
emamian
شرح حدیث در موضوع کنترل خشم
کنترل خشم، از نیازهای مهم امروز ماست! یکی از بزرگترین درسهایی که از امام کاظم (ع) می توان گرفت فروبردن خشم است.
آنقدر حضرت موسی بن جعفر(ع) در برابر انسان های احمق و نادانی که با حرف و قضاوت و عملشون امام رو برافروخته میکردند، صبوری کرد و خشم و ناراحتی اش رو فرو خورد، که مشهور به کاظم شد.
ناراحت شدن، برافروخته شدن از نادانی و بی انصافی دیگران طبیعی است چون انسان دارای غیرت دینی و شخصیت محترمی است. اما اینکه این ناراحتی و برافروختگی کنترل ما را به دست بگیرد، این اشتباه است.
ما هم باید از امام الگو بگیریم و از راه های ممکن و متعارف درستی که هست، خشم و ناراحتی مان را کنترل کنیم و تبدیل به یک فرصت برای بهبود اوضاع کنیم.
امام کاظم (ع) می فرماید:
الغَضَبُ مِفتَاحُ الشَّر؛ یعنی خشم كلید هر بدی است. (تحف العقول، ص ۴۱۶)
کلید بودن غضب وقتی است که کنترل نشود و غضب باقی بماند. اما اگر خشم و ناراحتی فرونشیند و از حالت خود خارج شود و فروکش کند دیگر کلید بدی ها نیست. چون خشمی نیست که بخواهد نقطه ورود به رفتارهای غیرقابل کنترل باشد.
اهمیت کنترل خشم آنقدر زیاد است که همین عبارت را دیگر ائمه نیز به صراحت بیان کرده اند. امام صادق (ع) نیز میفرماید:
الغضب مفتاح کل شرّ؛ یعنی خشم کلید همه بدی هاست. (کافی، ج۲، ص ۳۰۳) همین عبارت از پیامبر اکرم (ص) و امام حسن عسکری (ع) نیز رسیده است.
امام صادق (ع) در سخن حکیمانه ای غضب را چنین به تصویر می کشد که:
آنکه مالک خشم خود نباشد، مالک عقل خود نیست. (تحف العقول، ص ۳۷۱)
راه های کنترل خشم
در علم روانشناسی برای کنترل خشم راهکارهایی بیان شده است. از نظر روانشناسی دینی چند راهکار برای کنترل خشم ارائه شده است:
۱. سکوت:
امیرالمومنین علی (ع) می فرماید:
ایشان میفرماید:
«إِنَّ الْغَضَبَ مِنْ الشَّیْطَانِ وَإِنَّ الشَّیْطَانَ خُلِقَ مِنْ النَّارِ وَإِنَّمَا تُطْفَأُ النَّارُ بِالْمَاءِ فَإِذَا غَضِبَ أَحَدُکُمْ فَلْیَتَوَضَّأْ؛
یعنی خشم از شیطان و شیطان از آتش آفریده شده است و آتش با آب خاموش می شود، پس هرگاه یکی از شما به خشم آمد، وضو بگیرد.» (نهج الفصاحۀ، ص ۲۸۶، انتشارات دنیای دانش، تهران، ۱۳۸۲ش. )
و در سخن دیگری می فرمایند:
«فَاِذا غَضِبَ اَحَدُکُمْ فَلْیَغْتَسِل؛ یعنی وقتی یکی از شما خشمگین شود، غسل نماید.» (نهج الفصاحۀ، ص ۲۸۶، انتشارات دنیای دانش، تهران، ۱۳۸۲ش. )
۳. تغییر حالت
تجربه نشان داده است، اتفاقات وحشتناک و پشیمان کننده در هنگام خشم و ناراحتی در حالی می افتد که شخص غضبناک و خشمگین، به حالت خشم خود ادامه داده و کنترل بدن خود را به آتش غضب داده است. از بهترین راهکارهای مدیریت خشم و کنترل آن تغییر حالت در هنگام عصبانیت است. یعنی اگر ایستاده هستیم، بنشینیم. ایستاده بودن در هنگام ناراحتی بسیار خطرناک است چرا که انسان در این حالت مستعد اقدام برای هر کار دور از عقل است. نشسته هستم دراز بکشیم تا سختی بیشتری برای حرکت بدن داشته باشیم و دیرتر اقدام عملی کنیم.
در همین رابطه پیامبر اکرم (ص) می فرماید:
«اگر یکی از شما دچار خشم شد اگر ایستاده است بنشیند و اگر نشسته است بخوابد و اگر خشمش فرو نشست با آب سرد وضو بگیرد یا بدن را شستشو دهد.» (فیض کاشانی، ملامحسن، المحجة البیضاء، قم، دفتر انتشارات اسلامی، بی تا، ج۵، ص۳۰۷. )
۴. توجه به پیامدهای اخروی خشم و توجه به اثرات اخروی کنترل خشم
امام باقر (ع) خشم را به پاره آتشی شیطانی تشبیه کرده است که وقتی انسان به آن مبتلا می شود این پاره آتش در قلب او شعله ور می شود. ایشان می فرماید:
ان هذا الغضب جمرة من الشیطان توقد فی قلب ابن آدم؛ یعنی خشم پاره آتشی شیطانی است که در قلب انسان شعله ور می شود. (اصول کافی، ج ۲، ص ۳۰۴)
ایشان در سخن دیگری نتیجه آرام نکردن خشم را، افتادن در آتش جهنم می داند و می فرماید:
ان الرجل لیغضب فما یرضی ابداً حتی یدخل النار؛ یعنی [گاه] شخصی به خشم می آید و در آن پیش می رود و راضی نمی شود تا آن گاه که داخل آتش شود» (اصول کافی، ج ۲، ص ۳۰۲)
در مقابل توجه به آثار خوب استفاده از تکنیک های کنترل خشم و مهار آن در روایات بسیار انگیزه بخش است.
امام صادق (ع) می فرماید:
من کظم غیظاً، ولو شاء ان یمضیه امضاه، املأ اللّه قلبه یوم القیامة رضاه؛ یعنی هر کس خشم و غضب خود را فرو نشاند در حالی که اگر می خواست می توانست آن را ادامه دهد، خداوند در روز قیامت قلب او را از رضایت خود سرشار می سازد.(اصول کافی، ج ۲، ص ۱۱۰) چه بسا به این معنا باشد که آنقدر او را می بخشد که قلب بنده، راضی گردد.
سخن در باب کنترل خشم و تکنیک های آن و فوائد مدیریت خشم بسیار زیاد است. این مقدار کوتاه ان شاء الله دری باشد برای انگیزه بخشی نسبت به فرا گرفتن این تکنیک ها و روش های کنترل خشم.
خطرهای پنهان در خوردن خوراکی های سرد
افزایش غلظت خون، بدن را نسبت به رشد باکتریها و ابتلا به انواع عفونتها مستعد میکند.
همانطور که سرمای موضعی موجب سفتی و انقباض منافذ پوستی میشود، مصرف خوراکیهای خیلی سرد همچنین مخاط داخلی دهان و دستگاه گوارش را بهطور موقت دچار شوک کرده و منقبض میکند. در این حالت جریان خون کند و اعصاب محیطی تحریک میشوند. به همین علت، خیلی از افراد پس از خوردن بستنی یا نوشیدنیهای خنک دچار سردرد میشوند.
اگرچه لذت مصرف این خوراکیها در گرمای طاقتفرسای تابستان انکارناپذیر است، اما بدون شک، مصرف مداوم آنها کم خطر نخواهد بود.
۱. خوراکی های سرد، چربی را انباشته میکند
برخیها معتقدند نوشیدن آب خنک باعث تحریک متابولیسم بدن و افزایش سوخت کالریها میشود، اما باید بدانید این موضوع همه وقت درست نیست. مصرف نوشیدنیهای بسیار خنک هنگام غذا خوردن یا بلافاصله بعد از آن نه تنها به کاهش وزن کمک نمیکند، بلکه باعث سفت شدن و سخت شدن چربیها در دستگاه گوارش میشود. در این شرایط هضم چربیها به خوبی انجام نمیشود و چربی در بدن انباشته میشود.
۲. خوراکی های سرد یبوست را تشدید میکند
اگرچه نوشیدن مایعات در طول روز احتمال یبوست را کاهش میدهد، اما مصرف مایعات خنک باعث ایجاد یا تشدید یبوست میشود. یکی از علل ایجاد این مشکل، انقباض مخاط داخلی دستگاه گوارش به دنبال نوشیدن مایعات سرد هست. این انقباض عبور مواد خوراکی را از لولههای گوارشی دشوار میکند.
۳. خوراکی های سرد آبرسانی را مختل میکند
بهرهگیری از مایعات خیلی سرد، فرایند آبرسانی را در بدن به تاخیر میاندازد. بدن برای بهرهگیری از مایعات ابتدا باید آنها را به دمای طبیعی خود برساند. این موضوع نیز باعث تاخیر در آبرسانی به سلولها میشود. گرچه یک استثنا در این زمینه وجود دارد و آن درباره دوندگان دو استقامت است.اگرچه مصرف مایعات خیلی سرد به ورزشکاران پیشنهاد نمیشود، اما دوندگان میتوانند با نوشیدن آب خنک، رطوبت را برای مدت طولانیتری در بدن خود حفظ کنند.
۴. خوراکی های سرد، گوارش را مختل میکند
مصرف مایعات و خوراکیهای سرد میتواند باعث ایجاد دردهای شکمی، ریفلاکس معده و حالت تهوع شود. همانطور که میدانید سرما خاصیت ضدالتهاب دارد. درنتیجه عروق خونی و همینطور لایه داخلی معده را منقبض میکند. در این شرایط هضم غذا به خوبی انجام نمیشود و علائم سوءهاضمه ایجاد میشود.
۵. خوراکی های سرد، انرژی را هدر میدهد
اگرچه مصرف آب خنک و خوراکیهای سرد در کوتاه مدت باعث ایجاد شادابی و سرزندگی میشود، اما تکرار این عادت در بلندمدت انرژی بدن را کاهش میدهد. علت این هست که بدن باید بخشی از انرژی خود را به گرم کردن مایعات مصرفی اختصاص دهد. نوشیدن آب خنک حتی میتواند با ایجاد پدیدهای به نام «دامپینگ» باعث ضعف و بی حالی شدید در افراد شود.
۶. خوراکی های سرد، جذب ویتامینها را کم میکند
دمای بدن در حالت طبیعی بین ۳۴ تا ۳۷ درجه سانتیگراد هست، در حالی که دمای نوشیدنیهای یخی یا بستنی بین ۰ تا ۲ درجه سانتیگراد است. صرف انرژی توسط بدن برای تنظیم دمای این خوراکیها باعث کمبود انرژی مورد نیاز برای هضم و جذب موادمغذی میشود. انقباض عروق دستگاه گوارش در اثر تماس با مواد خوراکی خیلی سرد، عامل دیگری برای اختلال در جذب موادمغذی هست.
۷. خوراکی های سرد ضربان قلب را کاهش میدهد
یکی از اعصاب مهم بدن به نام عصب «واگ» از پشت گلو عبور میکند و از گردن تا شکم ادامه دارد و کلیه احشای قفسه سینه و شکم تا کولون را عصبدهی میکند. تحریک این عصب به هر دلیلی که باشد میتواند باعث اختلال در عملکرد آن شود.زمانی که شما یک نوشیدنی یا خوراکی خیلی سرد را قورت میدهید، این عصب تحریک میشود و باعث کاهش ضربان قلب خواهد شد چرا که عصب واگ بخش مهمی از سیستم عصبی اتونوم هست و حرکات غیرارادی بدن را تحتبازرسی دارد. این عصب همینطور مسئول پایین آوردن ضربان قلب هست، درنتیجه هر عاملی که آن را تحریک کند باعث پایین آمدن ضربان قلب میشود.
۸. خوراکی های سرد، احتمال عفونت را زیاد میکند
همانطور که قرار گرفتن در هوای سرد زمستان باعث آبریزش بینی و انسداد سینوسها میشود، مصرف آب سرد و خوراکیهای خنک نیز همین عکسالعمل را در پی دارد. در این شرایط، بدن ترشحات مخاط محافظتی راههای هوایی را افزایش میدهد تا با ایجاد رطوبت به گرم شدن مخاط کمک کند. زمانی که از خوراکیهای خیلی سرد بهرهگیری میکنید، این ترشحات اضافه باعث انسداد در مجرای هوایی و مشکلات تنفسی میشوند. این اوضاع همینطور فرد را مستعد ابتلا به عفونتهای گلو میکند.
