emamian

emamian

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

والحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین.

 خیلی خوش‌آمدید برادران عزیز و دوستان مکرّم از استان مبارز و خوش‌نام بوشهر. همین ‌طور که آقایان اشاره کردند -هم جناب آقای امام جمعه‌ی محترم، هم جناب آقای استاندار، هم جناب فرمانده‌ی سپاه- استان بوشهر سرشار از افتخارات نظامی است؛ حقیقتاً همین ‌جور است. [آنجا] نقطه‌ی حسّاسی است و تهدید دشمنان به ایران هم تا سالهای طولانی از حضور استعمار در این منطقه، خیلی اوقات متوجّه بوشهر بوده. آن وقتی که در طرف شرق کشور نیروهای ایرانی مشغول مبارزه بودند و بعضی از نقاطِ از دست‌رفته‌ِی کشور را میخواستند برگردانند، انگلیس‌ها پیغام دادند که اگر شما اینجا حرکت کنید، ما در بوشهر نیرو پیاده میکنیم؛ اینها هم برای خاطر بوشهر رها کردند. یعنی بوشهر همیشه در معرض یک چنین تهاجماتی قرار داشته و همیشه هم با قدرت ایستاده که حالا در این بیانات خیلی خوب و جامعِ جناب آقای بوشهری، امام جمعه‌ی محترم، این معنا توضیح داده شد؛ من خواهش میکنم این مطالبی را که شما گفتید منتشر کنید تا همه بدانند، بفهمند؛ اینها بسیار خوب است.

 رهبری علما هم [در بوشهر] قطعی است؛ مرحوم آقا سیّد‌عبدالله بلادی جزو عناصر بسیار مؤثّر بوده؛ بعد هم مرحوم رئیسعلی دلواری که خب دیگر مقامش واضح و آشکار است. بقیّه‌ی شهدای عزیز این منطقه هم همین ‌جور؛ [در مورد] همین شهید نادر مهدوی که [شما] آقایان چند بار اسمش را اینجا آوردید، کسی از دوستان ما که وارد در این موضوعات است میگفت اگر ایشان متعلّق به کمونیست‌ها بود، یک چگوارا از  او درست میکردند؛ یعنی [یک] چهر‌ه‌ی بین‌المللی مبارز. این جوان کم‌سال یک چهره‌ی این ‌جوری دارد: حضورش در منطقه‌ِی خلیج فارس، آن درگیری‌اش با آمریکایی‌ها، بعد هم دستگیری‌ و شکنجه و شهادتش؛ یعنی یک شخصیّت‌های این‌جوری‌ای در بوشهر هستند. یا همین شهید ابوتراب عاشوری که ایشان(۲) اسم آوردند که قبل از تشکیل جمهوری اسلامی به شهادت رسید؛ ایشان در حین مبارزات به شهادت رسیده. یعنی این مبارزه در آنجا آن‌چنان گرم و گیرا و فعّال بوده که یک روحانی محترمی مثل شهید عاشوری در آنجا در خلال این مبارزات به شهادت میرسد؛ اینها علامتهای خوبی است؛ اینها نشان‌دهنده‌ی یک عمق در فهم انقلابی و فهم جهادی اسلام در این منطقه است؛ نشان‌دهنده‌ی یک چنین چیزی است. یعنی پیدا است که آنچه در این منطقه نسبت به جهاد و مبارزه و دفاع از اسلام و دفاع از کشور و مانند اینها وجود دارد، صِرفِ یک احساسات سطحی و زودگذر نیست؛ بلکه عمیق است؛ چون در نسلهای متوالی تکرار شده و به وسیله‌ی اشخاص برجسته و بزرگ و کارهای بزرگ انجام گرفته.

 من اینجا اسم دو سه نفر از این شهدا را یادداشت کرده‌ام؛ [مثلاً] همین شهید صادق گنجی که اشاره کردند که در لاهور به شهادت رسید؛ خب اینها واقعاً‌ خیلی برجسته است؛ یعنی در محیط فرهنگی، در محیط نظامی، در محیط‌های گوناگون یک شخصیّت‌های برجسته‌ی این‌جوری وجود داشته‌اند؛ خب اینها سرمایه‌اند. آنچه من به عنوان توصیه عرض میکنم [این است که] این کارهایی که ذکر شد -[مثل] سردیس و تندیس و جلسه و تشکیلات و مانند اینها- کارهای خیلی خوبی است، منتها کاری کنید که یاد این شهدا، یاد این اشخاص،‌ این شخصیّت‌ها در ذهن نسلهای جدید ماندگار بشود. شما الان ملاحظه کنید مثلاً رئیسعلی دلواری، آدم به این عظمت، آدم کمی که نیست، در بین نسل جوان ما چند درصد او را می‌شناسند؟ چند درصد اسم او را شنیده‌اند؟ این مهم نیست برای ما که یک شخصیّت مبارز، مجاهد، مدافع از حریم کشور را که با آن شرایط دشوارِ آن وقت، با آن تنگدستی‌ای که او و رفقایش داشتند، این ‌جور مبارزه کند، این ‌جور دشمن را به ستوه بیاورد -که رئیسعلی دلواری واقعاً انگلیس‌ها را به ستوه آورد- و بالاخره با خیانت بعضی از خودی‌ها به شهادت برسد نشناسیم؟ آیا شایسته‌ی این نیست که الان در کشور تا شما میگویید رئیسعلی دلواری، همه‌ی آن کسانی که در هر منطقه‌ای از کشور هستند بدانند که این آدم کیست و بشناسند؟ این‌ جور چیزی نیست؛ مثلاً اسم فلان بازیکن فوتبالِ فلان کشور را همه‌ی بچّه‌ها میدانند، اسم رئیسعلی دلواری را نمیدانند، اسم نادر مهدوی اصلاً به گوششان نرسیده، خبر ندارند؛ کاری باید کرد تا این نامها زنده بمانند؛ اینها الگو هستند.

 مثلاً فرض کنید روی کتابچه‌های بچّه‌ها، دفترهای بچّه‌ها، روی پشت جلد کتابها، در خود کتابهای درسی، روی لباسها، عکس اینها، خصوصیّت اینها، اسم اینها [چاپ و] نوشته بشود. این مخصوص شما هم نیست؛ شما هم باید [این کار را] بکنید، امّا دستگاه‌های تبلیغاتی کشور در همه جا، بخصوص در مراکز حسّاس و مهم بایست تلاش کنند این فکر جهاد را با شاخص کردن چهره‌های بزرگ جهادی گسترش بدهند و عمق ببخشند. بنابراین کار، کار بسیار مهمّی است.

 بایستی کاری کنیم که مردم احساس کنند که دنباله‌ی راه اینها، راه نجات است؛ کما اینکه همین هم هست. اگر چنانچه یک کشوری که نفت دارد، معدن دارد، امکانات گوناگون دارد، جایگاه حسّاس جغرافیایی دارد، تنوّع عظیم اقلیمی دارد -مثل کشور ما با هشتاد میلیون جمعیّت- که مورد طمع قدرتها است، نتواند از خودش دفاع کند، نتواند جهاد کند، نتواند توانایی‌های خودش را بُروز بدهد و خودش را اداره کند، خب عزّت او، حیثیّت او پایکوب خواهد شد، لگدکوب خواهد شد. ما باید بتوانیم این روحیه را در همه گسترش بدهیم که بِایستند؛ کما اینکه خوشبختانه امروز به برکت انقلاب، ملّت ایران ایستاده است، امّا باید اینها را برای آینده نهادینه کرد تا راه جهاد، راه ایستادگی، راه مقاومت، راه قطعی نسلهای پی‌درپی قرار بگیرد. همان ‌طور که در قرآن کریم در سوره‌ی حمد که هر روز تکرار میکنیم، میگوییم «اٍّهدِنَا الصِّراطَ المُستَقیم صِراطَ الَّذینَ اَنعَمتَ عَلَیهِم»،(۳) این «اَنعَمتَ عَلَیهِم» همین شهدایند دیگر؛ یکی از مصادیق بزرگ شهدا «اُولئکَ مَعَ الَّذینَ اَنعَ‌مَ اللهُ عَلَیهِم مِنَ النَّبِیّینَ وَ الصِّ‌دّیقینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصٰلِحین»(۴) [هستند؛] اینها جزو «اَنعَمتَ عَلَیهِم» هستند.

 البتّه «اَنعَمتَ عَلَیهِم» هم دو جور هستند: یک‌ جور «اَنعَمتَ عَلَیهِم»ی که بعد، ناشکری میکنند، دچار کفران نعمت میشوند مثل بنی‌اسرائیل -بنی‌اسرائیل هم جزو «اَنعَمتَ عَلَیهِم» بودند، امّا ناشکری کردند و «غَضِبَ اللهُ عَلَیهِم»(۵) شدند- یک عدّه هم نه، «اَنعَمتَ عَلَیهِم»ی هستند که «غَیرِ المَغضوبِ عَلَیهِم وَ لَا الضّالّین‌»(۶) هستند که نه مغضوب واقع شدند، نه گمراه شدند؛ شهدای ما از این قبیلند؛ [چون] شهید از دنیا رفته‌اند؛ پس راه اینها را ما بایستی دنبال کنیم و یاد بگیریم و استفاده کنیم و این را به نسلهای گوناگون تعلیم بدهیم.

 ان‌شاءالله که موفّق و مؤیّد باشید. جلسه را خوب برگزار کنید و این جلسه سر‌آغاز حرکت باشد، نه پایان حرکت؛ به مردم بوشهر هم سلام ما را در نمازجمعه ان‌شا‌ءالله برسانید.

والسّلام علیکم و ‌رحمةالله

۱) در ابتدای این دیدار -که در چهارچوب دیدارهای دسته‌جمعی برگزار شد-  آیت‌الله غلامعلی صفایی‌بوشهری (امام جمعه‌ی بوشهر و نماینده‌ی ولیّ‌فقیه در استان بوشهر)، آقای عبدالکریم گراوند (استاندار بوشهر) و  سردار علی رزمجو (فرمانده سپاه امام صادق بوشهر و دبیر کنگره) گزارشی ارائه کردند. قرار است این کنگره در بیست‌وپنجم دی ماه سال جاری در بوشهر برگزار شود.
۲) سردار علی رزمجو
۳) سوره‌ی حمد، آیه‌ی ۶ و بخشی از آیه‌ی ۷؛ « به راه راست ما را راهبر باش‌؛ راه آنهایى که برخوردارشان کرده‌اى ...»
۴) سوره‌ی نساء، بخشی از آیه‌ی ۶۹؛ «... در زمره کسانى خواهند بود که خدا ایشان را گرامى داشته [یعنى‌] با پیامبران و راستان و شهیدان و شایستگانند ...»
۵) از جمله سوره‌ی فتح، آیه‌ی ۶؛ «... خدا بر ایشان خشم نموده‌ ...»
۶) سوره‌ی حمد، بخشی از آیه‌ی ۷؛ «... همانان که نه درخور خشمند و نه گمگشتگان.»‌
چهارشنبه, 25 دی 1398 17:21

بیانات در دیدار مردم قم

بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین والصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة‌الله فی الارضین.

