
emamian
اسامی پر معنای خانه خدا در قرآن
در قرآن کریم، «کعبه» دو بار، «البیت» هفت بار، «بیت» یک بار، «بیتالحرام» دو بار، «بیتالعتیق» دو بار، «بیتکالمحرّم» یک بار، «بیتی» دو بار، «بکه» یک بار، «مسجدالحرام» یک بار و «بیتالمعمور» هم یک بار به کار رفته است، که در این مجال به معانی که به عبارت «بیتالعتیق» حمل میشود توجهی داریم.
در آیات 29 و 33 از سوره مبارکه حج، کعبه به این نام خوانده شده و برای عتیق سه معنا بیان شده است که اولین معنا «آزاد» بوده که مقصود این است که خدا آن خانه را از حوادث مصون داشته و آزاد کرده و در برخی از احادیث مصادیق مختلفی درباره آزادی کعبه ذکر شده است، مثلا «آزاد از مالکیت مردم» که در روایتی از امام باقر (ع) نقل است: «عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَمَّنْ أَخْبَرَهُ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قُلْتُ لَهُ لِمَ سُمِّیَ الْبَیْتُ الْعَتِیقَ قَالَ لِأَنَّهُ بَیْتٌ حُرٌّ عَتِیقٌ مِنَ النَّاسِ وَ لَمْ یَمْلِکْهُ أَحَدٌ؛ کعبه خانه ای است که آزاد از مردم بوده و هیچ کس مالک آن نیست.» (بحارالانوار جلد 96 صفحه 58) (صدوق، علل الشرایع، ج 2، ص 399)
مصداق دیگر در تأیید معنا «آزاد از غرق و طوفان نوح (ع)» است که خداوند متعال در طوفان نوح (ع)، تمام زمین را غرق آب کرد؛ لذا هر چه در زمین بود غرق شد، مگر کعبه که خداوند آن را از زمین بالا برد تا غرق نشود؛ از این رو است که به کعبه عتیق گفتهاند، حضرت صادق (ع) فرمودند: «قبهاى که خداوند متعال براى آدم نازل کرده بود تا زمان نوح (ع) همچنان برپا بود ولى در روزگار طوفان نوح (ع) هنگامى که آب روى زمین را فرا گرفت خداوند آن قبه را به آسمان برد و «مکه» در آن جریان غرق نشد و به همین مناسبت «بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ» یعنى سرزمین «آزاد شده از غرق» نامیده شد». (ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج2، ص 56)
«آزادی از جهنم» نیز دیگر مصداق است که در بعضی از روایات از جمله در الکافی (ج 4، ص 189) به این نکته اشاره شده است که اگر کسی خانه خدا را در دنیا زیارت کند و زائر بیتالله الحرام باشد، خداوند او را از جهنم نجات میدهد و برائت از جهنم هدیه او خواهد بود، پس کعبه باعث برائت از آتش جهنم است و به همین دلیل به آن بیتالعتیق گفتهاند.
به عبارتی دیگر؛ زمینی که کعبه در آن قرار گرفته و نیز خود کعبه، بر خلاف دیگر اماکن، مِلک و مُلک احدی نبوده و نیست، بلکه آزاد است، نه مِلک کسی بوده و نه تحت سلطه احدی قرار گرفته است، زمین بیآب و گیاهی بود که هیچ کس را در آن رغبتی نبود و در آنجا سکونت نداشت آنچنان که قرآن کریم میفرماید: «رَبَّنا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتی بِوادٍ غَیْرِ ذی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّم...؛ پروردگارا! من بعضى از ذریه خویش را در دره اى غیر قابل کشت نزد خانه حرمت یافته تو سکونت دادم...». (ابراهیم/ 37)
دیگر معنایی که برای عتیق بیان شده است و معروفتر و مشهورتر بین عموم مردم نیز هست، معنای «قدیم و کهن» است. این مضمون در روایات هم آمده است. امام باقر (ع) در مسجدالحرام نشسته بودند که از ایشان درباره بیت عتیق سؤال شد و فرمودند: «خداوند کعبه را قبل از خلقت زمین آفرید، سپس به آفرینش زمین پرداخت و زمین را از زیر آن گستراند».
در بیان السعادة فی مقاماتالعبادة نیز این مفهوم بیان شده است: «الْعَتِیقِ بیت قدیم، چون بیتاللّه در ظاهر اوّلین بیت است که براى مردم وضع شده است چنانچه در اخبار آمده است که آن بیت براى آدم از بهشت و به باطنش نازل شده است، چه قلب صنوبرى در ملک بدن عنصرى اوّلین خانهاى است که براى مردم در عالم صغیر شده است.» (ج10/ص 71)
همچنین معنای «کریم» را هم برای عتیق گفتهاند و هر چیزی مکرم و زیبا را عتیق مینامند و چون کعبه این دو مزیت را دارد به این نام خوانده شده است. در فرهنگ جامع ذیل عبارت «عَتَقَ» این معنا نیز بیان شده است.
در ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن به نوعی به این سه معنا اشاره شد است: «العتیق: چیزى که از نظر زمانى یا مکانى یا رتبه و ارزش، کهن و قدیمى باشد از این جهت به قدیم- عتیق- گفته شده و همچنین به شخص جوانمرد و با کرم و به کسى که از رقیّت و بندگى آزاد شود خداى تعالى گوید: وَ لْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ (الحجّ/29) ) گفته شده خداوند کعبه را از این جهت با واژه «عتیق» وصف نموده که پیوسته از اینکه جباران و ستمگران کوچکش بشمارند آزاد و متعالى است. عاتقان: طریق گردن که میان دو شانه قرار دارد چون از سایر اعضای بدن بالاتر است و نیز «عاتق» دختر جوان و کنیزکى که از شوهرش جدا و دور شده و در خانه پدر و مادرش مانده». (ج2، ص 547)
نکته بسیار جالب در آیه «و لیطوفوا بالبیت العتیق» اینکه برخی مفسران این آیه را مربوط به طواف نساء دانستهاند و از طرفی هم میبینیم یکی از معانی عتیق بنا به نقل برخی از مفسرین به دختر جوان، کنیزکی که از شوهر جدا شده است باز میگردد و این ارتباط معنایی به لغت و حکم طواف نساء در این آیه بسیار قابل تأمل و جای کار در حد یک مقاله علمی پژوهشی را دارد.
عوامل مؤثر در تشکیل اتحادیه کشورهای اسلامی
حجت الاسلام و المسلمین "حمید شهریاری" دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در یکی از سخنرانیهای اخیر خود به این مسئله اشاره کرده که کشورهای اروپایی با وجود همه خصومتهایی که با هم داشته اند اما توانسته اند، مرزهای بین خودشان را بردارند و پارلمان مشترک و پول واحد تأسیس کنند.
وی با بیان این مطلب تأکید کرده است، کشورهای اسلامی نیز می تواند همت کنند دست در دست هم بدهند و با توجه به منافع مشترک و دشمنان مشترکشان، اتحادیه ای را تحت عنوان «اتحادیه اسلامی» ایجاد کنند تا در این اتحادیه اهداف بلند امت واحده اسلامی دنبال شود.
حجت الاسلام و المسلمین شهریاری همچنین خاطر نشان می کند که برای دستیابی به اتحادیه اسلامی باید گامهایی اساسی را دنبال کنیم که از جمله آن پرهیز از تفرقه گرایی و تعرض به همدیگر، تلاش برای عدم شکل گیری تنازع در جهان اسلام، هم افزایی بین مسلمانان در زمینه های مختلف، اقتصادی، سیاسی، امنیتی ،علمی و... است.
وحدت مسلمانان و اتحاد دولتهای اسلامی از آرمانهای بزرگی است که نه تنها دغدغه اصلی متفکران و مصلحان مسلمان در طول تاريخ بوده، بلکه آرزوی هر مسلمانی در هر گوشه گيتی است.
حال باید دید، ایده تشکیل اتحادیه اسلامی تا چه حد شدنی است؟ بسیاری امیدوار بودند روزی سازمان کنفرانس اسلامی بتواند این مهم را انجام دهد اما متاسفانه پس از اینکه برخی کشورها مانند عربستان سعودی بر امور این سازمان سیطره یافتند آن را به قهقرا کشانده اند؛ چرا که این کشورها در جایگاهی برای تصمیم گیری از طرف خود و یا ملت های خود نیستند و تصمیم گیرندگان اصلی برای آنها آمریکا و اسراییل هستند.
رویای مهاتیر محمد که یکی از موفق ترین رهبران کشورهای اسلامی است، این بوده که بتواند اتحادیه ای متشکل از کشورهای اسلامی تشکیل دهد، اتحادیه ای که کشورهای اسلامی در آن تعامل کنند، اختلافات با یکدیگر را حل و فصل کنند و همچنین ارتش مشترک، بازار اقتصادی مشترک و واحد پولی مشترک داشته باشند.
بدیهی است، اگر این رویا که رویای بسیاری از مسلمانان جهان نیز است محقق شود، این امکان میسر می شود تا کشورهای اسلامی با ایجاد این اتحادیه به قدرتی جهانی تبدیل گردند.
