
emamian
حمله چهاروجهی و پیچیده ایران به اسرائیل
حمله امروز به اسرائیل که در پاسخ به تجاوز این رژیم به سوریه و شهادت چندتن از فرماندهان نظامی ایرانی انجام شده، در نوع خود بسیار پیچیده است.
در این حمله از ترکیبی از صدها پهپاد و تعداد زیادی از موشک از انواع مختلف استفاده شده است. مهمتر اینکه این حمله فقط از ایران صورت نگرفته و از چهار جهت این رژیم درحال تنبیه است.
غیر از ایران، یمن از جنوب، حزبالله لبنان از شمال و مقاومت عراق از شرق سرزمینهای اشغالی نیز ترکیبی از ابزارهای جنگی خود را به سمت سرزمینهای اشغالی شلیک کردهاند.
رسانههای غربی اذعان دارند که سامانههای پدافندی رژیم صهیونیستی قادر به خنثیکردن این حمله پیچیده نیستند. تنبیه متجاوز در جریان است و در صورتی که اسراییل حرکت نامعقولی انجام دهد تنبیه تشدید میشود.
جزئیات سیاهترین شب رژیم صهیونیستی/«وعده صادق» چگونه اجرا شد؟
در ساعات پایانی شب گذشته (شنبه شب)برخی رسانهها از احتمال انجام عملیات تلافی جویانه ایران علیه اسرائیل خبر میدادند. رژیم صهیونیستی شب گذشته از ترس پاسخ تهران به حمله این رژیم به کنسولگری خود در دمشق، همه فعالیتهای آموزشی، تحصیلی و ورزشی خود را تا اطلاع ثانوی ممنوع کرده و تعداد تجمعات را کاهش داده بود.
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی شب گذشته گفت:« برای یک حمله ایرانی آماده میشویم، اسرائیلیها باید بر اعصاب خود مسلط باشند و آنها را به توجه به دستورالعملهای جبهه داخلی دعوت میکنم.» کانال ۱۳ تلویزیون رژیم صهیونیستی هم گزارش داد که دادههای اطلاعاتی حاکی از این است که ایران قصد حمله به مواضع نظامی را دارد، نه اهداف غیر نظامی.
وحشت صهیونیستها بیدلیل نبود. قبل از ساعت ۲۴، خبرهای اولیه از آغاز حملات سپاه در رسانهها منتشر شد تا اینکه سپاه در بیانهای رسمی اعلام کرد که با دهها پهپاد و موشک از داخل خاک ایران به رژیم صهیونیستی حمله کرده است. همزمان حزب الله لبنان هم حملاتی را علیه رژیم صهیونیستی انجام داد. شورای جنگ اسرائیل در پناهگاه زیرزمینی در مقر وزارت جنگ در تلآویو تشکیل جلسه داد.
با انتشار خبر رسمی حمله ایران به رژیم صهیونیستی، مردم کشورمان در شهرهای مختلف به خیابانها آمده و جشن گرفتند. مردم در برخی کشورهای همسایه و منطقه نیز اقدام مشابهی انجام دادند.
قبل از ساعت ۳ بامداد سیل پهپادهای شاهد ۱۳۶ و موشکهای بالستیک کشورمان به آسمان سرزمینهای اشغالی رسید و گنبد آهنین را درگیر کرد. بسیاری از موشکها از این سپر دفاعی عبور کرده و به اهداف مورد نظر برخورد کردند. هدف موشکهای سپاه، پایگاههای ارتش رژیم صهیونیستی در نقب در جنوب سرزمینهای اشغالی بود.
در کنار اقدام نظامی ایران، شب گذشته فعالیتهای دیپلماتیک نیز دنبال شد. حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه کشورمان بامداد یکشنبه همزمان با موشکباران اسرائیل، در صفحه اجتماعی ایکس نوشت: «در روز شنبه تماس تلفنی همتایانم هانکه برونس اسلات و حاجه لحبیب و کنستانتینوس کمبوس از هلند، بلژیک و قبرس را دریافت کردم. در مورد حمله تروریستی اخیر رژیم اسراییل به ساختمان سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق و نقض حقوق بینالملل و کنوانسیونهای وین ایدههایی را مطرح کردند. مواضع کشورمان تبیین شد. تاکید کردم به آمریکا هشدار لازم داده شده است.»
وزارت امور خارجه کشورمان هم با انتشار بیانیهای خاطرنشان کرد:« نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در اِعمال حق ذاتی دفاع مشروع مصرح در ماده ۵۱ منشور ملل متحد و در پاسخ به تجاوزات نظامی مکرر رژیم صهیونیستی و به شهادت رساندن مستشاران رسمی نظامی ایران که به دعوت دولت سوریه در این کشور مشغول فعالیت بودند و بهویژه حمله نظامی مورخ ۱۳ فروردین ماه ۱۴۰۳ به اماکن دیپلماتیک کشورمان در دمشق، در تاریخ ۲۶ فروردین ۱۴۰۳ مجموعهای از حملات نظامی علیه پایگاههای نظامی این رژیم را به انجام رساندند.»
نمایندگی ایران در سازمان ملل نیز پس از این حمله اعلام کرد که« اقدام نظامی جمهوری اسلامی ایران بر اساس بند ۵۱ منشور سازمان ملل متحد در خصوص دفاع مشروع در پاسخ به تجاوزات رژیم صهیونیستی به اماکن دیپلماتیک ما در دمشق بود. موضوع را میتوان به نتیجه رسیده تلقی کرد. اگر رژیم اسرائیل مرتکب اشتباه دیگری شود، پاسخ ایران به طور قابل توجهی شدیدتر خواهد بود. این درگیری بین ایران و رژیم سرکش اسرائیل است که آمریکا باید از آن دور بماند.»
انگلیس و فرانسه که حمله رژیم صهیونیستی به کنسولگری کشورمان را محکوم نکرده بودند، حمله مشروع ایران به سرزمینهای اشغالی را محکوم کردند. رژیم صهیونیستی هم خواستار برگزاری جلسه شورای امنیت سازمان ملل در روز یکشنبه شد. رسانه عبری اسرائیل هیوم هم خبر داده بایدن رئیس جمهور آمریکا از نتانیاهو خواسته به حمله تلافیجویانه ایران پاسخی ندهد.اتحادیه اروپا پاسخ ایران را محکوم کرد.
دیشب بعد از حدود ۶ ماه کودکان غزه آرام خوابیدند چون موشکهای سپاه از فراز بیتالمقدس عبور کرده و غرّش آنها لرزه بر تن صهیونیستهایی انداخت که تا صبح در پناهگاههای خود مخفی شده بودند.
بیانیه حزبالله درباره شلیک دهها موشک به شمال فلسطین اشغالی
بیش از 50 موشک از جنوب لبنان بهسمت شمال فلسطین اشغالی شلیک شده است.
مقاومت اسلامی لبنان اعلام کرد که واحد توپخانه ارتش رژیم صهیونیستی را در الزاعوره با دهها موشک کاتیوشا هدف قرار داده است.
در بیانیه مقاومت اسلامی لبنان آمده است که این موشکباران در پاسخ به تجاوزات دشمن صورت گرفته است که در آخرین تجاوزاتش، به شهرکهای الطیبه و عیتاالشعب در جنوب لبنان حمله کرده بود.
از سوی دیگر خبرنگار المیادین گزارش داد یک هدف نظامی رژیم صهیونیستی در جولان اشغالی سوریه از سمت لبنان موشکباران شده است.
رسانههای عبری گزارش دادند که آژیر خطر در شمال فلسطین اشغالی بهسبب موشکها همچنان به صدا در میآید.
حماس بدون دستیابی به شروط خود، هیچ توافقی نمیپذیرد
«اسماعیل هنیه»، رئیس دفتر سیاسی حماس در گفتگویی با المیادین تاکید کرد که کشتارها و جنایات اشغالگران در غزه نشان دهنده شکست استراتژیک آنهاست، زیرا اشغالگران به اهداف خود نرسیدند.
هنیه گفت: اشغالگران اسرائیل توانایی آن را نخواهند داشت که حماس را از بین ببرند و یا نابود کنند، آنها نمیتوانند اسیران را بازگردانند و اسیران اسرائیلی هم جز با یک معامله شرافتمندانه باز نخواهند گشت.
هنیه تاکید کرد: من به همه ملت فلسطین و امت اسلامی می گویم نسل کشی جاری در غزه مستلزم موضعی متفاوتتر از شش ماه گذشته است. «اسرائیل» فرزند لوس غرب، دیگر آن چیزی نیست که بود و چهره و ابهتش شکسته شده است. آنچه در راهروهای دیپلماسی میگذرد حکایت از انزوای بی سابقه «اسرائیل» دارد.
با کشتن فرزندان، کودکان و نوههایم چیزی تغییر نخواهد کرد
به گفته هنیه، برخلاف تصور رسانههای اشغالگر که میگفتند کشتن فرزندان، کودکان و نوههایم، فشار بر حماس برای تغییر موضع خود در مذاکرات را باعث خواهد شد، اما این اتفاق نخواهد افتاد.
هنیه تاکید کرد: ما همچنان بر پایبندی خود به ضرورت اعلام آتش بس دائمی و مشخص در غزه تاکید میکنیم. همچنین ما بر پایبندی خود به شرط عقب نشینی کامل اشغالگران و بازگشت آوارگان به غزه بدون محدودیت، شرایط و موانع تاکید میکنیم. علاوه بر این، ما بر پایبندی خود به همه شرایط و مسائل امدادی و بازسازی تاکید میکنیم و سپس به معامله زندانیان می رسیم.
عضو ارشد حماس در پایان سخنان خود بر این موضوع تاکید کرد که حماس بدون انجام شرایط مورد نظر به هیچ معاملهای تن نخواهد داد.
از سوی دیگر، رسانههای اسرائیلی به گمانه زنی درباره تأثیر شهادت اعضای خانواده «اسماعیل هنیه»، از رهبران ارشد حماس بر تحولات غزه پرداختهاند.
رسانههای عبری زبان گفتهاند که فقدان پسران اسماعیل هنیه باعث تضعیف حماس یا تضعیف مواضع فلسطینیها در مذاکرات نخواهد شد و نمیتوان انتظار داشت شهادت سه فرزند هنیه تأثیری بر روند مذاکرات داشته باشد.
روز گذشته نیز وبسایت روزنامه عبری یدیعوت آحارانوت در گزارشی با اشاره به فرسایشی شدن جنگ غزه اعلام کرده بود که حتی ترور پسران و نوههای اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس هم تصویر کلی جنگ را تغییر نمیدهد و واقعیت آن است که از بیش از ۶ ماه قبل تاکنون که جنگ شروع شده، شکست اسرائیل در آن با شدت بیشتری ادامه دارد.
درحالی که هزینه طولانی شدن جنگ غزه برای رژیم صهیونیستی در سطوح نظامی و اقتصادی و دیپلماتیک همچنان در حال افزایش است، صداهای اعتراض آمیزی از جبهه داخلی این رژیم بلند شده که خواستار پایان جنگ هستند.
حاییم رامون وزیر دادگستری پیشین رژیم اشغالگر روز گذشته در گفتگو با روزنامه عبری معاریو اعلام کرد که جنگ با شکست استراتژیک اسرائیل پایان مییابد و اسرائیل به هیچیک از اهداف خود نرسید.
این وزیر سابق صهیونیست از هرتزی هالیوی رئیس ستاد ارتش اسرائیل خواست که استعفا بدهد و برود.
در همین راستا دانی نیومان تحلیلگر شبکه ۱۴ تلویزیون رژیم صهیونیستی با اشاره به وضعیت آشفته جبهه شمالی فلسطین اشغالی در نتیجه حملات حزبالله اعلام کرد: این واقعیت که از ۶ ماه قبل ۱۰۰ هزار اسرائیلی از خانههای خود آواره شدهاند به معنای آن است که (سید) حسن نصرالله، دبیر کل حزبالله در نبرد اول از این جنگ پیروز شده است.
پیشتر شبکه الجزیره گزارش داده بود که در پی حمله رژیم صهیونیستی در غزه سه تن از فرزندان اسماعیل هنیه و شماری از نوههای وی به شهادت رسیدند.
منابع فلسطینی اسامی شهدا را «حازم، امیر و محمد» فرزندان رئیس دفتر سیاسی حماس اعلام کردند.
رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس در واکنش به شهادت فرزندان و تعدادی از نوههایش در حمله رژیم صهیونیستی گفته بود: خداوند را به خاطر این افتخاری که با شهادت سه فرزند و نوههایم نصیب ما کرد، شکر میکنم.
هنیه در ادامه افزود: با این دردها و خونها، ما برای ملت و مسأله فلسطین و امت خود امید، آینده و آزادی میآفرینیم.
همچنین حماس در بیانیهای به جنایات اشغالگران و حملههای وحشیانه آنها واکنش نشان داد. در بیانیه جنبش حماس آمده است: دشمن گمان میکند میتواند که با بمبارانهای وحشیانه غیرنظامیان فلسطینی در نوار غزه دستاوردی برای چانه زنی در جریان مذاکرات پس از شکست مفتضحانه در تحقق اهدافش است، با این تصورات باطل راه به جایی نمیبرد زیرا خونهای پاک ریخته شده، فداکاریها و جانفشانیها، ملت فلسطین و مقاومت را علیه دشمن غیور تر و مقاومتر میکند و عزم مجاهدان را در این سرزمین برای بیرون راندن اشغالگران و نابودی این رژیم جزمتر میکند.
رژیم خبیث باید تنبیه شود و تنبیه هم خواهد شد
ایرانیان، امروز نماز عید سعید فطر را در صفوفی منسجم و متحد در سراسر میهن عزیز اقامه کردند و با دلهایی مملو از نشاط ایمان و شوق بندگی، حوائج فردی، خانوادگی، اجتماعی و ملی خود را از پروردگار کریم مسئلت کردند. در پایتخت، نماز پرشکوه عید فطر صبح امروز چهارشنبه (۲۲ فروردین) به امامت حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی و با حضور انبوه مردم مومن و موحد، در مصلی تهران و خیابانهای اطراف اقامه شد.
حضرت آیتالله خامنهای در خطبه اول نماز با تبریک و تهنیت عید سعید فطر به امت اسلامی و آحاد ملت ایران، رمضان را ماه بارش ابر رحمت الهی خواندند و افزودند: ملت ایران امسال به قدر وسع و توان خود، حداکثر استفاده را از ضیافت پرنعمت الهی برد و جشنهای اول سال نو را با معنویت ماه رمضان متبرک کرد.
ایشان چشمگیرتر شدن جلوههای تلاوت قرآن در سراسر کشور را از نقاط برجسته رمضان امسال برشمردند و با اشاره به نقش رسانه ملی در انعکاس این حقیقت درخشان گفتند: محافل ذکر و دعا و تضرع و مناجات نیز بهخصوص در لیالی قدر، رمضان امسال را زیباتر و مطلوبتر کرد.
رهبر انقلاب با توصیه مؤکد به آحاد مردم بهخصوص جوانان برای حفظ ذخیره معنوی ماه رمضان افزودند: بهفضل الهی جامعه جوان میل به دینداری دارد و این فرصت بزرگی برای کشور است.
حضرت آیتالله خامنهای مسئله روزهداری را بسیار مهم خواندند و با اشاره به رعایت نشدن این مسئله در مواردی در برخی معابر گفتند: نظام اسلامی درصدد نیست کسی را به زور وادار به دینداری کند اما طبعاً در مقابل هنجارشکنی، بیاعتنایی نخواهد شد و مسئولان، آحاد مردم، آمران به معروف و ناهیان از منکر باید به وظایف خود عمل کنند.
رهبر انقلاب در خطبه دوم نماز، حوادث خونبار غزه را باعث تلخ کامی ملتهای مسلمان در ماه رمضان دانستند و با اشاره به تداوم جنایات رژیم غاصب صهیونیستی در ماه مبارک افزودند: رژیم شرور چون زورش به مقاومت نمیرسد کودک را در آغوش مادر و بیماران را در بیمارستانها میکُشد و وقیحانه سی و چند هزار زن و مرد و کودک و جوان را در مقابل چشم جهانیان به شهادت میرساند.
