نگاهی به برخی از مناقب حضرت زهرا(علیها السلام) در منابع اهل سنت

امتیاز بدهید
(1 امتیاز)
نگاهی به برخی از مناقب حضرت زهرا(علیها السلام) در منابع اهل سنت

با نگاهی به مجموع منابع عامه می بینیم اکثر روایاتی که در منابع شیعی در باب فضائل حضرت زهرا (سلام الله علیها) آمده، در کتب اهل سنت نیز با اسناد خودشان نقل شده است؛ هرچند که برخی از این روایات مورد بی مهری برخی دیگر از علمای عامه شده است و به هر صورتی خواسته اند آنها را تضعیف نمایند.

در بررسی متون به این نتیجه می رسیم که از این منظر، در منابع روایی اهل سنت کسی بعد از پیامبر (صلی الله علیه و آله) به برتری بانوی بزرگ اسلام نخواهد رسید که در اینجا نمونه ای از روایات معتبر اهل سنت را با عناوین ذیل بررسی می کنیم:

الف) فاطمه (علیها السلام) سرور بانوان.

ب)فاطمه (علیها السلام) پاره ی تن پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله).

ج) خشم و خشنودى فاطمه (عليها السلام)، خشم و خشنودى خداست‏.

د) راستگوترين فرد پس از پيامبر خدا (صلّى اللَّه عليه وآله‏).

ه) استقبال پيامبر خدا (صلّى اللَّه عليه وآله) از فاطمه زهرا (عليها السلام)‏.

و)فاطمه (علیها اسلام) محبوبترین بانو.

الف)فاطمه (عليها السلام)، سرور بانوان‏

در حديثى كه از پيامبر خدا (صلّى اللَّه عليه وآله)‏ نقل شده است، که آنحضرت فرمودند:

«فاطمة سيّدة نساء أهل الجنّه»[1]؛فاطمه سرور بانوان بهشتيان است.

اين حديث با تعابير ديگرى نيز از آن حضرت‏ (صلّى اللَّه عليه وآله)‏ نقل شده است؛ مثلًا: در سخنى مى‏فرمايد:

«فاطمة سيّدة نساء هذه الأُمّه»[2]؛فاطمه سرور بانوان اين امّت است.

در تعبير ديگرى مى‏فرمايد:

«فاطمة سيّدة نساء المؤمنين»[3]؛فاطمه سرور بانوان مؤمن است.

در سخن ديگرى فرمودند:

«فاطمة سيّدة نساء العالمين»[4]؛فاطمه سرور بانوان جهانيان است.

ب)فاطمه (عليها السلام)، پاره تن پيامبر خدا(صلّى اللَّه عليه وآله‏).

در حديث ديگرى كه در منابع معتبر شيعه و سنّى آمده است، پيامبر خدا (صلّى اللَّه عليه وآله)‏ مى‏فرمايد:

«فاطمة بضعة منّي من أغضبها أغضبني»؛[5] فاطمه، پاره تن من است؛ هر كس او را به خشم آورد، مرا به خشم آورده است».

در تعبير ديگرى پيامبر خدا (صلّى اللَّه عليه وآله)‏ فرمودند:

«فاطمة بضعة منّي يريبني ما أرابها و يؤذيني ما آذاها»[6]؛فاطمه، پاره تن من است؛ مرا آشفته مى‏كند، هر آن‏چه او را آشفته كند و مرا ناراحت مى‏سازد، هر چه كه او را ناراحت كند.

در صحيح‏ مُسلم آمده است كه پيامبر خدا (صلّى اللَّه عليه وآله)‏ فرمود:

«إنّما فاطمة بضعة منّي يؤذيني ما آذاها»؛[7]به طور حتم، فاطمه، پاره تن من است؛ آن‏چه كه او را بيازارد، مرا مى‏آزارد.

در مسند احمد نیز روایت شده كه پيامبر خدا (صلّى اللَّه عليه وآله)‏ فرمود:

«إنّما فاطمة بضعة منّي يؤذيني ما آذاها وينصبني ما أنصبها»؛[8]بى‏ترديد، فاطمه، پاره تن من است؛ آن‏چه كه او را بيازارد، مرا مى‏آزارد و آن‏چه كه او را اندوهگين سازد، مرا اندوهگين مى‏كند.

همين حديث را تِرمذى نيز در كتاب‏ سنن خود نقل كرده است[9]‏ . حاكم نيشابورى نيز پس از نقل اين حديث در مستدرك‏ مى‏گويد: «اين حديث بر مبناى بُخارى و مُسلم، صحيح است».[10]‏

احمد بن حنبل در جاى ديگرى از كتاب‏ «مسند» اين گونه نقل مى‏كند كه پيامبر خدا (صلّى اللَّه عليه وآله‏) فرمود:«فاطمة بضعة منّي يقبضني ما يقبضها و يبسطني ما يبسطها»؛[11]فاطمه، پاره تن من است؛ آن‏چه كه او را اندوهگين كند، مرا اندوهگين مى‏كند و آن‏چه كه او را شاد كند، مرا شاد مى‏كند.همين تعبير در المستدرك‏ و ديگر منابع نيز آمده است و حاكم نيشابورى در ذيل آن مى‏گويد:اسناد آن، صحيح است.[12]

ج) خشم و خشنودى فاطمه (عليها السلام)، خشم و خشنودى خداست‏

در حديثی پيامبر خدا (صلّى اللَّه عليه وآله‏)، دختر گرامى خود را اين گونه توصيف مى‏نمايد:

« إن الله يغضب لغضبك و يرضى لرضاك»؛[13]خداوند به خشم تو، خشمگين و به خشنودیّت، خشنود مى‏گردد.

اين حديث را در كتاب‏هاى: المستدرك‏، الإصابة‏ و تهذيب التهذيب‏ مى‏توانيد بيابيد. ابو نعیم اصفهانی روایت را اینگونه نقل نموده:«إن الله عز وجل ليغضب لغضبك ، ويرضى لرضاك».[14]

متقی هندی نیز در كنز العمّال‏ روایت را از دیلمی اینگونه نقل نموده است:«إن الله عز وجل ليغضب لغضب فاطمة ويرضى لرضاها. الديلمي عن علي».[15]

د) راستگوترين فرد پس از پيامبر خدا (صلّى اللَّه عليه وآله).‏

عايشه در مورد شخصيّت والاى حضرت فاطمه زهرا (عليها السلام)‏ لب به سخن گشوده و مى‏گويد:

«ما رأيت أحداً كان أصدق لهجة منها غير أبيها»؛هيچ شخصى را راستگوتر از فاطمه، جز پدرش نديدم».

حاكم نيشابورى اين روايت را در المستدرك‏ آورده است و در ذيل آن مى‏گويد: اين روايت بر مبناى بُخارى و مُسلم، صحيح است و ذهبى نيز بر صحّت آنرا طبق شرط مسلم تصریح می نماید؛ همچنين اين حديث در كتاب‏هاى‏ الإستيعاب‏ و حلية الأولياء نيز آمده است.[16]‏

هـ) فاطمه (علیهالسلام) محبوب‏ترين بانو.

طَبَرانى روايت مى‏كند و مى‏گويد: پيامبر خدا (صلّى اللَّه عليه وآله)‏ به امام علی ‏(عليه السلام)‏ فرمود: «فاطمة أحبّ إليّ منك وأنت أعزّ عليّ منها»؛فاطمه نزد من محبوب‏تر از توست، و تو در نزد من، از او عزيزترى».

هيثمى نیز پس از آن كه اين روايت را در مجمع الزوائد نقل مى‏كند، مى‏گويد: رجال اين حديث، رجال صحيح هستند .[17]

نگاهى به گفتارهاى علماى اهل سنّت‏

اين احاديث از مصادر مهمّ اهل سنّت و با اسنادى كه نزد آن‏ها صحيح است، گزينش شد؛ البتّه در دلالت آن‏ها نيز هيچ گونه مناقشه‏اى راه ندارد.

با توجه به این روایات بزرگانی از محدّثانِ حافظ و علماى اهل سنّت قائل‏اند كه حضرت زهرا (عليها السلام)‏ از خليفه اول و دوم، برتر است.

