهد بود. این بیماریها نخستین علت مرگ در سراسر جهان بهشمار میآیند. حدود 70 تا 80 درصد زیتون را اسید اولئیک تشکیل میدهد که باعث کاهش فشار خون و خطر ابتلا به بیماریهای قلبی و عروقی میشود.
همچنین دو ماده بهنامهای "هیدروکسی تیروزول" و "اولئوروپین" باعث جلوگیری از تجمع پلاکتها و تشکیل لخته خون میشود و درنتیجه منجر به کاهش خطر حملههای قلبی و سکته مغزی میشود.
زیتون و روغن آن از اجزای اصلی رژیم غذایی مدیترانهای بهشمار میآیند و مطالعات مختلف، تأثیر این رژیم غذایی را بر کاهش سکتههای قلبی گزارش کردهاند.
در پژوهشی که بهمدت 5 سال در کشورهای حوزه مدیترانه روی 7216 مرد و زن انجام شد، نشان داد که استفاده از رژیم غذایی حاوی زیتون فراوان، خطر مرگ ناشی از بیماریهای قلبی را تا 48 درصد کاهش میدهد.
کاهش کلسترول خون با مصرف زیتون
زیتون از جمله میوههایی است که به کاهش کلسترول خون کمک میکند. زیتون و روغن آن دارای اسیدهای چرب غیراشباع و ترکیباتی نظیر ویتامین ای است که شاخصهای چربی از جمله کلسترول را کاهش میدهد.
خواص زیتون برای جلوگیری از سرطانها
زیتون و روغن آن سرشار از آنتیاکسیدان است که باعث مقابله با رادیکالهای آزاد و آسیب به بافتها میشود و خطر ابتلا به سرطان را کاهش میدهد. مطالعات جهانی ثابت کرده است که 30 درصد سرطانها قابل پیشگیری است و رژیم غذایی نقش بسیار مهمی در پیشگیری از این بیماریها ایفا میکند. آزمایشهای مختلف در کشورهای حوزه مدیترانه نشان میدهد که مصرف بالای زیتون در این کشورها باعث کاهش خطر بروز انواع سرطانها از جمله سرطان روده بزرگ، پستان، پروستات، رحم و تخمدان میشود.
فواید زیتون برای پیشگیری از سرطان پستان
اسید اولئیک موجود در زیتون و روغن آن، باعث مهار عوامل کلیدی در بروز سرطان پستان میشود؛ ویتامین E موجود در روغن زیتون مانند آنتیاکسیدانها عمل میکند و از بروز سرطان سینه جلوگیری میکند همچنین با توجه به اینکه تراکم بالای بافت پستان یکی از عوامل خطرساز ابتلا به سرطان پستان بهشمار میرود، در پژوهش انجامشده در اسپانیا مشخص شد که استفاده از روغن زیتون باعث کاهش تراکم بافت پستان میشود.
خواص زیتون برای پیشگیری از سرطان روده
سرطان روده بزرگ چهارمین عامل مرگ بر اثر سرطانها در سراسر جهان است. بررسیهای اپیدمیولوژیکی نشان داده است که در کشور یونان بهدلیل مصرف بالای زیتون، میزان بروز سرطان در جامعه 40 درصد کمتر از دیگر کشورهای اروپایی مانند انگلستان است. دانشمندان اثرات ضدسرطانی زیتون را با وجود آنتیاکسیدانها و ترکیباتی بهنام "هیدروکسی تیروزول"، "اسید آراشیدونیک"، اسید اولئیک" و... میدانند.
تأثیر روغن زیتون بر پیشگیری از سرطان کبد و پانکراس
ماده آنتیاکسیدانی موجود در روغن زیتون باعث کاهش میزان اینترلوکین 6 میشود که این امر منجر به جلوگیری از تکثیر سلولهای سرطانی کبد میشود، همچنین خواص آنتیاکسیدانی زیتون باعث جلوگیری از ابتلا به سرطان پانکراس میشود.
