
emamian
برترین سرمایه
بالاترین سرمایه ها عقل، و بزرگ ترین فقر حماقت، و بدترین تنهایى و وحشت خودبینى، و برترین حسب و نسب اخلاق نیک است.
شرح حدیث:
عقل، از هر سرمایه اى برتر است و بدترین فقر، فقر عقل است. انسان سرمایه هایى در اختیار دارد، ازجمله سرمایه عمر، سلامتى، مال، آبرو و نفوذ اجتماعى، وعلم؛ ولى اگر این سرمایه ها زیر چتر عقل قرار نگیرد، از بین مى رود: عالم نمى تواند از علمش استفاده کند و ثروتمند از ثروتش بى بهره مى ماند همچنین دارنده سایر نعمت ها. کسى که همه چیز دارد الّا عقل، انسان فقیر و بى مایه اى است؛ زیرا مسئله مهم درباره سرمایه، تدبیر آن است، به این معنا که سرمایه را چگونه و در کجا خرج کند؟ و این تنها عقل است که مى تواند نعمت ها را در جاى مناسب به کار بگیرد و به جا مصرف کند.
نکته سوم: وحشتناک ترین وحشت ها
حضرت در سومین نکته مى فرماید: بدترین تنهایى و وحشت عجب و خودبرتربینى است. زیرا هنگامى که کسى خود را از مردم برتر مى بیند، مردم او را ترک مى کنند و از او دور مى شوند. نتیجه این کار تنهایى و وحشت است.
نکته چهارم: اخلاق نیک
برترین حسب و شرف و شخصیّت، اخلاق نیک است. انسان گاهى اوقات این شرف و بزرگى را از پدران خود کسب مى کند؛ به این معنا که چون فرزند فلان شخصیّت است مردم او را احترام مى کنند؛ امّا گاهى اوقات، خودش آن را به دست مى آورد؛ مثلا علم و دانش اوست که باعث شرف وى مى شود. امام (علیه السلام) مى فرماید: بالاترین شرف، حسن خلق است که مى تواند شخص را در دل ها جا بدهد؛ چنان که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) با جاذبه اخلاقى خود، در دل ها نفوذ کرد.
سرچشمۀ عُجب
«عُجب» به معناى خود را برتر از دیگران دیدن است. سرچشمه اصلى این صفت ناپسند، عدم شناخت خویشتن است؛ زیرا اگر انسان خود را به خوبى بشناسد و کوچکى خود را دربرابر عظمت و بزرگى خداوند در نظر بگیرد، هرگز دچار عُجب و خودستایى نمى شود. عُجب، گویاى اعتقاد انسان به کمال خویشتن است؛ لذا باعث عقب ماندگى شخص مى گردد؛ چون رمز تکامل انسان، اعتراف به تقصیر و قبول ضعف هاست.
خداوند متعال در سوره نجم، آیه 32 مى فرماید: «(فَلاَتُزَکُّوا أَنفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى)؛ خودستایى مکنید، خداوند پرهیزکاران را بهتر مى شناسد».
سرچشمه خودستایى، همان عجب و غرور و خودبینى است که از تکبر و برترى جویى سر درمى آورد.
امام على (علیه السلام) در خطبه همام درباره صفات پرهیزکاران مى فرماید: «لاَ یَرْضَوْنَ مِنْ أَعْمَالِهِمُ الْقَلِیلَ وَلاَ یَسْتَکْثِرُونَ الْکَثِیرَ فَهُمْ لِأَنْفُسِهِمْ مُتَّهِمُونَ وَمِنْ أَعْمَالِهِمْ مُشْفِقُونَ إِذَا زُکِّیَ أَحَدٌ مِنْهُمْ خَافَ مِمَّا یُقَالُ لَهُ فَیَقُولُ أَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسی مِنْ غَیْرِی وَرَبِّی أَعْلَمُ بی مِنِّی بِنَفْسی اللَّهُمَّ لاَتُوَاخِذْنِى بِمَا یَقُولُونَ وَاجْعَلْنی أَفْضَلَ مِمَّا یَظُنُّونَ وَ اغْفِرْ لِى مَا لاَیَعْلَمُونَ؛
آن ها هرگز از اعمال کم خودراضى نیستند و هیچ گاه اعمال زیاد خود را بزرگ نمى شمرند. پرهیزکاران در همه حال، خود را دربرابر انجام دادن وظایف متهم مى دانند و از اعمال خویش بیمناک اند. هنگامى که کسى یکى از آنان را بستاید، او از آنچه آن کس در حقش مى گوید، وحشت مى کند وچنین مى گوید: من به حال خود از دیگران آگاه ترم و خدا درباره من از من آگاه تر است. پروردگارا! به این ستایشى که ستایشگران در حقّ من مى کنند، مرا مؤاخذه مکن و مرا از آنچه گمان مى برند نیز برتر قرار بده و آنچه را که آن ها از خطاهاى من نمى دانند، بر من ببخش!».{1}
امام باقر (علیه السلام) فرمود: «لاَیَفْتَخر اَحَدُکم بِکَثْرَةِ صَلاتِهِ وَصِیامِهِ وَزَکاتِهِ وَنُسُکِهِ، لاَِنَّ الله عزّوجلّ اَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقى مِنْکُمْ؛ هیچ کس از شما نباید به زیادى نماز و روزه و زکات و مناسک حج و عمره خود افتخار کند؛ چون خداوند پرهیزکاران شما را از همه بهتر مى شناسد».{2}
در حدیث دیگر آمده است: «اَلْعُجْبُ یَأْکُلُ الْحَسناتَ کَمَا تَأْکُلُ النَّارُ اَلْحَطَبَ؛ عُجب، نیکى هاى انسان را مى خورد و از بین مى برد، همان گونه که آتش، هیزم را مى خورد».{3}
راهکار معالجه عُجب و خودپسندى این است که انسان به فرموده امام على (علیه السلام){4} به خلقت اولیه خود نگاه کند و بنگرد که از چه چیز آفریده شده است.{5}
پینوشتها:
1. نهج البلاغه، خطبه 193
2. نور الثقلین، ج 5، ص 165، ح 77.
3. روح البیان، ج 8، ص 522.
4. شرح غررالحکم و درر الکلم، ج 6، ص 98، ح 9666.
5. گفتار معصومین (علیهم السلام)، ج 3، ص 293-296، ح 48.
مواد خوراکی که برای رفع خستگی خوبند!
زمانی که احساس خستگی می کنید ممکن است به سراغ یک فنجان قهوه بروید که این میزان کافئین بسیار به شما انرژی می بخشد اما با تغییراتی در رژیم غذایی خود می توانید انرژی روزانه تان را افزایش دهید. با مصرف این مواد می توانید انرژی بیشتر از 5 فنجان قهوه دریافت کنید که بسیار شما را هوشمند تر نگه می دارد.
بر اساس تحقیقات به عمل آمده، ترکیبی از عناصر مغذی مانند کربوهیدرات ها، پروتئین و چربی به شما کمک می کند تا ابتدا با خستگی مقابله کرده و سطح انرژی خود را بالا ببرید. اگر انرژی کمی دارید، یکی از این 15 ماده غذایی پیشنهاد شده در بخش سلامت را امتحان کنید تا با خستگی خود مقابله کنید.
1. جو دوسر
مصرف غلات سبوس دار بهترین راه برای افزایش انرژی می باشند. بر اساس مطالعات مجله بین المللی غذا، افرادی که صبحانه سرشار از غلات مصرف می کنند، بسیار هوشیارتر از افرادی هستند که یک صبحانه سرشار از چربی می خورند.
2. موز
موز سرشار از کربوهیدرات های پبچیده، قند طبیعی و اسید های آمینه است که آن را به یک بمب انرژی تبدیل می کند. همچنین این میوه حاوی یک اسیدآمینه به نام تیروزین است که به بهبود سطح هوشیاری کمک خواهد کرد.
3. مغز ها
چه یک مشت آجیل بخورید و چه مقداری کره بادام زمینی، مغزها یک میان وعده ی عالی برای کاهش خستگی می باشند. تحقیقاتی در مجله ی تغذیه ی بالینی نشان می دهد که مغزها می توانند به شما احساس سیری بدهند و با تعادل سالم چربی و پروتئین سطح قند خون را ثابت نگه دارند.
4. ادویه کاری
هرگز شما در حالت خواب آلودگی به فکر خوردن غذای هندی نمی افتید اما ادویه ی کاری دارای یک ماده ی فعال به نام کورکومین است که عملکرد ذهن را بهبود می بخشد و سطح انرژی را بالا می برد.
5. تخم مرغ
دلیل این که افراد بیشتر از خوردن تخم مرغ در وعده ی صبحانه لذت می برند این است که تخم مرغ انرژی بیشتری نسبت به نان های شیرین به بدن منتقل می کند. تخم مرغ حاوی ویتامین ب و کولین است که حافظه کلامی و بصری مغز را افزایش می دهد.
6. آووکادو
آووکادو دارای سطح بالایی از انرژی است که حس سیری را به فرد منتقل می کند. همچنین اسید های چرب موجود در آن به کاهش خستگی کمک می کند. یک رژیم غذایی غنی از چربی های اشباع نشده در مقایسه با رژیم پرچربی با چربی های اشباع، به بهبود سطح انرژی کمک می کند.
7. توت ها
طبق مطالعات اخیر، توت مانند زغال اخته می تواند به بهبود عملکرد حافظه کمک کند. توت ها مقدار کربوهیدرات لازم را برای احیای انرژی؛ بدون افزایش قند خون تامین می کنند.
8. شکلات تلخ
شکلات تلخ مانند قهوه دارای مقدار زیاد کافئین می باشد و می تواند یک انتخاب عالی محسوب شود. خوردن شکلات تلخ عملکرد شناختی مغز را افزایش خواهد داد.