۹. خوراکی های سرد، خون را غلیظ میکند
با مصرف خوراکیهای خیلی سرد عروق بدن منقبض و تنگ میشوند. در این حالت، جریان خون کند میشود و خون غلظت بیشتری پیدا میکند؛ بنابراین قلب باید عملکرد خود را افزایش دهد تا جریان خون را در حد طبیعی نگه دارد. اضافه بر این، افزایش غلظت خون، بدن را نسبت به رشد باکتریها و ابتلا به انواع عفونتها مستعد میکند.همینطور در این حالت، خون به راحتی به نقاط انتهایی بدن مانند انگشتها نمیرسد و باعث حس خوابرفتگی در دست و پا و کاهش شفافیت ناخنها میشود. غلظت خون و انقباض عروق میتواند به تورم و کبودی پاها نیز منجر شود، زیرا در این شرایط خون نمیتواند به راحتی به سمت قلب بازگردد.
۱۰. خوراکی های سرد، ایمنی را تضعیف میکند
نوشیدن آب سرد و مایعات خنک بعد از غذا باعث ساخت مخاط اضافه در بدن میشود. در این حالت عملکرد سیستم ایمنی کاهش پیدا میکند. در نتیجه فرد نسبت به انواع عفونتها و مریضیهایی مانند سرماخوردگی مستعد میشود. مصرف داروهای خوراکی همراه مایعات خنک نیز میتواند جذب داروها را دچار اختلال کند، زیرا سرما باعث تعویق در جذب دارو میشود.مصرف خوراکیها و نوشیدنیهای یخی با ایجاد تغییر ناگهانی در دمای بدن باعث ایجاد شوک میشود و در طولانیمدت اساسساز مریضیهای مزمن خواهدشد.
۱۱ سبزی تیره رنگ و خواص چشمگیر آنها
این نکته ثابت شده که مصرف سبزیجات تیره رنگ مانند کلم، کاهو، اسفناج، سبزی تربچه و ... باعث کنترل موثر قند خون بخصوص در زنان مبتلا به دیابت حاملگی میشود.
بنابر اعلام دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت، این سبزیجات منابع خوبی از کاروتنوئیدها مانند بتاکاروتن، گزانتین، لوتئین و نیز فولات و فیبر به همراه ساپونینها و فلاوونوئیدها هستند:
_ آووکادو؛ محافظ چشم: یک عدد آووکادوی متوسط حاوی ۲۳ گرم چربی اشباع نشده است که خاصیت کاهنده کلسترول بد خون را دارد. کارشناسان تغذیه اعلام کردهاند که آووکادو حاوی لوتئین است؛ آنتی اکسیدانی که به حفظ سلامت چشم کمک میکند. آووکادو سرشار از ویتامین E نیز بوده و تحقیقات نشان میدهد کسانی که سطوح مناسبی از این ویتامین را دریافت میکنند، در معرض خطر کمتر ابتلا به آلزایمر هستند.
_ کلم پیچ؛ مبارزه با سرطان: کلم پیچ از جمله سبزیجات چیلیایی است که مانند همه انواع کلمها ترکیبات گیاهی ضد سرطان و ویتامین ث دارد. مصرف کلم پیچ باعث افزایش قدرت استخوانها میشود ضمن این که ویتامین K موجود در آن محافظ سلامت چشم، ویتامین A موجود در آن تقویت کننده سیستم ایمنی بدن و چربیهای امگا ۳ موجود در آن خواص ضد التهابی دارد.
_ کلم بروکسل؛ کاهش فشار خون: یکی از سبزیجات سرشار از ویتامینهای آ و ث است که مصرف آن منجر به کاهش فشار خون میشود.
_ کیوی؛ سرشار از فیبر: تحقیقات نشان میدهد که کیوی دو برابر پرتقال ویتامین ث دارد و پتاسیم آن نیز از موز بیشتر است. مصرف کیوی فیبر مورد نیاز روزانه و میزان نیاز به ویتامین ای را برطرف میکند.
_ سویا؛ کاهش کلسترول: این دانهها علاوه بر این که منبع غنی از پروتئین هستند، میتوانند با جایگزین شدن با گوشت قرمز میزان کلسترول بد خون را کاهش دهند.
_ چای سبز؛ سوپر قهرمان سلامت: این نوع چای سرشار از آنتی اکسیدانهایی برای مبارزه با بیماریهای قلبی، برخی سرطانها، دیابت، بیماری التهابی روده و .... است.
_ ریحان؛ از بین برنده التهاب: این گیاه با ویتامینها و آنتی اکسیدانها لود شده و منبع غنی از ویتامین کا و آهن است. برگ ریحان خواص ضد التهابی و ضد باکتریایی دارد.
_ جلبک دریایی؛ ضد ویروس: این گیاه نیز علاوه بر اینکه دوز مناسبی از آهن را در خود دارد، دارای خواص ضد التهابی و ضد ویروسی است.
_ لوبیا سبز؛ کنترل قند خون: علاوه بر این که سرشار از فیبر است به کاهش کلسترول خون نیز کمک میکند و منجر به ثبات قند خون میشود. لوبیا سبز یک انتخاب مناسب برای افراد مبتلا به دیابت است.
_ فلفل سبز؛ سرشار از آنتی اکسیدان: انواع فلفل سرشار از لیکوپن برای مبارزه با سرطان هستند؛ اما فلفل سبز منبع بسیار خوبی از مواد مغذی مهم از جمله ویتامین ث، بتاکاروتن، فولات و ویتامین کا است.
_ مارچوبه؛ محافظ سلامت روده: این سبزی بهاری غنی از ویتامینهای کا، آ، ث و فولات است. همچنین دارای تعدادی از مواد مغذی ضد التهابی است. مارچوبه دوز سالمی از اینولین را دارد؛ پریبیوتیکی که منجر به افزایش سلامت روده و دستگاه گوارش میشود. مارچوبه سرشار از فیبر است و هر فنجان آن ۳ گرم فیبر دارد. اسید آمینه موجود در مارچوبه به نام آسپاراژین به دفع مواد زائد از بدن کمک میکند.
5 خوراکی مفید برای بهبود کبد چرب
ورزش منظم و به خصوص ورزشهای هوازی و استقامتی و رژیمهای غذایی اساس درمان این بیماری هستند. بیماران مبتلا به کبد چرب باید از مصرف چربیهای اشباع، شکر، نمک، سیگار و غذاهای حاوی کربوهیدرات زیاد مثل شیرینیها و برنج خودداری کنند.
بنابر اعلام دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت، مصرف سبزیجات و میوههای تازه برای بهبود کبد چرب به شدت توصیه میشود:
_ تمبر هندی: این میوه گرمسیری خواص بینظیری دارد و به بهبود فرایند هضم و کاهش وزن کمک میکند. این میوه سرشار از فیبر بوده و بهترین خوراکی برای درمان تصلب شرایین محسوب میشود. البته مصرف تمبر هندی درمان کننده کبد چرب نیز است. مصرف این میوه منجر به کاهش مقادیر چربی اطراف کبد میشود و به کاهش کلسترول خون نیز کمک میکند.
_ لیمو: نوشیدن روزانه یک لیوان آب به همراه لیموی تازه به بهبود بیماری کبد چرب کمک میکند. لیمو خاصیت سم زدایی از کبد را دارد و سرشار از ویتامین C و اسید سیتریک است. مصرف لیمو، فرایند هضم مواد غذایی را نیز بهبود میبخشد.
_ گلابی: یک گزینه عالی در میان میوهها، برای کاهش وزن است. گلابی مقادیر مناسبی از فیبر محلول و نامحلول را برای تقویت کلسترول و تنظیم عملکرد رودهها دارد. پکتین موجود در این میوه به مبارزه با یبوست کمک میکند. خوردن دو عدد گلابی در روز ۲۰ درصد میزان نیاز شما به ویتامین C را برطرف میکند. مصرف گلابی، به سمزدایی کبد و لوزالمعده کمک میکند.
_ خربزه: مصرف این میوه باعث پاکسازی کبد و کاهش بقایای چربی موجود در آن میشود. نوشیدن آب خربزه در ساعات بعدازظهر، به درمان کبد چرب کمک میکند.
_ توت فرنگی: یک درمان عالی برای پاکسازی کبد و سم زدایی بدن است. توت فرنگی سرشار از ویتامین C و آنتی اکسیدانهایی است که سیستم ایمنی بدن را تقویت میکنند. اسیدهای طبیعی موجود در این میوه از کبد شما محافظت میکنند. مصرف این میوه از احتباس مایعات در بدن جلوگیری کرده و منجر به کاهش فشار خون و کاهش اسید اوریک میشود. اگر دچار کبد چرب هستید، روزانه حداقل ۷ تا ۸ عدد توت فرنگی بخورید.
راهکارهای مقابله با چرخه اضطراب و بی خوابی
بسیاری از ما در شب با استرسهای متعددی مواجه بوده ایم و این موضوع باعث بی خوابی شده و سپس روز بعد را صرف تلاش برای درست فکر کردن و باز نگه داشتن چشمان خود میکنیم. در این میان مهمترین پرسش این است که چگونه میتوان این چرخه اضطراب و بی خوابی را شکست؟
اولین نکته و یکی از مهمترین آنها این است که از بیدار دراز کشیدن در رختخواب خودداری کنید. اگر در مدت ۱۵ تا ۲۰ دقیقه پس از گذاشتن سر خود روی بالش، خوابتان نبرد، برخیزید. به اتاق دیگری بروید و کارهای آرامش بخش مانند مطالعه، مدیتیشن یا گوش دادن به موسیقی انجام دهید. سپس، وقتی دوباره احساس خواب آلودگی کردید، به رختخواب برگردید.
توصیه میشود که از نظر روانی ارتباطی قوی با تختخواب خود ایجاد کنید تا مغز شما ورود به تختخواب و خوابیدن را در یک راستا ارزیابی کند. در نهایت، اصول اولیه بهداشت خواب را فراموش نکنید. وسایل کار، کامپیوتر و صفحات نمایش را از اتاق خواب دور نگه دارید و یک ساعت یا بیشتر قبل از خواب به صفحه نمایش و به خصوص شبکههای اجتماعی نگاه نکنید. همچنین اگر میخواهید شانس خود را برای داشتن خواب بهتر در شب افزایش دهید از مصرف نوشیدنیهای کافئین دار بعد از ساعت ۲ بعدازظهر اجتناب کنید و وعدههای غذایی سنگین برای شام نخورید.
حمام آب گرم در شب نیز میتواند به داشتن خواب آرام کمک کند. رفتارهایی مانند ورزش در روز برای داشتن خواب شبانه مفید است، اما سعی کنید در صورت امکان از تمرینات شدید سه تا چهار ساعت قبل از خواب اجتناب کنید، زیرا در این صورت در بدن شما آدرنالین زیادی ترشح میکند و این موضوع در اواخر روز میتواند برای خواب شما مضر باشد.
اگر روز بعد احساس کردید که به شدت خواب آلوده هستید، در مقابل میل به چرت زدن مقاومت کنید مگر اینکه به دلایل مهمی مانند رانندگی باید هوشیار باشید. اگر مطلقاً نمیتوانید در مقابل خواب روزانه مقاومت کنید، سعی کنید آن را به ۳۰ دقیقه محدود کنید و بعد از ساعت ۳ بعد از ظهر چرت نزنید.
از خوردن ناهار سنگین به خصوص اگر غذا حاوی قند بالایی باشد خودداری کنید، زیرا این موضوع باعث میشود بعد از ظهر احساس خواب آلودگی داشته باشید. مطالعات متعددی نشان داده اند وقتی نخوابیده ایم تمایل ما به خوردن غذاهای سالم کمتری میشود، اما وعدههای غذایی غنی از پروتئین ممکن است به جلوگیری از احساس خواب آلودگی بعد از ظهر کمک کند.
در صورت امکان، پیاده روی سریع و کمی هوای تازه ممکن است به دفع احساس خواب آلودگی روزانه و بیخوابی شبانه کمک کند. مهمتر از همه، با خودتان مهربان باشید و انتظارات خود را برای آنچه که ممکن است روز بعد از یک شب بی قرار به دست آورید، کاهش دهید.
بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمد للّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة اللّه فی الارضین.
