دستهای از نیروی هوایی شاهنشاهی ایران با نام همافران با امام خمینی (ره) در ۱۹ بهمن سال ۱۳۵۷ش، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی بیعت کردند.
بسیاری از همافران در ایالات متحده آمریکا دورههای تخصصی مانند الکترونیک، مکانیک و ... دیده بودند و در ردههای غیررزمی نیروی هوایی فعالیت داشتند. همافران در ارتش به مراتب بالا نمیرسیدند و همین سبب نارضایتی آنها شده بود.بسیاری از همافران، پیش از ورود امام خمینی به ایران، به انقلاب پیوسته بودند و حتی برخی به دیدار امام خمینی در نوفللوشاتو رفتند که البته پس از بازگشت به ایران، بازداشت و تبعید شدند.
در ۱۹ بهمن ۱۳۵۷ش همافران و تعدادی از نیروهای نظامی دیگر با لباس شخصی به مدرسه علوی رفتند. در آنجا لباس نظامی پوشیده و سرود و رژه را تمرین کردند. پس از آمادگی، با کنترل شدید، به پیش امام خمینی رفتند و پس از انجام رژه و خواندن سرود، قطعنامهای در اطاعت از امام خمینی، از طرف همافران و توسط یک سرباز نیروی هوایی خوانده شد. پس از آن امام خمینی برای نیروها سخنرانی کرد.با پایان ملاقات، همافران به مدرسه رفاه بازگشته، لباس خود را عوض کردند تا شناخته نشوند.
ریشه های این اتفاق عجیب و بیادماندنی
به دنبال بستن فرودگاه بر روی امام خمینی تعداد چشمگیری از همافران و درجهداران و افسران نیروی هوایی در چهارم بهمن در یک راهپیمایی در تهران شرکت کردند. این راهپیمایی که از سه راه آذری آغاز شد تا میدان آزادی ادامه یافت آنها در طول مسیرشعارهایی به نفع نهضت میدادند. بعد از ظهر همان روز عدهای از همافران، درجهداران و افسران نیروی هوایی در مقابل ستاد نیروی هوایی، در خیابان فرحآباد دست به تظاهرات زدند. آنها شعار میدادند
«به فرمان خمینی، نظامیان ملی، ز طاغوت گسستیم بهملت پیوستیم.»
در همان حال در خیابان آزادی عدهای از پرسنل نیروی هوایی دست بهتظاهرات زدند و شعار میدادند: ما پرسنل هوایی هستیم، ما منتظر خمینی هستیم. این تظاهرات به پایگاه یکم شکاری مهرآباد نیز سرایت کرد و آنان همراه با خانوادههایشان دست به تظاهرات زدند. همزمان پرسنل نیروی هوایی در شیراز و بوشهر نیز دست بهتظاهرات زدند. تظاهرات پرسنل نیروی هوایی در شیراز و بوشهر که همراه با حملعکس امام خمینی بود مورد استقبال بینظیر مردم قرار گرفت.
این تظاهرات وحشت فرماندهان نظامی را برانگیخت. سپهبد ربیعی فرمانده نیروی هوایی در کمیته بحران موضوع را مطرح کرد و گفت: «همه خشمگین شدهاند و اقدامات برای قطع دست آنها فوراً انجام خواهد شد». این حادثه برای ژنرال هایزر نیز بسیار تکاندهنده بود؛ زیرا به عقیده او «نیروی هوایی جایی بود که ما حتی انتظار کمترین ناآرامی را از نیروهای آن نداشتیم؛ زیرا سطح آموزش نیروی هوایی بالا بود و از نظرفرماندهی و آموزش با آمریکا ارتباطی نزدیک داشت».
به دنبال تظاهرات همافران و افسران نیروی هوایی در تهران و تصمیم کمیته بحران روز هفتم بهمن ماه در حالی که چهارهزار همافر در حال آمدن به سر کار بودند، فرمانده پایگاه هوایی اصفهان برای آنها سخنرانی کرد و اعلام نمود که «تعدادی عامل دردسر دربین آنها» وجود دارد که «اجازه نمیدهد که هیچ کدام از آنها وارد مجموعه شوند» همافران به شهر بازگشتند و با نیروهای ارتش درگیر شدند که هر کدام از طرفین تعدادی از نیروهای مقابل را به گروگان گرفتند. گرچه این گروگانگیری با توافق طرفین به آتشبسختم شد، ولی همافران با این عمل نشان دادند که نیروی قابل اعتنایی هستند و رژیم را وادار به نشستن بر سر میز مذاکره مینمایند.
به دنبال این درگیری در مردم شایع شد که ۱۶۵ نفر از افسران جزء و خلبانان پایگاههوایی اصفهان تیرباران شدهاند. ارتشبد قرهباغی مجبور شد طی مصاحبهای اعلام کند که هیچ کس تیرباران نشده، ولی عدهای در این جریان تظاهرات و غیبت کردهاند که مطابق با مقررات با آنها رفتار خواهد شد.
