
emamian
پیام رهبرانقلاب به پنجاه و پنجمین نشست اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی که امروز حجتالاسلام احمد واعظی نماینده مقام معظم رهبری در امور دانشجویان در اروپا آن را در نشست مجازی این اتحادیه قرائت کرد، به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
دانشجویان عزیز
هر روز که میگذرد اهمیت نقش جوانان در پیشرفت کشور و تضمین آیندهی آن بیشتر آشکار میشود. بلیّهی عمومی کرونا هم این را یکبار دیگر به اثبات رسانید. همت و انگیزه و امید شورانگیز جوانان در این ماجرا نیز مانند بسیاری از مسائل کشور، پیشران گشایشهای علمی و عملی شد. این یکی از برترین افتخارات انقلاب اسلامی است که توانسته است نشان «نقشآفرینی در مسائل اساسی» را بر سینه جوانان برومند کشور بنشاند.
از شما دانشجویان عزیز انتظار میرود که در این فرصت مغتنمی که در اختیار شما است، خود را هر چه بیشتر به صلاحیتهای علمی و دینی و اخلاقی آراسته کنید و آمادهی نقشآفرینی شوید، و اتحادیهی انجمنهای اسلامی در اینباره دارای وظیفهئی سنگینتر و البته افتخارآمیزتر است.
والسلام علیکم و رحمةالله
سیّدعلی خامنهای
پیام آیت الله صافی گلپایگانی به مناسبت حلول ماه رجب
آیت الله صافی گلپایگانی از مراجع تقلید شیعیان یکشنبه بیست و ششم بهمن به مناسبت حلول ماه مبارک رجب برای استفاده هرچه بیشتر مؤمنین از فرصت بندگی، یادداشتی را خطاب به مؤمنین نوشته است.
متن این یادداشت به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام بر ماه مبارک رجب، سلام بر رجبیّون، سلام و تحیّات و غفران و رحمت الهی بر روزه داران این ماه، سلام بر عزیزانی که ندای «این الرجبیّون» را لبیّک گفته، و بر سر سفره رحمت خداوند متعال نشسته و از نعمتهای بیکران آن بهرهمند میشوید. بر خود ببالید و به این سعادت بزرگ، افتخار نمائید، و شکر خدای منّان را بجا آورید.
کدام لذّت دنیایی را میتوان با این لذّات حالات خوش معنوی مقایسه نمود؟ کجایند آنان که به فکر عیش و نوش مادّی و تفریحهای غیرسالم همراه با گناه و لذّات زودگذر دنیا هستند؟! أین الملوک و ابناء الملوک؟
آیا میتوان برای قُرب به خداوند و رسیدن به مقام والای انسانیّت ارزش مادّی معیّن نمود؟ آیا میتوان لحظههای پرفیض و با نشاط سحر و افطار شما روزهداران ماه رجب را با زمان دیگران مقایسه نمود؟ هرگز، هرگز، اینجاست که باید آیه شریفه قرآن را با توجّه و تدبّر تلاوت نمود:
«یا أیّها الّذین آمنوا استجیبوا لله و للرّسول إذا دعاکم لِما یُحییکم؛ ای کسانی که به خدا و پیامبر ایمان آوردهاید، به خداوند و پیامبر او پاسخ بگویید آنگاه که شما را میخوانند تا حیات و زندگی واقعی به شما هدیه کنند.»
آری، این است حیات حقیقی و این است زندگی سرشار از معنویّت و روح پاک و تهذیب نفس و تقرّب به خداوند متعال، خود را برای انجام وظایف و تکالیف الهی آماده میکنیم و به پیامبر بزرگ رحمت حضرت ختمی مرتبت صلّی الله علیه و آله عرض میکنیم:
در این دوره که وجود نازنین و شریف دوازدهمین فرزند برومند شما امام عصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف در غیبت بسر میبرند، ما با تمام وجود اعلام مینمائیم که مانند یک سرباز فداکار و آماده، از احکام نورانی اسلام و معارف غنی اهل بیت علیهم السلام حمایت نموده و وظیفه خود میدانیم امر به معروف و نهی از منکر را میان جامعه خود انجام داده و با بدعتها و مطالب انحرافی از دین برخورد داشته و این افتخار را تا ظهور موفور السرور آن ولیّ دوران و قطب عالم امکان برای خود محفوظ بداریم.
عزیزانم! این اوقات گرانبها را غنیمت داشته و برای خود و دیگران و برای نجات ممالک اسلامی از دشمنان اسلام و پیروزی و سربلندی مسلمانان جهان دعا کنید، و فرج حضرت بقیة الله الأعظم عجّل الله تعالی فرجه الشریف را از خداوند متعال مسئلت نمائید؛ أللّهم عجّل و قرّب زمانه و اجعلنا مِن اَعوانه واَنصاره آمین ربّ العالمین. از همه شما التماس دعا دارم.
بررسی دیدگاه «علامه محمداقبال لاهوری»، در باره وحدت میان مسلمین:
علامه اقبال لاهوری، با الهام از آیات قرآن و سنت نبوی، وحدت مسلمین را امری ضروری و غیر قابل انکار میداند، به نظر وی بنیاد اصلی اسلام نیز بر پایه وحدت گذاشته شده است.
وی با توجه به آیۀ 13 سورۀ حجرات معتقد است: «دعوت اسلام به امت است نه قبیله و گروه. و امت آن گروه انسانی مورد نظر است که اساس و پایۀ اتحاد آنها فقط اشتراک در ایمان و عقیدۀ مشترک باشد.
در اسلام تصور اتحاد انسانی بر اساس اشتراک ایمانی آنها است و همانطور که اختلاف نسل و رنگ و زبان را از بین میبرد، آنان را از بند منطقه و وطن نیز آزاد میکند.» (جاوید اقبال، زندگی و افکار علامه اقبال لاهوری، ج 1، ص 191).
نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران: شهدای اهل سنت باعث افتخار ایران اسلامی هستند
حجت الاسلام و المسلمین یوسفعلی شکری روز چهارشنبه در این نشست که در سالن دبیرخانه شورای برنامهریزی مدارس علوم دینی اهل سنت برگزار شد با اشاره به آیاتی از قرآن کریم، گفت: اگر در زندگی فردی و اجتماعی موفق به شناسایی شیطان درون خود شویم و از گناهان پیروی نکنیم بنا بر فطرت توحیدی در مسیر حق قرار میگیریم.
نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران با بیان اینکه ملاقات پروردگار و حضرت حق هدف نهایی همه ما انسانها است به شرط اینکه از مسیر و هدف شناخت کافی داشته باشیم، افزود: شیطان شناسی از مهمترین برنامههای انبیای الهی است که در سوره انبیا، شعرا و هود به آن اشاره شده است تا بدین وسیله انسانها را به خداشناسی دعوت کنند.
حجت الاسلام و المسلمین شکری، ادامه داد: اگر هدف ما خداشناسی و رسیدن به خدا باشد باید راه رسیدن به خدا را هم بدانیم لذا طاغوت شناسی در این مسیر اجتنابناپذیر است تا مشخص شود برای چه کسی مجاهدت کردهایم.
وی خاطرنشان کرد: کسی میتواند شهید شود که همه محورهای گفته شده را مورد توجه قرار دهد یعنی علاوه بر خداشناسی و شناخت حق از باطل و با تأسی از پیامبر اکرم(ص) در این راه شهید شود.
حجت الاسلام والمسلمین شکری با بیان اینکه به کشتهشدگان در راه خدا شهید میگویند به این دلیل که همواره در مسیر شهادت بودهاند، گفت: سرانجام زندگی شهدا به شهادت ختم شد به این دلیل که آنها در مسیر اطاعت از خدا، رسول خدا(ص) و اولوالامر قرار داشتند.
وی با اشاره به حضور پر افتخار شهدای اهل سنت در کشور، گفت: شهدای اهل سنت باعث افتخار هستند و به آنها افتخار میکنیم چرا که در مقابل کفر و شرک ایستادند و در مناطق مختلف کشور را از لوث وجود مستکبران پاک کردند.
نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران ضمن قدردانی از همه شهدای اهل سنت در کشور از پیشمرگان کردستان یاد کرد و گفت: پیشمرگان کرد در کنار شهید بروجردی و شهید کاوه با استکبار جنگیدند و خون آنها به هم آمیخت و در کنار سایر شهدای اهل سنت در یاری رساندن به انقلاب اسلامی تلاش کردند.
«ماموستا اقبال بهمنی» رییس مرکز بزرگ اسلامی سنندج، «ماموستا مامد کلشی نژاد» امام جمعه اهل سنت ارومیه، «مولوی حسن فاضل سرکوهی» امام جمعه اهل سنت مسجد جامع توحید مشهد، «آخوند قزل» امام جمعه اهل سنت قازان قایه، «شیخ محمد صدیق فهیمی» امام جمعه و عضو شورای روحانیت بندر عباس، «شیخ خلیل افرا» امام جمعه موقت کنگان و رییس هیئت افتاء و عضو شورای برنامهریزی مدارس علوم دینی اهل سنت، «شیخ مصطفی نوری» امام جمعه گلهدار، «شیخ منصور حسینی» مدیر مدرسه علوم دینی گلهدار و «ماموستا عبدالرحمن مرادی» امام جمعه اهل سنت کرمانشاه از سخنرانان حاضر در این نشست بودند.
امام جماعت منطقه آروا اوگاندا: اهمیت اتحاد اسلامی از دیدگاه سیاسی و اجتماعی
شیخ شعبان ابوجعفر امام جماعت منطقه آروا اوگاندا در گفتگو با تقریب با اشاره به اینکه منظور از اتحاد اسلامی، یکپارچگی مسلمانان و وحدت پیروان مذاهب گوناگون به رغم اختلافات مذهبی در برابر خصم دین اسلام و بیگانگان است، گفت: اتحاد به معنای یکی شدن پیروان مذاهب گوناگون نیست زیرا ایجاد چنین وحدتی نه امکان پذیر است و نه مورد نظر طرفداران وحدت اسلامی است.
وی با بیان اینکه اتحاد اسلامی حتی به معنای شیعه شدن سنی، یا سنی شدن شیعه نیست، افزود: مراد از همگرایی، کنار گذاشتن مسائل اختلافی و اتکا بر محورهای مشترک و پایه قرار دادن آنها در تعامل با یکدیگر و تحولات مربوط به جهان اسلام و مناسبات بین المللی است، به گونه ای که مسلمانان ورای اختلافات و با جلوگیری از تفرقه در مسائل جهان اسلام، هم سو و یکپارچه حرکت کنند. به معنایی دیگر اختلاف دیدگاهها نباید مانع از برادری اسلامی و اتحاد صفوف مسلمانان در برابر دشمنان شود. به همین دلیل است که از اتحاد شیعه و سنی، معنای دست برداشتن و کوتاه آمدن از اصول و اعتقادات خود به دست نمی آید.
