emamian

emamian

شنبه, 28 ارديبهشت 1404 19:15

نقش تقدیر در زندگی انسان

أمیرالمؤمنین امام علی علیه السلام در نهج البلاغه نکاتی درباره «اولویت تقدیر خدا بر تدبیر انسان» بیان می کنند که تقدیم شما فرهیختگان می شود:

 

حکمت ۱۶:

«تَذِلُّ الْأُمُورُ لِلْمَقَادِیرِ، حَتَّی یَکُونَ الْحَتْفُ فِی التَّدْبِیرِ.»

 

ترجمه:

حوادث و امور، تسلیم تقدیرهاست تا آنجا که گاه مرگ انسان در تدبیر (و هوشیاری او) است.

 

شرح:

پیشی گرفتن تقدیر و تدبیر:

امام(علیه السلام) در اینجا به نکته مهمی اشاره می فرماید و آن این که چنان نیست که همیشه انسان های مدیر و مدبر پیروز گردند; گاه تقدیرات همه تدبیرات آنها را برهم می زند. می فرماید: «حوادث و امور، تسلیم تقدیرهاست تا آنجا که گاه مرگ انسان در تدبیر (و هوشیاری او) است»; (تَذِلُّ الاُْمُورُ لِلْمَقَادِیرِ، حَتَّی یَکُونَ الْحَتْفُ فِی التَّدْبِیرِ).

هدف از بیان این نکته آن است که گرچه انسان باید در همه امور هوشیارانه و مدبرانه عمل کند; اما چنین نیست که از لطف خدا بی نیاز باشد. خداوند برای بیدار ساختن انسان و شکستن غرور و غفلت او گهگاه اموری مقدر می کند که بر خلاف تمام تدبیرها و پیش بینی ها و مقدمه چینی های انسان است تا به او بفهماند در پشت این دستگاه، دست نیرومندی است که هیچ کس بی نیاز از لطف و محبت او نیست.
در طول تاریخ گذشته و در زندگی خود بسیاری از این صحنه ها را دیده ایم که گاه افراد بسیار هوشیار و قوی و صاحب تدبیر ضربه هایی از تدبیر و هوشیاری خود خورده اند و دست تقدیر مسیری جز آنچه آنها می خواستند برایشان فراهم ساخته است.

تنها مطلبی که در اینجا تذکر آن لازم است این است که هرگز مفهوم این سخن آن نیست که انسان دست از تدبیر و دقت و بررسی لازم در کارها بردارد و همه چیز را به گمان خود به دست تقدیر بسپارد، بلکه شعار «(وَأَنْ لَیْسَ لِلاِْنْسانِ إِلاّ ما سَعی); بهره انسان تنها با سعی و تلاش او ارتباط دارد»(۱) را نباید هرگز فراموش کند و به تعبیر دیگر انسان نباید از اراده و تقدیرات الهی و این که همه چیز به دست اوست غافل شود و نیز نباید دست از تلاش و کوشش بردارد.(۲)

 

پی نوشت:

(۱). نجم، آیه ۳۹.
(۲). سند گفتار حکیمانه: از کسانی که این سخن حکمت آمیز را پیش از مرحوم سیّد رضی در کتاب های خود نقل کرده اند مرحوم شیخ مفید در ارشاد و ابن شعبه (متوفای ۳۳۲) در کتاب تحف العقول و جاحظ (متوفای ۲۵۵) در کتاب المائة است که با تفاوتی آن را نقل کرده اند. و در حکمت ۴۵۹ عبارتی نزدیک به آن خواهد آمد و بعد از سیّد رضی هم بسیارند که آن را به همین عبارت یا شبیه آن نقل کرده اند. (مصادر نهج البلاغه، ج ۴، ص ۱۷).

 

منبع: کتاب پیام امام امیر المومنین (علیه السلام)، شرح تازه و جامعی بر نهج البلاغه

آیا می‌خواهید فرزندتان با اعتماد به نفس و انگیزه به سوی آرزوهایش پرواز کند؟ تشویق و تحسین، کلید این موفقیت است! با توجه به تلاش‌ها و ویژگی‌های مثبت فرزندتان، او را برای رسیدن به هر هدفی آماده کنید.

 

تشویق و تحسین، بال‌های پرواز فرزندتان:

 

به تلاش‌هایش توجه کنید، حتی اگر نتیجه مطلوب را نگرفته باشد.

از ویژگی‌های مثبت او تعریف کنید، به او بگویید که چقدر باهوش، مهربان و خلاق است.

به او انگیزه دهید، به او بگویید که می‌تواند به هرچیزی که می‌خواهد برسد.

تشویق و تحسین، اعتماد به نفس فرزندتان را تقویت می‌کند و او را برای رسیدن به آرزوهایش آماده می‌کند.

آیا می‌دانید فرزندتان کدام لحظات را برای همیشه به یاد خواهد داشت؟ این لحظات کلیدی نه تنها خاطراتی خوشایند ایجاد می‌کنند، بلکه پایه‌گذار رابطه‌ای عمیق و پایدار میان شما و او خواهند بود.

