تأثیرات گفتمان انقلابی- اسلامی ایران به مرور زمان با وجود تخاصمات و فشارهای دول غربی و همچنین عکس العمل نظام های مرتجع عربی در ترویج ایدئولوژی وهابیت، نه تنها محدود نگردید بلکه روندی فزآینده یافت به صورتی که باید یکی از رگههای سیاسی- ایدولوژیکی جنبش های انقلابی سالهای 2011 به بعد در کشورهای خاورمیانه را مردم سالاری دینی برآمده از گفتمان انقلابی مردم ایران دانست
انقلاب اسلامی، آخرین انقلاب بزرگ قرن بیستم بود که در زمان جنگ سرد و ساختار دو قطبی شرق و غرب به وقوع پیوست، و تفاوت بزرگی نیز با انقلابهای قبل از خود داشت. با وجودی که انقلابهای قبلی در ساختار فکری و فلسفی غربی و تحت تاثیر فیلسوفان چپ گرا یا لیبرال و بعضا ناسیونالیست های راست گرا بود، اما انقلاب ایران به یک باره با مسیری متفاوت منجر به سقوط حکومت پهلوی و تغییرات بنیادین سیاسی- اجتماعی در داخل شد.
ماهیت متفاوت انقلاب اسلامی باعث ایجاد تاثیرات و بازتابهای متفاوتی در منطقه و نظام بین الملل گردید زیرا از یک طرف اسلام سیاسی را در اوج مدرنیته شدن جهان بازتعریف مینمود و از طرف دیگر عناصر فکری جدیدی مثل آزادی و استقلال ،مردم سالاری ،استکبار ستیزی در ترکیب فکری فرهنگی خود داشت که گفتمان انقلاب اسلامی در فرایند مدرنیته شدن جهان ،در منظومه معنایی خود قرار داده بود.
از طرف دیگر در ساختار دوقطبی پس از جنگ جهانی دوم، پیروزی انقلاب اسلامی با دیدگاهی تجدید نظرطلبانه نظم شرقی و غربی متاثر از رقابت جهانی کمونیسم و سرمایهداری را به چالش میکشید.
با این حال بررسی تأثیرات چهار دهه حیات و نقش آفرینی ایران با گفتمان انقلابی در محیط منطقهای و بینالمللی می تواند نشانگر اهمیت جنبش انقلابی مردم ایران در سیر تکوین وضعیت کنونی جهان و شکلگیری هویت جدیدی در نیروها و جنبشهای انقلابی بویژه در جهان سوم و کشورهای اسلامی باشد.
ایران، روح جهان بی روح
انقلاب ایران در سطح نظری باعث شکلگیری جنبشهایی در سطح منطقهای و بین المللی گردید که بر راههای مستقل برای هویتیابی سیاسی و مواجهه با مسائل و بحرانهای سیاسی و اجتماعی به صورت مستقلانه و بدون وابستگی به قدرتها تأکید کنند. در سطح امنیتی نیز انقلاب ایران این ایده را پیش کشید که راه امنیت در منطقه، عدم دخالت قدرتهای فرا منطقه ای و غیر قابل اعتماد بودن آنها برای ملتهای مستقل است.
در سطح جهانی انقلاب ایران معیارهای مسلط و پذیرفته شده جهانی را به چالش میکشید به صورتی که هنری کسینجر، مشاور و وزیر خارجه در زمان نیکسون و جرالد فورد و از صحنه گردانان و تئوریسینهای اصلی سیاست خارجی آمریکا طی دهههای گذشته، گفته بود تصمیمات آیت ا...خمینی مجال تفکر و برنامهریزی را از سیاستمداران میگرفت و با معیار دیگری غیر از معیارهای شناخته شده در جهان سخن میگفت.
در همین راستا میشل فوکو فیلسوف فرانسوی که در کتابی با عنوان ایران روح یک جهان بی روح به تحلیل در مورد ماهیت انقلاب اسلامی پرداخته بود رجوع انقلاب ایران به مذهب و معنویت را از زمان انقلاب فرانسه تاکنون بیبدیل دانسته و معتقد است برای نخستین بار انقلاب و معنویت به یکدیگر پیوند خوردهاند. از این رو با تئوریهای کلاسیک انقلاب نمیتوان به بررسی انقلاب اسلامی پرداخت، زیرا قادر به درک ماهیت واقعی انقلاب اسلامی مردم ایران نیستند.
