emamian

emamian

مولوی عبدالصمد دامنی عضو شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی ضمن تبریک به مناسبت فرارسیدن ایام الله دهه فجر و سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، بیان کرد: در زمانی که کفر ، طاغوت و بی دینی با انواع و اقسام اعمال حرام جامعه مسلمین را در بر گرفته بود، خداوند متعال با اسباب خود انقلاب و نظام اسلامی ایران را مسخر کرد و  آن را قدرتمند و عزتمند نمود و کلمه الله را بر سر زبان ها در سرتاسر عالم طنین انداز کرد.

وی افزود: خداوند متعال نعمت بزرگ انقلاب اسلامی را نصیب امت اسلامی کرد؛ پیامبر خدا در صدر اسلام و در ادامه رهبران انقلاب اسلامی در دهه های اخیر با زحمات و مشقت های فراوان این نظام شکوهمند را به ثمر نشاندند.

وی ادامه داد: امام خمینی (قدس سره شریف) و مقام معظم رهبری همگام با شاگردان خود در این مسیر سختی های فراوانی را متحمل شدند که با استعانت از کلمه لااله الا الله و محمدرسول الله(ص)، این انقلاب را به جهان صادر نمودند که موجب استقبال ملت های آزاده جهان گردید.

مدیر حوزه علمیه اهل سنت "حقانیه" ایرانشهر تصریح نمود: پیامبر اسلام(ص) این نوید را به امت اسلامی داده بودند که روزی خواهد آمد که پرچم الله در سرتاسر عالم برافراشته خواهد شد و این ایام الله همان روزی است که نویدش داده شده است.

وی در پایان تاکید کرد: آمریکایی ها وانگلیسی ها به طور وحشیانه به ملت های مسلمان ظلم و ستم می کردند اما اکنون به فضل الهی نام ایران و ایرانی لرزه بر اندام آنان می اندازد و همه از برکات انقلاب اسلامی است که آرزوی پایداری وسربلند این نظام شکوهمند را از خداوند متعال خواستاریم.

پيش از بررسي نقش انقلاب اسلامي در احياء تفكر ديني و نجات تمدن اسلامي از انحطاط، مروري اجمالي بر تاريخ معاصر خالي از فايده نخواهد بود. اجمالاً مي‌دانيم كه در دو قرن گذشته با توسعة قدرتِ اقتصادي و صنعتي اروپا و گسترش مرزهاي دولت های اروپايي با تهاجم به سمت شرق، مرزهاي جهان اسلام مورد تاخت و تاز قرار گرفت به دنبال اين وضعيت جهان اسلام بخش‌هاي وسيعي از قلمرو خود را در اروپاي مركزي از دست داد و بخش‌هاي مهمي نيز از آن در آفريقا و آسيا تحت استعمار مستقيم و يا غيرمستقيم قرار گرفتند. پيشروي و دست‌اندازي اروپا جنبه‌هاي مختلف سياسي، نظامي، اقتصادي و فرهنگي را در برمي‌گرفت آثار منحط فرهنگي غرب گاه به صورت آگاهانه و با طرح‌هايي از پيش انديشيده شده به كشورهاي اسلامي صادر مي‌شدند و گاه انديشه‌اي نامأنوس و در تضاد با فرهنگ و آموزه‌هاي ديني به كشورهاي اسلامي گسيل مي‌گشت. اين وضعيت بستري مناسب در انحطاط فرهنگ اسلامي و تضعيف و عقب‌ماندگي مسلمانان برجاي نهاد و در اين ميان مصلحان و احياگران چندي با درك و بينشي آگاهانه عامل عقب‌ماندگي و انحطاط تمدن اسلام و مسلمين را در اين سلطة استعماري و روي‌گرداني از تمدن اصيل ديني جستجو مي‌كردند.

انقلاب اسلامي و  احيای تمدن اسلامي

انقلاب اسلامي ايران به رهبري بزرگترين مصلح و احياگر ديني معاصر با اتكاء به تمدن غني اسلامي موفق گرديد اين تمدن را كه بر اثر دشمني‌ها، غفلت‌ها و جهالت‌ها در ورطه و سراشيبي سقوط و تحريف قرار گرفته بود نجات بخشيده و عزت و افتخاري بزرگ براي اسلام و مسلمين به ارمغان آورد.

بدون ترديد يكي از علل عقب‌ماندگي جهان اسلام را بايد در دوري از اسلام اصيل و تحريف آن جستجو كرد. تأكيدهاي مكرر حضرت امام (ره) بر قرائت‌هاي نادرست از اسلام و اصرار ايشان در بكارگيري اصطلاحاتي چون اسلام آمريكايي، اسلام شاهنشاهي، اسلام مقدس نماهاي متحجر و اسلام سرمايه‌داران و مرفهين بي‌درد، در برابر اسلام اصيل مستضعفان و محرومان و اسلام ناب محمدي ـ صلّي الله عليه و آله ـ[1] حاكي از اين واقعيت بود كه تمدن اسلامي در دوره‌هاي معاصر و پيش از آن دچار تحريف‌ها و سوء برداشت‌هاي نادرستي گرديده بود كه ادامة آن وضعيت دوري هر چه بيشتر از اسلام اصيل را در پي داشته و عواقب جبران‌ناپذيري را رقم مي‌زد. ايشان علل عقب‌ماندگي جوامع اسلامي را در از دست دادن روحيه‌هاي اصيل ديني همچون روحية شهادت‌‌طلبي و ظلم‌ستيزي جستجو مي‌كردند،[2] بديهي است انقلاب اسلامي با پشتوانة قوي ديني و برخورداري از روحية شهادت‌طلبي، ايستادگي در برابر ظلم و نجات از سلطة استعماري ظالمان و دست نشاندگان آنان را مهم‌ترين هدف خود قرار داد و موفق گرديد تأثيرات عميقي در بيداري مسلمانان تحت سلطة جهان برجاي گذارد و بر اهميت نقش دين در ميان توده‌هاي اجتماعي و پيشبرد اهداف آنان تأكيد ورزد. نقش و جايگاه دين در روابط اجتماعي تا پيش از انقلاب اسلامي به گونه‌اي بود كه در ميان متفكران و نظريه‌پردازان غربي يك اتفاق نظر عمومي مبني بر تصور امحاي مطلق و تدريجي دين از سراسر جهان را به وجود آورده بود.

مراجعه به آثار ماكس وبر، دوركهايم و ساير جامعه‌شناسان كه به جامعه‌شناسي ديني پرداخته‌اند ثابت مي‌كند كه عليرغم وجود اختلافات و نگرش‌هاي متفاوت در ميان آنها، اما همگي بر سر يك مسئله وحدت نظر داشتند و آن اين‌كه دين به تدريج در حال افول است. تصور اساسي آنان بر اين پيش فرض استوار بود كه پيشرفت عقلانيت و توسعه و ترقي به معناي متداول در غرب به بي‌رغبتي به دين و دوري از ارزشهاي ديني منتهي خواهد شد و عجيب آن‌كه تمام شواهد و قرائن موجود تا پيش از انقلاب اسلامي در ايران بر اين ايده دين‌زدايي تدريجي صحّه مي‌نهادند و حتي بسياري از دولت‌ها در جوامع اسلامي نيز عملاً ‌اين سياست را دنبال مي‌كردند. حركت آتاتورك در تركيه و رضاخان و محمدرضا در داخل ايران نمونه‌اي از اين واقعيت بود و اين در حالي است كه بسياري از نظريه‌پردازان جهان بر وجود بُعد سياسي ـ اجتماعي قوي در دين اسلام تأكيد داشته‌اند،[3] ظهور انقلاب اسلامي در ايران نه تنها سدي در برابر روند حركت دين‌زدايي سردمداران و دست‌نشاندگان جوامع اسلامي ايجاد كرد بلكه بر اديان جهاني ديگر نيز تأثير گذار بود، در چنين وضعيتي انقلاب اسلامي با به چالش خواندن تئوري‌هاي موجود بر اهميت نقش اخلاق و معنويت در زندگي اجتماعي انسان تأكيد ورزيد. تا پيش از انقلاب فرهنگ وارداتي حاكم بر اين سرزمين وضعيت را به گونه‌اي ساخته بود كه مردم احساس مي‌كردند چنانچه خود را با يك نظام ارزشي خاص آن فرهنگ وارداتي تطبيق ندهند در جامعه مورد تمسخر و استهزاء قرار خواهند گرفت. نوع پوشش، طرز گفتار، وضع ظاهري، حركات و رفتارهاي اجتماعي، تحت تأثير نوعي نظام ارزشي بود كه دائماً از سوي رژيم سابق تبليغ مي‌شد و هر كس كه غير آن رفتار مي‌كرد عقب مانده و غيرعادي تلقي مي‌شد، فرهنگ و آموزه‌هاي ديني تا حدي مورد بي‌مهري قرار گرفته بود كه اگر كسي در دانشگاهها، مجامع عمومي، ادارات و محافل مختلف به ايده‌ها و رفتارهاي اسلامي تظاهر مي‌كرد بي‌فرهنگ و متحجر خطاب مي‌گرديد و لذا هر چند بسياري از مردم پايبند به اعتقادات اسلامي و مذهبي خويش بودند امّا جرأت اظهار آن را نداشتند و از آنجا كه تظاهر به جلوه‌هاي ديني در سطح جامعه چندان رونقي نداشت مردم نيز از قدرت عظيم اين فرهنگ ديني فراگير در جامعه غافل بودند.

يكي از هنرهاي بزرگ بنيان‌گذار جمهوري اسلامي شناخت قدرت عظيم اين فرهنگ فراگير و استفاده بهينه از آن بود. فراموش نمي‌كنيم كه در ميان آن راهپيمائي‌هاي بزرگ سالهاي نخست انقلاب، مردم بر اثر ظهور و تجلي اين فرهنگ ديني همچون برپايي نمازهاي جماعت بر سر چهارراه‌ها و خيابانها دچار چه شور و شعفي مي‌شدند ، در حقيقت مي‌ديدند به فضاي جديدي قدم نهاده‌اند كه در آن دليلي وجود ندارد آنچه را كه هستند و به آن اعتقاد دارند در صحنه‌هاي رسمي و عمومي انكار كنند. تغيير لباسها، قيافه‌ها و رفتارها و حتي واژه‌هايي كه مردم اين سرزمين به كار مي‌بردند به دليل همين اتفاق عظيم و عزتي بود كه اين انقلاب به مسلمانان بخشيد.

دنياي معاصر پس از تجربه دو دوره قرون وسطي و عصر جديد، هم اكنون در هزاره سوم قرار دارد. ظهور انقلاب اسلامي ايران با برهم زدن بسياري از معادلات سياسي، اجتماعي و فرهنگيِ نظريه‌پردازان اجتماعي، پرچم‌دار حركتي گرديد كه تحولات گسترده آينده را رهبري نمايد. گسترة اين تحولات به حدي است كه بسياري از نظريه‌پردازان تحت تأثير اين انقلاب با تجديدنظر در معادلات قبلي خود قرن آينده را قرن توسعه دين و معنويت نام نهاده‌اند. به گفته «آندره مالرو» قرن آينده يا نخواهد بود و يا مذهبي خواهد بود.[4]

انقلاب اسلامی و تمدن سازی نوین اسلامی:

عبارت تمدن سازی نوین که توسط مقام معظم رهبری مطرح شده، در واقع همان احیاء تمدن اسلامی است که با پيروزی انقلاب اسلامی نگاه ها به آن معطوف گرديده است؛ يعنی احیاء عزت و کرامت انسان مسلمان در کنار برخورداری از دستاوردهای علمی و تکنولوژیکی می تواند نوید بخش ایجاد تمدنی نمونه باشد و تأکید مقام معظم رهبری بر عنصر پیشرفت همه جانبه به عنوان ماهیت واقعی تمدن نوین اسلامی در واقع به معناي تاکيد بر عنصر حرکت و تعالی در همه عرصه ها و همه جنبه های زندگی مادی و معنوی می باشد.[5]

مقام معظم رهبري با تقسیم تمدن نوین اسلامی به دو بخش ابزاری و بخش حقیقی راهبرد تمدن سازی نوین را تبیین کرده اند.[6]

 از منظر رهبر انقلاب اسلامی هر دو بخش مهم و در خور توجه است اما بخش متنی و حقیقی همان سبک زندگی مثل مسئله خانواده ، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، مسئله کسب و کار، رفتار ما در محل کار، رفتار ما در فعالیت سیاسی، رفتار ما با یک دوست، رفتار ما با دشمن ... این موارد چیزهایی است که متن زندگی ما را تشکیل می دهد اما بخش ابزاری ، که شامل ارزشهایی است که امروز به عنوان پیشرفت کشور مطرح می شود مانند علم، اختراع، صنعت، سیاست، اقتصاد، اقتدار سیاسی و نظامی، اعتبار بین المللی که علی رغم فشارها و تهدیدهای خارجی شاهد موفقیت های فراوانی در کشور هستیم.[7]

مقام معظم رهبري با تبیین این نکته که آنچه در غرب به عنوان تمدن شناخته می شود تنها جنبه ابزاری و سخت افزاری دارد که نتوانسته نیازهای حقیقی از جمله سعادت، امنیت و آرامش روانی، هدفمندی زندگی را برای جامعه غرب به همراه بیاورد،[8] پس تمدن غرب نمی تواند تمدن مطلوب و آرمانی جامعه اسلامی باشد بلکه تمدن نوین اسلامی با بهره مندی از شیوه زندگی و نوع نگاه اسلامی و دینی به زندگی است که شکل خود را پیدا می کند.

