نگاهی به نقش جوانان بنی‌هاشم در قیام امام حسین علیه السلام

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
نگاهی به نقش جوانان بنی‌هاشم در قیام امام حسین علیه السلام

در میان یاران باوفای امام‌حسین(ع) که به فیض شهادت نائل شدند، هفده یا هجده‌ جوان مؤمن، دلاور و استوار حضور داشتند که از خاندان گرامی آن‌حضرت(ع) و نسل ابوطالب(ع)ـ‌عموی ارجمند رسول‌خدا(ص) و پدر گرامی امیرالمؤمنین(ع)ـ به شمار می‌رفتند.

جوانانی که طبق روایت امام‌رضا(ع) «بی‌نظیر» بودند و مطابق با حدیث امام‌صادق(ع): «برای خدا نصیحت و شکیبایی کردند، و خداوند بهترین پاداش صابران را به آنان عطا فرمود».[۱] جوانان بنی‌هاشم در نبرد روز عاشورا با رجزخوانی حماسی بدون اعتنا به محاصره و فراوانی عدّه و عُدّه نظامی دشمن، نه تنها قدرت، شجاعت، صلابت، شرافت و برتری خود را به رخ لشکریان اموی کشیدند، بلکه توانستند با بهره‌گیری از «رَجَز» ـ‌نوعی شعر با وزنی خاصّ و اثرگذار در نفس‌ـ به عنوان یک ابزار و رسانه ارتباطی، در فضایی که حقایق به دست حکّام بنی‌امیه، تحریف و وارونه شده بود، امیدوارانه و مجاهدانه به «روشنگری» و «آگاهی‌بخشی» بپردازند و با شور و شعور و رنگ خون، تصویر واقعی و ماندگار از نهضت حسینی را بر تابلوی عاشورا ترسیم نمایند.

جوانان دلیر و بصیری چون: علی‌اکبر، ابوالفضل العباس، قاسم‌بن‌الحسن، عبدالله‌بن‌مسلم‌بن‌عقیل، عبدالرحمن‌بن‌عقیل، جعفربن‌عقیل،جعفربن‌علی، عبدالله‌بن‌علی و عثمان‌بن‌علی(علیهم‌السلام) اسوه‌های نیکو و ستودنی در عرصه «تبیین» و «معرفت‌بخشی» هنگام نبرد حقّ و باطل، به شمار می‌روند. برخی موضوعات مطرح شده در این رجزها عبارتند از:

 

۱. سزاواربودن اهل‌بیت(ع) به جانشینی پیامبر(ص) و نامشروع‌بودن حکومت ابن‌زیاد

یکی از موضوعاتی که در جهت تبیین حقیقت، در رجزخوانی جوانان بنی‌هاشم دیده می‌شود، حقّ«مرجعیت» و «ولایت» اهل‌بیت(علیهم‌السلام) و ناشمروع‌ بودن حکومت بنی‌امیه است. حضرت علی‌اکبر(ع) بزرگ‌ترین پسر امام‌حسین(ع)، شبیه‌ترین جوان به رسول‌خدا(ص) در صورت و گفتار و کردار، و نخستین شهید از بنی‌هاشم، در نبرد شجاعانه‌اش این حقیقت را اینگونه در رجزخوانی‌اش انعکاس داده است: «منم علی، فرزند حسین‌بن‌علی؛ به خانه خدا (کعبه) سوگند ما به جانشینی پیامبر(ص) سزاوار هستیم. به خدا سوگند، حرام‌زاده (ابن‌زیاد) بر ما حکومت نخواهد کرد»(...نحن و بیت‌الله اولی بالنبی..)

آن حضرت(ع) هنگام شهادت ۲۵ یا ۲۷ سال داشته است. همچنین جناب قاسم فرزند خوش‌سیمای امام‌حسن(ع) که گفته می‌شود در واقعه عاشورا ۱۶ ساله بوده است، به شکل دیگری این معنا را در مقابل لشکریان اموی در قالب «رجز» بیان نموده است: «من قاسم، از نسل علی(ع) هستم. به خانه خدا سوگند، با به پیامبر(ص) سزاوارتریم از شمربن‌ذی‌الجوشن یا حرام‌زاده(ابن‌زیاد)»(إنّی أنا القاسم..)

 

۲. امام‌حسین(ع)؛ «امام‌ راستگو»، «صاحب فضائل و کرامات»، «نوه‌ی پیامبر(ص)»

وجود «فضائل و کرامات» از جمله فضیلت«راستگویی»، و «نوه پیامبر(ص)»بودن یکی دیگر از حقائق مهمّی است که در رجزهای روشنگرانه جوانان هاشمی دیده می‌شود.

«پرچم‌دار» سپاه امام‌حسین(ع)، «سقا و صاحب مشک»، «قمر بنی‌هاشم»، فرزند شجاع و با «بصیرت» امیرالمؤمنین علی(ع)، حضرت «ابوالفضل العباس(ع)» که در کربلا جوانی ۳۴ ساله بود، غیرتمندانه و قهرمانانه برای تهیه آب و سیراب نمودن تشنگان اردوگاه حسینی، به سوی «فرات» حرکت کرد و در میدان نبرد، با رجزخوانی حماسی‌اش اینگونه صداقت امام‌حسین(ع) را فریاد زد: «...من پیوسته از دینم و از امام راستگو دارای یقین که نوه پیامبر(ص) پاک و امین است، دفاع می‌کنم.»(..إنّی أحامی أبدا عن دینی..)

همچنین آن حضرت(ع) در رجزی دیگر، برادر و پیشوای خود را چنین معرّفی فرمود: «سوگند به خدای بزرگ و ارجمند...امروز در حضور مرد با فضیلت و با کرامت، حسین(ع) که دارای افتخارات دیرین است، پیکرم به خون رنگین خواهد شد.»(أقسمت بالله الاعزّ الاعظم..) مضمون این ابیات دلیل روشنی است بر بینش عمیق، و نقش روشنگرانه و مجاهدانه حضرت ابوالفضل(ع) درباره حقانیت قیام و نهضت امام‌حسین(ع).

 

۳. دروغگویی و پیمان‌شکنی کوفیان

دروغ‌گویی و پیمان‌شکنی کوفیان حقیقت دیگری است که در رجزهای روشنگرانه جوانان آل ابیطالب(ع) جلوه‌گر شده است.

نمونه آن جناب «عبدالله» فرزند شهید«مسلم‌بن‌عقیل»، دوّمین شهید از نسل «ابوطالب(ع)» در کربلا است که جان گرانمایه‌اش را در سنّ ۲۶ سالگی تقدیم سالار شهیدان کرد. او دربرابر لشکریان کوفه با رجزخوانی‌اش اینگونه این حقیقت را اشاره کرده است: «امروز با پدرم مسلم و دیگر جوانانی که در راه دین پیامبر(ص) کشته شدند، ملاقات می‌کنم. آنان مانند مردمی که به دروغ‌گویی مشهورند نیستند..»(الیوم ألقی مسلما و هو أبی..)

نکته دیگری در این رجز، فاصله‌گذاری و مرزبندی با جبهه امویان و اعلام برائت از راه و منش آنان است.

 

۴. امام‌حسین(ع)؛ سرور جوانان بهشتی، پاک‌ترین پاکان و سرور همه خوبان

عصمت و پاکی و برتری سیدالشهداء امام‌حسین(ع) حقیقت بسیار مهمّی است که برخی جوانان بنی‌هاشم در رجزهای خود بدان اشاره کرده‌اند.

برای نمونه «عبدالرحمن» و «جعفر» از فرزندان «عقیل‌بن أبی‌طالب(ع)» برادر امیرالمؤمنین(ع) بودند که هنگام شهادت ۳۵ و ۲۳سال داشتند. «عبدالرحمن» در رجزخوانی‌اش با اشاره به حدیث مشهور پیامبر(ص) درباره امامان حسن و حسین(علیهماالسلام)، جایگاه رفیع امام‌حسین(ع) را اینگونه توصیف کرده است: «حسین(ع) که سرور همگنان خود وسرور جوانان بهشت است، در میان ماست.»(فینا حسین سیّدالاقران..)

جناب «جعفر» نیز در میدان جنگ، به عصمت و پاکی امام‌حسین(ع) اینگونه اشاره نموده است: «..و حسین(ع) پاک‌ترین پاکان در میان ماست.» همچنین «عثمان» فرزند امام‌علی(ع)‌ـ که گفته می‌شود نامگذاری او به این اسم، به خاطر علاقه‌ امیرالمؤمنین(ع) به «عثمان‌بن‌مظعون» بوده است‌ـ علوّ و برتری امام‌حسین(ع) را اینچنین تعبیر کرده است: «..این حسین(ع) است که بهترین نیکان است و بعد از پیامبر(ص) و وصی و یاور او، سرور هر بزرگ و کوچک است.»(...هذا حسین خیرة‌الأخار..)