دمیده شدن مجدد روح انقلابی به مبارزات ضد اشغالگری
به طور حتم یکی از مهمترین تأثیرات انقلاب اسلامی بر محیط منطقهای دمیدن روح امید به کالبد بی رمق مبارزات آزادیخواهانه در فلسطین و لبنان علیه اشغالگری رژیم صهیونیستی بود که مهمترین و اصلی ترین موضوع جهان اسلام طی 70 سال اخیر بوده است.
پس از پیروزی انقلاب با وجودی که گروههای مختلفی در فلسطین با اسرائیل مبارزه میکردند اما ماهیت این مبارزات یا ملی گرایانه (پان عربیسم) و یا مارکسیستی بود. تا سال 1979 و پیروزی انقلاب چندین جنگ بزرگ میان کشورهای عربی به رهبری مصر و سوریه علیه اسرائیل بر مبنای دو تفکر مذکور شکل گرفت که همگی با شکست اعراب و دستاندازیهای بیشتر رژیم صهیونیستی به خاک همسایگان همراه شد. پیروزی انقلاب و تکیل گروههای مقاومت اسلامی این روند را دگرگون و بر افسانه شکستناپذیری اسرائیل پایان داد.
در فلسطین گروههایی مثل حماس و جهاد اسلامی با رویکرد اسلامی سازماندهی شدند. «فتحی شقاقی» بنیانگذار جنبش جهاد اسلامی به صراحت به این تاثیر پذیری از اندیشه های امام خمینی اذعان میکند .
در لبنان نیز سه سال بعد از انقلاب اسلامی، بخشی از مبارزان لبنانی از جنبش امل جدا شدند و با رویکردی متفاوت حزب الله را تشکیل دادند. این مبارزات و رویکرد متفاوت همچنان ادامه دارد به طوری که همچنان اسرائیل مانع بزرگ خود برای سلطه جویی بر سرزمین های فلسطینیان را وجود گروههای مقاومت در فلسطین و لبنان میداند. در لبنان حزب الله تحت تاثیر انقلاب ابران به مانعی بزرگ در برابر توسعه طلبی های اسرائیل تبدیل شد که این مساله در جنگ ۳۳ روزه خود را به خوبی نشان داد.
امروزه اسرائیل در ضعیفترین موضع طی حیات 70 ساله این رژیم قرار دارد به صورتی که برای نجات خود از محاصره محور مقاومت بیش از هر زمان دیگری به امدادطلبی از آمریکا و دیگر کشورهای غربی برای فشار آوردن بر ایران متوسل شده است.
تأثیرات انقلاب ایران بر افغانستان و شبه قاره هند
پیروزی انقلاب اسلامی تقریبا همزمان با ورود ارتش سرخ شوروی به افغانستان شد در آن زمان گروههای شیعه و سنی با نفوذ شوروی مبارزه میکردند اما پیروزی انقلاب باعث الهام گیری این گروهها شد و با وجود این که دو گروه اسلامی مجزا بودند اما تحت تاثیر انقلاب در مبارزات خود وحدت بیشتری پیدا کنند. در واقع انقلاب اسلامی اولین تأثیرات برون مرزی خود را بر روی مجاهدین افغانی بر جای گذاشت. زمانی که انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید، در افغانستان رژیم کمونیستی دست نشانده اتحاد جماهیر شوری سابق به رهبری "نورمحمد ترکی" هنوز اولین سالگردکودتای خود را علیه "ظاهر شاه" جشن نگرفته بود.
هنوز شش ماه از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران نگذشته بود که "حفیظ الله امین " علیه نورمحمد ترکی کودتا کرد، و چهار ماه بعد "ببرک کارمل" با قتل امین و حمایت نظامی شوروی بر اریکه قدرت نشست. در همین دوران بود که بارقههای جهاد علیه کمونیسم در افغانستان شکل گرفته و پرچم جهاد علیه تفکر کمونیستی توسط مجاهدین افغانی برافراشته شد.
