
emamian
اثر حق الناس در عدم پیشرفت معنوی
- اثر حق الناس در عدم پیشرفت معنوی
آیت الله نجابت نقل می کند:
وقتی که بنده مشرف شدم خدمت آسید علی آقای قاضی، فرمودند :
هر حقی که هر کس بر گردن تو دارد باید ادا کنی.
خدمت ایشان عرض کردم: «مدتی قبل در بین شاگردهایم که نزد بنده درس طلبگی می خواندند، یکی خوب درس نمی خواند. بنده ایشان را تنبیه کردم. اذن از ولیّ او هم داشتم در تربیت. در ضمن این جا هم نیست که از او طلب رضایت کنم. » می فرمودند : «هیچ راهی نداری، باید پیدایش کنی» گفتم: «آدرس ندارم» گفتند : «باید پیدا کنی»
آقای قاضی فرمودند :
«هر حقی که برگردنت باشد تا أدا نکنی باب روحانیت، باب قرب، باب معرفت باز شدنی نیست. یعنی این ها همه مال حضرت احدیت است و حضرت احدیت رضایت خود را در راضی شدن مردم قرار داده است».
سخنرانی تلویزیونی در آستانه برگزاری انتخابات
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
اللهمّ صلّ علی علیّ بن موسی الرّضا المرتضی ولیّک عدد ما فی علمک صلاة دائمة بدوام ملکک و سلطانک.
دههی مبارکه کرامت و میلاد حضرت علیّبنموسیالرّضا (صلوات الله و سلامه علیه) را تبریک عرض میکنم به همهی ملّت عزیزمان، به همهی مشتاقان زیارت آن بزرگوار که متأسّفانه مدّتها است که همه از این فیض بزرگ محروم ماندهایم. امیدواریم که خداوند متعال به برکت دعا و شفاعت این بزرگوار رحمت و لطفش را بر این ملّت روزبهروز افزون کند و برکات مجاورت ملّت ایران با این قبر مطهّر انشاءالله روزبهروز افزایش پیدا کند.
وظیفهی مردم در قبال انتخابات: مشارکت در انتخابات و نوع مشارکت
بحث امروز من صرفاً دربارهی انتخابات است. کمتر از ۴۸ ساعت دیگر یک رویداد سرنوشتساز در کشور اتّفاق خواهد افتاد و آن عبارت است از انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات شوراهای شهر و روستا. قطعاً سرنوشت کشور در یک برههی زمانی، در همهی زمینهها -در زمینهی اقتصاد، مسائل فرهنگی، امنیّت، سلامت، غیره- وابستهی به عملی است که شما مردم ایران روز جمعه انشاءالله انجام خواهید داد؛ یعنی شما با حضور خودتان، با رأی خودتان، در واقع سرنوشت کشور را در همهی مسائل عمده رقم میزنید.
کار بزرگ مردم در روز جمعه اوّلاً اصل مشارکت، ثانیاً نوع مشارکت و نوع انتخاب خواهد بود که امیدواریم خدای متعال همهی دلهای ما را، دلهای ملّت ایران را هدایت کند تا بتوانیم به بهترین وجهی در این عرصه ظاهر بشویم.
ثمرات حضور مردم در انتخابات و دلیل دشمنی دشمنان با آن
در یکی از سخنرانیهای اخیر(۱) به ملّت ایران عرض کردیم که حضور مردم در نظام جمهوری اسلامی دارای یک اصل محکم و یک سند متقنِ فکری است؛ صرفاً یک مسئلهی سیاسی نیست؛ البتّه فواید سیاسی حضور مردم خیلی زیاد است لکن علاوهی بر اینها و مهمتر از اینها اصل فلسفهی حضور مردم در نظام جمهوری اسلامی است؛ یعنی در جمهوری اسلامی، «جمهوری» یک بخش و «اسلامی» یک بخش ]است[، که اگر جمهور حضور نداشته باشند، جمهوری اسلامی تحقّق پیدا نمیکند؛ البتّه از جنبههای سیاسی و آثار سیاسی هم ثمرات و برکات فراوانی دارد که به بعضی از آنها بعداً اشاره خواهم کرد. دقیقاً به همین دلیل هم هست که همهی مراکز قدرتهای شیطانی در همهی عالم، آنهایی که با جمهوری اسلامی دشمنی میکنند و مخالفت میکنند، با انتخابات هم به طور ویژه مخالفت و معارضه میکنند. در همهی انتخاباتهای ما در طول این دهها سال همیشه این جور بوده که ابزارهای رسانهای آنها، ابزارهای سیاسی آنها در خدمت تخریب ذهنی مردم نسبت به انتخابات و اگر بتوانند به نحوی دخالت در انتخابات بوده؛ برای اینکه نگذارند آن شُکوه و شوکت انتخابات ایران خودش را نشان بدهد. البتّه به کوری چشم آنها در طول این سالهای متمادی، همهی انتخاباتها سر وقت انجام گرفته؛ نه تعطیل شده، نه یک روز عقب افتاده؛ مردم در پای صندوقها حاضر شدند و رأی دادند. البتّه تبلیغات سوء آنها وجود داشته؛ از مدّتی قبل از انتخابات تا بعد از انتخابات این تبلیغات همیشه ادامه داشته. شاید در هیچ نقطهای از عالم نتوانیم کشوری را پیدا کنیم که انتخاباتش این همه مورد تهاجم دشمنان قرار داشته باشد. و در همین انتخابات پسفردای ما -روز جمعه- الان چند ماه است که رسانههای آمریکایی، رسانههای انگلیسی و آن مزدورهایی که زیر پرچم اینها و در این رسانهها مشغول کارند، دارند خودشان را میکُشند برای اینکه شاید بتوانند انتخابات را زیر سوال ببرند، حضور مردم را کمرنگ کنند و انتخابات جمهوری اسلامی را به نحوی مورد اتّهام قرار بدهند؛ انواع و اقسام حرفها را هم در این زمینه میزنند.
فاصله گرفتن مردم از نظام؛ هدف دشمنان از معارضه با انتخابات در ایران
خب هدف آنها این است که این انتخابات به آن صورت مطلوبِ جمهوری اسلامی انجام نگیرد؛ یعنی چه؟ یعنی مردم از نظام فاصله بگیرند؛ چون عدم حضور مردم در انتخابات طبعاً فاصلهگیری مردم از نظام جمهوری اسلامی است؛ این هدف آنها است. البتّه مردم به حرف آنها گوش نکردهاند؛ حالا به بعضی از گروههای خاص کار نداریم که در مطبوعات یا این روزها در رسانههای فضای مجازی همان حرفهای آنها را هم تکرار میکنند، لکن تجربه نشان داده و متن مردم نشان دادهاند که هر چه دشمن خواسته، عکسش را انجام دادهاند؛ هم در مورد انتخابات، هم در مورد راهپیماییها و مسائل گوناگون دیگر. این دفعه هم انشاءالله به توفیق الهی همین جور خواهد شد؛ مردم انشاءالله حضور پیدا خواهند کرد و آبرو خواهند داد به نظام جمهوری اسلامی.
این نکته را من بگویم که حقیقت این است که در عالم سیاست -سیاستهای نظام جمهوری اسلامی، سیاستهای کشور و همچنین حوادثی که رنگ و بوی سیاسی دارند- بعضی از حقایقی هست که باید نگاه به آنها برتر و فراتر از سلیقهها و نزاعهای سیاسی باشد؛ فرض کنید مثلاً تشییع جنازهی شهید عزیز بزرگوارمان شهید سلیمانی، خب یک حادثهی بزرگی بود؛ اینجا دیگر مسئلهی سلیقهی سیاسی و مذاق سیاسی مطرح نبود، همه شرکت کردند؛ انتخابات از این قبیل است. در انتخابات بحث سلایق سیاسی مطرح نیست؛ همه باید شرکت کنند، همه باید حضور پیدا کنند؛ چون نظام اجتماعی کشور به این حضور نیازمند است و تأثیر میگذارد که حالا بعضی از تأثیرات را عرض خواهم کرد.
شرکت در انتخابات، مصداقی از عمل صالح
من چند نکته دربارهی اهمّیّت حضور مردم عرض بکنم؛ لکن قبل از اینکه این نکات را بگویم، مایلم به این آیهی شریفهای که در سورهی مبارکه برائت است -آیهی ۱۲۰- اشاره کنم، که جزئی از این آیه و تکّهای از این آیه، این قسمتی است که میخوانم: وَلایَطَئونَ مَوطِئًا یَغیظُ الکُفّارَ وَ لا یَنالونَ مِن عَدُوٍّ نَیلًا اِلّا کُتِبَ لَهُم بِهٖ عَمَلٌ صٰلِح؛ مضمون این دو فقرهای که از این آیه خواندم، به طور خلاصه این است که هر عملی و اقدامی از شما که دشمن از آن ناخشنود باشد، در پیشگاه پروردگار یک عمل صالح است. میبینید که دشمنان دین، دشمنان اسلام، دشمنان ایران با انتخابات شما بشدّت مخالفند، بنابراین اقدام به انتخابات یک عمل صالح است. همهی کسانی که دنبال عمل صالحند -اِلَّا الَّذینَ ءامَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحٰت- (۲) میخواهند عمل صالح انجام بدهند، بدانند حضور در انتخابات یک عمل صالح از طرف اینها است.
تأثیر حضور مردم بر افزایش قدرت و اقتدار نظام و کشور
و امّا آن نکاتی که مورد نظر من است؛ چند نکته را عرض میکنم. مهمترین نکته این است که انتخابات نشاندهندهی حضور مردم در صحنه است. «حضور مردم در صحنه» یعنی چه؟ یعنی نظام جمهوری اسلامی پشتوانهی مردمی دارد. این، در اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران و اقتدار کشور تأثیر بینظیری دارد؛ یعنی هیچ چیزی، هیچ ابزار قدرتی به اندازهی حضور مردم، قدرتافزا برای کشور نیست. بله، ما ابزارهای نظامی، ابزارهای سیاسی، ابزارهای اقتصادی را قدرتافزا و قدرتزا میدانیم برای کشور، امّا هیچ کدام به اندازهی حضور مردم نیست؛ حضور مردم، نظام جمهوری اسلامی را به معنای واقعی کلمه قدرتمند میکند. خب آن کسانی هم که حرفهای سفسطهآمیزی در مورد انتخابات میزنند -میبینید دیگر بعضی از این بیاناتی که متأسّفانه بعضیها ]مطرح[ میکنند در خلال حرفها در روزنامهها و در فضای مجازی- و با سفسطهگوییهای گوناگون دربارهی انتخابات حرف میزنند برای اینکه دلسرد کنند مردم را از حضور در انتخابات، اینها در واقع دنبال تضعیف نظامند و دشمنان خارجی و بیرونی هم که صریحاً با انتخابات درمیافتند، دنبال این هستند که نظام را تضعیف کنند؛ آنها میدانند که اگر چنانچه حضور مردم ضعیف بشود و کشور ضعیف بشود، آن وقت میتوانند کشور را دچار ناامنی کنند، دچار تروریسم کنند، کشور را جولانگاه تروریستها قرار بدهند؛ این در صورتی است که کشور ضعیف بشود، و پشتوانهی حضور مردم در کشور کمرنگ بشود. البتّه این را تصریح نمیکنند، امّا در گوشهکنارِ حرفهایشان این معنا کاملاً شنیده میشود و دیده میشود که دنبال همین هستند؛ میخواهند حضور مردم نباشد تا نظام ضعیف بشود، تا بتوانند در کشور اخلال کنند، تا بتوانند دخالت کنند، تا بتوانند کشور را جولانگاه مزدوران خودشان قرار بدهند؛ این را انسان میبیند.
رابطهی معکوس حضور مردم و فشارهای دشمن
یک نکتهی دیگر این است که اگر ما کاهش حضور مردم را داشته باشیم، از آن طرف افزایش فشارهای دشمن را خواهیم داشت؛ یعنی اینها با همدیگر به معنای واقعی کلمه یک نسبت معکوسی دارند. اگر چنانچه ما در کشور افزایش [حضور] مردم را کم داشته باشیم، از آن طرف افزایش فراوان فشار دشمنان را خواهیم داشت. اگر ما بخواهیم فشارهای دشمنان [از قبیل] فشارهای اقتصادی مثل تحریم و امثال اینها از بین برود یا کاهش پیدا کند، راهش این است که حضور مردم در کشور افزایش پیدا کند و پشتوانهی مردمی به رخ دشمنان کشیده بشود.
قدرتمندیِ رئیسجمهور منتخب با میزان حضور و رأی بالای مردم
یک نکتهی دیگری که این هم مهم است، این است که آن رئیسجمهوری که روز جمعه انتخاب خواهد شد اگر با رأی بالا انتخاب بشود، پشتیبانی محکمی خواهد داشت، رئیسجمهور قوی و قدرتمندی خواهد بود، و کارهای بزرگی میتواند انجام بدهد. کشور بحمدالله دارای توان بالا است -من حالا بعداً در پایان هم یک جملهای در این زمینه عرض خواهم کرد- کشور تواناییهای زیادی دارد، امکانات و فرصتهای فراوانی در کشور ما هست؛ استفادهی از این فرصتها احتیاج دارد به انسانهای قوی، فعّال، پُرکار، خستهنشو و قدرتمند. این «قدرتمندی» را رئیسجمهور -غیر از جنبههای شخصی- بیشتر از ناحیهی پشتیبانی مردم به دست میآورد. اگر چنانچه حضور مردم دارای نصاب مطلوبی باشد و رئیسجمهور با رأی بالا انشاءالله انتخاب بشود، این موجب خواهد شد که قدرت پیدا کند بتواند از این ظرفیّتها درست استفاده کند.
سلامت انتخابات در طول دورههای گوناگون
یک نکتهی بعدی مسئلهی سلامت انتخابات است؛ من قبلاً هم عرض کردهام، الان هم تأکید میکنم، خوشبختانه در طول این سالهای متمادی، همیشه انتخاباتهای ما انتخاباتهای سالمی بوده. اینهایی که اعتراض میکنند، [بله،] ممکن است یک گوشهای یک اختلالی در یک بخشی داشته باشد امّا مجموع انتخابات، سالم و قوی بوده. یک شاهد روشن و دلیل متقن این است که در طول این دهها سال، در انتخاباتهای ریاست جمهوری، رؤسای جمهوری آمدهاند سر کار که مذاقهای کاملاً متفاوتی با هم داشتند، سلایق سیاسی متفاوتی داشتند؛ خب این نشاندهندهی این است که انتخابات، سالم انجام گرفته؛ یعنی این جور نبوده است که انتخابات تابع یک فکر سیاسی خاص یا یک مذاق سیاسی خاصّی باشد؛ نه، طبق قانون انجام گرفته؛ گاهی رئیس جمهوری با یک مذاق سیاسی سر کار آمده، گاهی رئیسجمهوری با مذاق سیاسی کاملاً متفاوت با او سر کار آمده. بنابراین انتخاباتها انتخاباتهای سالمی است.
وجود رقابت و معارضه میان نامزدها در مناظرات
و اینکه گفته میشود رقابتی [نیست]، بحمدالله رقابتی هم هست؛ خب دیدید مناظرهها را -حالا من دربارهی مناظرهها عرایضی دارم که اگر زنده بودیم، بعد از انتخابات عرض خواهم کرد- ملاحظه کردید که در مناظرات، نامزدهای محترم نشان دادند که کاملاً رقابتی حرکت میکنند؛ یعنی معارضات فکری، و معارضات زبانی در بین نامزدها وجود داشت که هر کدام هم بالاخره طرفداران خودشان را دارند. این هم بالاخره از جملهی آن حقایق مسلّم انتخاباتهای ما است.