ایشان با محکومیت شدید حمایتهای نظامی، سیاسی و اقتصادی دولتهای غربی بهخصوص آمریکا و انگلیس از جانیان صهیونیست گفتند: این دولتها در حادثه غزه، ذات شریر تمدن غرب را به دنیا نشان دادند البته ما و منتقدان تمدن غربی قبلاً بارها گفته بودیم که ذات این تمدن خصومت و عناد با فضائل و ارزشهای معنوی و بشری است و عملکرد دولتهای حامی رژیم جعلی صهیونیستی، در شش ماه حوادث غزه این واقعیت را برملا کرد.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به فریادهای دفاع از حقوق بشر مدعیان غربی سوال کردند: مگر سی و چند هزار شهید بیگناه و بیپناه غزه بشر نیستند پس چرا از غربیها صدایی شنیده نمیشود؟
رهبر انقلاب با اشاره به حمله رژیم ددمنش به کنسولگری ایران در دمشق تاکید کردند: در عرف جهانی حمله به کنسولگری و سفارت هر کشور، حمله به خاک آن کشور محسوب میشود و رژیم سرتا پا خباثت صهیونیستی باید برای این جنایت تنبیه شود و خواهد شد.
ایشان ملت ایران را داغدار شهیدان حمله رژیم صهیونیستی، شهیدان زاهدی و رحیمی وهمراهانشان، خواندند و افزودند: البته این عزیزان سالها با مجاهدت در پی شهادت بودند و خداوند اجر زحمات آنها را داد و کامیابشان کرد.
رهبر انقلاب همچنین با اشاره به داغدار بودن ملت به علت شهادت شهیدان امنیت در سیستان و بلوچستان گفتند: این جوانان عزیز در راه حراست از امنیت ملت و مرزهای کشور جان فدا کردند که امیدواریم خداوند توفیق سربلندی در همه آزمونهای بزرگ ملی را به ملت بدهد.
تاکید بر اتحاد توصیه پایانی رهبر در خطبههای نماز عید فطر بود. ایشان گفتند: همه مردم، جوانان، فعالان سیاسی – اجتماعی و فعالان رسانهای بدانند که توفیق ملت در توحید کلمه است البته اختلاف نظر سیاسی و غیر سیاسی اشکالی ندارد اما درگیری و یقهگیری و ایجاد دودستگیهای جعلی، به زیان دین و دنیای ملت و تضعیف کننده کشور است.
صفاتی که موجب ایجاد محبت و دوستی می شود
امیرالمؤمنین علی (ع):
ثَلاثُ خِصالٍ تَجْتَلِبُ بِهِنَّ الْمَحَبَّةَ: الإنصافُ فِی الْمُعاشَرَةِ وَ الْمُواساةُ فِی الشِّدَّةِ و الإنطِواعِ وَ الرُّجُوعُ اِلی قلبٍ سَلیمٍ.
با سه صفت محبّت و دوستی بدست می آوری: ۱ - انصاف در معاشرت ۲ - همدردی با دیگران در خوشی و ناخوشی ۳ - برخورد با قلب پاک و سالم
بحارالأنوار، ج ۷۸، ص ۸۲، ح ۷۷
چگونه ذخیره رمضان را حفظ کنیم؟
«خط حزب الله» توصیههای رهبر انقلاب درباره حفظ سرمایههای معنوی حاصل از ماه رمضان را بازخوانی میکند:
* ماه تمرین و تقویت اراده
ماه رمضان به معنای جامع و واقعی کلمه، ماه مبارکی است زیرا «از جوانب مختلف، این ماه قابلیتهای معنوی درونی انسان را رشد میدهد و ارتقاء میدهد.» ۱۴۰۳/۱/۱۵ فرصتی برای تعالی انسان در دو بعد فردی و اجتماعی است، زیرا «ارتقاء افراد در جامعه به ارتقاء جامعه میانجامد.» ۱۴۰۳/۱/۱۵ یکی از جنبه های ارتقاء و رشد، روزه است: «روزهی ماه رمضان قدرت خویشتنداری انسان را در مقابل خواهشهای نفسانی بالا میبرد.» ۱۴۰۳/۱/۱۵ زیرا روزه توان «تمرین تقویت اراده، تقویت روح، مهار کردن خواهشهای تمامنشدنی نفْس.» ۱۴۰۳/۱/۱۵ را به انسان می دهد، به تعبیر دیگر «روزه، مظهر گذشت از خواستهها هست.» ۱۳۸۳/۸/۶
* ماه یاد و ذکر خدا
دعا و نماز، هم جلوههایی از یاد خدا هستند که مایهی سعادت و رشد انسان می شوند: «این دعاهایی که در ماه رمضان وارد است... دل انسان را مستغرق میکند در یاد خدا.» ۱۴۰۳/۱/۱۵ «عمدهی خاصیّت نماز... ذکر الهی است، یاد خدا است که مایهی سعادت... و مایهی دوری از گناه است.» ۱۴۰۳/۱/۱۵ از طرف دیگر، ذکر خدا «تأثیرات معجزآسائی بر روی دل انسان دارد؛ دلهای مرده را زنده می کند.» ۱۳۸۷/۶/۲۹وسیلهی ارتقاء دیگر، تلاوت قرآن است البته «تلاوت قرآنی مطلوب است که انسان با تدبر بخواند و کلمات الهی را بفهمد، که به نظر ما می شود فهمید.» ۱۳۸۴/۷/۱۷ زیرا «وقتی به ما میگویند تدبّر کنید، معنایش این است که خدایی که خالق ما است، میداند ما ظرفیّت رسیدن به آن عمق را داریم، وَالّا نمیگفتند تدبّر کنید.» ۱۴۰۲/۱۲/۲۲ و «تلاوت قرآن برای کسانی که تدبّر در قرآن بکنند، به معنای اتّصال به دریای بیکران معارف اسلامی است.» ۱۴۰۳/۱/۱۵
* ماه استغفار و احسان
استغفار یکی دیگر از جنبه های ارتقاء و رشد است: «آمرزش الهی به معنای اصلاح خطاهاست؛ به معنای جبران کردن ضربههایی است که بر خودمان و بر دیگران وارد کردیم.» ۱۳۸۴/۸/۸ و توبه «مخصوص مسائل شخصی هم نیست؛ توبهی در گناهِ شخصی یک مقوله است، توبهی در گناهِ اجتماعی هم یک مقوله است.»۱۴۰۳/۱/۱۵ البته «اصلاح لازمهی توبه است.» ۱۳۸۴/۸/۸ یعنی «باید سعی کنیم آثار و تبعات آن خطا را هم برطرف کنیم.» ۱۴۰۳/۱/۱۵ از طرفی «ماه رمضان یک فرصت فوقالعادهای برای ترمیم است.» ۱۴۰۳/۱/۱۵ ترمیم جراحتهایی که در طول سال بر اثر گناهان بر روح و جان انسان وارد میشود و ما «باید بتوانیم انشاءالله از این ماه با روح سالم خارج بشویم.» ۱۴۹۳/۱/۱۵ چون «بهرهمندی نیکو از زندگی، با استغفار و توبه و آمرزشطلبی از خدای متعال حاصل خواهد شد.» ۱۳۸۴/۸/۸ علاوه بر این، ماه رمضان «ماه احسان است.» ۱۴۰۰/۱/۲۵ «ماه کمک به دیگران است... ماه مهربانی است، ماه افطار است.» ۱۴۰۳/۱/۱۵ در ماه رمضان «روحیهی کمک به انسانها، روحیهی تعاون در میان مردم رواج پیدا میکند. خودخواهیهای انسان به نفع دیگرخواهیها مغلوب میشود.» ۱۳۷۸/۷/۱۰
* عید فطر، عید امت واحده
اما یکی از برکات و امتیازات ویژه مرتبط با ماه مبارک رمضان، نعمت عید فطر است. «عید فطر مایهی شرافت و کرامت است، برای وجود مقدّس نبیّ مکرّم، یعنی برای اسلام و جامعهی اسلامی ذخیره است.» ۱۳۷۹/۳/۲۵ البته حد و اندازه شرف امت اسلامی به چگونگی رفتار مسلمانان در موقعیتها و مناسبتها بستگی دارد و در صورت هوشیاری «ملتهای مسلمان میتوانند ماه رمضان و عید فطر را وسیلهای قرار بدهند برای عزت؛ نردبانی قرار بدهند به سمت علوّ معنوی و مادی و عزت دنیا و آخرت.» ۱۳۹۱/۵/۲۹ علاوه بر اینها، در عید فطر، مردم به دو رکن اساسی توحید و وحدت دعوت شدهاند: «توحید در همین ذکر عمیق و پُرمعنایی است که در نماز عید وجود دارد.» ۱۳۹۵/۴/۱۶ «وحدت هم که در واقع از همین توحید سرچشمه میگیرد، همدلی مسلمانها است.» ۱۳۹۵/۴/۱۶ به عبارت دیگر «عید فطر عید امت واحده است.» ۱۳۹۳/۵/۷ و «معنای این، نگاه امتسازِ دین مقدس اسلام و تعالیم پیامبر بزرگوار است.» ۱۳۹۳/۵/۷
بزرگترین درس عید سعید فطر اتحاد دنیای اسلام است. وجود صفوف واحدِ نماز جماعت نشان دهندهی «یک پیوند معنوی و قلبی میان امت مسلمان است.» ۱۳۸۹/۶/۱۹ در واقع عید فطر هدیهای از جانب خداوند متعال برای امت اسلامی است و مسلمانان باید از این هدیه الهی استفاده شخصی و عمومی کنند «استفاده شخصی، به معنای راه دادن نور معرفت و توبه و انابه به دلهای خودمان.»۱۳۸۰/۹/۲۵ و استفادهی عمومی یعنی «دنیای اسلام از عید فطر به عنوان یک نقطه اتّحاد، تنبّه و بازگشت به خود و خدا استفاده کند.» ۱۳۸۰/۹/۲۵ «این چیزی است که امروز دنیای اسلام به آن نیازمند است.» ۱۳۸۰/۹/۲۵ زیرا تفرق مهم ترین علت گرفتاریهای دنیای اسلام است و «مسلمین اگر با هم مجتمع باشند، دل آنها هم گرم خواهد شد و مرعوب دشمنان خود قرار نمیگیرند.» ۱۳۸۰/۹/۲۵ پس مسلمانان در روز عید فطر باید به دنبال آن نقاطی باشند که «همهی آحاد مسلمان را در شرق و غرب دنیای اسلام، از هر ملیتی، با هر نژادی، با هر زبانی و با هر فرهنگی، گرد محور توحید و کلمهی متعالی اسلامی جمع کند.» ۱۳۷۶/۱۱/۹
* عید محاسبه
«در روز عید، مسلمانان باید به خود بنگرند و ببینند که از ضیافت الهی در ماه مبارک رمضان، چه استفاده و بهرهای بردهاند.» ۱۳۶۹/۲/۷ ماه مبارک رمضان فرصتی برای کسب دستاوردهای روحی و معنوی بسیار برای انسانهای باسعادت است: «انس و مناجات با خدا» ۱۳۹۰/۶/۹، «نماز جماعت اول وقت» ۱۳۸۹/۶/۱۹، «انس با قرآن»۱۳۹۱/۵/۲۹ ،«رقّت قلب و اراده و صفا و خلوص» ۱۳۷۳/۱۲/۱۱،«خودسازی و تقوا» ۱۳۶۹/۲/۷، «توجّه و تذکّر به معنویّت، آشنا شدن با بسیاری از معارف الهی و اسلامی، و ضربهی به دشمن در روز قدس» ۱۴۰۲/۲/۲ از جمله این ذخایر معنوی هستند که برخی از آنها نه فقط برای یک سال بلکه در مواردی برای سراسر عمر دارای برکات خواهد بود.
بنابراین در این روز باید «به این حساب رسیدگی کنید و اگر دیدید که در ماه رمضان دستاوردی پیدا کردهاید سعی کنید آن را در طول سال حفظ کنید. ۱۳۶۹/۲/۷ چراکه «اینها ذخیرهی معنوی است» ۱۴۰۲/۲/۲ از طرفی این سلوک رمضانی باید «در رفتارهای شخصی ما اثر کند... هم در رفتارهای عمومی و اجتماعیِ ما بایستی اثر بگذارد، هم در رفتار علمی ما، رفتار دانشگاهی ما، رفتار حکومتی ما، رفتار سیاسی ما بایستی تأثیر بگذارد.» ۱۴۰۰/۲/۲۱
* راه حفظ ذخایر معنوی ماه رمضان
البته برای حفظ این ذخایر گرانبها لازم است که اوّلاً «نگذاریم صاعقهی گناه، این خرمن ارزشمند محصول را آتش بزند و از بین ببرد.» ۱۳۹۰/۶/۹ ثانیاً «راه خدا را، راه توجه را، راه صفای نفس را، راه انس با قرآن را، راه باز نگهداشتن رابطهی خود با خدا، درد دل کردن به خدا و گفتن به خدا را به روی خودمان باز نگه داریم.» ۱۳۹۰/۶/۹ به عبارت بهتر با استمرار این حالت، این ذخیره ها را حفظ کنیم. چرا که: «این ماه، تمرین ریاضت بود، تمرین توجّه به خدا بود؛ از این تمرین حدّاکثر استفاده را بکنید، این ذخیره را برای خودتان نگه دارید.» ۱۳۹۶/۴/۵ در این صورت «رضای الهی و رحمت الهی شامل حال شما خواهد شد.» ۱۳۹۶/۴/۵
بیانات در دیدار مسئولان نظام
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین المعصومین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز، مسئولین محترم، مدیران برجستهی کشور. بنده اوّلاً تشکّر میکنم از بیانات جناب آقای رئیسی، رئیسجمهور محترم؛ توضیحات خوبی را ایشان بیان کردند. امیدواریم انشاءالله خداوند، هم به ایشان اجر بدهد، هم کمک کند، قوّت بدهد، توفیق بدهد که انشاءالله این راه را به همین شکل ادامه بدهند.
من یک جمله در باب ماه رمضان عرض کنم ــ چند روزی بیشتر باقی نمانده و [باید] قدر بدانیم ماه رمضان را ــ بعد هم یکی دو مطلب مربوط به مسائل جاری کشور را عرض خواهم کرد.
ماه رمضان به معنای جامع کلمه، ماه مبارکی است. تعبیر «ماه مبارک» یک تعبیر تعارفآمیز نیست؛ به معنای واقعی کلمه این ماه، مبارک است؛ یعنی از جوانب مختلف، این ماه قابلیّتهای معنوی درونی انسان را رشد میدهد و ارتقاء میدهد. انسان را، فرد را در جنبهی انسانیّت خود و الاهیّت خود بالا میبرد. ارتقاء افراد در جامعه به ارتقاء جامعه میانجامد؛ تردیدی در این نیست. اینکه گفتیم از جوانب مختلف، یعنی از جانب روزه، از جانب تلاوت قرآن ــ که در این ماه تأکید شده و مردم تشویق شدهاند با تضاعف ثواب تلاوت ــ از ناحیهی تضرّع و دعاها و مناجاتهایی که در این ماه وارد است، از ناحیهی لیلةالقدر که یک فرصت فوقالعاده مهمّی است که «خَیرٌ مِن اَلفِ شَهر»،(۲) و از جهات مختلف. مثلاً از جنبهی روزه؛ روزهی ماه رمضان قدرت خویشتنداری انسان را در مقابل خواهشهای نفسانی بالا میبرد؛ این، خیلی چیز مهمّی است. خواهشهای نفسانیِ انسان نهایتناپذیر است، پایانناپذیر است؛ هر چه انسان به این خواهشها پاسخ بدهد، میل و توقّع و انتظار نفْس انسان بیشتر میشود. یک توانِ متوقّف کردن این خواهشها در انسان باید وجود داشته باشد که روزه این [توان] را به انسان میدهد؛ تمرین تقویت اراده، تقویت روح، مهار کردن خواهشهای تمامنشدنی نفْس. این یک وسیلهی ارتقاء.
