هرچه از زمان غیبت بیشتر می گذرد فتنه (موعود گرایی) در مقابله با (منتظران و مهدی باوران واقعی) شعله ور تر می شود؛ به گونه ای که گاهی شعله آن نه تنها دامن عوام بلکه خواص را هم گرفته و می گیرد. راهکار مقابله با چنین فتنه فکری، آشنا سازی جامعه مهدوی با مشخصه های (مهدی باوران واقعی) است.
از همین رو در این یادداشت، چند اصل کلیدی که بیان کننده ویژگی منتظران واقعی است توضیح داده می شود که با در دست داشتن چنین ملاک هایی می توان رصد کرد که چه جریان فکری و اشخاصی همسو و هم فکر با (مهدوی باوران واقعی) و چه جریان و کسانی فرصت طلب و در مقابل (مهدوی باور واقعی) قرار دارند، و در ما نیز چه مشخه هایی وجود دارد؛
******
۱- باورمندان فکری و عقیدتی
مهدی باوران واقعی کسانی اند که از نظر باور فکری و ایمانی معتقدند که:
اولا: به حکم آیه (5) سوره قصص: ((وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ: ما میخواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم!)) که در آخرالزمان منجی نجات بخش وجود دارد که بشر را از وضعیت موجود ظلم وتباهی نجات می بخشد.
ثانیا: آن نجات بخش و منجی، کلی بدون مصداق نیست که بسیاری از ادیان توحیدی و غیر توحیدی به آن باوردارند؛ بلکه وی از ذریه رسول الله (ص) و از نسل حضرت فاطمه زهرا (س) است. چرا که رسول خدا(ص) فرمودند: ((الْمَهْدِيُّ مِنْ عِتْرَتِي (أي من نسبي وأهل بيتي) مِنْ وَلَدِ فَاطِمَةَ: سنن أبي داود 11/373))
آن منجی فرزند حضرت امام حسن عسکری (ع) است که در سال (255 ه) متولد شد (الغیبه،ص۲۳۱) و در سال (۲۶۰ه.ق) به امامت رسید و تا سال (۳۲۹ ه) به مدت هفتاد سال غیبت صغرا و از آن سال تاکنون درپشت پرده غیبت کبرا قرار دارد،(الغیبه،ص۱۳؛ النجم الثاقب ص۴۸-۴۹)
بنابراین هرکس چنین را باوری را داشته باشد مهدوی باور واقعی است و گرنه نمی تواند مهدوی باور باشد؛ هرچند در برخی از این ملاک های معرفتی همسو با مهدوی باوران باشد.
******
2- معرفت به امام علیه السلام
مهدی باوران کسانی اند که هر روز بر سطح شناختشان نسبت به امام (ع) می افزایند؛ چرا که تاریخ ۲۵۰ ساله حیات ائمه اطهار و دوره غیبت کبرا، تجربه مهمی است که می تواند چراغ راه باشد؛ چون پیوسته چه در زمان حضور معصوم و چه در زمان غیبت، مدعیانی بودند که از جهل مردم استفاد کرده و خود را امام یا نایب امام معرفی می کردند.
مذهب زیدیه، اسماعلیه، وافقیه، فتحیه در زمان حضور و بابیه در زمان غیبت، سند روشن بر چنین لغزش و انحراف است که اگر معرفت نسبت به امام نباشد ممکن است هرکسی در این تور پهن شده گرفتار و خواسته یا ناخواسته، گرفتار چنین گرداب فکری شود. از همین رو امام حسین (ع) دربیان ضرورت معرفت امام فرمودند: (أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ جَلَّ ذِكْرُهُ مَا خَلَقَ الْعِبَادَ إِلَّا لِيَعْرِفُوهُ فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ فَإِذَا عَبَدُوهُ اسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَنْ سِوَاهُ فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي فَمَا مَعْرِفَةُ اللَّهِ قَالَ مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِي يَجِبُ عَلَيْهِمْ طَاعَتُهُ ای مرد م خداوند عزوحل بندگان را نیافرید مگر برای این که بشناسند و هنگامی که او را شناختند عبادتش کنند، وقتی او را عبادت کنند به برکت این عبادت از عبادتی غیر او بی نیاز شوند، مردی پرسید: ای پسر رسول خدا! پدر ومادرم به فدایت، شناخت خدا چیست؟ حضرت فرمودند: این است که اهل هر دوره امام زمان خودش که اطاعت از او واجب است را بشناسند:بحار،ج24، ص۸۳).
