نقش سرپرست در ایجاد خانواده متعادل

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
نقش سرپرست در ایجاد خانواده متعادل

نهاد خانواده، اساس و زیربنای جامعه است. خانواده متعادل وقتی شکل می‌گیرد که هر یک از اعضای آن نقش خود را به درستی ایفا کند. مرد ـ معمولاً ـ سرپرست خانواده است و مسئولیت همسری، پدری و نقشی بنیادی در ایجاد خانواده مطلوب دارد؛ از این‌رو سرپرست خانواده می‌تواند با استفاده از شیوه‌هایی کارآمد و روش‌مند، خانواده متعادل را ایجاد کند. برای شکل‌گیری روابط گرم و صمیمی در خانواده، والدین و بویژه پدر باید به دور از افراط و تفریط و سهل‌گیری، مسئولیت وظایف خود را در برابر دیگر اعضای خانواده انجام دهد. از این‌روست که از سرپرست خانواده سؤال می‌شود که آیا این مهم را درست انجام داده است؟ چنانکه پیامبر خدا(صل الله علیه و آله) فرموده است: «اِن اللهَ تَعالی سائِل کُل راعٍ عَمَا اَستَرعاهُ اَحفِظَ ذلِکَ اَم ضَیَّعَهُ حَتّی یُسألُ الرجُلُ عَن اَهلِ بَیتِهِ؛  پروردگار متعال از هر آن کس که مسئولیتی را عهده‌دار است، سؤال می‌کند که آیا آن را پاس داشته است یا تباه ساخته است؛ حتی از مرد در خصوص خانواده‌اش پرسش می‌‌شود».
در این نوشتار به مهم‌ترین شیوه‌هایی که سرپرست می‌تواند با کمک آن‌ها خانواده متعادل را ایجاد کند، پرداخته می‌شود.
معنای خانواده متعادل
تعادل به معنای با هم برابر شدن و همتا بودن آمده است.  منظور از خانواده‌ متعادل، نهاد فاقد عیب و نقص نیست؛ بلکه این مفهوم به شبکه‌ای از روابط متقابل اطلاق می‌شود که اعضای آن درگیر با مشکلات و موانع احتمالی هستند و ضعف‌های کم و بیش قابل اعتنایی نیز دارند، اما در مقابله با موارد مذکور، شیوه‌ منطقی اتخاذ می‌کنند.  متعادل بودن خانواده موجب می‌شود که سلامت خانواده امکان‌پذیر، مقاومت و پایداری خانواده در مقابل مشکلات بیشتر، رضایت و امنیت و آسایش افراد ایجاد و زمینه برای خانواده‌ مطلوب و بالنده فراهم شود.  بی‌شک، سلامت جامعه وابسته به سلامت خانواده است و سلامت روانی و جسمانی افراد نیز تأمین نمی‌شود، مگر آنکه ازدواج‌هایی موفق و خانواده‌هایی سالم و متعادل داشته باشیم.  
نقش سرپرست خانواده در خانه
از نظر اسلام فردی که در نظام خانواده جایگاه شوهری و پدری را داراست، در جایگاه سرپرستی هم قرار خواهد داشت. البته باید توجه داشت که نگاه اسلام به چنین جایگاه‌هایی که فرد مسئولیت‌هایی را می‌پذیرد، نگاه معنوی است که آن را ابزار خدمت به دیگران و کسب سعادت می‌داند؛  چرا که رسول‌خدا(صل الله علیه و آله) خوشبختی مرد را در سرپرستی خانواده اش می‌داند  و می‌فرماید: «اَلرَّجُلُ راعٍ عَلى اَهْلِ بَيْتِهِ وَ هُوَ مَسؤُولٌ عَنْهُمْ وَ الْمَرْاَةُ راعيَةٌ عَلى بَيْتِبَعْلِها وَ وُلْدِهِ وَ هِىَ مَسْؤُولَةٌ عَنْهُمْ؛  مرد، سرپرست خانواده است و درباره آنان از او سئوال مى‌شود و زن، سرپرست خانه شوهرش و فرزندان اوست و درباره آنان از وى سئوال مى‌شود».  روشن است که مراد از قرار دادن مرد در جایگاه سرپرستی، استبداد، اجحاف و تعدی نسبت به دیگر اعضای خانواده نیست؛ بلکه منظور مدیریت واحد و منطقی با توجه به مسئولیت‌ها و مشورت‌های لازم است. 