همچنین در صورتی که ارتش مشترک اسلامی تشکیل شود، هر کشور اسلامی ای که با خطر و یا تهدیدی مواجه باشد، می تواند روی این ارتش اسلامی حساب باز کند و نیاز نیست دست به دامن ایالات متحده و کشورهای غربی شود.
شاید هم پس از قدرت گرفتن این اتحادیه کشورهای اسلامی بتوانند یک کرسی دائم در شورای امنیت برای خود به دست بیاورند و اجازه ندهند تصمیماتی که به ضرر کشورهای اسلامی می باشد، به راحتی گرفته شود.
به هر صورت پس از فضاسازی اسلام ستیز سالهای اخیر که توسط آمریکا و اسراییل و کشورهای اروپایی بر علیه مسلمانان راه افتاده، به نظر می رسد، تشکیل چنین اتحادیه ای یک ضرورت برای مسلمانان است.
با نگاهی به پیشینه اتحادیه های بشری در طول تاریخ، این واقعیت به دست می آید که همواره اتحادیه ها در سایه منافع مشترک شکل گرفته است و این منافع مشترک می توانسته اقتصادی، سیاسی یا فرهنگی و اعتقادی باشد.
هویت اسلامی در میان کشورهای مسلمان، می تواند محور و هدف مشترکی برای رسیدن به اتحاد میان کشورهای اسلامی باشد و کشورهای مسلمان را در سایه اعتقادات و ارزش های دینی، گرد هم آورد و با تأکید بر مشترکات دینی، راه را برای رسیدن به اتحادیه کشورهای اسلامی هموار سازد.
علاوه بر عنصر هویت، وجود زمینه های اقتصادی و مالی نیز می تواند عامل مهم و مؤثری برای تشکیل «اتحادیه کشورهای اسلامی» باشد.
«پول مشترک» میان کشورهای اسلامی هم می تواند از سلطه تاریخی و هژمونی مالی دلار بکاهد و در افزایش حجم مبادلات تجاری میان کشورهای اسلامی مؤثر باشد.
سیاست خارجی هماهنگ نیز یکی از زمینه های مؤثری است که می تواند تشکیل اتحادیه کشورهای اسلامی را تسهیل کند؛ وحدت نظر در سیاست خارجی یکی از اصول اولیه همگرایی سیاسی میان کشورهای مختلف است.
در هر حال، تجربه تشکیل اتحادیه های منطقه ای، نشان داده است که گام اول در تشکیل این اتحادیه ها، تنظیم روابط دوستانه و همکاری های متقابل میان این کشورها است و در سایه همکاری های چندجانبه، می توان راه صعب العبور تشکیل اتحادیه اسلامی را هموار کرد.
هشدار الجزائر درباره خطرات نابسامانی اوضاع لیبی
«صبری بوقدوم» ضمن هشدار درباره خطرات اوضاع لیبی و پیآمدهای آن برای منطقه، همه طرفهای منطقهای و بینالمللی را به تلاش برای حل بحران لیبی فراخواند.
در بیانیه وزارت خارجه الجزائر آمده است که بوقدوم در نشست ویدئوکنفرانسی شورای امنیت سازمان ملل درباره لیبی، همه طرفهای منطقهای و بینالمللی را به تشدید تلاش برای پیدا کردن راهکار حل بحران این کشور به منظور تضمین وحدت، حاکمیت و سلامت ارضی آن فراخواند.
طبق گزارش تلویزیون الجزائر، بوقدوم همچنین طرح الجزائر درباره لیبی را که مورد قبول همه طرفهایی لیبیایی است، مورد تأکید قرار داد و گفت که این طرح بر ممانعت از ریخته شدن خون مردم لیبی و تشویق همه طرفها به پایبندی به گزینه گفتوگو به عنوان تنها راهکار سیاسی حل بحران لیبی بر اساس مشروعیت بینالمللی و مصوبات کنفرانس برلین، تأکید دارد.
بنابر گزارش شبکه «روسیا الیوم»، وزیر خارجه الجزائر همچنین بر ضرورت احترام به اراده ملت لیبی تأکید کرد.
لیبی از سال ۲۰۱۱ و از زمان سرنگونی حکومت «معمر قذافی» رهبر سابق لیبی با گسستگی سیاسی مواجه شده و تحت کنترل دو دولت موازی در شرق و غرب در آمده است؛ دولت وفاق ملی به ریاست «فایز السراج» در طرابلس (غرب کشور) و دیگری دولت طُبرُق در شرق لیبی که خلیفه حفتر فرمانده شبهنظامیان «ارتش ملی لیبی» را حمایت میکند. دو طرف از فروردین سال 98 وارد درگیریهای شدیدی با یکدیگر شدهاند که همچنان ادامه دارد.
هر دو موجودیت سیاسی در خارج از مرزهای لیبی برای خود حامیانی پیدا کرده که از آنها حمایت سیاسی و نظامی میکنند؛ ترکیه، ایتالیا و قطر از دولت وفاق ملی حمایت میکنند. عربستان سعودی، مصر و امارات و یونان و فرانسه از دولت طبرق حمایت میکنند.
وزیر خارجه مصر: داعش در برخی از شهرهای لیبی ظاهر شده است
سامح شکری، وزیر امور خارجه مصر بدون اینکه نامی از ترکیه ببرد، از اقدامات این کشور در لیبی انتقاد کرد و گفت «بازیگری منطقهای اقدام به انتقال سلاح و مزدور به این کشور کرده است».
به گزارش شبکه اسکای نیوز عربی، شکری که شامگاه چهارشنبه در نشست مجازی شورای امنیت سازمان ملل در مورد لیبی سخنرانی میکرد، گفت تحقق ثبات در لیبی در گرو تشکیل دولت انتقالی توافقی و جداسازی شبه نظامیان از گروههای سیاسی است.
او خواستار ایستادن در برابر کشورهایی شد که به دنبال برهم زدن ثبات و امنیت منطقه بوده هستند. وزیر خارجه مصر از جامعه جهانی خواست با خطر «گروههای تروریستی در لیبی» مقابله کند.
سامح شکری مدعی شد که گروه تروریستی داعش در برخی از شهرهای لیبی دوباره ظاهر شده است. او همچنین گفت که شبه نظامیان در لیبی به دنبال تحقق منافع و مصالح خود آن هم به حساب مردم این کشور هستند.
دولت مصر که از نیروهای شرق لیبی تحت فرماندهی ژنرال خلیفه حفتر حمایت سیاسی و تسلیحاتی میکند، ماه گذشته از ابتکار عمل خود در رابطه با لیبی رونمایی کرد. قاهره در این طرح، خواستار توقف سریع درگیریها شد. با این حال طرف مقابل، یعنی دولت وفاق ملی لیبی که بر خلاف نیروهای حفتر دارای مشروعیت سیاسی بینالمللی است، آن را رد و بر آزادسازی همه مناطق تحت اشغال لیبی تأکید کرد.
دولت مصر، دولت وفاق ملی را اخوانی و نیروهای حامی آن را «تروریست» میداند و از قدرتگیری دولتی اسلامی- اخوانی در مرزهای غربی خود نگران است و هشدار داده اگر ترکیه به حمایتهای خود از این دولت ادامه دهد و بخواهد خطوط قرمز قاهره رد شود، مستقیماً در لیبی وارد عملی خواهد شد.
به دنبال پیشروی های دولت وفاق ملی و رسیدن نیروهای تحت امر این دولت به کمک ترکیه به شهر سرت در شمال مرکزی و پایگاه هوایی الجفره در جنوب شرقی شهر طرابلس، پایتخت لیبی، مصر این دو نقطه را خط قرمز دانست.
ماه گذشته تصاویری از نیروهای مسلح مصر در لیبی منتشر شد که نشان میداد این نیروها در کنار نیروهای حفتر در حال مقابله و جنگ با نیروهای دولت وفاق ملی هستند.
نماینده عراقی: عدم اخراج آمریکاییها، باعث هرجومرج در عراق میشود
«کاطع الرکابی» نماینده پارلمان عراق و عضو ائتلاف «دوله القانون» به رهبری «نوری المالکی» بار دیگر بر لزوم اخراج نظامیان تروریست آمریکا از عراق تأکید کرد.
الرکابی میگوید که پارلمان عراق، مصوبه اخراج نیروهای خارجی از عراق را تصویب کرده و پارلمان نیز نماینده مردم است.
وی به پایگاه خبری «المعلومه» گفت که هر گونه تلاش برای دور زدن این مصوبه، باعث ایجاد هرجومرج خواهد شد.
این نماینده عراقی ادامه داد: «اخراج نیروهای خارجی، یک تصمیم غیر قابل بازگشت است و هیچ قدرتی قادر به تغییر و لغو آن نیست».
الرکابی بر این باور است که تصمیم اخراج نظامیان خارجی، بیانگر دیدگاه ملت عراق در قبال حضور اجنبی در این کشور است و مسئولان دولتی باید آن را اجرا کنند.
پس از به شهادت رسیدن سردار سپهبد حاج «قاسم سلیمانی» فرمانده شهید نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران «ابومهدی المهندس» نائب رئیس سازمان الحشد الشعبی توسط آمریکا در فرودگاه بغداد، پارلمان عراق اواسط دی ماه مصوبه اخراج تروریستهای آمریکا را تصویب کرد.
اکنون که نزدیک به هفت ماه از تصویب این قانون میکند، ولی طیفهای سیاسی عراقی وابسته به آمریکا مانع از اجرای این مصوبه شدند تا اینکه آمریکا خواستار مذاکراتی با عراق شد تا تکلیف نیروهای خود را مشخص کند.
گفتوگوهای راهبردی بین بغداد و واشنگتن در تاریخ ۱۱ ژوئن (۲۲ خرداد)، به صورت ویدیو کنفرانس آغاز شد و طرفین در خصوص موضوعات مختلف به خصوص خروج نیروهای نظامی آمریکایی از عراق گفتوگو کردند، ولی نتیجه مشخصی از این گفتوگوها حاصل نشد.
آثار و پیامدهای گناه از نگاه قرآن و روایات
ذنوب، گناهان دنبالهدار
واژه ذنب که به معنای دم و دنباله و معانی دیگر آمده است، خود بهترین گواه بر این نکته است که برخی از اعمال و رفتارهای ضد هنجاری بشر، پیامدهای زیانباری دارد. این آثار و پیامدها در ابعاد مادی و معنوی و نیز در دنیا و آخرت در پی گناه میآید.
امام صادق(ع) میفرماید: هر گاه آدمی گناهی کند، نقطهای سیاه در دلش نمودار میگردد؛ اگر توبه کند، سیاهی محو میشود و اگر بر گناهان بیفزاید، سیاهی بیشتر میشود تا بر دلش چیره میشود. از آن پس هرگز رستگار نخواهد شد. (وسایل الشیعه، حر عاملی، ج ۱۱، ص ۲۳۹)
در آموزههای قرآنی، این معنا مورد تاکید است که هر کسی نوری الهی را در خود دارد که میتواند با رفتارهای نیک و ایمان واقعی آن را تقویت کند و یا آنکه آن نور را به تاریکی تبدیل کند. همان گونه که انسانها به کمک نور هدایت کتب وحیانی چون قرآن، از ظلمات متعدد بیرون میروند و به نور در میآیند، همچنین کافران و منکران و نیز گناهکاران، از نور الهی که در اختیار دارند، اندک اندک بیرون رفته و به ظلمات مطلق در میآیند، به گونهای که اگر دست خویش را دراز کنند و جلوی چشمان خویش بگیرند نمیتوانند آن را ببینند.
بدین ترتیب نور الهی از دست میرود و در قیامت نیز آنچه را کاشتهاند و ساختهاند به صورت مجسم میبینند. از این رو خداوند در سوره حدید حکایت منافقان را بیان میکند که در تاریکی به سر میبرند و به مومنان التماس میکنند تا از نورشان اقتباس کنند ، ولی از آنجا که رستاخیز جایی برای این گونه کارها نیست، با دیواری از نومیدی مواجه میشوند و در تاریکی خود فرو میروند.
در حقیقت گناهان، اندک اندک شاکله وجودی شخص را چنان متحول و دگرگون میسازد که هیچ آثاری از نور الهی در او نمیماند، همان نور الهی که هستی را روشن ساخته و از عدم به وجود در آورده است. از این رو از خسران و زیانی
سخن به میان میآید که بسیاری از مردم جز مومنان نیکوکار و نیکوخواه بدان گرفتار میشوند؛ (سوره عصر) زیرا از سرمایه وجود نوری خویش زیان میکنند و چیزی برای خویش نمیگذارند.
* بلاها، دستاوردهای بشری
از آموزههای قرآنی این معنا به دست میآید که بلاها چیزی جز دستاوردهای بشری نیست. لذا خداوند بارها از «بما کسبت ایدی الناس» سخن به میان آورده است که به صراحت به معنای دستاوردهای بشری میباشد که همان بلایایی هستند که مردم بدان گرفتار میشوند.
خداوند در آیه ۳۰سوره شوری بصراحت بیان میکند: وَمَا أَصَابَکُم مِّن مُّصِیبَهٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُو عَن کَثِیرٍ؛ هر گرفتاری و بلایی که بر شما وارد میشود به سبب دستاوردهای شماست و این در حالی است که خداوند از بسیاری از گناهان شما گذشت میکند.
بنابراین اگر خداوند میخواست انسانها را به همه گناهان میگرفت ،دیگر رنگ آسایش و آرامش را به خود نمیدیدند و همواره در گرفتاری بودند، در حالی که خداوند از بسیاری از گناهان ما میگذرد و بازهم همان درصد اندک گناهان باقی مانده، این همه آثار از خود به جا میگذارد و ما همواره در مصیبت و گرفتاری هستیم. از این رو امام باقر(ع) میفرماید: هیچ مصیبتی جز در اثر گناه به بنده نمیرسد و آنچه را خداوند در میگذرد بیشتر است. (وسایل الشیعه، ج ۱۱، ص ۲۳۸)
از نظر قرآن اصولا انسانها در گرو اعمال خوب و بد خویش است (مدثر، آیه ۳۸) و آنچه در دنیا میبیند گوشهای از پیامدهای خودساختههای اوست و در آخرت همه این دستاوردها و پیامدها بهطور دقیق بروز و ظهور میکند و انسان مجازاتهای خوب و بد خویش را دریافت میکند. (غافر، آیه ۱۷ و نیز ابراهیم، آیه ۵۱)
به هر حال همه بلاها و گرفتاریها و مصیبتها، ریشه در اعمال بد و زشت انسانها دارد و آنها در زندگی دنیوی بخشی از آثار بد دستاوردهای خود را میبینند، شگفت اینکه حتی زمین و موجودات آن نیز از آثار بدرفتاری و زشتکاری آدمها در امان نیستند و خداوند بصراحت بیان میکند که :فساد و تباهی در خشکی و دریا به سبب دستاوردهای مردم ظاهر شد تا این گونه ،بخشی از اعمال خویش را بچشند شاید عبرت گیرند و به خدا و کار نیک باز گردند.(روم ، آیه ۴۱)
امیرمومنان علی(ع) به عنوان نمونه به مسئله شهوترانی اشاره میکند و میفرماید: هر که به سوی شهوترانی بشتابد به سوی آفات شتافته است. (غررالحکم، آمدی، ص ۶۶۶) به این معنا که شهوترانی به عنوان یک نمونه از رفتارهای ضد هنجاری، موجب بلاها و آفات است و کسی که به سمت شهوترانی میشتابد در حقیقت به سوی بلا و آفات میگریزد.
* ابداع در گناه، ابداع در بلا
یکی از خصوصیات و صفاتی که انسانها از خداوند دارند، مبدع بودن است. البته انسانها این توانمندی را بیشتر در امور زشت و ضد کمالی به کار میگیرند و بیشتر از آنکه متوجه جلب کمالات و ایجاد امور کمالی باشند، در اندیشه دستیابی به هدفهای زودگذر دنیوی میافتند و قدرت ابداع را برای پاسخ گویی به شهوات به کار میگیرند.
خداوند درباره قوم لوط از امور ابتکاری آنان سخن میگوید و میفرماید: و لوط را [فرستادیم] هنگامى که به قوم خود گفت: «آیا آن کار زشت [ى] را مرتکب مىشوید، که هیچ کس از جهانیان در آن بر شما پیشى نگرفته است؟ (اعراف، آیه ۸۰)
این کار زشت که آنان ابداع کرده و پیشتاز در این عرصه بودند، لواط و مساحقه و هم جنس بازی بود. چنانکه در آیه ۸۱ سوره اعراف در ادامه آیه پیشین آمده است: شما به جای زنان با مردان شهوت میرانید. شما مردمی تجاوزکار هستید.
همین مسئله موجب شد تا به گناهانی عذاب شوند که درباره اقوام دیگر سابقه نداشته است. قوم لوط از نخستین اقوامی بودند که از آسمان سنگباران شدند (فرقان، آیه ۴۰ و هود، آیه ۸۲) و این گونه بلای سنگ سار آسمانی پدید آمد. همچنین به عذابهای دیگر چون صیحه و صدای وحشتناک (حجر، آیه ۷۳)، توفانی از شن و سنگریزه (قمر، آیات ۳۳ و ۳۷)، زلزله (عنکبوت، آیات ۳۳ و ۳۴) و زیر و رو شدن سرزمین و خانههایشان (هود، آیه ۸۲ ) گرفتار شدند.
