شرح دعاي ابوحمزه ثمالي به روايت آية الله جوادي آملي - 3

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)

شرح دعاي ابوحمزه ثمالي به روايت آية الله جوادي آملي

 

 

قسمت سوم

چه همواره راه نیایش عبد و مولا باز است، ولی برای زمان مشخص مانند ماه مبارك رمضان كه عید اولیای الهی است، فضیلت مخصوص است.

أعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشِّیطانِ الرَّجِیم . بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحِیم . ادْعُونِی استَجِبْ لَكُمْ (1)

برای اجابت نیایش و دعا شرائطی است كه آن عناصر محوری چهارگانه را وجود مبارك امام سجاد سلام الله علیه در ضمن دعا بازگو می‌كند.

عنصر اوّل آن است كه راه برای رفتن باز باشد. بسته نباشد. نه تنها برای یك نفر یا یك میلیون نفر، راه برای اوّلین و آخرین باز باشد. یعنی راه باید بی‌كران تا بی‌كران باشد. تا كسی در این راه احساس مزاحمت نكند.

دوّمین شرط آن است كه آن مرجع نهائی و مقصد كه سالكان كوی او به او رسیده‌اند توان اجابت خواسته‌های همه و همه خواسته‌های همه را داشته باشد.

سوم آن كه روندگان واجد شرائط باشند. موحّدانه راه توحید ناب را طی كنند. در بین راه به غیر خدا تكیّه نكنند. برای این كه به غیر خدا اَحدی نیست و نمی‌شود با راه توحید به غیر خدا مراجعه كرد.

شرط چهارم و عنصر چهارم آن است كه آن مرجع نهائی یعنی ذات أقدس إله دعوت كرده باشد. اگر دعوت نكرده باشد طی این راه ثمربخش نیست.

خاندان عصمت و طهارت فرمودند: اگر كسی بار سنگین گناه روی دوش او نباشد، بخواهد به طرف خدا ارتحال كند، رحلتی به طرف خدا كند، راه دور نیست. "وَ أنَّ الرّاحِلَ إلِیك قَرِیبُ المَسافَه." مسافت بسیار نزدیك است . چون یك قدم فاصله است و آن این است كه: یك قدم بر خویشتن نِه و آن دِگر در كوی دوست.

وجود مبارك امام سجاد در ضمن دعای سحر این مراحل استجابت را بازگو می‌كند. عرض می‌كند:

خدای را شكر می‌كنیم كه راه‌های به طرف او كاملاً باز است.

"اَلْحَمْدُ للهِ الَّذِی أحَدُ سُبُلَ المَطالِبِ إلِیكِ مَشْرَعَه، تمام راه‌ها باز است. شریعت باز و گشوده است و گشاده است. وَ مَناهِلَ الرَّجاءِ إلِیكِ مُترَعَه."

هر كسی به طرف تو امیدوار است. تشنه یك مطلبی است آن آب خوراش، آن كوثرش، آن نهر و بحری كه تشنگان را سیراب می‌كند پر آب است. نهری، بحری بی آب نیست.

"وَالإستغاثَهِ بِفَضْلِكَ لِمَنْ أمَّلَكَ مَباحَه."

راه برای كسی كه از فضل تو بخواهد كمك بگیرد رواست. ممنوع نیست. رفتن این راه‌های باز مجاز است ."وَ أبوابُ الدَّعاء إلِیكِ لِلْصّارِخِینَ مَفْتُوحَه،"درهای دعا هم باز است. پس از این طرف كه عنصر اوّل است هیچ مانعی نیست، راه باز است و تشنگان می‌توانند سیراب بشوند و می‌توانند از فضل الهی كمك بگیرند و درهای دعا به سوی نیایش كردن باز است. اینها عنصر اوّل‌اند.

دوّم :

"وَأعْلَمْ أنَّكَ لِلْرّاجِینْ بِمُوضِعِ اِجابَهِ وَ لِلْمَهْلُوفِینَ بِمَرصَدِ إغاثِهِ وَ أنَّ فِی اللَّهُفِ إلی جُودِكَ وَ الرِّضاء بِقَضائِكَ عِوَضَاً مِنْ مَنْعِ الباخِلِینَ وَ مَنْدُوحَهً عَمّا فِی أیدِی المُسْتَأثِرِین."

پروردگارا ! من می‌دانم تو برای امیدواران موضع كافی و رسائی هستی. كسی كه مَلحوف است و رنج دیده و داغ دیده و آفت زده و آسیب دیده و مانند آن است، مُتَلهِّف است و غمگین، تو می‌توانی مشكل او را حلّ كنی‌. اغاثه كنی. نیازهای او را برطرف بكنی. و اگر كسی تأثّرش را و افسوس‌اش را و غم و اندوه‌اش را به جود و كَرم و رضا و قضای تو واگذار كند، عِوض منع باخِرین را دریافت می‌كند. عدّه‌ای دارند و عطا نمی‌كنند. بُخل می‌ورزند. عِوض بُخل آنها، جُود و كَرم تو جبران می‌كند.

"وَ مَندُوحَهً عَمّا فِی أیدِی المُسْتَأثِرین."

بعضی اهل ایثار نیستند . اهل اِستئْثارند. نه تنها دیگران را بر خود مقدّم نمی‌دارند، بلكه می‌كوشند خود را بر دیگران مقدّم بدارند. در دستگاه مستأثران جز تنگ نظری و تنگنائی چیز دیگر نیست. و امّا در دستگاه جُود و كَرم تو مَندوح است، سِعه است، گشایش است. یعنی اگر تنگنای تنگ نظران جا برای رفتن نیازمندان نمی‌گذارد، وسعت رحمت تو جا برای محتاجان تأمین می‌كند. "و هم أنَّ الرّاحِلَ إلِیكِ قَرِیبُ المَسافَه وَ أنَّكَ لا تَحْتجِبُ عَنْ خَلْقِكَ إلا أنْ تَحجُبَهُمُ الأعمالُ السَّیِّئَهُ دُونَكْ."این دو تا جمله از جمله‌های كلیدی است كه تا پایان این دعای نورانی چندین بار در محور این بحث‌های كلیدی مطالبی به عرضتان خواهد رسید كه اگر كسی خواست به طرف ذات أقدس إله سفر كند، به اصطلاح سفر مِنَ الخَلقِ إلَی الحَقّ را طی كند، گرچه وجود مبارك امیرالمؤمنین سلام الله علیه فرمود: آه "مِنْ قِلَّهِ الزَاد وَ طُولِ الطَّرِیق" (2)؛ راه طولانی است.

گرچه من استحقاق ندارم، ولی به امید تو آمدم و تو را به عنوان عالی‌ترین مرجع و تنها مرجع نهائی می‌دانم. این هم شرط سالك. و آن عنصر چهارم هم این است كه تو مرا دعوت كردی. پروردگارا ! تو خودت فرمودی: وَاسئَلُوا اللهَ مِنْ فَضلِه.

اما همین خاندان عصمت و طهارت فرمودند: اگر كسی بار سنگین گناه روی دوش او نباشد، بخواهد به طرف خدا ارتحال كند، رحلتی به طرف خدا كند، راه دور نیست. "وَ أنَّ الرّاحِلَ إلِیك قَرِیبُ المَسافَه." مسافت بسیار نزدیك است . چون یك قدم فاصله است و آن این است كه: یك قدم بر خویشتن نِه و آن دِگر در كوی دوست. برای كسی كه سالك إلی الله است بیش از یك قدم فاصله نیست. یعنی باید روی خواسته‌های خود پا بگذارد، روی هوی پا بگذارد. وقتی روی هوی پا گذاشت، قدم دوّم را در دالان توحید می‌نهد. یك قدم بر خویشتن نِه و آن دِگر در كوی دوست! این "وَ أنَّ الرّاحِلَ إلیكِ قَرِیبُ المَسافَه وَ أنَّكَ لا تَحتَجِبُ عَنْ خَلقِكْ" یك جمله‌ای است به منزله واسطهُ العِقد این دعای نورانی . و شبیه این جمله هم از وجود مبارك امام كاظم سلام الله علیه در وقتی كه او را برای زندان بغداد می‌بردند در ماه رجب ایراد كرده است كه در بیست و پنجم ، بیست و هفتم رجب، مخصوصاً دعای بیست و هفتم رجب كه وجود مبارك امام كاظم آن را قرائت كردند همین جمله نورانی هست. پس هیچ حجابی بین خلق و خالق نیست، مگر خودِ خلق. "ولا حِجابَ بِینَكَ وَ بِینَ خَلقِكَ غِیرِ خَلقِه." و خلق هم به عنوان این كه آیت الهی هستند، مخلوق خدا هستند، حاجب نیستند.

چون آیت حقّ، حجاب حقّ نیست . آنچه كه حجاب چهره خلق است همان گناه خلق است . "وَ أنَّكَ لا تَحتَجِبُ عَنْ خَلقِكَ إلا أنْ تَحْجُبَهُمُ الأعمالُ السَّیِئَهُ دُونَكْ ." گناهان بَد است كه حاجب است و نمی‌گذارد. پس راه باز است. هیچ حجابی هم در كار نیست و این شخص داعی هم بدون حجاب آمده. یعنی اگر گناهی بود توبه كرده است. امری بود اِمتثال كرد، نهی‌ای بود اجتناب كرد، نعمتی بود شكرگزاری كرد. این موانع را برطرف كرد تا این عنصر سوّم را به دست آورد كه بعداً عرض می‌كند: "

وَ قَدْ قَصَدْتُ إلِیكِ بِطَلِبَتِی وَ تَوَجَّهتُ إلیكِ بِحاجَتِی وَ جَعَلْتُ بِكَ اسْتِغاثَتِی وَ دُعائِكَ تَوَسُّلِی مِنْ غِیرِ اسْتِحقاقٍ لِاستِماعِكَ مِنّی وَ لَاسْتِیجابٍ لِعَفْوِكَ عَنّی بَلْ لِثِقَتِی بِكَرَمِكَ وَ سُكُونِی إلی صِدْقِ وَعدِكَ وَ لَجَأی إلَی الإیمانِ بِتُوحِیدِكَ وَ یَقِینِی وَ بِمَعْرِفَتِكَ مِنّی أنْ لا رَبّی غِیرُكْ وَلا إلهَ إلا أنْتَ وَحدَكَ وَلا شَرِیكَ لَكْ ."

گرچه من استحقاق ندارم، ولی به امید تو آمدم و تو را به عنوان عالی‌ترین مرجع و تنها مرجع نهائی می‌دانم. این هم شرط سالك. و آن عنصر چهارم هم این است كه تو مرا دعوت كردی. پروردگارا ! تو خودت فرمودی: وَاسئَلُوا اللهَ مِنْ فَضلِه

(3) . در قرآن كریم فرمود كه: سئوال كنید. بخوانید و بخواهید! و تو منزّه‌تر از آنی كه وعده بدهی و انجام ندهی ! دعوت بكنی و نپذیری ! راه بگشائی، در را باز بكنی و راه ندهی! این چنین نیست."اللّهُمَّ أنْتَ القآئِلُ وَ قُولُكَ حَقّ وَ وَعدُهُ صِدق ."

خودت فرمودی:

"وَاسْئَلُ اللهَ مِنْ فَضْلِه إنَّ اللهَ كَانَ غَفُوراً رَحِیمَاً. وَ لِیسَ مِنْ صِفاتِهِ یا سَیِّدِی أنْ تَأمُرَ بِالسُّئوال وَ تَمْنَعُ العَطِیّه وَ أنْتَ المَنّانُ بِالعَطایا عَلی اَهلِ مَمْلِكَتِكْ . وَالعائِدُ عَلَیْهِمْ بِتَحَنُّنِ رَأفَتِكْ."

خدایا! آنها كه از تو نخواستند، آنها را ردّ نكردی. ما كه از تو می‌خواهیم ! خدایا ! تو كه به ماها وعده دادی، ما هم كه از تو می‌خواهیم . یقیناً ما را رها نمی‌كنی.

در طلیعه دعای افتتاح ماه مبارك رمضان هم هست كه: خدایا

!"أذِنْتَ لِی فِی مَسْئَلَتِكَ فَاسْمَعْ یا سَمِیعُ مِدْحَتِی وَ أجِبْ یا رَحِیمُ دَعوَتِی ." خدایا ! تو اجازه دادی ما تو را مَدح كنیم ، سئوال كنیم . پس دعای ما، ثنای ما، مدح ما، مَحمِدت ما را گوش بدهی ! اینجا هم به عنوان عنصر چهارم ذكر شد . پس راه باز است ، مرجع نهائی واجد همه امور است. رونده هم واجد شرط است به امید الهی . چون شرط را خود مقصد نهائی در اختیارش گذاشته و این رونده را و سالك را دعوت كرده است. با چنین اطمینانی و با چنین خُلق و خوئی یقیناً دعا مستجاب خواهد بود. امیدواریم دعای همه شما صائمان الهی مستجاب باشد.

غَفَرَ اللهُ لَنَا وَ لَكُمْ وَالسَّلامُ عَلِیْكُمْ وَ رَحمَهُ اللهِ وَ بَرَكاتُه.

پي نوشت ها :

1- سوره غافر / آیه 60

2- نهج البلاغه/ كلمات قصار / 77

3- سوره نساء / آیه 32

 

 

خوانده شده 2696 مرتبه