 خیلی خوش آمدید؛ برادران عزیز خواهران عزیز. مردم عزیز و با افتخار قم.  این مراسم ۴۰  یا ۴۱ سال است که هر سال برگزار میشود با عظمت؛ مردم سراسر کشور چشمشان به مردم قم است در روز ۱۹ دی  به مناسبت آن حادثه‌ی بسیار مهم و تاریخ‌ساز. یک جمله درباره‌ی این مسئله‌ی نوزدهم دی و حادثه‌ی قم عرض کنم؛ یک جمله هم درباره‌ی شهید عزیز این روزها، شهید سلیمانی.

 درباره‌ی مسئله‌ی نوزدهم دی، باید فکر کنیم، باید درس بگیریم. اکثر شما برادران و خواهرانی که اینجا تشریف دارید، آن روز نبودید؛ آن روز را ندیدید؛ لکن خاطره‌‌ی آن روز زنده است؛ ما  از این خاطره‌ی زنده باید درس بگیریم. گذشته باید همیشه راهنما و چراغ راه آینده باشد. قضیّه‌ی نوزدهم دی این جور بود که به خاطر دفاع از مقام مرجعیّت رهبر عظیم‌الشّان و بزرگ انقلاب که آن وقت در ایران نبودند، مردم قم به خاطر دفاع از ایشان آمدند در مقابل نیروهای مسلّح و بی‌رحم رژیم طاغوت سینه سپر کردند. مردم هیچ چیز نداشتند؛ دست خالی [بودند]. چه چیز آنها را کشید وسط این میدان؟ ایمان و غیرت دینی؛ ببینید، اینها دو کلیدواژه است؛  ایمان و غیرت دینی. وقتی هم که آن مردم -که جمعی از مردم قم بودند البتّه-  آمدند به خیابانها و با پلیس مواجه شدند و با نیروهای رژیم مواجه شدند و تعدادی از اینها به شهادت رسیدند و تعدادی مجروح شدند و در واقع عناصر طاغوت به خیال خودشان اینها را تار و مار کردند، نه آن قیام کنندگان قمی و نه دیگران، هرگز فکر نمیکردند که همین حرکت، منشأ چه تحوّل عظیمی، نه فقط در کشور بلکه در دنیا خواهد شد. مگر نشد؟ همین حرکتی که در آن روز فقط به خاطر ایمان و غیرت دینی از سوی مردم انجام گرفت، خدای متعال به این حرکت برکت داد؛ ادامه پیدا کرد؛ پشت سرِ هم، اربعین‌ها مردم را کشاند به وسط میدان و امام بزرگوار هم رهبری کرد، و منتهی شد به قیام عظیم ماه بهمن سال بعد یعنی سال ۵۷؛ همین حرکتِ یک تعدادی از مردمِ بااخلاصِ قم، یک چنین انقلاب عظیمی را کلید زد. البتّه عوامل زیادی وجود دارد؛ مهم این است که سرآغاز حرکت، یک اقدام مردمی از روی ایمان و غیرت دینی بود؛ این باید همیشه یادمان باشد. ما میتوانیم به برکت ایمان و غیرت دینی کارهای بزرگی انجام بدهیم؛ همچنان که در این قضیّه[ی شهادت شهید سلیمانی و همراهانش] کار بزرگی انجام گرفت، حادثه‌ی بزرگی انجام گرفت، انقلابی به وجود آمد که دنیا را تکان داد، متحوّل کرد و تاریخ را، مسیر تاریخ کشور را، مسیر تاریخ منطقه را و شاید مسیر تاریخ جهان را -که بعدها قضاوت خواهد شد- تغییر داد. به کمک الهی با این چشم نگاه کنیم؛ هدایت الهی و دست قدرت الهی را این جور ببینیم در همه‌ی حوادث زندگی‌مان. آن روز دست مردم خالی بود؛ ما امروز بحمدالله دستمان خالی نیست، دستمان پُر است. ملّت ایران امروز مجهّزند در مقابل زورگویان عالم، لکن تکیه [فقط] به ابزار نظامی نیست؛ ابزار نظامی آن وقتی فایده میبخشد که متکّی باشد به همان ایمان و غیرت دینی؛ آن وقت است که ابزار نظامی اثر میکند، کارگشایی میکند. این را امروز ما در مقابل جبهه‌ی وسیع دشمن همیشه باید به یاد داشته باشیم؛ اینکه خدای متعال میفرماید «کَم مِن فِئَةٍ قَلیـلَةٍ غَلَبَت فِئَـةً کَثیرَةً بِاِذنِ‌ الله»،(۱) مصداقش همین جا است؛ گاهی یک فئه‌ی قلیله‌ای بر یک جبهه‌ی بسیار وسیع و گسترده‌ای، به قدرت الهی پیروز میشود وقتی که متّکی باشد به این ایمان و غیرت دینی.

 نگذارید این درس فراموش بشود؛ عزیزان من! چه مسئولین تبلیغاتی کشور، چه علمای معظّمی که در قم و در سایر مناطق کشور هستند، چه جوانهای فعّال در حوزه‌ی‌ فرهنگی، چه آحاد مردم، نگذارید این درس بی‌نظیری که جلوی چشم ما اتّفاق افتاد فراموش بشود؛ درس شروع مظلومانه‌ی متّکی به ایمان و غیرت دینی و برکتی که خدای متعال به این جور حرکتی میدهد و این حوادث عظیم را پشت سرِ هم به وجود می‌آورد. خداوند متعال در جای جای قرآن این نکته را که «فراموشی سراغتان نیاید» تکرار کرده است به مناسبت اُمم گذشته. میفرماید: وَ لا یَکـونوا کَالَّذینَ اوتُوا الکِتابَ مِن قَبلُ فَطالَ عَلَیهِمُ الاَمَدُ فَقَسَت قُلوبُهُم؛(۲) بنی‌اسرائیل یک روزی آن چنان قدرت معنوی‌ای پیدا کردند که با اینکه مردشان، زنشان، فرزندانشان زیر شکنجه‌ی فرعون بودند، توانستند فرعون را مغلوب کنند، توانستند ایستادگی کنند، مقاومت کنند تا اینکه خدای متعال راه را برای آنها باز کند و فرج به آن عظمت را با غرق فرعون و فرعونیان به آنها عطا کند. همین بنی‌اسرائیل بعد از اندکی، فَطالَ عَلَیهِمُ الاَمَدُ فَقَسَت قُلوبُهُم؛(۳) یک مقداری که زمان گذشت، با گذشت زمان از آن حالت اوّلیه خارج شدند، دلها سخت شد، سنگین شد، قسی شد؛ آن توکّل، آن اعتماد به خدا، آن حرکت در راه خدا، آن صبر، آن استقامت را از دست دادند، نتیجه این شد که «وَ ضُرِبَت عَلَیهِمُ الذِّلَّةُ وَالمَسکَنَةُ وَ باءو بِغَضَبٍ مِنَ‌ الله»؛(۴) این آیه یکی از آیات است؛ آیات متعدّد دیگری هم [وجود دارد]. حضرت موسیٰ به بنی‌اسرائیل گفت: اَفَطالَ عَلَیکُمُ العَهد؛(۵) شما تا دیروز زیر فشار فرعون بودید، حالا زمان خیلی گذشته که فراموش کردید و میگویید «اِجعَل لَنا اِلهًا کَما لَهُم ءالِهَة»؟ اینها درس است؛ این، آن چیزی است که بنده همیشه تکرار میکنم. بحمدالله امروز کمیّت و کیفیّت جوانِ مؤمن و پایبند و علاقه‌مند در کشور، از اوّل انقلاب خیلی بیشتر است؛ امروز این جوری است؛ ما ناراضی نیستیم؛ امّا مراقب باشید راه، درست طی بشود؛ این درس بزرگ قرآنی و نبوی و الهی را که خدای متعال کمک میکند -وَ مَن یَتَوَکَّل عَلَی اللهِ فَهُوَ حَسبُه- فراموش نکنیم و در یاد داشته باشیم.

 و امّا درباره‌ی این شهید عزیز؛ دو سه مطلب را درباره‌ی شهید عزیزمان حاج قاسم سلیمانی عرض کنم: یکی درباره‌ی شخصیّت خود او است؛ خب این روزها خیلی درباره‌ی این بزرگوار، این رفیق خوب و عزیز ما و شجاع ما و خوش‌بخت ما که رفت به ملکوت اعلیٰ پیوست، صحبت شده و حرفهای درستی هم گفته شده آنچه در خصوصیّات او گفته‌اند لکن من چند جمله‌‌ای میخواهم عرض بکنم که به نظر من اینها مهم است:

 اوّلاً شهید سلیمانی، هم شجاع بود، هم با تدبیر بود؛ صِرف شجاعت نبود؛ بعضی‌ها شجاعت دارند امّا تدبیر و عقل لازم برای به کار بردن این شجاعت را ندارند. بعضی‌ها اهل تدبیرند امّا اهل اقدام و عمل نیستند، دل و جگر کار را ندارند. این شهید عزیزِ ما هم دل و جگر داشت -به دهان خطر میرفت و ابا نداشت؛ نه فقط در این حوادث این روزها، [بلکه] در دوران دفاع مقدّس هم در فرماندهی لشکر ثارالله همین جوری بود؛ خودش و لشکرش- هم با تدبیر بود؛ فکر میکرد، تدبیر میکرد، منطق داشت برای کارهایش. این شجاعت و تدبیرِ توأمان، فقط در میدان نظامی هم نبود، در میدان سیاست هم همین جور بود؛ بنده بارها به دوستانی که در عرصه‌ی سیاسی فعّالند این را میگفتم؛ رفتار او را، کارهای او را [میدیدم]. در عرصه‌ی سیاست هم، هم شجاع بود، هم با تدبیر بود؛ سخنش اثرگذار بود، قانع‌کننده بود، تأثیر‌گذار بود. از همه‌ی اینها بالاتر، اخلاص او بود؛ با اخلاص بود؛ این ابزار شجاعت و ابزار تدبیر را برای خدا خرج میکرد؛ اهل تظاهر و ریا و مانند اینها نبود. اخلاص خیلی مهم است. ماها تمرین کنیم در خودمان اخلاص را.

 یک خصوصیّت دیگر این بود که هم یک فرمانده جنگاورِ مسلّط بر عرصه‌ی نظامی بود، هم در عین حال بشدّت مراقب حدود شرعی بود. در میدان جنگ، گاهی افراد حدود الهی را فراموش میکنند، میگویند وقت این حرفها نیست؛ او نه، او مراقب بود. آنجایی که نباید سلاح به کار برود، سلاح به کار نمیبُرد؛ مراقب بود که به کسی تعدّی نشود، ظلم نشود؛ احتیاط‌هایی میکرد که معمولاً در عرصه‌ی نظامی، خیلی‌ها این احتیاط‌ها را لازم نمیدانند؛ [لکن] او احتیاط میکرد. به دهان خطر میرفت امّا جان دیگران را تا میتوانست حفظ میکرد؛ مراقب جان نزدیکانش، اطرافیانش، سربازانش، همکارانش در ملّتهای دیگر که در کنار او بودند، بود.

