حضرت عباس علیهالسلام در روز چهارم شعبان المعظم، سال 26 هجری، پا به عرصه وجود گذاشت. مادرش حضرت فاطمه؛ معروف به امّالبنین علیهاالسلام و پدرش، امیرالمؤمنین علیهالسلام است. مشهورترین کنیه حضرت، اباالفضل و مشهورترین القابشان قمربنیهاشم، سقّا و علمدار است.[1]
ابالفضل در کلام امام صادق علیهالسلام
امام صادق علیهالسلام در توصیف حضرت عباس میفرماید: «کانَ عَمُّنَا الْعَبَّاسَ نافِذَ البَصیرَةِ، صَلْبَ الْأیمانِ، جاهَدَ مَعَ أَبی عَبْدِاللَّهِ علیهالسلام وَ أَبْلی بَلاءً حَسَناً وَ مَضی شَهیدا»؛[2] «عموی ما عباس علیهالسلام، دیدهای تیزبین و ایمانی استوار داشت. وی مجاهدی همراه با امام حسین علیهالسلام بود و مبتلی به بلایی نیکو شد و سرانجام با سرافرازی به شهادت رسید». بنابر این روایت، حضرت عباس علیهالسلام واجد ویژگیهای ذیل بود:
یک. بصیرت
بصیرت، بینش ژرف و تیزبینی از مهمترین خصوصیات حضرت عباس در کلام امام صادق علیهماالسلام است.
بصیرت به معنای شناخت، یقین، زیرکی و عبرت به کار رفته است و بصیر به کسی گفته میشود که ظاهر و باطن همه اشیا را بدون استفاده از جوارح مشاهده میکند.[3] بنابراین بصیرت، چیزي است که انسان را از حیرت رهایی بخشد و او را به راه صواب و درست رهبري کند و از غفلت او بکاهد. این امر باعث بینا شدن و راهنمایی انسان به سوی هدایت الهی میشود.[4]
بنابراین حضرت اباالفضل از چنان بصیرتی برخوردار بود که علاوه بر دشمنشناسی و دوستشناسی، در مقابل ولی زمان خویش امام حسین علیهالسلام سرتاپا گوش و ادب بود.
دو. ایمان راسخ و استوار
هرچند ایمان دارای مراتب است؛ ولی بیشک حضرت اباالفضل علیهالسلام بالاترین مرتبه ایمان را داشت و همین امر باعث شد تا امام صادق علیهالسلام با افتخار از او یاد کند. امام صادق علیهالسلام بعد از شهادت به تسلیم بودن حضرت عباس علیهالسلام میفرماید: «وَ رَفَعَ ذِكْرَكَ فِي عِلِّيِّين»؛[5] «خداوند نام و یاد تو را تا اعلی علیین بالا برد».
سه. جهادگری
خداوند در قرآن کریم در آیه 24 سوره توبه بعد از ذکر هشت مورد از چیزهایی که به طور معمول انسان با آنها انس دارد، میفرماید که اگر کسی این هشت مورد را بیشتر از خدا، رسول و جهاد در راه خدا دوست داشته باشد، فاسق خواهد بود؛ بنابراین دوست داشتن جهاد به خودی خود دارای ارزش است.
حضرت اباالفضل علیهالسلام نه تنها علاقمند به جهاد بود؛ بلکه با تمام وجود از امام حسین علیهالسلام دفاع کرد و بالاترین مقام را نصیب خود کرد؛ مقامی که تمام شهداء به آن غبطه میخورند.[6]
چهار. سربلندی در آزمایش زیبا
امتحان و آزمایش از سنتهای الهی است و شامل همه انسانها میشود؛ ولی برای برخی این امتحان و آزمایش آنقدر شیرین و زیبا میشود که از آن به بلای نیکو، تعبیر میکنند: «وَ لِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا»؛[7] «و مؤمنان را از سوی خود به آزمایشی نیکو بیازماید».
مؤمن در این مرحله از بلاها جز زیبایی نمیبیند؛ همانگونه که حضرت زینب سلاماللهعلیها فرمود: «مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلا»؛[8] «جز زیبایی چیزی ندیدم».
پنج. شهادت
شهادت، پایانی زیبا برای اولیای الهی است. امام سجاد علیهالسلام در جواب ابن زیاد فرمود: «أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ... كَرَامَتَنَا الشَّهَادَةُ»؛[9] «آیا نمیدانی که شهادت، کرامت و بزرگواری ماست».
آری! حضرت ابالفضل علیهالسلام به دلیل داشتن صفاتی برجسته، در نگاه اهلبیت علیهمالسلام، بسیار بزرگوار و قابل احترام بوده است.
پینوشت:
[1]. ابوالفرج، علیبن حسین، مقاتل الطالبین، بیتا، ج1، ص89.
[2]. سماوی، محمدبن طاهر، إبصارالعين، مرکزالدراسات الاسلامیه، ص57.
[3]. ابن منظور، محمدبن مکرم، لسان العرب، دارالفکر، ج4، ص64.
[4]. دوفصلنامه مطالعات قرآن و حدیث، ش2، سال1388، ستوده نیا، محمدرضا، مقاله بصیرت در قرآن، ص144.
[5]. ابنقولویه، جعفربن محمد، کاملالزیارات، دارالمرتضویه، ص257.
[6]. صدوق، محمدبن علی، الامالی، کتابچی، ص462.
[7]. انفال: 17.
[8]. ابن طاووس، علیبن موسی، اللهوف، جهان، ص60.
[9]. همان، ص162.