زینب(س) الگو صبرسازنده ومدیریت بحران ها

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
زینب(س) الگو صبرسازنده ومدیریت بحران ها

حضرت زینب در طول عمر خود انواع مصائب و بلایا را با چشم خود دیده و صبر پیشه کرده بود. همچنین از القاب آن حضرت صدیقه صغری، عصمت صغری و عقیله بنی‏هاشم بود. عقیله، زنِ کریمه‏ای را گویند که میان خانواده و خویشان بسیار عزیز و محترم و در خاندان خود ارجمند باشد.
در میان رخدادهای شگفت، رخداد «طف» است که در روز دهم سال 61 هجری در سرزمین سوزان نینوا در ناحیه کربلا اتفاق افتاد. جایگاه زینب‌کبری(س) را در این واقعه کمی تشریح كنيد.
این حماسه از زاویه دیدها و منظرهای مختلف تحلیل و بررسی و گزارش شده است. برخی از زاویه حماسی، برخی سیاسی، برخی نظامی و برخی دیگر عرفانی و بعضي از بعد زیباشناختی به این رخداد نگریسته و به گزارش بخشی از آنها پرداخته‌اند...

در این میان به نظر می‌رسد که حماسه و عرفان یا عرفان حماسی یا حماسه عرفان از جهات مهمی است که به شکل‌های مختلف بدان پرداخته شده و جلوه‌های زیبایی از این حادثه برای دیگران گزارش، نقل و تحلیل شده است. شاید علت مهمی که محققان و اندیشوران را به این سو کشانده است، خاستگاه روایی است که این حوزه داشته و نخستین تحلیلی که پس از عاشورا از واقعه طف از سوی معصوم(ع) یا خاندان عصمت و طهارت(ع) ارائه شده گزارش از عرفان حماسی یا حماسه عرفان ناب است.
در برابر تحلیل‌هایی که همان روزهای آغازین پس از رخداد از سوی دوست و دشمن بیان می‌شد، از سوی خاندان عصمت و طهارت(ع) و حضرت زینب کبری(س) یا حتی زینب صغری (ام کلثوم)(س) این تحلیل مطرح می‌شود که عاشورا حماسه عرفان و اوج آن است.

از این رو گزارشگران راستین این رخداد در تحلیل خویش آن را به حماسه عرفان نسبت می‌دهند و به دور از همه تحلیل‌های نظامی و سیاسی و مانند آن به مساله دلدادگی حماسه‌سازان اشاره می‌کنند. به عنوان نمونه حضرت زینب(س) در نخستین واکنش منفی که از سوی تحلیلگران دشمن ارائه می‌شود به مقابله برمی‌خیزد و با اشاره به عرفان حسینی بیان می‌کند که آنچه در عاشورا و طف اتفاق افتاد چیزی جز اوج زیبایی‌ها نبوده است. اگر برای دشمن اوج رذالت‌ها و سر زدن کینه‌های باقیمانده از واپسین لحظات آغاز آفرینش و خلافت الهی آدم(ع) بوده که این گونه نسبت به انسان کامل و اوج انسانیت رخ داده برای حسینیان و عاشوراییان، اوج عشق و محبت و زیبایی بوده است. آنان در رخداد به ظاهر تلخ کربلا زیبایی‌ها دیده‌اند و اگر برای عشق و محبت به خدا تجسم و تمثل دنیوی امکانپذیر بوده در حادثه کربلا آن تجسم و تمثل امکان وقوع یافته است.

قطعا در رخداد عاشورا بود که عشق معنای درست یافته و محبت میان محبوب و محب خود را نشان داده است. از این رو عاشورا را میدان عشق‌بازی دانسته و عاشوراییان را عشق‌بازان رندی خوانده‌اند که اوج زیبایی‌های عشق و عاشقی را به تصویر که نه به تجسم کشیده‌اند و خود نه در آن بازی یا بازیگری، بلکه حضور واقعی داشته‌اند.