 یک نکته‌ی مهم این است که در مسائل داخل کشور -چون این حرفها غالباً ناظر به مبارزات منطقه‌ای و فعّالیّتهای منطقه‌ایِ او بود- اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود. انقلاب و انقلابیگری خطّ قرمزِ قطعیِ او بود؛ این را بعضی‌ها سعی نکنند کم‌رنگ کنند، این واقعیّتِ او است؛ ذوب در انقلاب بود، انقلابیگری خطّ قرمز او بود. در این عوالم تقسیم به احزاب گوناگون و اسمهای مختلف و جناحهای مختلف و مانند اینها نبود امّا در عالَم انقلابیگری چرا، بشدّت پایبند به انقلاب، پایبند به خطّ مبارک و نورانیِ امام راحل (رضوان الله علیه) بود.

 یک نمونه از تدبیر و شجاعت او که این را دشمنانِ او خوب میدانند -شاید بعضی از دوستان ندانند- این بود که او به کمک ملّتهای منطقه یا با کمکهایی که به ملّتهای منطقه کرد، توانست همه‌ی نقشه‌های نامشروع آمریکا در منطقه‌ی غرب آسیا را خنثی کند. این آدم توانست در مقابل همه‌ی نقشه‌هایی که با پول، با تشکیلات تبلیغاتیِ وسیع آمریکایی، با توانایی‌های دیپلماسیِ آمریکایی، زورگویی‌هایی که آمریکایی‌ها روی سیاستمدارانِ دنیا بخصوص کشورهای ضعیف دارند، تهیّه شده بود قد علَم کند و این نقشه‌ها را در این منطقه‌ی غرب آسیا خنثی کند.

 آمریکایی‌ها در مورد فلسطین طرحشان و نقشه‌شان این بود که قضیّه‌ی فلسطین را به فراموشی بسپرند؛ فلسطینی‌ها را در حالت ضعف نگه دارند که جرئت نکنند دَم از مبارزه بزنند. این مرد، دست فلسطینی‌ها را پُر کرد؛ کاری کرد که یک منطقه‌ی کوچکی، یک وجب جا مثل نوار غزّه در مقابل رژیم صهیونیستیِ با آن همه ادّعا می‌ایستد، کاری و بلایی سرِ آنها می‌آورد که آنها سرِ ۴۸ ساعت میگویند آقا بیایید آتش‌بس بدهید؛ اینها را حاج قاسم سلیمانی کرد. دستشان را پُر کرد. کاری کرد که بتوانند بِایستند، بتوانند مقاومت کنند. این چیزی است که برادران فلسطینی ما مکرّر ‌در ‌مکرّر پیش خود بنده گفته‌اند. البتّه من میدانستم امّا آنها هم آمدند پیش ما شهادت دادند. در سفرهای متعدّدی که این رهبران فلسطینی آمدند، همه‌‌ی آنها این را [گفتند]. آن وقت در جلسه‌ای که ما غالباً با همین مسئولین مختلف که ارتباط با کار او داشتند داشتیم -جلسات رسمیِ معمولی- حاج قاسم یک گوشه‌ای می‌نشست که اصلاً دیده نمیشد. آدم گاهی اوقات میخواست بداند یا استشهاد کند، باید میگشت تا او را پیدا میکرد؛ خودش را جلوی چشم قرار نمیداد، تظاهر نمیکرد.

 نقشه‌ی آمریکا در عراق، در سوریه، در لبنان، به کمک و فعّالیّت این شهید عزیز خنثی شد. آمریکایی‌ها عراق را مثل رژیم طاغوتِ ایرانی -رژیم پهلوی؛ ایران در زمان طاغوت- یا امروزِ سعودی می‌پسندند، یک نقطه‌ای باشد پُر از نفت، در اختیار آنها که هر کار مایلند بکنند؛ به تعبیر آن شخص «مثل گاو شیرده»؛ اینها عراق را این جوری میخواهند. عناصر مؤمن عراقی و شجاع عراقی و جوانان عراقی و مرجعیّت در عراق در مقابل این قضایا ایستادند و حاج قاسم (رضوان الله تعالی علیه) به همه‌ی این جبهه‌ی بسیج به عنوان یک مشاور فعّال مدد رساند، کمک رساند، و به عنوان یک پشتیبان بزرگ در آنجا ظاهر شد. شبیه همین قضیّه در مورد سوریه هست، در مورد لبنان هست. در مورد لبنان، آمریکایی‌ها مایلند لبنان را از مهم‌ترین عامل استقلال لبنان -یعنی نیروی مقاومت و حزب‌الله- محروم کنند تا لبنان بی دفاع در مقابل اسرائیل قرار بگیرد که بیاید تا خود بیروت را بگیرد؛ کما اینکه قبلها و سالهای قبل آمدند. حزب‌الله بحمدالله روز‌به‌روز قوی‌تر شد. امروز، هم دست لبنان و هم چشم لبنان، حزب‌الله است؛ و نقش شهید عزیز ما در این حالت یک نقش ممتاز و برجسته است؛ تدبیر و شجاعت، مجاهد شجاع، برادر دلسوز.

 ملّتها بحمدالله بیدارند. ملّتها امروز بیدارند؛ ولی نقش شهید عزیز و رفقای محلّی این شهید [بی بدیل بود]؛ مثل همین شهید ابو‌مهدی (رضوان الله تعالی علیه) -مرد نورانی، مرد مؤمن، مرد شجاع که انسان وقتی نگاه میکرد، چهره‌ی او مصداق «و بَیِّض وَجهِی بنورک»(۶) [بود]؛ ابو‌مهدی این جوری بود؛ چهره،‌ چهره‌ی نورانی معنویِ خدایی- شهید سلیمانی با امثال این جور انسانهای مؤمن و شجاع و نورانی توانستند کارهای بزرگی را انجام بدهند. این درباره‌ی شهید؛ البتّه بیش از اینها میشود درباره‌ی شهید عزیزمان صحبت کرد، فعلاً بس است.

 یک فصل دیگر در مورد شهید سلیمانی، برکات این شهادت عظیم است. این شهید عزیز هر وقت گزارشی میداد به ما -چه گزارش کتبی، چه گزارش شفاهی- از کارهایی که کرده بود، بنده قلباً و زباناً او را تحسین میکردم امّا امروز در مقابل آنچه او سرمنشأ آن شد و برای کشور بلکه برای منطقه به وجود آورد، در مقابل او من تعظیم میکنم.(۷) کار بزرگی انجام شد، قیامتی به پا کرد. معنویّت او، شهادت او را این ‌جور برجسته کرد؛ این بدرقه‌های ایرانی و آن بدرقه‌های عراقی؛ در کاظمین، در بغداد، در نجف، در کربلا چه کردند با این پیکر اِرباًاِربا!(۸) از روح مطهّر او، از اعماق دل تشکّر میکنیم.

 شهادت او، زنده بودن انقلاب در کشور ما را به رخ همه‌ی دنیا کشید. عدّه‌ای میخواستند وانمود کنند که انقلاب در ایران از بین رفته است، مرده است، تمام شده -البتّه عدّه‌ای هم سعی میکنند که این اتّفاق بیفتد- [امّا] شهادت او نشان داد که انقلاب زنده است؛ دیدید چه خبر شد در تهران؟ دیدید چه خبر شد در شهرهای دیگر؟ البتّه من برای این حادثه‌ی تلخی که در کرمان پیش آمد و تعدادی از هم‌میهنان عزیز کرمانی ما جان باختند، عمیقاً متأسّفم و متأثّرم و به خانواده‌های آنها تسلیت عرض میکنم، امیدوارم ان‌شاء‌الله ارواح مطهّر این جان‌باختگان هم با شهید سلیمانی محشور بشوند.(۹) شهید سلیمانی چشمهای غبارگرفته‌ را باز کرد با این شهادت. دشمنان در مقابل عظمت ملّت ایران احساس خضوع کردند؛ ممکن است به رو نیاوردند امّا چاره‌ای ندارند. آن دشمنی که سعی میکند این مجاهد عظیم‌‌القدر را و این سردارِ فرماندهِ مبارزه‌ی با تروریسم را به عنوان یک تروریست معرّفی کند، آمریکایی‌های بی‌انصاف، آمریکایی‌های دروغ‌گو، آمریکایی‌های هَجوگو که واقعاً ارزشی برای حرفهایشان نمیشود قائل شد، اینها سعی میکردند این‌ جوری عمل کنند؛ ملّت ایران زد توی دهن اینها.

 یک نکته‌ی مهمّ قابل توجّه این است که خب حالا وظیفه‌ی ما چیست؛ بالاخره یک حادثه‌ی مهمّی اتّفاق افتاده است؛ بحث انتقام و مانند این حرفها، بحث دیگری است؛ حالا یک سیلی‌ای دیشب به اینها زده شد؛(۱۰) این مسئله‌ی دیگری است. آنچه در مقام مقابله مهم است -این کارهای نظامیِ به این شکل، کفایت آن قضیّه را نمیکند- این است که بایستی حضور فسادبرانگیز آمریکا در این منطقه منتهی بشود؛ تمام بشود. آنها در این منطقه جنگ آوردند، اختلاف آوردند، فتنه آوردند، ویرانی آوردند، خراب شدن زیربناها را آوردند. البتّه هر جا در دنیا قدم گذاشتند، همین جور عمل کردند؛ فعلاً منطقه‌ی خودمان جلوی چشم ما است. اصرار هم دارند که همین فساد و همین ویرانگری را نسبت به ایران عزیز و جمهوری اسلامی هم داشته باشند؛ مدام اصرار میکنند؛ این مسئله‌ی مذاکره و نشستن پشت میز و مانند اینها، مقدّمه‌ی دخالتها و حضورها است؛ این باید به پایان برسد. این منطقه قبول نمیکند حضور آمریکا را در کشورهای منطقه؛ ملّتهای منطقه قبول نمیکنند، دولتهای برخاسته از ملّتها قبول نمیکنند؛ بدون تردید. اینکه حالا بحث مهمّ دیگری است در یک ناحیه‌ی دیگری.

 آنچه وظیفه‌ی ما به عنوان مردم، به عنوان آحاد جمهوری اسلامی است: اوّلاً دشمن‌شناسی است؛ دشمن را [بشناسیم]؛ در شناخت دشمن اشتباه نکنید. نگویید که خب همه میدانیم؛ بله، شما میدانید که دشمن کیست؛ دشمن استکبار است، دشمن صهیونیسم است، دشمن آمریکا است؛ اینها را شما میدانید امّا تلاش وسیعی دارد انجام میگیرد برای اینکه این قضیّه را بعکس کنند، نظر مردم را عوض کنند، با شیوه‌های پیچیده‌ی تبلیغاتی؛ همه باید مراقب باشند؛ دشمن‌شناسی بسیار مهم است؛ یکی این؛ بعد، دانستن نقشه‌ی دشمن؛ دشمن چه کار دارد میکند، چه کار میخواهد بکند؛ و بعد، دانستن شیوه‌ی مقابله‌ی با نقشه‌ی دشمن؛ این را باید مردم ما بدانند. اتّکاء ما به مردم است. جمهوری اسلامی بدون خواست مردم، بدون کمک مردم، بدون آراء موافق و مثبت و اراده‌های مردم که چیزی نیست، معنایی ندارد. مردم بایستی هم دشمن را بشناسند، هم شیوه‌های کاریِ دشمن را بدانند، هم باید نحوه‌ی مقابله‌ی با این شیوه‌ها را بدانند؛ این کار صاحبان فکر است. خوشبختانه ما امروز در کشور، مردان شجاع و باتدبیر، کم نداریم؛ هم در عرصه‌ی نظامی، هم در عرصه‌ی علمی، هم در عرصه‌ی سیاسی، افراد باتدبیر و شجاع و دانا و آگاهی داریم؛ باید سخن اینها شنیده بشود؛ کاری که اینها مناسب میدانند، در سطح کشور، در سطح جامعه به نحو درستی انجام بگیرد؛ ما کم نداریم؛ خوشبختانه تربیت‌شدگان مکتب امام روز‌به‌روز بیشتر میشوند؛ یک بار امام [در مورد] جنگ فرمودند که فتح‌الفتوح این انقلاب تربیت جوانها و رشد دادن این نهالهای بالنده است؛ این را یک وقت امام فرمودند؛ حق با ایشان بود؛ کاملاً درست فرمودند؛ حکمت امام [بود]؛ این همه فتوحات و این همه کارهای مهم، در مقابل این کوچک است؛ تربیت انسانهای برجسته. امروز خوشبختانه ما افراد زیادی از این قبیل داریم.

 دشمن را بشناسیم. من این را به طور قاطع میگویم: دشمن عبارت است از آمریکا، رژیم صهیونیستی و دستگاه استکبار؛ دستگاه استکبار فقط آمریکا نیست، فقط دولتها نیستند؛ یک مجموعه‌ای از کمپانی‌ها و غارتگران دنیا و ستمکاران دنیا و مانند اینها [هستند] که با هر مرکزی که با ستم و غارتگری مخالف باشد مخالفند؛ دشمن اینها هستند؛ ما فلان دولتِ در منطقه یا بیرون منطقه که حالا یک وقتی یک حرفی هم علیه ما بزند و یک چیزی هم بگوید را دشمن به حساب نمی‌آوریم؛ اینها دشمن نیستند؛ مادامی که حرکتی از آنها در خدمت دشمن و علیه جمهوری اسلامی سَر نزند، اینها را دشمن به حساب نمی‌آوریم؛ دشمن آنها هستند؛ در شناخت دشمن نباید اشتباه کرد؛ اگر این را دانستیم، راه مقابله‌ی نقشه‌ی دشمن را هم اگر دانستیم [موفّق میشویم]. نقشه‌ی دشمن این است که جوانان ما را، مردم ما را در بخشهای گوناگون دچار خلل در عزم و اراده کند؛ نقشه‌ی اساسی دشمن این است؛ تردید‌افکنی در ایمان مردم و در عزم راسخ مردم؛ یعنی همان دو عنصری که عرض کردم؛ دو کلید‌واژه‌ی ایمان، و غیرت دینی. تردید‌افکنی در ایمان و غیرت دینی مردم آن چیزی است که دشمن دنبال آن است؛ میدانند که اگر چنانچه این اتّفاق افتاد، قدرت تهاجمی و حتّی قدرت دفاعی جمهوری اسلامی هم تحت تأثیر قرار خواهد گرفت و از بین خواهد رفت؛ لذا دارند توطئه میکنند؛ البتّه توطئه‌ی آمریکا و مانند آن، فقط این نیست؛ این مهمترینش است؛ علیه جمهوری اسلامی در میدان سیاست، در میدان اقتصاد -می‌بینید دیگر این تحریمها را- در میدان مسائل امنیّتی [توطئه میکنند]. چند روز قبل از قضایای آبان‌ماه -این قضایای مربوط به بنزین و مانند این حرفها- در یک کشور اروپایی، یک کشور کوچک، امّا واقعاً شریر و خبیث در اروپا، یک عنصر آمریکایی با یک تعداد ایرانی مزدور و وطن‌فروش، جمع شدند دور هم علیه جمهوری اسلامی بنا کردند برنامه‌ریزی کردن و نقشه درست کردن؛ نقشه هم همان چیزی بود که ما چند روز بعدش در قضایای بنزین دیدیم؛ یعنی مردم از حادثه بنزین اوقاتشان تلخ بود، یک عدّ‌ه‌ای از مردم به عنوان اعتراض آمدند بیرون؛ بمجرّد اینکه مردم -البتّه یک تعدادی از مردم؛ خیلی هم نبودند- وارد میدان شدند، این فریب‌خوردگان، این مغرضین، این عمّال دشمن، همان برنامه را شروع کردند اجرا کردن؛ یعنی بیایند، هم مراکز دولتی را، هم مراکز مردمی را تخریب کنند، آتش بزنند، آدم بکشند، ویران کنند، جنگ راه بیندازند؛ این نقشه‌ی قبلی بود. البتّه اینکه میگویم چند روز قبل از این، این چند روز تجدید نقشه بود، این کارهایی بود که از قبل کرده بودند، افراد را آماده کرده بودند، به یک عدّه مزدور پول داده بودند؛ این کارها را هم میکنند، هر چه بتوانند انجام میدهند. آن روز در جمعِ مردم عرض کردم،(۱۱) آن روزی که اینجا این اتّفاقِ افتاده بود، در آمریکا، در واشنگتن عناصر دولت آمریکا خوشحالی میکردند؛ به این طرف گفته بودند که کارِ ایران تمام شد؛ بعد از دو روز معلوم شد که کار خودشان تمام شده؛ خیلی اندوهگین و ناراحت و غصّه‌دار بودند. نقشه‌ی دشمن را باید فهمید؛ در مقابل این نقشه هم بایستی آن نقاط اساسی را مورد نظر داشت. نقاط اساسی عبارت است از مبانی فکری -چه [مبانی] فکریِ اسلامی، چه مسائل مربوط به انقلاب- و وحدت ملّی؛ این وحدتی که خوشبختانه در زیر تابوت پیکر مطهّر شهید سلیمانی و شهدای همراه ایشان در بین مردم دیده شد باید محفوظ بشود، محفوظ بماند؛ جهت‌گیری‌ مردم باید این جهت‌گیری باشد: جهت‌گیری انقلاب، جهت‌گیری تکریم از مردان انقلاب، جهت‌گیری تکریم شهیدان و تکریم هر چیزی که یادآورِ ارزشهای انقلاب است.

 همه‌ی ما این را هم بدانیم که دشمنی این جبهه‌ی دشمنی که نام بردم، موسمی و فصلی نیست؛ این دشمنی، یک دشمنی ذاتی است، دشمنی همیشگی است، هر وقت بتوانند ضربه بزنند میزنند. علاجش این است که ما خودمان را قوی کنیم؛ قوی از لحاظ نظامی، قوی از لحاظ امنیّتی، قوی از لحاظ سیاسی، قوی از لحاظ اقتصادی. از جهات مختلف خودمان را قوی کنیم که دشمن نتواند ضربه بزند؛ وَالّا دشمنی او دشمنی ذاتی است. اینکه بعضی خیال کنند که اگر چنانچه ما یک قدم عقب رفتیم، یک کمی کوتاه آمدیم، آمریکایی‌ها دست از دشمنی برمیدارند، بسیار خطا است؛ خطای فاحشی است این فکر. اینکه بعضی فکر کنند که شما کاری نکنید که آمریکا عصبانی بشود -میگویند بعضی‌ها و در روزنامه‌ها مینویسند- درست نقطه‌ی مقابل فرمایش پروردگار عالم است: وَ مَثَلُهُم فِی الإِنجیلِ کَزَرعٍ أَخرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوی‌ عَلی‌ سُوقِهِ یُعجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغیظَ بِهِمُ الکُفَّارَ؛(۱۲) رشد عناصر مؤمن، این نهالهای برومند، این جوانهای مؤمن، اصلاً برای این است که «لِیَغیظَ بِهِمُ الکُفّار»، تا دشمن عصبانی بشود؛ از همین هم بیشتر عصبانی‌اند. عصبانی‌اند از جوانهای عرصه‌ی علم، از جوانهای عرصه‌ی جهاد، از جوانهای عرصه‌ی خدمت،از جوانهای عرصه‌ی نظامی؛ از اینها عصبانی‌اند.(۱۳) امیدواریم ان‌شا‌ءالله همیشه صدایتان رسا و زبانتان گویا و گامتان استوار در این راه باشد و خدای متعال رحمت کند عزیزان ما را، این شهدای اخیر را -شهید سلیمانی، شهید ابومهدی و همراهان عزیزشان را، چه آنهایی که عراقی بودند، چه آنهایی که ایرانی بودند- و خداوند رحمت کند همه‌ی کسانی را که راهِ حرکتِ این ملّت را هموار میکنند.

 این مصوّبه‌ی دیروز مجلس ما(۱۴) مصوّبه‌ی بسیار خوبی بود، مصوّبه‌ی پارلمان عراق هم پریروز مصوّبه‌ی بسیار خوبی بود که مصوّبه‌ی اخراج آمریکا از عراق بود. امیداوریم ان‌شاءالله خداوند به همه‌ی اینها توفیق بدهد و کمک کند بتوانند این راه را با موفّقیّت به پایان برسانند.

والسّلام علیکم و ‌رحمةالله و ‌برکاته


۱) سوره‌ی بقره، بخشی از آیه‌ی ۲۴۹؛ «... بسا گروهى اندک که بر گروهى بسیار، به اذن خدا پیروز شدند. ...‌»
۲) سوره‌ی بقره، بخشی از آیه‌ی ۶۱؛ «... و [داغ] خواری و ناداری بر [پیشانی] آنان زده شد، و به خشم خدا گرفتار آمدند ...»
۳) سوره‌ی حدید، بخشی از  آیه‌ی ۱۶؛ «... [عمر و] انتظار بر آنان به درازا کشید و دلهایشان سخت گردید»
۴) داغ
۵) سوره‌ی طه، بخشی ازآیه‌ی ۸۶؛ « ... آیا این مدّت بر شما طولانی مینمود ...»
۶) کافی، ج ۴، ص ۵۶۲
۷) گریه‌ی حضّار
۸) قطعه‌قطعه (گریه‌ی حضّار)
۹) روز گذشته در جریان تشییع پیکر شهید سلیمانی در کرمان، تعدادی از هم‌وطنان در اثر ازدحام جمعیّت جان باختند.
۱۰) بامداد امروز پایگاه هوایی آمریکا در عین‌الاسد عراق از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی موشک‌باران شد.
۱۱) بیانات در دیدار جمعی از پرستاران سراسر کشور (۱۳۹۸/۱۰/۱۱)
۱۲) سوره‌ی فتح، بخشی از آیه‌ی ۲۹؛ «... و مَثَلِ آنها در انجیل چون کِشته‌اى است که جوانه‌ی خود برآورد و آن را مایه دهد تا ستبر شود و بر ساقه‌هاى خود بِایستد و دهقانان را به شگفت آورد، تا از [انبوهىِ] آنان [خدا] کافران را به خشم دراندازد ...»
۱۳) بعد از تکبیر حضّار معظّمٌ‌له فرمودند: خیلی ممنون! این تکبیر نشان داد که خسته شده‌اید؛
۱۴) اوّلین طرح سه فوریّتی مجلس شورای اسلامی که بر اساس آن همه‌ی فرماندهان و عاملان پنتاگون -وزارت دفاع آمریکا- تروریست شناخته شدند.