فواید روغن زیتون برای پیشگیری از سرطان پوست
مطالعات نشان داده است که استفاده از روغن زیتون روی پوست بهدلیل خواص آنتیاکسیدانی آن، از ابتلا به سرطان پوست جلوگیری میکند.
خواص روغن زیتون برای زخم معده و سرطان معده
مطالعات ثابت کردهاند که زیتون و روغن آن مانع فعالیت هلیکوباکترپیلوری میشود، این باکتری از عوامل اصلی ایجاد زخم معده و درنتیجه ابتلا به سرطان معده است.
خواص ضدمیکروبی زیتون
زیتون بهدلیل دارا بودن ترکیباتی اعم از "هیدروکسی تیروزول"، "تیروزول"، "اولئوروپین" و "دیکربوکسی متیل النوئیک اسید" باعث مهار فعالیت باکتریهای بیماریزای منتقله از مواد غذایی میشود، به همین دلیل محققان مصرف روغن زیتون کنار سالادها و غذاها را به همه توصیه میکنند.
فواید ضدویروسی زیتون
اولئوروپین موجود در زیتون دارای خاصیت ضدویروسی است که موجب مهار فعالیت ویروس عامل ایدز، ویروس سپتیسمی خونریزیدهنده و ویروس هرپس سیمپلکس (عامل ایجاد تبخال در لب، بینی و اندامهای تناسلی) میشود.
خاصیت ضدباکتریایی این ماده بهویژه روی باکتری "مایکوپلاسما" قابل توجه است. این باکتری موجب بیماریهای تنفسی در قسمتهای فوقانی دستگاه تنفس و در حالتهای مزمن سبب بروز روماتیسم و کمخونی میشود.
خواص زیتون برای پوست و مو
آنتیاکسیدانها مهمترین ترکیبات موجود در روغن زیتون است که از اکسیداسیون چربیهای پوست و در نتیجه خشکی آن جلوگیری میکند، همچنین مصرف زیتون موجب افزایش ضخامت و طول موی سر و رشد ناخنها میشود که این اثرات زیتون بهدلیل اسیدهای چرب غیراشباع موجود در آن است.
ماده "هیدروکسی تیروزول" موجود در زیتون با حفاظت ماده ژنتیکی سلولهای پوست، باعث جلوگیری از تخریب پوست دربرابر آسیبها میشود، همچنین گزارش شده است که مصرف جلدی یا خوراکی زیتون و روغن آن باعث تسریع بهبودی زخمهای پوستی میشود.
ویتامین E موجود در زیتون باعث جلوگیری از پیری و چروک شدن پوست نیز میشود و از پوست بدن و صورت در برابر التهاب و آسیبهای اکسیداتیو محافظت میکند، به همین دلیل است که از روغن زیتون بهصورت تجاری در ساخت موم، ژل، کرم پوست، نرمکنندههای موی سر و لوسیونهای بدن استفاده میشود.
همچنین میتوان برای از بین بردن جوش و آکنههای پوستی بهمدت دو بار در روز تا 30 روز از روغن زیتون استفاده کرد.
خواص زیتون برای پوکی استخوان
مطالعات مختلف روی موشهای آزمایشگاهی نشان داده است که ترکیبات موجود در زیتون با مهار فعالیت سلولهای استخوانخوار و جلوگیری از آسیبهای اکسیداتیو، نهتنها از پوکی استخوان جلوگیری میکند، بلکه موجب تراکم استخوان نیز میشود.
اسیدهای فنولیک زیتون با داشتن خواص ضدالتهابی و تحریککننده سیستم ایمنی، در ترمیم استخوان در حین شکستگی بسیار مؤثر است. ثابت شده است که علاوه بر مواد غذایی غنی از کلسیم، مواد غذایی غنی از ترکیبات فنلی مانند زیتون نیز از بروز پوکی استخوان جلوگیری میکند.