در سال ۱۳۵۷ قیامهایی نیز در هرات و کابل تحت تاثیر انقلاب ایران به وقوع پیوست. اگر چه پس از خروج شوروی این گروهها از هم فاصله گرفتند و عربستان و ِ آمریکا سعی نمودند در مقابله نفوذ ایدئولوژیک ایران ایدئولوژی های دیگری را سازماندهی کنند اما پس از اتفاقات ۱۱ سپتامبر و ناامن تر شدن افغانستان در سالهای اخیر،الگوی امنیتی که تحت تاثیر انقلاب در ایران به وقوع پیوست باعث شد تا مورد توجه برخی از فعالین سیاسی افغانستان قرار بگیرد.
در خصوص ميزان تأثيرگذاري انقلاب اسلامي بر جامعه پاكستان مي توان به اين نكته اشاره كرد كه پس از اشغال سفارت امريكا در تهران، پاكستان دومين كشوري بود كه سفارت امريكا در اين كشور مورد هجوم قرار گرفت. در پاکستان پس از انقلاب اسلامی جنبش شیعیان احیا شد و کسانی مثل علامه مفتی جعفر با تأسی از جنبش انقلابی ایران اعتراضات بزرگی را رهبری کرد و متفكراني چون علامه ابوالاعلي مودودي رهبر جماعت اسلامي پاكستان از انقلاب اسلامي حمايت كردند و آن را پديده اي اميد بخش و رهايي بخش در جهت اجراي دستورات اسلام خواندند. استقبال بي نظيري كه مردم پاكستان از آيت الله خامنه اي رئیس جمهور وقت ایران در سال ۱۳۶۴ ه.ش به عمل آوردند نشان از عمق تأثیرپذیری شبه قاره از گفتمان انقلابی ایران بود. ده ها هزار تن از مسلمانان شيعه و سني پاكستان در حالي كه عكس هايي از حضرت امام (ره)، آيت الله خامنه اي در دست داشتند، در طول مسير ۷ كيلومتري از فرودگاه تا محل اقامت رياست جمهوري با شعارهاي درود بر خميني و مرگ بر امريكا و مرگ بر اسرائيل و زنده باد انقلاب اسلامي و .... از رييس جمهور ايران استقبال كردند.
همین امر باعث ترس و عکس العمل عربستان و برخی گروههای متمایل به عربستان و آمریکا شد ودست به خشونت علیه شیعیان و ترور عارف الحسینی یکی از مهمترین رهبران شیعیان زدند.
عراق و کشورهای حاشیه خلیج فارس
در روزهای پایانی حکومت پهلوی بسیاری از کشورهای عربی که حکومت پدرسالاری داشتند از احتمال ظهور یک انقلاب مردمی وحشت کردند زیرا چنین روندی به نظر آنها باعث سرایت به کشورهای عربی و سقوط نظامهای پادشاهی میشد. آمریکا از این ترس استفاده نمود و در اواخر سال 1359 با این کشورها اقدام به تشکیل شورای همکاری خلیج فارس نمود.
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، فصل نوینی برای اسلام گرایان، به ویژه شیعیان کشورهای عربی خلیج فارس، گشود. این انقلاب، بخصوص موجب تحرک افکار و ایده های مذهبی و سیاسی اقلیت شیعه ی این کشورها شد. تا زمان وقوع انقلاب اسلامی، جامعه ی شیعه ی این کشورها جامعه ای حاشیه ای و فاقد تحرک و پویایی سیاسی در صحنه ی رسمی به شمار می آمد. این اقلیت اگرچه از وضعیت خود ناراضی بود، اما هیچ گاه شکایت و نارضایتی خود را به صورت قیام و طغیان بروز نداد. وقوع انقلاب اسلامی باعث تحرک و جنبش سیاسی آنها شد و به دنبال آن، تظاهرات و راهپیمایی هایی خودجوش در این کشورها رخ داد.
