احادیث اهلبیت علیهمالسلام کنار قرآن کریم که بهعنوان ثقلین شناخته میشوند، همواره چراغ راه شیعیان در دوران حضور جسمانی آن انوار مقدس و نیز در عصر غیبت حضرت امام عصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف بودهاند. در آموزههای اسلامی، قرآن و اهلبیت علیهمالسلام دو میراث گرانبها و جداناپذیر از یکدیگرند که حضرت پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله در حدیث مشهور ثقلین به آنها اشاره فرمود. قرآن، کلام الهی است که راهنمای کلی انسان در مسیر هدایت و سعادت است، اما اهلبیت علیهمالسلام بهعنوان مفسران و مجریان حقیقی این کلام الهی، فهم عمیق و صحیح از آیات قرآن را برای امت روشن میکنند، ازاینرو، پیروی از قرآن بدون تمسک به اهلبیت علیهمالسلام ناقص و بدون اثر است.
در دوران غیبت کبری که دسترسی مستقیم به امام معصوم میسر نیست، اهمیت رجوع به احادیث اهلبیت و تبیینات علما و فقهای شیعه دوچندان میشود، چرا که ثقلین چراغ روشنی برای تفسیر صحیح قرآن و هدایت امت بهسوی حق هستند، این ارتباط بین قرآن و اهلبیت علیهمالسلام مانند ریسمانی محکم است که تا روز قیامت امت اسلامی را به مسیر هدایت و سعادت میرساند، حضرت امام عصر (عج) در روایتی فرمود:
«...فَاتَّقُوا اَللَّهَ وَ سَلِّمُوا لَنَا وَ رُدُّوا اَلْأَمْرَ إِلَینَا فَعَلَینَا الْإِصْدَارُ کمَا کانَ مِنَّا اَلْإِیرَادُ وَ لاَ تُحَاوِلُوا کشْفَ مَا غُطِّی عَنْکمْ وَ لاَ تَمِیلُوا عَنِ اَلْیمِینِ إِلَی اَلشِّمَالِ وَ اِجْعَلُوا وُصُولَکمْ إِلَینَا بِالْمَوَدَّةِ وَ عَلَی اَلسُّنَّةِ اَلْوَاضِحَةِ»
«پس تقوای الهی پیشه کنید و تسلیم ما باشید و کار (ولایت و امور) را به ما واگذارید، چرا که بر ماست که آن را به نتیجه رسانیم، همانطور که آغازش از جانب ما بود. تلاش نکنید آنچه از شما پنهان شده را آشکار کنید و از راه راست به سمت چپ منحرف نشوید. ارتباط خود با ما را با محبت و بر اساس سنت آشکار برقرار کنید.»
در ابتدای فراز، تأکید بر تقوای الهی و تسلیم در برابر اهلبیت (ع) دیده میشود. تقوا به عنوان عاملی اساسی برای هدایت و رستگاری انسانها مطرح میشود. از پیروان خواسته شده تا به جای پیروی از اهوای شخصی، در برابر امر اهلبیت تسلیم باشند. این تسلیم، نه به معنای عدم پرسش و کنجکاوی، بلکه به معنای اعتماد به راهنمایی معصومین است که از علم الهی برخوردارند.
جمله "فَعَلَینَا اَلْإِصْدَارُ کمَا کانَ مِنَّا اَلْإِیرَادُ" به این نکته اشاره دارد که اهلبیت علیهمالسلام بر اساس علم و اراده الهی، مسئولیت آغاز و به نتیجه رساندن امور را دارند. این به معنا آنست که نباید از سوی انسانها دخالتی در این فرآیند صورت گیرد، زیرا آنها توان درک کامل حقیقت امور را ندارند. این بخش به مفهوم امامت و هدایت الهی که در انحصار اهلبیت علیهمالسلام است اشاره دارد.
در ادامه تأکید میشود که پیروان نباید در پی آشکار کردن مسائلی باشند که به دلایلی از آنان پنهان شده است. این دستور به نوعی به نیاز به شناخت مرزهای خود و پذیرش محدودیتهای دانشی اشاره دارد. انسان باید به خدا و اهلبیت اعتماد کند و به جای کنکاش در امور غیبی، به وظایف آشکار خود بپردازد.
در فراز "لاَ تَمِیلُوا عَنِ اَلْیمِینِ إِلَی اَلشِّمَالِ"، هشدار داده میشود که پیروان نباید از راه راست منحرف شوند. این عبارت به خطرات افراط و تفریط اشاره دارد که ممکن است انسانها را از مسیر هدایت خارج کند. اهلبیت علیهمالسلام همواره بر پیروی از مسیر معتدل و مستقیم تأکید داشتهاند و هرگونه انحراف، چه به سمت افراط و چه تفریط، منجر به گمراهی خواهد شد.
در پایان، بر اهمیت ارتباط با اهلبیت علیهمالسلام بر اساس محبت و پیروی از سنت صحیح تأکید میشود. محبت به اهلبیت نه فقط یک احساس قلبی، بلکه باید با عمل و پیروی از سنتهای آشکار و درست آنان همراه باشد. این محبت باید محور ارتباط و نزدیکی به امامان معصوم باشد و از طریق این ارتباط، انسان میتواند به سعادت و هدایت دست یابد. دعوت امام به مودت همان دعوتی است که خداوند در قرآن به رسول خویش به عنوان اجر رسالت بیان کرده، میفرماید: "... قُل لا أَسْأَلُكُم عَلَیهِ أَجراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُربى ..."؛ یعنی "بگو من از شما هیچ مزدی نمیخواهم مگر محبت و مودت نسبت به نزدیکانم." (23 شورا) هم در آیه مودت و هم در این فراز کلام امام عصر (عج)، مودت فقط یک محبت قلبی نیست، بلکه نوعی پیوند عملی و اطاعت نیز به همراه دارد. یعنی محبت به اهلبیت باید با پیروی از سنت و روش آنها همراه باشد.