در مجموع تمدن نوین اسلامی تمدنی است که ضمن پاسخگویی به نیازهای طبیعی و مادی انسانها بعد معنوی و روحی آنان را به سمت کمال و سعادت راهنمایی می کند و این ساختار مطلوب که ریشه در برنامه های انسان ساز اسلامی دارد نه تنها بعد مادی و سخت افزاری تمدن را نفی نمی کند بلکه به آن جهت داده و آنرا از آفاتی که بشر دچار آن شده است مثل پوچ گرائی، عدم احساس امنیت، نابرابری و فقدان معنی در زندگی نجات خواهد داد و طلیعه این تمدن نوین اسلامی همان تداوم و استمرار انقلاب اسلامی و برپائی و اسقرار نظام جمهوری اسلامی است که توانسته دو بعد اصلی تمدن یعنی نرم افزاری و سبک زندگی و بعد سخت افزاری و مظاهر توسعه و پیشرفت را در کنار هم دیگر تعریف کند و بشارت به برپایی این تمدن نوین اسلامی را به بشریت بدهد.

 

[1] . ر. ك: اسلام ناب در كلام و پيام امام خمینی(ره) ، تبيان پنجم، مؤسسة تنظيم و نشر آثار امام، 1374، ص 38 به بعد.

[2] . صحيفة نور، ج 8، ص 94 ـ 95.

[3] . آنتوني گيدنز، جامعه‌شناسي، منوچهر صبوري، نشر ني، 1381، ص 516.

[4] . نعمت الله باوند، درآمدي بر نظرية انقلاب اسلامي، انتشارات مؤسسه فرهنگي دانش و انديشة معاصر، 1378، ص 85.

[5].  بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با جوانان خراسان شمالی(23/7/1391)

[6]. همان

[7]. همان

[8]. همان

محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی پیش از ظهر امروز (یکشنبه ۱۷ بهمن) به همراه جمعی از نمایندگان مجلس، با حضور در حرم مطهر حضرت امام خمینی (ره)، با آرمان‌های بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی و شهدا تجدید پیمان کرد و گفت: این توفیق نصیب همه ما شد که بار دیگر در دهه فجر در کنار مرقد حضرت امام (ره) و شهدای بزرگوار جمع شویم و شهدا را یاد کنیم. این مردانِ مردی که در هیچ زمان و مکانی از سختی‌هایی که با آنها روبرو شدند، عقب‌نشینی نکردند، به امام و راه خود باور داشتند، به مردم و کشورشان ارادت داشتند و به اسلام و انقلابشان افتخار می‌کردند.

قالیباف اظهار کرد: به روح پرفتوح امام شهدا درود می‌فرستیم؛ مردی که در زمانه‌ای که دین در غربت بود، نامی از معنویت و اسلام نبود، مسلمین در دنیا برجسته نبودند و در مظلومیت بودند، جز برای خدا کلام نگفت، جز در راه خدا گام برنداشت و باعث این تحول عظیم در این مقطع از تاریخ شد.

وی تاکید کرد: امروز ما همانند هر سال در این زمان و مکان حضور پیدا کردیم، اما این آمدن و حضور ما نمادین و نمایشی نیست، باور ما بر این است که امروز برای تجدید بیعت و عهد با امام خود اینجا گرد هم آمده‌ایم.

امام (ره) حقیقتِ همیشه زنده انقلاب است

رئیس مجلس شورای اسلامی ادامه داد: این بیعت از یک حقیقت مهم حکایت می‌کند و آن این است که ما به مسیر انقلابمان باور و ایمان داریم و همچنین باور داریم که برای پیروزی و غلبه بر مشکلات خود باید به مرام امام تکیه کنیم و در مسیر او گام برداریم.

قالیباف تصریح کرد: بر این باور هستیم که انقلاب ما و امام ما، یک برگ از تاریخ نبود؛ بلکه امام یک حقیقت همیشه زنده و انقلاب ما یک حرکت همیشه بالنده است. دلیل روشن آن این است که انقلاب اسلامی منطبق با سنت‌های الهی بوده و انقلابی انقلاب مردم‌مدار است. این سخن من، شعار نیست، بلکه یک واقعیت است.

وی با بیان اینکه در نگاهی به هریک از موفقیت‌های ۴۰ سال گذشته، حقیقت زنده بودن امام را می‌بینیم، تصریح کرد: هرجا به مبانی امام خود عمل کردیم، آنجا موفق بودیم و هر کجا تلخی، ناکامی و چالش می‌بینیم، زمانی است که از مسیر انقلاب و باورهای امام راحل فاصله گرفتیم؛ این یعنی زنده بودن حقیقت امام و بالنده بودن انقلاب اسلامی.

رئیس مجلس شورای اسلامی عنوان کرد: این حقیقت امام است که الگوی عمل و شاخص حرکت به ما می‌دهد که ما هر وقت از الگوی عمل و شاخص حرکت فاصله گرفتیم، دچار مشکل شدیم.

قالیباف اضافه کرد: امروز در جامعه افرادی را مشاهده می‌کنیم که ناامید هستند، افرادی که یک روز همراه انقلاب بودند و امروز از گذشته خود پشیمانند، این افراد باید بدانند که از راه و مسیر امام فاصله گرفته‌اند، لذا لازم است همه ما به ویژه بنده و همه کسانی که امروز مسئولیت داریم و این مسئولیت بر دوش ما وظیفه گذاشته است، دقت کنیم که باید همیشه به حرکت‌هایی که کشور و انقلاب به آن نیازمند است، التزام داشته باشیم و باید در این مسیر بر اساس اصول و مبانی که از امام آموخته‌ایم، حرکت کنیم.

باید حق جمهوریت و عدالت را به جا بیاوریم

وی با تاکید بر اینکه در آرمان‌ها، شعارها و حرکت‌های امام (ره) مهم‌ترین موضوع، مردم، محروم و پابرهنگان هستند، بیان کرد: همانطور که امام فرمودند کسانی تا آخر پای انقلاب هستند که طعم فقر را چشیده‌اند. این انقلاب مستضعفین است.

رئیس مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: در همه صحنه‌های انقلاب و در این ۴۰ سال پس از آن، مشاهده کردیم که این افراد همیشه به انقلاب و نظام وفادار هستند، لذا باید نسبت به آنها به عنوان نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی التزام داشته باشیم و در آن مسیر حرکت کنیم و لحظه‌ای مردم خود را فراموش نکنیم.

قالیباف گفت: ما اگر می‌خواهیم در کشور در مسیر انقلاب حرکت کنیم، باید در زمینه‌های مختلف در مسیر امام (ره) باشیم و به صورت متوازن حرکت کنیم؛ به این معنی که حق همه چیز را به درستی و در همه ابعاد به جا بیاوریم. ما باید حق جمهوریت، اسلامیت، استقلال، آزادی، عقلانیت و معنویت را به جا بیاوریم و در حکمرانی نیز حق عدالت را ادا کنیم. باید دقت کنیم که همه اینها در یک منظومه هستند و با هم معنی پیدا می‌کنند. این همان مکتب و راه و مسیر امام (ره) است.

وی با تاکید بر اینکه حضور در مرقد امام خمینی (ره) یک حضور شعاری نیست، گفت: این حضور از این جهت است که ما خودمان را در عمل، در حرکت، در کلام و در تصمیم خودمان را مقید به اصول و مسیر ایشان می‌دانیم.

گام دوم انقلاب، تعهدی انقلابی است

رئیس مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: باید بدانیم که همه ما با توجه به رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در نامه گام دوم انقلاب که سند مسیری است و باید در آن حرکت کنیم، یک تعهد انقلابی بر عهده داریم. اگر ما در این مسیر و در این راه گام برنداریم، خدا عهد اخوت با کسی ندارد و حتماً گروه، افراد و قبیله دیگری دین خدا را جاری خواهند کرد.

قالیباف بیان کرد: جوانان و نیروهای انقلابی ما، کسانی که به سنت‌های الهی و مردم باور دارند و به دنبال یک تحول جدید و یک حکمرانی نو بوده و می‌خواهند فرزند زمانه خویش باشند، باید مسیر انقلاب بالنده و حقیقت زنده امام راحل را در مسیری که منطبق با رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی است به پیش ببرند و امروز مردم از مجلس انقلابی نیز چنین توقعی دارند.

وی گفت: در کنار مزار شهدا و امام شهدا از خداوند بزرگ می‌خواهیم به ما توفیق بندگی و اطاعت و توفیق خدمت به مردم را بدهد تا به گونه‌ای عمل کنیم که روز قیامت مدیون شهدا و امام شهدا و مردم خود نباشیم. امید است بتوانیم خدمتگزاران صادقی برای مردم و سربازان خوبی برای رهبر مظعم انقلاب باشیم و همچنین توفیق بندگی برای خداوند تبارک و تعالی را داشته باشیم.

گفتنی است، رئیس مجلس شورای اسلامی به همراه جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی پس از تجدید میثاق با آرمان‌های بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی بر سر مزار شهدای ٧٢ تن و شهیدان رجایی، بهشتی و باهنر، شهدای دولت و هفتم تیر و گلزار شهدای بهشت زهرا (س) حضور یافتند و با قرائت فاتحه و اهدای گل به مقام شامخ این شهدای والا مقام ادای احترام کردند.

شیخ خلیل افرا رییس هئیت افتاء اهل سنت استان بوشهر ضمن تبریک به مناسبت فرارسیدن ایام الله دهه فجر و سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، بیان نمود: خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: "وقل جاء الحق وزهق الباطل ان الباطل کان زهوقا"؛ و بگو حق آمد و باطل نابود شد آرى باطل همواره نابودشدنى است.

عضو شورای برنامه ریزی مدارس علوم دینی اهل سنت جنوب کشور در ادامه ضمن تبریک سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی بر ملت غیور و همیشه در صحنه ایران اسلامی ، افزود: ایام دهه فجر روزهای به ثمر رسیدن تلاش ها ،رشادت ها،واراده ی خداوند بر جهان بود.

وی ادامه داد: این روزها یادآور تجلی حکومت "الله" در روی زمین است که برنده ترین سلاح معنوی یعنی ایمان بود؛ به تعبیر امام راحل (ره) که می فرماید: "شما پیروزید بخاطر اینکه خدا باشماست".

امام جمعه موقت شهر کنگان عنوان کرد: دهه فجر انقلاب اسلامی ،سند عزتمندی ، طلیعه پیروزی و مظهر شکوه وعظمت ملت شریف ایران و ایام به ثمر رسیدن جانفشانی های مردم آزاده ای است که در برابر استبداد یکپارچه بپاخاستند و انقلاب بزرگ و تاریخ ساز خود را به پیروزی رساندند.

وی عنوان کرد: دهه مبارکه فجر انقلاب اسلامی مقطع تابناک رهایی ملت مسلمان و قهرمان ایران از یوغ ستم شاهانی بود که سالهای مدیدی آزادی این ملت را به بند کشیده و هویت تاریخی واجتماعی این مرز وبوم را با بیگانگان مضمحل ساخته و به فراموشی سپرده بودند.

وی در پایان تاکید کرد: ما ضمن بزرگداشت چهل وسومین سال پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی،یاد وخاطره ی شهدا و یاد نام بنیانگذار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی رحمه الله را گرامی داشته و با تاسی از منویات مقام معظم رهبری (حفظه الله)از دستاوردهای ارزشمند انقلاب اسلامی  ایران حراست وصیانت خواهیم کرد.

به نقل از الجزیره، قیس سعید، رئیس جمهور تونس با اعلام این که شورای عالی قضایی به گذشته تعلق دارد، گفت حکم فعالیت موقت به شورا خواهد داد.

تصمیم سعید برای انحلال شورا پس از انتقادات تند او از قضات طی ماه‌های گذشته صورت گرفت. وی بارها اعلام کرد که اجازه نمی‌دهد "دولت قوه قضاییه" وجود داشته باشد، بلکه یک قوه قضاییه دولتی کافی است.

او اغلب از تعلل قوه قضائیه در صدور احکام در پرونده‌های فساد و تروریسم انتقاد کرده و گفته بود که این نشانه وجود فساد است و مصمم به اصلاح قوه قضائیه است.

سعید اخیرا نیز گفت که قوه قضائیه فقط یک پست در داخل کشور است و نه یک مرجع.همچنین ماه گذشته میلادی سعید تمام امتیازات مالی برای اعضای شورای عالی قضایی تونس را لغو کرد.

شورای عالی قضایی یک نهاد مستقل قانون اساسی است و اختیارات آن شامل عملکرد صحیح قوه قضائیه و تضمین استقلال آن و تنبیه قضات و اعطای ترفیعات حرفه‌ای به آنها می شود.

از ۲۵ ژوئیه گذشته که قیس سعید اقدامات فوق العاده در تونس اتخاذ کرد این کشور شاهد بحران سیاسی است

اکثر احزاب سیاسی در تونس اقدامات سعید را رد می کنند و آن را "کودتا علیه قانون اساسی" می دانند.

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.

خیلی خوش‌آمدید برادران عزیز و خواهران عزیز؛ و من بخصوص به مسئولین محترمی که در جلسه حضور دارند، جناب آقای مخبر(۲) معاون اوّل محترم و وزرا و معاونین رئیس‌جمهور محترم تأکید میکنم که نکاتی را که در بیانات این دوستان بود -برادران محترمی که صحبت کردند و خواهر محترمی که صحبت کردند- مورد توجّه قرار بدهند.

یکی از مهم‌ترین فواید این جلسه همین است که شما مسئولین محترم بدون واسطه از زبان فعّالان اقتصادی مشکلاتشان را، موانع راهشان را بشنوید و من آن طور که حالا به طور اجمالی از مجموع حرفها به دست می‌آورم، در واقع دو کار اصلی بر عهده‌ی مسئولین است که خواهش میکنم جناب آقای مخبر و دوستان به این توجّه کنند: یکی مسئله‌ی ایجاد یک نقشه‌ی راهبردی برای مجموع صنعت کشور و بخصوص بعضی از صنایع است، یکی هم مدیریّت متمرکز و هدایت. البتّه نظر من را همه میدانند؛ من با دخالت دولت و دستگاه‌های دولتی در فعّالیّتهای اقتصادی موافق نیستم امّا با هدایتشان، نظارتشان، کمکشان چرا؛ این باید حتماً انجام بگیرد. بنابراین نقشه‌ی راهبردی و مدیریّت جامع یکی از کارهای لازم است. دوستانی هم که از دفتر ما اینجا هستند، نکاتی را که دوستان خطاب به من گفتند و از ما و از دفتر ما خواستند، آنها را یادداشت کنند و به من بدهند که ان‌شاءالله دنبال کنیم.

خب، ما در آبان سال ۹۸، یک جلسه‌ی مشابه این جلسه در همین ‌جا داشتیم. اخیراً در همین هفته‌های اخیر بعضی از آن دوستانی که در آن جلسه صحبت کرده بودند و حضور داشتند و شرح فعّالیّتهایشان را داده بودند، به من نامه نوشتند و هم توفیقاتی را که در این دو سال به ‌دست آوردند به ما منعکس کردند، هم ناکامی‌هایشان را. در این دو سالی که از آن جلسه تا حالا گذشته، بحمدالله آن مجموعه‌های آن جلسه توفیقات خوبی داشته‌اند، پیشرفتهای خوبی داشته‌اند، ناکامی‌هایی هم داشته‌اند؛ این ناکامی‌ها بعضی مربوط میشود به همراهی نکردن دستگاه‌های اجرائی، [یعنی] کمکی دستگاه‌های دولتی که باید میکردند، نکردند؛ لذا آن فعّال اقتصادی نتوانسته کاری را که در نظر داشته و میتوانسته انجام بدهد انجام بدهد؛ بعضی هم به عوامل دیگری مربوط است از قبیل قاچاق و مانند اینها؛ البتّه مسئله‌ی تحریم هم در جای خودش تأثیرات قابل توجّهی در عایق ‌شدن در برابر موفّقیّتها داشته.

خب، من عرایضم را این ‌جور شروع میکنم که اقتصاد کشور ما در سال ۹۰ دچار یک جنگ بسیار مهم و بزرگی بود؛ یعنی ما جنگ اقتصادی داشتیم. کسی که نقطه‌ی مقابل ما قرار داشت، عمدتاً دولت آمریکا بود و بعضی از همراهانش در اروپا و در نقاط دیگر؛ رسماً اینها با جمهوری اسلامی جنگ شروع کردند، اعلان جنگ هم کردند که البتّه از سال ۹۷ این معارضه و مبارزه از طرف دشمن شدیدتر شد. هدف آنها از این جنگ، فروپاشی اقتصاد ایران بود؛ قصدشان این بود. البتّه حالا فروپاشی اقتصاد یک مقدّمه بود برای اینکه با نابود کردن اقتصاد ایران، مردم را در مقابل نظام جمهوری اسلامی قرار بدهند و مقاصد سیاسی خباثت‌آمیز خودشان را از این طریق عملی کنند؛ هدف دشمن این بود. محاسبه‌شان غلط بود؛ البتّه به من این ‌جور گفتند -من خودم تحقیق نکردم- که آمریکایی‌ها برای این فروپاشی، زمان هم معیّن کرده بودند؛ شش ماه؛ فکر میکردند در ظرف شش ماه خواهند توانست اقتصاد ایران را از بین ببرند -من البتّه این را دنبال نکردم و نمیدانم، [امّا] این‌ جور گفتند- دشمن نتوانست. بجای شش ماه، ده سال گذشته، و در این ده سال هم روزبه‌روز شدّت این جنگ بیشتر شده امّا سنگر تولید و اقتصاد کشور بحمدالله پابرجا است، زنده است. آن لشکری که در مقابل دشمن ایستاد، شماها بودید؛ افسران این دفاع مقدّس، کارآفرینان و مدیران شایسته‌ی اقتصادی بودند؛ رزمندگانش هم کارگران بودند؛ کارگران، رزمندگان بااخلاص و باصفای این میدان بودند. همه‌ی شماها و همه‌ی فعّالان اقتصادی در این افتخار -افتخار حفظ اقتصاد کشور- شریکند؛ البتّه آسیب‌هایی وارد شده که حالا من بعداً یک اشاره‌ی مختصری به آنها خواهم کرد.

به نظر من اگر در این سالها مسئولان دولتی همراهی بیشتری میکردند، رعایت بیشتری میکردند، ما افتخارات بیشتری به دست می‌آوردیم، وضعمان از این چیزی که امروز هست، قطعاً بهتر بود و تعدادی از این آسیب‌هایی که در این سالهای متمادی پیش آمد، با کمک مسئولین حکومتی و دولتی پیش نمی‌آمد.

من اینجا تأکید کنم که خوب است که این موفّقیّتهایی را که شما اینجا ذکر کردید، مردم بشنوند؛ یکی از کارهای دشمن تلاش روانی و جنگ روانی است. در کنار این جنگ اقتصادی، جنگ واقعی و حقیقی، دشمن یک جنگ روانی هم میکند، در همه‌ی زمینه‌های گوناگون از جمله زمینه‌های اقتصادی؛ خوب است مردم بدانند این موفّقیّتهای شما را؛ رسانه‌ی ملّی از زبان خود تولیدکنندگان [پخش کند]؛ حالا از زبان مسئولین دولتی چیزهایی پخش میشود لکن بهتر این است که از زبان خود تولیدکنندگان، خود فعّالان اقتصادی چیزهایی گفته بشود، حقایقی بیان بشود و مردم از آنها مطّلع بشوند.

امّا گفتم آسیب‌ها. آمارهای اقتصادی دهه‌ی ۹۰ -آمارهای اقتصاد کلان کشور- حقّاً و انصافاً خرسندکننده نیست: آمار مربوط به رشد تولید ناخالص داخلی، آمار مربوط به تشکیل سرمایه در کشور، آمار مربوط به تورّم، آمار مربوط به رشد نقدینگی؛ اینها خرسند‌کننده نیست. آمار مربوط به تأمین ماشین‌آلات به هیچ ‌وجه مطلوب نیست، یا مسکن و امثال اینها. اینها حقایقی است که اگر مسئولین میتوانستند وضعیّت را در جهت این آمارها به شکل بهتری هدایت کنند، یقیناً وضع اقتصاد کشور امروز خیلی بهتر بود. خب، آثار این حقایق در زندگی مردم هم نمود پیدا کرده. اینکه درباره‌ی معیشت مردم اظهار نگرانی میکنیم، مربوط به همین چیزها است. عامل این مشکلات هم صرفاً تحریم نیست؛ البتّه تحریم بلاشک مؤثّر بوده امّا صرفاً تحریم نیست؛ بخش مهمّی ناشی از برخی تصمیم‌گیری‌های غلط یا کم‌کاری‌ها و امثال اینها است؛ میتوانست این‌ جور نباشد.

به گفته‌ی همه‌ی صاحب‌نظران -چه صاحب‌نظران داخل کشور و چه صاحب‌نظران اقتصادی خارجی- کشور ما از ظرفیّت بزرگ اقتصادی برخوردار است؛ یعنی ما از لحاظ اقتصادی میتوانیم وضعی را که امروز داریم چندین برابر بهتر داشته باشیم. این امکانات وجود دارد، ما سرمایه‌‌ها و ذخیره‌های فراوانی داریم، ظرفیّتهای فراوانی هست که بایستی مدیران کارآمد و پُرکار و دلسوز از این ظرفیّتها استفاده کنند. نمونه‌های موفّق هم در اقتصاد هستند؛ همین شماها، این کسانی که آمدند صحبت کردند، دوستانی که صحبت کردند، اینها نمونه‌های موفّقند دیگر؛ اینها از همین ظرفیّتهای موجود کشور استفاده کردند؛پس نمونه‌های موفّق بحمدالله داریم.

و بنگاه‌هایی که منتظر رفع تحریم نماندند. یکی از نکاتی که در این صحبتها شما میتوانستید استفاده کنید -اگر چه [خودشان] تصریح نکردند امّا واقعیّت این است- [این است که] اینها هیچ کدام برای پیشرفت منتظر نماندند که تحریمها برداشته بشود یا مذاکرات فلان ‌جا به یک نتیجه‌ای برسد؛ نه، کار خودشان را کردند، تلاش خودشان را کردند و به این نتایج خوب هم رسیدند. این همان حرفی است که من همیشه تکرار میکنم که اقتصاد کشور و فعّالیّتهای اقتصادی کشور را شرطی نکنید؛ متوقّف به فلان قضیّه‌ای که در اختیار ما نیست نکنید؛ همّت خودمان را، نیاز خودمان را به کار ببندیم. و بحمدالله از این جهت ما ظرفیّتهای بسیار خوبی داریم.

خب، توصیه‌هایی که در این زمینه بنده عرض کردم به مسئولین و مانند اینها، توصیه‌های زیادی است که حالا نمیخواهیم آن توصیه‌ها را تکرار کنیم. بنده از نظر مشاوره‌ایِ متخصّصان و کارشناسان همیشه حدّاکثر استفاده را میکنم؛ یعنی برای کارشناس و متخصّص در زمینه‌های گوناگون -از جمله حالا زمینه‌ی مسائل اقتصادی- ارزش قائلم؛ گوش میکنم به حرفشان و آنچه از نظر کارشناسان استفاده میشود، آن را به مردم، به آحاد جامعه، به مسئولین کشور منعکس میکنم.

حالا مثلاً فرض کنید در باب بهبود فضای کسب و کار، حذف مقرّرات غیر ضرور و مزاحم، آسان‌سازی دریافت مجوّز -مجوّزهای اشتغال- ایجاد پنجره‌ی واحد برای اخذ مجوّز -که حالا یک مقداری، تا یک حدودی اینها انجام گرفته لکن آن ‌جور که باید و شاید انجام نشده- یا ثبات قوانین، قابل پیش‌بینی کردن اقتصاد -جوری بشود که فعّال اقتصادی بتواند محاسبه کند، بتواند پیش‌بینی کند- امنیّت سرمایه‌گذاری، تأکید بر سیاستهای تشویقی برای فعّالیّتهای مولّد، تأکید مکرّر بر دانش‌بنیان کردن زنجیره‌ی تولید در کشور، مبارزه با فساد، حمایت از صنایع داخلی، جلوگیری قاطع از قاچاق که این یکی از آن کارهای لازم است که من به مسئولین تأکید میکنم، جدّی بگیرید این قضیّه را؛ جدّی بگیرید؛ مبارزه‌ی با قاچاق باید کاملاً قاطع و بی‌رحمانه باشد. ملاحظه کنید که حالا این جنس فلان است، بیاوریم استفاده کنیم؛ نه، من گفتم جنس لوکس وارد‌شده را که [به صورت] قاچاق وارد کرده، بیندازید زیر دستگاه خُردکننده، خُردش کنید! وَالّا اگر چنانچه آن را به صورت دیگری وارد بازار کردید، همان میشود؛ صنعت داخلی لطمه میخورد؛ و از این قبیل. ایجاد بازارهای بین‌المللی جدید برای تولیدات خودمان، و بحث کسر بودجه، انضباط مالی دولت؛ این حرفهایی که همیشه تکرار کرده‌ایم. خب برخی از این توصیه‌ها مورد عمل قرار گرفته و نتایجی هم داشته، بعضی هم نه، مورد توجّه قرار نگرفته. بحث [کاهش] مقرّرات و مانند اینها واقعاً مورد توجّه قرار نگرفته؛ [مثلاً] یک آماری به من دادند که از سال ۹۷ تا ۱۴۰۰، فقط در بخش گمرک ۱۵۰۰ بخشنامه صادر شده! خب به کدامش عمل کنند؟ کدام را بخوانند؟ بایستی جدّاً با این چیزها مقابله کرد، مواجهه کرد.

خب حالا حرف ما درباره‌ی تولید؛ ما در این چند سال اخیر روی تولید خیلی تکیه کرده‌ایم و معتقدم تولید خیلی تأثیر دارد که حالا شماها خوب میدانید، من هم اجمالاً خواهم گفت. آنچه من حالا در مرتبه‌ی اوّل میگویم این است که تولید یک جهاد است: اَشهَدُ اَنَّک جَاهَدتَ‌ فِی‌ اللهِ‌ حَقَّ‌ جِهادِه؛(۳) این را به ائمّه‌ی هدیٰ (علیهم ‌السّلام) خطاب میکنیم و همیشه میگوییم؛ جهاد! امروز تولید جهاد است؛ چرا؟ برای خاطر اینکه در معنای جهاد مکرّر گفته‌ایم که جهاد عبارت است از آن تلاشی که ناظر به حمله‌ی دشمن و تحرّک دشمن باشد؛ در مقابل دشمن باشد. هر تلاشی جهاد نیست؛ تلاشی که متوجّه به حمله‌ی دشمن است، این جهاد است.

خب، امروز دشمنیِ دشمنان در مورد اقتصاد کشور از این واضح‌تر؟ دشمن از دو طرف وارد شد که تولید کشور را به زانو در بیاورد: یکی از جهت نفت و گاز بود که خب مهم‌ترین منبع ارزی کشور محسوب میشد؛ یکی هم از ناحیه‌ی مبادلات بود؛ یعنی چیزی عاید کشور از ناحیه‌ی نفت و گاز که منشأ مهم و منبع مهمّ ارزی است، نشود؛ مبادلات با دنیا هم محدود بشود، مشکل درست بشود، دچار تحریم بشود. یعنی در واقع تولید به زمین بخورد، به زانو دربیاید، بکلّی از بین برود؛ معنایش این است دیگر. وقتی شما ارز نداشتید، مشتری خارجی هم نداشتید، دیگر تولید معنا ندارد؛ هدفشان این بود. خب در مقابل این هدف، در مقابل این دشمنی صریح، هر کسی که اقدام بکند، جهاد کرده؛ شما تولیدگرها در این زمینه دارید عمل میکنید؛ این جهاد است. بنابراین به این نکته توجّه کنید که یک کار این جوری است. اگر نیّت شماها خدمت به کشور، خدمت به مردم برای خاطر خدا باشد، این بزرگ‌ترین عبادتها است که دارید انجام میدهید.

البتّه دشمن خوشبختانه نتوانست سنگر تولید را به شکست بکشاند و فتح بکند؛ نتوانست؛ بله، به معیشت مردم مشکل وارد شد، ضربه‌هایی وارد شد، امّا نتوانست در این چند سال [سنگر تولید را به شکست بکشاند] که نمونه‌اش را شماها دارید عملاً نشان میدهید. خب خوشبختانه امروز خود آن دشمن اعتراف میکند که سیاست فشار حدّاکثری به شکست خفّت‌بار آمریکا منتهی شد؛ اینها تعبیرات وزارت خارجه‌ی آمریکا است که سخنگویشان همین چند روز قبل از این اعلام کرد؛ گفت سیاست فشار حدّاکثری علیه ایران به شکست خفّت‌بار آمریکا منتهی شد؛ این تعبیر او است. الحمدلله؛ این به خاطر تلاشی بود که در کشور بحمدالله انجام شد. این شکست را در واقع شما کارآفرینان و کارگران بر دشمن تحمیل کردید.

یک نکته این است که من سال گذشته اعلام کردم «جهش تولید».(۴) جهش تولید اهمّیّت دارد چون اگر واقعاً تولید را بتوانید جهش بدهید، همه‌ی شاخصهای اقتصادی مهمّ کشور تغییر پیدا میکند، تحوّل پیدا میکند؛ تولید این جوری است؛ یعنی اشتغال پایدار به وجود می‌آید، بیکاری کاهش پیدا میکند، صادرات رونق پیدا میکند، درآمد ارزی برای کشور فراهم میشود، نرخ تورّم کاهش پیدا میکند؛ علاوه‌ی بر اینها استقلال اقتصادی در کشور به وجود می‌آید و این موجب عزّت ملّی است -کشورها با استقلال اقتصادی، با توانایی‌های اقتصاد داخلی‌شان افتخار میکنند و سربلند میشوند- عزّت و امنیّت ملّی را تأمین میکند، اعتماد به نفْس ملّی را بالا میبرد و اقتصاد کشور را در مقابل تکانه‌هایی که از بیرون تحمیل میشود یا در داخل به وجود می‌آید حراست میکند و حفظ میکند، که البتّه در سیاست اقتصاد مقاومتی که اعلان شد،(۵) همه‌ی اینها در نظر گرفته شده و گفته شده.

یک نکته در این باب، مسئله‌ی کیفیّت است. ما که به تولید تکیه میکنیم، مسئله‌ی ما فقط انبوه‌سازی نیست؛ کیفیّت مسئله‌ی اساسی است. کیفیّت تولید باید حتماً به ‌عنوان یک اصل مورد توجّه باشد؛ این غیر قابل اغماض است. اگر شما ملاحظه میکنید که از تولیدات داخلی حمایت میشود -حالا چه حمایت عملی [مثل] این حمایتهای تعرفه‌ای و تسهیلات بانکی و امثال اینها، و چه حمایتهای تبلیغاتی، [مانند] تأکیدی که بنده کردم و بعضی مسئولین کردند روی مسئله‌ی حمایت از تولید داخلی که اثر هم دارد و داشته- این باید به ارتقای کیفیّت و همچنین ارتقای فنّاوری منتهی بشود. مسئله‌ی فنّاوری هم بسیار مهم است، لکن حالا فعلاً من تکیه‌ام روی مسئله‌ی کیفیّت است که باید به ارتقای کیفیّت محصولات منجر بشود.

ما در برخی از محصولات داخلی متأسّفانه شاهد این هستیم که به کیفیّت توجّه نمیشود؛ این خیلی بد است. این همه‌ حمایت در این طول این سالها از صنعت خودرو در کشور شده، [امّا] کیفیّت خودرو خوب نیست، مردم ناراضی‌اند، درست هم میگویند، حق با مردم است؛ یعنی اعتراض مردم به‌جا است. ‌این صنعت نتوانسته رضایت مشتری را جلب کند؛ باید شما بتوانید رضایت مشتری را جلب کنید. لذا مسئله‌ی کیفیّت در درجه‌ی اوّل است. حالا اگر از این فضای حمایتی، هم برای ارتقای کیفیّت استفاده نشود و هم سوءاستفاده بشود برای بالا بردن قیمت، این هم یک مشکل دیگر است؛ قیمت را بالا ببرند، کیفیّت بالا نرود و ارتقا پیدا نکند امّا این حمایت دولتی و تبلیغاتی و بانکی و غیره و جلوگیری از مثلاً رقابتهای خارجی موجب بشود که قیمت بالا برود؛ این خیلی چیز بدی است. حالا من گلایه میکنم از دوستانی که مسئولان کالاهای خانگی و لوازم خانگی هستند؛ ما از اینها حمایت کردیم و اسم آوردیم؛ شنیدم بعضی از اقلام دو برابر ارتقای قیمت پیدا کرده؛ چرا؟ این‌ جور نبایستی با حمایتها برخورد بشود. خب اگر این‌ جور ما کیفیّت را بالا نبریم، چطور انتظار داریم که بازارهای خارجی را فتح کنیم؟ کیفیّت خیلی مؤثّر است؛ این یک نکته.

یک نکته‌ی دیگر در باب تولید این است که کشور به تولید اشتغال‌آفرین توجّه ویژه‌ای بکند؛ بعضی از تولیدات کشور، تولیدات اساسی و مهمّی است و نیاز حیاتی کشور است؛ مثلاً فرض کنید صنعت نفت، صنعت فولاد و امثال اینها، لکن اینها از لحاظ اشتغال‌آفرینی آن چنان که برخی از صنایع دیگر اشتغال‌آفرینی دارند، اینها ندارند. البتّه توجّه به این صنایع اصلی لازم است، ضروری است، واجب است لکن غفلت از صنایع اشتغال‌آفرین یک مشکل بزرگی است، نبایستی این معنا پیش بیاید.‌ دستگاه‌های دولتی، دستگاه‌های بانکی [باید] کاری بکنند که تولید به معنای واقعی کلمه در جهت ایجاد اشتغال باشد؛ چون مسئله‌ی اشتغال یک مسئله‌ی حیاتی است برای کشور. و همین صنایع مهم هم در حول‌ و ‌حوش خودشان میتوانند یک زنجیره‌ای از صنایع اشتغال‌آفرین، صنایع پایین‌دستی که غالباً هم اشتغال‌آفرین است به‌ وجود بیاورند. مثلاً حالا در ذیل صنعت نفت، این صنایع پایین‌دستی انبوهی که وجود دارد که یک نمونه‌اش همین پتروپالایشگاه‌ها است که قانونش هم در مجلس در سال ۹۸ تصویب شد و به دولت وقت هم ابلاغ شد؛ منتها متأسّفانه دنبال‌گیری نشده، باید دنبال‌گیری بشود. اینها، هم سرمایه‌های متوسّط مردم را وارد میدان اشتغال میکند، هم اشتغال‌آفرین است؛ از این نمونه‌ها در صنایعی از قبیل صنایع فولاد و غیره هم وجود دارد. حمایتهای بانکی، تسهیلات باید به این سَمت حرکت بکند که به صنایع اشتغال‌آفرین بیشتر توجّه بشود.

یک نکته‌ی دیگر این است که ما در این چند سال به صنایع دانش‌بنیان تکیه کردیم؛ بارها و بارها تکرار شده، گفته شده، حمایت شده؛ خب خوب هم بوده، یعنی چند هزار صنعت دانش‌بنیان و بنگاه دانش‌بنیان به وجود آمده، و تلاشهای خوبی در این زمینه انجام گرفته، واحدهای کوچک و متوسّط ایجاد شده؛ آنچه مورد غفلت قرار گرفته این است که ما صنایع بزرگ خودمان را دانش‌بنیان کنیم. صنعت نفت [باید] دانش‌بنیان بشود. ما در زمینه‌ی صنعت نفت دچار عقب‌ماندگی فنّاوری هستیم. برخی از کشورهای منطقه از لحاظ نوع استخراج نفت و فنّاوری‌ای که در این جور جاها به کار میرود از ما خیلی جلوترند؛ ما در این زمینه عقب‌ماندگی داریم.

خب این عقب‌ماندگی را چه کسی باید جبران کند؟ از چه کسی کمک بگیریم؟ حتماً باید یک شرکت خارجی بیاید برای ما فنّاوری بیاورد؟ نه، من [به این] عقیده ندارم. خب می‌بینید شرکتهای خارجی چه جوری عمل میکنند؛ نمی‌آیند یا می‌آیند [ولی] امانت‌دارانه عمل نمیکنند، یا می‌آیند [امّا] به یک بهانه‌ای وسط کار رها میکنند، یا می‌آیند [ولی] سوءاستفاده میکنند. من البتّه با آمدن شرکت خارجی به طور کلّی مخالف نیستم لکن بایستی انتخاب کنیم. عقیده‌ی من این است که مجموعه‌های کارآمد داخلی میتوانند این کار را برای ما انجام بدهند؛ عقیده‌ی من این است. به نظر من اگر حالا مثلاً [مسئولین] صنعت نفت از جوانها درخواست کنند و نظرات آنها را بگیرند و کمکهایی را که لازم دارند، منعکس کنند به جوانهای دانش‌آموخته و دانشمند و خوش‌استعداد و علاقه‌مند ما، قطعاً [اینها] میتوانند مشکلات زیادی را برطرف کنند. نمونه‌های معدودی از آن را ما از نزدیک مشاهده کرده‌ایم؛ مثلاً یک جمع جوان آمدند پیش من گفتند ما فلان کارها را در زمینه‌ی نفت میتوانیم انجام بدهیم؛ ما اینها را متّصل کردیم به وزارت نفت -مال یکی دو سال قبل است؛ قبل از کرونا- و کارهای مهمّی را انجام دادند و مسئولین آن روز وزارت نفت تشکّر کردند، گفتند اینها کارهای بزرگی را برای ما توانستند انجام بدهند. نباید گمان کنیم که ارتقاء فنّاوری در صنایع گوناگون ما، از قبیل مثلاً فرض کنید همین صنعت نفت و غیره، فقط به وسیله‌ی کمپانی‌های خارجی باید انجام بگیرد؛ نه، از جوانهای دانشمند کار بخواهید، آنها را به حمایت خودتان دلگرم کنید، خواهید دید که از آنها کار برمی‌آید، برای شما بهترین فراورده‌ها را فراهم میکنند؛ به نظر من این جور است.

هر جایی که به جوانهای ما اعتماد شد و از آنها کار خواسته شد، واقعاً درخشیدند؛ به معنای واقعی کلمه درخشیدند؛ در همه‌ی بخشها، از واکسن کرونا بگیرید تا موشک نقطه‌زن. در مورد واکسن کرونا بهترینش را فراهم کردند، در مورد موشک نقطه‌زن هم دقیق‌ترینش را تولید کردند، در مورد صنعت نانو جزو ردیفهای اوّل قرار گرفتند، در زمینه‌ی سلّول‌های بنیادی، آن روزی که در دنیا کشورهایی که این کار را داشتند نادر بودند، خودشان را توانستند در ردیفهای جلو قرار بدهند در این دانش مهم و فنّاوری بسیار مهمّ زیستی؛ در زیست‌فنّاوری به طور کلّی کارهای برجسته‌ای را انجام دادند. جوانهای ما میتوانند کار انجام بدهند. به نظر من میتوانند. این استعدادها را قدر بدانیم و از آنها کار بخواهیم؛ چرا نتوانند در زمینه‌ی استخراج نفت کارهای مهم را انجام بدهند؟ چرا؟ میتوانند، قطعاً میتوانند؛ [اگر] از آنها کار خواسته بشود، به آنها کمک بشود، حمایت بشوند، میتوانند کار انجام بدهند.

یک نکته‌ی دیگر که البتّه این را هم قبلاً ما مکرّر گفته‌ایم امّا حالا که مسئولین محترم دولتی اینجا هستند باز هم تأکید میکنم که اعتبارات بانکی را به سمت تولید هدایت کنید؛ این را از بانک‌ها بخواهید؛ بانک‌ها را موظّف کنید؛ بانک مرکزی میتواند در این زمینه به طور جدّی فعّال بشود. فاصله‌ی بین رشد نقدینگی در کشور و رشد تولید ناخالص ملّی ما یک فاصله‌ی نجومی است؛ چرا؟ چرا باید اعتبارات جوری مصرف بشود که به این انبوه نقدینگی بینجامد و در رشد تولید کشور تأثیری نداشته باشد؟ این وضع باید تغییر پیدا کند؛ این دیگر کار مسئولین محترم دولتی است؛ این از جناب آقای مخبر که خب الحمدلله ایشان فرد توانایی هستند و دیگر مسئولین اقتصادی کشور انتظار هست که این کار را دنبال کنند؛ یعنی تعامل با بانک‌ها را متوقّف کنید به همین موضوع که اعتباراتی که داده میشود به سمت تولید برود؛ نظارت بانک مرکزی بر این کار قطعاً تأثیر خواهد داشت؛ این مسئله‌ی کلیدی مهمّی است. این هم یک مطلب.

یک مطلب دیگر هم درباره‌ی مسائل مربوط به کشاورزی است. خب اینجا کشت گلخانه‌ای را گفتند، تصویرهایی هم که نشان دادند، تصویرهای جالب توجّهی بود؛ مطالبی که گفته شد مطالب خوبی بود. البتّه این کشتهای گلخانه‌ای و مانند اینها مهم هم هست، لکن با کشت گلخانه‌ای کشور را نمیشود اداره کرد. ما خاک داریم، زمین داریم، آب داریم؛ بایستی نوع مصرف بهینه را پیدا کرد. از نابود شدن خاک باید جلوگیری کرد؛ از هدر رفتن آب باید جلوگیری کرد؛ آب هدر میرود. من می‌شناسم افرادی را که در همین زمینه‌ی استفاده‌ی از آب و خاک طرحهایی دارند که حدّاقلّش این است که قابل آزمودن است؛ باید به اینها گوش کرد؛ باید از اینها همکاری خواست تا ما بتوانیم کشاورزی کشور را رونق بدهیم؛ دانش‌بنیان کنیم کشاورزی را.

ما فارغ‌التّحصیل کشاورزی کم نداریم در کشور. من یک وقتی به یکی از شهرستان‌ها که مسافرت کرده بودم، آنجا به من گفتند که در این شهر هیچ دانش‌آموخته‌ی کشاورزی بیکار نیست؛ و زیاد هم بودند؛ گفتند ما تعداد زیادی دانش‌آموخته‌ی کشاورزی داریم که هیچ کدام بیکار نیستند؛ همه‌ی اینها در مزارع و در کشتزارهای گوناگون و کارهای کشاورزی به کار گرفته شده‌اند و کشاورز از نظراتشان استفاده میکند؛ یعنی فایده‌اش را میبیند، مشاهده میکند و فایده‌ برایش نقد است. کشاورزی را فنّاورانه کنیم و صرفه‌جویی در آب را به معنای جدّی کلمه دنبال کنیم. این هم این مسئله.

آن مطلبی هم که اوّل گفتم راجع به نقشه‌ی راهبردی، نقشه‌ی کلان راهبردی صنعت، خیلی چیز مهمّی است؛ این را دنبال کنید. ما نیاز داریم به این که سندی تهیّه بشود؛ در این زمینه باید سند نقشه‌ی راهبردی صنعتی کشور را تهیّه کنید و این را تصویب کنید. یکی از دوستان اشاره کردند که با رفت و آمد دولتها و تغییر دولتها، [برنامه] نباید تغییر پیدا کند. اینها اگر چنانچه به صورت یک سندِ مصوّبِ قانونیِ مستمرّی در دسترس باشد، از آن در طول سالهای متمادی استفاده میشود. خب حرفهای دیگری هم هست، [امّا] دیگر جلسه یک قدری طول کشیده، زمان هم تمام شده.

امیدوارم ان‌شاءالله خدای متعال به همه‌ی شماها توفیق بدهد، کمک کند. من از همه‌ی دوستانی که در زمینه‌ی تولید و فعّالیّتهای تولیدی اقتصادی تلاش میکنند، صمیمانه تشکّر میکنم و از برادرانی که در دولت مسئول هستند، مسئول بخشهای مختلف هستند یا در مجلس، برادرانی که در مجلس در کمیسیون‌های ذی‌ربط فعّال هستند درخواست میکنم به این مسئله‌ی مهم، [یعنی] مسئله‌ی تولید در کشور توجّه ویژه بکنند، عنایت خاص بکنند، مزاحمتها و موانع را برطرف کنند.

امسال ما گفتیم «پشتیبانی‌ها و مانع‌زدایی‌ها»؛(۶) حالا پشتیبانی یک مقوله است، به نظر من مانع‌زدایی از پشتیبانی هم بالاتر است؛ یعنی این موانعی را که وجود دارد در راه تولید، برطرف کنید؛ میتوانید برطرف کنید و خب بحمدالله مسئولین دولتی کار میکنند؛ من میبینم تلاشِ حقیقتاً مستوفایی انجام میدهند؛ این تلاش را ادامه بدهید، با واقعیّات جامعه آن تلاش را منطبق کنید، این موانع را برطرف کنید. ان‌شاءالله بعد از گذشت مدّت نه چندان طولانی آثارش در زندگی مردم محسوس خواهد بود.
از خداوند متعال برای همه‌ی شما توفیق مسئلت میکنم و لطف و رحمت الهی را برای روح مطهّر امام بزرگوارمان و شهدای بزرگوارمان از خداوند متعال طلب میکنم و فیض الهی را برای کشور ایران، ملّت ایران و مسئولین کشور مسئلت میکنم.

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته


۱)در ابتدای این دیدار چهارده نفر از فعّالان بخشهای مختلف تولید به بیان نظرات و دیدگاه‌های خود پرداختند.
۲)آقای محمّد مخبر
۳)مصباح‌المتهجّد و سلاح‌المتعبّد، ج ۲، ص ۷۳۸
۴)بیانات به مناسبت حلول سال نو (۱۳۹۹/۱/۱)
۵)ابلاغ سیاستهای کلّی اقتصاد مقاومتی (۱۳۹۲/۱۱/۲۹)
۶)بیانات به مناسبت حلول سال نو (۱۳۹۹/۱۲/۳۰)

بسم‌اللّه‌الرّحمن‌الرّحیم(۱)

و الحمد للّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی محمّد و آله الطّاهرین و لعنة اللّه علی اعدائهم اجمعین.

حقیقتاً خیلی متشکّرم از شما آقایان محترم که به این فکر افتادید و این اقدام بزرگ را انجام دادید. البتّه این یک مقدّمه است؛ یعنی این اقدام شما و این بزرگداشت جناب حمزه (سلام اللّه علیه) یک زمینه‌سازی و منبع‌سازی است برای کارهای بعدی. کار اصلی را بایستی هنر انجام بدهد و حتماً بایستی هنرهای نمایشی، هنرهای زبانی و تجسّمی به کار برود برای این قضیّه تا مقصود از تکریم و بزرگداشت شخصیّتی مثل جناب حمزه حاصل بشود؛ وَالّا با صِرف بزرگداشت [به نتیجه نمیرسد]، خب حالا ممکن است چون در رسانه‌ها پخش میشود، یک برهه‌ای از زمان اسم این بزرگوار پخش بشود؛ لکن آن کاری که شما میخواهید انجام بدهید و میخواهید فرهنگ‌سازی بکنید و الگوسازی بکنید، جز با کار هنری به طور کامل انجام نمیگیرد و ناقص خواهد ماند. بنابراین، کارتان بسیار خوب است. هر چه میتوانید ــ همان طور که اشاره هم کردید و درست است ــ بر اتقان تکیه کنید و کیفیّت را بالا ببرید؛ این موجب میشود که آن کسی که میخواهد کار هنری بکند، منابع لازم و مستندات لازم را در اختیار داشته باشد.

امّا چند جمله‌ای درباره‌ی جناب حمزه (علیه السّلام). واقعاً ایشان یکی از اصحاب غریب رسول‌اللّه (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) است، آن هم با آن نقشی که ایشان داشته است. در هنگام ایمان آوردنش، آن کیفیّت ایمان آوردن این بزرگوار است که علناً فریاد میزند من مسلمان شدم و اعلامِ اسلام میکند، بعد از آنکه به گفته‌ی ابن‌اثیر یک کتک مفصّلی به ابوجهل میزند ــ در اُسدالغابة،(۲) ابن‌اثیر این جوری میگوید ــ بعد، مسئله‌ی هجرت، ورود در مدینه و تأثیراتی که شخصیّت ایشان داشته در بنای این عمارت باشکوه اسلامی که پیغمبر میخواهد در آن محیط کوچک انجام بدهد؛ بعد، بنا بر یک روایت، اوّلین سریّه‌ای که پیغمبر میفرستند سریّه‌ی جناب حمزه است که برای او پرچم میبندند و او را میفرستند به جنگ؛ بعد هم در جنگ بدر و آن حرکت عظیمی که ایشان و آن دو بزرگوارِ دیگر انجام دادند و بعد هم در جنگ اُحد. وقتی که جناب حمزه میجنگید، یک علامتی با خودش داشت؛ در لباسش و هیئتش یک علامتی داشت ــ ظاهراً در جنگ بدر است ــ یکی از آن اسرا میگوید صاحب آن علامت چه کسی بود؟ گفتند حمزةبن‌عبدالمطّلب بود؛ گفت هر چه به سر ما آمد به وسیله‌ی او آمد؛ او بود که در بدر پدر لشکر کفّار را درآورد! یعنی یک چنین شخصیّتی بود؛ با این وضعیّت، این بزرگوار ناشناخته است، اسمش مطرح نیست، شرح حالش مطرح نیست، خصوصیّاتش مطرح نیست، ایشان واقعاً غریب است.

و واقعاً خدا رحمت کند مصطفیٰ عقّاد را و باید تشکّر کنیم از او که در فیلم «الرّسالة»(۳) این شخصیّت بزرگ را در قالب یک اثر فاخر ــ انصافاً فاخر است؛ بخصوص بخش مربوط به حمزه‌اش که خب بازیگرش هم بازیگر فوق‌العاده معروف و مهمّی است،(۴) حقیقتاً یک جلوه‌ای دارد ــ توانسته تا حدودی زندگی این بزرگوار را به تصویر بکشد؛ البتّه تا حدودی. و این کار بایستی انجام بگیرد. البتّه این کار در مورد دیگر صحابه‌ی پیغمبر هم باید انجام بگیرد: در مورد عمّار همین کار باید بشود؛ در مورد جناب سلمان باید بشود؛ در مورد جناب مقداد [باید بشود]. مقداد را چه کسی می‌شناسد؟ چه کسی میداند که او چه کرد؟ حتّی درباره‌ی بعضی از اصحاب درجه‌ی یک دارد که بعد از پیغمبر «حاصَ حَیصَة»،(۵) مگر مقداد؛ فقط او بود که هیچ تکان نخورد؛ اینها خیلی مهم است؛ اینها را بایستی زنده کرد، احیا کرد. یا جناب جعفربن‌ابی‌طالب همین جور؛ بخصوص که زندگی جناب جعفر، ظرفیّت هنری و ــ به تعبیر خودشان ــ ظرفیّت درامی‌اش خیلی زیاد است؛ آن سفر به حبشه و کیفیّت آن و رفتن و برگشتن و مانند اینها؛خیلی کار باکیفیّتی است و از لحاظ هنری میشود [روی آن] پرداخت خوبی انجام داد. بنابراین آنچه در درجه‌ی اوّل میشود گفت، این است که این بزرگوار انصافاً غریب است.

علاوه‌ی بر این کارها، به نظر من آن فرمایش امیرالمؤمنین (علیه‌ السّلام) و آن روایت درباره‌ی جناب حمزه که نورالثّقلین از خصال نقل میکند ــ من البتّه در نورالثّقلین دیدم، به خصال مراجعه نکردم ــ روایت مهمّی است. حضرت امام باقر (علیه ‌السّلام) از امیرالمؤمنین (علیه ‌السّلام) نقل میکند این را ــ روایت مفصّل است و یک تکّه‌اش این است ــ لَقَد کُنتُ‌ عَاهَدتُ‌ اللّهَ‌ تَعالی وَ رَسولَهُ اَنا وَ عَمّی حَمزَةُ وَ اَخی جَعفَرٌ وَ ابنُ عَمّی عُبَیدَة. همین عبیدةبن‌حارث که اصلاً کسی نمی‌شناسد این بزرگوار را؛ یکی از آن سه نفر بود که در جنگ بدر [به میدان] رفت، بعدها هم به شهادت رسید. هیچ کس اصلاً از ایشان خبری ندارد؛ حضرت امیر اسم او را می‌آورد [و میفرماید]: من و عمویم حمزه و برادرم جعفر و پسر عمویم عبیده، عَلى اَمرٍ وَفَینا بِهِ لِلّهِ وَ لِرَسُولِهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِه؛ بر یک موضوعی با هم توافق کردیم، با خدا و پیغمبرش معاهده کردیم؛ یعنی نشسته‌اند قرار گذاشته‌اند. امیرالمؤمنینِ جوان، با عموی مسنّش جناب حمزه ــ که دو سال یا بنا به روایتی چهارسال از پیغمبر بزرگ‌تر بوده و ضمناً برادر رضاعی پیغمبر هم هست ــ با آن برادر و با آن پسر عمو نشسته‌اند و قرارداد بسته‌اند بر یک امری که قاعدتاً «جهاد حتّی الشهادة» است؛ یعنی ما در این راه، در این حرکت، بی‌محابا میرویم تا لحظه‌ی شهادت.(۶) بعد حضرت میفرماید: فَتَقَدَّمَنی اَصحابی؛ این رفقا، [این] سه نفر از من جلو افتادند؛ وَ تَخَلَّفتُ بَعدَهُم لِما اَرادَ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَاَنزَلَ اللّهُ فینا: مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللّهَ عَلَیهِ فَمِنهُم مَن قَضىٰ‌ نَحبَه» تا آخر آیه. بعد میفرماید: حَمَزةُ وَ جَعفَرٌ و عُبَیدَة؛ این سه نفر «قَضى‌ نَحبَه»(۷) هستند؛ وَ اَنا وَاللّهِ المُنتَظِر.(۸) خب، اینها خیلی مهم است؛ اینکه از زبان امیرالمؤمنین، این جور شخصیّت‌ها تمجید بشوند و بزرگ بشوند و به رخ کشیده بشوند، نشان‌دهنده‌ی عظمت این موضوع و عظمت این شخصیّت‌ است.

خود پیغمبر اکرم به نظر میرسد که از همان لحظه‌ی اوّل که ایشان شهید شد، خواستند از او الگو درست کنند؛ اینکه پیغمبر به او لقب «سیّدالشّهدا» دادند؛ و بعد [وقتی] وارد مدینه شدند و دیدند زنهای انصار گریه میکردند، ناله میکردند، زاری میکردند ــ چون در جنگ اُحد ۷۰ نفر شهید شدند که ۴ نفر از مهاجرین بودند و ۶۶ نفر از انصار به شهادت رسیده بودند ــ  پیغمبر یک قدری گوش کرد، بعد فرمود که حمزه گریه‌کننده ندارد. این خبر به گوش زنهای مدینه رسید و همه گفتند که قبل از اینکه برای شهید خودمان گریه کنیم بر حمزه گریه خواهیم کرد.(۹) پیغمبر وادارشان کرد دیگر؛ یعنی وادار کرد همه‌ی مدینه را [بر او گریه کنند]؛ پیغمبر غوغا درست کرد همه‌ی مدینه را برای جناب حمزه. معنای این چیست؟ این [یعنی] پیغمبر میخواهد حمزه را برجسته کند. او سیّدالشّهدا است، و کسی است که همه باید بر او گریه کنند. این الگوسازی است و برای آن روز هم فقط نیست؛ برای همیشه‌ی تاریخ است و برای همه‌ی مسلمین است؛ بنابراین کار شما [تنها] مربوط به داخل کشور و ایران نیست؛ کاری دارید میکنید که اگر ان‌شاءاللّه خوب از آب دربیاورید ــ که من امیدوار هم هستم که کارتان خوب از آب دربیاید ــ آن وقت خدمتی خواهد بود به همه‌ی کشورهای اسلامی؛ کشورهای عربی،‌ کشورهای با زبانهای دیگر که اینها همه باید استفاده کنند و استفاده خواهند کرد و شاید هنرمندان آنها پیش‌قدم بشوند و کارهای بزرگی را انجام بدهند.

خب، حالا کاری که ما باید بکنیم، [این است که] عناصر تشکیل‌دهنده‌ی شخصیّت حمزه را باید مشخّص بکنیم؛ یعنی یکی از کارهای بزرگ این است که چه شد و چه خصوصیّتی [بود] که این شخصیّت را در این حد، عظمت بخشید؛ به نظر من این یکی از کارها است. آن وقت اینها الگو بشود برای ماها که هم خودمان و هم دیگران از آن استفاده کنیم. و به نظر من دو مورد از این عناصر مهمّ تشکیل‌دهنده‌ی شخصیّت او، یکی «عزم راسخ» است و یکی «قدرت شناخت» که اینها را ما بایستی هر چه میتوانیم ترویج کنیم. عزم راسخ؛ گاهی اوقات انسان از یک چیزی مطّلع است، یک چیزی را قبول هم دارد، اعتقاد هم دارد، منتها به خاطر ضعف نفْس بر طبق آن عمل نمیکند؛ اراده‌ی قوی و عزم راسخ اینجا یک عنصر تعیین‌کننده است که این آدم با عزم راسخ [عمل کند].

آن روزی که جناب حمزه اسلام آورد ــ جناب حمزه سال هشتم بعثت اسلام آورد که این، مستند به منابع معروف است؛ یعنی اُسدالغابة(۱۰) و دیگران، سال هشتم گفته‌اند ــ جزء سخت‌ترین اوقات پیغمبر بود؛ چون اسلام علنی شده بود، از اطراف و اکناف به پیغمبر حمله میکردند، به اصحاب پیغمبر حمله میکردند. البتّه این هست که جناب حمزه قبل از آن که مسلمان هم بشود از پیغمبر به طور جدّی دفاع میکرد؛ از اوّل دفاع میکرد؛ و این [هم] هست که مثلاً آن وقتی که جناب ابوطالب مشکلاتی داشت و حضرت امیرالمؤمنین را پیغمبر قبول کرد، ایشان [هم] جناب جعفر را از بچّگی [به خانه‌ی خود آورد]؛(۱۱) یعنی از این قبیل چیزها در زندگی جناب حمزه هست که اینها مال قبل از اسلام است.  این سختی‌هایی که شنیده‌ایم، مال همین سالها است که در یک چنین شرایطی که مسلمانها در نهایت محنت زندگی میکنند، این آدم در مسجدالحرام، کنار کعبه فریاد میزند که من مسلمان شدم و همه بدانید من به دین او ایمان آوردم.

اینها خب آن شجاعت و آن عزم راسخ و تشخیص درست را [نشان میدهد]؛ و این تشخیص درست خیلی مهم است. یاد بدهیم خودمان را و مردممان را به اینکه روی مسائل درست فکر کنیم و درست تشخیص بدهیم. وَ قالوا لَو کُنّا نَسمَعُ اَو نَعقِلُ ما کُنّا فی اَصحابِ السَّعیرِ* فَاعتَرَفوا بِذَنبِهِم؛(۱۲) اینکه نشنویم، فکر نکنیم، تأمّل نکنیم، گناه است؛ قرآن این جوری با صراحت این را بیان میکند. و خب حالا این بزرگوار بنا به فرمایش امیرالمؤمنین، به نقل امام باقر (علیه ‌الصّلاة و السّلام) مصداق «صَدَقوا ما عاهَدُوا اللّه»(۱۳) است؛ آن وقت این «صَدَقوا ما عاهَدُوا اللّه» ــ یعنی صادقانه با معاهده‌ی الهی رفتار کردن ــ چه‌ جوری است؟ شکل تمام و کاملش عبارت از این است که شخص از خودش مصداقی بسازد برای معارف الهی و برای دستورات الهی و برای راهی که خدا معیّن کرده و پیش پا گذاشته؛ یعنی خودش را مصداق آن قرار بدهد؛ این را ان‌شاءاللّه یاد بگیریم.

و اگر خواصّ جامعه همّت کنند برای تولید یک چنین شخصیّت‌هایی‌، هر یک از اینها خواهد توانست جامعه را در مواقع حسّاس نجات بدهد؛ واقعاً این جوری است. ما اکتفا نکنیم به همین که حالا کسانی را تربیت کنیم، یا موعظه‌ کنیم، یا از این کارها، که حالا بالاخره باری‌به‌هرجهت، یک چیزی را قبول کنند؛ نه، سعی دستگاه‌ها بر این باشد ــ بحمداللّه جامعةالمصطفیٰ در این زمینه‌ها میتواند مرکز فعّالی باشد؛ در قم، مراکزی که اخیراً مدیریّت کارآمدِ حوزه بحمداللّه به وجود آورده میتواند یک چنین چیزهایی را تمهید کند؛ بعضی از دستگاه‌های تبلیغی هم در این زمینه خوب کار میکنند ــ شخصیّت‌هایی را درست کنیم که این شخصیّت‌ها خودشان مصداق باشند برای معارف الهی، معارف اسلامی و احکام اسلامی. اگر یک چنین شخصیّت‌هایی درست بشوند، آن وقت دیگر تشکیل تمدّن اسلامی یک چیز قطعی خواهد بود؛ یعنی دیگر مورد تردید نخواهد بود.

خداوند ان‌شاءاللّه به شماها اجر بدهد، شماها را موفّق کند که بتوانید این کار را و کارهای بعدی را ان‌شاءاللّه با بهترین وجهی انجام بدهید. بنده هم به سهم خودم از همه‌ی شما آقایانی که دست‌اندرکار این قضیّه هستید تشکّر میکنم.

والسّلام‌علیکم‌و‌رحمة‌اللّه
 

۱) در ابتدای این دیدار، حجّت‌الاسلام والمسلمین علی عباسی (رئیس جامعة المصطفی العالمیّة) و حجّت‌الاسلام والمسلمین ناصر رفیعی‌محمّدی (مسئول همایش بین‌المللی حضرت حمزه‌ی سیّد‌الشّهدا) مطالبی بیان کردند.
۲) اسدالغابة، ج ۱، صص ۵۲۸ تا ۵۲۹
۳) این فیلم در ایران با نام محمّد رسول اللّه به نمایش درآمده است.
۴) آنتونی کوئین
۵) بحارالانوار، ج ۲۸، ص ۲۳۹
۶) گریه‌ی معظّمٌ‌له
۷) کسانی که صادقانه به عهدشان وفا کردند.
۸) تفسیر نورالثّقلین، ج ۴، ص ۲۵۸
۹) اسدالغابة، ج ۱، صص ۵۳۰
۱۰) اسدالغابة، ج ۱، ص ۵۲۸
۱۱) مقاتل‌الطّالبیّین، ص ۴۱
۱۲) سوره‌ی ملک، آیه‌ی ۱۰ و بخشی از آیه‌ی ۱۱؛ «و گویند: «اگر شنیده [و پذیرفته‌] بودیم یا تعقّل کرده بودیم در [میان‌] دوزخیان نبودیم.‌ پس به گناه خود اقرار مىکنند ...»
۱۳) سوره‌ی احزاب، بخشی از آیه‌ی ۲۳

«زیارت غدیریه» و «زیارت جامعه کبیره»؛ دو یادگار گرانبهای امام هادی علیه السلام


 حضرت امام هادی علیه السلام نقش اساسی در تبیین جایگاه رفیع امامت داشته اند و به همین منظور معارف ناب امامت را در قالب زیارت نامه‌های متعدد به شیعیان آموزش داده اند و دو یادگار ارزشمند ایشان، «زیارت غدیریه» و «زیارت جامعه کبیره» است.

با توجه به ضرورت معرفت به مقام و صفات امامان معصوم علیهم السلام که از اصول دین مبین اسلام است، حضرت امام هادی علیه السلام نقش اساسی در تبیین جایگاه رفیع امامت داشته اند و به همین منظور معارف ناب امامت را در قالب زیارت نامه‌های متعدد به شیعیان آموزش داده اند. دو یادگار ارزشمند امام هادی علیه السلام که ویژگی‌های ممتاز امامت را به زیبایی و در حد کمال مطرح نموده، «زیارت غدیریه» و «زیارت جامعه کبیره» است.

 

جایگاه والای امامت

بالاترین جایگاه و مقام در عالم هستی متعلق به ائمه اطهار علیهم السلام است و یکی از شؤون اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام مسئله امامت است که پیامبران اولواالعزم و برگزیده الهی پس از امتحان‌های بسیار مهم به آن مقام نائل گشته اند. خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: «وَ إِذِ ابْتَلی‏ إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ‏ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی‏ قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمین؛ و یاد کن هنگامی که ابراهیم را پروردگارش به اموری دشوار و سخت‏ آزمایش کرد، پس او همه را به طور کامل به انجام رسانید، پروردگارش به او فرمود: من تو را برای همه مردم پیشوا و امام قرار دادم. ابراهیم گفت: و از دودمانم نیز پیشوایانی برگزین‏. فرمود: این پیمان به ستمکاران نمی‌رسد». (بقره/۱۲۴).

در قیامت نیز حشر انسان بر اساس پذیرش امامتِ منصوب از جانب خدای منان است.

«یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ فَمَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِیَمینِهِ فَأُولئِکَ یَقْرَؤُنَ کِتابَهُمْ وَ لا یُظْلَمُونَ فَتیلا؛ قیامت، روزی است که هرکس با امامش خوانده شود؛ پس هر گروهی که نامه اعمالشان در دست راست باشد، نامه خود را قرائت می‌کنند و کمترین ظلمی در حق آنان نخواهد شد». (اسراء/۷۱).

امیرالمؤمنین علی علیه السلام نیز در باره نقش اساسی امامت فرمودند: «إِنَّمَا الْأَئِمَّةُ قُوَّامُ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ وَ عُرَفَاؤُهُ عَلَی عِبَادِهِ وَ لَا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ عَرَفَهُمْ وَ عَرَفُوهُ وَ لَا یَدْخُلُ النَّارَ إِلَّا مَنْ أَنْکَرَهُمْ وَ أَنْکَرُوه‏؛ امامان، رهبران و راهنمایان خداوند بر بندگان او هستند و کسی داخل بهشت نخواهد شد، مگر این که آنان را بشناسد و آنان نیز او را بشناسند، و کسی داخل دوزخ نخواهد شد، مگر این که آنان را انکار کند و آنان نیز او را انکار نمایند». (نهج البلاغه، خطبه ۱۵۲).

 

شیوه‌های معرفی جایگاه امامت

با توجه به اهمیت مسئله امامت در دین و نقش اساسی آن در هدایت بشریت، پس از فرمان صریح خداوند متعال به رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در روز غدیر خم که فرمودند: «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ‏ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ، ای پیامبر! آن چه از سوی پروردگارت [درباره ولایت و رهبری علی بن أبی‏طالب امیرالمؤمنین علیه السلام‏] بر تو نازل شده ابلاغ کن؛ و اگر انجام ندهی پیام خدا را نرسانده‏ای. و خدا تو را از [آسیب و گزند] مردم نگه می‌دارد؛ قطعاً خدا گروه کافران را هدایت نمی‌کند». مائده/۶۷، هر یک از حضرات معصومین صلوات الله علیهم اجمعین به مقتضای زمان و فهم مخاطبان خویش گوشه‌ای از عظمت امامان معصوم علیهم السلام و ویژگی‌های آنان را مطرح نموده اند. در زمان حضرت امام هادی علیه السلام نیز مباحث امامت با افزایش معرفت پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام همراه بوده و آن حضرت نیز نقش اساسی در تبیین جایگاه رفیع امامت داشته اند به همین منظور معارف ناب امامت را در قالب زیارت نامه‌های متعدد به شیعیان آموزش داده اند.

 

دو یادگار ارزشمند امام هادی علیه السلام که ویژگی‌های ممتاز امامت را به زیبایی و در حد کمال مطرح نموده، «زیارت غدیریه» و «زیارت جامعه کبیره» است.

 

۱. زیارت شریفه غدیریه

هنگامی که حضرت امام هادی علیه السلام از مدینه به سامراء فرا خوانده شدند، در مسیر عبور، به نجف اشرف رسیدند که مصادف شد با روز ۱۸ ذی حجه و عید سعید غدیر. امام هادی علیه السلام به زیارت امیرالمومنین علی علیه السلام رفته و زیارتی با مضامین بسیار عالی انشا فرموده و جدشان را زیارت نمودند که متن آن به «زیارت غدیریه» مشهور شد.

سفر امام هادی علیه السلام از مدینه به سمت سامراء به دستور خلیفه ستمگر عباسی، متوکل لعنة الله علیه در سال ۲۳۴ هجری و در اوج خفقان شدید صورت گرفت، در حالی که از سن مبارک آن حضرت بیش از ۲۱ بهار نمی‌گذشت. اما حضرت هادی علیه السلام توانستند این سفر تهدید آمیز را با انشا زیارت غدیریه در نجف اشرف تبدیل به فرصتی نیکو برای شیعیان نموده و معارف ناب مکتب اهل بیت علیهم السلام و معرفت پیروان این مکتب نورانی را افزایش دهند.

فضیلت‌های بی نظیر و بی پایان

معرفت و شناخت امام بر هر مسلمانی تکلیف و واجب است. زراره به حضرت امام محمد باقر علیه السلام عرض می‌کند: «أَخْبِرْنِی عَنْ مَعْرِفَةِ الْإِمَامِ‏ مِنْکُمْ وَاجِبَةٌ عَلَی‏ جَمِیعِ الْخَلْقِ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بَعَثَ مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله و سلم إِلَی النَّاسِ أَجْمَعِینَ رَسُولًا وَ حُجَّةً لِلَّهِ عَلَی جَمِیعِ خَلْقِهِ فِی أَرْضِهِ فَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ بِمُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ وَ اتَّبَعَهُ وَ صَدَّقَهُ فَإِنَّ مَعْرِفَةَ الْإِمَامِ مِنَّا وَاجِبَةٌ عَلَیْهِ …؛ آیا معرفت امام از شما خانواده بر تمام خلق واجب است؟ فرمودند: خدای عز و جل حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم را بر تمام مردم به عنوان رسول و حجت خدا بر همه خلقش در روی زمین مبعوث فرمود، پس هر که به خدا ایمان آورد و به محمد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ایمان آورد و از او پیروی کند و تصدیقش نماید، معرفت امام از ما خانواده بر او واجب است» ‏. (الکافی؛ ج ‏۱؛ ص ۱۸۰).

 

حضرت امام هادی علیه السلام در زیارت غدیریه به معرفی کامل، جامع و زیبای امیرالمؤمنین علیه السلام پرداخته، همان گونه که در «زیارت جامعه کبیره» به معرفی امامان معصوم صلوات الله علیهم اجمعین پرداختند. زیارت غدیریه یکی از مهم‌ترین منابعی است که در جهت شناخت شخصیت امیرالمؤمنین علیه السلام به دست ما رسیده است. در این زیارت برجسته و ممتاز، مختصری از تاریخ زندگانی با برکت تا شهادت با سعادت امیرالمومنین علیه السلام در قالب ۲۰۰ فضیلت از فضائل امیرالمومنین علیه السلام نقل شده است. برخی از معارف مطرح شده در این زیارت عبارت است از:

۱. فضیلت‌های قرآنی: امام هادی علیه السلام در این زیارت شریف به ۶۰ آیه قرآن با محوریت فضائل قرآن ناطق استناد نمودند که در نوع خود بی نظیر است. برخی از این آیات عبارت است از: آیه لیلة المبیت، آیه صادقین، آیه تبلیغ، آیه ولایت، آیه تطهیر، آیه اکمال، آیه اطعام و...

۲. فضیلت‌های روایی: در زیارت غدیریه به بیان فضایلی از امیرالمؤمنین علیه السلام که پشتوانه روایی در منابع خاصه و عامه دارد، اشاره شده است. مانند: امیرالمؤمنین، سید الوصیین، وارث علم النّبیین، ولی ربّ العالمین، امین‌الله فی ارضه، سفیرالله فی خلقه، الحجّه البالغه علی عباده، دین‌الله القویم، صراط مستقیم، نبأ عظیم، اوّل من آمن باللّه، سید المسلمین، یعسوب المؤمنین، امام المتقین، قائد الغرّ المحجّلین، امام المّتقین، اوّل من صدّق بما انزل الله علی نبیه و…

۳. فضیلت‌های تاریخی: در این زیارت با عظمت، مطالبی از رشادت‌های تاریخی امیر المؤمنین علیه السلام و فداکاری‌های آن حضرت در راه دین اسلام بیان شده است. از جمله: جنگ بدر، احزاب، اُحد، حُنین، صفّین، جمل، نهروان و...

 

ویژگی‌های زیارت غدیریه

۱. تولی و تبری: زیارت غدیریه در کنار بیان فضائل بی مانند امیرالمؤمنین علیه السلام، به مسئله مهم بیزاری از دشمنان آن حضرت نیز اشاره نموده و در کنار «امیرالمؤمنین شناسی» به مسئله مهم «دشمن شناسی» نیز پرداخته شده است.

۲. مداومت بر خواندن: زیارت غدیریه را علاوه بر روز غدیر در تمام ایام سال و مناسبت‌های خاص نیز می‌توان خواند. همان گونه که زیارت عاشوراء، علاوه بر روز عاشوراء، در همه ایام سال نیز خوانده می‌شود. مرحوم حاج شیخ عباس قمی درباره زمان خواندن این زیارت با استناد به کلام عثمان بن سعید می‌نویسد: «این زیارت را در هر روز از نزدیک و دور می‌شود خواند و این فایده جلیله‌ای است که البته راغبین در عبادت و شائقین زیارت حضرت شاه ولایت آن را غنیمت خواهند شمرد. (هدیة الزائرین، ص ۲۴۲؛ مفاتیح الجنان، اسوه، ص ۳۶۱).

۳. اعتبار سند و قوت متن: این زیارت نامه هم از جهت اعتبار سند و هم از جهت قوت و اتقان متن از معتبرترین زیاراتی می‌باشد که به دست ما رسیده است. همه راویان این زیارت از بزرگان شیعه هستند و در وثاقت هیچ یک از آنان تردید نشده است. سند این زیارت چنین است: در کتاب شریف «المزار مشهدی» از ابوالفضل شاذان بن جبرئیل قمی از عماد الدین محمد بن ابوالقاسم طبری از ابو علی فرزند شیخ طوسی که به او مفید ثانی می‌گویند از پدرش از شیخ مفید از ابن قولویه قمی از شیخ کلینی از علی بن ابراهیم قمی از پدرش از ابو القاسم حسین بن روح نوبختی و عثمان بن سعید عمری از امام حسن عسکری از امام هادی علیهما السلام. (المزار، ابن مشهدی، ص ۲۶۳). محدث قمی به معتبر بودن سند این زیارت‌نامه اشاره نموده و نوشته است: کمتر حدیثی به قوت سند این زیارت‌نامه می‌رسد. (هدیة الزائرین، ص ۲۴۱).

۴. بیان شباهت‌ها: یکی از ویژگی‌های زیبای این زیارت، بیان شباهت‌های امیرالمومنین علیه السلام به انبیا الهی با استناد به آیات قرآن است. مانند: شباهت لیلة المبیت به ذبح حضرت اسماعیل و شباهت فتنه صفین به فتنه سامری.

نتیجه آن که «زیارت غدیریه» می‌تواند در کنار «زیارت جامعه کبیره» که هر دو از یادگارها و میراث گران بهای امام هادی علیه السلام است، موجب شناخت صحیح مسئله مهم امامت باشد.

زیارت غدیریه و جامعه کبیره را علاوه بر کتب روایی و ادعیه می‌توانید در مفاتیح الجنان مرحوم حاج شیخ عباس قمی رحمة الله علیه در بخش زیارات امیرالمؤمنین علیه السلام و زیارات ائمه اطهار علیهم السلام، بخش زیارات جامعه جستجو نمائید.

 

گزیده ای از زیارت غدیریه:

السَّلَامُ عَلَی مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَ سَیِّدِ الْمُرْسَلِینَ وَ صَفْوَةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ أَمِینِ اللَّهِ عَلَی وَحْیِهِ وَ عَزَائِمِ أَمْرِهِ وَ الْخَاتِمِ لِمَا سَبَقَ وَ الْفَاتِحِ لِمَا اسْتَقْبَلَ وَ الْمُهَیْمِنِ عَلَی ذَلِکَ کُلِّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ وَ صَلَوَاتُهُ وَ تَحِیَّاتُهُ وَ السَّلَامُ عَلَی أَنْبِیَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلَائِکَتِهِ الْمُقَرَّبِینَ وَ عِبَادِهِ الصَّالِحِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَ سَیِّدَ الْوَصِیِّینَ وَ وَارِثَ عِلْمِ النَّبِیِّینَ وَ وَلِیَّ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ مَوْلَایَ وَ مَوْلَی الْمُؤْمِنِینَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلَایَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ یَا أَمِینَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ سَفِیرَهُ فِی خَلْقِهِ وَ حُجَّتَهُ الْبَالِغَةَ عَلَی عِبَادِهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا دِینَ اللَّهِ الْقَوِیمَ وَ صِرَاطَهُ الْمُسْتَقِیمَ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا النَّبَأُ الْعَظِیمُ‏ ﴿ الَّذِی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ ﴾ وَ عَنْهُ یُسْأَلُونَ...

 

۲. زیارت جامعه کبیره

پانزدهم ذی‌الحجة سال روز میلاد با سعادت امام علی النقی الهادی علیه السلام است که به عنوان روز «زیارت جامعه کبیره» نامیده شده است. زیارت جامعه کبیره در کنار «زیارت غدیریه»، میراث گران بهای امام هادی علیه السلام در توصیف جایگاه امامت و گنجینه‌ای از معارف کامل امام شناسی است.

 

دائرة المعارف امام شناسی

شناخت امام یکی از مسلمّات و ضروریّات اسلام است و اگر مسلمانی، بدون شناخت امام از دنیا برود، مرگ او همانند مردن زمان جاهلیت است. أَنَّهُ مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ یَعْرِفْ‏ إِمَامَهُ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّة؛ (بحار الأنوار، ج ‏۲۵، ص: ۱۵۸).

از سویی دیگر مسئله امام شناسی از آن معارف نابی است که هر کس توان شناخت آن را ندارد، ائمّه اطهار علیهم السلام که همان راهنمایان حقیقی دین هستند، با تفسیر آیات مبین قرآنی و بیان احادیث شریف نبوی به تبیین این مسئله مهم پرداخته اند. روش دیگر جهت تبیین معرفة الامام، بیان معارف ناب امام شناسی در قالب زیارت نامه است. به تحقیق «زیارت جامعه کبیره»، از آن زیارت‌هایی است که در آگاه نمودن پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام از مراحل پنج گانه پذیرش ولایت (معرفت، محبت، مودّت، اطاعت و نصرت)، جامعیتی خاص و کمال و تمام دارد. زیارت نامه جامعه کبیره «آینه تمام نمای سیمای امام معصوم» و ارادت نامه شیعیان خاص، فهیم و آگاه است که با بیان ۴۲۰ ویژگی امامان معصوم علیهم السلام به توصیف بلند و بلیغی از جوانب مختلف اصل ولایت و امامت می‌پردازد.

 

چرا جامعه؟

دلایل بسیاری برای وصف این زیارت نامه به عنوان «جامعه» ذکر شده‌است. این معیارها عبارتند از:

۱. جامعیت کاربردی: در مقام زیارتِ هر امامی قابل استفاده است.

۲. جامعیت زمانی: در هر زمان و هر مناسبتی می‌توان خواند.

۳. جامعیت مکانی: در هر مکانی اعم از حرم های شریف و غیر حرم های شریف خوانده می‌شود.

۴. جامعیت مضمونی. شامل تمامی صفات و کمالات ائمه اطهار علیهم السلام و توصیف مفصّل فضائل ایشان است. (دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج ۱۷، ذیل واژه جامعه زیارت، ص ۳۵۶).

۵. جامعیت معارف: این زیارت نامه یک دوره معرفت شناسی است و علاوه بر بیان صفات و کمالات و اوصاف حضرات ائمه اطهار علیهم السلام، معارف ناب توحیدی، پیامبر شناسی، تولّی، تبرّی، دشمن شناسی، مباحث مهدویت، رجعت و آموزه‌های قرآنی نیز وجود دارد.

عنوان «کبیره»، به معنای بزرگ، صفت جامعه می‌باشد چرا که این زیارت در برگیرنده برترین و بزرگ‌ترین معارف ناب الهی است و نیز در مقابل صغیره است. به دلیل آن که زیارت‌های جامعه‌ای نیز وجود دارد که کوتاه‌تر از جامعه کبیره است و به عنوان زیارت «جامعه صغیره» نام گذاری شده است.

 

بهترین زیارت

در بیان عظمت زیارت جامعه کبیره حکایات و تشرفات فراوان است که به یک نمونه اشاره می‌شود.

مرحوم علامه محمد تقی مجلسی رحمت الله علیه در شرح بر کتاب شریف من لا یحضره الفقیه، هنگامی که به زیارت جامعه کبیره می رسند، حکایت زیبای تشریف خویش به محضر مبارک حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه الشریف را این چنین نقل نموده اند.

