قرآن کريم، بدون شک کلام خداوند و وحي الهي است که توسط پيامبر اکرم (ص)، براي هدايت مردم و قرار دادن انسانها و جوامع بشري در مسير وحدت و يگانگي و انسجام اسلامي ، به جهانيان عرضه و هديه شده است.
وحدت اسلامي يکي از آرزوهاي شيرين و ديرين امت اسلامي است .هيچ مسلمان آگاه و دلسوزي نيست که شکوفايي دوبارة تمدن اسلامي و مجد و عظمت اسلام را نخواهد و تمام مسلمانان بر اين باورند که يکي از عوامل مجد و عظمت اسلام و شکوفاييِ مجدّد تمدن بزرگ اسلامي، وحدت، همبستگي و انسجام همة نيروها و مذاهب اسلامي در ساية عمل به قرآن و بازگشت به قرآن است مسلمانان با اين اتحاد و يکپارچگي ميتوانند در برابر قدرتهاي استکباري بايستند و آنها را مغلوب نمايند.
قبل از آنکه زمينهها، راهکارها، ضرورت و مباني اين بحث مورد بررسي قرار گيرد لازم و ضروري است که به اين پرسش که مقصود از وحدت اسلامي چيست؟ پاسخ داده شود. يک تصوّر از وحدت اين است که همة مسلمانان اعم از شيعه و سنّي دست از اعتقادات اختصاصي خود بر دارند و فقط به وجوه مشترک ميان مذاهب اسلامي اعتقاد ورزند و بدان عمل كنند.
تصور ديگري كه مي توان ارائه داد اين است که ديگر مذاهب از همان مذهب پيروي كنند. قطعاً مقصود از وحدت اسلامي اين نيست که شيعهها سنّي شوند و يا سنّيها شيعه شوند و همة افراد مسلمان در سراسر جهان در عقائد و احکام و اصول و فروع و همة جزئيات دين، متحد و منسجم گردند بگونهاي که هيچ اختلاف نظري در اعتقادات و احکام فقهي در جامعة اسلامي وجود نداشته باشد، واقعيت اينست که مقصود از وحدت اسلامي، يکي کردن اعتقادات و يکنواخت کردن احکام عملي مذهب اسلامي نبوده و چنين چيزي در خارج امکانپذير نخواهد بود.
مقصود از وحدت اسلامي اين است که پيروان هر يک از مذاهب گوناگون اسلامي در عين حال که عقايد و احکام خاص آن مذهب را براي خود حفظ ميکنند و به آنها پايبند هستند، در روابط اجتماعي و سياسي و نظامي و اقتصادي و فرهنگي خود با مسلمين ديگر همسو و تابع مصالح عاليه اسلام و امت اسلامي باشند و براساس اين برداشت از وحدت، امت اسلامي مقابل دشمنان اسلام همواره به صورت «يد واحده» عمل کنند. آيا چنين نظري امکان دارد؟ قطعاً امکان پذير است و اين درست مانند اجزاي مختلف يک بدن است که هر يک از اعضاء با ديگري متفاوت است و هر يک نام و ويژگي هاي متفاوتي با همديگر دارند و حتي وظايف و کارهاي هر يک با هم متفاوت است ولي عليرغم اين تفاوتها، همة آنها با همديگر همکاري دارند و به هنگام بروز خطر همگي متحد و با انسجام کامل با خطر مقابله ميکنند.
واقعيت اين است که با توجه به وجوه مشترک فراواني که مسلمانان در زمينه مسائل اساسي و حتي مسائل فرعي که با همديگر دارند، قطعاً وحدت اسلامي با معنايي که ارائه شد، امکان دارد و چنين وحدتي مستلزم وحدت نظر مسلمانان در همة مسائل اعتقادي و احکام عملي نيست و اصولاً وحدت نظر در کلية مسائل اعتقادي و احکام نه تنها در ميان شيعه و سني عملاً امکانپذير نيست بلکه حتي در ميان مذاهب چهارگانه اهل سنت هم چنين چيزي ممكن نيست. زيرا اختلاف در بعضي از اعتقادات و احکام که نتيجة طبيعي اجتهاد و تفکر و انديشة آزاد است نبايد موجب جدائي و دوري قلوب مسلمانان از همديگر شوند.