امروزه اشکال جدیدی از گناهان از سوی مردم ابداع و اختراع میشود که میتوان به گناهان اینترنتی، تلفن همراهی و مانند آن اشاره کرد که بسیاری از خانوادهها را از هم میپاشد و زمینه گسترش گناهان جدید را فراهم میآورد. این گونه است که بلاها و آفات و مصیبتها نیز جدید و تازه است که بلای اخیر کرونا از این دست بلاهای فراگیر و وحشتناک است. نوآوری انسان در عرصه گناه به معنای نوآوری دراشکال جدید عذاب است. از امام رضا(ع) روایت است که فرمود: هر گاه بندگان، گناهان جدیدی را بیاورند که پیش از آن، نسبت به آن آگاهی نداشتند، خداوند بلاهای جدیدی را بر آنان میآورد که پیش از آن نبود و از آن آگاه نبودند.(وسایلالشیعه، ج ۱۱، ص ۲۴۰)
* خود کرده را تدبیر نیست
چنانکه گفته شد همه بلاها و مصیبتها از دستاوردهای بشری است. بنابراین مشکلات روحی و روانی، مادی و معنوی در زندگی بشر و جوامع انسانی ریشه در رفتار و اعمال خود انسان دارد و بازتابی از آنهاست.
جالب اینکه در برخی از موارد انسان نعمتی را دارا میباشد ولی آن را از دست میدهد. با نگاهی به آموزههای اسلامی این معنا اثبات میشود که خاستگاه این از دست رفتنها را میبایست در خود جستوجو کرد. از امام صادق(ع) روایت است که فرمود: خداوند هیچ نعمتی را از بنده نمیگیرد مگر آنکه گناهی مرتکب شده باشد و به سبب آن گناه استحقاق سلب آن نعمت را پیدا کند. (کافی، کلینی، ج ۲، ص ۲۷۴)
برخی از دوستان گلایه دارند که توفیق نماز شب از ایشان گرفته شده است. ایناشخاص باید به خودشان مراجعه کنند که چه اعمالی را انجام دادهاند که توفیق اجتهاد شبانه از ایشان گرفته شده و از برکات و مقام محمود آن بینصیب شدهاند؛ زیرا آدمی گاهی مرتکب گناه میشود و در اثر آن از نماز شب محروم میشود. تاثیر کار زشت در انسان سریعتر از تاثیر کارد در گوشت است. (محاسن، برقی، ج ۱، ص ۱۱۵)
بنابراین باید گفت که خود کرده را تدبیر نیست و اگر شخص بخواهد ریشهیابی کند میبایست در خود جستوجو کند که چه گناه و خطایی را مرتکب شده است که این گونه از توفیقات الهی باز مانده است.
* کاهش عمر
یکی از علل افزایش عمر آدمی و کاهش آن، صله رحم و قطع آن و نیز گناهان دیگر است. بسیاری از مردمان به اجل طبیعی نمیمیرند. بسیاری از مرگهای ناگهانی از قبیل تصادفات و مانند آن ریشه در گناهان آدمی دارد که موجب میشود تا عمر کوتاه شود.
امام صادق(ع) میفرماید: من یموت بالذنوب اکثر ممن یموت بالاجال و من یعیش بالاحسان اکثر ممن یعیش بالاعمار؛ كسانى كه به وسيله گناهان خود مىميرند بيش از كسانى هستند كه با اجلهاى معيّن از دنيا مىروند و كسانى كه با نيكىهاى خود زندگى مىكنند بيش از كسانى هستند كه با عمر طبيعى خود زندگى مى کنند. (بحارالانوار، ج ۷۳، ص ۳۶۳)
* نگاهی به آثار برخی از گناهان
در اینجا بهتر آن است که به آثار دنیوی برخی از گناهان اشاره شود؛ تا معلوم شود چرا به مصیبتی خاص گرفتار میشویم و راهکار ترک آن را نیز خواهیم آموخت. بدنامی بسیاری از افراد به سبب دوستان ناباب است. از این رو از انتخاب دوست بد پرهیز داده شده است ، زیرا آثار دنیوی آن، بدنامی خود شخص است؛ چرا که مردم با همنشین وی او را میشناسند. (کلمه الرسول الاعظم، ص ۴۴۸)
امام صادق(ع) درباره کسی که در مواضع تهمت قرار میگیرد میخواهد تا به جای سرزنش دیگران، خود را سرزنش کند؛ (وسایل الشیعه ، ج ۸ ، ص ۴۲۲) زیرا این رفتار خود اوست که وی را به این مصیبت افکنده است و محل تهمت قرار گرفته است. اگر از مواضع تهمت دوری میگزید هرگز متهم به این امور نمیشد؛ چرا که شخصی که با اهل تهمت نشست و برخاست دارد، سزاوارترین مردم به تهمت است. (مستدرک وسایلالشیعه، ج ۲، ص ۶۵)
دروغگویی از مهمترین عوامل خیانت (مجموعه ورام ، ج ۱ ، ص ۱۱۴) و خبائث(بحارالانوار، ج ۷۲ ، ص ۲۶۳) ، فجور (همان) ورود به دنیای نفاق(مجموعه ورام، ج ۱، ص ۱۱۳)، خروج از مروت (بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۲۵۹) و امور دیگری است که دنیای آدمی را همانند آخرت وی به تباهی میکشاند. از این رو خداوند در آیه ۳۰ سوره حج فرمان میدهد تا از سخن دروغ و شهادت دروغ پرهیز شود.
خیانت، عامل از میان رفتن برکات از شخص و جامعه است. لذا گفتهاند هرگاه در جامعهای خیانتها آشکار شود برکات از آن جامعه رخت بر میبندد.(غرر الحکم ، ص ۳۱۲)
امام صادق(ع) از آثار و پیامدهای گسترش زنا در جامعه را افزایش مرگهای ناگهانی میداند و از پیامبر(ص) نقل میکند که آن حضرت(ص) میفرماید : اذا کثر الزنا من بعدی کثر موت الفجاه؛ هر گاه پس از من زنا فراوان شود، مرگ ناگهانی نیز فراوان میشود. (وسایل الشیعه، ج ۱۴، ص ۲۳۱)
امیرمومنان علی(ع) نیز زنا را باعث فقر و بینوایی آدمی میداند (بحارالانوار، ج ۷۹ ، ص ۲۳) و امام صادق(ع) میفرماید: زنا از جمله گناهانی است که جلوی روزی و رزق را میگیرد.(همان )
* ارتباط گناه و زمین لرزه
از نظر بسیاری از مردم که در عصر علم و دانش به سر میبرند، سخن گفتن از ارتباط میان گناه و زمین لرزه، بیشتر به طنز میماند و آن را امری خرافی میدانند؛ ولی برای کسانی که فراتر از دانشهای حسی به مسئله مینگرند و جهان مادی را تنها بخشی از عوالم هستی بر میشمارند، نه تنها امری خرافی و یا طنز نمیباشد، بلکه مسئله مهمی است که میبایست درباره حدود و مرزهای تاثیر آن اندیشید و راهکارهایی برای مقابله با تاثیرات سوء رفتار خود بر سرنوشت انسان، جامعه و زمین بیان کرد.
بر پایه آموزههای قرآنی، هیچ چیز هستی از دایره مالکیت و قدرت و ربوبیت الهی خارج نیست و خداوند همان گونه که بر پایه قوانین تکوینی ،جهان را مدیریت میکند بر پایه سنتهای الهی نیز جهان را به سمت و سویی هدایت میکند که حکمت و فلسفه آفرینش بدان تامین شود.
این گونه است که رفتارهای آدمی در جهان تکوین تاثیر میگذارد چنانکه دعاها نیز این گونه عمل میکند. خداوند در اثبات این ارتباط تنگاتنگ در آیه ۹۶ سوره اعراف میفرماید که ایمان و تقوای مردمان موجب میشود تا درهای روزی به سوی ایشان باز شود و از برکات زمین و آسمان بهرهمند شوند. این بدان معناست که رفتار آدمی در افزایش روزی، باران مناسب، تغییر آب و هوای مناسب و مانند آن تاثیرگذار است.
این آیه و آیات مشابه دیگر بر این نکته تاکید میورزند که تمام رخدادهای جهان، از علتهایی ناشی میشود که گاه از دید ما نهان است. بر این اساس است که حضرت امیرمومنان علی(ع) در دعای مشهور کمیل میفرماید: اللهم اغفر لی الذنوب التی تنزل البلاء؛ خدایا گناهانی که بلا نازل میکند بر من ببخش. زیرا جامعه برخی از گناهان چون زنا را مرتکب میشود که زلزله یکی از پیامدهای طبیعی آن خواهد بود. اگر به آیاتی که درباره عذابهای اقوامی چون نوح، عاد، ثمود، لوط و مانند آن توجه شود، میبینیم که عذابهای هلاککننده آنان، اموری چون سیل، زلزله، توفان شن و سنگریزه و مانند آن بوده است که به ظاهر حوادث و رخدادهای طبیعی میباشد.
هر چند خداوند همواره مطابق اسباب طبیعی جهان را مدیریت میکند، ولی این بدان معنا نیست که اسباب عالیتر را نفی کنیم. آنچه به نظر میرسد و در آزمایشگاه و دانش تجربی به دست میآید تنها عوامل نزدیک میباشد و عوامل دورتر به چشم نمیآید. از این رو باور تاثیر گناه بر ایجاد زلزله و یا مرگ ناگهانی، یا کاهش رزق و روزی به چشم نمیآید. این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که همانگونه که مرگ ناگهانی دلیل بر این معنا نیست که شخصی حتما گناهی مرتکب شده است، اگر در جایی زلزله آمد، دلیل بر آن نیست که حتماً در همان نقطه گناهی روی داده، بلکه عوامل طبیعی ایجاد میشوند و مکانی که بیشتر آمادگی برای حادثه دارد، آسیب میبیند. در عین حال عواملی غیر از گناه مستقیم، وجود دارد که به ایجاد حادثه کمک میکند، مثلاً تخریب طبیعت، از بین بردن جنگلها، ضعف پوشش گیاهی که عامل بروز سیل است که در اصل ریشه در جهل و گناه انسانهای متجاوز دارد.