تلاوت قرآن برای کسانی که تدبّر در قرآن بکنند، به معنای اتّصال به دریای بیکران معارف اسلامی است. نیازِ همیشگیِ ما به همین است که بتوانیم معارف الهی را در قلب خودمان تقویت کنیم و سطح معرفت خودمان و بینش خودمان را بالا ببریم. این «اِلَیهِ یَصعَدُ الکَلِمُ الطَّیِّب»،(۳) یک بخش عمدهی این «کَلِم طیّب» همین معارفی است که در نفْس انسان از قرآن به وجود میآید. این دعاهایی که در ماه رمضان وارد است ــ در سحر ماه رمضان، در شب ماه رمضان، در روزهای ماه رمضان، در ایّامِ بخصوص مثل روز اوّل ماه رمضان و امثال اینها ــ دل انسان را مستغرق میکند در یاد خدا؛ [اگر] با توجّه انسان با این دعاها مواجه بشود، ذکر را، توجّه به خدا را در انسان به صورت مطلوبی ایجاد میکند. «وَ لَذِکرُ اللَهِ اَکبَر»؛(۴) عمدهی خاصیّت نماز، بنا بر این تعبیر آیهی شریفه، ذکر الهی است، یاد خدا است که مایهی سعادت، مایهی پیشرفت، مایهی ارتقاء و مایهی دوری از گناه است.
لیلةالقدر شب سرنوشت است. در ماه رمضان، انسان میتواند با همراه شدن با آهنگ لیلةالقدر در سرنوشت خودش تأثیر بگذارد؛ این چیز کمی نیست، چیز خیلی مهمّی است، اگر طلب واقعی وجود داشته باشد؛ که در این شبها آنچه لازم است، حالت طلب است، درد طلب است. و البتّه لیلةالقدر یک استثنا در همهی شبهای سال است؛ بقیّهی شبهای ماه رمضان هم کموبیش همین خصوصیّت را دارند.
اینها چیزهایی است که هم عقل و ذهن انسان را و هم دل را آباد میکند، معمور میکند و جلا و صیقل میبخشد. اینها وقتی که در فرد به وجود بیاید، تأثیرش را در جامعه میگذارد. هویّت جمعی جامعه متأثّر از هویّت افراد و تأثیرات آنها در جامعه است. وقتی ما توانستیم خودمان را اصلاح بکنیم، تأثیرمان در جامعه هم به همین نسبت بالا میرود؛ تقویت نفْس این[جور] است.
خب، اینها جنبههای ابتدائاً فردی و بالواسطه اجتماعی بود؛ امّا غیر از این، ماه رمضان ماه اجتماعیای است، ماه کمک به دیگران است، ماه احسان است، ماه مهربانی است، ماه افطار است؛ که اینهمه تأکید شده که افطاری بدهید؛ نگفتند هم فقط به مستحقّین بدهید. نفْس ارتباط، یاری رساندن، همسان شدن، احسان کردن، از خصوصیّات ماه رمضان است.
پس ماه رمضان یک فرصت فوقالعادهای برای ترمیم است. ما در طول سال به جراحتهایی در روح خودمان و در جان خودمان مبتلا میشویم. هر گناهی یک جراحت ایجاد میکند؛ مثل جراحتهای جسم، در روح انسان یک جراحت ایجاد میکند، یک بیماری به وجود میآورد؛ ماه رمضان ــ که ماه استغفار است ــ ماه ترمیم این جراحتهای سالیانه است. باید بتوانیم انشاءالله از این ماه با روح سالم خارج بشویم: اِن لَم تَکُن غَفَرتَ لَنا فیما مَضىٰ مِن شَهرِ رَمَضان فَاغفِر لَنا فیما بَقیَ مِنه که ماه استغفار است.
این مسئلهی استغفار و توبه در معارف اسلامی یک حقیقت خیلی مهمّی است؛ مخصوص مسائل شخصی هم نیست؛ توبهی در گناهِ شخصی یک مقوله است، توبهی در گناهِ اجتماعی هم یک مقوله است. در قرآن [که میفرماید] «فَتوبوا اِلىٰ بارِئِکُم فَاقتُلوا اَنفُسَکُم»؛(۵) این گناه اجتماعی است. یعنی گناه اجتماعی که انجام میگیرد، افراد جامعه یا آن کسانی که مؤثّر در تولید این گناه هستند و در ایجاد وضعیّت مؤثّرند، باید استغفار کنند، باید توبه کنند. طبعاً این استغفار و توبه ترمیم میکند دیگر؛ یعنی، هم فرد را ترمیم میکند، هم جامعه را ترمیم میکند. و در هر بخشی هم آن استغفار و بازگشت و توبه، به تناسب خود آن بخش است. ما ممکن است فرضاً در یک مسئلهی فرهنگی، یک مسئلهی سیاسی، یک حرکت نظامی خطائی کرده باشیم، اشتباهی کرده باشیم ــ یا از سر غفلت یا گاهی اوقات بر اثر تنبلی، بیتوجّهی، انجام ندادن آنچه بر عهدهی ما است و انجامش واجب است ــ وقتی که یک زخم اجتماعی به این شکل به وجود میآید، استغفارش به این است که توبه کنیم، برگردیم و اصلاح کنیم. ببینید در قرآن [میفرماید:] «اِلَّا الَّذینَ تابوا وَ اَصلَحوا».(۶) در چند جای قرآن بعد از «تابوا»، «وَ اَصلَحوا» هست؛ حالا بعد از «اَصلَحوا» هم یک جا «وَ بَیَّنوا»(۷) است، یک جا «وَ اعتَصَموا»(۸) است؛ یعنی توبه و برگشت بایستی با اصلاح همراه باشد. وقتی کار غلطی انجام گرفت، وقتی برمیگردیم، استغفار میکنیم، از خدای متعال طلب بخشش میکنیم، باید سعی کنیم آثار و تبعات آن خطا را هم برطرف کنیم. مراد هم از خطا، خطای فقهی در مقابل عمد نیست؛ یعنی کار بد، کار غلط؛ مثل خطاهای شخصی؛ فرض بفرمایید غیبت کردن، دروغ گفتن، تهمت زدن یک خطا است؛ وقتی که توبه میکنیم، بایستی جبران کنیم، اصلاح کنیم، اثر آن و تبعهی آن را برطرف کنیم؛ آن تبعاتی که بر این خطای ما مترتّب شده باید برطرف کنیم. در مسائل اجتماعی هم عیناً همینجور است.
و آن وقت در قرآن اینجور میفرماید: اِستَغفِروا رَبَّکُم ثُمَّ تُوبُوا اِلَیهِ یُرسِلِ السَّماءَ عَلَیکُم مِدراراً وَ یَزِدکُم قُوَّةً اِلىٰ قُوَّتِکُم.(۹) نمیگویید ما کشور قوی میخواهیم؟ نمیگویید میخواهیم قوی باشیم؟ خیلی خب، یَزِدکُم قُوَّةً اِلىٰ قُوَّتِکُم؛ استغفار و توبه، شما را قوی میکند؛ یعنی برگشت از خطا. خطا موجب تضعیف است، برگشت از خطا موجب تقویت است؛ یَزِدکُم قُوَّةً اِلىٰ قُوَّتِکُم. در هر موردی همینجور است؛ هم در مسائل شخصی اینجور است، هم در مسائل اجتماعی اینجور است. در مسائل شخصی هم روح انسان با استغفار قوی میشود؛ در مسائل اجتماعی هم جامعه با استغفار قوی میشود. ما مسئولین جامعه هستیم دیگر ــ شما مدیران کشور هستید ــ مسائل ما، رفتارهای ما، کارهای ما، گفتارهای ما، موضعگیریهای ما، در وضع کشور اثر میگذارد؛ اگر خطائی حاصل بشود، راهش همین است؛ راهش استغفار کردن است.
البتّه استغفار فقط به زبان گفتن نیست که این معلوم است؛ یعنی باید این معنا روشن باشد؛ صرفاً این نیست که ما حالا در شب قدر یا غیر شب قدر یا در نماز شب «اَستَغفِرُ اللهَ رَبّی وَ اَتوبُ اِلَیه» بگوییم؛ صرفاً این نیست. بایستی خطا را بشناسیم و بدانیم که خطا کردیم؛ وقتی ندانیم خطا کردیم، طبعاً استغفار به معنای واقعی، توبهی به معنای واقعی صورت نمیگیرد. خطا را بشناسیم؛ بنا بگذاریم بر اینکه این، خطا است و تصمیم بگیریم که از این خطا برگردیم و از خطائی که کردیم ناخرسند باشیم؛ [استغفار] این است؛ وَالّا اگر این نباشد، استغفار معنی ندارد. به قول شاعر:
سُبحه بر کف، توبه بر لب، دل پُر از شوق گناه
معصیت را خنده میآید ز استغفار ما(۱۰)
خب این عرض اوّل ما. به نظرم، ما که مسئولین کشور هستیم، به این توجّهات نیاز بیشتری داریم؛ همهی ما، در هر جایگاهی که هستیم احتیاج داریم توجّه کنیم، اشتباه نکنیم، خطا نکنیم، بدانیم که تأثیرات خطای ما با خطای مردم عادّی متفاوت است.
آنچه [در مسائل کشور] یادداشت کردهام که عرض بکنم به برادران و خواهران و حضّار عزیز، اوّل، مسئلهی اقتصاد و شعار سال(۱۱) است. خب، توضیحات خوبی را آقای رئیسجمهور بیان کردند و بحمدالله تلاش خیلی خوب و متراکم دارد انجام میگیرد؛ حقّاً و انصافاً انسان این را میبیند و به معنای واقعی کلمه دارد کار میشود. خب در عین حال، نیازها به کار، بیش از اینها است؛ یعنی خیلی باید کار کنیم تا بتوانیم به سطح مطلوب یا لااقل نزدیک به مطلوب برسیم.
واقعیّتهای اقتصاد در کشور، همه یکسان نیستند؛ هم واقعیّتهای تلخ در اقتصاد کشور وجود دارد، هم واقعیّتهای شیرین. بخش تلخِ مربوط به اقتصاد، گرانیها است، بیثباتی بازار است، تنزّل ارزش پول ملّی است، فاصلهی طبقاتی است؛ خب اینها بخشهای تلخ مسئله است.
بخش شیرینِ مربوط به اقتصاد، فعّالیّتهای وسیعِ زیرساختی است که دارد انجام میگیرد که نتایج اینها در میانمدّت و نه چندان درازمدّت ظاهر خواهد شد؛ [مثل] راهاندازی تعداد قابل توجّهی از بنگاههای نیمهتعطیل یا تعطیل، تحقّق تولید، تحقّق اشتغال؛ آنجوری که به بنده گزارش دادند، شاید بیش از هشت هزار واحد و بنگاه تولیدی که یا تعطیل بوده یا نیمهتعطیل بوده، راهاندازی شده؛ اینها واقعیّتهای شیرین است. وجود هزاران مجموعهی جوان در قالب شرکتهای دانشبنیان؛ این خیلی پدیدهی مطلوبی است که افزایش پیدا کرده؛ یعنی هزاران مجموعهی جوان، باانگیزه، باشوق، باصلابت، باامید دارند در این مجموعههای دانشبنیان کار میکنند، تلاش میکنند؛ هم محصولات جدید ارائه میکنند، هم خدمات جدید ارائه میکنند؛ واقعیّتهای شیرین اقتصاد، اینها است. اینها تأثیرات خودش را بتدریج بر وضع کشور میگذارد.
شکلگیری بنگاههای توانا در بخش مردمی و بخش خصوصی که یک نمونهاش را ما در این نمایشگاهی که در بهمن ماه گذشته اینجا نشان دادند، مشاهده کردیم.(۱۲) انصافاً بنگاههای قوی، کارآمد و باابتکاری شکلگیری شده که تأثیرات اینها در پیشرفت تولید کشور و رشد تولید ناخالص کشور [مهم است] و طبعاً اینها بتدریج در زندگی مردم اثر میگذارد که بعد البتّه من یک توضیحی در این زمینه عرض میکنم. اینها واقعیّتهای شیرین است. البتّه همانطور که عرض کردیم، انتظار بیش از اینها است و انشاءالله دولت کنونی میتواند بسیاری از این گرهها را باز کند، با تلاشی که میکنند.
یک نکتهای که در امر اقتصاد همیشه باید مورد نظر مسئولین باشد، این است که انتظار مردم آن است که تصمیمها و اقدامهایی که مسئولین کشور در مسائل اقتصادی انجام میدهند، در زندگی آنها اثر محسوس و ملموس داشته باشد؛ این انتظار مردم است. کاری کنیم که این انتظار برآورده بشود؛ انتظار بهجایی هم هست. اینکه میگوییم «انتظار بهجایی است» به خاطر همین نکتهای است که آقای رئیسجمهور هم اشاره کردند: «ظرفیّتهای فوقالعادهی کشور» که من چند مورد را یادداشت کردهام و طبق آمارهایی که به بنده دادهاند، به نظر من قابل توجّه است؛ هم ظرفیّتهای طبیعی، هم ظرفیّتهای نیروی انسانی.
در ظرفیّتهای طبیعی، خب جمعیّت کشور ما تقریباً یکصدم جمعیّت همهی دنیا است، منتها سهم ما و کشور ما از منابع طبیعی حدود هفت درصد موجودی دنیا است؛ یعنی منابع طبیعی ما نسبت به جمعیّتمان در مجموع دنیا، هفت برابر بیشتر است؛ این خیلی فرصت مهمّی است؛ به غیر از نفت و گاز ــ که یکی از قلمهای مهمّ منابع طبیعی ما نفت و گاز است، امّا منحصر به نفت و گاز نیست ــ ۶۴ نوع مادّهی معدنی مثل مس و سرب و روی و زغالسنگ و امثال اینها در کشور وجود دارد که مورد استفاده است و منابعش هم منابع غنیای است و خیلی زیاد است. حالا گاهی اوقات گزارشهای جالب و برجستهای هم در مورد بعضی از منابع به ما میرسد که خب مسئولین مختلف کشور روی آنها کار میکنند.
در زمینهی مسائل کشاورزی، آنطور که به بنده گزارش دادهاند، حدود ۳۷ میلیون هکتار اراضی قابل کشاورزی در کشور هست. ۳۷ میلیون هکتار اراضی قابل کشاورزی خیلی است! گاهی گفته میشود که آب در کشور کم است؛ راست است، ما کشور پُرآبی نیستیم، امّا شیوههایی وجود دارد ــ که این شیوهها تجربه شده ــ که میتوان با همین آب موجود، همهی این امکانات کشاورزی کشور را تأمین کرد، آبیاری کرد و کشاورزی را واقعاً رونق داد، رشد داد، پیش برد. مسئلهی کشاورزی هم در کشور خیلی مهم است.
همین حالا هم ما در تولید بعضی از محصولات، در دنیا در درجههای بالا و اوّل قرار داریم ــ در تولید سیمان، در تولید فولاد ــ در حالی که اینهمه هم سختگیری جهانی هست، این تحریمها و این محدودیّتها و مانند اینها وجود دارد. با این محدودیّتها، آنهایی که کشور را مورد تحریم قرار دادهاند انتظار داشتند که تولید کشور یا بخوابد یا شبیه خوابیدن اتّفاق بیفتد. اینجور نشده؛ امروز تولید فولاد ما در سطح بسیار بالا است، رتبهی زیر ده است، سیمان همینجور، بعضی از محصولات صنعتی دیگر هم همینجور. اینها مربوط به ظرفیّتهای طبیعی کشور است که خیلی زیاد است.
