emamian

emamian

داستانی از حضرت أمیرالمؤمنین علی علیه السلام در کتاب «قضاوت های أمیرالمؤمنین (ع)» پیرامون دلیل حرام بودن شراب آمده است که تقدیم می شود:

 

مرد عربی از حضرت علی (ع) پرسید:

اگر من آب بنوشم حرام است؟

فرمودند: نه

 

گفت: اگر خرما بخورم حرام است؟

فرمودند: نه

 

گفت: پس چطور اگه ایندو را با هم مخلوط کنم و مدتی در آفتاب بگذارم تا شراب شود، خوردنش حرام است؟

 

امیرالمومنین (ع) فرمودند:

اگر آب به روی سرت بپاشم دردی احساس میکنی؟ گفت: نه

 

فرمودند: اگر مشتی خاک بپاشم چطور؟

گفت: نه

 

فرمودند: اگر ایندو را با هم مخلوط کنم و مدتی در آفتاب بگذارم آنگاه به سرت بزنم چطور؟

گفت: فرق سرم شکافته می‌شود.

 

حضرت فرمودند: حکایت آن (شراب) نیز اینگونه است.

دهم ربیع‌الاول ۲۵ عام‌الفیل، سالروز ازدواج حضرت محمدرسول‌الله(ص) و حضرت ام‌المؤمنین خدیجه‌ی کبری(س) است که به گفتاری از رهبر معظم انقلاب خواهیم پرداخت:

 

«او [پیامبر] درست کردار بود. در دوران جاهلیت - همان‌طور که گفتیم - تجارت می‌کرد؛ به شام و یمن می‌رفت؛ در کاروان‌های تجارتی سهیم می‌شد و شرکایی داشت.

یکی از شرکای دوران جاهلیتِ او بعدها می‌گفت که او بهترین شریکان بود؛ نه لجاجت می‌کرد، نه جدال می‌کرد، نه بار خود را بر دوش شریک می‌گذاشت، نه با مشتری بدرفتاری می‌کرد، نه به او زیادی می‌فروخت، نه به او دروغ می‌گفت؛ درست کردار بود.

همین درست کرداری حضرت بود که جناب خدیجه را شیفته او کرد.

خود خدیجه هم بانوی اوّل مکه و از لحاظ حسب و نسب و ثروت، شخصیت برجسته‌ای بود.»

 

بیانات در خطبه‌های نمازجمعه تهران، ۱۳۷۹/۰۲/۲۳

سؤال: آیا خداوند به عبادت و نماز ما نیاز دارد؟

 

پاسخ: خیر، فرمان عبادت، نشانه‌ی نیاز خداوند به ما نیست.

 

در آیه ۸ سوره ابراهیم قرآن میفرماید: «إِن تَکْفُرُوا أَنتُمْ وَ مَن فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمِیدٌ» اگر شما و همه مردم زمین کافر شوید، همانا خداوند بی نیاز و ستوده است.

 

و همچنین در آیه ۶ سوره تغابن میفرماید: «فَکَفَرُوا وَ تَوَلَّوا وَّاسْتَغْنَی الله» پس کافر شدند و روی برگرداندند و خداوند (از ایمان و طاعتشان) بی نیاز است.

 

خداوند نه تنها به ما، بلکه به هیچ چیزی نیاز ندارد، چنانکه در آیه ٩٧ سوره آل عمران می‌فرماید: «فَانّ‌ اللهَ غَنیّ عَن العالمین».

 

آری، اگر همه مردم رو به خورشید خانه بسازند چیزی به خورشید اضافه نمی‌شود و اگر همه مردم پشت به خورشید خانه بسازند، چیزی از خورشید کم نمی‌شود.

 

خورشید نیازی به مردم ندارد که رو به او کنند، این مردم هستند که برای دریافت نور و گرما باید خانه‌های خود را رو به خورشید بسازند.

 

این تمثیل در مورد آیه ١٤ سوره لقمان نیز بکار رفته که خداوند، نیازی به تشکر ما ندارد و قرآن، بارها به این حقیقت اشاره نموده و فرموده است: هرکس شکرگزاری کند، به سود خود شکرگزاری کرده است.

 

استاد قرائتی، تمثیلات تفسیر نور، صفحه ۱۱۰

دوشنبه, 26 شهریور 1403 20:47

خواص باورنکردنی کشمش!

کشمش یک محصول فرآوری شده از انگور است که از خواص غذایی فراوانی برخوردار است. انگورها با تکثیر حرارتی خشک شده و به شکل محصول نهایی یعنی کشمش می‌آیند. این محصول باعث شده تا وزن انگورها چند برابر شود و از حفظ خواص آنها جلوگیری می‌شود.

کشمش حاوی مقدار زیادی ویتامین‌ها، مواد معدنی، فیبر و آنتی‌اکسیدان‌ها است که به افزایش سلامت قلب، کاهش التهابات، بهبود گوارش و تقویت سیستم ایمنی کمک می‌کند. همچنین به عنوان یک منبع انرژی قابل توجه برای بدن انسان به شمار می‌رود.

خواص کشمش شامل افزایش انرژی، پایین آوردن کلسترول، کنترل میزان قند خون، و کمک به سلامتی پوست و موها می‌شود. به علاوه، با توجه به میزان قند طبیعی موجود در آن، می‌تواند به عنوان یک منبع انرژی طبیعی و مفید برای بدن استفاده شود.

 

غنی از آنتی اکسیدان

کشمش به طور طبیعی سرشار از آنتی اکسیدان است و خیساندن آن احتمال دارد به آزادسازی بیشتر این ترکیبات کمک کند. آنتی اکسیدان‌ها به خنثی کردن رادیکال‌های آزاد در بدن کمک می‌کنند، که می‌تواند به سلامت کلی کمک کند.

مدیریت فشار خون

کشمش مملو از پتاسیم است که به طور طبیعی می‌تواند به شما کمک کند تا میزان نمک موجود در بدن خود را متعادل کرده و فشار خون را تنظیم کنید. جدای از آن، آنتی اکسیدان‌ها و محتوای فیبر غذایی موجود در کشمش، سفتی رگ‌های خونی را کاهش می‌دهند و به کاهش سطح فشار خون کمک می‌کنند.

بهبود دهنده هضم

کشمش خیس شده منبع عالی از فیبر غذایی طبیعی است که به عنوان یک ملین طبیعی در نظر گرفته می‌شود و به حرکت بهتر روده کمک کرده و یبوست را برطرف می‌کند و سلامت روده را بهبود می‌بخشد.

کمک به درمان کم خونی

کشمش به طور طبیعی غنی از آهن است، اما همچنین حاوی ترکیباتی است که می تواند جذب آهن را مهار کند. خیساندن کشمش ممکن است به کاهش سطح این ترکیبات کمک کند و به طور بالقوه جذب آهن و سایر مواد مغذی ضروری را بهبود بخشد و در درمان کم خونی موءثر باشد. علاوه بر این، خیساندن کشمش می‌تواند به تصفیه خون کمک کند.

خوردن میوه‌های تازه، سبزیجات و غلات کامل حتی در افرادی که استعداد ژنتیکی دیابت یا عوامل خطرزا مانند چاقی، سن بالا یا کمبود فعالیت بدنی دارند، می‌تواند خطر ابتلا به دیابت را کاهش دهد.

 یک مطالعه جدید نشان می‌دهد که داشتن رژیم غذایی گیاهی سالم می‌تواند خطر ابتلا به دیابت نوع ۲ را تا ۲۴ درصد کاهش دهد.

برای اولین بار، محققان روند بهبود‌های خاصی را در سلامت شناسایی کردند که با داشتن یک رژیم غذایی گیاهی به دست می‌آید و از فرد در برابر چاقی محافظت می‌کند. این موارد شامل بهبود پردازش قند خون و همچنین عملکرد بهتر کبد و کلیه است. به گفته محققان، این به آن معناست که اثرات محافظتی ناشی از یک رژیم غذایی گیاهی بسیار فراتر از کاهش وزن و کاهش چربی است.

بنابر اعلام دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت، با این حال، محققان تاکید کردند که رژیم غذایی گیاهی ناسالم نیز می‌تواند وجود داشته باشد. در واقع افرادی که علی‌رغم رژیم غذایی گیاهی اقدام به مصرف بالای شیرینی، غلات تصفیه شده و نوشیدنی‌های شیرین می‌کنند با افزایش خطر ابتلا به دیابت نوع۲ روبه‌رو می‌شوند.

براساس این مطالعه که طی ۱۲ سال بر روی بیش از ۱۱۳ هزار شرکت‌کننده انجام شده است، محققان بریتانیایی دریافتند که مقادیر طبیعی کلسترول، قند خون، التهاب و انسولین با خطر کم دیابت مرتبط است. آن‌ها همچنین دریافتند که عملکرد خوب کبد و کلیه در پیشگیری از دیابت مهم است.

نقاط مختلف یمن امروز یکشنبه شاهد برگزاری راهپیمایی میلیونی مردم این کشور به مناسبت سالروز میلاد پیامبر گرامی اسلام (ص) بود.

 

در این مراسم میلیونی، مردم یمن با مردم مظلوم فلسطین ابراز همبستگی و برحمایت و یاری فلسطینیان به ویژه ساکنان نوار غزه تاکید کردند.

 

در «صنعا» پایتخت یمن، میدان «السبعین» و خیابان‌ها و راه‌های منتهی به این میدان مملو از عاشقان رسول خدا (ص) شد و هیئت‌هایی از برخی کشورهای عربی و اسلامی نیز در این مراسم شرکت کردند.

 

علاوه بر این ، آیین های مشابهی در دیگر مناطق یمن از جمله «الحدیده»، «صعده»، «إب»، «الجوف»، «مأرب»، «الضالع»، «ریمه»، «عمران» و «البیضاء» برگزار شد.

 

همچنین در مراسم بزرگ گرامیداشت سالروز میلاد مبارک رسول اکرم (ص) در یمن، «عبدالملک بدرالدین الحوثی» رهبر جنبش انصارالله یمن به سخنرانی پرداخت.