تبریک عرض میکنم عید سعید فطر را به همهی حضّار محترم این جلسه، رؤسای محترم قوا، مسئولان محترم، سفرا و نمایندگان کشورهای اسلامی که اینجا تشریف دارند و به همهی ملّت ایران که حقیقتاً با رفتار خود، با مجموعهی کردار شایستهی خود در ماه رمضان، شایستهی تبریکند و به همهی مسلمانان عالم و به همهی امّت اسلامی؛ امیدواریم خدای متعال این عید را بر همه مبارک کند.
ماه رمضان، زمینهی نزدیک شدن دلها به یکدیگر است؛ همهی عوامل در ماه رمضان کمک میکنند که دلهای آحاد مردم به هم نزدیک بشود؛ چه در داخل یک کشور، چه در مجموع امّت اسلامی. اوّلاً این رقّتی که روزه ایجاد میکند یا دعا و توسّل ایجاد میکند یا تلاوت قرآن ایجاد میکند، خودش مایهی نزدیکی دلها است. یا تقوا ــ که همانطور که آقای رئیسجمهور در بیاناتشان اشاره کردند و به تعبیر خوب ایشان، سرّ روزه تقوا است ــ دلها را به هم نزدیک میکند. به نظر ما مسئولان کشورهای اسلامی باید از این فرصت استفاده کنند برای ایجاد اتّحاد و نزدیکی آحاد امّت اسلامی. امروز مشکل ما تفرّق است؛ با اینکه قرآن نهی کرده است از تفرّق: وَ لا تَکونوا کَالَّذینَ تَفَرَّقوا وَ اختَلَفوا،(۲) و امر کرده است به اتّحاد: وَ اعتَصِموا بِحَبلِ اللّهِ جَمیعًا وَ لا تَفَرَّقوا،(۳) با این وجود، ملّت اسلام و امّت اسلام متفرّقند. بله، عقاید مختلفی وجود دارد، مذاهب مختلفی وجود دارد، سلایق مختلفی وجود دارد؛ خب باشد. این سلایق مختلف نباید موجب بشود که ما از نعمت بزرگ اتّحاد امّت اسلامی محروم بشویم. امروز اگر امّت اسلامی که نزدیک دو میلیارد جمعیّتند و در مهمترین و حسّاسترین نقاط جغرافیایی عالم متفرّقند، با هم متّحد بودند، کشورهای اسلامی خیرات بمراتب بیشتری را به دست میآوردند. اگر این اتّحاد به هر اندازه به وجود بیاید، طلیعهی حلّ مشکلات دنیای اسلام آشکار میشود، و ممکن میشود که ما مشکلات دنیای اسلام را حل کنیم.
الان دنیای اسلام دچار مشکلات فراوان است؛ دچار اختلاف است، دچار درگیری است، دچار خونریزی است، دچار وابستگی است، دچار فقر است، دچار کمدانشی است؛ اینها گرفتاری است برای امّت اسلامی. اگر به هم نزدیک بشویم، حلّ این مشکلات ممکن خواهد شد، بلکه آسان خواهد شد.
یکی از اساسیترین مسائل امروزِ دنیای اسلام، مسئلهی فلسطین است. اگر نگوییم در رأس مسائل، لااقل یکی از مسائلی که در رأس مشکلات دنیای اسلام قرار دارد، مسئلهی فلسطین است. البتّه امروز بحمداللّه شاهد افول تدریجی رژیم غاصب هستیم؛ این را در دنیا همه دارند میبینند. رژیم غاصب در حال افول تدریجی است؛ سرعتش هم روزبهروز بیشتر میشود. چند سال است این افول شروع شده امّا اخیراً سرعتش بیشتر شده؛ این فرصت خیلی بزرگی است.
مسئلهی فلسطین یک مسئلهی صرفاً اسلامی نیست، یک مسئلهی انسانی است؛ یعنی در دنیا هر کسی ــ چه مسلمان، چه غیر مسلمان ــ واقعیّتهای حوادث فلسطین را بداند، با رژیم غاصب طرف خواهد شد، مقابله خواهد کرد. امسال که بخشی از جنایات رژیم غاصب فلسطین یعنی رژیم اسرائیل و برخی فجایعی که ایجاد کرده بودند، برای دنیا آشکار شد، دیدید که اجتماعات مردم و تظاهرات مردم در روز قدس، دیگر مخصوص دنیای اسلام نبود؛ یعنی در غیر دنیای اسلام هم، حتّی در اروپا، حتّی در خود آمریکا، خیلیها تظاهرات کردند، از فلسطینیها حمایت کردند؛ قضیّه اینجور است؛ مسئله، مسئلهی انسانی است. چطور میشود که یک فرد اروپایی که دولتش دلبسته و وابستهی به رژیم صهیونیستی است، به نفع مردم فلسطین و علیه رژیم صهیونیستی در خیابان شعار بدهد؟ این قضیّهی خیلی مهمّی است.
چرا اینجور شده؟ من به شما عرض بکنم که به برکت مقاومت مردم فلسطین است. این مقاومت درونیِ مردم فلسطین عامل اصلی این پیشرفتها است. هر چه این مقاومت بیشتر بشود، رژیم صهیونیستی ضعیفتر خواهد شد، فجایعش آشکارتر خواهد شد. این وضع فلاکتباری که امروز رژیم صهیونیستی دارد ــ که وضع امروزِ رژیم صهیونیستی واقعاً فلاکتبار است ــ ناشی از ایستادگی جوانهای فلسطینی است؛ سختی را به جان میخرند، خطر را به جان میخرند؛ در قدس آن جمعیّت عظیم اعتکاف میکنند، جوانها در شهرهای مختلف کرانهی باختری در مقابل نظامیان مسلّح و خبیث صهیونیستی میایستند، فداکاری میکنند امّا پیش میبرند؛ تا حالا پیش بردهاند، بعد از این هم همینجور خواهد شد. به نظر بنده اینجور است که امروز قدرتِ بازدارندگی رژیم صهیونیستی به پایان رسیده؛ همان چیزی که دهها سال پیش، شاید حدود شصت سال قبل از این، بِنگوریون ــ یکی از مؤسّسین اصلی رژیم صهیونیستی و نخستوزیر این رژیم ــ هشدار داد. او گفت که هر وقتی قدرت بازدارندگی ما به پایان برسد، رژیم ما مضمحل خواهد شد. قدرت بازدارندگی الان به پایان رسیده یا نزدیک به پایان است. خودشان هم میدانند، خودشان هم میفهمند که اضمحلال و انحلالشان نزدیک است، اگر اتّفاقی رخ ندهد؛ این به برکت مقاومت است؛ این به برکت این است که جوان فلسطینی توانست قدرت بازدارندگی دشمن خودش را مدام ضعیف کند، کم کند، کم کند، نابود کند.
بنابراین راهبرد امروز دنیای اسلام دربارهی فلسطین چه چیزی باید باشد؟ راهبرد امروز دنیای اسلام دربارهی فلسطین باید کمک به آن نیروی داخلی فلسطین باشد. جبههی مقاومت هر جا هستند، تلاشهایشان البتّه ارزشمند است؛ مثل خود ما که ایستادهایم پای مسئلهی فلسطین. جبههی مقاومت تلاششان ارزشمند است؛ این تلاشها باید متمرکز بشود در تقویت عناصر مبارزی که در داخل فلسطین دارند مبارزه میکنند و جان خودشان را به خطر میاندازند و خطرپذیری میکنند.
نکتهی آخر هم این است: واقعاً این نکته را باید توجّه کرد که علّت اعتلای مبارزات داخل فلسطین چیست؟ گرایش به اسلام. ما قبل هم دیده بودیم دیگر؛ آن وقتی که گرایشات اسلامی در بین گروههای فلسطینی مطرح نبود ــ حالا بعضی کمونیست بودند، بعضی کمونیست هم نبودند امّا اسلامی هم نبودند ــ این پیشرفتها وجود نداشت. از وقتی گرایش اسلامی در میان مبارزان فلسطینی به وجود آمد، و از وقتی این گرایش همینطور روزبهروز اوج گرفت تا امروز، پیشرفتها در مبارزهی فلسطینیها به این شکل حاصل شد، به دست آمد. پس عامل موفّقیّت، اسلام است، اسلام؛ دشمن هم این را فهمیده لذا میبینید در دنیا اسلامستیزی میکنند. همه اسلامستیزی میکنند؛ انواع و اقسام کارها. البتّه این اسلامستیزیها به جایی هم نخواهد رسید: اَم یُریدونَ کَیداً فَالَّذینَ کَفَروا هُمُ المَکیدون؛(۴) آنها تلاشهایی میکنند امّا خدای متعال تلاشهای آنها را باطل خواهد کرد. امروز وظیفه این است. جمهوری اسلامی این وظیفه را از اوّل تشخیص داد؛ امام بزرگوار پیشگام و پیشقدم در این راه بود. امام بزرگوار مسئلهی فلسطین را مسئلهی اوّل یا جزو مسائل اوّل دنیای اسلام میدانست. از اوّلی هم که جمهوری اسلامی تشکیل شد، این حرکت در جمهوری اسلامی آغاز شد و بحمداللّه ادامه هم دارد. و امیدواریم ملّت عزیز ما، مردم ما، جوانان ما، ببینند آن روزی را که مسلمانها از همهجای دنیا میتوانند آزادانه در قدس نماز بخوانند.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
خطبههای نماز عید فطر
خطبهی اوّل:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمد لله ربّ العالمین. الحمد لله الّذی خلق السّماوات و الارض و جعل الظّلمات و النّور ثمّ الّذین کفروا بربّهم یعدلون. نحمدک و نستعینک و نتوسّل الیک و نستغفرک و نصلّی و نسلّم علیٰ حبیبک و نجبیک سیّد خلقک ابیالقاسم المصطفی محمّد و علیٰ آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین الهداة المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین و صلّ علیٰ ائمّة المسلمین و حماة المستضعفین و هداة المؤمنین.
تبریک عرض میکنم عید سعید فطر را به همهی برادران مؤمن و مسلِم در سراسر گیتی و به ملّت بزرگ ایران و به شما نمازگزاران؛ تبریک عرض میکنم گذراندن یک ماه رمضانِ پُربار و سرشار از رحمت الهی را که شما مردم امسال گذراندید.
ماه رمضان امسال، رمضان بسیار باحال و پُرشوری بود؛ در این ماه، دعا بود، تضرّع بود، توسّل بود، مخصوصاً در شبهای مبارک قدر، شبزندهداریهایِ پُرسوزوگداز جوانان و اشکهای گرمی که از چشمهای مبارک جوانان پاکیزهی ما جاری میشد، بسیار برجسته بود. مجالس و محافلِ معرفتآموزی و درسآموزی، مجالس قرآن، تلاوت قرآن، در همه جای کشور امسال بحمدالله آنجوری که به چشم انسان میآمد از همیشه برجستهتر بود. حضور مردم در گلزارهای شهدا، در مجالس، در محافل، در هیئات، در مساجد، حضور نمایانی بود. علاوهی بر اینها، کمکهای مؤمنانهای که مردم در این ماه انجام دادند ــ کمک به ایتام، کمک به مستضعفان و فقرا ــ که یکی از مهمترین وظایف ماه رمضان همین حضور مردمی و حضور در کنار مستضعفان و مستمندان است. علاوهی بر اینها، آن حرکت عظیم مردمی در روز قدس است که مردم مؤمن که شب قبل را با اِحیا گذرانده بودند، روز هم با دهان روزه، آن اجتماع پُرشکوه را و متراکم را در سراسر کشور نشان دادند؛ اینها توفیقات الهی است، اینها الطاف الهی است. ماه رمضان، هم ماه تضرّع است، هم ماه جهاد است؛ در صدر اسلام جنگ بدر در ماه رمضان بود، فتح مکّه در ماه رمضان بود؛ در این سالها هم روز قدس، روز مبارزهی ملّت ایران است که ملّتهای دیگر هم بحمدالله امسال همراهی کردند که در یک سطح بسیار وسیعی گسترده بود.