به نظر بنده ظرفیّتهای انسانی از این هم مهمتر است؛ یعنی ما از لحاظ ظرفیّت انسانی [وضع خوبی داریم]. یک قلم، استعداد عمومی ملّت ایران است که بنده این را مکرّر گفتهام و این متّکی است به اسناد معتبر: متوسّط هوش ایرانی، از متوسّط هوش جهان بسیار بالاتر است؛ استعداد جوانهای ما، تواناییهای ما بالا است. همین هم هست که حالا دنیا را در موارد متعدّدی ــ مثلاً در تولیدات نظامی ــ شگفتزده میکند که اینها با اینکه اینهمه گرفتاری دارند، فرض بفرمایید که این تحریم هست، این محدودیّت هست، میتوانند یک چنین محصولات دفاعی را ــ حالا مثلاً فرض کنید در زمینهی دفاعی که دنیا روی آن حسّاس است ــ تولید کنند. یک قلم، همین متوسّط بالای هوش انسانی است. ۳۶ میلیون جوان در میانهی سنین ۱۵ سال تا ۴۰ سال در کشور وجود دارد که نعمت بزرگی است؛ مشروط بر اینکه از این فرصت امکانِ حفظِ تعداد جوان غفلت نکنیم؛ که البتّه در سالهای گذشته یک مقداری غفلت کردیم. نباید غفلت کنیم، نباید بگذاریم جمعیّت کشور پیر بشود؛ [باید] سطح حضور جوانها را که پیشرانند، منشأ حرکتند، در کشور حفظ کنیم. ۱۴ میلیون افرادِ دارای تحصیلات عالی در کشور هست؛ بیش از ۱۰۰ هزار عضو هیئت علمی هست؛ اوّل انقلاب، حدود ۵ هزار بود. اوایل انقلاب افراد هیئت علمی در دانشگاههای کشور آنقدر [بود]؛ الان بیش از ۱۰۰ هزارند. بیش از ۱۵۰ هزار پزشک متخصّص، بیش از ۳ میلیون دانشجوی در حال تحصیل؛ این غیر از طلّاب و فضلای حوزههای علمیّه است که آن هم یک داستان مفصّلی است؛ فضلای جوانی که انسان گاهی آثار آنها را میبیند، واقعاً خدا را شکر میکند؛ در بخشهایی، در رشتههایی دارند فکر میکنند، دارند کار میکنند. خب اینها نیروی انسانی است دیگر. حالا این ظرفیّتهای طبیعی و ظرفیّتهای انسانی.
ظرفیّتهای جغرافیایی؛ این موقعیّت جغرافیایی کشور، وضعیّت اقلیمی کشور، این تنوّع اقلیمی که در کشور وجود دارد، اینها ظرفیّتهای مهمّی است. بنابراین توقّعاتی که در امر اقتصاد گاهی ابراز میشود، توقّعات بیجایی نیست؛ ما با این امکانات، وضع اقتصادیمان باید خوب بشود.
البتّه موانعی هست؛ این موانع را باید در نظر داشته باشیم. بعضی از موانع بیرونی است؛ مثل همین تحریمها، تهدیدها، محدودیّتهای فراوانی که وجود دارد، سختگیریهایی که در کار تجارت ما، در به دست آوردن امکانات لازم برای تولید ما [هست]؛ سختگیری هست دیگر، سختگیریهای جدّی وجود دارد. من یک وقتی گفتم که یک تشکیلات ویژهای ایجاد میکنند برای اینکه مراقبت کند که ایران در کجا میخواهد سرمایهگذاری کند، با کجا دارد معامله میکند که بروند جلویش را بگیرند؛ یعنی چند سال است که یک چنین کارهایی دارد انجام میگیرد. این موانع وجود دارد. البتّه همین موانع را، هم میشود کم کرد، هم میشود کماثر کرد. بعضی از همین موانع، در کنار تأثیرات منفی، تأثیرات مثبت هم داشته.
تولیدکنندگان و کارآفرینان کشور اینجا آمدند، در حسینیّه با بنده ملاقات داشتند،(۱۳) تعدادی ــ ده پانزده نفر ــ صحبت کردند؛ بعضی از اینها صریحاً گفتند که اگر چنانچه این تحریم نبود، ما این پیشرفت را نمیتوانستیم به دست بیاوریم؛ این را صریح اینجا گفتند؛ چون دستمان از بیرون کوتاه بود، به فکر خودمان، به تواناییهای خودمان فشار آوردیم، به اینجا رسیدیم؛ یعنی بنابراین گاهی هم همین موانع، اثر مثبت میبخشد و به کشور کمک میکند.
لکن بعضی از موانع هم انصافاً موانع درونی خود ما است؛ کمکاری داریم، مثلاً یک مواردی بیدقّتی داریم و کمانگیزگی نشان میدهیم؛ گاهی دچار آفتهای شخصی میشویم، [دچار] آفتهای روحی میشویم. مدیر اگر به فکر محبوبیّتطلبی باشد، به فکر جلوه کردن در چشم افراد باشد، مسئلهی کار را، اهمّیّت کار را در نظر نگیرد، خب این ضربه میزند دیگر؛ اینها برکت کار را از بین میبرد. [یا اینکه] به فکر مناصب آینده باشد. امروز در یک منصبی قرار داریم، جوری حرکت کنیم که خودمان را برای یک منصب بالاتر آماده کنیم؛ خب این ضربه میزند. اینجور فکر کردن، اینجور کار کردن، اینجور حرکت کردن، ضربه میزند؛ برکت کار را از بین میبرد؛ اینها هم جزو موانع کاری ما است.
ما باید توجّه داشته باشیم به اینکه هر لحظهی کاری که انجام میدهیم، اگر چنانچه برای مردم باشد، برای رفاه مردم باشد، برای پیشرفت کشور باشد، این کار، کار الهی است، این نیّت، نیّت الهی است. اینکه میگوییم نیّتتان خدا باشد، یک معنایش همین است که شما نیّت کنید که این کار را انجام بدهید تا گره از کار مردم باز بشود؛ این میشود نیّت الهی؛ آن وقت خدا به این کار برکت خواهد داد؛ خدا به این کار پاداش خواهد داد. آن پاداشی که خدای متعال میدهد، قابل مقایسه نیست با این سودی که ما حالا مثلاً فرض کنید از یک تظاهری(۱۴) ممکن است ببریم.
خب، یکی از موانع که حالا من یک مقداری، چند نکتهی کوتاه را در این زمینه میخواهم عرض بکنم که مربوط به شعار سال [هم] هست، مداخلههای دولتی و حکومتی در مسائل اقتصاد است. این را ما سالها است داریم مطرح میکنیم. امسال بنده مسئلهی «مشارکت مردم» را در شعار سال قرار دادم، برای اینکه به امکانات مشارکت مردم بیشتر توجّه بشود و مردم در مسائل اقتصاد به معنای واقعی کلمه به عرصه بیایند. مردم یعنی توان مردم؛ توان مالی، توان فکری و ذهنی، توان ابتکاری؛ ابتکارات مردم وارد میدان بشود. ما سود میبریم.
یک تصوّری وجود دارد که اگر چنانچه مردم وارد عرصهی اقتصاد بشوند، مدیریّتها را به مردم بدهیم، این، دست دولت را میبندد، دست مسئولین دولتی را میبندد؛ این فکر درست نیست. وظایف باید تقسیم بشود بین مسئولین دولتی، مسئولین حکومتی [و مردم]. حالا دولتی که میگوییم، فقط دولت نیست، [بلکه] بخشهای مختلف نیمهدولتی هم مثل دولتند؛ فرقی نمیکند. باید تفکیک قائل بشویم؛ یک وظایفی به عهدهی دولت است، یک وظایفی به عهدهی مردم است.
یک تعبیری را در یک گزارشی به بنده نوشته بودند، تعبیر بدی نیست: «جنبهی ستادی و جنبهی عملی». دولت در مسائل اقتصادی، ستادی عمل کند؛ هدایت کند؛ در مسئلهی آمایش سرزمینی، مسئلهی نوع فعّالیّت اقتصادی که باید هر جا انجام بگیرد، نظارت کند، مراقبت کند که تخلّفی به وجود نیاید. عامل هم مردم [باشند]. مردم هم عمل اقتصادی را انجام بدهند؛ یعنی تفکیک بین وظایف دولت و وظایف مردم. راه ورود مردم در عرصههای اقتصادی بایستی باز بشود؛ این، کشور را نیرومند میکند، اقتصاد را باثبات میکند. البتّه سیاستهای اصل ۴۴ بخشی از این قضیّه است، که سالها پیش این سیاستها ابلاغ شده(۱۵) و این سیاستها مستفاد از خود قانون اساسی است. تصوّر نشود که این، نقض قانون اساسی است؛ نه، این سیاستها از خود قانون اساسی استفاده شده و ابلاغ شده. خب باید عمل بشود؛ در گذشته، ضعفهای زیادی در این زمینه وجود داشته.
یک نکته این است که صاحبنظران اقتصادی میگویند رشد [اقتصادی] هشت درصد امکانپذیر است، که در سیاستهای برنامهی هفتم(۱۶) هم رشد هشت درصد آمده است. بعضی استبعاد میکنند که آیا این امکانپذیر است یا نه؛ صاحبنظران اقتصادی میگویند رشد هشت درصد میتواند [محقّق شود] و اگر این رشد استمرار پیدا کند ــ نه اینکه یک سال رشدی پیدا بشود، بعد تنزّل پیدا کند ــ قطعاً در وضع زندگی مردم یک گشایش مطلوب و خوبی حاصل خواهد شد. البتّه رشد اقتصادی بهتنهایی هم کافی نیست؛ یعنی برای اینکه در وضع زندگی مردم و معیشت مردم و طبقات ضعیف یک تحوّلی صورت بگیرد، صرفاً رشد اقتصادی کافی نیست، بلکه چیزهای دیگری هم لازم است: برابری فرصتها برای دستیابی به امکانات؛ این از جملهی کارهای بسیار مهم است؛ برای مشارکت، امکانات در سطوح مختلف به نحو صحیح و عادلانهای تقسیم بشود. اینها البتّه کارهای آسانی هم نیست، کارهای دشواری است؛ [باید] آموزش داده بشود، مهارت داده بشود. بسیاری از جوانهای ما مایلند کار کنند، و به مهارت نیاز دارند. یک بخشی باید برای مهارتافزایی جوانان وجود داشته باشد که البتّه مدیران ارشد میتوانند برنامهریزی کنند، در این زمینهها کار کنند، کار انجام بگیرد.
و راههای مشارکت باید به مردم نشان داده بشود. ما میگوییم «مردم در اقتصاد مشارکت کنند»؛ خب چه جوری مشارکت کنند؟ راههای مشارکت [نشان داده بشود]. کسانی بنشینند شیوههای ممکن برای مشارکت قشرهای مختلف مردم را نشان بدهند که حالا یک نمونهاش همین شرکتهای دانشبنیان است که برای بخشی از جوانها این یک راهی برای مشارکت اقتصادی است. کسانی میتوانند بنشینند فکر کنند. به نظر من، دولت و مجلس نیاز دارند به یک گروه زبدهی صاحب فکر و صاحب اندیشه که بنشینند اندیشهورزی کنند، راههای مختلف مشارکت مردم را به مردم نشان بدهند. کارهای مشکلی است، امّا کاملاً عملی است که بتوانند حتّی با سرمایههای اندک وارد میدان مشارکت بشوند.
یک نکته مربوط به برنامهی هفتم است. خب شش برنامهی پنجساله تا حالا گذشته؛ یعنی شش برنامهی پنج سال گذشته که یکی از آنها(۱۷) تمدید هم شد. حالا امسال سال اوّل برنامهی هفتم است؛ بنده توصیهی مؤکّد میکنم که روی این برنامه توجّه بشود، دقّت بشود و به برنامه عمل بشود.
آنطور که به بنده گزارش دادند، متوسّط عملکرد برنامههای گذشته، حدود ۳۵ درصد است؛ یعنی با زحمت زیاد برنامه تهیه شده و به قانون تبدیل شده، ابلاغ هم شده، [ولی] در طول سالهای گذشته برنامهها به صورت کامل عمل نشده؛ خب این برای کشور خسارت است. تلاش بشود که برنامه به صورت کامل عملیّاتی بشود. خوشبختانه دولت، دولت فعّالی است؛ یعنی دوستان در دولت واقعاً مشغولند، کار میکنند، فکر میکنند، تلاش میکنند؛ کاری کنند که این برنامه بتواند عملیّاتی بشود. برنامه، راهنمای عمل است؛ یک راهنمای عمل خوب و چهارچوب خوبی است برای عمل کردن؛ نه فقط برای اقتصاد، [بلکه] برای همهی بخشها این برنامه، برنامهی عمل است.
یک نکتهی مهم، مسئلهی زمان است. برادران عزیز، خواهران عزیز، مدیران بخشهای مختلف! زمان به سرعت میگذرد، عبور میکند و از دست میرود؛ از زمان غفلت نکنید. کار امروز به فردا نیفتد؛ یک روز هم مهم است، گاهی یک ساعت هم مهم است. در خرج کردن این سرمایهی عظیم که اسمش سرمایهی زمان است، باید خیلی حسّاسیّت به خرج داد؛ نگذارید زمان بگذرد. کارهای گوناگون، برنامههای مختلف بخشهای مختلف را وقتی تصویب میکنید، زمانبندی کنید، و روی این زمانبندیها ایستادگی کنید که فلان برنامه باید تا فلان تاریخ حتماً به سرانجام برسد؛ یعنی روی زمان اینجور حسّاسیّت و وسواس داشته باشید.
البتّه این را هم عرض بکنیم که در مسئلهی اقتصاد، عنصر دیپلماسی و عملکرد سیاست خارجی خیلی مهم و مؤثّر است؛ ما در پیرامون کشورمان همسایههای متعدّدی داریم و در تعدادی از پیمانهای جهانی سهیمیم، شریکیم و میتوانیم از اینها استفاده کنیم؛ یک تحرّک فوقالعادهی دیپلماتیک در زمینهی مسائل اقتصادی لازم است. عرایض ما راجع به مسائل اقتصاد همین بود که تمام شد.
یک مطلب دیگری را من میخواهم مطرح کنم و آن چالش تحمیلی مسئلهی «حجاب» در کشور است. مسئلهی حجاب تبدیل شده به یک چالش و بر کشور ما تحمیل شده؛ این را تحمیل کردند. کسانی نشستند نقشه کشیدند، برنامهریزی کردند که حجاب بشود یک مسئله در کشور ما؛ در حالی که چنین مسئلهای در کشور وجود نداشت؛ مردم با شکلهای مختلف داشتند زندگی میکردند. بنده نظر قاطع خودم را در این مورد عرض میکنم: هم از دیدگاه فقهی و شرعی باید به مسئله نگاه کرد، هم از دیدگاه قانونی، هم از لحاظ بعضی از مسائل جانبی و ملاحظات جانبیای که وجود دارد. خب از لحاظ شرعی، حجاب یک حکم مسلّم شرعی است؛ یعنی برای بانوان، پوشاندنِ غیر از صورت و دو دست ــ وجه و کفّین ــ واجب است؛ این چیزی است که از آن صرفنظر نمیشود کرد. مردم ما مسلمانند، مقیّدند، متعبّدند، بانوان ما متعبّدند، باید رعایت کنند این را؛ حکم شرع است. یک نگاه، نگاه قانونی است؛ قانون واجبالاطاعه است و در این زمینه، حکم قانونی وجود دارد؛ رعایت حکم قانون برای همه واجب است. چه آن کسانی که به شرع معتقدند، چه حتّی آن کسانی که به شرع هم معتقد نیستند، قانون را بایستی رعایت کنند.
در مسائل جانبی و ملاحظات جانبی، یک مسئله، مسئلهسازی بیگانگان است. در این قضیّهای که امروز در کشور مطرح است ــ مسئلهی حجاب ــ دخالت بیگانگان واضح بود، آشکار بود. از بیرون، در این دستگاههای ارتباط جمعی و انواع و اقسام رسانهها، در این قضیّه دمیده شد. حالا یک عدّه هم در داخل البتّه کمک کردند، امّا عمده، از بیرون این کار هدایت شد و فکر شد و دنبال شد؛ به این توجّه بشود. خود بانوان ما، خود زنان عاقل و فهمیدهی ما به این نکته توجّه کنند که این قضیّه را دشمن دارد از بیرون دنبال میکند. طبق آنچه در گزارشهای قابل اعتماد به ما رسید، بعضیها را استخدام کردند که بیایند در جامعه هنجارشکنی کنند، حرمت حجاب را بشکنند. خب باید بانوان ما و کسانی که در این قضیّه فکر میکنند، حرف میزنند، به این نکات توجّه کنند. وقتی ما میبینیم دست بیگانه در قضیّهای دارد عمل میکند، خب باید مواضعمان را متناسب با همین قرار بدهیم که به آن بیگانه کمک نکنیم.
