به نوشته روزنامه رای الیوم، روابط محرمانه یهودیان و کردهای عراق به قبل از ایجاد اسرائیل در خاورمیانه یعنی پیش از سال ۱۹۴۸ باز میگردد و به همین دلیل این که اسرائیل به امکان استقلال دولت اقلیم کردستان از عراق توجه نشان دهد و نیز برای تشکیل یک کشور کرد در شمال عراق تلاش کند که در آینده هسته یک کشور بزرگتر کرد شود، برای کسی عجیب نیست.
چنانکه پیشتر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی درباره اهمیت تشکیل یک "کشور" کرد مستقل در عراق تاکید کرد، "آنها شایسته چنین کشوری هستند." در همین راستا شیرکو عباس، رئیس شورای ملی کردستان در سوریه مستقیما از رژیم اشغالگر خواست از دولت کرد حمایت کند، او گفت: "کردها عامل دموکراسی در خاورمیانه هستند و حمایت اسرائیل از کردها در ایجاد مرزهایی امن برای آنها نقش بسزایی ایفا خواهد کرد."
اما تعمیم این مساله به همه درست نیست زیرا افرادی مثل عبدالله اوجالان، رئیس حزب کارگران کردستان ترکیه هم هستند که رژیم صهیونیستی حزب او را تروریستی قلمداد میکند و طبق گزارشهای خارجی، این موساد بود که اوجالان را بازداشت کرده و به ترکها تحویل داد، اوجالان در سلول انفرادی خود در ترکیه گفته است: آمریکا، انگلیس و اسرائیل سعی دارند از خشم کردها استفاده کرده و از طریق برخی مزدورها، آنها را برای مقابله با کشورهای منطقه آماده کنند.
در این میان "شلومو نکدیمون"، یکی از بزرگترین مورخان اسرائیلی که در پستهای مختلفی فعالیت داشته، از جمله مدیر دفتر مناخیم بگین، نخست وزیر پیشین اسرائیل بوده و از سال ۱۹۶۳ با مصطفی بارزانی (پدر) همکاری کرده، میگوید: تقسیم کشورهای عربی فراتر از تقسیم (توافقنامه) سایکس-پیکو در واقع رویایی بود که سوخت، اما این پروژه هنوز برقرار است و تنها منتظر یافتن فرصتی برای اجرایی شدن است.
نکدیمون که کتابی درباره روابط اسرائیل با اقلیم کردستان تالیف کرده در خاطرات خود میگوید: اگر موفق به تشکیل یک "کشور" کرد در عراق شویم، در کمتر از ۱۰ سال شاهد تقسیمبندیها و بسیاری اقدامات جداییطلبانه و نیز کشورهای کوچک جدید مبتنی بر اصول نژادی، قومیتی و مذهبی و تشکلهای سیاسی، عقیدتی و مذهبی در سراسر منطقه عربی خواهیم بود اما نقطه آغاز آن باید عراق باشد.
این چهره سیاسی، امنیتی و مطبوعاتی اسرائیلی در جای دیگری از کتاب خود آورده است: در این صورت گروههای جدیدی در خاورمیانه پدیدار خواهند شد و ایجاد کشورهای کوچکی را که ما به آنها فکر نکردهایم، خواستار خواهند شد. و فکر نمیکنم پس از تشکیل "کشور کردستان" دیگر روزی مشابه شرایط فعلی در کشورهای عربی را شاهد باشیم. آنچه بیشترین کمک را میکند این است که حاکمیتهای عربی از تنوع و تعدد مذهبی و سایر جریانهای فکری و فرهنگی استقبال نمیکنند و رهبران کشورهای عربی به جای اینکه در راستای مهار تعددگرایی تلاش کنند، فورا آن را سرکوب میکنند، این یکی از مهمترین نقاط ضعفی است که موساد در تمام کشورهای عربی بر آن تمرکز کرده و توانسته با بهره جویی از آن اقلیتها را توجیه کند که تنها رویایشان جدایی و تقسیم است.
پس از یورش آمریکا، انگلیس و همپیمانان آنها به عراق در سال ۲۰۰۳ و فروپاشی دولت، کردها فرصت دیگری برای تشکیل "کشور" که آرزوی آن را داشتند، یافتند. این فرصت با وجود مخالفت کشورهای همسایه از جمله ترکیه، ایران، سوریه و حتی اروپا و آمریکا، با ایده تشکیل دولت کوچک کردها در عراق ایجاد شد و مخالفت این طرفها نه از سر نفرت از کردها بود چرا که آنها روابط قوی با آنها داشته و از آنها حمایت میکردند بلکه دلیل مخالفت آنها، ایده تقسیم در داخل عراق بود.
نیازی به گفتن نیست که با ظهور قدرت مقاومت و توسعه فعالیتهای آن، بازی دومینو دیگر ایده موفقی در کشورهای عربی نیست زیرا جنگ جهانی علیه سوریه نقش بسزایی در تقویت دشمنان آنها و پدیدار شدن طرفهای مخالف با حضور آمریکا در منطقه داشت و این شرایط سخت و ناراحتکنندهای را برای کردها ایجاد کرد و آنها میبینند که رویاهایشان در حال نابودی است.