اگر برای مراتب علم سه مرتبه علم الیقین و عین الیقین و حق الیقین گفته‌اند برای مراتب عشق و معرفت عاشقان نیز سه مرتبه از این دست گفته‌اند. عاشوراییان در کربلا نخست در کنار شمع جمال الهی گرد آمدند و آنگاه دیوانه‌وار خود را هرازگاهی به آتش شمع وجود جمال زدند و لذت شهود چشیده و زخم‌های خونین برداشتند تا آنکه در نهایت خود را در شعله فروزان عشق الهی سوزاندند و پروانه‌وار در آتش آن محو شدند و چون از ایشان نام و نشانی نماند و هر آنچه ماند وجه الله بود دیگر فنا به ایشان راه نیافت و این گونه شد که آنان «کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذوالجلال والاکرام» را به تاویل بردند و به آن صورت تجسمی و تمثلی در عالم ماده بخشیدند. عاشوراییان چنان در «جنب الله» ماندند که در رستاخیز جز وجه‌الله و جنب‌الله برای ایشان نماند و دیگر مانند دیگران انگشت حسرت نگزیدند که چرا کوتاهی و تقصیر کردند؛ «آن تقول نفس یا حسرتی علی ما فرطت فی جنب الله و ان کنت لمن الساخرین». بر این اساس نخستین گزارشگر و تحلیلگر واقعی و راستین این حلقه رندان عشق درباره ایشان می‌فرماید: ما رایت الاجمیلا؛ ما از خدا جز زیبایی ندیدیم. (بحارالانوار، ج45، ص116)
معراج انسانی زینب :

اگر میدان کربلا را اوج معراج مردان بدانیم در کربلا،کوفه و شام است که زینب(س) چند بار به معراج انسانی می‌رود و در این راه جامعه‌ای را به رشد اجتماعی می‌برد و آنان را که در شهوت دنیا راه را گم کرده‌اند به تازیانه کلام برمی‌انگیزد. این گونه است که هر مجلسی برای زینب(س) معراج می‌شود و جامعه می‌تواند هم از خود او و هم از سخنان وی که سخنان معراجی است درس‌ها بیاموزد. آنگاه که می‌فرماید «ما رایت الا جمیلا» یادآور کلام معصومان مورد ستایش قرآن در سوره انسان است که جز به وجه الله کاری را انجام نمی‌دهند. اکنون او دوباره الگوسازی می‌کند که ما جز وجه و رضای الهی نمی‌خواهیم و جز او نمی‌جوییم. اینها نشانگر آن است که آن شخصیت، پیش از آنکه به کربلا برسد، کمال انسانی را پیموده بود. در روانشناسی اثبات شده که آدمی هنگام خشم و در زمان فرو ریزش عواطف و احساسات تند، هر آنچه را در ذات و شاکله وجودی‌اش است، نمایان می‌سازد.
این گونه است که زینب(س) این چنین در اوج زخم‌ها و زخمه‌ها سخن از جمال و جمیل می‌گوید. اگر از آن همه تاریخ گفته و ناگفته تنها همین قطعه از بهشت زینبی بود، همان ما را بس که این بخش را برترین‌ و اوج‌ الگو قرار دهیم و بدانیم که در پس این زن کربلایی چه زن کاملی نشسته است.
یکى از روشن‌ترین و بارزترین نکاتى که در بررسى شخصیت آن ‏حضرت است اعطای مقام نیابت‏ خاصه از سوى حضرت اباعبدالله بود.

از مرحوم شیخ صدوق‏ رحمهًْ‌الله‏ علیه نقل شده که زینب داراى مقام نیابت ‏خاصه از سوى حضرت ابا عبدالله بود و مردم در حلال و حرام به ایشان مراجعه مى‏کردند تا وقتى که امام زین‏العابدین کاملا بهبود یافتند.
برعهده گرفتن وظایف و مسؤولیت‌هاى یک امام معصوم، حاکى از ظرفیت وجودى بیکران ایشان است. روایت دیگرى که علامه جعفر نقدى از کتاب «اکمال الدین و اتمام النعمه» نقل مى‏کند حاکى از آن است که امام حسین(ع) حضرت را بر اسرار امامت، امین دانسته و آن را در اختیار ایشان نهادند و این شرافتى است که هیچ چیز دیگر با آن برابرى نمى‏کند.