او در ادامه اظهار داشت: همزیستی مسالمت آمیز این گونه است که با توجه به اینکه بین دو مذهب، اشتراکات بسیاری وجود دارد، پیروان هر دو گروه باید بر اساس این ارزشها به هم نزدیک شوند و برای حفظ و تعالی اسلام با یکدیگر همکاری و همیاری داشته باشند.
شیخ شعبان ابوجعفر افزود: این مساله زمانی حائز اهمیت می شود که بدانیم در دنیای اسلام دشمن واحدی وجود دارد؛ یعنی دشمنان اسلام، دشمن هر دو مذهب هستند. دین اسلام هم با درنظر گرفتن چنین خطری بر اصل وحدت و اتحاد از دیدگاه سیاسی و اجتماعی آن تاکید کرده است، لذا قرآن مؤمنان را برادران یکدیگر خوانده و فرموده است: (إِنَّمَا الْمؤْمِنُونَ إِخوَةٌ) که این پیوند اخوت و برادری در میان مسلمانان مدینه چنان مستحکم شد که تا مدتی پس از عقد اخوت، آنان از یکدیگر ارث می بردند تا اینکه با نزول آیۀ: (وَأُولُو الْأَرْحَامِ بعْضُهُمْ أَوْلَی ببَعْضٍ) این حکم نسخ شد.
بنابراین امروزه وحدت اسلامی بسیار ضروری تر از گذشته است و اختلافات نتیجه ای جز از بین رفتن سرمایه ها و سوء استفاده دشمن نخواهد داشت.
مسجد «شیخ الاسلام» در پاکستان با تلاوت قاری ایرانی افتتاح شد
به دعوت دانشگاه بین المللی منهاج القرآن لاهور، هیات ایرانی متشکل از حاج کریم منصوری قاری صاحب نام و بین المللی ایران، «محمد سرخابی» معاون سفارت جمهوری اسلامی ایران در اسلامآباد، «محمدرضا ناظری» سرکنسول ایران در لاهور و «جعفر روناس» رئیس خانه فرهنگ کشورمان در مراسم افتتاح مسجد بازسازی شده شیخ الاسلام با معماری ترکیبی ایرانی و اسلامی شرکت کرد.
ساخت جامع مسجد منهاج القرآن در مارس ۱۹۸۷ میلادی به پایان رسید اما مرحله بعدی و تکمیلی این مسجد، پس از سفرهای متعدد علامه «طاهر القادری» رئیس مجموعه منهاج القرآن به کشورهای اسلامی از جمله ایران و ترکیه مورد توجه جدی قرار گرفت. در زیباسازی این مسجد از معماری و طرز ساخت مساجد در ایران، ترکیه، مراکش و سمرقند استفاده شده است، این مسجد توسط معماران پاکستانی پس از تحقیق و پژوهش در مدت نزدیک به ۳ سال تکمیل شده است.
تزئینات محوطه اصلی و درونی مسجد به سبک معماری ایرانی و محوطه خارجی و شبستان نیز با تاسی از معماری ترکیه و مراکش زیباسازی شده است. نمای بیرونی مسجد نیز با ترکیبی از سبک معماری مساجد بخارا و سمرقند الگو برداری شده است.
براساس این گزارش، «اقبال احمدخان» معاون رئیس دانشگاه بین المللی منهاج القران در ابتدای این مراسم ضمن استقبال گرم از میهمان ایرانی درباره موضوعات مختلف از جمله اهداف تاسیس دانشگاه منهاج القران و عملکرد آن توضیحاتی ارائه کرد.
وی با بیان اهمیت آشنایی مردم پاکستان بویژه جوانان این کشور با فرهنگ، هنر، تاریخ و تمدن ایران، آمادگی این نهاد آموزشی را برای برگزاری نشست دو جانبه و تخصصی برای بررسی راهکارهای مختلف تقویت همکاری بین دانشگاه منهاج با خانه فرهنگ ایران در لاهور اعلام کرد.
«حسین محی الدین قادری» معاون رئیس هئیت امنای دانشگاه بین المللی منهاج القران در لاهور نیز با استقبال از حضور میهمانان ایرانی ضمن معرفی دانشگاه منهاج و سایر مراکز آموزش عالی مرتبط با این دانشگاه در دیگر شهرهای پاکستان گفت: هدف از تاسیس مجموعه دانشگاه منهاج القران، آموزش و تربیت موثر جوانان مسلمان و آشنایی غیر مسلمانان با اسلام حقیقی و تقویت گفتگو بین ادیان و همچنین تمرکز و تحقیق بر موضوع اقتصاد و بانکداری اسلامی است.
وی از ایران به عنوان کشوری مهم و اسلامی در جهان اسلام نام برد و خاطرنشان کرد: ایرانیان و شخصیتهای برجسته این کشور در طول تاریخ نقش مهم و برجستهای در گسترش فرهنگ اسلامی در کشورهای همسایه از جمله شبه قاره هند داشتند.
در ادامه هیات ایرانی در صحن مسجد جامع شیخ الاسلام دانشگاه منهاج القران حضور یافتند. این مراسم با حضور جمع انبوهی از نمازگزاران برگزار و از عطر معنوی صوت دلنشین قرآن حاج کریم منصوری قاری بین المللی کشورمان معطر شد.
علامه «محمد طاهر القادری» موسس و بنیانگذار سازمان علمی-پژوهشی منهاج القرآن و سازمانهای مردم نهاد اسلامی و بین المللی از طریق ویدیو کنفرانس به ایراد سخن پرداخت. وی با بیان اینکه مسجد دانشگاه منهاج که با معماری کاملا اسلامی و با تبعیت از معماری کشورهای تمدن ساز مهم در منطقه از جمله ایران و آسیای میانه بازسازی و نوسازی شده است گفت: مساجد کانون یکتاپرستی باید از زیباییهای معنوی برخوردار باشند. هنرهای بدیع وابسته به معماری از قرون اولیه اسلام آغاز شد و با گذشت قرنها مراحل رشد و شکوفایی را طی کرد باید از این تمدن غنی اسلامی حفاظت کنیم.
در پایان این مراسم معنوی «محمد سرخابی» معاون سفارت جمهوری اسلامی ایران در پاکستان، طی سخنانی با بیان اهمیت وحدت جهان اسلام گفت: در زمان حساس کنونی اتحاد آغاز خوبی برای اقدامات بزرگ برای کشورهای اسلامی است.
وی خاطرنشان کرد: امیدواریم ساخت این مسجد باشکوه برای مردم مسلمان پاکستان برکت و برای مسلمانان جهان اتحاد را به دنبال داشته باشد.
در پایان این مراسم معنوی، نماز پرفیض جمعه با حضور نمازگزاران و میهمانان ایرانی برگزار شد.
ناو بندر مکران، گامی مهم در راستای قدرت افکنی دریایی ایران
نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر با مجهز شدن به انواع شناورهای بومی جدید اعم از شناورهای سطحی و زیر سطحی به قدرت دریایی بزرگی در حوزه خلیج فارس وشمال اقیانوس هند تبدیل شده است.
با این حال برای تحقق عنصر راهبردی نیروی دریایی ارتش در اختیار داشتن توان «قدرت افکنی» Power projection یعنی توانایی استفاده از توانمندی نظامی و انجام عملیات دریایی در نقاط دور دست به ویژه دریاهای آزاد اهمیت حیاتی دارد.
برای رسیدن به این هدف در اختیار داشتن شناورهای بزرگی به نام «ناو بندر» که توان انجام دادن عملیات در دور دست را چه از لحاظ لجستیکی و چه از نظر تجهیزات و مقدورات رزمی فراهم کند ضروت تام دارد.
ناو بندرها به عنوان یک پایگاه دریایی متحرک عمل کرده و بخشی از زیرساختهای کلیدی هستند که نیروها و تجهیزات گسترش یافته در دریا را پشتیبانی میکنند.

ارتقای توانمندی دریایی
با به خدمت گرفتن «ناوبندر مکران» Makran port ship نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران صاحب یک شناور چند منظوره و البته بزرگترین شناور نظامی در اختیار کشورهای غرب آسیا شده که تراز نظامی آن را در جهت عمق بخشی به قابلیت های راهبردی افزایش می دهد.
ناوبندر مکران اولین ناو بالگرد بر ایران و یکی از جدیدترین شناورهای ارتش جمهوری اسلامی ایران است که روز چهارشنبه 24 دی 1399، در آغاز رزمایشی که نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی در دریای عمان برگزار کرد، در مراسمی به نیروی دریایی پیوست.
این ناو بندر از نوسازی یک نفتکش ساخته و تجهیز شده است. به گفته امیر دریادار «حسین خانزادی» فرمانده نیروی دریایی ارتش، ناوبندر عنصر اصلی یک گروه رزمی است که معمولاً به همراه چند شناور دیگر در دریا حرکت میکند و این شناورهای همراه، بخشی از امنیت آن را تامین میکنند.
به گفته وی، ناوبندر مکران معادلات دفاعی را در منطقه تغییر می دهد که این امر با توجه به اینکه با اتکا به توان بومی کشور و یک راهکار اثبات شده در دنیا صورت گرفته در آینده هم قابل تکرار بوده و هم شناور مذکور قابلیت پذیرش بهسازیهای بعدی را نیز دارد.

فرمانده نیروی دریایی ارتش خاطرنشان کرد: ساخت ناوبندر مکران برای پشتیبانی و عدم بازگشت پنج تا شش هزار کیلومتری ناوگان دریایی به بنادر امن برای تامین اقلام مورد نیاز ساخته شده است.
ناوبندر مکران وظیفه پشتیبانی از ناوگروههای رزمی نیروی دریایی ارتش در آبهای بینالمللی و دور دست به ویژه منطقه شمال اقیانوس هند، تنگه بابالمندب و دریای سرخ را برعهده دارد.
توانمندی های ناو بندر مکران
نیروی دریایی ارتش با توجه به نیازهای خاص خود، تغییرات لازم را روی یک شناور نفتکش در اختیار گرفته شده ساخت سال 2009 صورت داد تا به شناوری متناسب برسد.
این نفتکش مدتی در بندرعباس کنار اسکله قرار داشت و اوایل شهریور 1399 برای ادامه تغییرات ساختاری به مجتمع صنایع دریایی شهید درویشی وزرات دفاع در بندرعباس برده شد و در حوض خشک این مجتمع قرار گرفت. پس از سه ماه و نیم، در نیمه دوم آذر1399، به آب انداخته شد و مراحل پایانی کار ادامه یافت.