9. سبزیجات برگ سبز
سبزیجات برگ سبز تیره دارای انرژی، فیبر و پروتئین می باشند وسرشار از آنتی اکسیدان هستند. سعی کنید برای افزایش انرژی سبزیجاتی مانند کلم پیچ و یا اسفناج مصرف کنید.
10. ماهی سالمون
این ماهی حاوی مقدار قابل توجهی پروتئین است که برای سوخت و ساز بدن و افزایش انرژی مفید است. اسید های چرب موجود در این ماهی به کاهش خستگی و التهاب کمک می کند.
11. دانه ی چیا
دانه ی کوچک اما بسیار مفید. این دانه با جذب 10 برابر آب به هیدراته کردن بدن کمک می کند. به علاوه دارای مقدار مناسبی از چربی، پروتئین و فیبر است.
12. بادام
بادام مملو از چربی های مفید اشباع نشده است و این همان چیزی است که بدن شما نیاز دارد.
13. لوبیا
لوبیا منبع کاملی از کربوهیدرات، فیبر و پروتئین می باشد که انرژی بدن را تامین می کنند. لوبیای سیاه منبع کاملی از انرژی می باشد.
14. نان گندم کامل
بدن شما به میزان ثابتی از کربوهیدرات نیاز دارد اما همه مواد غذایی دارای کربوهیدرات یکسان نیستند. نان گندم کامل برای افزایش انرژی در زمان طولانی مناسب است. نان یک کربوهیدرات پیچیده است که قند خود را به تدریج در بدن آزاد می کند.
15. آب
آخرین و مهم ترین نکته این است زمانی که احساس خستگی می کنید، مقدار زیادی آب بنوشید. تحقیقات نشان می دهد که کم آبی موجب احساس خستگی در بدن و بدخلقی خواهد شد.
غذاهایی که باید از آن ها اجتناب کنید
اگر احساس خستگی و رخوت دست از شما برنمیدارد پس باید برخی از مواد غذایی را از برنامه خود حذف کنید، خوردنی هایی شامل :
1. عسل
مطمعنا عسل فوایدی برای سلامتی دارد اما برای زمانی که نیازمند انرژی پایدار هستید، مناسب نیست. افزودن یک قاشق عسل به چای ، سریعا قند خون را افزایش می دهد و سطح انرژی را به یکباره بالا می برد.
2. نوشیدنی های انرژی زا
نوشیدنی های انرژی زا کمک چندانی به کاهش خواب آلودگی نمی کنند. ترکیب کافئین و شکر باعث کاهش هوشیاری می شود و کمبود آب و خستگی در بدن شما ایجاد می کند.
3. نان سفید
در حالی که کربوهیدرات های پیچیده سطح انرژی را ثابت نگه می دارند، اما کربوهیدرات های ساده مانند نان سفید قند خون را به یکباره بالا می برند.
4. آب نبات
گاهی شما با کاهش شدید قند خون مواجه می شوید. شیرینی ها می توانند به شما انرژی سریع بدهند اما این سطح انرژی پایدار نیست و بسیار کوتاه خواهد بود. آب نبات کربوهیدرات ساده است و از شکر تشکیل شده است.
5. غذا های بی ارزش و فست فودها
این یک واقعیت بیرحمانه است که دردسترس ترین، آسان ترین و خوشمزه ترین غذاها باعث کاهش سطح انرژی می شوند.
• در نهایت بدانید که با خوردن مواد غذایی متعادل کمتر احساس خستگی می کنید. سعی کنید از غذاهای سرشار از مواد مغذی استفاده کنید تا به عملکرد مطلوب بدن خود کمک کنید.
کلیدواژه
برگزاری گستردهترین رزمایش ترکیبی نیروی زمینی سپاه در جنوب شرق کشور
رزمایش مشترک و ترکیبی نیروی زمینی سپاه با نام"محمد رسول الله (ص)" در منطقه جنوب شرق کشور برگزار شد.
این رزمایش با محوریت جغرافیایی و عملیاتی قرارگاه قدس در استان سیستان و بلوچستان به صورت ترکیبی در دو فاز بزرگ رزمی -نظامی و مردمیاری- غیرنظامی برگزار شد.
در رزمایش محمد رسول الله(ص) یگانهای گوناگون عملیاتی قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه اعم از موشکی، توپخانه، پهپادی، بالگردی، زرهی، تخریب و انفجارات، نیروهای مخصوص و واحدهای تخصصی- رزمی قرارگاه قدس، شرایط شبیهسازی شده درگیریها و عملیات های واقعی را با موفقیت کامل اجرا کردند.
در فاز رزمی و نظامی این رزمایش تاکتیک های ترکیبی یگانهای موشکی، ادوات و زرهی، توپخانه، پهپاد، بالگردهای تهاجمی و نیروهای پیاده و تکاور با همراهی جنگال و بهداری رزم با تمرکز بر عملیات هجومی و دفاع مستحکم به مرحله اجرا درآمد.
یکی از ویژگیهای مهم و اجرایی رزمایش اخیر محمد رسول الله صلی الله علیه و آله وسلّم قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه که با مشارکت نیروهای مردمی و بسیج، نیروی انتظامی و مرزبانی همراه بود، تمرکز بر مشارکت مردمی در تامین امنیت پایدار و مردمی کردن امنیت بود.
فرماندهان و بازرسان قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا(صل الله علیه و آله و سلم) و ستاد کل سپاه، سردار علی شادمانی معاون هماهنگکننده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا(صل الله علیه و آله و سلم )، سردار محمد پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه، سردار محمد کرمی فرمانده قرارگاه قدس جنوب شرق و جمعی از فرماندهان و مسئولین نیروی زمینی سپاه در مراحل مختلف رزمایش و مقامات استانی و محلی، سران طوایف مختلف، معتمدین تشیع و تسنن منطقه در مرحله نهایی اجرای این رزمایش حضور داشتند.
در جریان این نمایش اقتدار مردمی برای مقابله با تهدیدات تروریستی و اقدامات شرارتآمیز گروهکهای نیابتی دشمن، سران طوایف گوناگون استان سیستان و بلوچستان ضمن دیدار و گفتگوی صمیمی با سردار پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه مراتب سپاس و تقدیر مردم استان از اقدامات نیروی زمینی در حوزه امنیت مردم و فعالیتهای عمرانی، خدماتی و فرهنگی را اعلام کردند.
در این دیدارها که در حاشیه رزمایش محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم برگزار شد، سران طوایف مختلف استان از فراهم شدن زمینه مشارکت مردمی در تامین امنیت منطقه تقدیر کرده و آمادگی کامل خود را برای مقابله با تحرکات شرارتآمیز در منطقه اعلام کردند.
در این رزمایش، علاوه بر اجرای تاکتیکها و تمرینات رزمی برای مقابله با تهدیدات متصور، برنامههای متنوع و گوناگون غیر نظامی و مردمیاری قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با هدف تحکیم همدلی و همراهی و کمک به تامین برخی نیازهای مردم شریف و نجیب استان سیستان و بلوچستان اجرایی شد.
بنا بر این گزارش؛ تهیه و توزیع صدها قلم کالای اساسی و جهیزیه عروسی برای خانوادههای محروم، تهیه و توزیع هزاران بسته کمک معیشتی شامل اقلام ضروری، تهیه و توزیع بستههای فرهنگی و ورزشی و... از جمله مهمترین اقدامات غیرنظامی و مردمیاری نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جریان رزمایش بزرگ محمد رسول الله(ص) بود.
اجرای برنامههای متنوع فرهنگی و حضور فرماندهان در سطح مدارس مختلف، تجمع گسترده بسیجیان استان و همچنین اجرای فعالیتهای عمرانی و خدماتی قرارگاه محرومیتزدایی نیروی زمینی سپاه در کنار نمایش اقتدار و آمادگیهای نظامی و دفاعی، برگ زرین و صحنه افتخارآمیز جدیدی از قدرتنمایی ملت عزتمند ایران برای مقابله با تهدیدات متصور دشمنان را خلق کرد.
راهبرد خنثیسازی تحریم و دست برتر ایران در مذاکرات وین
سید ابراهیم رئیسی، رئیس دولت سیزدهم جمهوری اسلامی ایران از ابتدای آغاز به کار خود درباره نحوه مقابله کشور با تحریمهای آمریکا گفت که او همزمان با تلاش برای رفع تحریمها مقوله مهمتر خنثیسازی تحریمها را در دستور کار قرار دارد تا اجازه ندهد «منافع ملت مورد هجوم دشمنان قرار گیرد.»
بحث «خنثیسازی تحریمها» در مقایسه با «رفع تحریمها» از جمله محورهایی بوده که همواره مورد تأکید رهبر معظم انقلاب قرار داشته است. ایشان در دیدار دستاندرکاران نخستین مراسم سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی در روز 26 آذرماه سال 1399، درباره چرایی اولویت داشتن خنثیسازی به رفع تحریمها فرمودند: «رفع تحریم دست دشمن است، و خنثی کردن تحریم دست ما است؛ دشمن باید رفع تحریم کند امّا خودمان میتوانیم این تحریم دشمن را خنثی کنیم. پس این مقدّم است، این درست است؛ بیشتر دنبال این باشیم. نمیگویم دنبال رفع تحریم نباشیم؛ اگر بتوانیم تحریم را رفع کنیم، یک ساعت هم نباید تأخیر کنیم. البتّه چهار سال است تأخیر شده. اگر بتوانیم با روش درست تحریم را برطرف کنیم، باید برطرف کنیم. امّا به این نیندیشید؛ عمده به خنثی کردن تحریم بیندیشید که دست شما است.»