وحدت اسلامي حول محور دين و مشتركات اسلام، عامل مؤثر در پيشرفت مادي معنوي مسلمانان است. علما و انديشمندان اسلامي با همفكري و آگاهي خود تلاش عميق در جهت وحدت اسلامي در بين مسلمانان انجام دهند و موارد اختلاف را تا آنجا كه ممكن است از بين ببرند و زمينه هاي وحدت اسلامي را در جهت ايجاد دوستي و هماهنگي و نزديك كردن قلوب بيكديگر در همة سطوح ايجاد نمايند.(1)
امام علي (ع) بزرگ منادي وحدت و انسجام اسلامي در اين مورد ميفرمايد:
«امم پيشين تا مادامي که با هم «يد واحده» بودهاند همواره در حال پيشرفت و شکوفايي بوده و به عزت و اقتدار و خلافت و وراثت زمين نائل گشته، رهبر و زمامدار جهانيان شدهاند. و از آن هنگام که خدا را فراموش کرده و به ماديگري روي آورده دچار خود برتر بيني و تعصبات قومي و فرقهاي و تشتت و پراکندگي گشته با هم به نبرد پرداختهاند؛ خداوند لباس کرامت و عزت و خلافت را از تنشان بيرون آورده و خير و برکت و وفور نعمت را از آنان سلب و به ذلّت و استعمار مبتلا کرده است. به عنوان نمونه بني اسرائيل در اثر تفرقه، کسراها و قيصرها بر آنان مسلّط شدند و آنها را به بردگي گرفتند، و از سرزمينهاي آباد و کنارههاي دجله و فرات به بيابانهاي کم گياه و بيآب و علف تبعيد کردند و به ذلّت و فقر و مسکنت و جهل و پراکندگي دچار ساختند. خداوند با نعمت پيامبر اکرم (ص) و اسلام، بني اسماعيل و ساير مسلمانان را متحد و برادر ساخت و پر و بال کرامت خود را بر آنها گشود؛ نهرهاي مواهب خود را به سويشان جاري گرداند، و آنان را به نعمت و قدرت و عظمت و عزّت رساند؛ و حکومتي پايدار نصيبشان ساخت بطوري که کسي قدرت در هم شکستن نيروي آنان را نداشت. متأسفانه پس از چنين هجرتي با شکوه، مسلمانان به احزاب و فرقههاي گوناگون تقسيم شدند».(2)
وحدت اسلامي از ديدگاه قرآن
قرآن کريم، بدون شک کلام خداوند و وحي الهي است که توسط پيامبر اکرم (ص)، براي هدايت مردم و قرار دادن انسانها و جوامع بشري در مسير وحدت و يگانگي و انسجام اسلامي ، به جهانيان عرضه و هديه شده است.
به اعتقاد همة امت اسلامي قرآن کريم برخلاف ساير کتب آسماني بدون تحريف و دست نخورده از گزند و توطئههاي دشمنان اسلام، باقي مانده است و خداي متعال خود حافظ و نگهبان آن است: ﴿إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ﴾(3)
و اين رمز جاودانگي قرآن کريم است و قرآن کريم و تعاليم آن براي همة مسلمانان داراي سنديت و اعتبار قطعي ميباشد. قرآن کريم با تعابير مختلفي بر وحدت و انسجام اسلامي تأكيد نموده است و واژههاي قرآني در مورد وحدت اسلامي عبارتند از:
«واعتصموا[4]، اصلحوا[5]، رابطوا[6]، تعاونوا[7]، السلّم[8]، اصلاح بين الناس[9]، الّف بين قلوبکم[10]، امّة واحد[11]، اخوّت[12]، موّدت[13]».
به عنوان نمونه به يکي از آيات شريفه بطور اختصار اشاره ميشود:
اعتصام به حبل الله اساس وحدت اسلامي
در قرآن کريم، بطور آشکار اعتصام به حبل الله، به عنوان پايه و اساس وحدت و انسجام اسلامي محسوب شده است که در شکلها و قالب هاي مختلفي ظاهر ميشود و بزرگترين محور وحدت و انسجام اسلامي يعني الله، سبب اصلي و اول و آخر حيات و رشد و تعالي و توحيد امت اسلامي، مبنا و اساس اعتصام، قرار گرفته است.
در آية شريفه 103 آل عمران، با يادآوري نعمت اسلام و قرآن و حبل الله که بواسطة آن مسلمين صدر اسلام از دشمني و تفرقه و اختلافات طولاني ميان خود دست برداشته و در قلبهايشان الفت و موّدت و دوستي و احساس برادري و انسجام اسلامي ايجاد شده خداي متعال در قرآن کريم در اين مورد ميفرمايد:
﴿وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعاً وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ اَعْدَاء فَاَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَاَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً﴾(14)
(همگي به ريسمان خدا، تمسّک جوييد، و پراکنده نشويد، و نعمتِ خدا را بر خودتان، به ياد آريد، آنگاه که دشمنان (يکديگر) بوديد، و (او) ميان دلهاي شما، الفت انداخت، پس به (برکتِ) نعمت او، برادران (همديگر) شديد...)(15)
در مورد شأن نزول آية 103 آل عمران، چنين آمده که اين آيه دربارة دو طايفة اوس و خزرج نازل شده که صد سال در ميان آنها جنگ و اختلاف و کشمکش بوده و نسل اندر نسل در اوقات شب و روز ميان آنها جنگ و برادرکشي بود تا اينکه خداوند پيامبر رحمت و مودّت را مبعوث به رسالت کرد و آنان به دين اسلام گرويدند و مسلمان شدند و از برکت اسلام و قرآن آن کينه و دشمني طولاني از ميان آنان رخت بر بست و با هم برادر شدند.(16)
در آيات ديگري از قرآن کريم، از اعتصام به حبل الله به عنوان «صراط مستقيم» نام برده شده و عاملين به آن، کساني معرفي شدهاند که در صراط مستقيم قدم نهادهاند. و در نتيجه کساني که در راه وحدت و انسجام اسلامي قدم بر ميدارند در صراط مستقيم قرار دارند و آيات شريفه اي كه به اين مفاد دلالت دارند عبارتند از: 101 آل عمران، 36 مريم، 64 زخرف، 175 نساء، 78 حج.
وحدت و انسجام اسلامي در سنت
کتاب و سنت، هر دو با هم، نزد همة مذاهب اسلامي، دو منبع اصيل و اساسي اسلام و احکام اسلامي ميباشند، البته در اين مقاله در مورد سنّت، با عنايت به حجيّت احاديثي که توسط افراد مورد اعتماد، در کتابهاي معتبر شيعه و سني نقل شده است،سخن خواهيم گفت.
پيامبر گرامي اسلام، از بعثت تا وفات، همواره در آموزشها و تعاليم خود و در عمل، در جهت نفي تفرقه و اختلاف و تحکيم پايههاي وحدت و انسجام اسلامي و اخوت و همدلي و همبستگي ميان مسلمين و حتي تفاهم با غير مسلمين غير معارض از اهل کتاب و غيره، قدم برداشته است.
شعار اساسي توحيد که پيامبر (ص) در آغاز دعوتش، اعلام نمود، به بهترين وجه گوياي دعوت دو جانبة توحيدي، (که عبارت بود حضرت پيامبر از نفي معبودهاي ساختگي که سرچشمة تفرقهها و اختلافات بود و اثبات الله، که منشأ وحدت و يگانگي آن حضرت مي باشد. حتي تا هنگام رحلت شان، در راه استقرار توحيد و وحدت اسلامي و همبستگي مسلمين و از بين بردن ريشههاي اختلاف و تفرقه تلاش کرد و حتي ايشان نگران بازگشت اختلافات قبيلهاي و تفرقه در ميان مسلمين بعد از رحلت شان بودند.
تعداد قابل توجهي از سخنان پيامبر گرامي اسلام (ص)، در جهت نفي تفرقه و نکوهش از آن و نهي مسلمين از امور تفرقهافکن و اختلاف برانگيز است.
از جمله پيامبر (ص)، فاصله گرفتن از جامعه مسلمين را باعث بيرون آمدن از حوزة اسلام و ديانت خوانده و فرمود:
«مَن فارق جماعة المسلمين، فقد خلع ربقة الاسلام من عنقه.»(17)
و در تعبير مشابه ديگري، کسي را که به اندازة يک وجب، از جماعت مسلمين کناره بگيرد و در آن حال بميرد، مرگش را در حال جاهليت خوانده و فرموده:
«من فارق الجماعة شبراً فميتته جاهلية»(18)
آن حضرت جماعت و اجتماع را مايه خير و تفرقه را مستوجب عذاب دانسته و فرمود:
«والجماعة خير والفرقة عذاب»(19)
و نيز در تأکيد بر جماعت و اينکه مظهر قدرت الهي جماعت و اجتماع است فرمود:
«يد الله مع الجماعة»
پيامبر (ص) قهر و قطع رابطه ميان دو برادر مسلمان را بيش از سه روز جايز ندانسته و فرمود: «لايحل لمسلم ان يهجر اخاه فوق ثلاثة ليال، يلتقيان فيعرض هذا و خيرهما الذّي يبدء بالسلام»(20)
يکي ديگر از تعاليم حضرت رسول (ص)، در اين رابطه، تحت عنوان اخوت و پيوند ديني، برابري و برادري و وحدت اسلامي هست که در موارد مختلف در ميان اهل بلاد و قبائل مختلف آن را اعلام و تأکيد نموده است.
از جمله در پيام مسجد الخيف، مؤمنان را برادر و با خون هاي يکسان و برابر و کوشا در حفظ پيمان با دشمنان و همگي يکدست و متّحد بر عليه دشمن، خوانده و فرمود:
«... المؤمنون اخوة تتکافؤ دمائهم و يسعي بذمتهم ادناهم و هم يد علي من سواهم»(21)
حضرت رسول (ص)، مَثَل مؤمنان را در دوستي و رحمت و عطوفت به يکديگر، مانند اعضاي پيکر يک انسان دانست، که با درد گرفتن و رنجور شدن يک عضو آن، اعضاء ديگر هم متأثّر ميشوند، و فرمود:
«مثل المؤمنين في توادهم و تراحمهم و تعاطفهم کمثل الجسد الواحد، اذا اشتکي منه عضو تداعي له سائر الجسد بالسهر والحمي»(22)
آن حضرت مسلمانان را همانند دندانههاي شانه، يکسان و برابر خوانده و فرمود: «والمسلمون سواسية کأسنان المشط»(23)
زمينههاي وحدت و انسجام اسلامي
در آموزه ها و اعقتادات دين اسلام زمينههاي وحدت نظر در مسائل اساسي و وجوه مشترک و مورد قبول همة مسلمانان نه تنها در اصول، بلکه در فروع نيز آنقدر زياد است که ميتوان به راحتي گفت که مسلمانان با يکديگر اختلاف قابل توجهي ندارند و چيزي که بتواند مانع وحدت آنها باشد وجود ندارد. درحال حاضر، مسلمانان در مورد مسائل زير که همگي از مسائل اساسي اسلام هستند و پايههاي اصلي دين اسلام را تشکيل ميدهند همه با يکديگر وحدت نظر داشته و اختلافي ندارند.
1ـ توحيد
همة مسلمانان اعم از شيعه و سني به خداي واحد با همة خصوصيات و صفاتي که قرآن کريم بيان ميکند ايمان دارند و پرستش را مخصوص و شايستة او ميدانند. به اعتقاد همة مسلمانان پرستش و عبادت غير خدا، هر کس و هر چيز که باشد، شرک و غير قابل قبول است. (لااله الا الله)
2ـ پيامبر اعظم (ص)
اعتقاد همة مسلمانان بر اين است که حضرت محمد ابن عبدالله (ص) آخرين پيامبر و فرستادة الهي است و پس از او پيامبري نيامده و نخواهد آمد. (محمد رسول الله)
3ـ قرآن کريم
در ميان مسلمانان اعم از شيعه و سني در مورد اينکه قرآن کريم کتاب خداست که بر پيامبر خود حضرت محمد (ص) نازل فرمود تا مردم را با آن هدايت کند، هيچ اختلافي نيست.
همة مسلمانان معتقدند که قرآن کريم از سوي خدا به پيامبر اکرم (ص) نازل شده و پس از رحلت آن حضرت هيچ چيز از سوي خدا نازل نشده است. اين نکته که قرآن موجود در دست مسلمانان همان قرآني است که بر پيامبر اکرم حضرت محمد بن عبدالله (ص) نازل شده و هيچ آيه و حتي کلمهاي بر آن افزوده و يا از آن کم نشده است، اعتقاد همة مسلمانان اعم از شيعه و سني است.
البته در ميان علماي شيعه و سني افراد بسيار نادري ديده شدهاند که دربارة احتمال کم شدن چند آيه از قرآن کريم مطلبي اظهار داشتهاند ولي اين اقوال قابل اعتنا نيست و اجماع قاطع علماي شيعه و سني بر اينست که هيچ چيزي از قرآن کم و يا بر آن افزوده نشده است.
4ـ کعبه
همة مسلمانان، کعبه را که در مکه مکرمه قرار دارد به عنوان قبلة مسلمين قبول دارند و به سوي آن نماز ميخوانند. در ميان شيعه و سني کسي وجود ندارد که به قبلة ديگري معتقد باشد.
5 ـ نماز
بر هر فرد مسلمان واجب است در شبانه روز پنج بار نماز بخواند. صبح، ظهر،عصر، مغرب، عشاء. نماز به اعتقاد همة مسلمانان مهمترين عبادت خداست و در تعداد رکعات آن نيز ميان همه فرقههاي اسلامي وحدت نظر وجود دارد.
همه مسلمانان هنگام عبادت و نماز خواندن سوي کعبه ميايستند. حتي در مورد کيفيت خواندن نماز نيز اختلافي نيست، البته تفاوتهايي از قبيل دست بسته يا باز نماز خواندن و همچنين چگونگي بيان برخي از اذکار وجود دارد که اين تفاوتها چيزهايي نيستند که ميان شيعه و سني باعث جدايي و تفرقه شود و ديگر اينکه ميان فرقههاي چهارگانه اهل تسنن نيز اين تفاوتها وجود دارد و بعضي از فرقههاي اهل سنت مثل شيعيان با دست باز نماز ميخوانند. از همه مهمتر اين امور به برخي از اجزاء نماز بر ميگردد نه به اصل نماز.
6 ـ روزه
روزه نيز از عبادات مهمي است که همة مسلمانان در ماه مبارک رمضان هر سال با نيّت اطاعت از فرمان خداي متعال انجام ميدهند و دربارة مسائل عمدة آن ميان فرقههاي مختلف اسلامي اتفاق نظر وجود دارد.
7ـ حجّ
يکي ديگر از عبادات بسيار مهم و شکوهمند مسلمانان حج است که بر هر فرد مسلمان مستطيع واجب است يک بار در عمر خود آن را انجام دهد.
خوشبختانه در مورد اصل اين عبادت و ارکان آن ميان همه مسلمانان اعم از شيعه و سني اتفاق نظر وجود دارد. زمان حج، مکان حج، احرام، تعداد طواف ها، سعي، وقوف در عرفات و مشعرالحرام، وقوف در مني، رمي جمرات، قرباني، حلق و تقصير از مسائلي هستند که همة مسلمانان نسبت به آنها هم عقيده هستند و يکسان عمل ميکنند. البته در بعضي از موارد جزئي اختلاف نظرهايي بين فرقههاي اسلامي از جمله بين فرق چهارگانه اهل سنّت وجود دارد که ناشي از اختلاف فتواهاي فقهاي آنهاست و ضرري به اصل حجّ و ارکان آن که مورد اتفاق همة مسلمانان است وارد نميکند.
خوشبختانه همين اتفاق نظر مسلمانان در عبادت شکوهمند و وحدت آفرين حج سبب شده است ميليونها مسلمان يکدل از سراسر جهان هر ساله در بيت الله الحرام در يک گردهمايي با شکوه گرد هم آيند و از مسائل و مشکلات همديگر آگاه شوند و قدمهاي مثبتي در جهت حل مشکلات جهان اسلام بر دارند.
بديهي است اگر وحدت اسلامي و انسجام اسلامي تحقق يابد کنگره عظيم و شکوهمند حج ميتواند بزرگترين نقش را در حل مشکلات مسلمانان و پيشبرد اهداف اسلام داشته باشد.
8 ـ جهاد
عموم مسلمين اعم از شيعه و سني در مورد وجوب جهاد براي حفظ کيان اسلام و دفع ظلم و تجاوز به امت اسلامي اتفاق نظر دارند. در حال حاضر، با وجود مشکلات و موانع زيادي كه مسلمانان در جهان اعم از شيعه و سني و از جمله فلسطينيهاي مظلوم و لبنان و حزبالله شجاع در حال جهاد و نبرد عليه صهيونيسم و حاميان غربي آن هستند.
با اينکه در حال حاضر جهاد في سبل الله يکي از وظايف فراموش شده در ميان مسلمين است را استعمارگران طوري برنامه ريزي کردهاند که کمتر از اين حکم بسيار مهم و سرنوشتساز الهي سخن بميان آيد. ولي ملتهاي مسلمان در اکثر کشورهاي اسلامي نياز به کمک و ياري دارند تا عليه حکومتهاي وابسته و ضد اسلامي قيام کنند و به جاي آنها حکومتهايي را ايجاد نمايند که به اسلام و احکام قرآن پايبند باشند. و طبعا اين آرزو جز با تحقق وحدت و انسجام اسلامي بدست نميآيد.همة مسلمانان در وجوب جهاد براي حفظ اسلام و اجراي احکام قرآن و دفاع از امت اسلامي اعتقاد دارند و با ياري و اتّحاد و انسجام اسلامي خواهند توانست به اين هدف بزرگ دست يابند.
9ـ امر به معروف و نهي از منکر
يکي از مهمترين و حياتيترين وظايف مسلمانان فريضة امر به معروف و نهي از منکر است در روايات زيادي از پيامبر (ص) آمده است که، ترک امر به معروف و نهي از منکر موجب تسلّط اشرار و ستمگران بر مسلمانان ميشود. و فرموده چنين مسلماناني هر قدر به درگاه خداي متعال دعا و تضرّع کنند، دعايشان مستجاب نخواهد شد. (24)
رمز اين مسئله در اينست که امر به معروف و نهي از منکر وسيلة بسيار خوبي براي پاکي جامعه و مبارزه با گناهان است و اين عمل مهم و حياتي از طريق خود مردم به عنوان يک وظيفة ديني انجام ميشود و اثرات بسيار مثبتي در پاکي جامعه از آلودگيها و رشد و تعالي مسلمانان دارد. (25)
به همين دليل است که قرآن کريم امر به معروف و نهي از منکر را يکي از ويژگيهاي امت اسلامي بشمار ميآورد و ميفرمايد:
﴿كُنتُمْ خَيْرَ اُمَّةٍ اُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَاْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللهِ...﴾(26)
(شما بهترين امتي بوديد که براي مردم پديدار شدهاند؛ (چه اينکه) به (کار) پسنديده فرمان ميدهيد و از (کار) ناپسند منع ميکنيد و به خدا ايمان داريد).
و همچنين ميفرمايد:
﴿وَلْتَكُن مِّنكُمْ اُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَي الْخَيْرِ وَيَاْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَاُوْلَـئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾(27)
(و بايد از ميان شما، گروهي (مردم را) به سوي نيکي دعوت کنند، و به (کار) پسنديده فرمان دهند و از (کار) ناپسند منع کنند. و تنها آنان رستگارند).
خوشبختانه هم مسلمانان اعم از شيعه و سني به وجوب و اهميّت امر به معروف و نهي از منکر اعتقاد دارند.
و قطعاً يکي از علل عقب افتادگي مسلمين نيز بيتوجهي و فراموشي امر به معروف و نهي از منکر است و به همين دليل دشمنان اسلام در عصر حاضر به اهدافشان در جهت شکاف و تفرقه بين مسلمين رسيدهاند و اگر مسلمانان همين توصية قرآن کريم را در مورد امر به معروف و نهي از منکر عمل ميکردند، هرگز استعمارگران نميتوانستند اين تفرقه و شکاف را در ميان صفوف امت اسلامي ايجاد کنند.
امر به معروف و نهي از منکر يکي از زمينههاي بسيار مهم براي وحدت اسلامي است که مورد اعتقاد همه مسلمانان جهان است.
پي نوشت ها
[1]ـ قرآن کريم، ترجمه گروهي، رضايي اصفهاني و همکاران، قم، اعتماد، چ اول، 1383 ش.
[2]ـ امام علي (ع)، نهج البلاغه، خ192
[3]ـ حجر/9.
[4]ـ آل عمران/103.
[5]ـ حجرات/10و9.
[6]ـ انفال/11، آل عمران/200، کهف/14.
[7]ـ مائده/2.
[8]ـ بقره/208.
[9] ـ بقره/224، نساء/114، انفال/1.
[10] ـ انفال/63، توبه/60، قريش2و1، آل عمران/103.
[11] ـ انبياء/92، مؤمنون/52، آل عمران/73، حجرات/10.
[12] ـ احزاب/5، حجر/47، توبه/11، شوري/23.
[13] ـ همان.
[14] ـ آل عمران/103.
[15] ـ ترجمه گروهي قرآن کريم، رضايي، اصفهاني و همکاران، قم، اعتماد، چ اول، 1383ش.
[16] ـ تفاسير علي ابن ابراهيم و برهان از خاصه، بنقل از بيّنات شأن نزول آيات، ص139، محقق: محمد باقر، چ2، تهران، 1359ش.
[17] ـ شيخ طوسي، امالي، ص297.
[18] ـ صحيح بخاري، باب فتن، ص2، صحيح مسلم باب اماره، ص53، بنقل از کتاب وحدت ص146.
[19] ـ نهج الفصاحة، ص241.
[20] ـ مؤطاء مالک، ص324، بنقل از کتاب وحدت، ص94.
[21] ـ کليني، اصول کافي، ج1، ص333.
[22] ـ من لايحضره الفقيه، ص576.
[24]- مجلسي، بحار الانوار،ج97،ص72
[25] - قرائتي، محسن، امر به معروف و نهي از منكر،ص34
[26] ـ آل عمران/110.
[27] ـ آل عمران/104.