نافرمانی به سرعت در حال گسترش به همه ارکان ارتش بود. به دنبال تحصن روحانیون در دانشگاه کارکنان مسلسلسازی و صنایع نظامی در صبح روز نهم یکراهپیمایی بزرگی را ترتیب دادند. آنها شعار میدادند:
«ما پرسنل نظامی هستیم، همه منتظر خمینی هستیم
ما همه سرباز توایم خمینی، لشکر جانباز توایم خمینی».
راهپیمایان در ساعت ۱۱ صبح به دانشگاه رسیدند و به تحصنکنندگان پیوستند. پرسنل نظامی مسلسلسازی و صنایع نظامی در فردای آن روز دست به راهپیمایی دیگری زدند. نیروهای فرمانداری نظامی چهارراه کالج ـ حافظ، راه را بر آنها بستند. آنها روی زمین نشستند تا پس از نیم ساعت مأموران حکومت نظامی راه را بر آنها باز کردند وحرکت خود را به سوی دانشگاه ادامه دادند.
نیروی زمینی ارتش نیز از نافرمانی مصون نماند. به گزارش استمپل «برخی از سربازان ایرانی که به حفاظت از سفارت آمریکا گمارده شده بودند به نفع [آیتالله] خمینی شعار میدادند و برای آمریکاییهای سفارت فریاد یانکی به خانهات برگرد سردادند».
اولین اعتراضات دستهجمعی در نیروی زمینی در لشکر ۷۷ خراسان به وقوع پیوست. عدهای از افسران، درجهداران و سربازان دست به اعتصاب زدند. علما و مدرسین حوزهی علمیه مشهد با صدور اطلاعیهای از اعتصاب آنها حمایت کردند. قرهباغی حمایت جامعه روحانیت مشهد از اعتصابیون را موجب «پیچیدهتر» و زیادترشدن «نفوذ مخالفین در یگانهای ارتش» و نزدیکی «پرسنل با مخالفین و روحانیون» ارزیابی کرده است. با اینکه نیروی دریایی بیشتر در مرزهای آبی مستقر و با مردم کمتر درگیر بودند، انقلاب در آنها نیز سرایت کرد. افسران وظیفه در پایگاه دریایی بندرپهلوی دست به اعتصاب زدند و سپس در اول بهمن عدهای دیگر اعلام اعتصاب غذای سه روزه کردند.
تظاهرات همافران پایگاه پدافند بهبهان همراه با حمل تصویر بزرگ امام خمینی در چهاردهم بهمن تظاهرات همافران و درجهداران پایگاه وحدتی دزفول به همراه خانوادههای خود با حمل عکسهای امام خمینی و زدوخورد با نیروهای حکومت نظامی و شهادت همافر سیاسی در سیزدهم بهمن، حضور هشتصد نفر از کارمندان سازمان جغرافیایی ارتش با خانوادههایشان در محل اقامت امام خمینی و سخنرانی آیتالله خامنهای از طرف امام خمینی در جمع آنان، حضور صدها نظامی از
نیرویزمینی و هوایی با لباسهای نظامی در محل اقامت امام خمینی در حالی که شعار میدادند:«ما همه سرباز توایم خمینی گوش به فرمان توایم خمینی».
حضور تعدادی از پرسنل نیروی دریایی در خدمت امام خمینی و سخنرانی امامخمینی و گفتگوی آنها با امام خمینی، و حضور چشمگیر هزاران نظامی در راهپیماییحمایت از دولت بازرگان در ۱۹ بهمن، همهی اینها نشان از تحول سریع ارتش و پیوستن سریع نیروهای آن به امام خمینی میداد. با این همه نیروی هوایی خصوصاً همافران در پیوستن به انقلاب گوی سبقت را ربودند. هر روز خبر تازهای از تظاهرات و اعتصاب از آنها منتشر میشد.
مهمترین واقعهای که اوج نفوذ انقلاب در ارتش را به اثبات رساند، سان دیدن امام خمینی از نظامیان نیروی هوایی در ۱۹ بهمن بود. دکتر مفتح رابط با نظامیان بود. وی با نیروهای نظامی مخالف رژیم هماهنگ کرده بود که بالباس فرم از مقابل امام خمینی رژه بروند. صبح روز ۱۹ بهمن عدهی کثیری از نظامیان،همافران و افسران نیروی هوایی در مدرسهی رفاه تجمع کردند. قرار بر این شد که این نیروها از مدرسه رفاه تا مدرسه علوی محل اقامت امام خمینی رژه بروند. حجتالاسلام سیدمحمود دعایی نزد امام خمینی رفت و قرار ملاقات را به اطلاع امام خمینی رساند وگفت: «برادران نیروی هوایی از قبل وقت گرفتهاند و امروز میخواهند به شما بپیوندند و اجازه میخواهند که شما از آنان سان ببینید». با اینکه امام خمینی تب داشتند و قبلاً اعلام شده بود که ملاقات ندارند، «با لبخند زیبا و صمیمیت و فروتنی خاصی اعلام آمادگی کردند». نیروهای نظامی پس از رژه به حضور امام رسیدند. بیماری و تب امامخمینی موجب نگرانی یاران شده بود؛ ولی «امام با شایستگی خاص» خود حاضرشدند. فرمانده همافران خطاب به امام خمینی با عنوان فرمانده کل قوا، اجازه خواست تا نیرویها رژه را آغاز کنند. آنگاه همافران از مقابل امام خمینی رژه رفتند. همافران درحال رژه اشک میریختند و صحنه بسیار پرهیجانی را به وجودآورده بودند. نظامیان بعد از احترامات نظامی و مراسم خاص شعار میدادند: «نظامیان ملی، به فرمانخمینی، از طاغوت گسستیم به ملّت پیوستیم». امام خمینی پشت میکروفون قرار گرفتند و فرمودند:
«درود بر شما سربازان امام عصر (سلامالله علیه) همان طور که فریاد زدید تاکنون در خدمت طاغوت بودید؛ طاغوتی که تمام هستی ما را ساقط کرد، طاغوتی که خزاین ما را تهی کرد، طاغوتی که ما را بردهی خارجیها کرد و از امروز درخدمت امام عصر (سلامالله علیه) و در خدمت قرآن کریم هستید، قرآن کریمی کهسعادت همهی بشر را بیمه کرده است... ما امیدواریم که با هم و با پیوستگی بتوانیم این طاغوتها را تا آخر از بین ببریم و به جای او یک حکومت عدل اسلامی که مملکت ما برای خودمان باشد و همه چیز ما به دست خودمان باشد.ما میخواهیم که سرنوشتمان را خودمان تعیین کنیم نه سفارت آمریکا وسفارت شوروی... ما میخواهیم ارتش ما آزاد باشد؛ اسرائیل در آن تصرف نکند، آمریکا در آن تصرف نکند.
درود بر شما که قدر نعمت خدا را دانستید و به دامن قرآن پیوستید. درود بر شما که ترک کردید حکومت طاغوت را و به حکومت الله پیوستید..».
در همان روز عدهای از همافران و افسران نیروی هوایی پایگاه اصفهان خدمت امام رسیدند و امام خمینی برای آنها سخنرانی کرد.
روزنامه کیهان عصر همان روز عکس نظامیان را در حالی که به امام خمینی ادای احترام میکردند در صفحهی اوّل چاپ کرد. این حادثه برای باقیماندگان رژیم سختگران آمد. بختیار در غروب همان روز به قرهباغی زنگ زد و پرسید آیا «روزنامهی کیهان را دیدهاید؟» قرهباغی گفت: نه. بختیار توضیح داد که «عکس عدهای از پرسنل نیروی هوایی را در اقامتگاه آقای خمینی چاپ کرده است». بختیار مدعی شد که این عکس مونتاژ است و به ژنرال دستور داد تا آن را تکذیب کنند.
رادیو تهران ساعت ۲ بعدازظهر روز جمعه بیست بهمن از قول سخنگوی ستاد بزرگ ارتشتاران عکس رژهی نظامیان در کیهان را مونتاژ و غیرواقعی خواند و این اقدام را تفرقهاندازی در صفوف «به هم پیوسته و مستحکم ارتش» دانست و کیهان را تهدید کرد که تحت تعقیب قرار خواهد گرفت.
بختیار که پیش از همه از این واقعه خشمگین شده بود در مجلس شورای ملی گفت:«ملاحظه کنید همین روزنامهی کیهان روز پنجشنبه عکس و خبری از یک رژهی نظامی چاپ کرد و به صورت بچگانهای عکس را مونتاژ نمود که جزئیات آن را اهل فنّمیدانند».
کیهان در فردای آن روز (۲۱ بهمن) با چاپ عکسهای دیگری از رژهی نظام درحضور امام خمینی در صفحهی اوّل و دوم توضیح داد که عکاس کیهان به محل اقامت امام خمینی رفته بود و علیرغم اعلام نداشتن ملاقات با امام خمینی، مشاهده میکند که «گروه کثیر از نظامیان» به دیدار امام آمدهاند و وقتی «نظامیان به نشانهی احترام در مقابل امام سلام نظامی دادند موفق شد چند عکس بگیرد». علاوه کمیتهی تبلیغات دفتر امامخمینی با صدور اطلاعیهای خبر و عکس کیهان را مورد تأیید قرار داد. دکتر مفتح نیز ازقول امام خمینی به واقعی بودن عکس کیهان تأکید کرد.
منابع:
مرکز اسناد انقلاب اسلامی
ویکی شیعه