«عثمان» در سنّ ۲۱سالگی در رکاب سیدالشهداء(ع) به شهادت رسید. به راستی حکّام بنی‌امیه و لشکریانشان در جنگ با «پاک‌ترین پاکان» و «سرور جوانان بهشتی»، چه پاسخی در دادگاه عدل الهی برای رسول‌خدا(ص) خواهند داشت؟!

 

۵. علی(ع)؛ وصیّ و جانشین پیامبر(ص)

حقیقت «وصایت» و «خلافت» بلافصل امیرالمؤمنین(ع) و حقّ حاکمیت سیاسی آن حضرت، در رجز جناب «جعفربن‌علی(ع)» بازتاب پیدا کرده است.

او برادر حضرت «ابوالفضل(ع)»، یکی دیگر از فرزندان دلیر امیرالمؤمنین(ع) و همسر گرامیشان جناب «أمّ‌البنین(س)» است که در سنّ ۱۹ سالگی جان شیرینش را فدای نهضت سرخ اباعبدالله(ع) نمود. او در رجزخوانی‌اش، این حقیقت مهمّ را اینگونه روشنگری کرده است: «...آن علی(ع) که وصیّ پیامبر(ص) بلند مرتبه و ولی است.»(ذاک الوصیّ ذو السنا..)

این رجز تبیین‌کننده منزلت معنوی و مرجعیت سیاسی، بلکه مرجعیت مطلق امیرالمؤمنین علی(ع) است. حقیقتی که حاکمان بنی‌امیه هیچ‌گاه آن را برنتابیدند و در برابرش، جنگهای خونین به راه انداختند.

 

۶. علی(ع)؛ مظهر نیکی‌ و نیکوکاری، و شمشیر برّنده رسول‌خدا(ص)

درست در زمانی که به دستور معاویه، بدعت زشت و شرم‌آور «دشنام» و «توهین» به بهترین صحابی رسول‌خدا(ص) ـ‌امیرالمؤمنین علی(ع)‌ـ بخشنامه شد و در سراسر سرزمین‌های اسلامی گسترش یافت تا چهره درخشان آن حضرت(ع) را در افکار عمومی، تخریب کنند و حقائق مربوط به شخصیت با عظمت «خیرالبشر» را تحریف نمایند، مشاهده می‌کنیم که «عبدالله» یکی دیگر از فرزندان با ایمان و غیور امام‌علی(ع) در میدان نبرد کربلا با رجزخوانی حماسی، به برخی مناقب و فضائل پدر گرامی‌اش می‌پردازد: «من فرزند مردی سرافراز و بخشنده‌ام؛ همان علی(ع) مظهر نیکی و نیکوکاری. او که شمشیر برّنده رسول‌خدا(ص) بود. برّنده و عقوبت‌کننده در هر روز هراسناکی.»(أنا ابن ذی‌النجدة و الافضال..)[۲]

این موضوعات بخشی از حقایق و واقعیت‌هایی است که در دوران امویان‌ یعنی حکومت معاویه و پس از او با ابزار تبلیغاتی و رسانه‌ای، پنهان ماند، و سیاست اهل‌بیت(ع) ستیزی همراه با تحریف حقیقت، به شدّت دنبال شد. امّا جوانان شجاع، بصیر و دلیر از نسل ابوطالب(ع) ـ‌که در مکّه شاعری توانا و چیره‌دست بود و حمایت‌های همه‌جانبه و مخلصانه‌اش از آیین و جان پیامبر(ص) در کارنامه درخشانش، ثبت و ضبط است‌ـ با رجزخوانی حماسی، و ابیات نغز و پرمضمون در میدان نبرد روز عاشورا، توانستند با عزّت و اقتدار و ایستادگی، به روشنگری و آگاهی‌بخشی بپردازند.

 

محمّد علی مروّجی طبسی

 

پی نوشت ها:

[۱] عیون اخبارالرضا(ع)،ج۱، ص۲۹۹؛ الامالی، طوسی، ص۱۶۳

[۲] برای مطالعه بیشتر نک به: مقتل جامع سیدالشهداء(ع)، گروهی از تاریخ‌پژوهان (زیر نظر حجة‌الاسلام پیشوایی(ره))؛ ره‌توشه راهیان نور، ج۲، ص۱۰۳ مقاله شهدای جوان در حادثه کربلا، محمد جعفر طبسی

خوانده شده 595 مرتبه