زندگی پر از اتفاقات غیرقابل پیش بینی است. والدین باید به فرزند خود آموزش دهند که پذیرفتن ناکامیها و مشکلات، راه حل کلیدی بدون ترس مواجه شدن با شکست است.
زندگی پر از اتفاقات غیرقابل پیش بینی است. والدین باید به فرزند خود آموزش دهند که پذیرفتن ناکامیها و مشکلات، راه حل کلیدی بدون ترس مواجه شدن با شکست است. اگرچه این سختیها و شکستها راضی کننده نیستند؛ اما به معنای پایان زندگی هم نخواهند بود. آنچه مشکلساز است و باید از آن پیشگیری کرد این است که فرزندان خود را به معنی کلی و عمومی به عنوان یک انسان ناموفق بدانند. برخورد والدین و نگرش آنها نسبت به زندگی بسیار مهم است.
والدین باید به فرزندان خود یاد بدهند که موفقیت امری درازمدت و ناشی از مجموعهای از تجربهها و افتوخیزهایی است که یک انسان در زندگی با آنها مواجه میشود؛ لذا اگر فرد در یک عمل یا حتی یک مقطع خاص در زندگی موفق یا شکستخورده باشد به معنی موفقیت یا شکست کلی و درازمدت نیست. اگر والدین بتوانند در ذهن فرزندان این دو مفهوم، یعنی موفقیت درازمدت و کار ناموفق یا کار موفق را از هم جدا کنند و به فرزندان این را منتقل کنند که موفقیت صرفاً ناشی از یک یا دو کار محدود نیست، مسیر خوبی را در این زمینه طی کردهاند. والدین نسبت به این موضوع در قبال فرزند وظایفی دارند از جمله؛
۱. صادق بودن در مورد شکست
اینکه والدین به کودک خود بگویند شکست یک تجربه زیباست، یعنی به او دروغ گفته اند؛ پس بهتر است صادق باشند. شکست خوردن اصلا تجربه لذت بخشی نیست؛ اما به معنای این هم نیست که همه چیز به پایان رسیده است.
۲ به جای توانایی ها، به تلاش های آنها توجه کنند
قرار نیست که والدین فقط از توانایی و استعداد فرزندان تعریف و تمجید کنند. به جای آن نگاه کنند و ببینند که فرزندانشان چقدر تلاش کرده اند و این تلاش و پشتکار او را مورد تمجید قرار دهند.
۳. همدردی کردن
شکست اتفاق سخت و تلخی است و هیچ کسی دوست ندارد آن را تجربه کند. اگر والدین متوجه شدند که فرزند پس از شکست خوردن اوقات سختی را سپری کردهاند، سعی کنند که با او همدردی کنند، او را بفهمند و احساساتشان را درک کنند.
۴. الگوی خوبی باشند
هنگامی که والدین اشتباه میکنند، باید پایداری و ثبات قدم داشته باشند. در واقع این که آنها چگونه با مشکلات برخورد می کنند، میتواند به کودک آموزش دهد که او هم با مشکلات، همانگونه صبورانه برخورد کند. اگر والدین تلاش کنند در مقابل فرزندان نسبت به زندگی اظهار خشنودی و رضایت کنند، نکات مثبت را بیان کنند و تصویر مثبت و امیدبخشی از زندگی را ترسیم کنند، خودبهخود این نوع نگرش به فرزند هم منتقل میشود. بنابراین حتی اگر فرزند در بعضی کارها شکست بخورد یا ناموفق باشد این را به معنی عدم موفقیت به مفهوم مطلق نخواهد دانست.
۵. توضیح دهند که استعدادها و تواناییهای افراد متفاوت است
والدین باید فرزندان را به خاطر تواناییهایی که دارند تشویق کنند؛ اما به آنها امید واهی ندهند. بلکه باید فرصت دهند تا توانایی ها و استعدادهای خود را بشناسند و ببینند که چگونه باید خودشان را در آن زمینه پرورش دهند؛ اما والدین باید یادآوری کنند که استعداد هیچکس با دیگری برابر نیست و انسان ها متفاوت هستند.
۶. آموزش نترسیدن از شکست
فرزندان نمی توانند از شکست دوری کنند؛ پس والدین به آنها آموزش دهند که از شکست نترسند و آن را راهی برای ارتقا و رشد خودشان ببینند و ترس را حذف کنند. ترس از شکست باعث می شود که نتوانند چیزهای جدید را تجربه و کشف کنند.
بنابراین باید دانست که زندگی با فراز و نشیبهای زیادی همراه است و تلاش افراد همیشه باعث موفقیت نمیشود، این درسی است که فرزندان باید بیاموزند، آنها باید توان تحمل شکست و باختن در زمینههای مختلف را یاد بگیرند، در این صورت است که والدین به فرزند کمک کردهاند تا شخصیت سالم و طبیعی در آنها شکل بگیرد. در مقابل بسیاری از والدین تلاش میکنند شکستهای فرزند خود را بیوقفه هموار کنند، اما پژوهشهای جدید نشان میدهند، اگر فرزندان احساس شکست و ناامیدی را تجربه نکنند، ممکن است آسیبهای جدیتری را در آینده تجربه کنند.