 

عبدالملک بدرالدین الحوثی با اشاره به عملیات منحصر به فرد امروز نیروهای مسلح یمن علیه رژیم صهیونیستی گفت: این عملیات با موشکی انجام شد که از فناوری بالایی برخوردار است. این موشک موفق شد از سامانه‌های دشمن گذر کند و مسافتی را که ۲۰۴۰ کیلومتر برآورد می‌شود طی کند. این عملیات در راستای مرحله پنجم تشدید اقدامات صورت گرفت.

 

وی افزود: عملیات ما تا زمانی که جنگ و محاصره علیه غزه ادامه داشته باشد، تداوم خواهد داشت. موضع ما تا پاکسازی فلسطین از لوث چنگال اشغالگران ثابت خواهد بود.

 

الحوثی گفت: ما به هماهنگی با محور جهاد و مقاومت ادامه خواهیم داد و به اذن خداوند متعال رخدادهای بزرگ‌تری در آینده اتفاق خواهد افتاد.

 

وی ادامه داد: نیروهای ما به عملیات خود در دریاها علیه کشتی‌های مرتبط با دشمن اسرائیلی، آمریکایی و انگلیسی ادامه می‌دهند. این عملیات موفق و کاملاً مؤثر بوده است.

در ادیان یهود، مسیحیت، زرتشت و اسلام از انتظار موعودی نجات دهنده سخن به میان است که او خواهد آمد و همه جهان را اصلاح خواهد نمود، یهودیان و مسیحیان چشم به راه رجعت حضرت مسیح (ع) دوخته‌اند. این سخن برگزیده از کتاب «اشعیاء» باب شصت و یکم است.

در دین یهود، مسیح و زرتشت قبل از ظهور نجات دهنده نیروهای بدی ظاهر می‌شوند، نزد یهود هجوم یأجوج و مأجوج، نزد مسیحیان اژدها یا جانور «یوحنایی» و پیامبر کذاب، نزد زرتشتیان «مار ضحاک» که همان «دجال» مسلمانان است.

امامت اصل بنیادین و محوری تشیع است. اگر امامت را از اندیشه شیعی جدا کنیم چیزی از آن نمی‌ماند و این افتقار شدید اندیشه شیعی به حجت به‌واقع خبر از این می‌دهد که شاهرگ حیات فکری و معرفتی شیعی به حجت الهی و به تعبیری به وحی الهی است و نمایی دیگر از حاکمیت روح توحید و این اندیشه است، نه آنکه این نیاز نشانه ضعف اندیشه شیعی شمرده شود. بلکه نشانه حاکمیت روح بندگی در این زندگی است که انسان جدای از خدا هیچ است.

با عنایت به این مطلب بالطبع اصل اضطرار به حجت در هندسه‌ی معرفتی شیعه جایگاه متمایزی می‌یابد ناشناخته بودن قدر و منزلت حجت‌های الهی و از سوی دیگر نبود فهم عمیق از نیازهای خود سبب بی‌توجهی و کوتاهی نسبت‌به حجت‌های الهی شده به‌گونه‌ای که بسیاری از حجت‌های الهی در طول تاریخ را به زندگی مخفیانه و غیبت کشانده، این ناسپاسی نشانه ناسپاسی نسبت‌به کسانی که وابستگی تمام به آن‌ها داشتند کار را به‌جایی رسانده که یازده امام شیعه را به شهادت رسیدند.

یکی از علل مهم غیبت، بی‌توجهی مردم نسبت‌به امام عصر بوده و عمده این غفلت سترگ ناشی از نبود فهم اضطرار به حجت الهی است. مردمی که معرفتشان به حجت الهی معرفت سطحی است و حجت الهی را انسانی چون خود می‌دانند و از سوی دیگر نیازهایشان را منحصر در خوراک و پوشاک و مسکن می‌بینند چگونه مضطر حجت الهی باشد. از چنین مردمی نمی‌تواند توقع پایمردی بر مسیر ولایت داشت، این ناسپاسی سزایی جز دور نگاه‌داشتن معصوم از آنان ندارد. تا این اضطرار درک نشود و حجت نجات‌دهنده انحصاری تلقی نشود، مورد آرزو نخواهد بود و برای تحقق زودتر فرج اقدامی صورت نخواهد گرفت و دستانی رو به آسمان بلند نخواهد شد، تا ظهورش را نه از روی سیری که از روی عطش التماس کنند.

در زیارت جامعه کبیره می‌خوانیم «قادة الأمم»، قیادت آن است که انسان جلو برود و مرکب را پشت سر خویش بکشد، بر خلاف سوّق که انسان مرکب را جلو بیندازد و آن را از پشت براند. هر دو، نوعی راهبری است. اما شیوه‌ی راهبری حجت‌های الهی از نوع قیادت است.

دوران امامت حضرت امام حسن عسکری (ع) از سال 254 تا 260 هجری قمری به طول انجامید. در این دوره، جامعه اسلامی با تنوع گسترده‌ای از فرقه‌ها و جریان‌های فکری مواجه بود. این دوران به‌ویژه از نظر سیاسی و فکری، زمانه‌ای پرتنش بود که در آن چندین فرقه و مکتب فکری در عرصه حضور داشتند. در میان این فرقه‌ها، گروه‌های غالی یا اهل غلوّ به‌طور خاص، تفاوت‌های بارزی از خود نشان دادند و این موضوع باعث شد که امام حسن عسکری علیه‌السلام به مقابله عملی و نظری با آن‌ها بپردازد. پیش از پرداختن به این موضوع، ابتدا به بررسی مهم‌ترین جریان‌های فکری عصر آن امام بزرگوار خواهیم پرداخت و سپس به‌طور خاص به مسئله غلات خواهیم پرداخت.

1. اسماعیلیه
فرقه‌ای که معتقد به امامت اسماعیل بن جعفر، فرزند امام جعفر صادق علیه‌السلام بودند. این گروه به جای پیروی از امام موسی کاظم (برادر اسماعیل)، فرزند اسماعیل را به عنوان امام بعدی می‌شناختند و در زمان امام حسن عسکری نیز فعال بودند. اسماعیلیان در این دوران یکی از شاخه‌های اصلی تشیع بودند که رهبری آنها توسط خلفای فاطمیان در شمال آفریقا و به‌ویژه در مصر به رسمیت شناخته می‌شد.

2. واقفه
این فرقه بعد از شهادت امام کاظم علیه‌السلام شکل گرفت و معتقد بودند که امام کاظم آخرین امام است و امامت به پایان رسیده است. واقفه به این باور داشتند که امام کاظم در حالت غیبت است و بازخواهد گشت. این فرقه در زمان امام حسن عسکری همچنان فعال بود، هرچند به تدریج از نفوذ و قدرت آن کاسته می‌شد.

3. معتزله
یکی از جریان‌های فکری برجسته در میان اهل سنت که تأکید زیادی بر عقل و تفکر عقلی داشتند. معتزله بر اساس اصولی چون عدل و توحید شکل گرفتند و در مباحث کلامی و فلسفی نقش مهمی داشتند. معتزله در این دوره به شدت در مسائل کلامی و فلسفی فعال بودند و برخی از اندیشه‌های آنها در جامعه اسلامی، به‌ویژه در بغداد و بصره، مورد بحث و جدل قرار داشت.

4. اشاعره
فرقه‌ای کلامی که توسط ابو الحسن اشعری بنیان‌گذاری شد و بر مبنای تعالیم اهل سنت، به ویژه در تقابل با معتزله، از روش‌های متفاوتی در مباحث کلامی استفاده می‌کرد. آنان در برخی از مسائل دینی به جبرگرایی متمایل بودند و از نقش عقل در دین کاستند. در زمان امام حسن عسکری، اشاعره به عنوان یک مکتب فکری مهم در حال شکل‌گیری بودند و به تدریج جایگاه ویژه‌ای در جامعه اهل سنت پیدا کردند.

5. زیدیه
یکی از فرقه‌های شیعه که به امامت زید بن علی، فرزند امام زین‌العابدین علیه‌السلام معتقد بودند. زیدیه بر خلاف شیعیان اثناعشری به این باور بودند که هر کسی از اهل بیت که قیام به شمشیر کند، حق امامت دارد. زیدیه در یمن و برخی دیگر از مناطق همچنان فعال و به عنوان یکی از شاخه‌های اصلی شیعه مطرح بودند.

6. غلات
اما غلات، گروه‌هایی از شیعیان بودند که در برخی از عقاید خود به افراط رسیدند طوری که ائمه را به مقام اولوهیت می‌رساندند. این گروه‌ها به دلیل افراط در اعتقادات خود، توسط امامان شیعه رد و طرد می‌شدند. آنها در زمان امام حسن عسکری نیز وجود داشتند و امامان شیعه همواره با افراط‌گرایی این گروه‌ها مبارزه می‌کردند. از جمله افراد مشهور غالی در زمان امام حسن عسکری علیه‌السلام احمد بن هلال کرخی و علی بن حسکه بودند. احمد بن هلال ابتدا از یاران امام هادی علیه‌السلام بود، اما بعدها به غلو و افراط گرایش پیدا کرد. امام حسن عسکری او را طرد کرد و به شیعیان دستور داد که از او دوری کنند. احمد بن هلال به عنوان یک غالی به برخی از عقاید انحرافی در مورد امامان دامن می‌زد. علی بن حسکه خود را باب و نائب و فرستاده امام هادی علیه‌السلام معرفی می‌کرد و معتقد به الوهیت آن حضرت بود. همچنین حسن بن محمد بابای قمی با نمیری فعالیت‌های خود را انجام می‌داد. به همین دلیل امام هادی امام حسن عسکری علیهما السلام، نمیری و حسن بن محمد بن بابای قمی را لعنت کردند و به افشای سود جوئی ایشان از نام و مقام اهل بیت علیهم السلام پرداختند.

برخورد امام حسن عسکری با غلات

امام حسن عسکری علیه‌السلام با غلات به شدت مخالفت می‌کرد و رفتار و تعامل ایشان با این گروه، به‌طور مستقیم بر جلوگیری از انحراف عقیدتی و دینی متمرکز بود. امام به پیروان خود دستور داد تا از این جریان‌های منحرف فاصله بگیرند. مضاف بر اینکه ائمه علیهم‌السلام در سخنان و احادیث خود به صراحت به پیروان شیعه هشدار می‌دادند که امامان را از مقام انسانی و حجت‌های الهی فراتر نبینند و آنها را به‌عنوان موجودات فراطبیعی تصور نکنند. در صورت کلی، برخوردهای امام در چند موضوع شاخه‌بندی می‌شود که عبارتند از:

1.مبارزه با تفکرات افراطی غلات
رد غلو: امام حسن عسکری علیه‌السلام مانند امامان پیش از خود، با شدت تمام هرگونه غلو و افراط در مورد مقام و شأن امامان را رد می‌کرد. بنابراین غلوّ حتی ریشه در تاریخ صدر اسلام هم داشت و از آن زمان این عقیده بین مسلمانان رایج بود.
1. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در روایتی فرمود «رَجُلَانِ مِنْ أُمَّتِی لَا تَنَالُهُمَا شَفَاعَتِی إِمَامٌ ظَلُومٌ غَشُومٌ وَ غَالٍ فِی الدِّینِ مَارِقٌ مِنْه‌ُُ؛ یعنی دو گروه از امّت من به شفاعت من نمی‌رسند: پیشوای ستمگر و ظالم و آنکه در دین غلوّ کند و از چارچوب اصولش خارج شود».

2. امیرالمؤمنین علیه‌السلام نیر در روایتی فرمود «اللَّهُمَّ إِنِّی بَرِیءٌ مِنَ الْغُلَاهًِْ کَبَرَاءَهًِْ عِیسَی‌ابْنِ‌مَرْیَمَ مِنَ النَّصَارَی اللَّهُمَّ اخْذُلْهُمْ أَبَداً وَ لَا تَنْصُرْ مِنْهُمْ أَحَداً؛ یعنی خداوندا، من از کسانی که غلو می‌کنند بیزارم، همان طور که عیسی‌بن‌مریم بیزار بود. خدایا آن‌ها را تا ابد خوار کن و هیچ کدامشان را یاری نکن.

3. امام صادق علیه‌السلام در روایتی فرمود  "لَعَنَ اَللَّهُ مَنْ قَالَ فِینَا مَا لاَ نَقُولُهُ فِی أَنْفُسِنَا وَ لَعَنَ اَللَّهُ مَنْ أَزَالَنَا عَنِ اَلْعُبُودِیَّةِ لِلَّهِ اَلَّذِی خَلَقَنَا"؛ یعنی خداوند لعنت کند کسی را که در مورد ما چیزی بگوید که ما درباره خودمان نمی‌گوییم و خدا لعنت کند کسی را که ما را از عبودیت و بندگی به خداوندی که ما را آفریده است، جدا کند.

2. موضع‌گیری سیاسی و اجتماعی در برابر غلات
امام حسن عسکری به دنبال آن بود که تفکرات غالیان را از میان شیعیان دور نگه دارد و تلاش‌های بسیاری برای آموزش پیروان خود انجام داد. از آنجا که عباسیان به شدت شیعیان را تحت نظر داشتند، امام از گسترش عقاید غالیانه که می‌توانست بهانه‌ای برای سرکوب بیشتر شیعیان باشد، جلوگیری می‌کرد. این تلاش‌ها برای حفظ اصالت اعتقادات شیعه و جلوگیری از انحرافات در مسیر فکری و عقیدتی پیروان بود.

از جمله رویدادهایی که سبب واکنش امام شد، ماجرایی مربوط به علی بن حسکه است.  یکی از اصحاب امام به ایشان نامه‌ای می‌نویسد و گزارش می‌دهد که فردی به نام علی بن حسکه ادعا می‌کند که از اولیای امام است و به مردم می‌گوید که امام حسن عسکری قدیمی و اول است و او (علی بن حسکه) باب و نبی ایشان است. این فرد ادعا می‌کند که امام او را مأمور کرده تا مردم را به این باورها دعوت کند و همچنین می‌گوید که نماز، زکات، حج و روزه در واقع همان معرفت امام است و کسی که به این معرفت دست یابد، از انجام این عبادات معاف است. بسیاری از مردم نیز به سمت او تمایل پیدا کرده‌اند. صاحب نامه از امام حسن عسکری درخواست می‌کند تا پاسخی برای جلوگیری از این انحرافات و نجات مردم از هلاکت ارائه دهد.

امام حسن عسکری (علیه‌السلام) در پاسخ نوشتند: علی بن حسکه دروغ می‌گوید، لعنت خدا بر او باد. کافی است بدانی که من او را نمی‌شناسم و او از موالیان من نیست. خدا او را لعنت کند. به خدا سوگند، خداوند محمد و پیامبران پیش از او را جز با دعوت به دین حنیف (اسلام) و برپا داشتن نماز، زکات، روزه، حج و ولایت نفرستاده است. و پیامبر تنها به توحید و یکتاپرستی خداوند دعوت می‌کرد. همچنین ما اوصیا از نسل او (پیامبر) هستیم؛ ما بندگان خدا هستیم و هرگز شریکی برای او قائل نیستیم. اگر از او اطاعت کنیم، خدا ما را مورد رحمت قرار می‌دهد و اگر نافرمانی کنیم، ما را عذاب خواهد داد. ما هیچ حجتی بر خداوند نداریم، بلکه حجت خدا بر ما و همه‌ی مخلوقاتش است. من از کسانی که چنین سخنانی می‌گویند بیزاری می‌جویم و از این اعتقاد نزد خداوند تبرّی می‌کنم. از این افراد دوری کنید، خداوند آنها را لعنت کند و راه را بر آنان تنگ کنید. اگر یکی از آنها را به تنهایی یافتید، سر او را با سنگ خرد کنید؛ فَاهْجُرُوهُمْ لَعَنَهُمُ اَللَّهُ وَ أَلْجِئُوهُمْ إِلَى ضِیقِ اَلطَّرِیقِ. فَإِنْ وَجَدْتَ مِنْ أَحَدٍ مِنْهُمْ خَلْوَةً فَاشْدَخْ رَأْسَهُ بِالصَّخْرِ. (رجال الکشی ,  ج1 , ص518)

روایت بعدی از امام حسن عسکری علیه‌السلام نقل شده است و تفسیر آیه «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ» از سوره فاتحه را نیز توضیح می‌دهد. محمد بن قاسم استرآبادی، مفسر، نقل کرده است: به من یوسف بن محمد بن زیاد و علی بن محمد بن سیار از پدرانشان روایت کردند کهامام حسن عسکری علیه‌السلام در تفسیر آیه «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ» فرمود:
«پروردگارا، توفیق خود را که به واسطه آن در گذشته ما را بر طاعت و بندگی‌ات موفق کردی، برای ما ادامه ده تا در آینده نیز همچنان تو را اطاعت کنیم. صراط مستقیم دو نوع است: یکی صراط در دنیا و دیگری صراط در آخرت. اما راه مستقیم در دنیا همان راهی است که از غلوّ دور است و از کوتاهی (در دین) بالا رفته است و بر مسیر مستقیم قرار دارد که به هیچ‌کدام از امور باطل منحرف نمی‌شود.و اما راه دیگر (در آخرت) راه مؤمنان به سوی بهشت است که مستقیم است و آنها از بهشت به سوی آتش منحرف نمی‌شوند و به هیچ چیز دیگر جز بهشت نمی‌روند.»

این روایت بیان می‌کند که صراط مستقیم هم در دنیا و هم در آخرت اهمیت دارد. در دنیا، به معنای مسیر اعتدالی است که از افراط و تفریط دوری می‌کند، و در آخرت، به معنای راهی است که انسان‌های مؤمن را به سوی بهشت هدایت می‌کند و آنها را از جهنم دور می‌سازد.

این لحن شدید و قاطع امام نشان‌دهنده خطر بزرگ و تهدیدی است که غلات برای جامعه اسلامی به ویژه در زمان غیبت امامان دارند. امام حسن عسکری علیه‌السلام به‌طور واضح به پیروان خود دستور داده‌اند تا راه را بر غالیان تنگ کرده، از آنها دوری کنند تا از گمراهی و انحرافات آنها جلوگیری شود. همچنین امام به تبیین مفهوم صراط مستقیم در دو بعد دنیوی و اخروی پرداخته‌اند. در دیدگاه ایشان، صراط مستقیم در دنیا به معنای دوری از غلوّ و پیروی از مسیر صحیح دینی است که از انحرافات باطل مصون مانده و به حقیقت نزدیک است. این صراط در نهایت به صراط مستقیم آخرت متصل می‌شود که راه مؤمنان به سوی بهشت را نشان می‌دهد و آنها از این مسیر به هیچ‌وجه منحرف نمی‌شوند. به این ترتیب، امام حسن عسکری علیه‌السلام به پیروان خود یادآوری می‌کنند که پیروی از صراط مستقیم در دنیا به معنای دوری از غلوّ و انحرافات است تا در آخرت نیز به صراط مستقیم بهشت هدایت شوند.

احادیث اهل‌بیت علیهم‌السلام کنار قرآن کریم که به‌عنوان ثقلین شناخته می‌شوند، همواره چراغ راه شیعیان در دوران حضور جسمانی آن انوار مقدس و نیز در عصر غیبت حضرت امام عصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف بوده‌اند. در آموزه‌های اسلامی، قرآن و اهل‌بیت علیهم‌السلام دو میراث گران‌بها و جدا‌ناپذیر از یکدیگرند که حضرت پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله در حدیث مشهور ثقلین به آن‌ها اشاره فرمود. قرآن، کلام الهی است که راهنمای کلی انسان در مسیر هدایت و سعادت است، اما اهل‌بیت علیهم‌السلام به‌عنوان مفسران و مجریان حقیقی این کلام الهی، فهم عمیق و صحیح از آیات قرآن را برای امت روشن می‌کنند، ازاین‌رو، پیروی از قرآن بدون تمسک به اهل‌بیت علیهم‌السلام ناقص و بدون اثر است.