******
3- حضور بدون ظهور
مهدوی باوران واقعی براین عقیده اند هر چند حضرت مهدی(ع) درعصر غیبت ظهور ندارد؛ ولی حضور دارد چون غیبت به معنا ((عدم ظهور)) است نه به معنای((عدم حضور)).
از همین رو بر همه اموری که در جامعه می گذرد به حکم وظیفه ذاتی امامتش با ولایت تکوینی خود، جامعه را به صورت نامریی مدیریت و هدایت می کند، نظیر اعمال ولایت خضر نبی که کشتی را سوراخ می کرد تا حاکم ظالم استفاده نکند و دیوار مخروبه بالا را می برد تا گنج آن، برای بچه های یتیم محفوظ بماند و آن جوان را به قتل می رساند که والدینش را منحرف نکند که چنین تصمیمی برای موسی کلیم (ع) شگفت اور بود (سوره کهف ایه ۶۶تا ۸۴).
امام عصر در زمان غیبت نیز همانند خورشید، در پشت ابر در روز نور افشانی کرده و برکت وجودش به همه می رسد، ازهمین رو رسول خدا فرمودند:((وَالّذي بَعَثَني بِالنُّبُوَّةِ،إنَّهم يَستَضيئونَ بِنورِهِ و يَنتَفِعونَ بِوِلايَتِهِ في غَيبَتِهِ كَانتِفاعالشَّمسِ وَ إن تَجَلَّلَها سَحاب:کافی، ج1، ص194)).
******
4- مهدی باوران درنهایت ادب
هرچند هیچ مرتبه برای حضرت ولی عصرارواحنا له الفداء تعین ایجاد نمی کند وهمانند جدش رسول الله (ص) سیره خاکی ومردمی دارد، ولی مهدی باوران به دلیل داشتن معرفت بسیار بالا نسبت به جایگاه ومرتبه آن حضرت هرگزخاکی ومردمی بودن امام رابهانه ای برای عادی بودن برای خود ندانسته ودرنهایت ادب واحترام به امام علیه السلام می نگرند واورا با الفاظی که نشانه خودمانی بودن باشد خطاب نمی کنند، چرا که مهدی باوران تربیت شده ادب قرآنی اند که به آنان آموخته است که دربرابر پیامبر:
اولا: با اسم کوچکش نخوانند((ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِكُمْ وَ لكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِيِّينَ وَ كانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيماً(احزاب/40) محمّد صلى الله عليه و آله، پدر هيچ يك از مردان شما نبوده و نيست، بلكه رسول خدا و خاتم پيامبران است؛ و خداوند به همه چيز آگاه است))ودر سورهٔ نور هم فرمود:« لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسْولِ بَیْنَکُمْ کَدُعاءِ بَعْضِکُمْ بَعْضاً ؛ خطاب کردن پیامبر را در میان خود٬ همانند خطاب کردن بعضی از خودتان به بعضی دیگر قرار ندهید.
ثانیا: پیش ازاو گام برندارند و سخن نگویند: ((يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ «حجرات/1»:اى كسانى كه ايمان آوردهايد! (در هيچ كارى) بر (حكم) خدا و پيامبر او پيشى نگيريد و از خداوند پروا كنيد، كه خداوند شنوا و دانا است.))
ثالثا: بلندتر از صوت پیامبر سخن نمی گویند (يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ؛(حجرات /2):صدای خود را بلندتر از صدای پیامبر نکنید و در برابر او بلند سخن نگوئید)وهمچنین((إِنَّ الَّذِینَ یَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِیمٌ ( حجرات/ 3)؛ همانا کسانی که صداهای خود را در نزد رسول خدا پایین می آورند کسانی اند که خداوند دل هایشان را برای پرهیزکاری آزموده(و آماده ساخته) است آنان را آمرزش و پاداشی بزرگ است.))
