emamian

emamian

اشتراکات اهل سنّت و شیعه در بحث مهدویّت

اهل سنّت در روایات فراوانی به حقیقت «اندیشه مهدویّت» اشاره کرده‌اند. اگرچه در پاره‌ای موارد تفاوت‌هایی با اعتقاد شیعه به چشم می‌خورد، اما موارد مشترک فراوانی نیز وجود دارد.

حتمی‌بودن ظهور و قیام حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف

اولین مسأله‌ای که بین شیعه و اهل سنّت مورد اتفاق است، حتمی‌بودن ظهور و قیام حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف است. این موضوع یکی از مسلمات اعتقادی این دو گروه است؛ به گونه‌ای که ده‌ها و بلکه صدها روایت در این زمینه، در منابع روایی آنها وجود دارد.

نسب حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف

یکی از مواردی که بین شیعه و سنّی تا حدودی اتفاق نظر وجود دارد، تبار حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف است. شیعه این نسب را تا پدر بزرگوار حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف به روشنیِ تمام، مشخص و معرفی کرده است، امّا اهل سنّت در موارد معیّنی، بدان اشاره کرده که از این قرار است:

حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف از اهل بیت و فرزندان رسول خدا

ابن‌ماجه در سنن خود نقل کرده که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمود:

«الْمَهْدِی مِنَّا أَهْلَ الْبَیتِ یصْلِحُهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی لَیلَةٍ.»؛ (ابن‌ماجه، سنن، ج۲، ح۴۰۸۵؛ کشف الغمة، ج۲، ص۴۷۷؛ دلائل الامامة، ص۲۴۷)

مهدی از ما اهل بیت است و خداوند یک شبه امر او را به ‌سامان می‌آورد.

رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمود:

«یخرج رجل من أهل بیتی عِنْدَ انْقِطَاعٍ مِنَ الزَّمَانِ وَ ظُهُورٍ مِنَ الْفِتَن یکُونُ عَطَاؤُهُ حثیاً.»؛ (ابن ابی شیبه، الکتاب المصنف، ح ۳۷۶۳۹؛ کشف الغمة، ج۲، ص۴۸۳)

هنگام پایان زمان و آشکارشدن فتنه‌ها، مردی از اهل بیت من خروج خواهد کرد که بخشش او بسیار است.

صنعانی در المصنف از پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم آورده است:

«...فَیبْعَثُ اللَّهُ رَجُلًا مِنْ عِتْرَتِی من أَهْلِ بَیتِی...»؛ (صنعانی، المصنف، ج۱۱، ح۲۰۷۷۰؛ طبرانی، معجم الکبیر، ج۱۰، ح۱۰۲۱۳)

پس خداوند، مردی از عترت و اهل بیت مرا بر انگیزد.

حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف از نسل حضرت علی علیه‌السلام

از دیگر موارد اتفاق روایات بین شیعه و سنّی، این است که آن حضرت از نسل امام علی علیه‌السلام است. سیوطی در عَرف الوردی نقل کرده که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، دست علی علیه‌السلام را گرفت و فرمود:

«سیخرج من صلب هذا فتی یمْلأ الأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً.»؛ (جلال‌الدین سیوطی، الحاوی للفتاوی، کتاب: العَرف الوردی، ص ۷۴ و ص۸۸)

از نسل این شخص، به زودی جوانی خروج خواهد کرد که زمین را پر از عدل و داد می‌کند.

جوینی شافعی در فرائد السمطین از ابن عباس نقل کرده که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمود:

«إِنَّ عَلِی بْنَ أَبِی طَالِبٍ علیه‌السلام إِمَامُ أُمَّتِی وَ خَلِیفَتِی عَلَیهَا بَعْدِی وَ مِنْ وُلْدِهِ الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ الَّذِی یملا الله به الارض عدلا و قسطا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً...»؛ (جوینی شافعی، فرائد السمطین، ج ۲، ۳۲۷، ح ۵۸۹؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۸۷، باب ۲۵، ح۷)

همانا علی بن ابی طالب امام امت من و جانشین من بر آنان بعد از من است. از فرزندان او، قائمِ منتظر است که خداوند به وسیله او زمین را پر از عدل و داد می‌کند؛ آن‌گونه که پر از ستم و بیداد شده باشد.

حضرت مهدی از نسل فاطمه علیهاالسلام

در روایات فراوانی از اهل سنّت، به این مطلب تصریح شده که حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف از فرزندان فاطمه علیهاالسلام است: ابن‌ماجه از امّ‌سلمه نقل کرده که وی از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم چنین شنید:

«الْمَهْدِی مِنْ وُلْدِ فَاطِمَةَ.»؛ (سنن ابن ماجه، ح ۴۰۸۶؛ ابی داود، سنن ابی داود، ج۴، ح۴۲۸۴؛ نعیم بن حماد، الفتن، ص۳۷۵؛ حاکم، المستدرک، ج۴، ص۵۵۷)

مهدی از فرزندان فاطمه است.

هم‌نام‌بودن حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف با پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم

اهل سنّت و شیعه اتفاق نظر دارند که حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف هم‌نام رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم است. (مقدسی شافعی، عقد الدرر، ص۴۵، ص۵۵)

زمینه‌های ظهور

بعضی از تحولات اجتماعی پیش از ظهور، هم در منابع شیعه و هم در منابع اهل سنّت مورد اشاره قرار گرفته است:

ناامیدی کامل مردم

داود ابن‌کثیر الرقی می‌گوید: به حضرت صادق علیه‌السلام عرض کردم: این موضوع (ظهور) برای ما طولانی شد تا بدان‌جا که سینه‌های ما تنگ شده است... حضرت علیه‌السلام فرمود:

«هنگامی که ناامیدی از فرج ما بیش از همه چیز شد ... منادی از آسمان به اسم قائم ندا خواهد داد. (نعمانی، الغیبة، ص ۱۸۶، ح ۲۹)

پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به حضرت علی علیه‌السلام فرمود:

«ای علی! ظهور مهدی هنگامی خواهد بود که شهرها دگرگون شده، بندگان خدا ضعیف و از فرج و ظهور مهدی مأیوس گردند؛ در این هنگام، مهدیِ قائم از فرزندان من ظاهر گردد». (قندوزی، ینابیع المودة، ص ۵۲۸؛ و نیز ر. ک: البیان فی اخبار صاحب الزمان، ص۴۲، ح۲۱؛ الحاوی للفتاوی، ص۹۲)

فراگیرشدن ستم

رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در این‌باره فرموده است:

«لَوْ لَمْ یبْقَ مِنَ الدُّنْیا إِلَّا یوْمٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِکَ الْیوْمَ حَتَّی یبْعَثَ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَیتِی یمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً...»؛ (ابی داود، سنن ابی داود، ح ۴۲۸۲)

اگر از دنیا بیش از یک روز باقی نماند، خداوند آن روز را چنان طولانی خواهد کرد تا اینکه مردی از اهل‌بیتم برانگیخته شود و زمین را آکنده از عدل و قسط کند؛ آن‌گونه که پر از ظلم و جور شده باشد.

نشانه‌های ظهور

در منابع روایی شیعه از پاره‌ای از حوادث آینده با عنوان نشانه‌های ظهور یاد شده است. این نشانه‌ها به دو دسته حتمی و غیرحتمی تقسیم شده و بعضی از آنها در منابع اهل سنّت مورد اشاره قرار گرفته‌اند:

ندای آسمانی

رسول گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمود:

«در ماه محرم، بانگی از آسمان برآید، بدین مضمون که: برگزیده خداوند فلان (مهدی) است؛ پس سخنش را بشنوید و از او پیروی کنید. (نعیم بن حماد، الفتن، ص ۹۳؛ مقدسی شافعی، عقدالدرر فی اخبار المنتظر، ص۷۹، ص۸۳، ص۹۹؛ ر. ک: فرائد السمطین، ج۲، ص۳۱۶؛ الحاوی للفتاوی، ص۷۳)

امام علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام نیز فرمود:

«هنگامی که بانگ برآورنده از آسمان بانگی برآورد که حق در آل‌محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم است. در این هنگام، مهدی ظهور خواهد کرد. (جعفربن محمد ابن المنادی، الملاحم، ص ۱۹۶، ح ۱۴۳)

امام صادق علیه‌السلام فرمود:

«النِّدَاءُ مِنَ الْمَحْتُوم...»؛ (نعمانی، الغیبة، ح ۱۱)

«ندا [ی آسمانی] از نشانه‌های حتمی است.

سفیانی

یکی دیگر از نشانه‌های ظهور مهدی موعود، قیام شخصی با عنوان سفیانی است. در احادیث شیعه در روایات فراوانی بر حتمی‌بودن آن تأکید شده است. (ر. ک: نعمانی، الغیبة، ص ۲۵۷، ح ۱۵ و ص ۲۶۴، ح ۲۶؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۶۵۰، ح ۵؛ محمد بن حسن طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۳۵)

در برخی از احادیث اهل سنّت نیز با صراحت از آن به عنوان یکی از نشانه‌های خروج مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف یاد شده است. (الحاوی للفتاوی، ص۸۰؛ عقد الدرر، ص۷۶؛ و نیز ر. ک: متقی هندی، کنز العمال، ج۱۱، ص۲۷۳)

خسف در بَیداء

واژه «خَسف»، به معنای فرورفتن و پنهان‌شدن است و «بَیداء» نام سرزمینی بین مکه و مدینه است.

منظور از این نشانه این است که سفیانی با لشکری عظیم، به قصد جنگ با حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف عازم مکه می‌شود. آنان در بین مکه و مدینه و در محلی معروف به «بَیداء»، به‌گونه‌ای معجزه‌آسا در زمین فرو می‌روند.

رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در این‌باره فرمود:

«...فَیبْعَثُ إِلَیهِ جَیشٌ من الشام حَتَّی إِذَا کَانُوا بِالْبَیدَاءِ خُسِفَ بِهِمْ...»؛ (صنعانی، المصنف، ج۱۱، ص۳۷۱)

گروهی از شام به سوی او برانگیخته می‌شوند؛ چون به منطقه بیداء می‌رسند، به زمین فرو برده می‌شوند.

(و نیز ر. ک: طبرانی، المعجم الاوسط، ج۲، ص۳۵؛ متقی هندی، کنز العمال، ج۱۱، ص۲۷۷، ح ۳۱۵۱۳؛ البیان، ص۴۴، ح۲۳؛ عقد الدرر، ص۸۰؛ الحاوی للفتاوی، ص۷۱)

قتل نفس زکیه

یکی از نشانه‌هایی که از آن به عنوان نشانه حتمی یاد شده و در برخی از منابع اهل سنّت نیز بدان اشاره شده است، کشته‌شدن انسانی پاک و بی‌گناه در آستانه قیام حضرت مهدی علیه‌السلام بین رکن و مقام است. (ابن ابی شیبه، المصنف ج۸، ص۶۷۹؛ متقی هندی، کنز العمال، ج ۱۱، ص ۲۷۷؛ جلال الدین سیوطی، الحاوی للفتاوی، ص۷۸)

امور مربوط به ظهور حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف

اصلاح امر ظهور حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف در یک شب

از روایاتی استفاده می‌شود که امر ظهور حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف، در یک شب اصلاح و مهیّا می‌گردد. این مطلب نیز از اموری است که هم شیعه و هم اهل سنّت بدان اشاره کرده‌اند. (البیان فی اخبار صاحب الزمان، ص۳۱، ح۱۱؛ الحاوی للفتاوی، ص۶۹؛ عقد الدرر، ص۲۱۰)

محل ظهور

درباره نقطه آغاز ظهور حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف و پیوستن یاران خاص به او، احادیث فراوانی ذکر شده است. وجه اشتراک این روایات، این است که ظهور آن حضرت از مکه آغاز خواهد شد. (نعمانی، الغیبة، ص ۳۱۳، ح ۴ و ۳۱۵، ح ۹؛ مقدسی شافعی، عقدالدرر، باب ۲، ص ۵۶)

و _ بر اساس روایات فراوانی _ از کنار کعبه آغاز خواهد شد.

رسول گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمود:

«دسته‌هایی از عراق و بزرگانی از شام، به سوی مهدی می‌آیند و با او میان رکن و مقام بیعت می‌کنند...» (نعیم بن حماد، الفتن، بخش چهارم، ص ۲۴۲، ح ۹۵۰)

و نیز فرمود:

«... با مهدی بین رکن و مقام بیعت می‌شود.» (مقدسی شافعی، عقدالدرر، باب ۲، ص ۵۶)

نزول فرشتگان برای یاری حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف

از جمله موضوعات مشترک بین شیعه و سنی، نزول فرشتگان برای یاری حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف هنگام ظهور است. (عقد الدرر، ص۴۶، صص۱۱۷، ص۱۸۵؛ الحاوی للفتاوی، ص۸۸؛ البیان، ص۸۴، ح۵۳)

نزول حضرت عیسی علیه‌السلام و اقتدا به حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف

یکی از حوادث بسیار مهم در عصر ظهور، بازگشت حضرت عیسی علیه‌السلام است. این رخداد در روایات بسیاری مورد اشاره قرار گرفته است.

رسول گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمود:

«یلتفت المهدی و قد نزل عیسی بن مریم کانما یقطر من شعره الماء، فیقول المهدی: تقدم، وَصلِّ بالناس فیقول عیسی بن مریم: انما اقیمت الصَّلاة لک فیصلی عیسی خلف رجل من ولدی...»؛ (مقدسی شافعی، عقدالدرر، ص ۲۹۲؛ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، ج ۳، ص ۲۷۸)

مهدی (علیه‌السلام) می‌بیند که عیسی (علیه‌السلام) فرود آمده و گویا آب از موهایش می‌چکد. پس به او می‌گوید: جلو برو و به نماز بایست؛ عیسی (علیه‌السلام) پاسخ می‌دهد: نماز برای تو به پا شده و آن‌گاه پشت سر مهدی (علیه‌السلام) به نماز می‌ایستد.

همچنین فرموده است:

«... جبرئیل نزد من آمد و گفت: ای محمد! خداوند متعال از بنی هاشم هفت چیز را برگزید... و از شما است قائمی که عیسی بن مریم پشت سر وی به نماز می‌ایستد. (کافی، ج ۸، ص ۵۰، ح ۱۰)

امام صادق علیه‌السلام فرمود:

«...وَ ینْزِلُ رُوحُ اللَّهِ عِیسَی ابْنُ مَرْیمَ فَیصَلِّی خَلْفَهُ...»؛ (شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۳۰، ح ۱۶)

و روح الله عیسی بن مریم فرود آمده، پشت سر او به نماز خواهد ایستاد.

ویژگی‌های حکومت حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف

عدالت‌گستری

بر اساس روایات فراوانی، عدل و قسط از مهم‌ترین اهداف قیام حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف است. این مهم علاوه بر روایات شیعه، در انبوه روایات اهل سنّت نیز مورد اشاره قرار گرفته است. (مصنف ابن ابی شیبه، ح۱۹۴۸۴؛سنن ابی داود، ح۴۲۸۲؛ معجم الکبیر طبرانی، ح ۱۰۲۱۹ و ح۱۰۲۲۰)

رفاه و آسایش عمومی

از دیگر ویژگی‌های حکومت حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف، رفاه عمومی است. این ویژگی نیز در روایات شیعه و سنّی ذکر شده است. (البیان، ص۴۳، ح۲۲؛ الحاوی للفتاوی، ص۷۱، عقد الدرر، ص۱۹۵)

رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمود:

«یکون فی امتی المهدی ... تعیش امتی فی زمانه عیشاً لم تعشه قبل ذلک.» (ابن ابی شیبه، المصنف، ج ۷، ح ۱۹۴۸۴)

مهدی در امت من خواهد بود ... مردم در زمان او چنان زندگی خواهند کرد که هرگز قبل از آن نکرده بودند.

و نیز فرمود:

«یکُونُ فِی أُمَّتِی الْمَهْدِی ... یتَنَعَّمُ فِیهِ أُمَّتِی نِعْمَةً لَمْ یتَنَعَّمُوا مِثْلَهَا قَطُّ.»؛ (ابن ماجه قزوینی، سنن، ح ۴۰۸۳؛ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، ج ۳، ص ۲۵۷)

مهدی در امت من خواهد بود ... مردم در آن دوره به چنان نعمتی دست یابند که در هیچ دوره‌ای چنین متنعم نشده باشند.

رضایت همگانی از حکومت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف

تمامی مردم پس از ظهور و در دوران حکومت امام مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف از حاکمیت آن حضرت رضایت کامل خواهند داشت. این مهم هم در روایات شیعه و هم در روایات اهل سنّت ذکر شده است. (صنعانی، المصنف، ح۲۰۷۷۰، البیان، ص۴۲، ح۲۱؛ الحاوی للفتاوی، ص۶۹؛ عقد الدرر، ص۷۳؛ فرائد السمطین، ج۲، ص۳۱۰، ح۵۶۱)

امنیت همه‌جانبه و عمومی

از ویژگی‌های مهم جامعه عصر ظهور، امنیت فراگیر و همگانی در کل کره زمین است. (مقدسی شافعی، عقد الدرر، ص۲۰۷)

امام باقر علیه‌السلام در این‌باره می‌فرماید:

«به خدا سوگند! [یاران مهدی] آن اندازه می‌جنگند، تا خدا به یگانگی پرستیده شود و به او شرک نورزند تا آنجا که پیرزنی سالخورده و ناتوان، از این سوی جهان به آن سوی جهان رهسپار می‌شود و کسی متعرض او نمی‌گردد.» (طبرانی، المعجم الکبیر، ج ۸، ص ۱۷۹)

احساس بی‌‎نیازی در مردم

یکی از خصلت‌های مردم در عصر ظهور، احساس بی‌نیازی است. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرموده است:

«أُبَشِّرُکُمْ بِالْمَهْدِی ... وَ یمْللاً اللَّهُ قُلُوبَ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ غِنًی...»؛ (احمدبن حنبل، مسند، ج ۳، ص ۳۷؛ مقدسی شافعی، عقدالدرر فی اخبار المنتظر، باب ۸، ص ۲۱۹)

شما را به مهدی بشارت می‌دهم... [به هنگام ظهور او] خداوند دل‌های امت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را سرشار از بی‌نیازی می‌کند. (و نیز ر. ک: البیان، ص۶۱، ح۳۸؛ الحاوی للفتاوی، ۷۶)

غلبه اسلام بر سایر ادیان

از دیگر موضوعات مشترک بین شیعه و اهل سنّت، غلبه اسلام بر دیگر ادیان، در عصر ظهور است. (عقد الدرر، ص۹۵)

جهانی‌بودن حکومت حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف

شمار زیادی از احادیث اسلامی بر فراگیری حکومت حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف تأکید کرده است. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمود:

«... یبایع له الناس بین الرکن و المقام، یردالله به الدین و یفتح له فتوحاً، فلایبقی علی وجه الارض الا من یقول: لااله الا الله.»؛ (مقدسی شافعی، عقدالدرر، باب دوم، یک حدیث به آخر)

مردم در میانه رکن و مقام [با مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] بیعت می‌کنند؛ خداوند به واسطه او، دین را برمی‌گرداند و پیروزی‌هایی برای او به وجود می‌آورد تا بدان‌جا که هیچ کس بر زمین باقی نمی‌ماند، مگر آنکه «لا اله الا الله» را می‌گوید.

امام صادق علیه‌السلام فرمود:

«إِذَا قَامَ الْقَائِمُ لا تَبْقَی أَرْضٌ إِلا نُودِی فِیهَا شَهَادَةُ أَنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ»؛ (عیاشی، تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۲۰۷، ح ۸۱)

هنگامی قائم قیام نماید هیچ زمینی نخواهد ماند، مگر آنکه در آن ندای شهادتین (اشهد أَنْ لا إِلَهَ إلا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه) سر داده خواهد شد.

لازم به ذکر است که پیرامون ویژگی‌های جسمانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز احادیث مشترک فراوانی در منابع شیعی و سنی یافت می‌شود.

در بررسی سیره ائمه معصومین(علیهم السلام)، تداوم خط مشی واحد در دفاع از حریم ولایت و امامت، از درخشان ترین جلوه های تاریخ شیعه است. امام رضا (علیه السلام) به عنوان هشتمین حجت الهی، در شرایطی سخت و در برابر حکومت عباسی، با الهام از نخستین مدافع حریم ولایت، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، به مبارزه ای استدلالی و فرهنگی پرداخت. این نوشتار به بررسی دقیق تر این اسوه گیری هوشمندانه و اشتراکات محوری بین خطبه فدکیه و مواضع امام رضا (علیه السلام) می پردازد.

الف) تشابه در هدف و محتوا:

امام رضا(علیه السلام) در مناظرات خود با دانشمندان ادیان و مذاهب مختلف در دربار مأمون، هوشمندانه از همان استدلال های بنیادین حضرت زهرا (سلام الله علیها) بهره برد. اگر هدف حضرت زهرا (سلام الله علیها) در خطبه فدکیه، تنها احقاق حق یک قطعه زمین نبود، بلکه افشای غصب خلافت و تبیین جایگاه واقعی امامت بود، امام رضا (علیه السلام) نیز با پذیرش ظاهری ولایت عهدی، در باطن به دنبال مشروعیت زدایی از حکومت عباسی و تبیین جایگاه الهی امامت بود.

ب) استناد به آیات کلیدی قرآن:

حضرت زهرا(سلام الله علیها) در خطبه خود، با استناد به آیه تطهیر (إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا - احزاب، ۳۳) بر عصمت و طهارت ذاتی خویش و اهل بیت (علیهم السلام) تأکید کردند و این آیه را دلیل بر افضلیت و شایستگی آنان برای رهبری جامعه اسلامی دانستند.
به طور مشابه،امام رضا (علیه السلام) در پاسخ به پرسش های مأمون و علمای درباری درباره امامت، بارها به این آیه استناد می کردند و می فرمودند: «ما أهل البیت الذین اذهب الله عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا». ایشان با این استدلال، شرط اصلی امامت یعنی "عصمت" را اثبات می کردند و خود و پدرانشان را مصداق بارز این آیه معرفی می نمودند.

ج) تمسک به احادیث نبوی:

یکی از محکم ترین استدلال های حضرت زهرا(سلام الله علیها) در خطبه فدکیه، اشاره به وصیت و جانشینی تعیین شده از سوی پیامبر (صلی الله علیه و آله) برای حضرت علی (علیه السلام) بود. ایشان به صراحت فرمودند که پیامبر در غدیرخم علی (علیه السلام) را به عنوان جانشین معرفی کردند.
امام رضا(علیه السلام) نیز در مناظرات خود، به حدیث متواتر ثقلین استناد می جستند. ایشان با بیان فرمایش پیامبر که فرمود: «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی، وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ» (صحیح ترمذی)، بر این نکته تأکید می کردند که تمسک به عترت، همزمان با تمسک به قرآن، برای نجات امت ضروری است و هر کس از این دو جدا شود، گمراه خواهد شد. این حدیث، به روشنی حقانیت اهل بیت (علیهم السلام) در رهبری جامعه اسلامی را اثبات می کند.

د) بیان فضایل و مناقب برای اثبات حقانیت:

حضرت زهرا(سلام الله علیها) در بخشی از خطبه خود، به بیان فداکاری ها و فضایل بی شمار حضرت علی (علیه السلام) پرداختند و با برشمردن فداکاری او در راه اسلام، شایستگی اش را برای جانشینی به اثبات رساندند.
امام رضا(علیه السلام) نیز در مناظره معروف با علمای ادیان در دربار مأمون، هنگامی که درباره توحید سخن می گفتند، با بیان حدیث سلسلة الذهب که سند آن به امیرالمؤمنین (علیه السلام) می رسد، فرمودند: «کَلِمَةُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی». سپس بلافاصله شرطی را اضافه کردند: «بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا». این جمله کوتاه اما عمیق، به وضوح جایگاه محوری امامت را در پذیرش اسلام ناب نشان می دهد و همانند سخن حضرت زهرا (سلام الله علیها)، به تبیین فضیلت و شأن اهل بیت (علیهم السلام) می پردازد.

ه) افشای چهره غاصبان:

حضرت زهرا(سلام الله علیها) در خطبه خود، به صراحت از سستی ایمان و انحراف برخی صحابه سخن گفتند و آنان را به کوتاهی در انجام وظیفه و نادیده گرفتن وصیت پیامبر متهم کردند.
اگرچه امام رضا(علیه السلام) به دلیل شرایط تقیه، گاهی صراحت کمتری داشتند، اما در قالب های مختلف، به انحراف حکومت های وقت اشاره می کردند. به عنوان مثال، هنگامی که مأمون از ایشان دعوت کرد تا نماز عید را اقامه کنند، امام با شرط هایی که می دانستند مأمون نمی پذیرد، موافقت کردند که در نهایت، این کار انجام نشد. این اقدام هوشمندانه، افشاگری غیرمستقیم و نشان دهنده عدم مشروعیت حکومت عباسی در نظر امام بود.

نتیجه‌گیری:

امام رضا(علیه السلام) با بینشی عمیق، از خطبه استدلالی و آتشین حضرت زهرا (سلام الله علیها) در مسئله فدک، به عنوان الگویی کامل برای دفاع از حریم امامت در عصر خود بهره بردند. محورهای مشترک این دو رویکرد، شامل هدف مشترک (تبیین امامت)، استدلال به آیات کلیدی قرآن (مانند آیه تطهیر)، تمسک به احادیث نبوی (مانند حدیث ثقلین و غدیر)، بیان فضایل اهل بیت (علیهم السلام) برای اثبات حقانیت و افشای چهره غاصبان بود. این تداوم خط مشی، نشان دهنده وحدت گفتمان ائمه (علیهم السلام) در طول تاریخ برای حفظ اساس دین و حریم ولایت است.

منابع معتبر:

۱. قرآن کریم
۲. بحارالأنوار، علامه مجلسی (جلد ۲۹ برای خطبه فدکیه و جلد ۴۹ برای مناظرات امام رضا علیه السلام)
۳. عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، شیخ صدوق (برای احادیث و مناظرات امام رضا علیه السلام)
۴. صحیح ترمذی (برای حدیث ثقلین)
۵.الاحتجاج، طبرسی (جلد ۱ برای خطبه فدکیه و احتجاجات امام رضا علیه السلام)
۶.اعلام الوری، طبرسی (برای زندگانی و سخنان ائمه علیهم السلام)
۷. مسند الإمام الرضا (علیه السلام)، عزیزالله عطاردی

حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، دخت گرامی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، شخصیتی محوری و مورد تکریم تمام فرق اسلامی است. جایگاه رفیع و فضائل بی‌شمار ایشان در متون دینی، چه در منابع شیعه و چه در کتب معتبر اهل سنت، به روشنی ترسیم شده است. این یادداشت به بررسی و تبیین گوشه‌ای از این فضائل مشترک و اختصاصی در هر دو مکتب می‌پردازد.

فضائل مشترک: تصویری متفق علیه از یک عظمت

با وجود برخی تفاوت‌های کلامی، هر دو مکتب شیعه و سنی در تکریم و بزرگداشت مقام حضرت زهرا (س) اشتراکات فراوانی دارند. این اشتراکات، بنیانی محکم برای وحدت و تقریب مذاهب اسلامی فراهم می‌آورد.

۱. سرور زنان بهشت (سیدة نساء أهل الجنة): یکی از برجسته‌ترین و متواترترین فضائل حضرت فاطمه (س)، لقب «سرور زنان اهل بهشت» است. این حدیث در معتبرترین منابع اهل سنت، از جمله صحیح بخاری و صحیح مسلم، نقل شده است. بخاری به نقل از عایشه روایت می‌کند که پیامبر (ص) به دخترشان فرمودند: «ای فاطمه! آیا راضی نمی‌شوی که سرور زنان اهل بهشت یا سرور زنان این امت باشی؟»¹. این روایت، جایگاه بی‌بدیل ایشان در عالم آخرت را به تصویر می‌کشد و برتری معنوی ایشان بر تمامی زنان را تثبیت می‌کند. در منابع شیعه نیز این فضیلت به کرات و با تأکیدات بیشتر نقل شده و از ارکان باور به جایگاه والای ایشان است.

۲. پاره تن پیامبر (بضعة منی): حدیث مشهور «فاطمه پاره تن من است، هر کس او را بیازارد، مرا آزرده و هر کس او را خشنود کند، مرا خشنود کرده است» (فاطمة بضعة منی فمن آذاها فقد آذانی و من سرّها فقد سرّنی)، حدیثی است که در منابع هر دو فرقه با اسناد معتبر نقل شده است. این حدیث که در صحیح بخاری نیز آمده است²، صرفاً بیانگر یک رابطه عاطفی پدر و فرزندی نیست؛ بلکه نشان‌دهنده اتحاد روحانی و معنوی عمیق میان پیامبر (ص) و حضرت زهرا (س) است. به گونه‌ای که رضایت و غضب فاطمه (س) با رضایت و غضب پیامبر (ص) و در نتیجه، با رضایت و غضب خداوند، پیوند خورده است. این حدیث، حجیت سیره و مواضع حضرت زهرا (س) را نیز به اثبات می‌رساند.

۳. محبت بی‌کران پیامبر (ص): سیره و رفتار پیامبر اکرم (ص) با دخت گرامیشان، خود گویاترین سند بر فضیلت ایشان است. منابع شیعه و سنی سرشار از روایاتی است که نشان می‌دهد پیامبر (ص) هنگام سفر از آخرین کسی که خداحافظی می‌کردند و پس از بازگشت، اولین کسی که به دیدارشان می‌رفتند، حضرت فاطمه (س) بود. ایشان دست دخترشان را می‌بوسیدند و او را در جای خود می‌نشاندند³. این سطح از احترام، فراتر از یک رابطه معمولی پدر و فرزندی و نشانگر جایگاه الهی و معنوی آن حضرت در نگاه پیامبر (ص) بود.

۴. الگوی زهد، عبادت و اخلاق: زندگی ساده و به دور از تجملات حضرت زهرا (س)، همسری فداکار برای امیرالمؤمنین علی (ع) و مادری دلسوز برای حسنین (ع)، مورد اتفاق تمام مورخان و محدثان است. داستان بخشش افطاری خود به مسکین و یتیم و اسیر که منجر به نزول سوره انسان (دهر) شد، نمونه‌ای درخشان از ایثار و اخلاص ایشان است که در منابع تفسیری هر دو مذهب به آن اشاره شده است⁴. عبادت‌های طولانی، تسبیحات مشهور ایشان پس از هر نماز و صبر و استقامتشان در برابر سختی‌ها، از ایشان الگویی کامل برای تمام مسلمانان، به ویژه زنان، ساخته است.

فضائل در منابع شیعه: نگاهی عمیق‌تر به مقام معنوی

در کنار فضائل مشترک، منابع شیعی با استناد به آیات قرآن و روایات اهل بیت (ع)، ابعاد ویژه‌ای از شخصیت الهی حضرت زهرا (س) را تبیین می‌کنند.

۱. مقام عصمت: شیعیان با استناد به آیه تطهیر (سوره احزاب، آیه ۳۳) که می‌فرماید: «همانا خداوند می‌خواهد پلیدی را از شما اهل بیت دور کند و شما را پاک و پاکیزه گرداند»، حضرت فاطمه (س) را همچون پیامبر (ص) و سایر ائمه (ع)، معصوم از هرگونه گناه و خطا می‌دانند. ایشان یکی از مصادیق بارز «اهل بیت» در این آیه و همچنین در واقعه کساء هستند⁵. عصمت، لازمه حجیت گفتار و رفتار ایشان و الگویی تمام‌عیار بودن در همه ابعاد زندگی است.

۲. سرور تمام زنان جهان از اولین تا آخرین (سیدة نساء العالمین من الأولین و الآخرین): در حالی که منابع اهل سنت ایشان را عمدتاً «سرور زنان اهل بهشت» یا «سرور زنان مؤمن» می‌دانند، در روایات شیعی، مقام ایشان فراتر از این است. در روایتی از امام صادق (ع) آمده است که حضرت مریم (س) سرور زنان زمان خود بود، اما فاطمه (س) سرور تمام زنان جهان از اولین تا آخرین است⁶. این باور، برتری مطلق ایشان بر تمام زنان عالم، از جمله برترین زنان امت‌های پیشین را نشان می‌دهد.

۳. کوثر و خیر کثیر: مفسران شیعه، سوره کوثر را به طور خاص در شأن حضرت فاطمه (س) می‌دانند. «کوثر» به معنای خیر فراوان است و وجود ایشان، مصداق بارز این خیر کثیر الهی به پیامبر (ص) بود که از طریق نسل پاک ایشان، امامت و ولایت در تاریخ اسلام استمرار یافت و اسلام را از خطر نابودی حفظ کرد. برخی از مفسران اهل سنت نیز این وجه را به عنوان یکی از تفاسیر کوثر ذکر کرده‌اند⁷.

۴. محدَّثه بودن: یکی از القاب ویژه حضرت زهرا (س) در منابع شیعه، «محدَّثه» است، به این معنا که فرشتگان الهی با ایشان سخن می‌گفتند. پس از رحلت پیامبر (ص)، جبرئیل بر ایشان نازل می‌شد و برای تسلی دل ایشان، از جایگاه پدر بزرگوارشان و وقایع آینده خبر می‌داد. مجموعه این الهامات توسط امیرالمؤمنین (ع) کتابت شد که به «مصحف فاطمه» مشهور است و نزد ائمه اطهار (ع) محفوظ بوده است⁸.

نتیجه‌گیری

شخصیت حضرت فاطمه زهرا (س) همچون نگینی درخشان بر تارک تاریخ اسلام می‌درخشد. فضائل ایشان، آنچنان که در منابع معتبر شیعه و اهل سنت آمده است، جای هیچ شک و تردیدی در عظمت مقام آن حضرت باقی نمی‌گذارد. اگرچه نگاه شیعه به ابعاد عصمت و ولایت ایشان، عمق بیشتری دارد، اما اشتراکات فراوان در تکریم شخصیت ایشان به عنوان «پاره تن پیامبر» و «سرور زنان بهشت»، می‌تواند محور وحدت و همدلی میان مسلمانان قرار گیرد و سیره عملی آن بانوی بزرگوار، به عنوان یک الگوی کامل انسانی، راهگشای زندگی فردی و اجتماعی همه پویندگان راه حقیقت باشد.

محمد پاکدلیان

پانویس‌ها:

¹ ر.ک. صحیح البخاری، کتاب فضائل الصحابة، باب مناقب فاطمة علیها السلام. حدیث ۳۷۶۷؛ همچنین صحیح مسلم، کتاب فضائل الصحابة، باب فضائل فاطمة بنت النبی علیها الصلاة والسلام، حدیث ۲۴۴۹.

² ر.ک. صحیح البخاری، کتاب فضائل الصحابة، باب مناقب قرابة رسول الله صلی الله علیه وسلم و منقبة فاطمة علیها السلام، حدیث ۳۷۱۴.

³ برای نمونه ر.ک. حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۱۶۷؛ شیخ طوسی، الأمالی، ص ۴۷۶.

⁴ برای نمونه ر.ک. قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج ۱۹، ص ۱۳۰؛ شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج ۱۰، ص ۲۱۱.

⁵ ر.ک. صحیح مسلم، کتاب فضائل الصحابة، باب فضائل أهل بیت النبی صلی الله علیه وسلم، حدیث ۲۴۲۴؛ شیخ کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۲۸۶.

⁶ ر.ک. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۸۲؛ همچنین برای دیدگاه اهل سنت درباره برتری حضرت مریم ر.ک. تفسیر طبری، ذیل آیه ۴۲ سوره آل عمران.

⁷ ر.ک. فخر رازی، مفاتیح الغیب (التفسیر الکبیر)، ذیل تفسیر سوره کوثر; علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل تفسیر سوره کوثر.

⁸ ر.ک. شیخ کلینی، الکافی، کتاب الحجة، باب فیه ذکر الصحیفة و الجفر و الجامعة و مصحف فاطمة علیها السلام، ج ۱، ص ۲۳۸-۲۴۱.

یکی از برداشت‌های نادرست در فضای مجازی درباره تاریخ پیامبران، از ساده‌سازی و فهم غلط جریان بعثت در اقوام گوناگون ناشی می‌شود.

پرسش: اگر فرض کنیم تمدن بشری حدود ۷۰۰۰ سال قدمت دارد و آخرین پیامبر ۱۴۰۰ سال پیش مبعوث شده است، با تقسیم کل این روزها بر ۱۲۴هزار پیامبر، چگونه عددی نزدیک به «هر ۱۶ روز یک پیامبر» به دست می‌آید و آیا این برداشت منطقی است؟

پاسخ: یکی از خطاهای جدی در این شبهه آن است که گمان می‌شود پیامبران در طول تاریخ به‌صورت پشت‌سرهم و یکی پس از دیگری آمده‌اند؛ به‌گونه‌ای که هر پیامبر باید از دنیا برود تا پیامبر بعدی به دنیا برسد.

بر همین اساس، مخالفان تلاش کرده‌اند با تقسیم چند هزار سال بر تعداد پیامبران، نتیجه بگیرند که «پس هر ۱۶ روز یک پیامبر باید متولد شده باشد!»

اما این تصور از اساس نادرست است؛ زیرا پیامبران در طول تاریخ، نه به‌صورت خطی و متوالی، بلکه بسیار زیادِ آنان «هم‌زمان» و در «اقوام مختلف» زندگی می‌کرده‌اند.

توضیح کوتاه با یک مثال ساده

در یک خانواده ممکن است پدربزرگ، پدر و فرزند ده‌ها سال کنار هم زندگی کنند،

امّا اگر فقط تاریخ فوت آن‌ها نوشته شود، این سه نام به‌ظاهر «پشت سر هم» قرار می‌گیرد؛ در حالی که در واقعیت سال‌های طولانی هم‌زمان بوده‌اند.درباره پیامبران نیز همین‌گونه است.

نمونه‌های روشن از هم‌زمانی چند پیامبر

حضرات ابراهیم، لوط و شعیب علیهم السلام در یک دوره تاریخی زندگی کرده‌اند؛ هرکدام در قومی جدا.
حضرت موسی و هارون علیهما السلام هم‌زمان پیامبر بودند؛ در کنار پیامبران بنی‌اسرائیل که برخی هم‌زمان یا بسیار نزدیک به هم می‌زیستند.
در بخش‌هایی از تاریخ بنی‌اسرائیل، چند نبی در یک نسل وجود داشته‌اند که هرکدام مأموریت خاصی داشتند.

یا در برخی روایات مستند داریم در یک روز هفتاد یا در روایتی صد پیامبر را در یک روز کشتند! ۱، ۲

این نمونه‌ها نشان می‌دهد که در یک مقطع زمانی، چندین پیامبر در سرزمین‌ها و اقوام مختلف حضور داشته‌اند؛ بنابراین فرض «تک‌خطی بودن ارسال پیامبران» کاملاً اشتباه است.

جمع‌بندی:

تعداد زیاد پیامبران نه عجیب است و نه غیرمنطقی؛ زیرا:

پیامبران فقط یک سلسله پشت‌سرهم نبودند؛

بسیاری از آنان هم‌زمان در نقاط مختلف دنیا مأموریت داشتند؛

و هر قوم پیامبر ویژه خود را داشته است.

بر این اساس، محاسبه‌هایی مانند «هر ۱۶ روز یک پیامبر» بر پایه یک تصور کاملاً غلط بنا شده و ارزش علمی و منطقی ندارد.

پی‌نوشت:

۱. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ۸، ص ۱۱۶ – ۱۱۷، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.

۲.مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیة للإمام علی بن أبی طالب(ع)، ص ۷۶، قم، انصاریان، چاپ سوم، ۱۳۸۴ش.

امام سجاد علیه‌السلام در صحیفه سجادیه، اینگونه از خداوند متعال مسئلت می‌کند:

«لاَ تَبْتَلِیَنِّی بِالْکَسَلِ عَنْ عِبَادَتِکَ.» (دعای بیستم)

مرا در عبادت، دچار سستی و تنبلی نکن.

شرح:

هدف از خلقت، «عبادت» معرفی شده است؛ چنانچه خداوند متعال می‌فرماید:

«وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ.» (ذاریات، 56)

من جنّ و انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند (و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند).

از آنجایی که هر چیزی آفتی دارد، یکی از آفات عبادت، تنبلی است. سستی و کاهلی در امر عبادت، یکی از نشانه‌های کم‌توفیقی از جانب خداوند متعال است؛ چرا که نشاط در عبادت، منّتی بزرگ است از جانب معبود بر بنده‌‎اش، که سعادت دنیا و آخرتِ او را در پی دارد.

امام صادق علیه‌السلام به یکی از فرزندانش فرمودند:

«إِیَّاکَ وَ اَلْکَسَلَ وَ اَلضَّجَرَ فَإِنَّهُمَا یَمْنَعَانِکَ مِنْ حَظِّکَ مِنَ اَلدُّنْیَا وَ اَلْآخِرَةِ.» (کافی، ج 5، ص 85)

از تنبلی و بی‌حوصلگی دوری کن؛ چرا که این دو خصلت، تو را از بهره دنیا و آخرتت باز می‌دارند.

عبادت و هر آنچه که عطر و رنگ الهی به خود گرفته، ماندگار است و انسان مؤمن و عاقل، همه همّ و غم و تلاش خود را در این امور بذل می‌دارد و هر آنچه بی‌توجهی و سستی است، خرج امور فانی و زودگذر می‌کند؛ چنانچه امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام در این رابطه می‎‌فرمایند:

«اَلْمُؤْمِنُ یَرْغَبُ فِیمَا یَبْقَی وَ یَزْهَدُ فِیمَا یَفْنَی.» (بحارالانوار، ج 75، ص 26)

رغبت و میل مؤمن، به امور ماندگار است و نسبت به امور فانی، بی‌میل است.

البته اگر چه رسیدن به این میل و رغبت، توفیقی از جانب خداوند متعال است، اما نقش تلاش و خواستن برای رسیدن به این توفیق را نمی‌توان نادیده گرفت. از ما تلاش و خواستن، از جانب خدا نیز توفیق لذّت در عبادت؛ چنانچه در حدیثی قدسی این‌گونه آمده است:

«إِذَا عَلِمْتُ أَنَّ اَلْغَالِبَ عَلَی عَبْدِیَ اَلاِشْتِغَالَ بِی نَقَلْتُ شَهْوَتَهُ فِی مَسْأَلَتِی وَ مُنَاجَاتِی فَإِذَا کَانَ عَبْدِی کَذَلِکَ فَأَرَادَ أَنْ یَسْهُوَ حُلْتُ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ أَنْ یَسْهُوَ أُولَئِکَ أَوْلِیَائِی حَقّاً أُولَئِکَ اَلْأَبْطَالُ حَقّاً أُولَئِکَ اَلَّذِینَ إِذَا أَرَدْتُ أَنْ أُهْلِکَ أَهْلَ اَلْأَرْضِ عُقُوبَةً زَوَیْتُهَا عَنْهُمْ مِنْ أَجْلِ أُولَئِکَ اَلْأَبْطَالِ.» (بحارالانوار، ج 90، ص 162)

اگر بدانم که یادِ من بر جان بنده‌ام چیره گشته، میل او را متوجه دعا و مناجات با خود می‌کنم؛ پس هنگامی که بنده‌ام چنین شد، هرگاه بخواهد دچار سهو و غفلت شود، مانع غفلتش می‌شوم؛ اینان، دوستان حقیقی من و قهرمانان واقعی هستند. ایشانند کسانی که اگر بخواهم به عقوبت، اهل روی زمین را هلاک گردانم، به خاطر این قهرمانان، عذاب را از آنان دور می‌‎نمایم.

در روایت شریفی از وجود مقدس حضرت امام مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف آمده است که می فرماید: «و فی إبنة رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لی أسوة حسنة» «دختر رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله (فاطمه زهرا علیها السّلام) برای من، اسوه و الگویی نیکو است».

در کتاب الغیبة شیخ طوسی رحمه اللّه، ، ضمن نقل مشاجره ابن ابی غانم قزوینی با برخی از شیعیان ، درباره جانشینی حضرت امام عسکری علیه السّلام، نقل شده وی به جانشینی برای حضرت امام عسکری، اعتقادی نداشت. لذا عدّه ای از شیعیان، به حضرت نامه ای می نویسند و در آن، مشاجره ای را که میان ابن ابی غانم و گروه شیعه ایجاد شده را نقل و چاره جویی می کنند.حضرت، در جواب نامه، بعد از دعا برای عافیت شیعیان از ضلالت و فتنه ها، و درخواست روح یقین و عاقبت به خیری آنان، نکاتی می فرماید از جمله: «فاطمه زهرا، دختر رسول خدا، برای من، در این مسئله، الگوی خوبی است.در این که حضرت چه گفتار یا رفتاری از حضرت زهرا علیها السّلام، را سرمشق خویش قرار داده، احتمال های مختلفی بیان شده است. که در این جا، به سه مورد از آن ها اشاره می شود:

۱- حضرت زهرا علیها السّلام، تا پایان عمر شریفشان، با هیچ حاکم ظالمی بیعت نکرد حضرت مهدی موعود عج ، هم بیعت هیچ سلطان ستمگری را بر گردن ندارد.

۲- شأن صدور این نامه این است که برخی از شیعیان، امامت ایشان را نپذیرفته اند. حضرت می فرمایند: «اگر می توانستم و مجاز بودم، آن چنان می کردم که حق بر شما کاملا آشکار شود به گونه ای که هیچ شکی برای شما باقی نماند، ولی مقتدای من حضرت زهرا علیها السّلام است. ایشان، با این که حق حکومت از حضرت علی علیه السّلام، سلب شد، ولی هیچ گاه برای بازگرداندن خلافت، از اسباب غیر عادی استفاده نکرد. من نیز از ایشان پیروی می کنم، و برای احقاق حق ام، در این دوران، راه های غیرعادی را نمی پیمایم.».

۳- حضرت در پاسخ نامه، فرموده است: «اگر علاقه و اشتیاق فراوان ما به هدایت و دست گیری از شما نبود، به سبب ظلم هایی که دیده ایم، از شما مردمان روی گردان بودیم.». حضرت، با اشاره به حضرت زهرا علیها السّلام، می خواهند بفرمایند، همان طوری که اذیت و آزاری که دشمنان نسبت به حضرت فاطمه علیها السّلام، روا داشتند، و سکوتی که مسلمانان پیشه کردند، هیچ کدام سبب نشد که ایشان از دعا برای مسلمانان دست بکشند، بلکه آن حضرت، دیگران را بر خود مقدم می داشت، من نیز این ظلم ها و انکارها را تحمّل می کنم و از دل سوزی و راهنمایی و دعا و... برای شما، چیزی فرو نمی گذارم.

فاطمه تنها یاور امام زمانش

در تاریخ آمده بنی اسرائیل، حضرت موسی علیه السلام را تنها گذاشتند، گفتند: تو و پروردگارت بروید و بجنگید؛ ما این‌جا نشسته‌ایم حضرت موسی فرمود: پروردگارا! من جز خودم و برادرم را در اختیار ندارم. بین ما و این جماعت نابکار جدایی افکن. خداوند متعال فرمود: آنها چهل سال در بیابان تیه سرگردان می شوند، و بر فاسقان اسفناک نباش....

مردم حضرت امیرالمومنین علی علیه‌السلام را تنها گذاشتند. علی ماند و فاطمه. گفتند: حق با شماست. بروید و بجنگید که اگر پیروز شدید به شما خواهیم پیوست. حضرت علی علیه‌السلام ، فاطمه علیهاالسلام را خانه به خانه همراه می‌طلبید. گفت: خدایا! جز خودم و فاطمه را در اختیار ندارم. فاطمه علیهاالسلام خدا را شاهد گرفت که از آن قوم غضبناک است. علی علیه‌السلام فرمود: خدایا! مرا از اینان بگیر. فاطمه علیهاالسلام فرمود: خدایا! وفاتم را برسان. و این چنین شد که: آرامش و اتحاد بر آنان حرام شد. در زمین سرگردان شدند. وادی تِیْه امت و غیبت امام معصوم آغاز شد و همچنان بشریت حیران و سرگردانند... تنها راه نجات بشریت از این حیرت و سرگردانی لبیک به پیام فاطمیه و بازگشت به سمت خیمه ی حجت خداست.

شناخت راه با فاطمه سلام الله علیها

به گواهی تاریخ همه از امیرالمومنین علی علیه السلام غافل نشده بودند.با فاطمه سلام الله علیها راه و حقیقت را پیدا کرده بودند. در دل شب آن‌گاه که مردمان، مردم غافل از فاطمه علیهاالسلام ، خفته بودند، هفت تن در جوار پیکر فاطمه علیهاالسلام بودند و نگاهشان به گام‌های علی علیه‌السلام ، بعدها هم همینان مزار فاطمه علیهاالسلام را می‌شناختند...امروز هم، همه امامشان را گم نکرده‌اند. با فاطمیه در سجاده‌های نیمه شب‌ها، در هیاهوی روزها، آن‌گاه که مسلمین، مسلمین غافل از امام، در بیابان‌های حیرت و گمراهی،‌ در بی‌خبری و غفلت سرگردانند، هستند کسانی که از امامشان دور نیستند.آنان که از فاطمیه غافل نیستند با فاطمه علیهاالسلام بوده و اینان کسانی اند که با امامشان‌اند، اگر چه در روزگار ظهور نباشند، روزگارشان را به حضور می‌گذرانند.اگر ظهور می خواهیم باید به احساس حضور برسیم امام زمان ارواحنافداه را حاضر ببینیم با نام فاطمه زهرا سلام الله علیها ذکر بگوئیم و به محبتش از گناه دوری کنیم و برای خشنودیش انفاق کنیم. یا فاطر بحق فاطمه عجل لولیک الفرج...

حضرت زهرا بهترین الگو در دفاع از ولایت

در واقع حضرت زهرا سلام الله علیها تجلی ۸ مقامی هستند که منتظران هر صبح در دعای عهد، طلب می کنند. در دعای عهد هر روز صبح می خوانیم: «اللّهمّ اجعلنی من انصاره و اعوانه»، «الذابین»، «الممتثلین» ، «المسارعین»، «المحامین»، «السابقین»، و «المستشهدین»

جلوه عملی این مقام ها در عالم، حضرت زهرا سلام الله علیها بوده اند که با همه وجود، یار و کمک رسان امام بودند و از امیرالمومنین علیه سلام حمایت و دفاع کردند. همه ی وجود، اراده و خواست خود را در این مسیر قرار می دهند که امام زمانم چه می خواهد و کوشیدند دغدغه امام زمان خود را برطرف کنند.

حضرت زهرا سلام الله علیها تنها نگفتند من عاشق امیرالمومنین علیه سلام و امام زمان خود هستم و دوست دارم یار ایشان باشم بلکه در این مسیر گام برداشتند، خواست و رضایت امام زمان ارواحنافداه را بر خواست نفس و اهل دنیا مقدم داشتند و اینگونه سرمشق برای تمام منتظران حجت خدا شده اند. پیام فاطمیه این است حتی اگر آسیب جسمی و روحی دیدی، فرزندت هم سقط و شهید شد و دستت را هم شکستند دست از امام زمانت نکش...

مهمترین دغدغه عزاداران فاطمی

یکی از زیبایی های ظهور منجی، فاطمه شناسی است، در ادعیه نام حضرت زهرا(سلام الله علیها) با عبارت "المجهولة قدرها و المخفیة قبرها" آمده است. به این معنی که حضرت فقط قبرشان مخفی نمانده است، بلکه حضرت زهرا(سلام الله علیها) تاکنون قدر و منزلتش هم شناخته نشده است و زیبایی ظهور این است که ایشان را به ما معرفی می کند و با رشد عقل و معنویت این ظرفیت در انسان ایجاد شود که حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را در حد امکان بشناسیم.
بنابراین مهمترین دغدغه عزاداران فاطمی در ایام فاطمیه، دعا برای ظهور باشد. زیرا مهمترین دغدغه امام زمان ارواحنافداه ظهور است و مهمترین دعا نیز دعا برای فرج است وقتی کسی سوگواری و عزاداری می کند، باید دغدغه اش ظهور باشد.

رزق ما در ایام فاطمیه

به راستی رزق ما در این ایام چیست؟ اقامه و شرکت در مجلس عزا که ارزش و جایگاه آن مافوق تصور و بیان است. حدیث کساء، که پیامبر رحمت شدیدترین قسم ها را فرمودند که هر حاجتمندی این حدیث را بخواند حاجتش برآورده می شود.حدیثی به ظاهر مختصر ولی اصول اعتقادی شیعه و خطبه ی فدکیه معجزه ی فاطمه ی زهرا سلام الله علیها. مگرمی شود محب و دوست دار حضرت زهراء سلام الله علیها بود ولی یکبار این خطبه را نخواند؟ امام صادق علیه سلام می فرماید: ما اهل بیت کودکانمان را امر به حفظ خطبه ی مادر می کنیم.

اهل مدینه خطبه ی حضرت زهرا سلام الله علیها راشنیدند ولی گوش نکردند و از آن غافل شدند.

ما نیز کلام حضرت را ندیده و غافلانه از آن گذر کردیم و نتیجه ی غفلت ما همان بلای مردمان اهل مدینه یعنی غربت حجت زمانمان شد.

در فاطمیه منتظران می آموزیم که:

وقتی دنیای مصیبت به تو روی می آورد و بین در و دیوار هستی،صدا بزنی یا مهدی...

مادر ما یاد می دهدکه برای دفاع از امام زمان خویش ، باید زخم بخوری ، باید پهلویت بشکند باید به حریم خانه ات بی احترامی کنند ، باید با تمام وجود، با شمشیر و بدون شمشیر به قیام برخیزی. باید به جایی برسی که بگویی ، من را بزنید و امام زمانم را نزنید...

زهرای مرضیه، آن روز در کوچه ها برای دفاع از امام زمانش آسیب دید و آماج تازیانه های دشمن قرار گرفت و به آن زخم شهید شد. اما پیش خدای خویش شرمنده نیست که چرا مظلومیت امام زمان خود رادید و غافل بود. فاطمیه یعنی تمام دین، و ثمره ی عبادت ها و معرفت ها باید به نصرت حجت خدا منتهی شود. امروز همه انسانهایی که منتظر امام زمان خویش هستند ، باید از فاطمه یاد بگیریم که چطور از امام زمان خویش دفاع کنیم و چطور خود را سپر کنیم.

حضرت امام صادق علیه السلام می فرمایند: «ما تکاملت النبوة لنبی حتی اقر بفضلها و معرفتها» نبوت در هیچ پیامبری کامل نشد مگر این که اقرار کرد به فضل و معرفت به حضرت زهرا سلام الله علیها. اگر کسی نبی و رسول مرسل و پیامبر اولوا العزمی شد به خاطر محبت و معرفت به فضایل حضرت زهرا سلام الله علیها بود پس اصل نبوت انبیاء فاطمه سلام الله علیها است...
اگر می خواهیم در مسیر انتظار به تکامل برسیم باید همان طریق انبیاء را در معرفت و اقرار به فضل فاطمه زهرا سلام الله علیها طی کنیم.فاطمه زهرا کسی که سیدالمرسلین خم می شدند و دست ایشان را می بوسیدند. اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام هر وقت حاجتی و مشکلی داشتند چند مرتبه می فرمودند: «یا فاطمة»... راه رسیدن به حاجت و برطرف شدن مشکل در سیره تمام اهل بیت علیهم السلام استغاثه و صدا زدن فاطمه زهرا سلام الله علیهاست و منتظر واقعی‌ حاجتش ظهور و مشکلش غیبت است.

ان الله یغضب لغضب فاطمه ویرضی لرضاها.. رضایت خداوند بر اذن ظهور در گرو رضایت حضرت زهراست... افسوس که اهل دنیا همان مردمان اهل مدینه اند و حضرت زهراء همچنان داغدار غربت حجت خدا....ناله و نفرین فاطمه ی زهرا سلام الله علیها،در کجا و به چه کسانی بود؟

آیا به اهل روم و بلاد کفر؟ آیا به کافران و بی نمازهای شیطان پرست؟ یا در مسجد و به قاریان قرآن ؟ مجاهدان جنگ های در رکاب پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله و پیشانی پینه بسته های در اثر کثرت نماز و سجده؟ تمام ناله، سخن و درس فاطمیه و زندگی بزرگ بانوی اسلام برای شیعیان دوران غیبت این است

که در این زمان حقیقتِ همه دین و احکام و قرآن، امام زمان ارواحنافداست، همه ی خوبی ها، امروز امام زمان است

ولی ما ، نماز می خوانیم اما از حقیقت نماز غافلیم. قرآن می خوانیم اما از حقیقت قرآن ناطق غافلیم...

فاطمیه فصل لبیک به ندای هل من ناصر ینصرنی حجت خدا وقیام برای رهایی از دوران غیبت است.

منابع:

الغیبة طوسی، ص ۲۸۶، ح ۲۴۵

احتجاج، ج ۲، ص ۲۷۹

بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۰، ح ۹

ویکی شیعه

دین شناسی از دیدگاه حضرت مهدی عج علی اصغر رضوانی، ص، ۲۵۲

تارنمای مسجد مقدس جمکران

پنج شنبه, 23 آبان 1404 19:38

هنگام فتنه چه کنیم؟

رسول خدا صلی الله علیه وآله:

إِذَا التَبَسَت عَلَیکُمُ الفِتَنُ کَقِطَعِ اللَّیلِ المُظلِمِ فَعَلَیکُم بِالقُرآنِ.

«هنگامی که فتنه‌ها، همچون پاره‌های شب تاریک، شما را فرا گرفت، بر شماست که به قرآن تمسک جویید.»

اصول کافی، ج ۲، ص ۴۵۹

پنج شنبه, 23 آبان 1404 19:37

جملات معجزه‌گر در تربیت فرزند

گاهی یک جمله ساده، می‌تواند ستون اعتماد یک کودک را بسازد یا ویران کند. کودکی که با عشق تغذیه شود، با امنیت رشد می‌کند.

یکی از مهم‌ترین جملات معجزه گر در تربیت فرزند، دوستت دارم می‌باشد.

این جمله می‌تواند شفابخش درد و رنج کودک و محرکی برای عمل براساس خواست و انتظار شما باشد.

فرزندان، معصومانه والدین خود را دوست دارند و به آن‌ها پناه می‌برند؛ لذا نباید آن‌ها را به این خاطر در معذوریت قرار داد که چون شما را دوست دارند، هر کاری برایتان انجام دهند.
هیچ وقت جمله دیگه دوستت ندارم را به فرزندتان نگویید.

چرا پیامبر در بخشیدن فدک به حضرت زهرا (س) کسی را شاهد نگرفتند؟ و آیا امام حسن و امام حسین (ع) نیز از جمله کسانی هستند که بر قضیه فدک شهادت دادند؟ در ادامه، پاسخ به این پرسش تقدیم شما مخاطبین گرامی می‌گردد.

پرسش:

۱. در قرآن سفارش شده است موقع معامله و یا ... دو یا سه نفر شاهد بگیرید و قرارتان را بنویسید؛ چرا پیامبر(ص) در مورد بخشیدن فدک شاهد نگرفتند و مکتوب نفرمودند تا حضرت فاطمه(س) مجبور نباشد در حکمیت فقط حضرت علی(ع) را به عنوان شاهد ببرد؟

۲. در برخی منابع آمده امام حسن و امام حسین(ع) و چند نفر دیگر را نیز به عنوان شهود آورده اند،

اولاً: آیا در آن زمان این دو بزرگوار در سن این بوده اند که شهادتشان مورد قبول باشد؟

ثانیاً: آیا این ۵ شاهد در زمان بخشیدن فدک به حضرت زهرا، کنار پیامبر بوده و این مسئله را دیده اند؟ یعنی بخشیدن فدک را به ایشان، با چشم خود دیده و از پیامبر اکرم(ص) شنیده اند؟

پاسخ اجمالی:

۱. حضرت زهرا (س) در جدال با خلیفه اول از طریق هدیه بودن، مطلوب خود را بیان می داشت و ادعای اول ایشان نیز این بود، و حتی امام علی(ع) و ام ایمن را نیز به عنوان شاهد آورد، ولی وقتی دید که هدیه بودن را آنها قبول نمی کنند مجبور شد از طریق ارث بودن خواست خود را ثابت کند.

حال با هدیه بودن فدک باید بگوییم که کسی در هدیه شاهد نمی گیرد و شاهد گرفتن عمل مرسومی در هدیه دادن نیست، تا پیامبر در حین هدیه دادن فدک این کار را بکند.

۲. در مورد شهادت امام حسن و امام حسین (ع) باید گفت که داستان فدک در زمان حضرت رسول (ص) بوده و امام حسن و امام حسین (ع) در آن زمان کودک بودند و نمی توانستند به عنوان شاهد در دادگاه حاضر شوند؛ لذا بیشتر کتاب های حدیثی از امام علی (ع) و ام ایمن به عنوان شاهدان حضرت زهرا نام برده اند. و از آن جا که در ایمان و صداقت این دو شکی نیست، می گوییم که آنها قطعا این مسئله را از پیامبر شنیده و شاهد بر هدیه دادن آن بوده اند.

پاسخ تفصیلی:

۱. فدک؛ یکی از دهکده ‏های آباد و حاصل خیز نزدیک خیبر است و تا مدینه ۱۴۰ کیلومتر فاصله دارد. در سال هفتم هجرت، قلعه ‏های خیبر یکی پس از دیگری فتح شد و قدرت مرکزی یهود درهم شکست. ساکنان فدک تسلیم گردیدند و در برابر پیامبر متعهد شدند نیمی از زمین ‏ها و باغ‏ های خود را به آن حضرت واگذار کنند و نیمی دیگر را برای خود نگه دارند. افزون بر این، آنها کشاورزی سهم پیامبر را هم به عهده گرفتند تا در برابرش مزدی دریافت کنند.[۱] این مطلب از مسلّمات شیعه و سنی است، به طوری که حتی خلیفۀ اول در ادعای گرفتن فدک از حضرت زهرا(س) این ادعا را نداشت که این سرزمین از آن پیامبر نیست، بلکه تنها ارث نبردن حضرت زهرا از ایشان را مطرح می کرد که در ادامه آن را بررسی می کنیم.

بعد از آن، آیۀ شریفۀ «و حقّ نزدیکان را بپرداز، و (همچنین حق) مستمند و وامانده در راه را! و هرگز اسراف و تبذیر مکن»،[۲] نازل شد. پیامبر بعد از این آیه، فدک را به حضرت زهرا داد.[۳] روایات بسیاری حتی از اهل سنت نیز در این زمینه وجود دارد که این بخشش را نشان می دهد.[۴] از این داستان و آیه روشن می شود که فدک به عنوان ارث به حضرت زهرا(س) نرسیده است، بلکه پیامبر فدک را به عنوان هدیه به حضرت زهرا(س) داده است.[۵]

حضرت زهرا(س) در گفت و گو با خلیفه اول در مورد فدک، از طریق هدیه بودن، مطلوب خود را بیان می داشت و ادعای اول ایشان نیز این بود، و حتی امام علی(ع) و ام ایمن را نیز به عنوان شاهد بر آن آورد، اما هدیه بودن فدک، توسط خلیفه اول رد شد و وقتی حضرت زهرا با مقابله آنان رو برو شد، تلاش کرد که ارثیه بودن فدک را به اثبات رساند، و این که اگر این زمین هدیه هم نبوده باشد، از طریق ارث به آن حضرت می رسد. در ارث بردن نیز گفت و گویی بین طرفین در گرفت و مخالفان تنها به حدیثی که خود ابوبکر ناقل آن بود (نحن معاشر الانبیاء لا نورّث)[۶] استناد می کردند و حضرت زهرا(س) نیز با استناد به آیات قرآنی اثبات کردند که انبیا نیز مانند همه مردم از خود ارث به جا می گذارند.

حال با هدیه بودن فدک باید گفت؛ کسی در هدیه شاهد نمی گیرد و شاهد گرفتن عمل مرسومی در هدیه دادن نیست تا پیامبر در حین هدیه دادن فدک این کار را بکند. بر فرض اگر پیامبر(ص) شاهدی بر این هدیه دادن نیز می گرفت، احتمالاً هیچ ثمرۀ عملی نیز بر این شاهدها بار نمی شد؛ زیرا بسیاری از وقایع بوده که پیامبر اکرم(ص)، مردم بسیاری را شاهد گرفت ولی مردم بعد از ایشان آنها را خواسته و یا ناخواسته فراموش می کردند. مهم ترین این وقایع، داستان غدیر[۷] بود که هزاران نفر آن را دیدند ولی کمتر کسی بدان پایبند ماند.

به علاوه، فدک در دست حضرت زهرا بود و بر طبق قاعدۀ ید که از قواعد فقهی و حقوقی است، باید حکم کرد که این زمین از آن او است، مگر این که خلاف آن ثابت شود و کسی که علیه آن اعتراض دارد باید شاهد بیاورد.[۸] بنابر این، نباید محکمه خلیفۀ اول از حضرت زهرا شاهد می خواستند. به همین جهت امیر المومنین نیز در طی گفت و گویی این را به خلیفه اول گوشزد می کند و می گوید که به غیر حکم خداوند، درمورد ایشان قضاوت شده است.[۹]

۲. در قضیه فدک، مخالفان حضرت مدعی بوده اند و به حسب قوانین فقهی و حقوقی، مدعی باید بر ادعای خود دلیل اقامه کند و بر حضرت زهرا(س) تنها قسم خوردن بود.[۱۰]

اما در مورد شاهد بودن امام حسن و امام حسین(ع) توجه به این نکته لازم است که داستان فدک در زمان حضرت رسول اکرم(ص) بوده است و امام حسن و امام حسین(ع) در آن زمان کودک بوده اند. شهادت این دو امام اگرچه کودک بوده باشند نیز برای ما مورد اطمینان و قابل قبول است، اما طبیعی بوده که مخالفان آن حضرت اثری بر شاهد بودن این دو کودک ندهند و این دو نمی توانستند به سیر عادی شاهد در این قضیه به حساب آیند. لذا بیشتر منابع حدیثی از امام علی(ع) و اُمّ أیمَن به عنوان شاهدان حضرت زهرا نام برده اند.[۱۱] و از آن جا که در ایمان و صداقت این دو شکی نیست،[۱۲] پس آنها قطعاً این مسئله را از پیامبر شنیده و شاهد بر هدیه دادن آن بوده اند؛ در روایات نیز آمده که خلیفه اول از ام ایمن پیرامون مشاهده این موضوع سؤال کرده و ام ایمن پاسخ داده که این را مشاهده کرده است.[۱۳]

پی نوشت ها:

[۱]. برگرفته از نمایه «برگرداندن فدک به فرزندان حضرت علی (ع) در زمان خلافت او»، سؤال ۳۴۲۵.

[۲]. «وَ آتِ ذَا الْقُرْبی‏ حَقَّهُ وَ الْمِسْکینَ وَ ابْنَ السَّبیلِ وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذیراً»؛ اسراء، ۲۶.

[۳]. قمی علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج ۲، ص ۱۵۵، دار الکتاب، قم، چاپ چهارم، ۱۳۶۷ ش.

[۴]. ر.ک: حسکانی، عبید الله بن احمد، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، تحقیق: محمودی، محمد باقر، ج ۱، ص ۴۳۸- ۴۴۵، سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۴۱۱ ق.

[۵]. ر.ک: نمایه «استدلالات قرآنی فاطمه زهرا(س) برای اثبات مالکیت فدک»، سؤال ۲۴۷۳۸.

[۶]. طبری آملی صغیر، محمد بن جریر بن رستم، دلائل الإمامة، ص ۱۱۸، بعثت، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.

[۷]. ر.ک: نمایه «غدیر و عدم اعتراض صحابه به خلافت ابوبکر»، سؤال ۱۵۲۶.

[۸]. نجفی، محمد حسن (صاحی جواهر)، مجمع الرسائل، ج ۴، ص ۶۵، موسسه صاحب الزمان، مشهد، ۱۴۱۵ ق.

[۹]. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، ج ۲۷، ص ۲۹۳، مؤسسة آل البیت (ع)، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ ق.

[۱۰]. این قاعده کلی بوده که در فقه و حقوق جاری است: «البینه علی المدعی و الیمین علی المدعی علیه( المنکر)»؛ ثقة الاسلام کلینی، الکافی، ج ۷، ص ۳۶۱، دار الکتب الإسلامیة تهران، ۱۳۶۵ ش؛ صدوق، علل الشرائع، ج ۲، ص ۵۴۱، مکتبة الداوری، قم، بی تا.

[۱۱]. الکافی، ج ۱، ص ۵۴۳؛ مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج ۶، ص ۲۶۸، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ دوم، ۱۴۰۴ ق.

[۱۲]. صداقت و عدالت امام علی (ع) توسط آیات و روایات بسیاری به اثبات رسیده است، ام ایمن نیز بنابر گفته پیامبر از اهل بهشت است؛ علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج ۱۷، ص ۳۷۹، مؤسسة الوفاء، بیروت، ۱۴۰۴ق.

[۱۳]. مفید، محمد بن محمد، الإختصاص، ص ۱۸۳، الموتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ ق.

منبع: اسلام کوئست

مینای سالم از دندان‌ها در برابر عوامل محرک محافظت و از حساسیت جلوگیری می‌کند، در حالی که آسیب آن می‌تواند منجر به پوسیدگی دندان و بیماری‌های دهان شود.

ماکسیم لاپوخین، دندانپزشک روس تأکید می‌کند که پیروی از برخی قوانین ساده به تقویت مینای دندان و حفظ سلامت آن کمک می‌کند. او بر اهمیت مسواک زدن دو بار در روز، شستشو پس از غذا و استفاده از نخ دندان یا دستگاه شستشو تأکید کرد.

این پزشک توضیح داد که معاینات پیشگیرانه دو بار در سال برای تشخیص زودهنگام پوسیدگی و ارزیابی وضعیت مینای دندان ضروری است. محصولات فلوراید، مانند محلول‌ها یا ژل‌های معدنی‌کننده، نیز می‌توانند مورد استفاده قرار گیرند، اما باید احتیاط کرد تا از استفاده بیش از حد برای جلوگیری از سمیت جلوگیری شود.

لاپوخین بر اهمیت رژیم غذایی در حفظ استحکام مینای دندان و جلوگیری از از دست دادن کلسیم و فلوراید تأکید کرد. او توضیح داد که میوه‌ها و سبزیجات جامد مانند هویج، سیب، گلابی، خیار و چغندر به از بین بردن جرم دندان، تحریک گردش خون در لثه‌ها و افزایش تولید بزاق که یک محافظ طبیعی برای مینای دندان است، کمک می‌کنند. او همچنین خوردن سبزیجات سرشار از کلسیم و اسید فولیک، میوه‌های سرشار از ویتامین‌ها و مواد معدنی، آجیل، شیر و لبنیات، غذا‌های دریایی، تخم مرغ و عسل را برای ارتقای سلامت دندان توصیه کرد.

این پزشک در مورد تیره شدن مینای دندان ناشی از مصرف غذا‌های حاوی رنگ، به ویژه اگر بدن کمبود کلسیم و فلوراید داشته باشد، هشدار داد. او خاطرنشان کرد که لکه‌های دندان شامل آب توت، شراب، قهوه و سس سویا هستند و مسواک نزدن خطر پوسیدگی و تغییر رنگ را افزایش می‌دهد.

او همچنین خاطرنشان کرد که مینای دندان می‌تواند توسط بریس، سفید کردن یا تعویض پرکردگی آسیب ببیند. بنابراین، توصیه می‌شود در این دوره از خوردن غذا‌های جامد و رنگی و همچنین تغییرات ناگهانی دما مانند نوشیدن قهوه داغ با بستنی خودداری کنید.