در دوران غیبت کبری که دسترسی مستقیم به امام معصوم میسر نیست، اهمیت رجوع به احادیث اهل‌بیت و تبیینات علما و فقهای شیعه دوچندان می‌شود، چرا که ثقلین چراغ روشنی برای تفسیر صحیح قرآن و هدایت امت به‌سوی حق هستند، این ارتباط بین قرآن و اهل‌بیت علیهم‌السلام مانند ریسمانی محکم است که تا روز قیامت امت اسلامی را به مسیر هدایت و سعادت می‌رساند، حضرت امام عصر (عج) در روایتی فرمود:

«...فَاتَّقُوا اَللَّهَ وَ سَلِّمُوا لَنَا وَ رُدُّوا اَلْأَمْرَ إِلَینَا فَعَلَینَا الْإِصْدَارُ کمَا کانَ مِنَّا اَلْإِیرَادُ وَ لاَ تُحَاوِلُوا کشْفَ مَا غُطِّی عَنْکمْ وَ لاَ تَمِیلُوا عَنِ اَلْیمِینِ إِلَی اَلشِّمَالِ وَ اِجْعَلُوا وُصُولَکمْ إِلَینَا بِالْمَوَدَّةِ وَ عَلَی اَلسُّنَّةِ اَلْوَاضِحَةِ»
«پس تقوای الهی پیشه کنید و تسلیم ما باشید و کار (ولایت و امور) را به ما واگذارید، چرا که بر ماست که آن را به نتیجه رسانیم، همان‌طور که آغازش از جانب ما بود. تلاش نکنید آنچه از شما پنهان شده را آشکار کنید و از راه راست به سمت چپ منحرف نشوید. ارتباط خود با ما را با محبت و بر اساس سنت آشکار برقرار کنید.»

در ابتدای فراز، تأکید بر تقوای الهی و تسلیم در برابر اهل‌بیت (ع) دیده می‌شود. تقوا به عنوان عاملی اساسی برای هدایت و رستگاری انسان‌ها مطرح می‌شود. از پیروان خواسته شده تا به جای پیروی از اهوای شخصی، در برابر امر اهل‌بیت تسلیم باشند. این تسلیم، نه به معنای عدم پرسش و کنجکاوی، بلکه به معنای اعتماد به راهنمایی معصومین است که از علم الهی برخوردارند.

جمله "فَعَلَینَا اَلْإِصْدَارُ کمَا کانَ مِنَّا اَلْإِیرَادُ" به این نکته اشاره دارد که اهل‌بیت علیهم‌السلام بر اساس علم و اراده الهی، مسئولیت آغاز و به نتیجه رساندن امور را دارند. این به معنا آنست که نباید از سوی انسان‌ها دخالتی در این فرآیند صورت گیرد، زیرا آن‌ها توان درک کامل حقیقت امور را ندارند. این بخش به مفهوم امامت و هدایت الهی که در انحصار اهل‌بیت علیهم‌السلام است اشاره دارد.

در ادامه تأکید می‌شود که پیروان نباید در پی آشکار کردن مسائلی باشند که به دلایلی از آنان پنهان شده است. این دستور به نوعی به نیاز به شناخت مرزهای خود و پذیرش محدودیت‌های دانشی اشاره دارد. انسان باید به خدا و اهل‌بیت اعتماد کند و به جای کنکاش در امور غیبی، به وظایف آشکار خود بپردازد.

در فراز "لاَ تَمِیلُوا عَنِ اَلْیمِینِ إِلَی اَلشِّمَالِ"، هشدار داده می‌شود که پیروان نباید از راه راست منحرف شوند. این عبارت به خطرات افراط و تفریط اشاره دارد که ممکن است انسان‌ها را از مسیر هدایت خارج کند. اهل‌بیت علیهم‌السلام همواره بر پیروی از مسیر معتدل و مستقیم تأکید داشته‌اند و هرگونه انحراف، چه به سمت افراط و چه تفریط، منجر به گمراهی خواهد شد.

در پایان، بر اهمیت ارتباط با اهل‌بیت علیهم‌السلام بر اساس محبت و پیروی از سنت صحیح تأکید می‌شود. محبت به اهل‌بیت نه فقط یک احساس قلبی، بلکه باید با عمل و پیروی از سنت‌های آشکار و درست آنان همراه باشد. این محبت باید محور ارتباط و نزدیکی به امامان معصوم باشد و از طریق این ارتباط، انسان می‌تواند به سعادت و هدایت دست یابد. دعوت امام به مودت همان دعوتی است که خداوند در قرآن به رسول خویش به عنوان اجر رسالت بیان کرده، می‌فرماید:  "... قُل لا أَسْأَلُكُم عَلَیهِ أَجراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُربى ..."؛ یعنی "بگو من از شما هیچ مزدی نمی‌خواهم مگر محبت و مودت نسبت به نزدیکانم." (23 شورا) هم در آیه مودت و هم در این فراز کلام امام عصر (عج)، مودت فقط یک محبت قلبی نیست، بلکه نوعی پیوند عملی و اطاعت نیز به همراه دارد. یعنی محبت به اهل‌بیت باید با پیروی از سنت و روش آن‌ها همراه باشد.