راههای تقویت قناعت در زندگی
قناعت در لغت به مفهوم «میانهروی و اعتدال و رعایت حد وسط» است. و در اصطلاح به این معناست که: آدمی در زندگی خود و خانوادهاش در مصرف مال، روش میانه روی را در پیش بگیرد.
به عبارت دیگر، مرد خانه و یا نانآور زندگی، در هزینه کردن و مصرف نمودن داراییاش برای خود و همسر و فرزندانش، نه اسراف و زیادهروی کند و نه سختگیری و تنگنظری نماید. ناگفته نماند که قناعت غیر از سخاوت است.
زیرا قناعت، همانطور که بیان شد، خرج کردن و مصرف نمودن مال برای خود و خانواده است، اما سخاوت، خرج کردن و مصرف نمودن و بخشیدن مال برای دیگران و کسانی خارج از خانواده
است.
قناعت، از جمله ارزشهای متعالی اخلاقی مورد پسند خداوند است که انسان را از افتادن به ورطه «حرص و طمعورزی و به تعبیر قرآن حسرت» باز میدارد. (درسهایی از اخلاق، علی مشکینی، ص 153 - معراج السعادهًْ / ملا احمد نراقی، ص 331 - اسراء/ 29)
* تشبیه زیبا
در یکی از روایات، برای روشن شدن معنای «سختگیری، اسراف، قناعت» تشبیه جالب توجهی صورت گرفته است.
وقتی که امام صادق(ع) آیه 67 سوره فرقان را تلاوت فرمود (بندگان خاص خدا، کسانی هستند که هرگاه انفاق میکنند، نه اسراف میورزند و نه سختگیری مینمایند، بلکه در میانه این دو،حد وسط را رعایت میکنند) آنگاه حضرت مشتی سنگریزه از زمین برداشت و محکم در دست گرفت به طوری که هیچ سنگی از دستشان زمین نمیریخت، سپس فرمود: این همان تنگنظری و سختگیری است.
بار دوم، مشت دیگری برداشت و چنان دست خود را گشود که همه سنگها روی زمین پخش شد، و سپس فرمود: این همان اسراف است.
مرتبه سوم، مشت دیگری برداشت و کمی دست خود را باز کرد به گونهای که مقداری از سنگریزهها زمین ریخت و مقداری دیگر در دست حضرت باقی ماند، و فرمود: این همان قوام و میانهروی و قناعت است.(گفتار معصومین،ناصر مکارم شیرازی، ج 3 ص 101)
* قناعت، سبک زندگی متعالی
ممکن است هر یک از ما در زندگی به علل گوناگونی، مال و ثروت و درآمد زیادی داشته باشیم. داشتن مال فراوان به طور یقین عیب و اشکالی ندارد. آنچه که در این مقاله مورد بحث است، نحوه مصرف مال و دارایی و ثروت است. به عبارت دیگر، چگونه کسب کردن و اندوختن مال، مربوط به بحث رزق حلال میشود و چگونه مصرف کردن و هزینه نمودن آن، مربوط به بحث قناعت (و یا اسراف و یا تنگنظری) است.
به طور کلی خانوادهها به لحاظ وضع زندگی مادی سه گروه هستند: ثروتمند، متوسط و ضعیف. اسلام از هر سه قشر جامعه انتظار دارد که روش زندگی خود را براساس آموزه قناعت پایهریزی کنند و در پرتو عمل به همین شیوه از زندگی است که به سعادت و خوشبختی واقعی میرسند.
* قناعت ثروتمندان
ثروتمندان وقتی که زندگی خود و مصرف داراییشان را در حد کفاف و نیاز، تنظیم کرده باشند، در چنین شرایطی چندین دستاورد ارزشمند خواهند داشت، از جمله:
1- از اسراف و زیادهروی که خود گناه بزرگی است، دوری میجویند.
روزی کارگران امام رضا(ع) میوه میخوردند،ولی هنوز آن را به طور کامل نخورده، به گوشهای میانداختند. امام با ناراحتی فرمود: سبحانالله، اگر شما به این میوهها نیاز ندارید، افراد دیگری هستند که محتاج آن باشند.
چرا میوهها را دور میریزید؟ مقداری را که به آن نیاز ندارید، به نیازمندان بدهید. (همان، ص 102)
2- حرص و طمع را به دل و جان خود راه نمیدهند و در پی کسب مال بیشتر، به این در و آن در نمیزنند.
روزی عثمان (خلیفه سوم) دویست دینار برای ابوذر فرستاد و گفت: به او سلام برسانید و بگویید: این پول را صرف احتیاجات خود کند و از حلال بودن آن مطمئن باشد. زیرا از مال شخصی خودم است و به حرام آمیخته نشده است.
ابوذر پاسخ داد: من به چنین مالی احتیاج ندارم، چون اکنون بینیازترین مردم هستم. پرسیدند: در خانه تو که چیزی نمیبینم. جواب داد: زیر این پارچه دو قرص نان جوین است. که همان مقدار فعلا برایم کافی است و به این پول نیاز ندارم، آن را برگردانید. (هزار و یک حکایت اخلاقی، محمدحسین محمدی ص 239)
3- وقت و عمر گرانمایه خود را به خاطر افزایش ثروت در دنیا، تلف نمیکنند. روزی پیامبر(ص) از اصحاب خود پرسیدند: کدام یک از شما مال وارث خود را بیش از مال خود دوست دارد؟ پاسخ دادند: یا رسولالله، هیچکدام از ما چنین فکر نمیکنیم.
حضرت فرمود: اتفاقا همه شما چنین هستید. آدمی همیشه میگوید: مال من، مال من، مال من، در حالی که ما تو، همان مقداری است که هزینه و مصرف کردی. و اگر چیزی در راه خدا انفاق کردی، آن را برای خود پسانداز جاودانه مینمایی، و اضافه بر آن (مصرف و انفاق) هر مقدار که باقی میماند، مال وارث است و شما در واقع آن را بسیار دوست میدارید. (امالی شیخ صدوق ج2 ص133)
4- جان و دل خود و خانوادهاش را از دلبستگی و وابستگی به دنیا، رها میسازد و به آزادگی معنوی دست پیدا میکند.
در حدیث آمده است که، هر کس صبح کند و بیشتر دل مشغولی و فکر او دنیا باشد، او را هیچگونه راهی نزد خدا نیست و خداوند دل او را به چهار خصلت و بیماری روحی دچار میکند: غم و اندوه بیپایان، گرفتاری و مشکلات فراوان، احتیاجات جدیدی که هرگز رفع نمیشود، آرزوهای درازی که تمامی ندارد. ( در محضر مجتهدی، احمد مجتهدی، ج 2 ص 154)
سوی دنیا بنگر و احوال آن/ و آن غم و اندوه مالامال آن
هر که را بینی گرفتار غمی است/ روز در اندوه و شب در ماتمی است (مثنوی طاقدیس، احمد نراقی ص43)
5- با انتخاب این شیوه از زندگی، انگیزه پیدا میکند که بخشی از دارایی و پساندازش را در راه خدا به نیازمندان و طبقه ضعیف درآمدی، انفاق نماید و نام خود را در روز قیامت، در ردیف سخاوتمندان و ایثارگران ثبت و ضبط کند.
قناعت طبقات متوسط و فقیر اما طبقه متوسط و ضعیف جامعه به لحاظ مالی،گویا ناگزیر هستند که در زندگی خود، قناعت پیشه کنند. مدیریت صحیح دخل و خرجها و اولویتبندی ضروریات زندگی و تنظیم مصرف بر اساس روش قناعت، برای این گروههای اجتماعی نیز فوائد و نتایج قابلتوجهی در پی خواهد داشت. از جمله:
1- خود و خانواده را به حوزه قرض گرفتن و مشکلات ناشی از آن نمیاندازد.
2- عزت نفس و آبروی خود را در میان سایر اقشار جامعه حفظ میکند. به قول معروف صورت خود را با سیلی سرخ نگه میدارد.
در حدیث داریم که انسانهای قانع به عزت دست مییابند و مردمان طمعکار و حریص به وادی ذلت و خواری میرسند. (معراجالسعادهًْ، ملااحمد نراقی، ص331)
* اجازه مادر
به این داستان واقعی و زیبا توجه کنیم:
نقل میکند، ملامقصود علی، جد مرحوم مجلسی تصمیم میگیرد مسافرت برود. لذا دو پسر خود را به نام محمدتقی (پدر محمدباقر مجلسی) و محمدصادق برای ادامه تحصیل به محضر عالم ربانی، ملاعبدالله شوشتری میآورد.