شیوه‌های ایجاد خانواده متعادل
برای آنکه سرپرست خانواده بتواند نقش خود را در جایگاه همسری و پدری به نحو احسن ایفا کند، باید شیوه‌هایی را در ایجاد خانواده متعادل به کار گیرد که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:
1. تأمین نیازهای معیشتی
یکی از وظایف سرپرست خانواده، ایجاد رفاه و گشایش در زندگی است. اگر برای او ممکن باشد که خانواده خود را از رفاه بیشتری برخوردار کند، باید این کار را انجام دهد. این، سنت اسلامی است  و رسول‌خدا(صل الله علیه و آله) درباره افرادی که از این سنت رویگردان هستند؛ فرموده است: «لَيسَ مِنّا مَن وَسَّعَ اللّه ُ عَلَيهِ ثُمَّ قَتَّرَ عَلى عِيالِهِ؛  کسی که خداوند به او روزی فراوان عطا فرموده است، ولی او بر عیال خود سخت بگیرد؛ از ما نیست».  گشایش در زندگی خانواده در برخی موارد حتی بر انفاق‌های مستحب دیگر اولویت دارد.  
یکی از مسئولیت‌های مرد که پس از ازدواج بر عهده‌اش قرار می‌گیرد، نفقه و تأمین نیازهای اقتصادی خانواده است. نفقه، از وظایف ویژه مرد و از حقوق قطعی زن است. نفقه، از چیزهایی است که افزون بر وجوب شرعی و التزام دینی، از نظر قانونی نیز بر مرد لازم است.  بر این اساس تلاش و ممارست برای تأمین رفاه زن در خانواده، یکی از تکالیف مهم همسر است و مرد باید مطابق شرع ، کلیه مخارج زن اعم از خوراک، پوشاک، دارو، درمان و ... را فراهم کند و در صورت امتناع یا کوتاهی در این وظیفه، نسبت به این مهم مسئول خواهد بود. 
از آنجا که مرد مسئولیت اقتصادی خانواده را بر عهده دارد، بخل‌ورزی وی در مسائل مالی، شرایط زندگی را برای همسر و اعضای خانواده دشوار می¬‌کند؛ در حالی که آنچه مهم است، برخورد اعتدالی در مسائل معیشتی و رفاهی همسر به دور از بخل و اسراف است؛ چنانکه امیرمؤمنان(علیه السلام) فرموده است: «كُنْ سَمْحاً وَ لَا تَكُنْ مُبَذِّراً وَ كُنْ مُقَدِّراً وَ لَا تَكُنْ مُقَتِّرا؛  بخشنده باش، ولی نه ولخرج و اسرافکار و اندازه‏‌گیر باش، ولی نه سختگیر و بخیل». 
امام صادق(علیه السلام) هنگامی که آیه «وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَٰلِكَ قَوَامًا؛  و کسانی که هر گاه انفاق کنند، نه اسراف می‌نمایند و نه سخت‌گیری؛ بلکه در میان این دو حدّ اعتدالی دارند» را تلاوت فرمود، مشتی سنگ‌ریزه از زمین برداشت و محکم در دست گرفت؛ به‌طوری‌که حتی یک دانه آن به زمین نریخت و فرمود: «این، همان سخت‌گیری است». سپس مشت دیگری برداشت و چنان دست خود را گشود که همه آن‌ها بر زمین ریخت وحتی یک دانه باقی نماند. سپس فرمود: «این، اسراف است». آن‌گاه مشت دیگری برداشت و کمی دست خود را گشود؛ به‌گونه‌ای که مقداری ریخت و مقداری در دست او باقی ماند و فرمود: «این، همان قوام و حد اعتدال است». سپس فرمود: «قوام، حد وسط و میانه است». 
2. مشورت و گفت‌وگو
یکی از عواملی که سبب تفاهم و همکاری اعضای خانواده می‌‌شود، گفت‌وگو و مشورت در خانواده است که در عین ایجاد خانواده‌ای مستحکم و صمیمی، بهترین محافظ در برابر مشکلات و موانع زندگی نیز است؛ چنانکه امام علی(علیه السلام) فرموده است: «وَلاَ ظَهِیرَ کَالمُشَاوِرَةِ؛  هیچ پشتیبانی چون مشورت نیست‌». در طول تاریخ زندگانی بشر نیز بهترین و مستحکم‌ترین کانون‌های خانوادگی، آن‌هایی بوده‌اند که زن و شوهر و فرزندان با همفکری و همکاری در آن حرکت نموده‌اند. امام رضا(علیه السلام) درباره مشورت با اعضای خانواده فرموده است: «پدرم امام کاظم(علیه السلام) به رغم خِرَدی که داشت (که با عقل دیگران قابل قیاس نبود)، با غلامان سیاه خود مشورت می‌کرد و در جواب اعتراض دیگران می‌فرمود: چه بسا خدای متعال فتح و گشایش را در زبان این شخص قرار داده باشد». 
مشورت، اختصاص به زن  ومرد ندارد؛ بلکه این امر می‌تواند با فرزندان نیز صورت گیرد؛ زیرا یکی از عواملی که به فرزندان شخصیت می‌دهد، مشورت با آن‌ها در امور خانواده است. این کار سبب می‌شود که آن‌ها احساس کنند که در خانواده به نظرشان توجه می‌شود و به این ترتیب آنچه را که در دل دارند، با والدین خود در میان می‌گذارند. مرحوم آیت‌الله کوهستانی همواره سفارش پیامبر(صل الله علیه و آله) را در نوع رفتار با فرزندان خود به کار می‌گرفت؛ به‌گونه‌ای که افزون بر مشورت، به قدری به شخصیت و احترام و تکریم فرزندان و اعضای خانواده‌اش اهمیت می‌داد که از آن‌ها می‌خواست برای ایشان استخاره بگیرند.  بنابراین لازم است والدین و به‌ویژه پدر، از پیشنهادهای صحیح نوجوانان استقبال کنند و در صورتی که در پیشنهادهای  آنان خطایی می‌بینند، با دلیل و منطق آن‌ها را به اشتباه خود متوجه کنند. این عمل باید به‌گونه‌ای انجام شود که به شخصیت آن‌ها لطمه نزند و در آنان احساس ناتوانی را ایجاد نکند. بر این اساس والدین می‌توانند عقاید و تجربیات‌شان را با فرزندان‌شان در میان بگذارند، دقیقاً مانند یک مشاور موفق که مطلب خود را با طرف مراجعه در میان می‌گذارد.  دختر شهید بهشتی درباره مشورت شهید بهشتی با فرزندانش نقل می‌کند: «ما آنچه در ذهن به عنوان سؤال داشتیم، از ایشان می‌پرسیدیم و ایشان با وجود اشتغال زیادی که داشتند؛ در این گونه موارد وقت کافی و مناسبی می‌گذاشتند. البته این وقت‌گذاری هم منظم بود». 
3. مراقبت و نظارت
اسلام در محیط خانواده برای شخصیت زن، احترام و ارزش ویژه‌‌ای قائل است و مسئولیت مراقبت از حریم زن قبل از ازدواج را بر عهده والدین، به‌ویژه پدر و بعد از ازدواج را بر عهده¬ همسر وی قرار داده است. اهمیت این مسئله تا آنجاست که حتی فدا کردن جان در این راه امری پسندیده است؛ چنانکه رسول‌خدا(صل الله علیه و آله) فرموده است: «مَنْ قُتِلَ دُونَ عِيَالِهِ فَهُوَ شَهِيدٌ؛  کسی که در راه دفاع از اهل و عیال خود کشته شود، شهید است». 
بی‌تردید برای ایجاد خانواده‌ای متعادل، مراقبت از همسر و فرزندان یک اصل اساسی به شمار می‌رود. همسر شهید مطهری در این زمینه می‌گوید:
یادم هست یک‌بار برای دیدن دخترم به اصفهان رفته بودم و بعد از چند روز با یکی از دوستان به تهران برگشتم. نزدیک سحر بود به خانه رسیدیم.‌ وقتی وارد شدم، دیدم همه بچه‌ها خوابند، ولی آقا بیدار است. چای را حاضر کرده، میوه و شیرینی چیده و منتظر من بودند. دوستم از دیدن این منظره متعجب شد و گفت: «همه روحانیون این‌قدر خوبند؟». بعد از سلام و علیک،‌ آقا با اشاره به اینکه بچه‌ها هنوز خوابند، با تأثر به من گفتند: «می‌ترسیدم یک وقت نباشم و شما از سفر بیایید و کسی نباشد به استقبالتان بیاید». حتی در سفری که من با ایشان به کربلا داشتم،‌ وقتی به خانه برگشتیم؛‌ دو سه تا از بچه‌ها خواب بودند. ایشان ناراحت شدند و با بچه‌ها دعوا کردند که چرا وقتی مادرتان از سفر آمدند، همه شما به استقبالش نیامدید؟! 