یک مسئله از این ملاحظات جانبی این است که امروز روی مسئلهی برداشتن حجابِ بانوان تلاش میکنند، امّا این اوّل کار است، این آخر کار نیست؛ هدف این نیست. هدف دشمنان این است که وضع کشور را به وضعیّت قبل از انقلاب، به وضعیّت دوران طاغوت برگردانند؛ آن وضع فضاحتباری که آن روز وجود داشت. حالا بعضی از شماها شاید دیده بودید، یادتان هست، خیلی از شماها ندیدید آن وضعیّت را. به معنای واقعی کلمه، وضع زن، رفتار زن، برخورد زن، حضور زن در جامعه وضع فضاحتباری بود. امروز از لحاظ علمی، از لحاظ قوّت مدیریّتی، از لحاظ حضور در مناطق حسّاسِ ادارهی کشور، در سطح کشور، در سطح جهان، زنان ما به مراتب بالایی رسیدهاند، از خیلی از زنهای کشورهای دیگر جلوترند؛ با حجاب، با رعایت حجاب. آن روز این نبود؛ سطح سواد زنان، سطح علمی زنان، سطح مدیریّت زنان اینجور نبود؛ از آن جهت ضعیف بودند، امّا از لحاظ وضع پوشش و مسئلهی هنجارهای [اجتماعی]، وضع خیلی بدی داشتند؛ واقعاً مفتضح بود. قصد اینها این است که آن حالت را بتدریج تکرار کنند. این اوّل کار است؛ به این باید توجّه کرد.
یکی از مسائل جانبی قضیّه این است که عرض کردم که بنده اطمینان دارم که بانوان کشورمان، حتّی کسانی که یک مقداری هم در زمینهی حجاب سهلانگاریهایی دارند، اینها دلبستهی اسلامند، دلبستهی نظامند؛ بارها هم این را ما گفتهایم. به این چشم بایستی به زنهای ما نگاه کرد. امّا خب این قضیّهی حجاب را بایستی رعایت بکنند؛ همه باید رعایت کنند.
بنده معتقدم در دولت، در قوّهی قضائیّه، در بخشهای مختلف، در این زمینه مسئولیّت وجود دارد که بایستی به مسئولیّتهای قانونی و شرعی خودشان عمل کنند. خود بانوان ما بیش از همه در این زمینه مسئولیّت دارند؛ و رعایت کنند جنبهی حجاب اسلامی را. این هم یک مسئله.
مسئلهی آخر مسئلهی غزّه است. مسئلهی غزّه جزو مسائلی است که نباید اجازه داده بشود که این مسئله از اولویّت افکار عمومی مردم دنیا کنار برود. قضیّه خیلی قضیّهی مهمّی است! جنایتی که در غزّه دارد انجام میگیرد ــ تا آنجایی که ما در تاریخ دورههای اواخر سراغ داریم؛ حالا آن گذشتههای دور را درست نمیدانم ــ بیسابقه است؛ اینجور جنایت کردن، اینجور کشتار دستهجمعی، نسلکشی، حملهی به زنان، حملهی به کودکان، حملهی به بیماران، حملهی به بیمارستانها، این فجایعی که در بیمارستانها صورت گرفته، اصلاً چیزهای عجیبی است. جوری شده است که پرورشیافتگان در فرهنگ غربی، در اروپا و در خود کشور آمریکا هم میآیند با فریاد اعتراض میکنند؛ در حالی که خیلی از خبرها هم بخوبی به آنها نمیرسد، امّا همان مقداری که اطّلاع دارند اعتراض میکنند. جنایت اینقدر شدید است. خب، این قضیّه از این جنبه خیلی مهم است.
از یک جنبهی دیگر هم خیلی مهم است و آن، این است که رژیم صهیونیستی دو شکست بزرگ در این حادثهی غزّه متحمل شد. شکست اوّل شکست روز پانزدهم مهر بود ــ شکست طوفانالاقصیٰ ــ که بنده همان وقت گفتم این شکست، غیر قابل ترمیم است.(۱۸) واقعاً هم همینجور است؛ تا حالا هم ترمیم نشده و ترمیم نخواهد شد. رژیمی که تکیهاش به دقّت اطّلاعات، به توسعهی کار نظامی و تسلّط نظامی است که ادّعا میکند هر پرندهای پر بزند زیر چشمش است، به وسیلهی یک گروه مقاومت با امکانات محدود، متحمّل یک شکست اطّلاعاتی به این عظمت بشود! این شکست اوّل رژیم صهیونیستی بود. این شکست ترمیم نشده است و ترمیم هم نخواهد شد. آبروی رژیم صهیونیستی رفت.
شکست دوّم، شکست این شش ماه است. اینها از اوّلین روزی که وارد میدان شدند برای جبران آن شکست اوّل، اهدافی را اعلام کردند، که هیچ کدام از آن اهداف در این شش ماه تحقّق پیدا نکرده. شش ماه جنگیدن با انواع و اقسام تسلیحات و امکانات و با کمک بیدریغ آمریکا که هم کمک تسلیحاتی کرده، هم کمک مالی کرده، هم کمک سیاسی کرده، چند مرتبه قطعنامهها را وتو کرده ــ این قطعنامهی اخیر(۱۹) را هم که به جهاتی نتوانست وتو کند، میگویند الزامآور نیست! دروغ محض است و عمل هم نمیشود ــ با همهی این کمکهای آمریکا و این تواناییهایی که خودشان داشتند، نتوانستند کاری بکنند؛ حتّی یک هدف از اهدافی را که ذکر کرده بودند دنبالش هستند، نتوانستند به دست بیاورند. آنها میخواستند مقاومت را و به طور خاص گروه حماس را نابود کنند، منهدم کنند، زمینگیر کنند، و نتوانستند؛ هم حماس، هم جهاد ــ مجموعهی مقاومت غزّه ــ با قدرت و با توانایی اینهمه مشکلات را تحمّل میکنند و تلاش هم دارند میکنند، ضربه [هم] میزنند.
همین که رژیم صهیونیستی به جان زن و کودک میافتد، به خاطر این است که از برخورد با رزمندگان مقاومت عاجز مانده؛ چون آنجا احساس عجز میکند، عصبی میشود و به جان زن و بچّهی مظلوم و بیدفاع میافتد و سی و چند هزار نفر را که اغلب اینها زنان و کودکان هستند، به قتل میرساند. این شکست قطعاً ادامه پیدا خواهد کرد؛ این تلاشهای مذبوحانه هم، مثل این کاری که در سوریه مرتکب شدند(۲۰) ــ که البتّه سیلیاش را خواهند خورد ــ به دردشان نمیخورد و مشکلشان را علاج نمیکند. آنها به دست خودشان در یک تلهای افتادهاند، خودشان را در یک تلهای انداختهاند که امکان نجاتشان وجود ندارد و روزبهروز [آن] رژیم ضعیفتر خواهد شد و به زوال و انهدام انشاءالله نزدیکتر خواهد شد؛ و امیدواریم جوانهای امروز ما، ببینند آن روزی را که قدس شریف در اختیار مسلمانها است و در آن نماز خواهند گزارد و دنیای اسلام بتواند انشاءالله نابودی اسرائیل را جشن بگیرد.
از خداوند متعال میخواهیم که ما را برای انجام وظایف مهمّمان موفّق بدارد، توانا کند و بتوانیم کارهایی که بر عهدهی ما است انجام بدهیم. با انقلاب اسلامی، فرصت بزرگی در دنیای اسلام پیش آمده؛ تشکیل نظام مقدّس جمهوری اسلامی برای دنیای اسلام یک فرصت بزرگ را به وجود آورده؛ از این فرصت تا امروز استفادههای زیادی شده؛ باز هم انشاءالله باید به نفع اسلام و مسلمین از این فرصت استفاده بشود و استفاده خواهد شد. نظام اسلامی روزبهروز انشاءالله قویتر خواهد شد و دشمنانش روزبهروز ضعیفتر خواهند شد؛ و محاسبات منطقهای، بعد از این حادثهی طوفانالاقصیٰ تغییر کرده است و تغییر خواهد کرد؛ آن محاسبات [قبلی] دیگر وجود ندارد. هم تصمیمات جبههی مقاومت، هم تصمیمات جبههی مقابل ناگزیر تغییر پیدا خواهد کرد؛ کمااینکه تغییر هم پیدا کرده و وضع مقاومت در منطقه وضع دیگری شد و بیشتر از این دگرگون خواهد شد و دشمنان اسلام و دشمنان مقاومت و دشمنان جمهوری اسلامی مجبورند و ناگزیرند که به این تغییرات تن بدهند و بدانند که نمیتوانند در این منطقه بر جامعهی مسلمان حکمروایی و فرمانروایی کنند.
از خداوند متعال میخواهیم که در این روزهای باقیماندهی از ماه مبارک رمضان، ما را توفیق بدهد تا بتوانیم حدّاکثر استفاده را از فیوضات این ماه ببریم.
روز قدسِ امسال یک خروش بینالمللی علیه رژیم غاصب صهیونیستی خواهد بود. یعنی اگر سالهای قبل روز قدس را فقط کشورهای اسلامی برگزار میکردند، امسال به احتمال زیاد در کشورهای غیر اسلامی هم روز قدس انشاءالله باعظمت برگزار خواهد شد. امیدواریم انشاءالله ملّت ایران مثل همهی موارد این بار هم در این روز بدرخشد؛ به حرمت محمّد و آل محمّد.
پروردگارا! اگر تا این لحظه ما را نیامرزیدهای، از این لحظه ما را بیامرز. پروردگارا! توفیق خدمت به کشور، به مردم، به نظام، به اسلام و به امّت اسلامی، به همهی ما عنایت بفرما. پروردگارا! ملّت ایران را دشمنشاد مفرما؛ ملّت ایران را به توفیقات کامل نائل بفرما. پروردگارا! روح مطهّر امام بزرگوار را که این راه را باز کرد، این حرکت عظیم را در دنیا ابداء کرد، با پیغمبر و با اولیائش محشور کن. پروردگارا! ارواح طیّبهی شهیدان عزیز ما را با شهدای صدر اسلام، با اولیائت، با محمّد و آل محمّد محشور بفرما. پروردگارا! ارواح طیّبهی شهدای اخیر حادثهی سوریه را با اولیائت محشور بفرما؛ قلب مقدّس ولیّعصر (اروحنا فداه) را از ما راضی و خشنود کن؛ ما را از سربازان آن بزرگوار در همهی آنات عمرمان قرار بده؛ توفیقات خود را شامل حال ما بفرما؛ عاقبت ما را، عاقبت مطلوب اسلامی قرار بده؛ عمر ما را ختم به خیر بفرما.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
بیانات در دیدار شاعران
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.
تصویری که از شعر امروز در ذهن بنده هست و بود و سال گذشته هم آن را گفتم،(۲) امشب روشنتر و تثبیتتر شد. شعر بحمدالله در کشور ما رو به پیشرفت و رو به اوج است، به معنای واقعی کلمه، نه فقط به معنای کمّیّت؛ این را باید قدر دانست و باید دنبال کرد.
من چند نکته عرض میکنم. یکی اینکه شعر «رسانه» است. امروز در دنیا چالشها و درگیریها چالشهای رسانهای است. بیش از آنچه موشک و پهپاد و هواپیما و ابزارهای جنگی و مانند اینها تأثیر بگذارند در عقب راندن دشمن، رسانهها هستند که تأثیر میگذارند و دلها را تحت تأثیر قرار میدهند، ذهنها را تحت تأثیر قرار میدهند. جنگ، جنگ رسانهای است؛ هر کس رسانهی قویتر داشته باشد، در اهدافی که دارد ــ هر هدفی ــ موفّقتر خواهد بود. بنابراین، تکلیف شعر و شعرا معلوم شد. میراث شعری ما ایرانیها در دنیا کمنظیر است. علّت اینکه نمیگویم «بینظیر»، چون من از خیلی از تمدّنها و مانند اینها خبری ندارم؛ تا آن مقداری که من میدانم، من نظیری برایش نمیشناسم از لحاظ میراث شعری، البتّه جز شعر عربی که آن هم خیلی برجسته و دارای اوج است. بنابراین، ما با این میراث ادبی و شعری، سلاحِ رسانهایِ شعریمان قدرتمند و قوی و اثرگذار و نافذ است.
نکتهی بعدی این است که این اثرگذاری شرط دارد؛ شرطش این است که شعر، به معنای واقعی کلمه هنر باشد، هنری ساخته شده باشد. شعرهایی داریم که اسمشان «شعر» است، لکن در آنها مایهی هنر یا نیست یا خیلی کم است؛ اینها اثرگذار نیستند. شعر بایستی اثر هنری باشد. در شعر فارسی، شما ببینید مثلاً شعر حافظ که در واقع در اوج شعر هنری ما است، روی گوته(۳) اثر میگذارد، روی اقبال(۴) اثر میگذارد، روی کسانی که فارسی را بلد نیستند اثر میگذارد. اقبال فارسی بلد نبوده؛ اقبالِ معروف که دیوان شعر فارسی دارد، هیچ وقت فارسی نخوانده بوده و خانوادهاش هم فارسی بلد نبودند؛ از طریق همین شعر حافظ و مانند اینها با فارسی آشنا شده که توانسته آن دیوان شعر مفصّل را به فارسی بسراید. این تأثیر شعر است؛ شعر هنری اینجور اثر میگذارد. یا گوته و بقیّهی کسانی که شماها کاملاً میشناسید.
خب حالا اگر بخواهیم شعر هنری باشد، روی چه چیزی بیشتر باید تکیه کنیم؟ معلوم است: روی جسم و روح، روی لفظ و مضمون. با الفاظ سست، با الفاظ نه چندان محکم و استوار و پُرمعنا، نمیشود اثر هنری ساخت. بنده گاهی در بعضی از روزنامهها شعرهایی را میخوانم که اگر انسان همهی آن قطعهی شعر را بخواند ــ که مثلاً غزل است یا هرچه هست ــ آخرش واقعاً عصبانی میشود؛ یعنی اثرش فقط عصبانی شدن و اوقاتتلخی آدم است، هیچ جنبهی هنریای الفاظ ندارد.
وانگهی مضمون؛ مضمون، هم از موضوع برمیخیزد، هم از کیفیّت بیان موضوع برمیخیزد. شما اگر چنانچه یک موضوعی را ــ که یک موضوع قابل توجّهی نیست ــ در شعر بیاورید امّا با نوع بیان بدیع و اثرگذاری آن را ذکر نکنید، این، شعر را اعتلا نمیبخشد. شما ببینید خیلی از موضوعاتی که در اشعار هندیگوهایی مثل صائب یا کلیم وجود دارد، در اشعار دیگران هم هست، منتها کیفیّت بیان اینها جوری است که مرتبهی شعر را بالا میبرد. بنابراین، هم مضمونیابی و هم لفظ استوار ــ این دو عنصر ــ لازمند.