روزی ملاعبدالله مبلغ سه تومان (آن روزگار) به مناسبت یکی از اعیاد دینی به محمدتقی داد و گفت: آن را در ضروریات زندگی خرج کنید. محمدتقی گفت: بدون اجازه مادرمان قبول نمیکنیم.
بچهها موضوع را با مادر در میان گذاشتند. مادر گفت: راه امرار معاش پدر شما از دکانی است که ملک اوست و درآمد آن چهارده غاز (واحد کوچکی از پول آن روز) است. و ما زندگی خود را در اندازه قناعت با این مبلغ عادت دادهایم.
اگر آن عیدی را بگیرید، زندگیمان وسعت پیدا میکند و بعد از آن که پول تمام شد، دچار زحمت میشویم. و آن وقت باید منت این و آن را بکشیم و به دنبال از دست دادن آن قناعت و صرفهجویی که قبلا داشتیم، از زندگی فعلی خود ناراضی خواهیم شد. استاد بعد از شنیدن پاسخ مادر، از درایت و دوراندیشی آن بانوی صالح، تمجید کرد و در حقشان دعا نمود. خداوند دعای او را مستجاب کرد و این سلسله جلیلالقدر را از صالحان و حامیان دین قرار داد. (اسلام مجسم، آیتالله نوری همدانی، ص 515)
قناعت کن ای نفس بر اندکی/ که سلطان و درویش بینی یکی (سعدی)
* چه کسی ثروتمندتر است؟
حضرت موسی(ع) از خداوند پرسید که کدام یک از بندگان تو از همه غنیتر و ثروتمندتر است؟ خدا فرمود: هر بندهای که قانعتر باشد، او ثروتمندتر است.
علی(ع) فرمود: «ای فرزند آدم، اگر از دنیا آن قدر میخواهی که تو را کافی باشد، اندک چیزی از آن، به طور قطع تو را سیر خواهد کرد.
و اگر زیادتر از حد کفایت میخواهی، مسلم بدان که همه آنچه در دنیا هست، هرگز تو را سیر نکرده و کفایت زندگیات را نیز نخواهد کرد.
کاسه چشم حریصان پر نشد/ تا صدف قانع نشد پر در نشد (معراجالسعادهًْ، همان ص 331)
* گشایش در زندگی خانواده
یادآوری این نکته نیز بسیار ضروری است که هرچند رعایت «قناعت» رفتاری شایسته است، ولی سختگیری بیش از اندازه نیز صحیح نیست.
اگر وضع مالی مرد مناسب است، باید در مخارج اهل و عیالش توسعه داده و زمینههای آسایش و راحتی آنها را فراهم نماید.
مال و ثروت برای خرج کردن و تامین هزینههای زندگی است، و نه برای جمع کردن و باقی گذاشتن. لازم است آثار و نشانههای ثروت در زندگی خانواده نمایان گردد.
اثرات مثبت و سازنده باید در اخلاق و تربیت، رشد فضائل معنوی، سلامت جسمی و روانی همه اعضای خانواده، تبلور پیدا کند.
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «کسی که آثار نعمتهای الهی در زندگی او دیده نشود، دشمن خدا و مخالف نعمتهای اوست.» (تفسیر نور، محسن قرائتی، ج 12، ص 518)
«وقتی خدا نعمتی به بندهاش میبخشد، دوست دارد آثار نعمت را در او ببیند.» (تفسیر نسیم حیات، ابوالفضل بهرامپور ج 8 ص 798)
امام رضا(ع) فرمود: «سزاوار است مرد در مخارج خانوادهاش، توسعه دهد تا آنها منتظر مرگش نباشند.»
امام علی(ع) فرمود: «هر جمعه برای خانواده خود، میوه تهیه کنید تا به فرارسیدن جمعه خشنود گردند.» (همسرداری، ابراهیم امینی، ص 231)
* سادهزیستی یا رفاه
همانطور که بیان شد، سبک زندگی براساس «قناعت» و اکتفا نمودن به حداقلهای دنیایی در محیط خانواده و محدود ساختن خود به نیازهای ضروری، در حقیقت یک «انتخاب» است نه «تحمیل».
زندگی در «رفاه» نیز یک «انتخاب» است و منع قانونی و شرعی ندارد. افراد جامعه حق دارند که از نعمتهای الهی و لذتهای مشروع آن استفاده کنند. اما جان کلام در این است که کدام روش و کدام انتخاب ترجیح دارد؟ آیا زندگی مبتنی بر «روش قناعت» بهتر است یا «روش رفاه».
گفته شد که طبقه متوسط و ضعیف جامعه، غالبا چارهای از گزینش «شیوه قناعت» ندارند. اما همین شیوه از زندگی اگر همراه با معرفت و آگاهی باشد، به طور طبیعی آنان را به سوی سعادت رهنمون میشود، و در زندگی نیز دچار فقر نخواهند شد.
امام صادق (ع) فرمود: «من برای کسی که قناعت را رعایت کند، ضامن میشوم که فقیر نشود.»
و در فراز دیگری میفرماید: «چهار گروه از مردم هستند که دعایشان به اجابت نمیرسد، یکی از آنها، فردی است که مالش را بیهوده تلف میکند، سپس میگوید: خدایا روزی مرا برسان. خدا در پاسخ میفرماید: مگر به تو فرمان ندادم که میانهروی را رعایت کنی؟» (همان صص 229- 230)
اما طبقات مرفه جامعه، در انتخاب روش «قناعت و میانهروی» مختارند. نکته قابل توجه اینجاست که زندگی اشرافی و فرورفتن در رفاه، غالبا انسان را غافل و او را وابسته به دنیا و مادیات میکند.
برای مصون ماندن از این آسیب فکری و روحی، اسلام «روش قناعت» را توصیه میکند. رسول خدا(ص) فرمود: «خوشا به حال آن مسلمانی که زندگیاش به اندازه کفاف باشد.» (اصول کافی، کلینی، ج 3، ص 210)
* دعای ویژه پیامبر اکرم(ص)
روزی پیامبر(ص) به همراه عدهای در مسیر راه به شترچرانی رسیدند. حضرت فردی را برای خرید مقداری شیر نزد شترچران فرستاد. شتربان گفت: آن مقدار که در پستان شتران هست برای صرف صبحانه اهالی قبیله و آن مقدار که در ظرفهاست، برای صرف شام آنهاست. شیر اضافهای نداریم که به شما بدهیم.
حضرت در حق آنها چنین دعا کرد: «خدایا مال و فرزندانشان را زیاد کن.»
کاروان پیامبر(ص) بعد از طی مسافتی به گله گوسفندی رسیدند. حضرت فردی را برای گرفتن مقداری شیر نزد صاحب گوسفندان روانه کرد.
چوپان، شیر گوسفندان را دوشید و هرچه در ظرفها نیز داشت، همه را در ظرفهای فرستاده پیامبر ریخت و گوسفندی هم برای حضرت فرستاد و گفت: همین اندازه میتوانستیم تقدیم کنیم، اگر بیش از این بخواهید، برایتان تهیه میکنیم. حضرت در حق آنها چنین دعا کرد: «خدایا به او به اندازه کفاف روزی بده.»
یکی از اصحاب پرسید: «یا رسولالله، به آنان که درخواست شما را رد کردند، دعایی کردید که همه ما آن را دوست داریم و برای این افراد که درخواست شما را بسیار عالی پذیرفتند، دعایی کردید که ما آن را نمیپسندیم. رمز این دعا چیست؟»
حضرت فرمود: «آن مقدار مال که کم باشد و کفایت کند، بهتر است از مالی که زیاد باشد اما دل را مشغول و سرگرم دنیا میسازد - ان ما قل و کفی خیر مما کثر و الهی-» آنگاه پیامبر(ص) این دعا را کردند: «بار خدایا، به محمد و آل محمد روزی را به اندازه کفاف عطا کن». (همان)
پیشینه تقریبی جامعه اسلامی فیلیپین/ سرگذشت مسلمانانی که دهه ها برای وحدت اسلامی تلاش کردند
یکی از اهداف اصلی کشورهای منظومه غرب در رابطه با کشورهای اسلامی ایجاد تفرقه میان مسلمانان بوده است. کشورهای غربی به طور معمول از طریق تقویت تعصب نژادی و قومی - طایفه ای یا ملی گرایی و از سوی دیگر تحریک کردن تعصبات جریان های مذهبی مانند شیعه و سنی تلاش کرده اند که میان مسلمانان و جوامع اسلامی شکاف بیاندازند و از این طریق زمینه نفوذ و مداخله خود را در امور این کشورها فراهم کنند.
این در حالی است که مبانی دینی و اعتقادی اسلام بارها به لزوم پرهیز از تفرقه و ایجاد وحدت توصیه کرده است. این وحدت به معنای این نیست که همه گرایش های مذهبی یکی شوند؛ بلکه هدف، نادیده گرفتن اختلافات و اتکا به مشترکات و مبنا قرار دادن آنها در تعامل با یکدیگر و مسائل مربوط به دنیای اسلام است چنانکه مسلمانان فارغ از اختلافات دوشادوش یکدیگر حرکت کنند.