بیعت با امام زمان ارواحنا له الفداه دارای ضرورت‌ها و بایسته‌هایی است که تعهد به آن و پایبندی بر الزامات آن، نشان‌دهنده رشد جامعه منتظر در دوران غیبت حضرت است.

حجت الاسلام محسن میراحمدی، کارشناس دینی، در نوشتاری به اهمیت موضوع بیعت با امام زمان علیه السلام پرداخته و آن را مسئولیتی جدی بر عهده مسلمانان دانسته است.

اهمیت پایبندی به تعهد در برابر امام زمان (ع)

موضوع بیعت امر بسیار مهمی است. چون وقتی انسان بیعت می‌کند، متعهد می‌شود و پایبندی به این تعهد مسئولیتی سنگین دارد. بیعت با امام زمان علیه السلام، که در واقع تجدید عهد است، به این معنا نیست که برای اولین بار با ایشان عهد می‌بندیم، بلکه ما پیمان خود را تازه می‌کنیم. این تجدید بیعت مسئولیتی بزرگ بر دوش انسان می‌گذارد.

وقتی با امام زمان علیه السلام بیعت می‌کنیم، معنای آن فقط این نیست که آماده شهادت هستیم، چرا که حضرت همین حالا هم فداییان کافی دارند. بلکه معنای آن این است که ما آماده‌ایم تا ایشان را در اداره جهان یاری کنیم، و این وظیفه‌ای بسیار دشوارتر از فدا شدن است. در هنگام جهاد و شهادت، هرچند کار بسیار ارزشمندی انجام می‌شود، اما هنگام حکومت‌داری وظایف سنگین‌تری بر عهده ما قرار می‌گیرد.

بیعت با امام زمان علیه السلام و تجدید این بیعت به معنای آمادگی برای یاری ایشان در اداره جهان است. این امر نیاز به پایداری، صفا و خلوص نیت فراوان دارد. در جنگ و دفاع، خلوص نیت به راحتی به دست می‌آید، اما در مقام اداره جامعه، این خلوص به چالش کشیده می‌شود. بسیاری از افراد وقتی در جایگاه مدیریت قرار می‌گیرند، ایمانشان سست می‌شود و عهدهای خود را فراموش می‌کنند. کسی که در مقام مدیریت و مسئولیت قرار گیرد و همچنان روحیه جهادی و خلوص خود را حفظ کند، کاری بسیار دشوار انجام داده است.

زمانی که امام زمان علیه السلام تجدید عهد ما را بپذیرند، ظهور خواهند کرد. این تجدید عهد مسئولیتی است که باید آن را جدی بگیریم و درباره لوازم و شرایط آن به خوبی فکر کنیم. در صدر اسلام نیز تجدید عهد و تجدید پیمان‌ها انجام می‌شد، و امروز نیز ما باید با آمادگی کامل برای این امر بزرگ آماده شویم.

اگر کسی پرسید چرا شما نهم ربیع را به عنوان روز تجدید عهد و پیمان با امام زمان (عج) قرار دادید، می‌توانید پاسخ دهید که بله، این موضوع دارای سابقه در تاریخ اسلام است. در برخی از لحظات حساس، خداوند دستور داده است که مؤمنین برگردند و با پیامبر خدا صلى‌الله علیه و آله مجدد بیعت کنند. نمونه بارز آن، بیعت رضوان است که در آن، خداوند به مؤمنین دستور داد دوباره با رسول خدا بیعت کنند.

بنابراین، تجدید بیعت در لحظاتی که شرایط اقتضا می‌کند، امری مرسوم و اجرایی بوده است. در دعای عهد، ما هر روز با امام زمان علیه السلام پیمان می‌بندیم. حال اگر این دعای عهد به طور خاص یک بار در سال، در آغاز ولایت امام عصر (عج) و در نهم ربیع‌الاول توسط همه مؤمنین به صورت جمعی برگزار شود، شکوه و زیبایی خاصی خواهد داشت.

اما لازم است به لوازم این تجدید عهد توجه کنیم. اکنون، غیر از دستورات عمومی دین، ولایت‌مداری و تبعیت از مولا که در ذهن همه مؤمنین هست، باید ببینیم چه کار خاصی را باید در این تجدید عهد با امام زمان (عج) انجام دهیم. یعنی باید مشخص کنیم که در این بیعت، چه مسئولیتی را به عهده می‌گیریم و چگونه باید پای آن بایستیم.

در این مراسم تجدید عهد، بهتر است کاری کنیم که این روز به نوعی تبدیل به یک امتحان شود؛ به شکلی که سال بعد وقتی دعوت می‌شوند، بعضی از افراد بگویند این بیعت و عهد کار سختی است و ممکن است همه نتوانند از پس آن بربیایند. این امر نیاز به توجه ویژه دارد.