یکی از وظایفی که مرد  و سرپرست در زندگی زناشویی نسبت به همسر خود بر عهده دارد، مراقبت و محافظت از حیثیت و آبروی همسر خود در برابر تجاوز و رفتارهای غیرمتعارف و ناملایمات اجتماعی است؛ چنانکه امام صادق(علیه السلام) فرموده است: «إِنَّ اللَّهَ غَيُورٌ يُحِبُّ كُلَّ غَيُورٍ وَ مِنْ غَيْرَتِهِ حَرَّمَ الْفَوَاحِشَ ظَاهِرَهَا وَ بَاطِنَهَا؛  خدای تعالی دارای صفت غیرت است و انسان‌های غیور را دوست دارد و به دلیل وجود همین صفت بود که کارهای زشت از پیدا و پنهان را حرام نموده است». غیرت تنها به این نیست که انسان غیر را به حریم خود راه ندهد؛ بلکه غیور کسی است که به حریم دیگری هم راه پیدا نکند. اگر جامعه بخواهد به امنیت برسد و غیور باشد، باید خانواده را درست تأسیس کند.  
غیرت‌ورزی چنانکه بعضی تصور می‌‌کنند، به معنی بدبینی نسبت به همسر نیست. همچنین باید از غیرت بیجا خودداری کرد؛ چنانکه امام علی(علیه السلام) به امام حسن مجتبی(علیه السلام) فرموده است: «از غیرت بیجا بپرهیزید؛ زیرا این کار سبب مى‌شود که افراد صحیح و درستکار از آنان، گرفتار آلودگى و بیمارى شوند و افراد بى‌گناه در معرض تهمت قرار گیرند».  بر منبای این سخن امام علی(علیه السلام) داشتن غیرت ابتدا باید در جهت محافظت از همسر و سایر اعضای خانواده باشد و در مرحله بعد با رفتاری سرشار از عطوفت، مهربانی و بدون سختگیری و افراط همراه گردد. بنابراین اگر مردی دارای تعصب و بدبینی بی‌جا نسبت به همسر و سایر اعضای خانواده خود شود، باید با تمرین و ممارست نسبت به رفع این عمل مذموم تلاش نماید.  
مراقبت و نظارت بر فرزندان نیز از مسولیت‌های مهم والدین و به‌ویژه پدران است. هـنگامی کـه والدیـن بر فرزند خود نظارت داشـته بـاشند و از وضـعیت و شرایط فرزندشان آگاه باشند و او را درک کنند، هنگام بروز مشکل و آسیب برای فرزند می‌توانند از او مراقبت کنند که این امر، سبب مهر و الفت در زنـدگی فـردی و اجـتماعی فرزند می‌شود. البته مراقبت و نظارت بر فرزند باید منطقی و به دور از افراط و تفریط باشد. 
نه به نزدیک آی و نه می باش دور
        در وسط رو تا بود خیر الامور

  1. دغدغه‌مندی نسبت به تربیت 
    برای شکل‌گیری خانواده متعادل و مطلوب، تربیت فرزندان نقشی بنیادین دارد. عوامل بسیاری در شکل‌گیری ویژگی‌های شخصیتی رفتاری، شناختی، عاطفی، دینی و معنوی فرد تأثیرگذار است که یکی از این عوامل تأثیرگذار و مهم، عوامل محیطی است که شامل خانواده، همسالان، محیط جغرافیایی، محیط اجتماعی و مانند آن می‌شود. والدین از جمله پدر به عنوان نخستین مربیان کودک و به عنوان کسانی که ارتباط پیوسته و همیشگی با فرزندان دارند، تاثیر بیشتری در ابعاد گوناگون تربیتی کودکان دارند. بدین سبب در آموزه‌های دینی به نقش تربیتی والدین بیشتر توجه شده است.  در مباحث روان‌شناختی نیز روانشناسان به تأثیر والدین از جمله پدر در شکل‌گیری شخصیت و ویژگی‌های رفتاری فرزندان پرداخته‌اند؛ به‌گونه‌ای که والدین را مهم‌ترین عامل تأثیرگذار در شخصیت و ویژگی‌های رفتاری فرزندان می‌دانند.  تربیت فرزندان همچنان که نیازمند تلاش و فداکاری و کاردانی مادر است، محتاج همکاری مدیریت و بصیرت پدر نیز است. این اصل مهم را نباید از نظر دور داشت که مسئولیت پدر تنها در تأمین هزینه‌های خانواده خلاصه نمی‌شود؛ بلکه تربیت فرزندان یکی از اساسی‌ترین وظایف است.  
    5. جامعه‌پذیری فرزند
    یکی از وظایف سرپرست خانواده، آن است که اعضای خانواده خود را به‌گونه‌ای تربیت کند که شیوه زندگی در جامعه اسلامی خود را بیاموزند. خانواده‌ای که شیوه صحیح زیست اجتماعی را بداند و نسبت به قوانین و مقررات جامعه احترام بگذارد، خانواده متعادل خواهد بود. جامعه‌پذیری فرد را به آموختن هنجارها، ارزش‌ها، زبان‌ها، مهارت‌ها، عقاید و الگوهای فکر و عمل که همگی برای زندگی اجتماعی ضروری هستند؛ قادر می‌کند. جامعه‌پذیری، جامعه را به بازسازی خود از لحاظ اجتماعی قادر می‌سازد و بدین ترتیب استمرار آن را از نسلی به نسل دیگر تضمین می‌کند.  
    نوزاد در خانواده به دنیا می‌آید و نخستین برخوردهای خود را با محیط خانواده آغاز می‌کند. در این کانون اولیه، نخستین تأثیرگذاری و تأثیرپذیری‌ها آغاز می‌شود و کودک به تدریج در فرایند اجتماعی شدن قرار می‌گیرد.  والدین، نمونه برتر و الگوی شایسته هستند که کودک در رفتار و اخلاق دنباله‌رو آن‌هاست و خواه ناخواه گفتار و کردار والدین خویش را بازتاب می‌دهد.  
    فهرست منابع 
    کتب
    1.    ابراهیمی‌پور، قاسم و همکاران، شاخص‌های خانواده مطلوب از دیدگاه اسلام، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1395ش.
    2.    بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری،
    3.    به‌پژوه، احمد، ازدواج موفق و خانواده‌ سالم، چگونه؟، تهران: انجمن اولیاء و مربیان، 1388ش.
    4.    بهشتی، احمد، اسلام و تربیت کودک، تهران: شرکت چاپ و نشر بین‌الملل، 1390ش.
    5.    پاینده، ابوالقاسم، نهج‌الفصاحة، تهران: دنیای دانش، 1382ش.
    6.    پناهی، علی احمد و داوود حسینی، با دخترم (ویژه والدین و مربیان دختران نوجوان)، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی،1390ش.
    7.    پناهی، علی احمد، نقش زن و مرد در خانواده با رویکرد اسلامی، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1398ش.
    8.    جوادی آملی، عبدالله، خانواده متعادل و حقوق آن، قم: اسراء، 1397ش.
    9.    حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، تصحیح مؤسسه آل‌البیت(علیهم السلام)، چاپ اول، قم: مؤسسه آل البیت(علیهم السلام)، 1409ق.
    10.    دیلمى، حسن بن محمد، إرشاد القلوب الی الصواب، چاپ اول، قم: شریف الرضی، 1412ق.
    11.    رجایی، غلامعلی، سیره شهید دکتر بهشتی، چاپ سوم، تهران: نشر شاهد، 1386ش.
    12.    سادات، محمدعلی، راهنمای پدران و مادران، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1372ش.
    13.    شرفی، محمدرضا، خانواده متعادل، چاپ اول، تهران: انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، 1372ش.
    14.    شریف الرضی، حسین بن محمد، نهج‌البلاغه، تصحیح صبحی صالح، چاپ اول، قم: هجرت، 1414ق.
    15.    شولتز، دوان، نظریه‌های شخصیت، ترجمه یحیی سید محمدی، تهران: نشر روان، 1401ش.
    16.    صافی، احمد، خانواده‌ متعادل و نامتعادل، چاپ هفتم، تهران: انجمن اولیاء و مربیان، 1384ش.
    17.    صدوق، علی بن محمد، من لا یحضره الفقیه، تصحیح علی‌اکبر غفاری، چاپ دوم، قم: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‏، 1413ق.
    18.    طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الأخلاق، تهران: نشر فراهانی، 1390ش.
    19.    قائمی، علی، خانواده و تربیت کودک، تهران: انتشارات امیری، 1368ش.
    20.    قرشی، سید علی‌اکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران: بنیاد بعثت مرکز چاپ و نشر، ۱۳۷۴ش.
    21.    مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، تصحیح جمعی از محققان، چاپ دوم، بیروت: دار احیاء التراث العربی، 1403ق.  
    22.    معین، محمد، فرهنگ فارسی معین، چاپ هفتم، تهران: سپهر، 1371ش.
    23.    مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1353ش. 
    24.    نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، تصحیح مؤسسه آل‌البیت(علیهم السلام)، چاپ اول، قم: مؤسسه آل‌البیت(علیهم السلام)، 1408ق.
خوانده شده 322 مرتبه