یک نکتهی دیگر در مورد پیام است. خب حالا ما مضمون را انتخاب کردیم و الفاظ خوبی هم برایش انتخاب کردیم؛ ما چه پیامی میخواهیم به مخاطبمان بدهیم؟ حالا مثلاً فرض کنید پیام بعضیها عبارت است از همین شکوهی از وضع که غالب شعرای طولانی در طول تاریخ، همینجور بودند؛ یعنی کمتر شاعری را شما پیدا میکنید که از وضع زمانهی خودش گله و شکایت نکند؛ حالا بعضی شدیدتر، بعضی کمتر؛ [امّا] این پیامی نیست که برای مخاطب، یک معنای معتنابه و فایدهی قابل قبولی داشته باشد؛ بله، حالا بعضی از اینها یک مقدار تاریخ را نشان میدهد ــ به همین اندازه؛ بیشتر نیست ــ لکن آنچه مورد نظر است که میتواند پیام خوبی باشد، پیام دین است، پیام اخلاق است، پیام تمدّن است، [برای] ما ایرانیها پیام ایرانیگری ما است. ما خیلی پیام داریم، خیلی حرف داریم برای گفتن؛ ما پیامهای تمدّنی بیشماری داریم که معارف دینی ما، معارف اخلاقی ما، معارف ایرانی ما، پیام ایستادگی شجاعانهی ملّت ایران، اینها همه چیزهایی است که قابل انتقال است؛ اینها را بایستی در پیام [شعر بیاوریم]. الان یکی از مایههای اعتبار ملّت ایران ایستادگی شجاعانهی او در مقابل ظلم، در مقابل زورگویی و زیادهطلبی در دنیا است که حالا مظهرش آمریکا و صهیونیستها و مانند اینها هستند. [ملّت ایران] صریح، بدون ملاحظه، بدون اجمال، موضع خودش را بیان میکند؛ خب این مسئلهی خیلی مهمّی است، این در دنیا خیلی مطلوب است. عناصر سیاسی کشور ما [مثل] بعضی از رؤسای جمهور و دیگران، وقتی به کشورهایی رفتند، حالا با دولتها چندان نه، امّا با مردم وقتی در مساجد و در اجتماعات روبهرو شدند و از این حرفها زدند، مردم به هیجان آمدند. خود من در پاکستان(۵) یک سخنرانی در مقابل چند هزار [نفر کردم]، رئیسجمهورشان هم نشسته بود؛ این جلسه واقعاً جلسهای بود که مثل نبضی که تپش دارد و حرکت میکند، همینطور داشت حرکت میکرد! [این] به خاطر مطلب است، وقتی که استقامت ملّت ایران و ایستادگی ملّت ایران بیان میشود. و دیگرانی هم از همین قبیل بودهاند که ما شنیدهایم و اطّلاع داریم. بنابراین، اینها را باید منتقل کرد؛ پیام ما اینها است: پیام ایستادگی است، پیام تمدّن است، پیام اسلام است.
این جلسهی سالانهی ما جلسهی بسیار خوبی است، جلسهی بابرکتی است. برجستگانی هم در این جلسه بودند و به جلسه آبرو دادند؛ همین بزرگانی که آقایان اسم آوردند، مکرّر در این جلسه میآمدند، حضور پیدا میکردند، شعر میخواندند؛ جلسه، جلسهی خوبی است. آنچه در ذهن من هست این است که این جلسه زینتی نباشد؛ ما حالا نمیخواهیم بگوییم در جمهوری اسلامی مثلاً یک جلسهی شعریِ در این سطح تشکیل میشود! مسئله این نیست؛ میخواهیم این جلسه امتداد داشته باشد؛ یعنی کمک کند به مقاصدی که در زمینهی شعر وجود دارد، پیگیری بشود و حلقههای شعری، انجمنهای شعری، محافل شعری تشکیل بشود و این مطالبی که حالا به یک نحوی در این جلسه مطرح میشود ــ چه شما در شعرتان مطرح میکنید، چه بنده در عرایضم مطرح میکنم ــ امتداد پیدا کند.
من چند توصیه یادداشت کردهام که اینها خیلی خوب است. یکی مسئلهی ترجمه است؛ ما از لحاظ ترجمه ضعیفیم. بعضی از شعرای معروف عرب، در ایران شناختهشدهاند، همه میشناسند اینها را، چون شعرشان به فارسی ترجمه شده. ما از شعرای خودمان در کشورهای عربی، در کشورهای غیر عربی، ظاهراً اثری نمیبینیم؛ حالا ممکن است من خبر نداشته باشم، امّا تا آنجایی که من خبر دارم اثری نیست؛ چرا؟ خب این شعر، شعر خیلی خوبی است، این باید در معرض استفادهی افکار عمومی دنیا قرار بگیرد. به قول شاعر:
مِی نابی ولی از خلوت خُم
چو در ساغر نمیآیی چه حاصل؟(۶)
باید از این شعر و از این بیان شما استفاده بشود؛ باید دنیا استفاده کند، افکار استفاده کنند. بنابراین، ما باید یک نهضت ترجمهی شعر درست کنیم.
ترجمهی شعر هم با ترجمهی نثر فرق دارد؛ چون میدانید شعر معمولاً با شعر ترجمه نمیشود، با نثر ترجمه میشود. گاهی کسانی تلاش کردهاند که مثلاً شعر مولوی را به عربی ترجمه کنند و دیدهایم که نتوانستهاند. بنده یک کتاب ترجمهی عربی مثنوی را دارم و گاهی نگاه کردهام؛ عبدالعزیز جواهرکلام ــ برادر بزرگ جواهری معروف،(۷) شاعر بزرگ معروف عراق ــ که ساکن ایران بود، پیش بنده هم آمده بود و او را دیده بودم، ترجمه کرده مثنوی را، انصافاً شاعر خوبی هم هست، امّا نمیتواند. شعر را با شعر، خیلی دشوار میشود ترجمه کرد. مرحوم سیّدمهدی بحرالعلوم که از علمای قرن سیزدهم هجری است، وقتی که به مرجعیّت میرسند، سفر پیادهای از نجف میروند کربلا. علمای نجف گاهی این کار را میکردند که از نجف پیاده میرفتند کربلا؛ ایشان هم در اوّل مرجعیّت، یک سفر پیادهای میرود کربلا و یک عدّه همراهانش بودند. خود ایشان اهل شعر و اهل ذوق و شاعر بود ــ شاعر است و به زبان عربی و به زبان فارسی شعر میگوید ــ چند نفر شاعر هم با خودش برده بود. این هم یک نکتهای است که یک مرجع تقلیدی در سفر بین نجف و کربلا، بدون همراهی شاعر حرکت نمیکند؛ سه چهار شاعر [همراه ایشان] بودند. به یک منزلی میرسند، ایشان خسته میشود؛ دیگران میخواستند بروند، ایشان میگفته من دیگر نمیتوانم، بعد این بیت طالب آملی را میخواند:
از ضعف به هر جا که رسیدیم وطن شد
وز گریه به هر سو که گذشتیم چمن شد
این شعر را میخواند؛ آن شعرای عرب میگویند که معنای این چیست، ایشان برایشان توضیح میدهد، بعد اقتراح(۸) میکند میگوید این را بسازید. در کتابها، شعری که آنها ساختهاند هست؛ همین بیت طالب آملی را اینها به عربی ترجمه کردهاند و به صورت شعر ساختهاند، شعرای درجه یک عرب هم بودند، [امّا] وقتی آدم نگاه میکند، میبیند بین شعر آنها و شعر طالب آملی خیلی فاصله است. خود مرحوم سیّدمهدی بحرالعلوم هم میسازد؛ او هم ساخته، که در این کتابها هست. [ترجمهی شعر را] نمیشود با شعر ساخت؛ باید با نثر ساخت، منتها نثر شاعرانه، نثر گویا، نثر قوی. چه کسی میتواند این کار را بکند؟ کسی که به هر دو زبان مسلّط باشد و به نظر من، زبان [مقصد] مورد ترجمه زبان مادری او باشد؛ این[جوری] باید باشد. به نظر من این کار مهمّی است، کار دولت هم هست؛ یعنی این کار، کار آحاد مردم نیست، کار سختی است. بنابراین، یک توصیه، توصیهی ترجمه بود.
یک توصیهی دیگر، ورود شعر به کتابهای درسی است که این مربوط به وزارت آموزشوپرورش است؛ شعر را بیاورند داخل کتابهای درسی. البتّه هست، [امّا] بیشتر از این باید بیاید. کودک باید از کودکی تا نوجوانی و تا جوانی، با شعر اُنس بگیرد؛ شعر بخش مهمّی از تمدّن ما و فرهنگ ما و معارف ما است؛ خیلی از معارف ما در شعر بیان شده.
یک نکتهی دیگری که من یادداشت کردهام، تحریک حافظهی ادبی مردم و خلّاق کردن ذهن مردم و جوانان است. حافظهی ادبی مردم ما ضعیف است؛ یعنی در جاهای مناسب، شعرهایی که باید بهتناسب یادشان بیاید، یادشان نمیآید؛ یعنی نمیدانند. گاهی شعرهایی میخوانند، غلط میخوانند، که گاهی در تلویزیون هم ما میشنویم؛ پای تلویزیون نشستهایم، مجری یک شعر غلط میخواند که اعصاب انسان خُرد میشود. یک وقتی یک پیرمردی که موسیقیدان بود، به من میگفت اینهایی که در یک دستگاهی آواز میخوانند و بعد خارج [دستگاه] میروند، مثل این است که یک میخی در گوش آدم فرومیکنند؛ اینجوری آدم ناراحت میشود. حالا واقعاً وقتی شعر را غلط میخوانند، گاهی اوقات اینجوری است، مثل اینکه یک میخی در گوش انسان فرومیکنند. این نشاندهندهی آن است که حافظهی ادبی مردم ضعیف است. این راه دارد؛ باید راهش را پیدا کنند و جوری بشود که مردم با شعر اُنس پیدا کنند، آشنا بشوند.
یک توصیهی من به شعرای عزیزمان، بخصوص جوانها، مطالعهی آثار شعری و برجستگیهایی است که در شعرها وجود دارد. حالا لابد شماها مثلاً حافظ، شاهنامه یا خمسهی نظامی را میخوانید؛ لابد اینها را میخوانید ــ اگر بخوانید ــ امّا فقط اینها نیست. ما شعرای زیادی داریم که واقعاً شعرهای برجستهای دارند؛ همین شعرای سبک هندی، همین شعرای سبک وقوع، واقعاً شعرهایشان گاهی اوقات در اوج است؛ یعنی انسان حیرت میکند از زیبایی شعر؛ یعنی واقعاً انسان متحیّر میشود که این شعر چقدر زیبا و پُرنکته و خوشلفظ و پُرمعنا است. اینها را بخوانند: کارهایی که کردهاند، هنرهایی که به خرج دادهاند، همین مادّهتاریخهایی(۹) که بعضیها گفتهاند؛ واقعاً انسان تعجّب میکند. دُور همین صحن قدیم قم ــ بهاصطلاح، صحن کهنهی قم یا صحن کوچک قم ــ یک کتیبهای هست، اسمش «کتیبهی معجزیّه» است؛(۱۰) هر بیتِ این قصیده مادّهتاریخِ ساختِ این صحن است.(۱۱) هر بیتش مادّهتاریخ است، جزئیّات دیگری هم دارد که من حالا یادم نیست، مال قدیم است؛ [مثلاً] وقتی دو بیت را با هم جمع کنند یک جوری میشود، سه بیت را جمع کنند یک جور میشود! خب اینها خیلی مهم است. شعر هم شعر محکمی است؛ یعنی شعر سبُکی نیست، شعر بسیار خوبی است. قم دو صحن دارد؛ شما [اگر] الان بروید صحن قدیمی قم ــ صحن کوچک یا صحن کهنه که ایوان طلا و گنبد طلا در آن هست ــ این کتیبهای که در بالای [ایوان] نوشته شده همین قصیده است، اسمش را هم میگویند «قصیدهی معجزیّه»؛ یعنی واقعاً مثل معجزه میماند. خب اینها را ببینند شاعرهای جوان ما؛ این قدرتِ لفظ و معنای شاعر را نشان میدهد. نه اینکه بخواهیم توصیه کنیم که حتماً بروید مثلاً مادّهتاریخ بگویید؛ نه، توجّه کنید که این شاعر چقدر قوی است که لفظ قوی و معنای متین را با این محدودیّت به وجود میآورد و تولید میکند؛ این خیلی مهم است. این هم یک نکته که خواستیم عرض کنیم.
یک مسئله، مسئلهی پاسداشت زبان فارسی است. به نظر من زبان فارسی کاملاً دارد مظلوم واقع میشود. حالا این اواخر یک کارهایی دارد میشود، بعضیها در انجمنهایی یک کارهایی دارند انجام میدهند، امّا ما بیش از این احتیاج داریم به تقویت زبان فارسی. زبان فارسی زبان کششداری است، جزو زبانهایی است که میتواند توسعه پیدا کند، چون زبان ترکیبی است و ترکیبهای زیبا [دارد که] انسان برای بیانِ هیچ معنایی گیر نمیکند. معنای دقیق علمی، معنای دقیق روحی و هر مفهوم دقیق و ظریفی را با زبان فارسی میشود بیان کرد؛ با بعضی زبانها واقعاً نمیشود بیان کرد، امّا با این زبان [میشود]. بعضی از تعبیرات اصلاً قابل انتقال نیست. من یک وقتی گفتم:
شادم که از رقیبان، دامنکشان گذشتی
گو مشتِ خاکِ ما هم بر باد رفته باشد(۱۲)
خب این «دامنکشان گذشتی» را به عربی چه جوری معنا میکنیم؟ این «دامنکشان گذشتی» را میخواهیم ترجمه کنیم؛ بنده به عربی واردم؛ چه جوری میشود ترجمه کرد این را؟ نمیشود ترجمه کرد، اصلاً قابل ترجمه نیست، امّا این [شاعر] یک مفهومِ لطیفِ ظریفِ مهمّی را با همین کلمهی «دامنکشان» در این شعر آورده؛ یعنی یک چنین چیزهایی در زبان فارسی هست. ما از زبان فارسی داریم غفلت میکنیم. حالاها متأسّفانه هجوم زبانهای بیگانه هم زیاد شده؛ هجوم زبانهای اروپایی، غربی و بالخصوص انگلیسی زیاد شده، همینطور بیدریغ مصرف میکنند. به نظر من عکسش باید انجام بگیرد؛ بایستی معادلهای فارسی [ترویج بشود]. ما «هلیکوپتر» را تبدیل کردیم به «بالگرد»؛ هم قشنگتر از «هلیکوپتر» است، هم آسانتر از «هلیکوپتر» است، هم ایرانی است، هم [معنا را] نشان میدهد. البتّه افغانها این را «چرخبال» معنا کرده بودند که درست نبود؛ «بالگرد» بهتر از «چرخبال» است. ما از این کارها خیلی زیاد میکنیم. چند نفر برای دیدار امشب نوشتههایی برای من فرستاده بودند، من در نوشتهی آقای فیض(۱۳) یک کلمهای دیدم که خیلی خوشم آمد: «رایانهسپهر». نمیدانم چه کسی این را تولید کرده؛ خب قشنگ است! به جای «فضای مجازی» [گفته] «رایانهسپهر». از این قبیل خیلی زیاد است. عجیب هم به نظر نیاید؛ یک مقداری که انسان عادت بکند، میبیند خیلی هم قشنگ است. به نظر من این کار هم بایستی انجام بگیرد و امیدواریم که دوستان بتوانند اینها را دنبال کنند؛ یعنی واقعاً نگذارند حجم لغات فرنگی در داخل زبان فارسی، دیگر بیش از این بشود؛ یک مقداری از این کم کنند و به زبان فارسی یک خلوصی بدهند تا یک زبانِ نابِ فارسی باشد انشاءالله.
به هرحال، امشب شب خوبی بود. امیدواریم انشاءالله همهی دوستان موفّق باشند. آنهایی هم که توفیق پیدا نکردیم شعرشان را بشنویم، انشاءالله بعدها بتوانیم از شعرشان استفاده کنیم.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
سخنرانی نوروزی در جمع اقشار مختلف مردم
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
عید همهی شما مبارک! هر سال این دیدار در زیر سایهی بقعهی مبارک حضرت اباالحسن الرّضا (سلام الله علیه) تشکیل میشد؛ امسال از این نعمت محرومیم، [لذا] از دور عرض ارادتی بکنیم: «بُعد منزل نبوَد در سفر روحانی».(۱) اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَمینَ اللهِ فی اَرضِهِ وَ حُجَّتَهُ عَلى عِبادِهِ اَشهَدُ اَنَّکَ جاهَدتَ فِی اللهِ حَقَّ جِهادِهِ وَ عَمِلتَ بِکِتَابِهِ وَ اتَّبَعتَ سُنَنَ نَبِیِّهِ صلّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ حتّى دَعاکَ اللهُ اِلى جِوارِهِ وَ قَبَضَکَ اِلَیهِ بِاختِیارِهِ وَ اَلزَمَ اَعداءَکَ الحُجَّةَ مَعَ ما لَکَ مِنَ الحُجَجِ البالِغَةِ عَلى جَمیعِ خَلقِه.(۲) اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا ابالحسن یا علیّ بن موسی الرّضا و رحمة الله و برکاته.