بین سالهای 1392 تا 1400، دولت دوازدهم هدف غائی خودش در مسئله تحریمها را «رفع» این اقدامات ظالمانه قرار داده بود و عملاً برنامهای برای «خنثیسازی تحریمها» در حالتی که توافقی حاصل نشود و یا دشمن در رفع مؤثر تحریمها کارشکنی کند، طراحی نکرده بود. تیم مذاکرهکننده سابق ایران با محور قرار دادن این دیدگاه خوشبینانه که تنشهای ایران و آمریکا ـ و به تبع آن مسئله تحریمها ـ به ادراکهای متفاوت طرفین از چند موضوع از جمله برنامه هستهای ایران محدود میشود تمام همّ و غم خود را بر از بین بردن این «بحرانهای غیرضرور» متمرکز کرده و راه برونرفت از تحریم را تعامل با آمریکا بر مبنای «حسن نیت» میدانست.
دولت حسن روحانی بر مبنای این دیدگاه، هر آنچه شرط حسن نیت بود را (چه در مذاکرات منتهی به برجام و چه در دوران اجرای این توافق) برای آمریکاییها و به طور کلی ضلع غربی مذاکرات به نمایش گذاشت: مثلاً در دوران باراک اوباما، هنگامی که کارشکنیهای آمریکا در رفع مؤثر تحریمها عملاً امکان مراودات بانکی با ایران را سد کرده بود دولت روحانی نه تنها هیچ واکنش متقابل به آن نشان نداد بلکه گاه حتی با صدای بنگاههای تبلیغاتی طرف مقابل مبنی بر اینکه نمایان شدن آثار ملموس تحریمها به اقدامات دیگر تهران در زمینههای موشکی و منطقهای بستگی دارد، همنوایی و همسویی کرد؛ یا هنگامی که باراک اوباما با امضای «قانون ویزا» که هدف آن دشوار کردن ورود تجار به ایران بود، بند 29 برجام را نقض و در مسیر عادیسازی تجارت با ایران اخلال ایجاد کرد، جواد ظریف و سید عباس عراقچی امضای جان کری پای نامهای که او بعد از تصویب این قانون نوشته بود را مصداق تضمین آمریکا برای اجرای برجام گرفت.
این روال، حتی در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ و بعد از خروج آمریکا از برجام نیز ادامه داشت؛ به گونهای که دولت روحانی، تا یک سال بعد از خروج آمریکا تمامی تعهدات برجامی ایران را بیکم و کاست اجرا کرد و به وعده طرفهای اروپایی که مدعی بودند قصد دارند مقابل تحریمهای آمریکا قد علم کنند دل خوش کرد.
نتیجه این نگاه، همانطور که اکنون بدون تردید روشن است، معطل ماندن از خنثیسازی تحریمها و محقق نشدن رفع تحریمها بود. در دولت اوباما که برجام روی کاغذ اجرا میشد سهم ایران از مزایای آن توافق ـ به گفته ولیالله سیف ـ «تقریباً هیچ» بود و در دوران ترامپ که روی کاغذ هم تعهدی برای آمریکا وجود نداشت تنها بر شدت تحریمها افزوده شد.
درباره اینکه چرا دولت روحانی در مقوله رفع تحریمها موفق نبود دلایل متفاوتی را میتوان برشمرد اما دستکم یکی از مهمترین عوامل این مسئله به این برمیگردد که بر خلاف تصور طرف ایرانی، «رفع تحریمها» نقطه مماس راهبرد مدنظر واشنگتن و تهران از اجرای توافق هستهای برجام نبود.
به بیان دقیقتر، تصور دولت دوازدهم ایران این بود که از آنجا که مسئله و نگرانی آمریکاییها واقعاً برنامه هستهای ایران است، دولت اوباما بعد از اجرایی شدن برجام، تحریمها را عملاً رفع خواهد کرد تا بدین طریق، هم ایران و هم آمریکا فصل مشترکی برای برخورداری از مزایای توافق پیدا کنند: ایرانیها از طریق مزایای اقتصادی ناشی از رفع تحریمها و آمریکاییها از طریق «مهار برنامه هستهای ایران.» حال آنکه، راهبرد آمریکاییها چیز دیگری بود و «رفع تحریم» در دل آن به گونه دیگری تعریف شده بود که با تصور طرف ایرانی تفاوت داشت.
دولت آمریکا از زمان جدی شدن مذاکرات هستهای با ایران راهبردش را بر این قرار داده بود که هر گونه توافق با ایران، حتی اگر در یک مقطع زمانی به مسائل هستهای محدود شود نباید به آن متوقف بماند و بایستی مسیر را برای محدود کردن سایر مؤلفههای قدرت ایران شامل مسائل موشکی و منطقهای باز کند.
در دولت اوباما او بارها در برابر انتقادهای حزب جمهوریخواه مبنی بر اینکه برجام به تمامی زمینههای اختلاف با ایران نمیپردازد هرگز این را پنهان نکرد که این توافق را گام نخست و سکویی برای آوردن ایران پای میز مذاکره در پروندههای منطقهای و موشکی میداند.
عملی کردن چنین راهبردی، در وهله نخست سبک خاصی از رفع تحریم و بالتبع، اجرای آن به عنوان بخشی از هر توافق را میطلبید. از منظر نظام حاکمیتی آمریکا چنانچه تحریمها به طور کامل علیه ایران رفع میشد جمهوری اسلامی ایران از مذاکره در پروندههای دیگر بینیاز میشد و این به معنی ناتمام ماندن راهبرد کلان گنجاندهشده در دل برجام بود.
لذا، برای طرف غربی این ضرورت وجود داشت که اولاً ساختار تحریمها دستنخورده باقی بماند و ثانیاً بعد از اجرای توافق هم تعلیق موقت تحریمها نباید به گونهای میبود که باعث انتفاع اقتصادی کامل ایران شود، چرا که ورود پول زیاد به اقتصاد ایران هم میتوانست قدرت ایران در زمینههای موشکی و منطقهای را چنان بالا ببرد که باز هم ایران را از مذاکرات بعدی بینیاز کند و یا دستکم دستش را در گفتوگوهای برنامهریزیشده بعدی به شدت بالا ببرد.
اکنون در پرتو تجربههای مختلف به دست آمده از حوادث پیرامون برجام در 6 سال گذشته این استدلال متقن به نظر میرسد که روالی که هیأت حاکمه آمریکا و به موازات آنها کشورهای غربی در تعلیق موقت تحریمها در دستور کار داشتند ایجاد «شیرینیهای آدامسی» برای ایران از تجربه رفع تحریمها بود: یعنی ایجاد تجربههای خوشایندی که کوتاهموقت و گذرا است اما بعد از بین رفتن، طرف مقابل را به جستجوی دوباره آن شرطی میکند.
به عبارت دیگر، طرفهای غربی به دنبال آن بودند که رفع تحریمها به شیرینیهای زودگذری مانند آزادسازی بخش اندکی از داراییهای ایران و یا خرید چند هواپیما محدود شود اما هر گاه سخن از دلیل عدول غربیها از گشایش در مراودات بانکی یا تسهیل روابط تجاری با ایران به میان میآمد، مسئله به سیاستهای موشکی و منطقهای ایران گره زده میشد تا راه برای اجرای برجامهای 2 و 3 باز شود.
نتیجه این تفاوت در راهبردها و نگاه به مقوله تحریمها میان دو طرف این بود که طرفهای غربی در طول 6 سال گذشته توانستند به بهانههای مختلف از محقق کردن مزایای اقتصادی برای ایران شانه خالی کنند و دولت ایران در هدفش برای محقق کردن «رفع تحریمها» عملاً ناکام بماند، ضمن آنکه این رویکرد موجب شده بود ایران هیچگاه دست برتر را در مذاکرات در اختیار نداشته باشد.
در دور جدید مذاکرات رفع تحریمها که در وین جاری است، رویکرد دولت ایران به طور اساسی تغییر کرده و هدف از اولویت دادن به «رفع تحریمها» به سمت «خنثیسازی تحریمها» تغییر پیدا کرده، در عین حال که رفع تحریمها هم هنوز در دستور کار قرار دارد. دولت سیزدهم در مدتی که از حضورش در قدرت میگذرد تلاش کرده برای هر مسئله سیاست خارجی یک پیوست اقتصادی تعریف کند و نمونه آن تلاش دولت برای عضویت در سازمانهای بینالمللی مانند سازمان شانگهای و تکمیل روند عضویت در اتحادیه اوراسیا و شکلدهی پیوندها و پیمانهای دوجانبه یا چندجانبه اقتصادی در قالب سیاست خارجی است.
افزایش فروش نفت در ماههای اخیر با وجود تحریمهای نفتی و تلاش آمریکا برای کاهش فروش نفت ایران نیز نشان داده که ایران تسلط خوبی بر راههای دور زدن تحریم پیدا کرده است. پایگاه بلومبرگ روز گذشته گزارش داده بود چین واردات نفت خام از ایران و ونزوئلا را در سال 2021 افزایش داده است.
از طرف دیگر، «محمد حسینی»، معاون رئیسجمهور ایران چند روز پیش گفت که از اسفندماه 1400 یعنی کمتر از دو ماه دیگر فروش نفت ایران به میزان قبل از تحریمهای دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ میرسد. او گفته است «فروش نفت و منابع ارزی اینک بهتر شده و کارها در حال رونق گرفتن است».
چنین شرایطی موجب شده مذاکرهکنندگان ایران دست برتر را در مذاکرات در اختیار داشته باشند و در جهت رفع واقعی و پایدار تحریمها حرکت کنند.