مفتی عام اهل سنت جمهوری عراق روز جمعه (20 دی ماه) در خطبه های نماز جمعه از تصویب طرح اخراج نیروهای آمریکایی از عراق در پارلمان این کشور استقبال کرد و مخالفان این طرح را خیانتکار خواند.

شیخ "مهدی بن احمد الصمیدعی" با اشاره به نام یکی از نمایندگان اهل سنت این مجلس اظهار کرد: من از رای مثبت شیخ "احمد الجربا" به این طرح تقدیر می کنم. او ما را سربلند ساخت و عار را از اهل سنت در عراق دور ساخت.

وی تأکید کرد: هر نماینده سنّی پارلمان که به خروج نیروهای اشغالگر از عراق رای ندهد، به اهل سنت خیانت کرده است.

شیخ مهدی الصمیدعی ادامه داد: همه شرفای اهل سنت و نیر خانواده های شهدا و نیروهای مقاومت نباید از هیچ نماینده پارلمانی که طرح اخراج نیروهای اشغالگر را امضاء نکرده است، استقبال کنند.

وی همچنین با اشاره به زندانیان عراقی گفت: 41 هزار مجاهد در زندان های عراق هستند و  30 هزار نفر از آنها از جمله کسانی بودند که با نیروهای آمریکایی جنگیدند و به آنها ضربه های سختی زدند.

شیخ مهدی الصمیدعی با اشاره به توطئه های سفارت آمریکا در عراق با استفاده از مزدوران خود، راه مقابله با این مزدوران را آزادی زندانیان مقاومت دانست و تصریح کرد: از نخست وزیر عراق درخواست می کنم که این کار را انجام بدهد. حرام است که قهرمانان در زندان ها باشند و مزدوران آزاد بگردند.

وی همچنین برای آزادی زندانیان اهل سنت از ولی امر مسلمین استمداد کرد و گفت: از رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای درخواست می کنم که برای آزادی زندانی های قهرمانی که با اشغالگران آمریکایی جنگیدند، وساطت کنند.

همزمان با برگزاری تجمعات ضد آمریکایی در شهرهای مختلف سوریه، وزارت دفاع این کشور نیز در یک اقدام بی سابقه از برگزاری مراسم یادبود سردار شهید قاسم سلیمانی در دمشق خبر داد.

به نوشته وبگاه شبکه المیادین، این مراسم در ساختمان «الاسد» و با حضور مسئولان رسمی سوریه امروز برگزار شد و برای اولین بار است که مراسم یادبود یک شخصیت نظامی غیر سوری در این کشور برگزار می‌شود.

شیخ احمد بدرالدین حسون مفتی سوریه با حضور در این مراسم سخنرانی کرد و گفت: «زمانی که همه پشت ما را خالی کرده بودند، ایران در کنار ما ایستاد». 

حسون گفت: «شهید سلیمانی دریافت که سقوط سوریه به معنای سقوط مسیحیت و اسلام توأمان است.»

در این مراسم «جواد ترک آبادی» سفیر جمهوری اسلامی ایران در دمشق نیز به سخنرانی پرداخت و گفت که پیام «بشار اسد» پس از اعلام خبر شهادت «سردار قاسم سلیمانی» نشان دهنده عمق روابط میان دمشق و تهران است.

ژنرال «محمود الشوا» معاون وزیر دفاع سوریه نیز در سخنانی گفت: «سپهبد شهید سلیمانی ید بیضا در رقم زدن پیروزی‌ها داشت و ارکان داعش و تمامی گروههای تروریستی را از بین برد.»

او تأکید کرد که ریشه‌های مقاومت امروز قوی‌تر و مستحکم‌تر از هر روزی است و تصمیم به اخراج نیروهای اشغالگر از سوریه عهدی است که بر گردن مقاومت سوریه، حزب‌الله، روسیه و ایران است.

الشوا افزود: «دشمن که در تحقق اهداف خود ناکام مانده امروزه تلاش می‌کند تا شکست‌های خود را با هدف قرار دادن فرماندهان مقاومت پنهان سازد.»

سخنران دیگر «بثینه شعبان» نماینده بشار اسد در این مراسم بود. او گفت: «چگونه می‌توان اراده فردی را که از خداوند خواستار تعجیل در شهادتش بود، از بین برد؟.»

او تأکید کرد که تروریست‌ها تلاش کردند تا اسلام را بدنام کنند اما نیروهای مقاومت به مقابله با آن‌ها برخواستند تا ارزش‌های اسلامی را ثابت کنند.

«بثینه شعبان» افزود: « شهید سلیمانی در سکوت عمل کرد و در سکوت جنگید. او اسوه صابرین و مبارزان علیه تروریسم در زمین است. سپهبد شهید سلیمانی هرگز از کسی انتظاری نداشت و درخواست تشکر نکرد. او برای احقاق حق عمل می‌کرد.»

مشاور رسانه‌ای بشار اسد با اشاره به تشییع میلیونی پیکر شهید سلیمانی، گفت که این تعداد مردم نشان از میزان محبوبیت و احترامی است که این «قهرمان» در نزد مردم دارد.

او سردار شهید قاسم سلیمانی را شهید سوریه، یمن، لبنان و عراق دانست و گفت که بشار اسد، شهید سلیمانی را همچون خودش می‌شناخت و او را فردی اخلاق‌گرا و عارف یافته بود.

همزمان امروز هزاران نفر از مردم «الحسکه» در شمال شرق سوریه به خیابان‌ها آمده و ضمن محکومیت حضور تروریست‌های آمریکایی و ارتش ترکیه در خاک سوریه، یاد سردار شهید قاسم سلیمانی و همرزمانش را زنده پاس داشتند.

 شهر لاذقیه در غرب سوریه نیز روز پنجشنبه شاهد تجمع هزارن نفر در محکومیت اقدام تروریستی آمریکا در به شهادت رساندن سردار سپهبد قاسم سلیمانی بود. 

سه شنبه هفته گذشته نیز مردم شهر حلب در میدان سعد الله الجابری تجمع کردند و با در دست داشتن پلاکاردها و تصاویری از سردار شهید قاسم سلیمانی، اقدام تروریستی آمریکا را محکوم کردند.

حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی امشب (یکشنبه) در دیدار شیخ تمیم بن حمد آل ثانی امیر قطر و هیئت  همراه تأکید کردند: شرایط کنونی منطقه بیش از پیش نیازمند تقویت ارتباطات کشورهای منطقه و تأثیر نپذیرفتن از القائات بیگانگان است.

رهبر انقلاب اسلامی گفتند: جمهوری اسلامی ایران بارها اعلام کرده و آقای رئیس جمهور هم صراحتاً گفته است، ایران آماده همکاری های نزدیکتر با کشورهای منطقه است.

حضرت آیت الله خامنه ای شرایط کنونی منطقه را نامناسب دانستند و افزودند: علت این وضعیت فسادانگیزی امریکا و رفقای او است و تنها راه مقابله با آن هم تکیه بر همکاریهای درون منطقه ای است.

ایشان با اشاره به روابط سیاسی خوب ایران و قطر خاطرنشان کردند: روابط اقتصادی دو کشور در سطح روابط سیاسی نیست و باید همکاریهای ایران و قطر در زمینه های مشترک بیش از پیش گسترش یابد.

رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: البته برخی ها بخصوص آنهایی که از آن سر دنیا به این منطقه آمده اند، تمایل به گسترش همکاریهای کشورهای منطقه ندارند ولی این موضوع ربطی به آنها ندارد و کشورها و ملتهای منطقه، دیگر چنین تحکم ها و دخالت هایی را قبول نمی کنند.

در این دیدار که آقای روحانی رئیس جمهور نیز حضور داشت شیخ تمیم بن حمد آل ثانی امیر قطر در سخنانی با ابراز خرسندی فراوان از دیدار با رهبر معظم انقلاب اسلامی شرایط منطقه را دشوار خواند و گفت: ما با صحبتهای جنابعالی درخصوص لزوم افزایش همکاریهای منطقه ای کاملاً موافقیم و معتقدیم باید گفتگوهای جامع میان کشورهای منطقه برگزار شود.

امیرقطر همچنین با اشاره به مذاکرات خود در تهران افزود: قرار بر این شد که کمیسیون مشترک دو کشور، حدود سه ماه دیگر در ایران برگزار شود و امیدواریم روابط اقتصادی ایران و قطر به سطح روابط سیاسی برسد.

وی همچنین از کمکها و حمایتها و مواضع جمهوری اسلامی ایران در شرایط تحریم قطر، تشکر و قدردانی کرد.

1500 نفر از چهر‌ه‌های برجسته و اساتید دانشگاه‌های علوم پزشکی سراسر کشور با صدور بیانیه‌ای ضمن ابراز همدردی با خانواده‌های داغدیده سانحه هواپیمایی حمایت قاطعانه خود را از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به‌ویژه هوافضای سپاه و فرمانده خستگی‌ناپذیر آن اعلام کردند.

متن این بیانیه به‌شرح زیر است:

«و لاتهنوا و لاتحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین» 139 آل‌عمران

در روز‌های اخیر و متعاقب ترور ناجوانمردانه سردار سرافراز اسلام شهید حاج قاسم سلیمانی توسط رژیم جنایتکار و تروریست آمریکا، مردم آزاده و مسلمان جبهه مقاومت و دلدادگان آن و به‌خصوص ملت بزرگ و شریف ایران اسلامی، با دلی خون‌شده و قلب‌هایی آکنده از غم، اما استوار و سربلند، نظاره‌گر حوادث تأسفباری می‌باشند.

اینجانبان جمعی از اساتید و پزشکان دانشگاه‌های علوم پزشکی سراسر کشور ضمن تسلیت مجدد همه حوادث اخیر ذکر نکات ذیل را ضروری می‌دانیم:

1 ــ هیچ حادثه و جریانی نمی‌تواند و نباید یاد و نام سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و رستاخیز عظیم ملت‌ها در مراسم تشییع پیکر مطهر آن سردار همیشه‌جاوید را به فراموشی بسپارد.

2 ــ حادثه سقوط هواپیمای مسافربری و شهادت جمعی از هموطنان عزیز و دانشگاهی در پی بروز خطای انسانی موجب تأسف و تأثر عمیق بوده است که لازم است به‌طور دقیق بررسی و فرآیند‌های منجر به این حادثه بازبینی و اصلاح شود.

اینجانبان ضمن عرض تسلیت مجدد به بازماندگان گرامی در کشور‌های ایران، اوکراین، کانادا و سوئد بر بررسی دقیق و برخورد عادلانه و اصلاح فرآیند‌های لازم تأکید داریم.

3 ــ وقوع چنین اشتباهی در شرایط حساس جنگی که دولت متخاصم و جنایت‌پیشه آمریکا به‌وجود آورده است، به هیچ عنوان از عظمت، صلابت و اقتدار نیرو‌های مسلح و سپاه سرافراز و قهرمان نمی‌کاهد.