 

فرزند شما، لحظات زیر را برای همیشه به یاد خواهد داشت:

- لحظاتی که با تمام قلب، عشقش را احساس می‌کنید.

- زمانی که وقت اختصاصی برای او می‌گذارید و در کنار هم بودن را لذت می‌برید.

- موقعیتی که به شیرین‌ کاری‌هایش خنده‌تان درمی‌آید و شادی او را دوچندان می‌کنید.

- لحظاتی که اشتباهاتش را با دلسوزی بخشیده و از او حمایت می‌کنید.

- زمانی که از او محافظت کرده و حس امنیت به او منتقل می‌کنید.

- موقعیتی که به فرزندتان بگویید: «من احساس تو را درک می‌کنم» و این حس مشترک باعث تقویت رابطه‌تان شود.

این لحظات نه تنها خاطرات خوبی ایجاد خواهند کرد، بلکه پایه‌های یک رابطه پایدار بین شما و فرزندتان را نیز مستحکم‌تر خواهند کرد.

پژوهش‌های محققان مرکز تحقیقات بیوشیمی بیوفیزیک دانشگاه تهران نشان می‌دهد عصاره گیاهان وج و بادرنجبویه می‌تواند به درمان آلزایمر کمک کند.

بر اساس پژوهش‌های اخیر محققان مرکز تحقیقات بیوشیمی و بیوفیزیک دانشگاه تهران، دو ترکیب طبیعی آلفا‌ـ‌آسارون (alpha-Asarone) و بتا‌ـ‌کاریوفیلین (beta-Caryophyllene)، که از عصارۀ گیاهان وج و بادرنجبویه به دست می‌آیند، می‌توانند در جلوگیری از تجمع پروتئین تاو، که یکی از عوامل اصلی بروز آلزایمر است، مؤثر باشند.

این پژوهش که در قالب رساله دکترای افروز انبارکی، دانشجوی دکترای بیوشیمی این مرکز، به‌راهنمایی دکتر عارفه سیدعربی و با عنوان «مطالعه اثر آلفا‌ـ‌آسارون و بتا‌ـ‌کاریوفیلین و بر فیبریلاسیون پروتئین تاو با استفاده از داکینگ مولکولی و روش‌های آزمایشگاهی» انجام شده، حاکی از آن است که این ترکیبات در فرم رایحه، توانایی کاهش تجمعات پروتئین تاو را دارند و می‌توانند به‌عنوان یک روش درمانی جدید برای بیماران آلزایمری مطرح شوند.

به‌گفته دکتر سیدعربی، در سال‌های اخیر، بیماری آلزایمر به یک چالش بزرگ جهانی تبدیل شده و تعداد مبتلایان به آن، به‌طور مداوم در حال افزایش است. این بیماری با تحت‌الشعاع قرار دادن عملکرد مغز، به اختلال در حافظه، یادگیری و گفتار منجر می‌شود و در مراحل پیشرفته می‌تواند خطراتی جدی برای زندگی افراد به‌همراه داشته باشد، تحقیقات بسیاری در جهت یافتن درمان مؤثر برای این بیماری انجام شده است، اما تاکنون نتیجه‌ای قطعی به دست نیامده است.

وی به عوامل بروز این بیماری اشاره کرد و گفت: یکی از عوامل اصلی در بروز این بیماری، تجمع پروتئینی به‌نام تاو در سلول‌های عصبی مغز می‌باشد، بنابراین یکی از راه‌های درمان این بیماری، جلوگیری از تجمع این پروتئین در سلول‌های عصبی است.

دانشیار مرکز تحقیقات بیوشیمی بیوفیزیک درباره نحوه استفاده از ترکیبات طبیعی پیشنهادی در این پژوهش گفت: این ترکیبات می‌توانند به‌صورت استشمام یا آروماتراپی توسط بیمار مورد استفاده قرار گیرند که روشی مؤثر در درمان بسیاری از بیماری‌هاست.

وی در پایان افزود: پژوهش حاضر، پتانسیل استشمام ترکیبات آلفا‌ـ‌آسارون و بتا‌ـ‌کاریوفیفین را در درمان آلزایمر نشان داده است، هرچند استفاده واقعی از این ترکیبات در مراحل درمان آلزایمر، نیازمند تحقیقات و مطالعات بیشتر است.

نتایج این پژوهش در قالب مقاله‌ای در نشریه International Journal of Biological Macromolecules با ضریب تأثیر 7.7 منتشر شده است.

حج، سفری است معنوی به سوی کعبه، خانه‌ی خدا، که در آن انسان، از تعلقات دنیوی دل کنده و با تمام وجود، متوجه خالق هستی می‌شود. این سفر، نه تنها یک فریضه واجب، بلکه فرصتی بی‌نظیر برای بازگشت به خویشتن و تجدید عهد با پروردگار است. گویی حاجی، با پای نهادن در این مسیر، از خود و گناهانش فرار کرده و به دنبال پناهگاهی امن در جوار رحمت الهی می‌شود.