عواقب اختلافات مذهبی و دینی دامن اقلیت مسلمان فیلیپینی را که وطن اصلی اینجانب به شمار می آید، گرفته است. اسلام در قرن هشتم قمری به فیلیپین راه پیدا کرد. در فیلیپین بیش از 106 میلیون نفر جزو جامعه مسیحیان کاتولیک به شمار می آیند و مسلمانان با حدود 10 میلیون نفر معادل 11 درصد کل جمعیت را شامل می شوند و به این ترتیب اسلام به عنوان دومین دین فیلیپین شناخته میشود. اقلیت مسلمان این کشور که بیشتر در جزایر جنوبی این کشور زندگی میکنند، دو سال پیش در نتیجه توافق صلحی که با حکومت مرکزی داشت، دوران تازه ای از صلح و آرامش را آغاز کرد. دوره ای که پس از پشت سر گذاشته شدن تاریخی خشونت بار علیه مسلمانان فیلیپینی شروع شده و اینک دولت، فرصت های خوبی به مسلمانان می دهد و آنها آزاد و مستقل زندگی می کنند. چنانکه شماری از نمایندگان مجلس از جامعه مسلمان هستند و دولت در رفع مشکلات آنها کوشاست و روابط خوبی با موروها (نام گروهی از مسلمانان در فیلیپین) دارد.
تنها با در نظر گرفتن چنین عقبه ای از تاریخ خشونت بار علیه مسلمانان فیلیپین است که می توان اهمیت همزیستی مسالمت آمیز را به شکل ویژه ای مورد توجه قرار داد. مبارزاتی که در دهه های اخیر و در خلال مواجهه استقلال طلبان مسلمان جنوب فيليپين با دولت مركزي بيش از 120 هزار كشته و 2 ميليون نفر بي خانمان برجاي گذاشت. جامعه مسلمان فیلیپین با در نظر گرفتن چنین پیشینه ای بر لزوم کاستن از اختلافات و مبارزه با جریان های تکفیری در جهان اسلام که دامن بسیاری از کشورهای مسلمان منطقه را گرفته است، تاکید ویژه ای دارد.
اقلیت مسلمان فیلیپین با اتکا بر نمادهای وحدت بخشی همچون برگزاری آیین های جمعی مذهبی در مساجد برای نزدیک تر کردن قلوب مسلمانان می کوشند. علاوه بر این رهبران دینی مسلمان در فیلیپین به چالش ها و اختلافات سایر کشورهای مسلمان توجه ویژه ای دارند. اختلافاتی که به نظر می رسد تاثیر خود را بر همه جوامع اسلامی می گذارد. از این رو ضروری است که رهبران اسلامی که به طور معمول مواضع و تصمیمهای آنها تاثیر به سزایی در میان مردم مسلمان دارد، نقش آفرینی بیشتری در بیداری و آگاهی افکار عمومی از الزامات مذهبی میان شیعیان و تسنن ایفا کنند.
این تلاش بی تردید نتیجه قابل توجهی در ایجاد فهم مشترک، همکاری و تقریب مذاهب اسلامی خواهد داشت. جمهوری اسلامی ایران تاکنون ایفاکننده چنین نقشی بوده است. میزبانی سالانه نشست های وحدت در ایران یکی از راهکارهایی است که بر اساس آن چهره ها و علمای دین اسلام از کشورهای مختلف جهان در ایران حضور پیدا می کنند و به وسیله گفت گوی رو در رو برای کاهش تفرقه و یافتن راه صلح در جامعه مسلمان تلاش می کنند. امید است که این تلاش ها از سوی کشورهای بیشتری دنبال شود و جهان اسلام رنگ آرامش به خود گیرد.
به قلم:«منتظر بون گالون»، اسلام پژوه فیلیپینی
مترجم: سید مهدی سید موسوی
حماس: قطعنامه اخیر یونسکو نشانگر انزوای رژیم صهیونیستی است
جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) از قطعنامه اخیر یونسکو در رد اشغالگری رژیم صهیونیستی استقبال کرد.
«باسم نعیم» عضو دفتر روابط بینالملل حماس با انتشار بیانیهای، تأکید کرد، قطعنامه یونسکو، به منزله رد مشروعیت بخشی به قلدرمآبی رژیم صهیونیستی در اشغال اراضی فلسطین و حمایت از میراث فرهنگی و مذهبی فلسطین است.
خبرگزاری فلسطینی صفا به نقل از نعیم گزارش داد، این اجماع بینالمللی، گواه تازهای بر انزوای رژیم صهیونیستی و شکست تلاشهای صهیونیستی-آمریکایی در پوشش جعلی مشروعیتبخشی بینالمللی به طرح شهرکسازی صهیونیستها در اراضی فلسطین است.
این مسئول حماس خاطر نشان کرد، این قطعنامهها و دهها قطعنامه قبلی نیازمند اقدامات عملی است تا عملا اجرایی شود و رژیم صهیونیستی را مجبور کند که به حقوق ثابت و غیر قابل تصرف فلسطین، احترام بگذارد.
سازمان یونسکو دوشنبه هفته جاری ۱۶ تیر ماه، به اتفاق آراء در حمایت از بخش قدیمی شهر قدس قطعنامهای تصویب کرد. این قطعنامه و الحاقیههای آن بر بطلان همه اقدامات تخریبی رژیم صهیونیستی برای تغییر چهره و هویت اسلامی این شهر مقدس تأکید دارد.
این قطعنامه همچنین یادآور قطعنامههای هفدهگانه یونسکو درباره قدس است که همه آن پیرمون ابراز تأسف این سازمان از عدم توقف حفاری و ساخت تونل و تمامی اقدامات غیر قانونی اسرائیل در قدس شرقی است.
این قطعنامه بر لزوم تسریع در تعیین یک نماینده دائمی از سوی یونسکو در بخش قدیمی قدس برای تحت نظر داشتن تمام رخدادهای این شهر و اقدامات غیرقانونی صهیونیستها تأکید دارد.
نصرالله: سیاست تحریم و محاصره آمریکا علیه لبنان، حزبالله را قدرتمندتر خواهد کرد
«سید حسن نصرالله»، دبیرکل جنبش حزبالله لبنان شامگاه سهشنبه در مورد تحولات لبنان و منطقه غرب آسیا سخنرانی کرد.
سید حسن نصرالله در ابتدا یاد پیروزی در جنگ تموز (جنگ ۳۳ روزه) و خاطره شهدای این جنگ و شکست دشمن صهیونیستی و طرح آمریکایی "خاورمیانه جدید" را گرامی داشت. جنگ مذکور ۱۲ ژوئیه ۲۰۰۶ با حملات رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان آغاز شد.
دبیرکل حزبالله لبنان همچنین با اشاره به سالروز درگذشت آیتالله محمد حسین فضل الله، از علما و مراجع تقلید لبنان او را شخصیتی بزرگ و حامی مقاومت در این کشور دانست.
سید حسن نصرالله به شرایط اقتصادی لبنان اشاره کرد و گفت که ارزیابی اوضاع اقتصادی باید ارزیابی ملی و مشمول تلاشهای همه لبنانیها باشد و حتی کسانی که در لبنان مقیم هستند.
نگاه به شرق به معنای قطع روابط با غرب نیست
او گفت که در سخنرانی گذشته خود نگاه به شرق را مطرح کرده ولی این سخنان وی به معنای این نیست که لبنان کاملا از غرب و داشتن روابط با کشورهای غربی قطع رابطه کند. دبیر کل جزبالله لبنان گفت که لبنان به جز رژیم صهیونیستی میتواند بر حسب ضرورت و نیاز با کشورهای غربی روابط و همکاری داشته باشد.
سید حسن نصرالله گفت: «برخی تلاش کردند که موضوع نگاه به غرب را به جای دیگر سوق دهند؛ برخی میگویند غرب برای ما به منزله اکسیژن است. ما از شما نخواستیم که این اکسیژن را رها کنید ولی اگر غربیها این اکسیژن را از ما قطع کند، ما باید چه کار کنیم؟:
نصرالله به برداشتهای اشتباه برخی در رابطه با اظهارات قبلی خود مبنی بر نگاه به شرق و برقراری روابط تجاری و اقتصادی با ایران اشاره کرد و گفت که برخی چنین برداشت کردند که نگاه به شرق و برقراری روابط با ایران، به این معناست که ما میخواهیم لبنان را به مدل ایرانی تبدیل کنیم. ولی ما چنین چیزی نگفتیم. ما از ایران خواستیم به ما کمک کند. هنگامی که ایران با فروش مشتقات نفتی و بنزین آن هم با لیره لبنان موافقت کند، بدین معناست که ایران لطف و فداکاری بزرگی انجام میدهد.
او در ادامه، مقاومت ایران در برابر تحریمهای ظالمانه آمریکا طی چند دهه را ستود و به مقایسه ایران و لبنان پرداخت و گفت: «مطمئن باشید که لبنان عناصر و عوامل مدل ایرانی را ندارد؛ مدلی که باعث شد که ایران در برابر تحریمهای آمریکا بایستد و مقاومت کند.