علاوه بر اورهال، بازسازی پل فرماندهی، سازه و عرشه این نفتکش و تبدیل آن به ناو بندر با همکاری معاونت جهاد خودکفایی و تحقیقات صنعتی نیروی دریایی ارتش صورت گرفت.

ناوبندر مکران در 24 دی 1399 به طور رسمی با شماره بدنه 441 به خدمت نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران درآمد. لزوم رفع مشکل خدمات دهی به شناورهای رزمی نیروی دریایی در خلیج عدن سبب شد تا فرایند توسعه ناوبندر مکران به دو فاز تقسیم شده و در فاز اول تنها با کمتر از 3 ماه کار اجرایی، مکران آماده اعزام به مأموریت شود. فاز بعدی نیز شامل برخی تغییرات دیگر در سال آتی اجرایی خواهد شد.
مقدورات
در ناوبندر مکران با توجه به نوع نیاز های نیروی دریایی، ظرفیت مخازن سابق نفتکش حفظ شده و تنها به منظور حمل سوخت و آب و آذوقه کمترین تغییرات لازم را دریافت کرده است. توانایی حمل 80 هزار تن سوخت و 20 هزار تن آب سبب می شود تا ناوبندر مکران بتواند در مدت 93 روز، یک دور به دور کره زمین حرکت کرده و تا 10 بار این قابلیت را بدون مراجعه به ساحل داشته باشد.
این غیر از قابلیت پشتیبانی از ناوهای رزمی در همین فرض مأموریتی است. برای مقایسه باید گفت ناو خارک 18 هزار تن سوخت حمل می کند و در صورت پشتیبانی همزمان از ناوهای رزمی، ماندگاری آن در دریا نیز به میزان محسوسی کمتر می شود.
از نظر ظاهری اصلیترین تغییر در ناوبندر مکران نسبت به شناور نفتکش پایه، افزوده شدن یک رو سازه برای نشست و برخاست بالگرد در نیمه جلویی عرشه است که حدود یک سوم طول این ناو را در برگرفته و حدود 90 متر بوده و عرض آن برابر عرض بدنه است.
این عرشه وسیع، امکان استقرار همزمان پنج بالگرد و روشن کردن همزمان موتور و آمادگی برای برخاست را را به آنها می بخشد. ترکیب بالگردهای مستقر در این ناوبندر می تواند شامل 2 بالگرد «بل 212»، 2 بالگرد «سی کینگ» و یک بالگرد «آر اچ 53 دی سی استالیون» باشد.

ناو بندر مکران با توانایی حمل همزمان پنج فروند بالگرد در واقع میتواند به صورت یک پایگاه متحرک هوادریا عمل کرده و با بهره گیری ازبالگردهای مین روب، ضد زیردریایی و رزم سطحی از عملیاتهای نیروهای ویژه و همچنین عملیاتهای موشکی، پشتیبانی کند. یک جرثقیل سنگین هم برای مأموریت های ناوبندر مکران به وسط عرشه و با فاصله از عرشه فرود بالگردها نصب شده است.
علاوه بردو سکوی پرتاب کانتینری موشک، شش موضع استقرار توپخانه پدافندی و انواع سامانه های جنگ الکترونیکی بر فراز دکل تعبیه شده روی مکران نیز نصب شده که در فضای نبردهای مدرن امروزی ارزش بسیار بالایی دارند.
علاوه بر سامانه های شناسایی و پشتیبانی الکترونیک ساخت صنایع دفاعی کشور، رادارهای دریایی باند ایکس X و سامانههای مخابرات دریایی نیز روی سازه ناوبندر مکران قابل تشخیص است.
این ناو بندر با تجهیز به انواع سامانههای به روز جمع آوری اطلاعات میتواند در نقش یک ناو اطلاعاتی به اجرای مأموریت پرداخته و هرگونه اطلاعات را جمع آوری، پردازش و تحلیل کرده و از کیلومترها دورتر در اختیار مراکز فرماندهی و کنترل در ساحل قرار دهد.
نوع و تعداد موشک های مستقر شده در ناو بندر مکران هنوز مشخص نشده اما شیوه استقرار کانتینری موشک برای اولین بار است که در شناورهای نظامی ایران مشاهده می شود.
موشک های برد بلند قدیر با برد 300 و ابومهدی با برد بیش از هزار کیلومتر گزینه های اصلی احتمالی برای موشک های ضد کشتی در ناوبندر مکران هستند که در داخل کانتینرها حمل می شوند.

چهار قایق تندرو با ظرفیت 12 نفر و مجهز به راکت انداز 11 لوله 107 میلیتمری و چهار زیردریایی عملیات ویژه السابحات- 15 به همراه ظرفیت 150 نیروی عملیات ویژه از دیگر قابلیت های ناوبندر مکران است.
همچنین پهپادهای مختلفی قابلیت اجرای عملیات از روی ناوبندر مکران را دارند از جمله پهپاد عمود پرواز پلیکان با برد 1200 کیلومتر که مجهز به سامانه های الکترواپتیک بوده و توانایی اجرای عملیات شناسایی و هدفیابی و نظارت هوایی روی محیط پیرامونی شناور را در فواصل مختلف دارد.
یکی از نکات مهم پیرامون ناوبندر مکران، امکان پشتیبانی گسترده از عملیات های تهاجمی در سواحل دشمن با افزوده شدن ظرفیتهای آتی در فاز بعدی توسعه است که از این نظر بخشی از نیاز به توسعه توانایی عملیاتهای آبی-خاکی را نیز برای ارتش جمهوری اسلامی ایران برآورده خواهد کرد. اخباری از تجهیز به موشکهای پدافند هوایی عمودپرتاب برد کوتاه نیز در فاز بعدی توسعه مکران وجود دارد.

مشخصات ناوبندر مکران:
- طول حدود 228 متر و عرض 42 متر و تناژ جابجایی نهایی 121هزار تن، سرعت نهایی 15 گره دریایی معادل 27.5 کیلومتر بر ساعت، ارتفاع آبخوری 21.5 متر
- قابلیت حمل 5 تا 7 فروند از انواع بالگردهای حتی سنگین خصوصاً سه نوع بالگرد یگان هوادریای نیروی دریایی شامل بل 212، سی کینگ و سی استالیون، مجهز به انواع تسلیحات دفاعی و تجهیزات جنگ الکترونیک، مجهز به سامانه های موشکی کروز ضد کشتی
- برخورداری از بدنه دو لایه به دلیل استفاده از شناور نفتکش به عنوان مبنا، ظرفیت بسیار بالا برای حمل دهها هزار تن ملزومات مختلف اعم از سوخت، آب و اقلام پشتیبانی، قابلیت دریانوردی اقیانوسی طولانی مدت، قابلیت ماندگاری و برد بسیار بالا، استقرار تیم های عملیات ویژه و قایق های تندرو و پشتیبانی از عملیات های خاص، امکان ارائه خدمات فنی و تعمیرگاهی به یگان های شناور در مأموریت آبهای آزاد
بیانات در ارتباط تصویری با مردم آذربایجان شرقی
بسم الله الرّحمن الرّحیم
والحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
به مردم عزیز تبریز و آذربایجان سلام و تحیّت عرض میکنم و روز تاریخی و فراموشنشدنی بیستونهم بهمن را که امسال متأسّفانه به خاطر ضرورت به این صورت برگزار میشود گرامی میدارم. ما هر سال در این حسینیّه با حضور شما مردم عزیز و فضای پُرشوری که احساسات آذربایجانی و تبریزی شما ایجاد میکرد دلخوش بودیم و شما را از نزدیک زیارت میکردیم؛ امسال متأسّفانه این [امکان] فراهم نیست؛ و این هم جزو حوادث گوناگون زندگی است؛ هر روزی به یک نحوی است. انشاءالله امیدواریم که بزودی این موانع هم برطرف بشود.
ضرورت بهرهگیری از برکات ماه رجب
حلول ماه رجب را به همهی شما عزیزان، به اهالی تبریز و آذربایجان،و به عموم مردم ایران تبریک عرض میکنم و امیدوارم که همه از برکات معنوی این ماه بهره ببرند. خب بله در این ماه، اجتماعات وجود ندارد و آنچه هر سال برای مردم در اجتماعاتِ عبادی و حال و ذکر و توجّه میسّر بود، امسال نیست لکن در خانهها از دعاهای رجب غفلت نشود؛ دعاهای بسیار خوبی است، و این تعطیلی موقّتِ اجتماعات نبایستی موجب بشود که ما از برکات این ماه و از عبادت و دعا و توسّل به درگاه الهی غافل بشویم.
آنچه امروز عرض خواهم کرد، چند کلمه در آغاز در مناقب تبریز و آذربایجان است. با اینکه در این زمینه زیاد صحبت کردهایم امّا تصوّر بنده این است که این حرفها باید تکرار بشود تا ذهن جوانهای عزیزِ ما بخصوص جوانهای عزیزِ آن خطّه با این حقایق بیشتر آشنا بشود؛ چند کلمه در باب یادمان بیستونهم بهمن ۵۶ -این حادثهی تاریخی بسیار مهم- و چند جمله دربارهی درسی که امروز باید از این حادثه بگیریم و استفاده کنیم و با بهرهبرداری از این درس بزرگ، ضعفهایی را که امروز داریم باید برطرف کنیم. یک کلمهی کوتاه هم دربارهی انتخابات عرض خواهم کرد.
افتخارات تبریز و منطقهی آذربایجان: ۱) منطقهای نخبهپرور
امّا در باب تبریز، خب حادثهی بیستونهم بهمن ۵۶ یک حادثهی پُرافتخارِ جهادی و عملیّاتی بود؛ کار مهمّی بود و واقعاً مایهی افتخار مردم تبریز است، لکن افتخارات آذربایجان و افتخارات تبریز به این کار جهادی و امثال این کار جهادی محدود نمیشود؛ دامنهی افتخارات این شهر و این منطقه بسیار گستردهتر است؛ من چند نمونه را عرض میکنم:
یکی مسئلهی نخبهپروری است. منطقهی آذربایجان، بخصوص تبریز هم در علم، هم در هنر، هم در سیاست، یک منطقهی نخبهپرور است. در علم، هم علوم دینی و هم علوم طبیعی و مادّی، در این ۱۵۰ سال اخیر -حالا قبل از آن را من خیلی تتبّع نکردهام- این منطقه از لحاظ [پرورش] فقهای بزرگ، از لحاظ حکمای بزرگ، از لحاظ متکلّمین، از لحاظ دانشمندان علوم طبیعی، یک منطقهی ممتاز و حقیقتاً نخبهپرور است؛ پس نخبهپروری در علم، نخبهپروری در هنر [که به عنوان] یک نمونه از شعرای تبریز، هنرمندان تبریز، هنرمندان اقسام هنرها، مرحوم شهریار (رحمة الله علیه) را اسم میآورند و اسم میآوریم که بنده هم معتقدم، منتها فقط ایشان نبودند؛ شعرای زیادی در تبریز [بودند] که به فارسی یا ترکی شعر میگفتند. همچنین در سیاست هم آذربایجان شخصیّتهای برجستهای را در گذشته و امروز تقدیم کرده؛ بنابراین یکی از خصوصیّات این منطقه نخبهپروری است که این را باید نگه داشت، باید حفظ کرد.
