
emamian
خصوصیات یاران آخرالزمانی حضرت ولیعصر (عج)
مرحوم آیت الله محمدعلی ناصری از اساتید اخلاق حوزه در یکی از دروس اخلاق خود به موضوع «خصوصیات مومنین و اصحاب آخرالزمانی حضرت ولیعصر (عج)» پرداختند که متن آن بدین شرح است:
بیان فضائل، مناقب، معنای ولایت تشریعی و تکوینی و عظمت ولایت، از امثال بنده و بزرگتر از بنده خارج است و خود اهل بیت علیهم السلام باید در این رابطه سخن بگویند و لکن در روایات و ادعیه و زیارات از اهل بیت علیهم السلام این موضوع به روشنی بیان شده است.
در زمان حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام، شیعیان کتابهایی را در رابطه با فضائل حضرت بقیة الله مینوشتند. حدود 1۵۰۰ جلد کتاب در رابطه با فضائل و مناقب و قیام حضرت و پیاده کردن عدل واقعی توسط ایشان نوشته شده است، نه تنها شیعیان بلکه سی نفر از علمای برجسته اهل سنت، کتاب مستقل در این باب نوشتهاند.
۳۱ نفر از علمای برجسته اهل سنت، در کتابهایشان فصلی را به معرفی حضرت بقیة الله، مسئولیت و قیام ایشان اختصاص دادهاند.
۱۴۴ نفر از علمای اهل سنت در کتابهایشان اسم حضرت، پدر و مادر ایشان و مسئولیت ایشان را ذکر کردهاند که در مجموع ۲۰۵ نفر از علمای اهل سنت راجعبه امام زمان علیه السلام صحبت کردهاند.
۲۵۰۰ جلد کتاب در رابطه با فضائل و مناقب و علائم ظهور و قیام امام زمان علیه السلام نوشته شده است.
بنابراین آنچه که در رابطه با همه ائمهاطهار علیهم السلام شنیدهاید، همان مطالب را نسبت به امام زمان (ع) هم معتقد باشید، یعنی آنچه که مثلا درباره فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام نوشته شده، همانها درباره امام زمان علیه السلام نیز صدق میکند. چون فضائل امام علی (ع) بواسطه ولایت کلیّه الهی است، همین ولایت کلّیه را امام زمان (ع) هم دارد.
نبی اکرم (ص) در منبرها و سخنرانیهایشان مرتب از امام زمان (ع) و مردم آخرالزمان نام بردهاند. زمان فرج امام زمان (ع) را فقط خدا میداند و ما وظیفه داریم که خود را بسازیم و آماده شویم تا در زمان ظهورشان در رکابشان باشیم.
در حِلّه که بین بغداد و نجف است، مسجدی وجود دارد که مقام امام زمان (ع) است. یکی از علمای برجسته در آنجا مرتب از حضرت سوال میکرد که یابن الحسن شما ۳۱۳ نفر نیاز دارید، الان هزار نفر در حِله و نجف منتظر و عاشق دارید، در سایر جاها هم که تعداد منتظران شما زیاد است، پس چرا ظهور نمیکنید؟
شبی ناراحت شد و به بیابان رفت و گله میکرد که یابن الحسن چرا نمیآیید در حالی که وسیله موجود است.
در همان حال صدایی به گوشش رسید که فلانی چه میخواهی؟
جواب داد: آن کس که من دنبالشم، میداند که چه میخواهم.
به محضر حضرت مشرف شد. حضرت فرمودند شب جمعه کسی در خانه نباشد و تو با قصاب محله در بین هزار نفر فقط چهل نفر را جمع کنید و بیاورید تا قیام کنیم، به احدی این مطلب را نگویید و جلساتی را بگیرید و چهل نفر از عاشقان و منتظران مرا وعده دهید که شب جمعه غسل کنند و کفن بپوشند و شمشیر بردارند و نزد من بیایید. دو عدد بزغاله هم بگیر و به پشت بام ببر و این موضوع را به احدی نگو.
آن عالم رفت و چهل نفر را جمع کرد. آن چهل نفر غسل کردند و کفن پوشیدند و بعد از نماز ندای «یابن الحسن» بیا سر دادند. ناگهان نوری تابید و خانه روشن شد و همه شروع به گریه و التماس کردند و حضرت صدا زد که قصاب به بالای پشت بام بیا.
قصاب دوید و حضرت فرمودند که سر این بزغاله را ببر، او سرش را برید و خون از ناودان پایین ریخت، همه گفتند حضرت قصاب را کشت. سپس حضرت آن عالِم را به بالای پشت بام صدا زد و به قصاب گفت که سر بزغاله دومی را ببر.
حضرت فرمودند: الان پایین برویم و با آن چهل نفری که جمع کردهاید قیام کنیم. رفتند پایین و دیدند که هیچ کس نیست و همه آنها فرار کردهاند.
ما منتظر واقعی نیستیم چون اگر چنانچه بودیم گناه نمیکردیم. آنچه که بین ما و امام زمان (ع) فاصله انداخته گناهانمان است، آنچه که باعث شده مدام گرفتار باشیم و آبرویمان در خطر باشد گناهانمان است.
انتظار واقعی فرج امام زمان (ع) ثواب زیادی دارد، وقتی میگوییم شیعه هستیم بایستی در عقیده خود ثابت قدم باشیم.
در روایت است که بهترین عبادت دو چیز است: یکی اینکه ساکت باشی و زبانت را کنترل کنی و دوم آنکه منتظر امام زمان (ع) باشی. کسی که منتظر امام زمان (ع) باشد، حواسش را جمع میکند و گناه نمیکند و به حضرت وصل شده است.
از نبی اکرم (ص) روایت است که به اصحاب خود فرمودند: «قَومٌ مِن بَعدِکُم، الرّجُلُ الواحدُ مِنهُم لَه أجْرُ خَمسِینَ مِنکُم. قالوا: یا رسولَ اللّه ِ، نَحنُ کُنّا مَعکَ ببدرٍ و اُحدٍ و حُنَینٍ و نزلَ فینا القرآنُ ! فقالَ: إنّکُم لو تُحَمَّلوا لِما حُمِّلوا لَم تَصْبِروا صَبْرَهُم»؛ پس از شما مردمانی خواهند آمد که عمل یکی از آنان اجر پنجاه نفر از شما را دارد. عرض کردند: ای پیامبر خدا! ما که در [جنگهای ]بدر و اُحُد و حنین همراه شما بودیم و قرآن در میان ما نازل شد! حضرت فرمودند: اگر آنچه بر سر ایشان می آید، به سر شما بیاید، مانند آنان شکیبایی نمیورزید. آنان پیرو و دوستدار ما هستند و تمام گرفتاریهایشان را تحمل میکنند و دست از دین خود برنمیدارند.
روایت دیگری از نبی اکرم (ص) است که در منبر فرمودند: «أَللّهُمَّ لَقِّنِی إِخْوانِی»؛ خدایا برادرانم را به من برسان. اصحاب عرض کردند: یا رسول لله برادران شما چه کسانی هستند؟
حضرت فرمودند: برادران من قومی هستند که در آخرالزمان خواهند آمد. شما اصحاب من هستید. آنها به من ایمان میآورند، در حالی که مرا ندیدهاند و براساس آنچه که نوشته شده به من ایمان آوردهاند؛ اما شما مرا میبینید و معجزات مرا میبینید و ایمان آوردهاید.
بنابراین شما دوستداران اهل بیت علیهم السلام برادران پیغمبر هستید، احترام آنها را حفظ کنید و گناه نکنید.
امام سجاد علیهالسلام میفرماید: «مَن ثَبَتَ علی وَلایتِنا فی غَیبةِ قائمنا أعطاهُ اللّه ُ أجرَ ألفِ شهیدٍ ، مثلِ شُهَداءِ بدرٍ و اُحدٍ»؛ هر که در روزگار غیبت قائم ما، بر ولایت ما استوار بماند، خداوند پاداش هزار شهید مانند شهیدان بدر و اُحُد را به وی عطا میفرماید.
بازتاب بیانات رهبر انقلاب در نماز جمعه امروز تهران در رسانههای جهان
خبرگزاری رویترز نیز به صورت زنده و لحظهای سخنرانی مقام معظم رهبری را پوشش داد.
خبرگزاری رویترز با قرار دادن برچسب زنده (Live) فرازهایی از سخنرانی مقام معظم رهبری در نماز جمعه تهران را پوشش داد.
این خبرگزاری چندین نکته سخنرانی معظمله را بدین شرح در کانون توجهات خود قرار داده است:
-رهبر معظم ایران گفت که کشورهای مسلمان دشمن مشترکی دارند.
-باید کمربند دفاع و استقلال را در همه کشورهای اسلامی از افغانستان تا یمن محکم ببندیم.
-ملت فلسطین حق دارد در برابر دشمنی که زندگی او را تباه کرده بایستد.

سیانان با اشاره به حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی در نماز جمعه این هفته، در تأکید اهمیت آن نوشت: آخرین حضور آیتالله خامنهای در نماز جمعه تهران بعد از شهادت سردار قاسم سلیمانی و حمله به پایگاه عینالاسد بود.
خبرگزاری تاس روسیه هم نوشت: آیت الله (سید) علی خامنه ای، رهبری جمهوری اسلامی ایران در سخنرانی خود در نماز جمعه تهران با تاکید بر این که نیروهای سپاه پاسداران در این عملیات بی نظیر و پر قدرت عمل کردند، خاطرنشان کرد که هر ملتی حق دارد از کشور و سرزمین خود در برابر متجاوز دفاع کند، بنابراین عملیات موشکی ایران علیه اسرائیل «کاملا قانونی» بود.
این خبرگزاری افزود: آیت الله خامنه ای بار دیگر از همه کشورهای مسلمان خواست تا علیه اسرائیل متحد شوند.
خبرگزاری نووستی نیز در همین ارتباط نوشت: رهبری جمهوری اسلامی ایران در بیانات امروز خود در نماز جمعه تهران اعلام کرد که مردم فلسطین حق دارند از سرزمین خود دفاع کنند، بنابراین کمک به آنها قانونی است، اقدامات نیروهای مسلح ایران در عملیات موشکی اخیر به خاک اسرائیل نیز قانونی بود.
تارنمای شبکه بیبیسی در گزارشی تحت عنوان رهبر عالیقدر ایران در یک نطق کمسابقه از حمله علیه اسرائیل دفاع کرد، نوشت: آیتالله خامنهای عملیات موشکی ایران را ستایش و آنرا اقدامی مشروع توصیف کرد. ایشان فرمودند که آنچه ایران صورت داد "حداقل مجازات" برای اسرائیل در برابر "جنایات حیرتآور" آنها بود. رهبر ایران اسرائیل را یک رژیم «خون آشام» و ایالات متحده را «سگ هار» در منطقه خوانده و فرمودند، جمهوری اسلامی هر اقدام لازم را با قدرت و صلابت در برابر اسرائیل انجام خواهد داد. آیتالله خامنهای دو بار تأکید کردند که ایران در مورد اسرائیل نه «تعلل» و نه شتابزده عمل میکند.
تارنمای روزنامه گاردین نیز محورهایی از فرمایشات رهبر معظم انقلاب را منعکس کرد که در آن به مشروع بودن عملیات طوفان الاقصی و پاسخ ایران به رژیم صهیونیستی و همچنین ضرورت اتحاد مسلمانان علیه دشمن مشترک اشاره شده است. در این گزارش به نقل از بیانات ایشان آمده است: اسرائیل تظاهر به کسب پیروزی استراتژیک از طریق ترور و کشتار غیرنظامیان می کند/مردم فلسطین حق قانونی دارند که از خود دفاع کنند/ برای مقابله با آن جنایتکاران - نیروهای اشغالگر هیچ دادگاه یا سازمان بینالمللی وجود ندارد که بتواند مردم فلسطین را به صرف دفاع از میهن خود مقصر بداند / اسرائیل نمی تواند به حزب الله، گروه شبه نظامی لبنان، یا حماس، گروه مبارز فلسطینی آسیب جدی وارد کند.
روزنامه دیلی تلگراف نیز در گزارشی تحت این عنوان که رهبر ایران حمله هفتم اکتبر را مشروع خواند و نوشت: آین الله خامنه ای مدعی شد که این حملات به دلیل «منطقی و قانونی بودن» و برای دفاع از خود در برابر یک ظالم انجام شده است و این اصل در قوانین بین المللی به رسمیت شناخته شده است. ایشان در ادامه حمله روز سهشنبه ایران به اسرائیل را که در آن تهران این کشور را با حدود ۱۸۰ موشک بالستیک بمباران کرد، توجیه و تاکید کردند: اقدام نیروهای مسلح ما کمترین مجازات در برابر جنایات رژیم صهیونیستی بود.
این نشریه وابسته به جناح راست انگلیس افزود: رهبر ایران از اسرائیل به عنوان «خون تشنه» و «سگ هار» یاد کردند و گفتند، حملات اخیر اسرائیل در حال «تقویت» انگیزه نیروهای «مقاومت» بود.
دیلی تلگراف اشاره کرد که آیتالله خامنهای، آخرین بار در ژانویه ۲۰۲۰ نماز جمعه را پس از شلیک موشک از سوی ایران به پایگاه نظامی آمریکا در عراق و در پاسخ به حمله ای که به ترور قاسم سلیمانی فرمانده سپاه پاسداران در بغداد منجر شد، اقامه کردند.
همچنین روزنامه تایمز چاپ لندن که از مطبوعات نزدیک به وزارت امور خارجه انگلیس بشمار میرود، با انتخاب این تیتر فرمایشات رهبر معظم انقلاب را بازتاب داد: «مقاومت در منطقه کوتاه نخواهد آمد.» این نشریه انگلیسی نوشت که آیت الله خامنهای در خطبههای نماز جمعه امروز تصریح کردند که مقاومت با شهادتهای اخیر «کوتاه نمیآید و پیروز خواهد شد».
شبکه خبری اسکای نیوز انگلیس هم پخش تصاویری از مصلای تهران، حضور رهبر معظم انقلاب در این برهه حساس را که منطقه غرب آسیا در پی تحولات غزه و لبنان با تنش مواجه است حائز اهمیت توصیف کرد.
این شبکه در صفحه ویژه مربوط به تحولات خاورمیانه، فرازهایی از فرمایشات رهبر معظم انقلاب را بازتاب داد و نوشت: این برای نخستین بار طی چهار سال گذشته است که آیتالله علی خامنهای نماز جمعه را در تهران اقامه میکنند. ایشان در فرمایشات خود از ملتهای مسلمان، از افغانستان تا یمن و از ایران تا غزه و لبنان خواست تا کمربند استقلال را ببندند. رهبر ایران همچنین عملیات هفتم اکتبر و پاسخ موشکی ایران را اقدامی مشروع علیه (رژیم) اسرائیل توصیف کردند.
شبکه بینالمللی اخبار الجزایر گزارش داد که آیتالله سیدعلی خامنهای رهبر انقلاب اسلامی ایران با اشاره به اینکه سیاست مستکبران و زورگویان بر اساس تفرقه افکنی و اختلاف بین مسلمانان است، افزودند: هر ملتی حق دارد که از سرزمین و حاکمیت خود در برابر اشغالگران و غاصبان دفاع کند.
این شبکه الجزایری به نقل از معظمله ادامه داد: دشمن امت اسلامی همان دشمن مردم فلسطین و لبنان و یمن است.
شبکه العهد لبنان نیز به نقل از حضرت آیتالله خامنهای افزود: کسانی که به مردم فلسطین کمک میکنند، وظیفه دینی خود را انجام میدهند و هیچ کس نمیتواند معترض شود که شما چرا از غزه دفاع می کنید.
العهد اضافه کرد: امام خامنهای عملیات طوفان الاقصی را حرکتی منطقی و صحیح و حق ملت فلسطین دانسته و فرمودند که دفاع شجاعانه مردم لبنان از مردم فلسطین مشروع و قانونی است و هیچکس حق ندارد از دفاع حمایتی آنها از غزه انتقاد کند.
العهد افزود: امام خامنهای با اشاره به پاسخ موشکی اخیر ایران به رژیم صهیونیستی افزودند که در انجام این وظیفه نه معطل می شویم، نه عکسالعمل نشان میدهیم، نه عجله میکنیم و نه کوتاهی میکنیم.
العهد همچنین اضافه کرد که امام خامنهای عملیات موشکی اخیر ایران علیه رژیم صهیونیستی را شرعی و قانونی دانستند.
شبکه المیادین نیز با بازتاب بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی افزود: آیتالله خامنه ای با اشاره به تلاش دشمنان اسلام برای ایجاد تفرقه بین کشورهای اسلامی افزود که امروز ملت اسلام آگاه شده و میتواند بر این نقشههای دشمنان مسلمانان فائق آید.
سازمان رادیو و تلویزیون سوریه نیز افزود: آیتالله سید علی خامنهای به این نکته اشاره کردند که سیاست دشمنان اسلام بر اساس تفرقه افکنی و نزاع بین مسلمانان است و فرمودند که دشمنان امت اسلامی همان دشمنان لبنان و فلسطین و ایران و سوریه هستند.
تلویزیون سوریه افزود: آیتالله خامنهای فرمودند که مردم فلسطین حق کامل دارند در مقابل اشغالگران صهیونیست بایستند.
شبکه الغد عراق نیز با پخش سخنرانی رهبر معظم انقلاب اسلامی اضافه کرد: امام خامنهای فرمودند که برای دفاع از امت اسلامی از افغانستان تا یمن و از ایران تا غزه و لبنان باید کمربند دفاعی خود را ببندیم.
شبکه الجزیره قطر نیز افزود: آیتالله خامنهای رهبر ایران، دفاع حزبالله از غزه و حمایت آن از مسجدالاقصی را خدمتی حیاتی به کل منطقه دانست و افزود: هر ضربه ای که به رژیم غاصب صهیونیستی وارد شود خدمت به منطقه و همه بشریت است.