4 ــ ما عامل اصلی و مسبب همه این خون‌های به‌ناحق‌ریخته را رژیم تروریستی آمریکا و شخص رئیس جمهور آن می‌دانیم و بر خونخواهی و انتقام همه این جنایت‌ها تا اخراج کامل اشغالگران آمریکایی از منطقه تأکید می‌ورزیم.

در پایان ضمن ادای احترام به همه شهدا و سرداران شهید و مدافعان حریم وطن و حمایت قاطعانه از تمامی نیرو‌های مسلح و سبزقامتان نستوه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی توانمند و پرصلابت هوافضای سپاه و فرمانده خستگی‌ناپذیر و محبوب آن، همگان را به حفظ هوشیاری، همبستگی و شناخت دقیق توطئه‌های دشمنان انقلاب اسلامی در این شرایط خطیر، به‌خصوص در فضای رسانه‌ای و مجازی فرا می‌خوانیم.

جیو تی‌وی در گزارشی ویژه به ابعاد حمله ایران به پایگاه عین الاسد آمریکا پرداخته اعلام کرد: خسارت‌هایی که به پایگاه هوایی آمریکا در عراق وارد شده فراتر از حد تصور است.

این رسانه مطرح تأکید کرد: سیاستمداران آمریکایی در حالی مدعی بودند که حمله ایران به این پایگاه تخریب جزئی در پی داشته و آسیبی به کسی نرسیده است که تصاویر منتشرشده از داخل پایگاه نشان می‌دهد میزان آسیب‌ها غیر قابل بیان است.

جیو تی‌وی ضمن اشاره به گزارش سی‌ان‌ان تصریح کرد: حداقل 10 ساختمان بزرگ در این پایگاه به‌کلی ویران شده و اثری از آنها باقی نمانده است.

در این گزارش آمده است: آنچه را سیاستمداران آمریکایی می‌گویند کنار بگذارید! حقایق میدانی چیز دیگری می‌گویند از عین الاسد چیزی باقی نمانده است.

دیگر رسانه‌های پاکستانی نیز با توجه به گزارش ویژه منتشرشده از داخل پایگاه عین الاسد تصریح کردند: دروغ‌پردازی سیاستمداران آمریکایی کاملاً مشخص است زیرا میزان تخریب‌ها به‌حدی زیاد است که نمی‌توان آن را با عین الاسد پیش از حمله ایران مقایسه کرد.

دانیل بایمن کارشناس ارشد مرکز سیاست خاورمیانه اندیشکده بروکینگز در مقاله‌ای با عنوان «اقدام بعدی ایران» نوشت: به نظر می‌رسد اقدام اولیه تلافی‌جویانه ایران در واکنش به ترور سردار قاسم سلیمانی فعلاً در حد حمله موشکی به دو پایگاه میزبان نیروهای آمریکا در عراق است.

در این مقاله با توجه به اظهارات مقام معظم رهبری درباره سیلی به آمریکا و عدم تمایل ترامپ به تشدید اقدامات نظامی علیه ایران در همان روز اول واکنش ایران، آمده است: بیایید امیدوار باشیم که بحران تمام شده اما دلایل محکمی وجود دارد که نه، تمام نشده است. رهبران ایران در انتظار فرصت مناسب هستند تا انتقام بگیرند و مطمئن شوند که واکنش نهایی آنها خونبارتر بوده و بهتر بتواند منافع ایران را تأمین کند. حتی اگر ایران در حال حاضر در نظر داشته باشد تا اوضاع را به وخامت بکشاند اما گام‌هایی که واشنگتن برمی‌دارد یا تغییرات در منطقه  است که می‌تواند منجر به هدف‌ قرار دادن مجدد آمریکا شود.

بایمن با طرح این سوال که واکنش بعدی ایران چه خواهد بود، نوشت که اگر چه اطلاعی از مشورت‌هایی که در این زمینه در تهران در جریان است، در دست نیست اما جمهوری اسلامی سابقه طولانی در یورش به دشمنانش دارد.

وی در عین حال مدعی شد که ایران عامل یا حامی بسیاری از حملاتی بوده که به تأسیسات آمریکا در لبنان، عربستان و دیگر نقاط جهان صورت گرفته است.

در این مقاله آمده است: لزوماً هیچ یک از این عملیات‌های صورت گرفته مشابهتی با شرایط امروز نداشته‌اند بخصوص با توجه به عظمت و وجاهت (شهید) سلیمانی و فشارهای سیاسی وارده، نشان دادن یک واکنش قوی را ضروری می‌سازد.

وقتی صحبت طرح‌ریزی حمله می‌شود، میزان ارزش سطح خرابی، همچنین تمایل ایران برای انتقام گرفتن بخاطر از دست رفتن چهره‌ای نمادین نزدیک به مقامات ارشد کشور در کنار سطح عملی بودن این عملیات‌ها از جمله عواملی هستند که به تصمیم سازی ایران شکل می‌دهند. همانطور که حمله موشکی به پایگاه‌های آمریکا نشان داد، تهران باید بتواند توازنی میان همه این اقدامات و خطر تشدید درگیری ایجاد کند.

در این گزارش در گمانه‌زنی از واکنش ایران، آمده است: فعلا، مشخص‌ترین مکان حمله از سوی ایران این است که حمله دیگری به یک پایگاه دیگر آمریکا یا اماکن رسمی آمریکایی در عراق صورت دهد.

این که ایران به راحتی توانسته دو پایگاه آمریکا در عراق را هدف قرار دهد، نشان دهنده میزان حضور و نفوذ تهران در این کشور همسایه است و با توجه به این که قتل (شهادت) سلیمانی در عراق بوده و آمریکا عوامل محلی را نیز در این حمله هدف قرار داده، از این رو معنی این حمله از دیدگاه ایران این است که احتمال تشدید درگیری‌ها با وجود این که حتمی است، کمتر از دیگر اهداف احتمالی است.

آمریکا نیز بر خطرات این حمله خود واقف بود و از این رو تصمیم به اعزام نیروهای بیشتر به عراق و دیگر کشورها گرفت. علاوه بر این، عراق احتمالاً به دنبال اخراج نیروهای آمریکایی از کشور خواهد رفت و این امر پیروزی بزرگی برای ایران از نظر راهبردی خواهد بود و تهران می‌تواند اعلام کند که این اخراج بخاطر اقدمات جنایتکارانه آمریکا در عراق و هراس از واکنش ایران بوده است.

این اندیشکده همچنین با توجه به پراکندگی پایگاه‌های آمریکایی در منطقه نوشت: این امر به معنی امکان توسعه درگیری به خارج از عراق خواهد بود و ممکن است هدف‌ قرار دادن آمریکا در مناطقی که دارای دفاع ضعیف‌تری هستند برای ایران آسان‌تر باشد. نیروهای آمریکا در سوریه که ایران حضور وسیعی در این کشور دارد و یا پایگاه‌ها یا نیروهای آمریکایی در افغانستان و بحرین هم از جمله اهداف احتمالی هستند. ضمن این که حزب‌الله لبنان نیز همواره ثابت کرده می‌تواند به اهداف آمریکا در لبنان حمله کند.

در انتهای این گزارش آمده است: از آنجایی که آمریکا در منطقه در آماده باش است و از آنجایی که ایران ممکن است بخواهد پیام‌ تندتری ارسال کند، حمله به تأسیسات آمریکا در سراسر دنیا نیز یک گزینه محتمل است... اسرائیل نیز بطور خاص یک هدف احتمالی برای ایران است بخصوص با توجه به این امر که اسرائیل یک دشمن شناخته شده برای ایران است. اسرائیل و ایران مدت‌ها است که در یک جنگ مخفی با هم هستند و بعد از کشتن (سلیمانی) اسرائیل نیز در آماده باش کامل بود.

سخنرانی سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان به مناسبت هفتمین روز شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس آغاز شد.

 مراسم بزرگداشت هفتمین روز شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و  دیگر شهدای جنایت تروریستی آمریکا به طور همزمان در شهرهای بعلبک، صور، النبطیه، الهرمل، بنت جبیل، سحمر و بنت جبیل در حال برگزاری است.

سخنان سید حسن نصرالله :

از حضور گسترده شما در این مناسبت ارزشمند قدردانی می‌کنم. در ابتدا به تمام مسلمانان، به مناسبت سالروز شهادت حضرت فاطمه زهراء(س) تسلیت عرض می‌کنم.

بار دیگر به خانواده‌های شهدای جنایت وحشیانه اخیر آمریکا در بغداد به ویژه به خانواده فرمانده شهید، حاج قاسم سلیمانی و الحاج مهدی ابومهدی المهندس تسلیت عرض می‌کنم.

در چند روز گذشته مراسم بزرگداشت شهید حاج قاسم و دیگر شهیدان در فلسطین، سوریه، عراق، یمن، افغانستان، بحرین، پاکستان، نیجریه و هندوستان و کشورهای دیگر برگزار شد.

 هدف ما این به امت اسلام و جهان،‌ الگویی از یک فرمانده جهادی اسلامی واقعی ارائه کنیم،کسی که اسلام او را پرورش داد و مکتب امام خمینی(ره) و آموزه‌ها و آرمان‌های انقلاب اسلامی چنین فردی را تربیت کرد.

آشنایی من با حاج قاسم به سال 1992 میلادی برمی‌گردد، هنگامی که حاج قاسم فرمانده نیروی قدس شد، به لبنان آمد، از ابتدا معلوم بود که چه خیراتی در انتظار ما است، ایشان منتظر نشد ما به ایران برویم و به او  تبریک بگوییم، ایشان خودشان به لبنان آمد، و با رهبران مقاومت، روابط ویژه‌ای را پایه‌گذاری اساسی کرد، خیلی سریع با ما خودمانی شد، خیلی سریع عربی یاد گرفت ،  ایشان یک ژنرال بلندپایه بود، اما خیلی با حاج قاسم از ساعات اولیه آشنایی گویی یکی از برادران خوب ما بود، حضور زیادی در میان ما داشت. بعدا فیلم‌ها نشان داده خواهد شد، حضورش در خاکریزها در عراق خیلی زیاد بود.

 روابطش با حزب  الله لبنان به جایی رسید، که عاشق همدیگر شدیم و با یکدیگر انس پیدا کردیم، دلتنگ هم می‌شدیم، همیشه با شادی ما شاد و با ناراحتی ما ناراحت می‌شد، رابطه‌اش با ما اینگونه بود، واقعا این روابط یک نمونه برجسته است، به جایی که ما سراغش برویم، او همیشه نزد ما می‌آمد، وقتی او فرمانده نیروی قدس سپاه شد، نیاز نبود ما برویم، او همیشه می‌آمد و پیش‌قدم می‌شد و  همیشه همدرد ما بود و نیازهای ما را پیگیری می‌کرد، حتی بیشتر از آنچه ما می‌خواستیم، به ما کمک می‌کرد، او به ما کمک فکری و معنوی و در زمینه روحیه می‌کرد و همواره حضور داشت.