امام سجاد علیه‌السلام در رساله‌ی حقوق، در خصوص حق حج می‌فرمایند: «وَ حَقُّ الْحَجِّ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّهُ وِفَادَةٌ إِلَى رَبِّکَ وَ فِرَارٌ إِلَیْهِ مِنْ ذُنُوبِکَ»؛ یعنی حق حج این است که بدانی آن، وارد شدن به‌سوی پروردگارت و فرار به سوی او از گناهانت است.

این کلام نورانی، به دو جنبه مهم از فلسفه حج اشاره دارد. نخست، حج به منزله‌ی ورود به مهمانی و ضیافت الهی است. زائر خانه خدا، در این سفر روحانی، مهمان خداوند است و مورد لطف و رحمت او قرار می‌گیرد. این مهمانی، فرصتی است برای تجدید قوا، کسب معنویت و بهره‌مندی از برکات الهی.

دوم، حج به منزله‌ی فرار از گناهان و پناه بردن به آغوش رحمت الهی است. زائر خانه خدا، با حضور در این مکان مقدس و انجام مناسک حج، از گناهان خود توبه می‌کند و به سوی خداوند بازمی‌گردد. حج، فرصتی است برای پاکسازی روح از آلودگی‌ها و رسیدن به آرامش و اطمینان قلبی. در واقع، حج، سفری است از خود به سوی خدا، از گناه به سوی توبه و از تاریکی به سوی نور.

امام سجاد در فراز دیگر می‌فرماید «وَ فِیهِ قَبُولُ تَوْبَتِکَ وَ قَضَاءُ الْفَرْضِ الَّذِی أَوْجَبَهُ اللَّهُ تَعَالَى عَلَیْک‏»؛ و در آن، پذیرش توبه تو و ادای فریضه‌ای است که خداوند متعال بر تو واجب کرده است.

این بخش از فرمایش امام سجاد علیه‌السلام دو اثر مهم و ارزشمند حج را بیان می‌کند: پذیرش توبه و ادای فریضه واجب. پذیرش توبه نشان می‌دهد که حج فرصتی بی‌نظیر برای تطهیر روح و پاک شدن از گناهان است.

زائر خانه خدا، با حضور در این مکان مقدس و انجام مناسک حج با اخلاص، می‌تواند امید داشته باشد خداوند متعال توبه او را بپذیرد و گذشته او را ببخشد. این پذیرش توبه، نهتنها موجب آرامش و آسایش خاطر می‌شود، بلکه زمینه را برای یک زندگی سالم و پربرکت فراهم می‌کند.

ادای فریضه‌ی واجب بیانگر آنست که حج، تکلیفی الهی بر عهده هر مسلمانی است که استطاعت مالی و جسمی داشته باشد. انجام این فریضه، نشان‌دهنده تسلیم و اطاعت در برابر امر الهی و تعهد به انجام وظایف دینی است.

ادای این فریضه، علاوه بر کسب ثواب و نزدیکی به خداوند، موجب تقویت ایمان و افزایش آگاهی دینی نیز می‌شود. به این ترتیب، حج نه تنها یک عمل عبادی، بلکه حرکتب اجتماعی و فرهنگی است که نقش مهمی در شکل‌گیری شخصیت و هویت اسلامی فرد و شکل‌گیری جامعه معنوی دارد.

شنبه, 28 ارديبهشت 1404 19:07

تأثیر حج در رفع فقر و بخشش گناهان

حج، فریضه‌ای الهی و سفر معنوی به سوی خانه خدا، از دیرباز در فرهنگ اسلامی به عنوان فرصتی طلایی برای تزکیه نفس و تقرب به خداوند متعال شناخته شده است. حج، با همه شکوه و عظمتش، آیینه‌ای است که ضعف و نیاز بنده را در برابر عظمت پروردگارش نمایان می‌کند. این سفر مقدس، با ترکیبی از خضوع و عشق، زائر را از خودپرستی رها کرده و به فقر ذاتی انسان در برابر خداوند متعال آگاه می‌کند. در این مسیر، هر قدمی که با اخلاص برداشته می‌شود، گامی است به سوی نور الهی و هر دعایی که با دل شکسته خوانده می‌شود، کلیدی است برای گشایش درهای رحمت.

این سفر روحانی، فراتر از مناسک ظاهری، فرصتی برای توبه و استغفار و پاک‌سازی روح از آلودگی‌های گناه است. احادیث بسیاری اشاره کرده‌اند که حج مبرور، نه تنها گناهان گذشته را می‌شوید، بلکه آینده‌ای نورانی را برای زائر ترسیم می‌کند؛ آینده‌ای که در آن، قلب از تعلقات دنیوی خالی و به یاد خداوند آرام می‌گیرد. اینجاست که حج، به راستی، تولدی دوباره و نقطه‌عطفی در زندگی معنوی مؤمن می‌شود. این احادیث، حج را نه صرفا یک عمل عبادی، بلکه تجربه‌ای تحول‌آفرین و سرشار از رحمت الهی معرفی می‌کنند که می‌تواند در تغییر بنیادی حال و معنویت فرد مؤثر باشد.

امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرماید: حَجُّ الْبَیْتِ وَ اعْتِمَارُهُ فَإِنَّهُمَا یَنْفِیَانِ الْفَقْرَ وَ یَرْحَضَانِ الذَّنْب‏؛ یعنی حج و عمره خانه خدا، نابود کننده فقر و شوینده گناه‏ هستند. (نهج‌البلاغه خطبه110)این کلام گهربار امیر مؤمنان علیه‌السلام به روشنی بیانگر تأثیرات عمیق مادی و معنوی حج و عمره است که همچون بارانی رحمت، هم فقر و تنگدستی را از زندگی زائر می‌زداید و هم آلودگی‌های گناه را از روح و جان او می‌شوید؛ امام سجاد به نقل از امام علی علیه‌السلام و ایشان از رسول خدا صلی الله علیه و آله در حدیثی مشابه می‌فرماید «الْحَجُ‏ ثَوَابُهُ الْجَنَّةُ وَ الْعُمْرَةُ کَفَّارَةُ کُلِّ ذَنْبٍ‏.» یعنی ثواب حج، بهشت و عمره نیز کفاره‌ی تمام گناهان است. (الجعفریات، ص67)

در واقع حج، با برکت الهی خود، نه تنها نیازهای مادی انسان را برطرف می‌کند، بلکه فقر معنوی و تهیدستی روح را نیز درمان می‌کند. این سفر پربرکت، با ایجاد تحولی ژرف در نگرش و رفتار فرد، او را به سوی زندگی‌ای سرشار از رزق حلال و عمل صالح هدایت می‌کند. همان‌گونه که آب، اشیاء را از ناپاکی‌ها پاک کرده، حج و عمره نیز با اخلاص و توبه، قلب را از گناهان پاک می‌کند و زائر را با حالتی نو و روحی‌ای تازه به زندگی باز می‌گرداند. این است معجزه حج که هم دنیا و هم آخرت انسان را دگرگون می‌کند.

شاید این سؤال پیش بیاید که خیلی‌ها به حج رفته‌اند، اما همواره دچار فقرند و یا نه تنها گناهانشان کنار نگذاشتند، بلکه بر گناهان خود افزودند. پاسخ این است که پذیرش دعای توبه و بخشش گناهان و ثمره معنوی حج، مشروط به صداقت و اخلاص زائر است. حجّاجی که با نیتی خالص و قلبی پاک به این سفر معنوی می‌روند و پس از بازگشت، تلاش می‌کنند تا در زندگی خود تغییر و تحول ایجاد کنند، به نتایج مطلوب دست می‌یابند. اما اگر کسی حج را صرفاً یک سفر توریستی یا تشریفاتی تلقی کند و یا پس از بازگشت، به گناهان خود ادامه دهد، نمی‌تواند انتظار داشته باشد که حج تأثیر شگفت‌انگیزی بر زندگی او داشته باشد. لذا، تأثیرگذاری حج به نیت، اخلاص، و تلاش مستمر زائر در راستای اصلاح خویشتن پس از بازگشت از این سفر روحانی بستگی دارد.

شنبه, 28 ارديبهشت 1404 19:05

حج؛ بازار پرسود آخرت

از حج با تعابیر مختلفی یاد شده است که یکی از‌ آنها «سوق» است. سوق یعنی بازار، یعنی همان محلی که فراهم شده است تا انسان با حرکت به سوی آن مایحتاج خود را از آن بردارد و تامین کند.

حالا چرا در احادیث و روایات، تعبیر «سوق» برای «حج» به کار رفته است؟! 

پاسخ اینکه خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: «إنَّ اللهَ اشتَری مِنَ المُؤمِنینَ أنفُسَهُم وَ أموالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّهَ، یعنی که خداوند از مؤمنین جان‌ها و اموال آنها را خریداری می‌کند، به اینکه (در مقابل) پاداش‌شان بهشت باشد...»

و مگر نه اینکه حج، بازار بزرگ فروختن نفس به خدای مهربان و معاوضه کالای نفس آلوده و سرکش با نفس مطمئنه است. در حج، حاجیان نفس بیمار خود را به بازار لطف الهی می‌آورند و از خدا درخواست معاوضه و مبادله آن را دارند.

سوق به معنای بازار و محل خرید و فروش و عرضه کالاست. مناسک حج و صحنه زیبای مسجدالحرام نیز؛ بازار معنوی، حجاج؛ مشتریان خداوند، خداوند؛ خریدار، و بهشت؛ بهای معامله و تجارت با خدای یکتاست. 

مؤلف در کتاب نوش بندگی آورده است که به حج بازار و سوق اطلاق می‌شود از آن جهت که انسان با حرکت به سوی حج آنچه را برای حرکت معنوی خود لازم دارد، تهیه کند و به تعبیری از آن توشه بردارد.