مردم ما در این ماه دستاوردهای زیادی داشتند: رقّت قلب، تقرّب به پروردگار عالم، پاکیزگی روح، توجّه و تذکّر به معنویّت، آشنا شدن با بسیاری از معارف الهی و اسلامی، و ضربهی به دشمن در روز قدس؛ اینها دستاوردهای شما مردم عزیز، شما مردم مؤمن، شما ملّت بزرگ ایران در این ماه بود. عرض من این است که این دستاوردها را حفظ کنید؛ اینها ذخیرهی معنوی است؛ این ذخایر را تا ماه رمضان سال آینده برای خودتان نگه دارید، حفظ کنید و ماه رمضان سال آینده انشاءالله این روحیه را تقویت کنید. همین روحیه است که ملّت را از لحاظ مادّی و معنوی پیش خواهد برد و همهی مشکلات را برطرف خواهد کرد، و به توفیق الهی شما را به اوج حرکت الهی و معنوی که اسلام برای جامعهی مسلمان در نظر گرفته است، خواهد رساند. امیدواریم خدای متعال این توفیق را به همه عنایت کند.
بِسمِاللهِالرَّحمنِالرَّحیمِ * وَ العَـصرِ * اِنَّ الاِنسانَ لَفی خُسرٍ * اِلَّا الَّذینَءامَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحٰتِ وَ تَواصَوا بِالحَقِّ وَ تَواصَوا بِالصَّبرِ.(۱)
خطبهی دوّم:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما علیّ امیرالمؤمنین و الصّدّیقة الطّاهرة فاطمة الزّهراء سیّدة نساء العالمین و الحسن و الحسین سیّدی شباب اهل الجنّة و علیّ بن الحسین زین العابدین و محمّد بن علیّ و جعفر بن محمّد و موسی بن جعفر و علیّ بن موسیٰ و محمّد بن علیّ و علیّ بن محمّد و الحسن بن علیّ و الخلف القائم المهدیّ صلوات الله علیهم اجمعین و صلّ علی ائمّة المسلمین و حماة المستضعفین و هداة المؤمنین.
از خصوصیّات ماه مبارک رمضان، تقویت ارادهها است. یک خاصیّت بزرگ و مهمّ روزه این است که ارادهی شما را تقویت میکند. اراده یک ابزاری است که خدای متعال در وجود آحاد انسانها قرار داده است برای حرکت، برای پیشرفت؛ این نیرو که در ماه رمضان تقویت شده و توانایی بیشتری پیدا کرده است، بعد از ماه رمضان باید در راه رضای الهی، در راه پیشرفت، در جهتی که پروردگار متعال برای آحاد بشر معیّن کرده است به کار بیفتد؛ و جامعهی اسلامی، متضمّن تقویت این راه و هموار کردن این راه و آسان کردن حرکت در این راه است. مسئولان کشور از این امکان استفاده کنند؛ با این تقویت اراده است که میتوان گرهها را باز کرد و مشکلات بزرگ کشور را برطرف کرد؛ با ارادهی قوی، با آن ابزار مهمّی که خدای متعال در اختیار آنها قرار داده است.
یک راهبرد بسیار مهم و اساسی، همکاری همهی مسئولان کشور در نیروهای سهگانه است که بحمدالله همه اینجا حضور دارید، و آحاد مردم هم که بحمدالله تشریف دارند و بعد هم [مردمی که] در سرتاسر کشور این سخن را خواهند شنید: قوای سهگانه باید همدلی کنند، همکاری کنند، همافزایی کنند؛ قانون اساسی برای تشکیل این سه قوّه ترتیب خوبی داده است. اگر چنانچه این سه قوّه با هم بهطور کامل همکاری کنند، کارها به هیچ وجه گره نمیخورد، مشکل پیدا نمیکند. [مسئولان کشور] مانع همدیگر نشوند؛ راه را برای همدیگر هموار کنند، باز کنند. خود مسئولان کشور ــ چه نمایندگان مجلس، چه مدیران قوّهی مجریّه و قضائیّه که در بین این جمعیّت حضور دارند ــ متوجّهند که این همکاری و همافزایی و همدلی را چگونه میتوان به وجود آورد؛ این امروز یک راهبرد کلّی است.
یک راهبرد مهمّ دیگر، تمرکز بر حلّ مسائل و سرگرم نشدن و مشغول نشدن به حواشی است. حواشی ایجاد میشود؛ همیشه هم دشمن نیست که حاشیه ایجاد میکند؛ گاهی از روی غفلت و با عوامل گوناگون و انگیزههای گوناگون، یک حواشیای در اطراف یک کاری، یک حرکتی، یک شخصی، یک مدیری ایجاد میشود؛ سرگرم این حواشی نباید شد. نه مردم به این حواشی اهمّیّت بدهند، نه مسئولان خودشان را مشغول کنند؛ [همه] متمرکز بشوند روی مسائل اساسی کشور.
از مردم عزیزمان هم انتظار میرود که به برکت ماه مبارک رمضان و دستاوردهای بزرگی که در این ماه داشتند، اتّحاد خودشان را حفظ کنند. بحمدالله از اوّل انقلاب که امام بزرگوار در کلمات نورانی خود به طور دائم بر روی وحدت مردم، اتّحاد مردم تکیه میکرد، مردم ما متّحد بودهاند و این اتّحاد در موارد بسیاری توانست راههای دشواری را، تنگههای سختی را برای مردم باز کند و راهگشای راهها باشد؛ این اتّحاد باید حفظ بشود. دشمن با اتّحاد ملّت ایران مخالف است؛ با یکپارچگی شما مخالف است؛ با یکدست بودن ملّت مخالف است. دشمن مایل است که مردم به خاطر عقاید و سلایق مختلف با هم بجنگند، با هم دعوا کنند. در یک جامعه، سلایق مختلفی هست، عقاید مختلفی هست، نگاههای مختلفی به مسائل هست؛ باشد، مانعی ندارد؛ همه در کنار هم زندگی کنند، با هم کار کنند، با هم مهربانی کنند؛ رأفتِ میان مردم. بایستی وسوسههای دشمن را برای بدبین کردن مردم به یکدیگر یا بدبین کردن مردم به مسئولان زحمتکش کشور باطل کرد.
در گذشته استعمارگران با حرکت نظامی وارد کشورها میشدند. وقتی استعمار کشور مسلمان را میخواست بگیرد، با نیروی نظامی وارد میشد و میگرفت؛ این تاکتیک، این حرکت امروز از کار افتاده است و دشمنان اسلام فهمیدهاند که از نیروی نظامی کاری ساخته نیست. در همین اواخر، آمریکا در افغانستان و در عراق این را تجربه کرد؛ دید که با نیروی نظامی کاری پیش نمیرود؛ لذا راهبرد را عوض کردند، راه دیگری را برگزیدند. امروز کار آنها عبارت است از تزویر، تحریف، دروغگویی، وسوسه کردن، خلاف واقع نمایی، تحقیر ملّتها، بدبین کردن ملّتها به خود، پنهان کردن تواناییها و برجستگیها و درخشانیهای ملّتها؛ امروز اینها تاکتیک است؛ [همه باید] متوجّه باشیم و بدانیم. من چند روز قبل از این(۲) گفتم که ما در شناخت حرکت دشمن و تاکتیک دشمن و روش دشمن در دشمنی باید بِهروز باشیم. یک کارهایی را ده سال قبل، بیست سال قبل ممکن بود بکنند، امروز نمیکنند، روشهای دیگری دارند؛ [باید] راه ابطال این روشها را به دست بیاوریم. ملّت بحمدالله هوشیار است، هوشمند است؛ شما تا امروز دشمن را شکست دادهاید، بعد از این هم به حول و قوّهی الهی دشمن را شکست خواهید داد.
بِسمِاللهِالرَّحمنِالرَّحیمِ * اِذا جاءَ نَصرُ اللهِ وَ الفَتحُ * وَ رَاَیتَ النّاسَ یَدخُلونَ فی دینِ اللهِ اَفواجًا * فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّکَ وَ استَغفِرهُ اِنَّهُ کانَ تَوَّابًا.(۳)
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
بیانات در دیدار رمضانی دانشجویان
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
انتظار من هم از این جلسه همین بود که سخنان متقن با ادبیات خوب مطرح بشود و الحمدلله شد. ممکن است من مواردی با این حرفهایی که شماها زدید و آنچه شما گفتید موافق نباشم، امّا از کیفیّت بیان، از نظم مطالب عمیقاً خوشحالم و خدا را شکر میکنم. خب آخر ماه رمضان هم هست، شماها هم فرصت داشتید که بنشینید فکر کنید، مطالعه کنید و مطالب را منظّم کنید. اگر وقت بود، من حرفی نداشتم که ده نفر دیگر هم صحبت کنند؛ منتها بتدریج نزدیک افطار میشود و حرفها میماند و جلسه نصفهکاره میماند.
من قبل از آنکه شروع کنم به عرایض خودم، اوّل دو سه مطلب دربارهی همین مطالبی که حضرات فرمودید عرض بکنم. اوّلاً بعضیها به من سلام رساندند؛ من خواهش میکنم سلام من را به آن برادران و خواهرانی که به وسیلهی شما به من سلام رساندند برسانید، بخصوص خانوادهی شهدا. راجع به تولّد این حقیر، اصلاً قابل اعتنا نیست؛ حادثهی بسیار کماهمّیّت و کوچکی است. مطالبی [هم] که به عنوان اعتراض، اشکال، پیشنهاد گفته شد، قابل بحث است؛ خب اینها کجا باید بحث بشود؟ یعنی اینجور نیست که خیلی روشن و قطعی باشد؛ بالاخره قابل خدشه است، قابل مباحثه است. به نظر من اینجور رسید که اگر ما همین پیشنهادهای شما را به سازمان برنامه [و بودجه] محوّل کنیم ــ که علیالظّاهر یک تحرّک جدیدی هم داخلش پیدا شده ــ تا رسیدگی کنند، این کار خوبی است؛ شما مطالب را به آنها منتقل کنید یا ما واسطه بشویم، دفتر ما واسطه بشوند منتقل کنند و از شما بخواهند بروید صحبت کنید، بحث کنید و انشاءالله به یک نقطهی قابل قبول و مشترکی برسید.
در مورد مسئلهی خصوصیسازی که بعضی از دوستان گفتند و تکرار کردند، و بیرون هم همانها را میگویند، این منطقی که شما بیان کردید، منطق درستی نیست. حالا بد عمل کردند؛ خب بله، هر قانون خوبی را ممکن است بد عمل کنند. اینکه ما امکانات کشور، امکانات تولیدی، کارخانجات، اینهایی را که خوب عمل میشده، بدهیم دست دولت، که دولت نمیتواند دستگاههای تولیدی و بنگاههای تولیدی بزرگ را اداره کند؛ دولت نمیتواند؛ مشکلات به وجود میآید، فساد به وجود میآید؛ چقدر در این چند سال این مسائل پیش آمده. راه [حلّ] این [مسائل] فقط خصوصیسازی بود؛ واقعاً هیچ چارهی دیگری وجود نداشت. و این کار ناگهان انجام نگرفت؛ با فکر، با مطالعه، با پیشبینی، با ساعتها بحث کردن انجام گرفت. بله، من قبول دارم که آن توقّعی که بنده از خصوصیسازی داشتم، تا حالا برآورده نشده، امّا کارهای خوبی هم انجام گرفته. اینکه شما میگویید بنگاه دولتی را به بخش خصوصی دادهاند، آن [بنگاه] دلارش را به دولت برنمیگرداند، این درست نیست. آن که دلار را برنمیگرداند، همان بنگاهِ فعلاً دولتی است؛ این اشکالی است که خود من همین اخیراً به مسئولین دولتی گفتم،(۲) تکرار کردم و این را چند بار مطرح کردم؛ یعنی خود آن بنگاههای دولتیای هستند که تجارت میکنند، کار میکنند، با خارج هم معامله دارند، [امّا] دلارشان را به بانک مرکزی برنمیگردانند؛ یعنی مربوط به بخش خصوصی نیست. البتّه بخش خصوصی هم اشکالاتی دارد؛ مراقبت میخواهد، دقّت میخواهد، رعایت میخواهد؛ اینها لازم است؛ شکّی نیست.