نقش سرنوشت‏سازى که حضرت در احیا و مساعدت دین ایفا کردند، از آغاز خلقت تاکنون نظیر ندارد. این مخدره جلیله علاوه بر آنکه همراه کاروان برادر بود، ریاست کاروان و تدبیر امور را نیز برعهده داشت، فرزندانش را نیز فدایى راه امام زمانش ساخت و عرض کرد: جدم خلیل از خداوند، قبول فدا کرد، شما هم این قربانى را از من بپذیر. به روایت ‏بسیارى از کتب معتبر از علیا مخدره سکینه خاتون نقل شده است که حضرت زینب (س) در ضمن بعضى از کلماتشان فرمودند: لیتهم یقنعون بالفداء؛ اى کاش دشمنان حاضر مى‏شدند من به جاى برادر کشته شوم. نکته مهم دیگر این‌که فرماندهى حرکت عظیم سازندگى فکرى و فرهنگى جامعه اسلامى بر عهده حضرت زینب(س) بود، همانطور که اشاره رفت ‏بدعت‏ها و انحرافاتى که امویان در دین ایجاد کرده بودند تا حدود زیادى با خون مقدس اباعبدالله‌الحسین و یارانش شسته شده بود اما تکمیل آن و بعد جایگزینى ارزش‌هاى اصیل اسلامى نیازمند حرکت توفنده و حساب شده‏اى که متمم جریان عاشورا باشد، بود و رهبران این حرکت زینب کبرى و امام سجاد بودند. با توجه به بیمارى امام سجاد، عمده سنگینى این مسؤولیت ‏بر دوش حضرت زینب(س) بود.

زینب (س) الگوی راه دشوارومدیریت بحران :

بانوان امروز به‌مراتب بیشتر نیازمند وجود الگو هستند در مواجه با مشکلات هستند  در مدیریت بحرانهای امروزین خانواده و نا آرامی های محیط خانواده ؛ زن در فرهنگ اسلام، مظهر رافت، رحمانیت و ربوبیت‏حق است. قرآن وسیره رسول خدا به زن جایگاهی داده است که در هیچ مکتب و اندیشه ای سراغ ندارریم ؛ زن در قرآن کریم و روایات به عنوان انسانى که توان نیل به مقام خلافت اللهى را دارد، داراى ارج و منزلتى بس والاست. به‌علاوه زن در جایگاه «همسر» و «مادر» نقش بسیار مؤثرى در رشد و اعتلای جامعه به سمت هدف نهایى خلقت دارد. در بعد نظرى، آنچه از سرچشمه قرآن و سنت تراوش می‌شود، راه کمال و نیل به عالی‌ترین درجات معنوى را براى مرد و زن به‌طور یکسان گشوده است، البته در بعضى موارد به جهت تفاوت‌هاى فیزیکى و جایگاه ویژه‏اى که زن و مرد دارند، راه رسیدن به این هدف براى مرد و زن متفاوت است و روشن است که اختلافات ظاهرى موجب برترى یا نقص نیست. قرآن‏کریم به ‌کرات تقوا، ایمان، عمل صالح، علم و دانش، سعى فى سبیل‏الله و... را به عنوان ملاک برترى افراد اعلام کرده و سخن از «زن و مرد بودن» به میان نیاورده است، بلکه براى اینکه هیچ شبهه‏اى در اذهان راه نیابد، در موارد متعددی تصریح کرده که مذکر و مؤنث‏ بودن در پیمودن این راه و دستیابى به اهداف دخالتى ندارد. در سه جریان مهم تاریخ اسلام یعنى بعثت پیامبر اکرم، جریان ولایت و امامت على(ع) و واقعه سرنوشت‏ساز عاشورا به وضوح نقش برجسته سه زن یعنى حضرت خدیجه، فاطمه و زینب(س) را مشاهده مى‏کنیم و اصولا قرآن کریم در تثبیت ادیان الهى بر جایگاه ویژه زن تأکید دارد. نمونه آن حضرت مریم(س)، مادر حضرت موسى(ع) و آسیه(س) همسر فرعون است.