سید حسن نصرالله افزود: «ایران تقریبا در مواد غذایی خودکفاست و صنایع و تجهیزات آن پیشرفته و توسعه یافته و توانسته است به فضا ماهواره ارسال کند و در تولید بنزین، گازوئیل، برق خودکفا شود و به خارج دارو صادر کند ولی لبنان عناصر و پتانسیلهای مدل ایران را ندارد؛ مطمئن باشید. اگر ایران بخواهد به لبنان کمکی [اقتصادی] بکند، باید محترمانه این موضوع بررسی شود و نباید کسی آن را مایه نگرانی بداند».
لبنان و ایران میتوانند به جای دلار پولهای ملی خود استفاده کنند
دبیر کل حزب الله تصریح کرد: «[راهکار دیگر، اقدامات بانک مرکزی است]، خرید مشتقات نفتی از ایران با لیر چقدر برای بانک مرکزی [مصرف دلار] را صرفهجویی میکند؟ من این را ضمانت میکنم و این را به مسئولان لبنان و به دور از چشم رسانهها پیشنهاد کردیم و گفتیم این گزینه را آزمایش کنیم تا ببینیم این مسیر ما را به کجا میرساند».
وی گفت: «ایران چهل سال است که در برابر تحریمها مقاومت کرده است ولی در لبنان ما همینکه کمی تحریم و تهدید آمد، دیدیم که برخی برای تسلیم شدن در برابر آمریکا عجله دارند. ما در لبنان قصد نداریم این کشور را به کشوری دیگر تبدیل کنیم».
باید همه راهها و گزینهها را برای برون رفت از بحران فعلی آزمود
دبیرکل حزبالله لبنان با بیان اینکه در لبنان باید با هرکشوری که به دنبال کمک به این کشور است، روابط برقرار کرد، اظهار داشت که نباید برای برون رفت از اوضاع کنونی تنها یک راه و روش را انتخاب و بر آن اصرار و تأکید کرد.
او افزود برخی میگویند برای برونرفت از اوضاع کنونی به سراغ صندوق بینالمللی پول برویم، ما گفتیم مانعی نیست ولی این بدین معنا نیست که گزینههای دیگر را رها کنیم. سید حسن نصرالله گفت که باید در لبنان مسیرهای ممکنی که مانع از فروپاشی اقتصادی و گرسنگی در لبنان میشود را رفت و نباید به یکی اکتفا کرد.
دولت و ملت در کنار هم میتوانند تهدید اخیر را به فرصت تبدیل کنند
دبیرکل حزبالله لبنان شرایط اقتصادی و مالی اخیر این کشور را خطرناکترین تهدید دانست و گفت که این تهدید ملت و دولت لبنان را نشانه رفته است ولی لبنانیها میتوانند این تهدید را به فرصت تبدیل کرده و اقدامات مناسبی اتخاذ کنند.
سید حسن نصرالله گفت که داشتن روابط تجاری و اقتصادی با کشورهای شرق مانند ایران و چین و عراق این فایده را دارد که به آمریکاییها و سایرین این پیام را خواهد فرستاد که لبنان گزینههای دیگر نیز دارد.
او گفت که لبنان به دلیل برخی سیاستها تقریبا به کشوری مصرف کننده تبدیل و به گونهای شده است که من باب تشبیه، آب و اکسیژن هم به لبنان وارد میشود. سید حسن نصرالله گفت که لبنان سادهترین محصولات و تولیدات را وارد میکند و باید این کشور به یک کشور تولید کننده مبدل شود.
باید همه به سمت تولید برویم
او خواستار تغییر معادله و مدل اقتصادی در لبنان شد و گفت که باید به سمت تولید رفت و مسئولیت این کار بر عهده دولت و ملت لبنان است.
دبیرکل حزبالله گفت که باید به سمت مقاومت زراعی یا جهاد کشاورزی رفت و وارد نبرد احیای بخش زراعی و صنعتی شد. وی این دو بخش را شرط اساسی ثبات و مقاومت لبنان دانست.
داشتن حاکمیت ملی مستلزم عدم وابستگی به خارج است
سید حسن نصرالله گفت که تا زمانی که مردم لبنان خود به تولیدکننده تبدیل نشوند و از دسترنج خود استفاده نکنند، نمیتوانند ملتی دارای حاکمیت باشد.
مداخلات سفیر آمریکا در بیروت
دبیرکل حزبالله لبنان در ادامه سخنان خود، به دخالتهای سفیر آمریکا در بیروت در امور داخلی لبنان اشاره کرد و گفت این دولت لبنان است که سرنوشت مردم این کشور را تعیین میکند نه سفیر آمریکا یا وزارت خارجه این کشور.
او گفت: «ما هر روز مورد حمله قرار میگیریم و این سفیر آمریکا میآید و علیه ما حرف میزند. خطرناکتر از این، نشست و برخواست او با رهبران سیاسی در لبنان و تحریک آنها علیه حزبالله است». سید حسن نصرالله اظهارات سفیر آمریکا را مردود دانست و از دولت لبنان خواست در برابر اتهامهای وی علیه مقاومت اسلامی در این کشور سکوت نکند.
تصمیم قاضی مازح شایسته تقدیر است
دبیرکل حزبالله اقدام قاضی لبنانی (محمد مازح) در صدور قرار منع مصاحبه رسانههای لبنان با «دورتی شیا»، سفیر آمریکا در بیروت را شجاعانه و شرافتمندانه دانست و پرسید: «تصمیمات مالی در لبنان چه ربطی به سفیر آمریکا دارد؟ ولی این اتفاق افتاد و سفیر آمریکا حتی بسیاری از مسئولان را تهدید کرد و حتی خواست که فلان معاون رئیس بانک مرکزی یا رئیس کمیته نظارت بر بانک ها را بیاورند؛ اگر به خواستهها و مداخلات او تن دهید، وای بر شما».
سرنوشت لبنان به دست مردم آن است نه سفیر آمریکا
سید حسن نصرالله ادامه داد: «نمونه دیگر مداخلات سفیر آمریکا در امور لبنان طی روزهای گذشته این است از او نقل شده است که کار این دولت [لبنان] به پایان رسیده است؛ به تو چه ربطی دارد؟ این مردم لبنان است که تصمیم میگیرند دولت بماند یا استعفا دهد، نه سفیر آمریکا».
دبیرکل حزبالله لبنان ادامه داد، سفیر آمریکا به جای مصاحبه با این رسانه و آن رسانه در لبنان و حمله به حزبالله، به جنگها و جنایتهایی که آمریکا در کشورهای منطقه انجام داده نگاهی بیاندازد. سید مقاومت خطاب به سفیر آمریکا گفت: «رئیس تو ترامپ، اعتراف میکند که دولت شما داعش را ایجاد کرده است. شما از تروریسم اسرائیلی و تروریسم تکفیری در منطقه حمایت میکنید؛ لذا توصیه میکنیم حد و حدود خود را بشناسید و به خودتان احترام قائل شوید».
دستان آمریکاییها به خون لبنانیها آغشته است
سید حسن نصرالله به جنگ ۳۳ روزه اسرائیل علیه مقاومت لبنان اشاره کرد و گفت که همه کسانی که در این جنگ کشته شدند، خونشان بر گردن دولت جنایتکار آمریکا است که از اسرائیل حمایت میکند.
او دولت ترامپ را مورد خطاب قرار داد و گفت که «سیاستهای شما برای خفه کردن لبنان، حزبالله را قوی و متحدان و نفوذ شما در لبنان را تضعیف خواهد کرد».
اقدامات دیپلماتیک حزب الله برای متوقف کردن مداخلات آمریکا
دبیرکل حزبالله لبنان ادامه داد: «نمایندگان حزب الله در فراکسیون "الوفاء للمقاومة" به زودی درخواستی مکتوب به وزارت خارجه لبنان مبنی بر احضار سفیر آمریکا ارائه خواهند داد و از او خواهند خواست خود را ملزم به رعایت قوانین بینالملل کند».
فلسطینیان را نباید فراموش کرد
سید حسن نصرالله در پایان سخنرانی خود به طرح اشغال کرانه باختری توسط رژیم صهیونیستی اشاره کرد و گفت که سرگرم شدن لبنانیها به اوضاع اقتصادی خود نباید باعث شود آنها از حمایت از فلسطینیان و ایستادن در کنار آنها برای مقابله با طرح اشغالی الحاق کرانه باختری غافل شوند.
دبیرکل حزبالله گفت: «خطرناکترین مسئله در حال حاضر، طرح [اشغالی] الحاق کرانه باختری به قلمرو رژیم اشغالگر است. ما با گروههای مختلف فلسطین در ارتباط هستیم و دیروز پیامی از برادر اسماعیل هنیه (رئیس دفتر سیاسی حماس) دریافت کردم. آنچه میخواهم بگویم این است که ما نباید فلسطینیها را فراموش کنیم. همه باید با صدای رسای خود موضعی در حمایت از فلسطین اتخاذ کند و در ارتباط با رهبران فلسطینی جهت هماهنگی و همکاری به منظور مقابله با این طرح باشد. این مسئله باید تقویت شود».