مجدّداً عید سعید را به همهی شما برادران و خواهران عزیز، به همهی ملّت ایران تبریک عرض میکنم. همزمانی بهار طبیعت و بهار معنویّت به معنای این است که خدای متعال هر دو کفّهی لطف خود را در معرض استفادهی بندگان خود قرار داده است. البتّه فاصلهی بین این دو، فاصلهی از زمین تا آسمان است. امروز، هم نسیم بهار طبیعت و هم نسیم بهار معنویّت برای همهی بندگان مؤمن و صالح قابل استفاده است. از قول نبیّ اکرم نقل شده است که:
گفت پیغمبر به اصحاب کبار
تن مپوشانید از باد بهار(۳)
چون باد بهار، نسیم فروردین، هم فضا را طراوت میبخشد، به جسمها طراوت و تازگی میدهد و هم مایهی رویش و شکوفایی و شکفتگی است؛ همین معنا نسبت به جان در نسیم معنویّت وجود دارد. نسیم معنویِ بهار رمضان به جان انسان روشنی و طراوت میبخشد و مایهی رشد و تعالی انسان را فراهم میکند. اُنس با خدا در ماه رمضان نصیب بندهای میشود که دچار غفلت نباشد. نسیم معنوی رمضان چیست؟ «روزه» است. روزه یکی از نسیمهای رمضان است؛ لیلةالقدر است، مناجاتهای شب و سحر و روز ماه رمضان است، دعای ابوحمزه است؛ اینها همه نسیمهای معنوی است که بر جان انسانِ باعزمواراده میوَزد، به او رشد میدهد، به او طراوت میدهد، او را شکوفا میکند؛ شوق معرفت و شوق عمل را در انسان افزایش میدهد؛ انسان را از حالت کسالت معنوی، بیتفاوتی معنوی خارج میکند؛ از انسان، عبد صالح میسازد.
شما در ماه رمضان به سوی صلاح سیر میکنید، میشوید عبد صالح. خدای متعال در دنیا هم به عبد صالح وعده داده است که «اَنَّ الاَرضَ یَرِثُها عِبادیَ الصّالِحون»؛(۴) این اجر دنیوی عبد صالح است. در آخرت هم «مَعَ الَّذینَ اَنعَمَ اللهُ عَلَیهِم مِنَ النَّبییّنَ وَ الصِّدّیقینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصّالِحینَ وَ حَسُنَ اُولئِکَ رَفیقاً»؛(۵) آنجا هم عبد صالح در ردیف پیامبران است، در ردیف صدّیقین است، در ردیف شهدا است. ماه رمضان یک چنین قدرتی دارد، یک چنین هنری دارد که انسان آگاه را، متوجّه را، غیر غافل را در این مراتب معنوی پیش ببرد. امیدواریم انشاءالله ملّت عزیز ما و همهی امّت اسلامی و همهی بندگانی که دلشان با خدا است، از معنویّات استفاده کنند، خود را رشد بدهند و پیش بروند.
من امروز یک مطلبی را آماده کردهام دربارهی شعار امسال عرض بکنم، و یک مطلبی هم ــ یکی دو نکته ــ در زمینهی منافع عمومی و ملّی کشور که خوب است به عرض ملّت ایران برسانیم، عرض خواهم کرد.
در مورد شعار سال.(۶) آن چیزی که به عنوان شعار سال مطرح میشود، انگیزه این است که همّتها و فکرها متمرکز به این بخش از راهبرد اساسی کشور بشود. شعار سال معمولاً بخشی از راهبرد اساسی کشور است. از یک طرف برای اینکه توجّه مسئولین، همّت مسئولین، تلاش مسئولین متوجّه این بخش بشود، و از طرف دیگر افکار عمومی مردم و معرفت عمومی مردم مطالبه کند این معنا را، شعار سال را مطرح میکنیم و این سنّت سالها در بین ما رواج داشته است.
دربارهی آنچه در این شعار در این چند سال وجود داشته است، توجّه و تکیه بر امر اقتصادی است. در سال گذشته ما شعار «مهار تورّم و رشد تولید» را مطرح کردیم. گزارشهای رسمی که مورد تأیید هم هست، به ما میگوید که کارهای خوبی در این زمینه انجام شده؛ البتّه با فاصلهی نسبتاً زیادی با آنچه مطلوب ما است. باز هم باید تلاش بشود. لذا من همینجا عرض میکنم شعار سال ۱۴۰۲ امسال هم جزو مطالبات ما است، جزو وظایف اساسی ما است، جزو کارهایی است که همهی ما مسئولین و فعّالان مردمی بایستی دنبالش باشیم. امّا شعار امسال البتّه برجستهتر است. امسال شعار «جهش تولید» است. جهش تولید به نظر کار بزرگ و شاید در نظر بعضی نشدنی بیاید، لکن بنده معتقدم با توجّه به بخش دوّم این شعار، یعنی «مشارکت مردم»، شدنی است. اگر ما این توفیق را پیدا کنیم که همّت مردم، سرمایهی مردم، ابتکار مردم، حضور جدّی آحاد مردم را در عرصهی اقتصادی وارد کنیم، در واقع یک بسیج مردمی در امر اقتصاد بکنیم، تولید هم میتواند به جهش برسد.
خب اقتصاد یکی از مسائل اساسی کشور است. یکی از نقطهضعفهای ما به دلایل گوناگون، مشکلات اقتصادی است. اگر اقتصاد کشور وضع مطلوبی پیدا بکند، در همهی اوضاع عمومی کشور تأثیر خواهد داشت؛ میتوان گفت در دین و دنیای مردم میتواند اثر بگذارد. [بعضی] نگویند که خب کشورهایی هستند از لحاظ ثروت و اقتصادِ پیشرفته وضعشان خوب است لکن وضع مردم خوب نیست، این به خاطر جهت دیگری است؛ چون به عدالت توجّه ندارند، چون به اهمّیّت تعالیم دینی و ایمان دینی توجّه ندارند؛ علّت بدی وضع مردم این است. به هر حال اقتصاد یک عامل بسیار مؤثّری است.
سالها است دشمنان تلاش میکنند که اقتصاد کشور را به زانو دربیاورند؛ دشمن به طور جدّی [تلاش میکند]؛ ما این را در برخوردهای خصمانهی آمریکا و بقیّهی همراهان او در طول زمان احساس کردهایم. مقصودشان فروپاشی اقتصاد ایران است؛ مقصودشان به زانو درآوردن کشور از لحاظ اقتصادی است. البتّه با همّت جوانان ما و تلاشهای فراوانی که در این کشور از سوی مردم و مسئولین انجام گرفته، دشمن موفّق نشد و به حول و قوّهی الهی باز هم موفّق نخواهد شد. ولی به هر حال دشمن در قضیّهی اقتصادی علیه جمهوری اسلامی پیگیر است، فعّال است؛ ما هم باید فعّال باشیم، باید پیگیر باشیم، بایستی مصمّم در این راه حرکت کنیم، با فکرِ درست و تلاش خستگیناپذیر و شبانهروزی.
برای اینکه اقتصاد کشور شکوفا بشود، همهی چرخدندههای بزرگ و کوچک کشور باید به کار بیفتد؛ همه باید تلاش کنند؛ هم از زیرساختهای کشور استفاده بشود، هم از ابتکارات مردمی استفاده بشود، هم از قدرت مدیریّت فعّالان اقتصادی و فعّالان مدیریّتی استفاده بشود؛ از نیروهای جوان تحصیلکرده به معنای واقعی کلمه بایستی استفاده بشود؛ از شرکتهای دانشبنیان بایستی حمایت بشود؛ اینها همه ابزارهایی هستند، وسایلی هستند که اگر به طور مجموع مورد توجّه قرار بگیرند، بدون شک، اقتصاد کشور را به شکوفایی خواهند رساند. البتّه با تلاش بیوقفهی مسئولین که بحمدالله دولت کنونی، دولتی است که از لحاظ تلاش و تحرّک و فعّالیّت، انصافاً نمرهی بالایی میگیرد و تلاششان، تلاش خوبی است. خب این، آن چیزی است که در شعار امسال، مورد نظر ما بوده. ما معتقدیم بایستی بر روی مسئلهی اقتصاد تکیه بشود و برای موفّقیّت در این راه، از مشارکت مردم به معنای واقعی کلمه استفاده بشود؛ میخواهیم همهی نیروها در این راه بسیج بشوند. این هنر مسئولین ما است که بایستی انشاءالله راهش را پیدا کنند و این حرکت را انجام بدهند.
امسال اوّلین سال شروع برنامهی هفتم توسعه است؛(۷) برنامهی هفتم امسال شروع میشود. خب، هدف کلّی برنامهی هفتم، شکوفایی اقتصاد، همراه با عدالت است. لکن برای پایان این برنامه اهدافی را ذکر کردهاند که این اهداف خیلی مهم است: تکرقمی کردن تورّم؛ اصلاح ساختار بودجه؛ تحوّل در نظام مالیاتی؛ تولید حدّاقل نود درصد از کالاهای اساسی در داخل کشور ــ اینها کارهای بزرگی است ــ افزایش بهرهوری آب کشاورزی ــ که این از مشکلات کشور است و در این برنامهی هفتم مورد توجّه قرار گرفته ــ و طرحهای عظیم ملّی بزرگ. خب، اگر ما بخواهیم به این اهداف دست پیدا کنیم، به نظر من بدون حضور مردم ممکن نیست، بایستی با حضور مردم انجام بگیرد. من میخواهم ملّت ایران به این توجّه کنند؛ البتّه هر کسی تواناییهایی دارد، همه در یک حد نیستند، همه یک جور نیستند، کمکها همه از یک نوع نیست، امّا مجموع کمکها از سوی مردم ــ که بایستی اینها برنامهریزی بشود ــ میتواند ما را به این هدفها برساند.(۸) (خیلی ممنون از این اظهار آمادگی.) بنده مطمئنّم مردم ما آمادهاند، منتها بایستی راه برای حضور در میدان عمل پیدا بشود و در میدان عمل انشاءالله این آمادگی نشان داده بشود؛ همچنان که در دفاع مقدّس نشان داده شد. در دفاع مقدّس، مردم آمادگی خودشان را از همه جهت نشان دادند. ما در همهی زمینههای مشکل بایستی انشاءالله این کار را انجام بدهیم. البتّه در باب علم، در باب اخلاق، در باب هنر، در باب فرهنگ، در کارهای مهمّ دیگرِ کشور هم همین بسیج عمومی کارگشا است، و لازم است، لکن فعلاً بحث ما در مسئلهی اقتصاد است.
بنده معتقدم بخش مردمی و تواناییهای مردمی بالا است. همین اواخر در همین حسینیّه یک نمایشگاهی ترتیب دادند که بنده فعّالیّتهای تولیدی بخش خصوصی را و آنچه را مردم با سرمایهی خودشان و با ابتکار خودشان انجام داده بودند، از نزدیک ببینم؛(۹) من آمدم تقریباً چهار ساعت یا شاید بیش از چهار ساعت صرف وقت کردم، مفصّلاً این برنامههای مردمی را دیدم؛ شگفتآور بود، بسیار خوب بود، نشاندهندهی ظرفیّت بالای توان مردمی در تولید و در ابتکارات اقتصادی بود. بسیاری جوان [بودند]؛ جوانها آمدند اینجا صحبت کردند که با ابتکارات خودشان کارهای بزرگی را در زمینهی اقتصاد انجام دادهاند. پس ظرفیّت وجود دارد، تواناییها وجود دارد، این تواناییها را بایستی استفاده کرد؛ در بخشهایی مثل صنایع بزرگ، مثل بهینهسازی مصرف آب، مثل بخش نفت، مثل بخش صنایع دستی، مثل حملونقل، در همهی اینها، نیروهای جوان و مبتکر و خلّاق تلاش کردهاند، کار کردهاند، کارهای برجستهای را انجام دادهاند.
ما البتّه در زمینهی اقتصاد، تحرّک خارجی و بینالمللی هم داریم و باید داشته باشیم و بدون آن، کار اقتصاد پیش نخواهد رفت. مخاطب من در اینجا دیگر مسئولین محترم دولتی هستند؛ در زمینهی مسائل خارجی بایستی با کشورهایی که ارتباط اقتصادی داریم، این تفاهمنامههایی را که امضا میشود و چندان تأثیری ندارد، تبدیل کنند به قراردادهای حقوقی قابل عمل و قابل اجرا که در عمل، اثری داشته باشد؛ باید این را به طور جد دنبال کنند.
یک نکتهی دیگر مسئلهی بهرهوری است که من واردش نمیشوم؛ اگر عمری بود، در آینده راجع به بهرهوری صحبت میکنم. بهرهوری ما در کشور کم است؛ آن مقداری که سرمایه مصرف میکنیم ــ چه آب، چه برق، چه وقت، چه عمر ــ به تناسب سرمایه و آنچه مصرف میکنیم، بهرهمندی و بهرهوری به وجود نمیآید. این کارها، کارهایی است که علاج دارد؛ اینها تجربهشده است؛ در این زمینه هم بایستی انشاءالله کارهایی انجام بگیرد.
خب، اینها مربوط به مسائل شعار سال بود. البتّه این شعاری که امسال مطرح کردیم، مربوط به یک سال نیست، مخصوص به یک سال نیست؛ این ادامه دارد. اینها کارهایی هم نیست که در یک سال تمام بشود؛ بایست در امسال ــ سال ۱۴۰۳ ــ انشاءالله مسئولین همّت کنند گام اوّل را بردارند، برنامهریزی بکنند و بعد انشاءالله ادامه پیدا بکند. این راجع به این مسئله.
البتّه دغدغهای وجود دارد که بعضی از افرادی که دلسوزانه نسبت به مسائل کشور نگاه میکنند، این دغدغه را دارند که اگر چنانچه ما سرمایههای مردم را، امکانات مردم را وارد مسائل اقتصادی بکنیم، ممکن است که به سوء استفاده و تبعیض و شکافهای طبقاتی و به فساد و مانند اینها منجر بشود که قبلاً شده؛ البتّه این نگرانی بجا است. در گذشته کسانی بودند از امکانات دولتی استفاده کردند، از وام استفاده کردند، از ارز استفاده کردند، نه در آن مسیری که باید استفاده میکردند؛ مسیر را عوض کردند، سوء استفاده کردند، فساد به وجود آمده، تبعیض به وجود آمده؛ اینها هست؛ این اقتضا میکند که مسئولینِ امر چشمشان را باز کنند، دقّت کنند و هر کاری که انجام میدهند، با مراقبت کامل انجام بگیرد؛ این جزو چیزهای لازم و اهتمامها و مراقبتهای ضروری و لازم است. خب این بحث در مورد شعار [سال] و مسائل اقتصاد را به همین جا پایان میدهم و اکتفا میکنم.
یکی دو نکته دربارهی مسائل عمومی کشور عرض میکنم. نکتهی اوّل این است که امروز منافع ملّی ما و افق روشن آیندهی ما وابسته است به «امید» و «ایمان» که من قبلاً دربارهی این، یک بحث مفصّلی در سال ۱۴۰۲ کردهام.(۱۰) این را میخواهم تأکید کنم: امید و ایمان. اگر فروغ امید در دلها خاموش بشود هیچ حرکتی اتّفاق نمیافتد. ما اینهمه ظرفیّت برای پیشرفت داریم، اینهمه جوان مستعد داریم، این ملّت آمادهبهکار و پای کار را داریم، این منابع کمنظیر طبیعی را داریم، این موقعیّت جغرافیایی ممتاز را داریم؛ ما میتوانیم پیشرفت کنیم؛ پیشرفتهای بزرگی بکنیم. از اوّل انقلاب تا امروز هم خیلی پیشرفت کردهایم؛ حالا دشمنان کتمان میکنند، بعضیها هم بیانش را درست بلد نیستند، امّا بیش از اینها ما امکان پیشرفت داریم؛ لکن این پیشرفتها در صورتی امکانپذیر است که من و شما به آینده امیدوار باشیم؛ امید داشته باشیم؛ بدانیم میشود پیش رفت، میشود کار کرد، میشود حرکت کرد.
