emamian

emamian

حضرت فاطمه علیهاالسلام:

خِیارِکُم، ألیَنُکُم مَناکِبَهُ و أکرَمُهُم لِنِسائِهِم

بهترین شما کسانی‌اند که با مردم نرم‌ترند و زنان خویش را بیشتر گرامی می‌دارند.

 

دلائل الإمامه، ص ۷۶

دعای عهد از ادعیه منسوب به امام صادق علیه السلام است که علمایی همچون ابن طاووس و مجلسی آن را در کتاب ادعیه خود نقل کرده اند. از امام صادق علیه‌السلام روایت شده هرکه چهل صبحگاه این عهد را بخواند، از یاوران قائم ما باشد و اگر پیش از ظهور آن حضرت از دنیا برود، خدا او را از قبر بیرون آورد که در خدمت آن حضرت باشد و حق‌تعالی بر هر کلمه هزار حسنه به او کرامت فرماید و هزار گناه از او عفو کند. سوای ثوابی که برای خواندن این دعا وارد شده، آنچه که اهمیت دارد، معارف عمیقِ موجود در دعای عهد است که معمولاً مورد غفلت خوانندگان واقع می شود. حال با مروری بر برخی از فرازهای این دعا، سعی داریم نگاهی معرفتی به این دعا داشته باشیم.

 در یکی از فرازهای دعای عهد می خوانیم:

اللّٰهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِیَ الْمَهْدِیَّ الْقائِمَ بِأَمْرِكَ صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَیْهِ وَعَلَىٰ آبائِهِ الطَّاهِرِینَ عَنْ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ فِی مَشارِقِ الْأَرْضِ وَمَغارِبِها، سَهْلِها وَجَبَلِها، وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَعَنِّی وَعَنْ وَالِدَیَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللّٰهِ، وَمِدادَ كَلِماتِهِ، وَمَا أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَأَحاطَ بِهِ كِتابُهُ.
خدایا برسان به مولای ما امام راهنمای راه‌یافته، قیام کننده به فرمانت که درودهای خدا بر او و پدران پاکش، از سوی همه مردان و زنان مؤمن، در مشرق‌‌های زمین و مغرب‌هایش، همواری‌ها و کوه‌‌هایش، خشکی‌‌ها و دریاهایش و از طرف من و پدر و مادرم، از درودها به وزن عرش خدا و امتداد کلماتش و آنچه دانش خود برشمرده و کتابش به آن احاطه یافته است.

در این فراز امام عصر عجل الله تعالی فرجه را با سه خصلت می خوانیم: هادی، مهدی و قائم به امر خدا.

هادی به معنای هدایت کننده خلایق از جانب خداوند و مهدی، اسم مفعول به معنای هدایت شده است. یعنی امام هم خلایق را به سمت برنامه های خداوند در مسیر رشد هدایت می کند و هم خود از جانب خداوند به سوی آنچه خداوند برای او تقدیر کرده، هدایت یافته است. بنابراین انسان مؤمن مطئمن می شود که امام به سمتی هدایت می کند که خدا خواسته و او جز مشیت خداوند عمل نمی کند بلکه تمام اراده خداوند در ظرف وجود امام قرار دارد. در فرازهایی از زیارت جامعه کبیره امام هادی علیه السلام می خوانیم  «وَ أَشْهَدُ أَنَّكُمُ الْأَئِمَّةُ الرَّاشِدُونَ الْمَهْدِیُّونَ الْمَعْصُومُونَ الْمُكَرَّمُونَ الْمُقَرَّبُونَ الْمُتَّقُونَ الصَّادِقُونَ الْمُصْطَفُونَ، الْمُطِیعُونَ لِلّٰهِ، الْقَوَّامُونَ بِأَمْرِهِ، الْعامِلونَ بِإِرَادَتِهِ، الْفائِزُونَ بِكَرَامَتِهِ؛ اصْطَفاكُمْ بِعِلْمِهِ، وَارْتَضاكُمْ لِغَیْبِهِ، وَاخْتارَكُمْ لِسِرِّهِ، وَاجْتَباكُمْ بِقُدْرَتِهِ، وَأَعَزَّكُمْ بِهُداهُ، وَخَصَّكُمْ بِبُرْهانِهِ، وَانْتَجَبَكُمْ لِنُورِهِ ، وَأَیَّدَكُمْ بِرُوحِهِ؛ یعنی و گواهی می‌دهم که شمایید ائمه راشد، هدایت‌یافته (مهدی)، معصوم، محترم و محبوب، مقرّب پرهیزگار، صادق، برگزیده، فرمانبردار خدا، قیام کننده به فرمانش، عمل کننده به خواسته‌اش، دست‌یافته به سخاوت و بخشندگی‌اش؛ شما را با دانشش برگزید و برای غیبش پسندید و برای رازش انتخاب کرد و به قدرتش اختیار کرد و به هدایتش عزیز نمود و به برهانش اختصاص داد و برای نورش برگزید و به روحش حمایت فرمود.»

صفت بعدی برای امام عصر عجل الله تعالی فرجه، قیام‌کننده به امر خداست (الْقائِمَ بِأَمْرِكَ). در اینجا دو معنا برای «امر» متصور می شود: دستور خدا و برنامه های خدا. در قرآن وقتی خداوند از امر صحبت می کند، همیشه به معنای «دستور» در زبان فارسی نیست بلکه خداوند گاهی برنامه های خود را با عبارت «امر» یاد می کند؛ حال این برنامه یا نعمت است یا نقمت و یا برنامه ای در آینده؛ مثلاً‌ درباره قوم لوط علیه السلام می فرماید «فَلَمَّا جَآءَ أَمرُنَا جَعَلنَا عَٰلِیَهَا سَافِلَهَا»؛ یعنی زمانی که امر ما آمد،‌ آن شهر را زیر و رو کردیم. یا درباره قوم هود می فرماید «وَ لَمَّا جَآءَ أَمرُنَا نَجَّینَا هُوداً»؛ هنگامی که امر ما آمد، هود را نجات دادیم. همچنین در آیه اول سوره نحل می خوانیم «أَتى أَمْرُاللهِ فَلاتَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحانَهُ وَتَعالى عَمّا یُشْرِكُونَ؛ یعنی امر خدا فرا رسیده است؛ براى آن عجله نکنید؛ او منزّه و برتر است از آنچه همتاى او قرار می‌دهند.» امام صادق علیه‌السلام درباره‌ی این آیه فرمود: «هُوَ أَمْرُنَا أَمَرَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَلَّا نَسْتَعْجِلَ بِهِ یُؤَیِّدُهُ بِثَلَاثَهًِْ أَجْنَادٍ بِالْمَلَائِکَهًِْ وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الرُّعْبِ؛ منظور، امر (امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) ماست؛ خداوند حکم کرده است که درباره‌ی آن عجله نکنیم تا او را با سه لشکر یاری رساند: با ملائکه، مؤمنان و ترس [در دل دشمنان]. (بحارالأنوار، ج52، ص356) یا در دیگر روایت علی بن مهزیار می گوید از امام عصر عجل الله تعالی فرجه پرسیدم «سرور من، مقصود از أَمْرُ اللهِ در این آیه چیست»؟ فرمود: «امر خداوند عزّوجلّ و لشکر او، ما هستیم؛ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا الْأَمْرُ قَالَ نَحْنُ أَمْرُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ جُنُودُه».

با این توصیف،‌ امر الله همان برنامه خداوند برای بسترسازی ظهور تا رسیدن به بهشت موعود است و امام زمان عجل الله تعالی فرجه نیز برای تحقق این امر خدایی یا برنامه الهی قیام می کند.

در نظام فکری اسلام، نه تنها زندگی انسان به عالم ماده و طبیعت محدود نمی‌شود؛ بلکه آغاز آفرینش او نیز از این عالم نیست. بر اساس آیات و روایات متعدد، انسان دارای دو جنبه مادی و معنوی می‌باشد و جنبه معنوی همان روح و نفسی است که از سوی خداوند در جسم مادی انسان دمیده می‌شود. بر همین اساس، عالم معنا بر عالم ماده برتری داشته و لازم است که تمام تلاش انسان در دنیا برای رسیدن به جایگاه نیک در عالم معنا باشد.

یکی از پیامدها و آثار پذیرش عالم معنا و روحانی در کائنات برای مسلمانان آن است که باور دارند تمام انسان‌ها پیش از آنکه در عالم طبیعت و دنیا قدم بگذارند، در عالم معنا آفریده شدند. بر اساس احادیث متعدد، ویژگی آفرینش در عالم معنا آن است که برترین مخلوق، نخستین مخلوق بوده و او وجود نورانی خاتم الانبیاء صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌باشد.[1]

همچنین در منابع متعدد حدیثی به این نکته مهم اشاره شده که آفرینش امیرالمؤمنین علیه‌السلام جدای از آفرینش پیامبر اعظم صلی‌الله‌علیه‌وآله نبوده، بلکه آنها همراه با یکدیگر آفریده شدند و جدایی آنها در عالم ماده صورت پذیرفت.[2]

بر اساس احادیث، با توجه به آنکه وجود نورانی پیغمبر اکرم و امیرالمؤمنین علیهماالسلام در قله هستی قرار گرفته‌اند، تمام موجودات مأمور شدند تا ولایت آن دو وجود گرامی را بپذیرند.[3] پیامبران الهی نیز از این تکلیف استثنا نبودند و مهم‌ترین پیش‌شرط برای عهده‌دار شدن منصب و جایگاه نبوت، پذیرش ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام بود.[4]

البته ملحدان و دشمنان اهل‌بیت در مواجهه با چنین مطالبی، رفتاری جز تمسخر و انکار از خود نشان نمی‌دهند، در حالی‌که در امور رایج دنیایی چنین مسائلی کاملا طبیعی و مرسوم است؛ گاه ممکن است یک مجموعه اداری یا حکومتی، شروط متعددی برای استخدام کارمندان و یا تعیین مدیران رده بالا قرار دهد. از این‌رو هر کس بخواهد به آن مسئولیت‌ها و مقام‌های مهم دنیایی برسد، چاره‌ای جز پذیرش شروط ندارد.

در هندسه معرفتی اسلامی نیز پیامبران الهی با آگاهی کامل از جایگاه و موقعیت ویژه و برتر امیرالمؤمنین علیه‌السلام، می‌دانستند خداوند برای اعطای مقام نبوت به آنان، پذیرش ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام را شرط قرار داده که بیشترین تاثیر آن در آخرت آشکار خواهد شد، از این‌رو با کمال میل و رغبت آن را پذیرفتند و به مقام قرب الهی نائل آمدند.

پی‌نوشت:
[1]. ابن‌بطة، عبیدالله، الابانة، ج2، 149-150، دار الکتب العلمیة ؛ کلینی، محمد، کافی، ج1، ص442، اسلامیة.
[2]. ابن‌مغازلی، علی، مناقب الامام علی‌بن‌ابی‌طالب، ص120-121، دار الاضواء.
[3]. خطیب خوارزمی، المناقب، ص135، جامعه مدرسین قم.
[4]. ابن‌شاذان، مائة منقبة، ص150، مدرسة الامام المهدی علیه‌السلام ؛ گنجی شافعی، محمد، کفایة الطالب، ص318، دار احیاء تراث اهل البیت علیهم‌السلام.

تعالیم قرآنی و حدیثی پیرامون آفرینش کائنات بر این نکته مهم تاکید می‌کنند که عالم ماده و طبیعت پس از عالم فراماده آفریده شده‌اند. از عالم فراماده به «عالم امر» و از عالم ماده و طبیعت به «عالم خلق» تعبیر می‌شود. از ویژگی‌های بارز عالم امر آن است که دارای بساطت و تجرد می‌باشد و خواص ماده را ندارد.[1] خداوند برای رساندن فیض خویش به تمام موجودات، عالم خلق با ویژگی‌های ماده و جسم را آفرید.

با توجه به برتری عالم امر بر عالم خلق، آفرینش عالم خلق یعنی آسمان‌ها و زمین به صورت مستقیم توسط خداوند صورت نپذیرفت، بلکه توسط ماموران الهی که واسطه در فیض خداوند می‌باشند، انجام شده است. بر اساس احادیث معتبر شیعی، اهل‌بیت علیهم‌السلام همان واسطه‌های خداوند در آفرینش و فیض می‌باشند و به فرموده روایات، هیچ چیزی در این عالم نیست مگر آنکه اهل‌بیت علیهم‌السلام سبب آن بوده‌اند.[2]

پذیرش این مطلب هیچ‌گاه برای شیعیان دشوار نخواهد بود؛ زیرا آنان بر این باورند که مقام و جایگاه اهل‌بیت علیهم‌السلام از فرشتگان الهی بالاتر است و اگر خداوند به وسیله فرشتگان تدبیرگر بر این عالم تصرف کرده و مدیریت می‌کند[3] و طبق برخی روایات، در آفرینش آدم علیه‌السلام دخیل بودند،[4] بی‌تردید توانایی اهل‌بیت علیهم‌السلام از آنان پایین‌تر نخواهد بود.

با این حال به تصریح قرآن کریم، فیض الهی هرگز متوقف نشده و به اتمام نرسیده،[5] بلکه خداوند هر لحظه بر تمام آنچه که آفریده، عنایت دارد و هدایت تکوینی و روزی آنها را بر عهده گرفته است.[6]

همچنین در نگاه شیعه و به طور کلی برای امام معصوم علیه‌السلام چهار جایگاه مهم وجود دارد:
الف- ولایت تکوینی؛
ب- اسوه اخلاق بودن،
ج- حفظ و بیان شریعت؛
د- خلافت و تشکیل حکومت.[7]

بیشتر مردم با کارکرد و جایگاه نخست امام علیه‌السلام آشنایی ندارند، اما خداوند از همین طریق، فیض و نعمت‌های بی‌کران خویش را همواره بر تمام موجودات سرازیر کرده و بقاء و زیست هر موجودی و هر انسانی با هر عقیده و آئینی، به وجود امام معصوم علیه‌السلام وابستگی کامل دارد، هرچند خودش از آن غافل باشد.

پی‌نوشت:
[1]. سبزواری، هادی، أسرار الحكم، ج‏1، ص222، مطبوعات دینی.
[2]. طوسی، محمد، الأمالي، ص157، دار الثقافة ؛ ابن‌مشهدی، المزار الكبير، ص568، جامعه مدرسین.
[3]. نازعات،‌5.
[4]. کلینی، محمد، الكافي، ج‏3، ص162، اسلامیة.
[5]. مائده، 64.
[6]. هود، 56.
[7]. ربانی گلپایگانی، علی، امامت در بینش اسلامی، ص140، بوستان کتاب.

روز نهم دی ماه به دلیل خروش ملت بصیر ایران در سال هشتاد و هشت که طومار فتنه جویان را به اشاره و راهنمایی های مقام عظمای ولایت در پیچید به حق به نام روز بصیرت و میثاق با ولایت نام گذاری گردیده است، به همین مناسبت سزاوار است در خصوص بصیرت و راه حصول آن توضیحاتی ارائه دهیم، مفهوم  بصيرت در معناي کلي آن عبارتست از نيرويي که به انسان قدرت تشخيص درست و به موقع داده و او را در زمانه انتخاب ياري مي نمايد. در قرآن کريم خداوند دعوت به دين را دعوت همراه با بصيرت معرفي کرده و مي فرمايد: «قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَي اللّهِ عَلَي بَصِيرَةٍ أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللّهِ وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِکينَ».[1]

همچنين در قرآن کريم از هشدارهايي سخن به ميان مي آورد که اهل بصيرت با درک آنها به رستگاري مي رسند و اهل بي بصيرتي که خود را به ناديدن و کوري مي زنند در اثر نديدن به گمراهي مي افتند «قَدْ جَاءکم بَصَآئِرُ مِن رَّبِّکمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا؛ به راستي رهنمودهايي از جانب پروردگارتان براي شما آمده است. پس هر کس با ديده بصيرت بنگرد، به سود خود او و هر کس به ديده بصيرت ننگرد، به ضرر خود اوست».[2]

در یک نگاه اجمالی می توان بصیرت را به انواع مختلفی تقسیم کرد که از جمله آنها بصیرت اعتقادی، بصيرت اخلاقی- معنوی و بصیرت سیاسی می باشد که بر اساس هر کدام از انواع بصیرت شرایط ویژه ای برای تحقق بصیرت و اطلاق عنوان بصیر بر فرد لازم خواهد بود، امّا بصیرت سیاسی نیازمند شرایطی است که در این نوشتار تلاش می شود تا عواملی که باعث بصیرت سیاسی در فرد می شود از منظر آیات وروایات بررسی شود .

مهمترین کارکرد بصيرت سياسي در زمان فتنه ها ، تشخيص درست و به هنگام و جلوگيري از مردود نشدن در برابر فتنه ها مي باشد. به لحاظ تاريخي، نداشتن بصيرت در زمان امام علي ـ عليه السلام ـ باعث شد افرادي که به ظاهر جزء عابدين و زاهدين زمانه بودند در زمانه انتخاب، دچار اشتباه شده و از صف امام علي ـ عليه السلام ـ جدا شوند در جنگ صفين آنگاه که معاويه خطر نابودي را در کمين ديد با مشورت عمرو عاص قرآن بر سر نيزه ها کرده و بدين ترتيب افراد بي بصيرت سپاه امام علي ـ عليه السلام ـ را فريب دادند و همين افراد که حضرت علي ـ عليه السلام ـ را مجبور به پذيرش حکميت نمودند پس از اينکه از نتيجه حکميت آگاه شدند و فريب معاويه را به چشم ديدند اين بار باز علي ـ عليه السلام ـ را مقصر دانسته و از او خواستند تا توبه نمايد و آنگاه لشکري برانگيخته و با امام علي ـ عليه السلام ـ وارد جنگ نهروان شدند و مولاي متقيان سرانجام توسط يکي از همين افراد بي بصيرت و به ظاهر مومن به شهادت رسيدند . بنابر این برای رسیدن به بصیرت مطلوب لازم است تا عوامل بصیرت افزا و نیز موانع بصیرت زدا شناسایی شوند تا اولی تقویت شده و از دومی اجتناب صورت گیرد .

الف) برخي از مهم ترين راه هاي حصول و تقويت بصيرت:

  1. تقوا و خدا ترسي: يکي از عوامل ايجاد کننده بصيرت تقواي الهي و خدا ترسي است که زمينه بينايي را براي انسان فراهم مي سازد. خداوند متعال در ضمن آيات متعددي بر اين امر تصريح دارد. در آيه اي آمده است: «يِا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إَن تَتَّقُواْ اللّهَ يَجْعَل لَّکمْ فُرْقَاناً...».[3] اي کساني که ايمان آورده ايد اگر تقواي الهي پيشه کنيد، خداوند براي شما فرقان (وسيله جدايي حق از باطل ديده بصيرت) قرار مي دهد فرقان در اين آيه شريفه به صورت نکره و مطلق ذکر شده است که هم دلالت بر عظمت اين نور الهي دارد و هم گستردگي آن شامل مسائل اعتقادي، علمي و هر گونه اظهار نظر در امور مهمه زندگي مي شود. در برخي از تفاسير ذيل اين آيه آمده است:

«فرقان» صيغه مبالغه از ماده «فرق» است و در اينجا به معناي چيزي است که به خوبي حق را از باطل جدا مي کند،[4] اين جمله کوتاه و پر معنا يکي از مهم ترين مسائل سرنوشت ساز انسان را بيان کرده است.

در طول تاريخ در حالات مردان و زنان پرهيزکار، روشن بيني هايي مشاهده شده که هرگز از طريق علم و دانش معمولي قابل درک نيست، آنها بسياري از حوادث را که در لا به لاي آشوب هاي اجتماعي ريشه آن ناشناخته بود به خوبي مي شناختند و چهره هاي منفور دشمنان حق را از پشت هزاران پرده فريبنده مي ديدند. اين اثر عجيب تقوا در شناخت واقعي و بصيرت و درک انسان ها در بسياري از روايات و آيات ديگر نيز آمده است؛ از جمله در سوره بقره آيه 282 مي خوانيم «و اتّقوا الله و يعلمکم الله» تقوا پيشه کنيد و خداوند به شما تعليم مي دهد در حديث معروف آمده است: «المؤمن ينظر بنور الله؛ انسان با ايمان با نور خدا مي بيند».[5] بنابراين تقوا و خدا ترسي سرچشمه بصيرت و دستيابي به تشخيص حق از باطل مي باشد و افزايش و تعميق تقوا در وجود انسان تقويت بصيرت تشخيص حق در مواقع شبهه ناک را به دنبال دارد.

  1. 2. تفکر کردن و استفاده از ابزار عقل در تشخيص درست و نادرست

در روايات اسلام علم به نور تشبيه شده است که موجب روشنايي دل و جان آدمي مي گردد. در نزد بزرگان دين علم به مثابه چراغي است که انسان به وسيله آن راه از چاه را در تاريکي هاي حوادث و رويدادها تشخيص مي دهد. يعني بدون علم انسان نمي تواند به بصيرت دست پيدا کند. هم چنين بر تفکر و به کار گيري فکر تأکيد فراواني در متون ديني شده است به طوري که آن را از بالا ترين عبادات دانسته اند. تفکر موجب بصيرت مي شود، چنان چه امام علي ـ عليه السلام ـ در نامه 31 نهج البلاغه مي فرمايند: «من تفکر أبصر» هر کس انديشه خود را به کار گيرد، حقايق را مي بيند و راه صحيح را انتخاب مي کند اهميت تفکر در همه امور دنيا و آخرت چيزي نيست که بر کسي مخفي باشد و تمام افراد پيروزمند و موفق همين راه را پيموده اند.[6] تفکر مي تواند گاه معراج انسان و وسيله سعادت او باشد در تاريخ داستان فضيل عياض به عنوان يکي از مثال هايي که در آن يک لحظه تفکر فضيل که راهزن مشهوري بود با شنيدن يکي از آيات الهي باعث توبه او شد به گونه اي که فضيل راهزن در نهايت تبديل به يکي از اولياء الله شد و يا داستان بشر حافي که با لحظه اي تفکر در سخن امام کاظم ـ عليه السلام ـ توبه کرد، در روايات نيز ارزش تفکر بالاتر از عبادت خالي دانسته شده است چنانکه امام فرموده اند: «تفکر ساعة افضل من عبادة سبعين سنه».

در روايتي ديگر فردي نزد امام صادق ـ عليه السلام ـ آمده و از همسايه مؤمنش ياد مي کند و مي گويد همسايه اي دارم که بسيار نمازخوان است و بسيار صدقه مي دهد و فراوان حج به جاي مي آورد و از احوال او مي پرسد؟ امام ابتدا از عقل او مي پرسد و مي گويد: کيف عقله؟ يعني ميزان عقل و خرد او چقدر است؟ و چون آن صحابي امام صادق ـ عليه السلام ـ جواب مي دهد که: «جعلت فداک ليس له عقل؛ هيچ عقلي ندارد» امام صادق عليه السلام ـ مي فرمايند: «لايرتفع بذلک منه؛ اين عبادات او مقام او را بالا نمي برد »[7] و اين نشان دهنده ميزان اهميت عقل و تدبير تفکر در اسلام مي باشد. تاکيد آيات قرآني بر تدبر و تفکر نيز بر همين اساس مي باشد؛ آياتي که در آنها عباراتي همچون «افلا تعقلون»، «لعلهم يتفکرون»، «ان في ذلک لايت لقوم يتفکرون» و ... آمده است.

  1. 3. عمل به دانسته ها

يکي از عوامل گمراهي انسان مومن اينست که عليرغم علمي که دارد به علم خود عمل نمي کند فلذا به بدبختي و شقاوت دچار مي شود امام علي ـ عليه السلام ـ مي فرمايند: «العلم مقرون بالعمل: فمن علم عمل و العلم يهتف بالعمل، فان اجابه و الا ارتحل عنه؛ علم و عمل پيوند نزديکي با هم دارند پس کسي که دانست بايد به آن عمل کند چرا که علم عمل را فرا مي خواند اگر پاسخش را داد مي ماند وگرنه کوچ مي کند».[8]

  1. 4. پذيرش حق

پذيرش حق ولو خلاف خواسته هاي نفساني باشد چرا که گاه فرد تشخيص درست هم انجام مي دهد و لکن به خاطر انگيزه هاي نفساني از پذيرش حق ابا مي کند در اين زمينه خداوند متعال آياتي را ذکر مي کند که در آنها اشاره مي کند که برخي يهودياني که منکر رسالت نبي مکرم اسلام بودند علم به رسالت و نبوت حضرت داشتند مثلا در آيه 75 سوره بقره مي فرمايد: «آيا طمع داريد که يهوديان به دين شما بگروند در حالي که گروهي از آنان کلام خدا را شنيده و به دلخواه خود تحريف مي کنند با آنکه در کلام خدا تعقل کرده و علم به آن دارند». پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نيز مي فرمايند: «قولوا الحق و لو علي انفسکم».

متاسفانه در زمانه فتنه ها برخي به ظاهر مومنين دچار چنين آفتي مي شوند در طول تاريخ اسلام نيز برخي از کساني که پيامبر را درک کرده بودند و حديث غدير را نيز از زبان پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ شنيده بودند با وجود علم به حقانيت امام علي ـ عليه السلام ـ به دليل هواهاي نفساني به جاي عمل به علمشان، ولايت ايشان را انکار کردند.

  1. 5. پرهيز از تعصبات بي جا

اسلام با مبنا قرار دادن تقوا به عنوان مبناي فضيلت و برتري هر گونه امتياز نژادي و قومي وقبيله اي و جناحي را محکوم کرده و همگان را به يافتن حق و عمل بر طبق آن دعوت مي کند لذا در زمانه فتنه ها براي تشخيص حق و درک درست واقعيات زمانه لازم است از هرگونه تعصبي نسبت به افراد و جريان ها پرهيز کرده و به تحليل ماجراها بپردازيم در اصول کافي امام صادق ـ عليه السلام ـ مي فرمايند: «هر کس که تعصب داشته باشد رشته ايمان را از گردن خود باز کرده است».[9]

و در جايي ديگر امام سجاد ـ عليه السلام ـ معناي عصبيت را چنين فرموده اند: «عصبيت يعني اينکه صاحب عصبيت بدان قوم خود را از خوبان ديگران بهتر بداند». البته روشن است که منظور امام از آن عصبيت، عصبيتي است که منشاء عقلاني و ديني ندارد و اصطلاحا عصبیت بی جا نامیده می شود .

  1. تأمل در تاريخ و عبرت پذيري

تأمل در تاريخ و عبرت پذيري از حوادث تاريخي مشابه به ويژه تاريخ امام علي، امام حسن و امام حسين ـ عليهم السلام ـ که مهمترين و سرنوشت سازترين فتنه ها رقم خورد از طريق مطالعه تاريخ آنان يا سير و سياحت در زمين و مشاهده عبرت ها. قرآن کريم مي فرمايد: «أفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَکونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَا تَعْمَي الْأَبْصَارُ وَلَکن تَعْمَي الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ؛ آيا در زمين گردش نکرده اند تا دل هايي داشته باشند که با آن بينديشند يا گوش هايي که با آن بشنوند؟ در حقيقت، چشم ها کور نيست، ليکن دل هايي که در سينه هاست، کور است».[10]

متاسفانه يکي از آفت هايي که باعث گمراهي در دوران فتنه مي شود عبرت نگرفتن از حوادث تاريخ مشابه است وگرنه به قول معروف: «ما اکثر العبر و اقل الاعتبار؛ چه بسيارند عبرت ها و چه کمند عبرت پذيري».

بنابر این برای داشتن بصیرت سیاسی دینی داشتن شرایطی از قبیل زهد و تقوا و تمسک به قرآن و عترت و ...  لازم است اما کافی نیست و باید به شرایط دیگری نیز توجه داشت و اگر چه دعای خیر والدین اثر مثبتی در هدایت فرزندان دارد، اما باید توجه داشت که بر اساس نوع خلقت انسان و فطرتی که دارد عوامل مختلفی در تربیت یک فرد دخالت دارند که هر کدام از آنها می تواند به عاملی در تقویت نقش تربیتی پدر و مادر تبدیل شود و یا مانعی در جهت این تربیت شود، از جمله این عوامل تربیتی می توان به جامعه و محیط پیرامون، دوستان، رسانه ها و ... اشاره کرد که هر کدام در جهت گیری های تربیتی فرزندان نقش مستقیم دارند، از طرفی بر اساس سنت الهی و بر اساس اصل تکلیف محوری و فرجام مندی،  انسانها موجوداتی هستند که مختار آفریده شده و درنتیجه انتخاب مسیر زندگی آنان با اختیار خود آنان است و حتی اگر دعای پدر و مادر در حق فرزندان هم تاثیری داشته باشد ابتدا باید زمینه های این تاثیر را خود فرزندان در خود ایجاد نموده باشند و گرنه با فراهم نبودن زمینه، دعا نیز تاثیری نخواهد داشت، بر همین اساس قرآن کریم فرزندان برخی اولیای الهی و پیامبران همچون حضرت نوح را مثال می زند که حتی حضرت نوح به او دعا نمود و از خداوند درخواست نجات او را نمود، امّا از آنجایی که وی زمینه هدایت و تاثیر دعای پیغمبر الهی را از دست داده بود از جانب خداوند خطاب آمد که برای او دعا نکند که اجابت نخواهد شد؛ چرا که او با اعمال غیر صالح خود زمینه هدایت را از دست داده است[11] و در سنت الهی و در آیات و روایات اگر چه لقمه حلال، عمل صالح و دعای خیر والدین از جمله عوامل هدایت مطرح شده است، امّا این عوامل با در نظر گرفتن عملکرد مختارانه فرد هدف و میزان تاثیر عوامل و موانع تربیتی دیگر تاثیر خود را بر جای خواهد گذاشت .

 

[1]. يوسف / 108.

[2]. انعام / 104.

[3]. انفال / 29.

[4]. مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، دارالکتب الاسلاميه، تهران، چاپ سي و دوم، 1386ش، ج7، ص177.

[5]. همان، ص180.

[6]. مکارم شيرازي، ناصر، پيام امام ـ تفسير نهج البلاغه، قم، انتشارات امام علي بن ابي طالب(ع)، 1387ش، ج9، ص634.

[7]. محمد بن يعقوب کليني، اصول کافي، کتاب العقل و الجهل، ح19.

[8]. نهج البلاغه، حکمت 366.

[9]. اصول کافي، کتاب الايمان و الکفر، باب العصبيه، ح1.

[10]. حج / 46.

[11] برداشت از آیات 45 و 46 سوره هود

رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار که در آستانه چهارمین سالگرد شهادت شهید سلیمانی برگزار شد، با تاکید بر اینکه مقاومتِ نزدیک به سه ماهه غزه به علت وجود جبهه مقاومت است، گفتند: شهید سلیمانی برای احیای جبهه مقاومت تلاش بسیاری کرد و این کار را با همان اخلاص و با تدبیر و عقل و اخلاق  به پیش بُرد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تمجید و تقدیر از تلاش‌های سردار قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه افزودند: باید خط تقویت جبهه مقاومت همچنان ادامه یابد.

در این دیدار که فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فرمانده نیروی قدس سپاه نیز حضور داشتند، خانم زینب سلیمانی گزارش کوتاهی از اقدامات فرهنگی و هنری انجام گرفته وهم‌چنین در دست اقدام، برای انتقال روحیات، منش و خصلت‌های شهید سلیمانی به نسل جوان، ارائه کرد.

مدیرعامل هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (هما) از واگذاری هفت ایستگاه پروازی به این مجموعه برای جابه‌جایی زائران سرزمین وحی خبر داد و گفت: طبق درخواست سازمان حج و زیارت، روزانه ۲ پرواز توسط هما به سرزمین وحی انجام می‌شود.

 

«شمس‌الدین فرزادی‌پور» با اشاره به برنامه‌های هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران برای عملیات پروازهای عمره امسال اظهار داشت: طبق برنامه و تکالیفی که سازمان حج و زیارت بر عهده هواپیمایی جمهوری اسلامی قرار داده است، وظایف خود را انجام می‌دهیم که بر این اساس حدود هفت ایستگاه پروازی به هما واگذار شده‌است.


وی با اعلام آمادگی کامل برای جابه‌جایی مسافران به سرزمین وحی، گفت: علاوه بر انجام مذاکرات و برگزاری جلسات با سازمان‌ها و مراجع ذی‌ربط، درباره انجام سفرهای حج با عربستان نیز هماهنگی‌های لازم انجام شده‌ است.


مدیرعامل هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (هما) تعداد ناوگان مورد نیاز برای ارائه خدمات به زائران را منوط به اعلام‌نظر سازمان حج و زیارت برشمرد و افزود: این سازمان در مذاکرات با هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران درخواست انجام روزانه ۲ پرواز را داشته است، اما امکان تغییر و افزایش تعداد پروازهای ویژه سفرهای حج نیز وجود دارد.


حداکثر وزن مجاز بار مسافر، ۳۰ کیلوگرم


فرزادی‌پور با بیان اینکه حداکثر وزن مجاز بار مسافر ۳۰ کیلوگرم تعریف شده‌ است، از زائران پروازهای حج درخواست کرد با رعایت قوانین، مجموعه هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران را در انجام پروازهای ویژه عمره امسال همراهی کنند.


برپایه این گزارش، عملیات عمره از ۱۳ دی همزمان با سالروز ولادت حضرت زهرا (س) آغاز می‌شود و تا ۲۸ اسفند ماه ادامه می‌یابد. فرودگاه‌های مشهد، شیراز، اصفهان، تبریز، ساری، یزد، بندرعباس، اهواز، کرمان و زاهدان و فرودگاه بین المللی امام‌خمینی (ره) پس از ۹ سال وقفه، امسال در خدمت مسافران سرزمین وحی خواهند بود. همچنین ۶۲ هزار زائر در عملیات عمره امسال به سرزمین وحی با اعزام چهار پرواز روزانه با ظرفیت یک‌هزار تا یک‌هزار و ۱۰۰ نفر مشرف می‌شوند.

شیخ یوسف سلامه، وزیر سابق اوقاف و امور مذهبی و خطیب مسجدالاقصی صبح امروز (یکشنبه) در حمله هوایی رژیم اشغالگر صهیونیستی به خانه وی در اردوگاه آوارگان المغازی در مرکز نوار غزه به شهادت رسید.
 
خبرنگار وفا گزارش داد که جنگنده‌های رژیم صهیونیستی منزل شیخ سلامه را هدف قرار دادند که منجر به شهادت وی و زخمی شدن تعدادی از اعضای خانواده او شد.
 
از زمان آغاز حملات رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه از 7 اکتبر تا کنون، 21 هزار و 650 نفر شهید و حدود 56 هزار نفر زخمی شده‌اند.

روزنامه "تایمز اسرائیل" نیز تاکید کرد که این نیروها قرار است به احیای اقتصاد رژیم صهیونیستی کمک کنند.

پایگاه خبری عبری زبان والا هم بیان کرد که طبق تحولات جنگ در نوار غزه، قرار است طی هفته‌های آینده شمار بیشتری از نیروهای ارتش از این باریکه عقب‌نشینی کنند.

ارتش رژیم صهیونیستی قبل از این نیز تیپ گولانی ـ زبده‌ترین نیروی خود ـ را به سبب تلفات سنگین و ضربات سختی که از مقاومت دریافت کرده بود، از نوار غزه خارج کرد.

آخوند حاج عبدالجبار میرابی مدیر حوزه علمیه اهل سنت حامد قره تپه ترکمن گلستان ضمن محکوم نمودن شهادت سرداران سرافراز اسلام و جنایات متعدد رژیم کودک کش و متجاوز صهیونیستی بر علیه ملت مظلوم فلسطین، در آستانه چهارمین سالگرد شهادت سردار دلها شهید سلیمانی "شهید القدس"، اظهار داشت: زحمات و تلاش های بی وقفه شهید سلیمانی درجهت وحدت و عزت امت اسلامی، قطره ای از دریای بیکران بود که خداوند به امت اسلامی هدیه نمود؛ ایشان از زمانی که در عرصه انقلاب حضور یافتند، خود را در رکاب مقام معظم رهبری وقف نمودند و با عمل به دستورات قرآن کریم الگویی بی نظیر برای نسل های امت اسلامی شدند.

آخوند میرابی افزود: شهید سلیمانی عاملی در جهت ایجاد مودت واتحاد بین امت اسلامی و شاخصه مشهوری بود که خداوند متعال شفاعت ایشان را قسمت ما کند؛ ایشان نسبت به مواضع همه طرفین آگاهی کامل داشتند و از نزدیک به توطئه  ها و روحیات آنان واقف بودند.

وی با اشاره به آیه ای از قرآن کریم، تصریح کرد: خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: "وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا"؛ ما فرزندان آدم را بسیار گرامی داشتیم و آنها را بر مرکب در برّ و بحر سوار کردیم و از هر غذای لذیذ و پاکیزه آنها را روزی دادیم و آنها را بر بسیاری از مخلوقات خود برتری و فضیلت کامل بخشیدیم.

وی ادامه داد: کدام شرافت و کرامت؟!، در واقع عالی ترین و بالاترین کرامت یعنی خدمت به خلق الله و خالق خلق الله است؛ سپس می توانیم عملکرد سردار شهید سلیمانی را مصداق این آیه دانسته و ایشان را در عمل و تلاش به فعل انسجام بخشی و همدلی به عنوان مصداق والگو قرار دهیم.

مدیر حوزه علمیه اهل سنت حامد قره تپه ترکمن پیرامون آنکه چرا شهیدسلیمانی را "شهیدالقدس" می نامند، عنوان کرد: حاج قاسم مصداق آیه "إِنَّ الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَيهِمُ المَلائِكَةُ أَلّا تَخافوا وَلا تَحزَنوا وَأَبشِروا بِالجَنَّةِ الَّتي كُنتُم توعَدونَ"، به یقین کسانی که گفتند پروردگار ما خداوند یگانه است و سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل می‌شوند که نترسید و غمگین مباشید و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است؛ایشان نماد مقاومت و ایستادگی در مقابل ستمگران وظالمان عالم بودند.

وی در پایان تاکید کرد: به شهادت رساندن حاج قاسم سلیمانی ضمن آنکه مردود و محکوم است فایده و ثمره ای برایشان نخواهد داشت زیرا این اقدام ملت های آزاده و مسلمان را بیدارتر کرد و در مسیر مقاومت و مبارزه ثابت قدم نمود؛ وحدت و مقاومت هر دو دستور اکید خداوند متعال به انسان ها و خصوصا مسلمانان بوده است که حاج قاسم و یارانشان در این مسیر عملا در دنیا پایه ریزی کردند و به این درجه عالی و ماندگار رسیدند.