بیتردید با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات پارلمانی پاکستان بازیگران مختلف خارجی درصدد تأثیرگذاری بر روند و نتیجه این انتخابات هستند. پاکستان یکی از کشورهای جهان است که به خاطر شرایط حاکم بر این کشور، تحولات سیاسی آن به شدت تحت تأثیر بازی بازیگران خارجی قرار دارد.
انتخابات نیز به عنوان مهمترین حرکت سیاسی یک کشور صحنه بازیگردانی قدرتهای خارجی به منظور دستیابی به منافع خود و متحدانشان در کشور هدف است بنابراین با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات پارلمانی پاکستان به طور قطع و یقین شامل تحرکات خارجی برای تأثیرگذاری در این حرکت عمومی ملت پاکستان خواهیم بود. «سلیم صافی» کارشناس برجسته پاکستانی در مقالهای به بررسی نقش بازیگران خارجی در آینده تحولات سیاسی کشورش پرداخته است که در زیر بخشی از این نوشتار را مطالعه میکنید:متأسفانه پاکستان جزء کشورهایی است که قدرتهای خارجی تأثیر زیادی بر سیاست داخلی این کشور دارند و گاهی اوقات همین قدرتهای خارجی تعیینکننده مسیر سیاست داخلی کشور هستند. منظور بنده از قدرتهای خارجی فقط آمریکا نیست، بلکه انگلیس، کشورهای اروپایی و سازمانهای مالی جهانی که مسئول پرداخت وام به کشورها هستند بر تحولات پاکستان تأثیرگذار میباشند.
نقش بازیگران منطقهای بر تحولات سیاسی پاکستان
برخی کشورهای منطقهای از جمله عربستان سعودی، امارات عربی متحده، قطر، ترکیه و ایران نیز از جمله کشورهایی هستند که میتوانند بر سیاست پاکستان تأثیرگذار باشند به طوریکه این کشورها نقش کلیدی در تحولات پاکستان دارند و نقش آنها بر سیاست کشور نسبت به کشورهای غربی مهمتر میباشد. در سالهای گذشته عربستان و قطر نه تنها از حزب «مردم» یعنی حزب حاکم در پاکستان حمایت نکردند بلکه میتوان گفت در پشت پرده به مخالفت با این حزب میپرداختند این درحالی است که امارات متحده عربی همیشه از «بینظیر بوتو» و «آصف علی زرداری» حمایت کرده است.
آمریکا و انگلیس در به توافق رسیدن بینظیر بوتو و «ژنرال مشرف» نقش کلیدی داشتند و ۳ حزب از جمله حزب مردم، حزب «عوامی ملی» و حزب «متحده قومی» از حمایت انگلیس و آمریکا برخودار بودند اما بعد از به قدرت رسیدن زرداری همه چیز تغییر کرد زیرا کشورهای غربی به جای حمایت از زرداری مجبور بودند وی را تحمل کنند.از طرفی چون از نواز شریف رهبر حزب «مسلملیگ شاخه نواز شریف» و ژنرال مشرف ناراضی بودند، نمیخواستند از این ۲ نفر برای تضعیف حزب مردم استفاده کنند.در آن زمان ارتباط نواز شریف با عربستان چندان خوب نبود زیرا سران این کشور احساس میکردند وی به تعهدات خود نسبت به گسترش دامنه فعالیت عربستان در پاکستان عمل نکرده است.
زرداری برسر ۲راهی حمایت یا عدم حمایت از آمریکا
زرداری در ابتدا آمریکا و متحدانش را همراهی کرد اما بعد از مدتی سازمان اطلاعات پاکستان و سازمان «سیا» با هم دچار اختلاف شدند و این اختلافات به جای باریک کشید.عملیات «ابیتآباد» برای کشتن «اسامه بنلادن»، حمله بالگردهای ناتو به پستهای مرزی پاکستان و اختلاف بر سر مسئله افغانستان، زرداری را بر سر ۲راهی قرار داد، وی باید بین سازمانهای اطلاعاتی داخلی و سازمانهای اطلاعاتی خارجی یکی را انتخاب میکرد.سرانجام زرداری سازمانهای اطلاعاتی داخلی را به سازمانهای اطلاعاتی خارجی ترجیح داد.
رئیسجمهور پاکستان سیاست کشور را به سازمان اطلاعات سپرد و دولت موظف بود طبق نظر این سازمان عمل کند.زرداری از سازمان اطلاعات پاکستان به عنوان سپری در مقابل فشار کشورهای غربی استفاده کرد که چنین اقداماتی موجب نارضایتی آمریکا، انگلیس و متحدان غربی آنها شد.آمریکا و متحدانش سعی کردند با استفاده از سازمانهای مالیاتی به حزب مردم فشار بیاورند اما زرداری به جای تزلزل و تسلیم شدن با زیرکی وانمود کرد که در حال گسترش روابط با روسیه و چین است و فشار آمریکا تأثیری بر وی ندارد.
با اینکه پاکستان نتوانست به هیچ توافق مهمی با روسیه و چین دست یابد اما سفر هیئتهای سیاسی پاکستان به این ۲ کشور و سفر مقامات روسی و چینی به پاکستان، زنگ خطری برای سران کاخ سفید بود.واشنگتن وانمود کرد گسترش روابط پاکستان با روسیه و چین اهمیت چندانی ندارد اما بیمحلی آمریکا سرانجام سبب شد زرداری در آخرین روزهای حکومت خود پا را فراتر گذاشته و بندر «گوادر» را به چین بسپارد و با افتتاح پروژه خط لوله «صلح» روابط خود را با ایران دشمن دیرینه آمریکا گسترش دهد.
عصبانیت کشورهای حاشیه خلیج فارس از گسترش روابط ایران و پاکستان
سپرده شدن بندر گوادر به چین از اهمیت زیادی برای آمریکا برخوردار است اما اجرای پروژه خط لوله صلح برای کشور های عربی حاشیه خلیج فارس مهم جلوه میکند.در حال حاضر رقابت ایران با عربستان در منطقه به اوج خود رسیده از بحرین گرفته تا سوریه، این ۲ کشور از تمام توان خود برای تضعیف کردن رقیب استفاده میکنند.عربستان سعودی، قطر و کویت از همان ابتدا با زرداری مخالف بودند و گسترش روابط پاکستان با ایران این تنش را بیشتر کرد شاید همین موضوع باعث شده که عربستان، آمریکا و انگلیس روابط خود را با نواز شریف گسترش دهند. برخی کارشناسان بازگشت ژنرال مشرف را نیز در همین راستا میبینند و تصور میکنند به نواز شریف دستور داده شده تا با بازگشت مشرف به پاکستان مخالفت نکند.
اگر از این دیدگاه به موضوع نگاه کنیم، متوجه خواهیم شد که کشورهای مختلف از جمله عربستان، همچنین آمریکا و متحدانش از نواز شریف پشتیبانی میکنند این در حالی است که حزب مردم فقط از پشتوانه ایران برخوردار است و ایران می تواند حمایت خارجی از حزب مردم را ادامه دهد.ظرف چند سال گذشته ترکیه نفوذ خود را در پاکستان افزایش داده و به یکی از کشورهای تأثیرگذار در تحولات داخلی این کشور تبدیل شده است.
ترکیه در حال گسترش روابط خود با حزب «جمعیت علمای اسلام شاخه فضلالرحمان» و حزب «جماعت اسلامی» است البته هیچ یک از این احزاب هنوز تبدیل به متحد استراتژیک ترکیه نشدهاند.ترکیه ابتدا از حزب «تحریک انصاف» به رهبری «عمرانخان» پشتیبانی میکرد اما بعد از مأیوس شدن از این حزب روابط خود را با حزب مسلم لیگ شاخه نواز شریف گسترش داد که این روابط همچنان ادامه دارد.
با اینکه کشورهای خارجی میتوانند نقش مهمی در تحولات سیاسی پاکستان داشته باشند اما نمیتوانند هیچ حزبی را به صورت صد در صد (تضمینی) به قدرت برسانند و درباره همه چیز تصمیم گیرنده باشند زیرا سازمان اطلاعات پاکستان نیز تأثیر بسزایی در تحولات سیاسی کشور دارد و میتواند نتیجه انتخابات را تغییر دهد.
نوازشریف هنوز نتوانسته ارتباط صمیمانهای با سازمان اطلاعات پاکستان برقرار کند. ارتباطاتی بین سازمان اطلاعات پاکستان و نواز شریف برقرار شده اما هنوز بین وی و سازمانهای اطلاعاتی صلح برقرار نشده است. حال باید دید که نواز شریف میتواند همراه با کشورهای خارجی نظر مردم پاکستان را نیز جلب کند یا مردم و حزب مردم پیروز میدان انتخابات پاکستان خواهند بود.