در مورد جلسهی اقتصادی سران قوا، اوّلاً این یک امر دائمی نیست، یک امر موقّت است؛ ثانیاً برای مقاصد خاصّی است؛ من چهار مورد را معیّن کردم و به آنها گفتم: یکی مسئلهی بودجه است؛ تنظیم بودجه و اصلاح ساختار بودجه که یکی از مشکلات بزرگ ما همین مسئلهی ساختار بودجه است؛ و سه مورد دیگر؛ هدف این جلسه این بوده. البتّه تا حالا آنطور که باید و شاید پیش نرفته، امّا علاجش تعطیل کردن نیست؛ علاجش این است که ما دنبال کنیم تا این کارها انجام بگیرد. بعضی از مسائل هست که اشکالش در عدم توافق مسئولان سطوح بالا است؛ خب این را چهجوری حل کنیم؟ حلّش به همین است که بگوییم دُور هم بنشینید بحث کنید و یک تصمیم واحدی بگیرید و اقدام بکنید؛این [تشکیل شورا] ناشی از این است.
به هر حال، امیدواریم که انشاءالله آنچه شماها میخواهید و میگویید ــ و من میدانم که دلی میگویید، آنچه میگویید واقعاً عقیدهتان است که میگویید ــ خدا توفیق بدهد آن مقداری که من به عهده دارم انجام بگیرد، آن مقداری [هم] که مسئولینِ دیگر به عهده دارند انشاءالله انجام بگیرد. ادبیّات نطقهای امروز عالی بود؛ یعنی کاملاً خوب و سنجیده بود. و من روی مسئلهی «بیان مطلب با ادبیّات خوب» تکیه دارم؛ این تأثیر میگذارد.
خب، ماه رمضان بهار معنویّت و عبادت است که دارد تمام میشود دیگر، منتها ماهرمضانهای دیگری انشاءالله شما در پیش دارید؛ دهها ماه رمضان شما جوانها در پیش دارید، باید استفاده کنید؛ بهار معنویّت، بهار عبادت. جوانی هم بهار است، بهار عمر است. پس جوان در ماه رمضان بهار مضاعف دارد، بهار در بهار دارد؛ از این استفاده کنید. خیلی فرق است بین بهرهای که شما میتوانید از شب قدر ببرید با کسی که در سنین بنده و امثال بنده است؛ شما خیلی بیشتر میتوانید استفاده کنید؛ این را مغتنم بشمرید.
این دوگانهی زیبا، یعنی تلاقی دو بهار، یک جای دیگر در دوران دفاع مقدّس رخ داد؛ آنجا هم دو فرصت تعالی و عروج، مشترکاً در کنار هم قرار گرفتند. خب جبههی دفاع یعنی جبههی دادن جان؛ یعنی کسی که آنجا میرود، غالباً آماده است که جانش را یا سلامتش را هدیه کند؛ این خیلی گذشت بزرگی است. همهی کسانی را که در این گذشت وارد میشوند، جبهه عروج میدهد و اوج معنوی میدهد، لکن آنهایی که رفتند ــ که غالباً هم جوان بودند ــ مسئله برایشان جور دیگری بود. این جوانهایی که وارد میدان جنگ شدند، حرکتشان و اوجگیریشان جوری بود که فردی مثل امام راحل، امام بزرگوار، که سالهای متمادی سلوک و عرفان را تجربه کرده بود، به حال آنها غبطه میخورد! من نمیدانم شماها این کتابهای شرح حال شهدا را میخوانید یا نه؛ من میخوانم و اشک میریزم و استفاده میکنم؛ برای من حقیقتاً استفاده دارد. من خیال میکنم شما یکی از کارهایی که میکنید حتماً همین باشد که شرح حال این شهدای عزیز را، بخصوص بعضیشان را که خیلی معنویّت دارند، بخوانید؛ اینها استفاده کردند. به نظر من شما از ماه رمضان استفاده کنید؛ حالا دو سه روز بیشتر نمانده، لکن در آینده سالهای متمادی انشاءالله در پیش دارید، از حالا خودتان را برای ماه رمضان بعد آماده کنید.
خب، من یک نصیحتی را بارها کردهام، حالا خوشبختانه دیدم دو سه نفر از این دوستانی هم که اینجا صحبت کردند همان را تکرار کردند ــ که مورد تأیید کامل بنده است ــ و آن، اینکه جماعت دانشجو و مجموعههای دانشجویی به یک تفکّر زیربنایی محکم احتیاج دارند. این نیاز قطعی آنها است؛ این نصیحت همیشگی من بوده؛ باز هم من همین را میخواهم تأکید کنم. اگر مبانی معرفتی یک جوان، بخصوص جوان دانشجو مستحکم باشد، دل او قرص میشود، گام او استوار میشود، حرکت او استمرار پیدا میکند، دیگر خستگی وجود ندارد. اطمینان دل موجب میشود که ایمان هم افزایش پیدا کند، خود ایمان اطمینان میآورد؛ اطمینان دل و سکینهی قلب هم ایمان را افزایش میدهد. هُوَ الَّذی اَنزَلَ السَّکینَةَ فی قُلوبِ المُؤمِنینَ لِیَزدادوا ایماناً مَعَ ایمانِهِم؛(۳) قبلاً مؤمن بودند امّا وقتی این آرامش قلبی را خدای متعال به آنها داد به خاطر تکیهی به واقعیّات معنوی و الهی، این ایمان افزایش پیدا میکند.
خب، حالا این مبانی معرفتی چه چیزهایی است؟ در اسلام مبانی معرفتیِ شخصی، قلبی، اجتماعی، سیاسی، بینالمللی [وجود دارد]؛ همهی اینها در اسلام هست؛ مسئلهی آزادی یکی از مبانی معرفتی است که در اسلام مطرح شده؛ مسئلهی عدالت یکی از مهمترین مسائل معرفتی است. اینها را باید حل کرد؛ جوان دانشجو بایستی روی اینها فکر کند، کار کند و به عمق برسد. کتاب بخوانید، نهجالبلاغه بخوانید، در تلاوت قرآن تأمّل کنید. حالا فرض کنید در مورد عدالت؛ البتّه یک مصداق مهمّ عدالت رفع نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی و مانند اینها است امّا فقط این نیست؛ این یک قلم عمدهاش است. عدالت از قضاوتهای شخصی ما شروع میشود؛ عدالت از عمل شخصی ما، حرف زدن ما، داوریهای ما در مورد اشخاص، در مورد کارها شروع میشود. وَ لا یَجرِمَنَّکُم شَنَآنُ قَومٍ عَلی اَلّا تَعدِلوا اِعدِلوا؛(۴) اگر با کسی مخالفت هم داریم، دشمنی هم داریم، جدایی فکری هم داریم، دربارهاش نباید ظلم کنیم. مصیبتبارترین مسائل این است که یک وقتی یک کافری روز قیامت یقهی بنده را بگیرد که آقا، تو به من در فلان جا ظلم کردی؛ یعنی واقعاً دیگر از این چیزی سختتر نیست! یا دشمن خدا روز قیامت حقّی به گردن من پیدا کند، یقهی ما را بگیرد بگوید شما ظلم کردید. یعنی عدالت اینجوری است. عدالت بینالمللی؛ این مبارزهی با استکبار که ما مدام تکرار میکنیم، یکی از مهمترین مصادیق عدالت است. بعضیها دنبال عدالت هستند امّا فکر نمیکنند که مبارزهی با استکبار و آمریکا و صهیونیسم هم جزو مصادیق عدالتطلبی است؛ هست. این [جور] است.
آزادی؛ آزادی خیلی مهم است. مهمترین بخش نظریّهی آزادی در اسلام، آزادی از این چهارچوب مادّه است. نگاه مادّی میگوید شما یک روز دنیا آمدید، چند سال هم زندگی میکنید، بعد هم معدوم میشوید، همهی ما محکوم به معدوم شدن هستیم. در این قفس مادّی، یک آزادیهایی به شما میدهند؛ آزادی شهوت، آزادی غضب، آزادی ظلم، همه جور آزادی؛ این آزادی نیست. آزادی، آزادی اسلامی است؛ اسلام ما را در چهارچوب مادّه محصور نمیکند. خُلِقتُم لِلبَقاءِ لا لِلفَناء؛(۵) شما برای ماندن خلق شدهاید، آفریده شدهاید، نه برای از بین رفتن. ما معدوم نمیشویم، از بین نمیرویم. مولوی میگوید:
وقتِ مردن آمد و جستن ز جو
کلّ شیء هالک الّا وجهه(۶)
مردن، آخرِ کار نیست؛ مردن شروع یک مرحلهی جدید، [و در واقع] مرحلهی اصلی است. وقتی شما با این نگاه، نگاه کردید، آنوقت میتوانید اوج بگیرید و دیگر برای حرکت شما، برای پیشرفت شما، برای تعالی شما حدّی وجود ندارد؛ این آزادی است. همهی آزادیهای زندگی، [اعمّ] از آزادی شخصی، آزادی عقیده، رها شدن از اسارتِ تحجّر و جمود و خمود و عقبماندگیهای گوناگون و تعصّبات بیمورد و رهایی از اسارت ابرقدرتها و رهایی از اسارت دیکتاتورها، ناشی از این مبنای آزادی اسلامی است؛ باید روی اینها فکر کنید، باید روی اینها کار کنید. راهکارش هم این نیست که حالا بنده بیایم مثلاً نیم ساعت با شما صحبت بکنم؛ باید خودتان باید کار کنید؛ باید فکر کنید، کتاب بخوانید.
یا مسئلهی «انتظار فرج»؛ یکی از مبانی مهمّ این مبانی فکری و دینی ما انتظار فرج است. انتظار فرج یعنی همهی سختیها قابل برداشته شدن و برطرف شدن است. نه اینکه بنشینید انتظار بکشید؛ [بلکه] دل شما گوشبهزنگ باشد. همینطور که در قضیّهی حضرت موسیٰ به مادرش گفته شد: اِنّا رادُّوهُ اِلَیکِ وَ جاعِلوهُ مِنَ المُرسَلین؛(۷) این بچّه را به تو برمیگردانیم و او را هم از مرسلین قرار میدهیم و نجاتتان خواهد داد؛ این، بنیاسرائیل را مستحکم کرد. بنیاسرائیل در مصرِ فرعونی، سالهای متمادی، مقاومت کردند؛ البتّه بعد خراب شدند، امّا سالها مقاومت کردند. همین مقاومت بود که موسیٰ را آورد و حرکتش را آغاز کرد و دنبال او راه افتادند و به نابودی فرعون و فرعونیان منتهی شد؛ این، انتظارِ فرج است. انتظار فرج یعنی انتظار برطرف شدن همهی نقصهایی که شما الان گفتید؛ ده برابر این هم نقص وجود دارد که شما نگفتید. انتظار فرج یعنی این، یعنی آماده بودن، فکر کردن، بنبست نپنداشتن؛ بنبستانگاری خیلی چیز بدی است. این معنای انتظار فرج است؛ اینها را بایستی در نظر داشته باشید.
البتّه خدای متعال در قرآن مکرّر گفته؛ کَتَبَ اللهُ لَاَغلِبَنَّ اَنا وَ رُسُلی.(۸) «کَتَبَ اللَه» یعنی قانون قطعی خدا است که راه پیغمبران غلبه پیدا خواهد کرد و دیگر بحثی ندارد. اِنَّ اللهَ یُدافِعُ عَنِ الَّذینَ آمَنُوا؛(۹) خدا از مؤمنین، دفاع خواهد کرد؛ در این هیچ تردیدی نیست. یا «وَ نُریدُ اَن نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ استُضعِفوا فِی الاَرضِ وَ نَجعَلَهُم اَئِمَّة»؛(۱۰) در این هیچ تردیدی وجود ندارد؛ این قول خدای متعال است. خود ما واقعیّتها را هم دیدهایم؛ حالا ما اینها را یک روزی از قرآن و نهجالبلاغه و صحیفهی سجّادیّه نقل میکردیم امّا در زندگی خودمان [دیدهایم]. حالا شماها هنوز خیلی جوانید و انشاءالله به قدری که بنده سن کردهام،(۱۱) ده بیست سال هم بیشتر سن کنید، خواهید دید موارد زیادی را. ما در این سنّ خودمان دیدیم؛ پیروزی انقلاب را دیدیم که این، غلبهی حق بر باطل بود. کسی فکر نمیکرد، هیچکس اصلاً تصوّر نمیکرد. مرحوم آقای طالقانی به خود من گفت؛ گفت آن روزی که امام گفت «شاه باید برود»،(۱۲) ما گفتیم: «آقا چه حرفهایی میزند»! خب، آقای طالقانی آدم کوچکی نبود؛ یعنی کسی مثل مرحوم آیتالله طالقانی، یک مبارز عمیق عریق سابقهدارِ آنچنانی، امیدوار نبود، امّا شد؛ انقلاب پیروز شد؛ لَاَغلِبَنَّ اَنا وَ رُسُلی.