و هنگامی که به سامراء جهت زیارت عسکریین علیهما السلام مشرف شدم، حضرت صاحب الامر صلوات اللَّه علیه در کنار ضریح مقدس دیدم. چون نظرم به ان حضرت افتاد شروع نمودم به خواندن زیارت جامعه و در حفظ داشتم تا جمیع را بر آن حضرت خواندم و غرضم زیارت بود با مداحی حضرات و چون تمام شد حضرت فرمودند: «نعمت‏ الزّیارة؛ خوب زیارتی است» اشاره کردم به قبر شریف امام هادی علیه السلام و عرض نمودم: زیارت جامعه از جد شماست؟ حضرت فرمودند: آری!. (لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه؛ ج ‏۸؛ ص ۶۶۵؛ این حکایت را فرزندشان مرحوم علامه محمد باقر مجلسی نیز در بحار الأنوار؛ ج ‏۱۰۲؛ ص ۱۱۳، نقل نموده اند).

 

متن، محتوا و سند

زیارت جامعه کبیره از جهت سند و محتوا، هم‌چنین توجه زیاد علمای شیعه به متن آن،، از منظر حدیث‌شناسی، دارای سند و متن معتبر است و متن آن در بسیاری از منابع روایی از جمله منابع متقدمی چون برخی کتب اربعه وجود دارد. شیخ صدوق سند این زیارت را به طور متصل چنین ذکر می‌کند: حَدَّثَنا «علیّ بن اَحمد بن محمَّد بن عِمْران الدَّقَّاق» و «محمَّد بن اَحمد السِّنانی» و «علیّ بن عبداللَّه الوَرَّاق» و «الحسین بن ابراهیم بن اَحمد بن هِشام المُکَتِّب» قالوا حَدَّثَنا «محمَّد بن اَبی عبد اللَّه الکُوفی» و «اَبوالْحسین الْاَسدیّ» قالوا حدَّثَنا «محمَّد بن اسماعیل المَکّیّ البَرْمَکیّ» قال حَدَّثَنا «موسی بن عمران النَّخعیّ» قال: قُلْتُ لِعَلِیِّ بن محمَّد الهادی علیه السلام… (عیون اخبار الرضا علیه‌السلام، ج ۱، ص ۳۰۴).

هر چند سند زیارت جامعه کبیره محکم است، اما از جهت سبک، لحن، اسلوب ادبی، فصاحت، بلاغت، متن و محتوا نیز بسیار فوق العاده، در سطح بالا و دارای حقایق و واقعیت‌هایی است که بشر عادی را توان بیان چنین عباراتی نیست، و به یقین از معصوم علیه‌السّلام صادر شده است. متن فاخر و محتوای عمیق زیارت جامعه کبیره به قدری قوی و هماهنگ با قرآن و سایر سخنان اهل بیت علیهم‌السّلام است که بسیاری از اندیشمندان دینی، آن را صحیح و در استناد آن به معصوم تردیدی نکرده‌اند. مرحوم علامه محمدباقر مجلسی رحمة الله علیه، پس از شرح این زیارت‌نامه می‌نویسد: «أقول إنما بسطت الکلام فی شرح تلک الزیارة قلیلا و إن لم أستوف حق‌ها حذرا من الإطالة لأنها أصح الزیارات سندا و أعمها موردا و أفصحها لفظاً و أبلغها معنی و أعلاها شأنا؛ این زیارت، صحیح‌ترین زیارت از جهت سند و عمومی ترین زیارت در مورد امامان معصوم علیهم السلام و دارای فصیح‌ترین واژه‌ها و رساترین معانی و برترین جایگاه را دارد». (بحارالانوار، ج ۹۹، ص ۱۴۴).

 

استناد به زیارت جامعه

علمای شیعه به زیارت جامعه کبیره در آثار خود به تناسب استدلال و استشهاد نموده اند و معلوم می‌شود که وثوق و اعتماد به ثبوت صدور این زیارت از ناحیه امام معصوم علیه‌السّلام داشته اند. به عنوان مثال آقا رضا ابن محمدهادی فقیه همدانی در مصباح الفقیه در بخش غسل‌های مستحبی می‌نویسد: از موارد غسل در خصوص زیارت، همانند روایت مشهوری است که در زیارت جامعه وارد شده است؛ همان زیارتی که هر امامی را می‌توان با آن زیارت کرد و دستور غسل نیز دارد. (مصباح الفقیه، ج ۶، ص ۴۶).

 

شروح متعدد جامعه کبیره

زیارت جامعه کبیره چنان مورد توجّه عالمان شیعی بوده که بسیاری آن را شرح کرده و به بیان لغات، مفاهیم و معانی والای آن پرداخته‌اند. تا کنون صدها اثر چاپی و خطی پیرامون ترجمه، شرح، پژوهش، مقاله، پایان نامه به زبان‌های فارسی، عربی، انگلیسی و اردو از زیارت جامعه کبیره منتشر شده و در کتاب خانه‌های مختلف به ثبت رسیده است که حکایت از اعتبار و اهمیت و ارزش این زیارت بین علما، اندیشمندان، پژوهشگران، نویسندگان دارد. جهت آشنایی با آثار مربوط به زیارت جامعه کبیره، می‌توان به پایگاه اطلاع رسانی کتاب خانه مجلس شورای اسلامی مراجعه نمود.

 

گزیده ای از زیارت جامعه کبیره

السَّلَامُ‏ عَلَیْکُمْ‏ یَا أَهْلَ‏ بَیْتِ‏ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفَ الْمَلَائِکَةِ وَ مَهْبِطَ الْوَحْیِ وَ مَعْدِنَ الرَّحْمَةِ وَ خُزَّانَ الْعِلْمِ وَ مُنْتَهَی الْحِلْمِ وَ أُصُولَ الْکَرَمِ وَ قَادَةَ الْأُمَمِ وَ أَوْلِیَاءَ النِّعَمِ وَ عَنَاصِرَ الْأَبْرَارِ وَ دَعَائِمَ الْأَخْیَارِ وَ سَاسَةَ الْعِبَادِ وَ أَرْکَانَ الْبِلَادِ وَ أَبْوَابَ الْإِیمَانِ وَ أُمَنَاءَ الرَّحْمَنِ وَ سُلَالَةَ النَّبِیِّینَ وَ صَفْوَةَ الْمُرْسَلِینَ وَ عِتْرَةَ خِیَرَةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ...

امید است با قرائت این دو زیارت و ترویج آن بتوانیم گامی هر چند ناچیز در راه کسب معارف امامت برداریم. ان شاء الله

به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری،  بیانات حضرت آیت الله خامنه ای در دیدار دست‌اندکاران همایش حضرت حمزه (علیه‌السلام) که در تاریخ پنجم بهمن ۱۴۰۰ برگزار شده بود، صبح امروز (پنجشنبه) در محل برگزاری این همایش در قم قرائت و منتشر شد.

ایشان در این دیدار با تشکر از بزرگداشت جناب حمزه (عموی پیامبر بزرگوار اسلام)، منابع علمی و تحقیقیِ این همایش را زمینه مناسبی برای فرهنگ‌سازی و الگوسازی از آن شخصیت بزرگ اسلام دانستند و گفتند: با وجود نقش برجسته جناب حمزه در تاریخ اسلام بویژه در هجرت به مدینه و رشادت او در جنگ‌های با کفار، اما این شخصیت ارزشمند غریب است و باید از زندگی این بزرگوار و دیگر صحابه برجسته اما ناشناخته پیامبر همچون عمار، سلمان، مقداد و جعفر بن ابی‌طالب در قالبهای هنری و نمایشی تصویرسازی شود.

رهبر معظم انقلاب، هدف پیغمبر اکرم(ص) از مأمور کردن زنان مدینه به گریه بر جناب حمزه پس از شهادت و معرفی او به عنوان سیدالشهداء را، الگوسازی از این شخصیت شجاع و فداکار برای همیشه تاریخ و همه مسلمانان دانستند و خاطرنشان کردند: دو عنصر مهم الگوساز در شخصیت جناب حمزه، «قدرت شناخت» و «اراده قوی و عزم راسخ» او است.

حضرت آیت الله خامنه ای با بیان روایتی از امیرالمؤمنین(ع)، جناب حمزه را از مصادیق «مؤمنان صادق بر عهد الهی» خواندند و گفتند: مراکز حوزوی و دستگاه های تبلیغی همت خود را بر تربیت شخصیت‌هایی قرار دهند که مصداق معارف الهی و احکام اسلامی باشند چرا که چنین شخصیت‌هایی قادر به نجات جامعه در مواقع حساس هستند و با وجود آنها تشکیل تمدن اسلامی قطعی خواهد بود.

پنج شنبه, 14 بهمن 1400 17:47

علت نامگذاری لیلة الرغائب چیست؟

برخی در طول سال منتظر فرارسیدن ماه رجب هستند تا در شب جمعه اول این ماه که به لیلة الرغائب معروف است به نماز و دعا و نیایش بپردازند. در چنین شبی که موسوم به لیله الرغائب است، نقل است فرشتگان از آسمان به زمین خاکی سرازیر می‌شوند و ساکن زمین می‌شوند و پیغام‌بر نیت‌های پاک بندگان خداوند هستند.

 

آیت الله میرزا جواد ملکی تبریزی درباره این شب با فضیلت می‌گوید: «چنانچه شب اول ماه مصادف با شب جمعه بود، سزاوار است عمل لیلة الرغائب را نیز انجام دهد. از پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله و سلم) روایت شده است که فرمودند: از اولین شب جمعه در ماه رجب غافل نشوید. زیرا شبی است که فرشتگان آن را لیلة الرغائب می‌نامند.

 

این نامگذاری به این جهت است هنگامی که یک سوم از شب گذشت هیچ فرشته‌ای در آسمان‌ها و زمین نمی‌ماند مگر اینکه در کعبه و اطراف آن جمع می‌شوند. آنگاه خداوند به طور غیرمنتظره‌ای بر آنان وارد شده و می‌فرماید: ای فرشتگانم! هر چه می‌خواهید از من درخواست کنید. فرشتگان عرض می‌کنند: حاجات ما این است که از روزه داران رجب درگذری. خداوند می‌فرماید: این کار را انجام دادم.

 

بهتر است کسی که این حدیث را می‌شنود، در این شب، زیاد بر فرشتگان صلوات فرستاده تا تکلیفی را که آیه ۱۲ تحیت به عهده ما گذاشته به اندازه توانایی انجام داده باشد. سپس رسول خدا (ص) فرمودند: کسی که روز پنجشنبه اول رجب را روزه گرفته و سپس بین نماز مغرب و عشا دوازده رکعت نماز بجا آورده هر دو رکعت به یک سلام و در هر رکعتی سوره فاتحه یک بار، انا انزلناه فی لیلةالقدر سه بار و قل هو الله احد را دوازده بار خوانده، و هنگامی که نماز تمام شد، هفتاد بار بر من (با این الفاظ) صلوات بفرستد: اللهم صل علی محمد النبی الأمی و علی آله، سپس سجده کرده و در سجده هفتاد بار بگوید: سبوح قدوس رب الملائکة و الروح؛ سپس سر خود را بلند کرده و بگوید: رب اغفر و ارحم و تجاوز عما تعلم انک انت العلی الأعظم آنگاه بار دیگر به سجده رفته و در سجده همان چیزی را بگوید که در سجده اول گفت، سپس حاجت خود را از خدا بخواهد، ان‌شاءالله تعالی برآورده می‌شود.

 

سپس رسول خدا فرمودند: قسم به کسی که جانم در دست اوست؛ هیچ بنده یا کنیزی از بندگان و کنیزان خدا این نماز را به جا نمی‌آورد، مگر اینکه خداوند گناهان او را می بخشد گرچه گناهان او مثل کف دریا و به عدد شن و به وزن کوه‌ها و به عدد برگ‌های درختان باشد و روز قیامت هفتصد نفر از خویشاوندان خود را که همگی سزاوار آتش باشند شفاعت می‌کند. و در شب اول قبر خداوند ثواب آن را به بهترین صورت، با روی گشاده و خندان و زبان فصیح برای او می‌فرستد که می‌گوید: ای محبوب من! مژده بده؛ از هر سختی نجات پیدا کردی. می‌پرسد: تو کیستی؟ رویی بهتر از روی تو ندیده و بویی به خوشبویی تو مشامم نرسیده. جواب می‌دهد: ای محبوب من! من ثواب آن نمازی هستم که در فلان شب، فلان منطقه، فلان ماه و فلان سال بجا آوردی؛ امشب آمده‌ام تا حقت را ادا کرده، مونس تنهایی تو بوده و وحشتت را از بین ببرم؛ و زمانی که در شیپور دمیده شود، در عرصه قیامت بر سرت سایه افکنم. و تو هرگز هیچ خیری را از جانب مولایت از دست نخواهی داد.

 

در اینجا این سوال پیش می‌آید که، ظاهر روایت این است که لیلة الرغائب اولین شب جمعه ماه رجب است؛ و اگر اعمالی که در این روایت ذکر شده از اعمال این شب بوده و شب جمعه اول ماه، مصادف با اول ماه شد، چگونه می‌توان این عمل را بجا آورد؟ زیرا در این صورت پنجشنبه قبل از جمعه اول، جز ماه رجب نیست، جواب این است که اگر بخواهیم به ظاهر روایت عمل کنیم، باید بگوییم این اعمال در صورتی است که شب اول ماه شب جمعه نباشد؛ و اگر شب جمعه بود، شب جمعه دوم این اعمال انجام می‌شود؛ گرچه لیلة الرغائب نباشد. چون در روایت تصریح نشده که این اعمال حتماً باید در لیلة الرغائب باشد. ولی راه دوم و سومی هم هست که صحیح‌تر به نظر می‌رسد. راه دوم این است که این اعمال را بدون روزه انجام دهیم و راه سوم این است که روزه را هم بگیریم گرچه روزه در رجب نباشد.»