عوامل امیدزا هم در کشور بحمدالله کم نیست؛ چیزهایی که در انسان امید ایجاد میکند، در کشور فراوان است؛ همین پیشرفتهای علمی در عرصهی صنعت، در عرصهی سلامت، در عرصهی فضا، در عرصهی سیاست و پیشرفتهایی که در سیاست خارجی داشتیم و آنچه در کشور به صورت امنیّت مورد توجّه است؛ امنیّتی که در کشور وجود دارد. در بیستودوّم بهمن چند میلیون افراد ما در سرتاسر کشور حرکت میکنند، بحمدالله با امنیّت کامل؛ انتخابات صورت میگیرد با امنیّت کامل؛ کمتر جایی در دنیا این ثبات، این امنیّت، این حضور مردمی، این پیشرفتهای سریع و شگفتآور وجود دارد؛ خب اینها عوامل امیدزا است. اینها به ما امید میبخشد؛ حسّ عزّت را، حسّ افتخار را در مردم ما تقویت میکند.
همین حالا هزاران گروه جوان در سرتاسر کشور در عرصههای مختلف مشغول فعّالیّتند؛ بعضی را ما به اجمال اطّلاع داریم، بعضی را به تفصیل اطّلاع داریم. به معنای واقعی کلمه هزاران گروه جوان، پُرتوان، پُرانگیزه، با شوق مشغول کار و تلاشند؛ تحقیقات علمی میکنند، تحقیقات صنعتی میکنند. در صنعت، در کشاورزی فعّالیّت میکنند. در سلامت، در امور پزشکی کار میکنند؛ کاوشهای علمی میکنند. در حوزههای علمیّه جوانهای فاضل و بااستعداد در زمینههای معارفی کار میکنند؛ کارهای جدید، حرفهای نو. فعّالیّتهای فرهنگی در سرتاسر کشور، در جاهای مختلف، در نویسندگی، در تولید کتاب، در شعر، در سینما، در هنر، در نقّاشی، در هنرهای تجسّمی، در فعّالیّتهای تبلیغی و دینی، در رونق بخشیدن به فضای جامعه [انجام میگیرد]. این راهپیماییهای عظیمی که به مناسبت اربعین، به مناسبت اعیاد نیمهی شعبان، غدیر و غیره در سرتاسر کشور انجام میگیرد، کار همین جوانها است. اینها همه عوامل امیدزا است؛ از اینها پیدا است جوانهای ما فعّالند. توانهای تبلیغاتی ما متأسّفانه آنچنان رسایی لازم را ندارد که بتواند آنچه را اتّفاق میافتد، در معرض دید مردم قرار بدهد. اینها همه جلوههای امیدزا در کشور است؛ مظهر نشاط کشور است، مظهر امیدواری کشور است. این نشان میدهد که مجموعهی ملّت ما، بخصوص جوانهای ما، بانشاطند، باتحرّکند، باحرکتند، باابتکارند، امیدوارند.
خب، از آن طرف انسان میبیند بعضی افرادِ به نظر بنده غافل منفیبافی میکنند؛ هم وجود امید در جوانها را انکار میکنند، هم سعی میکنند امید را از دلها زایل کنند! چرا؟ این کار به نفع چه کسی است؟ قلمش را به کار میاندازد برای اینکه استدلال کند که به آینده نمیشود امیدوار بود! اینها وجود دارد؛ اینها یک چیزهایی است که بنده خودم میبینم. مقاله مینویسد، استدلال میکند که به آینده نباید امیدوار بود؛ خب چرا؟ چرا با اینهمه عوامل امیدزا نباید امیدوار بود؟ مثل اینکه کمین گرفتهاند که روح امید را در جوانها از بین ببرند و بمیرانند. سالها است دشمن این کار را دارد میکند [امّا] موفّق نشده. سالها است با تبلیغات گوناگون، با انواع و اقسام ترفندهای تبلیغی و رسانهای و مانند اینها دارند تلاش میکنند، ضعفهای ما را بزرگنمایی میکنند. خب ما در کشور ضعفهایی داریم، آن را ده برابر بزرگ میکنند؛ پیشرفتهایی داریم، آنها را مسکوت میگذارند، گاهی انکار میکنند! فرض بفرمایید که مسئولین نظامی ما یک ابزار دفاعی را، یک موشک را تولید میکنند، پرتاب میکنند، [امّا] در تبلیغات آنها گفته میشود که این دروغ است؛ [در حالی که] پرتاب کردنش جلوی چشم است! یعنی دشمن دارد این کار را میکند امّا چرا [بعضی] در داخل کشور این کار را بکنند؟ بعضی از افراد به نظر من این غفلت را [میکنند]؛ ما نبایستی به خودمان اجازه بدهیم این غفلت را [بکنیم]، نباید این خطا را مرتکب بشویم.
من به جوانهای عزیز توصیه میکنم، میگویم جوانها جلوتر از نقشهی دشمن حرکت کنند؛ جوانها جلوتر از نقشهی دشمن حرکت کنند. دشمن میخواهد مأیوس کند شما را، شما بیش از آنچه او برای ناامید کردن تلاش میکند، تلاش کنید برای ایجاد امید، برای شکوفایی امید در دلهای جوانها. دشمن، هم در سطح ملّی، هم در سطح بینالمللی، میخواهد بعضی از صداها به گوشها نرسد؛ شما علیرغم دشمن این صداها را به گوشها برسانید. امروز ابزارهای گوناگونی در اختیار همه هست. این یک نکته بود.
نکتهی بعدی در باب منافع ملّی، مسئلهی اتّحاد دلهای مردم است؛ اتّحاد عزمها و ارادههای مردم است. ما در این زمینه متأسّفانه مشکلاتی داریم، عقبافتادگیهایی داریم؛ ارتباط و همدلی اجتماعی خیلی مهم است؛ در این زمینه دچار غفلت شدیم؛ خودمان به دست خودمان در وحدت ملّیمان اختلال ایجاد میکنیم. همهی ما در این غفلت شریکیم؛ همهی ما وظیفه داریم که وحدت ملّی را، اتّحاد مردم را، اتّحاد مردم و مسئولین را حفظ کنیم؛ روزبهروز آن را تقویت کنیم؛ این سیاست قطعی نظام جمهوری اسلامی از روز اوّل بوده است. امام بزرگوار از روز اوّل روی یکی از چیزهایی که همیشه تکیه میکرد، مسئلهی «اتّحاد» بود. بعضیها با یکدیگر سر مسائل جناحی، مسائل سیاسی اختلاف پیدا میکردند، امام (رضوان الله علیه) به اینها نهیب میزد و میگفت: «هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بزنید».(۱۱) اختلاف فکری، اختلاف سلیقه، اختلاف سیاسی در یک کشور یک امر طبیعی است، امّا نفرتپراکنی غیر از اینها است. خب یک نظری شما دارید، یک نظری دیگری دارد، اینها با همدیگر یکسان نیست، اشکالی هم ندارد، امّا این نباید موجب نفرتپراکنی بشود، نباید افراد را از یکدیگر متنفّر بکند، دشمنِ یکدیگر بکند، اجازه بدهد که هر کدام علیه یکدیگر، علیه آن دیگری، به هر وسیلهای که ممکن است، موجب اهانت و آزار و مانند اینها بشوند؛ احیاناً با افترا و دروغ و مانند این چیزها هم همراه بشود که خب این خیلی مشکل است. به نظر من رقابتهای داخلی به جای خودش محفوظ ــ البتّه در داخل کشور در زمینهی مسائل گوناگون سیاسی و غیره، رقابتهایی وجود دارد، این به جای خود محفوظ ــ امّا همه باید با هم باشند، همراه باشند. در یک خانواده ممکن است دو برادر با هم دو سلیقهی مختلف داشته باشند امّا برادریشان از بین نمیرود؛ کار به دشنام و دروغ و اهانت و مانند اینها نباید بکشد؛ این را همه باید مراقبت کنند. این هم مسئلهی اساسی و مهمّی است، تأکید میکنم و توصیه میکنم به جوانهای عزیزمان که سعی کنند در داخل جامعه نفرتپراکنی انجام نگیرد. خب اختلاف سلیقهای وجود دارد، اشکالی هم ندارد امّا همه با هم برادروار در کنار هم، روی مسائل کلّی جامعه و در مقابله و مواجههی با مخالفین کشور، مخالفین جمهوری اسلامی، مخالفین ملّت ایران، یکسان بِایستند و حرکت کنند.
در مسائل مهمّ بینالمللی، امروز مسئلهی درجهی یک، مسئلهی فلسطین و غزّه است؛ در این زمینه هم من چند جملهای را عرض میکنم. «مقاومت» در منطقهی غرب آسیا امروز مسئلهی اساسیای است که دنیا را به خودش متوجّه کرده. از چند زاویه میشود به مسئلهی فلسطین نگاه کرد.
اوّلاً قضایای غزّه نشان داد که چه ظلمی و چه ظلمتی بر دنیا حاکم است. این دنیای غرب، این دنیای بهاصطلاح متمدّن که ادّعای حقوق بشر و امثال اینها میکنند، نشان دادند که چه ظلمتی بر زندگی اینها، بر افکار اینها، بر عمل اینها حاکم است. بیش از سی هزار نفر قتلعام میشوند، از کودک نوزاد تا نوجوانها، تا جوانها، تا پیرها، زن، مرد، تا بیمارها؛ در ظرف مدّت کوتاهی سی و چند هزار نفر از اینها نابود میشوند، خانههایشان خراب میشود، زیرساختهای کشورشان از بین میرود، دنیای متمدّن نگاه میکند؛ نه فقط جلوگیری نمیکند، کمک هم میکند! در همان روزهای اوّل تهاجم وحشیانهی رژیم صهیونیستی به مردم غزّه، آمریکاییها مرتّب رفتوآمد کردند، اروپاییها یکی پس از دیگری دائماً رفتوآمد کردند، همراهی خودشان و پشتیبانی خودشان را از جنایتکاران صهیونیست نشان دادند، صریحاً اعلام کردند؛ فقط هم اعلام نبود، سلاح فرستادند، امکانات فرستادند، انواع و اقسام کمکها را کردند. ظلمت دنیای امروز این است؛ ما امروز با این دنیا مواجهیم. این یک نگاه؛ این نگاه از یک زاویه که نشاندهندهی وضعیّت دنیای امروز بود.
از زاویهی دیگر که نگاه کنیم، این قضیّه، حقّانیّت تشکیل جبههی مقاومت را نشان داد. بعضی مطرح میکردند که خب این جبههی مقاومت در غرب آسیا چه لزومی داشت؛ نشان داده شد که حضور جبههی مقاومت در این منطقه جزو حیاتیترین مسائل است؛ روزبهروز هم بایست این جبههی مقاومت تقویت بشود. طبیعی است انسانهایی که وجدان بیدار دارند در این منطقه، وقتی ظلم صهیونیستها را میبینند ــ که هفتاد سال است این ظلم ادامه دارد ــ ساکت ننشینند، آرام ننشینند، به فکر مقاومت بیفتند؛ تشکیل جبههی مقاومت برای این است؛ برای مواجههی با این ظلمِ مستمرّ دائمیِ جنایتکاران صهیونیست علیه ملّت فلسطین و حامیان فلسطین است.
[اگر] از یک زاویهی دیگر به این مسئله نگاه کنیم، میبینیم که در این چند ماه اخیر، جبههی مقاومت از وضع واقعی خود رونمایی کرد. شاید نه آمریکاییها، نه غربیها، نه دولتهای منطقه، قدرت مقاومت و توانایی مقاومت در این منطقه را آن طوری که واقعاً وجود داشت و وجود دارد نمیدانستند؛ حالا فهمیدند. این مقاومت فلسطین را شما نگاه کنید! این صبر مردم مظلوم غزّه را ببینید! این اراده و انگیزهی مبارزان مقاومت فلسطینی از حماس و بقیّهی گروهها را مشاهده کنید! این قدرت اراده در مقاومت را، در لبنان، در یمن، در عراق ببینید! این مقاومت، این[جور] است. مقاومت از وجود واقعی خود، از تواناییهای خود، از وضع خود رونمایی کرد؛ به دنیا نشان داد که مقاومت یعنی چه. همهی محاسبات آمریکا را اینها به هم ریختند. آمریکاییها در این منطقه درصددِ آن بودند که با حضور خودشان بر همهی اوضاع و احوال این منطقه حاکمیّت پیدا کنند؛ چه در عراق، چه در سوریه، چه در لبنان، چه در همهی منطقه؛ با یک محاسبهی غلط، یک چنین فکری میکردند؛ قدرت مقاومت این محاسبه را به هم ریخت؛ نشان داد که چنین چیزی ممکن نیست و آمریکاییها نمیتوانند در این منطقه بمانند؛ ناچارند منطقه را تخلیه کنند.
یک نکتهی دیگر، یک زاویهی دیگر برای دیدن این مسئله این است که وضعیّت رژیم صهیونیستی هم برای همه روشن شد؛ معلوم شد که رژیم صهیونیستی نه فقط در حفاظت از خود دچار بحران است، بلکه در بیرون آمدن از بحران هم دچار بحران است؛ در باتلاق گیر میکند، نمیتواند خودش را نجات بدهد. ورود رژیم صهیونیستی در غزّه برای او ایجاد باتلاق کرد؛ امروز اگر از غزّه بیرون بیاید، شکست خورده، بیرون هم نیاید، شکست خورده؛ وضع رژیم صهیونیستی اینجوری است. همین تناقضی که در تصمیمهای آنها وجود دارد و سرگیجهای که به آن دچار هستند، موجب شده در داخل رژیم صهیونیستی اختلافات عمیق بین مسئولین رژیم صهیونیستی، بین خودشان به وجود بیاید که نتوانند تصمیم بگیرند؛ امروز رژیم صهیونیستی نمیتواند تصمیم بگیرد؛ این او را به سقوطِ هر چه بیشتر انشاءالله نزدیک میکند.
و امّا آمریکا. آمریکا در مسئلهی غزّه بدترین وضعیّت ممکن را [پیش] گرفت؛ آمریکا بدترین وضعیّت ممکن را در منطقهی غزّه انتخاب کرد؛ کاری کرد که در همهی جهان منفور شد. این کسانی که در خیابانهای لندن و پاریس و بقیّهی کشورهای اروپایی و خود آمریکا به نفع فلسطین تظاهرات میکنند، اینها در واقع اعلام نفرت از آمریکا میکنند؛ آمریکا در دنیا منفور شد؛ در منطقه منفور بود، ده برابر بیشتر منفور شد. هم فهمشان از مسائل منطقه غلط است، هم تصمیمهایشان که بر اساس این فهم میگیرند غلط است. در هر کجای این منطقه ــ در یمن، در عراق، در سوریه، در لبنان ــ هر اقدامی از سوی نیروهای مبارز و شجاع مقاومت انجام میگیرد، آمریکاییها در محاسباتشان آن را به ایران نسبت میدهند؛ قطعاً این محاسبهی غلط، آمریکا را بالاخره به زانو درخواهد آورد. مردم را نمیشناسند؛ به ملّتها و به جوانهای شجاع این ملّتها هم اهانت میکنند؛ اینها خودشان اهل فکرند، اهل ارادهاند، عزم راسخ دارند، شجاعند.
ما البتّه از مقاومت دفاع میکنیم. ما تا آنجایی که برایمان امکان داشته باشد، از گروههای مقاومت حمایت و پشتیبانی هم میکنیم، از کار آنها تمجید هم میکنیم، امّا آنها خودشان هستند که دارند تصمیم میگیرند و حرکت میکنند و در این حرکت، حق با آنها است. ما معتقدیم به وسیلهی وجود رژیم صهیونیستی، ظلم بزرگی در منطقه دارد انجام میگیرد؛ این ظلم بسیار بزرگی است که دهها سال است این ظلم ادامه دارد؛ این ظلم باید قطع بشود. هر کسی در این جهاد بزرگ ــ جهاد انسانی، جهاد اسلامی، جهاد وجدانی ــ وارد بشود، ما طرفدار او هستیم، از او حمایت میکنیم، به او کمک میکنیم و به توفیق الهی، به حول و قوّهی الهی به مقصود خودمان هم نائل خواهیم شد.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته