emamian

emamian

ماموستا ملااحمد شیخی اظهار داشت: بی گمان محبت و عشق مردم اهل سنت به اهل بیت علیهم السلام به ویژه امام حسین (ع) به مانند شیعیان است و این امام برای همه ما الگوی دینداری و ایثار و جهاد فی سبیل الله است.
 
امام جمعه شهرستان ثلاث باباجانی گفت: با این وجود برخی افراد از روی بی خردی و عدم بصیرت می خواهند که نه تنها نهضت عاشورا را در قالب یک زمان خاص محدود کنند، بلکه تلاش دارند که نوه رسول خدا (ص) و قیامش را تنها مختص به اهل تشیع بدانند که این یک اشتباه بزرگ است و اینان دشمنان وحدت مسلمین  هستند که از این طرز فکر نادرست بهره می برند.
 
وی گفت: حرکت امام حسین (ع) علیه دستگاه ظلم و جور، حرکتی جهانی است و مرزهای اسلام را درنوردیده است، بنابراین مکتب عاشورا تنها متعلق به اهل تشیع و اهل سنت نیست، بلکه متعلق به همه آزادیخواهان جهان است.
 
ماموستا شیخی در ادامه سخنان خود عنوان کرد: بی گمان اگر اهل سنت محبت اهل بیت علیهم السلام را در دل نداشتند هرگز در مناجات و نماز «اللهم صل علی محمد و آل محمد» را نمی گفتند.
 
امام جمعه شهرستان ثلاث باباجانی گفت: رسول اکرم (ص) درباره اهل بیت خویش می فرمایند: «اگر کسی مرا دوست داشته باشد ولی با اهل بیت من دشمن باشد، این معنا ندارد چون اهل بیت رسول الله مثل من هستند»، بنابراین با توجه به این حدیث هر کسی حضرت محمد (ص) را رسول و نبی خود می داند بی شک به اهل بیت ایشان هم ارادات خواهد داشت.
 
این عالم اهل سنت با اشاره به اینکه جریان های مختلفی به دنبال ایجاد تحریف در مذاهب اسلامی هستند، تأکید کرد: از یک سو شاهد شیعه انگلیسی و از سوی دیگر شاهد سنی آمریکایی در جهان اسلام هستیم، که این دو ساخته اتاق فکر استعمار پیر؛ انگلیس است، بنابراین هرگونه تندروی در دین خروجی‌ای جز وهابیت، داعش، القاعده و... ندارد.

پنج شنبه, 13 مرداد 1401 08:02

جلوه های نماز در قیام عاشورا

قال الله تعالی: «الَّذِینَ إِن مَّکنَّاهُمْ فیِ الْأَرْضِ أَقَامُواْ الصَّلَوةَ»[۱]

 

مقدمه

در مقابله با بحران ها و حوادث سخت زندگی، نماز و عبادت خالصانه، بهترین پشتیبان و پناهگاه تمام انسان های پاک و انبیای بزرگ الهی در طول تاریخ بوده است. خداوند متعال در قرآن کریم نماز را پناهگاه مطمئن انسان معرفی کرده و فرموده است: «وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَکَبیرَةٌ إِلاَّ عَلَی الْخاشِعین؛[۲] از صبر و نماز (در حوادث سخت و کارهای مهم) یاری جویید (و از دریای بیکران قدرت الهی نیرو بگیرید) و این کار جز برای خاشعان، سنگین است».

خفتگان را خبر از زمزمه مرغ سحر؟

 

حَیَوان را خبر از عالم انسانی نیست

شب مردان خدا روز جهان افروز است

 

روشنان را به حقیقت شب ظلمانی نیست[۳]

 

 

 

 

 

 

از این رو نماز در سیره امام حسین(علیه السلام)، همواره مهم ترین تکیه گاه شمرده می شد. این شیوه برگرفته از روش پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و مولای متقیان حضرت علی(علیه السلام) بود که در قیام عاشورا به اوج خود رسید و نماز، مهم ترین پشتوانه حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) و یاران باوفایش در این قیام جاویدان شد.

امام سجاد(علیه السلام) درباره نمازهای امام حسین(علیه السلام) فرمود: «کَانَ‏ یُصَلِّی‏ فِی‏ الْیَوْمِ‏ وَ اللَّیْلَةِ أَلْفَ‏ رَکْعَةٍ؛[۴] پدرم در هر شبانه روز هزار رکعت نماز می خواند». امام حسین(علیه السلام) در تفسیر آیه شریفه «الَّذِینَ إِن مَّکنَّاهُمْ فیِ الْأَرْضِ أَقَامُواْ الصَّلَوةَ؛[۵] یاران خدا همان کسانی هستند که هر گاه در زمین به آن ها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا می دارند»، فرمود: «این آیه درباره ما اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) است».[۶]

همان گونه که در زیارت وارث پس از توصیف مقامات عالی امام حسین(علیه السلام) به این جمله می رسیم: «أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ وَ آتَیتَ الزَّکاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ وَ أَطَعْتَ اللَّهَ حَتَّی أَتَاک الْیقِین‏؛[۷] من شهادت می دهم که تو نماز را اقامه کردی و زکات را پرداختی و امر به معروف و نهی از منکر نمودی و تا آخرین لحظه زندگی، در اطاعت خدا بودی». حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) در مناجاتش چنین نجوا می کند: «اللَّهُمَّ مَنْ أَوَی إِلَی‏ مَأْویً‏ فَأَنْتَ مَأْوَای وَ مَنْ لَجَأَ إِلَی مَلْجَإٍ فَأَنْتَ مَلْجَئِی؛[۸]خدایا هر که جای گرفت به جایگاهی، پس تویی جایگاه من و هر که پناه گرفت به پناهگاهی، پس تویی پناهگاه من».

 

جلوه های نماز در قیام عاشورا

قیام عاشورا سرشار از جلوه هایی از نماز است که در این بخش به برخی از آن ها اشاره می شود.

 

۱. آغاز قیام با خواندن نماز در مسجد

پس از آنکه امام حسین(علیه السلام) با ولید در مدینه بیعت نکرد، در نیمه شب ۲۸ رجب سال ۶۰ هجری به مسجدالنبی آمد، نماز خواند و با قبر رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) خداحافظی کرد. پس از نماز در حال سجده به خواب رفت و پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در عالم خواب، او را به سینه چسباند و میان دو چشم آن حضرت را بوسید و به او فرمود: «پدرم به فدای تو! ... برای تو در بهشت درجه ای است که به آن نائل نمی شوی، مگر با شهادت».[۹]

سپس امام(علیه السلام) به مکه آمد، مسجدالحرام را پایگاه خود قرار داد و پس از نماز در مسجد به سخنرانی و آگاهی بخشیدن به مردم پرداخت. اساساً قیام های الهی همه از مسجد و اماکن مقدس آغاز می شود؛ هم چنانکه حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز حرکت الهی خود را در عصر ظهور از مسجدالحرام شروع می کند.

احمد بن اعثم کوفی، از تاریخ نگاران قرن سوم هجری می نویسد:

چون امام حسین(علیه السلام) به مکه رسید، مردم خوشحال شدند. امام(علیه السلام) بعد از استقرار و در چهار ماهی (شعبان، رمضان، شوال، ذی القعده و چند روز از ذی الحجه) که در مکه بود، مؤذنی معین کرد که در اوقات نماز با صدای بلند اذان می گفت و مردم جمع می شدند و پس از اقامه نماز، به سخنان و روشنگری های امام حسین(علیه السلام) در موضوعات روز، به ویژه درباره عدم بیعت با یزید و اهداف و فلسفه قیام عاشورا گوش فرا می دادند.[۱۰]

هنگامی که امام(علیه السلام) در مکه بودند، دو نفر به نام های «هانی بن هانی سبیعی» و «سعید بن عبداللَّه حنفی» از کوفه رهسپار مکه شدند و نامه ای را که آخرین نامه کوفیان به امام حسین(علیه السلام) بود، به آن حضرت تقدیم کردند. امام حسین(علیه السلام) به آورندگان نامه هانی و سعید فرمود: «به من خبر دهید که چه اشخاصی در نوشتن این نامه با شما همدست بوده اند؟». آن ها جواب دادند: «ای فرزند رسول خدا! افرادی مانند شبث بن ربعی، حجّار بن ابجر، یزید بن حارث، یزید بن رویم، عروة بن قیس، عمرو بن حجاج و محمد بن عمیر بن عطارد (که هر کدام از سران قوم هستند) با ما همدست بودند». در این هنگام امام حسین(علیه السلام) برخاست و در کنار کعبه دو رکعت نماز در بین رکن و مقام (بین حجر الاسود و مقام ابراهیم(علیه السلام)) خواند و از خداوند طلب خیر کرد. سپس پسرعمویش، مسلم بن عقیل را به حضور طلبید تا او را روانه کوفه کند.[۱۱] مسلم بن عقیل نیز بعد از دریافت فرمان امام(علیه السلام)، راه جهاد و شهادت را در پیش گرفت و به عنوان سفیر قیام عاشورا، ارتباط با خداوند و اقامه نماز را زیربنای حرکتش قرار داد. او ابتدا مخفیانه به مدینه رفت و مرقد مطهر نبوی را زیارت کرد و در مسجد النبی دو رکعت نماز خواند. آن گاه مخفیانه با بستگانش وداع کرد و شبانه راه عراق را در پیش گرفت و با عزم و اراده ای راسخ، به سوی هدف بلند خویش شتافت.[۱۲]

 

۲. تنظیم برنامه ها با اوقات نماز

حضرت اباعبدالله(علیه السلام) پس از حرکت به سوی کوفه، برنامه هایش را در هر منزل و مقامی با اوقات نماز تنظیم و سخنانش را بعد از نماز بیان می کرد.

در منزل شراف که حرّ بن یزید ریاحی راه را برامام (علیه السلام) بسته بود، هنگام نماز ظهر شد و آن حضرت(علیه السلام) دستور داد حجاج بن مسروق اذان بگوید. وقتی هنگام گفتن اقامه و خواندن نماز شد، امام حسین(علیه السلام) لباس پوشید، نعلین بر پا کرد و برای خواندن نماز از خیمه بیرون آمد. حمد و ثنای خداوند را به جا آورد و رهنمود های لازم را به سپاه حرّ بیان فرمود. همه آنان در مقابل سخنان بر حق امام(علیه السلام) خاموش شدند و کسی از آنان سخن نگفت. امام(علیه السلام) از حر پرسید: «آیا می خواهی تو هم با همراهان خود نماز بخوانی؟». عرض کرد: «نه، بلکه شما نماز بخوان و ما نیز پشت سر شما نماز می خوانیم». نماز به امامت امام حسین(علیه السلام) خوانده شد.

چون هنگام نماز عصر شد، امام حسین(علیه السلام) دستور داد همه آماده رفتن شوند. همراهان‏ حضرت آماده حرکت شدند. سپس امام(علیه السلام) به منادی خود دستور داد برای نماز عصر بانگ سر دهد و اقامه نماز گفته شد. امام حسین(علیه السلام) پیش آمد، ایستاد و نماز عصر خواند و چون سلام داد، به سوی آن مردم برگشت و حمد و ثنای خدای را به جا آورد و سخنرانی دیگری ایراد فرمود.[۱۳]

 

۳. یک شب مهلت برای عشق به نماز

عمر سعد در عصر روز تاسوعا فرمان حمله داد. حضرت ابوالفضل(علیه السلام) از سوی امام حسین(علیه السلام) مأمور شد تا از دشمن برای شب عاشورا مهلت بگیرد. حضرت اباعبدالله(علیه السلام) انگیزه خویش را از تأخیر انداختن جنگ چنین بیان می فرماید:

یا عَبّاسْ! اِرکبْ بِنَفْسی اَنْتَ یا اَخی... اِرْجِعْ اِلَیهِمْ فَاِنْ اِسْتَطَعْتَ اَنْ تُؤَخِّرَهُمْ اِلی غُدْوَةٍ وَتَدْفَعَهُمْ عَنَّا الْعَشیةَ؛ لَعَلَّنا نُصَلّی لِرَبِّنا الَلَّیلَةَ وَنَدْعُوهُ وَنَسْتَغْفِرُهُ. فَهُوَ یعْلَمُ اَنّی کنْتُ اُحِبُّ الصَّلوةَ لَهُ وَ تِلاوَةَ کتابِهِ وَ کثْرَةَ الدُّعاءِ وَالاِسْتِغْفارِ؛[۱۴] برادرم عباس! جانم به فدایت، سوار شو... به سوی آنان برو و اگر توانستی جنگ را تا صبح فردا به تأخیر انداز و امشب آنان را از ما دور کن. شاید ما بتوانیم امشب در پیشگاه پروردگارمان به نماز و دعا و استغفار بپردازیم. او خوب می داند که من پیوسته نماز برای او و تلاوت قرآنش و بسیار دعا کردن و طلب آمرزش خواستن از درگاهش را همواره دوست می دارم.

بگذشت ز هر چه داشت حتی سر و جان

 

اما ز نماز خویش هرگز نگذشت [۱۵]

 

 

 

 

امام حسین(علیه السلام) چنان عشقی به نماز و ذکر و دعا دارد که می خواهد شبی را از دشمن مهلت بگیرد و به راز و نیایش و نماز بپردازد و این در حالی است که با صلابت تمام در مقابل خواسته های نامشروع دشمن ایستاد و مقاومت می کند.

از کربلای مقدس، می آید آوای مردی

 

آوای نورانی او «انی احب الصلوه» است[۱۶]

 

 

 

 

شیعه امام حسین(علیه السلام) نیز باید همانند مولایش عاشق نماز و تلاوت قرآن کریم باشد و زندگی خود را در پرتو عشق به این امور معنوی جهت دهد.

 

۴. نماز صبح عاشورا

هنگامی که امام حسین(علیه السلام) نماز صبح را در روز عاشورا به جا آورد، پس از حمد و سپاس خداوند به یاران نمازگزارش فرمود: «خداوند به شهید شدن شما در این روز اذن داده است و بر شماست صبر و شکیبایی».[۱۷] حضرت در این گفتار حکیمانه دو نکته را تذکر می دهد؛ اول اصل شهادت که به امر پروردگار است و دوم پایداری و استقامت در برابر دشمن که هر دو نکته با نماز ارتباط مستقیم دارد؛ زیرا روح استقامت و پایداری در جهاد باید از همان نماز و ارتباط با پروردگار به دست بیاید و از عبادت و معنویت نیرو بگیرد: «وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلوة».[۱۸]

پس از نماز صبح عاشورا، وقتی امام(علیه السلام) در مقابل خویش موجی خروشان از دشمنان خیانتکار را دید؛ دست ها را به سوی آسمان بلند کرد و با توکل خالصانه به خداوند چنین دعا نمود: «اَللَّهُمَّ اَنْتَ ثِقَتی فی کُلِّ کَرْبٍ، وَ رَجائی فی کُلِّ شِدَّةٍ؛[۱۹] خدایا! تو در هر غم و اندوه پناهگاه و در هر پیشامد ناگوار مایه امید منی».

 

۵. نماز ظهر عاشورا

در زمین کربلا در روز عاشورا حسین(علیه السلام)

 

زیر تیغ و تیر دشمن خواند بی پروا نماز[۲۰]

 

 

 

 

اوج شکوه نماز در حماسه کربلا، برگزاری نماز ظهر عاشوراست. در ظهر عاشورا ابوثمامه صیداوی به حضور حضرت آمد و در اوج جنگ با دشمن عرضه داشت: «یا اباعبداللَّه! فدایت شوم، گرچه این مردم با حملات و هجوم های پی در پی خود به تو نزدیک شده و می خواهند تو را به شهادت برسانند، اما به خدا سوگند! تا مرا نکشته اند؛ نمی توانند به تو آسیبی برسانند. دوست دارم در حالی به ملاقات پروردگارم بشتابم که این آخرین نمازم را هم به امامت شما خوانده باشم». امام(علیه السلام) با شنیدن سخنان ابوثمامه به آسمان نگاه کرد و فرمود: «ذَکرْتَ الصَّلوةَ جَعَلَک اللَّهُ مِنَ الْمُصَّلین الذَّاکرینَ، نَعَمْ هذا اَوَّلُ ‏وَقْتِها؛[۲۱] نماز را یاد کردی، خداوند متعال تو را از نمازگزارانی که به یاد خدا هستند، قرار دهد. بلی، الان اول وقت نماز است».

جهد کن بر نماز اول وقت

 

این پیام شهید عاشوراست[۲۲]

 

 

 

 

سپس فرمود: «لحظاتی از دشمن آتش بس بخواهید»، ولی هنگامی که دشمن آتش بس موقتی را نپذیرفت؛ سالار شهیدان(علیه السلام) در مقابل باران تیر دشمن به نماز ایستاد.

در هر نفسش سوز و گداز است حسین(علیه السلام)

 

سرچشمه هر راز و نیاز است حسین(علیه السلام)

می خواند نماز آخرین را در خون

 

یعنی که فدایی نماز است حسین(علیه السلام)[۲۳]

 

 

 

 

 

 

 

نماز، ستون دین و یادآور حضور خدا در تمام لحظات زندگی انسان است. خواندن نماز بر هر مسلمانی واجب و در اسلام نسبت به آن بسیار سفارش شده است. ادای نماز در اول وقت، یکی از نکته ها در مراتب و محافظت از نماز است. پیشوایان دینی و ائمه اطهار(علیهم السلام) همواره بر خواندن نماز اول وقت تأکید داشته اند؛ چنانکه امام صادق(علیه السلام) فرموده است: «شیعه ما را هنگام وقت نماز بشناسید (امتحان کنید) که چگونه از آن محافظت می کند».[۲۴]

شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس همانند شهدای کربلا، به نماز اول وقت اهمیت می داند و بر آن پایبند بودند و این، درسی برای همگان به ویژه جوانان است که به نماز اول وقت اهمیت بدهند. برادر قَدَمی، از همرزمان و همکاران شهید سید مرتضی آوینی می گوید:

در ایامی که شبانه روز برای تدوین و مونتاژ در صدا و سیما بودیم، به محض اینکه وقت نماز می رسید و همین که قرآن شروع می شد؛ سید قلم را زمین می گذاشت، لباس را می پوشید و بچه ها را صدا می کرد: «حرکت کنید که وقت نماز است». سپس به طرف مسجد بلال حرکت می کرد. سید همیشه از اولین کسانی بود که وارد مسجد می شد.[۲۵]

 

امیر دلاور، سردار دربندی، از هم رزمان شهید بزرگوار علی صیاد شیرازی می گوید:

در آسمان کردستان و سوار بر هلی کوپتر بودیم. دیدم ایشان مدام به ساعت شان نگاه می کند. علت را پرسیدم، گفت: «موقع نماز است». همان لحظه به خلبان اشاره کرد که همین جا فرود بیاید تا نماز را در اول وقت بخوانیم. خلبان گفت: «این منطقه زیاد امن نیست، اگر صلاح بدانید تا مقصد صبر کنیم». شهید صیاد گفت: «اشکالی ندارد، ما باید همین جا نماز را بخوانیم». هلی کوپتر نشست. با آب قمقمه ای که داشت، وضو گرفتیم و همگی نماز ظهر را به امامت ایشان اقامه کردیم.[۲۶]

 

۶. پاسداران نماز ظهر عاشورا

برای اقامه نماز ظهر عاشورا، فدائیانی در مقابل حضرت ایستادند تا از حضرت در برابر باران تیرهایی که از سوی دشمن می آمد، محافظت و پاسداری کنند و نماز ظهر عاشورا با آرامش برگزار شود.

یکی از این فدائیان زهیر بن قین بجلی، از شخصیت های برجسته کوفه بود که روز عاشورا افتخار یافت در رکاب امام حسین(علیه السلام) به شهادت برسد. وی در میدان های جنگ، دلاوری های بسیاری نشان داده بود. ابتدا نیز هوادار جناح عثمان بود، اما توفیق یافت که نیک فرجام و از شهدای عالی مقام کربلا شود.[۲۷] در زیارت ناحیه مقدسه درباره او آمده است: «السَّلَامُ عَلَی زُهَیْرِ بْنِ الْقَیْنِ الْبَجَلِیِّ؛ ‏[۲۸]سلام به زهیر فرزند قین بجلی».

 

یکی دیگر از این فدائیان، سعید بن عبدالله حنفی بود. او از ایمانی راسخ و شجاعتی فراوان برخوردار، و از هواداران‏ سرسخت اهل بیت(علیهم السلام) بود. همچنین از فرستادگانی بود که نامه های کوفیان را خدمت امام حسین(علیه السلام) آورده بود. وی که از انقلابیون پر شور کوفه به حساب می آمد، در نهضت مسلم بن عقیل نیز فعال بود، نامه مسلم را به مکه رساند و از مکه همراه امام(علیه السلام) به کوفه آمد تا در روز حماسه بزرگ‏ عاشورا جانش را فدای رهبرش کند.[۲۹] امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در زیارت ناحیه مقدسه به وی این گونه سلام داده است: «السَّلَامُ عَلَی سَعِیدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَنَفِی».‏[۳۰]

سعید تیرهای دشمن را با دست، صورت و سینه اش دفع می کرد. هنگامی که نماز امام(علیه السلام) به پایان رسید، او با بدنی خونین به زمین افتاد[۳۱] و در حالی که نفس های آخر را می کشید، چشمانش را گشود و با تبسمی ملیح به سیمای امام حسین(علیه السلام) نگریست و عرض کرد: «اَوَفَیتُ یابْنَ رَسُولِ اللَّه؟؛ ای پسر رسول خدا! آیا من به عهد خود وفا کردم؟». سرور آزادگان، از جان نثاری و فداکاری سعید تقدیر نمود و با لحنی رضایت آمیز فرمود: «نَعَمْ، اَنْتَ اَمامی فِی الْجَنَّةِ؛[۳۲] بلی، تو در بهشت پیشاپیش من خواهی بود».

 

عمرو بن قرظه یکی دیگر از این فدائیان است. ایشان نیز که به همراه سعید بن عبدالله نگهبانی از امام(علیه السلام) را به عهده گرفته و در این راه چندین چوبه تیر به سر و سینه اش رسیده و به شدت مجروح شده بود؛ همزمان با سعید بر زمین افتاد و همانند جمله های سعید را گفت و به امام(صلی الله علیه و آله و سلم) عرض کرد: «یابن رسول اللَّه اَوَفَیتُ؟». امام حسین(علیه السلام) فرمود: «نَعَمْ، أَنْتَ أَمَامِی فِی اَلْجَنَّةِ فَاقْرَأْ رَسُولَ اَللَّهِ عَنِّی اَلسَّلاَمَ وَ أَعْلِمْهُ أَنِّی فِی اَلْأَثَرِ؛ آری، تو جلوتر از من در بهشت هستی؛ سلام مرا به رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) برسان و به آن حضرت عرض کن که من نیز به دنبال تو خواهم آمد».[۳۳] امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در زیارت ناحیه مقدسه به وی نیز این گونه سلام داده است: «السَّلَامُ‏ عَلَی‏ عَمْرِو بْنِ‏ قَرَظَةَ الْأَنْصَارِی».‏[۳۴]

تیرها بر تنم فرود آیید

 

تا امامم نماز بگزارد[۳۵]

 

 

 

 

یکی از پیام های عاشورا، نماز خواندن در بد ترین شرایط جنگی است؛ یعنی سختی ها و مشکلات مانع این فریضه گرانسنگ نمی شود. شهدای دفاع مقدس این پیام عاشورا را به خوبی دریافت کردند؛ از این رو در ایام جنگ و اسارت اهمیت بسیاری به نماز می دادند.

مرحوم ابوترابی(ره) می گوید:

مسئله نماز و عشق به آن، در نهاد انسان ها نهفته است. خوب به یاد دارم اولین مرتبه ای که نماز در اسارت برای ما جلوه خاصی پیدا کرد، بعد از هفت یا هشت روز سرگردانی بود که ما را از این طرف به آن طرف می کشاندند و سرانجام به وزارت دفاع منتقل شدیم. اولین اسیری که به اتاق ما فرستاده شد، سروان خلبان اسماعیل بیگی بود. وقتی ایشان با دست شکسته به محیط سراسر رعب و وحشت زندان هل داده شد، دیدم با همان دست شکسته به نماز ایستاد و با شوق عجیبی به راز و نیاز با پروردگارش پرداخت.[۳۶]

 

۷. نماز بی نظیر

 

آیت الله شیخ جعفر شوشتری می نویسد:

آخرین نماز امام حسین(علیه السلام)، تکبیرة الاحرام ، قیام ، قرائت ، رکوع ، سجود، تشهد و سلام ویژه ای داشت . این نماز در تاریخ اسلام نظیر ندارد. تکبیر آن را با فرو افتادن از ذوالجناح سر داد و قیام را به هنگام هجوم دشمن به خیام حرم ، و قنوتش دعایی بود که در آن حال می خواند: «اللَّهُمَ‏ مُتَعَالِی الْمَکانِ‏ ...».‏[۳۷] رکوع آن، زمانی بود که تیری به قلب مقدسش اصابت کرد و حضرت مجبور شد قامت خم کند تا آن را از پشت سر بیرون بیاورد، و آخرین سجده خونین امام(علیه السلام) بر پیشانی نبود؛ بلکه وقتی نیزه صالح بن وهب مزنی بر پهلوی آن حضرت اصابت کرد و امام(علیه السلام) گونه راست روی تربت گرم نهاد و این ذکر از سوز دل بر زبان داشت: «بسمَ اللهِ و بِاللهِ» و تشهد و سلامش با خروج و عروج روح بلند ملکوتی اش به شاخسار جنان همراه بود، ولی دیگر خود نتوانست سر از سجده بردارد و تا دشمن سر مقدس آن حضرت را به اوج سنان و نیزه بالا برد که آن حضرت، با تلاوت آیات سوره کهف به تعقیب نماز پرداخت.[۳۸]

 

فهرست منابع

 

کتب

۱. ابن طاووس، علی بن موسی، فلاح السائل و نجاح المسائل، قم: بوستان کتاب، ۱۴۰۶ق.

۲. _________________، اللهوف علی قتلی الطفوف، تهران: نشر جهان، ۱۳۴۸ش.

۳. _________________، مهج الدعوات و منهج العبادات، قم: نشر دار الذخائر، ۱۴۱۱ق.

۴. ابومخنف، لوط بن یحیی، مقتل ابومحنف، قم: کتابخانه آیة الله النجفی المرعشی، ۱۳۹۸ق.

۵. امین عاملی، سید محسن، لواعج الاشجان، قم: نشر بصیرتی، ۱۳۷۱ش.

۶. بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران: مؤسسة البعثه، ۱۴۱۶ق.

۷. بحرانی، عبدالله، العوالم: الإمام الحسین(علیه السلام)، تحقیق مدرسه امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، چاپ اول، قم: مدرسه امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، ۱۳۶۵ش.

۸. خادمی، سیف الله، نیایش سرخ، تهران: ستاد اقامه نماز و احیای زکات، ۱۳۷۸ش.

۹. سعدی شیرازی، مصلح بن عبدالله، کلیات سعدی، تصحیح و تعلیق محمدعلی فروغی، تهران: امیرکبیر، ۱۳۹۴ش.

۱۰. شوشتری، جعفر، الخصائص الحسینیة، قم: نشر انوار الهدی، ۱۴۲۵ق.

۱۱. صدوق، محمد بن علی، الخصال ، تصحیح: علی اکبر غفاری، چاپ اول، قم‏: جامعه مدرسین‏، ‏۱۳۶۲ش.‏

۱۲. _______________، من لایحضره الفقیه، بیروت: مؤسسه الاعلمی، ۱۴۱۳ق.

۱۳. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، بیروت: نشر اعلمی، ۱۴۰۳ق.

۱۴. طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، بیروت: مؤسسة فقه الشیعة، ۱۴۱۱ق.

۱۵. کوفی، احمد بن اعثم، کتاب الفتوح، بیروت: دار الاضواء، [بی تا].

۱۶. مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت: موسسه الوفا، ۱۴۰۳ق.

۱۷. محمدی اشتهاردی، محمد، غم نامه کربلا، تهران: نشر مطهر، ۱۳۷۷ش.

۱۸. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، قم: نشر معروف، ۱۳۸۰ش.

۱۹. المشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، قم: نشر القیوم، ۱۴۱۹ق.

۲۰. مفید، محمد بن محمد، إلارشاد، قم: کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.

۲۱. نجمی، محمدصادق، سخنان حسین بن علی(علیه السلام) از مدینه تا کربلا، قم: نشر اسلامی، ۱۳۷۶ش.

 

پایگاه ها

۱. پایگاه خبری تحلیلی شهدای ایران، «خاطره ای جالب از شهید آوینی درباره نماز اول وقت»، ۲۹/۱۰/۱۳۹۳، کد خبر: ۶۳۳۸۳.

۲. خبرگزاری بین المللی قرآن، «جلوه اخلاق نبوی(صلی الله علیه و آله و سلم) در رفتار شهیدان»، ۲۵/۱۰/۱۳۹۲، کد خبر: ۱۳۵۹۴۸۵.

۳. قنوت (مرکز تخصصی نماز)، «خاطره نمازی از شهید ابوترابی»، ۱۲/۰۳/۱۴۰۱، کد خبر: ۳۲۲۰.

 

پی نوشت ها:

[۱]. حج: ۴۱.

[۲]. بقره: ۴۵.

[۳]. مصلح بن عبدالله سعدی، کلیات سعدی، قصیده شماره ۷.

[۴]. علی بن موسی ابن‌طاووس، فلاح السائل، ص ۲۶۹.

[۵]. حج: ۴۱.

[۶]. سید هاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج ‏۳، ص ۸۹۲.

[۷]. محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج ۹۸، ص ۳۶۰.

[۸]. علی بن موسی ابن‌طاووس، مهج الدعوات و منهج العبادات، ص ۴۹. ‏

[۹]. محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج ۴۴، ص ۳۱۲.

[۱۰]. احمد بن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج ۵، ص ۲۵.

[۱۱]. علی بن موسی ابن‌طاووس، اللهوف علی قتلی الطفوف، ص ۳۷.

[۱۲]. عبداﷲ بحرانی، العوالم: الامام الحسین(علیه السلام)، ج ۷، ص ۱۸۴.

[۱۳]. محمد بن محمد مفید، الإرشاد، ج ‏۲، ص ۷۹.

[۱۴]. لوط بن یحیی ابومخنف، مقتل ابومحنف، ص ۱۰۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ طبری، ج ۴، ص ۳۱۵.

[۱۵]. سیف‌الله خادمی، نیایش سرخ، ص ۵۵.

[۱۶]. صالح محمدی امین.

[۱۷]. محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج ‏۴۵، ص ۸۶.

[۱۸]. محمدصادق نجمی، سخنان حسین بن علی(علیه السلام) از مدینه تا کربلا، ص ۱۵۸.

[۱۹]. محمد بن محمد مفید، الإرشاد، ج ‏۲، ص ۹۶.

[۲۰]. سید محمود مرتضوی نائینی (ناظر).

[۲۱]. سید محسن امین عاملی، لواعج الاشجان، ص ۱۵۵.

[۲۲]. سید حجت‌الله آزاده.

[۲۳]. محمود تاری (یاسر).

[۲۴]. محمد بن علی صدوق، الخصال، ج ۱، ص ۱۰۳.

[۲۵]. پایگاه خبری تحلیلی شهدای ایران، «خاطره‌ای جالب از شهید آوینی درباره نماز اول وقت»، ۲۹/۱۰/۱۳۹۳، کد خبر: ۶۳۳۸۳.

http://shohadayeiran.com/fa/news/۶۳۳۸۳

[۲۶]. خبرگزاری بین‌المللی قرآن، «جلوه اخلاق نبوی(صلی الله علیه و آله و سلم) در رفتار شهیدان»، ۲۵/۱۰/۱۳۹۲، کد خبر: ۱۳۵۹۴۸۵.

https://iqna.ir/fa/news/۱۳۵۹۴۸۵

[۲۷]. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۷۱.

[۲۸]. محمد بن جعفر المشهدی، المزار الکبیر، ص ۴۹۳.

[۲۹]. جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، ص ۲۵۵.

[۳۰]. محمد بن جعفر المشهدی، المزار الکبیر، ص ۴۹۳.

[۳۱]. همان، ص ۱۵۶.

[۳۲]. محمدصادق نجمی، سخنان حسین بن علی(علیه السلام) از مدینه تا کربلا، ص ۲۰۲.

[۳۳]. محمد محمدی اشتهاردی، غم‌نامه کربلا، ص ۱۳۲.

[۳۴]. محمد بن جعفر المشهدی، المزار الکبیر، ص ۴۹۳.

[۳۵]. جعفر رسول‌زاده.

[۳۶]. قنوت (مرکز تخصصی نماز)، «خاطره نمازی از شهید ابوترابی»، ۱۲/۰۳/۱۴۰۱، کد خبر: ۳۲۲۰.

https://qunoot.net/App/reads.item.php?showid=۳۲۲۰

[۳۷]. محمد بن حسن طوسی، مصباح المتهجد، ج ‏۲، ص ۸۲۸.

[۳۸]. جعفر شوشتری، الخصائص الحسینیة، ص ۵۶ و ۵۷.

 

یکی از ساده‌ترین ورزش‌ها است که تمامی افراد در تمامی ساعات و بدون هیچ هزینه‌ای می‌توانند آن را انجام دهند و از فواید آن بی‌نصیب نباشند، بنابراین انجام پیاده روی می‌تواند فواید بسیاری برای افراد داشته باشد و نباید از آن غافل شد.

وزن

یک ساعت پیاده روی در روز می‌تواند از افزایش وزن جلوگیری یا به کاهش آن کمک کند.

قلب

۳۰ تا ۶۰ دقیقه پیاده روی در روز می‌تواند به طور چشمگیر از خطر ابتلا به بیماری قلبی عروقی کاهش دهد.

استخوان

۴ ساعت پیاده روی در هفته، ۴۳ درصد از خطر شکستگی لگن در سالمندان کم می‌کند.

دیابت

۳۰۰ گام بلند روزانه، ۲۹ درصد خطر ابتلا به دیابت را کاهش می‌دهد.

مغز

۲ ساعت پیاده روی در هفته، ۳۰ درصد از خطر سکته مغزی کاهش می‌دهد.

حافظه

۴۰ دقیقه ۳ روز در هفته پیاده روی، نگه دارنده فعالیت‌های مغز در ارتباط با حافظه و تصمیم گیری است.

خلق و خو

۳۰ دقیقه پیاده روی در روز ۳۶ درصد از علایم افسردگی کاهش می‌دهد.

طول عمر

۷۵ دقیقه پیاده روی سریع در هفته می‌تواند تقریبا موجب ۲ سال طول عمر شود.

آخوند «عبدالجلیل فرهمند» با تسلیت ایام شهادت امام حسین (ع) و 72 تن از یاران باوفایش بر همه مسلمانان جهان، اظهار کرد: کسانی که می خواستند به خداوند نزدیک شوند و درصدد کسب رضایت الهی بودند امام حسین (ع) را یاری اش کردند و مُهر مقبولیت گرفتند و کسانی که از گروه امام حسین (ع) جدا شدند مُهر مردودیت بر سینه آنان زده شد.

به گفته وی؛ این واقعه افرادی را به سمت سید و سالار شهدای کربلا جذب کرد که در نتیجه از زمره شهدای کربلا شدند و کسانی که برگشتند در زمره پشیمانان عالم قرار گرفتند.

این کارشناس ارشد اصول فقه با بیان اینکه حادثه کربلا اسفناک ترین ظلمی بود که بر یاران رسول الله (ص) و اهل بیت علیهم السلام وارد شد، تصریح کرد: کسانی که این ظلم بزرگ را در حق نوه رسول الله (ص) روا داشتند نمی توان به آنها انسان گفت؛ زیرا آسمان به خاطر

این ظلم بزرگ که بر خاندان پیامبر گذشت سخت به گریه درآمد.

وی افزود: در زمان حیات رسول اکرم (ص) وقتی که آن حضرت به همراه جبرئیل (ع) از مکانی عبور می کردند سؤال کردند که اینجا کجاست؟ جبرئیل گفت: اینجا جایی است که جگرگوشه شما به شهادت می رسند، آن حضرت از آنجا گذشت و خاکش را به تبرک با خودش آورد.

به گفته وی؛ پیامبر بزرگوار اسلام (ص) وصیت کرده بود که در بین شما دو چیز گرانبها (قرآن و اهل بیت) را به امانت می گذارم به آنها چنگ بزنید و از آنها متفرق نشوید، کسانی که از این وصیت ایشان سرباز زدند از امت اسلام نیستند.

آخوند فرهمند، هدف از قیام امام حسین (ع) را احیای سیره و سنت پاک جدش دانست و گفت: جگرگوشه پیامبر اسلام (ص) با یارانش به سمت کوفه حرکت کرد تا وحدانیت و اسلامیتی را که از جدش به ارث رسیده بود احیا کند و در این راه در روز عاشورا به شهادت رسید.

وی ادامه داد: در روز عاشورا قلب همه مسلمانان شیعه و سنی به خاطر شهادت نوه رسول الله (ص) در آن روز بزرگ به تپش در می آید.

به گفته وی؛ ضرورت دارد تاریخ را بر خودمان مرور کنیم و در ماه محرم، این ایام پر معنویت، کمی بر درون خودمان نظر کنیم تا در همه مراحل زندگی از امام حسین (ع)، درس عبرت، مردانگی و احیای ارزش های دینی و قرآنی بگیریم.

عبدالرحمن بن عبدالعزیز السدیس، از برداشته شدن موانع حفاظتی در اطراف کعبه که بیش از دو سال پیش به عنوان اقدامی پیشگیرانه برای مقابله با ویروس کرونا قرار داده شده بود، خبرداد.

عبدالرحمن السدیس با اعلام این خبر گفت:این تصمیم بیانگر توجه رهبران عربستان به زائران مسجدالحرام و آسان کردن مناسک و عبات‌های آنها در فضایی معنوی و اطمینان بخش به ویژه با افزایش تعداد زائران هم زمان با آغاز موسم عمره است.

گفتنی است، ریاست حرمین شریفین روز سه شنبه اول ژوئیه سال 2020 برای نخستین بار بنا بر دستور مرکز ملی پیشگیری از ویروس کرونا ضمن قرار دادن موانع اطراف خانه کعبه، لمس کعبه و حجرالاسود و بوسیدن آن را ممنوع اعلام کرد.

شیخ خلیل افرا رییس هئیت افتاء اهل سنت استان بوشهر قیام اباعبدالله(ع) را درسی آموزنده برای امت اسلامی دانست و اظهار داشت: حادثه ی کربلا از وقایع بزرگ تاریخ اسلام است که دارای مفاهیم والا مقام و پر ارزش می باشد.

عضو شورای برنامه ریزی مدارس علوم دینی اهل سنت، افزود: با گذشت چندین قرن با فرارسیدن ایام محرم خاطره ی اندوه بار شهادت مظلومانه حضرت حسین(ع) ویاران باوفایش در اذهان میلیون ها انسان مومن وآزاده تداعی می شود.

وی ادامه داد: در واقع موج عواطف واحساسات ایمانی در سینه هایشان به تلاطم می افتد واز این رو نباید داستان حادثه ی کربلا وشهادت حضرت حسین را مساله ی ساده ای تصور کرد وبه سادگی از آن گذشت.

امام جمعه موقت شهر کنگان، عنوان کرد: داستان کربلا نهضت فرزند رسول الله است که برای خدا قیام می کند وانسانیت را به نهضتی فرا می خواند که اساس آن آزادی وعدالت وشرافت است.

وی اضافه کرد: ایشان می‌خواهد مردم از ظلم و جور حاکمان زمان رهایی یابند وعدل وقسط ، برادری وبرابری در همه جا گسترش یابد وبرای تحقق این آرمان والای الهی با عشق و ایمان با کمال شجاعت قدم برمی‌دارد ودر نهایت باشهادت وجود باارزش خویش، به همگان درس آزادگی وعزت می آموزد.

وی در پایان تاکید کرد: لذا بجاست که این حرکت انقلابی وتاریخی که عزت، شهامت، شجاعت، عدالت، قسط و برابری به ما می آموزد را مورد مطالعه قرار دهیم.
 

چهارشنبه, 12 مرداد 1401 10:55

پادشاه گیاهان دارویی را بشناسید

از فرآورده های این گیاه ،قطره ای به نام هایپیران تولید می شود ودارای خواص ضد افسردگی وضد میگرن می باشد.

 درطب سنتی از این گیاه به عنوان نرم کننده پوست ،تسکین دهنده سرفه،بیماری های عصبی ،تشنج(هیستری)،بیماری های ریوی،قابض ،ضعف اعصاب و افسردگی استفاده میشود.

ولی امروزه بیشتر در تهیه داروهای ضدافسردگی و بی خوابی کاربرد دارد .

همچنین به صورت پماد نیز در ضدعفونی کردن زخم ها ،سوختگی وگرفتگی عضلات از آن استفاده می شود.

علف راعی یا علف جای  به عنوان علف هرز می روید علت نام گذاری آن هم احتمالا به این علت است.

این گیاه به ویژه برای کاهش نوسانات خُلقی ناشی از یائسگی موثراست.

براساس گزارشات ،هوفاریقون باعث تون (کشش ) رحم درحیوانات شده است به طور کلی مصرف هوفاریقون برای زنان باردار توصیه نمی شود.

این سفر دو روزه قطعا دربردارنده شرایطی جدید برای دو کشور خواهد بود، شرایطی که می تواند همچنین ایجاد کننده همکاری های جدید در سطح منطقه ای باشد.

هر دو کشور در شرایط تحریم های غرب و اروپا قرار دارند و این تحریم ها به نوعی پیوند دهنده سطح تعاملات اقتصادی تهران-مسکو گردیده است. روسیه به دلیل شرایط تحریم و تحولات جدید منطقه ای، از همکاری های اقتصادی با غرب و اروپا قطع امید و نگاهی جدید به شرق برای انجام مبادلات اقتصادی و پیوندهای همکاری در خصوص فروش انرژی را آغاز نموده است. از دیگر عوامل نزدیکی مسکو به تهران می‌توان به مذاکرات برجام اشاره کرد، رویدادی که با به جریان افتادن آن و لغو تحریم های اعمال شده توسط غرب و اروپا دریچه ای جدید در سطح همکاری های منطقه ای و فرامنطقه ای تهران گشوده خواهد شد.

سفر لاوروف به تهران را می‌توان با توجه به موارد ذکر شده در جهت رفتار دیپلماتیک برای ارتقای سطح همکاری های تهران- مسکو مورد ارزیابی قرار داد. بنابراین اهمیت این سفر را در چند جهت می‌توان مورد بررسی قرار داد:

  • نخست، در بعد منطقه‌ای که مشخصا بعد ازبحراناوکراین شاهد تلاش‌های غرب و اروپا درخاورمیانههستیم که درصدد هستند موازنه تهدید در خاورمیانه را مطابق منافع حداکثری خود آرایش دهند. اهمیت این دیدار را می‌توان در پایان دادن هر چه سریعتر جنگ روسیه و اوکراین و آمادگی تهران در یافتن راه حل دیپلماتیک برای این مناقشه دانست. همچنین باید به این نکته توجه داشت که اقدامات تحریک آمیز ایالات متحده و ناتو عامل شکل دادن به این درگیری ها بوده است و توافق بر عدم گسترش نفوذ ناتو در هر نقطه از جهان از جمله در غرب آسیا از جمله اهداف راهبردی تهران- مسکو در دیدار مذکور می باشد.
  • دوم، سفر دو روزه لاوروف را باید در امتداد سفر سه هفته پیش او بهعربستانوبحرینو دیدارهایی که مشخصا بابن سلمانو فیصل به فرحان داشت تحلیل کنیم و همچنین باید در امتداد سفر دو هفته پیش لاوروف بهترکیهبدانیم.
  • سوم، سفر وزیر خارجه روسیه به ایران ملاحظاتی در بعد دو جانبه را هم در بر می‌گیرد. اصلی‌ترین آن به نظر می‌رسد گفتگو برای انعقاد قرارداد همکاری بلند مدت بین مسکو و تهران باشد؛ وزیر امور خارجه روسیه نیز با اشاره به ابعاد همکاری های دوجانبه از جمله مسائل اقتصادی، بر آمادگی و علاقه کشورش برای ارتقای همکاری مسکو با تهران در سطح راهبردی تاکید کرد. همچنین وزیر امور خارجه روسیه بر اهمیت عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای، بر حمایت کشورش از گسترش نقش ایران در سازمان‌های منطقه‌ای و بین‌المللی تاکید کردو. از دیگر مواردی که به ارتقای سطح همکاری های تهران-مسکو اهمیت ویژه ای می‌دهد، اهمیت همکاری کشورهای همسایه در دریای خزر بر لزوم جلوگیری از افزایش حضور نظامی خارجی در منطقه به ویژه در سواحل ایران است. در ادامه این موضوع می‌توان به چشم انداز تقویت تجارت، تسریع در اجرای پروژه های مشترک اقتصادی، تسهیل سرمایه گذاری دوجانبه و همکاری با یکدیگر برای مبارزه موثر با تحریم ها به ویژه در منطقه اشاره کرد.
  • چهارم، احیایبرجام،سوریهو وضعیتطالباندرافغانستاناز دیگر مواردمذاکراتدر این سفر لاوروف بوده است.
  • نکته پایانی، به دلیل بحران اوکراین روابط روسیه و آمریکا بسیار آشفته شده است؛جمهوری اسلامیتنها کشوری است که بیش از چهار دهه مشخصا روابط خودش با واشنگتن را در مفهوم دشمنی تعریف کرده است؛ پس عملا همگرایی و همکاری های منطقه ای با جمهوری اسلامی ایران بار دیگر می‌تواند عاملی در پیوند منافع مشترک مسکو- تهران باشد و اتفاقا این موضوعی است بین روسیه و چین رقابت ایجاد کرده است. با توجه به آخرین تحولات اوکراین برخی کشورهای غربی از اوکراین برای پیشبرد سیاست یکجانبه گرایی خود سوء استفاده کرده اند و هدف آنها تضعیف روسیه است. روسیه و ایران - دو کشوری که مشمول تحریم‌های غرب و اروپا هستند در خصوص مبادله منابع نفت و گاز و همچنین ایجاد یک مرکز لجستیکی می‌توانند اقدامات موثری را در جهت ارتقای سطح همکاری راهبردی انجام دهند. این در حالی است که مسکو تحریم های غرب را به دلیل جنگ در اوکراین به چالش کشیده است، تهران در تلاش است تا اقتصاد خود را به دلیل تحریم های ایالات متحده که پس از خروج واشنگتن از توافق هسته ای تهران در ماه می 2018 مجدداً اعمال شد، حفظ کند.

نویسنده: معصومه محمدی، تحلیلگر مسائل روسیه

دبیرکل حزب الله لبنان با توجه به شرایط این کشور در سایه تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا، محاصره اقتصادی را نوعی جنگ دانست و گفت که و صبر و مقابله در برابر این جنگ، جهاد است.

سید حسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان دیشب در پنجمین شب از ماه محرم الحرام در یک محفل عاشورایی اعلام کرد که «محاصره اقتصادی جنگ است و مقابله در برابر این جنگ نیز مقابله جهادی نام دارد».

وی با بیان اینکه دشمن وارد جنگ متنوعی شده است و باید با شکل‌های متنوع با این جنگ‌ها مقابله کرد، افزود: به غیر از جبهه نظامی دو جبهه بزرگ برای ما وجود دارد «جبهه اقتصادی، معیشتی» و «جبهه رسانه‌ای، سیاسی» و دشمن در هر جبهه‌ای شکست بخورد، به سراغ جبهه بعدی می‌رود.

وی در ادامه به پیروزی حزب الله در برابر رژیم اشغالگر در جنگ 33 روزه اشاره کرد و افزود: «جنگ 33 روزه سخت‌ترین جنگی بود که حزب الله آن را تجربه کرد. این جنگ در شرایط اختلافات داخلی صورت گرفت، ولی ما به خداوند توکل کردیم و او نیز ما را یاری کرد».

سید نصرالله تأکید کرد، «تا زمانی که سناریویی آمریکایی-اسرائیلی در منطقه وجود داشته باشد، ما در تمام سطوح اعم از نظامی، امنیتی، فرهنگی و اجتماعی با آن مقابله خواهیم کرد و این نبرد باز است».

وی تصریح کرد: «در زمان کنونی ما، آمریکا و اسرائیل بزرگترین مصداق شیطان هستند. آمریکا و رژیم صهیونیستی، شیطان زمانه هستند و مبارزه مقاومت با آنها همچنان ادامه خواهد داشت».

دبیرکل حزب الله در بخش دیگری از سخنانش به آمریکا و رژیم اسرائیل در خصوص پرونده ترسیم مرزهای دریایی اولتیماتوم داده است و گفت: «آنها باید به بازی زمان توجه داشته باشند. به پرونده مذاکرات مرزی فرصت محدودی می‌دهیم تا ببینیم چه می‌شود».

وی ادامه داد: «میانجیگر آمریکایی می‌بایست، ظرف چند روز آینده رهبران لبنان را از پاسخ درباره موضوع ترسیم مرزهای ساحلی مطلع کند. دبیرکل حزب الله اضافه کرد که او (هوکشتاین) می‌داند فرصت زیادی ندارد».

دبیرکل حزب الله به وعده و وعید پوچ سفیر آمریکا درباره انتقال گاز از مصر و انتقال برق از اردن از خاک سوریه اشاره کرد و گفت که «اکنون یک سال از این وعده و وعیدها گذشت ولی هیچ اتفاقی نیفتاده است و در نهایت هم از طریق دستگاه‌های تبلیغاتی خود علیه حزب الله جنگ روانی به راه انداخته و مقاومت را مسئول عدم تحقق این وعده‌های توخالی خواندند».

وی افزود: «ما نزد جمهوری اسلامی ایران جایگاه محترمی داریم که بعد از جنگ 33 روزه با بازسازی و کمک در کنار ما ایستاده بود؛ آن هم در زمانی که عده‌ای به دلیل نرسیدن کمک‌ها به ما روی شکست ما، گرسنگی ما و بلند نشدن ما از زیر آوار، حساب باز کرده بودند».

سید نصرالله در پایان گفت: «ما پیشنهاد دادیم که برای استخراج سوخت با ایران صحبت کنیم و منتظر پاسخ رسمی دولت لبنان برای مطرح کردن موضوع با ایرانی‌ها هستیم، اما برخی این موضوع را رد کردند زیرا سوخت از ایران می‌آید و آنها می‌دانند که ما این توانایی را داریم؛ چرا که ما پیش ولی فقیه و رهبری جمهوری اسلامی ایران آقا و محترم هستیم، ولی شما نزد آمریکا و عربستان بنده و برده».

چهارشنبه, 12 مرداد 1401 10:11

هفت راهکار برای اینکه گناه نکنیم

پرهیزنامه ای از گناه است که به قلم سید حسین اسحاقی نگاشته شده و سرفصل های مختلف این کتاب در شماره های گوناگون تقدیم نگاه شما عزیزان خواهد شد.

 

* ادامه راه‌های جلوگیری از گناه و روش‌های درمان آن

 

۱۴. دوری از هواپرستی

 

هواپرستی، سرچشمه گناهان است و آدمی را از جاده ایمان بیرون می‌برد. قرآن کریم می‌فرماید:

{فَلا یَصُدَّنَّکَ عَنْها مَنْ لا یُؤْمِنُ بِها وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَتَرْدی‏} (طه: ۱۶)

تو را از ایمان به قیامت باز ندارد، آن که به آن ایمان ندارد و پیرو هوای خویش است.

 

{وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَواهُ بِغَیْرِ هُدیً مِنَ اللَّه‏} (قصص: ۵۰)

چه کسی گمراه‏تر از آن کس که از هوای نفس خویش پیروی می‏کند و هدایت الهی نیافته است.

 

پیامبر گرامی اسلام (صلّی الله علیه وآله وسلّم) هواپرستی را گونه‌ای از بت‌پرستی می‏شمارد و می‏فرماید:

ما تَحْتَ ظِلِّ السَّماء مِنْ اِلهٍ یُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللهِ اَعْظَمُ عِنْدَ اللهِ مِنْ هَوی مُتَّبعٍ.(۱)

در زیر آسمان، نزد خدا هیچ بتی بزرگ‌تر از هوا و هوس که از آن پیروی کنند، وجود ندارد.

 

حضرت علی (علیه السلام) نیز در گفتار زیبایی، هواپرستی را نکوهش می‌فرماید:

إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَیْکُمُ اثْنَانِ اتِّبَاعُ الْهَوَی وَطُولُ الأَمَلِ فَأَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَی فَیَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَأَمَّا طُولُ الأَمَلِ ‏فَیُنْسِی الآخِرَةَ.(۲)

خطرناک‌ترین پرت‌گاهی که بر سر راه سعادت شما قرار گرفته، هوا پرستی و آرزوهای دور و دراز است، چرا که پیروی از هوا شما را از حق باز می‏دارد و آرزوهای دراز آخرت را به دست فراموشی می‏سپارد.

 

پی‌آمدهای هواپرستی به اندازه‌ای شوم و دردناک است که می‌تواند دست‌آورد همه عمر انسان و حسنات و اعمال صالحش را به باد دهد.

 

امام صادق (علیه السلام) در سفارش نیکویی می‌فرماید:

لا تَدَعِ النَّفْسَ وَهَوَاهَا فَإِنَّ هَوَاهَا فِی رَدَاهَا وَتَرْکُ النَّفْسِ وَمَا تَهْوَی داءُها وَکَفُّ النَّفْسِ عَمَّا تَهْوَی دَوَاهَا.(۳)

نفس را با هوا و هوس‌ها رها مکن؛ چرا که هوای نفس سبب مرگ نفس است و آزاد گذاردن نفس در برابر امیال، درد آن است و بازداشتن آن از هوا و هوس‌هایش دوای آن است.

 

انسان هر اندازه که پیرو خواسته‌های نفسانی باشد به همان اندازه، از نیروی عقل و اراده فاصله می‌گیرد. آدمی به دلیل افراط در هواپرستی، سست اراده و بی‌اختیار می‌شود و همه فضایل انسانی را از دست می‌دهد.

 

سرچشمه همه گناهان از دید اسلام، پیروی بی‌چون و چرا از هوای نفس است و پرهیزگار کسی است که از دام هوا و هوس برهد. پیامبر اعظم، هوس‌گریزان را از شجاعان امت خویش می‌شمارد: «اَشجَعُ النّاسِ مَن غَلَبَ هواهُ» (۴)؛ «شجاع‌ترین مردم کسی است که برخواسته‌های نفسانی چیره شود».

 

۱۵. شیطان گریزی

 

خداوند به همه افراد بشر هشدار می‌دهد که مراقب فریب‌های شیطان باشند:

{یا بَنی‏ آدَمَ لا یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطانُ کَما أَخْرَجَ أَبَوَیْکُمْ مِنَ الْجَنَّةِ یَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما} (اعراف: ۲۷)

ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد؛ چنان‌که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد و لباس آنان را از اندامشان درآورد.

 

آدمی باید از چنین دشمن خطرناکی، کناره‌گیری کند و به سفارش امام علی (علیه السلام) در خطبه قاصعه گوش فرا دهد:

ای بندگان خدا! از این دشمن خدا بر حذر باشید! مبادا شما را به بیماری خویش [کبر و غرور] مبتلا سازد و با ندای خود شما را به حرکت درآورد و به وسیله لشکریان سواره و پیاده‌اش شما را جلب کند به جان خودم سوگند! او تیری خطرناک برای شکار کردن شما به چله کمان گذاشته و آن را با قدرت و شدت تا سر حد توانایی کشیده و از نزدیک‌ترین مکان شما را هدف قرار داده است و هم او گفته [است]: پروردگارا! به سبب آنکه مرا بیرون کرده‌ای، زرق و برق زندگی را در چشم آنها جلوه می‌دهم و همه آنها را اغوا می‌کنم.(۵)

 

شیطان، دشمنی است که از هر سو به انسان‌ها حمله می‌آورد؛ زیرا خودش می‌گوید:

{ثُمَّ لَآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَیْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِم‏} (اعراف: ۱۷)

من از هر سو به سراغ فرزندان آدم می‌روم؛ از پیش رو، از پشت سر، از سمت راست و از سمت چپ.

 

اگرچه خداوند شیطان را در وسوسه‌گری آزاد گذاشته، انسان را در برابر او بی‌دفاع نگذاشته، بلکه او را نیز نیروی عقل و خرد بخشیده و فطرت پاکی را برای رفتن به سوی کمال عطا کرده است. همچنین فرشتگان را که الهام‌کنندگان نیکی‌هایند، به کمک انسان‌هایی فرستاده است که می‌خواهند از وسوسه‌های شیطان برکنار بمانند:

{إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَة} (فصلت: ۳۰)

آنها که می‌گویند پروردگار ما خداوند یکتاست و سپس استقامت به خرج می‌دهند، فرشتگان بر آنها نازل می‌شوند.

 

۱۶. خویشتن‌داری

 

نفس آدمی، اژدهایی خطرناک است که هرگاه فرصتی یابد، به ستم و تجاوز دست می‌زند: {إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی‏}؛ « بی‌شک نفس به بدی امر می‌کند، مگر آنکه خدا رحم کند. » (یوسف: ۵۳)

خویشتن‌داری، گونه‌ای از مراقبت درونی است که افراد بر پایه آن، بدون نظارت یا ضبط و مهار بیرونی وظایف خویش را اجرا و از رفتارهای ناهنجار دوری می‌کنند. انسان در این‌گونه از نظارت، همواره با توجه به درستی اعمال و رفتار خود، پیش از اینکه دیگران عملکردش را ارزیابی کنند، خود به ارزیابی آنها می‌پردازد.

خداوند بزرگ در این‌باره می‌فرماید:

ای کسانی که ایمان آورده‌اید، تقوا پیشه کنید و مراقب خویش باشید که چه چیزی پیش می‌فرستید. تقوای الهی پیشه کنید و بدانید که خدا از همه کارهای شما آگاه است.(۶)

 

ضبط و مهار خود، همه گستره زندگی انسان خدامحور را در برمی‌گیرد. انسان خداجو، در همه حال (کار و تلاش، تفریح و استراحت و مطالعه)، رفتار خود را می‌پاید و همواره در چارچوب قانون‌های الهی به ادای تکالیفش می‌پردازد:

{تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ یُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها وَ ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظیم‏} (نساء: ۱۳)

اینها احکام الهی است و هر کسی از خدا و پیامبر او پیروی کند، [خداوند] وی را به باغ‌هایی وارد می‌سازد که از زیر آنها، نهرها، روان است در آن جاودانند و این، همان کام‌یابی بزرگ است.

 

گذشتن از حدود الهی، به راستی بزرگ‌ترین ستم انسان بر خود اوست؛ چنان‌که خداوند می‌فرماید:

{وَ مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَه‏} (طلاق: ۱)

هر کس پا را از احکام الهی فراتر نهد، به یقین به خود ستم کرده است.

 

{وَ مَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَتَعَدَّ حُدُودَهُ یُدْخِلْهُ ناراً خالِداً فیها وَ لَهُ عَذابٌ مُهین‏} (نساء: ۱۴)

هرکس خدا و پیامبر را نافرمانی و از احکام الهی تجاوز کند، [خداوند] وی را در آتشی وارد می‌کند که همواره در آن خواهد بود و برای او عذابی خفت‌آور است.

 

البته ایمان و یقین به خدا، مؤمنان را به ضبط و مهار رفتارشان و دوری از هرگونه لغزش و گناه وامی‌دارد. آنان از سویی بر این باورند که خدا همواره بر اعمالشان ناظر و به آنها و ظاهر و باطنشان آگاه است:

{أَ لَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُم‏} (توبه: ۷۸)

آیا نمی‌دانند خداوند از باطن آنها و سخنان پنهانی‌شان آگاه است.

 

از سوی دیگر، آنان از ارتکاب گناه و گذاشتن از حدود الهی همواره‌ هراسناکند: {فَلا تَخافُوهُمْ وَ خافُونِ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنین‏}؛ « پس از آنها نترسید و از من بترسید، اگر اهل ایمان هستید. » (آل عمران: ۱۷۵)

 

۱۷. پیروی از امامان معصوم (علیهم السلام)

 

هدایت کردن به راه خیر و صلاح، نخست شایسته ذات الهی است و پس از او، پیامبرانش بدین‌کار دست می‌گشایند. حضرت علی (علیه السلام) درباره راهبری و هدایت رسول الله می‌فرماید:

وَاقْتَدُوا بِهَدْیِ نَبِیِّکُمْ فَإِنَّهُ أَفْضَلُ الْهَدْیِ وَاسْتَنُّوا بِسُنَّتِهِ فَإِنَّهَا أَهْدَی السُّنَن‏.(۷)

به هدایت پیامبرتان اقتدا کنید که آن برترین هدایت است و پیرو سنّت او باشید که در هدایت، از تمام سنن کامل‌تر است.

 

خداوند در آیه‌ای از قرآن، به پیامبر چنین می‌فرماید:

{إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هاد} (رعد: ۷)

ای پیامبر! تو هشداردهنده مردمی و هر قومی را هادی و راهنمایی است.

 

امام باقر (علیه السلام) نیز در تفسیر این آیه شریفه می‌فرماید:

رَسُولُ اللهِ (صلّی الله علیه وآله وسلّم) الْمُنْذِرُ وَلِکُلِّ زَمَانٍ مِنّا هادٍ یَهْدِیهِمْ إِلَی ما جاءَ بِهِ نَبِیُّ اللهِِ.(۸)

رسول گرامی، انذارکننده است و در هر زمان، از ما اهل بیت، راهنمایی است که مردم را هدایت می‌کند به آنچه رسول اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) آورده است.

 

هر یک از امامان معصوم (علیهم السلام) نیز پس از رسول الله (صلّی الله علیه وآله وسلّم) ، در روزگار خود هادی مردم‌اند و راه صلاح و رستگاری را به آنان می‌نمایاند. حضرت علی (علیه السلام) در این باره می‌فرماید:

بِنَا اهْتَدَیْتُمْ فِی الظَّلْماءِ.(۹)

از تیرگی‌های جهالت، با هدایت ما، راه صلاح را شناختید و هدایت شدید.

 

مأموریت پیامبر و اوصیایش این بود که دین حق و صراط مستقیم را به مردم عرضه و آنان را به فلاح و سعادت راهنمایی کنند. خداوند راه خود را بهترین مسیر می‌شمارد و می‌فرماید:

{وَ أَنَّ هذا صِراطی‏ مُسْتَقیماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبیلِه‏} (انعام: ۱۵۳)

این صراط مستقیم من است، از آن پیروی کنید و پیرو راه‌های باطل نباشید که نتیجه‌اش پراکندگی و بازماندن از راه حق و حقیقت است.

 

پیروی از باطل، روح آدمی را به جولان‌گاه شیطان بدل می‌سازد و همه اندام و جوارحش را به لغزش و گناه می‌کشاند. امیرمؤمنان در این‌باره هشدار می‌دهد:

إِنَّ الشَّیْطَانَ یُسَنِّی لَکُمْ طُرُقَهُ وَیُرِیدُ أَنْ یَحُلَّ دِینَکُمْ عُقْدَةً عُقْدَةً وَیُعْطِیَکُمْ بِالْجَماعَةِ الْفُرْقَةَ وَبِالْفُرْقَةِ الْفِتْنَةَ.(۱۰)

شیطان، راه‌های خود را برای شما آسان می‌کند و خواهان آن است که پیوندهای دینی شما، گره گره از هم بگشاید، جماعت شما را به پراکندگی بدل سازد و با تفرقه‌افکنی، فتنه و فساد پدید آورد.

 

۱۸. عبادت

 

اگر عبادت به روش درست و همراه با شرایط آن انجام شود، در زدودن گناهان بسیار تأثیر می‌گذارد.

خداوند در آیه‌ای از قرآن، نمازگزاردن را راهی برای دوری از فحشا و گناهان می‌خواند: {إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر}؛ « به‌درستی که نماز، [انسان را] از کار زشت و ناپسند بازمی‌دارد. » (عنکبوت: ۴۵)

 

پروردگار مهربان همچنین هدف روزه‌داری را به دست آوردن تقوا و پاک‌سازی می‌داند:

{یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُون‏} (بقره: ۱۸۳)

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! روزه بر شما واجب و مقرر شد؛ چنان‌که بر آنان که پیش از شما بودند، مقرر شد، باشد که پرهیزکار شوید!

 

رسول اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) در تمثیلی ارزشمند می‌فرماید:

إنّ مَثَلَ الصَّلاةِ کَمَثَلِ النَّهرِ الْجاری کُلَّما صَلّی کَفَّرَت ما بَینَهُما.(۱۱)

نماز، همانند آب جاری است؛ هر زمان که انسان نماز می‌خواند، آن نماز، گناهانی را که در میان دو نماز انجام شده از میان می‌برد.

 

سخن زیبای امام صادق (علیه السلام) نیز در این‌باره خواندنی است:

مَن اَحَبَّ أن یَعلمَ أَقُبِلَت صَلاتُهُ اَم لَم تُقبَل فَلینَظُر هَل مَنَعَت صَلاتُهُ عَنِ الفَحشاءِ وَالمُنکرِ؟ فَبقَدرِ ما مَنَعتْهُ قُبِلَت مِنُه.(۱۲)

کسی که دوست دارد بداند نمازش مقبول درگاه الهی شده است یا نه، باید ببیند آیا این نماز او را از زشتی و منکر باز داشته یا نه، پس همان مقدار از نمازش که [وی را از گناه] باز داشته، پذیرفته است.

انسان باید عبادت‌های خود را با شرایط و با توجه و خضوع به جای آورد تا بتواند در جلوگیری از فحشا و منکر تأثیرگذار باشد.

 

۱۹. مراقبت از قلب

 

دست، پا، زبان، چشم، گوش و...، به گناه و ناهنجاری آلوده می‌شوند، اما همه این اعضا به فرمان قلبند؛ چنان‌که پیامبر (صلّی الله علیه وآله وسلّم) می‌فرماید:

إذا طابَ قَلبُ المَرءِ طابَ جَسَدُهُ وَإذا خَبُثَ القَلبُ خَبُثَ الجَسَدُ.(۱۳)

زمانی که قلب انسان پاک باشد، جسدش پاک می‌شود و هرگاه قلب او پلید باشد، جسدش نیز پلید است.

 

دل بر اثر غفلت و دوری از خدا، حقیر و خاکی می‌شود، چنان‌که امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید: « وَ وَقفُ القَلبِ فی الْغَفلَةِ عَنِ الله » (۱۴)؛ « قلب بر اثر غفلت از یاد خدا، به وقف گرفتار می‌آید ».

 

قلب غافل، از خدا بریده است و به معاد نمی‌اندیشد و خداوند آن را نکوهش می‌کند:

 

{أُولئِکَ الَّذینَ طَبَعَ اللَّهُ عَلی‏ قُلُوبِهِمْ وَ سَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ (۱۰۸) لا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِی الْآخِرَةِ هُمُ الْخاسِرُونَ (۱۰۹)} (نحل: ۱۰۸ و ۱۰۹)

آنها کسانی هستند که [بر اثر فزونی گناه] خدا بر قلب و گوش و چشمانشان مهر نهاده است و غافلان حقیقی، همان‌ها هستند و به ناچار، آنها در آخرت زیان کارند.

 

قلبی که خدا را ناظر اعمال خویش نبیند و به اعمال و رفتار خود توجه نداشته باشد، به اعضا و جوارحش فرمان‌هایی می‌دهد که پذیرش آنها موجب بزهکاری و ناهنجاری می‌شود. رسول الله (صلّی الله علیه وآله وسلّم) در این‌باره چنین سفارش فرمودند:

 

فی الاِنسانِ مُضغَهٌ إذا هِی سَلِمَت و صَحَّت سَلِمَ بِها سائرُ الجَسَدِ فَإذا سَقِمَت سَقِمَ لَها سائرُ الجَسَدِ و فَسَدَ و هِی القَلبُ.(۱۵)

در بدن انسان، پاره‌ای گوشت است؛ زمانی که سالم و صحیح باشد، بقیه جسم نیز سالم است و اگر بیمار باشد، از بیماری‌اش بقیه جسد نیز بیمار می‌شود و آن، قلب است.

 

از این رو، مراقبت از قلب و زدودن غفلت از آن، بسیار مهم است و سفارش‌هایی برای نرم کردن قلب‌ها و حیات آنها نیز وجود دارد. بدترین بیماری، بیماری قلب است؛ چنان‌که امام زین العابدین (علیه السلام) می‌فرماید: « أماتَ قَلبی عَظیمُ جِنایَتی » (۱۶)؛ « بزرگی گناه هم، دل مرا میرانده است ».

 

هنگامی که دل آدمی، جولان‌گاه هوا و هوس شد، انگیزه‌ای برای کار خیر ندارد. از این رو، نخست باید آن را زنده کرد و از سیاهی‌ها وارهانید. قلب را نباید به درنده‌خویی، شکم‌پرستی، شهوت‌رانی، تجاوز از حقوق دیگران و حرام‌خوری و... آلوده ساخت. امام علی (علیه السلام) می‌فرماید:

وَالْقَلْبُ یَقُومُ بِالْغِذَاءِ فَانْظُرْ فِیمَا تُغَذِّی قَلْبَکَ وَجِسْمَکَ فَإِنْ لَمْ یَکُنْ ذَلِکَ حَلالاً لَمْ یَقْبَلِ اللهُ تَعَالَی تَسْبِیحَکَ وَلا شُکْرَکَ.(۱۷)

و قوام قلب، به غذایی است که انسان مصرف کند، پس نگاه کن که قلب و جسمت را به چه چیزی تغذیه می‌کنی و اگر آنچه به او می‌دهی، حلال نباشد، خداوند تسبیح و شکر تو را نخواهد پذیرفت.

پس، قلب را باید نرم و آماده پذیرش حق و ادای تکالیف کرد. حضرت امیر (علیه السلام) در توصیه‌ای زیبا می‌فرماید:

 

طُوبَی لِذِی قَلْبٍ سَلِیمٍ أَطاعَ مَنْ یَهْدِیهِ وَتَجَنَّبَ مَنْ یُرْدِیهِ وَأَصابَ سَبِیلَ السَّلامَةِ بِبَصَرِ مَنْ بَصَّرَهُ وَطاعَةِ هادٍ أَمَرَهُ وَبادَرَ الْهُدَی قَبْلَ أَنْ تُغْلَقَ أَبْوابُهُ وَتُقْطَعَ أَسْبابُهُ وَاسْتَفْتَحَ التَّوْبَةَ وَأَماطَ الْحَوْبَةَ فَقَدْ أُقِیمَ عَلَی الطَّرِیقِ وَهُدِیَ نَهْجَ السَّبِیل‏.(۱۸)

خوشا به حال آن که قلبی سلیم دارد از کسی که هدایتش می‌کند، فرمان‌بری و از آن که وی را به پستی می‌کشاند، دوری می‌جوید و با بینایی کسی که بینایش می‌سازد، به راه امن و درست می‌رسد، به طاعت آن کسی گردن می‌نهد که به هدایت دعوتش می‌کند و به سرای هدایت روی می‌آورد؛ پیش از آنکه درهایش بسته شود و اسبابش قطع گردد، در توبه را می‌گشاید و گناه را از بین می‌برد. اگر چنین کند، بر جادة حق قرار گرفته و به راه راست و گسترده حق، هدایت شده است.

 

برای حفظ نور قلب و سپیدی آن باید از گناه پرهیز کرد. امام باقر (علیه السلام) در این‌باره هشدار می‌دهد:

ما مِنْ شَیْ‏ءٍ أَفْسَدَ لِلْقَلْبِ مِنْ خَطِیئَةٍ إِنَّ الْقَلْبَ لَیُواقِعُ الْخَطِیئَةَ فَما تَزالُ بِهِ حَتَّی تَغْلِبَ عَلَیْهِ فَیُصَیِّرَ أَعْلاهُ أَسْفَلَه‏.(۱۹)

برای دل، چیزی تباه‌کننده‌تر از گناه نیست؛ زیرا دل، مرتکب گناه می‌شود و بر اثر مداومت بر آن، گناه بر وی چیره می‌گردد و وارونه‌اش می‌کند.

 

آورده‌اند که جوانی نزد یکی از صالحان رفت و از وی خواست که نصیحتش کند. عارف پذیرفت. روزی جوان و عارف از جنگلی می‌گذشتند، عارف به جوان دستور داد که نهال نورسته‌ای را از زمین بکند. جوان آن نهال را به آسانی از ریشه درآورد. چند قدمی که رفتند، عارف به درخت بزرگی با شاخه‌های بسیار اشاره کرد و گفت: این درخت را نیز از جای برکن! جوان به رغم کوشش بسیار، نتوانست. عارف گفت: ای جوان! بدان که تخم هوا و هوس، شهوت، بغض، کینه، حسد، دشمنی، حرص، نفاق و همه بدی‌ها، همین که در دل اثر گذاشت، مانند آن نهال نورسته است که می‌توانی به آسانی آن را از ریشه بکنی، اما اگر آن را واگذاری تا بزرگ شود، ریشه خود را آنچنان محکم و قوی می‌کند که از کندن آن ناتوان خواهی بود. چنان‌که این درخت بزرگ ریشه دوانیده و کندن آن سخت است. پس همیشه بکوش تا رذایل در وجودت ریشه ندواند. آنها را از درون خود برکن وگرنه، گرفتاری بسیاری به بار می‌آورد و ریشه کن کردن آن، محال یا مشکل خواهد شد.(۲۰)

 

۲۰. فکر نکردن درباره گناه

 

اندیشیدن درباره فرجام کارها، عامل بازدارنده‌ای از انحراف و گناه است. امام علی (علیه السلام) در این‌باره می‌فرماید: « مَا زَلَّ مَنْ أَحْسَنَ الْفِکْرَ »؛ « کسی که نیکو بیندیشد، دستخوش لغزش نمی‌شود ».

 

همچنین می‌فرماید: « مَنْ کَثُرَ فِکْرُهُ فِی الْمَعَاصِی دَعَتْهُ إِلَیْهَ » (۲۱)؛ « کسی که بسیار درباره گناه فکر کند، به تدریج به سوی گناه کشیده می‌شود ».

حضرت عیسی (علیه السلام) نیز به دلیل همین نداشتن تمرکز فکری درباره گناهان به حواریون خود چنین سفارش می‌فرماید:

و من به شما امر می‌کنم فکر زنا نکنید تا چه رسد به اینکه زنا کنید!

زیرا کسی که روح و فکرش را به زنا هدایت کند، مانند کسی است که در اتاق رنگینی آتش روشن کند، دود آن آتش نقشینه‌های رنگین اتاق را کثیف و دودآلود می‌سازد، گرچه خانه را نسوزاند.(۲۲)

کسی که می‌خواهد گناه نکند، به زمینه‌های گناه نیز نباید توجه کند و ذهن و روح خود را آلوده سازد؛ زیرا بر اثر اندیشیدن درباره گناه، آرام آرام ایستادگی‌اش را در برابر گناه، از کف خواهد داد.

 

فرجام سخن

 

چیرگی برخواهش‌های ناروای نفسانی و دوری از گناه، از منظر آموزه‌های دینی نه تنها نشانه اراده استوار و قدرت آدمی، بلکه مایه عزت و سرافرازی اوست. کسی که بر خواسته‌های نفسانی خود چیره و بر آنها حاکم می‌شود، عنان نفس سرکش خود را به عقل می‌سپارد و خواهش‌های وی را محدود می‌سازد، دارای عالی‌ترین سرمایه روحانی و شخصیت معنوی است. چنین کسی، گرد گناه و ناپاکی نمی‌گردد و به جرم و جنایت دست نمی‌آلاید.

امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در این‌باره می‌فرماید:

مَن قَدَّمَ عَقلَهُ عَلی هَواهُ حَسُنَت مَساعیه.(۲۳)

کسی که عقل خود را بر هوای نفسش مقدم بدارد، اعمال و کوشش‌های او همواره نیکو و پسندیده است.

باری، کسی که در راه ارضای غرایز خود به ندای عقل توجه نکند و نفس سرکش خویش را در برآوردن خواسته‌های ناروایش آزاد بگذارد، همواره در راه لغزنده انحراف و سقوط گام می‌زند.

او بنده شهوت و لذت‌های پست است و از آزادگی؛ یعنی نشانه شرف انسانی و مایه سعادت و خوشبختی بی‌بهره خواهد ماند. امام علی (علیه السلام) می‌فرماید:

مَن اَهمَلَ نَفسَهُ فی لَذّاتِها شَقِیَ وَبَعُدَ.(۲۴)

کسی که نفس خویش را در لذت‌هایش رها سازد، بدبخت و دور افتاده از فیض الهی خواهد بود.

 

این سخن زیبای امام صادق (علیه السلام)، راه‌های درست و غلط را باز می‌نماید:

اَقصِر نَفسَکَ عَمّا یَضُرُّها مِن قَبلِ اَن تُفارِقَکَ وَاسْعَ فی فَکاکِها کَما تَسعی فِی طَلَبِ مَعِیشَتِکَ فَاِنَّ نَفسَکَ رَهِینَةٌ بِعَمَلِکَ.(۲۵)

نفس خود را از خواسته‌های زیان‌بارش بازدار؛ پیش از آنکه مرگت فرارسد و جان از تنت جدا گردد و در راه آزادی نفس خویش بکوش، چنان‌که در طلب معاش خود تلاش می‌کنی که نفس تو در گرو اعمال تو خواهد بود.

 

آنان که در برابر خواسته‌های نفسانی صبر پیشه کردند، به مقامات عالی دست یافتند و از آنان به نیکی یاد شده است. امام صادق (علیه السلام) درباره اینان می‌فرماید:

 

إِذا کانَ یَوْمُ الْقِیامَةِ تَقُومُ عُنُقٌ مِنَ النّاسِ فَیَأْتُونَ بابَ الْجَنَّةِ فَیَضْرِبُونَهُ فَیُقالُ لَهُمْ: مَنْ أَنْتُمْ؟ فَیَقُولُونَ: نَحْنُ أَهْلُ الصَّبْرِ فَیُقالُ لَهُمْ: عَلَی ما صَبَرْتُمْ فَیَقُولُونَ کُنّا نَصْبِرُ عَلَی طاعَةِ اللهِ وَنَصْبِرُ عَنْ مَعاصِی اللهِ فَیَقُولُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ: صَدَقُوا أَدْخِلُوهُمُ الْجَنَّةَ وَهُوَ قَوْلُ اللهِ عَزَّوَجَلَّ: {إِنَّما یُوَفَّی الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِساب‏} (زمر: ۱۰).(۲۶)

زمانی که قیامت شود، جمعی از مردم برمی‌خیزند و به سوی درِ بهشت می‌روند و در می‌زنند. گفته می‌شود: کیستید؟ می‌گویند: اهل صبر. گفته می‌شود: بر چه صبر کردید؟ می‌گویند: بر طاعت خدا و گناهان. خداوند می‌فرماید: راست گفتند: آنان را به بهشت درآورید. [خداوند در قرآن فرموده است]: « همانا صابران، پاداش خود را بدون حساب دریافت می‌کنند ».

 

پی نوشت ها:

۱. المیزان، ج۱، ص۲۵۷.

۲. نهج البلاغه، خطبه ۲۸.

۳. تفسیر نور الثقلین، ج۵، ص ۵۰۷.

۴. نهج الفصاحه، ش۲۹۹.

۵. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲.

۶. حشر: ۱۸.

۷. نهج البلاغه، خطبه ۱۱۰.

۸. اصول کافی، ج ۱، ص ۱۹۱.

۹. نهج البلاغه، خطبه ۴.

۱۰. همان، خطبه ۱۲۱.

۱۱. وسائل الشیعه، ج ۳، ص ۷.

۱۲. مجمع البیان (ذیل آیه ۴۵، سوره عنکبوت).

۱۳. بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۶۸.

۱۴. همان، ص ۵۵.

۱۵. بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۵۰.

۱۶. بحارالانوار، ج ۹۴، ص ۱۴۲.

۱۷. بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۲۷۵.

۱۸. نهج البلاغه، خطبه ۲۴.

۱۹. اصول کافی، ج ۲، ص ۲۶۸.

۲۰. کشکول ممتاز، تاج لنکرودی، صص ۱۷۱ـ۱۷۰.

۲۱. میزان الحکمه، ج ۷، ص ۵۳۸.

۲۲. بحارالانوار، ج ۱۴، ص۳۳۱.

۲۳. غررالحکم و دررالکلم، ص ۶۴۵.

۲۴. همان، ص ۶۴۴.

۲۵. مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۳۱۰.

۲۶. بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۱۰۱.