البتّه دشمنان، همیشه از اوّل انقلاب تا امروز، از روزی که رفراندوم جمهوری اسلامی برگزار شد با ۹۸ و اندکی بالاتر رأی [مثبت مردم] تا امروز، آراء مردم را زیر سؤال بردهاند؛ همهی انتخاباتها را زیر سؤال میبرند. خب از دشمن، آدم انتظار هم ندارد که اعتراف کنند که انتخاباتهای ما صحیح است. جالب این است که بعضی از کشورها هستند که در میانهی قرن بیست و یکم، ادارهی قبیلهای میشوند؛ یعنی در زیر حکومت یک قبیله دارند مدیریّت میشوند و اداره میشوند که اصلاً بوی انتخابات هم به این کشورها نرسیده؛ مردم این کشورها اصلاً نمیدانند صندوق رأی چه هست؛ فرق صندوق رأی و صندوق میوه را اصلاً نمیدانند! [نمیدانند] صندوق رأی اصلاً چیست. اینها هم تلویزیونِ بیستوچهار ساعته راه میاندازند که علیه انتخابات ما صحبت کنند بگویند انتخابات ایران دموکراتیک نیست! این هم جزو مسائل جالب این روزهای ما است.
گلایهی بحقّ اقشار محروم جامعه و تصمیم نادرست عدم شرکت در انتخابات
یک نکتهی دیگری که وجود دارد و به نظر من قابل توجّه است این است که بعضی از کسانی که اظهار تردید میکنند در امر شرکت در انتخابات، [یعنی] مردّدند یا دلسردند، اینها قشرهای ضعیف جامعهاند؛ قشرهای محروم جامعه. این را من اطّلاع دارم؛ از نظرخواهیها و نظرسنجیها میدانیم. بعضی از قشرهای محروم جامعه هستند که اینها خب توقّعات بهجایی دارند و گلایه دارند از اینکه این توقّعات برآورده نشده؛ مسئلهی معیشت، مسئلهی مسکن، مسئلهی اشتغال، که خب واقعاً بایستی مسئولین کشور به این مسائل برسند و باید میرسیدند به این مسائل؛ اینها گلایهمندند، لذا دستودلشان به انتخابات نمیرود؛ میگویند خب حالا مثلاً شرکت کردیم چه فایده! به نظر من گلایهی اینها بجا است امّا تصمیمگیریشان بجا نیست؛ بله، گلایهشان گلایهی درستی است، بایستی به این گلایهها رسیدگی میشد و دولت آینده حتماً بایستی در صدر برنامههای خودش، رسیدگی به این قشرها را قرار بدهد؛ امّا بحث سر این است که این نرفتن پای صندق رأی و قهر کردن با صندوق رأی، مشکل را حل نمیکند؛ این مشکلات اگر بنا است حل بشود، به این صورت حل میشود که جمعیّتها بروند، همهی ما برویم پای صندوق رأی و رأی بدهیم به یک کسی که معتقدیم میتواند این مشکلات را حل بکند؛ این مشکل را حل میکند؛ وَالّا اینکه ما چون گِله داریم، پس رأی ندهیم، به نظر من درست نیست. این هم نکتهی مهمّی است. بنابراین من گلایهها را قبول دارم ولیکن شرکت نکردن به خاطر این گلایهها را قبول ندارم. حتماً دولت آینده هم باید در این زمینه کار لازم خودش را انجام بدهد.
لزوم مشارکت و فعّالیّت جوانها برای ترغیب مردم به حضور در انتخابات
یک نکتهی دیگر مربوط به جوانها است. خب بنده خیلی اعتقاد به جوانها دارم و معتقدم جوانها در همهی مسائل عمدهی کشور پیشرو و پیشرانند؛ هم خودشان جلودار و پیشرو قضیّه هستند، هم دیگران را به جلو حرکت میدهند؛ در انتخابات هم باید همین جور باشد. بنده انتظارم از جوانها -جوانهای عزیز کشور- این است که حرکت به سمت صندوقهای رأی را و شرکت مردم را هر چه میتوانند ترغیب کنند و در این زمینه فعّالیّت بکنند؛ بخصوص رأیاوّلیها که عدّهی کثیری رأیاوّلی داریم. در هر دورهای از دورههای انتخابات ریاست جمهور، بخش بزرگی رأیاوّلی هستند. حضور اینها در انتخابات در واقع برای اینها مثل جشن تکلیف سیاسی است؛ در واقع یک جشن تکلیفی است که [به آن] وارد میشوند.
پرهیز از تزریق روح یأس در جامعه با وجود تواناییهای گوناگون ملّت
آخرین نکتهای که میخواهم عرض بکنم و عرایضم را به پایان برسانم، این است که من میبینم بعضیها با تحلیلهای غلط میخواهند روح یأس و ناامیدی را در مردم تزریق کنند، مردم را ناامید کنند. حالا از دشمن انتظاری نیست؛ متأسّفانه در داخل هم بعضیها با بدبینی، با تحلیلهای ضعیف، به معنای واقعی کلمه تحلیلهای ضعیف، حرفهایی میزنند که در واقع میخواهند مردم را ناامید کنند، مأیوس کنند؛ یا نمیخواهند [این جور بشود] لکن عملاً مردم را مأیوس میکنند؛ من میگویم این غلط است؛ یأس و ناامیدی در کشور ما مطلقاً موردی ندارد. ملّت ما، ملّت قدرتمندی است، ملّت باارادهای است، بنیهی کشور ما قوی است. ما کشور قدرتمندی هستیم. بنده در بیانیّهی گام دوّم توضیح دادم، در صحبتهای گوناگون هم توضیح دادم؛ ما ملّت بزرگی هستیم، ما کشور قدرتمندی هستیم، تواناییهای زیادی داریم و این تواناییها از چشم دشمنان ما هم پوشیده نیست. همه میدانند.
نمونههایی از توانمندیهای ملّت ایران و جوانان
در بخشهای مختلف، هر جایی که ملّت ما همّت کرد، توانست کارهای بزرگ انجام بدهد؛ اصل انقلاب از این قبیل بود، تشکیل نظام جمهوری اسلامی از این قبیل بود، مسائل جنگ تحمیلی از این قبیل بود؛ آخرین قضیّه، و آخرین مورد، همین مسئلهی واکسن کرونا است. خب جوانهای ما منتظر نماندند که دستهای بخیل خارجیها به ما واکسن بفروشند، که دیدید مسئولین گفتند که واکسن را از فلان مرکز جهانی خریدهاند، پولش هم دادهاند و او نمیدهد واکسن را؛ یعنی دنیا این جوری است. جوانهای ما منتظر این معنا نماندند. از همان روزهای اوّل شروع کردند به تلاش کردن، کار کردن؛ از طرق مهمّی در زمینهی واکسن کار کردند تا رسیدند به واکسن. دیروز پریروز اعلام شد، به من هم کتباً گزارش دادند که واکسن داخلی را به وجود آوردند و ما شدیم جزو پنج شش کشوری در دنیا که میتواند واکسن کرونا را تولید کند و زیرساختهای خوبی هم دارد. به من گفتند که میتوانند در ماه، گمانم حدود پنجاه میلیون، سی میلیون، این جور چیزی -حالا الان یادم نیست- واکسن تولید کنند(۳) و بین مردم تقسیم بشود. حالا یکی از واکسنهایی که تولید شده که همین روزها اعلام شد این تعداد را دارد، و واکسنهای دیگر هم در مراکزمتعدّد دیگری هم دارند تولید میکنند، آنها هم پیدرپی انشاءالله خواهد رسید. این توانایی ملّت را نشان میدهد.
قبل از این هم همین جور بود؛ چند سال قبل از این ما برای رادیوداروهای خودمان احتیاج پیدا کردیم به اورانیوم غنیشدهی بیست درصد؛ مدام وعده و وعید و میدهیم و نمیدهیم [کردند] و بالاخره ندادند؛ خب در یک مدّت کوتاهی، ظرف چند ماه، جوانهای خود ما همّت کردند و بدون اینکه نیازی به آنها باشد بیست درصد را ساختند. حالا آنها دارند داد و فریاد میکنند که چرا بیست درصد ساختید. حالا شصت درصد را [هم] برای مصارف گوناگون دیگر دارند میسازند. البتّه همهی مصارف هستهای ما صلحآمیز است.
در زمینهی ابزارهای دفاعی هم همین طور؛ ما احتیاج به ابزارهای دفاعیای داشتیم و به ما نمیفروختند که بنده بارها این را گفتهام؛ خود جوانهای ما شروع کردند، امروز خوبش را، بهترش را، مؤثّرتر از آنچه میخواستیم از آنها تهیّه کنیم در کشور داریم. این ملّت را با این تواناییها، با این همّت، با این بنیهی قوی نمیشود مأیوس کرد؛ و بیخودی تلاش میکنند؛ و به نظر من آن کسانی که تحلیلهای بیمورد میکنند که آثار آن تحلیلها یأسآفرینی است، کار غلطی را انجام میدهند؛ این ملّت بحمدالله تواناییهایش خوب است.
توصیههایی به دستاندرکاران برگزاری انتخابات: ۱) انجام تمهیدات لازم برای حفظ سلامتی رأیدهندگان
خب عرایض من در مورد انتخابات تقریباً تمام شد و فقط میخواهم به دستاندرکاران انتخابات، البتّه ضمن خسته نباشید سفارش کنم که اوّلاً تمهیدات لازم را برای سلامت مردم در هنگام حضور در پای صندوقهای رأی حتماً ملاحظه کنند و پیشبینی کنند؛ چون مردم میخواهند شرکت کنند [لذا] باید جوری باشد که این شرکت مردم و این حضور مردم پای صندوق رأی به سلامت جامعه مطلقاً صدمهای نباید بزند که این کار احتیاج به تمهیداتی دارد. البتّه مسئولین اعلان کردند که در این قضیّه دارند تلاش میکنند؛ بنده هم تأکید میکنم که حتماً تلاش کنند.
۲) حلّ مسئلهی کمبود برگههای تعرفهی رأی در تمامی نقاط کشور
ثانیاً مشکل کمبود برگههای تعرفه است که یکی از مشکلاتی که ما در انتخاباتها مکرّر با آن مواجه شدهایم و دائم به ما شکایت کردهاند این است که گاهی از یک نقطهای میگویند که آقا تعرفه نیست، یا فرض کنید ساعت ۸ یا ۷ انتخابات شروع میشود و تعرفه هنوز نرسیده؛ این مشکل را برطرف کنند؛ نگذارند که جایی بدون برگههای تعرفهی رأی بماند، یا دیر برسد، یا نرسد، یا کمبود داشته باشد؛ این هم مطلب دوّم که باید پیشاپیش به این فکر بشود.
۳) رفع مشکلات رأی دادن در خارج از کشور
ثالثاً در گزارشهای مربوط به خارج از کشور به بنده گزارش شده است که در برخی از کشورها -شاید تعداد زیادی از کشورها- آمادگیهای لازم به نحو مطلوب فراهم نشده؛ این جور میگویند. من از وزارت کشور و وزارت خارجه جدّاً مطالبه میکنم و میخواهم که این قضیّه را دنبال کنند و چون وقتی باقی نیست، نگذارند که در این کشورها، آن ایرانیهایی که علاقهمندند در رأیگیری شرکت کنند [معطّل] بمانند؛ این هم نکتهی بعدی.
۴) برخورد با تخلّفات
و رابعاً با هر تخلّفی هم برخورد کنند. این عرایض ما است.
از خداوند متعال میخواهیم که دلهای ما را هدایت کند. پروردگارا! دلها در اختیار تو و در دست تو است؛ همهی این دلها را به آنچه صلاح این کشور و صلاح این ملّت در آن است، هدایت کن.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
نمکی: مجوز مصرف واکسن ایرانی «کووبرکت» صادر شد
سعید نمکی ظهر امروز در آیین افتتاح طرحهای سلامت محور استان مرکزی اظهار کرد: امروز میخواهم یک خبر خوب به مردم بدهم اینکه اجازه مصرف واکسن ایرانی کووبرکت دیروز صادر شد.
وزیر بهداشت از صدور مجوز واکسن ایرانی از شب گذشته خبر داد و گفت: شبهای زیادی از استرس و اضطراب چشم برهم نگذاشتهام، اما دیشب از ذوق این خبر نخوابیدم.
نمکی ادامه داد: به مردم قول داده بودیم که اجازه نمیدهیم هیچ بیماری پشت درب بیمارستانها سرگردان شود و نخواهیم گذاشت داروی اساسی به دست مردم نرسد، با تمام سختیها ۴ هزار و۷۵۰ قلم دارو را در شرایط سخت تحریم تامین کردیم و نگذاشتیم یک عمل به دلیل فقدان داروی بیهوشی کنسل شود.
وی تصریح کرد: گاهی میگویم خاک بر فرق من و تمثیل من، پس از فشاری که بر اهل بیت پیامبر(ص) در حصر آب آمد، دیگر چنین تحریم سختی بر امتی روا نشد که بر این مملکت روا شد.
وزیر بهداشت ادامه داد: از برخی کشورها درخواست داشتیم برای ساخت واکسن با ما کار کنند، ذره ذره با آنها پیش رفتیم، اما زمانی که به فاز تحقیقات رسیدند و پیشنهاد دادند در ایران تست کنند اجازه ندادیم و قبول نکردیم مردم ما تحت آزمایش واکسنی قرار گیرند.
نمکی گفت: تنها کشوری که در انتقال دانش فنی با ما کنار آمد کوباییها بودند که هم فاز یک و دو در کشور خودشان طی شد و فاز سوم را در ایران انجام دادیم، راه دیگری که رفتیم راه سبد کووکس بود.
وی افزود: متاسفیم برخی میگویند فلانی واکسن داشت و نخریدیم، این حرفها درست نیست، پوستم از این حرفها کلفتتر است، بیانصافی است که دل فرماندهان این عملیات بزرگ را در نبردی بی امان خالی کنیم.
وزیر بهداشت با بیان اینکه با خدا معامله کرده و تا دقیقه ۹۰ سربازی خواهد کرد، گفت: کار مهمی در واکسیناسیون در کشور راه افتاد، تعدادی از گروهها را واکسینه کردیم، اما ناگهان بعضیها واکسن را بر ما قطع کردند، بعضیهایی که دوست بودند چه برسد که دشمنان.
نمکی: واکسن ایرانی کم عارضهترین و بیخطرترین واکسنی است که میتوان نام برد
نمکی واکسن ایرانی را کم عارضهترین و موثرترین واکسن برشمرد و ادامه داد: از همان نخستین روزهای شیوع کرونا تولید واکسن داخلی در دستور کار قرار گرفت، بر تمام پلتفرمهای دنیا کار کردیم و موفق شدیم در کمتر از یک سال به واکسن ایرانی دست پیدا کنیم که اگر در شرایطی غیر بود تولید واکنس به ۲۰ سال زمان نیاز داشت.
وی تاکید کرد: با افتخار میگویم واکسنی که در ایران ساخته میشود کم عارضهترین و بیخطرترین واکسنی است که میتوان نام برد.