یکی از دلایل پیشرفت کمی و کیفی مقاومت حزب الله پیگیری‌های جدی حاج قاسم شهید بزرگوار نماینده و پرچمدار جمهوری اسلامی ایران بود، حاج قاسم اولین شریک این پیروزی‌ها بود، پس از سال 2000 میلادی، شاید برخی بگویند اسرائیلی‌ها از جنوب لبنان رفتند، حالا برخی مناطق مثل مزارع شبعا را رها کنید،  حاج قاسم همیشه با ما همفکر بود و می‌گفت درست است که اسرائیل از جنوب لبنان رفته، اما تهدیدها و خطراتش همچنان پابرجاست، نیاز بود تا ما قدرت‌ خود را متحول کنیم و بتوانیم صهیونیست‌ها را درگیر جنگ فرسایشی کنیم و مقاومت به قدرت بازدارندگی دست یابد، بنابراین وارد فاز جدیدی از روابط شدیم و پیشرفت‌های ویژه آغاز شد، توانمندی‌های موشکی و موشک‌های زمین به زمین و زمین به دریا و زمین به هوا که بعدا درباره آن صحبت خواهم کرد و حاج قاسم همیشه همراه ما بود و این مسئله را پیگیری می‌کرد.

حتی برخی اوقات که ما به استراحت نیاز داشتیم، حاج قاسم می‌آمد به ما می‌گفت ، الان وقت استراحت نیست، باید کار کنیم. سال 2006 که اسرائیل به لبنان حمله کرد، حاج قاسم در ایران بود، به ما گفت می‌آیم بیروت، به او گفتیم که چگونه می‌ خواهید به لبنان بیایید لبنان زیر آتش و بمباران است، ولی او گفت نمی‌توانم شما را تنها بگذارم، تمام روزهای جنگ را حاج قاسم در کنار ما بود. تا الان کسی به شما گفته بود که حاج قاسم در جنگ 33 روزه در کنار ما بوده است،‌ او زیر بمباران و موشک ‌باران در کنار بود، می‌توانست جاهای امن برود می‌توانست برود تهران و از آنجا با ما مرتبط می‌بود، ولی  او در کنار ما و در اتاق  عملیات ما بود، خود من با ایشان صحبت می‌کردم، او به من می‌گفت سید جان یا با شما زنده می‌مانم، یا شهید می‌شوم، تا پایان جنگ 33 روزه با ما بود، تا بحث آتش بس پیش آمد، او به ما گفت که می‌روم تهران، آیا چیزی از ما می‌خواهید که پیگیری کنم.

حاج قاسم اعتقاد داشت که با وجود این پیروزی‌ها، همچنان خطر صهیونیست‌ها وجود دارد و به همین سبب باید توانمندی‌هایتان را تا جایی که می‌توانید توسعه دهید تا صهیونیست‌ها را دچار جنگ فرسایشی کنید.

داعش و خواهرخوانده‌های داعش و دیگر گروه‌های افراطی را چه کسانی از لبنان بیرون راندند؟ اگر به داعش در حمص و تدمر و بادیه شکست تحمیل نمی‌شد، آیا می‌توانستیم در لبنان ، آنها را شکست دهیم، برخی در لبنان برای تضعیف افکار عمومی و تاثیرگذاشتن بر آنها تلاش می‌کنند، جنگ از تپه‌های عرسال تا شرق حمص و حلب و بادیه و شرق فرات بود، و حاج قاسم در نبرد با داعش شخصا حضور داشت،‌ پس از پایان نبرد با داعش، هر آنچه اکنون مقاومت از قدرت و  تجربه و پیشرفت و آموزش دارد، تا جایی که مسئولان اسرائیلی گفته‌اند، و من نمی‌خواهم این سخنان آنها را بزرگنمایی کنم، لبنان پس از سال 2006 به یک چالش بزرگ برای صهیونیست‌ها و شهرک‌های صهیونیست‌نشین تبدیل شد و به تهدیدی برای موجودیت اسرائیل تبدیل شد، امروز مقاومت نه فقط در چشمان دشمن که می‌تواند موازنه بازدارندگی ایجاد کند و از لبنان و ثروت‌هایش حمایت کند دشمن می‌گوید که به تهدید موجودیتی برایش تبدیل شده است، به ما مقاومت لبنان اینگونه نگاه کند، اینها به برکت جمهوری اسلامی ایران و رهبری معظم است و فرمانده مخلصی همچون حاج قاسم سلیمانی است با تمام کمک‌هایی که حاج قاسم ارائه کرد، او هیچ گاه بر ما منت نگذاشت، همیشه می‌گفت این وظیفه و تکلیف من است و من در راه خدا این کارها را می‌کنم تا خدا از ما راضی باشد، او می‌گفت من خادم شما هستم،  این جمله‌اش در میان فلسطینیان و عراقی‌ها و دیگران معروف است که من در خدمت شما هستم. حاج قاسم هیچ چیزی از ما نمی‌خواست و هیچ دستوری نمی‌داد، جمهوری اسلامی ایران هیچ چیزی از ما نمی‌خواست، بله یک بار آمد و گفت بیایید به عراق کمک کنید، درخواست کمک کرد برای عراق نه برای ایران.

هدف ایران این است که ملت‌های مستضعف قوی شوند، خیلی از فرماندهان مقاومت فلسطین می‌گفتند که ما از سال 1999 با حاج قاسم ارتباط داشتیم و در این زمان هیچ خواسته‌ای از ما برای ایران نداشت، بله فقط می‌خواست که مقاومت کنند و برای آزادسازی سرزمینشان مقاومت کنند.

تواضع ، محبت، عشق و دلرحمی و آمادگی برای شهادت، حضور در خط مقدم نبرد و محبت نسبت به فرزندان شهدا از جمله ویژگی‌های حاج قاسم بود،

درباره ابومهدی هم بخواهم صحبت کنم، ویژگی‌های حاج قاسم و ابومهدی خیلی شبیه است،او خود را سرباز حاج قاسم می‌نامید، در حالی که خودش معاون حشد شعبی بود.

می‌خواهم به ملت عراق یادآوری کنم که داعش ساخته و پرداخته آمریکایی‌ها بوده و هست و مورد حمایت خیلی از کشورها بوده است،  دلارهای نفتی و رسانه‌هایشان و فتواهای دینی‌ و پوشش‌های سیاسی و تحریک‌های دینی و طایفه‌ای آنها بزرگترین خطر برای عراق بود، حاج قاسم و ابومهدی المهندس از رهبران اساسی نبرد با داعش بودند، همان زمان که ابومهدی شهید شد، نیروهایش در حال نبرد با داعش بودند، اگر عراق شکست می‌خورد، چه می‌شد، همه کشورهای منطقه دچار چالش بودند، شکست داعش در عراق خیلی به شکست داعش در سوریه کمک کرد، اگر داعش شکست نمی‌خورد، خیلی از کشورهای عربی منطقه که پول و انتحاری می‌فرستاد، به خطر می‌افتادند، جادو دامن جادوگر را خواهد گرفت، اما قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و خیلی از مردان بزرگ  ایرانی و عراقی و برخی از برادران لبنانی و خیلی از رزمندگان کشورهای دیگر این شکست را به داعش تحمیل کردند، همه ملت‌های منطقه و نه فقط ملت عراق باید از حشد شعبی و فرماندهان خود و نیروهای امنیتی تشکر کنند همه دولت‌ها و ملت‌های منطقه باید از حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس تشکر کنند، زیرا در این نبرد و رویارویی با داعش از همه ملت‌های منطقه از لبنان تا اقصی نقاط منطقه دفاع کرده و امنیت و ثبات را حفظ کردند.

حاج قاسم همیشه برای رضای خدا کار می‌کرد.

ببینید هسته‌های باقی‌مانده داعش در نقاط مختلف جهان چه جنایاتی مرتکب می‌شوند، چه کسی با اینها جنگید، به دروغ‌های ترامپ اعتنایی نکنید؟

درباره برخی نتایج و پیامدهای این شهادت صحبت می‌کنم،صحنه‌های تشییع پیکر شهدا را ببینید که توانست بین ایران و عراق و بین خود عراقی‌ها وحدت ایجاد کند، صحنه‌های تشییع میلیونی شهید سلیمانی از اهواز تا تهران و قم و مشهد را ببینید، دنیا چه دید، این موج عظیم جمعیت را دید، در تاریخ پس از تشییع پیکر حضرت امام خمینی(ره)، سابقه و نظیری نداشت.ملت ایران نمونه‌ و نظیری در تاریخ ندارند، من تعارفی ندارم و نمی‌خواهم دروغ بگویم.

به آل سعود و این رژیم‌های خائن گفتم که پیام مردم خوزستان با تشییع باشکوه شهید حاج قاسم برای آمریکایی‌ها و شما این است که امروز این آیه منطبق است که تمام کافران از دین شما ناامید شدند که نمی‌توانند علیه شما توطئه کنند.

به برکت این خون‌های پاکی که ریخته شد،‌ و این فقط از خوزستان نبود،در کل ایران، چشم انداز تشییع پیکر این شهید، آمریکایی‌ها و دیگران را در ترس کشنده و ناامیدی کشنده قرار داد، کسانی که امیدوار به تحریک مردم بودند.

خون این شهیدان، ایران را بیمه کرد و به آن بازدارندگی بزرگی در برابر دشمنان داد.

یکی از  بازتاب‌های این شهادت بزرگ این بود که به جهاد، پایداری و مقاومت و ایثار و اخلاق و آموزه ها و اخلاص روح تازه‌ بدهد.

برخی در لبنان، مقاومت را مسخره می‌کنند، مثلا می‌گویند جانفشانی برای دیگران چه معنایی دارد؟ اما مکتب حاج روح الله می‌آید حاج قاسم را به دنیا معرفی می‌کند، حاج قاسم بیشتر عمر شریفش را در جبهه‌های نبرد و در کنار مجاهدان و در کنار مستضعفان گذراند، در حالی که می‌ توانست در خانه‌اش بنشیند و استراحت کند.

 موج سنگین هجمه فرهنگی را شاهد بودیم که مثلا می‌گویند لبنان چه ارتباطی به سوریه دارد، ایران چرا باید به سوریه و لبنان کمک کند؟ شهادت این دو فرمانده، فرهنگ مقاومت را زنده کرد و به جانفشانی‌ها و فداکاری‌ها روح تازه‌ بخشید.

از آخرین نتایج و بازتاب‌های این شهادت بزرگ این بود که توانست چهره واقعی و حقیقی آمریکا را به ملت‌ها و دنیا نشان دهد، شهادت این دو فرمانده مظلوم که ارتش آمریکا این جنایت را مرتکب کرد و ترامپ علنا به آن اعتراف کرد، باید تمام جنایات آمریکا را بازخوانی کرد، تمام جنایات آمریکا در تاریخ را بازخوانی کنیم و آمریکا را به عنوان دشمن بزرگ و اصلی ملت‌ها نشان دهیم، جنایات آمریکا در قرن گذشته که میلیون‌ها نفر را به قتل رساندند، جنگ‌هایی که به راه انداختند، بزرگترین جنایتکار این جهان، آمریکاست. تروریست‌های تکفیری در منطقه را آمریکا وارد منطقه کرد تا ملت‌ها و  ارتش‌ها و دولت‌ها و تمدن ها و فرهنگ و تاریخ و آینده ما را از بین ببرند، هر عملیات انتحاری در جهان  اسلام محصول آمریکایی‌هاست، نباید از اذهان مردم دور بماند،نباید در تشخیص جلاد و قربانی اشتباه کنیم.