امام صادق (ع) دراین‌باره می‌فرماید: «اَلْحَجُّ وَ اَلْعُمْرَةُ سُوقَانِ مِنْ أَسْوَاقِ اَلْآخِرَةِ اَللاَّزِمُ لَهُمَا مِنْ أَضْيَافِ اَللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِنْ أَبْقَاهُ أَبْقَاهُ وَ لاَ ذَنْبَ لَهُ وَ إِنْ أَمَاتَهُ أَدْخَلَهُ اَلْجَنَّةَ/ حج و عمره دو بازار از بازارهای آخرت هستند و کسی که ملازم با آنها باشد، جزو میهمانان خدای عزوجل محسوب می‌شود. اگر او را زنده بدارد، بدون گناه نگاه می‌دارد و اگر بمیراند، در بهشت داخل می‌کند.

امام صادق (ع) در حدیث دیگری فرمود: «اَلْحَجُّ وَ اَلْعُمْرَةُ سُوقَانِ مِنْ أَسْوَاقِ اَلْآخِرَةِ و العاملُ بهما فی جَوارِ اللهِ ان اَدرَکَ ما یاملُ غفرَاللهُ لَهُ و اِن قَصُرَ بِه اَجَلُه وَقَعَ اَجرُه علی الله/ حج و عمره دو بازار از بازارهای آخرت هستند. عامل به آنها در جوار خداست. اگر به آنچه آرزو دارد ( رسیدن به زیارت خانه خدا) رسید و اعمال را انجام داد، مشمول غفران خدا می‌شود و اگر اجل او فرا رسید (و به آرزویش نرسید)، اجر او با خدای عزوجل خواهد بود.» 

مفسرین در تفسیر احادیث بالا گفته‌اند که نه‌تنها حج و عمره، بلکه کل زندگی دنیایی بازاری است که عدّه‌ای موفق می‌شوند در این بازار به تجارتِ آخرت بپردازند و سودهای فراوان اخروی به دست آورند. عدّه‌ای نیز سرمایه عمر و نیروی جوانی و امکانات خویش را صرف لذت‌های زودگذر می‌کنند و از بهره آخرت محروم می‌مانند. زیارت خانه خدا و مرقد حضرت رسول (ص) نیز از اینگونه فرصت‌ها و بازارهای آخرتی است. آنها که در این راه تلاش می‌کنند، در پناه خدا هستند و سایه لطف الهی بر سر آنهاست؛ خواه به زیارت نائل آیند، خواه مرگشان فرا رسد و مهلت زیارت نیابند. 

دنیا معبری برای عبور بندگان خدا و محلّی برای تجارت، کسب فضیلت‌ها، انجام بهترین اعمال و عبادات و ذخیره‌سازی آن برای آخرت و در یک کلام، معامله با خداست. 

اما در پهنه گسترده دنیا و در میان اعمال، گاهی معامله و تجارت با خدا رونق خاصی می‌گیرد و فرصتی برای فروش ثمن نفس به خداوند مهیا می‌شود. حج و عمره از بهترینِ این فرصت‌هاست.

زائران «مغفور» هستند و ناکامان «مأجور». پس خوش به حال آنهایی که شوق این سفر را در سر و در دل دارند و از فرصت‌های مغتنمِ حضور در «مکه» و «مدینه» حدّاکثر بهره را می‌برند. و دریغ بر آنان که از این بازارهای پرمنفعت، دست خالی برمی‌گردند، بی‌آنکه به مغفرت، توبه، تغییر حال و ثوابی نائل آیند.

این خانه که بر اساس روایات، محل نزول فرشته وحی و عبادت شبانه رسول خدا (ص) بوده و تنها دری بود که پس از فرمان الهی برای بستن درهای متصل به مسجد، باز ماند.

«مهبط جبرئیل و محل تهجد رسول خدا»

** خانه حضرت فاطمه(س) متصل به مسجدالنبی است که محل سکونت ایشان و امیرالمؤمنین علی(ع) بوده است.

** فضیلتی که برای این خانه شمرده شده این است که در واقعه "سدّ الأبواب" به فرمان خداوند درِ تمام خانه‌های متصل به مسجدالنبی بسته شد و فقط درِ این خانه به مسجد باز ماند.

** این خانه در زمان حکومت بنی‌امیه برای توسعه مسجدالنبی تخریب شد و محل دفن پیامبر اکرم(ص) و حجره‌ی آن در ضریحی قرار گرفت.

** در روایات شیعه و سنی آمده که پیامبر(ص) خانه فاطمه(س) و علی(ع) را از بهترین خانه‌هایی می‌دانست که در آیه 36 سوره نور به آن اشاره شده است؛ خانه‌هایی که خدا اذن داده شأن و منزلت آن رفعت یابند و نامش در آنها ذکر شود؛ همواره در آن خانه‌ها صبح و شام تسبیح او می‌گویند.