بررسی شوخی و شوخ طبعی از دیدگاه قرآن و روایات
نیاز به نشاط
از سیره و سخن معصومین«ع» برمیآید که انسان مؤمن، چهرهای بشّاش، شاداب و بانشاط دارد و در روابط با دوستان، آشنایان و برادران دینی خود، این شادمانی و سرور را بروز میدهد. انسانی که به فعالیتهای گوناگون علمی، آموزشی، فنی و یدی اهتمام دارد، دچار خستگی در روح و روان و اعضا و جوارح میشود و در چنین وضعی لازم است به امور تفریحی، مطایبه و لطیفهگویی روی آورد تا به نیروی تازه، آرامش روحی و شادی دست یابد و برای کار و تلاش افزونتر مصمم شود.
موازین قرآنی و روایی که به خواستهها و نیازهای درونی بشر توجه دارند، در این زمینه دستوراتی دارند. حضرت امام رضا«ع» فرمودهاند: «از لذتهای متداول برای خود سهمی برگزینید و خواستههای مشروع خویش را برآورید، اما مراقب باشید در این مسیر به شخصیت شما ضربهای وارد نشود و نیز از افراط و افراط به دور باشید.(۱)
امیرمؤمنان«ع» نیز میفرمایند: «مؤمن اوقات شبانهروز را به سه بخش تقسیم میکند. قسمتی برای عبادت و راز و نیاز با خداوند. بخشی به منظور امرار معاش و تأمین مایحتاج زندگی و بخشی هم برای بهرهبرداری از امور حلال و نیکو.»(۲)
مزاح و مطایبه از اموری هستند که به شرط مراعات برخی از موازین میتوانند به نشاط افراد کمک کنند. این موضوع بقدری اهمیت دارد که رسول اکرم«ص» مزاح با دوستان را در ردیف اقامه نماز شب دانستهاند.(۳)
گشادهرویی و خوشخلقی از مختصات انسان مسلمان است که در روابط اجتماعی، دیدارها و برخی از تعاملها، گاهی به صورت بدیههگویی، فکاهی و مزاح آشکار میشود. این شیوه در استحکام مناسبات افراد با یکدیگر مؤثر است، صمیمیتها را استوار و پایدار میکند و کینهها، بدبینیها و برخی تصورات منفی نسبت به هم را از دلها میزداید. مزاح مشروع و پسندیده حالتی است برخاسته از پاکی قلب، رأفت و مهربانی که مطرحکنندهاش با سخنانی سرورآفرین، اما خالی از هرگونه ناروایی، شادی را در قلب اطرافیانش وارد میسازد. بنابراین بذلهگویی برای مؤمن تجویز میشود. خداوند متعال دوست دارد بندهاش خوشبرخورد و اهل مزاح باشد، نه ترشرو و خشن و اخمو. قرآن کریم درباره آخرین فرستاده الهی میفرماید:« (ای پیامبر)، اگر تندخو و سختدل بودی از اطرافت پراکنده میشدند.»(4)
* مرزهای مفاهیم
نکته ظریف و زیرکانهای که موجب خنده شود، بذلهگویی نام دارد که در واقع شوخی هوشمندانهای است و از نظر خردمندان، خوشایند. بذلهگویی،اندیشه یا ادراکی را به نمایش میگذارد، در حالی که فکاهی و شوخی کمتر ذهنی است و غالباً نگرشی است به پارهای ناتوانیها، نقطهضعفها و برخی اعمال بلاهتآمیز افراد. شوخی در شنونده احساسی دلپذیر را به وجود میآورد و او را به خنده وادار میکند. معمولاً گوینده،مطلبی جدی را بر زبان میآورد، ولی کسی که آن را گوش میدهد از شنیدنش به خنده میافتد. در این حال گوینده هم میخندد و در واقع با خنده بین آن دو نوعی توافق و هماهنگی شکل میگیرد.
شوخی خندهآور به نوع بیان و حالات بستگی دارد: به هم فشردگی مطالب، حذف قسمتی از عبارات، جابجایی کلمات، نقل حرکتی غیرطبیعی، کارهای غیرمترقبه، غیرعادی جلوه دادن قیافه. شوخی یک نوع تنوعطلبی هم هست. در مواقع غیرعادی و هنگامی که احساس ناامنی در جلسهای یا نشستی داریم، شوخی میکنیم که راحت شویم یا احساس آرامش کنیم. گاهی چون میخواهیم با عدهای که از آنان واهمه داریم، احساس همزیستی کنیم، شوخی میکنیم. حتی افراد خشن و حاکمان مستبد، در اوج قدرت و زورگویی دلقکهائی را به خدمت میگرفتند تا آنان را بخندانند.(۵)
شوخطبعی به منزله سوپاپ اطمینانی است برای اینکه سختیها و گرفتاریهای جانکاه ما را کمتر برنجانند. این ویژگی بااندوه و مصائب عجین میشود و لازم و ملزوم تلخکامیهاست و به ما میگویند در روبهرو شدن با دهلیزهای وحشت و مسیرهای آمیخته به آشفتگی و نگرانی لبخند بزنیم.(۶)
مزاح به عنوان یکی از ویژگیهای شخصیتی انسان، کیفیتی منحصر به نوع آدمی و به مفهوم با هم خوشطبعی کردن، خوشمزگی، فکاهت و مطایبه است. تمام این مفاهیم ریشه در خوشمنشی دارند.
مزاح در واقع ملاعبه و مباسطت با دیگران از راه تلطّف، عطوفت و مودّت و عاری از هرگونه اذیت، استهزاء، تحقیر، توهین و سبک شمردن اشخاص است؛ دشنام، ناسزا، سختهگویی و افشاگری رازهای افراد در آن دیده نمیشود و ظرافت و لطافت نهفته در مزاح، شادی، شعف و آرامش را به دنبال دارد. این رفتار اگر در حد اعتدال صورت گیرد ممدوح و حتی مستحب است و اگر شیوهای آمیخته به تمسخر و اهانت باشد و باعث شعلهور شدن خصومتها، کینهها و شرارتها شود، مذموم و نکوهیده است و در صورتی که مستلزم انجام کار حرام و فعل شنیعی باشد و حرمت و حقوق مسلمانی را ضایع کند، منع شرعی دارد.(۷)
استعداد مزاح، ظرافت و بذلهگویی، گاهی ساده و بسیط است، اما در مواقعی لطیف و بدیع و نکتهسنجیهایی در آن نهفته است. در واقع افراد غالباً بدین وسیله یا از خود دفاع میکنند یا در صددند خود را از وضع نامطلوبی که در آن قرار گرفتهاند نجات دهند.(۸)
فکاهیها معمولاً حاوی مطالب خندهداری هستند. حالت پرخاشگری در آنها مشاهده نمیشود و از خوشمشربی مایه میگیرند. در فکاهیات موضوعات عجیب و غریب، ضعفها، بلاهتهای خلقی و اخلاقی مورد توجه واقع میشوند؛ کمتر ذهنی و بیشتر نگرشی هستند.(۹)
کارکردهای زیستی
روانی و اجتماعی شوخی
از دیدگاه زیستی، روانی و اجتماعی، مزاح نوعی پیام هدفمند اجتماعی است که با تغییرات فیزیولوژیک و رفتاری ویژهای همراه است. بهطور کلی این حالت کارکردهای جسمانی و روانشناختی خاصی دارد و میتواند سیستم ایمنی بدن را در برابر عوامل آسیبزا تقویت کند. همچنین مزاح میتواند فشارهای روانی و استرسها را کم کند. در زمینههای تعلیم و تربیت، رواندرمانی و نیز ایجاد نوعی نگرش مثبت که موجب بهبود در کیفیت زندگی مردم میشود، نقش مزاح حائز اهمیت است.
این رفتار یا حالت به عنوان عاملی در کیفیت بهتر و مؤثرتر زندگی و نیز درمان گرفتاریهای روانی، انکارناپذیر است. با این اوصاف میتوان با روانشناسان همراه شد که میگویند خنده بهترین داروست. بنابراین شوخطبعی خود را از دست ندهید.(۱۰)
شوخطبعی اغلب راهبرد مقابلهای مفیدی برای کنترل تشویش، پریشانحالی و نگرانی است. اگر کسی خود را در موقعیت نامناسب و ناراحتکنندهای ببیند میتواند با شوخطبعی و یا مزاح از این وضع نگرانکننده رهایی یابد.(۱۱)
در واقع شوخی نوعی ارزیابی تازه از موقعیت است که چهره ناراحتکننده خشونت را به شکلی خندهدار میسازد، خشم را تلطیف و آن را قابل تحمل میکند. هیچکس نمیتواند در یک لحظه هم اخم کند و هم بخندد. بر همین اساس روانشناسان عقیده دارند برخی را که اخمو، خشمگین و عصبانی هستند میتوان با روش شوخیدرمانی، معالجه کرد. وقتی آدمی با صدای بلند میخندد، نمیتواند ترشرویی خود را حفظ کند، پس شوخی تهویهکننده خشم است.