آمریکا اولین تهدید امنیت ملی برای تمام منطقه و کشورها و ملت‌هاست و اسرائیل بازوی آمریکایی در منطقه است، اولین غارتگر نفت و منابع در منطقه، آمریکاست، و  این یکی از بازتابهای شهادت بزرگ باید این روشنگریها و آگاهی‌ها باشد.

باید پاسخ به این جنایت آمریکا که منجر به شهادت حاج قاسم و برادرانش، یک عملیات نیست، یک مسیر طولانی است که باید منجر به خروج نظامیان آمریکایی از تمام منطقه خاورمیانه البته منطقه غرب آسیا شود که حضرت آقا اصرار دارند به خاورمیانه، غرب آسیا بگوییم، عین‌الاسد یک سیلی بود ، پاسخ نبود، حضرت آقا فرمودند یک سیلی است، آنها یک سیلی دریافت کردند، در این مسیر طولانی برای سلسله عملیات نظامی که به خروج آمریکایی‌ها منجر خواهد شد،

اولا این سیلی چه بود؟ نیروی هوافضای سپاه پاسداران چند روز قبل،‌ هدف اصلی پایگاه عین  الاسد بود، ما همان موقع بیدار بودیم و کل منطقه در آستانه جنگ بود، نشانه‌های این سیلی و ضربه را بیان می‌کنم، از ساعات اولیه، رسانه‌های عربی خلیج(فارس) بیشتر از خود آمریکایی‌ها شروع کردند برای آمریکایی‌ها دلسوزی کنند، آنها تلاش کردند این حمله را کم اهمیت نشان دهند.

این سیلی و ضربه بزرگ ایرانیها دلیلی بر شجاعت بی‌نظیر رهبری و ملت ایران است، شجاعتی است که من  ندیده بودم، شما با موشک، پایگاه‌های آمریکایی‌ها را هدف قرار دهید، پس از جنگ جهانی هیچ دولتی جرات نکرده بود کاری را که ایران انجام داد، انجام دهد. چه کسی در کره خاکی جرات می‌کند در برابر آمریکا بایستد و بگوید من پایگاه مهم تو را هدف قرار دادم، مخصوصا اینکه ترامپ چند روز پیش تهدید کرد که اگر شما بزنید، من 52 هدف شما را هدف قرار خواهم داد.

این بزرگترین تصمیم بعد از رحلت حضرت امام روح  الله در  تاریخ انقلاب اسلامی بود.

این ضربه و این سیلی ایرانی توانمندیهای نظامی ایران را نمایان کرد، برخی چون  خودشان حقیر و کوچک هستند، دوست دارند دیگران را هم تحقیر کنند و نمی‌خواهند بفهمند که در این امت اسلام، افراد  مقتدر و قدرتمند وجود دارد، این ضربه قدرت واقعی نظام ایران را نمایان کرد، موشک‌ها کاملا ایرانی و ساخت ایران بود، تصمیم ایرانی، سلاح ایرانی، اجرا ایرانی و به دقت به اهداف اصابت کرد.

با وجودی که می‌دانیم که جمهوری اسلامی ایران موشک‌های دقیق‌تری هم داشت، ولی از آنها  استفاده نکرد، آمریکایی‌ها در آماده‌باش فوق العاده بودند و می‌دانستند که پاسخی از سوی ایران دریافت خواهند کرد،ولی نتوانستند موشک‌ها را ساقط کنند. موشک‌ها و سیلی ایرانی، پیام برای صهیونیست‌ها بود.

موشک‌های  ایرانی به عین  الاسد رسید، ولی صهیونیست‌ها در تل آویو عزا گرفتند، یعنی شما اگر ایران را تهدید کردید، ایران این قدرت را دارد. تمام پایگاه‌های آمریکا در منطقه در تیررس موشک‌های ایران  است.

ترامپ چرا با وجود  تهدیدهای قبلی، نتوانست پاسخ دهد؟، چون ایران قوی و شجاع  است.پاسخ ایران و این تصمیم رهبر معظم، تصمیم تمام ملت ایران بود، همه دلشان شاد شد، حاضر بودند بجنگند واز خون فرمانده شهیدشان دفاع کنند.

ای ترامپ دروغگو، تو با داعش می‌جنگی، تو بزرگترین فرماندهانی را که با داعش می‌جنگیدند،کشتی، تو باعث شدی که داعشی‌ها شاد شوند، تو گفتی که می‌خواهی ایرانیها پیشرفت کنند، تو می‌خواهی ایرانی‌ها پیشرفت کنند در حالی که سخت‌ ترین تحریم‌ها را علیه آنها تحمیل کردی. ترامپ به مردم خود دروغ می‌گوید، بزرگترین رئیس جمهور دروغگوی تاریخ آمریکا همین ترامپ است، حاج قاسم هیچ تصمیمی برای حمله به سفارتخانه‌های آمریکا نداشت، این دروغ بزرگ ترامپ  است، این عقب نشینی آمریکا و سیلی ایرانی‌ها درسی برای همه  است که شجاع و مومن باشند و خود را باور داشته باشند.

در عراق این جنایت انجام شد، پس از ایران، اولین میدان‌هایی که باید مسئولیت  این جنایت را برعهده بگیرند، عراقی‌ها هستند، چرا که این جنایت در عراق رخ داد، چون این جنایت یکی از فرماندهان بزرگ حشد شعبی را هدف قرار داد، چون حاج قاسم و ابومهدی و برادران ایرانی را هدف قرار داد که از ملت عراق دفاع و جانفشانی کردند، عراقیها پس از  ایرانی‌ها مسئول هستند که باید به این جنایت پاسخ دهند، اولین پاسخ در تشییع پیکر شهدا و مواضع علما و اساتید و نخبگان و ... پاسخ دوم در مواضع نخست وزیر پیشبرد امور و مصوبه پارلمان عراق( در اخراج آمریکاییها)، امیدوارم مسعود بارزانی بیاید حداقل تشکر کند، آقای بارزانی، اقلیم کردستان و اربیل نزدیک بود به دست داعش بیفتد، آمریکایی‌ها به تو کمک نکردند، هیچ کس به شما کمک نکرد، و ایران به شما کمک کرد، حزب الله  هم به شما کمک کرد، اما حضور سریع حاج قاسم و جمهوری اسلامی ایران در کنار اقلیم کردستان به شما کمک کرد و خطر داعش را دفع کرد، خطری که در تاریخ شما نمونه‌ای نداشت،امروز شما مسئولان اقلیم باید به این جنایت اعتراف کرده و نباید سکوت کنید.

پاسخ واقعی اخراج نظامیان آمریکایی از  عراق است، از پارلمان عراق تشکر می‌کنیم که تصمیم شجاعانه‌ای گرفتد، آقای عبدالمهدی هم صادقانه این موضوع را پیگیری می کند واز پامپئو خواست نمایندگان آمریکا برای پیگیری این مصوبه وارد عراق شوند.

این یکی از پاسخ‌های کمی بود که حاج قاسم به آن فکر می‌کرد که روزی به عراقی بیاید که پاک وعاری از آمریکایی‌ها باشد و ملت عراق بالاخره خودش به این مسئولیت عمل می‌کند و اگر آمریکایی‌ها خودشان نروند، ملت عراق و گروه‌های مقاومت خودشان می‌دانند چه باید انجام دهند.

دولت آمریکا می‌خواهد این تصمیم عراقی‌ها را به شکست بکشاند با تحریم و تهدید و محاصره، آمریکا، عراق را در برابر دو گزینه قرار می‌ دهد یا من بروم و شما را تحریم کنم یا اینکه من بمانم و اموال شما را غارت کنم.، آمریکا به دنبال هیمنه و سیطره بر نفت و منابع شما است، عراقیها خودشان  تصمیم خواهند گرفت.

موضوع آخر، بقیه محور مقاومت پس از سیلی عین  الاسد است، مقاومت جدی و صادق است، آمریکایی‌ها باید پایگاه‌هایشان را تخلیه کنند و از منطقه ما بیرون بروند، جایگزین نرفتن آنها، جایگزین عمودی‌ آمدن آنها، رفتن افقی آنها(با تابوت) است، مطمئن باشید ما کوتاه نمی‌آییم، کسی فکر کند که این شهادت بزرگ و خون‌های پاک که ریخته شد، فراموش می‌شود، هرگز،  وارد فاز و عصر جدیدی در منطقه شده‌ایم و این چیزی است که خبرهایش به گوش همه خواهد رسید، ما نیاز داریم که مواضع خود را قوی کنیم و قاطعیت داشته باشیم، مسئولیت امت است، روحیه و شجاعت در تمام جهان اسلام و عرب و آمادگی و فهم وضع موجود خیلی بالاست، آمریکایی‌ها و حکومت کاخ سفید و این جنایتکاران که این جنایت را مرتکب شدند و همچنان مرتکب جنایت می‌شوند، قطعا هزینه سنگینی پرداخت خواهند کرد.

ترامپ به دروغ گفته است که پس از شهادت حاج قاسم، جهان امن‌تر خواهد شد، باید بگویم که شما دروغ می‌گویید، شما از جهان صهیونیسم و نظام سلطه حرف می‌زنید روزهای آینده خواهید فهمید که جهان، دیگری خواهد بود و پس از شهید سلیمانی دیگر امنیتی برای شما وجود نخواهد داشت و  مطمئن باشید آغاز تاریخ جدیدی خواهد بود.

مراسم بزرگداشت شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس و دیگر شهیدان جنایت تروریستی جمعه سیزدهم دی ماه تروریست‌های آمریکایی در منطقه زینبیه دمشق و در جوار حرم مطهر حضرت زینب(س) برگزار شده است.

مردم دمشق و حومه آن با شرکت در این مراسم یاد شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی و مجاهدت‌ها و جانفشانی این سردار رشید اسلام و دیگر همرزمانش در نبرد با تروریسم تکفیری را گرامی داشتند.

بامداد جمعه سیزدهم دی، سپهبد «قاسم سلیمانی» و «ابومهدی المهندس»، جانشین فرمانده نیروهای حشد شعبی و برخی از دیگر اعضای این سازمان در حمله پهپادی ارتش آمریکا که به دستور شخص ترامپ انجام شد، در نزدیکی فرودگاه بین‌المللی بغداد به شهادت رسیدند.

سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در دورانی که بخش‌های وسیعی از عراق و سوریه هدف تاخت و تاز تروریست‌های تحت حمایت آمریکا و متحدانش قرار گرفته بود، توانست با سامان دادن به جنبش‌های مردمی در این دو کشور نقش مهمی در مبارزه با گروه‌های تروریستی به‌ویژه داعش و آزادسازی شهرهای عراق و سوریه ایفا کند.

سردار شهید حاج قاسم سلیمانی با شکست دادن داعش در عراق و سوریه –افتخاری که آمریکایی‌ها سعی دارند آن را به نام خود بزنند- علاوه بر نشان دادن اقتدار محور مقاومت به جهانیان، تمام نقشه‌های آمریکا برای استفاده از این گروه تروریستی در راستای منافع خود در منطقه را بر هم زد و این مسئله باعث شد که آمریکایی‌ها از مدت‌ها قبل برنامه‌ریزی برای ترور وی را آغاز کنند.