یا جنگ تحمیلی؛ خب شماها نبودید، ندیدهاید. جنگ تحمیلی حادثهی عجیبی بود؛ همه علیه ما [بودند]؛ آمریکا علیه ما، شوروی علیه ما، ناتو علیه ما، کشورهای مسلمان علیه ما، همسایهمان ترکیه علیه ما؛ همه! [ولی] ما پیروز شدیم. در یک چنین جنگی که همه علیه ما بودند، ما پیروز شدیم. پس بنابراین تجربههای ما هم همین را نشان میدهد. انتظار فرج یعنی این. انتظار فرج فقط این نیست که منتظر بنشینیم دعا کنیم که خدا حضرت را برساند؛ که البتّه این یکی از کارهای واجب است؛ باید دعا کنیم، باید بخواهیم، دنبال کنیم؛ امّا فقط این نیست. انتظار فرج یعنی در همهی کارهایی که مشکلی وجود دارد، باید فرضِ وقوعِ فرجِ موردِ نظرِ ما یکی از فرضهای مسلّمی باشد که هست؛ انسان منتظر باشد. البتّه شرایطی دارد؛ باید کار کنیم. انتظار فرجِ خوردن نان با رفتن به نانوایی و خریدن نان و آوردن است دیگر، وَالّا با نشستن که نان خودش نمیآید. باید یک حرکتی انجام بگیرد تا اینکه انتظار فرج انجام بگیرد. اینها آن مبانیای است که [کار، لازم دارد]؛ از این قبیل مبانی زیاد است؛ یا مبنای توحید ــ حاکمیّت غیر خدا ممنوع؛ توحید یعنی نفی حاکمیّت غیر خدا ــ و امثال اینها که خب زیاد است. روی این مبانی باید کار کنید؛ بخصوص شما تشکّلها روی این مبانی کار کنید. روی یک نقطهی محدود هم متمرکز نشوید؛ وسیع نگاه کنید، همهی مسائل را ببینید. به نظر من همین که اینجا اسم آوردند از مرحوم شهید مطهّری، شهید بهشتی، مرحوم آقای مصباح و امثال اینها، خوب است، [کتابهایشان] کتابهای خوبی است. و تجربهی جوانهای ما هم خوب است. حالا مثلاً فرض کنید یک جوان بسیجی در نزدیکی تهران تلاشی دارد، فعّالیّت دارد، مثل شهید مصطفیٰ صدرزاده. دو سه کتاب دربارهی ایشان نوشته شده که من خواندهام؛ خب [آنجا] آدم میبیند که چطور بیتاب است در کار کردن و حرکت کردن. انسان اینها را نگاه کند و پیش برود. این نکتهی اوّلی بود که عرض کردم.
چند مطلب دربارهی دانشجوها میخواهم عرض بکنم. (باید سریع بگویم بلکه به [همهی] اینها برسیم.) نقطهی اوّل این است، این را شما بدانید، نظر قطعی و حتمی من این است: فعّالیّتهای دانشجویی مثل خود دانشجو یک فرصت است برای کشور. اینکه حالا بعضیها از فعّالیّتهای دانشجویی یا هر جور فعّالیّتی که [انجام میشود] ــ البتّه فعّالیّت سالم؛ حالا به بعضی از آفتهایش اشاره میکنم ــ ممکن است احساس تهدید بکنند، اشتباه میکنند؛ فعّالیّت دانشجویی برای کشور یک فرصت است؛ مطالبات دانشجویی فرصت است؛ زبان دانشجو فرصت است؛ این احساس مسئولیّتی که دانشجوها دربارهی حوادث کشور میکنند، فرصت است. اینکه شما میآیید اینجا با شور و شوق و اهتمام، فلان اشکال را ذکر میکنید، این یک فرصت است برای کشور، این یک ارزش است برای کشور. شوقی که جامعهی دانشجویی و جوان دانشجو برای برطرف کردن نابسامانیها دارند، یک فرصت است. حضور شورانگیز دانشجوها در حوادث گوناگون، چه در حوادث طبیعی، چه در حوادث سیاسی مثل همین راهپیماییها ــ قدس، بیستودوّم بهمن و امثال اینها ــ همهی اینها فرصتهای مهمّی است. اظهار نظرهای در مسائل سیاسی، اقتصادی، در برخی تصمیمها، اینها فرصت است. این اظهار نظرها فرصت است. نمیگویم درست است؛ حواستان باشد. ممکن است بعضیاش درست باشد، بعضیاش هم درست نباشد، امّا خود نفْس اظهار نظر، فکر کردن، روی مسئله اندیشیدن، این یک فرصت است برای کشور. البتّه آفاتی هم دارد؛ فعّالیّت دانشجویی نباید دچار آفات بشود؛ مواظب باشید. البتّه جوانها باور نمیکنند که پیرها هم یک وقت جوان بودند لکن خب ما هم تجربه کردهایم و ما هم میدانیم دورهی جوانی چه جوری است.
خطا و اشتباه در جوانی احتمال کمی ندارد، احتمالش زیاد است، موارد گوناگونی پیش میآید؛ مراقب باشید. باید آفات فعّالیّتهای دانشجویی را برطرف کرد؛ باید سالمسازی کرد.
دوقطبیسازی به وجود نیاید؛ فعّالیّتهای دانشجویی جامعهی دانشجویی را دوقطبی نکند، کشور را هم دوقطبی نکند؛ این یکی از مسائل بسیار مهم است. این دوقطبیگری خواست دشمن است.
باید واقعبینانه باشد. حالا مثلاً شما میآیید اینجا یک نسخهای را میدهید؛ خب این نسخه زمانبر است، هزینهبر است؛ ممکن است هزینهاش امکانپذیر نباشد، دمِ دست نباشد؛ اینها را باید توجّه کنید. یعنی فعّالیّت دانشجویی، مطالبهی دانشجویی باید همراه با واقعبینی باشد.
حتّیالمقدور همراه با ارائهی راه حلّ علمی و عملی باشد؛ اوّلاً راه حلّ علمی، [یعنی] عالمانه، اندیشمندانه؛ ثانیاً عملی، یعنی فقط روی کاغذ نباشد؛ کاری باشد که بشود کرد. هر کدام از شما وارد میدان عمل بشوید ــ که حالا درخواست بعضی از شماها هم همین بود که چرا جوانها را نمیآورند وارد محیطهای میانی، که البتّه باید بیاورند ــ نظرتان با حالا تفاوت خواهد کرد؛ [زیرا] واقعیّات را میبینید، مشکلات را میبینید، سختی کار را میبینید.
یک وقتی به امام مراجعه کرده بودند ــ زمان حیات مبارک ایشان ــ یک شکایتی از دولت کرده بودند. امام گوش کرد حرف آن بنده خدا را ــ آنطور که برای ما نقل کردند ــ بعد در جوابش فقط یک کلمه گفت؛ گفت: «آقا! ادارهی مملکت سخت است.» واقعاً سخت است.(۱۳) (اگر حالا همینطور با همدیگر بخواهیم دهنبهدهن بکنیم که کارها پیش نمیرود.) حرف مردم را باید گوش بدهند. حرف مردم کجا است؟ خب مردم در همهی مسائل که حرف ندارند، [ضمناً] یک حرف ندارند؛ باید فکر کنند، مطالعه کنند. حرف مردم سازوکاری دارد. حرف مردم همین است که الان وجود دارد؛ یعنی یک نفر را به عنوان رئیسجمهور انتخاب میکنند؛ این حرف مردم است. یک عدّهای را به عنوان نمایندهی مجلس انتخاب میکنند؛ این حرف مردم است. حرف مردم را اینجوری میشود فهمید دیگر.
حالا یکی از برادرها گفت رفراندوم؛ اینجوری گفتند که اگر چنانچه شما از اوّل در همهی مسائلی که پیش میآمد رفراندوم میکردید، حالا آن حسّاسیّت روی رفراندوم وجود نداشت. کجای دنیا این کار را میکنند؟ مگر مسائل گوناگون کشور قابل رفراندوم است؟ مگر همهی مردمی که در رفراندوم باید شرکت کنند و شرکت میکنند، امکان تحلیل آن مسئله را دارند؟ این چه حرفی است؟ چطور میشود رفراندوم کرد، در مسائلی که تبلیغات میشود کرد، از همه طرف حرف میشود زد؟ اصلاً یک کشور را شش ماه درگیر بحث و جدل و گفتگو و دوقطبیسازی میکنند برای اینکه یک مسئلهای رفراندوم بشود. در همهی مسائل رفراندوم بکنیم؟ یعنی قضایا اینجوری نیست که آدم اینجور ساده از رویشان [عبور کند].
یکی از آفتها شتابزدگی است. شتابزدگی نباید بشود. زبان دانشجو بلندگوی صرفاً مشکلات نباشد. نمیگویم مشکلات را نگویید امّا صرفاً مشکلات را نگویید. در کشور نقاط روشن خوبی وجود دارد؛ دانشجو آنها را هم بگوید؛ آن را هم بگوید، این را هم بگوید؛ یعنی جوری نباشد که صرفاً پخشکنندهی این چیزها [و مشکلات] باشد. تندخویی نباشد. سطحیگری نباشد. مشکل محلّی را ملّی نکنند. مثلاً گاهی اوقات میشود که در یک گوشهی کشور یک حادثهای پیش میآید، فلان تشکّل دانشجویی بیایند این را به صورت یک مسئلهی ملّی دربیاورند؛ این اشتباه است؛ این به ضرر کشور است. این فرار کردن از زیر بار مشکل نیست یا پاسخگویی به مشکل نیست؛ این به ضرر کشور است که یک مشکل محلّی را به یک مشکل ملّی تبدیل کنند.
قصد دانشجو دیده شدن نباشد؛ ببینید! این را من تأکید میکنم. نه شخص دانشجو، نه تشکّل دانشجویی اینجور نباشد که یک حرفی را بزند برای اینکه دیده بشود؛ این بیبرکت میکند کار را؛ حرف را بیبرکت میکند، بیاثر میکند؛ و البتّه ضرر هم دارد.
[دانشجویان] در فضای مجازی غرق نشوند. خب حالا فضای مجازی با همهی حرفهایی که از آن طرف و از این طرف گفته میشود، بالاخره در کشور وجود دارد؛ شبکههای اجتماعی وجود دارد، فضای مجازی وجود دارد. بعضیها نشستهاند که از طرف فضای مجازی، سیلوار، تحلیل و خبر و مطلب و مبنا به اینها داده بشود؛ این غلط است. شما روی فضای مجازی سوار شوید، شما فضای مجازی را هدایت کنید، از طرف شما فکر و خبر و تحلیل به فضای مجازی برود، نه بعکس. اینها آفت فعّالیّت دانشجویی است. دانشجوی باایمانِ دغدغهمند که گاهی از ما میپرسند وظیفهی ما چیست ــ گاهی مینویسند، گاهی میآیند دفتر با دوستان صحبت میکنند که انسان احساس میکند دغدغه دارند و میخواهند یک کاری انجام بدهند ــ یکی از وظایف همین است که کارهای مهمّ دانشجویی را، فعّالیّت دانشجویی را که یک فرصت مغتنمی است برای کشور و ارزشی است برای کشور، از آفاتش تخلیه کنند.