خواص زیتون برای پیشگیری از روماتیسم و نقرس
یکی دیگر از بیماریهای مهم در انسان روماتیسم است که یک درصد از مردم جهان به آن مبتلا هستند. احتمال ابتلا به این بیماری با افزایش سن بالا میرود، بهطوری که بیشتر در محدوده سنی 40، 70 سال رخ میدهد. علائم این بیماری با درد و تورم در ناحیه مفاصل همراه است. علت این بیماری ناشناخته است اما نوع تغذیه و وضعیت سیستم ایمنی فرد در ابتلا به این بیماری بسیار مهم است، در مطالعات مختلف انجامشده در کشورهای اروپایی نشان میدهد که مصرف روزانه زیتون و روغن آن منجر به کاهش خطر ابتلا به روماتیسم میشود همچنین مصرف زیتون بهدلیل دارا بودن خواص ضدالتهابی باعث درمان نقرس میشود.
خواص زیتون برای دستگاه گوارش
ترکیبات موجود در زیتون مانع ایجاد التهاب در دستگاه گوارش میشوند. این ترکیبات با کاهش آزادشدن واسطههای التهابی همانند "سیتوکینها"، موجب کاهش میزان التهابات دستگاه گوارش میشود. ثابت شده است که ترکیبات فنُلیک موجود در روغن زیتون مانند هیدروکسی تیروزول و هیدروکسی تیروزیل استات، میتواند موجب کاهش و بهبودی التهاب زخم روده بزرگ شود.
همچنین محققین گزارش کردهاند که استفاده از رژیم غذایی حاوی روغن زیتون دارای خاصیت ضدسرطانی است و در موش آزمایشگاهی میتواند موجب کاهش تعداد و حجم پولیپهای رودهای شود. گزارشهای مشابهی نیز در مورد اثر روغن زیتون در پیشگیری از بروز سرطان روده بزرگ در موش صحرایی و موش آزمایشگاهی وجود دارد.
مطالعات اپیدمیولوژیکی که روی مصرف زیتون در کشورهای عضو اتحادیه اروپا انجام شده، نشان داده است آثار ضدالتهابی زیتون بسیار بیشتر از داروهای ضدالتهابی است. این مطالعات نشان داده است که مصرف روغن زیتون بههمراه روغن ماهی خطر ابتلا به بیماریهای التهابی را در دستگاه گوارش انسان بهشدت کاهش میدهد.
خواص زیتون برای کلیه
جیوه یکی از عواملی است که بهشدت موجب آسیب و سمّیت کلیوی در انسانها و حیوانات میشود، در یک مطالعه گزارش شده است که استفاده از روغن زیتون در موشهای صحرایی که با استفاده از کلرید جیوه دچار آسیب کلیوی شده بودند، بهطور قابلتوجهی مانع از بروز آثار مخرب جیوه و آسیب به کلیه میشود، همچنین اسید اولئانولیک موجود در زیتون میتواند آسیب اکسیداتیو در کلیه و همچنین تغییرات ناشی از آسیب کلیوی را کاهش دهد و سلامت کلیهها را تضمین کند.
خواص ضددرد زیتون
زیتون بهدلیل دارا بودن برخی ترکیبات از جمله هیدروکسی تیروزول، باعث کاهش احساس درد میشود؛ این ماده با کاهش تحریک گیرندههای درد، نقش ضددرد خود را ایفا میکند.
فواید زیتون برای دیابت
پژوهشهای انجامشده حاکی از آن است که نوع روغن مصرفی در مقایسه با میزان روغن مصرفی، نقش بیشتری در ایجاد خطر ابتلا به دیابت ایفا میکند. مطالعات نشان داده است که جایگزین کردن اسیدهای چرب کوتاهزنجیر با اسیدهای چرب غیراشباع، میتواند تأثیر مفیدی در پیشگیری از ابتلا به دیابت نوع دو داشته باشد، اثرهای سلامتبخش روغن زیتون مربوط به اسیدهای چرب اشباع بهویژه اسید اولئیک است اما این روغن دارای ترکیبات فعال و مفید دیگری مثل اسکوالن، توکوفرولها و پلیفنلها نیز است که با سازوکارهای مختلفی بر حساسیت نسبت به انسولین و بروز بیماری دیابت نوع دو تأثیر دارد.