وزیر بهداشت بیان کرد: روز گذشته قرار بود واکسن پاستور و واکسن مجموعه برکت مجوز مصرف اضطراری بگیرند اما واکسن پاستور به دلیل کامل نبودن دو تا از سندهای کتبی مجوز نگرفت و ما هم هیچ فشاری بر کمیتههای ناظر وارد نکردیم. قرار است مدارک را کامل کند و هفته آینده اجازه مصرف اضطراری بگیرد.
نمکی اظهار کرد: از هفته آینده دستور توزیع دزهای آماده صادر خواهد شد و واکسن برکت به مجموعه واکسیناسیون ما افزوده خواهد شد، همچنین قرار است مجموعه پاستور هفته آینده افزوده شود واکسنهای رازی و فخرا هم در آینده نزدیک خواهد پیوست.
به گزارش خبرگزاری فارس، واکسن ایرانی کوو ایران برکت اولین واکسن ایرانی کرونا است که با طی مراحل تست مجوز وزارت بهداشت برای مصرف را پیدا کرده است.
طبق اعلام مدیر اجرایی فاز سوم مطالعات بالینی این واکسن در فاز سوم روی ۲۰ هزار داوطلب تست شده است. محمد مخبر گفته است تولید این واکسن تا شهریور ماه امسال به رقمی بین ۲۵ تا ۳۰ میلیون دز خواهد رسید.
چرا تولید داروهای ضد ویروس برای کووید-۱۹ دشوار است؟
به نقل از ادونسد ساینس نیوز، همهگیری کووید-۱۹ ادامه دارد و تاکنون جان بسیاری از افراد را گرفته است. یافتن درمان برای چنین بیماری که اثرات مخربی بر زندگی مردم و اقتصاد جوامع داشته است، کار دشواری به شمار میرود.
طراحی و ارائه داروها همیشه روند آهستهای داشته و به مراحل گسترده نظارتی نیاز دارد که کشف ابتدایی، بررسیهای حیوانی و آزمایشهای بالینی روی انسان را شامل میشوند. بسیاری از دانشمندان باور دارند که با توجه به ظهور ویروسهای "سارس"(SARS) در سال ۲۰۰۳ و "مرس"(MERS) در سال ۲۰۱۳ باید داروهای ضد ویروس وجود داشته باشند که میتوانند کروناویروس را هدف قرار دهند. با وجود این، هنگامی که تهدید این دو بیماری فروکش کرد و فقط در تعداد محدودی از کشورها باقی ماند، علاقه به سرمایهگذاری در این زمینه پژوهشی کاهش یافت و به همین دلیل گزینههای دارویی بسیار کمی در همهگیری کنونی وجود دارند.
به جز داروی "رمدسیویر"(Remdesivir)، گزینههای ضد ویروسی کمی برای کووید-۱۹ وجود دارند. داروهایی مانند "هیدروکسی کلروکین"(Hydroxychloroquine) و "آیورمکتین"(Ivermectin)، به عنوان درمان شناخته شدهاند اما دادههای کمی برای پشتیبانی از این ادعاها وجود دارند.
در هر حال، باید دید که چرا یافتن داروهای ضد ویروس برای کووید-۱۹ دشوار است.
دهههاست که پژوهشها بر یافتن عوامل جدید ضد ویروس متمرکز بودهاند تا عفونتهای ناشی از بیماریهای گوناگون از سرماخوردگی گرفته تا ابولا را درمان کنند. اگرچه موفقیتهایی در این زمینه وجود داشته است اما شکستها به صورت قابل توجهی بیشتر بودهاند.
ویروسها در مقایسه با آنتیبیوتیکها که بر طیف گستردهای از باکتریها اثر میگذارند، بسیار متنوع هستند و آنقدر سریع تکامل مییابند که ارائه درمان موثر برای آنها، یک کار دشوار به شمار میرود. باکتریها ارگانیسمهایی با شباهتهای بسیار هستند که برای دانشمندان قابل درک است. برای نمونه، پنیسیلین موثر است زیرا به ساختار دیواره سلولی باکتری وارد میشود که از پلیمر "پپتیدوگلیکان"(Peptidoglycan) ساخته شده است. سلولهای انسان، این دیواره یا پلیمر را ندارند و به همین دلیل، آنتیبیوتیکهایی که از تشکیل آن پیشگیری میکنند، باکتریها را بدون صدمه زدن به سلولهای سالم انسان از بین خواهند برد.
از سوی دیگر، ویروسها برای زنده ماندن به میزبان خود وابسته هستند. ویروسها دستگاههای سلولی میزبان را در اختیار میگیرند تا رونوشتهایی از خود تهیه کنند و عفونت را گسترش دهند. هرچه ویروس بیشتر به میزبان وابسته باشد، عناصر سلولی کمتری دارد و اهداف کمتری را برای ضربه زدن با داروهای ضد ویروس به جا میگذارد. به همین دلیل است که با توجه به شرایط اضطراری کنونی، واکسنها به عنوان یک جایگزین مناسبتر ظاهر شدهاند. واکسنها به جای حمله مستقیم به ویروس، بدن را آموزش میدهند تا مهاجم بیگانه را به واسطه تولید پادتنهایی که به ویروس متصل میشوند و آن را پیش از تکثیر شدن غیرفعال میکنند، به سرعت تشخیص دهد و حذف کند.
اگرچه ساخت داروهای ضد ویروس، کاری چالشبرانگیز است اما نمونههای موفقی نیز برای مقابله با "HIV"، "هرپس"(Herpes) و آنفلوانزا وجود دارد. مکانیسمهای متداول، متوقف کردن ویروس پیش از ورود به سلول، هدف قرار دادن پوسته ویروس و یا ایجاد اختلال در چرخه تکثیر را شامل میشود. یکی از داروهای ضد ویروس که برای هرپس به کار میرود، "اسیکلوویر"(Acyclovir) است. ویروس به صورت ناخواسته، اسیکلوویر را در زنجیره DNA در حال رشد خود قرار میدهد و از آنجا که اسیکلوویر نمیتواند پیوندهای درستی را ایجاد کند، زنجیره DNA را پیش از تکمیل آن خاتمه میدهد. "ریباویرین"(Ribavarin) که یک درمان موثر برای هپاتیت C به شمار میرود، روش مشابهی دارد و اشتباهاتی را به کد ژنتیکی ویروس وارد میکند تا ویروس ضعیف شود.
کروناویروس بسیار حیلهگرتر از آن است که این مکانیسم ساده بتواند به طور کامل روی آن اثر کند. کروناویروس یکی از معدود ویروسهایی است که یک تصحیحکننده درونی دارد تا این اشتباهات را مورد بررسی قرار دهد و آنها را از بین ببرد.
رمدسیویر در اینجا یک مزیت کوچک دارد و آن یک بخش سازنده آرانای است که در رشته ویروس در حال رشد گنجانده میشود اما شکل آن با ساختار معمولی ویروس متفاوت است و به همین دلیل به طور کامل در آنزیم قرار نمیگیرد. بدین ترتیب امکان مییابد تا از بررسی فرار کند و روند تولید آرانای ویروس متوقف شود.
این مزیت روی کاغذ خوب به نظر می رسد اما رمدسیویر در آزمایشهای بالینی، موفقیت کمی داشته است. شاید یکی از دلایل این باشد که دارو باید به صورت وریدی تزریق شود و این کار معمولا پس از بروز نشانههای بیماری و هنگامی صورت میگیرد که بروز نشانهها در شخص بیداد میکند.
آزمایشهای بالینی حاکی از این هستند که این دارو چندان به زنده ماندن کمک نمیکند. شاید تبدیل کردن این دارو به یک قرص خوراکی یا اسپری استنشاقی بتواند تغییری ایجاد کند. بسیاری از شرکتهای دارویی در حال حاضر به صورت فعال روی این موضوع کار میکنند.
این موضوع بعید به نظر میرسد که نهایتا یک داروی معجزهآسا وجود داشته باشد تا بتواند یک بیماری همهگیر را در آینده خاتمه دهد یا حتی از آن پیشگیری کند زیرا مقاومت دارویی ویروسها به سرعت گسترش مییابد اما دانشمندان امیدوارند که با سرمایهگذاری و پژوهش بیشتر، داروهای ضد ویروس در کنار روشهای موثری مانند واکسن، فاصلهگذاری اجتماعی و استفاده از ماسک بتوانند موقعیت بهتری را برای مهار شیوع کروناویروس فراهم کنند.
هنوز سوالات بسیاری برای پاسخ دادن و موانع بسیاری برای غلبه کردن وجود دارند اما شیوع کووید-۱۹، یک زنگ خطر برای بسیاری از دولتها و شرکتهایی است که اکتشاف و سرمایهگذاری در این زمینه را اولویت قرار دادهاند.
شیخ افرا ؛ امام رضا(ع)؛ نماد تحکیم وحدت در ایران و جهان اسلام
شیخ خلیل افرا رییس هئیت افتاء اهل سنت استان بوشهر با اشاره به اصل کرامت و بزرگواری در سیره امام رضا(ع)، این خصیصه بزرگ را عامل مهمی برای تحکیم وحدت امت اسلامی دانست و بیان نمود: امام رضا (ع) همچون دیگر ائمه اطهار به عنوان محور وحدت امت اسلامی می باشند؛ ایشان نه تنها به مذهبی خاص تعلق نداشته و ندارند مورد اتفاق و اشتراک تمام مذاهب اسلامی هستند.
عضو شورای برنامه ریزی مدارس علوم دینی اهل سنت کشور، افزود: با توجه به آنکه در دهه کرامت و در آستانه میلاد امام رضا(ع) قرارداریم باید به این نکته توجه داشته باشیم که بسیاری از علما و پیروان اهل سنت در هنگام سفر به مشهد مقدس به زیارت ایشان شرفیاب می شوند که نشان از ارادت به این بزرگوار است.
شیخ افرا، ادامه داد: ایشان در بین اهل سنت دارای احترام و جایگاه ویژه ای هستند و از این جهت مورد اتفاق فریقین می باشند.
وی عنوان کرد: الحمدلله در کشور جمهوری اسلامی ایران این برادری و اخوت را به وضوح مشاهده می کنیم ؛ برادران و خواهران اهل تسنن و تشیع در کنار یکدیگر با رفتار و زندگی حسنه و بهره گیری از سیره رسول خدا و ائمه اطهار، امورات خویش را پیش برده و در جهت تحکیم وحدت تلاش می کنند.
وی اظهار داشت: امام رضا (ع) خدمات ارزنده ای را به اسلام و مسلمین داشته اند؛ ایشان همانند پیامبر اسلام و دیگر بزرگان دین در راه اسلام و مسلمین گام نهادند و شاگردان بسیاری را تقدیم اسلام کردند.
امام جمعه موقت شهر کنگان در پایان تاکید کرد: ائمه اطهار و خاندان رسول خدا(ص) مورد توجه ویژگی اهل سنت و جهان اسلام می باشند؛ اهل سنت و امت اسلامی احترام و اهمیت خاصی را برای آن بزرگواران قائل هستند زیرا ایشان به تمام مذاهب اسلامی تعلق دارند.
امام جمعه اهل سنت سیریک هرمزگان: امام رضا(ع)؛ مرکز ثقل وحدت و نقطه اتصال انسجام و یکپارچگی مسلمان
شیخ عبدالعزیز افراز امام جمعه اهل سنت سیریک هرمزگان همزمان با دهه کرامت با اشاره به اصل کرامت و بزرگواری در سیره امام رضا(ع)، این خصیصه بزرگ را عامل مهمی برای تحکیم وحدت امت اسلامی دانست و بیان نمود: امام رضا(ع) دارای کرامت ، فضیلت و برکات وحدت آفرین درمیان مذاهب اسلامی و ادیان توحیدی هستند و از این جهت ایشان را شخصیتی برجسته در میان ائمه اطهار قرار داده است.
شیخ افراز، افزود: در زمان حیات خود ایشان محوریت علمی داشتند که موجب برکات فراوانی برای امت اسلامی بود؛ افراد بسیاری از اهل سنت و تشیع و نیز مذاهب دیگر نزد ایشان شرفیاب می شدند و بهره می بردند.
وی ادامه داد: امام رضا(ع) مرکز ثقل وحدت و نقطه اتصال، انسجام و یکپارچگی میان مردم ایران اسلامی و دیگر ملل مسلمان جهان می باشند؛ ائمه اطهار و پیامبران در راستای تحقق اهداف عالیه الهی این طریقت صحیح را به بشر آموخته اند و به مانند ستارگان هدایت بخش این اقدام را انجام داده اند.
وی عنوان کرد: از این رو در دهه کرامت می توان به ویژگی ها و جایگاه عظیم امام رضا(ع) در اسلام اشاره نمود؛ ایشان دارای زائران بسیار از تمام مذاهب اسلامی و حتی غیر اسلامی می باشند و به همگان عنایت دارند.
وی در پایان تاکید کرد: در شرایط کنونی که عالم دچار آشفتگی و پیچیدگی های خاصی می باشد؛ جهان نیازمند افرادی است که از جانب خداوند متعال راه را برای بشریت روشن ساخته و مسیر رشد و تعالی را به آنان نشان دهد.
سخنرانی تلویزیونی به مناسبت سیودومین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله)
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
چهاردهم خرداد دیگری فرا رسید و فضای عمومی کشور آکنده شد از یاد و خاطرهی آن شخصیّت عظیم، آن مرد بزرگ، آن رهبر بیجایگزین، آن دل عطوف، آن ارادهی پولادین، آن عزم سرشار از صلابت، آن ایمان عمیق و روشن، آن خردمند حکیم و دوراندیش. ملّت ما و کشور ما امروز و تا آیندههای دور به نگاهبانی از این یاد و خاطرهی عزیز احتیاج دارد.
صحبتی که من میخواهم امروز عرض کنم به ملّت عزیزمان، بحثی است دربارهی مهمترین ابتکار امام بزرگوار. امام ابتکارات زیادی داشتند لکن این مهمترین ابتکار امام است، و آن عبارت است از «جمهوری اسلامی»؛ این ابتکار امام بزرگوار بود؛ این همان مردمسالاری دینی است که زیر عنوان جمهوری اسلامی رسمیّت پیدا کرد و عنوان نظامِ برخاستهی از فکر و ارادهی ملّت ایران و رهبریِ امام بزرگوار شد.
بحث را من از اینجا شروع میکنم که در بین نظامهای عالم -نظامهای انقلابی و نظامهایی که تشکیل شده در این یکی دو قرن اخیر- بنده هیچ نظامی را سراغ ندارم که به قدر جمهوری اسلامی دربارهی آن، پیشبینی زوال و نابودی و فروپاشی شده باشد. از روز اوّلی که جمهوری اسلامی تشکیل شد، بدخواهان، دشمنان، کسانی که نمیتوانستند این پدیدهی عظیم را هضم کنند و تحمّل کنند -در داخل کشور، خارج کشور- [گاهی] میگفتند جمهوری اسلامی تا دو ماه دیگر، گاهی میگفتند تا شش ماه دیگر، گاهی میگفتند تا یک سال دیگر بیشتر نمیتواند باقی بماند و از بین خواهد رفت. خب صلابت امام بزرگوار، قاطعیّت امام بزرگوار و بعد، پیروزیهای عظیم ملّت ایران در جنگ هشتساله و حوادث گوناگون دیگر، این همهمهها را فرو نشاند؛ یعنی بتدریج کم شد و کم شد و تقریباً در اواخر عمر امام تمام شد و این همهمهها دیگر وجود نداشت، لکن بعد از رحلت امام، دوباره بدخواهان جان پیدا کردند، امید پیدا کردند و شروع کردند آرزوهای خود را به صورت پیشگویی تکرار کردن و همان حرفها را بار دیگر گفتن. یک حزب فرسودهی قدیمی(۱) و البتّه خیلی پُرمدّعا در سال ۶۹ یک بیانیّهای داد و در آن بیانیّه اعلام کرد که جمهوری اسلامی در لبهی پرتگاه است؛ تعبیرش این بود که جمهوری اسلامی در لبهی پرتگاه است؛ یعنی یک تکانِ دیگر بخورد، جمهوری اسلامی ازبینرفته و ساقطشده است؛ این ]در[ سال ۶۹ [بود].