یک مطلب دیگر در مورد دانشجو: با اینهایی که عرض میکنم، نمیخواهم الان سؤالهای شما را پاسخ بدهم ــ یعنی من الان دنبال این نیستم، در این فضای محدود هم نمیشود این کار را کرد ــ من میخواهم شما حرکتتان را مبنائی کنید؛ یعنی با نگاه به افقهای بلندِ پیشِ رو حرکتتان را تنظیم کنید. شما اهل حرکتید؛ یعنی بهترین جوانهای کشور غالباً دانشجوهای ما هستند و شما دانشجوهای مؤمن میخواهید حرکت کنید. من میخواهم این مقصود تأمین بشود: نگاه به افقهای دوردست. از من میپرسند به نظر شما وظیفهی یک دانشجوی مطلوب و دارای همّت بلند و آیندهنگر چیست؟ جواب بنده این است: اوّل، ایجاد تحوّل در ذهن و در واقعیّت جامعهی خود؛ بعد، ایجاد تحوّل در ذهن و واقعیّت جهان. تعجّب میکنید؟ دانشجو مثلاً واقعیّت جهان را عوض میکند؟ تعجّب ندارد. شما امروز دانشجو هستید، امّا فردا همین دانشجوی امروز مدیر سیاسی است، ادارهکنندهی یک بخش مهمّی از کشور است. اینهایی که الان مسئولین کشورند، دیروز دانشجو بودند مثل شما، حالا الان مشغول ادارهی کشورند؛ مشغول ادارهی سیاسی، اقتصادی، دیپلماسی؛ دانشجوی امروز فیلسوف فردا است، محقّق فردا است؛ دانشجوی امروز فعّال فرهنگی یا مطبوعاتی و رسانهایِ مؤثّرِ فردا است؛ دانشجوی امروز رئیس فردا، مغز متفکّر فردا، عنصر اثرگذار فردا است. انسان بنا است همیشه که جوان و دانشجو نماند؛ شما امروز میتوانید جوری زمینه را آماده کنید که فردا که تبدیل شدید به این عناصری که گفتم، به معنای واقعی کلمه اثر بگذارید، هم ذهن جامعه را عوض کنید، هم واقعیّت جامعه را عوض کنید. امروز همه دارند میگویند دیگر ــ ما گفتیم، دیگران هم همه دارند میگویند ــ که دنیا در حال تحوّل است؛ این تحوّل را چه کسی به وجود میآورد؟ مغزهای متفکّر، آدمهای فعّال، دستاندرکاران کارهای بزرگ؛ تحوّل را اینها به وجود میآورند. او همین شما هستید؛ شما امروز دانشجویید، فردا همان کسی هستید که میتوانید آن تحوّل را به وجود بیاورید. بنابراین، توقّع ما این است که شما به آینده اینجوری نگاه کنید.
البتّه این کسی که میتواند فردا تحوّل ایجاد کند، لزوماً یک انسانِ پارسای برجستهی مؤمنِ وفاداری نیست؛ گاهی هم بعضیها منحرف میشوند. باید سعی کنید منحرف نشوید؛ باید سعی کنید در خطّ درست و صراط مستقیم الهی حرکت کنید؛ شما دارید به سمت آنچنان فردایی میروید. بنیهی خودتان را، بنیهی فکری را، بنیهی ایمانی را، بنیهی عقلانی را، در خودتان از امروز قوی کنید برای اینکه برای آنچنان فردایی آماده باشید. من اینجا به نظرم رسید چهار نکته هست: دین، خرد، علم، عزم. این چهار چیز لازم است. بنیهی دینی، بنیهی علمی، بنیهی عقلی، و بنیهی ارادی، عزمی؛ عزم راسخ، ارادهی راسخ؛ اینها را باید در خودتان قوی کنید. هر کس که در این کارها خودسازی بیشتری انجام بدهد، فردا امکان تأثیرگذاری بیشتری خواهد داشت. بعضیها به قلّه میرسند؛ بعضیها ممکن است به قلّه نرسند، امّا در یک حدودی تأثیر میگذارند. بستگی دارد به اینکه شما چقدر خودتان را آماده کنید. این هم یک مطلب.
مطلب دیگر در مورد مجموعههای دانشجویی. خب وقتی میگوییم دانشجو، عنوان «دانشجو» یک سلسله عناوین را جلوی چشم ما متبادر میکند، به ذهن ما متبادر میکند. مثلاً وقتی میگوییم «دانشجو»، دانشطلبی، جوان بودن، پُرتحرّک بودن، نوطلبی، نوزایی، احساسات انساندوستانه مثل دشمنی با فساد، دشمنی با بیعدالتی و مانند اینها به ذهن انسان متبادر میشود، لکن از همهی اینها مهمتر، به نظر من داشتن یک زیربنای فکری است که اوّل هم به آن اشاره کردم. زیربنای فکری را باید محکم کنید، مستحکم کنید. ببینید؛ نمیخواهم بگویم که حالا فعلاً برنامههای دیگر را کنار بگذارید، بروید مشغول فکر کردن و مطالعه کردن [بشوید]؛ نه، اینها همزمان باید انجام بگیرد؛ یعنی مطالعه و فکر و خودسازی در حال عمل، شانس و اقبال پیشرفت بیشتری دارد تا اینکه آدم برود بنشیند، همهی کارها را تعطیل کند، فعّالیّتهای دانشجویی را تعطیل کند و [فقط] مثلاً کتابهای خوب را مطالعه بکند. با منابع دینی اُنس پیدا کنید، با متفکّران عمیق و امین ارتباط برقرار کنید. امروز در بین افراد متفکّر، علمای متفکّر، آدمهای خوبی داریم.
یک مطلب دیگری که اینجا یادداشت کردهام که بگویم، این است که در مورد شناخت نقشه و راهبرد دشمن، بِروز باید باشیم؛ همهی ما باید بِروز باشیم. البتّه بعضی هستند تا ما اسم دشمن را میآوریم عصبی میشوند که باز انداختند به گردن دشمنان خارجی! کأنّه وقتی که ما میگوییم: «ما دشمن داریم»، ضعف خودمان و سستیها و کمکاریهای خودمان را میخواهیم انکار کنیم؛ نه، اینها هست امّا آن را نباید فراموش کرد. دشمن وجود دارد، چه ما بخواهیم، چه نخواهیم، چه بفهمیم، چه نفهمیم، دشمن وجود دارد، مشغول کار هم هست، دائم دارد کار میکند. پول خرج میکنند، امکانات فراهم میکنند، علیه جبههی حق دارند کار میکنند. ما غافل هم باشیم، او غافل نمیشود. «مَن نامَ لَم یُنَم عَنه»،(۱۴) امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه میگوید. مَن نامَ لَم یُنَم عَنه! اینجور نیست که اگر شما در سنگر خوابت برد، در سنگر دشمن هم خواب غلبه کرده باشد و او هم خوابش برده باشد؛ نه. ممکن است شما خواب باشی، او بیدار باشد. بنابراین دشمن وجود دارد و نمیشود این را انکار کرد.
راهبرد دشمن این است که ما به خودمان بدبین بشویم. حالا یکی از برادرها اینجا راجع به مسئلهی امید صحبت کردند؛ البتّه صحبت خوبی هم بود، من رد نمیکنم آن صحبت را، امّا اینکه ناامیدی عمدتاً منشأ داخلی دارد، این را من قبول ندارم. بله، مشکلاتی در داخل حتماً وجود دارد و ما این مشکلات را میدانیم امّا اینجور نیست که این مشکلات، جوان دانشجوی پُرانگیزه را ناامید کند. جوان دانشجوی پُرانگیزه جور دیگری ناامید میشود؛ [آن وقتی که] استاد یا مثلاً فرض کنید فلان آدمی که تعهّدی ندارد، مینشیند پای دل جوان ــ به صورت فردی و البتّه همین کار به شکل دیگری به صورت جمعی و گسترده انجام میگیرد ــ که «شما به چه دلخوشیای اینجا درس میخوانی؟ ول کن برو»! به جوان مبارز [میگوید:] «شما با دلار قیمت فلان قدر، تورم چندسالهی فلان مقدار، به چه امید و به چه دلخوشیای اینجا درس میخوانی، کار میکنی؟». ناامیدی اینجوری وارد میشود؛ این اثر میگذارد. البتّه پاسخ جوان مؤمن و مبارز و آگاه و هوشمند بیلکنت و رسا است که «بله، مشکلات در کشور وجود دارد [امّا] من درس میخوانم برای اینکه بنا دارم دهها سال دیگر در این کشور عمر کنم، زندگی کنم و صدها سال دیگر فرزندان من و نوههای من و ذرّیّهی من و هممیهنان من در این کشور زندگی کنند؛ من میخواهم مشکلات را برطرف کنم؛ درس میخوانم برای اینکه مشکل را برطرف کنم؛ مبارزه میکنم برای اینکه مشکل را برطرف کنم»؛ جواب جوان مسلمان این است. امّا او، کار خودش را میکند و روی بعضیها تأثیر هم میگذارد. این حالا یک مثال.
یک مثال دیگر برای بدبین کردن ما به خود [این است که] رسانههای جورواجورِ بدخواه، اصرارشان این است که ثابت کنند ملّت ایران از اعتقادات دینی روگردان شده، از احساسات انقلابی روگردان شده. اصرار دارند؛ این را بارهاوبارها آنها میگویند، یک دنبالههایی هم اینجا دارند که اینها هم میگویند؛ در فضای مجازی میگویند، در روزنامه میگویند، در حرفهای گوناگون میگویند که «مردم از دین روگردان شدهاند». خب، تکرار میکنند، یک نفری که دچار غفلت باشد و فکر نکند، قبول میکند، باور میکند؛ امّا شب قدر شد، ناگهان شما میبینید جلسات امسال از پارسال پُرشورتر است؛ تضرّع و گریه و ابتهال(۱۵) و حضور جوانها و اشک جوانها در این جلسات از پارسال بیشتر است؛ [راهپیمایی] روز قدس میشود، جمعیّت از پارسال فشردهتر است؛ [راهپیمایی] بیستودوّم بهمن میشود، جمعیّت دو برابر پارسال است. یعنی خلاف آنچه او میگوید وجود دارد، امّا او وسوسهی خودش را میکند. من گفتم «مِن شَرِّ الوَسواسِ الخَنّاس * اَلَّذی یُوَسوِسُ فی صُدورِ النّاس * مِنَ الجِنَّةِ وَالنّاس»،(۱۶) «ناس» همینها هستند که دائم در حال وسوسهاند.
یک مثال دیگر؛ مثلاً فرض کنید چهار نفر سرمایهدار یا کارآفرین کشور را ترک کردند، پولشان را برداشتهاند و رفتهاند یک کشور دیگر. میگوید «آقا ببین! به چه امید شما میخواهی اینجا فعّالیّت اقتصادی بکنی؟ دارند میروند»! خب بله، چهار نفر رفتهاند، چهل نفر ماندهاند و دارند فعّالیّت میکنند. هزاران شرکت دانشبنیان دارد به وجود میآید، جوانها دارند به کار جذب میشوند؛ واقعیّتهای جامعه اینها است امّا دشمن سعی خودش را میکند برای اینکه همه را ناامید بکند. خب این طرّاحی دشمن است. پس توجّه بشود که امروز طرّاحی دشمن، بدبین کردن ما به خودمان است. [میخواهند] به خودمان بدبینمان کنند؛ به دولتمان بدبین بشویم، به محیط دانشجوییمان بدبین بشویم، به مردممان بدبین بشویم؛ نه، کشور دارد حرکت میکند، حرکت خوبی هم میکند.
[البتّه] نقص داریم؛ بنده در مقام توقّع شاید از بعضی از شماها بیشتر توقّع داشته باشم، و بیشتر هم اعتراض میکنم. حالا گاهی لزومی ندارد که انسان علناً حرف بزند امّا خب میگوییم، اعتراض میکنیم؛ امّا میبینیم که داریم پیش میرویم؛ کشور دارد پیش میرود بحمدالله. ما [قبلاً] اینهمه جوانِ مؤمن، فعّال، باانگیزه، خوشفکر، در کشور نداشتیم، [ولی] امروز داریم بحمدالله. خب این هم یک مطلب دیگر.
یک مطلب هم این است که خب جوان ایرانی، مورد کینهی دشمنان است؛ این را بدانید، این را جوانهای ما بدانند. هم شماها که بیشتر از دیگران این را توجّه داشته باشید، هم عموم جوانهای کشور بدانند: دشمن، استکبار، کارتلهای(۱۷) صهیونیستی که بر اروپا و آمریکا تسلّط دارند، اینها بلاشک با مسئولین جمهوری اسلامی خیلی بدند؛ دستشان برسد، تکّهپارهشان میکنند؛ امّا با جوانها بدترند؛ چرا؟ برای خاطر اینکه اگر شما جوانها و انگیزههای جوانها و جوانهای کشور نباشند، از دست مسئولین کشور کاری برنمیآید. کار را درواقع جوانها دارند انجام میدهند؛ حرکت و پیشرفت به دست جوانها است، لذا اینها از جوانها کینه دارند. از اوّل انقلاب تا امروز جوانها بودند که کارهای بزرگ را در جبهههای مختلف، میدانهای مختلف، به عهده گرفتند و پیش بردند. من این را بیشتر برای این میگویم که مسئولین کشور توجّه کنند و خوشبختانه توجّه هم میکنند؛ از خیلی از جوانها استفاده میکنند امّا باید بیشتر استفاده کنند. در میدانهای مختلف، جوانهای ایرانی کار کردهاند.
