نگاهی به شخصیت و عملکرد حضرت عباس

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
نگاهی به شخصیت و عملکرد حضرت عباس

در مسیر طولانی تاریخ حیات بشر، حوادث و وقایع بی شماری رخ داده که تنها پاره ای از ان ها دارای تلالو و درخشندگی ویژه ای است. یکی از ان رویدادها که بسان نگینی گران سنگ بر حلقه انگشتری این حوادث درخشش و بالندگی دارد، واقعه جانسوز کربلاست؛ همان حادثه ای که برای حفظ اسلام ناب محمدی(ص) از دستبرد طاغوتیان زمان به سرکردگی یزید، ابن زیاد، عمر سعد و ... پدید امد. این رخداد بزرگ را می توان از ابعاد گوناگون و زوایای مختلف مورد بررسی قرار داد.

حضرت ابوالفضل العباس(ع) به عنوان بزرگ ترین سردار یگانه ای که انسانیت در قهرمانی های نادر و دیگر صفات برجسته اش که زبانزد ملل جهان است، همانندی برای او نمی شناسد، در عرصه تاریخ اسلامی، ظاهر شد. حضرت ابوالفضل(ع) در روز عاشورا ایستادگی فوق العاده و اراده استوار و وصف ناپذیری از خود نشان داد و با قلبی مطمین و ارام و عزمی نیرومند، لشکری شکست ناپذیر بود. سپاه (ابن زیاد) را هراسان کرد و نه تنها از نظر روحی، بلکه در میادین رزم نیز انان را شکست داد.

قهرمانی های حضرت ابوالفضل(ع) در گذشته و حال، مورد گفت وگوی مردم بوده است. انان هرگز ندیده اند یک تن سنگین از غم و اندوه، بر لشکر درهم فشرده مجهز به الات جنگی، شامل ده ها هزار پیاده و سواره که هم چنان تقویت می شود، بتازد و خسارات سنگینی به انان و ادوات جنگی شان وارد کند.

علاوه بر قهرمانی های شگفت اور، حضرت(ع)، نمونه کامل صفات و گرایش های بزرگ بود، شهامت، نجابت، بلندمنشی، وفاداری، هم دردی و همگامی در ایشان مجسم شده بود. حضرت(ع) با برادرش امام حسین(ع) در سخت ترین روزهای رنج و محنت، هم درد و همگام بود و رنج او را با خود تقسیم کرد. جان را فدای برادر کرد و با خون خود او را حمایت کرد. به طور قطع، چنین هم دلی و همراهی جز از کسانی که خداوند دل هایشان را برای ایمان ازموده و بر هدایت شان افزوده باشد، ساخته نیست.

ابوالفضل العباس(ع) در راه تحقق ارمان های والا که پدر ازادگان، برادرش امام حسین(ع) بانگ ان ها را سر داده بود، شهید شد. از مهم ترین خواسته های امام(ع)، برپایی حکومت قران در شرق، گسترش عدالت میان مردم و توزیع بهره های زمین بر انان بود؛ زیرا نعمتهای الهی به گروهی خاص تعلق ندارد. حضرت ابوالفضل(ع) برای بازگرداندن ازادی و کرامت مسلمانان، گسترش رحمت اسلامی میان مردم و نعمت بزرگ این دین که نابودی ظلم و ستم را هدف خود ساخته بود و ایجاد جامعه ای که در ان هرگز ترس و هراس جایی نداشته باشد، به شهادت رسید.

از جمله مهم ترین پیروزی های درخشان نگهبان حرم در قیام خود، گرفتن مشروعیت از حکومت اموی بود، حضرت نشان داد که حکومت یزید در هیچ صورتی نماینده اسلام و مسلمانان و مورد رضایت امت نیست، بلکه حکومتی دیکتاتوری است و پایه های ان بر (شمشیر) و (نطع) (بله قربان گفتن) قرار دارد، نه اختیار امت.

حضرت ابوالفضل(ع) در میان اصحاب و اهل بیت برادرش، روحیه عزم، ایستادگی و تصمیم بر شهادت و جانبازی در راه امام را می گسترد، مرگ را سبک می گرفت و زندگی را ریشخند می کرد. این پدیده بر یاران امام(ع) اثر گذاشت و انان جامه شهادت را به تن کردند و برای سربلندی (کلمه الله) به میدان جهاد شتافتند.

تیزبینی، پیامد استواری رای و اصالت فکر است و کسی بدان دست پیدا نمی کند، مگر پس از پالودگی روان، خلوص نیت و از خود راندن غرور و هواهای نفسانی و عدم سلطه ان ها بر درون ادمی. تیزبینی از اشکارترین ویژگی های ابوالفضل العباس بود.

از تیزبینی و تفکر عمیق بود که حضرت(ع) به تبعیت از امام هدایت و سیدالشهداء امام حسین(ع) برخاست و بدین گونه به قله شرف و کرامت دست یافت و خود را بر صفحات تاریخ، جاودانه ساخت. پس تا وقتی ارزش های انسانی پایدار است و انسان ان ها را بزرگ می شمارد، در برابر شخصیت بی مانند حضرت(ع) که بر قله های انسانیت دست یافته است سر بر زمین می ساید و کرنش می کند.

مصلح بزرگ، حجت خدا و بقیهالله الاعظم، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف قایم ال محمد(ص) در بخشی از سخنان زیبای خود درباره عمویش عباس(ع) چنین می فرماید: (سلام بر ابوالفضل، عباس بن امیرالمومنین(ع)، هم درد بزرگ برادر که جانش را فدای او ساخت و از دیروز بهره فردایش را برگزید، ان که فدایی برادر بود و از او حفاظت کرد و برای رساندن اب به او کوشید و دستانش قطع گشت. خداوند قاتلانش؛ (یزیدبن رقاد) و (حکیم بن طفیل طایی) را لعنت کند.

حضرت ابوالفضل(ع) از بنیانگذاران فضیلت و ایستادگی در دنیای عرب و اسلام به شمار می رود. حضرتش(ع) مراتب کمال را پشت سر گذاشت و به قله شرف و کرامت دست یافت و برای رهایی از ذلت و ظلم، پیکان نیزه ها را برگزید.

محدث نوری در (مستدرک الوسایل)، به نقل از کشکول شهید اورده است که: (روزی امیرالمومنین علی(ع) حضرت عباس(ع) و زینب کبری(س) را در دو طرف خود نشانده بود، و حضرت عباس(ع) تازه زبان گشوده بود. امام علی(ع) به فرزندش حضرت عباس(ع) فرمود: بگو یک (واحد) او گفت: یک (واحد)، بعد فرمود: بگو دو (اثنین ) حضرت عباس(ع) خودداری کرد و گفت: شرم می کنم به زبانی که خدا را به یگانگی خوانده ام، دو بگویم (یعنی یکتاپرستان هرگز به شرک نمی گرایند، و دوییت، خلاف توحید است).

امیرالمومنین(ع) پیشانی فرزندش را بوسید. حضرت زینب کبری(س)، ناظر این جریان بود، عرض کرد: پدر جان شما ما را دوست می داری؟ حضرت(ع) فرمود: اری، فرزندان ما پاره جگرهای ما هستند. زینب کبری(ع) عرض کرد: یا ابتاه، حب خدا و حب اولاد چگونه در یک دل جمع می شود؟ محبت شما نسبت به ما همانا شفقت است و محبت خالص برای خداست. با شنیدن این سخنان حکیمانه، محبت امیرالمومنین علی(ع) نسبت به ایشان افزایش یافت.

قمر بنی هاشم(ع) در صلابت ایمان و فضل علم و ایقان و شرایف اداب و اخلاق، بعد از دو برادر خود امامان حسن و حسین علیهما السلام اول شخص بود، و پس از معصومین(ع)، در جمیع صفات کمالیه کسی با او هم تراز نبود. عبارات زیارت های مرویه در حق ایشان و نیز اخبار صادره از امام زین العابدین(ع) و امام صادق(ع) در باب ان بزرگوار شاهد شخصیت یگانه وی پس از معصومین(ع) است.

چنان چه امام سجاد(ع) می فرماید: (رحمت حق بر روان عمویم عباس(ع) باد که ایمان او همانند صخره صما و از حیث بینایی در دین بی همتا بود. چه او، نصیحت و زهد و جهاد و صبر و ثبات خود را به درجه اعلی رسانید و در شداید و سختی جان خود را در راه یاری به برادرش نثار کرد.*

*منابع: (زندگانی حضرت ابوالفضل(ع))، نوشته علامه باقر شریف قرشی، ترجمه سید حسن اسلامی؛ (چهره درخشان قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس(ع))، نوشته علی ربانی خلخالی، بر گرفته از پایگاه اطلاع رسانی غدیر.

خوانده شده 826 مرتبه