الجزیره ادامه داد: رهبر انقلاب اسلامی ایران گفت که رژیم صهیونیستی که از آمریکا و غرب کمک های گسترده دریافت کرده است در مقابل چند هزار مجاهد و رزمنده شکست خورد.
این شبکه خبری افزود: آیت الله خامنه ای با بیان اینکه «دشمنان هرگز بر حماس و حزب الله پیروز نخواهند شد» گفتند که مقاومت در منطقه با شهادت رهبران و مردانش عقبنشینی نمیکند و پیروزی با آن همراه خواهد بود.
شبکه یمنی المسیره امروز در گزارش خود در ارتباط با مراسم نماز جمعه تهران، این قسمت از بیانات مقام معظم رهبری را بازتاب داد که تاکید فرمودند: مقاومت هرگز با شهادت فرماندهانش عقب نشینی نخواهد کرد و پیروزی همواره یار و یاور مقاومت خواهد بود.
خبرنگار شبکه NTV ترکیه گزارش داد: ما حضور بی نظیر مردم در نماز جمعه تهران را شاهد هستیم . آیت الله خامنه ای خطبههای ظفر و پیروزی ایراد کرد.

وی افزود: پیام آیتالله خامنهای به دنیای اسلام پیام وحدت بود. آیتالله خامنهای تأکید کردند اگر بار دیگر لازم باشد، این بار با شدت پاسخ میدهیم.
خبرنگار این شبکه سخنرانی امروز مقام معظم رهبری با حضور گسترده مردمی و سفر وزیرخارجه ایران به بیروت را نمایش اقتدار جمهوری اسلامی ایران توصیف کرد.
خبرگزاری فرانسه (آژانس فرانس پرس) در بازتاب سخنرانی مقام معظم رهبری چنین تیتر زد: رهبر ایران حین سخنرانی پس از حمله به اسرائیل اسلحهای کنار خود داشت.
خبرگزاری فرانسه ادامه داد: رهبر معظم ایران آیتالله علی خامنهای هنگام سخنرانی برای نمازگزاران در تهران در خطبهای نادر چند روز پس از حمله موشکی تهران به اسرائیل، اسلحهای در کنار خود داشت.
این خبرگزاری افزود: ]آیتالله[ خامنهای در اولین سخنرانی خود تقریباً در ۵ سال اخیر برای هزاران نمازگزار که تصاویری از رهبر فقید محور مقاومت و تصاویری علیه آمریکا و اسرائیل در دست داشتند به ایراد سخنرانی پرداخت.
وبگاه فلسطینی شهابنیوز گزارش داد: مردم ایران در نماز جمعه امروز که در آن مراسم بزرگداشت شهید سید حسن نصرالله برگزار میشود، مشارکت عظیمی داشتند.
بازتاب گسترده خطبههای مقام معظم رهبری در رسانههای پاکستانی
شبکههای خبری پاکستان با قطع برنامههای عادی خود اقدام به پخش زنده خطبههای نماز جمعه تهران با سخنرانی رهبر معظم انقلاب اسلامی کردند.
رسانههای پاکستانی بر این مسئله متمرکز شدند که رهبر انقلاب بر تداوم حمایتهای قاطع از فلسطین و جبهه مقاومت تأکید کرده و از آمادگی کامل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در تقابل با هرگونه تجاوز رژیم صهیونیستی خبر دادند.
شبکه سماء نیوز در اسلامآباد با قطع برنامههای عادی خود با استناد به اظهارات مقام معظم رهبری در خطبه دوم ایشان به زبان عربی گزارش داد: رهبر عالی ایران از همه مسلمانان و دولتهای اسلامی خواست تا برای فلسطین متحد شوند.
شبکه جیو نیوز پاکستان نیز گزارش داد: آیتالله سید علی خامنهای رهبر عالی ایران به صراحت اعلام کردند که هر کشوری حق دفاع از آب و خاک خود را دارد و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران با عملیات موشکی علیه رژیم اسرائیل از حق مشروع خود استفاده کردند.
شبکه خبری سچ تی وی نیز در گزارش خود اعلام کرد: حضرت آیت الله خامنهای تأکید داشتند که هر ضربه به رژیم صهیونی خدمت به تمام بشریت است، آمریکا و متحدانش با حمایت از صهیونیستها و تامین امنیت آنان درپی تسلط بر تمام منطقه و همه منابع منطقه هستند.
کار درخشان نیروهای مسلح ما کاملاً قانونی بود
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در اجتماع عظیم و پر شکوه مردم در نماز عبادی- سیاسی جمعه تهران، اتحاد و همبستگی مسلمانان را موجب برخورداری از رحمت و عزت الهی و پیروزی بر دشمنان خواندند و تأکید کردند: بر اساس احکام دفاعی اسلام، قانون اساسی جمهوری اسلامی و قوانین بینالملل، کار درخشان نیروهای مسلح ایران در مجازات رژیم خونآشام صهیونیستی کاملاً قانونی و مشروع بود و جمهوری اسلامی هر وظیفهای در این زمینه احساس کند، بدون تعلل یا شتابزدگی، با قدرت و صلابت و قاطعیت انجام خواهد داد.
در این مراسم که با حضور بیشمار مردم مؤمن، انقلابی و مسئولیتشناس تهران در مصلای امام خمینی(ره) و کیلومترها از خیابانهای اطراف آن برگزار شد، حضرت آیتالله خامنهای همچنین مجاهد شهید سید حسن نصرالله را مایه فخر و چهره محبوب دنیای اسلام و زبان گویای ملتهای منطقه خواندند و افزودند: اثرگذاری شخصیت پرچمدار مقاومت و مدافع شجاع مظلومان پس از شهادتش بیشتر خواهد شد و ملتهای منطقه و مجاهدان فی سبیلالله، پیام شهادت او یعنی ایمان و توکل بیشتر، اتحاد مستحکمتر، ادامه قویتر و بدون تردید مبارزه تا شکست و نابودی دشمن صهیونیستی را با همه وجود دنبال خواهند کرد.
رهبر انقلاب اسلامی در تبیین سیاست قرآنیِ «همبستگی مسلمانان» گفتند: ولایت مسلمانان به معنای پیوستگی و همدلی و همکاری، یاری عزتمندانه و حکیمانه پروردگار را در پی دارد که نتیجه آن، غلبه بر موانع و پیروزی بر دشمنان خواهد بود.
ایشان نقطه مقابل این سیاست الهی را سیاست تفرقهانگیز مستکبران و متجاوزان عالم دانستند و افزودند: امت اسلامی از سیاست تفرقهبینداز و حکومت کنِ مستکبران، صدمات فراوان دیده اما امروز، روز بیداری مسلمانان است و نباید اجازه داد این سیاست شوم تکرار شود.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به سیاستهای متفاوت نظامی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دشمنان برای تفرقهانگیزی گفتند: دشمن ملت ایران همان دشمن ملتهای فلسطین، لبنان، مصر، سوریه، عراق، یمن و دیگر کشورهای اسلامی است و همه دستورهای تهاجمی و تفرقهانگیز از یک اتاق فرمان صادر میشود و تنها تفاوت شیوه های متفاوت آن در کشورهای اسلامی است.
رهبر انقلاب تأکید کردند: هر ملتی اگر میخواهد به محاصره فلجکننده دشمن دچار نشود، باید بیدار باشد و به محض اینکه دشمن به سراغ ملتی رفت، به کمک آن ملت بشتابد وگرنه نوبت خود او خواهد شد.
ایشان تأکید کردند: باید کمربند دفاع، استقلالطلبی و عزت را از افغانستان تا یمن و از ایران تا غزه و لبنان در همه کشورهای اسلامی، محکم ببندیم.
رهبر انقلاب با اشاره به احکام روشن دفاعی اسلام درباره مشروعیت و عقلانیت دفاع از خاک و خانه و منافع خود افزودند: بر اساس قانون اساسی و همچنین قوانین بینالمللی، دفاع ملتها از جمله ملت فلسطین در قبال مهاجمان و اشغالگران، کاملاً مشروع و دارای منطقی مستحکم است و هیچکس و هیچ مرکز و سازمان جهانی حق ندارد به آنها اعتراض کند.
حضرت آیتالله خامنهای همچنین با اشاره به مشروعیت کمک به ملتی که بر اساس اسلام، عقل و قوانین بینالمللی، از خود در مقابل اشغالگران دفاع میکند، افزودند: به همین علت هیچکس حق ندارد به ملت لبنان و حزبالله لبنان درباره کمک به مردم مظلوم غزه و حمایت از قیام ملت فلسطین اعتراض کند.
رهبر انقلاب، عملیات طوفانالاقصی را که سال گذشته در همین ایام رخ داد، حرکتی درست، منطقی و منطبق بر قوانین بینالمللی و حقوق ملت فلسطین خواندند و از دفاع جانانه لبنانیها از مردم فلسطین تجلیل کردند.
حضرت آیتالله خامنهای بر همین اساس، اقدام درخشان چند شب قبل نیروهای مسلح کشورمان علیه رژیم صهیونیستی را کاملاً مشروع و قانونی خوانداند و گفتند: اقدام نیروهای مسلح ما کمترین مجازات برای رژیم غاصب صهیونی در برابر جنایتهای حیرتآور آن رژیم خونآشام، گرگصفت و سگ هار آمریکا در منطقه بود.
ایشان با تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی هر وظیفهای در این زمینه داشته باشد با قدرت و صلابت و قاطعیت انجام خواهد داد، افزودند: ما در انجام این وظیفه نه تعلل و کوتاهی میکنیم نه دچار شتابزدگی میشویم و آنچه معقول، منطقی و درست است طبق نظر تصمیمگیران نظامی و سیاسی در وقت خود عمل میشود، همچنانکه این کار انجام شد و در آینده نیز اگر لازم باشد، انجام خواهد گرفت.
رهبر انقلاب خطبه دوم را به عربی قرائت کردند
رهبر انقلاب در خطبه دوم نماز جمعه که آن را به عربی قرائت کردند خطاب به همه امت اسلام در سراسر جهان و به صورت ویژه خطاب به ملت عزیز لبنان و فلسطین گفتند: لازم دانستم تکریم از برادرم و عزیزم و مایه فخرم، چهره محبوب دنیای اسلام و زبان گویای ملت های منطقه، گوهر درخشان لبنان، جناب سید حسن نصرالله رضوان الله علیه در نماز جمعه تهران برگزار شود.
ایشان با تأکید بر اینکه همه در فقدان بزرگ شهادت سید عزیز، مصیبت زده و جداً عزاداریم، افزودند: البته عزاداری ما به معنی افسردگی و پریشانی و نومیدی نیست بلکه از جنس عزاداری برای سید الشهداء حسین بن علی علیهما السلام است یعنی زنده کننده و درس دهنده و انگیزهبخش و امیدآفرین است.
حضرت آیتالله خامنهای، شخصیت حقیقی شهید نصرالله، روح، راه و صدای رسای او را ماندگار خواندند و گفتند: او پرچم بلند مقاومت در برابر اهریمنان ستمگر و غارتگر بود؛ زبان گویا و مدافع شجاع مظلومان و مایه دلگرمی و جرأت مبارزان و حق طلبان بود.
رهبر انقلاب افزودند: گستره محبوبیت و تأثیرگذاری او از لبنان و ایران و کشورهای عربی فراتر رفته بود و اکنون شهادت او این اثر گذاری را افزایش خواهد داد.
ایشان مهمترین پیام گفتاری و عملی شهید نصرالله در زمان حیاتش برای ملت لبنان را پرهیز از ناامیدی و پریشان شدن در اثر از دست دادن شخصیتهای برجستهای چون امام موسی صدر و سید عباس موسوی، خواندند و گفتند: پیام شهید نصرالله این بود که در مسیر مبارزه تردید نکنید؛ بر تلاش و توان خود بیفزایید؛ همبستگی خود را دو چندان کنید؛ در برابر دشمن متجاوز و متعرض با تقویت ایمان و توکل مقاومت کنید و او را ناکام بگذارید و امروز هم خواسته سید شهید ما از ملتش و از جبهه مقاومت و از همه امت اسلامی همین است.
حضرت آیتالله خامنهای ناتوانی دشمن پلید در صدمه جدی زدن به تشکیلات مستحکم حزب الله یا حماس و جهاد اسلامی و دیگر سازمانهای مجاهد فی سبیل الله را علت اقدام آنها به ترور و تخریب و بمباران و کشتار غیر نظامیان و داغدار کردن غیر مسلّحین دانستند و گفتند: دشمن این اقدامات را نشانه پیروزی خود قلمداد میکند اما نتیجه این رفتار، تراکم خشم و افزایش انگیزه مردم و سر برآوردن مردان و سرداران و رهبران و از جان گذشتگان بیشتر و تنگتر شدن حلقه محاصره گرگ خونآشام، و سرانجام حذف وجود ننگین او از صحنه تاریخ است.
ایشان با اشاره به سی سال مبارزه و تدبیر صبورانه و منطقی شهید نصرالله و ارتقاء گام به گام حزبالله که باعث عقب راندن رژیم صهیونیی در مقاطع گوناگون شد، افزودند: حزب الله حقاً شجره طیبه است و حزب الله و رهبر قهرمان و شهید آن، عصاره فضائل تاریخی و هویتی لبنانند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به آشنایی ایرانیان با لبنان و امتیازهای آن و بهرهمندی ایران از برکات و دانش شخصیتهای بزرگ دینی و علمی لبنانی در دولتهای سربداران و صفوی، گفتند: ادای دِین به لبنانِ مجروح و خونین وظیفه ما و وظیفه همه مسلمانها است.
ایشان تأکید کردند: حزب الله و سید شهید با دفاع از غزه و جهاد برای مسجدالاقصی و ضربه زدن به رژیم غاصب و ظالم، در راه خدمتی حیاتی به همه منطقه و همه دنیای اسلام گام برداشتند.
حضرت آیتالله خامنهای تکیه آمریکا و همدستانش بر حفظ امنیت رژیم غاصب را پوششی برای سیاست مهلک تبدیل رژیم به ابزار در اختیار گرفتن همه منابع منطقه و استفاده از آن در درگیریهای بزرگ جهانی دانستند و گفتند: سیاست آنان تبدیل رژیم به دروازه صادرات انرژی از منطقه به جهان غرب و واردات کالا و فناوری از غرب به منطقه است و این یعنی تضمین موجودیت رژیم غاصب و وابستگی کل منطقه به آن.
ایشان با تأکید بر اینکه رفتار سفاکانه و بیمحابای رژیم صهیونیستی با مبارزان ناشی از طمع به چنین وضعی است، افزودند: این واقعیت به ما تفهیم میکند که هر ضربه به رژیم غاصب از سوی هر کس و هر مجموعه، خدمت به کل منطقه و بلکه به کل انسانیت است.
رهبر انقلاب رؤیای صهیونی و امریکایی تضمین موجودیت رژیم غاصب را خیالی باطل و ناشدنی خواندند و گفتند: این رژیم مصنوعی مصداق شجره خبیثهای است که به تعبیر قرآن کریم بیریشه و ناپایدار است و صرفاً با تزریق حمایتهای آمریکا خود را به زحمت بر سرپا نگهداشته است و این هم به لطف خداوند دیری نخواهد پایید.
ایشان دلیل واضح بر ناپایداری رژیم صهیونیستی را ناتوانی در مقابله با مجاهدانِ در محاصره دانستند و گفتند: اکنون یک سال است که دشمن با هزینهکرد چندین میلیارد دلار در غزه و لبنان و با کمک همه جانبه آمریکا و چند دولت غربی دیگر در رویارویی با چند هزار مرد مبارز و مجاهد فی سبیل الله که محصور و ممنوع از هرگونه کمک از خارجاند، شکست خورده و تنها هنرشان بمباران خانهها و مدرسهها و بیمارستانها و مراکز جمعیتی غیر مسلّحین بوده است.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به این واقعیت که بتدریج باند جنایتکار صهیونیست هم به این نتیجه رسیده که هرگز بر حماس و حزب الله پیروز نخواهند شد، خطاب به مردم مقاوم لبنان و فلسطین و مبارزان شجاع و مردم صبور و قدرشناس گفتند: این شهادتها، این خونهای بر زمین ریخته، نهضت شما را سست نمیکند بلکه استوارتر میکند.
ایشان با اشاره به شهادت جمع زیادی از مسئولان عالیرتبه و ستونهای انقلاب اسلامی در تابستان سال ۱۳۶۰، خاطرنشان کردند: فقدان آن عزیزان آسان نبود ولی انقلاب متوقف نشد، عقب نشینی نکرد، بلکه سرعت گرفت. امروز هم مقاومت در منطقه با این شهادتها عقب نخواهد نشست و پیروز خواهد شد.
رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه مقاومت در غزه چشم دنیا را خیره کرد و به اسلام عزت بخشید، افزودند: در غزه اسلام در برابر همهی شرارت و پلیدی سینه سپر کرده است و هیچ انسان آزادهای نیست که بر این ایستادگی درود و بر دشمن سفاک و خونآشامش لعنت نفرستد.
ایشان طوفان الاقصی و مقاومت یکساله غزه و لبنان را موجب بازگشت رژیم صهیونی به دغدغه حفظ موجودیت خود دانستند و گفتند: این یعنی مجاهدت مردان مبارز فلسطین و لبنان توانسته است رژیم صهیونیستی را ۷۰ سال به عقب برگرداند.
حضرت آیتالله خامنهای عامل عمده جنگ و ناامنی و عقب ماندگی در این منطقه را وجود رژیم صهیونیستی و حضور دولتهای مدعی پیگیری صلح و آرامش دانستند و افزودند: مشکل عمده منطقه دخالت بیگانگان است. دولتهای این منطقه قادرند صلح و سلامت را در آن مستقر کنند و برای این هدف بزرگ و نجاتبخش، تلاش و مبارزه ملتها و دولتها لازم است.