و از آن جایی که حضرت ولی عصر ارواحنا له الفدا تکرار وجود رسول الله صلی الله علیه وآله است مهدی باوران همان ادب در مقابل پیامبر خدا را در مقابل آن حضرت رعایت می کنند، از همین روست در روایتی نقل شده است که در مجلسی در خراسان یک نفر نام مبارک قائم علیه السلام را در حضور امام رضا علیه السلام ذکر میکند؛ آن حضرت دست را بر سر شریف گذاشته و میفرمایند: ((اللهمّ عجّل فرجه و سهّل مخرجه: الزام الناصب، ج1، ص249.))
در روایتی دیگر از امام جعفر صادق علیه السلام سؤال شد که علت ایستادن هنگام بردن نام قائم علیه السلام چیست؟ حضرت فرمودند: ((به خاطر اینکه برای آن حضرت، غیبت طولانی هست. هر کس به این نام، حضرت را صدا بزند، آن حضرت از شدت رأفت به دوستانشان یک نگاه لطیف و مهربانانه میکنند. تعظیم آن حضرت به این است که مانند عبد خاضع در برابر مولای جلیلی که او را شریفانه نظر میکند، در مقابل او بایستد و از خداوند متعال تعجیل فرج او را درخواست کند. همان))
******
5- مهدی باوران درهمه حال به یاد بقیه الله
یکی از ویژگی مهم مهدی باوران و علاقمندان حضرت بقیه الله ارواحنا له الفدا، فراموش نکردن او، و همیشه به یاد و ذکر او بودن است، ازهمین روست.که امام کاظم علیه السلام درباره غیبت امام زمان علیه السلام فرمود:
((یَغِیبُ عَنْ أَبْصَارِ النَّاسِ شَخْصُهُ وَ لَا یَغِیبُ عَنْ قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ ذِکْرُهُ:(کمال الدین، ج2، ص 221): خودش از دیدگان مردم پنهان می شود ولی یاد او از دل های مؤمنان مخفی نمی شود.))
دعای ندبه نمونه ای ازهمان زمزمه ای عاشقانه ای است که مهدی باوران در آن هر صبح جمعه با معشوق خود ارتباط برقرار می کنند و به یاد او سرشک از دیدگانان جاری میکنند وچه زیباست نغمه های عاشقان مهدی آنجا که می گویند:
عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ أَرَى الْخَلْقَ وَ لا تُرَى وَ لا أَسْمَعَ [أَسْمَعُ] لَكَ حَسِيسا وَ لا نَجْوَى عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ تُحِيطَ بِكَ دُونِيَ [لا تُحِيطَ بِي دُونَكَ] الْبَلْوَى وَ لا يَنَالَكَ مِنِّي ضَجِيجٌ وَ لا شَكْوَى بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ مُغَيَّبٍ لَمْ يَخْلُ مِنَّا: من سخت است كه مردم را می بينم،ولى تو ديده نمی شوى،و از تو نمی شنوم صداى محسوسى و نه رازونيازى،بر من سخت است كه تو را بدون من گرفتارى فرا گيرد،و از من به تو فرياد و شكايتى نرسد،جانم فدايت،تو پنهان شده اى هستى كه از ميان ما بیرون نیستی.
******
6- ظلم علامت ظهور نه علت ظهور
مهدی باوران واقعی گسترش ظلم و تباهی را علت ظهور حضرت مهدی نمی دانند که اگر ظلم در جامعه گسترش پیدا کرد پس امام ظهور می کند؛چراکه درجامعه ای که مردم خود خواهان ظلم اند و همراهی با ظالم می کنند و با ظلم کنار می آیند، دلیلی ندارد که حضرت ظهور کند؛ بلکه گسترش ظلم علامت ظهور است.