** خانهٔ حضرت فاطمه (س) محل تولد چهار فرزند نورانی ایشان و بنا بر روایات، محل تولد امام سجاد (ع) نیز بوده است.

** بر اساس روایتی در کتاب کافی، امام صادق(ع) نماز خواندن در خانه حضرت فاطمه(س) را برتر از نماز خواندن در روضة‌النبی دانسته‌اند.

** پیامبر اکرم می فرماید: "مَنْ أَحَبَّ فَاطِمَةَ ابْنَتِی فَهُوَ فِی الْجَنَّةِ مَعِیَ وَ مَنْ أَبْغَضَهَا فَهُوَ فِی النَّار؛ هرکس فاطمه (س) دخترم را دوست بدارد، در بهشت با من است و هرکس با او دشمنی ورزد، در آتش است»

کمک به دیگران و رفع نیازهای انسان‌ها، در تمام ادیان الهی و نظام‌های اخلاقی به‌عنوان یکی از والاترین ارزش‌ها شناخته شده است. در فرهنگ اسلامی، این امر نه‌تنها به‌عنوان یک رفتار پسندیده، بلکه به‌عنوان وظیفه‌ای الهی و اخلاقی شمرده می‌شود که انسان را به مقام قرب الهی می‌رساند.

توجه به حاجات دیگران، فراتر از یک کار اجتماعی یا انسانی، جلوه‌ای از عشق و رحمت الهی در زندگی انسان‌هاست. این رفتار، روحیه همدلی و همکاری را تقویت کرده و جامعه‌ای مبتنی بر اخلاق، آرامش و اعتماد به وجود می‌آورد. چنان‌که در روایات اسلامی نیز آمده است، رفع اندوه و حاجت یک مؤمن نزد خداوند از عبادات بزرگ شمرده شده و ثواب فراوانی دارد.

خدمت به خلق، پلی میان انسان و خداست که انسان را از خودمحوری به دیگرخواهی سوق می‌دهد. خدمت‌رسانی، نه‌تنها باعث حل مشکلات مادی افراد می‌شود، بلکه به لحاظ معنوی، قلب و روح انسان را پالایش می‌‌دهد و او را در مسیر تهذیب نفس قرار می‌دهد. وقتی انسان نیازمندی را برطرف می‌کند، احساس ارزشمند بودن و هدفمند بودن را تجربه می‌کند و انگیزه بیشتری برای سازندگی در خود و جامعه پیدا می‌کند.

از سوی دیگر، کمک به دیگران خود عاملی برای کاهش فاصله‌های طبقاتی، ایجاد صلح اجتماعی و تقویت روحیه برادری میان انسان‌هاست. چنین رفتاری، جامعه‌ای سرشار از محبت و وحدت به وجود می‌آورد که زمینه‌ساز رشد و تعالی فردی و جمعی خواهد شد.

سخنان معصومین علیهم‌السلام نیز همواره بر اهمیت خدمت‌رسانی به خلق و تلاش در جهت رفع نیازهای مؤمنان تأکید دارد.

رسول خدا صلی‌الله علیه و آله خدمت به مردم را معادل ایمان و توحید، و ضرر به مردم را معادل شرک شمرده، می‌فرماید: «خَصلَتان لَیسَ فَوْقَهُما مِنَ البِرِّ شَیءٌ الایمانُ بِاللهِ والنَّفعُ لِعبادِ الله و خَصلَتان لَیسَ فَوقَهُما مِنَ الشَّرِّ شیءٌ الشِّرکُ باللهِ والضَّرُّ لِعبادِ الله»؛ یعنی دو خصلت است که در ارزش هیچ چیز به پای آن دو نمی رسد: خداباوری و خدمت رسانی به بندگان خدا و دو خصلت است که در زشتی و بدی هیچ چیز به پای آن دو نمی رسد: شرک و ضرررسانی به بندگان خدا. همچنین بر اساس فرمایش امام صادق علیه‌السلام، برطرف نکردن نیاز برادر مؤمن، مساوی با خیانت به او معرفی شده است. ابوبصیر می‌گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که می‌فرمود: «هرکس از یاران ما که یکی از برادرانش برای حاجتی از او کمک بجوید، ولی او با تمام توان، نهایت تلاش و توان خود را به کار نگیرد، به طور یقین به خدا و رسولش و نیز مؤمنان خیانت کرده است.» (الکافی، ج ٢، ص٣6٢)

در مناسک حج، خدمت‌رسانی به حجاج جلوه‌ای دیگر از عشق به خدا و انسانیت پیدا می‌کند. این عبادت عظیم که محور آن توحید و بندگی خالصانه است، بستر مناسبی برای تقویت روحیه ایثار، همکاری و برادری میان مسلمانان از سراسر جهان فراهم می‌آورد. خدمت‌رسانی به حجاج، خواه در قالب تأمین نیازهای مادی مانند آب، غذا، یا کمک به رفع خستگی و خواه در قالب ارائه حمایت‌های معنوی و عاطفی، جلوه‌ای از تجلی اخلاق نبوی و انسانی است که در این اجتماع عظیم به نمایش درمی‌آید. چنین خدماتی، علاوه بر رفع نیازهای زائران، موجب تقویت روحیه همکاری و تلاش برای برقراری نظم و آرامش در این رویداد باشکوه می‌شود و یادآور این حقیقت است که عبادت و بندگی خداوند، جدای از خدمت به خلق او نیست. از این رو، خدمت‌رسانی در حج نه تنها یک وظیفه بلکه تجلی زیبای عبودیت و رشد معنوی فرد و جامعه است.