اینجا من یادداشت کردهام: در میدان مدیریّتهای دولتی ــ مدیر دولتی ــ جوانهایی از قبیل شهید موسیٰ کلانتری و شهید تندگویان [را داشتیم]؛ اینها وزیر بودند، همه جوان؛ یا شهید قندی، شهید عبّاسپور؛ اینها همه شهید شدند؛ اینها جوان بودند. اینها همه ــ اینهایی که من اسم میآورم؛ حالا میخوانم بعضیهای دیگر را ــ در دهههای بیست و سیِ عمر بودند، یعنی بین ۲۰ سال تا ۳۹ سال و ۴۰ سال. در میدان مدیریّت دولتی اینها بودند. مرحوم موسیٰ کلانتری گفت: من در صف دوّم، سوّم نماز جمعه نشسته بودم؛ یک نفر پهلوی من نشسته بود. صف جلو، شهید عبّاسپور ــ که او هم جزو وزرا بود و شهید شد ــ نشسته بود. گفت: این کس که پهلوی من بود، عبّاسپور را نشان داد و گفت که آقا، نگاه کن ببین وزیر آمده نشسته در صف نماز جماعت! ببین کار به کجا [رسیده]. اوایل انقلاب بود دیگر. شهید کلانتری که لهجهی ترکی قشنگی داشت گفت به او گفتم: من عجیبترش را به تو بگویم؛ من هم وزیرم!(۱۸) اینها وزرای خوبی بودند، مدیران خوبی بودند. در میدان نظامی، شهید همّت، شهید خرّازی، شهید بابایی، شهید حسن باقری، شهید شیرودی، شهید اردستانی، شهید صیّاد شیرازی ــ البتّه آن وقتی که صیّاد شهید شد سنّش بیشتر بود امّا آن وقتی که میجنگید، در همین سنینی بود که عرض کردم ــ اینها واقعیّت جنگ را عوض کردند؛ تبدیل کردند به دست قدرت جمهوری اسلامی علیه همهی متّحدین ارتجاع و استکبار.
در میدان هنر و ادبیّات، شهید آوینی، مرحوم سلحشور، مرحوم طالبزاده. البتّه اینها آخر عمرشان سنّشان بیشتر بود، امّا در همین جوانی خیلی کارها کردند، و امثال اینها که کم هم نیستند. در میدان علم و تحقیق، شهید تهرانیمقدّم، مرحوم کاظمی آشتیانی، شهید مجید شهریاری، شهید رضایینژاد، شهید احمدی روشن. جوانهای ما اینها هستند دیگر. این رشته تا امروز هم ادامه دارد، تا همین دورهی شماها، در همین زمان معاصر شما، شهید حججی، مصطفیٰ صدرزاده، آرمان علیوردی، روحالله عجمیان. اینها برجستهاند، نقطههای واقعاً برجستهاند. هزارها، دهها هزار، صدها هزار جوانِ ایرانیِ مسئولیّتشناس امروز وجود دارند؛ اینها موتور حرکتند، اینها موتور پیشران حرکت کشور و حرکت نظامند، هر کدام در یک بخشی. همهی شما، یکایک شما، باید اینجوری باشید. نمیگویم شهید بشوید، خدا کند شهید نشوید ــ البتّه در پیری اشکال ندارد؛ هفتاد هشتاد سالتان که شد، آنوقت شهید بشوید، امّا فعلاً تا جوانید کارتان داریم، شهید نشوید ــ امّا مثل شهیدها زندگی کنید، واقعاً مثل اینها زندگی کنید، مثل اینها حرکت بکنید. با این مجموعه، قدرتهای شیطانی خیلی مخالفند.
جوانهای عزیز! راه روشن را با جدّیّت دنبال کنید؛ راه روشن انقلاب و اسلام و کشور و نظام و مانند اینها را با جدّیّت دنبال بکنید؛ کشور به شماها نیاز دارد. [در این راه،] احتیاج دارید به آرمانخواهی ــ یکی از این چند چیزی که واقعاً به آن نیاز است، آرمانخواهی است ــ احتیاج دارید به امید، احتیاج دارید به عقلانیّت. این [جور] است. آرمانخواهی یعنی همان [نگاه به] افقهای دور که اشاره کردم؛ این اگر نباشد، [حرکت] امکان ندارد؛ «آرمانخواهی» موتور پیشران حرکت است؛ «امید» سوخت این موتور است؛ اگر امید نباشد، این موتور حرکت نمیکند، آرمانخواهی در دلش میماند و غصّهاش را میخورد اگر امید وجود نداشته باشد؛ «عقلانیّت» هم فرمان این موتور است؛ باید با عقلانیّت فکر کنید و خردورزی کنید و پیش بروید.
در مورد دانشگاه من حرف زیاد دارم، شماها هم یک اشارهای کردید و حرفهایتان درست است، اشکالاتتان وارد است. من میخواهم این را بگویم که کمبودِ نقشهی واقعاً جامعِ علمی، امروز نقیصهی بزرگ دانشگاه ما است. ما نمیدانیم توزیع دانشجو بر حسب رشتههای علمی بر چه اساسی صورت میگیرد. این رشتههای علمی باید مورد نیاز کشور باشد، باید به درد کشور بخورد. چه تعداد دانشجو در فلان رشته لازم داریم؟ اینها باید فکر بشود، باید کار بشود. اینها را من از وزیر محترم علوم(۱۹) ــ لابد اینجا هستند ــ میخواهم که دنبال کنند و این یکی از مهمترین کارهای شما است که باید انجام بگیرد. بعضی از رشتههای علمی در ایران هست که مورد نیاز نیست، شغلش هم وجود ندارد؛ خب چه فایدهای دارد؟ بعضی از کارهای دانشگاهی و رشتههای دانشگاهی هست که اصلاً وجودش [ضرورتی ندارد]. ما الان شاید چند صد هزار دیپلمِ آمادهی به کار داریم که میتوانند در بخشهای مختلف مشغول به کار بشوند؛ اینها را میآوریم داخل دانشگاه، بعد از مدّتی چند صد هزار کارشناس یا کارشناس ارشدِ بیکارِ متوقّعِ عصبانی تحویل کشور میدهیم! فکر کنیم ببینیم چه چیزی لازم داریم، بر حسب نیازمان حرکت بکنیم. اگر ما فارغالتّحصیلی داریم که شغل ندارد، باید بدانید نظام تعلیم و تربیت ما اشکال دارد. اگر کسی برای فایدهی کشور تحصیل میکند، باید شغلش آماده باشد. اگر فارغالتّحصیل داریم امّا شغل ندارد، پیدا است که این دانشجو گرفتن با نظام و با محاسبهی درست انجام نگرفته.
خب، وقت تمام شد و حرفها خیلی زیاد است؛ شما را دوست داریم و برایتان دعا میکنیم.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
مسجد«کچیاوا الجزایر»
مسجد جامع کچیاوا (کتشاوه) یکی از مشهورترین مساجد تاریخی الجزیره پایتخت الجزایر به شمار می آید که «حسن پاشا» آن را در دوره عثمانی در سال 1794 میلادی بنا کرد.
ژنرال «روفیگو» فرمانده نیروهای فرانسوی هنگام اشغال الجزایر در سال 1830 میلادی این مسجد را به کلیسا تبدیل کرد. روفیگو به نیروهای فرانسوی دستور داد تا قرآن های موجود در این مسجد را به میدان الماعز که بعدها به میدان شهداء معروف شد، منتقل کنند و سپس قرآن ها را آتش زدند.

این صحنه مشابه اقدام «هولاکو خان» حاکم مغول هنگام یورش به شهر بغداد بود که همه کتاب های موجود در این شهر را به آتش کشید.
ژنرال روفیگو در ابتدا مسجد کچیاوا را به اسطبل تبدیل کرد، پس از آن تصمیم گرفت که این مسجد را به کلیسا تبدیل کند. اما مسلمانان الجزایر به این اقدام روفیگو اعتراض کردند و آن را هتک حرمت به دین اسلام دانستند. به همین دلیل بیش از چهار هزار نمازگزار در اعتراض به این اقدام در مسجد کچیاوا تحصن کردند و روفیگو همه آنها را به قتل رساند و این جمله مشهور را عنوان کرد که " باید زیباترین مسجد این شهر را به معبد مسیحیان تبدیل کنیم".

برهمین اساس، این ژنرال فرانسوی مسجد کچیاوا را در سال 1832 تخریب کرد و کلیسای «سنت فلیپ» را بنا کرد. مسیحیان نخستین نماز خود را در شب عید میلاد مسیح در 24 دسامبر 1844 در آن ادا کردند. «ملکه امیلی» همسر «لویز فیلپ» هدایای گرانبهایی را به این کلیسای جدید فرستاد. پاپ «گریگور شانزدهم» نیز مجسمه هایی از قدیسین را ارسال کرد.
این کلیسا در سال 1962 یعنی زمان استقلال الجزایر از فرانسه دوباره به مسجد تبدیل شد. مسلمانان الجزایر در این مسجد نخستین نمازجمعه را پس از استقلال در پنجم جولای 1962 میلادی ادا کردند و «البشیر الابراهیمی» خطیب مشهور الجزایر و یکی از موسسان جمعیت علمای مسلمان الجزایر به عنوان خطیب این مسجد انتخاب شد.
مسجد کچیاوا شاهکار معماری بی نظیر ترکیه به شمار می آید. نام این مسجد برگرفته از بازاری است که در میدان مجاور آن قرار دارد.
ترک ها نام کچیاوا بر آن نهادند که به زبان عربی «العنزه» معنی می شود.
این مسجد نقش و نگارهای زیبایی از هنر اسلامی در خود دارد، به طوری که کتیبه های شگفت انگیز این مسجد در سال 1855 میلادی به موزه فرانسه منتقل شد و نقش و نگارهای دیگر که منعکس کننده فرهنگ دینی فرانسوی است، جایگزین این کتیبه ها شد.

روی دیوارهای این مسجد آیه های قرآنی دیده می شود که «ابراهیم چاکرهی» هنگام ساخت این مسجد در دوره عثمانی این آیه ها را نوشته است.
مسجد کچیاوا به عنوان یک قلعه علمی به شمار می آید که مردم را با مضامین دین اسلام آشنا می کند.

فعالیت های این مسجد در طول ماه مبارک رمضان افزایش می یابد. هر جمعه پس از نماز عصر، نشست هایی را علمای بزرگ الجزایر برای بررسی ضرورت شناخت امور دینی برگزار می کنند. علاوه براین، در این مسجد برنامه سالیانه ای برای حفظ قرآن خردسالان و زنان برگزار می شود.
این مسجد یکی از شاهکارهای معماری تاریخی الجزایر به شمار می آید که در فهرست میراث فرهنگی قرار دارد و معماری آن ترکیبی از معماری رومی، عربی و ترکی است.
تاکید عالم اهل سنت بر بهره گیری از فرصت عید فطر برای همگرایی اسلامی
شیخ مصطفی نوری امام جمعه گله دار (فارس) عید فطر را یکی از اصول و اساس پایه ای در ایجاد همگرایی و هم افزایی دانست و اظهار داشت: عید فطر از جمله مسائل مشترک فی مابین مسلمانان جهان در موضوع وحدت و همگرایی امت اسلامی است؛ اگر جهان اسلام آن را به عنوان اساس و پایه در همگرایی قرار دهد، خود به تنهایی نقش اصلی را در بحث وحدت و تقریب ایفا خواهد نمود.
شیخ نوری، افزود: نکته مهم دیگر در این زمینه این است که، عید فطر بعد از ماه رمضان واقع شده است و افراد به شکرانه ی یک ماه بندگی و عبادت این روز مهم را جشن می گیرند.
وی عنوان کرد: بنابراین عید سعید فطر، فرصتی مناسب و شاخصه بی بدیل برای همگرایی امت اسلامی است تا بتوانیم وحدت و انسجام خود را تحکیم بخشیده و استوانه اسلام را تقویت کنیم.
وی در پایان با اشاره به اهمیت نماز عیدفطر، تاکید کرد: نماز عید "فطر" از باشکوه ترین اعمال عبادی مسلمانان و نماد وحدت به حساب می آید که باید اهمیت ویژه ای را برای اقامه آن لحاظ نمود.