انقلاب اسلامى تا حدود زیادى ارزش و منزلت واقعى زن را تبیین کرده و رهبر کبیر انقلاب وظیفه الهى زنان را به‌کرات گوشزد کرده و شخصیت و هویت واقعى آنان را متذکر شده‏اند و آرمان‌هاى والایى را ارائه داده‏اند که برگرفته از زلال معارف اهل بیت(ع) است؛ چنانکه فرموده‏اند: «زن مبدا همه سعادت‌ها و خیرات است»، «بانوان رهبر نهضت ما هستند»، «زن مظهر تحقق آمال بشر است و از دامن زن مرد به معراج مى‏رود».

اکنون با عنایت ‏به نقش خطیر زن در صلاح و فساد جامعه باید گفت زنان مسلمان ما باید دقیقاً توجیه شوند که چگونه وجود پر برکت ‏بانویى چون زینب کبرى(س) مى‏تواند از وراى 14 قرن، چونان خورشیدى تابناک بر زوایاى زندگى آنها بتابد و دریچه‏هاى نور و سعادت را به رویشان بگشاید و از مکاتب و افکار بیگانه بى‏نیازشان کند. در جهان کنونى که بشریت ‏بیش از هر زمان دیگر دچار تعارضات فکرى، اخلاقى و مذهبى است و بى‌وقفه در پى آن است تا راهى به سوى سعادت حقیقى بیابد، زن امروز نیز هدفش را در رهایى از اسارت متمرکز ساخته است، اما نمى‏داند چگونه خود را از منجلاب فریب، فساد، انحراف و ملعبه بودن نجات دهد، رسالت ماست که این حقیقت روشن را بر همگان عرضه کنیم؛ «آنچه آزادى واقعى را براى زنان به ارمغان مى‏آورد و سعادت و کمال را آشکارا فرارویشان قرار مى‏دهد، قوانین مکتب حیاتبخش اسلام است که تجسم عینى آن در شخصیت فرزانگانى چون زینب کبرى‏(س‏)، مشاهده مى‏شود».

از آنجا که اشتغال انسان به کار، زندگی و مسؤولیت‌های اجتماعی، گاه موجب غفلت می‌شود و توجه به کار، گاه انسان را از توجه به هدف باز می‌دارد و انسان به نسیان و فراموشی می‌افتد، رسالت بزرگ که عبادت خالق است نیز فراموش شده و خودسازی و تزکیه بر این امر نیز واجب می‌شود، در نتیجه بازگشت به معنویت شرط اساسی این رسالت است.

حضرت زینب (س) در کربلا چهره واقعی زن مسلمان را به تصویر کشید [1]

حضرت زینب (س) نخستین مفسر قرآن و دانشمند بانوان اسلام است. ایشان در سایه پدر بزرگوارشان فعالیت فرهنگی می‌کردند و تا قبل از واقعه عاشورا کانون خانواده پرمهری داشتند. ایشان دارای فرزندان بزرگواری بود که وفا، ایمان، ادب، ایثار و شجاعت را از مادرشان تعلیم دیده بودند.

ایشان تا قبل از واقعه عاشورا مصیبت‌های بزرگی چون رحلت جدش رسول خدا (ص)، شهادت مادری بی‌مانند و پدری چون علی(ع) را چشیده بودند و چه بسا حضرت زینب (س) قبل از وقوع واقعه عاشورا نسلی را برای آن ایام تربیت می‌کردند. امام‌حسین(ع) به حضرت زینب (س) فرمود: «خواهرم هرگز بی‌قراری نکن و صبرت را از دست نده تو در برابر خدا ماموریتی سخت و آزمایشی بزرگ داری»، حضرت زینب (س) با فرزندانشان به همراه برادر بزرگوارشان عازم حج و از آنجا رهسپار کوفه شدند. وقتی لشکر حر در مقابل آنان قرار گرفت، ایشان قدری نگران و آشفته شدند که برادر بزرگوارش امام حسین(ع) ایشان را به صبر دعوت کرد و پس از آن دیگر هیچ ناشکیبایی از زینب (س) و دیگر بانوان و دختران دیده نشد بلکه همه آنها هماهنگ و مطیع حضرت زینب (س) بودند و ایشان با نظارت امام زین‌العابدین (ع) مدیریت بسیار مدبرانه‌ای را انجام دادند و کاروان عاشورا را در این بحران مدیریت ‌کردند.
حضرت زینب (س) در واقعه عاشورا عهده‌دار مراقبت از حضرت سجاد (ع) نیز بودند، حضرت زینب (س) شب بعد از عاشورا که شبی بسیار غمناک و غمبار بود پسران و دختران کاروان را که از وحشت هجوم دشمنان و سوختن خیام اهل بیت (ع) به بیابان‌های اطراف پراکنده شده بودند در زیر چادرهای نیمه‌سوخته جمع و آنها را آرام کردند و از امام زین‌العابدین (ع) نیز مراقبت می‌کردند.
ظهر عاشورا قبل از شهادت امام حسین (ع)، حضرت زینب (س) برای ایشان نقش مادر و خواهری بسیار شجاع و مهربان را ایفا ‌کردند و با صبر، امام حسین(ع) را به سوی میدان بدرقه کردند و حتی افسار اسب را خود به دست برادرش دادند چرا که او نسبت به عظمت نهضت برادرشان وقوف کامل داشتند و خردمندانه و به دور از عواطف باطنی خود را آماده مدیریت شرایط بحران کردند و همه حوادث را پیش‌بینی می‌کردند. مدیریت حضرت زینب (س) در شرایط حساس واقعه عاشورا به حدی قوی بود که هیچیک از بانوان حاضر بدون اذن او سخن نگفتند و این نوع مدیریت مورد تایید امام معصوم نیز بود. ایشان حتی در شب شهادت، نماز شب‌شان را با عشق و شور خاصی می‌خواند و نه‌تنها لحظه‌ای از این پیشامد ناسپاسی نکردند بلکه بعد از دیدن مصائب بسیار به دلیل داشتن معرفت و درک شهودی بالا همه حوادث را شیرین معرفی می‌کنند.

معرفت و درک عمیق از قضایا و بلایای ظاهری دلیل استواری حضرت زینب (س) در مقابل بلایای ناگوار است. حضرت زینب(س) با آمادگی کامل از شرایط استقبال می‌کردند و در شرایطی که برادران بزرگوارشان را از دست داده بودند با روحی قهرمانانه و علی‌وار با حوادث مواجه می‌شدند و وظیفه خطیر امامت تا زمانی که امام سجاد (ع) بیمار بودند به دست ایشان بود.

حضرت زینب (س) در طول این رخدادها چهره واقعی زن مومن و کارآمدی را نشان دادند که در مدیریت نهضت‌ها کمتر از مردان نیست.

در صحنه عاشورا مثال‌های بسیاری از زنان مومن و صبور دیده می‌شود و همه اینها نشان می‌دهد که زن در رشد علوم و ترقی جامعه می‌تواند اساسی‌ترین مدیریت ها و نقش‌ها را عهده‌دار باشد؛ لذا با داشتن چنین اسوه‌ها و الگوهایی از شیرزنان جامعه اسلامی باید در برنامه‌ریزی و مهندسی فرهنگی خود به بانوان توجه بیشتری داشته باشد چرا که اساس مهندسی فرهنگی به تربیت نسل‌ها بستگی دارد و مسؤولان فرهنگی کشور باید با در نظر گرفتن نقش بانوان در این مهم به آنان و مسائلشان توجه کرده و رویکرد اساسی نشان دهند.

امروز بانوان فلسطین وغزه عینا نقشی که زینب دختر رسول خدا (ص)  ایفا نمود در مدیریت بحران دوباره عینیت داده اند و سخت ترین مصیبتها را دیده ولی صبورانه تحمل نموده اند ؛ به یقین اسوه والگویشان زینب دختر رسول الله (ص) هست ؛ جنس مبارزه و سنخیت مقابله آنها با ظلم نیز از سنخ مقاومت دلیرانه زینب است .

خوانده شده 109 مرتبه