امیرالمومنین علیه‌السلام ضمن توصیه‌هایی به قثم بن العباس کارگزارشان در مکه فرمود:‌

أَمَّا بَعْدُ، فَأَقِمْ لِلنَّاسِ الْحَجَّ "وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ" ... وَ لَا تَحْجُبَنَّ ذَا حَاجَةٍ عَنْ لِقَائِكَ بِهَا، فَإِنَّهَا إِنْ ذِیدَتْ عَنْ أَبْوَابِكَ فِی أَوَّلِ وِرْدِهَا لَمْ تُحْمَدْ فِیمَا بَعْدُ عَلَى قَضَائِهَا؛ مراسم حج (و زیارت خانه خدا را به نحو احسن) براى مردم برپا دار. ایام الله و روزهاى الهى را به آنها یادآور شو … افرادى را که به تو حاجت دارند از ملاقات با خویش محروم نکن، چرا که اگر آنها در ابتدا از در خانه‌ات رانده شوند بعداً براى حل مشکلاتشان تو را نخواهند ستود و درباره اموالى که نزد تو از مال الله جمع شده دقت کن و آن را به مصرف عیالمندان و گرسنگانى که نزد تو هستند برسان آن گونه که دقیقاً به دست فقرا و نیامندان برسد و مازاد آن را نزد ما بفرست تا میان نیازمندانى که در اینجا هستند تقسیم کنیم.

سخنان امیرالمؤمنین علیه‌السلام خطاب به قثم بن عباس، کارگزار ایشان در مکه، بیانگر مسئولیت خطیر خدمت‌رسانی به مردم و اهمیت مدیریت امور حج و زائران خانه خدا است.

ایشان در این توصیه‌ها بر دو اصل اساسی تأکید دارند: نخست برگزاری مراسم حج به بهترین نحو ممکن و یادآوری ایام‌الله به مردم، که نشان‌دهنده ضرورت ایجاد زمینه‌های معنوی برای رشد قلبی و تقویت ارتباط مردم با خداوند است. هدف از این توصیه، آن است که حج علاوه بر پیکره‌ی مناسک عبادی، فرصتی برای تزکیه نفس، یادآوری عظمت الهی و احیای ارزش‌های دینی باشد.

اصل دوم تأکید بر برخورد کریمانه و پاسخ‌گویی به حاجات مردم است. امام علیه‌السلام با هشدار نسبت به محروم کردن افراد از ملاقات با مسئول، جایگاه اخلاقی و اجتماعی پذیرشِ مردم را مورد توجه قرار می‌دهند. ایشان بیان می‌کنند که اگر مردم از ابتدا با سردی یا رد درخواست‌هایشان مواجه شوند، اعتمادشان به مدیران و نمایندگان حکومت از بین می‌رود و این ضربه‌ای به اخلاق اجتماعی و کارآمدی مدیریتی است. این توصیه، معنای واقعی خدمت‌گذاری را آشکار می‌کند؛ خدمتی که نه تنها مادی، بلکه روحی و روانی است و نشان‌دهنده کرامت انسانی و اولویت پاسخ به نیازهای مردم در مسیر عبودیت و مدیریت الهی می‌باشد. چنین برخوردی، پایه‌ای برای تحکیم ارتباط مردم با حکومت و شکوفایی ارزش‌های اخلاقی در جامعه است.

این سخنان امیرالمؤمنین علیه‌السلام با اینکه خطابش به کارگزاران حج است، پیامی عمیق به سایر حجاج نیز دارد که در تعاملات خود با دیگر زائران دقت نظر داشته باشند و روحیه خدمت‌گذاری را فراموش نکنند. در فضای حج، که نمادی از وحدت امت اسلامی و تمرین بندگی خالصانه است، برآوردن نیاز دیگران و برخورد کریمانه با آنان، جلوه‌ای از اخلاق اسلامی و ادای وظیفه انسانی است. هر حاجی می‌تواند با رفتارهای ایثارگرانه و کمک به هم‌نوعان، شکوه معنوی این مراسم را دوچندان کرده و خود را به ارزش‌های والای الهی نزدیک‌تر کند.