حتّى برخى از آن‏ها با استدلال به دلالت اين احاديث، به ويژه حديثى كه از پيامبر خدا (صلّى اللَّه عليه وآله)‏ نقل شده است كه حضرتش فرمود: «فاطمة بضعة منّي»، فاطمه‏ (عليها السلام)‏ را از همه خلفاى چهارگانه نيز برتر شمرده ‏اند و دليل آن‏ها، فقط همين احاديثى است كه بيان كرديم.

«مناوی» در كتاب‏ فيض القدير و در شرح حديث‏ «فاطمة بضعة منّي» مطلبى را از «سُهيلى»- از بزرگان علماى حافظ اهل‏ سنّت‏ كه سيره ابن هُشام و كتاب‏هاى ديگرى را شرح كرده است- مى ‏آورَد و مى‏ گويد:

«استدلّ به السهيليّ على‏ أنّ من سبّها كفر، لأنّه يغضبه وأنّها أفضل من الشيخين»؛ سُهيلى، طبق اين روايت، بر كفر كسى كه به فاطمه دشنام دهد، استدلال مى ‏كند. و مى ‏گويد: هر كس او را دشنام دهد، رسول خدا (صلّى اللَّه عليه وآله)‏ را به خشم آورده است و فاطمه‏ (عليها السلام‏) برتر از ابوبكر و عمر است».

پس آزار فاطمه‏ (عليها السلام‏) نيز موجب كفر است، چون بى ‏ترديد، آزار فاطمه‏ (عليها السلام)‏، رسول خدا (صلّى اللَّه عليه وآله)‏ را به خشم مى ‏آورَد.

مَنّاوى در ادامه به نقل از ابن حجر مى نویسد:

«قال ابن حجر: وفيه- أي‏في هذا الحديث- تحريم أذى‏ من يتأذّى‏ المصطفى‏ بأذيّته، فكلّ من وقع منه في حقّ فاطمة شي‏ء فتأذّت به فالنبيّ‏ (صلّى اللَّه عليه وآله) يتأذّى‏ به بشهادة هذا الخبر، ولا شي‏ء أعظم من إدخال الأذى‏ عليها في ولدها، ولهذا عرف بالاستقراء معاجلة من تعاطى‏ بالعقوبة بالدنيا ولعذاب الآخرة أشد»؛ابن حجر گويد: در اين حديث، تحريم آزار كسى است كه با آزار او، رسول خدا (صلّى اللَّه عليه وآله‏) مورد آزار قرار مى‏ گيرد. بنابر اين، هر كوتاهى و آزارى كه در حقّ فاطمه‏ (عليها السلام‏) واقع شود و او را آزار دهد، به گواهى اين حديث، رسول خدا (صلّى اللَّه عليه وآله)‏ را مورد آزار قرار داده است و چيزى فاطمه‏ (عليها السلام)‏ را بيش از آن نمى ‏آزارد كه فرزندانش را بيازارند. به همين دليل، با استقراء به دست مى ‏آيد: كسى كه چنين كند، به زودى در دنيا كيفر خود را خواهد ديد و البتّه عذاب جهان آخرت شديدتر خواهد بود.

از اين رو، اين حديث، حكم به حرمت آزار فاطمه‏ (عليها السلام)‏ مى ‏نمايد، چرا كه او، پاره تن رسول خدا (صلّى اللَّه عليه وآله)‏ است؛ بلكه- آن سان كه گذشت- آزار او، موجب كفرورزى است.

سپس مَنّاوى مى‏افزايد:

«قال السُبكي: الّذي نختاره وندين اللَّه به أنّ فاطمة أفضل من خديجة ثمّ عائشه. قال شهاب الدين ابن حجر: ولوضوح ما قاله السُبكي تبعه عليه المحقّقون …وذكر العَلَم العراقي: إنّ فاطمة وأخاها إبراهيم أفضل من الخلفاء الأربعة باتّفاق»؛ [18] سُبكى گويد: آن‏چه ما اختيار مى‏ كنيم و در برابر خداوند، آن را بر گردن مى ‏گيريم، اين است كه فاطمه‏ (عليها السلام)‏ برتر از خديجه و عايشه است.

شهاب الدين ابن حجر گويد: به دليل روشنى سخنِ سُبكى، محقّقان و پژوهشگرانِ پس از او، در اين نظر از او پيروى كرده‏ اند.

و علم الدين عراقى گويد: فاطمه و برادرش ابراهيم- به اتّفاق علما- از خلفاى چهارگانه برتراند».[19]

بر این اساس، بين ما و اهل سنّت در اين كه فاطمه‏ عليها السلام‏ از ابوبكر و عمر برتر است و آزار او موجب دخول در آتش است، اختلافى مشاهده نمى ‏شود. [20]

 

[1].صحیح البخاری، باب مناقب المهاجرین و فضلهم، ج4،ص209.

[2].المستدرک، حاکم نیشابوری، ج4،ص47.ح6837.

[3].شرح احقاق الحق، ج10،ص103.

[4]. مصنف ابن ابی شیبة،ج12،ص127.

[5]. صحيح البخارى،ج4،ص210، كتاب بدء الخلق، باب مناقب قرابة الرسول و منقبة فاطمه (عليها السلام).

[6]. سنن النسائی،ج5،ص97.

[7]. صحيح مُسلم:ج7،ص141، ح:6461، باب فضايل فاطمه (عليها السلام).

[8]. مسند احمد، ح:16168. « تعليق شعيب الأرنؤوط : إسناده صحيح على شرط الشيخين».

[9]. سنن الترمذی، باب فضل فاطمة بنت رسول الله صلی الله علیه و آله، ح:3869.« قال أبو عيسى هذا حديث حسن صحيح».

[10]. المستدرک علی الصحیحین،ج3،ص173، ح:4751. «هذا حديث صحيح على شرط الشيخين و لم يخرجاه».

[11]. المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ح:4747. همچنین سیوطی در کتاب جامع الاحادیث این احادیث قریب به این معنا را آورده:«8941 – إنما فاطمة بضعة منى فمن أغضبها أغضبنى (ابن أبى شيبة عن محمد بن على مرسلاً) أخرجه ابن أبى شيبة (6/388 ، رقم 32269) .8942 – إنما فاطمة بضعة منى يؤذينى ما أذاها وينصبنى ما أنصبها (أحمد ، وابن منيع ، والترمذى – حسن صحيح – والطبرانى ، والحاكم ، والضياء عن عبد الله بن الزبير)،أخرجه أحمد (4/5 ، رقم 16168) ، والترمذى (5/698 ، رقم 3869) ، والطبرانى (22/405 ، رقم 1013) ، والحاكم (3/173 ، رقم 4751) .8943 – إنما فاطمة شجنة منى يبسطنى ما يبسطها ويقبضنى ما يقبضها (الحاكم ، والطبرانى عن المسور)».

[12].المستدرک علی الصحیحین، ح4747.« هذا حديث صحيح الإسناد و لم يخرجاه ، تعليق الذهبي قي التلخيص : صحيح».

[13]. المستدرک علی الصحیحین، ج3،ص167،ح4730؛ تهذیب التهذیب، ابن حجر عسقلانی، ج12،ص392، من اسمها فاطمة؛الاصابة، ج8،ص266؛ ینابیع المودة،قندوزی، ج2،ص59.

[14].معرفة الصحابة، ابو نعیم اصبهانی، ج22، ص206، ح:6704.

[15].کنز العمال، متقی هندی، ح:34237.

[16]. المستدرک علی الصحیحین، ج3،ص175،ح:4756؛ حلیة الاولیاء، ابونعیم اصبهانی، ج2،ص41؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج4،ص1896.

[17].مجمع الزوائد، هیثمی، ج9،ص325،ح:15016،15195،15196؛ فیض القدیر، مناوی، ج4،ص556،ح:5836؛ سنن الکبری، نسائی، ج5،ص150،ح:8531؛معجم الاوسط، طبرانی، ج7،ص343،ح:7675.

[18]. فيض القدير فى شرح الجامع الصغير، مناوی، ج4،ص555.

[19]. همان،.

[20].برای مطالعه بیشتر به کتاب:مظلومیت برترین بانو، آیت الله سید علی میلانی مراجعه نمائید.

خوانده شده 1165 مرتبه