چند سال بعد هم، باز یک گروهی و یک دستهای -که آنها متأسّفانه مسئول هم بودند، جزو نمایندگان یکی از دورههای مجالس شورای اسلامی بودند(۲)- در یک نامهای اعلام کردند که فرصتی اندک برای جمهوری اسلامی باقی مانده؛ یعنی جمهوری اسلامی دیگر همین روزها [باقی] است و بایستی از بین برود. این هم یک گروه دیگر که البتّه تمایلات اینها هم تقریباً شبیه تمایلات همان حزب بود، یا تا یک حدودی به آن گرایش داشت. قبل از اینها و بعد از اینها هم، هم افراد، اشخاص، هم گروهها و دستهها -چه در داخل کشور، چه در خارج کشور زیر سایهی بیگانگان و دشمنان جمهوری اسلامی- از این حرفها میزدند، در رادیوها و مانند اینها پخش میشد و فروپاشی جمهوری اسلامی را به هم نوید میدادند؛ یعنی آرزوی خودشان را به صورت خبر و تحلیل و مانند اینها بر زبان میآوردند و به هم نوید میدادند. آخر کار هم همین یکی دو سال پیش بود که آمریکاییهای بزرگوار(!) حرف آخر را در این زمینه زدند؛ یک مقام عالیرتبهی آمریکایی(۳) با قاطعیّت اعلام کرد که جمهوری اسلامی چهلسالگی خودش را نخواهد دید. این پیشگوییها و پیشبینیها در مورد جمهوری اسلامی است. من یادم نمیآید در هیچ نظام دیگری این قدر و این همه از اوّل [تشکیل] تا سالها بعد، پیشگویی برای زوال و فروپاشی و نابودی شده باشد.
البتّه این کسانی که این جور پیشگوییها را میکردند، نگاهشان به خیلی از انقلابها و نظامهای برآمدهی از انقلابها بود؛ چون بسیاری از حرکتها و نهضتها و انقلابها -چه در شرق و جنوب شرقی آسیا، چه در غرب آسیا، چه در آفریقا، چه حتّی در اروپا، مثلاً انقلاب کبیر فرانسه- بعد از سالهای کوتاهی بعد از اینکه به وجود آمده بودند از بین رفتند؛ شروع شوقانگیزی داشتند و پایان زهرآگینی داشتند. انقلاب کبیر فرانسه که علیه سلطنت بود، تقریباً پانزده سال بعد از آنکه به وجود آمد، دچار یک سلطنت استبدادی محکمی شد که همان [حکومت] ناپلئون بناپارت باشد؛ و جاهای دیگر هم همین جور؛ در سراسر دنیا از این جور نظامها اتّفاق افتاده بود.
در ایران خود ما هم اتّفاق افتاده بود. نهضت مشروطه در ایران با آن همه سر و صدا و هیاهو و شوق و فتوا و دیگر چیزها به وجود آمد، پانزده سال بعد از آنکه فرمان مشروطیّت امضا شد، یک کسی مثل رضاخان سر کار آمد، با آن دیکتاتوری عجیب، با آن استبداد سیاه که از استبداد دوران قاجار بمراتب بدتر بود. بعد هم باز در سال ۲۹ و ۳۰ که سالهای نهضت ملّی است، یک نهضتی به وجود آمد و مردم به خیابانها آمدند و نفت ایران را به اصطلاح ملّی کردند یعنی از دست انگلیسها درآوردند؛ [امّا] یکی دو سال بعد کودتای انگلیسی و آمریکایی به وجود آمد و محمّدرضا یک استبداد دیکتاتوری پیچیدهی بسیار خطرناک و سختی را برای مدّتهای طولانی باز مجدّداً آغاز کرد. یعنی این حوادث در دنیا اتّفاق افتاده؛ اینکه اینها انتظار میکشیدند، با نگاه به اینگونه حوادث بود. ولی بحمدالله انقلاب و نظام امام خمینی نه تنها فرو نپاشید و نه تنها متوقّف نشد بلکه روزبهروز قدرتمندتر شد؛ تسلیم نشد، جا نزد، روزبهروز استقلال خودش را بیشتر روشن کرد، آشکار کرد، توفیقات بزرگ به دست آورد، بر موانع غلبه کرد؛ چقدر موانعی بر سر راه این انقلاب و این نظام پیدرپی به وجود آوردند؛ انواع و اقسام: سیاسی، اقتصادی، امنیّتی، و غیره. بر همهی اینها غلبه کرد، پیش رفت. امروز جمهوری اسلامی، هم توسعهیافتهتر از اوّل کارِ چهل سال پیش است، هم پیشرفتهتر است و از همه جهت جلوتر است به فضل الهی.
خب، این سؤال پیش میآید که راز این ماندگاری چیست، راز این پیشرفت چیست. چرا جمهوری اسلامی با وجود این همه دشمنی، به سرنوشت نظامها و انقلابهای دیگر دچار نشد؟ علّت چیست و رازش چیست؟ من عرض میکنم راز پُرشکوه و افتخاربخشِ این نظام و ماندگاریِ این نظام همین دو کلمه است: یعنی «جمهوری» و «اسلامی». همراهیِ این دو کلمه با هم؛ و موجودی که از این دو کلمه تشکیل شده، باید هم پایدار بماند؛ هم جمهوری و هم اسلامی؛ مردم و اسلام؛ جمهوری یعنی مردم، اسلامی هم که یعنی اسلام؛ مردمسالاری دینی.
کار بزرگ امام بزرگوار ما این بود که این فکر را، این نظریّه را -نظریّهی جمهوری اسلامی را- خلق کرد، آن را وارد میدان نظریّههای سیاسی گوناگون کرد -که در آن دوره نظریّات مختلف سیاسی، شرقی، غربی در عرصهی مسائل سیاسی و ذهنیّتهای سیاسی با هم برخورد [داشت]- بعد به آن تحقّق بخشید، عینیّت بخشید. صِرف ایجاد یک نظریّه نبود بلکه آن را تحقّق داد و نظام جمهوری اسلامی را به وجود آورد. کار بزرگ امام این است.
خب، امام (رضوان الله تعالی علیه) انسان بزرگی بود از جهات مختلف، از جمله از لحاظ دانش و معرفت دینی. پشتوانهی ایجاد این نظریّه و تحقّقِ این نظریّه، از سویی معرفت عمیق او به اسلام [بود] -اسلام را میشناخت و میدانست که حاکمیّت اسلامی مربوط به پیام اصلی اسلام است- و [از سوی دیگر] اعتقاد عمیق او به مردم؛ امام بزرگوار به مردم خیلی اعتقاد داشت؛ به تواناییهای مردم، به عزم مردم، به وفاداری مردم؛ و ما خاطرهها داریم [از این]، ایمان عجیب ایشان، یعنی سال ۴۱ که همان اوّل شروع نهضت [بود]، امام در درس یک روز بحث را کشاندند به مسائل سیاسی و همان مسئلهی جاری، اشاره کردند به بیابان قم و گفتند اگر ما دعوت کنیم، مردم این بیابان را پُر خواهند کرد! سال ۴۱ که هیچ کس تصوّر نمیکرد که بتوان مردم را در یک چنین حرکتی همراه کرد و وارد کرد. و هر دو بخشِ این نظریّه، یعنی نظریّهی جمهوری اسلامی را -هم بخش اسلامیاش، هم بخش جمهوریاش را- امام مربوط به اسلام میدانست، از اسلام گرفته بود و تسلّط او بر مبانی اسلامی و معرفت عمیق او و جامعیّت او در فهم مسائل اسلامی این نظریّه را در ذهن این بزرگوار به وجود آورد.
خب مخالفانی هم داشت، این را هم عرض بکنیم. هر دو طرف قضیّه، هم مسئلهی اسلامی بودن حکومت و حاکمیّت اسلام، هم جنبهی مردمی بودن حکومت و مردمسالاری، مخالفین سرسختی داشت از روز اوّل؛ تا امروز هم البتّه مخالفینی هستند که نظراتی دارند و من حالا اشاره میکنم.
در مورد حاکمیّت اسلام که نظام کشور، و نظام زندگی، باید با ارزشهای اسلامی، با موازین اسلامی، با خطوط اسلامی و احکام اسلامی اداره بشود؛ در این مورد مخالفین سرسختی وجود داشتند؛ البتّه این مخالفین، یکجور نبودند: یک دسته همین غیر مذهبیهای سکولار بودند که از اصلاً معتقد بودند که دین چنین حقّی ندارد، چنین شأنی ندارد که بخواهد وارد مسائل اجتماعی بشود، و سیاست کشور، نظام اجتماعی کشور و مدیریّت کشور را به عهده بگیرد؛ دین اصلاً چنین شأنی ندارد؛ حالا اگر کسی به دین هم معتقد باشد، دین برای نماز و روزه و کارهای شخصی و مسائل قلبی و مانند این چیزها است؛ یعنی اصلاً اعتقاد به حاکمیّت دین نداشتند. حالا بعضیهایشان هم که اصلاً دین را افیون جامعه میدانستند، میگفتند دین مضرّ برای جامعه است؛ نه فقط فایده ندارد، ضرر هم دارد. اینها حالا یک دسته از مخالفین حاکمیّت اسلام بودند. یک دسته هم معتقدین به دین بودند و از موضع دفاع از دین میگفتند که آقا، دین وارد سیاست نباید بشود، دین آلودهی به سیاست نباید بشود، دین بایستی کنار بنشیند، تقدّس خودش را حفظ کند و وارد میدان سیاست که میدان درگیری و بگو مگو و دعوا و مانند اینها است نباید بشود؛ که اینها هم اگر آدم بخواهد درست دربارهشان قضاوت کند، سکولارهای مذهبیاند؛ مذهبیاند امّا در واقع سکولارند؛ یعنی هیچ اعتقادی به دخالت دین در شئون زندگی ندارند. اینها مخالف حاکمیّت اسلام بودند.
مخالفان حاکمیّت مردمی، یعنی مردمسالاری هم باز دو جبهه بودند: یک جبهه لیبرالهای سکولار بودند که معتقد به مردمسالاری بودند، منتها میگفتند مردمسالاری به دین اصلاً ربطی ندارد، اصلاً در عرصهی جمهوریّت و مردمسالاری باید لیبرالها، مردان فنسالار و به تعبیر خودشان تکنوکرات، بیایند وارد بشوند؛ بنابراین مردمسالاری دینی، و جمهوری اسلامی، بیمعنی است؛ پس با بخش جمهوری اینها مخالف بودند. یک عدّه هم کسانی بودند که باز معتقد به دین بودند، [منتها] میگفتند آقا حاکمیّت دین به مردم ربطی ندارد، مردم چهکاره هستند، باید دین حکومت بکند، حاکمیّت بکند؛ اینها هم یک عدّهای بودند که حالا نمونههای این نظر دوّم را این اواخر به شکل افراطیاش در این حضرات داعش ملاحظه کردید که اینها بهاصطلاح به خیال خودشان معتقد به حاکمیّت دین بودند، منتها مردم را هیچکاره میدانستند.
امام با توکّل به خدا، با ایمان به مردم و با استناد به آن معرفت عمیقی که از دین داشت، محکم ایستاد و این نظریّه را پیش برد و این نوآوری بزرگ را در محیط جامعه تحقّق بخشید. خب من این را باید حتماً کوتاه عرض بکنم که این یک استنباط عالمانه است، این یک امر احساساتی نیست؛ اینکه دین باید حاکمیّت کند و در این حاکمیّت باید مردم حضور داشته باشند، یعنی مردمسالاری دینی، این از متن اسلام برمیآید.
حاکمیّت دین را قرآن به صورت روشن بیان کرده؛ واقعاً اگر کسی این را انکار کند، حاکی از این است که در قرآن تدبّر درست نکرده. از طرفی قرآن اعلام میکند، آیهی شریفهی سورهی نساء است که «مٰا اَرسَلنا مِن رَسولٍ اِلّا لِیُطاعَ بِاِذنِ الله»؛(۴) پیغمبران را فرستادیم برای اینکه مردم از اینها اطاعت کنند؛ خب در چه چیزی اطاعت کنند؟ موضوع اطاعت پیغمبران چه چیزهایی است؟ صدها آیهی قرآن این موضوع را بیان میکند؛ مثلاً آیات جهاد؛ آیات مربوط به اقامهی قسط، آیات مربوط به حدود و مجازاتها، آیات مربوط به معاملات و قراردادها، آیات مربوط به قراردادهای بینالمللی -وَ اِن نَکَثوا اَیمٰنَهُم(۵)- تا آخر؛ اینها یعنی حکومت؛ این آیات نشان میدهد که در این موارد بایستی از رسول اطاعت بشود؛ در مسئلهی دفاع از کشور، در مسئلهی اجرای حدود، در مسئلهی معاملات و قراردادهای اجتماعی، در مسئلهی قرارداد با کشورهای دیگر، در مسئلهی اقامهی قسط و اقامهی عدل، ایجاد عدل در جامعه؛ در اینها باید از پیغمبر اطاعت بشود؛ این یعنی حکومت؛ معنای حکومت غیر از این نیست. حاکمیّت اسلام با این وضوح در قرآن منعکس و روشن است.
و البتّه در سنّت و حدیث و کلمات پیغمبر و کلمات معصومین هم که الیماشاءالله [هست]. خود رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) آن وقتی که نمایندگان مردم یثرب آمدند مکّه برای اینکه پیغمبر را دعوت کنند به یثرب -که بعد شد مدینةالنّبی- و با پیغمبر صحبت کردند در عقبهی منیٰ، همین پیمان را از اینها گرفت؛ گفت من میآیم [لکن] بایستی دفاع کنید، باید تا پای جان حمایت کنید؛ و آنها قبول کردند، قول دادند. بعد هم وقتی پیغمبر وارد مدینه شد، حکومت اسلامی را تشکیل داد، حاکمیّت را به وجود آورد؛ این حاکمیّت مربوط به پیغمبری او بود، یعنی مسئلهی دیگری نبود؛ چون پیغمبر بود، چون به او ایمان آورده بودند، این بود که حاکمیّت را تشکیل داد.
بعد از رحلت پیغمبر هم، با وجود اختلافاتی که در مورد جانشینی بود -که خب میدانید در مسئلهی جانشینی پیغمبر اختلاف وجود داشت- لکن احدی از مسلمانها و از همان کسانی که در باب جانشینی اختلاف داشتند، شک نداشت که هر حکومتی تشکیل بشود، بایستی بر اساس دین و بر اساس قرآن باشد. بنابراین مسئلهی حاکمیّت دین، حاکمیّت اسلام، یک امر خیلی روشنی است و لازمهی اعتقاد به اسلام است. یعنی اگر کسی به اسلام اعتقاد دارد، اگر چنانچه درست در مبانی معرفتی اسلام دقّت کند، باید به حاکمیّت اسلام در جامعه هم اعتقاد داشته باشد.
امّا مسئلهی جمهوریّت، مردمسالاری، و اعتبار رأی مردم؛ این هم مسئلهی خیلی مهمّی است. از دو منظر هم باید به این مسئله نگاه کرد: یک منظر، این منظرِ جنبهی دینی قضیّه است، جنبهی اعتقادی قضیّه است که مسئلهی مسئولیّت و حق است؛ یک منظر دیگر، منظر امکان عملیِ تحقّق حاکمیّت دین است، که بدون مردم امکانپذیر نیست.
آن بخش اوّل -که حضور مردم، یک حضور قطعی در باب حکومت اسلامی است- از مسئولیّت انسانها فهمیده میشود. در قرآن کریم و در روایاتِ ما دربارهی مسئولیّت مردم نسبت به سرنوشت جامعه مطالب روشن و فراوانی هست: کُلُّکُم راعٍ وَ کُلُّکُم مَسئولٌ عَن رَعِیَّتِه،(۶) یعنی همهی آحاد جامعه مسئولند نسبت به وضع جامعه. مَن اَصبَحَ لا یَهتَمُّ بِاُمورِ المُسلِمینَ فَلَیسَ بِمُسلِم؛(۷) امور مسلمین یعنی همین امور جامعهی اسلامی که همهی امور را شامل میشود. یا در این خطبهی معروف صفّین، که مطالب زیادی در باب حکومت در این خطبه وجود دارد، امیرالمؤمنین (علیه السّلام) یک عبارتی دارند که به نظر من خیلی مهم است: وَ لَکِن مِن واجِبِ حُقوقِ اللَهِ سُبحانَهُ عَلَى عِبادِهِ النَّصیحَةُ بِمَبلَغِ جُهدِهِم وَ التَّعاوُنُ عَلَى اِقامَةِ الحَقِّ بَینَهُم؛(۸) جزو مهمترین و لازمترین حقوق پروردگار این است که: اَلتَّعاوُنُ عَلىٰ اِقامَةِ الحَقِّ بَینَهُم؛ باید همکاری کنند تا حق در جامعه اقامه بشود، بر پا بشود؛ یعنی این مسئولیّت مردم است دیگر؛ مردم مسئولند، بایستی کمک کنند که در کشور، حکومت حق بر پا بشود، حکومت خدا بر پا شود.
وظیفهی امر به معروف؛ این یک وظیفهی عمومی است که یکی از مهمترین معروفها حکومت حق و عدل است. در جامعه بایستی حکومتِ عادلانه باشد، حکومتِ حق باشد؛ باید مردم امر کنند به این [معروف]؛ مسئولیّت مردم را نشان میدهد. یا مسئلهی لزوم مبارزهی با انحرافات جامعه که امیرالمؤمنین در خطبهی شقشقیّه، یکی از دلایل قبول حکومت را این قرار داد: وَ ما اَخَذَ اللهُ عَلَی العُلَماءِ اَلّا یُقارّوا عَلیٰ کِظَّةِ ظالِمٍ وَ لا سَغَبِ مَظلوم؛(۹) یعنی خدای متعال این پیمان را از علما گرفته -که حالا ]بعد[ دربارهی علما عرض میکنم- که به شکاف اجتماعی، به فاصلههای اجتماعی تن ندهند و قبول نکنند فاصلههای اجتماعی را که یکی از سیری مُشرف به موت بشود، یکی از گرسنگی. حالا «علما» که فرمود، یا به خاطر این است که علما یک طبقهی ممتازی هستند که این حق دربارهی اینها بیشتر وجود دارد و این مسئولیّت دربارهی اینها بیشتر است، یا به خاطر این است که علما به معنای دانایان است؛ یعنی هر کسی که مطّلع میشود؛ کسی که مطّلع نیست، طبعاً مسئولیّت ندارد؛ کسی که مطّلع میشود، طبعاً مسئولیّت دارد. خب پس بنابراین این مسئولیّت همگانی است. حالا چه جوری این مسئولیّت اِعمال بشود، این در زمانهای مختلف، مختلف است؛ امروز با انتخابات است، ممکن است یک روزی با یک وسیلهی دیگری باشد؛ [بنابراین] این مسئولیّت وجود دارد. این «مسئولیّت» از یک سو، و از یک سو «حق»؛ [یعنی] حقّ تعیین سرنوشت ]وجود دارد[. انسانها آزادند؛ لا تَکُن عَبدَ غَیرِکَ لَقَد خَلَقَکَ اللهُ حُرّا؛(۱۰) فرمایش امیرالمؤمنین است؛ تو برده و دنبالهرو دیگران نباش، خدا تو را آزاد آفریده، خودت انتخاب کن، خودت تعیین کن سرنوشت خودت را؛ این جزو مسلّمات اسلام است.
پس بنابراین مسئلهی حاکمیّت مردم و مردمسالاری، متّکی به این معارف دینی است؛ هم قرآن در آن هست، هم حدیث در آن هست، هم نهج البلاغه در آن هست و هم رفتارهای زمانهای رفتار پیغمبر و امیرالمؤمنین در آن هست که امیرالمؤمنین در همان خطبهی صفّین میفرماید: لا تَکُفّوا عَن مَشوِرَةٍ بِحَقٍّ أو مَقالَةٍ بِعَدل؛(۱۱) یعنی خودداری نکنید، به من بگویید؛ در کار من، در روش من و شیوهی کار من دخالت کنید، نظر بدهید؛ این ]طور [است. بنابراین مسئولیّت مردم و حقّ مردم مسلّماً از متن اسلام برمیآید؛ این منظر اوّل.
منظر دوّم که منظر پشتیبانی و نیاز به پشتوانهی مردمی است، این هم چیز واضحی است. حکومت، نه حالا حکومت دینی، [بلکه] حکومتهای دیگر هم اگر چنانچه بدون پشتوانهی مردمی باشند، و مردم طرفدار اینها نباشند، مجبورند با شمشیر و شلّاق زندگی کنند؛ یعنی امکان ادامهی حکومت نیست. حالا حکومت اسلامی و قرآنی که اهل ظلم و شمشیر و شلّاق بیخودی بر سر مردم نیست، بنابراین نمیتواند بدون پشتوانهی مردم حرکت کند. بنابراین نه امکان داشت بدون پشتوانهی مردم جمهوری اسلامی به وجود بیاید، نه بعد که به وجود آمد، امکان داشت که ادامه پیدا کند. [حالا] بحمدالله ادامه پیدا کرده، بعد از این هم همین ]طور[ خواهد بود.
خب، پس بنابراین مردمسالاری دینی که عنوان جمهوری اسلامی به خود گرفت و رسمیّت پیدا کرد و از سوی امام خمینی مطرح شد، این یک طرح ناب و خالص دینی است؛ یعنی هیچ تردیدی در این نباید داشت. اینکه حالا بعضیها گفتند که امام انتخابات را، مردمسالاری را و امثال اینها را از غربیها به ملاحظه و رودربایستی و مانند اینها گرفت، حرف بسیار بیمبنائی است. امامی که ما شناختیم و سالها با او همکاری کردیم و مردم دیدند امام را، کسی نبود که به خاطر رودربایستی با این و با آن و با این حرفها، از حکم خدا منصرف بشود؛ نه، اگر چنانچه مردمسالاری در دین نبود، از دین نبود و خدایی نبود، امام کسی نبود که به آن تن بدهد. امام نظر قاطع خودش [را میگفت.] در زندگی امام ملاحظه کردهاید، آن روزی که امام مسئلهی حجاب را مطرح کردند -یک الزام که زنها در محیط اجتماعی باید حجاب داشته باشند- خیلیها مخالف بودند، حتّی افراد نزدیک به خود امام. یکی از نزدیکان امام آن روز آمد پیش من میگفت که آقا! این چه حرفی است که آقا دارند میزنند؟ این چه حرفی است که امام دارند میزنند؟ و شماها مثلاً بروید به امام بگویید منصرف بشوند، که البتّه عقیدهی خود ما هم عقیدهی امام بود؛ یعنی خیلیها مخالف بودند، [امّا] نظر امام این بود و به طور قاطع مسئلهی حجاب را مطرح کردند که حرف درستی هم بود؛ و مانند اینها.
خب امام بزرگوار این نواندیشی دینی را انجام دادند. این مکتب مترقّی و نو را، این برداشت زیبا و شگفتانگیز از اسلام را که متّکی به آن فکر روشن و معرفت عمیق بود، ارائه دادند و با این طرح استوار و منطقی توانستند ملّت ایران را که قرنها با استبداد خو گرفته بود، به وسط صحنه بیاورند، صاحباختیار کشور کنند و کاری کنند که ملّت ایران خودش را باور کند. برای شما جوانهای عزیزی که دورهی قبل از انقلاب را ندیدید، خیلی سخت است برایتان که بدانید چه جوری بود؛ ما آنجا زندگی کردیم، نَفَس کشیدیم در آن دوران؛ در آن دوران مردم هیچکارهی محض بودند؛ اصلاً اگر کسی به مردم میگفت که شما حق دارید یا میتوانید در مسائل کشور دخالت کنید، این حرف برای آحاد مردم قابل باور نبود؛ مردم بکلّی در حاشیه؛ هیچکارهی محض بودند؛ بخصوص در دوران سیاه استبداد پهلوی که حالا ما اواخر آن را -یعنی بیست سی سال آخرش را- درک کردیم، این مردم این جوری بودند؛ با اختناق زندگی کرده بودند. امام با یک حرکت جهشی، این ملّت را، این مردم را به میدان آورد، جوانها خودشان را باور کردند، ملّت خودش را باور کرد، ظرفیّت عظیم توانایی و ارادهی ملّت را امام به کار گرفت و آن را با رهبری و هدایت خود توانست به مرحلهای برساند که کارهای بزرگی را انجام بدهند، سلطنت چندهزارساله را ساقط کنند، مردم را به وسط میدان بیاورند و کاری کنند با دین مردم، با معرفت مردم، با فهم مردم، که مردم بِایستند و مقاومت کنند و روزبهروز قویتر بشوند.
یک روز جمهوری اسلامی یک نهال باریکی بود، امروز یک شجرهی طیّبهی تنومند و تناوری است که هیچ طوفانی هم نمیتواند او را از جا دربیاورد. حوادث سهمگینی [پیش آمد]؛ این ملّت توانست خودش را در این حوادث سهمگین نگه دارد، پیش ببرد؛ مثل جنگ هشتساله. هشت سال همهی قدرتهای بزرگ دنیا پشت یک دولتی ایستادند که به ما حمله کند؛ به او تجهیزات دادند، اطّلاعات دادند، به او تاکتیک یاد دادند، کمک مالی کردند -همه و همه- که بتوانند جمهوری اسلامی را نابود کنند؛ ملّت ایران با قدرت ایستاد و آنها را به زانو درآورد و به کوری چشم آنها خودش تسلیم نشد و به زانو درنیامد و حوزهی اقتدار و عزّت خودش را توسعه داد.
امام این دو کلمهی جمهوری و اسلامی را گرهگشای مشکلات کشور میدانست. گرهگشای همهی مشکلات کشور را همین میدانست که ما اسلام را رعایت کنیم و مردم در صحنه حضور داشته باشند؛ نظر امام این بود. اینکه ایشان فرمود «نه یک کلمه کم، نه یک کلمه زیاد»، یک کلمه کم یعنی جمهوری بدون اسلامی یا اسلامی بدون جمهوری؛ این معنا ندارد. امام [فرمود] جمهوری اسلامی. یعنی حاکمیّت اسلام و حاکمیّت مردم که اینها با همدیگر درهمند و با هم هیچ گونه منافاتی ندارند. حاکمیّت اسلام یعنی محتواها و ارزشها و جهتگیریها را اسلام معیّن میکند، حاکمیّت مردم یعنی شکل ادارهی حکومت را مردم تشکیل میدهند. حاکمیّت اسلام، حاکمیّت مردم؛ ارادهی مردم، مؤثّر، احکام اسلام هم دارای تأثیر؛ این را امام مشکلگشا [میدانست]؛ واقع قضیّه هم همین است که گرهگشای همهی کارهای کشور همین است. ما هر جایی که مردم را به کار گرفتیم و رعایت اسلام را کردیم، پیش رفتیم؛ هم در دوران امام و هم در این دهها سال بعد از رحلت امام تا امروز؛ بنده این را به طور قاطع میگویم و شواهد فراوانی را هم که جلوی چشم مردم هست میتوان ارائه کرد. هر جا ما مردم را وارد میدان کردیم، هر جا ما اسلام را معیار و میزان اصلی کار خودمان قرار دادیم پیش رفتیم؛ هر جا که یکی از این دو تا لنگ شد پیش نرفتیم. مثلاً فرض کنید مردم را ما در مسائل اقتصاد وارد میدان کنیم؛ اینکه بنده چند سال است تکرار میکنم که کارگاههای متوسّط و کوچک صنعتی را توسعه بدهیم و کمک کنیم و رشد بدهیم، این معنایش این است که این کارگاههای کوچک و متوسّط میلیونها انسان را تغذیه میکنند، مربوط به میلیونها انسان است -اینها حضور مردم است دیگر- اگر چنانچه ما این را تقویت کرده بودیم، امروز وضع اقتصاد بهتر از این بود.
در مسائل گوناگون دیگر هم همین جور است. اگر چنانچه در [میان] مسئولین محترم کشور این موضوع جا بیفتد که هم مسائل اسلامی را در نظر داشته باشند یعنی آن حدود اسلامی را به طور کامل رعایت کنند -چه در مسائل داخلی، چه در مسائل خارجی، چه در مسائل اقتصادی، چه در مسائل فرهنگی و سیاسی و غیره- و حضور مردم را هم تأمین کنند یعنی ساز و کارهایی را به وجود بیاورند که ارادهی مردم، حضور مردم، خواست مردم بتواند دخالت داشته باشد، همهی مشکلات کشور حل خواهد شد.
خب این اصل مسئله [بود]؛ بیانات امام هم مهم است. بیانات عجیبی دارند که من یک جملهی کوتاهی اینجا یادداشت کردهام از فرمایشات امام که اینها را بگویم. امام هم در مورد اسلام و هم در مورد مردمسالاری بیانات روشن و محکم و قاطعی دارند. امام در مورد اسلام، اسلام متحجّرین و اسلام التقاطیّون را به طور قاطع رد میکنند. از سویی متحجّرین را رد میکنند، از سویی التقاطیها را، یعنی کسانی که به اسم اسلام حرفهای دیگران را به خورد مخاطبین خودشان و به خورد جامعه میدهند؛ اینها را امام به طور قاطع رد میکند. اسلام در نظر امام یک اسلامی است که عدالتخواه است، ضدّ استکبار است، ضدّ فساد است؛ اینها در بیانات امام روشن و واضح است؛ هم در وصیّتنامه هست، هم در این حدود بیست و چند جلد بیانات امام که چاپ شده؛ ملاحظه کنید. حالا ما که خودمان مستقیماً از زبان خود امام شنفتهایم؛ آنهایی که نبودند و ندیدند، اینها به این بیانات مراجعه کنند؛ متن فرمایشات امام روشن است.
اسلامی که امام به آن معتقد است ضدّ استکبار است؛ یعنی ضدّ آمریکا است؛ ضدّ سلطهطلبی بیگانگان است، ضدّ دخالت بیگانگان و قدرتهای بیگانه در امور داخلی کشور است؛ ضدّ زانو زدن در مقابل دشمن است. اسلامِ ضدّ فساد؛ اسلامی که امام به آن معتقد است اسلام ضدّ فساد است، ضدّ ویژهخواری است؛ و این چیزهایی که مشخّص میشود در زمینههای حضور فساد در بعضی از بخشها، قطعاً اینها نقطهی مقابل اسلام است. اسلام، اسلامی است که با فساد مبارزه کند؛ دولتی اسلامی آن دولتی است که با فساد مبارزه کند. ضدّ تحجّر؛ ]یعنی[ افکار عقبماندهی قدیمیِ این جوری را وارد میدان زندگی کردن، از فکر نو اسلامی و فکر نو امام بزرگوار فاصله گرفتن. اسلام، ضدّ اشرافیگری است؛ اسلام طرفدار محرومان است. اسلام ضدّ اختلاف طبقاتی است، ضدّ فاصلههای ]بین[ فقیر و غنی است.
امام در یکی از نامههایشان به یک مسئولی -که این مربوط به همین اواخر عمر مبارک امام بزرگوار است؛ چند ماه قبل از رحلتشان- این جور مینویسند: «شما باید نشان دهید که مردم ما بر علیه ظلم و بیداد و تحجّر و واپسگرایی قیام کردند و فکر اسلام ناب محمّدی را جایگزین اسلام سلطنتی، اسلام سرمایهداری، اسلام التقاط و در یک کلام، اسلام آمریکایی کردند»؛(۱۲) این مربوط به دیماه سال ۶۷ است، این جور نیست که بگوییم مال مثلاً دوران شور و نشاط انقلابی اوایل کار است؛ نه، امام چند ماه قبل از رحلتشان این را مرقوم فرمودند. خب، بنابراین نظر امام در مورد اسلام این جوری است.
در مورد مردمسالاری که امام انتخابات را مظهر مردمسالاری میدانست -و همین جور هم هست؛ یعنی امروز مردمسالاری و حضور مردم به وسیلهی انتخابات امکانپذیر است؛ ممکن است یک دورانی در آینده بیاید که انتخابات بیمعنی بشود، شکلهای دیگری به وجود بیاید برای حضور مردم و اظهار نظر مردم؛ امروز انتخابات است، زمان امام هم انتخابات بود- دربارهی انتخابات، امام بیانهای مهمّی دارند: انتخابات را فریضهی دینی میدانستند؛ تصریح کردند امام به تعبیر «فریضهی دینی» دربارهی انتخابات. در وصیّتنامهی امام یک عبارت بسیار هشداردهندهای هست که میفرمایند: «عدم حضور در انتخابات، در بعضی مقاطع چه بسا گناهی باشد در رأس گناهان کبیره»؛(۱۳) یعنی دربارهی انتخابات نظر امام این است. یا در یک بیان دیگر میفرمایند: «کوتاهی در مشارکت -یعنی مشارکت در انتخابات- دارای پیامدهای دنیوی، چه بسا تا نسلها بعد و مستلزم بازخواست الهی است»؛ این فرمایشات امام است که با همین بیانات و با همین محکمکاریها جمهوری اسلامی را استوار کردند، پابرجا کردند. و بحمدالله بعد از رحلت امام هم ملّت ایران این عطیّهی الهی را -یعنی این مردمسالاری دینی را که عطیّهی الهی بود و به دست امام بزرگوار به ملّت ایران اهدا شد- حفظ کردند.
ملّت ایران در مقابل توطئهی دشمنان ایران و دشمنان ایرانی که انواع تلاشها را کردند، و انواع توطئهها را انجام دادند که مردم را از این نظام جدا کنند، و به اسلام و به مردمسالاری دینی بیاعتقاد کنند، محکم ایستادند و این توطئهها را خنثی کردند؛ و آنها هر بار و به هر شکلی که وارد شدند با سدّ پولادین ملّت ایران مواجه شدند. امروز هم همین جور است؛ امروز هم دشمنان کمین گرفتهاند، چشم گشودهاند تا بلکه بتوانند بین ملّت ایران و نظام اسلامی فاصله بیندازند امّا با سینهی ستبرملّت ایران و سدّ پولادین ملّت ایران مواجهند؛ هم توطئهی امنیّتی کردند، هم توطئهی سیاسی کردند، هم دشمنیهای واضح اقتصادی کردند، هم تهاجم فکری کردند؛ و البتّه در همهی اینها ناکام ماندند.
متأسّفانه کسانی هم بودهاند و هستند که حرف دشمنان را به یک نحوی در داخل تکرار میکنند؛ این ایدئولوژیزدایی که گاهی میبینید در بعضی از تعبیرات هست، همان حرف مخالفین است؛ ایدئولوژیزدایی یعنی اسلام و تفکّر اسلامی را در باب جمهوری اسلامی و مردمسالاری دینی کنار بگذاریم، و برویم سراغ همان تفکّرات لیبرالدموکراسی فاسد و منحرف که امروز مردم دنیا را بیچاره کرده. بعضیها هم از یک راه دیگری وارد میشوند که قداست دین به این است که کنار بگیرد؛ [این] همان حرفی است که در اوّل انقلاب گفته میشد؛ این هم حرف دشمن است و همان تکرار حرفهای قبل از پیروزی انقلاب و اوایل شروع انقلاب است. اینکه باز بعضی این جور وانمود کنند که «اگر بخواهیم ضوابط اسلامی را رعایت کنیم، با مردمسالاری قابل جمع نیست»، جزو حرفهای دشمنان جمهوری اسلامی و دشمنان ملّت ایران است؛ و البتّه ممکن است کسانی از روی غفلت این حرفها را بزنند. بنده متّهم نمیکنم که هر کسی این حرفها را میزند، حتماً پیشکردهی دشمن است؛ نه، گاهی از روی غفلت است امّا بدانند این حرف، حرف دشمن است و دشمن میخواهد ریشهی اسلامیّت را بزند. حالا بعضیها دلسوزی میکنند برای مردمسالاری که «آقا! مردمسالاری از بین رفت» [امّا] اینها در واقع خیلی برای مردمسالاری دلسوزی نمیکنند، اینها میخواهند ریشهی اسلامیّت را بزنند، اسلام را کنار بزنند تا وجود نداشته باشد؛ و واقعاً خطای بزرگی است اگر ما مردمسالاری را از تفکّر اسلامی و روح اسلامی بیگانه کنیم.
خب قانون اساسی هم تکلیف را روشن کرده. ملاحظه میکنید در قانون اساسی، رجال سیاسی و مذهبی را به عنوان رئیسجمهور، رئیس دولت، رئیس قوّهی مجریّه، یعنی همهکارهی مسائل کشور قرار داده. این قید «رجال سیاسی و مذهبی» برای چیست؟ برای این است که در میدان سیاست بتواند مصلحت کشور را در نظر بگیرد، در میدان اعتقادات مردم و دین مردم هم بتواند مردم را هدایت کند و کمک کند و در هر دو مورد خردمندانه عمل بکند؛ یا این مسئلهی تقوا و امانت که باز در قانون اساسی بر آن تکیه شده، مسئلهی بسیاری مهمّی است که در قانون اساسی روی آن تکیه شده.
البتّه بعضی کسانی هستند -چون این روزها روزهای انتخابات است و نزدیک به انتخابات هستیم و خب خوشبختانه محیط انتخابات در حال گرمتر شدن است بحمدالله- که با بهانههای واهی میخواهند وظیفهی مشارکت در انتخابات را کنار بگذارند و ندیده بگیرند. این، عمل به خواست دشمنان است؛ دشمنان ایران، دشمنان اسلام و دشمنان مردمسالاری دینی. و باید هر دو رکن به طور کامل دیده بشود؛ هم مردمسالاری، هم اسلامی بودن و هر کدام از این دو رکن تضعیف بشود، قطعاً اسلام و ایران هر دو سیلی میخورند، ضربه میخورند از طرف دشمن.
خب چند جمله هم دربارهی انتخابات کنونی عرض بکنیم. گفته میشود که برخی به خاطر فشارهای معیشتیای که وجود دارد و همه میدانیم و همه آن را لمس میکنیم، مردّدند که آیا در انتخابات شرکت بکنند یا نکنند؛ یا بعضیها مثلاً میگویند «ما در دورههای مختلف به یک کسی با شوق رأی دادیم، بعد منجر شد به دلخوری، و در آخر دوره دلخور شدیم؛ پس بنابراین خوب است شرکت نکنیم در انتخابات»؛ بعضی از این حرفها زده میشود. به نظر میرسد که اینها استدلالهای درستی نیست. نبایستی این چیزها ما را دلسرد کند از مشارکت در انتخابات. اگر نابسامانیای وجود دارد، اگر ناکارآمدیای وجود دارد، ما باید آن را با انتخاب درست و انتخاب خوب جبران کنیم، نه با عدم انتخاب. خب اگر چنانچه واقعاً یک ضعفی وجود دارد در مدیریّتها، راه چارهاش چیست؟ راه چارهاش این است که ما اصلاً در مدیریّتها دخالت نکنیم، یا راه چارهاش این است که دخالت کنیم و یک مدیریّت درست و حسابی، مدیریّت به معنای واقعیِ کلمه اسلامی و مردمی به وجود بیاوریم؟ راهش این است دیگر؛ یعنی اگر چنانچه دلخوریای وجود دارد، این دلخوری را این جوری بایستی جبران بکنیم، نه با وارد نشدن در منطقهی انتخابات.
البتّه در انتخاب بایستی دقّت کرد. من تأکید میکنم که به وعده و حرف نمیشود اطمینان کرد. ما نسبت به دیگران هم همین حرف را میزنیم؛ نسبت به خارجیها که مدام حرف و وعده تحویل ما میدهند، من به مسئولین محترم در همین قضایای هستهای که در جریان است، همیشه همین را میگویم که به حرف و وعده اعتماد نکنید: به عمل کار برآید؛(۱۴) به حرف زدن و به گفتن و به وعده دادن نمیشود اعتماد کرد؛ در مسائل مهمّ کشور هم همین جور است. خب حرف، آسان است؛ هر کسی میآید یک ادّعایی میکند، یک وعدهای میدهد، یک حرفی میزند؛ به اینها نمیشود اعتماد کرد؛ باید نگاه کرد و دید که آیا یک عملی در گذشتهی این شخص وجود دارد که این وعده را تأیید کند و تصدیق کند، یا نه؛ اگر چنانچه وجود داشت میشود به او اعتماد کرد، وَالّا نه. بنابراین کارآمدی را با حرف نمیشود تشخیص داد.
من یک توقّعی هم از خود نامزدهای محترم دارم که عرض بکنم: وعدههایی را که مطمئن نیستند میتوانند آنها را انجام بدهند، ندهند؛ این وعدهها به ضرر کشور است؛ چرا؟ برای اینکه شما یک وعدهای میدهید، بعد اگر بفرض به ریاست جمهوری رسیدید آن وعده را عمل نمیکنید، مردم را دلسرد میکنید، مردم را نسبت به نظام دلسرد میکنید، مردم را نسبت به انتخابات دلسرد میکنید؛ بنابراین دادنِ وعدههایی که نامزدها مطمئن نیستند که بتوانند این وعدهها را عمل کنند، جایز نیست؛ البتّه وعدههایی را که قطعاً روشن است، مسلّم است، واضح است و اهل فن تأیید میکنند که قابل تحقّق است بدهید، امّا اینکه ما فلان کار را انجام میدهیم، و مانند اینها -که حالا من دیگر نمیخواهم تصریح بکنم- این وعدههایی را که پشتوانهی عملی ندارد نباید داد؛ چون بعداً موجب دلسردی مردم خواهد شد و این گناه است.
یک توقّع دیگر هم من عرض بکنم از نامزدهای محترم؛ شعارهایی بدهند که به آن اعتقاد دارند. خب ما میشناسیم افراد را، میدانیم که خیلی در دل ممکن است به این شعار اعتقادی نداشته باشند؛ این درست نیست؛ با مردم باید صادق بود؛ خدای نکرده شعارهایی که به معنای بیاعتقادی به آن حرفی است که خود انسان دارد میزند، نبایستی گفته بشود.
یک توقّع دیگری از نامزدها هست که آن را هم عرض بکنم؛ نامزدهای محترم تصمیم بگیرند که اگر چنانچه پیروز شدند و توانستند به مقصود برسند، خودشان را متعهّد بدانند اوّلاً به عدالت اجتماعی، به کاهش فاصلهی فقیر و غنی متعهّد بدانند؛ یعنی این کار را جزو اساسیترین کارهای خودشان بدانند. ثانیاً مبارزهی با فساد؛ بدون رودربایستی، بدون ملاحظه، خودشان را متعهّد بدانند به این که با فساد مبارزه کنند؛ خودشان را متعهّد بدانند به اینکه تولید داخلی را تقویت کنند. بارها عرض کردهایم؛ این حرف، حرف متخصّصین اقتصادی هم هست؛ بنده هم مکرّر تکیه کردهام روی این که محور نجات اقتصاد کشور، تقویت تولید داخلی است؛ تقویت تولید داخلی؛ مبارزهی با قاچاق، مبارزهی با واردات بیرویّه، مبارزهی با کسانی که جیب خودشان را از طریق واردات پُر میکنند و نمیخواهند بگذارند که با تولید داخلی، واردات متوقّف بشود و کمر تولید داخلی را با واردات میشکنند، این مبارزه را جزو مسائل اصلی خودشان بدانند و این را متعهّد بشوند. این آقای نامزدِ امروز، خودش را متعهّد کند به این، و تصریح کند که متعهّد به این است، تا اگر چنانچه انتخاب شد و به این تعهّد عمل نکرد، دستگاههای نظارتی بتوانند از ایشان سؤال کنند و بپرسند و جلوی ایشان بِایستند بگویند آقا چرا عمل نکردی.
من قبلاً، هفتهی پیش(۱۵) یک صحبتی با نمایندگان محترم مجلس کردم؛ آنجا من یک جملهای گفتم، گفتم کسانی که سخن نافذی دارند، مردم را به حضور در انتخابات تشویق کنند؛ این را آنجا گفتم؛ من حالا میخواهم علاوهی بر آن عرض بکنم که این مخصوص افراد دارای سخن نافذ نیست؛ [بلکه] همهی آحاد مردم، تکتک آحاد مردم خودشان را موظّف بدانند که علاوه بر اینکه در انتخابات شرکت میکنند دیگران را هم به شرکت در انتخابات دعوت کنند؛ این، تواصی به حق است: «وَ تَواصَوا بِالحَق»(۱۶) که در قرآن کریم هست؛ این، توصیه کردن به حق است؛ این وظیفه است و این کار را انجام بدهند؛ افراد خانواده، دوستان، همکاران، معاشرین، آحاد مردم و کسانی که با آنها سر و کار دارید را به [شرکت در انتخابات] دعوت کنید.
عرایض من تمام شد. یک تذکّر ضروریای وجود دارد که من در آخر صحبت میخواهم بگویم، که یک امر دینی و انسانی است، و آن تذکّر این است: در جریان عدم احراز صلاحیّت، به بعضی از کسانی که صلاحیّتشان احراز نشده بود جفا شد، ظلم شد؛ یا به خودشان یا به خانوادههایشان نسبتهایی داده شد که واقعیّت نداشت؛ به کسانشان نسبتهایی داده شد و خانوادههای محترم و عفیف، دچار مواجههی با یک چنین نسبتهایی شدند. خب گزارشهای خلافی بود، غلطی بود؛ بعد هم ثابت شد که خلاف است، معلوم شد که خلاف است، منتها خب در دهان مردم پخش شد و متأسّفانه در فضای مجازی -اینکه من میگویم فضای مجازی رها است، یک نمونهاش همین است- بدون هیچ قید و بندی این چیزها را منتشر کردند. حفظ آبروی انسانها جزو مهمترین مسائل است، جزو بالاترین حقوق انسانها است. خواهشم این است و مطالبهام از دستگاههای مسئول این است که جبران کنند. مواردی که یک گزارشی خلاف واقع داده شده مربوط به فرزند کسی، مربوط به خانوادهی کسی، بعد هم معلوم شده که خلاف واقع است، این را جبران کنند و اعادهی حیثیّت کنند.
خدای متعال ما را از گناه، از ظلم، از هتک حرمت مؤمن محفوظ بدارد. خدای متعال ما را از تخلّف از وظایفمان محفوظ بدارد. خدای متعال انشاءالله به فضل و رحمت خودش، امام بزرگوار ما را مشمول رحمتهای گستردهی خودش قرار بدهد، او را با اولیای بزرگ خودش محشور کند در برزخ و در قیامت، و او را از ما راضی کند. خداوند انشاءالله ارواح مطهّر شهدا را از ما راضی کند، ما را به آنها ملحق کند به فضل و رحمت خودش. و خداوند انشاءالله برای ملّت ایران خیر مقدّر کند، و این انتخابات را برای ملّت مبارک قرار بدهد و جزو انتخاباتهای دشمنشکن قرار بدهد انشاءالله؛ و به فضل الهی همین جور هم خواهد شد انشاءاللهالرّحمن.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) نهضت آزادی ایران
۱۶) سورهی عصر، بخشی از آیهی ۳
محدود شدن حج امسال به شهروندان و افراد مقیم در عربستان سعودی
وزارت حج و عمره عربستان سعودی ، امروز شنبه(22 خرداد ماه) اعلام کرد که حج امسال با مجموع ۶۰ هزار حاجی محدود به شهروندان و افراد مقیم در عربستان سعودی خواهد بود.
بر اساس گزارش خبرگزاری عربستان سعودی (واس)، وزارت حج و عمره این کشور در بیانیه مذکور اعلام کرد: تصمیم گرفته است با مجموع ۶۰ هزار حاجی امکان ثبتنام افراد علاقمند به ادای مناسک حج در سال ۱۴۴۲ هجری قمری را به شهروندان و افراد مقیم در عربستان سعودی محدود کند.
در ادامه این بیانیه، علت این امر، تداوم شیوع ویروس کووید-۱۹ و جهش گونههای جدید آن عنوان شده است.
طبق این بیانیه، وزارت حج و عمره عربستان سعودی همچنین تأکید کرد: افرادی که ثبتنام می کنند نباید مبتلا به بیماریهای مزمن و همچنین جزء گروه سنی ۱۸ تا ۶۵ و از افراد واکسیناسیون شده باشند.
پیشتر، خبرگزاری رویترز به نقل از دو مقام آگاه سعودی خبر داده بود که ریاض از بیم خطر شیوع ویروس کرونا در حال بررسی ممنوعیت ورود حجاج خارجی برای دومین سال پیاپی است.
حضرت فاطمه معصومه (س) از نگاه معصومین (ع)
یکی از سؤالاتی که در نرم افزار پاسخ به آن جواب داده شده است، این پرسش است که: «روایات معصومین درباره حضرت معصومه(س) چه ابعادی از شخصیت ایشان را بیان می کند؟ صحت آنها چقدر است؟» و در این نوشتار، به پاسخ این سؤال خواهیم پرداخت.
احادیث رسیده درباره شهر قم و اهل آن که معتبر نیز هستند نشان از عظمت شهر قم دارد و براساس آنچه تاکنون اتفاق افتاده و به مرور حادث گردیده است، نشانگر این حقیقت است که این شهر در اسلام و برای اهل بیت عترت جایگاه ویژه ای دارد و در آینده اسلام نیز این شهر به عنوان پایگاه دین و مرکزیت علمی خواهد داشت چنانکه امروز ما شاهد این امر هستیم که شهر قم محوریت یافته و روز به روز این برجستگی به وضوح در این شهر به ظهور می رسد.
به نظر می رسد که تمام این حوادث و اهمیت و جایگاه این شهر معطوف به یک نقطه است و عامل مهمی که این شهرها را به این صورت مهم جلوه می دهد یک امر اساسی است چرا این شهر در احادیث اهل بیت به عنوان پناهگاه اهل بیت ذکر شده است؟ چرا در حدیث معراج که پیامبر اکرم به سبب معراج بر هستی و اسرار آن وقوف کامل یافت درباره این شهر صحبت به میان آمده است(۱) معراجی که از اهمیت فوق العاده ای در اسلام برخوردار است و یکی از معجزات مهم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و خاتم پیامبران است و در آن پیشوائی و افضلیت نبی خاتم بر تمامی پیامبران به اثبات رسیده است و آن حضرت بر تمامی انبیاء امامت نموده(۲) چرا باید با شهر قم این معراج و اسرای نبوی گره خورده است؟
از این اتصال معراج و قم باید یک درس بگیریم و با دیدن تحولات بزرگ بعد از پیامبر اکرم تا امروز که قم به عنوان یکی از شهرهای ایران اسلامی است که در آن انقلاب اسلامی رخ داده و حکومت اسلامی مستقر گردیده است نباید از کنار اینها و مرتبط بودن آن با معراج نبوی به سادگی و بدون تأمل بگذریم.
چون معراج مسئله بسیار مهم در اسلام است و اعتقاد به معراج یکی از ارکان و مسلمات دین اسلام می باشد خداوند در این سیر آسمانی و تسلط بر کائنات از مسائل مهم پیامبر خویش را آگاه می سازد. که از جمله آنها خبر از آینده و در کنار آن خبر از تأسیس و بوجود آمدن شهری در اسلام به نام قم است. (۳)
علاوه بر این احادیثی که از ناحیه معصومین درباره این شهر و خصوصاًَ بانوی بزرگ اسلام و کریمه اهل بیت صادر شده ما را به اهمیت این شهر که منشأ آن همه برکات و اهمیت آن وجود مرقد نورانی و ملکوتی حضرت فاطمه معصومه بنت موسی بن جعفر علیهم السلام است، متوجه می سازد.
امام صادق علیه السلام می فرماید: خداوند قم را برای سایر شهرها حجت می آورد و اهل قم را برای اهل تمام مردم از شرق و غرب حجت می آورد(۴) به خاطر دینداری و ولایتمداری آنها روایتی که عبدالعظیم حسنی علیه الرحمه آن را با چند واسطه از امام صادق علیه السلام نقل می کند از امیرالمؤمنان علیه السلام که شهر قم را عشّ اهل بیت دانسته «قم محل زندگی و آشیانه و مأوای آل محمد صلی الله علیه و آله و شیعیان آنها خواهد بود. . . »(۵)
و امام صادق علیه السلام می فرماید: وقتی که گرفتاری و بلا به شما رو آورد به قم بروید، قم مأوی و منزل فرزندان فاطمه سلام الله علیها است و محل امن مؤمنان. . . »(۶)
روایات زیادی درباره شهر قم و اهل آن و مرقد مطهر حضرت معصومه و مقام آن بانوی مقدس در منابع حدیثی و تاریخی آمده است که همه آنها از نظر سند صحیح و معتبر می باشند و هیچ تردیدی درباره سندیت آنها در کتب رجالی وجود ندارد. از جمله روایتی از امام رضا علیه السلام درباره زیارت حضرت معصومه که فرموده اند: هر کس او را زیارت کند بهشت بر او واجب است و زیارت او معادل زیارت من است. زیارت حضرت معصومه ثوابی معادل زیارت امام معصوم هشتم است که امام هشتم این حقیقت را بیان نموده است. و روایتی از امام جواد و روایتی از امام صادق علیه السلام که فرموده است: از اولاد من بانویی در این شهر (قم) بنام (فاطمه) مدفون خواهد شد که پاداش زیارتش بهشت است. (۷)
تمام این روایات بیانگر شخصیت ممتاز حضرت فاطمه معصومه بوده است که شخصیت معنوی آن حضرت در پیشگاه خداوند و شأن و منزلتش به قدری رفیع است که روزگاری دین الهی به خاطر مرقدش در تمام جهان گسترش یافته و محفوظ خواهد بود و احادیث اهل بیت از کنار مرقدش به تمام جهان پرتوافکنی خواهد نمود و این شهر را به عنوان پایگاه اسلام اصیل و خواستگاه مراجع تقلید و یاران واقعی امام زمان (عج) مطرح خواهد نمود، و این کرامتی است که از سوی خداوند متعال به این بانوی گرانقدر اسلام عطاء نموده است.
با مطالعه در حوادث واقعه در این شهر که زیستگاه و خاستگاه علمای بزرگ و عرفای نامداری بوده است که هر یک در عبودیت الهی و در احیای اسلام نقش بسزایی داشته اند و بسیاری از آنها گمنام زیسته اما خدمات آنها به اسلام و در حفظ اسلام بسیار ارجدار بوده است.
همه اینها معطوف به وجود مرقد این بانوی گرانقدر اسلام است. (۸) با تأمل در این رویدادها از صدر اسلام و از آغاز تاریخ اسلام در می یابیم که مأمن شیعه در قم بوده و محدثان عالی مقام و بزرگواری در این شهر زیسته و چونان پروانه گرد شمع مرقد با کرامت و نورانی کریمه اهل بیت اظهار نورانیت نموده اند. (۹)
بنابراین روایات درباره شأن و شخصیت حضرت معصومه در منابع اسلامی وجود دارد و روایاتی که در شأن شهر قم آمده معطوف به شخصیت حضرت معصومه است و به خاطر مرقد مطهر ایشان است چون قبل از وجود و حضور ایشان و مدفون شدنشان در این شهر چندان مرکزیت و محوریت و اهمیت برای این شهر نبود اگرچه محدثانی در این شهر بودند ولی تمام روایات نشان می دهد که شخصیت کریمه اهل بیت این شهر را مرکزیت داده و عظمت بخشیده است.
همه اینها بازگوکنندة این حقیقت است که اولاً شخصیت ایشان به عنوان فرزند معصوم در پیشگاه خداوند بسیار قابل توجه است به طوری که تمام بزرگان در گرد شمع وجود او با همه نورانیت و کرامت ناچیز هستند و این خود حکایت از عظمت معنوی ائمه هدی می باشد که فرزند آنها چنین نورافکنی دارد. اگر خودشان فرصت داشتند چه عظمت و نورانیت در دنیا بپا می داشتند، علاوه بر این، شخصیت آن حضرت حکایت از این دارد که ولایت در گرد شمع وجود او تا ظهور حضرت مهدی به برکت پرورش عالمان در سایه عنایتش محفوظ و مصون خواهد بود و شهر قم شهری ولایت مدار است که سربازان و یاران و مقدمه سازان ظهور مهدی در آن زندگی خواهند نمود.
درباره سند وارده در فضیلت شهر قم و حضرت معصومه باید گفت که تمام این روایات در منابع معتبر از طریق اسناد معتبر نقل شده که هیچ خدشه ای بر طریق و سند و منابع روایت وارد نیست.
پی نوشت ها:
۱- مجلسی، بحار، بیروت، مؤسسه الوفاء، چاپ سوم، ۱۴۰۳، ج ۱۸، ص ۳۱۶-
۲- همان، ص ۳۱۷ و ۳۲۰-
۳- قمی، عباس، سفینة البحار، ج ۲، ماده قم، مجلسی، بحار، پیشین، ج ۱۸، ص ۳۲۵-۳۱۸-
۴- همان منابع (فوق)، ج ۲، ماده قم، و ج ۱۸، ص ۳۱۶-
۵- قمی، عباس، سفینة البحار، ج ۲، ص ۴۴۲، ماده قم، مجلسی، بحار، ج ۱۴، ص ۳۳۹-
۶- انوار المشعشعین، ص ۱۱۴-
۷- قمی، عباس، سفینة البحار، ج ۲، ص ۳۷۶، ماده فاطمه و ص ۴۴۶ ماده قم، به نقل از کتاب محمد محمدی، زندگینامه حضرت معصومه، چهارم، قم، دین و دانش، ۱۳۵۰، ص ۸۷، به نقل از کامل الزیارات و عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۶۲-
۸- ر. ک: استادی، رضا، زندگینامه شیخ عبدالکریم حائری و آیت الله بروجردی و آیت الله اراکی.
۹- صمدی، یاقوت، معجم البلدان، بیروت، دار احیاء التراث، ج ۲، ص ۳۶۱
راه جبران ناکارآمدی و ضعفهای مدیریتی، انتخاب درست است نه شرکت نکردن در انتخابات
حضرت آیتالله خامنهای صبح امروز (جمعه) در سالروز عروج ملکوتی امام خمینی(ره) در سخنانی تلویزیونی، ابداع و تحقق نظریه جمهوری اسلامی یعنی تشکیل حکومتی بر مبنای اسلام ناب و متکی بر مردمسالاری برخاسته از عمق اسلام را مهمترین ابتکار امام امام راحلِ عظیمالشأن خواندند و تأکید کردند: راز پرشکوه ماندگاری جمهوری اسلامی و نظام امام خمینی، با وجود همه پیشبینیهای دشمنان در باره زوال این نظام، همراهی دو کلمه «جمهوری» و «اسلامی» یعنی حاکمیت توأمان اسلام و مردم است و از این پس نیز همراهی همین دو کلمه تضمین پیشرفت مستمر خواهد بود.
رهبر انقلاب همچنین با اشاره به تأکید همیشگی امام خمینی درباره ضرورت شرکت آحاد مردم در انتخابات، انتخاب فردی شایسته را راهحل نابسامانیها ومشکلات خواندند و با بیان نکاتی مهم در باره لزوم پایبندی رییسجمهور آینده به ایجاد عدالت اجتماعی، مبارزه صریح وبدون ملاحظه با فساد وتقویت تولید داخلی افزودند: آحاد مردم خود را به شرکت در انتخابات و تشویق دیگران به این کار ملزم بدانند.
رهبر انقلاب با اشاره به جاری شدن دوباره یاد و خاطره امام در ایام رحلت آن بزرگوار افزودند: ملت و کشور همیشه به نگاهبانی از یاد و رهنمودهای «آن شخصیت عظیم، آن رهبر بیجایگزین و آن خردمند حکیم و برخوردار از اراده پولادین، دل عطوف و ایمان عمیق» نیازمند است.
رهبر انقلاب با اشاره به اول انقلاب وحجم بیسابقه پیشبینیهای مکرر زیادهخواهان جهانی مبنی بر نابودی دو ماهه، شش ماهه و یا حداکثر یکساله جمهوری اسلامی افزودند: صلابت و قاطعیت امام و پیروزیهای درخشان ملت در جنگ و مسائل دیگر، این همهمه را کمرنگ کرد اما بعد از رحلت امام خمینی، دشمنان و بدخواهان بار دیگر به تکرار آرزوی خود مبنی بر زوال جمهوری اسلامی پرداختند.
حضرت آیتالله خامنهای، اعلام رسمی یک حزب فرسوده و پرمدعا در سال ۶۹، نامه چند سال بعد گروهی از نمایندگان مجلس مبنی بر رو به پایان بودن مهلت جمهوری اسلامی و اعلام علنی برخی مقامات آمریکایی مبنی بر نرسیدن جمهوری اسلامی به چهل سالگی را از نمونههای پیشگوییهای غلط برای زوال جمهوری اسلامی بر شمردند و گفتند: این افراد و گروهها در پیشگوییهای خود، علاوه بر بیان آرزوهایشان، به شکست و نابودی انقلابهای جهان نیز استناد میکردند.
رهبر انقلاب افزودند: حتی در داخل کشور نیز دو نهضت مشروطیت و نهضت ملی چند سال بعد از شکلگیری با روی کار آمدن دیکتاتوری کاملاً سیاه رضاخان و استبداد کودتایی، پیچیده و عمیق محمدرضا شکست خوردند بنابراین پیشبینیها درباره نابودی جمهوری اسلامی به این مسائل تاریخی نیز متکی بود.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به شکست کامل پیشگوییهای دشمنان و اقتدار و پیشرفت و توسعه مستمر جمهوری اسلامی افزودند: راز پرشکوه و افتخارآمیز ماندگاری نظامِ امام خمینی، همراهی دو کلمه جمهوری و اسلامی است.
ایشان، ابداع نظریه جمهوری اسلامی را کار بزرگ امام خمینی خواندند و افزودند: امام بزرگوار این نظریه را در عرصه نظریات سیاسی بین المللی وارد کرد و با قدرت مردم و معرفت بسیار عمیق خود آن را عینیت بخشید و محقق کرد.
رهبر انقلاب، شناخت و تسلط جامع امام خمینی بر معارف اسلامی را پشتوانه ایجاد و تحقق نظریه جمهوری اسلامی برشمردند و گفتند: امام لزوم حاکمیت اسلام و اعتقاد به مردم را از دل اسلام ناب به دست آورده بود و به آنها عمیقاً ایمان داشت.
ایشان با اشاره به مخالفان سرسخت دو وجه اسلامی و مردمی بودن جمهوری اسلامی افزودند: بخشی از مخالفان حاکمیت اسلام، «سکولارهای غیرمذهبی» بوده و معتقدند دین شأنیت تشکیل نظام سیاسی و مدیریت کشور را ندارد و محصور به مسائل فردی و عبادات است، البته عدهای از سکولارها هم معتقد بودند دین اصولاً مضر و افیون جامعه است.
رهبر انقلاب افزودند: دسته دیگری از مخالفان حاکمیت اسلام، به دین اعتقاد دارند اما میگویند اسلام نباید به سیاست آلوده شود، این افراد در واقع «سکولارهای مذهبی» هستند و به دخالت و حاکمیت دین در شئون زندگی سیاسی- اجتماعی، اعتقادی ندارند.
حضرت آیتالله خامنهای، مخالفان مردمی بودن جمهوری اسلامی را نیز دو دسته دانستند و گفتند: جمعی از این مخالفان، «لیبرالهای سکولار» هستند که میگویند دموکراسی و مردمسالاری را باید لیبرالها و تکنوکراتها ایجاد کنند و این مسئله ربطی به دین ندارد.
ایشان خاطرنشان کردند: دسته دوم مخالفان مردمسالاری دینی، به دین اعتقاد دارند اما میگویند مردم در حاکمیت دینی هیچ کارهاند و دین باید بدون اتکا و نقشآفرینی مردم، حکومت تشکیل دهد که شکل افراطی این نظر، در سالهای اخیر در شکلگیری گروه داعش ظاهر شد.
حضرت آیتالله خامنهای حاکمیت دین با اتکا به مردم را یک استنباط و نظریه عالمانه و نه احساسی خواندند و گفتند: مردمسالاری دینی از متن اسلام برخاسته است و هر کس انکار کند در قرآن مطالعه و تدبر نکرده است.
ایشان، با استناد به آیات مکرر قرآن مبنی بر لزوم اطاعت مردم از رسول اکرم افزودند: در صدها آیه قرآن زمینههای اطاعت مردم از نبی مکرم تشریح شده است که آیات جهاد، اقامه قسط و عدل، اجرای حدود، معاملات اجتماعی - اقتصادی، قراردادهای بینالمللی و دهها عرصه دیگر از جمله این زمینهها هستند که مجموعه همین زمینهها، به معنای تشکیل حکومت است.
رهبر انقلاب با استناد به احادیث فراوان و سنت رسول اکرم مبنی بر تشکیل حکومت افزودند: بعد از رحلت پیامبر با وجود اختلاف درباره جانشینی ایشان، احدی از مسلمانان شک نداشت که باید حکومت بر اساس دین و قرآن ادامه یابد.
رهبر انقلاب، در جمعبندی این بخش از سخنانشان تأکید کردند: بر اساس آیات قرآن مجید و احادیث و سنت پیامبر، اگر کسی به اسلام اعتقاد داشته باشد باید به حاکمیت اسلام هم معتقد باشد.
رهبر انقلاب بعد از تبیین موضوع حاکمیت اسلام، به موضوع جمهوریت و مردمسالاری پرداختند و با تأکید بر اینکه اعتبار رأی مردم مسئله بسیار مهمی است، گفتند: به این موضوع از دو منظر می توان نگریست ۱- از منظر دینی و اعتقادی و در چارچوب مسئولیت و حق ۲- از این منظر که تحقق عملی حاکمیت دین بدون مردم امکانپذیر نیست.
ایشان درخصوص رأی مردم از منظر دینی و اعتقادی افزودند: در آیات و روایات، آحاد مردم و خواص در قبال سرنوشت جامعه و همچنین جلوگیری از انحراف و بروز شکاف طبقاتی مسئول دانسته شدهاند و امربه معروف نیز یک وظیفه عمومی شمرده شده که یکی از مهمترین معروفها برپایی حکومت دینی است. همچنین انسانها دارای اراده و حق تعیین سرنوشت هستند که حاکمیت مردم یکی از نمودهای حق تعیین سرنوشت است.
رهبر انقلاب به موضوع مردمسالاری دینی از منظر نیاز حکومتها به پشتوانه مردمی نیز اشاره کردند و گفتند: حکومتها بدون پشتوانه مردمی، چارهای جز روی آوردن به زور و ظلم نخواهند داشت و از آنجا که در حکومت اسلامی ظلم جایز نیست، تحقق حکومت اسلامی و ادامه آن، فقط با پشتوانه مردمی امکانپذیر است.
حضرت آیت الله خامنهای تأکید کردند: بنابراین مردم سالاری دینی و جمهوری اسلامی یک طرح ناب و خالص دینی است و اینکه برخی میگویند امام مردم سالاری را از غربیها گرفت، سخنی بیمبنا است زیرا امام کسی نبود که بخاطر رودربایستی از حکم خدا منصرف شود.
ایشان افزودند: روزی که امام موضوع الزام حجاب در اجتماع را مطرح کردند برخیها از جمله بعضی نزدیکان امام مخالف بودند اما ایشان بطور قاطع، دستور دین را مطرح کردند.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: امام بزرگوار با انجام این نواندیشی دینی که مبتنی بر معرفت عمیق دینی بود، ملت ایران را که قرنها با استبداد خو گرفته بود، به میدان آورد تا با باور به تواناییهای خود، کارهای بزرگی همچون ساقط کردن سلطنت چند هزارساله و ایستادگی در مقابل جنگ هشت ساله و متکی به پشتیبانی همه قدرتهای بزرگ دنیا را انجام دهند.
ایشان با تاکید بر اینکه امام دو کلمه «جمهوری» و «اسلامی» یعنی «حاکمیت اسلام» و «حاکمیت مردم» را گرهگشای همه مشکلات میدانستند، افزودند: هر زمان که مردم بهکار گرفته شدند و معیارهای اسلام رعایت شد، پیش رفتیم و هرجا که یکی از این دو رعایت نشد، پیش نرفتیم.
رهبر انقلاب به یک نمونه اشاره کردند و گفتند: اگر در اقتصاد، رشد کارگاههای کوچک و متوسط یعنی زمینه ورود مردم را به حوزه تولید فراهم کرده بودیم اکنون وضع اقتصادی بهتر بود.
ایشان افزودند: بنابراین اگر مسئولان حدود و موازین اسلامی را در مسائل داخلی و خارجی رعایت، و سازوکار حضور مردم در صحنه را نیز فراهم کنند، مشکلات حل خواهد شد.
حضرت آیتالله خامنهای در ادامه با اشاره به برخی بیانات امام(ره) درباره اسلام و مردمسالاری افزودند: از دیدگاه امام(ره)، اسلام از یک طرف «ضد تحجر و التقاط»، «ضد ظلم، استکبار، فساد و ویژهخواری»، «ضدسلطه آمریکا و دخالت بیگانگان»، «ضد اشرافیگری و اختلاف طبقاتی»، و از طرف دیگر «طرفدار محرومان و عدالتخواه» است.
ایشان همچنین در خصوص دیدگاه امام درباره مردمسالاری و انتخابات خاطرنشان کردند: امام انتخابات را «فریضه دینی» میدانستند و در وصیتنامه خود میگویند «عدم حضور در انتخابات در برخی مقاطع چه بسا گناهی در رأس گناهان کبیره باشد» و «کوتاهی در مشارکت، پیامدهای دنیوی و حتی تا نسلهای بعد داشته باشد که مستلزم بازخواست الهی است».
رهبر انقلاب اسلامی گفتند: به لطف خداوند بعد از رحلت امام، ملت ایران عطیه الهیِ مردمسالاری دینی را حفظ کرده و در مقابل توطئه دشمنان برای جدایی مردم از نظام و بیاعتقاد کردن آنها به اسلام و مردم سالاری دینی، محکم ایستادهاند.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: متأسفانه برخی با ادبیات مختلف، حرف دشمنان را تکرار میکنند. گاهی از لزوم ایدئولوژی زدایی و حرکت به سمت لیبرال دموکراسی میگویند، گاهی از موضع دلسوزی برای قداست دین وارد میشوند و حتی برخی هم می گویند ضوابط اسلامی با مردمسالاری قابل جمع نیست.
ایشان تأکید کردند: کسانی که این سخنان را تکرار می کنند، دلسوز ملت ایران نیستند و بهدنبال زدن ریشه اسلام هستند.
رهبر انقلاب با اشاره به قانون اساسی که در آن هم جمهوریت و هم اسلامیت درنظر گرفته شده است، گفتند: در قانون اساسی، از شروط رییسجمهور، «رجل سیاسی و مذهبی بودن» و «حفظ تقوا و امانت» است و این بدین معناست که رییس قوه اجرایی با اقدامات خردمندانه، در سیاست مصلحت مردم را در نظر بگیرد و در میدان اعتقادات نیز دین مردم را هدایت و حفظ کند.
ایشان در بخش دیگری از سخنانشان با اشاره به گرمتر شدن محیط انتخابات گفتند: دعوت مردم به حضور نیافتن در انتخابات با بهانههای واهی، عمل به خواست دشمنان است و اگر هر یک از دو رکن مردمسالاری و دین تضعیف شود، اسلام و ایران ضربه و سیلی خواهند خورد.
رهبر انقلاب افزودند: گفته میشود برخی بهعلت فشارهای معیشتی که همه ما آن را لمس میکنیم، برای شرکت در انتخابات مردد هستند یا برخی میگویند در دورههای قبل با شوق به فردی رأی دادیم اما در آخر دوره، منجر به دلخوری شد، بنابراین در انتخابات شرکت نمیکنیم. این موارد استدلالهای درستی نیستند و نباید ما را از مشارکت در انتخابات دلسرد کنند.
ایشان تأکید کردند: اگر نابسامانی، ناکارآمدی و ضعف در مدیریتها وجود دارد، باید آن را با انتخاب درست و خوب و روی کارآوردن مدیریت مردمی و اسلامی جبران کرد نه با شرکت نکردن در انتخابات.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر دقت در انتخاب و توجه به عملکرد کاندیداها افزودند: صرفاً به وعدهها و حرفها نمیتوان اکتفا کرد همچنانکه در قضیه مذاکرات هستهای هم که در جریان است، همواره به مسئولان گفتهایم به عمل کار برآید و به حرفها و وعدهها نمیتوان اعتماد کرد.
رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: کارآمدی را با حرف نمیشود تشخیص داد، بنابراین باید نگاه کرد که آیا گذشته و عملکرد کاندیداها، وعدههای آنها را تأیید و تصدیق میکند یا نه؟
ایشان در ادامه چند توصیه مهم به نامزدهای محترم داشتند.
رهبر انقلاب اسلامی با توصیه مؤکد به کاندیداها به پرهیز از بیان وعدههایی که از انجام آنها مطمئن نیستند، گفتند: دادن وعدههای بدون پشتوانه عملی جایز نیست و اینگونه وعده ها، گناه و به ضرر کشور است چون با محقق نشدن آنها مردم از انتخابات و نظام دلسرد میشوند بنابراین فقط وعدههایی بدهید که اهل فن آنها را تأیید میکنند.
حضرت آیتالله خامنهای، توقع دیگر از کاندیداها را صداقت با مردم و بیان شعارهایی دانستند که در دل خود به آنها کاملاً اعتقاد دارند و افزودند: کاندیداها با مردم صادق باشند و شعارهایی ندهند که به آنها اعتقاد ندارند.
رهبر انقلاب اسلامی، تشویق به مشارکت در انتخابات را وظیفه تک تک مردم دانستند و گفتند: تک تک مردم خود را موظف بدانند که همه آحاد مردم اعم از خانواده، دوستان و آشنایان را به مشارکت در انتخابات دعوت کنند و این، مصداق «تواصی به حق» است.
ایشان افزودند: توقع دیگر از کاندیداها این است که در صورت پیروزی، خود را به «عدالت اجتماعی»، «کاهش فاصله فقیر و غنی»، «مبارزه بدون ملاحظه با فساد»، «تقویت تولید داخلی و مبارزه با قاچاق و واردات بیرویه و افرادی که با پر کردن جیب خود از طریق واردات کمر تولید داخلی را میشکنند» متعهد بدانند.
حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: کاندیداها صراحتاً درباره این موضعات موضع بگیرند تا اگر بعد از انتخاب، عمل نکردند، دستگاههای نظارتی بتوانند از آنها سؤال و مؤاخذه کنند.
رهبر انقلاب در بخش پایانی سخنانشان یک تذکر ضروریِ دینی و انسانی درباره مسائل پیشآمده در جریان عدم احراز صلاحیت برخی ثبتنام کنندگان در انتخابات بیان کردند.
ایشان خاطرنشان کردند: به بعضی از افرادی که صلاحیتشان احراز نشد، ظلم وجفا شد و به آنها یا خانوادههایشان که خانوادههای محترم و عفیفی بودند، نسبتهای خلاف واقع داده شد که بعداً ثابت شد آن گزارشها غلط و خلاف است.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به انتشار این موارد در بین مردم و در فضای مجازیِ رها و بدون قید و بند، تأکید کردند: حفظ آبرو جزو بالاترین حقوق انسانها است بنابراین خواهش و مطالبه من از دستگاههای مسئول این است که مواردی را که گزارش خلاف واقع راجع به فرزند یا خانواده کسی داده شده، جبران کنند.
ایشان افزوند: خداوند متعال ما را از ظلم، هتک حرمت مؤمن و تخلف از وظایفمان محفوظ بدارد. امام بزرگوار را با اولیاء بزرگ خود محشور و او و شهیدان را از ما راضی کند و با تقدیر خیر برای ملت ایران، این انتخابات را جزو انتخابات دشمنشکن قرار دهد.