اثرگذاری در جامعه، به معنای ایجاد تغییرات مثبت و الهام‌بخش در میان انسان‌ها، نیازمند عمق و غنای معنوی در فرد است. معنویت، به‌عنوان قدرت درونی انسان، نه‌تنها سرچشمه اخلاق و رفتارهای نیکو است، بلکه با تقویت ارتباط انسان با خدا، موجب پایداری و خلوص نیت در عمل می‌شود. وقتی انسان به خودسازی معنوی و تقویت باورهای دینی خود بپردازد، رفتار و تعاملاتش به الگویی برای دیگران تبدیل خواهد شد و این خود، زمینه‌ساز تحولات اجتماعی و فرهنگی در سطوح مختلف جامعه است. از این رو، هرچه معنویت افراد در جامعه عمیق‌تر و آگاهانه‌تر باشد، اثرگذاری بر دیگران نیز ژرف‌تر و پایدارتر خواهد بود و حج یکی از بزرگترین فرصت‌های دنیای اسلام برای توجه به معنویت است .

فضای معنوی حج و تأثیر آن در بعد سیاسی
حج، به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین شعائر اسلامی، بستری منحصر‌به‌فرد برای خودسازی فردی و تحقق اثرگذاری اجتماعی، خصوصاً در ابعاد سیاسی است. این فریضه الهی، با فراهم‌آوردن فضایی برای تمرین بندگی، تقوا، و رهایی از تعلقات دنیوی، انسان را به سوی اصلاح درونی سوق می‌دهد. از سوی دیگر، حج با تجمّع عظیم مسلمانان از اقصی‌نقاط جهان، بُعدی سیاسی و اجتماعی نیز می‌یابد که در آن، وحدت و همدلی میان امت اسلامی و تأکید بر آرمان‌های مشترک همچون عدالت و مبارزه با ظلم آشکار می‌شود. اما این اثرگذاری سیاسی و اجتماعی وابسته به توانایی افراد در خودسازی و تهذیب نفس است، چرا که تنها انسان‌های متعالی و با معنویت می‌توانند به‌درستی پیام این خیزش اسلامی را منتقل کرده و بر جهان تأثیرگذار باشند.

امام خمینی (ره) در چهارم شهریور 1363 در پیامی با توصیه ششگانه به مسلمین ایران و جهان و حجاج بیت اللَّه الحرام در باره ‏فلسفه حج و رسالت حجاج در این باره می‌فرماید:

«مراتب معنوی حج، که سرمایه حیات جاودانه است و انسان را به افق توحید و تنزیه نزدیک می‏‌نماید، حاصل نخواهد شد مگر آنکه دستورات عبادی حج به طور صحیح و شایسته و مو به مو عمل شود... و بُعد سیاسی و اجتماعی آن حاصل نمی‏‌شود، مگر آنکه بُعد معنوی و الهی آن جامعه عمل پوشد، و لبیک‌های شما جواب دعوت حق تعالی باشد و خود را محْرم برای وصول به آستانه محضر حق تعالی نمایید، و لبیک‌گویان برای حق نفی شریک به همه مراتب کنید و از «خود»، که منشأ بزرگ شرک است  به سوی او- جلّ و علا- هجرت نمایید... اگر جهات معنوی به فراموشی سپرده شود، گمان نکنید که بتوان از چنگال شیطان نفس رهایی یابید و تا در بند خویشتن خویش و هواهای نفسانی خود باشید، نمی‌‏توانید جهاد فی سبیل اللَّه و دفاع از حریم اللَّه نمایید.»

امام خمینی (ره) در این فرمایش، ارتباط عمیق بین معنویت، خودسازی، و اثرگذاری اجتماعی و سیاسی حج را به شکلی ژرف به تصویر کشیده‌اند. ایشان تأکید می‌کنند که مراتب معنوی حج، به‌عنوان سرمایه‌ای برای حیات ابدی انسان، تنها زمانی دست‌یافتنی است که مناسک و دستورات عبادی حج به صورت دقیق و بی‌عیب اجرا شوند. این بیان نشان می‌دهد که عمل به عبادات حج صرفاً یک تکلیف ظاهری نیست، بلکه راهی مستقیم برای تقویت روح و حرکت به سوی توحید حقیقی است. همچنین امام بر این نکته تأکید دارند که بُعد سیاسی و اجتماعی حج، که نماد وحدت مسلمانان و مقابله با ظلم است، بدون تحقق بُعد معنوی آن، به ثمر نخواهد نشست.

ایشان معنویت را به‌عنوان نقطه آغاز تغییرات اجتماعی معرفی کرده و هشدار می‌دهند که انسان تا زمانی که از شرک به نفس خود نجات نیابد و از تعلقات نفسانی هجرت نکند، توان وارد شدن به جهاد فی سبیل الله و حفاظت از ارزش‌های الهی را نخواهد داشت.

بنابراین، حج نه‌تنها عبادتی جمعی، بلکه یک مسیر تربیتی جامع است که با محوریت خودسازی معنوی می‌تواند موجب تحول سیاسی، اجتماعی و انقلابی در امت اسلامی شود. لبیکِ دعوت الهی، نفی شرک به همه مراتب، و هجرت از «خودِ» محدود انسان به سوی حق تعالی، اساس پیام حج در نگرش امام خمینی (ره) محسوب می‌شود.