ایشان در پایان خطبههای نمازجمعه با شکوه نصر، با تأکید بر اینکه در این راه، خدا همراه رهروان است ، اینگونه به مجاهدان راه خدا سلام دادند: سلام خدا بر رهبر شهید نصرالله، و بر قهرمان شهید هنیه و بر فرمانده پرافتخار سپهبد قاسم سلیمانی.
در پایان این مراسم، نمازجمعه و نماز عصر به امامت رهبر انقلاب اسلامی اقامه شد.
با این ۷ماده غذایی چربیهایتان را بسوزانید
پیروی از یک رژیم غذایی کمکالری چه به توصیه پزشک باشد چه به خواست خودتان، کار آسانی نیست. اما اگر بدانید چه غذاهای کمکالری و خوشمزهای میتوانند در این مسیر همراه شما باشند خیلی راحتتر رژیم خود را شروع میکنید. طبق آمار، به منظور حفظوزن سالم، مردان باید بین ۲۲۰۰ تا ۳۰۰۰ کالری در روز دریافت کنند و زنان نیز باید بین ۱۶۰۰ تا ۲۴۰۰ کالری دریافتی روزانه داشته باشند. دریافت کالری کمتر از این محدوده به نوعی رژیم غذایی شما را به یک رژیم کمکالری تبدیل میکند.
معرفی چند ماده غذایی کمکالری برای کاهش وزن
۱) کلم بروکلی
کلم بروکلی خردشده با تنها ۳۰کالری در هر وعده (یک کاسه)، بیش از ۲ گرم پروتئین و فیبر به بدن میرساند. کلم بروکلی همچنین حاوی۸۲ میلیگرم ویتامین C است که برای کاهش وزن مفید است. هرچه ویتامین C موجود در بدن حین ورزش بیشتر باشد، فرآیندچربیسوزی راحتتر انجام میشود.
۲) خیار
بیش از ۹۵ درصد خیار (با پوست) از آب تشکیل شده است و با مصرف یک عدد از آن حدود ۱۵ کالری و یک گرم فیبر دریافت خواهیدکرد. مطالعات نشان میدهد ارتباط واضحی بین کاهش وزن و خوردن غذاهایی که کالری کمتری دارند وجود دارد.
۳) گریپ فروت
هر نصف یک گریپفروت شامل ۵۲ کالری است. با خوردن نیمی از این میوه همچنین ۲ گرم فیبر و حدود ۴۰ میلی گرم ویتامین C دریافت میکنید. گریپفروت یک میانوعده عالی برای کمک به چربیسوزی است.
۴) بادام
هر ۲۸ گرم بادام تنها ۱۶۴کالری دارد، اما حاوی ۶ گرم پروتئین و ۳.۵ گرم فیبر است. بنابراین، بادام یک میانوعده سالم به منظور ایجاد حس سیری و جلوگیری از ضعف است.
۵) گلابی
هر گلابی حدود ۸۰ کالری دارد و از طرفی شامل ۴ گرم فیبر است که همین موضوع، این میوه را به گزینهای عالی برای کاهش وزن تبدیل میکند.
۶) نخود فرنگی
یک فنجان نخودفرنگی ۱۱۷ کالری دارد، در حالی که همین میزان حاوی حدود ۸ گرم فیبر و ۵ گرم پروتئین است که مصرف منظم آن به کاهش وزن کمک میکند. لوبیا، عدس و نخود نیز مانند نخودفرنگی در کاهش وزن نقش مثبتی دارند.
۷) تمشک
یک بشقاب تمشک حاوی ۶۴ کالری و ۸ گرم فیبر است. این میوه خوشمزه یک میانوعده و خوراکی سالم برای کسانی است که قصدکاهش وزن دارند.
این ادویه در بدن شما معجزه میکند!
اگر از ادویه زردچوبه در آشپزی زیاد استفاده کنید، این ۱۰ اتفاق را در وجود خود حس خواهید کرد:
۱. سرعتبخشی به کاهش وزن
۲. آرتریت یا التهاب مفاصل بهبود میبخشد.
زردچوبه مملو از پلیفنال است. پلیفنال نوعی آنتی اکسیدان است که موجب کاهش التهابات در دن میشود.
۳. ضد افسردگی
۴. کمک به کاهش قند خون
پژوهشگران دریافتند که زردچوبه میتواند به کنترل قند خون کمک کند و از آسیب به کلیه و سیستم عصبی جلوگیری کند.
۵. ضد آلزیمر
طبق گزارش ریدرز دایجست، مردمی که در هند زندگی میکنند نرخ آلزایمر کمتری نسبت به مردم اروپا و آمریکا دارند. به همین علت پژوهشگران قرصهای مکملی از زردچوبه تهیه کرده و به بیمارانی که در خطر ابتلا به این بیماری قرار دارند تجویز میکنند.
۶. ضد سرطان
۷. جلوگیری از کیست تخمدان
ماده کورکومین موجود در زردچوبه خاصیت ضو موتاژن دارد که موجب برطرف ساختن این اختلالات در زنان میشود.
۸. ضد کلسترول خون
۹. کاهش بیماریهای قلبی
۱۰. مبارزه با مولکولهای رادیکالی
از ۱۰ مزیت سلامتی چای سبز غافل نشوید!
چای سبز نوعی چای است که از جوانه ها و گلبرگهای تازه گیاه چای به دست می آید. در فرآیند تولید این چای اکسایش بسیار کم صورت می پذیرد.
چای سبز سرشار از آنتی اکسیدان ها و مواد مغذی بوده و انواع مختلفی همچون چینی و ژاپنی دارد:
بهبود کلی سلامت: چای سبز با پلی فنول هایی مانند فلاونوئیدها و کاتچین ها به عنوان آنتی اکسیدان، بارگزاری می شود. این مواد می توانند از تشکیل رادیکال های آزاد در بدن جلوگیری کرده و سلول ها و مولکول ها را در برابر آسیب ها محافظت کنند. رادیکال های آزاد نقش مهمی در پیری و ابتلا به انواع بیماری ها دارند. یکی از ترکیبات قدرتمند چای سبزEGCGاست که برای درمان بیماری های مختلف کاربرد دارد.
بهبود عملکرد مغز: عنصر فعال کلیدی در چای سبز، کافئین است که یک محرک شناخته شده برای بهبود عملکرد مغز به شمار می رود. مقدار کافئین موجود در چای سبز البته به میزان قهوه نیست ولی با مصرف آن میزان دوپامین و نوراپی نفرین در مغز افزایش می یابد و منجر به بهبود جنبه های مختلف عملکرد مغز از جمله بهبود خلق و خوی، هوشیاری و ... می شود.
سوزاندن چربی و بهبود عملکرد فیزیکی: چای سبز در مطالعات انسانی، باعث افزایش چربی سوزی و افزایش متابولیسم بدن شده است. کافئین موجود در چای سبز به بهبود عملکرد جسمی کمک می کند و آنهم با استفاده از بافت های چربی به عنوان انرژی.کاهش خطر ابتلا به انواع سرطان ها: سرطان ناشی از رشد کنترل نشده سلول ها است و یکی از عمده ترین علل مرگ و میر در دنیا به شمار می آید. ثابت شده که آسیب های اکسیداتیو به رشد سرطان کمک می کند و در این میان آنتی اکسیدان ها می توانند اثر محافظتی داشته باشند. چای سبز یک منبع عالی از آنتی اکسیدان است که خطر ابتلا به سرطان هایی مانند سرطان سینه، سرطان پرستات، سرطان کولورکتال و ... را کاهش می دهد.
محافظ مغز در برابر پیری: مصرف چای سبز محافظی است برای جلوگیری از اثرات پیری روی مغز. در واقع شما با مصرف منظم این چای خود را در برابر ابتلا به آلزایمر و پارکینسون تا حد زیادی بیمه کرده اید. چای سبز نه تنها عملکرد مغز را در کوتاه مدت بهبود می دهد، بلکه در برابر آسیب های جدی به مغز ناشی از افزایش سن نیز به عنوان یک سد عمل می کند. ترکیبات کاتچین موجود در چای سبز تا حد زیادی در این زمینه موثر هستند.
بهبود سلامت دندان ها: ترکیبات موجود در چای سبز باعث از بین رفتن باکتری ها و بهبود سلامت دندان ها می شود؛ ضمن این که از ابتلا به عفونت های دندان و دهان نیز جلوگیری می کند. ثابت شده که مصرف چای سبز حتی اثر محافظتی در برابر ویروس آنفلوآنزا نیز دارد. استرپتوکوک موتانس، از باکتری های مضر در دهان است که منجر به تشکیل پلاک و در نهایت ایجاد حفره و پوسیدگی دندان ها می شود. مطالعات نشان می دهد که کاتچین موجود در چای سبز از رشد این باکتری جلوگیری می کند. علاوه بر این، مصرف چای سبز، راهی است برای خوشبو کردن دهان و جلوگیری از تنفس بد بو.
کاهش خطر ابتلا به دیابت نوع ۲: در حال حاضر حدود ۳۰۰ میلیون نفر در دنیا از دیابت نوع ۲ رنج می برند. مطالعات نشان می دهد که مصرف منظم چای سبز منجر به بهبود حساسیت به انسولین و تعادل قند خون می شود.
کاهش خطر ابتلا به بیماری های قلبی عروقی: بیماری های قلبی و سکته مغزی از بزرگترین علل مرگ و میر در دنیا هستند و اینطور ثابت شده که مصرف چای سبز منجر به کاهش کلسترول تام، کاهش کلسترول ال دی ال و در تری گلیسیرید می شود. چای سبز به طرز چشمگیری منجر به افزایش توانایی آنتی اکسیدان های خون شده و از ذرات کلسترول ال دی ال در برابر اکسیداسیون محافظت می کند. همین روند منجر به کاهش خطر ابتلا به بیماری های قلبی عروقی می شود.
کاهش خطر ابتلا به چاقی: با توجه به این که چای سبز می تواند میزان متابولیسم را در کوتاه مدت افزایش دهد، این امر به شما در کاهش وزن کمک می کند. مطالعات متعدد نشان می دهد که چای سبز به کاهش چربی های بدن به ویژه چربی ناحیه شکمی کمک می کند.افزایش طول عمر: از آنجا که مصرف چای سبز خطر ابتلا به سرطان ها و بیماری های قلبی عروقی را کاهش می دهد، خود راهی است برای تجربه عمر طولانی تر.
۶ اشتباه در شستن دستها
اهمیت شستن دستها در جلوگیری از انتقال بیماریهای مختلف تنفسی و حتی بیماریهای عفونی گوارشی از نظر علمی مورد بررسی قرار گرفته و اثرات مثبت آن به کرات گزارش شده است.
گرچه به نظر میرسد شستن دستها یکی از سادهترین اقدامات پیشگیرانه است، اگر این کار به صورت کامل و در دفعات مناسب انجام نشود، میتواند خطرپذیری افراد را در چنین همهگیریهایی به شدت افزایش دهد. به دلیل اهمیت بسیار زیاد این اقدام پیشگیرانه در برابر ویروس کرونا در ادامه شش اشتباه رایجی را که ممکن است هنگام شستن دستها به آن توجه نکنیم، بررسی خواهیم کرد.
میزان صابون کافی استفاده نمیکنید
برای شستن دستها ابتدا دستتان را با آب مرطوب کنید و سپس با مقدار مکفی صابون، کف درست کنید. میزان حدود یک سکه 500 تومانی از صابون مایع برای شستن دستها مناسب است.
سپس دستانتان را خوب با صابون کفی کنید تا تمام آلودگیها، چربیها و عوامل بیماریزا با اصطکاک ایجاد شده از سطح پوست به خوبی جدا شود. خود را درگیر الزام استفاده از صابونهای آنتیباکتریال نکنید، همه صابونها براساس خواصی که دارند، میتوانند به شکل موثری انتقال کووید-19 را کاهش دهند.
۲ تمام قسمتهای دستتان را نمیشویید
برخی قسمتهای دست در شستن روزمرهای که ما پیش از این انجام میدادیم، شسته نمیشود. بنابراین دقت کنید با صرف زمان کافی به خوبی تمام نقاط دستها، مچها و به ویژه بین انگشتها و زیر ناخنها را به خوبی بشویید. بهتر است در این ایام که شستن دستها باید به صورت کامل انجام شود، ناخنهایتان را کوتاه نگه دارید تا زیر آنها به خوبی شسته شود.
۳ دستها را به دفعات لازم نمیشویید
در طول روز ما با دو دست و انگشتها سطوح مختلفی را لمس میکنیم که ممکن است آلوده به انواع عوامل بیماریزا مانند کووید-19 باشد. زمانی که با سطوح آلوده تماس پیدا کنید، کافی است دهان، بینی یا چشمهایتان را لمس کنید تا راه ورود میکروبها به درون بدن را هموار کنید. در این حالت بهترین کار شستن دستهاست.
البته اگر امکان شستن دستها با آب و صابون فراهم نباشد، استفاده از مواد ضدعفونیکننده نیز میتواند کمککننده باشد، اما بهخاطر داشته باشید استفاده از این مواد نمیتواند به اندازه شستن دست با آب و صابون در از بین بردن باکتریها و ویروسها مؤثر باشد. در موارد زیر شستن دستها را فراموش نکنید: پس از حضور در مکانهای عمومی که امکان لمس سطوح آلوده مانند کارت بانکی، پیشخوان و دستگیره درها وجود دارد پس از سرفه و عطسه پیش از لمس صورت و بهویژه دهان، بینی و چشم پیش و پس از صرف غذا و آمادهسازی غذا پس از استفاده از سرویس بهداشتی پیش و پس از انجام کارهای نگهداری از کودکان و سالمندان از جمله تعویض پوشک پس از دور انداختن زباله.
۴ زمان کافی برای شستن صرف نمیکنید
حداقل 20 ثانیه برای شستن دستها زمان صرف کنید تا عوامل بیماریزا از دست جدا شود. برای این که بتوانید زمان را هنگام شستن اندازه بگیرید، بهتر است شعری یا بخشی از آهنگ مورد علاقهتان را که خواندنش در همین اندازه طول میکشد در ذهنتان داشته باشید و هربار هنگام شست و شو با خودتان زمزمه کنید. این روزها شاهد خلاقیتهای زیادی در فضای مجازی برای شستن دستها در مدت 20 ثانیه بودهایم. پس با خلاقیت خودتان بهترین روش را برای شستوشو بهکار بگیرید.
۵ به اندازه کافی دستتان را آبکشی نمیکنید
پس از صرف زمان کافی برای شستن با صابون باید دستها را به صورت کامل با آب پاکیزه و روان آبکشی کنید تا به خوبی آلودگیها شسته شود. اگر صابون به صورت کامل آبکشی نشود علاوه بر این که نمیتواند آلودگی را به صورت کامل از بین ببرد، میتواند موجب ایجاد تحریکات پوستی، حساسیت و خشکی پوست نیز بشود. بنابراین توجه به آبکشی کامل به اندازه استفاده از صابون بسیار مهم است.
۶ دستهایتان را خشک نمیکنید
عوامل بیماریزا به آسانی از دستهای مرطوب منتقل شده یا به آن انتقال پیدا میکند. البته درخصوص عوامل بیماریزای باکتریایی، محیط مرطوب به رشد و تکثیر باکتری نیز کمک خواهد کرد. بنابراین حتما پس از شستن دستها با حولهای تمیز آن را خشک کنید.
در این دوران با فاصله زمانی کمتری حولههای دستی خانه را بشویید تا همیشه تمیز باشند. همچنین اگر در مکان عمومی هستید براساس تحقیقات صورت گرفته، استفاده از حولههای کاغذی و دستمال کاغذی بهتر از دست خشککنهای برقی است و کمتر عوامل بیماریزا را انتقال میدهد.
خطبههای نماز جمعه تهران

بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علیٰ سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفیٰ محمّد و علیٰ آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین. اللهمّ انّی احمدک و استعینک و استغفرک و اتوکّل علیک. و السّلام علیٰ ائمّة المسلمین و حماة المستضعفین و هداة المؤمنین. قال الله تعالیٰ: وَ المُؤمِنونَ وَ المُؤمِناتُ بَعضُهُم اَولِیاءُ بَعضٍ یَامُرونَ بِالمَعروفِ وَ یَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ وَ یُقیمونَ الصَّلوةَ وَ یُؤتونَ الزَّکوةَ وَ یُطیعونَ اللهَ وَ رَسولَهُ اُولئِکَ سَیَرحَمُهُمُ اللهُ اِنَّ اللهَ عَزیزٌ حَکیمٌ.(۲)
همهی برادران و خواهران عزیز را و خودم را دعوت میکنم و توصیه میکنم به رعایت تقوای الهی. در گفتارمان، در کردارمان مراقب باشیم از حدود الهی خارج نشویم؛ معنای تقوا این است.
در این آیهای که تلاوت کردم، مسئلهی مهمّ پیوستگی مؤمنین با یکدیگر مطرح شده است که در تعبیرات قرآنی به این پیوند و این پیوستگی گفته میشود «ولایت»؛ ولایت مؤمنین با یکدیگر. این مطلب در چند آیهی از قرآن آمده است. در این آیه نتیجهی این ولایت و همبستگی را رحمت الهی معرفی میکند: اُولئِکَ سَیَرحَمُهُمُ الله؛ یعنی اگر شما مسلمانان با یکدیگر پیوند و ارتباط و همکاری و همدلی داشته باشید، رحمت خداوند شامل حال شما میشود. بعد میفرماید: اِنَّ اللهَ عَزیزٌ حَکیمٌ؛ آیهی شریفه را با ذکر عزّت الهی و حکمت الهی پایان میدهد؛ شاید از این جهت که رحمت الهی در این مورد متناسب است با عزّت پروردگار و حکمت پروردگار؛ چون رحمت خداوند، انواع فضائل نازلهی از سوی پروردگار بر بندگان را شامل میشود؛ همهی نعمتها، همهی لطفها، همهی حوادث زندگی رحمت الهی است؛ لکن در این آیهی شریفه، این رحمت متناسب است با «عزّت» و «حکمت». عزّت الهی یعنی سیطرهی قدرت پروردگار بر همهی عالم وجود؛ حکمت الهی یعنی استحکام و استواری همهی قوانین آفرینش. شاید در این آیه خواستهاند ما را به این معنا توجّه بدهند که اگر مسلمانها با یکدیگر اتّحاد و اتّفاق داشته باشند، عزّت الهی و حکمت الهی پشت سر اینها است؛ میتوانند از قدرت بیپایان الهی استفاده کنند، میتوانند از مقتضای سنّتهای پروردگار و قوانین الهی استفاده کنند.
خب، این ولایت یعنی چه؟ یعنی پیوند و همبستگی مسلمانان با یکدیگر؛ این شد سیاست قرآنی برای مسلمانها. سیاست قرآن برای مسلمانها این است که ملّتهای مسلمان، گروههای مسلمان، با یکدیگر همبستگی داشته باشند و کأنّه وعده میدهد که اگر شما ملّتهای مسلمان این همبستگی را با هم داشته باشید، این، موجب آن است که عزّت خداوند پشت سر شما است؛ یعنی بر همهی موانع غلبه پیدا میکنید، بر همهی دشمنان پیروز میشوید؛ حکمت الهی پشتیبان شما است؛ یعنی همهی قوانین آفرینش در جهت پیشرفت شما به کار خواهد افتاد؛ این، منطق قرآن و سیاست قرآن است.
نقطهی مقابل این سیاست، سیاست دشمنان اسلام است؛ یعنی مستکبران و متجاوزان عالم. سیاست آنها «تفرقه بینداز و حکومت کن» است؛ مبنای کار آنها تفرقهافکنی است. این سیاست تفرقهافکنی را در کشورهای اسلامی با انواع ترفندها تا امروز اجرا کردهاند، هنوز هم دستبردار نیستند و موجب میشوند که دلهای ملّتهای اسلامی نسبت به هم مکدّر بشود؛ امّا امروز ملّتها بیدار شدهاند. امروز روزی است که امّت اسلامی میتواند بر این ترفند دشمنان اسلام و مسلمین فائق بیاید.
من عرض میکنم دشمن ملّت ایران همان دشمن ملّت فلسطین است، همان دشمن ملّت لبنان است، همان دشمن ملّت عراق است، همان دشمن ملّت مصر است، دشمن ملّت سوریه است، دشمن ملّت یمن است؛ دشمن یکی است، شیوههای دشمن در کشورهای مختلف، مختلف است. یک جا با جنگ روانی، یک جا با فشار اقتصادی، یک جا با بمبهای دوتُنی، یک جا با سلاح، یک جا با لبخند، دارند دشمنان ما این سیاست را پیش میبرند، امّا اتاق فرمان یک جا است، از یک جا دستور میگیرند، از یک جا فرمان حملهی به جمعیّتهای مسلمان و ملّتهای مسلمان را دریافت میکنند. اگر این سیاست در یک کشور، موفّق شد، یعنی موجب سیطرهی بر یک کشور شد، وقتی خاطرشان از یک کشور آسوده شد، به سراغ کشور دیگر میروند. ملّتها نباید بگذارند.
هر ملّتی اگر میخواهد مبتلای به محاصرهی فلجکنندهی دشمن نشود، باید از اوّل چشم را باز کند، بیدار باشد؛ وقتی دید دشمن سراغ یک ملّت دیگر رفت، خود را با آن ملّت مظلوم و زیر ستم شریک بداند، به او کمک کند، با او همکاری کند تا دشمن آنجا موفّق نشود. اگر دشمن آنجا موفّق بشود میآید سراغ این نقطهی بعدی. ما مسلمانها سالهای متمادی از این حقیقت غفلت کردهایم، نتایجش را هم دیدهایم؛ امروز دیگر نباید غفلت کنیم؛ باید حواسمان جمع باشد. ما باید کمربند دفاع را، کمربند استقلالطلبی را، [کمربند] عزّت را، از افغانستان تا یمن، از ایران تا غزّه و لبنان، در همهی کشورهای اسلامی و ملّتهای اسلامی محکم ببندیم. این مطلب اوّل که امروز من خواستم عرض کنم.
امروز بیشتر صحبت من با برادران لبنانی و فلسطینی است که دچار مشکلند که در خطبهی بعد اینها را به آنها عرض خواهم کرد. مطلب دوّم این است که احکام دفاعی اسلام تکلیف ما را معلوم کرده است؛ هم احکام دفاعی اسلام، هم قانون اساسی خودمان، هم قوانین بینالمللی؛ همین قوانینی که ما در نگاشتن آن قوانین تأثیری نداشتیم، امّا حتّی در همان قوانین هم این مطلبی که عرض میکنم جزو مسلّمات است و آن، این است که هر ملّتی حق دارد از خاک خود، از خانهی خود، از کشور خود، از منافع خود در مقابل متجاوز دفاع کند؛ معنای این حرف این است. معنای این حرف این است که ملّت فلسطین حق دارد در مقابل دشمنی که خاک او را تصرّف کرده، خانهی او را اشغال کرده، مزرعهی او را ویران کرده، زندگی او را تباه کرده بِایستد؛ ملّت فلسطین حق دارد. این یک منطق مستحکمی است که امروز قوانین جهانی هم آن را تأیید میکند.
فلسطین مال کیست؟ ملّت فلسطین چه کسانی هستند؟ این اشغالگران از کجا آمدهاند؟ ملّت فلسطین حق دارد در مقابل آنها بِایستد؛ هیچ محکمهای، هیچ مرکزی، هیچ سازمان بینالمللیای حق ندارد به ملّت فلسطین اعتراض کند که چرا در مقابل رژیم غاصب صهیونیستی سینه سپر کردید؛ حق ندارند. آن کسانی هم که به ملّت فلسطین کمک میکنند، وظیفهی خودشان را انجام میدهند؛ هیچ کسی بر اساس هیچ قانون بینالمللی حق ندارد به ملّت لبنان، به حزبالله لبنان اعتراض کند که چرا شما از غزّه، از قیام مردم فلسطین حمایت کردید؛ وظیفهی آنها است، باید میکردند. این دیگر، هم حکم اسلامی است، هم قانون عقلی است، هم منطق بینالمللی و جهانی است. فلسطینیها از خاک خودشان دارند دفاع میکنند؛ دفاع آنها مشروع است، کمک به آنها هم مشروع است.
بنابراین همهی این حملات و طوفانالاقصیٰ که در سال گذشته تقریباً همین ایّام انجام گرفت،(۳) یک حرکت درستِ منطقیِ قانونیِ بینالمللی بود و حق با فلسطینیها بود. دفاع جانانهی لبنانیها از مردم فلسطین هم مشمول همین حکم است؛ آن هم قانونی، معقول، منطقی و مشروع است و کسی حق ندارد از آنها انتقاد کند که چرا شما در این دفاع وارد شدید. کار درخشان نیروهای مسلّح ما در دو سه شب قبل هم یک کار کاملاً قانونی و مشروع بود.(۴) کاری که نیروهای مسلّح ما کردند، کمترین مجازات برای رژیم غاصب صهیونی در برابر جنایتهای حیرتآور آن رژیم بود؛ رژیم خونآشام، رژیم گرگصفت و سگ هار آمریکا در منطقه. جمهوری اسلامی هر وظیفهای در این زمینه داشته باشد، با قدرت و صلابت و قاطعیّت انجام خواهد داد. ما در انجام این وظیفه، نه تعلّل میکنیم، نه شتابزده میشویم؛ تعلّل نمیکنیم، کوتاهی نمیکنیم، دچار شتابزدگی هم نمیشویم. آنچه منطقی است، آنچه معقول است، آنچه درست است، به نظر تصمیمگیران نظامی و سیاسی، در وقت خود، در هنگام خود انجام میگیرد؛ کمااینکه انجام گرفت و در آینده هم اگر لازم شد، باز انجام خواهد گرفت.
در خطبهی دوّم، به مسائل لبنان پرداخته خواهد شد و مخاطب آن خطبه برادران عرب ما در کشورهای منطقه هستند؛ لذا خطبه را به عربی ایراد خواهم کرد.
بِسمِ اللَهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیمِ. وَ العَصرِ * اِنَّ الاِنسانَ لَفی خُسرٍ * اِلَّا الَّذینَ آمَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ تَواصَوا بِالحَقِّ وَ تَواصَوا بِالصَّبرِ.(۵)
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته

بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمد لله ربّ العالمین احمده و استعینه و استغفره و اتوکّل علیه و اصلّی و اسلّم على حبیبه الرّسول الاعظم سیّدنا محمّدٍ المصطفى و آله الطّاهرین سیّما علیٍّ امیرالمؤمنین و حبیبته الزّهراء المرضیّة و الحسن و الحسین سیّدی شباب اهل الجنّة و علیّبنالحسین زینالعابدین و محمّدبنعلیّ الباقر و جعفربنمحمّدٍ الصّادق و موسىبنجعفرٍ الکاظم و علیّبنموسى الرّضا و محمّدبنعلیٍّ الجواد و علیّبنمحمّدٍ الهادی و الحسنبنعلیّ الزّکیّ العسکریّ و الحجّةبنالحسن القائم المهدیّ صلوات الله علیهم اجمعین و اسلّم على صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الى یوم الدّین و على حماة المستضعفین و ولاة المؤمنین.
ارتأیتُ أن یکونَ تَکریمُ أخی وعزیزی ومَبعَثُ افتِخاری والشّخصیّةُ المحبوبةُ فی العالمِ الإسلامی، واللسانُ البلیغُ لشعوبِ المنطقة، ودُرّةُ لُبنانَ السّاطِعَةُ، سَماحَةُ السیّد حَسن نصرالله، رضوان الله تعالى علیه، فی صلاةِ جُمعةِ طَهران، وسأتطرّقُ أیضًا لبعضِ النّقاط.
هذا الخطابُ موجّهٌ للأمّةِ الإسلامیّةِ جَمعاء، إلّا أنّهُ موجّهٌ بشکلٍ خَاصٍّ إلى الشّعبَینِ العَزیزَین اللُبنانیّ والفلسطینی. نحنُ جمیعًا مصابونَ ومَکلومونَ بِشهادة السیّدِ العزیز، إنّهُ لفِقدانٌ کبیر، ولقد أفجعَنا بکلِّ معنى الکلمة. غیرَ أنَّ عزاءَنا لا یَعنی الاکتئابَ والیأسَ والاضطراب، بل هو من سِنخ عزائِنا على سیّدِ الشهداءِ الحسین بن علیّ علیه السلام؛ یبعثُ الحیاة، ویُلهمُ الدّروس، ویوقدُ العزائم، ویضخّ الآمال.
لقد غادرَنا السیّد حسن نصرالله بجسده، لکنَّ شخصیّتَهُ الحقیقیّةَ؛ رُوحَهُ، ونَهجَهُ، وصوتَهُ الصّادحَ، سَتبقى حاضرةً فینا أبدًا. لقد کان الرایةَ الرفیعةَ للمقاومةَ فی وجه الشیاطین الجائرینَ والناهبین، وکان اللسانَ البلیغَ للمظلومینَ والمدافعَ الشّجاعَ عنهم، کما کانَ للمناضلینَ على طریقِ الحقّ سندًا ومشجّعًا، لقَد تخطّى نطاقُ شعبیّته وتأثیرُهُ حدودَ لبنانَ وإیرانَ والبلدانَ العربیّة، وستُعزّزُ شهادَتُه الآن مدى هذا التأثیر.
إنّ أهمّ رسائلِهِ قولًا وعملًا، فی حیاتِهِ الدنیویّة، لکم یا شعبَ لبنانَ الوفیّ، کانت ألّا یساورَکُم یأسٌ واضطرابٌ بغیابِ شخصیّاتٍ بارزَةٍ مثلِ الإمام موسى الصدر والسیّد عبّاس الموسوی، وألّا یصیبَکُم تردیدٌ فی مسیرةِ نضالِکُم. ضاعِفوا مَساعیَکُم وقُدُراتِکُم، وعزّزوا تَلاحُمَکُم، وقاوموا العدوَّ المُعتَدی وأفشِلوهُ بتَرسیخِ إیمانِکُم وتوکّلِکُم.
أعزّائی، یا شعبَ لبنانَ الوفی، یا شبابَ حزبِ الله وحرکة أمل المُفعَمَ بالحماسَة! یا أبنائی، هذا أیضًا طلبُ سیّدنا الشهید الیوم من شعبه وجبهة المقاومة والأمّة الإسلامیّة جَمعاء.
العدوّ الخبیثُ الجبانُ، إذ عجزَ عن توجیه ضربة مؤثّرة للبنیة المتماسکة لحزب الله أو حماس أو الجهاد الإسلامی وغیرها من الحرکات المجاهدة فی سبیل الله، عَمَدَ إلى التظاهر بالنّصرِ من خلال الاغتیالات والتدمیر والقصف وقتل المدنیّینَ وحرق قلوبهم.
لکن ما هی النتیجة؟ ما نجمَ عن هذا السلوک هو تراکمُ الغضب وتصاعدُ دوافعِ المقاومةِ، وظهورُ المزیدِ من الرجالِ والقادةِ والمضحّین، وتضییقُ الخناق على الذئب الدّموی، وبالتالی، إزالةُ الکیان الملطّخ بالعارِ من ساحةِ الوجود، إن شاء الله.
أیّها الأعزّة، القلوبُ المفجوعةُ تستلهمُ السکینةَ بذکر الله وطلب النّصرة منه. الدّمارُ سیُعوَّض، وصَبرُکم وثباتُکم سیُثمر عزّةً وکرامةً.
لقد کانَ السیّدُ العزیزُ طوالَ ثلاثینَ عامًا على رأسِ کِفاح شاقّ، وارتقى بحزب الله خطوةً بخطوة: «کَزَرعٍ اَخرَجَ شَطاَهُ فَآَزَرَهُ فَاستَغلَظَ فَاستَوىٰ عَلىٰ سوقِهِ یُعجِبُ الزُّرّاعَ لِیَغیظَ بِهِمُ الکُفّارَ وَعَدَ اللَهُ الَّذینَ آمَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ مِنهُم مَغفِرَةً وَ اَجرًا عَظیمًا».(۶)
بتدبیرِ السیّد نما حزب الله مرحلةً بمرحلة، بصبرٍ وبنحو منطقیّ وطبیعی، وأبرزَ آثارَهُ الوجودیّةَ أمامَ أعدائهِ فی المراحلِ المختلفةِ عَبرَ دَحرِ العدوِّ الصَّهیونی «تُؤتی اُکُلَها کُلَّ حینٍ بِاِذنِ رَبِّها».(۷)
حزب الله هو حقًّا شجرةٌ طیّبة، حزب الله وقائدُهُ الشهیدُ البطلُ هو عصارةُ فضائلِ لبنانَ فی تاریخِهِ وهُویَّتِه.
نحن الإیرانیّون قَد عرفنا منذُ زمنٍ بعیدٍ لبنانَ وفَضائِلَه، فقد أغدقَ عُلماءُ لبنانیّونَ من فیض علمهم على إیران فی العَهدین السّربِداری والصّفوِیّ خلال القرنِ الثامنِ والعاشرِ والحادی عَشرَ للهجرة، ومِنهُم محمّدُ بنِ مکّیٍّ العاملیُّ الشهید، وعلیُّ بنُ عَبدِالعَالِ الکَرکی، وزینُ الدینِ العامِلِیُّ الشهید، والحسینُ بنُ عبدِالصّمَدِ العَامِلِی، وابنُه بَهاءُ الدّینِ المَعروفُ بالشَّیخِ البَهائِیّ وغَیرُهُم مِن رِجالِ الدّینِ والعِلم.
أداءُ الدّینِ للُبنانَ الجَریحِ المُدمَى هو واجبُنا وواجبُ المسلمینَ جمیعًا. حزب الله والسیّدُ الشهیدُ بدفاعهِم عن غَزّةَ، وجهادهم من أجل المسجدِ الأقصى، وإنزالهِم الضربةَ بالکیانِ الغاصبِ والظالم، قد خَطوا خطوةً فی سبیل خدمة مصیریّة للمَنطِقَةِ بأکملِها، والعالم الإسلامی کلّه. إنّ ترکیزَ أمریکا وأذرُعِها على حِفظِ أَمنِ الکِیانِ الغاصبِ لیسَ سوى غطاءٍ لسیاستِهم المُتبدّدة القاضیةِ بتحویلِ الکِیانِ إلى أداةٍ للاستحواذِ على جمیعِ المواردِ الطبیعیّةِ لهذهِ المنطقة واستثمارِها فی الصّراعاتِ العالمیّةِ الکُبرى. هدفُ هؤلاءِ تحویلُ هذا الکِیانِ إلى بوابةٍ لتصدیرِ الطاقةِ من المَنطِقَة إلى بلاد الغرب، واستیراد البضائعِ والتقانةِ من الغرب إلى المنطقة. وهذا یعنی ضمانَ وجودِ المغتصبِ وجعلِ المنطقة بأجمعها تابعةً له.
والسلوکُ السفّاحُ والوقحُ لهذا الکیانِ تجاهَ المناضلینَ ناجمٌ عن الطّمعِ بتحقیقِ هذا الهدف.
هذا الواقعُ یبیّنُ لنا أن کلَّ ضربةٍ یُنزِلُها أیّ شخصٍ وأیّةُ مجموعةٍ بهذا الکیان، إنّما هی خدمةٌ للمَنطِقَة بأجمعها، بل لکلِّ الإنسانیّة.
لا ریبَ فی أنّ أحلام الصهاینة والأمریکیّین هذه إنّما هی محضُ أوهامٍ مستحیلة. فالکیانُ لیس إلّا تلکَ الشجرةَ الخبیثةَ التی «اُجتُثَّت مِن فَوقِ الاَرض»، وقد صدَقَ قولُهُ تعالى «ما لَها مِن قَرارٍ».(۸)
هذا الکیانُ الخبیث، بلا جذور، ومزیّفٌ ومتزعزع، وقد أبقى نفسه قائمًا بصعوبةٍ عبرَ ضخّ أمریکا الدعم له، ولن یُکتبَ له البقاءُ بإذن الله تعالى. والدلیلُ الواضحُ على ذلکَ أنّه أنفق ملیارات الدولارات فی غزّةَ ولبنانَ منذُ عام، وأُغدِقَت علیهِ المساعداتُ المختلفةُ من أمریکا وعددٍ من الدولِ الغربیة، وقد مُنیَ بالهزیمة فی مواجهة بِضعة آلاف من المکافحینَ والمجاهدین فی سبیل الله المحاصرینَ الممنوعینَ من أیّ مساعدةٍ خارجیّة، وکانَ إنجازَهُمُ الوحیدُ قصفَ البیوتِ والمدارسِ والمستشفیاتِ ومراکزَ تجمّعِ المدنیّین.
والیوم فإنّ العِصابَةَ الصهیونیّة المجرمة أنفُسَهُم قد توصّلوا أیضًا إلى هذه النتیجةِ وهی أنّهم لن یحقّقوا النّصرَ أبدًا على حماس وحزب الله.
یا أهلنا المقاومینَ فی لبنانَ وفلسطین! أیها المناضلونَ الشّجعان! أیها الشعبُ الصبورُ الوفی! هذهِ الشّهادات، وهذهِ الدّماءُ المَسفوکة، لا تُزعزعُ عَزیمَتَکُم، بل تَزیدُکُم ثباتًا. فی إیرانَ الإسلامیّة، خلالَ ثلاثةِ أشهرٍ من صَیف ۱۹۸۱، جرى اغتیالُ العشراتِ من شخصیّاتِنا البارزةِ والممیّزةِ، ومِنهُم شخصیّةٌ عَظیمَةٌ مثلُ السیّد محمد بهشتی، ورَئیسُ جُمهوریّةٍ مثلُ رجائی، ورئیسُ وزراءٍ مثلُ باهنر، واغتیلَ علماءٌ مثلُ آیة الله مدنی وقدوسی وهاشمی نجاد وأمثالهم، وکان کلُّ واحدٍ منهم من أعمدَة الثورة على المُستَوى المحلّی أو الوطنیّ، ولم یَکُن فقدانُهُم هیّنًا، لکنَّ مسیرةَ الثّورة لم تتوقف ولم تتراجع، بل تسارَعَت.
والیوم، فإنّ المقاومةَ فی المنطقة لن تتراجعَ بشهادة رجالِها، والنّصرُ سیکونُ حلیفَ المقاومة. المقاومةُ فی غزّةَ حیّرتِ العالم، وأعزّت الإسلام. لقد تلقّى الإسلامُ فی غزّةَ بصدره کلَّ أنواع الخُبث والشرّ. وما مِن إنسانٍ لا یُحَیّی هذا الصّمود، ولا یَلعنُ عَدُوَّها السفّاحَ والدّمَوِیّ.
لقد أوصلَ طوفانُ الأقصى وعامٌ من المقاومةِ فی غزّةَ ولُبنان، هذا الکیانَ الغاصِبَ إلى أن یکونَ هاجسَهُ الأهمَّ حفظ وُجودِه، وهو الهاجسُ نفسُهُ الذی کانَ یُسَاورُ هذا الکیانَ فی السنوات الأولى لوِلادَته المَشؤومة، وهذا یعنی أنّ جهادَ رجالِ فلسطین ولبنان قَد أعاد الکیانَ الصهیونیَّ سَبعینَ سنةً إلى الوراء.
العاملُ الأساسیُّ للحروبِ وانعدامِ الأمن والتخلّفِ فی هذهِ المنطقة هوَ وجودُ الکیانِ الصَّهیونیِّ وحضورُ الدُّولِ التی تدّعی أنها تَسعى إلى إحلالِ الأمنِ والسّلامِ فی المنطقة. فالمشکلةُ الأساسُ فی المنطقة هیَ تَدَخّل الأجانبِ فیها. دولُ المنطقة قادِرةٌ على إحلالِ الأمنِ والسلامِ فیها. وتحقیقُ هذا الهدف العظیم والمُنقذ للشّعوب یَستَلزِمُ بَذلَ جُهود شُعوبِها وحُکوماتِها.
وإنّ اللهَ مع السّائرینَ على هذا الدّرب، «وَاِنَّ اللَهَ عَلىٰ نَصرِهِم لَقَدیر».(۹)
سلامُ الله على القائد الشهید نصرِالله، وعلى البَطَل الشهید هَنِیَّة، وعلى القائد المُفتَخَر الفَریق قاسم سُلَیمانی.(۱۰)
بِسمِ اللَهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ * اِذا جاءَ نَصرُ اللَهِ وَ الفَتحُ * وَ رَاَیتَ النّاسَ یَدخُلونَ فی دینِ اللهِ اَفواجاً * فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّکَ وَ استَغفِرهُ اِنَّهُ کانَ تَوّاباً.(۱۱)
مخاطب این خطبه همهی دنیای اسلام است، ولی ملّت عزیز لبنان و فلسطین مخاطب ویژه است. ما همه در شهادت سیّد عزیز، مصیبتزده و عزاداریم. این، فقدان بزرگی است و جدّاً ما را عزادار کرد. البتّه عزاداری ما به معنی افسردگی و پریشانی و نومیدی نیست؛ از جنس عزاداری برای سیّدالشهدا حسینبنعلی (علیهما السّلام) است؛ زندهکننده، و درسدهنده، و انگیزهبخش، و امیدآفرین است.
سیّدحسن نصرالله جسمش از میان ما رفته ولی شخصیّت حقیقی او، روح او، راه او، و صدای رسای او همچنان در میان ما هست و خواهد بود. او پرچم بلند مقاومت در برابر اهریمنان ستمگر و غارتگر بود؛ زبان گویا و مدافع شجاع مظلومان بود؛ مایهی دلگرمی و جرئت مبارزان و حقطلبان بود. گسترهی محبوبیّت و تأثیرگذاری او از لبنان و ایران و کشورهای عربی فراتر رفته بود؛ و اکنون شهادت او این اثرگذاری را افزایش خواهد داد.
مهمترین پیام گفتاری و عملی او در حیات دنیاییاش برای شما ملّت وفادار لبنان این بود که با از دست دادن شخصیّتهای برجستهای چون امام موسیٰ صدر و سیّدعباس موسوی و دیگران، ناامید و پریشان نشوید؛ در مسیر مبارزه تردید نکنید؛ بر تلاش و توان خود بیفزایید؛ همبستگی خود را دوچندان کنید؛ در برابر دشمن متجاوز و متعرّض با تقویت ایمان و توکّل مقاومت کنید و او را ناکام بگذارید.
عزیزان من! ملّت باوفای لبنان! جوانان پُرشور حزبالله و امل! فرزندان من! امروز هم خواستهی سیّد شهید ما از ملّتش، و از جبههی مقاومت، و از همهی امّت اسلامی همین است.
دشمن پلید و زبون چون نمیتواند به تشکیلات مستحکم حزبالله یا حماس یا جهاد اسلامی و دیگر سازمانهای مجاهد فیسبیلالله صدمهی جدّی بزند، ترور و تخریب و بمباران و کشتار غیر نظامیان و داغدار کردن غیر مسلّحین را نشانهی پیروزی خود قلمداد میکند. نتیجه چیست؟ محصول این رفتار، تراکم خشم و افزایش انگیزهی مردم و سر برآوردن مردان و سرداران و رهبران و از جانگذشتگان بیشتر، و تنگتر شدن حلقهی محاصرهی گرگ خونآشام، و سرانجام، حذف وجود ننگین او از صحنهی وجود است.
عزیزان! دلهای داغدار با یاد خدا و طلب نصرت از او آرامش مییابد؛ ویرانیها ترمیم میشود، و صبر و استقامت شما عزّت و کرامت به بار میآورد.
سیّد عزیز، سی سال در رأس مبارزهای دشوار قرار داشت؛ حزبالله را قدم به قدم بالا آورد: «چون کشتهاى که جوانهی خود برآورد و آن را مایه دهد تا ستبر شود و بر ساقههاى خود بِایستد و دهقانان را به شگفت آورد، تا از [انبوهىِ] آنان [خدا] کافران را به خشم دراندازد. خدا به کسانى از آنان که ایمان آورده و کارهاى شایسته کردهاند، آمرزش و پاداش بزرگى وعده داده است.»
با تدبیر سیّد، حزبالله مرحله به مرحله و صبورانه و منطقی و طبیعی رشد کرد و آثار وجودی خود را در مقاطع گوناگون در عقب نشاندن رژیم صهیونی، به رخ دشمنانش کشید: «میوهاش را هر دم به اذن پروردگارش میدهد».
حزبالله حقّاً «شجرهی طیّبه» است. حزبالله و رهبر قهرمان و شهید آن، عصارهی فضائل تاریخی و هویّتی لبنانند.
ما ایرانیها از زمانی دور با لبنان و امتیازهایش آشناییم؛ کسانی چون شهید محمّد بن مکّی عاملی، و علیّ بن عبدالعال کَرَکی، و شهید زینالدّین عاملی، و حسین بن عبدالصّمد عاملی، و پسرش محمّد بهاءالدّین، معروف به شیخ بهائی و غیر آنها از مردان علم و دین، ایران را در دولتهای سربداران و صفوی در قرنهای هشتم و دهم و یازدهم هجری از برکات دانش سرشار خود بهرهمند کردهاند.
اداء دِین به لبنان مجروح و خونین، وظیفهی ما و وظیفهی همهی مسلمانها است. حزبالله و سیّد شهید با دفاع از غزّه و جهاد برای مسجدالاقصیٰ و ضربه به رژیم غاصب و ظالم، در راه خدمتی حیاتی به همهی منطقه و همهی دنیای اسلام گام برداشتند. تکیهی آمریکا و همدستانش بر حفظ امنیّت رژیم غاصب، پوششی برای سیاست مهلک تبدیل رژیم به ابزار آنان برای در اختیار گرفتن همهی منابع این منطقه و استفاده از آن در درگیریهای بزرگ جهانی است. سیاست آنان، تبدیل رژیم به دروازهی صادرات انرژی از منطقه به جهان غرب و واردات کالا و فنّاوری از غرب به منطقه است و این یعنی تضمین موجودیّت رژیم غاصب و وابستگی کلّ منطقه به آن. رفتار سفّاکانه و بیمحابای رژیم با مبارزان، ناشی از طمع به چنین وضعی است. این واقعیّت به ما تفهیم میکند که هر ضربه به رژیم از سوی هر کس و هر مجموعه، خدمت به کلّ منطقه و بلکه به کلّ انسانیّت است.
یقیناً این رؤیای صهیونی و آمریکایی، خیالی باطل و ناشدنی است. رژیم، همان شجرهی خبیثهی کندهشده از روى زمین است که به گفتهی صدق الهی قرارى ندارد. این رژیم خبیث، بیریشه و مصنوعی و ناپایدار است و صرفاً با تزریق حمایتهای آمریکا خود را بِزحمت بر سر پا نگه داشته است؛ و این هم دیری نخواهد پایید؛ باذن الله.
دلیل واضح این ادّعا آن است که اکنون یک سال است که دشمن با هزینهکرد چندین میلیارد دلار در غزّه و لبنان و با کمک همهجانبهی آمریکا و چند دولت غربی دیگر در رویارویی با چند هزار مرد مبارز و مجاهد فیسبیلالله که محصور و ممنوع از هر گونه کمک از خارجند، شکست خورده و تنها هنرشان بمباران خانهها و مدرسهها و بیمارستانها و مراکز جمعیّتی غیر مسلّحین بوده است! امروز بتدریج خود باند جنایتکار صهیونیست هم به این نتیجه رسیدهاند که بر حماس و حزبالله هرگز پیروز نخواهند شد.
مردم مقاوم لبنان و فلسطین! مبارزان شجاع و مردم صبور و قدرشناس! این شهادتها، این خونهای بر زمینریخته، نهضت شما را سست نمیکند، [بلکه] استوارتر میکند. در ایران اسلامی در حدود سه ماه تابستانِ یک سال (سال ۱۳۶۰ هجری شمسی) چند ده شخصیّت برجسته و ممتاز ما ترور شدند که یکی از آنها شخصیّت بزرگی مثل سیّدمحمّد بهشتی بود، یکی رئیسجمهوری مثل رجائی و نخستوزیری مثل باهنر بود، علمائی از قبیل آیتالله مدنی و قدّوسی و هاشمینژاد و امثال اینها بودند. اینها هر کدام در سطح ملّی یا محلّی از ستونهای انقلاب به شمار میآمدند و فقدانشان چیز آسانی نبود؛ ولی انقلاب متوقّف نشد، عقبنشینی نکرد، بلکه سرعت گرفت.
امروز هم مقاومت در منطقه با این شهادتها عقب نخواهد نشست؛ مقاومت پیروز خواهد شد. مقاومت در غزّه چشم دنیا را خیره کرد؛ به اسلام عزّت بخشید. در غزّه، اسلام در برابر همهی شرارت و پلیدی سینه سپر کرده است. هیچ انسان آزادهای نیست که بر این ایستادگی درود، و بر دشمن سفّاک و خونآشامش لعنت نفرستد.
طوفان اقصیٰ و مقاومت یکسالهی غزّه و لبنان، رژیم غاصب را به جایی رساندند که مهمترین دغدغهاش، حفظ موجودیّت خود است؛ یعنی همان دغدغهای که این رژیم در سالهای اوّل ولادت نحسش داشت. این بدین معنی است که مجاهدت مردان مبارز فلسطین و لبنان توانسته است رژیم صهیونی را هفتاد سال به عقب برگرداند.
عامل عمدهی جنگ و ناامنی و عقبماندگی در این منطقه، «وجود رژیم صهیونیستی» و حضور دولتهایی است که ادّعا میکنند به دنبال فضای صلح و آرامش در منطقهاند. مشکل عمدهی منطقه، «دخالت بیگانگان» است. دولتهای این منطقه قادرند صلح و سلامت را در آن مستقر کنند. برای این هدف بزرگ و نجاتبخش، تلاش و مبارزهی «ملّتها» و «دولتها» لازم است. در این راه، خدا همراه رهروان است؛ و البتّه خدا بر پیروزى آنان سخت توانا است.
سلام خدا بر رهبر شهید نصرالله، و بر قهرمان شهید هنیّه، و بر فرمانده پُرافتخار سپهبد قاسم سلیمانی.
بیانات در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی
الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا ابیالقاسم المصطفیٰ محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
خیلی خوش آمدید و از دیدار این مجموعهی ارزشمندِ عزیز، بنده خیلی خوشوقت و خوشحالم. قبل از اینکه عرایض خودم را شروع کنم، یک جمله در مورد این برنامهی دوستان عرض بکنم. خب مطالب خیلی خوبی گفته شد، هم آنچه اوّل، آقای دکتر افشین به عنوان کارهایی که میخواهند انجام بدهند و برنامههای آیندهی خودشان ذکر کردند، انسان را خوشحال و امیدوار میکند، هم دقّتنظرها و حرفها و تحقیقها و پیشنهادهایی که این چند نفر برادران و خواهران عزیز اینجا گفتند، درخور تأمّل و توجّه و پیگیری است. خب حالا این حرفها گفته شد. من دو مطلب اینجا میخواهم عرض بکنم.
در مورد حرفهای معاون محترم رئیسجمهور، خب شما الحمدلله از نعمت جوانی برخوردارید دیگر و یکی از خصوصیّات جوانی همین است که ذهن فعّال میشود، کار میکند، هدفهای بزرگی را در فضا و در هوا و در آسمان اوّل و دوّم و سوّم در نظر میگیرد که خوب است؛ من یک ذرّه تردید در حُسن این کار ندارم، منتها یک نقصی در کار ما وجود دارد که ما طرح و برنامه و سیاست و پیشنهاد در مسائل گوناگون ــ همین مسائلی که دوستان گفتند ــ کم نداریم؛ آنچه کم داریم، «پیگیری» است؛ آنچه کم داریم، دنبال کردن است. رئیس تصمیم میگیرد، به معاون دستور میدهد، او هم میگوید، چَشم؛ معاون به مدیرکل دستور میدهد، او هم میگوید، چَشم؛ بعد از یک سال، نه رئیس از معاون میپرسد چه شد، نه معاون از مدیر میپرسد چه شد؛ لذا کار زمین میماند. این مطالبی که گفتید بسیار خوب بود، من صد درصد میپسندم و خرسند میشوم از شنیدنش امّا دنبال کنید؛ اینها دنبال کردن میخواهد. ببینید چه جوری میشود اینها را عملی کرد، تحقّق بخشید. این یک مطلب.
مطلب دوّم راجع به اظهارات این عزیزان جوانی است که آمدند اینجا صحبت کردند. خب، هفت نخبهی این کشور اینجا آمدند، راجع به موضوعات مختلف حرف زدند؛ این چیز کمی نیست. دربارهی مسائل گوناگون، از صنعت و اقتصاد و علوم انسانی و غیره و غیره، اینجا صحبت شد. اینها را چه کار کنیم؟ با حرفهای این حضرات چه جوری باید رفتار کرد، چه جوری برخورد کرد؟ من عرضم این است: من میگویم شما این حرفها را بگیرید ــ ممکن است بعضی از پیشنهادها غیر عملی باشد که همینجور هم هست، بعضی از نظرات و پیشنهادها غیر عملی است امّا خیلیهایش عملی است ــ ببینید این پیشنهاد مربوط به کدام مجموعهی دولتی یا غیر دولتی است؛ به عنوان معاون رئیسجمهور ــ معاونت رئیسجمهور جایگاه بالایی است ــ از خود رئیسجمهور هم کمک بگیرید، این را از آن دستگاه بخواهید. حالا مثلاً مسئلهی مَکران مطرح شد، یک پیشنهادی هم وجود دارد؛ خیلی خب، این پیشنهاد را چه کسی باید تحقّق [ببخشد]، با کدام دستگاه مرتبط است؛ آن را پیدا کنید؛ با خود پیشنهاددهنده هم در این زمینه مشورت کنید، بعد دنبال کنید تا تحقّق پیدا کند؛ وَالّا اینکه ما حرفهای خوب بزنیم و حرفهای خوب بشنویم، کار را به پایان نمیرساند. این عرایض ما.
از دوستانی که سخنان سنجیده و خوبی را اینجا بیان کردند، من از ته دل تشکّر میکنم. ما در این روزها عزاداریم؛ بخصوص بنده، بجد عزادار هستم. حادثهای که اتّفاق افتاد حادثهی کوچکی نیست؛ فقدان آقای سیّدحسن نصرالله حادثهی کمی نیست و جدّاً ما را عزادار کرده. من با اینکه این فضا، فضای عزای عمومی در کشور است و به معنای واقعی کلمه عزا است، این دیدار را به بعد موکول نکردم. این دیدار از قبل برنامهریزی شده بود، میشد بگوییم مثلاً هفتهی بعد انجام بگیرد؛ این کار را من نکردم؛ فکر کردم که این موضوع نباید عقب بیفتد؛ این جهتگیری، جهتگیری گرایش به نخبگی و نخبگانی، نباید عقب بیفتد؛ [لذا] جلسه را تشکیل دادیم. این تشکیل جلسه یک پیامی برای ما دارد؛ پیامش این است که ما گرچه در عزا هستیم، امّا عزای ما به معنی ماتم گرفتن و افسرده شدن و یک گوشه نشستن نیست؛ جنس عزای ما از جنس عزای سیّدالشّهدا (علیه السّلام) است؛ زنده و زندهکننده است. عزاداریم امّا این عزا ما را به حرکت و پیشرفت و شوق بیشتر به کار وادار میکند. من میخواهم این پیام را در دل و جان خودمان، به معنای واقعی کلمه نفوذ بدهیم، احساس کنیم عزاداریِ ما هم باید ما را به پیش ببرد. من البتّه در زمینهی مسائل لبنان و آنچه مربوط به این شهید بزرگ و عزیز است، عرایضی دارم که در آیندهی نزدیکی انشاءالله آنها را خواهم گفت.
در مورد بحث نخبگان، سه نکته را من در نظر گرفتهام که دربارهی هر کدام، بهاختصار چند جملهای را عرض میکنم. یک نکته عبارت است از توجّه به واقعیّت نخبگی در کشور: کشور ما از لحاظ وجود نخبگان و وضعیّت نخبگانی چه حالی دارد، چه وضعی دارد؟ آیا آنچه میگوییم و بعضی میگویند، مبالغهآمیز است یا نه؟ این یک نکته. علّت اینکه من این بحث را مطرح میکنم این است که بعضیها همچنان، مثل صد سال پیش و نود سال پیش، لیاقت و توانایی ایرانی را انکار میکنند؛ یا غفلت میکنند یا حتّی انکار میکنند. هنوز کسانی در کشور ما هستند که حاضر نیستند بپذیرند که در این فضا، در این زیستبومِ کنونیِ کشورِ ما اتّفاقات بسیار بزرگی ممکن است رخ بدهد که برای دنیا هم تازه باشد و جدید باشد؛ هنوز بعضی هستند که این را باور نمیکنند. من میخواهم چند کلمهای دربارهی این صحبت کنم.
نکتهی دوّم، راه حفظ و تکثیر و اثربخشی نخبگان است؛ چه کار کنیم که وجود نخبه، اثربخش بشود و تکثیر بشود، نخبهها زیاد بشوند و نخبهی ما، نخبه بماند و حفظ بشود؛ خودش و نخبگیاش. چند جملهی کوتاهی در این زمینه من یادداشت کردهام که عرض میکنم. مطلب سوّم، وظیفهی نخبگان است؛ بالاخره شماها نخبهاید، وظایفی دارید؛ آن وظایف هم باید گفته بشود، اگرچه نخبه قاعدتاً وظیفهی خودش را میداند.
در باب واقعیّت نخبگی، حرف من این است که ما باید قدر کشورمان را و تواناییهای ذهنی و فکری و هوشی کشورمان را که منجر به نخبگی میشود، بدانیم، بشناسیم و این داشته را شناسایی کنیم. یکی از بدترین آفتها برای یک انسان، یک فرد و یک جمع و یک کشور این است که داشتههای خودش را نشناسد. از سوی بدخواهان ما، بدخواهان این کشور سعی میشود که داشتههای ما را پنهان کنند یا انکار کنند؛ ما نباید این سعی آنها را بپذیریم، نباید تحمّل کنیم؛ باید سعی کنیم بعکس، داشتههای کشور را بشناسیم. یکی از مهمترین داشتهها، نخبه و زمینههای نخبهسازی است که زمینهی نخبهسازی عمدتاً زمینههای طبیعی است و بعد هم زمینههای اجتماعی و قراردادی و سازمانی و مانند اینها است.
به نظر من، مهمترین زمینهی نخبگی، «بهرهی هوشی» است؛ در این زمینه، کشور ما جزو کشورهای پیشرو دنیا است؛ ایران جزو کشورهای پیشرو دنیا است. یک گزارشی به دست من رسید که شماها هم قاعدتاً دیدهاید؛ یک گزارشی است از سوی یک مرکز بینالمللی مخصوص تست بهرهوریِ هوشیِ ملّتها که مرتّباً متوسّط بهرهی هوشی ملّتهای مختلفِ جهان را بهتفکیک تعیین میکند. این گزارش، گزارش بِروزشدهی سال ۲۰۲۴ است، آنطور که در این نوشتهای که به من داده شد وجود دارد. رتبهی ایران در بین آن ۲۳ کشوری که من در این فهرست دیدم ــ ممکن است همهی کشورهای دنیا را، دویستوخُردهای کشور را محاسبه کرده باشند؛ در این گزارشِ من، ۲۳ کشور اوّل دنیا بود ــ در [بین] این ۲۳ کشور، ایران کشور سوّم است. بعد از ایران ژاپن است، بعد سنگاپور است، بعد در ردیفهای بعدی کشورهای دیگر؛ مثلاً کانادا است، آلمان است، ایتالیا است، فرانسه است. فرانسه رتبهی نوزدهم است، انگلیس رتبهی بیستویکم است، هند رتبهی بیستوسوّم است؛ ما در این فهرست رتبهی سوّمیم؛ این پدیدهی بسیار مهم و قابل توجّهی است؛ این متوسّطِ بهرهی هوشی ملّت ایران است. عرض کردم که مهمترین زمینه و ظرفیّت برای نخبهسازی، بهرهی هوشی انسان است. البتّه بهرهی هوشی را باید فعّال کرد، باید به عمل آورد، زمینهها را باید برایش فراهم کرد، آنها هم در کنارش موجود است. خب این یک ثروت عظیمی است؛ اینکه در کشور ما متوسّط بهرهی هوشی اینقدر بالا است، چیز کمی نیست؛ این ثروت خیلی عظیمی است، ثروت انسانی فوقالعادهای است؛ این از همهی آنچه در کشور از معدن و منبع و موقعیّت جغرافیایی و غیره داریم، بالاتر است؛ نیروی انسانی.
البتّه قبل از انقلاب به این مسئلهی نخبگی و نخبهپروری اصلاً توجّه نمیشد؛ آنجا به چیزهای دیگری توجّه میشد. به بحث نخبه، نخبهی فکری و ذهنی توجّه نمیشد. بعد از انقلاب خب این کار شروع شد. در همان سالهای اوّل انقلاب که جوانها میدان پیدا کردند وارد عرصههای گوناگون بشوند، من رفته بودم جنوب؛ فکر میکنم شاید سال ۵۸، ۵۹ بود. آنجا جوانهای جهاد سازندگی، که تازه تشکیل شده بود، یک سیلو ساخته بودند؛ البتّه یک سیلوی کوچکی بود. سیلو ظاهراً یک فنّاوری پیچیدهای دارد. به من گفتند که ما میتوانیم برای ظرفیّت گندم کشور سیلو بسازیم؛ یعنی جوان، با این جرئت این ادّعا را میکرد. جوانها وارد میدان شدند ، بهشان میدان هم داده شد و به جایی رسیدند که حالا سیلو که هیچ، کارهای خیلی مهمتری را هم این جوانها، چه در جهاد، چه در غیر جهاد، انجام دادهاند. بعد از انقلاب به تواناییهای نخبگان جوان در کشور توجّه شد؛ منتها این به قدر کافی، به قدری که شایسته است، در کشور مشاهده نمیشود؛ بیش از این بایستی در این زمینه کار بشود.
ما در خیلی از جاها احتیاج داریم به همین مسائلی که شماها اینجا بیان کردید. شما مسئلهی آب را گفتید. ما در مسئلهی نفت، در زمینهی مسئلهی گاز، در مسئلهی انرژی هستهای، در مسئلهی نانو، در مسائل گوناگون، در دانشهای جدید مثل هوش مصنوعی و دیگر دانشها، احتیاج داریم به همین روحیه، به همین اقدام، به همین فکر، به همین توانایی و دانایی و پیگیری. باید نخبگان را وارد میدان کنیم؛ این یکی از کارهای مهم است. به نظر من این جزو کارهایی است که معاونت علمی رئیسجمهور میتواند انجام بدهد و اساساً ایجاد بنیاد نخبگان ــ که سالها پیش پیشنهاد شد، خوشبختانه مسئولین پذیرفتند و این بنیاد را تشکیل دادند ــ برای همین بود که نخبگان شناسایی بشوند و به کارهای مهم وادار بشوند. این مسئلهی اوّل که مسئلهی واقعیّت نخبگانی در کشور بود.
در باب حفظ و تکثیر نخبگان، من عرض میکنم برای اینکه ما نخبه را اوّلاً نخبه نگه داریم، ثانیاً کشور از او استفاده کند، بعد به امیدهای واهی به فکر فرار کردن از کشور و خروج از کشور نباشد، کارهایی باید انجام بگیرد؛ مهمترین کار این است که نخبه احساس کند وجودش در کشور اثرگذار است؛ نخبه دنبال این است دیگر. فرد نخبه، جوان نخبه مایل است که کشور از آن محصول ذهنی خودش و محصول علمی خودش استفاده کند. وقتی نخبه میآید داخل دانشگاه و با درِ بسته روبهرو میشود، میرود در فلان پژوهشگاه همینجور، در فلان دستگاه دولتی همینجور، این نخبه اگر هم در کشور بماند، دیگر نخبه نخواهد بود، میرود دنبال یک کار دیگری؛ نخبهای که برای امرار معاشش سراغ تاکسیرانی هم برود، احتمالاً ممکن است وجود داشته باشد! ما نباید بگذاریم نخبه احساس کند که وجودش بیاثر است؛ باید اثرگذاریِ خودش را احساس کند. فرض کنید حالا امروز مثلاً یک نخبهی فیزیک یا یک نخبهی ریاضی، به کجا باید مراجعه کند؟ میخواهد وجودش مؤثّر باشد دیگر؛ تحصیلات کرده و به رتبهی نخبگی رسیده؛ الان در کشور ما یک نخبهی ریاضی به چه کسی باید مراجعه کند تا کشور از وجود او، از دانش او، از نخبگی او، از ذهن او استفاده کند؟ البتّه اعتقاد خود من این است که اینجا هم معاونت علمی میتواند حلقهی وصل باشد که خوب است به این کار توجّه بشود و دنبال بشود. پس این مطلب اوّل: کلّ دستگاه ــ دستگاه دولتی و دیگر دستگاههای حکومتی ــ بایستی سعی کنند از نخبه استفاده کنند تا نخبه احساس کند وجودش مورد استفاده است.
دوّم: نخبه باید احساس کند که میتواند رشد کند. خیلی از جوانهای ما به نقاط خوب و مراتب خوب علمی دست یافتهاند، امّا قانع نیستند، مایلند تحقیق کنند، مایلند رشد کنند، مایلند دانش بیشتری پیدا کنند. تعداد زیادی از نخبههایی که از کشور خارج میشوند دنبال این مقصودند. این را نباید حمل کرد بر اینکه با کشور قهر کردهاند؛ نه، چون فرضشان این است که در فلان کشورِ دیگر ــ حالا این فرض واقعیّت دارد یا ندارد نمیدانم ــ بیشتر میتوانند تحقیق کنند، بیشتر میتوانند علمآموزی کنند. ما [باید] وسایل تحقیق را اینجا برایش فراهم کنیم و [برای این کار،] آزمایشگاهها، کارگاههای بزرگ، ارتباط با صنعت، ارتباط با کشاورزی، ارتباط با معدن لازم است. مِن باب مثال، این دانشجویی که مثلاً در رشتهی کشاورزی کار کرده، خب ممکن است در زمینهی بهرهوری از آب، بهرهوری از بذر و امثال اینها پیشنهادهایی داشته باشد؛ او باید بداند که میتواند اینها را [اینجا] به کار بگیرد و این با ارتباط با دانشگاه، با صنعت و مانند اینها فراهم میشود؛ طرحهای مهمّی را ممکن است ارائه بدهد. این هم یک مسئله است: راههای فراهم کردن امکانات تحقیق و افزایش علم.
یک عرصهی مهمّ دیگر برای نقشآفرینی نخبگان، تشکیل اندیشکدهها است که البتّه جز با کمک دولت و پشتیبانی دولت، فعلاً در کشور ما امکانپذیر نیست؛ حالا ممکن است در آینده جور دیگری بشود، امّا در حال حاضر اگر ما بخواهیم اندیشکدههای فعّال داشته باشیم، حتماً باید دولت کمک کند. این اندیشکدهها مجمع نخبگان هر رشتهای خواهد شد؛ این، آنها را دلگرم میکند، آنها را وادار به کار میکند. البتّه باز به نظر من حلقهی وصل این اندیشکدهها با دستگاههای ذیربط هم معاونت علمی رئیسجمهور است. البتّه باید دیوانسالاریها حذف بشود. ما در زمینههای گوناگون، کاغذبازی و دیوانسالاری زیاد داریم؛ یک جاهایی مضر است امّا مهلک نیست؛ در رابطهی با مزاج ظریف نخبگان، این کاغذبازیها مهلک است و پشت در نگه داشتنها و منتظر نگه داشتنها واقعاً بکلّی [آنها را] از پا میاندازد. این هم این [مطلب]. به نظر من معاونت محترم علمی از انبوه سرمایههای انسانی و زبده باید حدّاکثر استفاده را بکند.
موضوع سوّم در باب وظیفهی نخبگان. اوّلین سخن اینکه نخبه «مسئول» است. نخبه مثل همهی آحاد جامعه است: کُلُّکُم راعٍ وَ کُلُّکُم مَسئولٌ عَن رَعِیَّتِه؛(۲) شما هر جا هستید مسئولید. حالا یکی از عناصر مسئول در جامعه فرد نخبه است. فرد نخبه مسئولیّتش از آحاد متوسّط مردم بیشتر است؛ چرا؟ برای خاطر اینکه از تفضّلات الهی بیشتر بهرهمند شده؛ شما هر مقداری که از تفضّلات الهی بیشتر بهرهمند میشوید، به همان اندازه مسئولیّتتان بیشتر میشود؛ [چون] قدرت پیدا میکنید، آبرو پیدا میکنید، علم پیدا میکنید، ثروت پیدا میکنید که اینها همه تفضّلات الهی است. ما بِکُم مِن نِعمَةٍ فَمِنَ اللَه؛(۳) اینها همه از خدا است؛ پس مسئولیّت را افزایش میدهد. بنابراین اوّلین سخن، مسئلهی مسئول بودن نخبگان است.
مطلب دوّم؛ یک وظیفهی مهمّی امروز در کشور وجود دارد و آن، «خیزش جدید علمی» است. ما چند سال قبل دیدیم که مسئلهی علم و پیگیری علم و عبور از مرزهای دانش و مانند اینها مطرح شد، استقبال شد، دستگاهها دنبال کردند، دانشگاهها دنبال کردند، دانشمندان دنبال کردند و اثر کرد. گفتند سرعت رشد علمی کشور مثلاً حدود سیزده برابر بیشتر از متوسّط دنیا است؛ [این] خیلی مهم است. سرعت پیشرفت اینقدر زیاد است. البتّه بنده همان وقت گفتم ما به این آمار مغرور نشویم؛(۴) چون خیلی عقبیم. سرعتمان را باید به همین کیفیّت حفظ کنیم؛ خب یک کمی افت کرد، به این شکل حفظ نشد. تحوّلات علم در دنیا خیلی سریع است. شما خودتان همه اهل علمید، میبینید دیگر که تحوّلات علمی دنیا چقدر سریع است. ما یک خیزش جدید نیاز داریم، یک حرکت جدید نیاز داریم، یک نهضت جدید علمی نیاز داریم؛ این کار را چه کسی باید بکند؟ شما نخبگان. البتّه دانشگاهها مسئولند، مراکز علمی گوناگون، پژوهشکدهها و امثال اینها همه مسئولند لکن عامل اصلی، فرد نخبه است. دنبال خیزش علمی باشید و این جهاد شما است. البتّه من جلوی انواع دیگر جهاد شما را نمیگیرم ــ مثل جهاد مالی، جهاد تبیینی و امثال اینها ــ لکن جهاد عمدهی شما نخبگان عبارت است از همین حرکت علمی و خیزش جدید علمی و پیدا کردن تفوّق علمی بر رقیبان و بدخواهان.
ما باید تفوّق علمی داشته باشیم؛ ما دشمن داریم. دلایلی دارد که حالا جای بحثش اینجا در این جلسه نیست؛ یعنی همهی کشورها، همهی ملّتها، رقبایی، بدخواهانی، دشمنانی دارند، و ما بیشتر از خیلی از کشورهای دیگر. باید با تفوّق علمی بر آنها غلبه پیدا کنیم، کمااینکه اگر در جایی غلبهای هم داشتیم، بر اثر همین تفوّق علمی و فنّاوری بوده. من اینجا یادداشت کردهام که برتری علمی و فنّاوری گاهی میتواند دست دشمن را از ضربه وارد کردن به جمعیّتهای بزرگی مثل غزّه و ضاحیه کوتاه کند. ما اگر چنانچه از لحاظ علمی مثلاً فرض بفرمایید در زمینهی تسلیحات، از این [چیزی] که هستیم مبالغی جلوتر بودیم، یقیناً در اوضاع منطقه اثر میگذاشت، و میتوانست مانع از افروختن این آتشهای سوزندهی دلها و جانها بشود یا آنها را خاموش کند. حرکت علمی، تفوّق علمی، یک چنین چیزهایی هم دارد.
البتّه علیالعجاله هم توصیهی بعدی به نخبگان، «تشکیل شرکتهای دانشبنیان» است. تعداد شرکتهای دانشبنیان، آنچه در پایان برنامه(۵) پیشبینی شده، ظاهراً سی هزار است که خب با آن خیلی فاصله داریم. البتّه نشان افتخار شرکت دانشبنیان را نباید پایین آورد؛ نباید جوری عمل کرد، جوری شرکت تشکیل داد که به معنای واقعی کلمه دانشبنیان نباشد. بایستی به معنای واقعی کلمه دانشبنیان باشد و سختگیریهای لازم در ارزیابیها انجام بگیرد، امّا تعداد باید زیاد بشود؛ این کار نخبگانی است.
عرایض من تمام شد. به مسائل غزّه و لبنان، همانطور که عرض کردم، انشاءالله خواهم پرداخت اگر عمری باقی باشد. فقط یک کلمه من عرض بکنم و آن، این است که در این منطقهی ما، اساس مشکل ــ که این درگیریها و جنگها و نگرانیها و دشمنیها و مانند اینها را به وجود میآورد ــ ناشی از حضور همان کسانی است که دم از صلح و آرامش منطقه میزنند؛ یعنی آمریکا و بعضی از کشورهای اروپایی. اینها اگر شرّشان را از این منطقه کم بکنند، بدون شک، این درگیریها، این جنگها، این برخوردها بکلّی از بین خواهد رفت و کشورهای منطقه میتوانند خودشان را اداره کنند، منطقهشان را اداره کنند، با هم با صلح و سلامت و عافیت زندگی کنند. یک روز یک کشوری را تحریک میکنند، یک کسی مثل صدّام را تحریک میکنند، آنجور قضایای سخت و تلخ به وجود میآید؛ یک روز او نیست، پشتیبانهایش هم نیستند، محبّت بین دو کشور میشود مثل راهپیمایی اربعین که خود شماها از نزدیک دیدهاید؛ یعنی مسئله اینجوری است، و با دیگر کشورها هم همینجور است. حضور خود آن کسانی که امروز دم از آرامش منطقه میزنند و دروغ میگویند، اساس اصلی مشکلات این منطقه است. ما امیدواریم که به توفیق الهی، با همّت بلند ملّت ایران و با کمک از الهامات انقلاب اسلامی و با همکاری دیگر ملّتها، شرّ دشمنان را از این منطقه انشاءالله کم کنیم.
بیانات در دیدار پیشکسوتان و فعالان دفاع مقدس و مقاومت
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفیٰ محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز. مطالب خوبی را برادران و خواهران مطرح کردند که بعضی مربوط میشود به همین مجموعهی مربوط به خاطرات جنگ و مسائل دفاع مقدّس که آن حضرات دنبال کنند؛ بعضی هم مربوط به دستگاههای دولتی است و برادران دفتر ما هم دنبال کنند که این چیزهایی که گفته شد، مورد بررسی قرار بگیرد و آنچه عملی و مفید است انشاءالله تحقّق پیدا کند.
اینکه بالخصوص پیشکسوتان در هفتهی دفاع مقدّس مورد توجّه قرار میگیرند، به خاطر ارزش پیشکسوتی و پیشگامی در حوادث مهم است: سابِقوا اِلیٰ مَغفِرَةٍ مِن رَبِّکُم؛(۲) سبقت گرفتن و گام نهادن در راههای نرفته یک ارزش است. البتّه هفتهی دفاع مقدّس متعلّق به همهی رزمندگان و مجاهدان و شهدا و خانوادههای آنها و مانند اینها است، لکن پیشکسوتان و کسانی که زودتر و سریعتر و جدّیتر وارد میدان شدند، یک ارزش مضاعفی دارند. پیشکسوت چه فرمانده باشد، چه رزمندهی عادّی باشد، چه پزشک باشد، چه امدادگر باشد، چه جهادگر باشد، چه پشتیبانیکننده باشد، همهی اینها مشمول این تمجید و احترام ویژه هستند؛ انواع و اقسام این پیشکسوتها را ما در دوران اوّل دفاع مقدّس دیدهایم و نقشآفرینی آنها را هم مشاهده کردهایم.
مطلبی که خوب است امروز ما برای موضوع دفاع مقدّس برای مخاطب مطرح کنیم، عمدتاً دو مسئله است؛ البتّه یک مسئلهی سوّمی هم هست که من نمیرسم امروز دربارهی آن صحبت کنم. یکی از آن دو موضوع اساسی «چرایی» جنگ هشتساله است. نسل جوان ما که دوران جنگ را و دوران انقلاب را درک نکردهاند، بدانند که اصلاً چرا جمهوری اسلامی وارد یک نبردی شد که هشت سال طول کشید؛ هشت سال زمان کوتاهی نیست [که در آن] همهی ارکان کشور و امکانات کشور در خدمت دفاع از کشور قرار میگیرد. علّت ورود ما در جنگ چه بود؟ این را بدانیم. من امروز چند کلمه دربارهی این صحبت میکنم.
موضوع دوّمی که باید مورد توجّه قرار بگیرد برای مخاطبِ امروز، گزارشگونهای از جنگ است؛ گزارش جنگ. من امروز دربارهی گزارش هم چند کلمهای عرض میکنم. البتّه در حالی که ما داریم صحبت میکنیم، شما عزیزانی که در این جلسه تشریف دارید و جمعیّت انبوه زیادی که از راه دور دارند میشنوند این حرفها را، مخاطب سخنان فعلاً شما هستید، لکن مخاطب این سخنان فقط هم شما نیستید، [بلکه] نسل جوان، نسل جوان آینده، فرزندان شما، همه دربارهی این موضوعات بایستی فکر کنند، کار کنند، درس بگیرند. این دو موضوعی است که من دربارهاش چند کلمهای عرض خواهم کرد. یک موضوع سوّم مهمّی هم وجود دارد که من امروز نمیرسم دربارهی آن صحبت کنم و آن، عواید و نتایجی است که بر این دفاع مقدّس مترتّب شد. خوشبختانه این حضراتی که اینجا صحبت کردند، بعضیهایشان یک اشارهای به این موضوع کردند.
امّا مسئلهی چرایی: «چرا این جنگ آغاز شد؟». من عرض میکنم انگیزهی حملهی به مرزهای ایران انقلابی مخصوص صدّام و حزب بعث نبود. شاید بتوان گفت که انگیزهی سردمداران نظم جهانیِ آن روز از صدّام برای حملهی به مرزهای ایران بسیار بیشتر، و حدّاقل به اندازهی او بود. یعنی آن روز دو قدرت بزرگ در دنیا بودند و هر کدام دنبالههایی داشتند؛ آن دو قدرت، آمریکا بود و شوروی سابق؛ دنبالهی هر کدام هم یک مجموعههایی ــ دولتهایی، نظامهای سیاسیای ــ بودند؛ تقریباً همهی اینها در این قضیّه انگیزه داشتند. جمهوری اسلامی، ایران اسلامی برای اینها یک عنصر غیر قابل تحمّل بود؛ چرا؟ سؤال این است: چرا ایران اسلامی غیر قابل تحمّل بود؟ ما که آن روز علیه کسی اقدامی نکرده بودیم. حالا امروز به ما میگویند شما به فلان جا موشک دادید، به فلان جا پهپاد دادید، [امّا] آن روز که این حرفها نبود؛ [پس] علّت دشمنی چه بود؟ این، آن نکتهی اصلی است. علّت این بود که در این نقطهی حسّاس دنیا یک انقلاب مردمی بینظیر به وجود آمده بود و تفکّر نوینی را برای ادارهی جهان ارائه کرده بود؛ نظم حاکم آن روز بر جهان، این تفکّر نوین را نمیتوانست تحمّل کند؛ مسئله این بود. آن روز جهان، جهان سلطه بود؛ البتّه امروز هم هست لکن آن روز سخنی، فریادی، موضع صریحی در مقابل این نظم باطل و نابودکنندهی فضیلتها وجود نداشت؛ نظم جهان، نظم سلطه بود.
«نظام سلطه» یعنی چه؟ یعنی دنیا به دو بخش تقسیم میشود: بعضی کشورها سلطهگرند، بعضی کشورها سلطهپذیرند؛ شقّ سوّمی ندارد. جمهوری اسلامی، انقلاب اسلامی، نظام اسلامی یک فریاد صریح علیه این نظم بود: «یعنی چه؟ چرا باید سلطهگری وجود داشته باشد؟ چرا باید فلان کشور، صرفاً به این دلیل که مثلاً دارای فلان تجهیزات پیشرفتهی نظامی است، حق داشته باشد نظر خود را، فرهنگ خود را، خواستهی خود را بر مجموعهای از کشورها تحمیل کند؟ چرا؟». جمهوری اسلامی سخن جدیدی در قبال این نظم باطل بود و زورگویان عالم، سلطهگران عالم، این را تحمّل نمیکردند؛ میدانستند که این حرف، این فکر، خاصیّتش توسعه یافتن در دنیا است ــ درست فهمیده بودند ــ و توسعه یافت؛ این فکر در دنیا توسعه یافت و ملّتها را جذب کرد که بعد، من یک کلمه دربارهی جاذبههای این حرکت هم عرض خواهم کرد.
همهی اینها ــ چه آمریکا، چه شوروی، چه کشورهای ناتو که دنبالهرو آمریکا بودند، چه کشورهای پیمان ورشو که دنبالهرو شوروی بودند ــ منتظر یک فرصت بودند، صدّام آن فرصت را برای اینها فراهم کرد؛ آدم جاهطلب، قدرتطلب، طمّاع، پُررو، وقیح، ظالم، بیملاحظه، دم دست ایران، پشت مرزهای ایران؛ این را تحریک کردند و به کشورمان حمله کرد. امروز بعضیها از داخلِ خودمان جمهوری اسلامی را ملامت میکنند که «جمهوری اسلامی با دنیا بد است، با دنیا قهر است»؛ این خلاف واقع است؛ چنین چیزی نیست. اگر منظور این است که ما با دنیا کار سیاسی، کار اقتصادی، تعامل یا رفتوآمد نداریم، خب واضح است که این خلاف واقع است؛ ما امروز با مجموعههایی کار میکنیم، رفتوآمد داریم، تعامل داریم، تجارت داریم که بیش از نیمی از مردم دنیا، در این مجموعهها و در این کشورها زندگی میکنند. این هوچیبازیهایی که گاهی از بعضیها مشاهده میشود که «با همه قهریم، با همه بدیم»، نه، با همه قهر نیستیم، بد نیستیم؛ اگر مراد این است، درست نیست. اگر مقصود این است که ما با نظم سیاسی نظام سلطه مخالفیم، بله، این درست است.
امروز هم مثل همان اوّل انقلاب، ما با نظام سلطه مخالفیم، با تسلّط آمریکا مخالفیم. امروز دیگر شوروی وجود ندارد، امّا آمریکا در رأس کشورهای غربی و یکّهتازند؛ میبینیم نتایج کارهایشان را: جنگهایی که راه میافتد، ظلمهایی که میشود، تبعیضهایی که صورت میگیرد، ملّتهایی که زیر فشار قرار میگیرند؛ ما با اینها مخالفیم، صریحاً هم مخالفت خودمان را ابراز میکنیم. این وضعیّتی است که آن روز وجود داشت، امروز هم وجود دارد؛ [امّا] آن روز انگیزهی حملهی به مرزهای ایران شد، و امروز به برکت ایستادگی ملّت ایران، به برکت حضور قدرتمندانهی ملّت ایران در صحنههای مختلف، آن جرئت را دیگر ندارند که به مرزها حمله کنند، و جور دیگری مشغول موذیگری و مشغول دشمنی کردن و عنادند.
البتّه اینکه من گفتم کسی در مقابل آن نظم ایستادگی نمیکرد، قبل از جمهوری اسلامی سالهایی بود که جنبش عدم تعهّد بود، ما هم اوّلِ انقلاب وارد این جنبش شدیم، تا الان هم این جنبش هست؛ منتها همان کشورهایی که در جنبش عدم تعهّد عضو بودند ــ حدود صد و خردهای کشور ــ سران بسیاری از آنها زیر نفوذ همین ابرقدرتها بودند! بعضی زیر نفوذ آمریکا، بعضی زیر نفوذ شوروی؛ بعضی زیر نفوذ بودند، بعضی از ترسشان اطاعت میکردند؛ از وحشیگری این قدرتهای بزرگ میترسیدند. در یکی از اجلاسهای عدم تعهّد، بعد که بنده آنجا سخنرانی کرده بودم، رئیسجمهور یک منطقهای در دنیا به من گفت همه از آمریکا میترسند، جز شما؛ بعد، سرش را آورد نزدیک و گفت من هم میترسم از آمریکا! میترسیدند؛ بنابراین آن صدایی که با صراحت در قبال نظم غلط جهانی بلند شد، صدای انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی بود؛ مرکزش هم ایران اسلامی بود که با آن مخالف بودند؛ آن روز هم مخالف بودند، امروز هم مخالفند؛ مسئله این است؛ این را ما باید از بن دندان درک کنیم؛ بعضی این را درک نمیکنند. مسئله، مسئلهی انرژی هستهای و حقوق بشر و حقوق زن و این حرفها نیست؛ اینها بهانه است. مسئله، مسئلهی آوردن سخنی نو در قبال نظم باطلِ فاسدِ تبعیضآمیزِ جهانی است که امروز بر دنیا حاکم است؛ مسئله این است؛ با این دعوا دارند، با این مخالفند. و این مخالفت برطرف نمیشود تا وقتی که جمهوری اسلامی و ملّت ایران حرف زور آنها را قبول کنند، که قبول هم نخواهند کرد.
گفتم «جاذبههای جمهوری اسلامی»؛ این تأثیر زیادی داشت؛ یعنی اینها را به وحشت میانداخت. دو جور جاذبه در جمهوری اسلامی بود و هست و باید این دو جور جاذبه حفظ بشود؛ [چون] ملّتها را به خودش جذب میکند: یک جاذبهی سیاسی، یک جاذبهی معنوی. جاذبهی سیاسی عبارت بود از همین ایستادگی در مقابل نظم غلط جهانی؛ این جاذبهی سیاسی دارد. ملّتها برعکس قدرتها، برعکس دولتها، دلشان به این جاذبهی سیاسی گرایش دارد؛ اینکه احساس میکنند در دنیا یک نظامی وجود دارد که با این نظم غلط جهانی، با این زورگوییها و دخالتهای قدرتها مخالف است، دل اینها را جذب میکند. شما میبینید، رؤسای جمهور ما به هر کشوری از کشورهای اسلامی که مسافرت کردند، ملّتها از اینها استقبال کردند، به اینها توجّه نشان دادند، اظهار ارادت کردند؛ [این] به خاطر همین است. در این زمینه حرف زیاد است. این جاذبهی سیاسی.
جاذبهی معنوی هم همین توجّه به ایمان الهی، ایمان دینی در نظام اسلامی است؛ این جاذبه دارد، این خیلی جاذبه دارد. در این دنیای مادّی، جوانها در همین کشورهای بهاصطلاح پیشرفته و متمدّن، احساس پوچی میکنند. این را امروز دانشمندان و متفکّران خود آنها هم دارند بیان میکنند؛ احساس پوچی میکنند، احساس بیفایدگی میکنند، روزبهروز خودکشیها زیادتر میشود. ایمان دینی به آنها احساس پناه میدهد، دل آنها را گرم میکند؛ خاصیّت احساس دینی این است. این هم در جمهوری اسلامی یک جاذبه است.
بنابراین علّت پدید آمدن این حملهی نظامی، تهاجم نظامی به کشور ما، به مرزهای ما که به دفاع مقدّس هشتساله انجامید، اینها است؛ مخالف بودند. جاذبههای جمهوری اسلامی اینها را میترسانْد، سخن نوِ جمهوری اسلامی اینها را برمیآشفت، این بود که این حمله را انجام دادند؛ هشت سال کشور را مشغول کردند. این، آن مطلب اوّل. البتّه این [مطلب،] جای حرف، زیاد دارد؛ جا دارد کسانی که اهل فکرند، اهل قلمند، در این زمینه بگویند، بنویسند، کار کنند، تبیین کنند.
و امّا مطلب دوّم: گزارش حادثهی جنگ. دو گزارش وجود دارد؛ دو جور گزارش از جنگ میشود داد: یک گزارش، که بنده از آن تعبیر میکنم به توصیف، «گزارش توصیفی»، یک جور گزارش است که گزارشِ شکلیِ جنگ است: جنگ چه جوری آغاز شد، چه جوری ادامه پیدا کرد، به کجا منتهی شد، وضعیّت دو طرف چگونه بود؛ این یک جور گزارش است؛ گزارش توصیفی. یک جور گزارش دیگری هست که آن به نظر من مهمتر است: گزارش تبیینی است؛ باطن جنگ را، باطن جبهه را، روح جبهه را برای ما روشن میکند و بیان میکند. جوانِ امروز احتیاج به اطّلاع در هر دو زمینه دارد که باید کار بشود. من همینطور اشاره میکنم و فقط سرفصلها را میگویم؛ باید روی اینها کار بشود، تلاش بشود؛ البتّه بحمدالله کارهای خوبی هم شده، باید ادامه پیدا کند.
امّا قضیّهی گزارش توصیفی جنگ این است: یک ارتش مهاجمی وجود داشت که به مرزهای ما هجوم آورد؛ یک طرف، طرف مهاجم بود با تجهیزات کامل، و برنامهی از پیش فراهمشده. آن که میخواهد حمله کند به مرزهای ما، از پیش مینشیند برنامهریزی میکند دیگر؛ برخلاف ما که مورد حمله قرار میگیریم، غافلگیر میشویم؛ هیچ برنامهای نداریم؛ آن هم اوّل انقلاب. او با برنامه وارد میدان میشود؛ تجهیزاتش کامل است، سازماندهیاش منظّم است، برنامهاش از پیش آمادهشده است، پشتیبانیهایش به طور مستمر وجود دارد، سازمان مهندسی قوی دارد، ارتباطات مستحکمی دارد، سلاحهای روز دارد؛ آن روز بهترین تانکها، بهترین هواپیماها را همین ارتش صدّام در اختیار داشتند. پول بیحساب، پول بیحساب! رقمهای میلیاردی در اختیارشان بود؛ همینهایی که میدانید و میشناسید، میدادند. آمریکا، شوروی، اروپا همراهی کامل میکردند، پشتیبانی میکردند، هر چه لازم داشت میدادند؛ سلاحهایی که فرسوده میشد عوض میکردند. دولت فرانسه بهترین هواپیماهای خودش را، جنگندههای خودش را در اختیار صدّام گذاشت. دولت آلمان موادّ شیمیایی مورد نیاز صدّام را در اختیارش گذاشت. دولت آمریکا به طور مستمر اطّلاعرسانیهای میدان جنگ را در اختیارش میگذاشت. دولتهای همسایه هم که پول و امکانات در اختیارش میگذاشتند. این حاشیهی خلیج فارس یک مسیری بود که به طور دائم کامیونها و تریلیهای حامل سلاح و تجهیزات و امکانات میرفتند عراق. یک طرف اینجوری بود؛ طرف مهاجم وضعش اینجوری بود. من در یک گزارشی خواندم که تعداد هواپیماهای جنگندهی صدّام بعد از جنگ بیشتر بود از تعداد هواپیماهایش در اوّل جنگ! با اینکه اینهمه هواپیمای او ساقط شده بود امّا تعداد هواپیمایش بعد از جنگ بیشتر بود؛ یعنی همینطور مرتّب و پشت سر هم به او کمک شده بود و داده بودند. این، طرف مهاجم.
طرف مورد تهاجم، یعنی ما، درست نقطهی مقابل؛ تجهیزاتمان ناقص، دستمان خالی، تجهیزاتمان بیجایگزین. اوّلِ جنگ تعدادی از تانکهای لشکر ۹۲ را که مقابل دشمن بود، آمدند غارت کردند بردند تصرّف کردند، هیچ چیز جایش نیامد. بنده رفتم اهواز، یک تیپّ لشکر ۹۲ حدود پانزده شانزده تانک داشت، [در حالی که از لحاظ] سازمانی باید بیش از پنجاه تانک داشته باشد! اینجوری بود، چیزی جایگزین نمیشد؛ هر چه از دست میدادیم رفته بود، تمام شده بود! سازمانهای رزمیمان دستخورده بود. سازمان ارتش از زیر بار جنگ آمده بود بیرون؛ خیلی از فرماندهان عالی ارتش تسلّط به داشتههای ارتش نداشتند. مرحوم شهید فلّاحی، مرحوم ظهیرنژاد ــ که اینها رؤسای ارتش بودند ــ از خیلی از چیزهایی که در ارتش بود اطّلاع نداشتند؛ علّتش هم این بود که اینها قبل از انقلاب منطقهی مدیریّتشان یک منطقهی خیلی محدودی بود؛ حالا شده بودند در رأس این ارتش. سپاه هنوز سازماندهی درستی نگرفته بود. اوّل جنگ سپاه سازمان تیپّی نداشت؛ گردانهای دویست سیصد نفره تشکیل میشد با یک شکل محدودی، با امکانات محدودی. اینها گاهی اوقات حتّی سلاح انفرادی هم نداشتند؛ دیده بودیم ما یک جاهایی که سلاح انفرادی هم به قدر کافی نداشتند! این طرفِ مورد تهاجم اینجوری بود.
خب، نتیجه باید چه میشد؟ طبق موازین عادّی و قواعد عادّیِ مادّی باید نتیجه این میشد که آن طرف مقابل، همانطور که پیشبینی کرده بود، ظرف یک هفته، حدّاکثر چند هفته، از خوزستان عبور میکرد و وارد قلب کشور میشد و میآمد طرف تهران؛ [امّا] اینجوری نشد. همین نیروی کمتوان، از بعد از حدود یک سال از شروع جنگ، فتوحات و درخششهای خودش را نشان داد؛ پیدرپی ضربات مهلک بر آن ارتش مجهّز و پولدار و برخوردار از همهی پشتیبانیها وارد کرد؛ آخرش هم بعد از هشت سال، آن ارتش را با سرافکندگی از مرزها بیرون کرد. این، توصیف جنگ در طول هشت سال؛ خلاصهاش این است. حالا [اینکه] عامل اصلی در این پیشرفت و در این پیروزی چه بود، اینها دیگر حرفهایی است که در اختیار شماها هست و میدانید؛ ایمان، مجاهدت و عواملی مانند اینها.
امّا آن گزارش بعدی که گزارش تبیینی است، به نظر من مهمتر است. در گزارش تبیینی، ما میگوییم این جنگ فقط برای دفاع از خاک وطن نبود. البتّه دفاع از وطن یک ارزش است ــ در این تردیدی نیست ــ امّا مسئلهی این جنگ از این حرفها بالاتر بود؛ دفاع از اسلام بود، عمل کردن به دستور قرآن بود. این جنگ در مسیری قرار داشت که به آن مسیر، در تعبیرات دینی و ادبیّات دینی، گفته میشود «جهاد فی سبیل الله»؛ دفاع مقدّس، جهاد فیسبیلالله بود. دفاع مقدّس، انقلاب را زنده نگه داشت، اسلام را زنده نگه داشت، ملّت ایران را عزیز کرد، روح معنوی را در کشور ترویج کرد، جوهر واقعی انسانی و ایمانی را در جوانها زنده کرد؛ جوانهایی که رفتند در میدان جنگ، از یک آدم معمولی تبدیل شدند به یک ولیّ الهی؛ مردانی که با یک نگاه ساده و معمولی به مسائل دینی وارد میدان جنگ شدند، مثل یک عارف الهی و معنوی از میدان جنگ بیرون آمدند. امام بزرگوار ما یک عارف بزرگ بود، یک انسان والا بود؛ ایشان خطاب به خیلی از بزرگان، به طور عام، گفت هفتاد سال عبادت کردید، خدا قبول کند از شما، بروید یک مقدار هم وصیّتنامهی شهدا را بخوانید! یعنی این جوانی که وارد جبهه شده و مدّتی در جبهه جهاد کرده و جان خودش را کف دستش گرفته و برای خدا حرکت کرده، راه هفتادسالهی آن مرد عارف عالِم ملّا را در مدّت کوتاهی طی کرده؛ مضمون حرف امام این است.
این، باطن دوران جنگ ما است. هدف، اسلام بود؛ لذا سرتاسر جبهه عبادتگاه بود. همهجور آدمی هم در این حرفِ کلّیِ «عبادتگاه کردن میدان جنگ» شرکت داشتند. نصفهشب رفته بودیم از منطقه بازدید میکردیم، من دیدم یک افسر ارتشی یا درجهدار ارتش، کنار تانک ایستاده بود و نماز شب میخواند! از نماز شب یک ارتشی مثلاً در کنار گردان تانکش، تا مجلس توسّل پُرروح پُرشور بچّههای سپاه و بسیج در قرارگاههایشان، آنجاهایی که حضور داشتند، تا التماس یک افسر ارتشی برای رفتن در گروههای جهادی شبانهی شهید چمران. همان روزهای اوّل [جنگ]، ما تازه رفته بودیم اهواز، یک شب یک افسری آمد پیش من ــ سرهنگدوّم بود یا سرگرد بود؛ یادم نیست ــ گفت من یک درخواستی دارم؛ من اوّل خیال کردم ایشان میخواهد درخواست کند که مثلاً در شهرم گرفتاری دارم، به من مرخصی نمیدهند؛ اوّل اینجوری خیال کردم؛ بعد، به من گفت درخواست من این است شبها که شهید چمران با یک گروهی میروند شکار تانک ــ به تعبیر خودشان ــ اجازه بدهند من هم جزو این گروه بروم؛ یعنی یک مرد مثلاً حدود چهلوچندساله، پنجاهساله التماس میکند که اجازه بدهید که با این جوانها، دُوروبَر چمران شبانه بروند با آرپیجی مثلاً فرض کنید تانک بزنند؛ این را بگذارید در کنار آن نوجوانی که سنّش را در شناسنامه زیاد میکند، برای اینکه بتواند برود جبهه؛ یا گریه میکند، التماس میکند به پدرش یا مادرش که اجازه بدهند، امضا بدهند که او برود جبهه؛ اینها را ما داشتیم. نمازهای با خشوع، گریههای نیمهشب، خدمات بیریا؛ یا فرماندهی که نصفهشب بلند میشود میآید کفش رزمندههای خودش را واکس میزند، لباسهایشان را میشوید؛ در هیچ ارتشی در دنیا، در هیچ میدان جنگی این چیزها وجود ندارد؛ این مخصوص جمهوری اسلامی است. در لحظات آخر زندگی، آب را نمیخورد برای اینکه رفیق تشنهاش با تشنگی شهید نشود؛ آب را به او حواله میدهد و خودش تشنه شهید میشود. اینهایی که در تاریخ خواندیم، در این جنگ از نزدیک یا دیدیم یا از کسانی که دیده بودند شنیدیم.
در زیر گلولهباران دشمن، جوانی [که بعد] شهید [شد] وصیّتنامه مینویسد، در وصیّتنامه دربارهی حجاب سفارش میکند؛ یعنی معنویّت و تشرّع و دلبستگی به حکم اسلامی و ایمان اسلامی در این حد است. به نظر من، این گزارش از جنگ، این نگاه به جنگ مهمتر از آن گزارش توصیفی است. اینجا است که خدای متعال قدرت خودش را در پیروزی بندگان صالح خودش نشان میدهد؛ اینجا است که معلوم میشود که ارادهی الهی برای بندگان صالح «اِنَّ الاَرضَ لِلّهِ یورِثُها مَن یَشاءُ مِن عِبادِه»(۳) است؛ بندگان صالح خدا مورد حمایت الهی قرار میگیرند. سختی میکشند ــ در دفاع هشتساله ملّت ایران خیلی سختی کشیدند؛ جوانها، خانوادهها، پدرها، مادرها، همسرها سختی کشیدند ــ امّا خدای متعال به دنبال این سختیها عزّت داد، پیروزی داد، نصرت داد.
خب این دو نوع گزارش هر دو باید ثبت بشود، ضبط بشود. یک عدّهای اینها را میدانند، دیدهاند، خبر دارند، بیان کنند؛ یک عدّهای هم اینها را تبدیل کنند به محصولات جذّاب که البتّه مقداری این کارها انجام گرفته. من سال گذشته گفتم آن مقداری که انجام گرفته باید صد برابر بشود؛(۴) واقعش هم همین است؛ ما در این زمینهها کمکار هستیم. در همان دوران انقلاب، در همان دوران جنگ اگر ما امکانات تبلیغی داشتیم، پیشرفتهای کشور خیلی بیشتر از این چیزی که انجام گرفت، انجام میگرفت. ما امکانات تبلیغی محدودی داشتیم؛ بعکس، دشمن امکانات تبلیغی نامحدودی داشت؛ امروز هم تقریباً همینجور است. امروز هم ما هر چه میتوانیم بایستی امکانات را بیشتر کنیم. خب این مربوط به دفاع مقدّس.
امروز یک واقعهی مشابهی در لبنان و فلسطین در حال انجام است. این حوادث لبنان و فلسطین هم مثل حوادث جنگ تحمیلی و دفاع مقدّس ما است؛ این هم جهاد فیسبیلالله است. یک کشور اسلامی، یعنی فلسطین، به وسیلهی خبیثترین کفّار عالم غصب شده؛ حکم قطعی شرعی این است که بر همه واجب است تلاش کنند، کمک کنند و فلسطین را به مسلمانها، به صاحبان اصلیاش برگردانند؛ مسجدالاقصیٰ را برگردانند. اینجا یک حرکت الهی دارد انجام میگیرد؛ مردم فلسطین و غزّه که دارند به معنای واقعی کلمه مجاهدت میکنند، در واقع دارند جهاد فیسبیلالله میکنند. آن کسانی که به اینها کمک میکنند، کمک به جهاد فیسبیلالله میکنند؛ حزبالله لبنان که به خاطر غزّه سینهی خودش را سپر میکند و در معرض این حوادث تلخ قرار میگیرد، دارد جهاد فیسبیلالله میکند.
در این نبرد هم دشمن کافر و خبیث از بیشترین تجهیزات برخوردار است؛ آمریکا پشت سرش است. آمریکاییها میگویند ما دخالتی نداریم، خبر نداریم؛ خلاف واقع میگویند؛ هم خبر دارند، هم دخالت دارند، هم به پیروزی رژیم صهیونیستی احتیاج دارند. همین دولت کنونی آمریکا، برای انتخاباتی که در پیش دارند، احتیاج دارد که نشان بدهد که از رژیم صهیونیستی حمایت کرده و آن را پیروز کرده. البتّه به آراء مسلمانهای آمریکا هم احتیاج دارند، لذا تظاهر میکنند که دخالتی ندارند؛ [امّا] دخالت دارند. پس دشمن از پول، از سلاح، از امکانات، از تبلیغات جهانی برخوردار است؛ طرف مقابل، مؤمنین، مجاهدین فیسبیلالله، عُشری از اعشار(۵) آن امکانات را هم ندارند امّا در عین حال، آن کسی که پیروز است، طرفِ مجاهدِ فیسبیلالله است؛ مقاومت فلسطین پیروز است، حزبالله پیروز است. تا امروز هم این پیروزی مال طرف حزبالله و نیروهای مقاومت بوده؛ دلیلش، کشتار مردم است. اگر رژیم صهیونی خبیث توانسته بود نیروهای مبارز را، چه در غزّه، چه در کرانهی باختری، چه در لبنان، شکست بدهد، احتیاج نداشت صورت خودش را در دنیا اینجور سیاه و کریه نشان بدهد و این جنایات را علیه خانه و مدرسه و بیمارستان و فرزند و کودک و زن انجام بدهد. نتوانسته؛ چون نتوانسته بر نیروی مقاومت پیروز بشود، ناچار است، ناگزیر است که تظاهر به غلبه بکند با زدن زنها و کودکان و مردم بیدفاع و ماشین در جادّه و مدرسه و بیمارستان؛ پس تا الان هم او شکست خورده.
بله، ضربه وارد میکنند؛ کسانی از عناصر مؤثّر و ارزندهی حزبالله را به شهادت رساندند که بلاشک، این خسارت بود برای حزبالله، امّا این خسارتی نبود که حزبالله را از پا بیندازد؛ استحکام سازمانی و انسانی حزبالله بسیار بیشتر از این حرفها است؛ آنها، اقتدارشان، تواناییشان، استحکامشان خیلی بیشتر از این حرفها است که با این شهادتها ضربهی اساسی بخورند. بله، البتّه از دست دادن یک نفر، بخصوص اگر فرمانده باشد و سابقهی جهاد فیسبیلالله داشته باشد، خسارت است؛ در این شکّی نیست. بنابراین، هم تا امروز اینها پیروز شدهاند، هم به توفیق الهی، به حول و قوّهی الهی، پیروزی نهایی در این نبرد متعلّق به جبههی مقاومت و جبههی حزبالله خواهد بود.
آخرین عرض من در این صحبت امروز، این است که میگویم رزمندگان ما، مجاهدان ما، برای اینکه پرچم دشمن در مرزهای ما برافراشته نشود، جان خودشان را قربان کردند، فداکاری کردند؛ جوانان مبارز و مجاهد، خانوادههای خودشان را داغدار کردند برای اینکه پرچم دشمن در مرزهای این کشور بالا نرود؛ نمیشود ملّت ایران قبول کند که همان پرچمها به وسیلهی افراد نفوذی، به وسیلهی انسانهای فریبخورده، در داخل کشور برافراشته بشود! این پرچم، پرچم نفوذ فرهنگی و سبک زندگی دشمن و وسوسههای خصمانهی دشمن، نباید در داخل کشور، در دستگاههای مختلف ما برافراشته بشود! باید مراقبت کرد؛ همه موظّفند. در وزارت آموزشوپرورش باید مراقبت کرد، در صداوسیما باید مراقبت کرد، در مطبوعات باید مراقبت کرد، در وزارت علوم و وزارت بهداشت ــ که محلّ تربیت جوانها است ــ باید مراقبت کرد. آنجا دشمن به وسیلهی رزمندگان ما شکست خورد، نباید گذاشت آن دشمن شکستخورده، در داخل کشور، با انحاء حیلهها و ترفندها کار خودش را دنبال کند و انجام بدهد.
امیدواریم خدای متعال همهی مسئولین ما، همهی مردان و زنان ما، همهی فعّالان بخشهای مختلف ما را با هشیاری کامل در مقابل توطئهی دشمن نگه دارد.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته