emamian

emamian

دیدگاههای تقریبی امام:

اتحاد امت اسلام

آنچه که ملتها را به هم نزدیک می‏کند و یک ملت باید از آن، تحقق پیدا بکند؛ اسلام است.

اسلام یک ملت واحده است. و ممالک اسلامی، مثل محله‏های یک شهر به هم نزدیک‏اند. و همه روی قواعد اسلامی موظف‏اند که با هم متحد باشند. و همه زیر پرچم توحید، متحدالکلمه با کسانی که برخلاف اسلام هستند، مقابله کنند و آنها را هدایت کنند به اسلام، و خودشان را حفظ کنند از شرّ آنها.

دو مشکل اساسی ممالک اسلامی

به نظر من، اساس مشکلاتی که برای آن ممالک اسلامی هست از همه بالاتر، دو تا مشکل است؛ یک مشکل، مشکل بین حکومتها و ملت است که حکومتها از ملت جدا هستند به حسب نام، یعنی نه حکومتْ خودش را از ملت می‏داند، نه ملتْ خودش را از حکومت. کلید این مشکل به دست حکومتهاست، اگر چنانچه حکومتها طوری باشند که ملت احساس کند که اینها خدمتگزار او هستند ملتها حاضرند برای همکاری.
مشکل دوم که باز از مشکلهای اساسی است برای دولتها و ملتهای اسلام؛ مشکلی است که بین خود دولتهاست. در عین حالی که اسلام دعوت کرده است بر اتحاد، و قرآن کریم مسلمین و مؤمنین رااِخْوَه می‏داند، در عین حال می‏بینیم که بین دولتهای اسلامی بعضی با بعض اختلافات هست. چرا باید دو تا حکومت ـ که هر دو اسلامی هستند، و هر دو مال یک پدیده که پدیدۀ اسلامی است، متعلق به یک حقیقت هستند، قرآنِ آنها یکی است، پیغمبرِ آنها یکی است ـ چرا نباید دعوت اسلام را قبول کنند؟ آن هم، آن دعوتی که به نفع خود آنهاست. اگر این دعوت قبول بشود و دولتهای اسلامی با هم اتحاد داشته باشند، ولو حدود ممالکشان محفوظ، لکن با هم متحد باشند، اگر این اتحاد حاصل بشود، آن وقت یک میلیارد جمعیت مسلمین یک قدرت عظیم خواهد بود که از همۀ قدرتها بیشتر و بالاتر است. با اینکه مجهز به ایمان هستند که از همۀ تجهیزات بالاتر است.

..............
یک دسته از مسلمانان شیعه هستند و یک دسته‏ای از مسلمانان سنی، یک دسته حنفی و یک دسته‏ای حنبلی و دسته‏ای اخباری هستند؛ اصلاً طرح این معنا، از اول درست نبود. در یک جامعه‏ای که همه می‏خواهند به اسلام خدمت کنند و برای اسلام باشند، این مسائل نباید طرح شود. ما همه برادر هستیم و با هم هستیم؛ منتها علمای شما یک دسته فتوا به یک چیز دادند و شما تقلید از علمای خود کردید و شدید حنفی؛ یک دسته فتوای شافعی را عمل کردند و یک دستۀ دیگر فتوای حضرت صادق را عمل کردند، اینها شدند شیعه، اینها دلیل اختلاف نیست. ما نباید با هم اختلاف و یا یک تضادی داشته باشیم، ما همه با هم برادریم. برادران شیعه و سنی باید از هر اختلافی احتراز کنند. امروز اختلاف بین ما، تنها به نفع آنهایی است که نه به مذهب شیعه اعتقاد دارند و نه به مذهب حنفی و یا سایر فِرق، آنها می‏خواهند نه این باشد نه آن، راه را اینطور می‏دانند که بین شما و ما اختلاف بیندازند. ما باید توجه به این معنا بکنیم که همۀ ما مسلمان هستیم و همۀ ما اهل قرآن و اهل توحید هستیم،و باید برای قرآن و توحید زحمت بکشیم و خدمت بکنیم.
.................................................
حضرات آقایان! همۀ ما مسئول هستیم. روحانیون در درجۀ اولِ مسئولیت هستند. روحانیون باید بروند در بلاد و در جاهایی که دوردست است لازم است که بروند در دهات و قصبات و اعلام کنند مسائلی را که ما می‏گوییم. در جاهای دورافتاده ممکن است که یک اغفالهایی باشد، یک تبلیغات سوئی باشد. اینها در مراکزِ مثل تهران یا سایر بلاد عظیم نمی‏توانند تبلیغات خلاف بکنند، لکن در قرا و قصبات دورافتاده، یک حرفهای غیرظاهر می‏زنند، غیر صحیح می‏زنند؛ مثلاً می‏گویند که اقلیتهای مذهبی در حکومت اسلام باید از بین بروند! این خلاف اسلام است. اسلام اقلیتهای مذهبی را احترام گذاشته است؛ اسلام اقلیتهای مذهبی را در مملکت ما محترم می‏شمرد. و همین طور در اسلام بین شیعه و سنی ابداً تفرقه نیست؛ بین شیعه و سنی نباید تفرقه باشد. باید وحدت کلمه را حفظ کنید. ائمۀ اطهار ما سفارش کردند به ما که بپیوندید با هم؛ و با هم اجتماعمان را حفظ کنیم. و کسی که این اجتماع را بخواهد که به هم بزند، یا جاهل است و یا مغرض. و نباید به این حرفها گوش بکنند.

..................................
مسئلۀ اختلاف بین پیروان دو طایفه و دو مذهب، ریشه‏اش از صدر اسلام است. در آن وقت خلفای اموی، و خصوصاً عباسی، درصدد بودند که اختلاف ایجاد کنند. مجالس درست می‏کردند و[به اختلاف]دامن می‏زدند. این اختلاف کم کم اسباب این شد که در بین عوامِ از اهل سنت و عوامِ از اهل شیعه این تنافس پیدا شد؛ وگرنه نه عوام اهل سنت به سنت رسول‏اللّه‏ عمل کرده و می‏کنند و نه عوام اهل شیعه پیروی از ائمۀ اطهار کرده‏اند. ائمۀ اطهار ما کوشش کردند تا اینها را داخل در آن جمعیت کنند، با آنها نماز بخوانند، به تشییع جنازه‏های آنها بروند. زمانْ کم کم آمد به این طرف، و قدرتمندان این کار را کردند برای اینکه این دو طایفه با هم سرگرم باشند، و خودشان هر کاری می‏خواهند بکنند.
قریب سیصد سال پیش از این، سیاست خارجی در ایران و در شرق[اجرا]شد. آنها بیشتر درصدد این مسائل برآمدند. کارشناسهای آنها اشخاص و طوایف را مطالعه کردند و روحیات مردم را دیدند و همۀ جهات مادیات ما را تحت مطالعه قرار دادند، و از دو راه خواستند از ما بهره‏گیری کنند: مادی، می‏بینید که بهره‏گیری کردند؛ بهره‏گیری روحانی هم این بود که به این اختلافات دامن زدند و ما را بیشتر، از هم جدا کردند. اینکه می‏بینید یک کلمه وقتی از یک آدمی در اینجا صادر می‏شود، آن را عَلَم می‏کنند و چند هزار، چند صد هزار چاپ می‏کنند، نه اینکه یک آدم معمولی این کار را بکند، این دولتها و این خارجیها هستند که به آن دامن می‏زنند و آنطور منتشر می‏کنند... .

 

یگانگی و برادری سنی و شیعه

 

ما با هم یکی هستیم و ما جدا نیستیم. اختلاف، اختلاف دو تا مذهب است؛ این اختلاف نباید اسباب این معنا بشود که ما در اساس اسلام[اختلاف کنیم]. اسلام بالاتر از این معانی است که ما به واسطۀ اختلاف مسلکی از اسلام مثلاً چه بکنیم. ما که می‏بینیم الآن اسلام در معرض خطر است، بر همۀ ما لازم است که دست به هم بدهیم و از آن اشتباهاتی که در سابق بوده دست برداریم، دستهایی را که مثل سابق[می‏خواهند]ما را از هم جدا کنند قطع کنیم.
.... من خدمتگزار همۀ شما هستم. ما آمده‏ایم که اسلام را از این وضع نجات بدهیم، مسلمین را از این تفرقه‏ها نجات بدهیم. ...
...........................
بحمداللّه‏ شما توجه پیدا کردید که آنهایی که می‏خواهند بین اهل سنت و اهل تشیع فاصله ایجاد کنند نه سنی هستند نه شیعه. اینها اصلاً به اسلام کار ندارند. و الاّ کسی که به اسلام اعتقاد داشته باشد، در یک زمانی که با وحدت همۀ مسلمین باید پیشروی کنیم و پیروز بشویم ان‏شاءاللّه‏، این نمی‏آید دامن بزند به اختلاف و مسائل اختلافی را طرح کند، اینها نیست جز اینکه اشاره‏ای از خارج هست. و قدرتهای بزرگ فهمیدند که آن چیزی که آنها را عقب زده است اسلام است و وحدت مسلمین و برادری بین همۀ گروههای اسلامی، از این جهت، از اینجا شروع کردند که اینها را به هم بزنند.
......................
یک مطلب اینکه در اسلام نژاد، گروه، دستجات، زبان، این طور چیزها مطرح نیست. اسلام برای همه است و به نفع همه. و ما با شما برادر هستیم به حکم قرآن، به حکم اسلام؛ و از هم جدا نیستیم. با کردها، با ترک‏ها، با بلوچ‏ها، همه برادر و باید با هم زندگی کنیم.
الآن یک مملکتی است که دست اجانب از آن کوتاه شده، و این جنایتکارهای داخلی هم یا فرار کردند، یا در زوایا هستند
. آن چیزی که من تأکید کردم یکی همین معنا بود که گمان نکنند برادرهای سُنّی ما که در اسلام این معنا مطرح باشد که فرقی مابین شما و ما باشد. همان طور که چهار مذهبی که در اهل تسنُّن هست، چه طور آن مذهب با آن مذهب دوتاست، لکن برادرند همه، دشمن نیستند، این هم یک مذهب خامسی است که دشمنی در کار نیست، همه برادر؛ همه مسلمان؛ همه اهل قرآن؛ همه تابع رسول اکرم.
... شما برادرها باید به این معنا توجه داشته باشید که اینها یک توطئه‏هایی است برای اینکه نگذارند اسلام در ایران حکومت کند. اینها با اسلام مخالف‏اند. نه با کُرد مخالف‏اند و نه با فارس مخالف‏اند؛ آنها با اساس مخالف‏اند؛ با اسلام مخالف‏اند. و همۀ مسلمانها تکلیفشان این هست که جلوگیری از آنها بکنند و اینها را سرکوب کنند.
.................
...باید بین قشر دانشگاهی ومحصولات دانشگاهی و قشر روحانیت و مدارس دینی و محصولات مدارس دینی اجتماع و وحدت ایجاد کنیم. وبین برادران اهل سنت وشیعه که اینها هم باهم باشند. همان‏طوری که اهل سنت چهار مذهب دارند که در کنار هم‏اند، مذاهب نمی‏ریزند به جان هم، به حسب ظاهر، ما هم که مذهب پنجمی هستیم که می‏نشینیم با هم، ما برای خودمان فرایضمان را انجام بدهیم، لکن همه مان با هم بر ضد کسانی که بر ضد اسلام هستند. خوب، ما مسائل مشترک زیاد داریم، ما در اصول مذاهبمان، اصول دین مان، همه با هم مشترکیم. قرآن قرآن همه است؛ اسلام اسلام همه است؛ پیغمبر پیغمبر همه است. اینها مشترکات ما است. در این مشترکات ما با هم باشیم؛ و در مختصات هرکدام برای خودمان عملی داریم وبرای خودمان آدابی داریم. این دعوا لازم ندارد؛ اینکه دعوا می‏شود دعوایی است که آنها ایجاد می‏کنند در بین ما.

«آخوند عبدالجلیل فرهمند» امام جمعه اهل سنت کلاله :یکی از دستاوردهای نظام جمهوری اسلامی ایران، وحدت و انسجامی است که بین مسلمانان جهان اسلام تحقق پیدا کرده است.

وی با بیان این مطلب افزود: نظام جمهوری اسلامی ایران با آن اقتداری که داشت با طاغوت مقابله کرد و نور انقلاب آن، به کل جهان اسلام از جمله کشورهایی که زیر سلطه ظلم بودند، تابید؛چرا که جمهوری اسلامی ایران سبک زندگی خود را از قرآن و سنت نبی مکرم اسلام (ص) می گیرد.

آخوند فرهمند با اشاره به این مطلب تصیرح کرد:امروز آثار و برکات انقلاب شکوهمند اسلامی به غیر از جمهوری اسلامی ایران در کشورهای اسلامی چون بحرین و عراق نیز مشهود است و انقلاب این کشورها برگرفته از انقلاب اسلامی ایران است.

وی در خصوص آثار انقلاب اسلامی در مناطق سنی نشین کشور گفت:قبل از انقلاب اسلامی در مناطق سنی نشین سختیهای زیادی وجود داشته است، از جمله اینکه در این مناطق دکتر نداشتیم و از کشورهایی چون هند و پاکستان برای معالجه بیماران می آمدند که حتی زبان هم بلد نبودند، اما بعد از انقلاب اسلامی حتی روستاهای دور افتاده کشور هم از تمام امکانات بهره مند شده اند؛ این در حالی است که مردمان روستا قبل از انقلاب برای استفاده از امکانات شهرها به آنجا مهاجرت می کردند.

آخوند فرهمند تصریح کرد:قبل از انقلاب اسلامی ایران و بعد از آن انقلابهایی در دنیا به وجود آمده است، اما چون در ریشه در تفکرات غرب داشته با شکست مواجه شدند، حال آنکه شعار انقلاب اسلامی، استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی و انقلابی متکی بر مردم بود و مردم پای آرمان و اقتدار امام راحل ایستادند.

وی با اشاره به این مطلب افزود:در کتب اهل سنت آمده است، اگر در جامعه ای حکومت به دست رهبری عادل باشد که  ایمان کامل به اسلام داشته باشد، حمایت از آن رهبر یکی از فرایض دینی است؛ امام خمینی(ره) همه این فضائل را دارا و یک فرد عارف بود که به همه چیز آشنایی کامل داشت و زمانی که چنین رهبری جلو دار یک ملت می‌ایستد، این ملت پیروز است.

 امام جمعه اهل سنت کلاله گفت:رهبری که می گوید دولت برای من زمانی مفهوم پیدا می کند که مردم در آسایش باشند موفق است،امام خمینی(ره) این کار را انجام داد و با رهبری عادلانه خود به این پیروزی بزرگ دست یافت و الان ما میبنیم انقلاب اسلامی پس از 41 سال با قدرت هرچه بیشتر به راه خود ادامه می دهد و هرچند دشمن دسیسه های زیادی را در راه انقلاب به راه انداخته اما درخت تنومند انقلاب اسلامی همچنان نیرومند است و با رهبری مقام معظم رهبری و با همان پرچم امام خمینی(ره) به رشد خود ادامه می دهد.

شبکه خبری المیادین در پوشش خبری ویژه از انتخابات ایران هم‌زمان با دهه فجر انقلاب، امروز شنبه در نشستی با کارشناسان ایرانی، به بررسی موضوع ترور شهید سردار سپهبد سلیمانی و معانی تشییع باشکوه آن پرداخت.

شبکه المیادین در استودیو تهران میزبان سید رضا صدرالحسینی و هادی محمدی از کارشناسان سیاسی بود. صدرالحسینی سردار سلیمانی را نمادی از مبارزه با تروریسم در منطقه برشمرد و گفت دشمن مثل دفعات گذشته در ارزیابی‌های خود دچار اشتباه شد زمانیکه اقدام به ترور ایشان کرد.


میزگرد ویژه سردار

 

تشییع پرجمعیت سردار، پیامی برای صهیونیست داشت

صدرالحسینی در پاسخ به این سوال که چرا میلیون‌ها نفر در ایران در مراسم تشییع او در ایران و هزاران نفر در کشورهای دیگر و حتی در برخی شهرهای اروپایی برای او بزرگداشت برگزار کردند، گفت: ایرانی‌ها فرهنگی قرآنی به نام تواضع دارند که این خود مایه برکت است. خدا به این خصیصه برکت می‌دهد... اثر تواضع این فرمانده بزرگ بر قلوب مردم کاملا واضح و آشکار بود. فکر می‌کنم مهم‌ترین عامل خلوص و تواضع این فرمانده شهید بود که تلاش کرد امنیت مردم ایران را فراهم کند و خدا نیز محبت ایشان را در دل همه مردم قرار داد و این پیامی کاملا روشن برای رژیم صهیونیستی بود و نشان داد که مردم از خط مقاومت حمایت میکنند نه خط سازش. حضور مردم در دیگر کشورها هم همین معنا را داشت.


صدرالحسینی

 

دروغ‌گویی، راهبرد آمریکا شده است

هادی محمدی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه حضور میلیونی مردم ایران برای تشییع پیکر سردار سلیمانی بر خلاف مواضع دونالد ترامپ و مایک پامپئو، رئیس جمهور و وزیر خارجه آمریکا درباره مردم ایران، بعد از ترور ژنرال سلیمانی گفت: شخصیت ترامپ برای همه روشن است. او دروغ می‌گوید و به شکل آشکار این کار را می‌کند. برخی محافل در آمریکا هم می‌گویند که به این دروغ‌ها عادت کرده‌اند. آمریکا پیش از این هم دروغ‌های دیگری گفته که حتی به راهبردی برای دولت آمریکا تبدیل شده است مثل وجود سلاح‌های کشتار جمعی در عراق. اما اکنون این مسئله کاملا آشکار شده است.

محمدی افزود: شخصیت سردار سلیمانی محدود به جناح سیاسی خاصی نبود بلکه او فراجناحی عمل می‌کرد و به دنبال پیروزی و رستگاری مردم و انقلاب اسلامی ایران بود. او تابع رهبری انقلاب بود و فراتر از خطوط سیاسی و حزبی عمل می‌کرد. مثلا شما در جریان هستید که جنبش حماس در سال‌های اخیر به گونه‌ای دیگر رفتار کرد اما سردار سلیمانی شیوه خود را برای برخورد با موضوع داشت... به گونه‌ای که ما شاهد بازگشت حماس به همان خط سابق هستیم.

محمدی در پاسخ به سوالی درباره نقش سردار سلیمانی در متقاعد کردن روسیه به حضور در روسیه برای مبارزه با تروریسم گفت، او موفق شد در سطح توازن جهانی و معادله بین‌المللی روسیه را وارد نبرد جهانی کند. روسیه‌ای که از ورود [نظامی] به برخی مسائل در خارج از مرزهای خود اجتناب می‌کرد. در حقیقت این حضور ناشی از فعالیت ایشان بود.


هادی محمدی

 

مکتب سلیمانی و شکست طرح آمریکا برای تجزیه

صدرالحسینی نیز در این خصوص گفت،‌ او با نگرش تیزبینانه‌ای که داشت موفق شد روسیه را به همکاری در مبارزه با تروریسم متقاعد کند تا روسیه با قدرت وارد عرصه سوریه شود. پس از دعوت سردار سلیمانی بود که روسیه نقشی پررنگ‌تر ایفا کرد. شهید سلیمانی با عملکرد خود غرب آسیا را از تجزیه نجات داد و موفق شد مانع طرح سایکس پیکو دوم شود. ما می‌دانیم که رایس در زمان جنگ تموز [۳۳ روزه] اعلام کرد که این جنگ درد زایمان خاورمیانه جدید است اما سردار سلیمانی در کنار دیگر عناصر مقاومت ایستاد و موفق شد این طرح را ناکام بگذارد. بعد از آن هم ایشان مقابل توهم بزرگ خلافت داعش ایستاد؛ طرحی که از حمایت اسرائیل و آمریکا برخوردار بود.

محمدی در ادامه این بحث گفت که آمریکا طرح‌های زیادی برای غرب آسیا داشته است. آمریکا از سلاح رسانه برای اهداف خود حتی در ایران استفاده کرده و تلاش کرده در ایران فتنه‌انگیزی کند و محافل اجتماعی را تحریک کند تا فضایی علیه نظام اسلامی ایجاد کند. در مقابل ایران طرح الان چیزی به نام مدرسه سلیمانی، مکتب سلیمانی، نحوه زندگی سلیمانی به وجود آمده است. مراسم تشییع ایشان شامل حضور همه طیف‌ها و ذائقه‌های ایرانی‌ها بود. این تشییع بزرگ نشان داد که طرح آمریکا برای تجزیه و ایجاد اختلاف در ایران شکست خورده است.

المیادین در این خصوص به حضور پررنگ مردم اهواز در مراسم تشییع سردار سلیمانی اشاره کرد و گفت همه می‌دانیم که رسانه‌های عربی چطور به اهواز می‌پردازند و درباره آن اطلاع‌رسانی می‌کنند.

 

صدرالحسینی در پاسخ به این سوال گفت، برخی فکر می‌کردند که می‌توانند قومیت‌های ایرانی را برای خود مصادره کنند اما ابتدای امسال شما شاهد باران‌های سیل‌آسا در چند استان ایران از جمله خوزستان بودید. شما دیدید که مردم از همه اقوام چطور به کمک هموطنان خود شتافتند و حتی سردار قاسم سلیمانی شخصا در منطقه سیل‌زده خوزستان حاضر شد و از مناطق سرکشی می‌کرد و حتی با بالگرد در روستایی که در محاصره آب بود فرود آمد و به بالگرد گفت که برگردد و خودش در آنجا ماند و گفت که برای کمک به مردم در آنجا می‌ماند. ما شاهد بودیم که الحشد الشعبی عراق با همه امکانات آمد و به مردم خوزستان کمک کرد. ما چند ماه بعد از آن سیل، امروز دیدیم که مردم در پاسخ به آن فداکاری‌ها چطور برای تشییع او به خیابان‌ها آمدند.

هادی محمدی نیز در این خصوص گفت، شهید سلیمانی با طیف‌های مختلفی در خوزستان در ارتباط بود و او ارتباط عاطفی و قلبی داشت. مردم خوزستان بخوبی او را می‌شناسند. کشورهای عربی بر اساس سیاست‌هایی ترویجی انگلیس رفتار می‌کنند. شما دیدید که ابومهدی المهندس نیز در خوزستان تشییع شد. شهادت ابومهدی با سردار سلیمانی و دیگر دوستانشان که مشغول مبارزه با داعش بودند، این همبستگی را همیشگی می‌کند. خون‌های آنان به هم آمیخت. محمدی افزود: دشمن فکر می‌کرد با حذف فیزیکی سردار، زمینه برای اجرای طرح‌هایش و همچنین از هم پاشاندن محور مقاومت، فراهم می‌شود.

سردار، قهرمانی ملی و اسلامی

صدرالحسینی در پاسخ به سوالی درباره اینکه شهید سلیمانی قهرمانی اسلامی بود گفت، بله همینطور است او علاوه بر اینکه قهرمان ملی ایران است، قهرمان اسلامی نیز هست چرا که همه زندگی خود را برای منطقه صرف کرد. اندیشه او نماینده اندیشه ملت ایران و همه ملت‌های مبارز است. خون او روح تازه‌ای در رگ‌های امت اسلامی و جوانان امت برای مبارزه با استکبار دمید. او نشان داد که یک شخص با اخلاص خود چطور می‌تواند دل‌های مردم در منطقه را به دست آورد تا جایی که به او لقب «سردار دل‌ها» داده شد. من معتقدم که او به خط ولایت اعتقاد کامل عملی داشت و برای همین در مبارزه با تروریسم موفق بود. او هیچ گونه سازشی برای خط صهیونیست‌ها قائل نبود. این تفکر او را می‌توان توسعه داد تا نسل‌های بعدی نیز اینگونه و طبق مکتب شهید سلیمانی عمل کنند. 

محمدی در پاسخ به سوالی در خصوص نقش شهید سلیمانی در مقابله با رژیم صهیونیستی و حمایت از گروه‌های مقاومت [فلسطین] گفت، سردار سلیمانی اینطور نبود که بایستد و بگوید بروید جلو و مبارزه کنید. خودش در خط مقدم می‌ایستاد و می‌گفت بیایید مبارزه کنیم. این نگاه او نگاه امامتی بود. در خصوص مبارزه با رژیم صهیونیستی باید گفت که اگر خلاصه کار او را بخواهید ببینید باید به این عناوین اشاره کرد: تغییر توازن قوا در مقابل رژیم صهیونیستی. این توازن که به نفع دشمن بود اکنون کاملا شکسته شده است. او در همه جبهه‌ها شخصا حضور داشت. او خود در نوک پیکان مبارزه بود. در سوریه در عراق، در جنگ سی‌وسه‌ روزه در لبنان و حتی در غزه که اخیرا هم اشاره شد، حضور داشته است. او با تواضع کامل در کنار سربازان و نیروهای عادی می‌ایستاد و مبارزه می‌کرد. عنوان بعد، موازنه پیروزی‌سازی است که او ایجاد کرد. او در پاسخ به تجاوزهای اسرائیل کاری کرد که دشمن بداند که اگر بخواهد اقدام جدیدی بکند باید هزار بار قبلش خوب جوانب را بسنجد.

حضرت آیت الله خامنه‌ای صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم، راهپیمایی ۲۲ بهمن و انتخابات مجلس شورای اسلامی را دو آزمون بزرگ ملت ایران خواندند و با تبیین خصوصیات نامزدهای شایسته مجلس، حضور پرشور و آگاهانه همه مردم در انتخابات ۲ اسفند را در حل مشکلات داخلی و بین المللی مؤثر برشمردند و تأکید کردند: هرکس ایران عزیز، امنیت میهن و آبروی وطن را دوست دارد و در پی حل مشکلات است، باید در پای صندوق رأی حضور یابد تا عزم و اقتدار ملی ایرانیان بار دیگر به منصه ظهور برسد.

ایشان همچنین طرح امریکا موسوم به معامله قرن را طرحی احمقانه، خبیثانه و شکست‌خورده خواندند و افزودند: راه مقابله با این طرح، ایستادگی و جهاد شجاعانه ملت و گروههای فلسطینی و حمایت جهان اسلام است و علاج اساسی مسئله فلسطین نیز روی کار آمدن نظام مورد نظر و منتخب همه مردم فلسطینی الاصل در یک نظرخواهی عمومی است.

رهبر انقلاب اسلامی ایام دهه فجر را برای کشور ایامی بی‌بدیل و مظهر اقتدار و عزم ملی دانستند و گفتند: ملت ایران در دهه فجر توانست با عزم راسخ خود و با رهبری امام بزرگوار که رهبری بی‌نظیر در دنیا بود، بنای پوسیده و فاسد چندهزار ساله استبداد، ظلم، فساد، سلطه بیگانگان و لگدمال شدن مردم را واژگون و بنای مردم سالاری را به جای آن پایه ریزی کند.

حضرت آیت الله خامنه‌ای برگزاری انتخابات مختلف از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون را نشان دهنده استواری نظام اسلامی بر رأی مردم دانستند و افزودند: البته نظام اسلامی علاوه بر مردمی بودن، دینی نیز هست و بر همین اساس مردم سالاری در ایران «مردم سالاری اسلامی» است.

ایشان پرورش افرادی همچون شهید سلیمانی، رزمندگان دفاع مقدس، مدافعان حرم و روحیه قوی و ایستادگی خانواده های شهدا را از آثار نظام دینی برشمردند و خاطرنشان کردند: از جمله ویژگی‌های بارز شهید سلیمانی، تعهد و ایمان بود و اصولاً هنگامی که ایمان با عمل صالح و روحیه جهادی همراه می شود، شخصیتی همچون سردار سلیمانی شکل می گیرد که حتی دشمنان مجبور به تحسین ویژگی های شخصیتی او می شوند.

رهبر انقلاب اسلامی در ادامه با اشاره به در پیش بودن راهپیمایی سراسری ۲۲ بهمن، گفتند: ملت ایران در چهل سال گذشته و با وجود سرما و یخبندان با حضور پر شکوه در راهپیمایی ۲۲ بهمن، اجتماع عظیم خود را به رخ جهانیان کشیده است که من با همه‌وجود از ملت ایران تشکر می‌کنم.

حضرت آیت الله خامنه‌ای همزمانی ۲۲ بهمن امسال با ایام چهلم شهید سردار سلیمانی را زمینه‌ساز انگیزه مضاعف مردم دانستند و تأکید کردند: ان‌شاءالله ملت ایران با حضور عظیم خود در راهپیمایی ۲۲ بهمن، ضربه کوبنده‌ای بر سیاستهای دشمن وارد خواهد کرد.

ایشان در بخش دیگری از سخنانشان با اشاره به انتخابات مجلس شورای اسلامی در دوم اسفند، انتخابات را برای کشور و ملت، فرصتی بسیار بزرگ و برای دشمنان تهدید خواندند و افزودند: برگزاری پرشور انتخابات و حضور همگانی مردم در پای صندوق های رأی، تضمین کننده امنیت کشور خواهد بود زیرا دشمنان از پشتوانه مردمی نظام بیش از امکانات تسلیحاتی آن هراس دارند.

حضرت آیت الله خامنه‌ای انتخابات را نشان دهنده «عظمت، اقتدار و بصیرت ملی» دانستند و افزودند: در کشور مشکلات و گرفتاری هایی وجود دارد که برخی ناشی از تحریمها، و علت برخی هم کم کاری ها است اما با وجود این مشکلات، مردم به دلیل آنکه در انتخابات موضوع آبروی نظام و امنیت کشور در میان است، به میدان خواهند آمد.

ایشان انتخابات را در حل مشکلات بین المللی نیز مهم خواندند و خاطرنشان کردند: در قضاوت ناظران بین المللی نسبت به هر کشور، مسائلی نظیر میزان حضور مردم در انتخابات و چگونگی روی کار آمدن مسئولان و نهادهایی نظیر مجلس، تأثیرگذار است، بنابراین شرکت انبوه مردم در انتخابات مجلس از این زاویه نیز کاملاً ضروری است.

رهبر انقلاب اسلامی همچنین انتخابات ریاست جمهوری و مجلس را فرصتی برای ورود افکار جدید و راههای نو در چرخه تصمیم سازی و تصمیم گیری کشور برشمردند و افزودند: بخصوص هنگامی که مردم افراد شایسته را برگزینند، راههای تازه و چاره اندیشی های جدید در روند حل مشکلات کشور و مردم پدیدار می شود.

حضرت آیت الله خامنه‌ای انتخابات را از بُعد کلی، اساسی ترین مسئله کشور دانستند و افزودند: اقتصاد، فرهنگ، پیشرفت علمی و مسائلی از این قبیل بسیار مهم است اما اساس همه این مسائل انتخابات است چرا که اگر انتخابی عمومی، قوی و درست انجام شود، همه مشکلات به‌تدریج حل خواهد شد.

ایشان با ابراز تأسف و انتقاد از برخی حرفهای حاشیه ساز در زمینه انتخابات تأکید کردند: وقتی انتخابات از ابعاد مختلف دارای این همه اهمیت و تأثیرگذاری است، نباید با حاشیه سازی، سخنان گوناگون و حرفهای دلسرد کننده آن را از رونق انداخت.

حضرت آیت الله خامنه‌ای تلاش همیشگی دشمنان ایران برای خدشه‌دار جلوه دادن انتخابات را مسئله‌ای طبیعی خواندند و افزودند: وقتی برخی رسانه‌های خائن خارجی، جمعیت عظیم میلیونی ملت را چند هزار نفره می‌خوانند اما تحرک چند صد نفر در خیابانها را به اسم ملت ایران جا می‌زنند، طبعاً مردم به این رسانه ها اعتماد نمی‌کنند البته به شرطی‌که از داخل به این رسانه‌ها مایه تبلیغات سوء داده نشود.

رهبر انقلاب تأکید کردند: گویندگانی که تریبون دارند یا به‌واسطه جایگاه خود می توانند در رسانه ها و فضای مجازی حرف بزنند، نباید جوری اظهار نظر کنند که دشمن با بزرگنمایی حرف آنها، برای دلسرد کردن مردم، خوراک گیرش بیاید.

ایشان انتخابات در ایران را جزو سالم‌ترین انتخابات در جهان خواندند و خطاب به افراد حاشیه‌ساز افزودند: وقتی شما به دروغ می گویید این انتخابات مهندسی شده و یا اینکه انتخابات نیست انتصابات است، مردم دلسرد می شوند.

رهبر انقلاب با ابراز تعجب از سخنان برخی که به‌وسیله انتخابات به جایی رسیده‌اند اما انتخابات را زیر سؤال می برند، گفتند: چگونه است که انتخابات وقتی به نفع شما است صحیح و متقن است اما وقتی به نفع شما نیست انتخابات خراب است؟

ایشان افزودند: در انتخابات مجلس بارها بعضی افراد نامه دادند که تقلب شده یا اشکال دارد، بنده نیز هیأت هایی تعیین کردم که با دقت رسیدگی کردند و بعد معلوم شد این گزارش ها و نامه ها درست نبوده است.

حضرت آیت الله خامنه‌ای گفتند: از دشمن نمی شود گلایه کرد اما فلان نویسنده، مرتبطین با فضای مجازی، نماینده مجلس و فلان مسئول مهم دولتی باید مراقب باشند و اینجور نشود که بگوییم مردم شرکت کنید اما در عین حال، به غلط، جوری حرف بزنیم که مردم از حضور در انتخابات دلسرد شوند.

رهبر انقلاب حمله به شورای نگهبان را از غلط ترین کارها دانستند و افزودند: شورای نگهبان مرکب از شش فقیه  عادل و شش حقوق‌دان برجسته منتخب مجلس، در قانون اساسی شأنی دارد و مجموعه ای قابل اعتماد است چگونه انسان می تواند به راحتی این مجموعه را به غرض ورزی درباره برخی افراد متهم کند.

رهبر انقلاب با اشاره به سخنانشان در نماز جمعه اخیر درباره لزوم قوی شدن ایران در مقابل دشمنان قوی‌پنجه و بی‌رحم بین‌المللی افزودند: «مجلس قوی» از مؤلفه های قوی شدن ایران است و تشکیل مجلس قوی نیز به رأی بالای ملت وابسته است.

حضرت آیت الله خامنه‌ای گله های غالباً بحق مردم درباره مسائل معیشتی را مربوط به برخی قوانین و عملکرد بعضی مسئولان اجرایی دانستند و افزودند: گلایه های مردم به اصل انتخابات مربوط نمی شود، این گلایه از کسان دیگری است و ملت قدر مجلس قوی را که متعلق به همه کشور و عموم مردم است، می داند.

رهبر انقلاب با دعوت همگانی از مردم برای شرکت در انتخابات افزودند: ممکن است کسی از بنده خوشش نیاید اما اگر ایران را دوست دارد، باید به پای صندوق رأی بیاید، بنابراین هرکس به ایران علاقه‌مند است و امنیت کشور، حل شدن مشکلات و گردش صحیح نخبگانی را دوست دارد، در انتخابات شرکت کند.

ایشان در همین زمینه افزودند: افراد مؤمن و انقلابی با انگیزه قوی در انتخابات شرکت خواهند کرد اما اگر کسی انگیزه دینی و انقلابی ندارد اما میهن عزیز را دوست دارد لازم است به پای صندوقهای رأی بیاید.

رهبر انقلاب اسلامی در ادامه سخنانشان به موضوع «شاخص های انتخاب درست و خصوصیات فرد منتخب» اشاره کردند و گفتند: باید فردی را برای مجلس انتخاب کرد که مؤمن، انقلابی، شجاع، دارای روحیه جهادی، کارآمد و به معنی واقعی کلمه طرفدار عدالت باشد.

حضرت آیت الله خامنه‌ای افزودند: فردی که از سخن گفتن بر ضد فلان قدرت خارجی هراس دارد، لایق نمایندگی مردم با عزت، مقتدر و شجاع ایران نیست.

ایشان با تقدیر از مصوبه خوب و شجاعانه مجلس شورای اسلامی علیه امریکا بعد از شهادت سردار سلیمانی، خاطرنشان کردند: باید افرادی را انتخاب کرد که بتوانند پرچم عدالت اعم از عدالت اقتصادی، حقوقی و سیاسی را در کشور برافراشته نگه دارند.

رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: مردم باید افرادی با چنین ویژگی هایی را بشناسند و به آنها رأی دهند اما اگر خودشان نمی توانند به شناخت برسند، از راهنمایی و مشورت افراد بصیر و مورد اعتماد استفاده کنند بنابراین هیچ کسی نباید بگوید چون افراد را نمی شناسم رأی نمی دهم. همه باید با اتکاء به خداوند وارد میدان شوند و رأی دهند.

ایشان در بخش دیگری از سخنانشان با اشاره به رونمایی زورگویان و سرگردنه‌بگیران آمریکایی از طرح موسوم به معامله قرن گفتند: آمریکایی‌ها دلشان را خوش کرده‌اند که با گذاشتن اسم بزرگ، طرحشان علیه ملت فلسطین موفق شود در حالی که این کار آنها احمقانه و خبیثانه است و از همین شروع قضیه به ضررشان تمام شده است.

حضرت آیت الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه این طرح قبل از مُردن ترامپ می‌میرد، افزودند: این کار قطعاً به نتیجه نخواهد رسید، بنابراین رفت‌وآمد و هزینه کردن برای آن و جنجال به‌راه انداختن و رونمایی از آن کاری احمقانه است.

ایشان طرح موسوم به معامله قرن را نشانه آشکاری از دغلکاری آمریکایی‌ها خواندند و گفتند: آمریکایی‌ها با صهیونیستها درباره چیزی معامله کرده‌اند که متعلق به آنها نیست. فلسطین از آنِ فلسطینی‌ها و تصمیم‌گیری درباره آن مختص آنهاست. شما چه‌کاره هستید که درباره زمین و خانه دیگران تصمیم‌گیری کنید؟ این نشانه خباثت، دغلکاری و بدنهادی شماست.

رهبر انقلاب اسلامی توطئه اخیر را به ضرر آمریکایی‌ها و موجب زنده‌شدن مسئله فلسطین دانستند و افزودند: استقبال و کف زدن چند تن از سران خائن عرب که در میان ملتهای خود نیز بی‌ارزش و بی‌آبرو هستند اهمیتی ندارد و بر خلاف سیاست ثابت دستگاه استکبار یعنی به‌فراموشی سپردن مسئله فلسطین، این کار آنها موجب زنده شدن مسئله فلسطین شد و در همه دنیا نام و مظلومیت فلسطین و مجموعه‌های فلسطینی بر سر زبانها افتاد.

حضرت آیت الله خامنه‌ای با اشاره به تلاش مستکبران برای پیش‌بُرد این طرح با تکیه بر سلاح و پول، راه علاج را «ایستادگی و مقاومت شجاعانه» خواندند و تأکید کردند: ملت، عناصر و سازمانهای فلسطینی باید با «جهاد فداکارانه» عرصه را بر آمریکا و دشمن صهیونیستی تنگ، و همه دنیای اسلام نیز از این مقاومت شجاعانه حمایت و پشتیبانی کنند.

ایشان با اشاره به گسترش روزافزون محدوده مقاومت علیه استکبار در منطقه غرب آسیا، تأکید کردند: معتقدیم سازمانهای مسلح فلسطینی خواهند ایستاد و مقاومت را ادامه خواهند داد و نظام جمهوری اسلامی نیز وظیفه خود را پشتیبانی از گروههای فلسطینی می‌داند، بنابراین هر گونه و هر قدر که بتواند از آنها حمایت می کند و این پشتیبانی، خواست نظام اسلامی و ملت ایران است.

رهبر انقلاب اسلامی علاج اصلی مسئله فلسطین را راه‌حل «اصولی، اعلام‌شده و ثبت‌شده» جمهوری اسلامی ایران در مراکز جهانی یعنی «نظرخواهی از مردم فلسطینی‌الاصل» خواندند و گفتند: تنها راه برای صلح و حل مسئله فلسطین، نظرخواهی از مردم فلسطینی‌الاصل با هر مذهبی اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی است تا با رأی عمومی آنها نظام مورد نظرشان بر سراسر سرزمین فلسطین حاکم شود و درباره فلسطین و امثال نتانیاهو و دیگران نیز خودشان تصمیم‌گیری کنند.

حضرت آیت الله خامنه‌ای در پایان تأکید کردند: ان‌شاءالله این هدف محقق خواهد شد و شما جوانان آن روز را خواهید دید و به توفیق الهی در بیت‌المقدس نماز خواهید خواند.

طی روزهای اخیر و در جریان تحویل چند فروند بالگردهای اورهال شده به نیروهای مسلح، بالگرد 214 هوانیروز سپاه مجهز به موشک های جدید نیز مشاهده شد که نشان می داد یک سلاح ضد زره هواپرتاب جدید به فهرست تسلیحات بالگردهای کشور افزوده شده است.

موشک های هوا به سطح هدایت نیمه خودکار و خودکار (شلیک کن-فراموش کن) تأثیرگذارترین سلاح بالگردهای رزمی به شمار می روند. در کنار آنها، راکت و توپ یا تیربار نیز در مأموریت های مختلف مورد استفاده قرار می گیرد.

موشک‌های خودکار به علت ایجاد امکان تک موقعیت توسط بالگرد بلافاصله پس از شلیک، از ارزش عملیاتی و البته قیمت تمام شده بالاتری برخوردار هستند. این موشک ها از جستجوگرهای اپتیکی مرئی، اپتیکی تصویرساز حرارتی و رادار موج میلیمتری استفاده می کنند.

موشک های نیمه خودکار از نوع فرمان در خط دید یا انواع هدایت لیزری قیمت پایین تری دارند اما لازم است تا بالگرد تا زمان اصابت، هدف را دنبال کرده و در دید خود داشته باشد. البته در مورد موشک های هدایت لیزری می توان از پهپادها یا نفرات زمینی هم برای هدایت استفاده کرد که محدودیت های خاص خود را به دنبال دارد.

موشکی که به همراه بالگرد بل 214 در روز گذشته مشاهده شد، «قائم-114» نام دارد و به نظر می رسد علت این نامگذاری استفاده از دستاوردهای بمب های هوشمند سری قائم در این موشک و نیز مد نظر بودن رسیدن به موشکی در رده AGM-114 هلفایر ساخت آمریکا بوده است.

موشک قائم-114 روی بالگرد 214 هوانیروز سپاه؛ سامانه شناسایی و هدفگیری اپتیکی جلوی دماغه بالگرد مشاهده می شود

موشک مشابه هلفایر در ایران برای اولین بار در زمان رونمایی از پهپاد راهبردی فطرس در اواخر آبان 1392 مشاهده شد. هر چند در آن زمان هیچ اطلاعاتی از عملکرد و وضعیت عملیاتی موشک مذکور منتشر نشد اما گمانه زنی ها حاکی از آن بود که موشک مذکور احتمالاً از نمونه هدایت لیزری موشک هلفایر الگوبرداری شده است.

موشک مشابه هلفایر زیر بال پهپاد فطرس

موشک زیر بال پهپاد فطرس از نظر علائم روی بدنه شباهت به نمونه هدایت لیزری هلفایر داشت

موشک AGM-114 هلفایر که از دهه 1980 وارد خدمت عملیاتی شده، در گونه های مختلفی توسعه پیدا کرده است. طول حدود 163 تا 180 و قطر 18 سانتیمتر، جرم حدود 45 تا 49 کیلوگرم، سرجنگی 8 تا 9 کیلوگرمی و برد 8 کیلومتر در نمونه های مختلف این موشک مشاهده می شود. خانواده موشک هلفایر از یکی از دو نوع هدایت نیمه خودکار لیزری یا خودکار رادار موج میلیتری استفاده می کنند.

اجزاء داخل موشک هلفایر نمونه هدایت راداری

این موشک روی حدود 20 نوع بالگرد، هواپیمای سرنشین‌دار و پهپاد آمریکایی بکارگیری شده است. خصوصاً عملیات های تروریستی که توسط پهپادهای ارتش آمریکا انجام می شود، توسط موشک های خانواده هلفایر صورت می پذیرد. این موشک در 30 سال گذشته در تمام منازعات نظامی با حضور یگان های بالگردی ارتش تروریست آمریکا و رژیم صهیونیستی حضور داشته است. گفته می شود در عملیات ترور سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی نیز گونه ای از موشک هلفایر یا نسل بعد توسعه داده شده از روی آن به کار گرفته شده است.

نمونه هدایت لیزری موشک آمریکایی هلفایر

تا مدتها در ایران خانواده موشک های طوفان به عنوان موشک ضد زره هواپرتاب توسط بالگردهای کبرا در هوانیروز ارتش و سپاه مورد استفاده قرار می گرفتند. در سال های گذشته موشک های شفق و آذرخش و بعداً موشک های قمر بنی هاشم، حیدر، دهلاویه و خانواده بمب و موشک های نقطه زن سدید نیز به فهرست تسلیحات هواپرتاب بالگردهای مختلف افزوده شدند. در پهپادهای ایرانی نیز انواع بمب های نقطه زن قائم و سدید مورد استفاده قرار می گیرند.

آنچه در تغییر تسلیحات موشکی بالگردهای در اختیار نیروهای مسلح مشهود است، تمایل به افزایش برد درگیری است. موشک های طوفان برد نهایی کمتر از 4 کیلومتر در نمونه های هدایت سیمی و حدود 5 کیلومتر در نمونه هدایت لیزری طوفان-5 دارند. اما موشک های جدید شفق، قمر بنی هاشم و حیدر با بردهای 8 تا 12 کیلومتر جهش قابل توجهی در برد درگیری برای بالگردها ایجاد کرده اند. این برد دورایستایی بیشتر سبب در امان ماندن بالگرد از آسیب موشک های دوش پرتاب و سلاح های کالیبر متوسط که در نزدیکی اهداف زمینی مستقر هستند می شود.

موشک حیدر زیر بال بالگرد کبرای هوانیروز ارتش؛ به جز قسمت جستجوگر و جلوی بدنه، سایر بخش های این موشک شباهت بالایی به موشک بریمستون دارد که خود از هلفایر الگوبرداری شده است

از سوی دیگر در چند سال اخیر، روند تجهیز بالگردهای ترابری به سلاح های مختلف شامل تیربار و راکت اندازهای 7 و 19 تایی سرعت گرفته است. در کنار آن، تجهیز به سامانه های الکترواپتیکی پایدارشده که امکان شناسایی در روز و شب، هدفیابی، مسافت یابی لیزری و در برخی نمونه ها، نشانه گذاری لیزری را دارد سبب افزایش قابلیت تهاجمی این بالگردها شده است.

تجارب گرانبهای 8 سال دفاع مقدس و سال ها نبرد با گروهک های تروریستی در شرق و غرب کشور نشان داد که تجهیز بالگردهای ترابری به سلاح، علاوه بر افزایش قابلیت های رزمی یگان های بالگردی، حتی در مواردی ضروری نیز هست.

با تسلیح بالگردهای ترابری که قبلاً هم در نمونه های خارجی همچون UH-1Y و UH-60 بلک هاوک، لینکس و میل-171 مشاهده شده است، این بالگردها می توانند در کنار تیم های آتش بالگردهای تهاجمی، در یورش اولیه به ادوات دشمن مشارکت داشته باشند. اینکار سبب کاهش بار کاری بالگردهای رزمی در نیروی به کار گیرنده می شود. خصوصاً برای کشور ما که فعلاً امکان خرید بالگردهای تهاجمی جدید را نداشته و تولیدات داخلی خاصی نیز برای افزایش تعداد بالگردهای تهاجمی صورت نپذیرفته، تجهیز بالگردهای ترابری به سلاح اهمیت مضاعفی دارد.

بالگرد بلک هاوک (سمت راست) و لینکس (سمت چپ) مسلح به موشک های ضد زره

به علاوه مسلح شدن بالگردهای ترابری سبب می شود تا این وسیله پروازی از حالت بی دفاع خارج شده و در محیط عملیاتی بتواند در شرایط مختلفی از تسلیحات برای افزایش بقاپذیری خود کمک بگیرد. در دوران دفاع مقدس یا مبارزه با تروریست ها مکرراً برخورد مستقیم بالگردهای ترابری با دشمن در شرایط عدم برخورداری از پوشش توسط بالگردهای تهاجمی اتفاق افتاده است. در این شرایط تیربار و راکت سلاح های کارامدی به شمار می روند که روی بالگردهای 214 و 212 نیروهای مسلح در سال های اخیر به کارگیری شده اند.

موشک دهلاویه و راکت انداز 19 تایی نصب شده روی بالگرد 214 هوانیروز ارتش

اما تجهیز این بالگردها به موشک های ضد زره، که حرف تمام کننده را در عرصه نبرد علیه اهداف زمینی می زنند، ارزش دوچندانی به برنامه تسلیح بالگردها داده است.

در سال های گذشته، بالگردهای 214 هوانیروز ارتش به موشک ضد زره دهلاویه با برد حدود 5.5 کیلومتر تجهیز شده بودند. این موشک با میزان نفوذ 1000 تا 1200 میلیمتر در زره، یکی از کارامدترین موشک های ضد زره جهان است که ارزش عملیاتی خود را در نبردهای اخیر محور مقاومت نشان داده است.

موشک های دهلاویه نصب شده روی بالگرد کبرای هوانیروز ارتش

بالگرد 214 تعمیر و نوسازی شده مسلح به پرتابگر راکت در مراسم 14 بهمن 1398

خانواده موشک های سدید به عنوان موشک هایی با وزن و برد مناسب کاندیدای دیگر نصب بر روی بالگردهای ترابری هستند. اما آخرین خبر در این زمینه به کارگیری موشک ایرانی جدید قائم-114 روی بالگرد 214 هوانیروز سپاه است. همانطور که اشاره شد به نظر می رسد این موشک با الگوبرداری از موشک موفق و مشهور هلفایر ساخته شده باشد. از این رو باید جرمی در حدود 50 کیلوگرم و بردی در حدود 8 کیلومتر داشته باشد. در حال حاضر 4 موشک از این نوع روی بالگرد 214 نصب شده است که هرچند کمتر از 8 موشک دهلاویه به کارگیری است اما در عوض حدود 46 درصد برد دورایستایی بیشتر را نسبت به دهلاویه در اختیار بالگرد قرار می دهد که از ارزش عملیاتی بالایی خصوصاً در میادین نبرد امروزی برخوردار است.

موشک های جدید قائم-114 نصب شده روی بالگرد 214 هوانیروز سپاه

با توجه به دانش، فناوری و تجربیات بالای صنعت دفاعی کشور در زمینه ساخت موشک های ضد زره، می توان گفت که موشک قائم-114 باید از سرجنگی نفوذگر دو مرحله ای برخوردار بوده و احتمالاً توان نفوذ در زره دستکم به میزان 1000 میلیمتر را دارد. هر چند نوع روش هدایت این موشک اعلام نشده ولی احتمالاً با توجه به رویه خانواده بمب های هواپرتاب قائم، موشک قائم نیز از جستجوگرهای اپتیکی استفاده می کند. امکان توسعه نمونه هدایت لیزری نیز برای این موشک با توجه به تجربیات ساخت موشک های هواپرتاب بینا-1 و 2 در دسترس و ممکن است.

 قطعاً در آینده نزدیک موشک قائم-114 روی بالگردهای تهاجمی کبرا و پهپادهای رزمی که توان حمل محموله مناسبی دارند نیز مشاهده خواهد شد. این امر سبب افزایش قابل توجه توان عملیاتی یگان های هوایی کشور در مواجه با ادوات زرهی دشمن می شود.

«نانسی پلوسی» رئیس دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا، سومین سخنرانی سالانه «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا را کلکسیون طولانی از دروغ‌هایی توصیف کرد که با هدف گمراه کردن رأی‌دهندگان آمریکایی از سوابق دولت به ویژه در موضوع خدمات درمانی طراحی شده بود.

بنا به گزارش پایگاه خبری «هیل»، پلوسی درست ساعاتی بعد از سخنرانی اواخر شب گذشته (سه‌شنبه) به وقت محلی (بامداد چهارشنبه به وقت تهران) ترامپ در جلسه مشترک کنگره (مجلس سنا و نمایندگان) با صدور بیانیه‌‌ای گفت، پیام ترامپ نه تنها فریبکارانه بود بلکه نشان داد که رئیس‌جمهور آمریکا برای اداره یک دولت دموکرات فاقد صلاحیت است.

در بیانیه پلوسی آمده است: «مانیفست خطاهای ارائه شده در صفحه به صفحه سخنرانی امشب (ترامپ) باید هشداری برای تمامی آنهایی باشد که از این رئیس‌جمهور انتظار حقیقت و سیاست‌هایی در خور دولت و مردم آمریکا دارند».

وی ادامه داد: «مردم آمریکا انتظار دارند و شایسته رئیس‌جمهوری هستند که شرافت داشته باشد و به آرزوهای کودکانشان احترام گذارد».

طبق این گزارش، ترامپ از زمانی که ریاست‌جمهوری آمریکا را برعهده گرفته است، تمامی تلاش خود را برای لغو طرح مراقبت مقرون به صرفه یا همان «اوباماکر» به کار گرفت. 

طرح اوباماکر، در سال ۲۰۱۰ اجرایی شد و ۲۰ میلیون نفر در آمریکا، تحت پوشش بیمه درمانی قرار گرفتند و طبقه متوسط و پائین در این کشور از این بیمه استفاده کردند و شامل حداقل‌های خدمات درمانی نظیر پوشش رایگان خدمات پیشگیرانه، اجبار کارفرمایان به بیمه کردن کارکنان و تخصیص یارانه برای خرید بیمه بود.

با اینحال، ترامپ از خطابه سالانه خود برای تبلیغ سیاست‌های خدمات درمانی خود بهره برد و تأکید کرد که در قبال خانواده‌های آمریکایی تعهد قاطعانه‌ای دارد و همیشه افراد با سابقه بیماری را تحت حفاظت قرار می‌دهد.

سخنرانی ترامپ موجی از انتقادات را در بین نمایندگان دموکرات کنگره به همراه داشت و «جیم مک گاورن» نماینده ایالت ماساچوست و رئیس «کمیته قوانین مجلس نمایندگان آمریکا» درباره سخنرانی ترامپ گفت: «این آدم هیچ شرم و حیایی ندارد. منظورم این است که کاری جز دروغگویی بلد نیست. اینجا آمده و شروع به حرف زدن از محافظت از افراد با سابقه بیماری می‌کند. او سه سال گذشته را صرف جلوگیری از محافظت از افراد با سابقه بیماری کرده است. هم‌اکنون اینجا آمده تا  قانون مراقبت به صرفه (اوباماکر) را از بین ببرد».

پلوسی نیز در این خصوص با موضعی مشابه ادامه داد: « به ما گفته شده بود که رئیس‌جمهور پیام مثبتی در زمینه خدمات درمانی دارد اما سخنرانی امشب ترامپ هیچ حس آرامشی به ۱۳۰ میلیون آمریکایی که سابقه بیماری دارند یا خانواده‌های آنها قادر به پرداخت هزینه داروهای مورد نیاز خود نیستند، نداد».

رئیس مجلس نمایندگان آمریکا سپس تصریح کرد: «یکبار دیگر، رئیس‌جمهور ترامپ درباره برنامه خود برای از بین بردن برنامه حفاظتی از افراد با سابقه بیماری صادق نبود».

سومین سخنرانی ترامپ  آمریکا حواشی زیادی داشت که در یکی از این موارد، عدم دست دادن به نانسی پلوسی در هنگام دادن ارائه یک نسخه از متن سخنرانی اش بود. پلوسی نیز حتی قبل از انتشار بیانیه انتقادی خود، در اقدامی اعتراضی نسخه‌ای از متن سخنرانی ترامپ را در پایان سخنرانی وی پاره کرد.

علیرغم آنکه جمهوری‌خواهان از این اقدام پلوسی به شدت انتقاد کردند اما دموکرات‌ها نیز به اندازه رئیس‌ مجلس نمایندگان آمریکا از سخنرانی ترامپ ابراز تأسف کردند.

مک گاورن ضمن دفاع از این اقدام پلوسی گفت: «شما وقتی سخنرانی را بشنوید که تمامی آن بر قطبی کردن این کشور متمرکز شده باشد و شاهد تبدیل سخنرانی سالانه، به یک راهپیمایی انتخاباتی باشید، چه اقدامی می‌کنید».

به نقل از پایگاه اطلاع رسانی کنگره، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در سخنرانی سالیانه اعلام وضعیت کشور در کنگره در اظهاراتی توهین آمیز گفت: مشخص نیست آیا مقامات ایران بسیار مغرور یا بسیار نادان هستند که حاضر نیستند برای کاهش تحریم‌ها با ایالات متحده مذاکره کنند. این بستگی به آنها دارد که پای میز مذاکره بیایند.

ترامپ در ادامه با تکرار ادعای بی‌اساس مبنی بر تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هسته‌ای گفت: ایران باید اقدامات خود در دنبال کردن تسلیحات هسته‌ای را متوقف ...و برای آینده بهتر مردم خود همکاری را آغاز کند.

رئیس جمهور آمریکا در ادامه مواضع مغرضانه و دوگانه مدعی شد: به خاطر تحریم‌های قدرتمند ما، اقتصاد ایران عملکرد بسیار بسیار ضعیفی داشته است. می‌توانیم به آنها کمک کنیم تا به یک رونق بسیار سریع و خوب دست پیدا کنند. این اقدام می‌تواند بسیار سریع اتفاق بیفتد ولی شاید آنها خیلی مغرور یا خیلی نادان هستند که حاضر به درخواست کمک نیستند. ما اینجا هستیم. اجازه بدهید تا ببینیم آنها چه مسیری را انتخاب خواهند کرد. این مساله به طور کامل به آنها بستگی دارد.

اظهارات ترامپ در حالی است که وی قاطعانه از سیاست خود در قبال ایران حمایت کرده است.

دستور مستقیم ترامپ برای ترور سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس در نزدیکی فرودگاه بغداد در ماه ژانویه نیز تنش‌ها بین دو کشور را به اوج خود رساند.

ایران نیز به تلافی این اقدام تروریستی، پایگاه‌های نظامی آمریکا در عراق را هدف حمله موشکی قرار داده است. در این حملات حداقل 64 نظامی آمریکایی دچار آسیب‌های مغزی شده‌اند. منتقدان از تصمیم ترامپ برای ترور سردار سلیمانی به شدت انتقاد کرده و بر این باورند که این تصمیم موجب افزایش تنش‌ها در منطقه می‌شود.

ترامپ بار دیگر در سخنرانی کنگره ادعا کرده است که سردار سلیمانی فعالانه در حال برنامه ریزی برای حملات جدید بوده است. البته ترامپ هیچ گونه سند و مدرکی را برای این اظهارات بی پایه و اساس خود ارائه نکرده است.

ترامپ همچنین در ادامه اظهارات خصمانه خود علیه سردار شهید سلیمانی گفت: او هزاران نظامی آمریکایی را در عراق کشت و معلول کرد و سازمان دهنده مرگ بسیاری دیگر بود. {سردار} سلیمانی حمله ماه دسامبر علیه نیروهای آمریکایی در عراق را هدایت کرده بود و همچنان مشغول برنامه ریزی حملات دیگر بود.

ترامپ همچنین در ادامه سخنرانی خود بار دیگر از عملکرد اقتصادی خود دفاع کرد و گفت که کاهش نرخ بیکاری در آمریکا به کمترین سطح در نیم قرن گذشته رسیده است.

خوان گوایدو رهبر مخالفان ونزوئلا نیز یکی از میهمانان ویژه ترامپ در این نشست بود.

به نقل از پایگاه اطلاع رسانی کنگره، نانسی پلوسی رئیس دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا در پایان سخنرانی دونالد ترامپ در کنگره، نسخه‌ای از متن سخنرانی وی را پاره کرد.

در حالی که سخنرانی ترامپ تمام شده و بیشتر نمایندگان برای تحسین وی ایستاده بودند، پلوسی ایستاد و نسخه چاپ شده سخنان ترامپ را پاره کرد.

وی بعدا درباره علت پاره کردن متن سخنرانی ترامپ به خبرنگاران گفت: این کار مودبانه‌ای بوده که می‌توانستم به جای هر کار دیگری انجام دهم.

این اقدام پلوسی در حالی است که ترامپ پیش از آغاز سخنرانی در کنگره آمریکا حاضر به دست دادن با پلوسی نشده است.

پلوسی نیز در تمام مدت سخنرانی ترامپ سعی کرد اصلا به او توجه نکند و ترجیح داد تا سخنرانی را از روی متن کپی شده بخواند.

 

این سخنرانی تنها چند هفته پس از آن انجام شد که ترامپ از سوی مجلس نمایندگان آمریکا به اتهام سوء استفاده از قدرت و جلوگیری از تحقیقات کنگره، استیضاح شده بود

از تبار دلیرمردان

بانوی وارسته، حضرت أمّ البنین، فاطمه، دختر حزام، فرزند خالد بن ربیعة بن کلاب است. مادر آن گرامی، لیلا و یا شمامه از خانواده سهل بن عامر بن مالک بن جعفر بن کلاب است که همه پدرانش، از مردان شجاع و نامدار عرب در منطقه حجازند. همچنین جناب امّ البنین با چند واسطه به عبد مناف، جد اعلای رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله ، نسب می رساند.

ابو الفرج اصفهانی نیز در مقاتل الطالبین از ایشان یاد کرده است. به گواهی تاریخ؛ پدران و داییهای امّ البنین علیهاالسلام در دوران قبل از اسلام در ردیف دلیران عرب محسوب می شده اند و مورخان، آنان را به دلیری و شهامت در رزمگاههای نبرد ستوده اند. آنان افزون بر شجاعت و قهرمانی، سالار و سرور قوم خود نیز بوده اند؛ آن چنان که سلاطین زمان در برابرشان سر تسلیم فرود آورده اند.

بدین گونه است که خاندان جناب امّ البنین علیهاالسلام در شرافت، شهامت، مردانگی، مهمان نوازی و دلاوری، سرآمد رادمردان عصر خود بوده اند. امّ البنین، این اوصاف والا را از اسلاف خود به ارث برد و با آموخته هایش از خاندان وحی عجین کرد و به فرزندانش نیز انتقال داد.

ازدواج با امیر مؤمنان علیه السلام

بعد از آنکه مولای متقیان، حضرت زهرا علیهاالسلام را از دست داد و اشقیای روزگار، آن بانوی بانوان عالم را به شهادت رساندند، فرزندان کوچک آن بزرگوار به مادری نیاز داشتند که در عین حالی که همسری حضرت را عهده دار می شود، برای آن عزیزان نیز مادری مهربان باشد. به همین سبب، امام علی علیه السلام از برادرش عقیل که دانشمندی تبارشناس در جهان عرب بود، چنین درخواست کرد: «اُنْظُرْ لِی اِمْرَأَةً قَدْ وَلَدَتْها الْفُحُولَةُ مِنَ الْعَرَبِ لاَِتَزَوَّجَها فَتَلِدَ لِی غُلاما فارِسا؛ برای همسری ام؛ بانویی از میان اعراب انتخاب کن که از نسل دلیرمردان عرب باشد و پسری جوانمرد و شجاع برایم به دنیا آورد.» عقیل نیز بعد از فکر و اندیشه به امام پیشنهاد کرد که با امّ البنین کلابیه ازدواج کند؛ چرا که در میان اعراب، شجاع تر از نیاکان او یافت نمی شود. مولای متقیان نیز رأی برادرش را پسندید و عقیل را به خواستگاری فرستاد.

اهمیت شرافت خانوادگی

امام در این رفتار خود که به اصالت نژاد یک دختر توجه می کند، درسی تربیتی نیز به پیروان خود می آموزد؛ همچنان که خود فرموده است: «حُسْنُ الاَْخْلاقِ بُرْهانُ کَرَمِ الاَْعْراقِ؛ زیبایی اخلاق، دلیل [پاکی وراثت و[ فضیلت ریشه خانوادگی است.»

به یقین، توجه به اصالت خانواده، هنگام ازدواج، امری ضروری و اجتناب ناپذیر است و صفات اجداد و والدین، در رفتار فرزندان تأثیر خواهد داشت. البته از منظر امام علیه السلام نه تنها در مسئله مهم ازدواج اصالت خانوادگی ضرورت دارد؛ بلکه در حوزه اداره کشور و حکومت داری هم که کم اهمیت تر از نهاد خانواده نیست، آن حضرت به اصالت خانوادگی و شرافت و نجابت ریشه دار آن توجه دارد و در نامه اش به مالک اشتر می فرماید: «ثُمَّ الْصَق بِذَوِی الاَْحْسابِ وَالْبُیُوتاتِ الصّالِحَةِ وَالسَّوابِقِ الْحَسَنَةِ ثُمَّ اَهْلِ النَّجْدَةِ وَالشَّجاعَةِ وَالسَّخاء وَالسَّماحَةِ فَاِنَّهُمْ جِماعٌ مِنَ الْکَرَمِ وَشُعَبٌ مِنَ الْعُرْفِ؛ همبستگی و پیوست تو با مردم شایسته [و با فضیلت] باشد؛ که در خانواده های شریف [رشد کرده] و با حسن سابقه و نیکنامی زندگی کرده اند، مردمی که اهل رشادت، شجاعت، سخاوت و همت عالی باشند؛ زیرا چنین مردمی، کانون کرامت و شاخه شجره نیکی و فضیلت اند.»

ازدواج فرخنده

عقیل وقتی به خواستگاری ام البنین رفت، خانواده حزام خیلی خوشحال شدند و با افتخار تمام از وی استقبال کردند؛ امّا با این حال، پدر ام البنین با کمال ادب از عقیل مهلت خواست تا در این زمینه از مادر دختر، شمامه بنت سهیل، و خود دختر سؤال کند.

رؤیای مسرت بخش

وقتی پدر امّ البنین، نزد همسر و دخترش برگشت تا از نظر آنان آگاه شود، متوجه شد دخترش خوابی را که شب گذشته دیده بود، برای مادرش، چنین تعریف می کند:

مادر! خواب دیدم که در باغ سرسبز و پردرختی نشسته ام. نهرهای روان و میوه های بسیار در آنجا وجود داشت. ماه و ستارگان می درخشیدند و من به آنها چشم دوخته بودم و درباره عظمت آفرینش و مخلوقات خدا فکر می کردم و نیز درباره آسمان که بدون ستون، بالا قرار گرفته است و همچنین روشنی ماه و ستارگان و... . در این افکار غرق بودم که ماه از آسمان فرود آمد و در دامن من قرار گرفت و نوری از آن ساطع می شد که چشمها را خیره می کرد. در حال تعجب و تحیر بودم که چهار ستاره نورانی دیگر هم در دامنم فرود آمدند.

حزام بن خالد با شنیدن این رؤیای صادقه دخترش خوشحال شد و به او مژده داد: «لَقَدْ حَقَّقَ اللّهُ رُؤْیاکِ یا بُنَیَّتِی فَاَبْشِرِی بِسَعادَةِ الدُّنِیا وَالاْآخِرَةِ؛ دخترم مطمئنا خدای [تبارک و تعالی]، رؤیای تو را به حقیقت مبدل ساخت و سعادت دنیا و آخرت بر تو بشارت باد!» سپس به همسرش شمامه گفت: «آیا دخترمان فاطمه را شایسته همسری امیر مؤمنان علیه السلام می دانی؟ بدان که خانه او خانه وحی، نبوت، علم، حکمت، ادب و اخلاق است. اگر دخترت را، لایق این خانه می دانی، این وصلت مبارک را بپذیریم!»

همسرش گفت: «ای حزام! به خدا سوگند! من او را خوب تربیت کرده ام و از خدای متعال خواستارم که او واقعا سعادتمند شود. پس او را به مولایم علی بن ابی طالب علیه السلام تزویج کن.»

در نتیجه، آنان با سربلندی و افتخار به عقیل پاسخ مثبت دادند و پیوندی همیشگی بین وی و مولای متقیان، علی بن ابی طالب علیه السلام برقرار شد. امام علی علیه السلام در همان آغاز زندگی مشترک، فاطمه کلابیه را که هنوز دختری جوان بود، دارای کمال عقل، ایمانی عمیق و استوار، اخلاق و صفات عالی و خصلتهای نیکو مشاهده کرد و مقدم او را گرامی داشت و از صمیم قلب در حفظ حرمتش کوشید.

حضرت امّ البنین علیهاالسلام نیز آیین همسرداری را به نحو شایسته ای انجام داد و افزون بر تربیت فرزندان صالح، اوج وفاداری اش را به امام نشان داد. او بعد از شهادت حضرت علی علیه السلام با آنکه جوان و از زیبایی ویژه ای برخوردار بود تا پایان عمر به احترام همسر والاقدرش، ازدواج نکرد.

معرفت به مقام اهل بیت علیهم السلام

بدون تردید امّ البنین علیهاالسلام ، از زنان بافضیلت و عارف به حق اهل بیت علیهم السلام بود. وی محبتی خالصانه به آنان داشت و خود را وقف دوستی ایشان کرده بود. آنان نیز برای او جایگاهی والا و موقعیتی ارزنده قائل بودند.

امّ البنین علیهاالسلام هنگام برگشت کاروان کربلا به سوی مدینه به بشیر گفت: «ای بشیر! از ابا عبد اللّه الحسین علیه السلام برایم بگو.» بشیر، خبر شهادت چهار فرزندش را به او داد. وی گفت: «قَطَّعْتَ نِیاطَ قَلْبِی، اَخْبِرْنِی عَنْ اَبِی عَبْدِ اللّه علیه السلام اَوْلادِی وَمَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن علیهاالسلام ...؛ [ای بشیر! با این خبر ناگوار،] بندهای دلم را پاره کردی. از حسین برایم خبر بده. فرزندانم و هر آنچه در زیر آسمان کبود است، فدای ابا عبد اللّه الحسین علیه السلام باد.» بشیر گفت: «خداوند به سبب مصیبت مولایمان امام حسین علیه السلام به شما پاداش بزرگ عنایت کند.»

این سخنان امّ البنین علیهاالسلام نیروی ایمان و مقدار پیروی او را از امام حسین علیه السلام نشان می دهد. همچنین، این سخن امّ البنین علیهاالسلام که «اگر حسین علیه السلام زنده باشد؛ کشته شدن چهار فرزندم اهمیت ندارد»، درجه بلند دیانت او را آشکار می سازد.

محبت بی شائبه امّ البنین علیهاالسلام در حق فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله و فداکاریهای فرزندان او در راه سید الشهداء علیه السلام ، در این دنیا نیز مؤثر بود. اهل بیت عصمت و طهارت در احترام و بزرگداشت آنان کوشیدند و از قدردانی نسبت به آنان چیزی فروگذار نکردند.

مادری مهربان برای فرزندان زهرا علیهاالسلام

امّ البنین علیهاالسلام تلاش می کرد جای خالی مادر را در زندگی فرزندان حضرت زهرا علیهاالسلام به ویژه دو سبط پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ، امام حسن و امام حسین علیهماالسلام پر کند.

فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله در وجود این بانوی پارسا، مادر خود را می دیدند و رنج فقدان مادر را کم تر احساس می کردند. امّ البنین علیهاالسلام ، فرزندان دخت گرامی رسول اکرم صلی الله علیه و آله را بر فرزندان خود ـ که نمونه های والای کمال بودند ـ مقدم می داشت و بخش عمده محبت و علاقه خود را متوجّه آنان می کرد.

امّ البنین با درک عظمت آنان به خدمتشان قیام کرد و در این راه از بذل آنچه در توان داشت دریغ نورزید. همان روز که پای در خانه مولا علی علیه السلام گذاشت، حسنین علیهماالسلام هر دو بیماری داشتند و در بستر افتاده بودند؛ اما نو عروس خاندان ابو طالب علیه السلام به محض آنکه وارد خانه شد، خود را به بالین آن دو عزیز عالَم وجود رسانید و همچون مادری مهربان به دلجویی و پرستاری آنان پرداخت.

نوشته اند حضرت امّ البنین علیهاالسلام وقتی به خانه حضرت علی علیه السلام آمد، به آن حضرت، پیشنهاد کرد او را به جای فاطمه ـ که اسم قبلی و اصلی وی بود ـ با کنیه اش «امّ البنین» صدا زند تا حسنین علیهماالسلام با شنیدن نام فاطمه، به یاد مادر خویش، فاطمه زهرا علیهاالسلام نیفتند و در نتیجه، خاطرات تلخ گذشته در ذهنشان تداعی نشود و رنج بی مادری آنها را نیازارد.

تربیت فرزندان صالح

 

امّ البنین در منزل امام علی علیه السلام دارای چهار پسر به نامهای عباس، عبد اللّه، عثمان و جعفر شد که سرور همه آنان حضرت عباس علیه السلام است که در چهارم شعبان سال 26 هجری در مدینه متولد شد.

هر یک از این چهار جوان تربیت یافته در مکتب امّ البنین علیهاالسلام ، در مرحله نخست از اوصاف والای پدر گرامی شان علی علیه السلام تأثیر پذیرفته بودند و در مرحله بعد از مادر با کمال خود ادب و ایثار را فرا گرفته بودند. هر یک از آنان به تنهایی اسوه رشادت، نجابت، شرافت، جوانمردی، اخلاق و کمالات انسانی بودند.

در هنگام شهادت مولای متقیان حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام فرزند بزرگ امّ البنین، عباس بن علی علیه السلام در حدود چهارده سال سن داشت و برادرانش از او کم سن تر بودند. بعد از آن، فداکاری مادر بزرگوارشان و رهنمودهای حسنین علیهماالسلام چراغ راه آنان بود.

این زن فداکار و ایثارگر، جوانی و نیروی خویش را با تمام وجود، صرف تربیت و حفظ فرزندان مولای متقیان کرد و بسان مادری مهربان و دلسوز در خدمت آنها بود. همه فرزندان امّ البنین به شایسته ترین وجه تربیت شدند و در نهایت با کمال عشق و علاقه در راه اعتلای کلمه حق و در رکاب امام به حق، هستی خود را تقدیم کردند.

صبر بی نظیر

شیخ احمد دجیلی شاعر شهیر عرب می گوید:

اُمُّ الْبَنِینَ وَما اَسْمی مزایاکِخَلَدَتْ بِالْعَبْرِ وَالاِیمانِ ذِکْراکِ

ای امّ البنین! چقدر از خصوصیات والایی برخورداری. به سبب غم و اندوهی که به تو رسید و [نیز به سبب] ایمانت، یاد تو جاودانه شد.

به دو نمونه از موارد صبر و بردباری آن بانوی فرشته خو در مقابل مشکلات، اشاره می کنیم:

1. مورخان نقل می کنند که روزی امیر مؤمنان، عباس علیه السلام را در دامان خود گذاشت، آستینهایش را بالا زد و امام درحالی که به شدت می گریست به بوسیدن بازوان عباس علیه السلام پرداخت. امّ البنین حیرت زده از این صحنه، از امام پرسید: «چرا گریه می کنید؟»

حضرت با صدایی آرام و اندوه زده پاسخ داد: «به این دو دست نگریستم و آنچه را بر سرشان خواهد آمد، به یاد آوردم.»

امّ البنین شتابان و هراسان پرسید: «چه بر سر آنها خواهد آمد؟»

حضرت با آوایی مملوّ از غم و اندوه و تأثر فرمود: «آنها از ساعد قطع خواهند شد.»

این کلمات چون صاعقه ای بر امّ البنین فرود آمد و قلبش را ذوب کرد. سپس او با اضطراب و به سرعت پرسید: «چرا قطع می شوند؟» امام به او خبر داد که فرزندش در راه یاری اسلام و دفاع از برادرش، حافظ شریعت الهی و ریحانه رسول اللّه صلی الله علیه و آله دستانش قطع خواهد شد. امّ البنین به شدت گریست و زنان همراه او نیز در غم، رنج و اندوهش شریک شدند.

در این لحظه بود که امّ البنین عظمت و عمق ایمان خود را نشان داد و به دامن صبر و بردباری چنگ زد و خدای را سپاس گفت که فرزندش، فدایی سبط گرامی رسول خدا صلی الله علیه و آله و ریحانه او خواهد بود.

2. جمله معروف او هنگام شنیدن خبر شهادت چهار فرزند خویش مقام صبر و تحمل این مادر را آشکار کرده و زینت بخش صفحات تاریخ کربلا شده است. با آنکه بشیر خبر شهادت حضرت ابو الفضل علیه السلام 34 ساله، عبد اللّه 24 ساله، عثمان 21 ساله و جعفر 19 ساله را به مادرشان می دهد، وی صبر و بردباری می کند و فقط از امام خود می پرسد.

امّ البنین و اشعار عاشورایی

سید محسن امین درباره امّ البنین علیهاالسلام می گوید: «او شاعری خوش بیان و از خانواده ای اصیل و شجاع بود.»

هنگامی که زنها او را با عنوان امّ البنین خطاب می کردند و به وی تسلیت می دادند، این ابیات را سرود:

لا تَدْعُوِنِّی وَیْکِ اُمُّ الْبَنِینتُذَکِّرنِی بِلُیُوثِ الْعَرِینِ

یعنی ای زنان مدینه! دیگر مرا امّ البنین نخوانید و مادر شیران شکاری ندانید.

کانَتْ بَنُونَ لِی اُدْعی بِهِمْوَالْیَوْمَ اَصْبَحْتُ وَلا مِنْ بَنِینِ

مرا فرزندانی بود که به سبب آنها امّ البنینم می گفتند، ولی اکنون دیگر برای من فرزندی نمانده است و همه را از دست داده ام.

اَرْبَعَةٌ مِثْلُ نُسُورِ الرُّبیقَدْ واصَلُوا الْمَوْتَ بِقَطْعِ الْوَتِینِ

آری، من چهار باز شکاری داشتم که آنها را هدف تیر قرار دادند و رگ گردن آنها را قطع کردند.

تَنازَعَ الْخِرْصانُ اَشْلائَهُمْفَکُلُّهُمْ اَمْسَوا صَرِیعا طَعِینْ

دشمنان با نیزه های خود ابدان طیبه آنها را از هم متلاشی کردند و در حالی روز را به پایان بردند که همه آنها با جسد چاک چاک بر روی زمین افتاده بودند.

یا لَیْتَ شِعْرِی اَکَما اَخْبَرُوبِاَنَّ عَبّاسا قَطِیعُ الْیَمِینِ

ای کاش می دانستم آیا این خبر درست است که دستهای فرزندم عباس را از تن جدا کردند؟!

و در اشعار دیگری می گوید:

یا مَنْ رَاءَی الْعَبّاسَ کَرَّ عَلی جَماهِیرِ النَّقَدِوَوَراهُ مِنْ اَبْناءِ حَیْدَرَ کُلُّ لَیْثٍ ذِی لِبَدٍ

ای کسی که [فرزند عزیزم]، عباس را دیده ای که با دشمنان بزدل در قتال است [و آن فرزند حیدر کرار، پدروار، حمله می کند] و فرزندان دیگر علی مرتضی ـ که هر یک نظیر شیر شکاری هستند ـ در پیرامون وی مبارزه می کنند.

نُبِّئْتُ اَنَّ ابْنِی اُصِیبَ بِرَأسِهِ مَقْطُوعُ یَدٍوَیْلِی عَلی شِبْلِی اَمالَ بِرَأسِهِ ضَرْبُ الْعَمَدِ

به من خبر داده اند که بر سر فرزندم عباس، عمود آهن زدند؛ در حالی که دست در بدن نداشته است. ای وای بر شیر بچه من که عمود آهنین بر فرق سرش زدند!

لَوْ کانَ سَیْفُکَ فِی یَدَیْکَلَما دَنی مِنْکَ اَحَدٌ

پسرم عباس! اگر [دست در تن داشتی و] شمشیرت در دستت بود، کدام کس جرأت داشت که به تو نزدیک شود.

امام باقر علیه السلام می فرماید: «جناب امّ البنین علیهاالسلام بعد از واقعه عاشورا و دریافت خبر شهادت فرزندان رشیدش، و به ویژه خبر شهادت امام حسین علیه السلام همواره در مدینه، کنار قبرستان بقیع می آمد و برای آن رادمردان الهی با سوز و گداز خاصی عزاداری می کرد و یاد و نام آن گرامیان را زنده نگه می داشت. در آنجا مردم مدینه حضور می یافتند و افزون بر حزن و اندوه در مصیبت حماسه سازان عاشورا، پیامها و سخنان آن بانوی با فضیلت را می شنیدند تا آنجا که مروان، از دشمنان اهل بیت علیهم السلام هم از اشعار و ندبه های جانسوز امّ البنین علیهاالسلام ، متأثر می شد و گریه می کرد.

از ویژگیهای بسیار مهم اشعار امّ البنین، توجه به رویدادهای سیاسی زمان و مسائل مربوط به آن است. وی پس از واقعه عاشورا با استفاده از هنر مرثیه خوانی و نوحه سرایی، توانست ندای مظلومیت و حق طلبی حماسه آفرینان کربلا را به گوش نسلهای آینده برساند و مردمان غفلت زده را بیدا سازد.

کرامات و مقامات معنوی

از دیگر ویژگیهای این مادر با عظمت، مقامات معنوی و کرامات اوست.

در اینجا به یک نمونه از انبوه کرامات آن بانوی عارفه اشاره می کنیم:

بچه دار شدن یک خانواده حنفی مذهب

در شهر کوت عراق، در منزل خانم حاجیه ام عبد الامیر، در دهه دوم محرم الحرام، مجلس عزاداری به نام حضرت امّ البنین علیهاالسلام برقرار بود.

در همان روزها یک خانواده پیرو مذهب حنفی به آن محله آمدند. در میان آنان خانمی به چشم می خورد به نام وزیره که حدود ده سال از ازدواجش می گذشت و هنوز بچه دار نشده بود و امید به فرزند داشتن را از کف داده بود. برخی از اهالی محل به او گفتند: «چرا به امّ البنین علیهاالسلام متوسل نمی شوی؟» وزیره گفت: «این کار سودی ندارد؛ زیرا علم پزشکی از معالجه من ناتوان مانده است. حتی از داروهای سنتی استفاده کردم و در روز میلاد زکریا علیه السلام روزه گرفتم؛ اما سودی نبخشید.»

آنان گفتند: «هر کس از غذای سفره امّ البنین علیهاالسلام بخورد و او را در پیشگاه خدا واسطه قرار دهد، خداوند دعایش را مستجاب می کند. چه اشکالی دارد که تو نیز چنین کنی. شاید خداوند، نوزاد دختری به تو عطا کند و به میمنت امّ البنین علیهاالسلام نام او را فاطمه بگذاری.»

وزیره در حالی که با سکوت و نگرانی به سوی آنان نگاه می کرد، یکباره زبانش باز شد و با صدای لرزان گفت: «به این شرط که این قضیه میان من و شما باشد و شوهر و خانواده ام از آن آگاه نشوند.» آنان گفتند: «بسیار خوب! فردا و یا پس فردا ـ ان شاء اللّه ـ در منزل حاجیه حضور پیدا کن. در آنجا مجلسی برگزار می شود که با خواندن روضه امّ البنین پایان می یابد.»

وزیره با دنیایی از بیم و امید، در حالی که صورت خود را پوشانده بود، از خانه اش بیرون آمد و روانه منزل حاجیه، امّ عبد الامیر شد. از شرم، عرق می ریخت و خاطرش پریشان بود. هر قدر که به جلسه روضه نزدیک می شد، تپشهای قلبش بیش تر می شد. صدای روضه خوان گوشهای او را نوازش می داد و به رهایی از رنج روحی امیدوارش می ساخت. وی وارد خانه شد و در مراسم روضه شرکت کرد.

وقتی روضه خوان از نوحه سرایی فارغ شد، برای بهبودی بیماران دعا کرد؛ آن گاه سفره امّ البنین علیهاالسلام پهن شد. زنان حاضر به غذاهای موجود در سفره، تبرک می جستند. آنها گرد سفره نشسته بودند و بهبودی بیماران و برآورده شدن حاجتهایشان را درخواست می کردند. وزیره با دستانی لرزان، قدری از خوراکیها را از سفره برداشت و از جایش برخاست و در حالی که اشکهایش جاری بود، از منزل خارج شد. او و شوهرش در شامگاه به امید شفا، از آن غذا خوردند.

حدود یک ماه از این واقعه می گذشت که حالات وزیره تغییر کرد و گرفتار سرگیجه و درد سینه شد. تمایلش به غذا کاهش یافت. خوابش زیاد و حضورش در جاهای شلوغ مشکل شد. هر کاری که به عهده اش گذاشته می شد، به سختی انجام می داد و دلش اضطراب خاصی پیدا کرده بود.

شوهرش می گوید: «ای وزیره! چه شده است؟ آیا بیمار هستی؟» او پاسخ می دهد: «نمی دانم.» همسرش او را نزد پزشک می برد و پزشک پس از معاینه می گوید: «چیزی نیست. ناراحتیهای او نشانه بارداری است و برای اینکه شما مطمئن شوید، فردا به آزمایشگاه مراجعه کنید.» با شنیدن این خبر مسرت بخش، هر دو بی نهایت خوشحال می شوند. شوهر وزیره در حالی که اشک شوق می ریخت، گفت: «آقای دکتر! آیا شما اطمینان دارید؟» دکتر با کمال خونسردی گفت: «بله.»

فردای آن روز، وزیره همراه همسرش، جواب مثبت آزمایش را دریافت می کنند. پس از آن به خانه می روند و سجده شکر به جای می آورند. خبر باردار شدن وی میان بستگان منتشر می شود و شادی، فضای خانواده را فرا می گیرد؛ ولی او نذری را که برای امّ البنین کرده بود، همچنان در سینه اش پنهان نگاه می داشت.

سرانجام ماهها سپری شد و نهمین ماه از ایام بارداری او فرا رسید. خاندان جناب امّ البنین علیهاالسلام در شرافت، شهامت، مردانگی، مهمان نوازی و دلاوری، سرآمد رادمردان عصر خود بوده اند. امّ البنین، این اوصاف والا را از اسلاف خود به ارث برد و با آموخته هایش از خاندان وحی عجین کرد و به فرزندانش نیز انتقال داد

در آغاز فصل بهار و اندکی پیش از اذان صبح، او دختری به دنیا آورد و همگی خوشحال شدند. وزیره گفت: «برای تبرک جستن به امّ البنین علیهاالسلام نام کودک را فاطمه بگذارید»؛ اما خویشاوندان شوهرش مخالفت کردند و گفتند: «نام او را عایشه بگذارید.» برای از بین بردن اختلاف، نام آن کودک را «بُشری» گذاشتند.

سفر وصل

سرانجام، زندگی سراسر فضیلت، مهر، عاطفه و مبارزه حضرت امّ البنین علیهاالسلام ، در حدود ده سال بعد از حادثه کربلا به پایان رسید. او در طول زندگی با برکت خویش، پیام رسان شهیدان راه فضیلت و تداوم بخش راه امامت بود و رسالت خویش را به طور کامل ادا کرد.

آن بانوی بزرگوار پس از حادثه جانسوز کربلا، بار رسالت سیاسی و اجتماعی خویش را در زنده نگه داشتن حماسه جاویدان عاشورای حسینی به زیباترین شکل ممکن به انجام رسانید. آن بانوی بزرگوار، در سال 69 هجری قمری دار فانی را وداع گفت و در قبرستان بقیع در کنار عمه های پیامبر (صفیه و عاتکه) و چهار امام معصوم علیهم السلام و دیگر چهره های درخشان شریعت محمدی صلی الله علیه و آله به خاک سپرده شد.

جریان احمد الحسن که در این دهه های اخیر سر از خاک عراق برآورده از جریانهای انحرافی است. این فرقه دارای عقایدی است که اشکالات زیادی بر آن وارد است. از اشکالات وارد بر جریان احمدالحسن این است که دلایل این جریان بر یمانی بودن و مهدویت او دارای تعارض می باشند. این تعارض یا درونی است و یا بیرونی که به آنها اشاره می شود:

 

۱. تعارض درونی

از دیگر مشکلاتی که طرف‌داران احمد حسن به آن مبتلا هستند، تعارض درونی مستندات است؛ به این معنا که برخی از دلایل آنان با برخی دیگر در تعارض است و مستندات آن‌ها یکدیگر را نفی می‌کنند.

می‌نویسند:

یکی از مهم‌ترین دلیل حقانیت احمد حسن، حدیث وصیت است که در آن به نام احمد و وصایت او از امام مهدی تصریح شده است:

عن أمیر المؤمنین(ع) قال: قال رسول الله(ص) فی اللیله التی کانت فیها وفاته لعلی(ع): یا أبا الحسن! أحضر صحیفه ودواه، فأملی رسول الله(ص) وصیته حتی انتهی [إلی] هذا الموضع فقال: یا علی! إنه سیکون بعدی اثنا عشر إماماً ومن بعدهم اثنی عشر مهدیاً فأنت یا علی أول الاثنی عشر الامام. وساق الحدیث إلی أن قال: ولیسلمها الحسن(ع) إلی ابنه م‌ح‌م‌د المستحفظ من آل محمد _ صلی الله علیه وعلیهم _ فذلک اثنی عشر إماماً ثم یکون من بعده اثنا عشر مهدیاً فإذا حضرته الوفاه فلیسلمها إلی ابنه أول المهدیین له ثلاثه أسامی اسم کاسمـی واسم أبی وهو عبدالله وأحمد والاسم الثالث المهدی وهو أول المؤمنین؛

امیر المؤمنین(ع) فرمود: پیغمبر(ص) در شب رحلتش به من فرمود: ای اباالحسن، صحیفه و دواتى بیاور! سپس پیغمبر وصیت خود را املا فرمود تا به این‌جا رسید … : ای على، بعد از من دوازده امام خواهد بود، و بعد از آن‌ها دوازده مهدى است. ای على، تو نخستین آن دوازده امامى! سپس یک‌یک ائمه را نام برد تا این‌که فرمود: حسن [عسکرى] هم این صحیفه را به فرزندش م‌ح‌م‌د که از ما آل محمد محفوظ است تسلیم کند؛ این‌ها دوازده امام هستند. بعد از مهدى موعود دوازده مهدى‏ دیگر خواهد بود. چون او وفات کرد، آن را تسلیم کند به مهدى اول که داراى سه نام است: یک نام مثل نام من، و یک نام مانند نام پدرم عبدالله و احمد و اسم سوم مهدى است و او نخستین مؤمنان است.

در حالی که از تعبیر «سیکون بعدی اثنا عشر إماماً ومن بعدهم اثنی عشر مهدیاً»، و «فذلک اثنی عشر إماماً ثم یکون من بعده اثنا عشر مهدیاً» چنین برمی‌آید که امامان دوازده نفر بیشتر نیستند و دوازده نفر بعدی مقام امامت ندارند، بلکه مهدی هستند؛ چرا که تفصیل قاطع شرکت است و این مطلب با این توجه روشن‌تر می‌شود که دوازده امام بر اساس روایات مهدی هم هستند. پس اگر دوازده مهدی دوم امام هم باشند، جدا کردن آنان از یکدیگر لغو خواهد بود. بنابراین تنها دلیلی که می‌تواند این تفصیل داشته باشد این است که دوازده مهدی دوم امام نیستند و از این‌رو این روایت خود دلیلی بر این است که غیر از امامان دوازده‌گانه، هیچ کس مقام امامت ندارد و اگر امام مهدی(عج)اوصیایی از فرزندان خود داشته باشد، آنان هرگز دارای شأن امامت نیستند. در نتیجه احمد حسن که خود را مصداق این روایت می‌داند منحصراً مهدی خواهد بود و نمی‌تواند امام باشد، در حالی که وی مدعی مقام امامت نیز هست. برای مثال، یکی از دلایلی که آنان برای مدعای خود اقامه می‌کنند، احادیثی است که به ظاهر بر وجود امامان سیزده‌گانه دلالت دارد؛ مانند این حدیث:

سمـعت أبا جعفر(ع) یقول: الاثنا عشر الامام من آل محمد(ع) کلهم محدث من رسول الله(ص) و من ولد علی و رسول الله و علی(ع)هما الوالدان.[۱]

به گفتۀ آنان، از این روایت چنین فهمیده می‌شود که دوازده امام از نسل امام علی(ع) هستند. پس با احتساب امام علی(ع) تعداد ائمه از دوازده نفر بیشتر است و احمد حسن امام سیزدهم می‌شود.

با توضیحاتی که پیش از این داده شد، درمی‌یابیم که میان ادعای اخیر و حدیث وصیت که بزرگ‌ترین دلیل احمد حسن است، تعارض وجود دارد؛ زیرا وقتی بر اساس حدیث وصیت، دوازده نفر نخست امام‌اند و دوازده نفر دوم مهدی، معنای این روایت، این است که دوازده نفر دوم دیگر امام نیستند. بنابراین ما به‌جز دوازده امام، امام دیگری نخواهیم داشت، در حالی که احمد حسن مدعی مقام امامت نیز هست. پس بزرگ‌ترین مستند او دلیلی بر نفی ادعای اوست و این تعارض در ادله، نشان‌گر آشفتگی نظام فکری و در نتیجه، آشفتگی شخصیت اوست و حاشا که امامی دچار چنین آشفتگی‌ها و تعارضات باشد؛ زیرا امام تجسم قرآنی است که در آن هیچ اختلاف و تعارضی نیست: وَلَوْ کَانَ مِنْ عِندِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلَافاً کَثِیراً.[۲]

۲. تعارضات بیرونی

مقصود از تعارضات بیرونی، تعارضاتی است که میان دعاوی احمد حسن و فرمایشات اهل‌بیت(ع) وجود دارد. در این‌باره نمونه‌های بسیاری می‌توان ارائه کرد، ولی به سبب رعایت اختصار به یک مورد اشاره می‌شود:

می‌نویسند:

یکی از ادلۀ حقانیت احمد حسن، علم الهی اوست. وی دارای علم لدنّی است . و همچنان که در روایات آمده، یکی از نشانه‌های امام علم است.[۳]

در حالی که بر اساس فرمایشات پیشوایان معصوم، آن علمی که پیشوایان معصوم از پیامبر گرامی اسلام(ص) به ارث برده‌اند و نشانۀ شناخت امام است، منحصراً در اختیار دوازده نفر است و هیچ کس دیگری با آنان در این مطلب شریک نیست.

امام صادق(ع) فرمودند:

یَا یُونُسُ! إِذَا أَرَدْتَ الْعِلْمَ الصَّحِیحَ فَعِنْدَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ فَإِنَّا وَرِثْنَا وَ أُوتِینَا شَرْعَ الْحِکْمَهِ وَ فَصْلَ الْخِطَابِ. فَقُلْتُ: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ! وَ کُلُّ مَنْ کَانَ مِنْ أَهْلِ الْبَیْتِ وَرِثَ کَمَا وَرِثْتُمْ مَنْ کَانَ مِنْ وُلْدِ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَهَ(ع)؟ فَقَالَ: مَا وَرِثَهُ إِلَّا الْأَئِمَّهُ الِاثْنَا عَشَرَ. قُلْتُ سَمِّـهِمْ لِی یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ! فَقَالَ: أَوَّلُهُمْ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَ بَعْدَهُ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ بَعْدَهُ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ ثُمَّ أَنَا وَ بَعْدِی مُوسَی وَلَدِی وَ بَعْدَ مُوسَی عَلِیٌّ ابْنُهُ وَ بَعْدَ عَلِیِّ مُحَمَّدٌ وَ بَعْدَ مُحَمَّدٍ عَلِیٌّ وَ بَعْدَ عَلِیٍّ الْحَسَنُ وَ بَعْدَ الْحَسَنِ‏ الْحُجَّهُ اصْطَفَانَا اللَّهُ وَ طَهَّرَنَا وَ أُوتِینَا ما لَمْ یُؤْتِ أَحَداً مِنَ الْعالمین؛[۴]

… ای یونس، اگر دانش صحیح می‌خواهی نزد ما اهل‌بیت است. به ما حکمت و فصل‌الخطاب داده شده و ما آن‌ها را به ارث برده‌ایم. عرض کردم: ای فرزند پیامبر خدا، آیا هر کسی از اهل‌بیت و از فرزندان علی و فاطمه باشد، آن‌چه شما به ارث برده‌اید را ارث برده است؟ فرمود: جز امامان دوازده‌گانه کسی آن را ارث نبرده است. عرض کردم: ای فرزند رسول خدا، آنان را نام ببرید! فرمود: اولین آنان علی بن ابی‌طالب است، پس از او حسن و حسین و علی بن حسین و محمد بن علی و سپس من و پس از من موسی و پس از موسی پسرش علی و پس از علی، محمد و پس از محمد، علی و پس از علی، حسن و پس از حسن، حجت. خداوند ما را انتخاب کرد و پاک گرداند و به ما چیزی داده شد که به هیچ کس داده نشد.

مخالفت با اجماع شیعه و اهل‌سنت

آخرین نکته‌ای که در پایان این قسمت می‌توان به آن اشاره کرد، این است که اعتقاد به امامان دوازده‌گانه یکی از محوری‌ترین باورهای شیعه در طول تاریخ بوده است و شیعیان همیشه به نام شیعیان دوازده‌امامی شناخته می‌شدند. این مطلب ریشه در روایات متوتری دارد که از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل شده که امامان را دوازده نفر و به تعداد نقبای بنی‌اسرائیل معرفی فرموده‌اند و بلکه این مضمون را اهل‌سنت در کتاب‌های معتبر خود همچون صحاح شش‌گانه ثبت کرده‌اند. از این‌رو این باور که پیامبر گرامی اسلام(ص) دوازده جانشین دارند، از اعتقاداتی است که در میان تمام مسلمین اعم از شیعه و سنی بر آن اتفاق نظر وجود دارد؛ با این حال احمد حسن خود را امام سیزدهم می‌داند. بنابراین ادعای او مخالفت با اجماع شیعه و سنی است و او سخنی گفته که نه بر مبنای شیعه پذیرفتنی است و نه بر مبنای اهل‌سنت و این خود دلیل استوار دیگری بر بدعت‌گذار بودن اوست.

پی نوشت:

[۱] . کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ۵۳۱، تحقیق، تصحیح و تعلیق: علی‌اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ پنجم، ۱۳۶۳ش.

[۲] . نساء: ۸۲.

[۳] . انصار امام مهدی، ادلۀ جامع دعوت یمانی آل محمّد، ص۶۹؛ سید احمد الحسن، وب‌سایت فارسی «انصار امام مهدی، yamaani.com»، بی‌تا.

[۴] . خزاز قمی، علی بن محمد، کفایه الأثر، ص۲۵۹، قم، انتشارات بیدار، ۱۴۰۱ق.