در پژوهش انجامشده درباره زنان مبتلا به دیابت نوع دو، پس از 22 سال پیگیری مشخص شد که استفاده روزانه از روغن زیتون، موجب کاهش بروز دیابت نوع دو در این افراد شده است؛ همچنین محققان با مطالعه روی بیماران دارای اضافهوزن و مبتلا به دیابت گزارش کردند که استفاده از روغن زیتون در رژیم غذایی روزانه بهمدت 4 هفته، توانست سطح قند خون ناشتا و نیز شاخص توده بدنی و وزن این افراد را بهطور معنیداری کاهش دهد.
خواص زیتون برای کاهش وزن
هر عدد زیتون حدود 7 کیلوکالری انرژی دارد و جزو غذاهای کمکربوهیدرات طبقهبندی میشود. مصرف زیتون پیش از وعده غذایی باعث احساس سیری میشود و به کاهش وزن کمک میکند.
پیشگیری از آلزایمر با مصرف زیتون
بیماری آلزایمر شایعترین نوع زوال عقل است. این بیماری در بزرگسالان بالای 60 سال شایعتر است و ژنتیک نیز ممکن است نقش داشته باشد. مطالعهای در سال 2006 نشان میدهد که پیروی از رژیم غذایی مدیترانهای حاوی زیتون و روغن آن، میتواند خطر ابتلا به بیماری آلزایمر را کاهش دهد و به کاهش پیشرفت بیماری آلزایمر کمک کند.
خواص زیتون برای بارداری
مصرف زیتون در دوران بارداری منعی ندارد؛ البته باید توجه داشت که بهدلیل خطر افزایش فشار خون باید از مصرف زیتونهای شور و پرنمک در این دوران پرهیز کرد. زیتون سرشار از ویتامین ای است و جنین برای رشد به ویتامین E نیز نیاز دارد.
همچنین مطالعات نشان داده است که رشد پس از تولد نوزادان مادرانی که در دوران بارداری روغن زیتون مصرف کردهاند از نظر قد، وزن و عملکرد حرکتی بهتر است. مصرف روغن زیتون در زنان باردار دارای فشار خون بالا باعث کاهش فشار خون آنها میشود. خوردن زیتون در دوران بارداری بهدلیل خواص آنتیاکسیدانی آن به محافظت از کودکان در برابر برخی آلرژیها و آسم کمک میکند.
تفاوت خواص زیتون و روغن زیتون چیست؟
روغن زیتون اکثر خواص زیتون را دارد و بنابراین استفاده از آن در رژیم غذایی روزانه اثرات ذکرشده را دارد؛ تفاوت زیتون و روغن زیتون خوراکی، در فراوانی مواد مغذی موجود در میوه و روغن آن است.
زیتون در طب سنتی
از دیدگاه طب سنتی میوه نارس زیتون دارای طبیعت سرد و خشک و زیتون رسیده دارای طبیعت گرم و خشک است.
مصریان باستان برای مرطوب کردن پوست و موی خود و رومیان برای درمان زخمهای پوستی و تقویت قوای جنسی از روغن زیتون استفاده میکردند. در قرن 19میلادی، یونانیان و رومیان جوشانده برگ درخت زیتون را برای درمان بسیاری از بیماریها بهویژه بیماری مالاریا بهکار میبردند. در زمانهای قدیم، در بیشتر کشورهای حوزه دریای مدیترانه از روغن زیتون بههمراه آبلیمو برای درمان سنگ صفرا استفاده میکردند.
در طب سنتی از جوشانده برگ درخت زیتون برای درمان زخم معده و دیگر بیماریهای دستگاه گوارش، فشار خون، آسم، بیماریهای تنفسی، بیماریهای قلبی و تحریک افزایش ادراری استفاده میشود.
از منظر طب سنتی روغن هسته زیتون ملیّن و برطرفکننده یبوست است.
بهمنظور جلوگیری از ریزش مو از روغن هسته زیتون استفاده میشود.
مصرف برگ خشکشده زیتون که ضدالتهاب است برای درمان دیابت و کاهش تب در بیماران استفاده میشود.
استعمال موضعی روغن زیتون برای درمان شکستگی و بیماریهای پوستی و سوختگیها بسیار مفیداست.
برگ درخـت زیتـون دارای خاصیت گشـادکنندگی عـروق است.
حکمای طب سنتی خوردن زیاد زیتون نارس را مضر بدن و مسلح آن را عسل دانستهاند.
زیتون نارس شور، مقوی معده است و اشتها را باز میکند. زیتون اگر با سرکه پرورده باشد قوه هاضمه را بیشتر تقویت میکند.
ضماد زیتون نارس جهت درمان سوختگی با آتش مفید است.
برگ زیتون جویدهشده وقتی روی زخمهای دهانی گذاشته شود سبب از بین رفتن آنها میشود. عصاره برگ زیتون یا برگ جوشیدهشده یا پختهشده آن میتواند برای دنداندرد مفید باشد.
عصاره برگ زیتون در بیماریهای چشمی کاربرد دارد. این عصاره اگر بهصورت قطره در چشم چکانده شود برای ورمهای چشمی و التهاب چشم مفید است.
قطره عصاره برگ زیتون برای درمان گوشدرد و زخمهای درون مجرای گوش مفید است.
از صمغ درخت زیتون در طب سنتی برای درمان سرفههای مزمن و بلغمی استفاده میشود.
سرمه کشیدن صمغ درخت زیتون برای تاری دید و رفع امراض چشمی سودمند است.
بهترین نوع زیتون
از منظر طب سنتی، بهترین نوع زیتون، نوع سبز و رسیده آن است که در آب و نمک پرورانده شده باشد. اگر زیتون را همراه غذا مصرف کنید، باعث تقویت معده میشود البته افراد گرممزاج باید بدانند که زیادهروی در مصرف زیتون میتواند باعث سوختن اخلاط در آنها شود.
نسخههای خانگی برای درمان بیماریها با زیتون
دمکرده برگ زیتون داروی خوبی برای پایین آوردن فشار خون است، به این منظور باید 20 عدد برگ زیتون را داخل 300 گرم آب بریزید و آن را بهمدت 15 دقیقه بجوشانید، سپس کمی عسل به آن اضافه کنید و بهمقدار یک فنجان دوبار در روز از آن بنوشید. بعد از دو هفته باید بهمدت 8 روز نوشیدن این دمکرده را قطع کنید و سپس ادامه دهید.
زیتون برای تقویت قوای جنسی
برای تقویت نیروی جنسی باید 80 گرم روغن زیتون را با 14 گرم کندر و 16 گرم سیاهدانه مخلوط کنید و بهمدت سه روز از آن بخورید.
ماسک زیتون برای پوست صورت
یک قاشق روغن زیتون را با دو قاشق عسل مخلوط کنید و به صورت بمالید و خوب ماساژ دهید, جرم و کثیفی صورت را پاک میکند و رنگ پوست صورت را روشن و جوان میکند.
روغن زیتون و آب گرم برای یبوست
روغن زیتون همراه آب گرم، ملیّن و مسهل خوبی است و میتوان در موارد یبوست شدید یک قاشق مرباخوری از آن را در یک فنجان آب جوش ولرمشده ریخت و ناشتا میل و هر 8 ساعت تکرار کرد.
زیتون در قرآن کریم
در قرآن کریم 6 بار بهصورت مستقیم (آیه 29 سوره عبس، آیه 35 سوره نور، آیه 99 و 141 سوره انعام، آیه 11 سوره نحل و آیه 1 سوره التین) و یک بار بهصورت غیرمستقیم (آیه 20 سوره مؤمنون) به کلمه زیتون اشاره شده است.
در آیه 29 سوره عبس آمده است «وَزَیْتُونًا وَ نَخْلًا: و زیتون و درخت خرما»
خداوند در آیه 35 سوره نور فرموده است: «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ ۖ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ ۖ الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ لَا شَرْقِیَّةٍ وَلَا غَرْبِیَّةٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْتَمْسَسْهُ نَارٌ ۚ نُورٌ عَلَىٰ نُورٍ ۗ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشَاءُ ۚ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ ۗ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ: خدا نور (وجودبخش) آسمانها و زمین است، داستان نورش به مشکاتی ماند که در آن روشن چراغی باشد و آن چراغ میان شیشهای که از تلألؤ آن گویی ستارهای است درخشان، و روشن از درخت مبارک زیتون که (با آنکه) شرقی و غربی نیست (شرق و غرب جهان بدان فروزان است) و بیآنکه آتشی زیت آن را برافروزد خود به خود (جهانی را) روشنی بخشد، پرتو آن نور (حقیقت) بر روی نور (معرفت) قرار گرفته است. و خدا هر که را خواهد به نور خود (و اشراقات وحی خویش) هدایت کند و (این) مثلها را خدا برای مردم (هوشمند) میزند (که به راه معرفتش هدایت یابند) و خدا به همه امور داناست.»
در آیه 99 سوره انعام آمده است: «وَهُوَ الَّذِی أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ کُلِّ شَیْءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْهُ خَضِرًا نُخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُتَرَاکِبًا وَمِنَ النَّخْلِ مِنْ طَلْعِهَا قِنْوَانٌ دَانِیَةٌ وَجَنَّاتٍ مِنْ أَعْنَابٍ وَالزَّیْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُشْتَبِهًا وَغَیْرَمُتَشَابِهٍ ۗ انْظُرُوا إِلَىٰ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَیَنْعِهِ ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکُمْ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ: و هم اوست خدایی که از آسمان آبی فرو بارید پس هر نبات را بدان رویاندیم و سبزهها را از زمین برون آوردیم و از آن سبزهها دانههایی که روی هم چیده شده است بیرون آریم و از شکوفه نخل خوشههایی است به هم پیوسته، و باغهای انگور و زیتون و انار که برخی شبیه و برخی نامشابه به هم است (خلق کنیم)، شما در آن باغها هنگامی که میوه آن پدید آید و برسد (با چشم تعقل) بنگرید، که در آن آیات و نشانههایی (از قدرت خدا) برای اهل ایمان هویداست.»
زیتون در احادیث و روایات
در احادیث زیادی نیز به فواید زیتون اشاره شده است که به سه مورد از آنها اشاره میکنیم؛
پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) میفرمایند: چه نیکو مسواکى است زیتون، از درختى خجسته،دهان را خوشبو میکند، جِـرم دنـدان را میبرد، و مسواک من و پیامبرانِ پیش از من است.
حضرت امام امیرالمؤمنین علی(ع) نیز فرمودهاند: بـه روغن زیتـون، خـود را چرب کنیـد و از آن، خـورش سازیـد چراکه آن، روغن نیکـان و خـورش برگزیدگان است.
حضرت امام علیبن موسی الرضا(ع) نیز فرمودهاند: بر شما باد به خوردن زیتون زیرا کیسه صفرا را خالی میکند و بلغم را از بین میبرد و اعصاب را قوی میکند و اخلاق را نیکو و نفس را خوشبو، و غم و اندوه را میبرد.
روغن زیتون در کتاب شریف طب الرضا(ع) بهعنوان بهترین روغن برای ماساژ دادن عنوان شده است.
سطح زیر کشت زیتون در جهان
میزان تولید زیتون در جهان سالانه بیش از 17میلیون تن است. کشت زیتون در اسپانیا قدمت هشتهزارساله دارد؛ مهمترین کشورهای تولیدکننده شامل ایتالیا، یونان، پرتقال، اسپانیا، ترکیه و مصر و... است. در ایران سطح زیر کشت محصول زیتون در سال 1399 بر اساس آخرین آمارنامه کشاورزی حدود 78 هزار هکتار بوده است و در زمان حاضر در 26 استان کشور زیتون کشت میشود؛ بیشترین میزان تولید میوه زیتون در استانهای زنجان، گیلان، قزوین، فارس و گلستان انجام میشود.