شوخی دو نوع فایده دارد. اول به عنوان وسیله تشخیصی و دوم به عنوان ابزاری درمانی. با استنباط از لطیفه دلخواه بیمار به عنوان قسمتی از ارزیابی اولیه، میتوان نشانههای مفید در مورد تعارضهای غریزی اساسی، خاطرات دوران کودکی، آزمونهای فرافکن و رویاها را به دست آورد، اگر از شوخی به عنوان یک روش درمانی استفاده شود میتواند در پیشبرد عملکردهای گوناگون درمانی کمک کند که عبارتند از: کاهش فشار زیاد در تعاملات و تقابلات درمانی، غلبه بر مقاومتها، تدارک روشهای متفاوت مقابله، اصلاح تجربههای هیجانی و همانندسازی سالمتر با درمانگر.(12)
شوخی، طنز و کاریکاتور از تأثیرگذارترین تعاملهای اجتماعی و در گوینده و شنونده اثربخش هستند و به دلیل جاذبه بالایی که دارند در مقاصد گوناگونی به کار میروند. افراد شوخطبع کجخلقی کمتری را از خود بروز میدهند و تا حدودی قادرند از وقایع استرسزا عبور کنند. همچنین این حالت در فرآیند روانکاوی تأثیر زیادی دارد و هیجانهای منفی و نگرشهای نادرست را که ذهن برخی از افراد را آزار میدهد، کنار میزند و آنان را به ساحل آرامش میرساند. افرادی که دچار فشارهای روانی هستند، وقتی صحنههای کمدی و نمایشهای خندهدار و طنز را مشاهده میکنند، به سوی نگرشهای مثبت، خوشبینی و تصورات امیدوارکننده گام برمیدارند.(13)
پژوهشگران عقیده دارند دیدن تصاویر مضحک یا شنیدن نکات خندهدار، به درمان افسردگی کمک میکند و با تحریک بخشهای نشاطآور مغز، پژمردگیهای روانی پس زده میشوند و احساس شادی در شخص دلمرده و ناامید احیا میشود.(14)
حتی تحقیقات، مؤید آن است که مزاح و مطایبه بر فرآیند زیستی بدن و کارکرد اعضا و جوارح انسان اثر مثبت میگذارد و باعث میشود که غلظت ایمونوگلوبولین که بدن را در برابر برخی عفونتها محافظت میکند بالا برود. کاهش میزان رسوب گلبولهای قرمز و کم شدن سطح کورتیزول بدن و لنفوسیتهای بلاستوژن با خنده و شوخی اتفاق میافتد و این روند، غده تیموس را تحریک میکند و میزان مقاومت دفاعی انسان را در برابر سلولهای سرطانی، ویروسها و میکربها بالا میبرد.(15)
* شوخیهای مشروع
از برخی روایات و سیره معصومین«ع» برمیآید که شوخیهای معتدل و ملایم به شرط آنکه موجب کدورت و تحقیر مؤمنان نشود و بر عزت اشخاص خدشهای وارد نسازد، ممدوح و حتی مستحب است. رسول اکرم«ص» فرمودهاند: «من مزاح میکنم، ولی در گفتارم جز حق چیزی دیده نمیشود.» و نیز، «انسان با ایمان شوخطبع و خوشمشرب است، ولی افراد منافق گرفته، ترشرو و اخمآلودند.»
مولای متقیان(ع) میفرمایند: «هرگاه یکی از اصحاب خاتم انبیااندوهگین و افسرده بود، آن وجود مقدس از طریق مزاح،وی را شادمان میکردند.» از امام صادق«ع» نقل است که، «هیچ مؤمنی نیست که شوخطبع نباشد.» یکی از راویان حدیث میگوید امام صادق«ع» خطاب به من فرمودند: «با هم چقدر شوخی میکنید؟» عرض کردم، کم، فرمودند: «اینگونه نباشید (در سطح متعارف و متداول شوخی کنید) زیرا این حالت، نشانه خوشخلقی است و به وسیله مزاح، برادر مسلمان خویش را شادمان میکنید. همانا رسول خدا«ص» وقتی میخواستند کسی را مسرور کنند با او شوخی میکردند.»
امام باقر«ع» هم فرمودهاند:« خداوند متعال کسی را که در جمعی اهل مزاح باشد دوست میدارد، بهشرطی که در شوخیهای او فحش و ناسزا نباشد.» امام کاظم«ع» فرمودند:«شیوه یحیای پیامبر«ع»گریستن بود، اما حضرت عیسی«ع»،هم میگریستند و هم میخندیدند و آنچه عیسی«ع» انجام میدادند نیکوتر بود.»(16)
ابوذر غفاری نقل کرده است: «کلام پیامبر«ص» همراه با تبسم و لبخند بود.»
پیشوای مذهب مالکی میگوید:«هر گاه امام صادق«ع» را میدیدم آن حضرت در حال تبسم بودند.»(17) حضرت علی«ع» فرمودهاند، «شادی و خوشمشربی مؤمن در سیمایش آشکار واندوهش در دلش نهفته است.» یعنی انسان باایمان با مردم شکفتهرویی میکند تا باعث کدورت آنان نشود، ولی قلبش از خوف خداوند و هول روز جزا دراندوهگین است.(18)
بر اساس روایات متعددی به مؤمنان سفارش شده که دل مسلمانان را شاد کنند. از محبوبترین حالات مؤمن ایجاد سرور در قلب دیگران است و به افرادی که مردم را مسرور میکنند وعده ثواب اخروی داده شده است. بهعلاوه افرادی که اوقات را این گونه میگذرانند، دوستان، آشنایان و سایر اقشار تمایل دارند با آنان انس و الفت برقرار کنند و از همنشینی با آنان لذت میبرند. بدون تردید یکی از ابزارهای این محبوبیت مزاح است که البته باید تحت ضوابطی انجام شود.(18)
در واقع خوشزبانی، شیرین سخن گفتن، لطیفهگویی ضمن اینکه مستحب است، باعث جلب دوستان میشود، از این رو معصومین«ع» فرمودهاند مزاح مؤمن عبادت است و نیز تأکید کردهاند که روانها مانند پیکرها خسته میشوند، پس با حکمتهای ظریف موجبات راحتی آنها را فراهم سازید.(19)
* مزاح مذموم
با وزش نسیم ملاطفتها و مطایبات، غنچه لبها باز و دلهای مستعد شکوفا میشوند، اما گاهی لطیفهگویی بهحدی میرسد که طوفان به پا و حتی شکوفهها و نهالهای تازه روئیده را نیز پژمرده میکند. بنابراین مزاح و شوخی در مواردی زیانآور و موجب خشم و خصومت است و دلها را از یاد خداوند متعال غافل میکند.
درشوخیها باید از موارد زیر اجتناب کرد:
1. افراط در شوخی و زیادهروی در لطیفهگویی به هزل و بیهودهگویی میانجامد. امامهادی«ع» فرمودهاند، «بیهودهگویی موجب التذاذ بیخردان و نادانان است.»(21) امیرمؤمنان«ع» هشدار دادهاند:«دورترین افراد از رستگاری و سعادت راستین کسی است که شیفته سرگرمی و مزاح است.»(22)
در دستورالعملی عرفانی آمده است:«کثرت اشتغال به مباحات، شوخی بسیار کردن، لغو گفتن و گوش دادن به اراجیف، قلب را میمیراند.»(23)
همچنین وقتی مزاح، کثرت یابد و افراد زندگی خود را با شوخی و بذلهگویی سپری کنند، در برخورد با مسائل جدی و وظایف دینی، اجتماعی و فردی احساس مسئولیت نمیکنند و دیگر به حال خود و جامعه مفید نخواهند بود. اینگونه اشخاص بتدریج حسّ واقعبینی خود را از دست میدهند و آنگونه که باید، حقایق را درک نمیکنند، تقیدات دینی و اخلاقی را از دست میدهند، همه چیز را به شوخی میگیرند و بر اثر عدم رعایت عفت و ادب در کلام، دیگران را آزردهخاطر میسازند و دچار گناه میشوند.(24)
امام مجتبی«ع» فرمودهاند:«مؤمن کار بیهوده، لهو و لعب انجام نمیدهد، مگر آنکه دچار غفلت شود. او وقتی (به کارنامه خود و فرجام خویش در سرای دیگر) فکر کند محزون میشود.»(25)
حضرت علی«ع» زیادهروی در شوخی را نشانه حماقت دانسته و فرمودهاند:«کسی که در مزاح افراط کند مقداری از عقل خود را از دست میدهد.»(26) و در دیوان منسوب به آن حضرت آمده است:«چه بسا شوخیهائی که غمهای فراوانی را به دنبال میآورند. اشخاصی که شوخیهای زننده میکنند، از سلامت (روانی) برخوردار نیستند.»(27)
2. شوخیهایی که از مرز اعتدال و موازین اخلاقی و ارزشی خارج میشود، در افراد خصومت و کدورت به وجود میآورد و بذر کینه را در دلها میافشاند. حضرت علی«ع» فرمودهاند:«هر کس بسیار شوخی کند از کینهتوزی مصون نخواهد بود، زیرا شوخی (ناروا) آغاز دشمنی است. از شوخی (مذموم) دوری کنید، زیرا منجر به خشم میشود و کینه بر جای میگذارد. در واقع شوخی نوعی دشنام و ناسزاست. شوخی با دوست، دشمنی میآورد و مزاح با دشمن، آزارهایی را متوجه تو میکند.»(28) حکیمی میگوید:« خود را به زیاد شوخی کردن عادت مده که از آن فتنهها برخیزد و مزاح گاه مقدمه شرارت میشود.»(29) و نیز، «با شریفان شوخی مکن که کینهات را بر دل گیرند و مزاح با افراد حقیر، باعث جسارتورزی آنان دربارهات میشود.»(30)
در مواقعی شوخیهای نابجا، آنچنان آتشفشان خشم و نفرت افراد را بر میانگیزد که منجر به ضرب و جرح و حتی قتل میشود. اگر در هنگام شوخی، ظرفیت افراد در نظر گرفته نشود، طرف مقابل از کوره در میرود و پایانی مرگبار و خونین رقم زده میشود. برخی شوخیهای مذموم نیز باعث از همپاشیدگی خانوادهها شده است.
3. شوخیهایی که با استهزا، استخفاف و نوعی تمسخر توأم هستند، از نظر موازین اخلاقی و شرعی مذمت شدهاند. عدهای مسخرگی را پیشه میکنند تا حقارتها و ضعفهای خود را زیر این پوشش از انظار مخفی کنند، یا آنکه دچار مشکلی در نظام شخصیتی خود هستند و درصددند از راه مسخرگی و لودگی در وجود خود تعادل به وجود آورند. پررویی، وقاحت، دهندریدگی، نگاه تلخ به موضوعات، اشیا و اشخاص از حالات رفتاری افرادی است که شوخیهای تحقیرآمیز و آمیخته به استهزا را مطرح میکنند.(31)
معمولاً انسانهایی که لغزشهایی در شخصیت خود دارند،با دادن لقب زشت به دیگران و تحقیر آنان میکوشند عقده حقارت خود را از این طریق جبران کنند. مسخره کردن افراد به بهانه شوخی، خنده و لطیفهگویی از مصادیق آزار و اذیت است. اگر مزاحکننده، دیگران را خفیف کند و عیبهای آنان را برشمارد، مرتکب خلاف و معصیت شده است. خداوند در قرآن افراد از اینکه همدیگر را مسخره کنند، نهی کرده است.(32) در کلام وحی عیبجویی از مؤمنان و خیّران نیز نهی شده است.(33) از روایات برمیآید که خداوند خنده آمیخته به استهزا را دشمن میدارد و کسی که چنین رفتاری را از خود بروز دهد در دوزخ سرنگون میشود.(34)
کسی که مسخرگی را پیشه میکند تا از این راه دیگران را به خنده وادارد، عملش از ایذا و تحقیر افراد خالی نیست و اگر این کار در حضور شخص مورد استهزا نباشد متضمن غیبت است. گاهی هم با افترا، بهتان و تهمت و احتمالاً دروغ همراه است و مسخرهکننده در یک زمان مرتکب چندین گناه کبیره میشود که عقوبتهای شدیدی را به دنبال دارد. فاعل این صفت مذموم معمولاً از روی حسادت، عداوت و تکبر به چنین رذالتی دست میزند.
مرحوم نراقی میگوید: «این خوی ناروا شیوه اراذلی است که از ایمان بهرهای ندارند، پردههای شرم و حیا را میدرند و عیوب و لغزشهای جامعه اسلامی را آشکار و کردار نیکان و خصال خوبان را چنان نقل میکنند که موجب مضحکه فرومایگان و اشرار میشوند.»(35)
4. مزاحهای افراطی و خارج از مرز اعتدال، ضمن اینکه نشانه کمخردی و جهالت است، فاعل آن را نیز نزد خردمندان و مؤمنان با فراست از درجه عزت و منزلت انسانی ساقط میکند. امام حسن مجتبی«ع» میفرمایند:«شوخی هیبت و وقار آدمی را زایل میکند.»(36) حضرت علی«ع» هم فرمودهاند:«کسی مزاح(نامناسب) نکرد جز اینکه مقداری از عقلش را از دست داد.»(37) امام کاظم«ع» نیز هشدار دادهاند:«از شوخی (ناروا) بپرهیز که ایمان تو را دچار زوال و فنا میکند.»(38) به فرموده امام سجاد«ع» کسی که (توأم با هرزگی و بیهودگی) خنده سر دهد، دانش و معرفتی را از خود دور کرده است و نیز هر فردی که عمر خود را به بطالت بگذراند، زیان میبرد.»(39)
۵. شوخی و مزاح با نامحرم نیز از نظر شرع مقدس، مذموم است و در منابع فقهی و روایی و اخلاقی تأکید شده که اینگونه افراد مورد غضب و خشم حق تعالی قرار میگیرند و به یکدیگر به وسیله زنجیری گداخته بسته و در آتش دوزخ افکنده میشوند.(40)
پینوشتها:
۱- بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۳۴۱
۲- نهجالبلاغه، حکمت ۳۸۳
۳- خصال صدوق، ج ۱، ص ۷۷
۴- آل عمران، 159
۵- مجله راهنمای کتاب تیر و شهریور ۱۳۵۴، ص ۱۷۸؛ واژهنامه داستاننویسی، ص ۴۳
۶- رموز اعتماد به نفس، رابرت آنتونی، ص ۲۰۸
۷- معارف و معاریف، ج ۹، ص ۳۰۸؛ لغتنامه دهخدا، ج ۱۳، ص ۲۰۷۳۹
۸- ایران از نظر خاورشناسان، ترجمه رضازاده شفق، صص ۲۱۴-۲۱۵
۹- واژهنامه داستاننویسی، ص ۱۸۹
۱۰- فصلنامه تازههای رواندرمانی، پاییز و زمستان ۱۳۷۹، ص ۵۳ – ۵۹
۱۱- روشهای درمان اختلال وسواس فکری و عملی، ص ۱۷۹
12- مجله علمی پژوهشی علوم انسانی، بهار ۱۳۶۹، صص ۲۴ – ۲۵
13- فصلنامه علمی و پژوهشی علوم انسانی دانشگاه الزهرا، ش ۱۱ و ۱۲، ص ۸۵ – ۸۶
14- اطلاعات علمی، سوم آذر ۱۳۸۲، ص ۴
15- نشریه مسجد دانشگاه، اردیبهشت و خرداد ۱۳۸۲، ص ۱۳۰
16- جامع السعادات، ج ۲، ص ۳۰۱؛ بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۱۵۵؛ اصول کافی، ج ۲، ص ۶۶۳؛ سنن النبی، ص ۶۰
17- بحارالانوار، ج ۱۷، ص ۳۲؛ مکارم الاخلاق، ص ۲۱
18- شرح غررالحکم، عبدالواحد آمدی، ج ۳، ص ۱۳۴۱
19- اتحاد و دوستی، ص ۲۹۹ – ۳۰۱
20- دوستی و دوستان، سیدهادی مدرسی، ص ۳۴۸
21- بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۳۶۹
22- غررالحکم، حدیث شماره ۳۳۳۳
23- سروش هدایت، ص ۱۳۵
24- نقطههای آغاز در اخلاق عملی، مهدوی کنی، صص ۵۶۸ – ۵۶۹
25- کلمه الامام الحسن«ع»، ص ۱۴۰
26- جلوههای حکمت در نهجالبلاغه، ص ۵۳۸
27- دیوان منسوب به امیرمؤمنان«ع»، ص ۲۷۴ و ۴۰۸
28- جلوههای حکمت در نهجالبلاغه، صص ۵۳۸ – ۵۳۹؛ جامع السعادات، ج ۲، ص ۳۸۷
29- نخبه الانوار فی هدایه الابرار، ص ۲۱۰
30- کشکول شیخ بهایی، ص ۵۵۰
31- سرمایه خوشبختی، پاتریک استواد، صص ۱۱۱ – ۱۱۲
32- حجرات، 41
33- توبه، 79
34- نهجالفصاحه، ص ۳۹۹؛محرمات و کیفر آنها، ج اول، ص ۱۹۵
35- جامعالسعادات، ملامحمدمهدی نراقی، ج ۲، ص ۲۸۳ – ۲۸۴
36- حیاه الامام الحسن«ع»، باقر شریف قریشی، ج اول، ص ۳۶۶؛ بحارالانوار، ج ۷۸
37- غررالحکم، ص ۷
38- بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۳۳۱
39- حیاه الامام زینالعابدین«ع»، ج اول، ص ۱۳۹، امالی صدوق، ص ۲۲۰
40- من لایحضرهالفقیه، صدوق، باب مناهی.
ويژگيهاي دوست از نظر امام علي (ع)
روزي امام علي ـ عليه السلام ـ درباره برادر و دوست خود (به عنوان مثال) سخن مي گفت و مي خواست به ياران بگويد که برادر و دوست من کسي است که با من پيوند مکتبي داشته باشد و چنين فردي بايد داراي ويژگيهايي باشد. ياران گوش فراداده بودند تا بنگرند آن ويژگيها چيست آيا آن ويژگيها در آنها وجود دارد تا برادر و دوست علي ـ عليه السلام ـ به شمار آيند يا نه؟!
به هر حال، در اين زمان نيز علاقمندان به علي ـ عليه السلام ـ بايد با دقت در اين تابلو بيانديشند که آيا برادر و دوست علي ـ عليه السلام ـ هستند يا نه؟ آنحضرت «سيزده ويژگي» براي برادر و دوست حقيقي خود به اين ترتيب برشمرد:
من در گذشته، برادري داشتم. برادر ديني که داراي اين ويژگيها بود:
1. دنيا در نظرش حقير و کوچک بود.
2. به خوردن و آشاميدن دل نبسته بود و اسير شکم خويش نبود.
3. خاموش بود و پرچانگي نمي کرد.
4. اگر سخن مي گفت، سخن او حق و مفيد بود و عطش پرسش کنندگان را فرو مي نشاند.
5. در ظاهرانساني ضعيف و مستضعف (فروتن) بود.
6. هنگام پيکار و جهاد يکّه تاز ميدان بود و چون شير مي خروشيد و چون مار بياباني حرکت مي کرد.
7. قبل از حضور در دادگاه ، اقامه دليل نمي کرد.
8. هيچکس را در مورد کارش (در صورت امکان پذيرفتن عذر) قبل از شنيدن عذرش، ملامت نمي کرد.
9. از هيچ دردي جز هنگام بهبودي، گله نمي کرد.
10. آنچه مي گفت، به آن عمل مي کرد و چيزي را که عمل نمي کرد، نمي گفت.
11. وقتي با شخص ديگري سخن مي گفت همين که از او سخن حق مي شنويد، سکوت مي کرد (و تسليم حق مي شد).
12. بر شنيدن، حريصتر بود تا گفتن و نظر ديگران را در توجه به گفتار واعظان جلب مي نمود.
13. هر گاه دو کار برايش پيش مي آمد، مي انديشيد که کدام به هوسهاي نفساني نزديکتر است آن را که از هوي و هوس دورتر و به عقل و هدايت نزديکتر بود، انتخاب مي نمود[1] سپس فرمود:
فعليکم بهذه الخلائق فالزموها و تنافسوا فيها، فان لم تستطيعوها فاعلموا انّ اخذ القليل خيرٌ من ترک الکثير
: بر شما باد به داشتن اين گونه اخلاق نيک و در داشتن اين ويژگيها از همديگر سبقت بگيريد و اگر قدرت اجراي همه آنها را نداريد، بدانيد که انجام اندکي از آنها بهتر از ترک بسيار است[2] به قول مولوي:
آب دريا را اگر نتوان کشيد پس به قدر تشنگي بايد چشيد
[1] . بعضي مي گويند: منظور امام از اين برادر، پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ يا ابوذر يا مقداد بوده است ولي علامه خوئي در شرح خود بر نهج البلاغه اين قول را به «عنوان مثال» پسنديده است. (شرح خوئي، ج 21، ص 379)
[2] . نهج البلاغه ، حکمت 289.
نويد به قيام و ظهور جهاني حضرت مهدي (عج) در کلام امیر المومنین (ع)
امام علي ـ عليه السلام ـ روزي خطاب به مردم فرمود:
لتعطفَنَّ الدّنيا علينا بعد شماسها عطف الضّروس علي ولدها: «قطعاً دنيا پس از چموشي و رو گرداني، همانند شتر تندخوئي که از دادن شير به دوشنده اش، خودداري کرده و آن را براي بچه اش نگاه مي دارد، به سوي ما روي مي آورد و به ما مهربان مي شود».
سپس آيه (5 سوره قصص) را تلاوت فرمود که:
و نريدُ اَن نمُنّ علي الّذين استضعفُوا في الارض و نجعلهم ائمّةً و نجعلهمُ الوارثين: «اراده ما بر اين قرار گرفته است که به مستضعفين (جهان) منّت (نعمت کامل) بخشيم و آنان را پيشوايان و وارثين روي زمين قرار دهيم».[1]
به اتفاق علماي شيعه، اين سخن با ضميمه کردن آية فوق، اشاره و نويد به قيام حضرت مهدي ـ عليه السلام ـ است، زيرا تنها در زمان حکومت جهاني آن حضرت است که:
مستضعفين جهان حکومت را به دست مي گيرند و تنها در آن زمان است که مردم با اشتياق و مهرباني به سوي مکتب علي و آل علي (عليهم السلام) روي مي آورند. (بنابراين ما بايد به زمينه سازي براي چنين حکومت بزرگي همّت کنيم.)
و آيه فوق نيز که در مورد نويد حکومت مستضعفان تحت رهبري حضرت موسي ـ عليه السلام ـ در برابر فرعون و فرعونيان است به حکومتي الهي بشارت مي دهد که در برابر طاغوتها، موضع مي گيرد. و آنها را به زباله دان تاريخ مي سپارد. آيا چنين حکومت، غير از حکومت جهاني حضرت مهدي آل محمد ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ است؟!
اين آيه و آيه بعد از آن، به پنج موضوع مهم اشاره مي کند:
1. خداوند مستضعفان را مشمول نعمت کامل قرار مي دهد.
2. آنها را پيشوا و رهبر مردم مي کند.
3. آنها را وارث حکومت جبّاران مي نمايد.
4. آنها داراي حکومت استوار و نيرومند خواهند شد.
5. خدا قدرت آنها را به دشمنان نشان مي دهد.
ايا با توجه به پنج موضوع فوق و توجه به سخن علي ـ عليه السلام ـ ، به خصوص دقت در کلمه «علينا» (به سوي ما اهلبيت رو مي آورند) مي توان چنين حکومتي را به حکومتهاي باطل نسبت داد؟! مسلّماً جواب منفي است.
بنابراين، سخن فوق نويد به حکومت مصلح کل حضرت مهدي ـ عليه السلام ـ مي باشد.[2]
[1] . نهج البلاغه، حکمت 209.
[2] . شرح خوئي، ج 21، ص 280.
علامه سید عبدالحسین شرف الدین و مسئله وحدت اسلامی
علامه سید شرف الدین عاملی مجتهدی مسلم، مدافعی خستگی ناپذیر و از جمله بزرگانی بود که با بصیرت تمام توانست از بسیاری از اختلافات بین شیعه و سنی بکاهد، و سرآغازی برای وحدت بین شیعه و سنی باشد.
هشتم جمادیالثانی سالروز وفات علامه سید عبدالحسین شرفالدین مجتهد شیعه و مدافع ایده تقریب مذاهب اسلامی بود. او تلاشهایی برای وحدت شیعه و سنی و حل کردن ریشههای اختلاف مذهبی انجام داد. شرفالدین از رهبران نهضت استقلال لبنان نیز به شمار میرود. دو کتاب المراجعات و النص و الاجتهاد برای اثبات حقانیت شیعه با ادبیاتی علمی و به دور از توهین از برترین آثار او به شمار میرود. این دو کتاب به زبانهای مختلف ترجمه شده و توجه بسیاری از مسلمانان شیعه و سنی را به خود جلب کرده است. محمدهاشم شفیعی در یادداشتی اختصاصی به بیان تبیین زندگی علامه سید شرفالدین پرداخته است که در ادامه با هم میخوانیم:
تاریخ، مردانِ بزرگ همتی را به خود دیده که هر چند وقت یک بار تأثیرگذاری آنها نقطه عطفی در تاریخ میشود. از میان آنها میتوان به علامه سید شرفالدین عاملی اشاره کرد؛ مردی که به زیبایی تمام به این آیه قرآن عمل کرد: «وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ؛ [۱] و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن!»
علامه سید شرفالدین عاملی مجتهدی مسلم، مدافعی خستگی ناپذیر و از جمله بزرگانی بود که با بصیرت تمام توانست از بسیاری از اختلافات بین شیعه و سنی بکاهد، و سرآغازی برای وحدت بین شیعه و سنی باشد. وی در کتاب گرانسنگ خود به نام «المراجعات» با استدلال و برهان بدون کوچکترین توهینی، از ولایت امیرالمومنین علیه السلام دفاع کرد و نقطه عطفی برای وحدت بین شیعه و سنی در تاریخ شد؛ زیرا به خوبی درک کرده بود که تفرقه و اختلاف بین شیعه و سنی یکی از حربههای دشمن برای تسلط بر مسلمانان است.
بصیرت در مناظره
سید شرفالدین عاملی از علمای با بصیرت و خوش ذوقی بود که با دیدن اختلاف سخت بین شیعه و سنی آزرده خاطر شده و تصمیم گرفت که به نوعی این اختلافات را کاهش دهد؛ زیرا نتیجه این اختلافات، سرکوبی همه مسلمانان (چه شیعه و چه سنی) و به دنبال آن، تسلط دشمنان بر آنها و چپاول مسلمانان و کنار زدن و اضمحلال دین خواهد بود.
بر همین اساس، مناظره خود را با شیخ سلیم بشری مالکی مذهب؛ رئیس دانشگاه الازهر مصر شروع میکند. او میگوید که با ایشان قرار گذاشتیم که بدون تعصب به تبیین حق بپردازیم .[۲]
اهمیت مناظرات
انسان موجودی است که اگر تعصب نداشته باشد دلیلها و برهانهای علمی و عقلی او را قانع میکند، البته در صورتی که از تحکم و زورگویی دور بوده و جدال احسن باشد.
علامه شرفالدین، این خصوصیت را از اجداد بزرگوار خود مانند حضرت امام صادق علیه السلام فرا گرفته بود و آن را سرلوحه مناظرات خود قرار داده بود؛ زیرا همان طور که از مطالعه کتابهای ایشان معلوم میشود ایشان تمام آداب مناظره را رعایت کرده است.
ایشان انسان سلیمالنفسی بود که آداب مناظره را مو به مو اجرا میکرد؛ آدابی از جمله، رفتار طبیبانه با طرف مقابل، رعایت آرامش و تواضع در مقابل توهینها، احترام به مقدسات طرف مقابل، تسلط بر منابع هر دو طرف، مستندگویی و...
طرح علمی وحدت اسلامی از اقدامات تأثیرگذار این دانشمند شیعی
ایشان در پاسخهایش به شیخ سلیم، چنین میگوید: «من معتقدم اتحاد اسلامی و پیمان برادری وقتی به دست میآید که شما مذهب شیعه را آزاد اعلام کنید و آن را مانند یکی از مذاهب چهارگانه بدانید… جای تردید نیست که اختلافات بین مذاهب چهارگانه کمتر از اختلافات آنان با مذهب شیعه نیست. اگر قرار است که مذاهب اسلام چهار فرقه باشد چرا جایز نباشد که پنج فرقه باشند!؟ آیا چگونه متصور است که چهار مذهب، موافق اتحاد مسلمانان باشد ولی اگر یک مذهب به آنها اضافه شد اجتماع مسلمانان متلاشی گردد و متفرق شوند !»[۳]
سپس به مذهب شیعه که از ابتدا همراه پیامبر بوده است و… اشاره کرده و آن را به عنوان نقطه عطفی برای وحدت بین تمام مذاهب میداند. [۴]
گاهی این امر با نگاه متفاوت و از زاویههای مختلف صورت میگرفت تا طرف مناظره را از جهات مختلف تحت تأثیر قرار دهد و او را با خود همراه کند. از باب نمونه نگاه متفاوت او نسبت به حدیث غدیر خم به همراه اثبات تواتر حدیث غدیر خم از طریق اهل تسنن و شیعه، طرف مقابل را واداشت که به مشترکات بین دو مذهب توجه کند و ضمناً گامی در جهت تقریب مذاهب باشد. [۵]
و ی با هدیه قرآن کریم به حاکم وقت سعودی او را وادار میکند که اعلام کند، تبرک به ضریح پیامبر شرک نیست؛ زیرا حاکم با گرفتن هدیه، قرآن را میبوسد .[۶] پس اگر بوسیدن جلد قرآن شرک نیست، بوسیدن ضریح مطهر پیامبر نیز شرک نمیباشد.