۲) جریانسازی در تحوّلات تاریخی دوقرن اخیر
نکتهی دیگر، جریانسازی در تحوّلات تاریخی و سیاسی کشور است. باز در همین ۲۰۰ سال اخیر، ۱۵۰ سال اخیر وقتی که نگاه میکنیم، [آذربایجان] یک منطقهی جریانساز بوده است. یک وقت [هست که] کسی به یک ماجرایی ملحق میشود، یک وقت کسی در یک ماجرا، جریان ایجاد میکند، تحوّل ایجاد میکند، در ایجاد آن جریان و تداوم آن جریان تأثیرگذاری میکند؛ تبریز و آذربایجان از این قبیل بوده است. از دورهی فتوای تحریم تنباکوی مرحوم میرزای شیرازی که مرحوم حاج میرزا جواد مجتهد که یکی از برجستگان علمای تبریز و خانوادهی معروف مجتهد و مجتهدی هستند در این منطقه اثرگذار بودند؛ خب، میرزای شیرازی در سامرّا بودند؛ اگر علمای بلاد ایران مثل میرزای آشتیانی(۲) در تهران و ایشان در اینجا و بعضی از علمای دیگر در مناطق دیگر نبودند، این فتوا همهگیر نمیشد و آن اثر مطلوب را نمیگذاشت. اینجا مرحوم حاج میرزا جواد در این زمینه فعّال وارد میدان شدند. در مشروطه همین طور -که حالا بعد عرض خواهم کرد، اشاره خواهم کرد- پس بنابراین در تحوّلات تاریخی و سیاسی کشور، این منطقه و بالخصوص شهر تبریز و به طور کلّی منطقهی آذربایجان دارای این روحیهی جریانسازی بودند.
۳) دژ استوار در مقابل حملات خارجی
نکتهی بعدی [این است که] آذربایجان دژ استوار ایران در مقابل حملات خارجی بوده؛ یعنی ما با همسایههای متعرّض و متجاوز -چه روسیهی تزاری، چه عثمانی سابق، چه شوروی- همواره با حملاتی مواجه بودهایم؛ اگر چنانچه آذربایجان نبود و تبریز نبود و مقاومتها نبود و ایستادگیها نبود و جانفشانیها نبود، ممکن بود این تعرّض به مناطق مرکزی کشور هم کشیده بشود. آذربایجان، سد و دژ مستحکمی بوده است که همواره این حملات را پس زده و جلوی آنها را گرفته.
۴) دلبستگی به اسلام و غیرت شدید به ایران
یک نکتهی بسیار مهم این است که منطقهی تبریز و آذربایجان دو ویژگی هویّتی ثابت و همیشگی داشتهاند: یکی عبارت است از دلبستگی عمیق به اسلام و به دیانت اسلامی؛ و دوّمی غیرت و حمیّت شدید نسبت به ایران؛ این همیشه در دورانهای مختلف در آذربایجان وجود داشته که به اسلام و ایران آنچنان اهمّیّت دادهاند و دربارهی آن آنچنان حمیّت نشان دادهاند که واقعاً یک برجستگی مهمّی است؛ آذربایجانیها مکرّر در برابر توطئههای بیگانگان که میخواستند تجزیه کنند مناطق مختلف ایران را، در این منطقه در مقابل این تجزیهطلبیها ایستادهاند و یکپارچگی کشور را حفظ کردهاند.
۵) داشتن چهرههای نقشآفرین در مسائل کشور
یک نکته، نقشآفرینی چهرهها است. چهرههای نقشآفرین در کلّ مسائل کشور در این منطقه زیادند؛ همین طور که عرض کردم، در ماجرای تنباکو مرحوم حاج میرزا جواد، در اوایل قضایای مشروطه ستّارخان و باقرخان -که باقرخان با پدر ما هممحلّه بودند، ایشان دیده بود باقرخان را در محلّهی خیابان- و بعد در یک برههی دیگر، وقتی که روسها وارد تبریز شده بودند و آنجا بودند، مرحوم ثقةالاسلام(۳) و علمای بزرگ دیگری مجاهدت کردند، مبارزه کردند و به شهادت رسیدند. بعد در یک برههی دیگر، حرکت شیخ محمّد خیابانی و میرزا اسماعیل نوبری که اینها وارد میدان شدند و کارها کردند که به شهادت خیابانی منتهی شد. در بحث انقلاب، در مسائل مقدّماتی انقلاب، از روز اوّل، یعنی از سال ۴۲ که نهضت شروع شد، جزو علمای دستگیرشدهی از سراسر کشور سه نفر از علمای معروف تبریز بودند. بعد هم در حوادث گوناگون در روزها و اوقات مُشرف به انقلاب هم حرکت مرحوم قاضی(۴) و دیگران؛ بعد در مسائل خود انقلاب، شهید مدنی و شهید قاضی؛ در دفاع مقدّس، شهید باکری و امثال اینها؛ دهها نفر از این قبیل شخصیّتهای برجسته هستند که اینها چهرههای نقشآفرینند، اینها چهرههای فراموشنشدنیاند. من عرض میکنم نباید گذاشت این تاریخ پُرافتخار به دست فراموشی سپرده بشود؛ این تاریخ را باید حفظ کرد. یقیناً بدون یک روایت درست از تاریخ آذربایجان، هر روایتی از تاریخ ایران ناتمام و ناقص است. در روایت درست مسائل آذربایجان، افرادی که اهل این کار هستند، کسانی که علاقهمند هستند، بایستی وارد بشوند. این، چند جملهی کوتاه دربارهی آذربایجان و تبریز.
ویژگیهای مردم آذربایجان در خلق حماسهی بیستونهم بهمن
و امّا بیستونهم بهمن سال ۵۶. امام بعد از حادثهی بیستونهم بهمن تبریز پیامی دادند؛(۵) در آن پیام، امام سه خصوصیّت را دربارهی مردم عزیز آذربایجان ذکر کردند؛ این کلمهی «عزیز» هم در بیان خود امام هست که میگویند «مردم عزیز آذربایجان». سه خصوصیّت را ذکر کردند: شجاعت، غیرت، تدیّن؛ این سه خصوصیّت را امام بزرگوار در پیامشان برای آذربایجان بیان کردند. حقّاً هر سه خصوصیّت شاخصهای مهمّی هستند برای ارزیابی یک مجموعهی انسانی و برای ارزشگذاری به فعّالیّتها و تلاشهایی که این مجموعه انجام میدهد؛ یعنی شجاعت در جای خود، غیرت در مورد خود و تدیّن به همچنین.
وقتی که در بیستونهم بهمن مردم تبریز قیام کردند -این به نظر من نکتهی مهمّی است که باید به آن توجّه کرد- [حوادث] نوزدهم دی قم را دیده بودند؛ این را که رژیم با چه سبعیّتی وارد میدان خواهد شد و مردم را کشتار خواهد کرد، دیده بودند. و رژیم هم خیال میکرد که بعد از حادثهی قم، برق چشم را از مردم ایران گرفته است و دیگر کسی جرئت ندارد وارد میدان بشود. در چنین شرایطی، مردم تبریز با حجمی چند برابرِ آنچه در قم اتّفاق افتاده بود وارد میدان شدند و ابتکار چهلم گرفتن را ایجاد کردند. اینکه سلسلهی چهلمها بعد راه افتاد و منتهی شد به آن حرکات عظیم مردمی، ابتکارش در تبریز اتّفاق افتاد؛ یعنی تبریزیها مبتکر چهلم گرفتن بودند برای شهدای قبل از خودشان. خب این شجاعت آنها بود، ایمان آنها بود، غیرت آنها بود که آنها را به صحنه آورد و این حوادث بزرگ را رقم زد. اعتقاد من این است که اگر حرکت حماسی تبریزیها در بیستونهم بهمن نبود، ممکن بود حرکت خونین مردم قم در نوزدهم دی تک بماند و بتدریج به دست فراموشی سپرده بشود؛ مثل حرکت پانزدهم خرداد سال ۴۲ در آن دوران که بتدریج داشت به دست فراموشی سپرده میشد؛ البتّه بعد از انقلاب زنده شد امّا قبل از انقلاب آرام آرام داشت از یاد مردم میرفت که در پانزدهم خرداد ۴۲ چه اتّفاقی در تهران و قم و ورامین و مانند اینها افتاده است. نوزدهم دیِ مردم قم هم ممکن بود در صورتی که تبریزیها به میدان نمیآمدند، به همین سرنوشت دچار بشود. مردم آمدند حماسهی بیستونهم بهمن را ایجاد کردند و حماسهی قم را زنده نگه داشتند و خونی در رگهای نهضت جاری کردند.
خب، همین سه خصوصیّت، یعنی شجاعت و غیرت و تدیّن، در حوادث انقلاب و بعد از انقلاب هم خودش را نشان داد؛ هم در قضایای اوایل انقلاب که دستهای بیگانه دنبال تجزیهطلبی بودند، مردم تبریز وارد میدان شدند، هم در دفاع مقدّس؛ که لشکر عاشورا در آن روز یکی از لشکرهای خطشکن و شجاع بود و شهید باکری یک چهرهی فراموشنشدنی است که هرگز یاد او از ذهنها نمیرود و دوستان نزدیک او که با او همراه بودند -البتّه بنده هم ایشان را مکرّر دیده بودم- و آنهایی که با او معاشر و همراه بودند، چیزهایی از نورانیّت او، از معنویّت او، از صفای او نقل میکنند که انسان را واقعاً دچار غبطه میکند. و بعد در فتنهی خلق مسلمان، خود تبریزیها [در صحنه] بودند؛ یعنی کسانی که آن فتنهی خلق مسلمان را راه انداختند، تصوّر میکردند که میخواهند برای تبریز و آذربایجان کاری بکنند [امّا] آن که در مقابل فتنه ایستاد، خود مردم تبریز بودند و آنها بودند که نگذاشتند و امام این را همان وقت گفتند؛ گفتند کسی نمیخواهد دخالت بکند، خود مردم تبریز جواب آنها را خواهند داد. بعد همچنین در سالهای بعد، در فتنهی سال ۸۸، تبریزیها یک روز زودتر از تهران و یک روز زودتر از همهی کشور وارد میدان شدند و آن فتنه را خنثیٰ کردند.
رد کردن هنجارهای نظام سلطه؛ عامل دشمنیها با نظام اسلامی
خب، حالا این هم دربارهی بیستونهم بهمن سال ۵۶ و اهمّیّت حادثه و عظمت حادثه که هیچ نباید این را فراموش کرد. خب حالا ما چه درسی از این میگیریم؟ بحث عمدهی من اینجا است. درس امروز ما از این حادثه چیست؟ خب، انقلاب اسلامی از آغاز با دشمنی ابرقدرتها مواجه شد؛ یک جبهه به وجود آمد. ابرقدرتها که میگوییم، یعنی شوروی آن روز در کنار آمریکا؛ که در صد مسئله با هم اینها اختلاف داشتند امّا در این مسئلهی مقابلهی با جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی و نظام برآمدهی از امام، این دو ابرقدرت با هم همراه بودند؛ اروپاییها و قدرتهای اروپایی هم همین جور، دنبالهروانشان -مرتجعین منطقه و دیگران- هم که همین جور؛ یک جبههای علیه انقلاب اسلامی تشکیل شد. خب، علّت این دشمنی چه بود؟ این یک نکتهای است که ما هرگز نباید فراموش کنیم.
علّت این دشمنی صرفاً این بود که نظام اسلامی هنجارهای نظام سلطه را رد کرده بود. آنچه بر دنیا حاکم بود، نظام سلطه بود. نظام سلطه یعنی چه؟ یعنی دنیا تقسیم میشود به دو بخش: بخش سلطهگر و بخش سلطهپذیر؛ سلطهگر بایستی مسلّط باشد: هم سیاستش، هم فرهنگش، هم اقتصادش؛ و سلطهپذیر باید در مقابل سلطهگر تسلیم باشد. کشورهای دنیا تقسیم میشدند به سلطهگر و سلطهپذیر؛ این یک هنجار جاافتادهی جهانی بود. تقسیم کرده بودند دنیا را؛ یک بخشی از دنیا دست آمریکا، یک بخشی دست شورویِ آن روز، بخشی هم دست قدرتهای درجهی دوّمی که دنبالهروِ اینها بودند؛ این وضع دنیا بود. جمهوری اسلامی و نظام اسلامی و انقلاب اسلامی، این نظام را رد کرد؛ خب این، رگ حیات استکبار بود؛ هنجارهای نظام سلطه، رگ حیات استکبار بود؛ قوام استکبار به این بود؛ جمهوری اسلامی این را رد کرد، نظام اسلامی این را رد کرد، اینها هم در مقابلش ایستادند. البتّه برای اینکه دستاویزی داشته باشند، همیشه یک بهانههایی جور میکردند: یک روز مسئلهی حقوق بشر، یک روز به شکلهای گوناگونی تسلّط بیمحابای دین زشت جلوه دادن، یک روز مسئلهی هستهای، یک روز مسئلهی موشکی، یک روز مسئلهی حضور منطقهای؛ اینها بهانه است، اصل قضیّه این است که این نظام اسلامی حاضر نیست شریک نظام سلطهی جهانی بشود و در سلطهگری و سلطهپذیری با آنها همراهی کند. نظام اسلامی ایستاده است؛ با ظلم مخالف است، با سلطه مخالف است.
مقابله با دشمن از طریق: ۱) استحکامبخشی به هویّت ملّی، به عنوان زیربنای فکری
خب در برابر این دشمنی و این جبهه، این ملّت عزیز و پایدارِ ما نیاز دارند به اینکه هویّت خود را مستحکم کنند؛ شخصیّت و هویّت و عناصر هویّتیِ خودشان را مستحکم کنند و قدرت درونی خودشان را ازدیاد ببخشند؛ این نیاز قطعی است. آنچه به یک ملّت و یک نهضت هویّت میدهد و قدرت میدهد چیست؟ اوّلاً دارا بودن یک زیربنای فکری مستحکم است. علّت اینکه خیلی از کشورهایی که انقلاب کردند و حرکاتی را ضدّ سلطه و ضدّ استکبار و ضدّ ظلم و استبداد به وجود آوردند، بعد از مدّت کوتاهی -بعضیها بعد از پنج سال، بعضیها بعد از ده سال- بکلّی از آن راه برگشتند و رفتند در همان راه اَسلاف(۶) خودشان و مثل آنها شدند، این بود که یک زیربنای فکری محکمی در اختیارشان نبود. اینکه میبینید گاهی در بعضی از کلمات بیگانهها -که بعضی داخلیها هم متأسّفانه از آنها تقلید میکنند- ایدئولوژیزدایی مطرح میشود معنایش این است. دشمن اصلی برای سلطهگران، همین زیربنای فکریِ اصلی است که زیربنای اسلامی است؛ این زیربنا از اسلام گرفته شده؛ در بیانات امام به طور مبسوط این زیربنا توضیح داده شده. اگرمجلّدات متعدّد فرمایشات امام را ملاحظه کنید، این زیربنای فکری اسلامی و زیربنای عقیدتی کاملاً در آنجاها متجلّی است و بیانات گستردهی امام راحل، یک ذخیرهی غنی در این زمینه است؛ بعد هم درسهای ارزشمندی از متفکّران انقلابی ما در اختیار ما است، از شهید مطهّری و شهید بهشتی و دیگران تا زمان حاضر که اینها از قرآن و متون اسلامی این زیربنا را گرفتهاند و تأمین میکنند. البتّه بنده اعتقاد راسخ دارم که نیروهای فکریِ نظام اسلامی بایستی این راه را طی کنند و باز هم ادامه بدهند؛ روزبهروز و نوبهنو بایستی این فکر را جلوه ببخشند و رونق بدهند؛ مسائل جدیدی که پیش میآید، پاسخهای جدیدی لازم دارد، این پاسخها را در اختیار جویندگان و پویندگان و جوانان بگذارند.
۲) کمک به دشمن نکردن، نترسیدن و خسته نشدن، در مقام عمل
خب این مربوط به زیربنای فکری [بود] که این لازم است، امّا در مقام عمل هم یک چیزهایی لازم است، یعنی صِرف وجود این زیربنا کافی نیست. در مقام عمل چه لازم است؟ نترسیدن، خسته نشدن، ناامید نشدن، تنبلی نکردن، ندانسته در نقشهی دشمن وارد نشدن و به او کمک نکردن؛ اینها در عمل لازم است. در جای خود هم آمادهی فداکاری بودن؛ اینکه میگوییم در جای خود، یعنی یک مواردی پیش میآید که باید فداکاری کرد، باید جان را به کف دست گرفت:
نهد جان بر کف دست و رهاند
ز ننگ تیرهروزی کشوری را(۷)
مثل شهید سلیمانی که جانش را کف دستش گرفته بود و وارد میدانهای گوناگون [میشد] و دیگر شهدای عزیز، مثل همین شهید باکری خودتان که ایشان در آن عملیّات بسیار مهم و پیچیده و دشوار که آن طرف رودخانهی دجله رفته بود و دوستان خودش را در آن لحظات قبل از شهادت صدا میکرد، میگفت بیایید ببینید اینجا چه خبر است. من نمیدانم او چه میدیده؛ از عالم غیب، از عالم معنوی، از ملکوت عالَم وجود چه چیزهایی در مقابل او ظاهر شده بود که دعوت میکرد از شهید کاظمی و دیگران -که خود اینها میگفتند- که بیایید این طرف ببینید اینجا چه خبر است. خب اینها کسانی هستند که جانشان را کف دست گرفتند و فداکاری کردند. فداکاری در مواقعی لازم است لکن آنچه همیشه لازم است، همانهایی است که عرض کردم: خسته نشویم، ناامید نشویم، به دشمن کمک نکنیم، تنبلی نکنیم و بیکاری و عدم عمل را در زندگی خودمان نفی کنیم.
حضور، فداکاری، خستهنشدن و شجاعت امام و مردم در انقلاب و در صحنهها
البتّه ملّت ایران خوشبختانه از این خصوصیّات برخوردارند؛ انصافاً ملّت ایران خسته نشدند، که خب شما نمونههایش را در این تشییع جنازهی عجیب شهید سلیمانی، بعد هم در این بیستودوّم بهمن امسال با این شرایط کرونایی، با ابتکار جدید که چطور وارد میدان شدند و با شور و شوق نگذاشتند بیستودوّم بهمن تعطیل بشود و در قضایای گوناگون دیگر دیدهاید. در قیام بهمن تبریز هم همین خصوصیّات دیده شد؛ یعنی همین نترسیدن، خسته نشدن، ناامید نشدن، وارد میدان شدن و فداکاری کردن.
در روزهای منتهی به بیستودوّم بهمن در تهران و در بسیاری از شهرستانها همین جور [بود]؛ آنجا هم اوّلاً امام (رضوان الله علیه) بود که در جلوی جمعیّت در واقع حرکت کرد. اگر امامْ شجاع نبود، اگر امام میترسید، اگر امام ناامید میشد، اگر امام خسته میشد، اگر امام تنبلی میکرد، این حادثهی به این عظمت اتّفاق نمیافتاد. امام در قضایای روزهای آخر نهضت که منتهی به پیروزی انقلاب شد، لحظه به لحظه مراقب حوادث بود و داخل در جریانات بود تا رسید به آنجایی که حکومت نظامی را نفی کرد، مردم را به خیابانها کشاند و قضیّه تمام شد. [ثانیاً] مردم هم شجاعت به خرج دادند و نترسیدند و وارد میدان شدند و به معنای واقعی کلمه حضور پیدا کردند.
پافشاری و استقامت در مسیر، لازمهی حلّ مشکلات کشور
هرگاه این مجاهدت باشد، هدایت الهی هم هست؛ یعنی وقتی این مجاهدت شد، این از خودگذشتگی به وجود آمد، خدای متعال وانمیگذارد؛ وَالَّذینَ جٰهَدوا فینا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنا؛(۸) وقتی مجاهدت بندگانش ظاهر بشود، خدای متعال هم هدایت خودش را به آنها خواهد داد؛ علاوهی بر هدایت الهی، موفّقیّت و پیشرفت هم خواهد بود که فرمود: وَاَن لَوِ استَقاموا عَلَی الطَّریقَةِ لَاَسقَینٰهُم ماٰءً غَدَقًا.(۹) «ماء غدق» یعنی سیراب کردن از آب فروان و آب زلال که مفسّرین میگویند کنایه از حلّ همهی مشکلات زندگی است. اگر در این راه پافشاری کنید، استقامت کنید -استقامت یعنی منحرف نشدن- درست حرکت کنید، در همین طریق مستقیم حرکت بکنید، مسلّماً مشکلات زندگی هم حل خواهد شد، گرفتاریها برطرف خواهد شد، ضعفها برطرف خواهد شد؛ ما باید به این نکته همیشه توجّه داشته باشیم. اهمّیّت راهی که ملّت ایران تا امروز طی کرده بسیار بالا است؛ ما بایستی به این اهمّیّت واقف باشیم.
دستاوردهای انقلاب اسلامی برای ایران
دستاوردهای انقلاب حقیقتاً دستاوردهای عظیم و شگفتآوری است. البتّه متأسّفانه ما کم کار کردهایم در تبیین این دستاوردها؛ گاهی در سخنرانی، گاهی در یک بیان تلویزیونی یک چیزهایی گفته شده منتها خیلی بیش از این، میدان وجود دارد برای اینکه دستاوردهای انقلاب را بگوییم. حقّاً در مهمترین بخشهای حیات اجتماعی، انقلاب دستاوردهای فوقالعاده و عظیمی دارد که حالا من دو سه موردش را عرض میکنم.
۱) پیشرفت علمی کشور
یکی این است که انقلاب چهرهی کشور را، چهرهی ایران را از یک کشور عقبماندهی علمی که بکلّی از لحاظ علمی در آخرین صفهای کشورهای دنیا قرار داشت -کشور عقبماندهی علمی، از لحاظ سیاسی طفیلیِ سیاست قدرتهای بزرگ، از لحاظ اقتصاد وابستهی به قدرتهای بزرگ و در اختیار قدرتهای بزرگ؛ یعنی اقتصاد کشور ما در اختیار کشورهای بزرگ مثل آمریکا در یک برهه و انگلیس در یک برهه بود- تبدیل کرد به یک کشور آزاد، کشور مستقل، کشور عزیز، برخوردار از موفّقیّتهای بزرگ علمی در رشتههای مهمّ حیاتیِ امروز. امروز ایران در رشتههای مهمّی در بین پنج کشور دنیا، شش کشور دنیا یا حدّاکثر ده کشور دنیا حضور دارد؛ این رشتهها، رشتههای بسیار بااهمّیّتی است. کشور در این قسمتها پیشرفت کرده و کشور مستقل، کشور آزاد، کشور آبرومندی است؛ این یکی از مهمترین کارهایی است که انقلاب انجام داده.
تبدیل ملّت ایران به ملّتی پُرنشاط و سربلند
نقطهی دوّم [اینکه] ملّت ایران را از حال خمودگی و بیهدفی و دنبالهرَوی بیرون آورده، به ملّتی پُرتحرّک، پُرنشاط، هدفدار، سربلند، آبرومند در دنیا تبدیل کرده. قبل از انقلاب این جوری نبود؛ مردم سرشان پایین بود، مشغول زندگیهای خودشان [بودند]؛ یک هدف والایی، یک کار بزرگی، یک نگاه گستردهای به مسائل جهان ابداً وجود نداشت؛ یک عدّهی مخصوصی، عدّهی کمی در مجموعهی کشور چنین حالتی ممکن بود داشته باشند، امّا مجموعهی کشور این جور نبود. امروز ملّت یک ملّت شادابی است، ملّت سربلندی است؛ با این همه جوان پُرتحرّک. من در یک صحبتی(۱۰) عرض کردم که هزاران هستهی جوان علمی امروز در کشور وجود دارد؛ مجموعههای گوناگون فراوان که مشغول کارهای علمیاند، مشغول کارهای فنّیاند، مشغول کارهای اجتماعیاند که حالا یک نمونهاش مثلاً فرض کنید همین حضور جوانان -که آقای امامجمعهی محترم بیان کردند- در قضیّهی کرونا، مثلاً در قضیّهی کمکهای مؤمنانه و مواسات با نیازمندان. جوانها وارد میدان میشوند، کار میکنند؛ این چیزها اصلاً در گذشته وجود نداشت؛ ملّت تغییر کرد، ملّت از یک حالت خمودگی به یک حالت نشاط وارد شد. این هم یک بخش.
۲) تبدیل مدیریّت کشور از حکومت استبدادی به حکومت مردمی
نکتهی سوّم که بسیار مهم است، [اینکه] مدیریّت کشور را از یک حکومت استبدادی پادشاهی و فردی تبدیل کرد به یک حکومت مردمی و جمهوریّت و مردمسالاری. امروز حاکم بر سرنوشت ملّت ایران خود مردمند؛ مردمند که انتخاب میکنند؛ ممکن است خوب انتخاب کنند، ممکن است بد انتخاب کنند، امّا مردم انتخاب میکنند؛ این خیلی چیز مهمّی است. آن روز این حرفها وجود نداشت و کشور یک کشور استبدادی بود، همه چیز دست خودشان بود. یکی از این شخصیّتهای معروف آمریکایی که با محمّدرضا رفیق بود، میگوید که رفتم ایران به محمّدرضا گفتم فلان نخستوزیر آدم بی عرضهای است، گفت شما کارَت نباشد، من خودم همهی کارها را دارم انجام میدهم! واقعش هم این جوری بود؛ سررشتهی همهی کارها دست یک نفر بود و او تصمیم میگرفت و او [اقدام میکرد]؛ مردم اصلاً هیچکارهی محض بودند. حالا مردم که هیچ، دولتیها هم هیچکارهی محض بودند؛ این هم یک بخش.
۳) خدمات سازندگی در کشور
بعد، خدمات انقلاب در سازندگی کشور. اصلاً من تعجّب میکنم! بعضیها که حالا یک حرفهای دیگری میزنند، چطور اینها را نمیبینند؟ این حادثهی مهمّ خدمترسانی به مردم را در پدید آوردن زیرساختهای اساسی. این همه زیرساخت اساسی در کشور به وجود آمده؛ راه، سد، آبرسانی، برقرسانی، گازرسانی، توسعهی صنعت، نوسازی کشاورزی، گسترش اعجابآور دانشگاهها. در هر شهر کوچکی یک دانشگاه وجود دارد؛ این همه دانشگاه، این همه دانشجو! مثلاً فرض کنید که از ۱۵۰ هزار دانشجو در آن روز، ناگهان برسیم به مثلاً ۱۰ میلیون، ۱۵ میلیون دانشجو؛ که امروز سی برابر، چهل برابر آن روز دانشجو و فارغالتّحصیل داریم در دانشگاههای گوناگون؛ اینها کارهای زیرساختی است و بسیار مهم است. و این کاری است کارستان که واقعاً اینها را انقلاب انجام داد و یک دولت معمولی، یک حکومت معمولی که انقلابی نبود، نمیتوانست این همه کار را انجام بدهد.
۴) تقویت نیروی دفاعی و نظامی کشور
علاوهی بر اینها، تقویت نیروی نظامی و دفاعی کشور است. این کشوری است که در برابر حملهی نیروهای معدود انگلیسی و غیر انگلیسی در جنگ [جهانی] دوّم، چند ساعت بیشتر نتوانست ایستادگی کند [امّا] هشت سال همهی نیروهای قدرتهای جهانی، یعنی آمریکا، شوروی، فرانسه، انگلیس، آلمان و دیگران و پولهای دولتهای مرتجع، زیر اسم صدّام با ایران جنگیدند -یعنی یک جنگ بینالمللی به معنای واقعی کلمه- و بعد از هشت سال هیچ غلطی نتوانستند بکنند و به وسیلهی نیروهای نظامی و دفاعی و مردمی ما، از مرزها اخراج شدند؛ این چیز کمی نیست. این مال سالهای اوّل انقلاب است، مال دههی اوّل انقلاب است که یک چنین حرکت عظیمی انجام گرفت. امروز که خب بحمدالله وضع نیروهای نظامی ما بمراتب [بهتر است]؛ یعنی نمیشود گفت ده برابر؛ دهها برابر از آن روز جلوتر هستند. امروز بحمدالله کشور ما یک قدرت بزرگ منطقهای است از لحاظ دفاعی و یک نیروی پُرتوان از لحاظ دفاعی در نگاه بینالمللی است.
خب، اینکه روزبهروز توطئههای گوناگونی از طرف رژیم آمریکا و رژیم صهیونیست و بعضی از کشورهای اروپایی علیه کشور انجام میگیرد، به خاطر همین است که میبینند کشور توقّف ندارد، انقلاب توقّف ندارد، مدام انقلاب دارد جلو میرود و پیش میرود؛ این موجب میشود که آنها هم هر روز یک توطئهی جدیدی را ساز کنند؛(۱۱) و البتّه انشاءالله قدرت ملّت ایران و قدرت مسئولین و مأمورین کشور، این توطئهها را خنثیٰ خواهد کرد.
اذعان به عقب ماندگی در برخی بخشها و لزوم انقلابی عمل کردن برای رفع آنها
خب، اینها دستاوردهای انقلاب است، چیز کمی نیست؛ ما این دستاوردها را باید بشناسیم و بدانیم. البتّه ما هرگز پنهان نکردیم، باز هم پنهان نمیکنیم که در بخشهایی هم عقبماندگی داریم؛ عقبماندگیهایی که به هیچ وجه قابل قبول نیست. در این عقبماندگیها مقصّر خود ما هستیم، خود ما مسئولین مقصّریم؛ مردم هم در یک بخشهایی ممکن است دخالت داشته باشند. این عقبماندگیها باید جبران بشود؛ این به خاطر انقلابی عمل نکردن ما است. ما هر جا انقلابی عمل کردیم، عقبماندگی نداشتیم، هر جا از انقلاب کوتاه آمدیم، یک حرکت غیر انقلابی و حرکت ناشی از کسالت و بیتوجّهی انجام دادیم، عقبماندگی به وجود آمد؛ که در درجهی اوّل، مسئلهی معیشت طبقات فقیر است، ما در این زمینه عقبماندگی داریم و اختلاف و شکاف طبقاتی هست. البتّه این را هم بگویم، در همین زمینهای که ما عقبماندگی داریم، در مقایسهی با قبل انقلاب بمراتب جلو هستیم. اینکه کسی خیال کند که وضع قبل از انقلاب مثل وضع امروز بود، اصلاً این جور نیست.
آن روزها خب بنده در میدان کار بودم و با طبقات مختلف، طبقات فقیر، در مشهد و در آنجایی که بودیم [ارتباط داشتیم]؛ و از جاهای دیگر هم ما بیاطّلاع نبودیم؛ وضع، بسیار با امروز متفاوت بود و بسیار بد بود؛ امروز از آن جهت هم ما پیشرفت کردهایم منتها این [جایی] که ما امروز هستیم باب شأن انقلاب نیست ؛ ما بایستی خیلی بیش از این حرکت میکردیم. شکاف طبقاتی بایستی از بین برود و عدالت اقتصادی به معنای واقعی کلمه بایستی مستقر بشود در کشور؛ این وظیفهی ما است، این کار ما است، بایستی انجامش بدهیم. قبل از انقلاب، جمعیّت کشور ۳۵ میلیون بود، امروز ۸۵ میلیون است؛ آن روز چند برابرِ امروز از درآمد نفت استفاده میکردیم -نفت میفروختیم و استفاده میکردیم -امروز علاوهی بر تحریم که اضافه شده، این مقدار فروش نفت هم هرگز نداشتهایم- مثل قبل از انقلاب که آن روز شش میلیون بشکه نفت میفروختند؛ آن طور که معروف بود- و در عین حال خب بحمدالله کارهایی انجام گرفته ولی آن کارها خیلی کم است.
برجسته کردن ناکامیها؛ جنگ روانی دشمن برای ناامید کردن مردم
به این توجّه کنید: دشمن روی ناکامیهای ما تبلیغات میکند، جنگ روانی میکند، روی آنها تکیه میکند؛ ناکامیها را چند برابر بزرگتر از آن مقداری که هست نشان میدهد. البتّه پیشرفتها و بسامانیها را مطلقا نشان نمیدهد و به آنها اشارهای نمیکند و عمداً پیشرفتها را کتمان میکند؛ این برای آن است که جوانهای ما را ناامید کنند، این برای آن است که مردم ما را نسبت به آینده بدبین کنند؛ باید به این توجّه داشت؛ ولی خب از دروغ هم باکی ندارند. البتّه چیزهایی را مبالغه میکنند [ولی] در مواردی هم دروغ میگویند؛ و بعضی از عناصر داخلی خودمان هم از روی غفلت -حالا ممکن است بعضیها هم مغرض باشند امّا غالباً از روی غفلت- همان حرفهای آنها را تکرار میکنند و بازتاب میدهند. ما این نابسامانیها را داریم؛ ناکامیهایی وجود دارد که باید برطرف بشود.
لزوم تقویت حسّاسیّت مردم نسبت به نابسامانیها و فسادها
مردم ما هم امروز از اوایل انقلاب نسبت به این نابسامانیها حسّاسترند. امروز مردم نسبت به فساد حسّاسند، نسبت به فاصلهی طبقاتی حسّاستر از اوّل انقلابند؛ این چیز بدی نیست، این چیز بسیار خوبی است؛ این نشاندهندهی آن است که مردم با آرمانهای انقلاب آشنایند و دنبال آن آرمانهایند، لذا اعتراض میکنند؛ به فساد اعتراض میکنند و هر جایی که مبارزهی با فساد باشد، مردم در آنجاها علاقه نشان میدهند و طرفداری نشان میدهند و دلگرمی نشان میدهند؛ آنجایی که حرکت به سمت کمک به مردم ضعیف باشد، ایجاد عدالت و استقرار عدالت باشد، مردم طرفداری و حمایت نشان میدهند؛ این خیلی مهم است و نشاندهندهی گرایش مردم است؛ همین را باید تقویت کرد.
لزوم جبران ناکامیها و ضعفها با دستاوردها
ما وظیفه داریم با دستاوردها، ناکامیها و ضعفها را جبران کنیم. ببینید، این یک نکتهی مهمّی است. دستاوردهایی داریم که از جملهی این دستاوردها خودِ همین جوانهای علاقهمند و مبتکر و نیروهای انسانی آمادهبهکارند؛ اینها جزو دستاوردهای ما است. ما با کمک دستاوردها بایستی ناکامیها را جبران کنیم؛ دشمن عکس این را میگوید؛ دشمن ناکامیها را جلو میآورد، میگوید نگاهتان به ناکامیها باشد، دستاوردها را فراموش کنید، مسیر انقلاب را رها کنید؛ این حرف دشمن است. ما بعکس، میگوییم که به کمک دستاوردهایمان بایستی ناکامیها و ضعفها را برطرف کنیم و انبوه دستاوردها را ببینیم و از آنها برای کمک به برداشتن ضعفها انشاءالله استفاده و بهرهبرداری کنیم.
خوشبختانه شور انقلابی در مردم زنده است؛ همان طوری که عرض کردم، آن تشییع جنازهی عجیب و واقعاً بینظیر [را داشتیم]. ما در تاریخ کشورها این جور تشییع جنازهای را که میلیونها نفر در سراسر کشور تشییع کنند ندیده بودیم و بینظیر بود؛ بعد هم قضایای بعدی، و بیستودوّمِ بهمنِ امسال هم که بحمدالله نشاندهندهی شور انقلابی مردم بود. بنابراین، از گذشته بهره بگیریم برای درست کردن آینده و هموار کردن راه به سوی سرنوشت.
علاج دردهای مزمن کشور در انتخابات پُرشور و انتخاب اصلح
یک جمله [هم] دربارهی انتخابات عرض بکنم. انتخابات در کشور ما یک فرصت بسیار بزرگ است؛ این فرصت را نباید از دست داد. البتّه مخالفین جمهوری اسلامی نمیخواهند جمهوری اسلامی از این فرصت استفاده کند. انتخابات این خصوصیّات را دارد: این یک امکان برای ملّت است، یک ظرفیّت بزرگ برای پیشرفت کشور است؛ شور انقلابی مردم را نشان میدهد. وقتی مردم در انتخابات شرکت کنند و شور انقلابی خودشان را نشان بدهند، این موجب امنیّت کشور میشود، این موجب پس زدنِ دشمنان میشود، طمع دشمن را در کشور کم میکند. انتخابات هر چه پُرشورتر، هر چه با اقبال عمومی مردم بیشتر همراه باشد، اثرات و منافعش برای کشور و برای خود مردم بیشتر خواهد بود. و البتّه عرض کردیم دشمنان این را نمیخواهند؛ لذا هر وقت نزدیک انتخابات میشود -در همهی دورهها؛ ما نزدیک چهل انتخابات داشتیم در این سالها- اینها شروع میکنند، گاهی میگویند آزادی نیست، گاهی میگویند دخالتِ فلان است، گاهی میگویند مهندسی است، گاهی میگویند چنین است، برای اینکه مردم را دلسرد کنند از حضور در انتخابات؛ این، کار دشمن است. لکن حقیقت قضیّه این است که انتخابات برای کشور یک افتخار است، یک فرصت است، یک امکان است، یک ذخیره است که اگر شرکت پُرشور مردم باشد، این یقیناً به آیندهی کشور کمک خواهد کرد. البتّه اگر این شرکت پُرشور مردم همراه بشود با یک انتخاب درست که حقیقتاً یک نیروی کارآمد و باایمان و پُرانگیزه و علاقهمند به کار انتخاب بشود به وسیلهی مردم، خب این نورٌعلیٰنور است و آیندهی کشور را تضمین خواهد کرد. حالا من در باب انتخابات، در ماههای آینده که فرصت هست، اگر زنده بودم، حرفهای زیاد دیگری دارم که عرض خواهم کرد؛ امروز همین یک جمله را خواستم عرض بکنم. میخواهم بگویم علاج دردهای مزمن کشور در پُرشور بودن انتخابات و حضور عمومی مردم و بعد، انتخاب اصلح، انتخاب شخصیّت مناسب در انتخابات ریاست جمهوری است.
عمل در مقابل عمل؛ تصمیم جمهوری اسلامی در قبال برجام
آخرین مطلب در باب برجام است. خب من دربارهی برجام صحبت کردهام، تازه هم صحبت کردهام، زیاد هم صحبت کردهام، سیاستهای نظام جمهوری اسلامی در باب برجام را مطلقاً گفتهایم. حرفهایی زده میشود، وعدههایی داده میشود. من میخواهم امروز فقط همین یک کلمه را بگویم؛ بگویم ما حرف و وعدهی خوب خیلی شنیدهایم که در عمل، آن حرفها و وعدهها نقض شده و ضدّش عمل شده. حرف فایده ندارد، وعده فایده ندارد؛ این دفعه فقط عمل، عمل؛ عمل از طرف مقابل را ببینیم، ما هم عمل خواهیم کرد. با حرف و وعده و اینکه «ما این کار را خواهیم کرد، آن کار را خواهیم کرد» جمهوری اسلامی این دفعه قانع نخواهد بود، مثل گذشته نخواهد بود.
پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، برکات خودت را و لطف و فضل خودت را بر مردم تبریز، بر مردم آذربایجان -آذربایجان شرقی، غربی، اردبیل- به عموم ملّت ایران نازل بفرما. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، روح مطهّر امام بزرگوار را که این راه را به روی ما باز کرد، با اولیائت محشور بفرما. پروردگارا! ارواح طیّبهی شهدای عزیز را از ما راضی کن. پروردگارا! وجود مقدّس ولیّعصر (ارواحنا فداه) را از ما راضی کن و دعای آن بزرگوار را شامل حال ما بگردان.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
۱) در ابتدای این دیدار -که به صورت ارتباط تصویری برگزار شد- حجّتالاسلام والمسلمین سیّدمحمّدعلی آلهاشم (نمایندهی ولیّفقیه در استان آذربایجان شرقی و امامجمعهی تبریز) مطالبی بیان کرد.
سیر کهنه، ایمنی بدن و سرماخوردگی
سیر کهنه میتواند سیستم ایمنی را تا حدی تقویت کند. شواهدی علمی مبنی بر این وجود ندارد که سیر بتواند جلوی سرماخوردگی و عفونتهای تنفسی را بگیرد اما میتواند طول مدت این بیماریها را کاهش دهد. ضمناً، سیر کهنه دارای فواید دیگری برای سلامتی نیز هست.
سیر عطر و طعمی قوی دارد و میتواند مزهی بینظیری به خیلی از غذاها بدهد. سیر علاوه بر عطر و بویی که دارد، فواید قابل توجهی برای سلامتی نیز دارد و این مسئله در پژوهشهای متنوعی نشان داده شده است. این فواید چه هستند؟ مطالعات نشان میدهند ترکیبات سولفور موجود در سیر، خصوصاً آلیسین، میتواند احتمال بیماریهای قلبی و عروقی را به لطف تأثیرات ضدپلاکتی و در نتیجه کاهش احتمال تشکیل لخته خون و همچنین کاهش کلسترول LDL پایین بیاورد.
برخی پژوهشها نیز نشان دادهاند ترکیبات موجود در سیر خواص ضد سرطانی دارند. این خاصیت سیر بیشتر مربوط به سرطانهای سیستم گوارش میشود. مثلاً مطالعات نشان دادند افرادی که زیاد سیر مصرف میکردند، ریسک سرطان کولون و معده را کاهش داده بودند.
همهی اینها از جهت سلامتی مهم و قابل توجهاند، اما نوع دیگری از سیر به نام سیر کهنه وجود دارد که آن نیز فوایدی برای سلامتی دارد. برخی تحقیقات نشان دادهاند سیر کهنه میتواند احتمال ابتلا به سرماخوردگی و دیگر ویروسهای سیستم تنفسی فوقانی را کاهش دهد.
سیر کهنه چیست؟
سیر کهنه همانطور که از اسمش پیداست، سیری است که تازه نیست و کهنه شده است. برخی از ترکیبات سولفور این گیاه تند، طی فرایند کهنه شدن، به ترکیباتی تبدیل میشود که ثابتتر بوده و بدن دسترسی بیشتری به آنها دارد. همچنین فرایند کهنه شدن که سیر آن را طی میکند، موجب کاهش ترکیباتی از سیر میشود که عامل عطر تند آن و بد بو شدن دهان هستند.
بنابراین، سیر کهنه ممکن است هضم آسانتری برای سیستم گوارش داشته باشد، بهتر جذب شود و برای بدن قابل دسترستر باشد، و در عین حال بوی کمتری ایجاد کند و از این جهت با خیال راحتتری بتوانید آن را مصرف کنید. تحقیقات نشان داده سیر کهنه دارای مقدار بیشتری آنتیاکسیدان است که با استرس اکسیداتیو مبارزه میکنند. بنابراین میتواند از سلولها و بافتها در برابر آسیبهایی که منجر به مشکلات سلامتی و پیری میشوند محافظت نماید.
سیر کهنه، فعالیت سیستم ایمنی و سرماخوردگی
سیر کهنه در کاهش احتمال سرماخوردگی تا چه اندازه مؤثر است؟ مطالعهای به بررسی فواید سیر کهنه در پیشگیری از عفونتهای ویروسی و تقویت سیستم ایمنی بدن پرداخت. محققان، 120 مرد و زن را به دو گروه تقسیم کردند. یک گروه روزانه 2.56 گرم عصاره سیر کهنه به صورت مکمل مصرف کرد، و به گروه دیگر نیز دارونما داده شد. هیچکدام از گروهها نمیدانستند چه چیزی مصرف میکنند.
نتایج؟ بعد از 90 روز، محققان به دنبال تغییراتی در فعالیت سیستم ایمنی گشتند و اینکه آیا تفاوتی بین این دو گروه وجود دارد یا نه. گروهی که عصاره سیر مصرف کرده بودند، فعالیت سلولهای ایمنی آنها تقویت شده بود که نتیجهی آن محافظت از فرد در برابر سرماخوردگی و عفونتهای سیستم تنفسی فوقانی بوده است. اما تعداد افراد در هر دو گروه که دچار سرماخوردگی یا عفونت تنفسی شده بودند، یکسان بوده است. ضمناً آنهایی که عصاره سیر مصرف کرده بودند، علائمشان کم شدتتر و کوتاه مدتتر بوده است.
کمتر سرفه و عطسه کردن و دو سه روز کمتر علائم داشتن خوب نیست؟ احتمالاً ارزش این را دارد که سیر کهنه را به رژیم غذایی خود اضافه کنید، خصوصاً طی سرماخوردگی و آنفلوانزای فصلی. دیگر پژوهشها نیز نشان میدهند سیر دارای فعالیت مثبت در برابر باکتریها، ویروسها، انگلها و قارچهاست.
دیگر فواید سیر کهنه برای سلامتی
در صورتی که دیابت دارید، سیر کهنه میتواند انتخاب خوبی برای شما باشد. مطالعهای دریافت سیر کهنه جلوی محصولات نهایی گلیکاسیون پیشرفته (AGEs) را که ترکیباتی مضر بوده و در بافتها و رگهای خونی افراد دیابتی تشکیل میشوند میگیرد. افراد مبتلا به دیابت، قند خون بالایی دارند و به همین دلیل، گلوکز بیشتری در جریان خونشان در گردش است و به پروتئینها جوری میچسبد که مضر است. وقتی گلوکز با این پروتئینها جفت میشود، AGEs تشکیل میدهد که پروتئینهای آسیب دیده بوده و عامل عوارضی برای دیابتیها هستند، مثلاً رتینوپاتی دیابتی.
همانطور که گفته شد، مطالعات نشان میدهند سیر کهنه میتواند کلسترول تام و کلسترول بد (LDL) را پایین بیاورد. کلسترول LDL نوعی کلسترول است که با افزایش ریسک بیماریهای قلبی و عروقی ارتباط دارد. در واقع پژوهشها نشان میدهند سیر کهنه میتواند کلسترول تام (کل) را 12 درصد کاهش بدهد. ضمناً سیر کهنه میتواند کلسترول HDL را که نوع خوب کلسترول است بالا ببرد. کلسترول HDL نوعی کلسترول است که با کاهش ریسک بیماریهای قلبی و عروقی مرتبط است. مطالعهای دریافته سیر مانند داروی کاهندهی لیپید خون به نام بزافیبرات توانسته بود لیپید خون را کاهش دهد. بنابراین سیر ادویهای دوستدار قلب است و به راحتی میتوانید در وعده ناهار و شام از آن استفاده کنید و با آن تقریباً به هر غذایی عطر و طعم بدهید.
مراقب باشید
اگر دارویی مصرف میکنید یا سابقهی اختلال خونریزی دارید، بدون مشورت با پزشک از عصاره سیر کهنه استفاده نکنید. سیر میتواند با برخی از داروها تداخل ایجاد کند، خصوصاً با رقیقکنندههای خون مانند وارفارین. مصرف متعادل سیر همراه غذا به احتمال زیاد مشکلی ایجاد نمیکند، اما اگر داروی رقیقکنندهی خون مصرف میکنید با پزشکتان مشورت کنید.
کلام پایانی
سیر کهنه میتواند سیستم ایمنی را تا حدی تقویت کند. شواهدی علمی مبنی بر این وجود ندارد که سیر بتواند جلوی سرماخوردگی و عفونتهای تنفسی را بگیرد اما میتواند طول مدت این بیماریها را کاهش دهد. ضمناً، سیر کهنه دارای فواید دیگری برای سلامتی نیز هست. به هر حال توصیه میکنیم از سیر در انواع غذاهایتان استفاده کنید.
علت زردی کف پاها چیست؟
زرد شدن پوست کف پا تقریباً شایع است اما بیشتر افراد به ندرت متوجه آن میشوند. علتش هم این است که کف پا قسمتی از بدن است که زیاد به آن توجه نمیکنیم. اما کف پاها و دستهای ما معمولاً مشکلات متابولیسمی ما را بازتاب میدهند.
تغییر رنگ در پوست کف پا اتفاقی است که مکرراً روی میدهد و علتهای زیادی میتواند داشته باشد. اما افراد معمولاً زمانی که متوجه زرد شدن این قسمت از بدن خود میشوند، تعجب کرده و ممکن است نگران شوند. دلیلی ندارد خونسردی خود را از دست بدهید؛ در واقع این تغییر لزوماً بیانگر یک مشکل جدی در سلامتی نیست.
خیلی از ما پیش از اینکه متوجه زرد شدن پوست کف پای خودمان شویم، متوجه زردی کف پای دیگران میشویم. این رنگ معمولاً ناشی از کاروتن زیاد در رژیم غذایی است. کاروتنها رنگدانههایی هستند که در انواع زیادی از غذاها، مانند هویج وجود دارند. در این مطلب توضیح میدهیم چرا پوست کف پاهایتان زرد میشود.
کاروتن و کف پاهای شما
همانطور که گفتیم، مصرف کاروتن زیاد، معمولترین دلیل زرد شدن کف پاهاست. این یک عارضهی بیخطر است که در افرادی دیده میشود که کاروتن زیاد در بدنشان جمع شده است. کاروتنها رنگدانههایی هستند که در انواع میوهها و سبزیها یافت شده و سبب زرد یا قرمز شدن این مواد غذایی میشوند. مثلاً پرتقال، هویج و سیب زمینی شیرین سرشار از کاروتن هستند.
تجمع کاروتن زیاد در بدن معمولاً بعد از مصرف کاروتن زیاد روی میدهد اما اغلب همراه با بیماریهای دیگر است که آنها نیز سبب افزایش این ماده در خون میشوند. مثلاً این اتفاق برای کسانی روی میدهد که دچار کمکاری تیروئید هستند. این عارضه علامتی غیر از زرد شدن رنگ پوست ندارد و ضمناً کف دستها و پاها را تحت تأثیر قرار میدهد. زرد شدن پوست کف پا به دلیل کاروتن زیاد عارضهای موقتی بوده و تنها از جهت ظاهری و زیبایی افراد را تحت تأثیر قرار میدهد.
دیگر علتهای زرد شدن کف پا
عوامل دیگری هم میتوانند رنگ کف پاها را زرد کنند و برخی از آنها مربوط به بیماری خاصی هستند. مثلاً یرقان یکی از آنهاست. یرقان، اصطلاحی پزشکی است که برای زرد شدن پوست و مخاط استفاده شده و زمانی روی میدهد که بیلیروبین، بالاتر از حد نرمال است. بیلیروبین، رنگدانهای زرد است که در صفرا وجود داشته و به عنوان شاخصی از عملکرد کبد محسوب میشود. از این رو، وقتی یرقان وجود دارد، نه تنها کف دستها و پاها زرد میشوند بلکه چشمها نیز زرد میشوند. این بیماری ممکن است ناشی از نارسایی کبد، مانند سیروز یا بیلیاری کولیک و دیگر علتها باشد.
اگر نوزاد دارید پس لازم است دربارهی یرقان نوزادان اطلاعاتی داشته باشید. زیرا این عارضهای نسبتاً شایع در میان کودکان تازه متولد شده است. یرقان نوزادان معمولاً موقتی است اما همیشه بهترین کار این است که دربارهی آن با پزشک متخصص کودکان مشورت کنید.
آنمی نیز میتواند منجر به یرقان شود اما رنگی که ایجاد میکند زرد روشن نیست، بلکه کدر و رنگپریده است. این اتفاق زمانی میافتد که غلظت هموگلوبین در گلبولهای قرمز پایینتر از حد نرمال میشود. در این حالت معمولاً علائم دیگری نیز وجود دارد، مانند خستگی و بیانرژی بودن.
دلایل کمتر شایع زرد شدن کف پاها
جالب است بدانید سموم خاصی وجود دارند که میتوانند باعث زرد شدن کف پاهایتان شوند. یکی از آنها مادهای شیمیایی به نام ترینیتروتولوئن است که صنایع از آن استفاده میکنند، بنابراین عجیب نیست که افراد آن را داشته باشند.
سایر بیماریها مانند دیابت شیرین و پُرکاری تیروئید نیز با این عارضه مرتبطاند. حتی افرادی که هایپرلیپوپروتئینمیا دارند نیز ممکن است گاهی دچار زردی کف پا شوند.
پس اگر دیدید پوست کف پاها یا دستهایتان زرد شده است نگران نشوید. احتمالاً دلیل آن تجمع کاروتن زیاد در بدنتان است و سلامتیتان در خطر نیست. اما مهم است که با پزشک مشورت کرده و از جهت علتهای دیگر نیز بررسی شوید.