یعنی اگر مردم جامعه در برابر ظلم ایستادند و قدرت مقابله با ظالم را نداشتند، دراین صورت چون حجت را بر امام(ع) تمام می شود،نوبت امام غایب می رسد که باید ظهور کند. این است معنا ی کلام پیامبرکه فرمودند:((لَنْ تَنْقَضِيَ اَلْأَيَّامُ وَ اَللَّيَالِي حَتَّى يَبْعَثَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ رَجُلاً مِنْ أَهْلِ بَيْتِي اِسْمُهُ اِسْمِي يَمْلَأُ اَلْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً :روزها و شبها سپري نميشوند تا اينکه مردي را از خاندان من که همنام من است مبعوث خواهد کرد تا دنيا را پر از عدل و داد کند بعد از اينکه پر از ظلم و جور شده باشد:بحار، ج99، ص39.
******
7- باورمندند نه زود باور
مهدوی باوران هرچند ملاقات با امام (ع) در زمان غیبت را امکان پذیر می دانند و باور دارند که امام به ملاقات بعضی می آیند؛ ولی زود باور نیستند ادعای هرکسی را پذیرند چراکه امام زمان فرمودند: ((سَیَأْتِی إِلَى شِیعَتِی مَنْ یَدَّعِی الْمُشَاهَدَةَ أَلَا فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْیَانِیِّ وَ الصَّیْحَةِ فَهُوَ كَذَّابٌ مُفْتَر و لا حول و لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ العلی العظیم: به زودی به سراغ شیعیان من خواهد آمد، كسی كه ادعای مشاهده(مرا) می کند آگاه باشید، هرکس قبل ازخروج سفیانی وصیحه آسمانی ادعای مشاهده کنددروغگو وافترازننده است. الغیبه،ص۲۴۱)).
******
8- اهل تعبد هستند نه توقیت
مهدی باوران هرچند هرلحظه درانتظار ظهور منجی هستند ولی زمان معینی را برای ظهور تعیین نمی کنند، چراکه امام باقر علیه السلام درپاسخ فضیل بن یسار درباره کسانی که اهل((توقیت)) اند فرمود: ((کَذَبَ الْوَقَّاتُونَ کَذَبَ الْوَقَّاتُونَ کَذَبَ الْوَقَّاتُونَ: (کافی،ج2،ص368)وقت گزاران دروغ گویند؛ وقت گزاران دروغ گویند،وقت گزاران دروغ گویند.))
******
۹- سبک زندگی مهدی پسند
مهدی باوران واقعی کسانی اند که بین
رفتار عملی آنان و امام (ع) سنخیت و تناسب وجود دارد و امام (ع) الگو و اسوه رفتاری آنان است. رفتار عملی و سبک زندگیشان کاملا مهدوی پسند است:
اولا: منتظرند و در اماده باش کامل بسر می برند و هر لحظه در انتظار شنیدن فرمان امام(ع) بسر می برند.
ثانیا: اهل ورع و پارسائیند؛ یعنی نه تنها واجبات را انجام و محرمات را ترک می کنند؛ بلکه از اموری که مشتبه بین حلال و حرام اند نیز اجتناب می کنند.
ثالثا: آراسته اخلاقی اند. یعنی برای اینکه بین آنان و امام (ع) سنخیت وجود داشته باشد تمام ارزش های اخلاقی که اسلام به آن توصیه کرده است خود را آراسته به ان می نمایند.
از همین رو امام صادق(ع) در توصیف مهدی باوران می فرمایند:
((مَنْ سَرَّهُ اَنْ یَکُونَ مِنْ اَصْحابِ الْقائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ، وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحاسِنِ الاَْخْلاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ:کسى که مایل است جزو یاران حضرت مهدى (عج) قرار گیرد، باید منتظر باشد و اعمال و رفتارش در حال انتظار با تقوا و اخلاق نیکو تو ام شود : الغیبه، ص۲۰۰)).
******
10- انتظار یا آماده باش کامل
مهدی باوران واقعی انتظار را که در روایت (افضل الاعمال) شمرده شده است راهرگزبه سکون وسکوت تفسیر نمی کنند تا تکلیف را از دوش خود در برابر جامعه بردارند،وسلب مسؤلیت کنند، بلکه انتظار در نگاه منتظرین واقعی به معنای چشم به راه بودن است، وبه کسی چشم به راه گفته می شود که خود را از همه جهات برای کسی که در انتظارش نشسته است اماده و مهیا کرده باشد و همانند سرباز در پادگان آماده و گوش به فرمان فرمانده برای حرکت و انجام وظیفه باشد. ازهمین روامام علی(ع) در توصیف منتظران فرمودند:
المُنتَظِرُ لأِمرِنا كَالمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ في سَبيلِ اللّه ِ:آن كه منتظر فرج ما است، همچون كسى است كه در راه خدا در خون خود تپيده باشد. کمال الدین:ج2، ص646.
وهمچنین امام صادق(ع) فرمودند:
مَنْ ماتَ مِنْکُمْ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ لِهذَا الْأَمْرِ کَمَنْ هُوَ مَعَ الْقائِمِ فى فُسْطاطِهِ قالَ: ثُمَّ مَکَثَ هُنیئَةً، ثُمَّ قالَ: لابَلْ کَمَنْ قارَعَ مَعَهُ بِسَیْفِه، ثُمَّ قالَ: لاوَاللّه ِاِلاّ کَمَنِ اسْتَشْهَدَ مَعَ رَسُولِ اللّه ِصلی الله علیه و آله.:اگر کسى از شما بمیرد در حالى که منتظر حکومت امام زمان (عج) بوده، همانند کسى است که با امام قائم علیه السلام در خیمه اش بوده است.، سپس اندکى درنگ کردوفرمود:همانند کسی است که درکنار حضرت بجنگد، سپس فرمود نه، بخداقسم، بلکه مانند کسی است درکنار رسول خدا به شهادت می رسد:همان، ص338.
******
11- شبهه شناسند نه شبهه پذیر
مهدی باوران کسانی اند با طولانی شدن غیبت کبرا و امواج شبهات در پیرامون مهدویت که همچون گوساله سامری خود را نشان می دهد تردیدی نسبت به باور خود پیدا نمی کنند و همانند قوم بنی اسرائیل نیستند که در چند روز غیبت موسی (ع)، گوساله پرست شوند و تسلیم امواج شبهات گردند؛ چراکه باور دارند در شرایط عادی فراوانند کسانی که ادعای ولایت مداری دارند؛ ولی هنر در جایی است که امتحان طولانی شدن غیبت در پیش بیاید، ولی راه گم نشود و شخص به بهائیت و یا موعودگرایی گرایش پیدا نکند.
از همین رو یکی از اسرار غیب امام عصر(ع) «امتحان ایمان» به مهدویت شمرده شده است.
از همین رو جابر جُعفی میگوید به امام باقر(ع) عرضه داشتم «مَتَى یَکُونُ فَرَجُکُمْ؟»(الغیبه للطوسی/339) فرج شما کِی خواهد بود؟ سؤالی که همۀ ما داریم. «فَقَالَ هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ لَا یَکُونُ فَرَجُنَا حَتَّى تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُو:(الغیبة للطوسی، ص 338)حضرت فرمود: هیهات هیهات، هرگز این فرج رخ نخواهد داد؛ مگر اینکه غربال بشوید، سپس غربال بشوید، سپس غربال بشوید. سهبار تأکید کردند.
******
12- زاهدان در شب، شیران در روز
مهدی باوران واقعی جامع بین (وجه اللهی) و (وجه الخلقی) اند؛ یعنی خدمت به خلق و دستگیری ازفقراء در روز، آنان را از لذت مناجات دل شب غافل نمی کند که تنها ((عملگرا)) باشند؛ بلکه بخشی از شب را به انجام نافله و خلوت با خدا اختصاص می دهند و خود سرمست ازمعنویت می کنند؛ ولی این جنبه وجه اللهی نیز موجب نمی شود که روحیه صوفیانه پیدا کرده واز خدمت به بندگان غافل شوند؛ بلکه در روز شیرانی اند که خود را به خطر زده و هر آنچه توان دارند بدون منت و تظاهر، خدمت به جامعه می کنند و این عبادت خالصانه در شب و خدمت به بندگان خدا در روز، از آنان شخصیت نورانی و مردمی می سازد که جامع (وجه اللهی، وجه الخلقی) می گردند.
امام صادق(ع) این زمینیان وصل با عرشیان را اینگونه توصیف می نمایند:
رِجَالٌ لَا ینَامُونَ اللَّیلَ لَهُمْ دَوِی فِی صَلَاتِهِمْ کدَوِی النَّحْلِ یبِیتُونَ قیاماً علَی أَطْرَافِهِمْ وَ یصْبِحُونَ عَلَی خُیولِهِمْ رُهْبَانٌ بِاللَّیلِ لُیوثٌ بِالنَّهَار؛(بحار، ج52، ص 308):بزرگ مردانی که شب ها را نمی خوابند. برای آن ها زمزمه ای است در نمازشان، همچون زمزمه انبوه زنبوران. شب ها را شب زنده داری می کنند، و صبح می کنند در حالی که بر مرکب های خویش سوارند [و آماده پیکار] راهبان شب هستند و شیران روز.
******
13- اهل عشق اند نه اهل محبت
مهدی باوران ارادتشان نسبت به قائم آل محمد از سر «عشق» است؛ نه از سر «محبت». یعنی اینگونه نیست که در کنار دوستی دیگران آن حضرت را دوست بدارند؛ بلکه ارادت و محبت به ان حضرت آنچنان در وجودشان شعله ور است که دیگران را در طول دوستی او دوست می دارند و حاضرند همه دوستی ها را به پای دوستی او نثار کننند و این عشق آنچنان در وجود مهدی باوران شعله ور است؛ نه تنها هر صبح جمعه به ندبه خوانی و نجوا با امام می پردازند؛ بلکه صبحگاهی هر روز آنان، با دعای عهد اغاز می شود و خواهان رجعت خویش پس از مرگ درجهت نصرت رساندن آن حضرت اند و می گویند:
اللّهُمَّ إِنْ حالَ بَيْنِي وَبَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِي جَعَلْتَهُ عَلَى عِبادِكَ حَتْماً مَقْضِيّاً فَأَخْرِجْنِي مِنْ قَبْرِي مُؤْتَزِراً كَفَنِي، شاهِراً سَيْفِي، مُجَرِّداً قَناتِي، مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدَّاعِي فِي الْحاضِرِ وَالْبادِي(مفاتیح الجنان) :خدایا اگر بین من و او مرگی که بر بندگانت قطعی ساختی حائل شد، کفن پوشیده از قبر مرا بیرون آور، با شمشیر از نیام برکشیده و نیزه برهنه، پاسخگو به دعوت آن دعوتکننده، در میان شهرنشین و بادیه نشین.
******
14- امامت عامه، استمرار امامت خاصه
مهدوی باوران بر این عقیده اند که به دلیل قاعده عقلی و تنزل تدریجی درعصر غیبت -که رهبری امام معصوم امکان ندارد- ما حق نداریم رهبری طاغوت را بپذیریم؛ بلکه تنها یک درجه تنزل کرده رهبری فقیه جامع الشریط را قبول کنیم. چرا که چنین فقیهی سنخیت به امام معصوم را دارد.
از همین رو امام عصر (ع) در توقیع خود در پاسخ به پرسش اسحاق بن یعقوب فرمودند:
((وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ:(وسائل الشیعه، ج18، ص101): و اما در رخدادهایی که پیش می آید به راویان حدیث ما مراجعه کنید ؛ زیرا آنان حجت من برشما ومن حجت خدا برآنانم)).
حضور رزمندگان درهشت سال دفاع مقدس، ومدافعین حرم اهل بیت نمونه تجسم یافته مهدی باوران با مشخصه چهارده گانه است که تمام هستی خود را که جان شریفشان بود نثار حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا له الفداء نمودند، راه و رسم مهدوی اندیشیدن در پیش روی همه قراردادند.