نتیجه این که سیدعبدالحسین شرفالدین با جدال احسن، اولین اقدام عملی را در احیای امر وحدت بین شیعه و سنی برداشت.
پی نوشت
[۱]. سوره نحل، آیه ۱۲۵.
[۲]. المراجعات، شرفالدین، ج ۱، ص ۱۷.
[۳]. همان، ص ۷۱و۷۲.
[۴]. همان، ص ۷۳.
[۵]. همان، ص ۴۷۰.
[۶]. مناظرات فی العقاید و الاحکام، عبد الله حسن، ج ۲، ص ۱۶۰.
مسجد «سانجاکلار»
مسجد سانجاکلار
در سال ۲۰۱۲ در محله «بوبوک چکمه جه» استانبول ترکیه مسجدی مدرن ساخته شد، سبک معماری و ساخت مسجد «سانجاکلار» شبیه به غار حرا است که توسط معمار مشهور ترک به نام «امره آرولات» ساخته شده و جایزه ساختمان مذهبی سال ۲۰۱۵ به آن اعطا شد.

معمار این مسجد به جای ساخت و پرداخت فضای پرزرقوبرق و باشکوه، دست به معماری غیر معمولی زده که مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. در ساخت این بنا که مساحت ۷۰۰ متری دارد، از سنگ خاکستری و بتن استفاده شده است. در ساختار پیچیده و نامرتب این بنا فقط سقف سنگی و یک مناره بلند از نقاط خاصی در اطراف محوطه قابل مشاهده است. مناره این بنا به شکل مستطیلی است که از زیر زمین بیرون آمده است.
طراحی فضای داخلی این مسجد فوق مدرن و غیر مرسوم، در سطحی پایینتر از زمین قرار گرفته است. قطعات سنگی که داخل زمین به صورت شیبدار قرار گرفتهاند، ردیفهایی بلند و خاکی ایجاد میکنند که به سمت ساختمان پایین میروند.

در این بنا از پارتیشنهای بتنی، دیوارهای سنگی و پلههای سنگی استفاده شده که سنگهای پلهها در میان استخر آب کم عمق به ورودی منتهی میشوند. یک سالن نمازخانه بتنی بزرگ مرکز ساختمان را تشکیل میدهد، در حالی که فضاهای کمکی شامل یک سالن ورزشی، اتاق نگهداری کفش و حمام در اطراف حاشیه آن چیده شده است.
نمازگزاران زن و مرد با یک صفحه سیاه در سالن نماز از هم جدا میشوند، به این معنی که زنان در یک نوار در امتداد یک طرف ساختمان جدا میشوند. صفحه سوراخ شده ضمن این که به جماعت اجازه میدهد ارتباط چشم با منبر را حفظ کنند، حریم خصوصی آنها را فراهم میآورد. نمازخانه اصلی شامل یک کف و سقف بتنی لایهای است. چراغها در زیر پلهها قرار دارند و شکافهای موجود در سقف، به راحتی فضا را روشن میکند.

به گفته معمار مسجد فضای داخلی مسجد، یک فضای ساده مانند غار است که آن را به مکانی نمایشی و هیجانانگیز برای دعا و تنها بودن با خدا تبدیل کرده است.
وقتی مقاومت فلسطین بازدارندگی را از داخل به رخ دشمن میکشد
روز شنبه رسانههای فلسطینی از دستگیری شخصی خبر دادند که در بازجوییهای اولیه به مشارکت در ترور «فادی البطش» دانشمند جوان فلسطینی در مالزی در سال 2018 اعتراف کرده است. این خبر نشان از آن داشت که مقاومت نه تنها در خارج نوار غزه، بلکه بازدارندگی برآمده از تواناییهای خود را در داخل نوار غزه نیز توسعه داده است و اجازه اقدامات خرابکارانه و جاسوسی به دشمن نمیدهد.
دستگیری یکی از 2عامل ترور «فادی البطش»
براساس اعلام وزارت داخلی و امنیت ملی فلسطین در نوار غزه، این وزارتخانه زمانی فرد نامبرده را دستگیر کرد، که وی به دلیل نیاز مالی به نوار غزه بازگشته بود.
«ایاد البزم»، سخنگوی وزارت داخلی و امنیت ملی فلسطین در نوار غزه اعلام کرد، فرد نامبرده در اعترافهای اولیه خود گفته است که براساس مأموریتی که «موساد» به وی و یک نفر دیگر محول کرده بود، «فادی البطش» را در مالزی ترور کرده است. وی یکی از 2 نفری بود که 21 آوریل 2018 ، «فادی البطش»، دانشمند 34 ساله فلسطینی را هنگامی که برای خواندن نماز جماعت صبح در منطقه ای در اطراف کوآلالامپور از خانه خارج شده بود، هدف گلوله قرار دادند.
اشراف اطلاعاتی مقاومت و چگونگی دستگیری
ماجرای دستگیری یکی از 2 عامل ترور – که نامش هنوز فاش نشده- بدین قرار است که فرد نامبرده به دلیل نیاز به پول، به نوار غزه باز میگردد. او در همان آغاز بازگشت با مأموری که وی را اجیر کرده بود، تماس گرفته، از وی درخواست پول می کند. مأمور موساد، پس از شنیدن درخواست وی، از او می پرسد از کجا تماس میگیرد؟ هنگامی که میگوید به غزه بازگشته است و این تماس از نوار غزه است، با واکنش شدید و خشم مأمور موساد مواجه می شود. مأمور موساد به وی اعلام میکند که تلفن در حال شنود است و تماس را قطع میکند.
زمان زیادی به طول نمیانجامد که با اشراف اطلاعاتی مقاومت، مأموران امنیتی با حضور نامحسوس خود، فرد نامبرده را دستگیر میکنند.
سابقه اشراف اطلاعاتی مقاومت
این نخستین بار نیست که مقاومت با اشراف اطلاعاتی خود دشمن را مرعوب خود میکند. به کارگیری جاسوس در میان فلسطینیها یکی از ابزارها اصلی رژیم صهیونیستی در ضربه زدن به مقاومت فلسطین بوده است. جاسوس گیری براساس دکترین امنیتی رژیم صهیونیستی از دهههای قبل برنامه ریزی شده است و برخی منابع نشان میدهد صهیونیستها از اوایل قرن بیستم و پیش از اشغال فلسطین به ایجاد زیرساخت برای استخدام جاسوس اقدام کردهاند.
همواره ترور رهبران و موشک باران مراکز مقاومت، با بهره گیری رژیم صهیونیستی از جاسوسانش رقم خورده است. از سال 2007 که نوار غزه تحت حاکمیت کامل مقاومت قرار گرفت، رهبران مقاومت به مبارزه با این مسئله پرداختند. تنها راه مقابله با جاسوسان، اشراف اطلاعاتی و اقدام بسته مقاومت در داخل غزه بود. اقدامی که به طور جدی در دستور کار مقاومت قرار گرفته، با دقت اجرایی شد.
توسعه و استمرار اشراف اطلاعاتی در مقطع پس از جنگ 2014
پس از جنگ سال 2014، مقاومت فلسطین با توسعه اشراف خود در نوار غزه، به محض هدف قرار گرفتن نقاط مختلف، به بررسی اطلاعاتیِ نقاط هدف گرفته می پرداخت. بدین ترتیب، این مسیر با استمرار، تکمیل شد. نشانه تکمیل اشراف اطلاعاتی، اخباری بود که بین سالهای 2014 تا کنون از دستگیری و اعدام جاسوسان رژیم صهیونیستی هر سال منتشر شده است. یکی دیگر از نشانههای این اشراف اطلاعاتی، عدم توفیق دشمن در هدف قرار دادن فرماندهان مقاومت طی سالهای پس از جنگ 2014 است. تنها نمونۀ ترور فرماندهان مقاومت، از آن تاریخ، «بهاء ابوالعطاء» در سال 2019 بود، که گفته میشود بر اثر سهل انگاری به وقوع پیوسته است.
نشانه دیگر آن است که رژیم صهیونیستی از سال 2014 تاکنون، در خصوص اسیران دربند مقاومت، حتی به اطلاعاتی مبنی بر اینکه آیا آنها زندهاند یا تنها اجساد آنها در اختیار مقاومت قرار دارد، نیز دست نیافته است.
در وجه دیگری از این توانمندی، مقاومت در سال 2018 با خنثی کردن عملیات ورود مخفی یک تیم اطلاعاتی از ارتش رژیم صهیونیستی به نوار غزه، نشان داد از تحرکات دشمن نیز آگاهی کامل داشته، در منطقه تحت حاکمیتش، اشراف اطلاعاتی همه جانبه دارد.
دستگیری عامل ترور «فادی البطش» و آگاهی دشمن از توانایی مقاومت
اینکه یک عامل ترور پس از 3 سال به نوار غزه باز میگردد و با اولین تماس، در دام اطلاعاتی مقاومت گرفتار میشود، نشان دهنده توانمندی مقاومت در اشراف اطلاعاتی در منطقه است. اما نکته مهمتر از آن پاسخی است که عامل نامبرده از جانب افسر موساد دریافت میکند. افسر یاد شده با اطلاع از این اشراف اطلاعاتی، به عامل ترور دستگیری قریب الوقوعش را اطلاع میدهد، خبری که به سرعت به وقوع می پیوندد.
حالا مقاومت با وجود بازدارندگی قابل توجهی که از نبرد «شمشیر قدس» تاکنون در فلسطین ایجاد کرده، در عرصه اطلاعاتی نیز خود را به رخ دشمن میکشد و به همگان میگوید که بازدارندگی به وجود آمده توسط مقاومت یک بازدارندگی همه جانبه است که شامل اشراف اطلاعاتی مقاومت هم میشود. حالا هر روز وجوه بیشتری از این بازدارندگی نمود مییابد و دشمن نیز از این مسئله آگاهی کامل دارد.