در عراق همان ابتدا حزب الدعوه الاسلامیه، جماعه العلماء، حزب الفاطمی از جمله احزابی بودند که متاثر از انقلاب ایران شدند. همین موضوع موجب گردید تا رژیم بعثی با چراغ سبز قدرتهای شرق و غرب هم به سرکوب جنبش شیعیان بپردازد و هم کمکهای مالی و تسلیحاتی فراوانی برای آغاز تهاجم نظامی علیه ایران و محدود کردن تأثیرات انقلاب ایران با مبذول شدن توجه تهران به جنگ و تحولات داخلی، به دست آورد.
اما دو رویداد مهمی که پس از انقلاب اسلامی، عربستان را به لرزه درآورد، نخست قیام شیعیان این کشور بود. برای نخستین بار، مراسم سوگواری خود را در ایام محرم علنی کردند و نیز مردم ایالت شرقی در 29 نوامبر 1979 م دست به راه پیمایی زدند. در شهر قطیف، قریب 30.000 نفر دست به تظاهرات زدند. دومین رویداد نیز حادثه ی تسخیر مسجدالحرام بود. جهیمان العطیبه در یک سخنرانی، اهداف خود را این گونه اعلام کرد:
- پایان دادن به حکومت خاندان سعودی؛ چون دین را نابود کرده اند.
- قطع روابط با کشورهای مسیحی و در رأس آنها آمریکا؛
- از بین بردن فساد و فحشا و اجرای قوانین اسلامی.
حسین هیکل روزنامهنگار نامدار مصری این حادثه را یکی از خارق العاده ترین حوادث اخیر در تاریخ خاورمیانه می داند که به طور مستقیم، از انقلاب اسلامی ایران ناشی شده است.
همچنین در یمن شیعیان زیدی این کشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) را به عنوان امام و پیشوای دینی خود اعلام کردند و در سالهای یعد جنبش شیعیان یمن با رهبری سید حسین حوثی فرزند سید بدرالدین توانست پس از سقوط نظام امامیه در 1962 بار دیگر موجبات بازسازی زیدیه را با تاسیس سازمانی بنام شبابالمومن را فراهم کند و حوثی وارد فضای حزب و فضای سیاسی شود.
بحرین دیگر کشور مهم حاشیه خلیج فارس بود که گفتمان آزادی خواه و عدالت طلب انقلاب ایران بر این کشور تاثیرات خود را بر جای گذاشت. در سال 1360 ش، یک کودتای ناموفق برای سرنگونی نظام حاکم بر بحرین از جانب شیعیان این کشور انجام شد. این کشور، چه قبل و چه بعد از انقلاب، کانون رستاخیز شیعه در ممالک عربی خلیج فارس بود و به لحاظ جمعیت بالای شیعیان در این کشور، خصومت با دولت مرکزی همواره ادامه داشته است.
نمود عمده ی پیکارجویی شیعه در این کشور، «جبهه اسلامی برای آزادی بحرین» بود. در سال 1979، هادی مدرسی، یکی از رهبران این جبهه، از بحرین اخراج شد. او پس از تبعید، فعالیت های ضد حکومتی خود را به شدت ادامه داد.
اسلام گرايي در ترکيه طي يک سده گذشته، فراز و نشيب هاي بسياري را پشت سر گذاشته است. با اين وجود و عليرغم موانع و مشکلات متعدد، جريان اسلام گرايي روز به روز بالندگي و رشد بيشتري يافت و به نقطه اي رسيد که در کشوري با يک چارچوب سياسي و حقوقي لائيک، حزبي اسلام گرا به پيروزي رسيد و اسلام گرايان به مناصب مهمي چون رياست جمهوري و نخست وزيري دست يافتند.
رشد و بالندگي اسلام گرايي در ترکيه تحت تاثير عوامل مختلفي رخ داده است که يکي از مهم ترين آنها پيروزي انقلاب اسلامي مردم ايران در سال 1357 (1979 ميلادي) مي باشد. از جنبه مردم شناسی همچون دیگر کشورهای برشمرده در ترکیه نیز حدود 20 الی 25 میلون علوی زندگی می کنند که تقریبا یک سوم جمعیت این کشور را تشکیل می دهند که به صورت بالقوه آمادگی پذیرش گفتمان اسلامی ایران را دارند.
با پیروزی انقلاب اسلامی اسلام گرایان با اعتماد به نفسی مضاعف پا به عرصه تحولات سیاسی و اجتماعی ترکیه گذاشتند که همین امر موجب تجمعات مختلف و سپس کودتای مقابله گرایانه 1980 از سوی ارتش و محدودیتهای گسترده کودتاگران علیه اسلام گرایان گردید. این کودتا که 6 روز پس از راهپیمایی قونیه با موضوع رد نظام لاییکی صورت گرفت با تاکید فراوان کودتاگران بر جلوگیری از وقوع انقلاب اسلامی شبیه آنچه در ایران روی داد همراه بود. موضوعی موجب سوق یافتن جنبش اسلامی ترکیه به سوی صندوق آرا و انتخابات شد و این روند یک دهه بعد به سربرآوردن حزب رفاه به عنوان یکی از مدعیان اصلی پیروزی در انتخابات منجر گردید تا در نهایت چهره ای اسلام گرا به نام نجم الدین اربکان نخست وزیر ترکیه شود. اربکان در سخنانی که در سفر به ایران در سالهای پایانی عمر خویش داشت شیفتگی خود به انقلاب اسلامی را علناً اعلام کرد. وی در سخنانی گفت پیروی انقلاب اسلامی مژده ای به مردم جهان بود که دولت ها و ملت ها می توانند به دور از وابستگی به قدرت های ستمگر به حیات خود ادامه دهند.
با وجود اینکه کودتای ارتش در سال 1997 بر روند حضور اسلام گرایان در قدرت مانعتراشی کرد اما این مانع تراشی دیری نپایید و در سال 2002 در انتخابات پارلمانی مجدداً اسلام گرایان حزب عدالت و توسعه اکثریت کرسیهای پارلمان را از آن خود کردند.
علاوه بر تأسی اسلام گرایان برای حضور در قدرت، تحولات برگزاری روز قدس در ترکیه طی دهههای گذشته و برجسته شدن موضوع فلسطین در ترکیه از تاثیرات فرهنگی انقلاب اسلامی بر این کشور برشمرده می شود.
انقلابات عربی و بیداری اسلامی
تأثیرات گفتمان انقلابی- اسلامی ایران به مرور زمان با وجود تخاصمات و فشارهای دول غربی و همچنین عکس العمل نظام های مرتجع عربی در ترویج ایدئولوژی وهابیت، در جوامع اسلامی منطقه غرب آسیا و دیگر مناطق حضور کشورهای اسلامی در آسیا و آفریقا نه تنها محدود نگردید بلکه روندی فزآینده یافت به صورتی که باید یکی از رگههای سیاسی- ایدولوژیکی جنبش های انقلابی سالهای 2011 به بعد در کشورهای خاورمیانه را مردم سالاری دینی برآمده از گفتمان انقلابی مردم ایران دانست که بر سه بعد حاکمیت قوانین اسلامی، دموکراسی و عدالت اجتماعی و همچنین استقلال خارجی تأکید دارد و این موضوعات شاکله خواستههای معترضان را تشکیل میداد. انقلاب در تونس با رهبری جنبش دینی النهضه، انقلاب مصر با رهبری اخوان المسلمین، انقلابهای بحرین، یمن و لیبی نیز با رهبری جنبش های اسلام گرایانه همراه بود که البته برخی از این جنبشهای انقلابی با دخالت خارجی مستقیم و غیرمستقیم کشورهای غربی و عربی و رژیم صهیونیستی به ثمر ننشست.
لذا با توجه به موضوعات مطرح شده می توان نتیجه گرفت که انقلاب اسلامی مردم ایران 4 دهه پس از آغاز آن نه تنها ماندد انقلابهای دیگر آرمانهای اولیه خود را به فراموشی نسپرد و دچار اضمحلال نگردید بلکه امروزه با قدرت بیشتری در بطن تمامی تحولات بزرگ جهانی و منطقهای نقش آفرینی مثمر ثمر میکند و توانسته است در برابر رقبا و دشمنان منطقهای و بینالمللی موفقیتهای گسترده ای را کسب و شکستهای سنگینی به آنها وارد نماید